سفری به دنیای یک هزار ساله قرآن نگل

تابستان همیشه بهانه خوبی است برای دل زدن به جاده و راهی شدن به سمت مسیری خوش آب و هوا که بتواند کمی از تب گرمای تابستان بکاهد.هرچند امسال در گیرودار شیوع بیماری کرونا و تشدیدهای به یکباره این ویروس مردم را از رفتن به مکان‌های دیدنی و خوش آب و هوا بازداشت، اما دیدن مکان‌های دیدنی و گردشگری و مذهبی شهرها از قاب مجازی هم چندان خالی از لطف نیست.در این گزارش قصد داریم به دل یکی از روستاهای خوش آب و هوای استان کردستان سفری داشته باشیم اما این بار نه به قصد دیدن مناظر طبیعی بلکه برای آشنایی با گنجینه‌ای ارزشمند که در دل یک روستای زیبا نهفته است.

برای رسیدن به این گنجینه تاریخی اسرارآمیز راهی جاده سنندج-مریوان می‌شویم در مسیر رسیدن به مقصد می‌توان از زیبایی‌های طبیعی و منظره دلچسپ جاده حسابی لذت برد.

اگر به کردستان سفر کنید یکی از مکان‌های گردشگری و تاریخی و مذهبی که دیدن آن خالی از لطف نیست و لذت سفر را برایتان دوچندان می‌کند سفر به روستای “نگل” است، روستایی در 65 کیلومتری سنندج که علاوه بر جاذبه‌های طبیعی آن به سبب وجود مشهورترین نسخه خطی قرآن “قرآن نگل” در آن از شهرت خاصی برخوردار است.

پیدایش قرآن نگل

گویند حدود هزار سال قبل، چوپانی از آبادی‌های اطراف گوسفندانش را برای چرا به دره‌ای با صفا برده بود و گوسفندان در آن دره مشغول چرا بودند و چوپان هم در گوشه‌ای مشغول استراحت بود، به ناگاه گلی بسیار زیبا و خوش آب و رنگ توجه این چوپان را به خود جلب می‌کند و چوپان برای چیدن آن از زمین بر می‌خیزد، چوپان همه سعی خود را می کند تا گل را بدون هیچ آسیبی به طور کامل از دل خاک بیرون بکشد همین امر سبب پدیدار شدن چاله‌ای در دل خاک می‌شود؛ در این هنگام، یک صندوقچه در زیر این گودال پدیدار می‌شود که چوپان به تنهایی از پس بیرون کشیدن آن بر نمی‌آید.

چوپان اهالی روستا را به دل این دره می‌کشاند و همه با هم صندوقچه را که حامل یکی از ارزشمندترین گنجینه‌های خطی و تاریخی کشور است از دل خاک بیرون می‌کشند؛ از آن پس اهالی روستا، این مکان را مکانی مقدس می‌شمارند و مسجدی را در آنجا بنا می‌کنند،پس از احداث این مسجد، رفته رفته اهالی روستا به آنجا نقل مکان می‌کنند و اینگونه روستای نگل شکل می‌گیرد.

نگل

درباره قرآن نگل

قرآن نگل بر پوستی مانند پوست آهو و به زبان کوفی نگاشته شده و بنا به گفته کارشناسان در زمان خلیفه سوم و به زبان کوفی نگاشته شده و یک هزار سال قدمت و جزء چهار نسخه‌ای است که در آن زمان به مناطق مختلف دنیا فرستاده شده که یکی از آن‌ها ایران بوده و اکنون در مسجد تاریخی روستای نگل نگهداری می‌شود.

جنس کاغذهای این کتاب مقدس از چرم بوده و رنگ آن قهوه‌ای و با خط کوفی نوشته و با آب طلا مزین شده است؛ همچنین نقوش گیاهی زیبایی هم در حاشیه‌های آن مشاهده می‌شود..

طول این قرآن بزرگ 38 سانتی‌متر و عرض آن 21 سانتی‌متر است، این نسخه خطی ارزشمند و گرانبها در طول تاریخ بارها و بارها به سرقت رفته اما هربار به مکان اصلی که به آن تعلق داشته برگردانده شده است.

این قرآن جایگاه بسیار رفیعی در بین اهالی روستای نگل دارد و مردم روستا اعتقاد زیادی به مشکل گشا بودن این قرآن دارند و در موارد بسیاری از آن برای گره‌های زندگی و حاجتشان از آن طلب می‌جویند.

به واسطه وجود همین نسخه خطی قرآن، سالانه هزاران نفر از گردشگران داخلی و خارجی به روستای نگل سفر و از این اثر تاریخی – معنوی دیدن می‌کنند. این قرآن هم‌اکنون به دستور مقام معظم رهبری در محفظه شیشه‌ای ضد گلوله نگهداری و در مسجد اصلی روستا میزبان علاقه‌مندان به تاریخ و فرهنگ کشور است.

نگل در مجاورت رودخانه خروشان شوشیر و در میان دره ای سرسبز و با صفا قرار گرفته است؛ این روستای هدف گردشگری از سمت جنوب به کوه‌های قژاکان، از سمت شمال به کوه‌های حسن عالی، از سمت غرب و جنوب غربی به دره زیبایی به نام کاچول و از سمت شرق به رسنی دره محدود می‌شود؛ اکثریت مردم این روستا سنی مذهب هستند و به زبان شیرین کردی صحبت می‌کنند.

در سفر خود به روستای تاریخی نگل، می‌توانید علاوه بر بازدید از قرآن نگل، از موزه این روستا، دریاچه “چال ئاو”، آبشار “قه لوه‌زه”، دریاچه سد نگل و دیگر اثار تاریخی و طبیعی این منطقه نیز دیدن کنید.

منبع:ایسنا

آشنایی با شهر تاریخی توز – بوشهر

شهر تاریخی توز یا توج یکی از شهرهای مهم دشتستان قدیم بوده و از اهمیت بسیاری برخوردار و در نزدیکی روستای زیراه کنونی قرار داشته است.

منطقه‌ باستانی توز در محلی بین روستاهای زیرراه، اردشیر‌آباد و سعدآباد از توابع دهستان‌های دشتستان در حاشیه رودخانه شاپور دالکی قرار دارد.

توز شهری تجارتی بوده که پارچه‌های کتانی ملون و گلابتون‌دوزی آن شهرت زیادی داشته است. رودخانه شاپور که از نزدیکی آن می‌گذرد غالباً رودخانهٔتوز (توج) نامیده می‌شده است.

این شهر بزرگ و پرآوازه، بزرگ‌ترین مرکز پارچه بافی ایران آن روزگار بوده و نخلستان‌های بی‌شماری داشته و در اکثر کتب تاریخی و جغرافیایی از این شهر نام برده شده است.

همه مورخان و جغرافی‌نویسان توز را شهری بزرگ دانسته و از پارچه‌بافی آن یاد کرده‌اند و نوشته‌اند که در این شهر بیش از 1000 باب مغازه پارچه فروشی وجود داشته است.

این شهر عظیم که وسعت آن را تا روستاهای اطراف سعدآباد هم نوشته‌اند یکی از شهرهای مهم جنوب کشور بوده و انبار غله کشور در کنار این شهر قرار داشته و تا قرن پنجم آباد بوده و پس از آن رو به ویرانی نهاده است.

آثار این شهر در اطراف روستای زیرراه تا نزدیکی‌های شهر سعدآباد کنونی فراوان دیده می‌شود. از آسیاب بادی تا چشمه و کوپال و … که همه بیانگر این حقیقت است که زمانی این مکان جایگاه شهری بزرگی بوده است.

پیرهداف؛ یکی از مکان‌های دیدنی شهر سعدآباد است، در محدوده شهر توز قرار دارد و مربوط به زمانی است که توز وجود داشته است.

چشمه زیرراه از شهرت فراوانی برخوردار است و در اکثر فصول به خصوص در فصل بهار عاشقان و علاقه مندان به طبیعت را به طرف خود دعوت می‌نماید و مسافران و گردشگران از طبیعت سرسبز آن بهره فراوان می‌برند.

پارچه و لباس‌های ساخت شهر توز آن قدر مرغوبیت داشته که برای ساخت لباس پادشاهان از آن استفاده می‌کرده‌اند.

عضدالدوله دیلمی طایفه‌ای از اعراب را از شام کوچاند و در آن جا اسکان داد. توز در آغاز قرن ششم ویران شد و تاکنون محل دقیق آن روشن نشده است. آثار توز قدیم به صورت ویرانه‌هایی در جلگه آبادی‌های سعدآباد، زیراه و اردشیرآباد قرار دارد.

مردم توز با مدد از اساطیر باستانی خود معتقدند که یکی از پسران جمشید پادشاه کیانی، شهر توز را بساخت و نام خود بر آن نهاد. قدمت تاریخی منطقه سعدآباد به دوران ایلامی‌ها برمی‌گردد.

ایلامی‌ها اقوامی بودند که قبل از شروع تاریخ در دشت‌های جنوب غربی ایران از احوالی شوش تا نزدیکی بوشهر سکونت داشتند بعد از اقوام ایلامی‌ها، مادها، هخامنشیان، سلوکیان، اشکانیان و ساسانیان بر این سرزمین حکومت راندند. اوج شکوفایی شهر باستانی توز و سبا به دوره ساسانیان می‌رسد.

شهر باستانی توز در سال هیجدهم یا نوزدهم هجری قمری در نبرد میان ساکنان آن با سپاه اسلام به فرماندهی عثمان بن ابی العاص به تصرف مسلمانان درآمد و فتح شد.

بقایای این شهر باستانی اکنون در شمال شرقی شهر سعدآباد کنار جاده سعدآباد به وحدتیه نزدیک روستای زیرراه است.

بخش سعدآباد با وسعت 1000 کیلومتر مربع میان دو رودخانه دائمی استان، رودخانه دالکی و شاپور در شمال شرقی شهرستان دشتستان واقع گردیده است.

از آثار و تمدن باز مانده باستانی و دیدنی توز و سبا می‌توان به مجموعه غارهای چهل خانه اشاره کرد که در شمال شهر سعدآباد، نزدیکی ویرانه‌های شهر باستانی توز قرار دارد.

چهل خانه در دیواره سنگی رودخانه شاهپور ساخته شده است، گرچه تاریخ دقیقی از زمان ساخت آن در دست نیست ولی اکنون 23 خانه آن باقی مانده است.

توز یکی از قدیمی ترین و آبادترین و پر جمعیت‌ترین شهرهای دشتستان قدیم بوده که در عصر ساسانیان از رونق و اعتبار خاصی برخوردار بوده است.

توز بسیار گسترده بوده و از وحدتیه تا شبانکاره و سعدآباد و در جنوب تا روستای دهقائد ادامه داشته است و شاید هم شهر توز حدفاصل بین روستای آباد و سمل قرار داشته، که در اثر مسطح کردن زمین‌های ناهموار آن منطقه باروی قلعه‌ای کشف شد که گواه باستان شناسان، سبک معماری و ملات به کار رفته شده در آن قلعه را مربوط به دوره ساسانیان دانست.

نظر به اینکه شهر توز در دوره ساسانیان رونق داشته و رودخانه‌ای نیز از کنار آن می‌گذشته و هیچ تاریخی از این شهر تازه کشف شده در دست نیست، لذا باستان شناسان به اجماع رسیدند که توز در حد فاصل بین آباد و سمل قرار داشته است.

توز دانشمندان بسیاری را در خود پرورش داده است که می‌توان تاج‌الدین فارسی و عبدالله بن هارون التوزی را نام برد. توز مهمترین شهری بوده است که پیش از اسلام در قرن اولیه اسلامی در دشتستان قرار داشته است.

آثار متعددی از جمله: سفال، کوزه، لوله آبی، اشیاء قیمتی و … در این منطقه به دست آمده و آثار متعددی هم در زیر زمین مدفون است و نیاز به حفاری دارد.

شهر توز یا توج که امروزه آثار و بقایای آن در شهرستان دشتستان قرار دارد، یکی از مراکز شهری – صنعتی و تجاری مهم ایران و مناطق ساحلی خلیج فارس در دوران ساسانیان و قرون نخستین اسلامی بوده که حتی تا دوران حکومت آل بویه (دیلمیان) نیز حیات و فعالیت خود را حفظ نموده است.

بر اساس گزارش‌های مورخین و جغرافی‌دانان مسلمان، شهر توز منسوب است به اردشیر بابکان (اوایل قرن سوم میلادی) بنیانگذار دولت ساسانی.

در دوره اسلامی این شهر رونقی می‌یابد که اوج شکوفایی آن به سده دهم میلادی برمی‌گردد. در این زمان توج در میان راه گناوه به کازرون جای داشته و خود فراورنده پارچه‌های کتانی بوده که این هر دو عامل سبب توانگری مردمان این سامان گشته‌است.

در روزگار شورش، قرمطیان توج در برابر آنان ایستادگی نمود و اندکی پس از آن به سرزمین‌های زیر فرمان بوییان پیوسته‌شد.
پایان کار توج به سده دوازدهم میلادی بازمی‌گردد که در این زمان توج رو به ویرانی نهاد.

در مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی در مورد تاریخچه شهر باستانی توز آمده است:

تَوَّج، شهری کهن در جنوب غربی ایالت تاریخی فارس. امروزه محل دقیق این شهر را نمی‌توان به درستی تعیین کرد، ولی با توجه به منابع جغرافیایی دورۀ اسلامی، می‌توان حدس زد تل‌های بزرگی که در نزدیکی ده کهنۀ امروزی در بخش شبانکاره از شهرستان دشتستان واقع در استان بوشهر، موجود است، بقایای بر جای مانده از شهر تاریخی توج باشد.

در منابع جغرافیایی دورۀ اسلامی نام این شهر به جز توج، با عناوین توَّز و تَوّه نیز آمده است.

در گزارش‌های مربوط به حرکت سفاین اسکندر مقدونی از شهری به نام «تائوکه» یاد شده است که برخی از محققان آن را از نظر موقعیت، منطبق با توج دورۀ اسلامی می‌دانند.

اگر چنین باشد، پیشینۀ تاریخی این شهر دست‌کم به روزگار هخامنشیان می‌رسد. بنابر متن پهلوی کتاب شهرهای ایران، این شهر در دورۀ ساسانیان «توژک» خوانده می‌شده است.

از تاریخ توج به روزگار ساسانیان آگاهی‌های روشنی در دست نیست. طبری گزارش کرده است که شاپور دوم ساسانی پس از مسلط شدن بر امور کشوری، به سرکوب عرب‌های حدود مرزهای ایران پرداخت و گروهی از آنان را که از قبایل تغلب، عبدالقیس و بکربن وائل بودند، در کرمان، توج و اهواز جای داد.

به گزارش یعقوبی، این شهر در 13ق/634م به روزگار ابوبکر، به دست عثمان بن ابی‌عاص که توسط افراد قبیلۀ عبدقیس همراهی می‌شد، گشوده شد. اما دیگر مورخان، فتح این شهر را به روزگار عمربن خطاب دانسته‌اند. بلاذری و قدامة بن جعفر فتح این شهر را در 19ق/640م، و ذهبی آن را در 21ق/642م به دست عثمان بن ابی‌عاص ذکر کرده‌اند.

طبری از دو جنگ مسلمانان با اهالی توج یاد کرده است که جنگ دوم در 23ق روی داده است. اگر سخن طبری را بپذیریم، می‌بایستی که اهالی این شهر پس از گشوده شدن نخستین آن به دست عرب‌ها، آنان را از شهر رانده باشند و بار دیگر در 23ق این شهر مجدداً به دست عثمان بن ابی عاص فتح شده باشد. ابن بلخی نیز از دوبار لشکرکشی عرب‌ها به ایالت فارس و شهر توج خبر می‌دهد که نخستین‌بار به فرماندهی علاءبن حضرمی، و بار دوم توسط عثمان بن ابی عاص صورت گرفته است. اما برخی از منابع، فاتح توج را مجاشع بن مسعود معرفی کرده‌اند.

مجاشع از سردارانی بود که در خلافت عمر همراه ابوموسی اشعری فرماندهی گروهی از نیروهای عرب را در یورش به خوزستان برعهده داشت و احتمالاً وی از طرف ابوموسی اشعری برای کمک به اعرابی که از راه دریا به فارس تاخته بودند، مأمور شده بود.

عربها که از جانب بصره وارد خوزستان شده بودند، با نیروهای عثمان بن ابی‌عاص که از جانب دریا وارد فارس شده بودند، در نزدیکی ارجان به یکدیگر پیوستند که منجر به فتح دیگر شهرهای فارس و خوزستان شد و احتمالاً این اختلاف میان منابع تاریخی دربارۀ فتح این شهر و فاتح آن از همین‌جا ناشی شده است.

منابع تاریخی تأکید دارند که این شهر به دست عثمان بن ابی‌عاص، بازسازی گردید و وی پس از بنا کردن مسجدی، آنجا را پایگاه مسلمانان قرار داد.

توج در دورۀ اسلامی از شهرهای پررونق ایالت فارس به‌شمار می‌رفته است. اوج رونق این شهر در سدۀ 4ق/10م بوده است.

اصطخری توج را پنجمین شهر بزرگ فارس، و از حیث بزرگی هم‌سنگ ارجان دانسته است. مؤلف گمنام حدودالعالم مردم این شهر را بسیار توانگر توصیف کرده است. علت رونق و ثروت توج، واقع بودن آن بر سر راه بازرگانی بندر گناوه به کازرون و همچنین تولید پارچه‌های کتانی مرغوب و بی‌نظیری بوده است که بدان پارچه‌های توزی می‌گفتند. این پارچه‌ها به سراسر دنیای اسلام آن روزگار صادر می‌شده است.

توج در سرحد کوره‌های اردشیر خوره و شاپور خوره واقع بوده است. هرچند که جغرافی‌دانان اسلامی، سرحدات کوره‌ها را دقیقاً مشخص نکرده‌اند و در آثار آنان مطالب ضد و نقیض دربارۀ وابستگی شهرها با این یا آن منطقه دیده می‌شود، اما بیشتر جغرافی‌دانان دورۀ اسلامی توج را از شهرهای کورۀ اردشیر خوره دانسته‌اند و مقدسی آن را در شمار شهرهای کورۀ شاپور خوره برشمرده است.

توج در کنار رودخانۀ شاپور واقع بوده است و به واسطۀ شهرت این شهر، این رودخانه، پس از رسیدن به توج، رودخانۀ توج خوانده می‌شده است. این شهر بنا به وضع اقلیمی‌اش، هوایی گرم و نخلستان‌های فراوانی داشته است.

در 322ق/934م، برخی از نواحی فارس از جمله توج دستخوش تاخت و تاز پیروان ابوطاهر قرمطی واقع شد؛ اما در نبردی که میان قرمطیان و اهالی توج روی داد، قرمطیان منهزم شدند و یکی از سرداران بزرگ آنها به نام ابن غمر در این جنگ به اسارت درآمد و والی توج وی را نزد خلیفه به بغداد فرستاد.

در همین سال، فارس به تصرف عمادالدوله ابوالحسن علی بن بویه درآمد و توج نیز ضمیمۀ قلمرو آل بویه شد. به روزگار عضدالدولۀ دیلمی طوایفی از اعراب شام به فرمان وی در توج اسکان داده شدند.

توج در سدۀ 6 ق/12م رو به ویرانی نهاد و در قرن 8 ق تنها نامی از آن مانده بود، چنان‌که حمدالله مستوفی در سدۀ 8 ق تنها از خرابه‌های آن یاد کرده است.

منبع:همشهری

آشنایی با نقش رستم – فارس

نقش رستم یکی از مهم ترین و زیباترین آثار باستانی است که در حدود 5 کیلومتری تخت جمشید، در کوه حاجی آباد واقع است.

آرامگاه چند تن از پادشاهان هخامنشی از جمله داریوش بزرگ و خشایارشا، نقش برجسته‌هایی از وقایع مهم دوران ساسانیان از جمله تاجگذاری اردشیر بابکان و پیروزی شاپور اول بر امپراتوران روم، بنایی موسوم به کعبه زرتشت و نقش‌برجسته ویران‌شده‌ای از دوران عیلامیان در نقش رستم قرار دارد.

آرامگاه چهار شاه هخامنشی در نقش رستم جای گرفته‌است. هر چهار آرامگاه شکلی صلیبی دارند و در دل کوه با ارتفاع قابل توجهی از سطح زمین قرار دارند.

در نقش رستم آثار 3 دوره باستانی وجود دارد:

    • آثار دوره عیلامی از 600 تا 2000 قبل از میلاد
    • آثار دوره هخامنشی از 600 تا 330 قبل از میلاد
    • آثار دوران ساسانی از سال 224 تا 651 میلادی

از دوره عیلامیان نقش برجسته محو شده‌ای در نقش رستم وجود دارد که در دوره ساسانی روی آن نقش دیگری از بهرام دوم ساسانی حک شده. این نقش محو شده از دو الهه تشکیل شده که روی مارهایی نشسته‌اند و لباس‌های چین‌دار به تن دارند. در نقش رستم آرامگاه‌ها و معبد آناهیتا از دوره هخامنشیان به جای مانده است.

از بین 4 آرامگاه موجود، فقط آرامگاه داریوش اول کتیبه دارد. در شاخه بالایی آرامگاه، داریوش با لباس پارسی و کمان به دست روی سکویی سه پله ایستاده و در حال انجام مراسم است. تصویر فروهر یا اهورا مزدا در بالای سر و پیشاپیش وی قرار گرفته و داریوش دست خود را به علامت احترام رو به این تصویر گرفته.

آرامگاه خشایارشا در سمت راست آرامگاه داریوش اول قرار دارد و بجز فقدان کتیبه و برخی اختلاف‌های جزئی در نقش‌های برجسته، کاملاً مشابه آن آرامگاه است. از بین این 4 آرامگاه‌، آرامگاه خشایارشا بهتر از همه حفظ شده‌است.

آرامگاه اردشیر اول در سمت چپ آرامگاه داریوش اول قراردارد. آرامگاه داریوش دوم غربی‌ترین آرامگاه هخامنشی نقش رستم است.

درِ ورودی آرامگاه‌ها به شکل مربع است. این درها در دوران باستان قفل می‌شدند. برای این کار دو قطعه سنگ بزرگ در پشت آنها قرار می‌گرفت و به این وسیله مهر می‌شد.

شکل آرامگاه‌ها نیز مشابه است. تنها تفاوت آرامگاه داریوش کبیر در کتیبه‌های میخی و آرامی آن است. در این کتیبه، داریوش، اهورامزدا را ستایش می‌کند و فتوحات خود را برمی‌شمارد و از اندیشه‌های خود سخن می‌گوید.

راهروی داخل آرامگاه داریوش کبیر به درازای 72/18 و پهنای 70/3 متر است. در این آرامگاه 9 تابوت سنگی وجود دارد که در یک ردیف در سنگ کنده شده و به داریوش کبیر، ملکه و سایر بستگان او تعلق دارد.

درازا، ژرفا و پهنای این تابوت‌ها 10/2 × 05/1× 05/1 متر و ضخامت (سنگ) هر یک 5/17 سانتیمتر است. سرپوش هر یک از تابوت‌ها را قطعه سنگ بزرگی تشکیل می‌دهد.

کعبه زرتشت:

کعبه زرتشت نام بنایی است مکعب مستطیل با معماری خاص در نقش رستم که از زمان حمله اعراب به ایران به اشتباه نام کعبه زرتشت به آن دادند.

آنها از آن جا که فکر می‌کردند هر دینی می‌بایست برای خود بتکده یا مرکزیتی برای خود داشته باشد این بنا را کعبه زرتشتیان نامیدند.

این بنا در زمان هخامنشیان و به احتمال در عصر پادشاهی داریوش بزرگ ساخته شده است.

کعبه زرتشت دارای یک مدخل بالاتر از سطح زمین و بازمانده پلکانی برای دسترسی به تنها ورودی آن است.

تا سال 1316 شمسی، ثلث پایینی بنا در زمین دفن شده بود. تنها در این سال و با آغاز کاوش‌های باستان‌شناسی بود که مشخص شد بنا در 3 سمت خود (بجز ورودی) دارای سکو است.

در درگاه ورودی جای چرخش پاشنه دری سنگین و کلفت، نشان از دربسته بودن بنا می‌دهد. این بنا تماماً از سنگ آهکی سفید و سیاه ساخته شده است.

در مورد کاربرد این بنا حدث زده شده است که، محل نگهداری کتاب اوستا و اسناد حکومتی، محل گنجینه دربار، آتشکده، معبد و یا نامعلوم باشد.

برخی از مورخان ذکر کرده‌اند؛ کتاب اوستا که بر 12 هزار پوست گاو نوشته شده بود، در این اتاق نگهداری می‌شد. گروهی دیگر بر این باورند که این اتاق آرامگاه بردیا، پسر کوروش بود که به وسیله برادرش کمبوجیه کشته شد.

برخی دیگر بر این عقیده‌اند که آتش مقدس در این اتاق نگهداری می‌شد و بعضی گفته‌اند این بنا رصدخانه بود. در دوران ساسانی در این اتاق اسناد بسیار مهم دولتی نگهداری می‌شد.

کتیبه‌ها و نقوش برجسته:

کتیبه‌ ساسانی به 3 زبان پارسی میانه (پهلوی ساسانی)، پهلوی پارتی و یونانی در اطراف این بنای هخامنشی حک شده است.

بحث اصلی این کتیبه‌ها، وقایع تاریخی دوران شاپور اول در جریان جنگ ایران و روم است که در آن والرین، امپراتور روم شکست خورد و در 262 م در بیشابور زندانی شد.

کتیبه دیگر در زیر کتیبه شاپور اول و به زبان پهلوی اشکانی و 19 سطر، به دستور کرتیر موبد موبدان نقش شده است. کرتیر ضمن معرفی خود و القابش به شرح خدماتی که در راه دین زرتشت انجام داده، پرداخته و از رسیدنش به جایگاه موبد بزرگ و دادور تمام کشور و سرپرستی معبد آناهیتا سخن رانده است.

روبه روی نقش رستم، در برابر پلکان ورودی، قسمتی وجود دارد که در دوره ساسانی حجاری شد اما نقوشی روی آن حک نشده است. درازی این محل 10 متر و ارتفاع آن 5 متر است و حدود 2 متر بالاتر از سطح فعلی حجاری شده است.

عمق این فضا نسبت به سایر آثار ساسانی بیشتر است و تردیدی وجود ندارد که حفاظت بیشتر از این طرح مد نظر بوده است. در قسمتی از این فضا کتیبه‌ای 20 سطری حک شده که مالک زمین‌های کشاورزی اطراف نقش رستم و نحوه تقسیم آب را در آن مشخص کرده است. این کتیبه به زبان فارسی و بسیار جدید و فاقد ارزش تاریخی است.

در گوشه شرقی محوطه در ارتفاع 2 متری از سطح زمین نقشی قرار دارد. این نقش با توجه به کتیبه‌های آن که به 3 زبان قارسی میانه، پارتی و یونانی است، صحنه‌ای را نشان می‌دهد که اردشیر بابکان (سمت راست) دارد حلقه شاهی را از اهورامزدا (سمت چپ) دریافت می‌کند.

هم شاه و هم اهورامزدا سوار بر اسب هستند و زیر پای اسب هرکدام یک نفر افتاده ‌است. فرد زیر پای اسب اردشیر باید اردوان (آخرین شاه اشکانی) باشد و دیگری اهریمن.

در سمت غرب، دومین نقش، تاجگذاری نرسی را نمایان کرده است. در این نقش نرسی حلقه قدرت را از دست آناهیتا (یکی از خدایان) دریافت می‌کند.

پشت سر پادشاه، وزیر اعظم ایستاده و انگشت سبابه دست راست خود را به رسم آن دوران، برای احترام در برابر پادشاه نگاه داشته است. آناهیتا به صورت زنی در سمت راست حجاری شده که دارای لباس بلند تا کمربند و گردن بند مروارید است.

در سومین نقش برجسته، بهرام دوم (298 – 276 م) در حال نبرد و سوار بر اسب، چهار نعل با نیزه به سوی دشمن حمله می‌کند. اسب بهرام یک سرباز رومی را که در صحنه جنگ به خاک افتاده، با پا لگدکوب می‌کند.

پشت سر بهرام یک سرباز ایرانی پرچمی را به اهتراز درآورده و یک قطعه چوب به صورت افقی در بالای پرچم قرار دارد و به وسیله 3 گوی، یکی در وسط و دو گوی دیگر در انتهای چوب مشاهده می‌شود.

در چهارمین نقش، شاپور اول که والرین امپراتور روم را شکست داده نمایان است. این پیروزی در سال 263 م  رخ داد.

در این نقش برجسته سیریادیس که یک پناهنده رومی است، عنوان امپراتوری را از طرف شاپور دریافت می‌کند. امپراتور والرین دست‌ها را برای پوزش در برابر شاپور بالا نگه داشته و در برابر وی زانو زده است.

شکوه وی با لباس، زینت آلات، افسار و زین اسب، گردن بند، دست بند و تاج شاهی و آرایش موهای وی که حالت غرور آن مشخص است، نشانگر مهارت حجاران ساسانی است.

زیر آرامگاه اردشیر اول دو نقش وجود دارد. نقش بالایی، آذر نرسه یا شاپور ذوالاکتاف، که تقریباً محو شده. نقش زیرین، هرمز دوم است و صحنه پیروزی این پادشاه را بر دشمن نشان می‌دهد.

در این نقش برجسته، هرمز دوم با اسب، چهار نعل بر دشمن خود که رومی است، تاخته و اسب او را سرنگون کرده است. در این نقش، دشمن رومی دارای ریشی بریده است و کلاهخود بر سر دارد.

زیر آرامگاه داریوش دوم و رو به روی کعبه زرتشت، نقشی احتمالاً از شاپور دوم (379 – 309 م)  وجود دارد. در این نقش، سواری که دارای تاج است، نیزه خود را بر گردن دشمن فرو کرده و هر دو ، زره به تن دارند.

منبع:همشهری

آشنایی با شهر تاریخی کلات – خراسان رضوی

 کوه، رود، دشت، دره، باغ، شالیزار، کرد، ترک، فارس، معماری ایران، هنر هندوستان، اسطوره، تاریخ…؛ اینها همه با هم در جایی جمع شده‌اند که در قیاس با این سرزمین پهناور، یک وجب جا بیشتر نیست: کلات

اما همین یک وجب جا آن قدر زیباست که فردوسی بزرگ در وصفش می‌گوید:
همان به که سوی کلات و چرم/ برانیم و منزل کنیم از میم
چپ و راست آباد و آب روان / بیابان چه جوییم و رنج روان

این یک وجب جا، همان دژ نفوذ ناپذیری است که تیمور گورکانی 14 بار به فتح آن کوشید و ناکام ماند و همان قلعه امنی است که نادرشاه افشار خزاین به غنیمت آورده از هند را درونش پنهان ساخت.

با این حال، از آن 24 میلیون زائر و مسافری که هرسال به خراسان می‌روند، کمتر کسی به سوی کلات راه کج می‌کند ؛ این راه از شمال مشهد آغاز می‌شود و پس از عبور از روستای  پاژ ( زادگاه فردوسی)  145 کیلومتر آن سو‌تر به کلات می‌رسد و پس از کلات، زمینی نیست که از خاکش عطر ایران به مشام برسد؛ آن سو‌تر هرچه هست خانه همسایه است: ترکمنستان.

راه مشهد به کلات، مدام چهره عوض می‌کند. گاه تو را بر ستیغ کوه می‌برد و گاه به ژرفای دره ؛ گاه خشکی تپه ماهورها را پیش رویت می‌گذارد و گاه از میان درختان انبوه گذرت می‌دهد ؛ گاه آبی آسمان را در آیینه شالیزار قاب می‌گیرد و گاه… .  اصلا جاده مشهد به کلات راه رسیدن نیست، خود مقصدی است برای رفتن. این را اگر آن 24 میلیون مسافر ندانند، مشهدی‌ها خوب می‌دانند و از همین رو اگر روز تعطیل و فراغتی پیدا کنند، راه کلات را در پیش می‌گیرند.

کلات را کوه‌های بلند در میان گرفته‌اند و راه‌های طبیعی ورود به شهر که محلی‌ها به آن  دربند  می‌گویند، سخت و صعب العبور هستند. یکی که از همه فراخ‌تر است، دربند ارغونشاه نام دارد و آن را رودخانه‌ای به نام ژرف رود از میان کوه‌ها گشوده است. ژرف رود از جنوب غربی وارد کلات می‌شود و پس از پیمودن طول شهر،   از زاویه‌ای مخالف به کشور ترکمنستان می‌رود. در دهه‌های اخیر،  تونلی در کنار دربند ارغونشاه ساخته‌اند که راه ورود به شهر را کوتاه‌تر و آسان‌تر کرده است.

ایران

اما مردمان کلات نیز برای خود حکایتی شنیدنی دارند. گرچه کلات از قدیم‌الایام جای آبادی بوده است،  اما آبادی خود در سه سده اخیر را وامدار نادرشاه افشار است. هم از این روست که کلات را  کلات نادری  لقب داده‌اند. نادر این دژ طبیعی را برای نگاهداری غنایمی که از فتح هندوستان آورده بود، برگزید و جماعتی از سپاهیانش را مأمور حفاظت از آن ساخت. چون سپاهیان او مخلوطی از فارس‌ها و ترک‌ها و کردها بودند، لاجرم کلاتی‌های امروز که بازماندگان همان‌هایند، به این سه قوم نسب می‌رسانند و در شهر کوچک خویش به سه زبان با یکدیگر سخن می‌گویند. بیشترشان کشاورزی و باغداری می‌کنند و زنانشان در قالی‌بافی مهارت بسیار دارند.

مهم‌ترین یادگار نادر در کلات، کاخی است به نام قصر خورشید. این قصر در میان باغی بزرگ به شیوه باغ‌های ایرانی بنا شده، اما ساختمانش تلفیقی است از معماری ایران و هندوستان ؛ چرا که نادر علاوه بر سیم و زر و جواهر، هنرمندان زیادی را از هند به ایران آورد و زبده‌ترینشان را به آرایش قصر خورشید واداشت. پس اگر حالا بر سنگ‌های نمای بیرونی قصر، نقش میوه‌هایی چون موز و آناناس را می‌بینیم، نباید گمان کنیم که 300 سال پیش اجدادمان چنین میوه‌هایی را می‌شناخته اند و می‌خورده اند. اینها هنر دست هندوانی است که به اقلیم و سرزمینی دیگر تعلق داشتند.

قصر خورشید، ساختمانی است سه طبقه ؛ طبقه زیرین که همان زیرزمین باشد جایی است مخوف و تاریک که گفته‌اند یا جای نگاهداری بخشی از خزاین نادر بوده یا زندانی برای مغضوبین درگاه. اما حالا به همت سازمان میراث فرهنگی خراسان، نمایشگاهی است که مراحل بازسازی قصر خورشید در سال‌های اخیر را به تصویر می‌کشد.

طبقه دوم یا هم کف، تالاری بزرگ در میان دارد و اتاق‌هایی در پیرامون. تالار با تزییناتی به شیوه بناهای صفوی آراسته و طلا کاری شده است و چون دورادور دیوار آن کتیبه‌ای حاوی سوره نبأ با تاریخ مرگ نادر ( 1160 ه.ق ) به چشم می‌آید،  برخی چنین نتیجه گرفته‌اند که نادر قصر خورشید را به ‌عنوان آرامگاه خویش بنا کرده بود. (آرامگاه کنونی او در مرکز شهر مشهد قرا دارد.)

طبقه سوم نیز گنبد استوانه‌ای بزرگی است که از 66 نیم ستون سنگی تشکیل یافته بدین سبب در تمام بناهای تاریخی ایران یکتا و بی‌همتا ست. از کنار این گنبد مدور می‌توان باغ زیبای پیرامون قصر و نمای عمومی شهر کلات را تماشا کرد.

در میان این منظره دلفریب، آنچه بیش از همه جلب توجه می‌کند، گنبد فیروزه‌ای رنگ مسجدی است که درست در محور قصر خورشید و چشم در چشم آن جای گرفته است. مسجد به صفت گنبد زیبایش کبود گنبد خوانده می‌شود. یادگاری است از دوره سلجوقیان ( سده پنجم و ششم هجری ) و شاهدی است بر اهمیت و آبادانی کلات در آن روزگار. این مسجد بعدها، یک بار در زمان نادرشاه و یک بار در زمان فتحعلیشاه قاجار مرمت شد و امروز زیر گنبد بلند خویش، جسم پاک شهیدان کلات را درآغوش کشیده است. بعد از این دو بنای فاخر، سومین اثر تاریخی بزرگ در کلات، بند نادری است که گرچه نام خویش را مثل خیلی از داشته‌های کلات از فاتح هندوستان گرفته، اما احتمالا او فقط مرمتگرش بوده، نه سازنده‌اش.

بند نادری با 70 متر ارتفاع و عرضی متغیر بین 7 تا 12 متر، روی ژرف رود بنا شده است و طبق شواهد موجود ممکن است در دوره ایلخانان مغول ( سده هفتم و هشتم هجری ) از سنگ و آجر و ساروج ساخته شده باشد.

غیر از این‌ها باید از برج و باروی کلات نام برد که پیش از دوره نادروجود داشته و به دستور او تجدید ساختمان شده است. پایین برج و بارو و مشرف به دربند ارغونشاه کتیبه‌ای ناتمام به زبان ترکی وجود دارد که از صفات داشته و نداشته نادر می‌گوید. در روستای خشت در 13 کیلومتری کلات نیز استحکامات و آب انبارهای روستای خشت خودنمایی می‌کنند که باز از دوره نادر باقی مانده اند.

اثر دیگر، یک رشته لوله سنگی است که آب شیرین نهر قره سو را از 12 کیلومتری کلات به شهر می‌آورده است و حالا جز تکه‌هایی از آن باقی نیست. هوش سرشاری نمی‌خواهد که آدم حدس بزند این یکی هم از روزگار نادر به جا مانده است.
به این‌ها باید بقایای قلعه فرود در روستای  گرو  در یک کیلومتری شمال غربی کلات را افزود که عمرش به دوره پیش از اسلام می‌رسد و شاید جایگاه فرود افسانه‌ای در شاهنامه فردوسی بوده است.

اینها جملگی در طبیعت زیبایی قرار دارند که وصفش نه گفتنی است نه شنیدنی، بلکه دیدنی است. حالا اگر می‌خواهید به کلات بروید،   باید بدانید که نه در زمستان می‌توان رفت که جاده پربرف و شهر سرد و سوزان است و نه در هفته‌هایی از پاییز که باران‌های سیل آسا معروف به  هفته بار حتی کلاتی‌ها را در خانه حبس می‌کند. بهار و تابستان بهترین هنگام برای دیدار کلات است و اگر خودروی شخصی ندارید، اتوبوس و سواری در میدان بار نوغان در شمال شهر مشهد، شما را به مقصد می‌رساند. با اتوبوس 3 تا 4 ساعت راه است و با سواری 2 تا 3 ساعت.

این یک وجب جا، درست روی پشت این گربه بزرگ و دوست داشتنی، مینیاتوری است از همه زیبایی‌های سرزمین پهناورمان ایران.

منبع:همشهری

آشنایی با موزه دکتر حسابی – تهران

 موزه دکتر حسابی، چند ماه پس از فوت وی، در اواخرسال ۱۳۷۱ و در منزل مسکونی او افتتاح شد.

موزه پروفسور حسابی، در قسمت ویژه‌ای از محل زندگانی وی و با قدمت نزدیک به 100 سال در تهران در محله قدیمی مقصودبیک تجریش، در منطقه بسیار سرسبز و زیبا، تا چند سال قبل کوچه باغ های چهارراه حسابی نامیده می شد، قرار دارد.

موزه (گنجینه) پروفسور حسابی (پدر علم فیزیک و مهندسی نوین ایران)، به همت خانواده و همیاران ایشان، ایجاد شده است تا مکانی باشد توانا، برای حفظ آثار استاد دکتر سید محمود حسابی (بنیانگذار دانشگاه و بسیاری از مراکز علمی, آموزشی, صنعتی, فرهنگی و پژوهشی کشور) و نشان دهنده محیطی فرهنگی، برای اهل فضل، دانش خواهان، دوست داران علم، پژوهش و فرهنگ.

این موزه در طبقه سوم و در ضلع غربی منزل دکتر حسابی راه‌اندازی شده و مساحتی حدود ۴۰ مترمربع دارد که شامل وسایل شخصی دکتر از جمله پوشاک‌، مسواک‌، عینک‌، شانه‌، خودکار، دفتر یادداشت و وسایل دست‌ساز وی، لوح تقدیر و مدارک تحصیلی و علمی‌، مدال‌ها و نشان‌ها، عکس‌های خانوادگی‌، اسباب بازی فرزندان و نوه‌ها، هدایای خانوادگی و… است‌.

در این موزه همچنین آثار تقدیمی به دکتر حسابی شامل تابلوی نقاشی‌، تابلوی خط‌، فرش و صنایع دستی همراه با وسایل شخصی و تمام آثار تألیف و ترجمه شده وی به نمایش گذاشته شده است‌.

بخش‌های فعال در موزه دکتر حسابی:

  • بخش فرهنگی که وظیفه چاپ‌، جمع آوری‌، تدوین‌، تجدید چاپ و ترجمه آثار وی را بر عهده دارد
  • بخش تحقیقات علمی که درباره زندگی و آثار دکتر حسابی فعالیت می‌کند

بازدید از موزه در سه نوبت، با هماهنگی قبلی و حداکثر ۲۵ نفر، به طور رایگان از ساعت ۸ الی ۱۶ امکان‌پذیر است.

موزه دکتر حسابی: خیابان تجریش‌، خیابان مقصود بیک‌، خیابان دکتر پروفسور حسابی‌، پلاک ۸

منبع:همشهری

آشنایی با موزه علوم لندن – بریتانیا

موزهٔ علوم لندن (Science Museum) بخشی از موزهٔ ملی علم و صنعت است که در کنزینگتون لندن واقع شده است. این موزه از مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگری شهر لندن است.

موزه علوم لندن که بیش از یک و نیم قرن از عمر آن می‌گذرد، سال 1851 در کاخ شیشه‌ای و غول پیکر کریستال پالاز واقع در هاید پارک شهر لندن راه‌اندازی شد.

در آن زمان هیچ کس حتی تصورش را هم نمی‌کرد که با گذشت 15 دهه از حیات طلایی آن، این موزه به یکی از جذاب‌ترین مراکز نمایشگاهی علوم و فناوری سراسر جهان تبدیل شود.

شهرت این موزه که در ابتدا تنها یک نمایشگاه ساده بود به جذب منابع و کمک‌های مالی قابل توجه و همچنین حمایت شخصیت‌های سرشناس نظیر شاهزاده آلبرت کمک قابل توجهی کرد.

راه‌اندازی این موزه جرقه اصلی گشایش موزه‌های دیگری شد که هم اکنون در ردیف برترین و معتبرترین موزه‌های علمی جهان قرار دارند که از آن جمله می‌توان به به موزه ثاوت کنسینگتون‌ (South Kensington) اشاره کرد که در سال 1857 پا به عرصه حیات گذاشت و اکنون بخشی از موزه آلبرت و ویکتوریا به حساب می‌آید.

موزه علوم که در مجاورت موزه تاریخ طبیعی واقع شده، ساختمانی است 7 طبقه که تاریخ علوم و دستاوردهای فن‌آوری آینده را در معرض دید بازدیدکنندگان قرار می‌دهد.

اکثر قسمت‌های موزه، مسائل مختلف علمی را به صورت تعاملی به بازدیدکنندگان جوان آن، که از اقصی نقاط کشور در قالب گردش‌های علمی به موزه می‌آیند، عرضه می‌کند.

بخش جدیدی که بسیار مورد استقبال عموم قرار گرفته، تصویری فریبنده و گاه ترسناک از علم ژنتیک، کامپیوتر و دستاوردهای احتمالی دانش در آینده از قبیل گذراندن تعطیلات در فضا و زایمان مردان در برابر چشمان بازدیدکنندگان است.

در بخش عظیم دیگری که علم و فن طبابت (Science and Art of Medicine) نام دارد، پیشرفت‌های علم پزشکی در طول تاریخ به نمایش گذاشته شده است.

جالبترین اقلام موجود در این بخش، سر مومیایی شده انسان و دندان‌های مصنوعی جورج واشنگتن، بانی استقلال آمریکاست.

در موزه علوم لندن بیش از 30 گالری پویا فعالیت دارند که در هر یک به بخشی از طیف وسیع و هیجان برانگیز علوم پرداخته می‌شود:

دنیای مدرن

سالن انرژی

اکتشافات فضایی

پرواز

روان‌شناسی

اندازه‌گیری زمان

کشتیرانی

آنتن و آینده

این موزه یکی از غنی‌ترین موزه‌های علمی دنیاست که در آن طیف وسیعی از ابزارآلات و سیستم‌های علمی و تکنولوژیکی ارائه شده در قرون گذشته به چشم می‌خورد.

در این موزه ردپایی دیدنی از تمام فناوری‌های ارائه شده در 2 قرن اخیر به چشم می‌خورد. این مجموعه‌های دیدنی در 4 گروه علوم، پزشکی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و مهندسی برای بازدیدکنندگان ارائه شده‌اند.

در این مجموعه‌ها بالغ بر 12 هزار وسیله متنوع از دوران عصر سنگی گرفته تا به امروز وجود دارند که برای هر بازدیدکننده‌ای جذاب به شمار می‌آیند.

این مجموعه‌ها دربرگیرنده فرهنگ تمام کشورها و سرزمین‌ها از تولید آتش به روش خاص اسکیموهای آمریکای شمالی گرفته تا ابزارآلات عجیب و غریب ساکنان اروپای شرقی و ژاپن هستند.

زندگی در سال 2050 چگونه خواهد بود و آیا سفرهای تفریحی به مدار زمین و فضا براحتی مسافرت‌های هوایی بین شهری خواهد بود؟ در گالری آینده، پاسخ‌های مناسب به این پرسش‌ها داده می‌شود. در این گالری جذاب و هیجان برانگیز، بازدیدکنندگان موزه با مفاهیم جذابی از علوم و فناوری‌ها روبه‌رو می‌شوند.

در این گالری از بازدیدکنندگان خواسته می‌شود درباره فناوری‌های جذابی که فکر می‌کنند در آینده ارائه خواهد شد صحبت کرده و نظرات خود را مطرح کنند.

در کنار گالری آینده، گالری آنتن قرار دارد. در این گالری امکاناتی فراهم شده که در هیچ جای دیگری از دنیا قابل دسترس نخواهند بود.

در این گالری ضمن آن که همواره نمایشگاه‌های موقتی درباره تازه‌ترین فناوری‌های ابداع‌شده در سراسر جهان برپا می‌شود، بازدیدکنندگان می‌توانند از نزدیک با کاشفان علمی و همچنین ابداع‌کنندگان فناوری‌های برتر از نزدیک ملاقات کرده و بیش از پیش با آنها آشنا شوند.

همچنین بازدیدکنندگان وقت کافی برای آشنایی با تازه‌ترین ابداعات و اکتشافات و گفت و گوی صمیمانه با ابداع کنندگان و کاشفان آنها دارند.

پرده‌های عظیم IMAX موزه علوم لندن نیز یکی دیگر از بخش‌های هیجان‌برانگیز و پرطرفدار این موزه به حساب می‌آیند که با پخش فیلم‌های متنوع علمی و تکنولوژیکی در پرده‌های عظیم بیش از 20 متر ارتفاع بازدیدکنندگان را غافلگیر می‌کنند.

پرواز به ماه، رازهای فراعنه مصر، سفر به اعماق دریا، سفر علمی برای شناخت جانوران غول‌پیکر اعماق اقیانوس ها، نیروهای طبیعی، دایناسورهای زنده، بدن انسان و ایستگاه فضایی بین‌المللی ازجمله جذاب‌ترین فیلم‌های علمی و تخیلی هستند که برای بازدیدکنندگان از این سینما پخش می‌شوند.

در موزه علوم لندن به ارائه مکتوب طیف وسیع ایده‌ها و طرح‌های ابتکاری در زمینه‌های مختلف علمی و تخیلی و تکنولوژیکی توجهی خاص و هنرمندانه شده است.

در این موزه و در بازه‌های زمانی مشخص مجموعه ایده‌ها و داستان‌های علمی و تخیلی با توجه به ربط منطقی موجود میان آنها در قالب کتاب‌هایی جذاب منتشر شده تا به همراه تصاویری با کیفیت، بیشترین تاثیرگذاری را در میان خوانندگان داشته باشند.

منبع:همشهری

آشنایی با موزه مقدم دانشگاه تهران

موزه مقدم دانشگاه تهران و درحقیقت خانه مقدم از جمله خانه‌های مجلل دوران قاجار ـ متعلق به یکی از درباریان آن زمان به نام محمد تقی خان احتساب الملک ـ بوده است.

احتساب الملک دارای دو پسر به نام های حسن و محسن بود که جهت ادامه تحصیل به اروپا رفتند. حسن در فعالیت‌های ادبی، سیاسی و اجتماعی حضور فعالی داشت و در جوانی فوت کرد.

از او نمایشنامه بسیار معروف «جعفرخان از فرنگ آمده» به جا مانده است. برادر کوچکتر ـ محسن ـ پس از اتمام تحصیلات خود در رشته های نقاشی، تاریخ هنر و باستان شناسی در سال 1315 به وطن بازگشت و به همراه همسر فرانسوی خود «سُلما» در خانه پدری ـ محل کنونی موزه مقدم ـ ساکن گردیدند.

آنها در کنار فعالیت‌های علمی به گردآوری آثار و اشیاء تاریخی و فرهنگی پرداختند. استاد مقدم بسیاری از آثار ارزشمند جمع آوری شده مانند کاشی، قطعات سنگی تراشیده شده و غیره را با الهام از فضاهای سنتی ـ تاریخی به نحو چشمگیری در جای جای این عمارت قدیمی نصب و برخی دیگر مانند کلکسیون پارچه، چپق و قلیان، سفالینه، شیشه، تابلو نقاشی، مسکوکات، مهرها و اسناد تاریخی و غیره را با نظم و ترتیب خاصی در خانه پدری نگهداری نمود.

در سال 1351، زنده یاد استاد محسن مقدم ـ استاد ممتاز دانشگاه تهران ـ با توجه به علاقه وافرش به علم، تاریخ و هنر، خانه پدری خود را به همراه آثار نفیس گردآوری شده وقف دانشگاه تهران نمود.

استاد محسن مقدم در سال 1366 دارفانی را وداع گفت و پس از مرگِ همسر ایشان در سال1369 تولیت موزه مقدم در اختیار مستقیم دانشگاه تهران قرار گرفت.

از ویژگی‌های بارز این موزه همگون بودن نسبی فضای معماری با آثار تاریخی موجود در آن است، فضایی که با مساحتی برابر با 2117 مترمربع شامل سه حیاط بیرونی، اندرونی و سرایداری است.

هزاران قطعه شیشه‌ای و فلزی و سفال پیش از تاریخ و پس از آن، هاون فلزی، جنگ افزار، سنجاق برنزی، عطردان های شیشه‌ای و ابزار شیشه‌ای مربوط به حجامت، کاسه‌های سفالی و ظروف مسی، پیکرک های گلی الحاقی با لعاب فیروزه‌ای و لاجوردی، انواع سنگ‌های زینتی و صنعتی چون سنگ آبسیدین (نوع شیشه آتشفشانی)، عقیق، مالاکیت، لاجورد، فیروزه، چشم ببر، کوارتز، میکا، گرانیت، آزوریت، سرباره (آنچه پس از استخراج فلز از سنگ معدن و دیگر مواد افزوده شده در فرایند ذوب برجای می‌ماند)، کائولین، لیمونیت، افرا، گالن (سنگ معدن سرب)، تنها گوشه‌ای از گنج نهفته در موزه مقدم هستند.

خانه‌ای که اکنون به عنوان موزه مقدم از آن یاد می‌شود از خانه‌های مجلل دوره قاجار و دارای بخش‌های اندرونی و بیرونی است، اما در کنار تمام اجزای این عمارت مجلل، کاشی‌های زرین فام و گرانبهایی را می‌توان یافت که مقدم برای پاسداری از آنها، جایی مناسب را در دیوار برای آنها در نظر گرفته بود تا از آسیب در امان بمانند. برخی از این کاشی ها در دنیا منحصر به فرد هستند.

اما کلکسیون پارچه استاد مقدم نیز جزو یکی از کلکسیون های پارچه در دنیاست. این پارچه‌های قیمتی اکنون به صورت فریز شده در داخل مجموعه نگهداری می‌شود. امکان بازدید عموم از آنها وجود ندارد، جز یکی از پارچه ها که آن هم درون قاب شیشه‌ای نگهداری می‌شود.

موزه مقدم در تهران، خیابان امام خمینی، بین خیابان شیخ هادی و خیابان ولیعصر، جنب بانک ملت ، پلاک 249 واقع است.

منبع:همشهری

آشنایی با کاخ سنگ‌سیاه – بوشهر

بقایای کاخ سنگ سیاه از مجموع کاخ‌های سه گانه امپراطوری هخامنشیان در برازجان بوشهر قرار دارد

در شهرستان برازجان آثار و بقایای 3 کاخ هخامنشی به نام‌های کاخ چرخاب، کاخ سنگ سیاه (که در بین اهالی به کاخ نظرآقا شهرت دارد) و کاخ بردک سیاه وجود دارد.

کاخ سنگ سیاه، تقریبا ًدر شمال خاوری بندر بوشهر و 110 کیلومتری جنوب باختری کازرون، بر سر راه آسفالت شیراز به بوشهر، در شهرستان دشتستان به مرکزیت برازجان قرار دارد.

این کاخ که در حاشیه رودخانه است بزرگی و عظمت کاخ شوش را داشت آما به دلایل نامعلومی نیمه تمام ماند. پس از آن معماران هخامنشی تصمیم می‌گیرند در فاصله 30 کیلومتری آن کاخ کوچکتر و زیبای بردک سیاه را بسازند.

این کاخ دربرگیرنده یک تالار گسترده میانی و چهار ایوان در چهار سوی آن است. ظاهر کاخ سنگ سیاه از لحاظ سبک هنر معماری و ترکیب رنگ‌های سیاه و سفید و مشخصات ظاهری آن نشان می‌دهد که این کاخ بعد از کاخ برازجان ساخته شده‌است.

کاخ سنگ سیاه دارای تالاری مرکب از ۱۰ ستون است، در دو ردیف پنج تایی که به سبک و پلان و نقشه‌های هخامنشی ساخته شده و مخصوصا قابل انطباق با پاسارگاد و برازجان است.

اشیای مختلفی تا کنون از این کاخ کشف شده است که می‌توان به نقش برجسته داریوش اول، دسته خنجرزنان هخامنشی، یک کتیبه خط میخی و چندین قطعه ظروف طلا اشاره کرد.

کاخ سنگ‌سیاه در سال 1380 توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با شماره 4043 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

منبع:همشهری

آشنایی با هشدارهای پلیس قبل از مسافرت و ترک منزل

 مسافرت‌ ها و خالی‌ شدن منازل فرصت مناسبی برای ارتکاب جرم به سارقان می‌دهد، اما با رعایت نکاتی ساده می‌توان مانعی بر سرقت‌ها شد.

معاونت مبارزه با سرقت پلیس آگاهی نیروی انتظامی با ارائه هشدارهایی در مورد قبل از مسافرت و در هنگام ترک منزل، از مردم خواست که منزل خود را به سیستم‌های امنیتی هشدار دهنده در زمان سرقت مجهز کنید.

قبل از مسافرت :

  • همسایه‌بانی (سپردن منزل به افراد مطمئن و امین در محل).
  • از بستگان و آشنایان قابل اعتماد بخواهید که به صورت مستمر از منزل شما سرکشی کنید.
  • طلا، جواهرات و وجوهات نقد خود را به صندوق امانات بانک‌ها یا افراد مورد اطمینان بسپارید و از همراه‌ بردن زیورآلات، اشیای قیمتی و اسناد و مدارک غیرضروری خودداری کنید.
  • از دادن کلید به افراد غیرمطمئن، شرکت‌ها و کارگرانی که برای تعمیر مراجعه می‌کنند، خودداری کنند.
  • از حفاظ روی نورگیر و پنجره‌ها بالاخص در طبقات همکف و مسیر لوله‌های گاز و قفل‌های محکم و استاندارد برای در منازل استفاده کنید.
  • از تایمر برای روشنایی منازل در شب استفاده کنید.

هنگام مسافرت :

  • حتی‌الامکان اثاثیه خود را داخل صندوق اتومبیل قرار داده و از نهادن آنها روی باربند اجتناب کنید.
  • به جای وجه نقد مورد نیاز در مسافرت از کارت‌های عابربانک استفاده کنید.
  • از قرار دادن اشیای قیمتی داخل خودرو و در معرض دید خودداری شود.

در صورتی که قصد برپایی چادر و اقامت در فضای باز را دارید به نکات زیر توجه کنید:

  • در محل‌های مشخص و تعیین شده که معمولا در کنار آنها ایستگاه‌های امدادی و پلیس مستقر است، اسکان یابید.
  • از برپایی چادر به صورت انفرادی و اماکن خلوت خودداری کنید.
  • در هر ساعتی از شبانه‌روز به محض دیدن افراد مشکوک در کنار یا داخل محل‌های اسکان مراتب را فورا به ایستگاه‌های پلیس یا پلیس 110 اطلاع دهید.
  • از قبول مواد غذایی و نوشیدنی از افراد ناشناس خودداری کنید.
  • خودروهای خود را در محل‌های قابل دید و جاهای مطمئن پارک کرده و از تجهیزات ایمنی و تاخیری همانند قفل پدال و فرمان استفاده کنید.
  • از تخلیه کامل و ترک چادر حتی‌الامکان خودداری شود.
  • از قرار دادن اشیای قیمتی و باارزش در پشت دیواره‌های چادر که امکان برش چادر و سرقت دارد به هنگام شب خودداری شود.
  • مسئولان محلی نسبت به ساماندهی و متمرکزکردن اسکان مسافران و برپایی چادرهای مسافرت و ارائه خدمات مناسب با استفاده از امکانات موجود با هماهنگی پلیس اقدام کنید.
  • استفاده از نگهبان محله در محل برپایی چادرهای مسافرت.
  • اطفال خود را به زیورآلات گران‌قیمت مزین نکنید و آدرس و مشخصات خود را و مرتبطان را به کودکان بسپارید.
  • وجوهات نقدی خود را یکجا حمل نکنید.
  • وسایل، اشیاء و دارایی خود را به اطلاع دیگران نرسانید و از به نمایش درآوردن آنها خودداری نکنید.
  • از رها کردن اتومبیل به حالت روشن یا در حالتی که سوییچ روی خودرو باشد حتی برای مدت کوتاه نیز خودداری شود.
  • ساک و کیف‌دستی خانم‌ها بیشترین هدف سارقان است.
  • چنانچه در جاده یا در سطح شهر (به ویژه بزرگراه‌ها) افرادی با خودرو و لباس شخصی یا حتی تحت عنوان مامور شما را متوقف کردند به هیچ وجه تا موقعی که از مامور بودن آنها اطمینان حاصل نکرده‌اید، تسلیم نشوید. از آنها درخواست ارائه کارت شناسایی کرده و در صورت برطرف نشدن ظن شما از صحت هویت آنها با پلیس 110 تماس بگیرید.

منبع:همشهری

آشنایی با آبشار تارم نی ریز – فارس

آبشار تارم با ارتفاع ۱۱۵ متر در شهرستان نی ریز استان فارس به عنوان بزرگترین آبشار خاورمیانه شناخته شده است.

آبشار تارم نی ریز در پنج کیلومتری نی ریز و در دامنه کوه های جنوبی این شهرستان واقع بوده و تلفیقی از زیبایی‌های طبیعی چون چشمه، کوه، جنگل یک قنات زیبا به نام ابازردشت بر زیبایی آن افزوده است.

شهرستان نی ریز در 35 کیلومتری شمال شرق استهبان و دویست کیلومتری شیراز واقع است و طبیعت زیبای آن در نوع خود دیدنی و جذاب است.

آب آبشار و چندین چشمه در نزدیکی آن پس از عبور از میان درختان انجیر به گورآب میریزد آبشار در حدود 115 متر ارتفاع دارد و آبشاری فصلی است.

این منطقه که در مسیر جاده نی ریز به ارسنجان قرار گرفته، هر ساله هزاران پرنده مهاجر از جمله فلامینگو، پلیکان، درنا، غاز وحشی و انواع اردک ها را در خود پذیرا است از سال 1347 تاکنون جزو مناطق حفاظت شده قرار گرفته و دارای پوشش گیاهی متنوعی شامل انواع درختان بنه، بادام کوهی، کهکم، قیچ و گیاهان مرتعی مانند درمنه، جاشیر، بارهنگ، گون، انفوزه و آویشن می‌باشد.

منطقه حفاظت شده بهرام گور نیز با وسعت 260 هزار هکتار در جنوب شرقی شهرستان نی ریز واقع شده و از ارزش اکولوژیکی و تحقیقاتی بالایی برخوردار است.

قنات‌های شادابخت، کتان، خبار و ابازردشت که در اطراف این شهرستان واقع اند علاوه بر آبیاری باغ‌ها و زمین‌های کشاورزی از مهمترین تفرجگاه‌های نی ریز به حساب می‌آیند.

از دیگر مناطق دیدنی این شهرستان می‌توان به دره پلنگان در شرق نی ریز اشاره کرد که دارای جاذبه های طبیعی بسیاری می باشد نی ریز دارای باغستان های انار، بادام، پسته و انواع میوه جان نیز می باشد که مانند حلقه ای سبز آن را فرارگرفته اند.

آبشار تارم از جمله تفرجگاه‌های طبیعی است که میهمانان و مسافرین ورودی به شهرستان نی ریز قطعا از بازدید آن، اوقات بسیار مهیج و دلپذیری را تجربه خواهند کرد.

این آبشار در کوههای جنوبی شهر نی ریز قرار دارد و تا مرکز شهر ، کمتر از 10 کیلومتر فاصله دارد و پوستر این آبشار زیبا از سوی میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری نی ریز در تیراژ پنج هزار عدد چاپ شده که به میهمانان و مسافرین اهداء می‌گردد.

منبع:همشهری