کهگیلویه و بویراحمد بهشت پرنده‌نگری

سال‌هاست با وجود پرندگان بومی و مهاجر در کهگیلویه و بویراحمد پرنده‌نگری علاقه‌مندان خاص خود را داشته اما به‌تازگی با انجام اقدام‌هایی از سوی دستگاه‌های اجرایی متولی این شاخه از گردشگری به راهبردی برای سرمایه‌گذاری در استان تبدیل‌شده است.

دستگاه‌های اجرایی میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و محیط‌زیست کهگیلویه و بویراحمد برای رونق پرنده‌نگری با انجام چهار اقدام آستین همت را بالا زده‌اند تا بتوان به آینده روشن این شاخه از گردشگری در استان امیدوار بود.

برپایی دوره‌های آموزشی معرفی پرنده‌نگری، حمایت از سرمایه‌گذاران متقاضی راه‌اندازی سراچه‌های پرنده‌نگری، ثبت ملی دو تالاب مهم کهگیلویه و بویراحمد و اقدام برای ثبت این تالاب‌ها در کنوانسیون رامسر، گام‌های برداشته‌شده برای بهره‌وری از پرنده‌نگری و درآمدزایی از طریق آن در استان بشمار می‌رود.

ظرفیت‌های پرنده‌نگری

درحالی‌که پرنده‌نگری به‌عنوان یکی از شاخه‌های جذاب گردشگری در سال‌های اخیر موردتوجه بسیاری از کشورهای دارای ظرفیت بوده و سود قابل‌توجهی به صنعت توریسم آنان تزریق می‌کند، کهگیلویه و بویراحمد نیز با داشتن ظرفیت‌های طبیعی شرایط رونق پرنده‌نگری را دارد و فرصت خوبی برای مشارکت سرمایه‌گذاران بخش خصوصی فراهم‌شده تا ضمن ثروت آفرینی به اشتغال‌زایی نیز کمک کنند.

وجود ۱۴۰۰ کیلومتر ساحل رودخانه در مناطق گرمسیری و سردسیری کهگیلویه و بویراحمد و اختلاف دمای ۲۰ تا ۳۰ درجه سانتی‌گراد زمینه برای رونق پرنده‌نگری در گونه‌های مختلف آبزی و کنار آبزی در کهگیلویه و بویراحمد فراهم کرده است.

برنامه‌های توسعه پرنده‌نگری

مسئول روابط عمومی و کارشناس گردشگری اداره‌کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کهگیلویه و بویراحمد با اشاره به اینکه فصول پاییز و زمستان تعداد پرشماری از علاقه‌مندان و پژوهشگران حیات‌وحش به‌منظور مشاهده پرندگان مهاجر آسیایی به تالاب‌های استان سفر می‌کنند، گفت: «میراث‌فرهنگی برای بهره‌گیری بهتر از این شاخه از گردشگری برنامه‌های متنوعی در دست اقدام دارد.»

علی‌اکبر پاک اضافه کرد: «در زمان حاضر یک دفتر گردشگری فعال در استان با دارا بودن مجوز رسمی دوربین‌های پیشرفته اقدام به برگزاری تورهای پرنده‌نگری در کهگیلویه و بویراحمد می‌کند.»

وی تأکید کرد: «به‌منظور معرفی این جذابیت دومین دوره آموزشی شاخه گردشگری پرنده‌نگری امسال در کنار یکی از تالاب‌های استان برگزار می‌شود.»

پاک تأکید کرد: «شرکت‌کنندگان در این دوره‌های آموزشی با استفاده از دوربین‌های تخصصی پرندگان مهاجر آسیایی را مشاهده می‌کنند.»

او ابراز داشت: «میراث‌فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد آماده پرداخت تسهیلات ارزان‌قیمت برای راه‌اندازی سراچه‌های پرنده‌نگری در کنار تالاب‌های استان است.»

آیا پرنده‌نگری تهدیدی برای حیات پرندگان محسوب می‌شود؟ 

او با اشاره به برخی آداب پرنده‌نگری که این گردشگران نباید به لانه پرندگان نزدیک شوند و به تخم پرنده دست بزنند و یا در تغذیه آن‌ها دخالت کنند، عنوان کرد: «این شاخه از گردشگری تهدیدی برای حیات‌وحش ایجاد نمی‌کند.»

پاک تأکید کرد: «آشنایی شهروندان با انواع گونه‌های پرندگان بومی و مهاجر و نحوه زیست آنان در زیستگاه، آشیان گزینی، تغذیه، زادآوری و بیان اهمیت و ارزش زیست‌محیطی پرندگان و نقش آن‌ها در اکوسیستم‌های شهری و مهم‌تر از همه آرامش روحی و روانی از جذابیت‌های پرنده‌نگری است که زمینه مشارکت بیشتر شهروندان برای صیانت ازاین‌گونه‌های ارزشمند را فراهم می‌کند.»

ثبت تالاب‌ها زمینه‌ساز رونق پرنده‌نگری

معاون فنی اداره کل حفاظت محیط‌زیست کهگیلویه و بویراحمد با اشاره به اهمیت ثبت تالاب‌ها که نخستین گام برای رونق پرنده‌نگری در استان است، گفت: «برم الوان و دریاچه مورد زرد زیبایی این استان در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.»

جمشید عبدی‌پور اظهار داشت: «مستندات موردنیاز ثبت این تالاب‌ها در کنوانسیون رامسر پس از انجام مطالعات کارشناسی به سازمان محیط‌زیست کشور ارسال‌شده و قرار است درباره ثبت بین‌المللی این آنان تصمیم‌گیری شود.»

کنوانسیون رامسر یک معاهده بین‌المللی است که دوم فوریه سال ۱۹۷۱ میلادی در شهر رامسر به تصویب رسید، این کنوانسیون مربوط به تالاب‌های مهم بین‌المللی به‌ویژه تالاب‌های زیستگاه پرندگان آبزی است که در ابتدا با حضور نمایندگان ۱۸ کشور شکل گرفت و اکنون ۱۷۱ کشور عضو آن هستند.

او ابراز داشت: «در صورت ثبت این مناطق در کنوانسیون رامسر امکان اختصاص اعتبار برای ایجاد زیرساخت‌ها و صیانت از این گنجینه‌های طبیعی در استان فراهم می‌شود.»

معاون فنی اداره کل حفاظت محیط‌زیست کهگیلویه و بویراحمد تأکید کرد: «استان یک تالاب کوچک دیگر به نام کوه گل دارد که شرایط لازم برای انجام ثبت ملی را ندارد.»

دریاچه برم الوان مشخصاتی ازجمله ۱۱۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا در وسعت ۱۵ هکتار مساحت است و حداقل عمق آب ۱۲ متر و حداکثر ۳۰ متر عمق دارد.

دریاچه برم الوان در ۴۰ کیلومتری شهر لیکن، مرکز شهرستان بهمئی، دهستان سرآسیاب یوسفی و ۸۰ کیلومتری شمال غربی دهدشت مرکز شهرستان کهگیلویه قرار دارد.

دریاچه‌ی مور زرد زیلایی نیز در ارتفاع ۲ هزار و ۱۸۰ متر از سطح دریا، بیش از ۳۵ هکتار مساحت دارد و حداکثر و متوسط عمق آب این دریاچه به ترتیب ۱۴ و هشت متر است.

این دریاچه در جنوب لردگان، نزدیک مرز استان خوزستان و در حدود ۱۸۰ کیلومتری شمال غربی یاسوج واقع‌شده است.

عبدی‌پور با اشاره به اینکه در حال حاضر امکان پرنده‌نگری در منابع آبی نظیر رودخانه‌ها و سدهای کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد تأکید کرد: «به‌منظور صیانت از میراث طبیعی هم‌زمان مهاجرت پرندگان آبزی و کنار آبزی به رودخانه‌های استان گشت‌های کنترلی حریم رودخانه‌ها از طریق نیروهای حفاظت محیط‌زیست افزایش‌یافته است.»

عبدی‌پور ابراز داشت: «پایش منابع آبی باهدف پیشگیری از شکار غیرمجاز در تمام زیستگاه‌های محل استقرار پرندگان مهاجر انجام می‌شود.»

پرندگان مهاجر آسیایی مهمان در آبگیرهای استان از گونه‌های انواع لک‌لک، حواصیل خاکستری و سفید و مرغابی سار، چنگر، کاکانی، پرستوی دریایی، گیلانشاه و بالکان هستند.

به گفته کارشناسان، ۷۰ درصد از پرندگان مهاجرت کننده به کهگیلویه و بویراحمد آبزی و ۳۰ در صد نیز کنار آبزی هستند.

دیگر ظرفیت‌های حیات‌وحش کهگیلویه و بویراحمد برای گردشگری

کهگیلویه و بویراحمد با ۲۴۰ گونه پستانداران، بیش از ۲۰۰ گونه پرندگان، ۳۹ گونه خزندگان، ۹ گونه ماهیان و سه گونه دوزیستان از زیستگاه‌های مهم حیات‌وحش منطقه زاگرس محسوب می‌شود که ظرفیت‌های فراوانی برای گردشگری در انواع گونه‌های حیات‌وحش دارد.

گونه‌های مهم حیات‌وحش این مناطق نیز شامل کل و بز، گرگ، کفتار، شغال، روباه، تقی، کارا کال، پلنگ و پرندگانی ازجمله کبک، تیهو، بحری و دلی‌جه است.

استان کهگیلویه و بویراحمد با ۳۱۲ هزار و ۵۰۰ هکتار منطقه حفاظت‌شده و موقعیت اکولوژیکی و توپوگرافی خاص خود دارای پوشش گیاهی، جانوری و منابع حیاتی متنوعی است به‌گونه‌ای که افزون بر ۲۰ درصد پوشش جنگلی زاگرس و حدود ۴۰ درصد گونه‌های دارویی کشور را در خود جای‌داده است.

هفت منطقه حفاظت‌شده دنا با وسعت ۹۳ هزار و ۶۶۰ هکتار، دنای شرقی با وسعت ۲۸ هزار و ۲۰۲ هکتار، خایید سرخ با مساحت ۳۳ هزار و ۲۳۵ هکتار، خامی با وسعت ۲۵ هزار و ۶۷۱ هکتار، دید با ۱۰ هزار و ۳۸۱ هکتار، سورک با ۲ هزار ۴۲۸۷ هکتار و سیوک با ۱۲ هزار ۸۵۸ هکتار در این استان زیبای طبیعی وجود دارد.

کهگیلویه و بویراحمد همچنین دارای پنج منطقه شکارممنوع شامل پادنای سمیرم، خرم ناز، لار و ماغر، حاتم و کوه تلرش است.

این استان ۷۲۶ هزارنفری که یک درصد از خاک و جمعیت کشورمان را در خود جای‌داده با داشتن ۲۵۰ جاذبه طبیعی، تاریخی و مذهبی سالیانه میزبان سه میلیون نفر گردشگر است.

منبع:میراث آریا

بوشهر: مقصدی نو، تجربه‌ای نو

واحدهای اقامتی

بوشهر با دارا بودن ۱۶ هتل، ۱۱ هتل آپارتمان، ۵۷ اقامتگاه بوم‌گردی، ۲۶ خانه مسافر، ۱۴ مهمان‌پذیر، و ۲ اقامتگاه سنتی که همه دارای مجوز قانونی هستند سعی کرده در سال‌های اخیر از لحاظ توسعه زیرساخت‌های اقامتی به کیفیت مطلوب برسد و در فصل گردشگری استان جوابگوی گردشگران و مسافران باشد.

مجتمع‌های گردشگری، اقامتی، تفریحی و پذیرایی، سفره‌خانه‌های سنتی، رستوران بین‌راهی و دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری همه و همه در کنار دیگر تاسیسات فعال در این زمینه، به ارتقا سطح خدمات ارائه شده به گردشگران در بوشهر کمک می‌کنند.

جاذبه‌های طبیعی

استان بوشهر نزدیک به ۱۰۰۰ کیلومتر مرز آبی با خلیج همیشه فارس دارد به طوری که همه بوشهر را با نام این پهنه آبی می‌شناسند و در واقع پیشینه این استان با دریا و دریا نوردی گره خورده است.

ماهی و ماهی‌گیری، صید و صیادی، دریا و دریا نوردی واژه‌هایی هستند که بدون تردید تداعی خاطرات کسانی است که به بوشهر سفر کرده و یا قصد سفر به این استان را دارند.

در کنار این موضوع از ساحل خلیج فارس که فاصله بگیریم، بی‌شک یکی از پررنگ‌ترین و زیباترین جاذبه‌های گردشگری بوشهر نخلستان‌های سرسبزی است که همچون نگینی سبز بر جغرافیای این استان خودنمایی می‌کند و چشم هر گردشگری را به خود خیره می‌کند.

چشمه‌های آب گرم معدنی، چشمه‌های آب شیرین، کوه و تپه و دره‌های بکر و دست نخورده، تنها بخشی از زیبایی‌های این استان است که در کنار ساحل و دریا می‌توانید تجربه کنید.

جاذبه‌های تاریخی

تاریخ چند هزارساله بوشهر گواه روشنی است تا به قدمت این استان در تاریخ برسیم و در کنار جاذبه‌های طبیعی و خدادادی، از جاذبه‌های تاریخی آن نیز لذت ببریم.

نوار کاخ‌های هخامنشی در شهرستان دشتستان، گور دختر، کوشک اردشیر، چهل‌خانه سعدآباد، بافت تاریخی شهر بوشهر، کاروانسرای مشیرالملک برازجان، قلعه ملک منصورخان شبانکاره، قلعه زائر خضرخان اهرمی، قلعه محمدخان دشتی، قلعه نصوری سیراف، قلعه تاریخی حصار در دیلم بخشی از تاریخ استان بوشهر است که در کنار قدمت به هنر معماری در بوشهر قدیم می‌پردازد.

سیراف دیروز و بندر طاهری امروز، یکی از قدیمی‌ترین بنادر در دنیای تجارت بوده که به گفته تاریخ نویسان، ناخدا سلیمان سیرافی جزو اولین دریانوردانی بود که به تجارت دریایی با دیگر بنادر دنیا پرداخت.

جزیره تاریخی خارگ در کنار آثار تاریخی از جمله کلیسای نسطوریان، معبد پالمیران، مقبره شیخ محمدحنفیه و کتیبه منقش هخامنشی، پتانسیل بالایی در حوزه گردشگری مقاومت دارد، چرا که با دارا بودن یکی از بزرگترین سکوهای صادرکننده نفت خاورمیانه، در سال‌های دفاع مقدس، به طور مستمر مورد اصابت موشک‌های جنگی حزب بعث قرار گرفت ولی یک روز صادرات نفت در این جزیره قطع نشد و این موضوع نشان از رشادت دلیرمردان بوشهری دارد که در طول تاریخ امنیت خلیج همیشه فارس را مدیون جانفشانی آنان هستیم و در حال حاضر بخشی از جاذبه‌های گردشگری مقاومت بوشهر در این جزیره قرار دارد.

گردشگری ساحلی

پتانسیل گردشگری دریایی در استان بوشهر بر هیچکس پوشیده نیست و در سال‌های اخیر تلاش شده است زمینه توسعه زیرساخت لازم در این حوزه افزایش پیدا کند که در کنار این کار می‌توان با تعریف رویداد، جشنواره و مسابقات دریایی و ساحلی به جذب گردشگر پرداخت و این موضوع در دستورکار اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان است.

یکی از زیرساخت‌های مهم در گردشگری دریایی کیفیت بخشی به ناوگان شناورهای گردشگری بوده که با توجه به پهلوگرفتن کشتی گردشگری پرنسس و پیشرفت ساخت چند کشتی تفریحی در استان، می‌توان آینده این موضوع را روشن دید و شاهد خدمات بهتر گردشگری دریایی در بوشهر بود.

موزه‌ها

موزه منطقه‌ای خلیج فارس بزرگترین موزه جنوب کشور است که در بوشهر قرار دارد و بیش از ۲هزار شیء تاریخی از کرانه و پس کرانه خلیج فارس از سه استان بوشهر، هرمزگان و خوزستان در آن جانمایی شده است و با گالری‌های متعدد تاریخی، فضایی فوق‌العاده برای آشنایی با بوشهر و خلیج فارس، برای علاقه‌مندان و بازدید کنندگان است.

موزه شهید رئیسعلی دلواری، موزه تجارت دریایی، موزه تاریخ پزشکی، موزه مردم‌شناسی و موزه سیراف پارس دیگر موزه‌هایی هستند که گردشگران و مسافران با حضور خود در بوشهر و بازدید از این اماکن، می‌توانند با جزییات تاریخی و فرهنگی بوشهر آشنا شوند.

گردشگری صنعتی

پروژه‌های نفت، گاز و پتروشیمی در شهرستان‌های جنوبی استان بوشهر فعال است که به تنهایی می‌تواند یک جاذبه گردشگری در حوزه صنعت باشد و این صنعت در کنار صنعت سفید گردشگری می‌توانند به رونق اقتصاد و اشتغال در استان کمک کنند.

بازدید از مراحل استخراج، پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی و گازی مستلزم برنامه ریزی مدون است تا بتوان از این ظرفیت عظیم در زمینه رونق صنعت بدون دود و یا همان گردشگری سفید بهره برد.

نتیجه‌گیری

ماحصل توضیحات بالا این است که پتانسیل و ظرفیت، تنها بخشی از لازمه رونق گردشگری در یک نقطه بوده و باید با تعریف بسته‌های گردشگری و ارتباط ظرفیت‌های مختلف گردشگری با هم، به نتیجه دلخواه و مطلوب رسید.

منبع:میراث آریا

 

كاروانسرایی در دل بازار نراق

مجموعه تاریخی کاروانسرای شمس‌السلطنه متعلق به دوره قاجار و بانی آن حاج محمد نراقی معروف به حاجی خان است که از رجال عهد قاجار و به دلیل تمکن مالی خوب و اهمیت شهر در مسیر جاده ابریشم قرار داشت و توسط یکی از کارگزاران خود این مجموعه نفیس معماری را احداث کرد.

این بنا به شمس‌السلطنه دختر حاجی‌خان به ارث می‌رسد و بانو شمس‌السلطنه مجموعه بنا را به نام خود وقف بر تحصیل افراد بی‌بضاعت می‌کند. این مجموعه تاریخی‌تجاری شامل راسته اصلی بازار، چهارسوق، تاجرسرا و کاروانسرا است.

این مجموعه تاریخی دو طبقه و حدود ۴هزار متر مربع وسعت دارد که راسته اصلی و شریان بازار به طول تقریبی ۲۰۰ متر در جهت شرقی – غربی احداث شده است.

مصالح این بنا عمدتا از آجر و سنگ و در برخی نواحی از خشت با اندود و ملاط سنتی و در نماها کاه‌گل دیده می‌شود.

طبقه اول محل نگهداری چارپایان و طبقه فوقانی به عنوان استراحتگاه تجار اختصاص داشته است که امروزه حجره‌های راسته اصلی بازار تحت اجاره به مشاغل خرد از جمله خراطی، نانوایی، ادویه سرا، عتیقه فروشی، و… توسط اداره اوقاف سامان‌دهی شده است.

کاروانسرای شمس‌السلطنه و تاجرسرای حاج مهدی دو اثر معماری فاخر در هسته مرکزی شهر نراق هستند که می‌بایست توسط بخش خصوصی و سرمایه‌گذار با نظارت عالیه اداره کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان احیاء و یهره‌برداری شود تا در کنار نجات بخشی و زنده نگه داشتن یادمان‌های تاریخی هم فرصتی برای اشتغال ایجاد شده و در حقیقت رسالت حفاظت ابنیه تاریخی که حراست و انتقال هویت ملی است برای نسل‌های آینده صورت پذیرد.

این مجموعه محل‌های خاصی برای نگهداری شتر کاروان‌ها وجود داشته که به اصطلاح محلی آن‌ها را عصارخان می‌نامند. تعداد زیادی از مردم شهر نراق از راه خدمات‌رسانی به کاروانیان امرار معاش کرده و نقل است که در۱۰۰ سال گذشته ۱۵ عدد نانوایی در کار تهیه نان برای کاروان‌های تجاری فعال بوده‌اند و این خود بهترین شاهد بر رونق تجارت شهر نراق است.

بخش تاجرسرای بازار را سرای معاون‌الممالک می‌نامند معمولا بهترین نقطه تجاری یک بازار به عنوان حجره اصلی متعلق به رئیس‌التجار بود تا هر رهگذری از این طریق رتبه و جایگاه تجار را دریابد.

کالبد معماری قاجاری بازار در مرکز راسته اصلی با عنوان چهارسوق توسط کاربندی و شمسه و کاشی‌های فیروزه‌ای شکل گرفته است. از بخش‌های دیدنی این مجموعه وجود درهای بسیار زیبا و گره‌کاری‌شده است که نشان از اوج هنر استادکاران نجار نراقی است. این درها نیاز به توجه و مراقبت شدید دارد که متاسفانه در راسته بازار کاملا از بین رفته و در تاجرسرا هم بخش زیادی از آن در معرض تهدید و خطر پوسیدگی و تخریب است.

بازار تاریخی نراق در جوار خود یک آب انبار هم دارد که به آب انبار بازار معروف است و به نظر می‌رسد همزمان با ساخت بازار احداث شده باشد که متاسفانه در حال حاضر مخزن آن تخریب و با خاک پر شده است و تنها از آن سر دربی به جای مانده که آن هم بر اثر بی‌توجهی آسیب‌های زیادی دیده است.

مجموعه بازار و کاروانسرای شمس‌السلطنه در تاریخ ۲۲ آبان ماه ۶۲ به شماره ۱۶۴۵ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان مرکزی در دو سال اخیر بام راسته اصلی بازار، بام کاروانسرای شمس‌السلطنه و قسمتی از بام تاجرسرای حاج مهدی و تاق و تویزه‌های بازار را مرمت و نجات بخشی کرده که این امر به‌تنهایی و بدون مشارکت نهادهای ذی‌نفع نتیجه مطلوبی نخواهد داشت.

منبع:میراث آریا

گردشگری محور توسعه همدان نیست!

مدیر عامل بنیاد توسعه گردشگری آسیا با بیان اینکه گردشگری محور توسعه همدان نیست، گفت: اگر واقعا این صنعت، محور توسعه استان بود باید به آن توجه می‌شد و مسئولان کارهایی برای آن انجام می‌دادند.

بهنام افتخاریان در گفت‌وگو با ایسنا، مهمترین دلیل بی توجهی مدیران همدان به گردشگری را ملموس نبودن آثار این صنعت دانست و افزود: آثار و نتایج گردشگری مثل پتروشیمی، فولاد و راه‌سازی برای مدیران ملموس نیست و برای مدیران وجهه ملموس بودن کارهایی که می‌کنند مهم است. از طرف دیگر شخصیت مدیران اینگونه است که کارهایی انجام دهند که قابلیت شعار داشته باشد و گردشگری از زمره این گونه فعالیت‌ها خارج است و این قضیه درد اصلی این صنعت است.

اتفاقات خوب گردشگری دیگر ادامه پیدا نکرد

وی با اشاره به اینکه در پنج سال گذشته اتفاقات خوب در حوزه گردشگری همدان کم نبود و سه رویداد بزرگ بین‌المللی در این حوزه برگزار شد، تصریح کرد: همچنین طی سال‌های قبل چند ثبت ملی برای شهرهای کمتر مطرح داشتیم اما در نهایت به هیچ یک از آن‌ها آن‌طور که باید پرداخت نشد و اتفاقات خوب هم دیگر ادامه هم پیدا نکرد چرا که صرف برگزاری مراسم ملموس بود و بعد از آن هیچ اهمیتی نداشت.

آثار گردشگری ملموس نیست و مدیران به آن نمی‌پردازند

افتخاریان با بیان اینکه ما حتی در برنامه‌های بعدی رویدادهایی که میزبان بودیم حضور نداشتیم، اضافه کرد: یکی از بزرگترین ایرادهای صنعت گردشگری این است که مدیران چون نمی‌تواند آن را لمس کنند و آثارش هم غیرملموس است به آن نمی‌پردازند.

این فعال حوزه گردشگری در ادامه مطرح کرد: وقتی که یک گروه گردشگر ایرانی به شهر بیاید ۴۰ تا ۵۰ میلیون سود به شهر می‌رساند بنابراین با یک شب اقامت، آورده زیادی برای شهر دارند اما چون دیده نمی‌شود و ملموس نیست به دنبال این صنعت نیستیم و اهمیتی برای مسئولان و مردم ندارند.

گردشگری با وجود پول‌ساز بودن دیده نمی‌شود

وی با اشاره به اینکه نماینده‌های مردم همدان در مجلس شورای اسلامی به همه حوزه‌ها توجه خاصی دارند اما به گردشگری بی توجه هستند، ادامه داد: از طرف دیگر تعداد فعالان این حوزه کم است و با وجود تاثیرگذاری و پول‌سازی، گردشگری دیده نمی‌شود.

گردشگری برای استاندار همدان اهمیت دارد؟

به گفته افتخاریان استاندار همدان حدود دو ماه است که بر سر کار آمده و هیچ جلسه‌ای با فعالان گردشگری نداشته است بنابراین به نظر می‌رسد این صنعت اهمیتی برای ایشان ندارد.

وی بیان کرد: متاسفانه یا خوشبختانه در دوره‌های قبل و به ویژه در دوره اول نیکبخت استاندار همدان، تاکید بود که گردشگری محور توسعه استان است اما بحث این است که اگر این صنعت محور توسعه استان هست چرا  برای آن کاری انجام نمی‌دهند؟

در همدان کاری برای گردشگری انجام نشده است

این راهنمای گردشگری با بیان اینکه محور توسعه شدن استان، پس از شکل گرفتن گفتمان گردشگری در کشور اتفاق افتاد، اضافه کرد: پس از آن، گردشگری در همدان هم بر سر زبان‌ها افتاد و از آنجا که قابلیت ویترینی شدن داشت مطرح شد اما در واقع در استان کاری برای این صنعت انجام نشده است.

برنامه بالادستی برای گردشگری نداریم

افتخاریان ادامه داد: در همدان برای گردشگری نه برنامه بالادستی داریم و نه بودجه کافی استانی به آن تزریق می‌شود، از طرف دیگر انرژی‌ نهادهای مرتبط استانی با این موضوع همگرا نیست و این قضیه ضربه زیادی به صنعت گردشگری همدان زده است.

وی تصریح کرد: به عنوان مثال در گردشگری روستایی، سه نهادی که با هم هیچ‌گونه همکاری ندارد باید همگرا شوند، در گردشگری شهری نیز شهرداری‌ها باید با میراث فرهنگی و استانداری یک کلونی کلان تشکیل دهند در صورتی که هیچ‌گونه همکاری با هم ندارند.

روی گردشگری هنری کار کنیم

افتخاریان با بیان اینکه برای گردشگری هنری باید اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی برنامه‌ریزی کند، اضافه کرد: برگزاری رویداد گردشگری هنری بسیار جای کار دارد، این‌گونه رویدادها در دنیا بدون هزینه انجام می‌شود و یا اگر هم مثل اکسپوی دبی برای آنها هزینه کنند چندین برابر بازگشت دارد.

در برگزاری رویدادهای بزرگ ناتوان نیستیم

به گفته وی، ما از برگزاری رویدادهایی مثل اکسپوی دبی ناتوان نیستیم اما نداشتن برنامه ما را عقب انداخته و همان تعداد اندک جشنواره‌ مثل جشنواره فیلم و تئاتر هم که داشتیم از یک مرحله بزرگ به یک رویداد محلی تبدیل کردیم.

در همدان محلی فکر می‌کنیم جهانی عمل می‌کنیم

این فعال حوزه گردشگری در ادامه عنوان کرد: یک شعار در توسعه پایدار هست که می‌گوید جهانی فکر کنید محلی عمل کنید اما ما در همدان محلی فکر می‌کنیم و جهانی عمل می‌کنیم.

تشکیل کارگروه‌های تخصصی کارآمد در حوزه گردشگری ضرورت دارد

افتخاریان بیان کرد: طرح تشکیل معاونت گردشگری را در گذشته در استانداری همدان پیگیری کردیم و بعید می‌دانم با تشکیل آن موافقت شود اما به نظر می‌رسد هم اکنون بیش از هر زمان دیگری به ویژه با تعطیل شدن کارگروه گردشگری در استانداری، تشکیل چند کارگروه تخصصی کارآمد با ترکیب دولت و بخش تخصصی برای بخش‌های تخصصی گردشگری نیاز است.

وی با اشاره به اینکه چند موضوع در استان بسیار مهم است، گفت: یکی از این موضوعات گردشگری روستایی است که می‌توان روی آن مانور داد، مسئله بعدی تشکیل کارگروه‌های گردشگری شهری، طبیعت‌گردی و گردشگری هنری است تا از این کارگروه‌ها خوراک تولید شده و برای پیگیری برای مقام ارشد استان ارسال شود.

استاندار به قسمتی از حکمش که مربوط به گردشگری است توجه کرده است!

افتخاریان اضافه کرد: به نظر می‌رسد استاندار تاکنون به آن قسمت از حکمش که مربوط به گردشگری است توجه نکرده باشد و شاید هم به دنبال تیم و نیروهای جدید است که با آنها شروع کند.

وی مطرح کرد: در حال حاضر، گردشگری از مرحله گفتمان عبور کرده و زمان آن رسیده که درباره آن به صورت تخصصی بحث شود و یک طرح موفق، برنامه بالادستی و دستور کار سخت‌افزاری برای استان تشکیل شود تا کارگروه تخصصی استانداری کار تحولی انجام دهد.

این راهنمای گردشگری با بیان اینکه فعالان و مدیران این حوزه باید دور یک میز بنشینند و گفت‌وگو کنند، تصریح کرد: با یک برنامه خوب کل شهرستان‌های استان به تکاپو می‌افتد و بالادست همه این‌ها طرح آمایش گردشگری استان است.

تنها راه پویا شدن گردشگری همدان ورود استانداری به این حوزه است

به گفته افتخاریان ما از شهرها و استان‌های رقیب در صنعت گردشگری جا مانده‌ایم و هنوز نمی‌دانیم همدان چه پتانسیلی در این حوزه دارد. همچنین تنها راه پویا شدن گردشگری همدان ورود استانداری به این موضوع است و استاندار باید به این حوزه ورود کند.

از سمن‌ها برای حفظ میراث فرهنگی کمک بگیریم

وی با بیان اینکه در همدان برای حفظ و نگهداری خانه‌های تاریخی برنامه نداریم و متاسفانه هنوز نمی‌دانیم حفاظت اینگونه بناها باید به چه شکل انجام شود، اظهار کرد: سمن‌ها می‌توانند در عرصه حفظ میراث فرهنگی و رونق گردشگری کمک‌های زیادی بکنند و کارهای فراوانی انجام دهند بنابراین باید به سمت و سوی اینگونه فعالیت‌ها برویم.

منبع:ایسنا

جوک کاری شیراز، سنت شفاهی از پس سده‌ها

این هنر درگذشته مستقل نبوده و به‌عنوان هنری تزیینی و الحاقی برای هنرهای چوبی دیگر مانند معرق، خاتم به کار می‌رفته است، اما امروزه با تلاش هنرمندان، به‌طور محدود به‌مثابه هنری مجزا رواج دارد.

در روند ساخت جوک‌کاری، اصول زیبایی‌شناسی مشتمل بر ارزش‌های فرهنگی و هنری به پیروی از معیارهای سنتی جامعه و همچنین بینش هنرمند رعایت می‌شود.

در این شاخه هنری برخلاف دیگر هنرهای چوبی مانند خاتم و معرق، هنرمند تمام مراحل کار اعم از تهیه و آماده کردن چوب‌ها تا تهیه نقشه، پیچیدن نقش‌مایه‌ها و جازنی قامه‌ها و نهایتاً پرداخت و جلاکاری اثر را به‌صورت متمرکز در کارگاه خویش به انجام می‌رساند.

بر طبق مطالعات انجام‌شده جوک‌کاری مانند دیگر هنرهای سنتی در زمره میراث‌فرهنگی ملموس و ناملموس قرار می‌گیرد و با تکیه‌بر ویژگی‌های مادی جوک‌کاری، می‌توان آن را در شاخه هنرهای وابسته به معماری قرارداد و همچنین با تعریف میراث ناملموس که حضور سنت‌ها، دانش و مهارت در هنرهای دستی سنتی را شامل می‌شود، مطابقت دارد.

شرحی بر پیشینه جوک‌کاری شیراز

جوک کاری ازجمله هنرهای زیبا و اصیلی است که هنرمندان از دیرباز با آن آشنا بوده‌اند و فراز و نشیب‌های تاریخ در ادوار مختلف نه‌تنها باعث از بین رفتن سابقه و روند تکاملی این هنر نشده، بلکه هر حادثه و تحولی بر دوام و شکوفایی آن افزوده است.

گذشته و پیشینه هنر جوک‌کاری در پس پرده ابهام مانده و چیستی و خاستگاه آن تقریباً ناشناخته مانده است. جوک کاری هنری بسیار دقیق است که ساخت آن نیاز به‌دقت و ظرافت فراوان دارد. شکل آن به‌گونه‌ای است که بیننده در نگاه اول به اثر تولیدشده، نخواهد توانست به چگونگی ساخت و حتی نوع نقش آن پی ببرد.

همین امر باعث شده که در دوران مختلف برای هنر جوک تعاریف گوناگونی ارائه شود که برخی حتی مغایر با نوع ساخت و چگونگی نقوش آن بوده است. این پراکندگی تا آنجاست که گاه آن را هنر حکاکی، گاه کنده‌کاری، گاهی خاتم و جازنی دانسته‌اند و نقوش آن را نیز به نقوش قالی و قالیچه یا موزاییک‌سازی تشبیه کرده‌اند و باید گفت این تعریف هرچند از بسیاری جهات شامل جوک می‌شود اما موارد نقضی نیز بر آن می‌توان یافت که جامعیت و صحت کامل آن را خدشه‌دار می‌کند.

شاید تنها از این نظر بتوان آن را به جوک‌کاری نزدیک دانست که هردو با قطعات هندسی از قبیل مربع، مثلث، مستطیل و لوزی ساخته می‌شوند. این هنر به هنر خاتم نیز تشبیه شده است. حال‌ آن‌که اگرچه مشابهت‌های فراوانی باهم دارند اما دارای نقاط اختلافی نیز هستند.

در ساخت جوک تنها مواد اولیه‌ای که به کار می‌رود، چوب است درحالی‌که در خاتم از انواع استخوان‌ها و فلزات نیز استفاده می‌شود. دیگر اینکه در جوک کاری سعی بر این است که از رنگ طبیعی چوب استفاده شود اما در خاتم‌کاری چوب را به رنگ‌های گوناگون درمی‌آورند. از سویی نقوش به‌کاررفته در جوک کاری به ظرافت خاتم نیست و حتی نحوه پیچیدن گل‌ها و جازنی قامه‌ها متفاوت است. به‌رغم این تفاوت‌ها بازهم هر بیننده در نگاه اول جوک کاری را به خاتم شبیه می‌داند.

پیش از نفوذ اسلام در ایران گونه‌ای خاتم‌کاری رواج داشته است به این صورت که خاتم‌کاران از چوب یکرنگ استفاده می‌کردند و آن را در اندازه‌های چهار میلی‌متری می‌بریدند و در اشکال و طرح‌های مختلف روی صفحه‌ای چوبی با چسب یا میخ نصب می‌کردند.

این نوع خاتم‌سازی نیز تا چند قرن پس از نفوذ اسلام متداول بوده است. یک نمونه از آن، منبر مسجد جامع عتیق شیراز است که پیشینه آن بیش از هزار سال است و به دوران یعقوب لیث صفاری بازمی‌گردد. شاید بتوان آن را نمونه‌ای از جوک کاری نیز دانست. در سده‌های اولیه تاریخ اسلام نوعی هنر تزیین سطح یا خاتم ساده در ایران وجود داشته است که امروزه به آن خاتم مربع می‌گویند. اجزای تشکیل‌دهنده در این نوع خاتم به‌جای مثلث، قطعاتی به شکل مربع، مستطیل، متوازی‌الاضلاع و لوزی است. این شیوه‌ی ساخت تا قرن‌ها پس از ظهور خاتم از نوع امروزی نیز ادامه داشته و از قدیم‌ترین نمونه‌های این نوع خاتم بخشی از سقف مسجد جامع عتیق شیراز است که در تزیین آن از شیوه خاتم مربع استفاده‌شده است.

پیشینه هزارساله این هنر حکایت از آن دارد که ایرانی‌ها پیش از ورود اسلام به این سرزمین، با نوعی هنر تزیین اشیا آشنا بوده‌اند.

از ویژگی‌های این هنر، استفاده از قطعات مربع و مستطیل شکل چوبی بوده که آن‌ها را با چسب یا میخ روی اشیا می‌چسباندند. رواج هنر تزیینی دیگری که اکنون به نام رویه‌کوبی شناخته می‌شود، پیش از حمله مغول‌ها به ایران بستر مناسبی شده است برای ظهور نوع جدیدی از خاتم در دوره‌های بعد به‌ویژه در دوره سیطره مغول بر ایران، بر طبق مدارک تاریخی، هنر جوک کاری در آن روزگار نیز رواج داشته اما این احتمال می‌رود که نام آن متفاوت بوده است.

در نیمه دوم سده هشتم هجری قمری مصادف با (۱۴ میلادی) صنعت چوب‌بری ایرانی ازلحاظ فنی و هنری به درجه عالی رسید.

در موزه متروپولیتن یک رحل قرآن چوبی موجود است که می‌توان آن را از شاهکارهای چوب‌بری دوره مغول ایران به شمار آورد، تزیینات زیبای آن عبارت است از اشکال توریقی و نقوش خطی و اشکال نباتی و گل و گیاه که از آن‌ها شکوفه و اشکال برگ نخلی منشعب می‌شود و از صنایع چینی اقتباس‌شده است. کتیبه آن علاوه بر نام دوازده امام (ع)، اسم سازنده آن یعنی حسن بن سلیمان اصفهانی را نشان می‌دهد و تاریخ ساخت آن ذی‌الحجه سال ۷۶۱ ه. ق ذکرشده است. نام سازنده این رحل قرآن حاکی از آن است که این قطعه در ایران ساخته‌شده است. سازنده و حکاک آن از همه عناصر تزیینی مکتب مغول استفاده کرده و آن‌ها را با تأثیر کامل در گوشه‌ها و منطقه‌های مختلف نشانده و گاه اشکال مشبک توخالی و گاهی نیز چند طرح مختلف را بر روی‌هم قرار داده است.

خاتم‌های شش‌ضلعی در دوران قاجاریه در تهران و شیراز ساخته شدند و به‌جز دو درب خاتم، بقیه بیشتر روی قلمدان و قاب آیینه و رحل قرآن به‌کاررفته است.

اگرچه حاشیه‌های خاتم هنوز هم همان حاشیه مورد و مداخل هستند ولی تفاوت اساسی در این است که در آن زمان به‌صورت نامرتب و درشت تهیه می‌شدند؛ اما با حمایت از هنرمندان فن به‌زودی سبک آن‌ها عوض شد و ابتدا خاتمی به‌نام‌ جو سفید و جو سیمی و سپس حاشیه شش‌ضلعی در خاتم به‌کاربرده شد. ساخت خاتم‌هایی که در متن آن‌ها طرح شش‌ضلعی به‌کاربرده شده، از زمان قاجاریه رواج پیداکرده است و امروزه نیز همچنان ساخته می‌شوند.

در لغتنامه دهخدا از جوک کردن یا جوکوب کردن به معنای ریزه‌ریزه ساختن چیزی به مقدار جو نام‌برده شده است و با توجه به تحقیقات میدانی وجه‌تسمیه آن را می‌توان به نقش‌های شبیه ساقه جو یا گندم دانست و دلیل دیگر نام‌گذاری آن به این نام عنوان می‌شود که چون در نقش‌مایه‌های آن چوب‌های تیره و روشن در کنار هم قرارمی گیرند، نام‌جو گندم را برای آن انتخاب کرده‌اند.

چوب اساسی‌ترین ماده تشکیل‌دهنده آثار جوک کاری است. از چنین ماده سختی، نقوش متنوع و دلپذیری شکل می‌گیرد که نگاه انسان نرمی نقوش را دنبال می‌کند و سختی آن را از یاد می‌برد، به‌واسطه چنین ویژگی مهمی است که هنرمندان فعال در این رشته بایستی دانش خود را درباره ویژگی‌ها و ساختمان چوب گسترده کنند. طبیعی است که شناخت بیشتر در بهبود بخشیدن کیفیت آثار مؤثر خواهد بود.

جوک کاری هنری ازجمله هنرهای دستی سنتی چوبی است که بیننده در نگاه اول به اثر تولیدشده، نمی‌تواند به چگونگی ساخت و حتی نوع نقش آن پی ببرد. این هنر دارای فن‌آوری خاص بوده که در طول حیات خود به شیوه‌ای غیررسمی و شفاهی انتقال‌یافته است. درواقع هنر آراستن اشیای چوبی با نقوش هندسی بسیار ریز است که با استفاده از چوب‌های رنگی ساخته می‌شود. نقوش آن از کنار هم قرارگرفته قطعات چوب با مقطع‌های مختلف مثلث، مستطیل، لوزی و مربع به وجود می‌آید. جوک کاری از حیث ظاهری تا حدودی به خاتم شبیه است، لیکن این شباهت بیشتر درروش ساخت نقش‌مایه‌هاست، نه در استفاده از مواد اولیه و فن ساخت در این هنر همواره بخش مهمی به نام زیر کار وجود دارد که لایه‌ای تزیینی و مرکب از قطعات کوچک چوب به‌عنوان «قامه» سطح آن را (همانند خاتم) می‌پوشاند، البته در برخی از آثار قامه‌ها به‌صورت جازنی (تا حدودی شبیه معرق جانشینی) در سطح زیر کار به اجرا درمی‌آیند.

متأسفانه به سبب فقدان مستند نگاری در خصوص این هنر نمی‌توان با صراحت درباره گذشته و سیر تاریخی آن سخن گفت و ناگزیر تاریخچه دیگر هنرهای چوبی مشابه را برای این منظور باید پی گرفت. چنانکه شواهد مستند موجود درباره خاتم‌کاری رواج آن را در پیش از نفوذ اسلام در ایران نشان می‌دهند، ملاک قضاوت برای تطبیق این تاریخ درباره جوک کاری گونه‌ای از خاتم ساخته‌شده با چوب یکرنگ در اندازه‌های چهار میلی‌متری و با اشکال و طرح‌های مختلف برش است که روی صفحه‌ای چوبی با چسب یا میخ نصب می‌کردند. با استناد به شواهد دیگری که ازاین‌دست وجود دارد می‌توان نقطه آغازین هنر جوک کاری به شیوه امروزی یا شبیه به آن را به عصر استیلای ایلخانان در ایران پیوند داد.

بنابراین هر آنچه در مقوله روش‌های صیانت (شناسایی و مستندسازی، معرفی و ترویج، حفظ و احیاء و انتقال) از نمونه‌های شاخص میراث ملموس و ناملموس قرار می‌گیرد را می‌توان به برنامه صیانت از هنر جوک کاری تعمیم داد. ازاین‌رو راه‌کارهایی که بتوانند حفظ و احیاء این هنر را تضمین نمایند نبایستی تنها بر روش‌های متکی بر وجوه مادی و به‌منظور بقای موجودیتی صرفاً فنی تأکید ورزد، بلکه باید در جهت حفظ هویت معنوی یا همان ارزش‌های ناملموس باشد تا بتواند اعتبار هنری و هویت اصیل آن را معرفی، حفظ و احیاء نماید. این امر به‌طور موجز در قالب زیر قابل‌طرح است:

• ایجاد زمینه‌های لازم برای فعالیت هنرمندان در حوزه مهارت‌های فردی،

• ایجاد نظام آموزشی و فراهم آوردن زمینه‌های انتقال دانش و مهارت‌های آن‌ها به جوانان،

• تشویق و ترغیب جوانان به آموزش در محضر اساتید فن.

افزون بر آن، به سبب آن‌که متأسفانه امروزه هنرمندان و متولیان هنرهای سنتی به دلایل مختلف از قافله تبلیغات مدرن و اطلاع‌رسانی مناسب نسبت به رقیبان خود عقب‌مانده‌اند و بیشتر از تجربیات و خلاقیت‌های گذشته صرفاً تقلید می‌کنند تا استفاده و سرمشق گرفتن، نقش طراحی و ارزش آن در کالاهای تولیدی به فراموشی سپرده‌شده است؛ بنابراین سایر مراتب در خصوص حفظ و احیا این هنر متوجه آگاه‌سازی هنرمندان با نیاز بازار و ضرورت تبلیغ کارهای هنری هنرمندان این عرصه در دنیای امروزی، همچنین پیشگیری از خریدوفروش غیرقانونی و ایجاد بازار اقتصادی مناسب برای آن، می‌شود. مضاف بر آموزش مستمر هنرآموزان و ارتقا کیفیت هنری آثار می‌تواند در احیا هنرهای سنتی نقشی مؤثر ایفا کند.

راه‌اندازی تشکل‌هایی چون اتحادیه سراسری تعاونی‌ها باهدف تمرکز بر روی شناسایی بازارهای هدف و بازاریابی برای عرضه و فروش دست آفرینه‌های هنرهای سنتی می‌تواند امکان و بستری مناسب برای پرورش بازاریابان حرفه‌ای عرصه هنرهای دستی سنتی فراهم آورد و همچنین انگیزه مناسبی برای فعالیت جمعی و مشارکت جویانه تولیدکنندگان این هنر به دست دهد.

پرونده ثبت میراث ناملموس و آن در سال ۱۳۹۴ به شماره ثبت ۸۳۱۹۴ به ثبت آثار ناملموس به فهرست آثار ملی ایران رسیده است و پرونده استاندارد آن در سال ۱۳۹۸ به شماره ۲۱۶۰۴ توسط نگارنده به فهرست استانداردهای ملی سازمان ملی استاندارد ایران اضافه‌شده است.

منبع:میراث آریا

محورهای توسعه گردشگری پایدار در باغ‌شهر تاریخی خوانسار

منطقه غرب استان اصفهان از شهرستان‌های تیران‌وکرون، چادگان، فریدن، فریدونشهر، بوئین‌ومیاندشت، خوانسار و گلپایگان تشکیل شده است.

محدوده غرب استان اصفهان به واسطه قرار گرفتن در امتداد مسیر سلسله جبال سترگ زاگرس از آب و هوایی متبوع در تابستان و سرد در زمستان برخوردار بوده و در عین حال از بارندگی مناسبی نسبت به سایر مناطق استان اصفهان برخوردار است.

مردم و مسئولان این منطقه جزو آخرین مناطقی در استان بودند که در کمتر از ۱۰ سال گذشته صنعت گردشگری را به‌عنوان یکی از ارکان توسعه این منطقه پذیرفتند، لذا در طی این مدت اقدامات متعددی در راستای توسعه محور غرب استان بر مبنای صنعت گردشگری صورت پذیرفت. با این وصف به‌نظر می‌رسد با اتمام تدریجی دوران سیطره ویروس کرونا بر تار و پود ساختار اجتماعی و اقتصادی ایران، زمان مناسبی فرا رسیده تا با عبور از مرحله رشد متوازن گردشگری در این مرحله به نقاط قوت و ضعف ساختار گردشگری در خوانسار به‌عنوان یکی از مهم‌ترین شهرهای غرب استان در راستای دست‌یابی به توسعه پایدار پرداخته شود.

موقعیت جغرافیایی خوانسار

شهرستان تاریخی خوانسار در دره‌ای زیبا و خوش آب و هوا در دامنه‌های شرقی سلسله جبال زاگرس و در غرب استان واقع شده، این شهرستان با وسعتی در حدود ۸۹۲ کیلومتر مربع از سمت شمال و شرق به شهرستان گلپایگان، از سمت جنوب و غرب به شهرستان‌های فریدن و بوئین و میاندشت و از سمت جنوب‌شرق به شهرستان نجف‌آباد محدود می‌شود.

شهر زیبای خوانسار در دره‌ای زیبا و خوش آب و هوا با مساحتی در حدود ۲۷ کیلومتر مربع در دامنه‌های کوه‌های بخش شرقی سلسله جبال زاگرس واقع شده، لذا با توجه به کوهستانی بودن خوانسار از یک‌سو و قرار گرفتن این شهرستان در ارتفاع ۲ هزار متری از سطح دریا، از سوی دیگر، دارای آب و هوایی متبوع در تابستان و سرد در زمستان همراه با بارش مناسب برف و باران است.

تاریخچه خوانسار

در اسناد و مدارک تاریخی از شهرستان خوانسار با نام‌هایی همچون: خانسار، خونسار و سار و همچنین در زبان محلی با نام خونسار نیز یاد شده است.

بسیاری از مورخان و محققان معتقدند واژه خوانسار برگرفته شده از دو واژه خان و سار به معنی چشمه است، لذا خوانسار با نام شهر چشمه ساران نیز خوانده شده است.

براساس اسناد تاریخی موجود پیشینه تاریخی خوانسار به دوران مهاجرت اقوام آریایی و استقرار بخشی از این اقوام در دامنه‌های زاگرس یاد شده، همچنین در منابع تاریخی ذکر شده که بخشی از پیروان آئین یهود پس از رهایی از اسارت بابلیان که توسط کوروش موسس شاهنشاهی هخامنشی صورت پذیرفت در بیش از ۲۷۰۰ سال پیش به دره خوانسار مهاجرت کرده و در آنجا ساکن شدند.

به هر ترتیب خوانسار در ادوار مختلف تاریخی به‌ویژه در دوران اسلامی و پس از شکل‌گیری شاهنشاهی صفوی به یکی از مراکز اصلی بسط و گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی در محور غرب فلات مرکزی ایران تبدیل شد.

محورهای توسعه گردشگری خوانسار

باغشهر تاریخی خوانسار در یک نگاه کلی دارای جذابیت‌های متنوعی است که می‌تواند دستمایه‌های ارزشمندی برای مردم این شهر در راستای دست‌یابی به توسعه پایدار از منظر گردشگری به شمار می‌رود.

در یک تقسم‌بندی کلی توانمندی‌های این شهر در راستای توسعه صنعت گردشگری عبارت‌اند از:

  • جاذبه‌های طبیعی
  • جاذبه‌های تاریخی
  • رویدادهای اجتماعی و فرهنگی
  • سوغات محلی
  • محصولات باغی

از منظر طبیعی خوانسار همان‌گونه که ذکر شد به‌صورت باغ شهری زیبا و در دره‌ای خوش آب و هوا در دامنه‌های سلسله جبال زاگرس واقع شده. از دوران پیش از اسلام تا کنون، در این دره خوش آب و هوا اکثر مردم خوانسار به باغداری و دامداری اشتغال داشته و در دهه‌های اخیر در حاشیه این دره به‌ویژه در محور شمال دره شهرک‌های صنعتی متعددی نیز ایجاد شده است.

در دره خوانسار با توجه به محدودیت زمین در ادوار مختلف تاریخی، باغ‌های زیبایی به‌صورت پلکانی و در دامنه کوه‌های پیرامون خوانسار ایجاد شده. برخی از این باغ‌ها چنان فشرده و انبوه هستند که شاید صدها سال است حداقل در فصول بهار و تابستان امکان تابیدن آفتاب بر زمین این باغ‌ها وجود ندارد، با این وصف در این باغ‌های انبوه درختانی همچون: صنوبر، گردو، سیب، گلابی، آلو و زرد آلو کاشته شده و همه‌ساله در چهار فصل چهره زیبای این باغ‌ها همراه با کوچه باغ‌های پیچ در پیچ و خانه‌های قدیمی کوچک و بزرگ که در میانه این باغ‌ها واقع شده‌اند مناظری بدیع و زیبا را در این شهر پدید آورده. همچنین وجود بیش از ۴۰۰ چشمه در کنار عبور رودخانه خوانسار از مرکز دره که ابتدا به‌صورت دو شعبه بوده و در میانه شهر (محله لبرود) شعبه‌ای واحد می‌شود و همچنین عبور ۱۲ نهر آب از محلات مختلف شهر جذابیت‌های طبیعی ارزشمندی را در این شهر فراهم آورده که لزوم یک برنامه‌ریزی منسجم برای حفظ این باغ‌ها از یک‌سو و برنامه‌ریزی برای توسعه گردشگری در محورهای مختلف شهر هم اکنون مبرهن است.

از منظر تاریخی، آثار ارزشمندی در ادوار مختلف تاریخی در این شهر ایجاد شده که متاسفانه بسیاری از آن‌ها در طی دهه‌های گذشته براثر نا آگاهی مردم و مسئولان محلی به تدریج از میان رفته‌اند، با این حال هنوز آثار ارزشمندی اعم از میراث منقول و غیرمنقول در این شهر تاریخی از جمله خانه باغ‌های تاریخی در این شهر تاریخی باقی مانده که در صورت برنامه‌ریزی متقن و سریع برای نجات بخشی آن‌ها (با توجه به بارندگی زیاد و سرعت تخریب این آثار) می‌توان این مجموعه‌های ارزشمند را به یک محور ارزشمند در راستای توسعه گردشگری شهرستان تبدیل کرد.

از منظر رویدادهای اجتماعی و فرهنگی می‌توان چنین گفت که خوانسار یکی از مهمترین شهرهای منطقه غرب استان در طول تاریخ به شمار می‌رود به گونه‌ای که نقش نخبگان این دیار در بسط و گسترش فرهنگ و تمدن غرب محور فلات مرکزی ایران در طول تاریخ به ویژه در دوران اسلامی بر کسی پوشیده نیست، با این وصف رخدادهای مهمی همه‌ساله در این شهر برگزار می‌شود که با برنامه‌ریزی مناسب می‌توان گونه‌های گردشگری مبتنی بر رویدادها را در این شهر گسترش داد که از آن جمله می‌توان به رویداد بزرگ محرم و آئین‌های مفصلی که مردم خوانسار در راستای پاسداشت ایام شهادت امام حسین (ع) و یاران با وفای ایشان در طی ماه‌های محرم و صفر برگزار می‌کنند اعم از آئین‌های عزاداری و تعزیه‌خوانی و یا برخی رویدادها همانند روز خوانسار و یا رخداد اجتماعی آلوپزان و یا رخداد اجتماعی گردو تکانی در این شهر اشاره کرد که همگی از جذابیت‌های ارزشمندی برای گردشگران به‌ویژه در جهان پساکرونا برخوردار است.

در زمینه سوغات محلی، خوانسار دارای سوغات متنوعی است که برخی از آن‌ها در سطح کشور مشهور هستند که از آن جمله می‌توان به عسل طبیعی این شهرستان که از شهرتی ملی برخوردار است و برخی محصولات صنایع‌دستی همچون: قاشق تراشی، قلم‌زنی و منبت‌کاری در کنار تولید شیرینی گز اشاره کرد که نیازمند برنامه‌ای جامع در راستای معرفی و بازاریابی این محصولات از منظر گردشگری است.

در زمینه محصولات باغی همانگونه که در قبل اشاره شد، خوانسار دارای باغ‌های متعددی است که از گذشته‌های دور محلی برای حیات اقتصادی خوانسار به‌شمار رفته با این حال این باغ‌های بزرگ دارای محصولات متنوعی هستند که امروزه آن‌ها در داخل شهر و حتی در مناطق مختلف کشور عرضه می‌شود، با این‌حال به نظر می‌رسد در این زمینه در راستای توسعه از منظر صنعت گردشگری هنوز برنامه مشخصی تدوین نشده است.

به هر ترتیب شهرستان خوانسار یکی از مهم‌ترین قطب‌های توسعه گردشگری در غرب استان اصفهان به شمار می‌رود، اگر چه در سال‌های اخیر اقدامات ارزشمندی در راستای توسعه زیر ساخت‌های گردشگری از جمله ایجاد هتل، اقامتگاه‌های سنتی و بومگردی در آن صورت پذیرفته، لکن به نظر می‌رسد در راستای بهینه‌سازی امکانات گردشگری خوانسار که در بالا به‌صورت گذرا به آن اشاره شد از یک‌سو و لزوم توسعه فرهنگ گردشگری در جامعه خوانسار و به ویژه جانمایی مناسب و تاسیس واحدهای اقامتی و یا ایجاد محورهای گردشگری به‌صورت سواره و پیاده در مناطق مختلف شهر نیازمند یک طرح جامع و متقن گردشگری هستیم تا به واسطه آن تمامی امکانات مادی و معنوی شهر در راستای توسعه گردشگری خوانسار بسیج شده و از این طریق ضمن دست‌یابی به یک منبع اقتصادی مطمئن در راستای ادامه حیات مردم خوانسار بتوان به واسطه صنعت گردشگری از بافت تاریخی، فرهنگی و طبیعی این شهر که متاسفانه در سال‌های اخیر دچار رشدی نامتوازن شده حفاظت کرد.

منبع:میراث آریا

توسعه نسل سوم گردشگری در استان اردبیل

یونسکو صنایع خلاق را صنایعی می‌داند که محصول یا خدمات آن‌ها به صورت مشخص دارای المان‌های نوآورانه یا هنری است؛ این تعریف، صنایع فرهنگی به علاوه تمام تولیدات فرهنگی و هنری را شامل می‌شود، به همین دلیل در گردشگری نسل سوم، طراحان بسته‌های گردشگری با استفاده از صنایع خلاق و تکیه بر تعامل نزدیک و دوسویه با گردشگر در صدد خلق تجربه‌ای تازه، ملموس و لذت بخش هستند.

در گردشگری خلاق، گردشگر به تعامل بیشتر آموزشی، اجتماعی، احساسی و همچنین مشارکت با مکان، فرهنگ زندگی و مردم تشویق می‌شود. مرتبط ساختن صنایع خلاق با گردشگری می‌تواند تقاضا را افزایش داده، ابتکار در گردشگری را برانگیزد و محصولات گردشگری را دوباره احیا کند.

گفتمان صنعت گردشگری درحال تجرب جابه‌جایی از گردشگری سنتی به گردشگری خلاق است؛ که در آن گردشگران سعی دارند در فرهنگ‌های محلی مشارکت کنند و به تجربه فعالی‌های خلاقانه تمایل دارند.

در گردشگری خلاق، گردشگری فرهنگی شامل فرهنگ بومی، آداب و رسوم، گویش و زبان محلی، پوشش و لباس محلی، موزه‌ها، نمایشگاه‌ها، ارکسترها، نمایشنامه‌ها، هنرهای دستی، معماری ایران علاوه بر موارد فوق، موسیقی سنتی، آیین‌های سنتی نظیر تعزیه، مراسم چهارشنبه‌سوری، جشن‌های مذهبی زرتشتی و اسلامی، عزاداری‌ها مانند محرم و… جذابیت‌های فرهنگی هستند که گردشگر نسل سوم گردشگری با درک این موضوعات علاقه‌مند به کشور مقصد می‌شود و چه بسا خود عنصری برای تبلیغ کشور مقصد خواهد شد.

استان اردبیل یکی از مناطق عمده آب‌های معدنی و آب‌های گرم در خاورمیانه با داشتن تنوع طبیعی و جاذبه‌های یادمانی و تاریخی و فرهنگی یکی از مناطق مهم و تاثیرگذار در حیات سیاسی و مذهبی ایران به ویژه خاستگاه تشیع و مقتدرترین دولت مرکزی پس از اسلام (صفویه) و به عنوان یکی از استان‌های شاخص و مقصد گردشگران داخلی و خارجی مطرح است؛ این استان ظرفیت‌های بسیار بالایی در گردشگری خلاق دارد که می‌توان با نظام‌مند ساختن و نهادینه کردن آن در بازار کسب و کارها، آن‌ها را به فعلیت رسانید که در این بخش به برخی از پتانسیل‌های بالقوه استان اردبیل در این حوزه می‌پردازیم.

روستاها: در نقاط مختلف استان اردبیل، روستاهایی با ویژگی‌های آب و هوایی متفاوت و جاذبه‌های متنوع تاریخی و فرهنگی و طبیعی وجود دارد، این روستاها به عنوان پتانسیل‌های آماده‌ای هستند که یک ایده خلاقانه کوچک می‌تواند آن‌ها را به جاذبه‌های مطرح گردشگری تبدیل کند و راه را برای توسعه گردشگری روستایی هموار ساخت.

عشایر: اردبیل با برخورداری از ایل عشایر شاهسون که آداب و رسوم و شیوه زندگی ویژه‌یی دارند، این امکان را دارد که از گردشگری عشایر برای جذب گردشگر، حفظ فرهنگ عشایری و همچنین بهبود وضع اقتصادی آن‌ها بهره ببرد، ۷۵ هزار نفر جمعیت جامعه عشایری در استان باعث ایجاد زمینه توسعه گردشگری عشایری شده است.

اقامتگاه‌های سنتی: یکی از حوزه‌هایی که استان اردبیل می‌تواند در آن عملکرد قوی داشته باشد، شکل‌دهی اقامتگاه‌های سنتی است، در این استان بناهای قدیمی هستند که امکان تبدیل به هتل‌های میراثی را دارند؛ تجربه نشان می‌دهد که گردشگران خارجی، اقامت در هتل‌های سنتی را به هتل‌های مدرن ترجیح داده و اقامت در این اماکن را به عنوان یک تجربه منحصر به فرد تلقی می‌کنند، همچنین جای اقامتگاه‌های سازمان‌یافته ارزان‌قیمت مانند کمپینگ‌ها در گردشگری استان خالی است.

راه‌اندازی اقامتگاه‌های بوم‌گردی: استراحت و خوردن غذاهای محلی در مکانی کاملا آرام یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین فاکتورهای مورد نیاز برای جذب گردشگر و توسعه گردشگری است. سبک و سیاق در واحدهای بوم‌گردی ما را به سمت گردشگری خلاقانه و نسل سوم سوق می‌دهد، در گردشگری خلاقانه به محیط‌زیست، منابع و باورها و آیین‌های مردم احترام گذاشته می‌شود؛ اقامتگاه‌های بوم‌گردی با هدف توسعه پایدار گردشگری، حفاظت محیط‌زیست، منابع و میراث‌فرهنگی و احترام به جوامع هدف پایه‌گذاری شده است.

جشنواره‌ها: استان اردبیل به عنوان یک سرزمین کهن، دارای آداب و رسوم و جشن‌ها و مراسم خاصی است که از هر یک از آن‌ها می‌توان یک جشنواره منحصر به فرد ساخت؛ اجرای بازی‌های بومی محلی و برنامه‌های موسیقی محلی «آشیقلار» و «بیاتی‌ها» و «پوشش محلی» باعث خلق تجربه‌ای تازه، ملموس و لذت‌بخش برای گردشگران می‌شود.

آیین‌های سنتی: اردبیل خاستگاه تشیع و مرکز تجلی شور و عشق حسینی از قرن‌ها پیش پاسدار میراث گرانقدر فرهنگ عاشورایی بوده و این فرهنگ در اعتقادات مذهبی مردم این دیار عمیقا ریشه دوانیده است؛ این امر باعث توسعه ادبیات عاشورایی در این استان شده است. وجود شاعران و سخنوران توانا، مداحان و نوحه‌خوانان مشهور و شیوه مداحی و نوحه‌خوانی و مناجات‌خوانی آنان و مراسم طشت‌گذاری، تعزیه‌خوانی و مراسم عاشورا و تاسوعای حسینی جلوه‌هایی از آیین‌های سنتی است که زمینه‌ساز توسعه گردشگری مذهبی و آیینی در این استان است.

صنایع‌دستی و هنرهای سنتی: تنوع تولید صنایع‌دستی، استان اردبیل را در زمره استان‌های مهم و فعال تولیدکننده محصولات صنایع‌دستی کشور قرار داده است، تولیدات بی‌نظیر صنایع‌دستی در ۶۰ رشته از جمله ورنی و گلیم و جاجیم و انواع محصولات چرمی و سفالگری و قلم‌زنی و ایجاد خلاقیت در هر یک از این محصولات و آموزش طرز تهیه و ساخت این محصولات در هنگام بازدید گردشگران داخلی و خارجی می‌تواند در راستای توسعه گردشگری خلاق موثر واقع باشد. هنر گلیم‌بافی عنبران و ورنی‌بافی شهر اصلاندوز در سطح ملی بیشتر شناخته شده‌اند که به همین دلیل این دو شهر به عنوان شهر ملی گلیم و شهر ملی ورنی به ثبت رسیده‌اند.

گردشگری کشاورزی: گردشگری کشاورزی شاخه‌ای از گردشگری روستایی است که در آن، کارآفرینان کشاورزی و اعضای خانوار آن‌ها، خدماتی را برای فراهم شدن امکان مشارکت عملی و اقناع نیازهای احساسی و شناختی بازدیدکنندگان در محیط‌های کشاورزی ارائه می‌کنند و گردشگران در ازای برخورداری از خدمات مذکور، هزینه‌ای را به کشاورز و خانوار وی می‌پردازند؛ کشاورزی در دشت اردبیل و کشت و صنعت مغان و پارس در شمال استان عاملی برای توسعه گردشگری کشاورزی در استان به شمار می‌رود.

غذاهای سنتی و سوغاتی‌ها: به علت تعدد فرهنگ‌ها و قومیت‌ها و وجود عشایر شاهسون، استان اردبیل دارای تنوع غذایی و سوغاتی‌های متعددی است و به همین دلیل زمینه برای توسعه گردشگری غذا در این استان فراهم است. برگزاری جشنواره غذاهای سنتی و نحوه پخت و آموزش مهارت‌های مرتبط در هنگام بازدید گردشگران داخلی و خارجی می‌تواند یکی از راه‌های توسعه کسب و کارهای خلاقانه باشد.

منبع:میراث آریا

منوجان قلب فرهنگی کویر کرمان

شهرستان منوجان در فاصله‌ی ۴۲۳ کیلومتری جنوب مرکز استان کرمان و در دشتی گرم و مرطوب واقع شده محصولات این شهرستان مرکبات و سیفی‌جات است و آثار تاریخی و جاذبه‌های گردشگری این منطقه علاقه‌مندان خاص به خود را دارد.

امامزاده محمدصالح

این بنا مرقد شریف یکی از نوادگان حضرت علی (ع) است که در قرون اولیه اسلامی در این دیار می‌زیسته و همین جا دارفانی را وداع گفته است. تاریخ روی سنگ قبر سال ۷۵۷ ه. ق را نشان می‌دهد که به احتمال زیاد در این سال کار بازسازی بقعه به پایان رسیده است.

قلعه تاریخی منوجان

این قلعه یکی از قلعه‌های با اهمیت و با ارزش حوزه میراث‌فرهنگی جنوب استان کرمان است که بر پایه و به گمان پژوهش‌های صورت‌گرفته باستان‌شناسی، سابقه شکل‌گیری آن به سده چهارم هجری و قمری می‌رسد.

فاز نخست مرمت و بازسازی این قلعه تاریخی با حمایت مالی شرکت سنگ آهن گوهرزمین، معین اقتصادی شهرستان منوجان در سال ۱۳۹۶ آغاز شد و در این فاز فعالیت آواربرداری، خاکبرداری و پی‌گردی این قلعه تاریخی به طور کامل انجام گرفت.

فعالیت‌های مذکور به منظور خارج کردن حصار پیرامونی این قلعه از زیر آوار و استحکام‌بخشی، مرمت و احیا آن انجام گرفته است که در این راستا ۳۵ هزار مترمکعب آوار از حصار پیرامونی قلعه به همراه بخش‌های درونی حصار برچیده شد. همزمان با آواربرداری کار پژوهش باستانشناسی قلعه نیز آغاز شده است که در نتیجه آن آثار ارزشمند معماری مسکونی، کارگاهی و فضاهای عمومی چون حمام قلعه آشکار شد. همچنین در جریان کاوش‌های مذکور لایه‌های مختلف فرهنگی و استقراری قلعه در ادوار مختلف اسلامی نیز به دست آمد. با پایان یافتن آواربرداری قلعه، فعالیت استحکام بخشی و مرمت حصار قلعه در قسمت‌های جنوب شرق، جنوب و غرب مرمت و احیا انجام شد.

در فاز دوم نیز مرمت و ساماندهی قلعه منوجان، حصار قلعه در بخش‌های شرقی، غربی و جنوبی احیا و ساماندهی می‌شود. این قلعه به واسطه قرارگیری در محور ارتباطی کرمان- جیرفت- بندرعباس از موقعیت مناسبی برای جذب گردشگری برخوردار است.

باغ روضه ارم

باغ روضه ارم از دیگر جاذبه‌های دیدنی، سیاحتی و زیبای منوجان است که در سه کیلومتری مرکز این شهر در منطقه‌ای کوهستانی و خوش آب و هوا واقع شده است.

این باغ پوشیده از درختان قدیمی تنومندی همچون انبه، جم، نخل‌های خرما، پرتقال، لیموترش و نارنگی است چشمه‌سارهای جاری، نهرهای آب با صدای شرشر دلنواز، آواز پرندگان، درختان سر به فلک کشیده، سایه‌سارهای باصفا، کرانه آبی آسمان، ارتفاعات صخره‌ای در کنار هوایی دلپذیر و مطبوع همه و همه مناظر بسیار دلنشینی را برای علاقه‌مندان به طبیعت و تفریح در این باغ ایجاد کرده است.

باغ روضه ارم همه‌ساله مرکز جذب مردم محلی و گردشگران داخلی و خارجی در فصول بهار و تابستان به شمار می‌رود این باغ به ویژه در فصل بهار دلنشین و دلرباست.

محوطه باستانی کهینشاهان

این محوطه که دارای قنات بوده و گذرگاهی تاریخی است بنا بر قول نادرشاه افشار زمانی که به هندوستان عزیمت می‌کرده در این منطقه مدتی اقامت و سنگ‌بندهای آن‌ها هنوز باقی است و قنات موجود هنوز آباد و دارای نخلستانی سرسبز که دارای سکنه است.

قلعه باستانی کنر

قلعه مذکور در ۸ کیلومتری منوجان که بنا به روایتی کنر نام فردی قوی بوده که در این قلعه حکومت می‌کرده و جای استبل اسب‌های او همچنان باقی است.

بارگاه امامزاده فضل ابن عباس (ع) 

یکی از بقعه‌های متبرکه و جاذبه‌های گردشگری درشهرستان منوجان بارگاه امامزاده فضل‌ابن‌عباس است که در ۲۰ کیلومتری شمال‌شرقی منوجان و در ۱۶ کیلومتری روستای چاه حسن (دشت عباس) شهرستان منوجان واقع شده است.

این زیارت‌گاه مشتاقان زیادی را هر روزه به خصوص روزهای پنجشنبه و جمعه به خود جلب کرده و از خصوصیات این مکان متبرکه طبیعت و آب و هوای بسیار زیبا و جالب به خصوص در فصل زمستان و بهار است.

روستای کندر منوجان

روستای کندر از توابع شهرستان منوجان و دهستان بجگان واقع در استان کرمان است از نظر موقعیت جغرافیایی به صورت طولی واقع در دو طرف رودخانه‌ای قرار گرفته به نام رودخانه کندر که سرچشمه آن از نزدیکی‌های دهکهان و قسمتی از رودخانه نازدشت است.

اولین ده آن سگنان و آخرین آن دهمیان است مابقی روستاهای آن گرماهی، شهیدآباد، غریب‌آباد، بن مغ و دهمیان است. راههای ورودی به کندر از طریق بندرعباس به رودان دوراهی نودژ – بجگان و راه ورودی دیگر از طریق کهنوج و نازدشت است البته راههای فرعی دیگری هم دارد از دوراهی آبنما به طرف پاکوه که ابتدا ختم به دهمیان (دمیو) و بعد به گرماهی وصل می‌شود.

بند آبخیزداری کندر

یکی از جاذبه‌های گردشگری منوجان بند آبخیزداری کندر طول است که در فاصله سه کیلومتری مرکز شهر منوجان قرار دارد. اطراف این بند طبیعتی زیبا از درختان دست کاشت تا خود رو وجود دارد و در رودخانه پایین دست این بند آبهای جریان دارد که هر طبیعت دوستی را به سوی خود فرا می‌خواند.

منبع:میراث آریا

وادوش، آیین سنتی مردم گلستان برای مشارکت در دامداری

فقر اقتصادی، فقدان امنیت، شرایط اقلیمی و جغرافیایی دشوار در درازنای زمان روستاییان و کوچ‌نشینان ایران را هر چه بیشتر به هم وابسته کرده است. شیوه‌های مشارکت و یاریگری در بهره‌برداری در مناطق مختلف ایران متناسب با فرهنگ و شرایط محیطی آن منطقه اتخاذشده و در نهایت یک نظام بهره‌برداری پایدار را پدید می‌آورد که ریشه در دانش بومی و تجربه‌های شغلی قرن‌های گذشته این مرز و بوم دارد.

در روستاهای منطقه شاهکوه از توابع شهرستان گرگان، نیز می‌توان با برگزار شدن مراسم سنتی چون «وادوش» بر این امر صحه گذاشت. این مراسم در پایان فصل بهار برگزار می‌شود. ازآنجایی‌که درآمد اکثر مردم روستا از فعالیت‌های دامداری تأمین و دام‌ها توسط چوپانان نگهداری می‎شوند و چون گوسفندان یک گله، متعلق به افراد مختلف است، دامداران به‌منظور تعیین مقدار سهم هر کدام از مالکان گوسفندان در یک روز از سال گرد هم می‌آیند تا با دوشیدن شیر دام خود به این مهم دست یابند. در این بین برای مالکان و مهمانانی که به شکرانه این روز گرد هم می‌آیند جشنی برگزار کرده و از ایشان پذیرایی می‌کنند.

در این شیوه اوج مشارکت دامداری مشاهده می‌شود. در این سیستم، دامداران دام‌های خود را در یک گله با چوپانان مشترک گرد می‌آورند، به‌صورت مشترک به چرا برده، شیر دوشی می‌کنند، لبنیات درست می‌کنند، مخارج می‌پردازند و در آخر نیز تمامی درآمدها را نسبت به سهم هر کس از گله اشتراکی تقسیم می‌کنند. به این مراسم سنتّی در منطقه شاهکوه «وادوش» گفته می‌شود. «وا» به معنای باز کردن و جدا کردن گوسفندان از هم، «دوش» هم به معنای دوشیدن است.

وادوش افزون بر این از جشن‌های دامداری این منطقه به شمار می‌رود، در شمار یکی از مهم‌ترین تعاونی‌های سنتی دامداران نیز محسوب می‌شود. این آیین بیانگر نوعی از مشارکت و یاریگری است که دامداران در استفاده بهینه از نیروی انسانی به کار گرفته‌اند.

در ابتدای این روز فضایی برای دوشیدن شیر گوسفندها کنار «گه» (محل نگهداری دام) آماده می‌شود و سپس با کمک چوپانان و مشخصه‌ای که هر یک از صاحبان دام برای خود دارند که به آن «دِرشِم» (نشان شناسایی گوسفند به‌صورت برشی در گوش) گفته می‌شود، اقدام به دوشیدن شیر گوسفند خود می‌کنند. در این بین جمعی از افراد هم، در تدارک پذیرایی ناهار برای صاحبان مال و مهمانانی هستند که به واسطه افراد مختلف دعوت می‌شوند تا به شکرانه این روز گردهم جمع شوند. بعد از دوشیدن شیر، گوسفندها رها شده و میزان شیر جمع‌آوری‌شده وزن‌کشی و یادداشت و قرائت می‌شود. بعدازآن شیر برای تبدیل به محصولات دیگر داخل ظرف مخصوص خود به نام «بِرکِر» جوشانده و در ظرف‌هایی چون کَندیل یا تِلِم و دوغ ریز و… ریخته می‌شود.

در روز وادوش دامداران از میهمانان در وعده صبحانه از محصولات لبنی همچون سرشیر، کره، پنیر و… و در وعده ناهار با غذایی به نام «کاماجدان» و «خام ته‌چین» پذیرایی می‌کنند.

مراسم آیینی سنتی وادوش در مهرماه سال۱۴۰۰ در فهرست آثار ملی میراث‌فرهنگی ناملموس قرار گرفت و به ثبت رسید.

منبع:میراث آریا

سفری در قلعه رمزآلود ضحاک

موقعیت مکانی قلعه ضحاک

قلعه ضحاک یا آژدهاک یا داش قلعه در ۲۰ کیلومتری جنوب شرق شهرستان هشترود در استان آذربایجان شرقی قرار دارد. موقعیت مکانی قلعه ضحاک ۲۸ کیلومتری شرق عجب‌شیر و در ساحل شرقی دریاچه ارومیه و در ۹۵ کیلومتری جنوب تبریز است. این قلعه با نام محلی نارین قالا و در تاریخ با نام‌های متعددی ازجمله ضحاک اژدهاک، قیز قلعه سی، داش قلعه سی، باروآس، رویی دژ و قلعه گویی نامیده شده است.

تاریخچه قلعه ضحاک

یک هیئت باستان‌شناسی آلمانی در سال ۱۹۷۱ میلادی قلعه ضحاک را برای اولین بار موردبررسی و تحقیق قرار داد. از آثار باقی‌مانده برج‌های نیم استوانه‌ای به نام دروازه قلعه و پوشش دیوارها که از سنگ‌های مکعب مستطیلی است مشخص‌شده که قلعه ضحاک از بناهای بازمانده پایان دوره اشکانی و ساسانی است.

در بررسی باستان‌شناسی منطقه، سفال‌هایی به‌دست‌آمده که مربوط به حاکمیت‌های پیش از اشکانیان است، به همین خاطر بسیاری از محققان قدمت این قلعه را مربوط به آژدهاک مادی می‌دانند که تا دوره تیموریان برپا بوده است اما چون این قلعه در دوره اشکانی رونق زیادی داشته و برج‌های دیده‌بانی اشکانی نیز همچنان سالم است، آن را مربوط به دوره اشکانی می‌دانند.

کاربرد قلعه ضحاک هشترود

این قلعه نیز ازجمله قلعه‌هایی است که در منطقه‌ای کوهستانی و صخره‌ای ساخته‌شده است و شواهد نشان می‌دهد که به‌احتمال زیاد، دژی نظامی بوده است. این قلعه از سه طرف مشرف به پرتگاه بوده و دیوارهای آن کنده‌کاری‌شده است. این قلعه که به‌عنوان دژ شناخته می‌شد، دارای معماری است که کارکرد نظامی آن را به ذهن نزدیک می‌کند.

وجه‌تسمیه قلعه ضحاک

وجه‌تسمیه نام قلعه از نام ضحاک و آژدهاک شخصیتی اساطیری شاهنامه گرفته‌شده است. شخصی به نام ضحاک که فردی دارای نژاد تازی است که در این قلعه زندگی می‌کرده است که توسط کاوه آهنگر از تخت به زیرکشیده شد.

ضحاک سمبل مردی است که ابلیس بر شانه‌هایش بوسه زد و از جای بوسه دو مار رویید که باید هرروز مغز تازه دو جوان را می‌خوردند، بنابراین ضحاک هرروز مغز دو جوان ایرانی را به مارها می‌داد تا سیر شوند تا اینکه آهنگری درفش کاویانی بر دوش از شهری در نزدیکی این قلعه به نام خروجستان قیام کرد و ضحاک را به زیر تخت کشید.

این قلعه را برخی همان قلعه مادی آژدهاک می‌دانند و قسمتی از دیوار اورارتو در این محل را دلیلی برای اثبات این امر می‌دانند. مینورسکی در سال ۱۹۴۳ و بار دیگر در سال ۱۹۶۴ نام کهن قلعه ضحاک را بر آن داده و معتقد است که قلعه ضحاک با محلی که بطلمیوس به‌عنوان فاناسپا از آن نام‌برده مطابقت دارد.

در منابع یونانی و نوشته‌های پلوتارک از قلعه ضحاک با واژه‌هایی مانند «فراسپ»، «فاناسپا» که به معنی اسب باری، اسب تیزرو و اسب پیش‌رونده است، یادشده است. چنانچه در بخش گردشگری نم نمک اشاره‌کرده‌ایم پلو تارک در نوشته‌های خود به شکست آنتونی رومی از فرهاد چهارم اشکانی به علت راه‌های کوهستانی کَس نگذر، زمستان سخت «کهرتون» یا «هشترود»، خطاهای استراتژیکی، تاکتیکی و سیاسی فرمانده خودخواه رومی، مبارزه مردانه مردم منطقه، دفاع قهرمانانه فراسپ، مبارزه همگان علیه ارتش روم و استحکامات فراسپ در سال ۳۶ ق. م در قلعه فراسپ بعد از ۲۷ روز نبرد اشاره دارد. در این نبرد ۳۵ هزار نفر رومی کشته شدند.

معماری قلعه ضحاک

قلعه ضحاک به طول ۱۰کیلومتر و به عرض ۲ کیلومتر است و از سه طرف مشرف‌به پرتگاه است. بخش‌های تشکیل‌دهنده این قلعه عبارت‌اند از مخازن سنگ، آب‌انبار، آسیاب، سالن شورا، حمام و ده‌ها آثار دیگر وجود دارد.

نیمی از اتاق‌های قلعه بی‌سقف در زمین کنده‌شده و نیم دیگر در کوه و به‌صورت حفره‌ای است و این حفره‌ها دارای آب‌انبار هستند. دیوارهای این قلعه کنده‌کاری‌شده است. طاقچه‌های کوچکی بر دیوارهای این حفره‌های سنگی، وجود دارد. تک حفره‌هایی نیز که در صخره‌های عمودی کوه کنده‌شده‌اند در این قلعه دیده می‌شود.

در دامنه کوه مقابل آب چشمه‌ای قرار دارد از روی پشته مابین، با فشار متوسط لوله‌هایی که در زمین کار گذاشته‌شده می‌گذرد و به ارتفاع قلعه می‌رسد. بستر لوله به عرض ۵۰ سانتی‌متر و عمق یک متر است. لوله‌های گلی از تکه‌های خورد تکمیل‌شده در یکدیگر رفته و در بستر قرارگرفته‌اند.

فضای اطراف قلعه حفره‌هایی وجود دارد که نشان‌دهنده تاراج و کندوکاوهای غیرمجاز غارتگران برای یافتن عتیقه است.

تنها بنایی که از قلعه تقریباً سالم مانده، چهارطاقی است اما این بنا نیز باگذشت زمان، پوشش طاق و یکی از پایه‌های آن تخریب و دوباره بازسازی‌شده است. در این قلعه یک تالار وسیع ۱۱ در ۱۱ با راهروهای جانبی کشف‌شده است که این راهرو با گچ‌بری‌ها در طرح و نقش‌های متنوع انسانی و حیوانی، نقوش هندسی و گل و گیاه با رنگ‌های اخرایی، زرد، آبی و سبز تزیین شده‌اند.

آجرهایی با ابعاد ۳۲ در ۳۲ و ارتفاع ۱۰ سانتی‌متری و گچ، مصالح به‌کاررفته در این چهارطاقی است. این قلعه روی تپه‌ای مسطح قرار دارد.

نگاره به‌دست‌آمده این قلعه، تصویر کلاغی است که پنجه بر پشت گاو زده و شبیه میترا در آیین مهر است. در کنار این نگاره، نگاره‌های دیگری مانند یک سرباز پارتی، سر چند شیر در حال غرش، تصویر یک ایزد بانو و تصویر یک مرد در درون گل نیلوفر با پرتوهای خورشید نیز وجود دارد.

منبع:میراث آریا