نوای هودی‌خوانی؛ گوش‌نواز کودکان ترکمن

نغمه آرام و شبانه مادران ترکمن برای به‌خواب رفتن کودکان و نوزادان، برش کوچکی از فرهنگ چند هزار ساله سکونت این قوم در کرانه ساحلی دریای خزر و روایت‌گر رشادت‌ و دلاوری در برابر دشمن و اقوام بیگانه است.

به گزارش ایرنا هودی یا لالایی خوانی آوای تربیتی و آرام‌بخش مادران ترکمن صحرا برای پرورش کودکان و نوزادان این قوم است که غفلت از جنبه‌های تربیتی و آموزشی آن علاوه بر آسیب به پرورش نسل خلاق و پویا، مانایی فرهنگ و زبان این قوم را به خطر خواهد انداخت.

بی‌بی سلطان پسر ۲ ساله اش را روی پایش گذاشته و با صدای نازک زنانه برای “تایلی” می‌خواند :

منینگ گولیم آی یالی

آیا گونه تای‌یالی

آغزیندن بیر سوز چیقسا

شکر آتیلان چای یالی

“کودک گل من همچون ماه زیباست / همتای ماه و خورشید است / آنگاه که به سخن در می آید /سخنانش همچو چای شیرین است.”

چشمان تایلی به دهان مادر است و بی آنکه از گفته های او چیزی بفهمد، محو صدا و صورت مادر می شود.

بی بی سلطان در حالی که قالی می بافد، تلاش می کند تا کلمات ساده تری را در هودی و لالایی استفاده کند تا هم خزانه کلمات فرزندش افزایش یابد و هم با آرامش بیشتر به خواب برود.

این روایت کوتاه حکایت هر شب مادران ترکمن صحرا برای انتقال فرهنگ این قوم به نوزادان و کودکان است تا از طریق آن دختران را با دار قالی و پسران را با اسب و دریا آشنا کنند.

هودی‌ خوانی ادامه روند نواها و مویه‌های اساطیری مادران ایران زمین است که شادی و غم قوم ترکمن را برای کودکان فردا روایت می کند.

هر چند ممکن است نُت های موسیقی هودی‌خوانی جایی ثبت نشده باشد اما مادران ترکمن سینه به سینه این اشعار را به ارث برده و در تربیت و پرورش فرزندان خود از آن استفاده می کنند.

در این رابطه یک کارشناس تربیتی کودک به ایرنا گفت: سیستم آموزشی طراحی شده برای کودکان در سالیان اخیر تغییرات محسوسی داشته و هر چند سال یکبار شاهد شکل گیری یک رویه آموزشی جدید و منسوخ شدن روش‌های قدیمی تر هستیم.

ارازدردی ایری افزود: نخستین روش آموزشی بشر به دوران طفولیت انسان بر می‌گردد که مبتنی بر آواها و موسیقی محل تولد یا همان لالایی است که زمانی برای منسوخ شدن آن متصور نیستیم.

وی اظهار داشت: لالایی و قصه گویی هنر ارزشمندی است  که نه تنها رابطه عاطفی میان مادر و کودک را استحکام می بخشد بلکه در تقویت اعتماد به نفس، یادگیری زبان، افزایش رشد شناختی و مهارت های رفتاری و  حرکتی کودک موثر است.

به گفته این کارشناس هر قوم و طایفه ای لالایی مبتنی بر فرهنگ و زبان خود را دارد که هودی‌خوانی، مخصوص ترکمن های ساکن استان گلستان است.

یک کارشناس حوزه زبان ترکمن نیز در خصوص هودی خوانی گفت: مادران ترکمن تلاش می کنند کلمات آرام‌بخش و ملایم را در قالب قصه و به زبان شعر و با حالت موسیقیایی برای خردسالان و طفلان خود زمزمه کنند تا با دادن آرامش به کودک، زمینه خواب راحت را برایش مهیا سازند.

شهروز بایی به خبرنگار ایرنا افزود: در دورانی که زبان و گویش های محلی در معرض انواع آسیب قرار دارد هودی خوانی می تواند یکی از عوامل جلوگیری از نابودی و فراموشی زبان ترکمن محسوب شود.

وی بیان داشت: در شرایطی که کودکان و حتی خردسالان به سبب افزایش دسترسی به گوشی هوشمند و شبکه های مجازی در معرض تهدیدات فرهنگی از جمله زبان های بیگانه قرار دارند، احیا و توجه به خرده فرهنگ‌هایی مانند هودی‌خوانی نقش بسزایی در تربیت کودکان بر مبنای فرهنگ بومی و آموزه‌های برگرفته از سنت و آیین ترکمن دارد.

بایی گفت: هودی خوانی علاوه بر اینکه موجب پاسداشت زبان ترکمنی می شود امکان بهره گیری کودکان و خردسالان از قوه تخیل را افزایش خواهد داد تا آنچه در قصه و افسانه ها شنیده اند را  بال و پر داده و در نهایت به خودشناسی و جهان شناسی خود وسعت بخشند .

آنه‌محمد بحرپیمایی پژوهش‌گر زبان ترکمن نیز به ایرنا گفت: نگرانی برای از بین رفتن زبان مادری، دغدغه فرهنگ دوستان ترکمن گلستان است.

وی اظهار داشت: اشعار خوانده شده در هودی‌خوانی مالامال از آرزوها، خواسته‌ها و نیات مادران برای آینده کودکان است و در کنار آن عشق به همنوعان، مهمان‌دوستی، شرافت، پاکی، صداقت و در نهایت انسانیت را می‌توان از مهمترین مضامین لالایی‌ها مادران ترکمن دانست.

وی ادامه داد : هودی‌ها، اغلب دوبیتی و یا مثلا اشعار یک، دو و یا چهار قافیه‌ای هستند که در بطن خود روایت رشادت‌ها و دلاوری‌های نامداران ترکمن را در طول دوران، زبان به زبان و نسل به نسل از مادر به فرزندان دیگر منتقل می کنند.

هودی‌خوانی بخشی از داشته‌های فرهنگی و معنوی ترکمن به‌شمار می رود که به گفته کارشناسان موسیقی هرچند در گذشت روزگار ندای آن تضعیف شده؛ ولی همچنان حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

منبع:ایرنا

شارشار ؛ آبشاری به قدمت دوره دوم زمین شناسی

آبشار زیبایی در بالادست روستای اسطرخی در شهرستان شیروان واقع‌شده، آبشاری که در نزد اهالی منطقه به نام محلی شارشار مشهور است و موجب سرسبزی و زیبایی این روستای هدف گردشگری شده است.

از داخل روستای اسطرخی رودخانه‌ای عبور می‌کند که جهت آن از جنوب به شمال است و در مسیر خود از میان تخته‌سنگ‌های بزرگی عبور کرده و مناظر زیبایی را آفریده است. این رودخانه در بالادست خود از مجموع آب چندین چشمه نشئت می‌گیرد که درراه رسیدن به دره اسطرخی و در برخورد با پرتگاهی به ارتفاع حدود ۲۰ متر، آبشاری زیبا را پدید می‌آورد.

به گزارش ایسنا، این آبشار در نزد اهالی منطقه به نام محلی شارشار مشهور است و موجب سرسبزی و زیبایی روستای اسطرخی شده است. علت نام‌گذاری، صدای ریزش آب است که وقتی از ارتفاع به پایین می‌آید در اثر برخورد با سنگ‌ها صدایی به گوش می‌رسد که شبیه شره کردن آب است، بنابراین نام محلی شارشار برای آن انتخاب‌شده است.

اطراف رودخانه درختان زیادی از گونه‌های صنوبر، چنار، گردو و بید مشاهده می‌شود که انبوه بودن و پوشش متراکم آن‌ها منطقه راه شبیه به جنگلی زیبا نموده است که همه این‌ها در انتها می‌رسند به آبشار زیبای شارشار که صدای آن در داخل دره شنیده می‌شود.

اطراف این آبشار درختان زیادی از گونه‌های صنوبر، چنار، گردو و بید مشاهده می‌شود که انبوه بودن و پوشش متراکم آن‌ها منطقه را شبیه به جنگلی زیبا کرده است. بدون شک این آبشار و ییلاق زیبای اطراف آن می‌تواند یکی از جاذبه‌ها در جذب گردشگران باشد.

در کوه‌های اطراف آبشار که آن را همچون گردنبندی نقره‌فام در برگرفته انواع گیاهان دارویی مانند گون، ساری‌گل، زیره، شقـایق، درمنــه ترکی و کاسنی دیده می‌شود. همچنین درخت زیبا و کهن‌سال ارس معروف روستای اسطرخی نیز در فاصله حدود ۵۰۰ متری جنوب غربی آن قرار دارد.

این آبشار زیبا برای مردم و اهالی منطقه دارای ارزش زیادی است، چراکه آن را موجب برکت روستای خود می‌دانند، ازاین‌رو در مواقع کاهش بارندگی که می‌تواند کاهش حجم آبشار را به دنبال داشته باشد، مردم برای نزول باران نذر می‌کنند و آب این آبشار را مهم‌ترین عامل به وجود آمدن روستای اسطرخی و سکونت پدران خود می‌دانند. همچنین طبیعت زیبای اطراف آن باعث شده است تا در تمام طول سال و حتی در فصل زمستان مردم و علاقه‌مندان به طبیعت در کنار آن مدتی را اُتراق کنند.

این آبشار همان‌طور که اشاره شد حاصل آب رودخانه‌ای است که سرچشمه آن در نزدیکی روستا و متشکل از چند چشمه بزرگ و کوچک است. پله پرتاب‌های متعــدد و حوضچه‌های فراوان، زیبایی ریزش آب را دوچندان کرده و تداخل درختـان، توپوگرافی کوهستانی و رودخانه‌ای، زیبایی عجیبی به این آبشار منحصربه‌فرد می‌دهد. دبی متوسط شارشار حدود ۱۵ مترمکعب در ثانیه است و آب از ارتفاع حدود ۲۰ متــر به ته دره سرازیر می‌شود. هنگامی‌که آب لابه‌لای صخره‌ها می‌پیچد و با سرعت از دل کوه بیرون می‌آید، بر روی درختـــان تنومند صنوبر، بیــد و گردو ریزش می‌کند و به علت برخورد با صخره و سنگ‌های بزرگ ته دره به‌صورت ابر سفیدی دیده می‌شود که منظره‌ای بسیــار جالب و دیدنی به وجود می‌آورد.

در ســرمای زمستان نیز که این آبشــار یخ می‌زند منظــره چشم‌نواز بی‌مانندی را پدید می‌آورد که درک این‌همه زیبایی جز با دیدن ممکــن نیست.

روستای اسطرخی به‌عنوان یکی از روستاهای هدف گردشگری استان خراسان شمالی با داشتن یکسری ویژگی‌های خاص به لحاظ طبیعی چون رودخانه، دره‌های زیبا، آبشار، درختان باغی و زمین‌های حاصلخیز در بحث گردشگری و ورود گردشگر و توریست دارای اهمیت بسیاری است. ایجاد و راه‌اندازی اقامتگاه بوم‌گردی اخیراً در این روستا، گردشگران و علاقه‌مندان بسیاری را به‌سوی خود می‌کشاند.

قدمت آبشار شارشار که به‌عنوان میراث طبیعی خراسان شمالی با شماره ۱۸۲ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است، به دوره دوم زمین‌شناسی(مزوزوئیک) برمی‌گردد.

منبع:ایسنا

آخرین وضعیت قدیمی‌ترین گراند هتل ایران

گراند هتل قزوین دومین مهمانخانه شهر قزوین و همچنین از اولین نمونه‌های هتل به شیوه مدرن و اروپایی است که در سال‌های پایانی دوره قاجاری ساخته شد. این بنا در حوالی سال‌های ۱۲۹۹ تا ۱۳۰۰ توسط ارباب برزوی شاپور پارسی که بعدها به مهر شاهی تغییر نام داد بنا شد. محل بنا در شرق خیابان پیغمبریه و در قسمت غربی ارگ صفوی است و بنا در زمینی به مساحت ۳۰۰۰ متر مربع ساخته شده‌ و در سمت خیابان در دو طرف در ورودی چند مغازه داشته‌ است. عملیات اجرایی پروژه ساماندهی و مرمت گراند هتل قزوین با مشارکت صندوق احیاء و بهره‌برداری از اماکن تاریخی کشور و واگذاری این پروژه به شرکت «سرمایه‌گذاری میراث‌فرهنگی و گردشگری ایران (سمگا)» به عنوان مجری طرح از اوایل آبان ماه سال گذشته آغاز شد. طی مدت زمانی که از آغاز پروژه ساماندهی و مرمت گراند هتل می‌گذرد، عملیات استحکام بخشی طاق‌ها در طبقه اول و دوم شامل سبک‌سازی طاق‌ها، ترمیم ترک‌ها و احیاء طاق‌هایی که نیاز به مرمت داشتند، تقویت تویزه‌ها، اتصال ستونهای طبقه اول به طبقه همکف و پوکه‌ریزی در طبقه دوم انجام شده است.

پس از تقویت زیرستون‌ها در طبقه همکف و پایان عملیات استحکام بخشی برای ایام نوروز کف‌سازی طبقات انجام خواهد شد و پس از آن بامسازی و در نهایت با پایان عملیات سازه‌ای ساماندهی تزئینات بنا آغاز می‌شود. بنای الحاقی مربوط به دوره پهلوی دوم دارای سازه آجری بود که سقف طبقات آن با استفاده از تیرآهن و سقف نهایی به صورت شیروانی ساخته شده بود، در راستای اجرای مفاد قرارداد واگذاری این پروژه به شرکت مجری طرح (سمگا) که در سال ۱۳۹۶ منعقد شده، بنای مذکور به منظور  احداث ساختمان اقامتی با سازه مقاوم مطابق با استانداردهای روز و ضوابط ملی ساختمان در فاز جدید مرمت جمع‌آوری شده است.

بنای تاریخی گراند هتل واقع در خیابان پیغمبریه قزوین از آثار اواخر دوره قاجار و قدیمی‌ترین هتل ایران است، این بنای تاریخی در تاریخ ۸۴/۵/۱۹ با شماره ۱۲۸۹۹ در فهرست میراث ملی به ثبت رسیده است.

منبع:ایسنا

آشنایی با خانه دکتر محمد مصدق – البرز

خانه دکتر محمد مصدق با قدمت دوره قاجاریه در استان البرز، شهرستان ساوجبلاغ، روستای احمدآباد قرار دارد

این خانه در جنوب روستای احمدآباد در داخل زمینی که در اصل ملک مادری دکتر مصدق بود، درون حصاری چینه‌ای که با کاه‌گل روکش شده بود ساخته شد.

حصار خانه دکتر مصدق دارای یک درب اصلی در شمال و یک درب فرعی کوچک در غرب است. درب اصلی شامل 2 لنگه درب فلزی بزرگ می‌شود.

این خانه به طور کلی از 2 بخش ساختمان مسکونی و حیاط وسیع که دور تا دور آن را احاطه کرده تشکیل شده است.

خانه دکتر مصدق بنای آجری ساده‌ای است با پلان مستطیل شکل در 2 طبقه. بام آن نیز به صورت شیروانی فلزی است که چند دودکش آجری در میان آن قرار دارد.

در طبقه اول این خانه 4 اتاق و 5 قسمت دیگر شامل ایوان، فضای تقسیم کننده، سرویس بهداشتی، کفش کن، و انبار وجود دارد.

به طور کلی وضعیت ظاهری خانه دکتر مصدق یادآور یم کوشک ساده دوران قاجار است. مشخصه‌هایی چون مصالح آجری، تزئینات محدود و مختصر، ایوان‌ها و ستون‌های چهارگوش، اتاق‌های ساده، درها و پنجره‌های چوبی و بام شیروانی دلیلی بر این ادعا هستند. در یکی از اتاق‌های این خانه خودرو وزارتی دکتر محمد مصدق نگهداری می‌شده است.

دکتر مصدق در دوره ششم مجلس شورای ملی به مجلس راه یافت و پس از پایان این دوره به علت دخالت دولت در انتخابات مجلس، از سیاست کناره گرفت و در این خانه سکنی گزید.

وی وصیت کرده بود او را پس از مرگ کنار شهدای ۳۰ تیر در ابن بابویه دفن کنند، ولی با مخالفت محمد رضا پهلوی رو به رو شد و وی را در سال 1345 در یکی از اتاق‌های همین خانه به خاک سپردند.

در ضلع شرقی این خانه بعدها ساختمانی جدید ساخته شد و به عنوان «موزه و کتابخانه دکتر محمد مصدق» مورد استفاده قرار گرفت.

خانه دکتر مصدق در سال 1379 توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره 2943 در فهرست اثار ملی ایران به ثبت رسید.

منبع:همشهری

آشنایی با خانه یزدان ‌پناه – قم

خانه یزدان پناه واقع در محله‌های باغ پنبه شهر قم قرار دارد و متعلق به اواخر دوره قاجاریه و اوایل پهلوی است.

این بنا نزدیک بازار کهنه قدیمی‌ترین محل داد و ستد شهر است و تا اواخر نیز کاربری مسکونی داشته و به دلایل عدم مراقبت صحیح در حفظ اصولی آن دچار اسیب‌هایی شده است. با توجه به فرم ساختمانی مصالح به کار رفته و کسب اطلاعات از مالکین آن بنای ساختمان متعلق به دو نسل پیش و با قدمتی نزدیک به 120 سال متعلق به اواخر دوره قاجاریه و اوایل پهلوی است.

عمارت یزدان پناه در قم دارای معماری برجسته ایرانی است، اما با بی‌مهری شهروندان قمی و مسافران روبروست و تعداد کمی از مردم از وجود چنین بنای تاریخی در قم خبر دارند.

در مجموع بناهای تاریخی این شهر یادآور دوران‌های متفاوتی است و در معماری شهر‌سازی قدیمی در کنار این بناهای مهم و بزرگ خانه‌هایی قدیمی این شهر نیز معرف خانه‌های سنتی و قدیمی است.

کل مساحت بنا ۸۸۴.۵ متر مربع است که ۹۲۸ متر مربع ان زیربنا است، علاوه بر سرویس‌های بهداشتی این بنا دارای 10 اتاق بوده که سه تا از اتاق‌های جنوب غربی به همسایه مجاور در گذشته واگذار شده است‌.

عمارت یزدان پناه خانه‌ای چهار فصل

جهت‌گیری خانه‌های ایرانی، یکی از مسائل مهم مربوط به شهرسازی بوده و آن جهت قرارگیری خانه است و این مربوط به آب و هوا، طرز تابش آفتاب، جهت وزش (باد مطبوع،طوفان، گرد باد و غیره…) و مکان قرار‌گیری و جنس زمین است و معماران ایرانی برای این کار از شکل شش ضلعی استفاده می‌کرده‌اند.

نحوه چیدمان اتاق‌ها در این بنا بدین گونه است که در سمت شمالی حیاط که آفتاب در فصل زمستان مایل به آن می‌تابد و از گرمای بیشتری برخوردار است قسمت زمستان‌نشین است.

در اتاق‌های زمستان‌نشین برای ورود بیشتر نور خورشید اغلب پنجره‌های آن ارسی‌های بزرگ است و سطح ارتفاع اتاق در این ضلع کوتاه‌تر بوده تا هوای اتاق زود‌تر گرم شود.

سطح ارتفاع اتاق‌ها درضلع جنوبی ساختمان بلند‌تر است تا هوا درون اتاق دیر‌تر گرم شود و هوای گرم به سطح بالا صعود کند و یک پنجره نیز در نزدیک سقف وجود دارد که هوای گرم از اتاق خارج شود تا فضای نشستن که نزدیک به کف زمین است خنک‌تر باشد.

از مجموع هفت اتاقی که در حال حاضر باقی مانده سه اتاق ان نسبتا بزرگ است و شاخص‌ترین بخش خانه پنج دری جبه غربی است با چهار ستون گرد با شال ستون ساده و سر ستون‌ها و پایه ستون‌های حجاری شده است.

به علاوه سه دری‌های جبهه شمالی جنوبی با ستون‌های سنگی شکیل ایوان‌ها و زیرزمین‌های این دو جبهه از قسمت‌های با اهمیت این خانه است.

راهروهای پیچ در پیچ، مانع دید افراد غریبه به داخل خانه

اغلب خانه‌ها به خصوص خانه‌های مجلل دارای سردر یا درگاه بوده‌اند. معمولا دیوارهای بیرونی کاه گلی بوده و فقط سردر مجلل ساخته می‌شده است. سکوهای کناری پاخوره نام داشتند و برای کسانی که با صاحب خانه کار داشته، ولی لازم نبوده وارد خانه شوند و همین‌طور پاتوقی برای صاحب خانه یا پسر خانه نیز بوده است.

بعد از سردر وارد هشت یا هشتی یا کرباس می‌شود. این فضا و راهروهای پیچ در پیچ منتهی به حیاط‌های اندرونی و بیرونی مانع دید افراد غریبه به داخل حریم مقدس خانواده می‌شده است.

برای وارد شدن به فضا‌های مختلف خانه از جمله مهمانی و اندرونی می‌بایست از راهروهای پر پیچ و خم عبور کنند. راهروهای پیچ در پیچ خانه را دالان می‌گفتند.

حیاط یا میانسرا، در تمام سال محیط بهداشتی مطبوعی فراهم و از گردش افتاب و نورخورشید بهترین استفاده را برای یورت‌های گرداگرد خود کسب و تامین می‌کند.

در صورتی که جهت گیری یاد شده با مسیر باد و سمت طوفانهای شن یا محل استقرار کوه بست به ابادی سازگار نباشد، میانسرا به جنوب غربی متمایل می‌شود.

نورگیری اتاق‌ها‌ بستگی به نوع آن متفاوت بوده است، بعضی از اتاق‌ها که مطلقا آفتاب به آنجا نمی‌تابید و نور کم داشت روشندانی در بالای آن می‌گذاشتند.

اتاق‌های عمارت یزدان پناه به یکدیگر راه دارد

سه دری، نام اتاق‌ خواب بوده است و پنج دری‌ به عنوان اتاق مهمانی بوده که در خانه های با نظام خرده پیمودن عملکرد اتاق نشیمن را داشته است.

اتاق‌ها در خانه یزدان پناه هر یک به نوبه خود مستقل و جداگانه هستند، اما میان آن‌ها در چوبی کار گذاشته شده تا در صورت نیاز به صورت موقت فضای بزرگتری ایجاد شود.

در خانه یزدان پناه مانند دیگر خانه‌های اقلیم گرم و خشک اتاق‌ها گرداگرد حیاط به صورت تو درتو قرار گرفته‌اند و این خاصیت انعطاف پذیر باعث شده که تمام اتاق‌ها با درب‌هایی به یکدیگر راه یابند و این امر موجب می‌شود اتاق‌ها با یکدیگر در تبادل دمایی بیشتری باشند.

در شمال خانه اتاق زمستان نشین یا تهرانی جای داشته است؛این قسمت آفتاب گیر و بزرگترین اتاق زمستانی بوده است و این فضا در محلی قرار می‌گرفته که به اتاق مهمان نزدیک باشد و نقشه آن بنا بر نقشه کلی خانه قابل تغییر بوده است.

به گفته اهالی در زمان حضور مهمانان یا گرفتن مراسم‌های عبادی، جشن‌ها و مهمانی‌ها به وسیله این در‌ها اتاق‌ها را به یکدیگر متصل می‌کردند.

نورگیرها جزء لاینفک خانه‌ها در قم

نورگیرها از سقف یکی دیگر از کارها برای جلوگیری از تابش مستقیم افتاب به بعضی از فضاها‌ست‌.

در قدیمی‌ترین خانه‌ها چه خانه‌های بزرگ اشرافی و چه خانه‌های کوچک روستایی و شهری بخشی از نور سقف گرفته می‌شد.

این نوع نور‌گیری همراه با رنگ ملایم دیوار سقف اتاق‌ها آرامش خانه شامل فضا‌های مختلفی شده که نسبت به نوع خانه و به عبارت دیگر ساده بودن فضاها استفاده از پیمودن بزرگ و کوچک و خرده پیمودن در ساخت خانه‌ها تغییر می‌کرده است.

‌ خانه قدیمی یزدان پناه در خیابان ۱۹ دی، انتهای کوچه ۱۱ پلاک ۱۵ واقع شده است.

منبع:همشهری

آشنایی با خانه دکتر علی شریعتی – تهران

 خانه دکتر علی شریعتی که از آثار دوره معاصر است، در تهران، خیابان فاطمی، خیابان جمالزاده قرار دارد

دکتر علی شریعتی از جمله برجسته‌ترین چهره‌های روشنفکر مذهبی ایران بود و در این خانه زندگی می‌کرد.

این خانه در بین سال‌های 1335 تا 1340 ساخته شده و فاقد ارزش معماری است. تزئینات و طراحی خاصی ندارد و صرفا به لحاظ شخصیت علمی و اجتماعی مرحوم شریعتی در فهرست آثار ملی ثبت شده است.

این خانه در سال 1352 توسط همسر دکتر شریعتی خریداری شد و تا سال 1376 که توسط شهرداری تهران به مجموعه فرهنگی و موزه تبدیل شد، محل زندگی خانواده شریعتی بود.

دکتر شریعتی به علت دستگیری‌های فراوان، مجموعا 2 سال در این خانه زندگی کرد. آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب، یک بار پس از آزادی از زندان، برای دادن خبر سلامتی دکتر شریعتی، که ایشان نیز در همان زندان بودند، به این خانه رفتند و با خانواده دکتر شریعتی گفت‌و‌گو کردند.

این خانه که در 2 طبقه ساخته شده، حیاط آن در سمت جنوب قرار گرفته است. در طبقه اول، آشپزخانه، سرویس‌ها، هال و اتاق پذیرایی قرار دارد و طبقه دوم نیز به همین شکل طراحی شده است. در قسمت شمالی طبقه دوم، اتاق کار و کتابخانه شخصی دکتر شریعتی قرار داشته است.

خانه دکتر علی شریعتی، در سال 1376 توسط شهرداری خریداری شد و به عنوان موزه و مرکز فرهنگی دکتر علی شریعتی تغییر کاربری یافت.

در داخل حیاط خانه شریعتی اتومبیل سرمه‌ای رنگ «مسکوویچ» وی با شماره شهربانی 32259 – مشهد پارک شده است.

خانه دکتر علی شریعتی در سال 1382 توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره 9718 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

منبع:همشهری

خانه حاج آقا علی ،بزرگترین خانه خشتی گلی جهان

خانه حاج آقا علی واقع در رفسنجان، بزرگترین بنای خشتی سقف‌دار جهان در سال 1136 ساخته شده است

این بنا در فاصله 6 کیلومتری شهر رفسنجان واقع شده است. خانه حاج آقا علی در سابق به خانه وقفی شهرت داشته است. این خانه دارای 12000 متر مربع مساحت و 7000 متر مربع زیر بنا است.

این مجموعه نمونه‌ای زیبا و باشکوه از معماری عصر قاجار است که در 5 کیلومتری جنوب شرقی رفسنجان و در روستای قاسم آباد واقع شده و مشتمل بر 8 قسمت بازار، آب انبار (تامین کننده آب اهالی که دارای سردری با آجرهای گلدار تزئین شده و دیوارهای آن دارای نقوش آجری و کاشیکاریهای زیبا است)، مسجد ، کاروانسرا ،حمام ، حسینیه ، یخدان (که در 2 کیلومتری قاسم آباد و در روستای عباس آباد حاجی است و تامین کننده یخ مورد نیاز اهالی بود) است که هر یک کاربری خاصی داشته اند. قدمت این بنا به قریب 130 سال می‌رسد.

خانه حاج آقا علی با زیربنایی بالغ بر 7 هزار متر مربع و با معماری زیبا و ایرانی یکی از بزرگترین و زیباترین خانه‌های خشتی و سنتی جهان به شمار می‌آید که توسط حاج آقا علی معروف به زعیم الله رفسنجانی (بزرگترین تاجر ایرانی آن دوره) در سال 1136 هجری خورشیدی بنا گردیده است.

در ساخت خانه یاد شده اصول و شیوه‌های معماری ایرانی به کار گرفته شده است. در هماهنگی با اقلیم منطقه و با وجود گرمای نسبتا زیاد، خشکی هوا، بادهای متغیر و وجود شن‌های روان بنا حالتی درونگرا داشته و با دیوار چینه ای نسبتا بلندی محصور گردیده است، دروازه‌ای رفیع و با عظمت ورودی این خانه با شکوه است، داخل خانه از قسمت های مختلفی شکل گرفته است.

بطور کلی قرینه سازی و حفظ تقارن از اصولی بوده که مد نظر معمار ساختمان قرار گرفته است. خانه دارای 86 اتاق (هفت دری، پنج دری، سه دری و پستو) بوده که در 4 بخش اصلی ساختمان حوضخانه، شاه نشین، پاییزی و زمستانی احداث گردیده‌اند.

یک آشپزخانه بزرگ و انبار بزرگ وظیفه تامین نیازهای این مجموعه را بر عهده داشته است. 4 حیاط، راهروهای سرپوشیده و روباز و 3 هشتی نیز ارتباط قسمت‌های مختلف این خانه را تامین می نموده است.

تالار حوضخانه : وسیعترین فضای سرپوشیده خانه است سقف آن در ارتفاع طبقه دوم با گنبدی عظیم پوشانده شده است. در زمینه مستطیل کار بندی شده و در مرکز آن کلاه فرنگی قرار گرفته است که نور فضای حوضخانه را تامین می‌نماید.

در وسط حوضخانه حوض مستطیل شکلی قرار دارد که در گذشته با حوض‌های حیات‌های جانبی در ارتباط بوده است و آب آن از طریق قنات تأمین می‌شده است حوضخانه در دو طبقه ساخته شده که در طبقه بالای آن تعدادی اتاق و دو تالار در ضلع شمالی و جنوبی قرار گرفته است.

نمای داخلی حوضخانه با با اندود گچ و گچبری‌های برجسته با طرح های اسلیمی تزیین گردیده است. تالار شاه نشین یا بهاره در مرکز ضلع جنوبی ایوانی نسبتا رفیع قرار دارد که در طرفین آن با حفظ تقارن دو راهرو دسترسی ایجاد گردیده است.

در این بخش ایوان به ارتفاع دو طبقه بالا کشیده شده است و دسترسی به طبقه فوقانی از طریق را پله انتهایی دو راهرو می باشد.

چون ارسی‌ها در اندرونی معمولا محل پذیرایی از مهمانهای خودی و وابستگان بوده در زیباسازی آن نهایت دقت به عمل آمده است که در ضلع شرقی و غربی آن بخاری‌های گچبری شده ساخته فضای داخل را بسیار زیبا و دلنشین نموده است.

تالارهای پاییزی و زمستانی در اضلاع غربی و شمالی بنا قرار گرفته اند و نسبت به تالار شاه نشین و حوضخانه کمی ساده تر اجرا گردیده اند.

منبع:همشهری

گردشگری کشاورزی، گنجینه‌ای در رونق روستاهای خوزستان

خوزستان جلگه پهناوری است که در انتهای مسیر پر پیچ و خم رودهای پرآب کشور قراردارد. دریاچه، سدها و نهرهای محلی، فصلی و دائمی در آن جریان داشته و تالاب‌های زیبا و مزارع سرسبزی دارد و تغییرات که همراه با تغییر مسیر رودخانه اتفاق می‌افتند خود گنجینه‌ای بس گران‌بها است. روستاهای قدیمی با توشه‌های پربار فرهنگی و مناظر دل‌انگیز و نوع متفاوت زندگی، ظرفیتی غیرقابل چشم‌پوشی از گردشگری است که می‌توان نام گردشگری کشاورزی را بر آن نهاد.

این مجموعه پُربار قابلیت این را دارا است که جاذبه‌ای باشد برای جذب گردشگر به کشتزارها و باغ‌ها که عموماً در روستاها قرار دارند. با ورود گردشگر به یک مزرعه می‌توان اقامتی ساده و سنتی را در آن فضای خاص برای او فراهم آورد و با برگزاری جشنواره غذاهای محلی، از محصول مزارع و باغات، مربا، سُس و … تهیه و به او عرضه کرد و بدین وسیله گردشی سالم در مزارع برای آن‌ها فراهم آورد.

گردشگران در مزرعه‌ها بیتوته می‌کنند و صبح‌ها با یک آهنگ طبیعیِ دلنشین اما متفاوت بیدار می‌شوند؛ نوع این صدا در روستاهای استان از جنوب تا شمال پیوسته ولی متفاوت است ولی هرکدامش آرامشی خدایی به انسان می‌دهد.

از سویی می‌توان با برپایی نشست درمزارعِ کنار روستا، آداب و سنن مردم روستا در هنگام برداشت محصول را دید، شنید و یا افسانه‌های روستایی را در این نشست‌ها نقل کرد؛ ناگفته نماند که اجرای صحیح این مراسم، موجبات جلب بیشتر گردشگران به روستا، هزینه کرد آن‌ها در روستا و ایجاد شغل و کاهش مهاجرت از روستا به شهر را به همراه خواهد داشت.

ظرفیت گردشگری کشاورزی در استان خوزستان به لطف آب و تنوع اقلیم ممکن است پررونق باشد؛ حمایت‌های دولتی، ‌ایجاد زیرساخت‌ها، آموزش کشاورزان و پرکردن خلاءهای قانونی در این حوزه راهکارهایی هستند که  استان را به جایگاهش خواهند رساند.

خاص بودن برخی خوراکی‌ها در روستاها، تنوع گیاهی و امکان تجربه برداشت محصول برای گردشگر، دست‌ساز بودن برخی محصولات غذایی در مزارع و جذاب بودن این رویداد برای گردشگر، اقبال عمومی مردم روستا به پذیرایی از گردشگر و احداث اقامتگاه‌های بوم‌گردی در داخل مزارع توسط روستاییان، همه مواردی هستند که جریان گردشگر به سمت مزارع را تسریع می‌بخشند.

گردشگری کشاورزی در استان با ایجاد یک فعالیت اقتصادی برای اعضای خانواده یک کشاورز، امکان مهاجرت به شهر را به حداقل خواهد رساند و با آگاهی از اهمیت حیات گیاهی، به حفظ منابع طبیعی و گونه‌های جانوری و گیاهی منطقه کمک می‌کند.

این را نیز باید گفت که در کنار این مزایا، می‌توان با آموزش، آسیب‌های ناشی از این جریان را به حداقل رساند.

برنامه‌ریزی برای رونق گردشگری کشاورزی در استان و کشور با ابلاغ آئین‌نامه صدور مجوز این نوع گردشگری سازماندهی شده است و هم‌اکنون متقاضیان و کشاورزان عزیزی که راغب به پذیرش گردشگران در محیط سنتی خویش هستند می‌توانند با مراجعه به اداره‌کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان، نسبت به دریافت مجوز اقدام کنند.

قطعاً اداره‌کل میراث فرهنگی هم با ایجاد زیرساخت‌های عمرانی لازم به رونق این نوع گردشگری کم‌هزینه کمک خواهد کرد که البته در این مسیر به همکاری و همراهی نهادهایی همچون سازمان جهاد کشاورزی، اداره‌کل امور روستایی، منابع طبیعی و … نیز نیاز است و امید می‌رود که با همگرایی بین دستگاهی این مأموریت به خوبی اجرا شود.

منبع:میراث آریا

بازه هور ، میراث ساسانیان خراسانی

حدود ۷۵ کیلومتری جنوب غربی مشهد و در کنار روستای رباط سفید بر فراز تپه‌ای مشرف بر راه قدیمی مشهد به تربت حیدریه، بنای سنگی گنبدداری قرار دارد که برخی آن را «چهارطاقی» و برخی «آتشکده» نامیده‌اند ولی با توجه به ساختار و مطالعاتی که به تازگی پیرامون آن صورت گرفته، آتشکده بودن آن با تردید همراه است.

بر اساس مطالعات و پی گردی‌هایی که طی سال‌های ۱۳۹۳، ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ توسط میثم لباف خانیکی صورت گرفته، مشخص شده است که در بنای اولیه تا پیش از مرمت و بازسازی، ورودی کنونی در غرب بسته بوده و ورودی اصلی آن از سمت جنوب از طریق یک دالان به درون راه پیدا می‌کرده است. در سمت شرق هم یک ایوان ستون‌دار به بنا اتصال داشته و ایوان شمالی نیز به یک رواق کم‌عرض ختم می‌شده است.فضای داخلی بنا چهار ایوانی است اما آثار و نشانه‌ای دال بر آتشکده بودن آن مشاهده نمی‌شود و چنانچه نشانه‌ای در بنا وجود داشته، در فرآیند تغییر و تحولات و مرمت‌ها از میان رفته است.

در مورد کاربری بنا اظهار نظرهای متفاوتی شده است اما آنچه منطقی به نظر می‌رسد این است که بنای موجود بخش مرکزی یک مجموعه معماری بوده و نظریه آندره گدار به‌واقعیت نزدیکتر است که اعتقاد داشته است بنا به منزله پاسگاه پلیس راه امروزی برای امنیت  تنگه کوه «قطاراولنگ» یا «بازه هور»، گذرگاه و معبر اصلی از شمال به جنوب خراسان بوده است.

قدمت این بنا را برخی به دوران اشکانی و برخی به زمان ساسانیان نسبت می‌دهند و آن را کهن‌ترین بنای برپای خراسان می‌دانند.

بنای سنگی بازه هور از نظر معماری بسیار ارزشمند است زیرا احتمالا نخستین بنایی است که در آن نخست قاعدۀ چهار ضلعی به کمک الوارهای چوبی به هشت ضلعی تبدیل شده و آنگاه بر فراز هشت ضلعی گنبد استوار شده و همان نوآوری بعدها موجب ایجاد گوشوار یا فیلگوش شده است تا هم احداث گنبد را تسهیل کند و هم به‌عنوان یک صحنۀ هنر نمایی  مقرنس ایفای نقش کند.

این بنا به‌دلیل اهمیتی که داشته مورد بازدید تنی چند از ایران‌شناسان از جمله هرتسفلد آلمانی و آندره گدار فرانسوی قرار گرفته و به‌عنوان نخستین بنای تاریخی خراسان در ۲۴ شهریور سال ۱۳۱۰ خورشیدی با شماره ۳۹ به‌عنوان نخستین اثر از خراسان در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده و در سال ۱۳۴۷ خورشیدی به همت انجمن آثار ملی مرمت شده است.

درحال حاضر بنای سنگی بازه هور که در مجاورت یک اردوگاه دانش‌آموزی واقع شده ، یکی از جاذبه‌های ارزشمند گردشگری محسوب می‌شود و می‌تواند معرف مراحل تکاملی معماری ایران باشد.

ابوالفضل مکرمی‌فر مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی خراسان رضوی درباره این اثر تاریخی می‌گوید: «چهارطاقی بازه هور، یکی از مهمترین آثار پیش از اسلام در خراسان است که در سال ۱۳۱۰ خورشیدی به‌عنوان اولین اثر تاریخی خراسان و ششمین اثر تاریخی ایران در فهرست آثار ملی ثبت شده است. بازه هور در میانه راه قدیمی مشهد‌ـ‌تربت حیدریه قرار دارد،این راه بخشی از راه تاریخی است که سیستان را به نیشابور و به جاده ابریشم متصل کرده بود.»

او با اشاره به مطالعات باستان‌شناسی و کاوش‌های صورت گرفته در عرصه چهارطاقی بازه هور می‌افزاید: «براساس آخرین مطالعات و کاش‌های باستان‌شناسی که در سال ۱۳۹۳ با هدف شناسایی ماهیت معماری این اثر تاریخی انجام شده است، مجموعه‌ای از آثار فرهنگی از جمله استحکامات دفاعی، یک محوطه استقراری و یک گورستان شناسایی شد که با بنای چهارطاقی در ارتباط بوده و مجموعه‌ای زیستی را شکل داده بود. آثاری از یک تالار ستون‌دار در ضلع شرقی چهار طاقی شناسایی شده است و گچ‌بری‌ها و تزئینات گچی کشف شده نشان می‌دهد در این بنا از گچ‌بری استفاده شده است.»

مکرمی‌فر درباره قدمت این اثر می‌گوید: «براساس نظر باستان‌شناسانی مانند آندره گدار، ارنست هرتسفلد و لویی و براساس سفال‌های پراکنده در عرصه، به احتمال زیاد این بنا در دوره ساسانی ساخته شده است.»

منبع:میراث آریا

تاریخچه تنش‌های «قره‌باغ» به روایت «نشنال ‌جئوگرافی»

ارمنستان و آذربایجان دبه عنوان و کشور همسایه ایران و دو کشور هدف گردشگری برای ایران در طی این سال‌ها بوده‌اند. سالانه گردشگران زیادی از آذربایجان به ایران سفر می‌کردند که عمده آن‌ها گردشگران سلامت و خرید بودند. از ارمنستان نیز گردشگرانی به ایران سفر می‌کنند تا علاوه بر حضور در آیین‌های دینی خود در ایران و زیارت کلیساهای ثبت جهانی شده ایران دیداری با اقوام خود در ایران داشته باشند. هرچند تعداد گردشگران ارمنی که سالانه به ایران سفر کرده‌اند قابل مقایسه با گردشگرانی که از آذربایجان به ایران سفر می‌کنند نیست.