راهنمای سفر یک روزه به روستای یوش، زادگاه نیما یوشیج

۲۱ آبان زادروز تولد نیماست و این بهترین بهانه برای رفتن به یوش در این ماه سال است. شاید اگر فصل گرم را برای تماشای یوش انتخاب کنید، طبیعت سبزتر و آب و هوا بیشتر با شما یار باشد، اما دیدن یوش در یک صبح نمناک و مه‌آلود پاییزی و در حال و هوایی که نیما در آن متولد شده، تجربه‌ای است فراموش ناشدنی.

به گزارش همشهری آنلاین‏، شاید اگر کوه‌های بلند، دره‌های عمیق با رودهای پرآب، جنگل‌های سبز و روستای مه‌آلود یوش با تمام زیبایی‌های اطرافش نبود، علی اسفندیاری زاده این روستا، روزگاری نیما یوشیج شعر فارسی نمی‌شد. نیما در ۱۲ سالگی روستای پدرش را ترک کرد، اما خاطره طبیعتی که در آن رشد کرده بود و این روستای بکر تا همیشه در اشعارش جاودان شد. او در نامه‌ای که به یکی از دوستانش نوشته بود، به این موضوع این طور اشاره می‌کند:«من یک بچه‌ کوهی بوده‌ام. جنگل‌ها و تماشای قله‌های کوه‌ها و مناظر گوناگون قشنگ صحراها و امواج دریا، زندگی در روش ساده و دهقانی، مرا این‌طوری تربیت کرده است.»

۲۱ آبان زادروز تولد نیماست و این بهترین بهانه برای رفتن به یوش در این ماه سال است. شاید اگر فصل گرم را برای تماشای یوش انتخاب کنید، طبیعت سبزتر و آب و هوا بیشتر با شما یار باشد، اما دیدن یوش در یک صبح نمناک و مه‌آلود پاییزی و در حال و هوایی که نیما در آن متولد شده، تجربه‌ای است فراموش ناشدنی.

چطور برسیم؟ | تو را من چشم در راهم

می‌توانید از دو جاده هراز یا چالوس یکی را انتخاب کنید. هر کدام از این جاده‌ها حدود یک ساعت و نیم تا دو ساعت با یوش فاصله دارد که از تهران تا یوش نزدیک به سه تا چهار ساعت را در راه خواهید بود. اگر دوست دارید زودتر به مقصد برسید، از جاده هراز باید بروید.

خودروی شخصی: اگر قصد دارید با خودروی شخصی به یوش برسید، سه انتخاب دارید:

مسیر اول: از جاده چالوس می‌گذرد. اگر این مسیر را برای رفتن به یوش انتخاب کردید، بعد از تونل کندوان و سیاه بیشه،‌آبادی کوچکی به نام پل زنگوله قرار دارد که از فرعی این‌آبادی باید به سمت شرق بپیچید. از اینجا بعد از پشت سر گذاشتن گردنه لاوَشم و روستاهای نِسن، پیل، نیکنام و سه راهی اوز و تقریبا ۶۳ کیلومتر رانندگی به یوش می‌رسید.

مسیر دوم: جاده هراز و خروج به سمت جاده یوش – بلده است. حدود ۴۵ کیلومتر بعد از آمل تابلوی پل هردرود را خواهید دید. از جاده هراز یعنی خروجی پل هردرود تا بلده تقریبا ۵۰ کیلومتر و از بلده تا یوش حدود هشت کیلومتر راه پیش رو دارید.

مسیر سوم: اگر از شمال ایران و از حاشیه خزر و از نور قصد رسیدن دارید، می‌توانید از جاده نور، رویان به یوش بروید. باید از نور به رویان و از آنجا بعد از آبشار آب‌پری و طی تقریبا ۸۴ کیلومتر به یوش برسید.

اتوبوس: اگر وسیله شخصی ندارید، می‌توانید با اتوبوس به یوش بروید. پنج‌شنبه‌ها و روزهای تعطیل ساعت پنج صبح در چهارراه سرچشمه تهران، روبه‌روی پمپ بنزین اتوبوس‌هایی به سمت یوش حرکت می‌کند که بعد از تقریبا چهار ساعت شما را به روستا می‌رساند. اگر در شرق تهران زندگی می‌کنید انتخاب دیگری هم دارید. می‌توانید ساعت شش صبح در فلکه دوم تهرانپارس سوار اتوبوس‌های بلده شوید. این اتوبوس‌ها هر روز به سمت بلده حرکت می‌کنند. البته در بلده هم با سواری یا مینی‌بوس و بعد از چند دقیقه به یوش می‌رسید.

کجا بگردیم؟ | در پیش‌کومه‌ام

در این فصل تنها علتی که شما را به یوش می‌کشاند، بازدید از خانه نیماست که از سال‌ها قبل تبدیل به موزه شد. البته ۲۰ سال بعد از آنکه «شراگین» فرزند نیما آن را به میراث فرهنگی سپرد.

با اینکه در تمام روستا تابلوهایی برای راهنمایی مسافران وجود دارد، اما اگر برای پیدا کردن موزه دچار مشکل شدید، به سمت شمال روستا حرکت کنید. موزه نیما سه ورودی دارد، اما امروز فقط ورودی اصلی در خیابان سیروس طاهباز برای مسافران باز است. موزه نیما تعطیلی ندارد و هر روز از ساعت هشت صبح باز است. البته در شرایطی که کرونا بر جهان حاکم است پیش از بازدید موزه از باز بودن آن مطمئن شوید.

موزه دوطبقه است و ۲۴ اتاق دورتادور حیاط دارد و سنگ قبر سفید نیما هم وسط حیاط است. موزه دو بخش اصلی دارد؛ شاه‌نشین بزرگ و شاه‌نشین کوچک: اگر دوست دارید دست‌نوشته‌ها، اسنادی مثل قباله ازدواج و تفنگ‌ها را ببینید باید به شاه‌نشین بزرگ بروید. شاه‌نشین کوچک، فعلا چیزی برای بازدید ندارد. اما در اتاق‌های سه‌دری و پنج‌دری و شش‌دری که در مجموع ۱۵ اتاق هستند، بخشی از ابزار زندگی نیما مثل: کتری، جوله (شیردان)، نفتدان و وسایل آشپزخانه به نمایش درآمده‌اند. البته اگر هوا بارانی نباشد، برخی از وسایل و حتی کپی اسنادی از زندگی نیما دورتادور حیاط برای نمایش چیده می‌شود.

کجا بمانیم؟ | در شب زمستانی

بهترین گزینه برای گذراندن یک شب در یوش خانه‌های قدیمی روستاییان است. با اینکه می‌توانید یوش را یک روزه ببینید، اما اگر می‌خواهید شب را در یوش بگذرانید، علاوه بر خانه‌های روستاییان که به مسافران اجاره داده می‌شود و مسافرخانه‌های کوچک یوش، چند هتل نیز در شهر نور قرار دارد. قیمت یک شب اقامت در خانه‌های روستایی در هر فصل متفاوت است. البته اگر دمای هوا اجازه بدهد، می‌توانید شب را در یک چادر ضد آب در خود روستا بگذرانید.

چه بخوریم؟

می‌توانید به آشپزهای خانگی و مسافرخانه‌های کوچک یوش سفارش غذا بدهید. برای سفر به یوش حتما یادتان باشد با خودتان غذا به همراه داشته باشید، چون رستوران یا قهوه‌خانه‌ای در یوش نیست. البته می‌توانید برای خوردن غذا به رستوران یا غذاخوری‌های بلده نیز بروید. هرچند پیشنهاد ما این است اگر می‌خواهید طعم غذاهای محلی را بچشید، سراغ آشپزهای یوش بروید. چند آشپز بومی وجود دارند که غذای محلی می‌پزند. خورش آلو، آش ترش با سبزی و دوغ محلی از غذاهای محلی روستای یوش است که بیشتر قدیمی‌های روستا این غذاها را خوب می‌پزند.

دیدنی‌های دیگر یوش

در یوش غیر از خانه نیما، دیدنی‌های دیگری هم وجود دارد.

گنبد کیا داوود: بعد از موزه نیما حتما سراغ مقبره کیا داوود بروید. اگر از موزه نیما به سمت جنوب حرکت کنید بعد از حدود ۳۰۰ـ ۲۰۰ متر به مقبره‌ کیا داوود می‌رسید که یکی از بزرگان این روستا بوده. این مقبره برای اهالی روستا محل متبرکی است.

خانه میرزا مهدی‌خان: این خانه از خانه‌های قدیمی و تاریخی یوش است که البته این روزها غیرمسکونی است و چون مالکیت خصوصی دارد، نمی‌توانید وارد آنجا شوید. مردم محلی شایعات زیادی درباره این خانه برای شما دارند. این خانه در کوچه نیما یعنی یک کوچه بالاتر از کوچه سیروس طاهباز قرار دارد.

زمین سرآسیاب: در مسیر ورود به روستا از جاده بلده، در سمت چپ جاده، جایی است که محلی‌ها به آن زمین‌آسیاب می‌گویند. در اینجا می‌توانید بقایای یک آسیاب قدیمی و بنای مسکونی متصل به آن را تماشا کنید، حتی اگر هوا خوب باشد، می‌توانید غذایی را که با خود آورده‌اید اینجا بخورید.

طبیعت اطراف: از بناهای تاریخی یوش که بگذریم، این روستا از ییلاق‌های خوش آب و هواست که فقط در خود روستا ۱۴ چشمه وجود دارد. در نزدیکی این چشمه‌ها باغ‌های گردو، فندق، گیلاس و زردآلو فراوان است که البته در فصل گرم پرمیوه می‌شوند. اگر قصد پیاده‌روی در طبیعت اطراف روستا را دارید، بعد از مطمئن شدن از مناسب بودن هوا با یک راهنمای محلی می‌توانید راهی شوید.

۹ نکته طلایی | مراقب مه سنگین باشید

اگر قصد کردید سالگرد تولد نیما را در یوش سپری کنید، حتما پیش از آغاز سفر به این نکات دقت کنید:

۱- در این فصل حتما لباس گرم همراه خود بردارید، چون اواسط آبان زمان بارش در یوش هم هست.
۲- در صورت بارندگی و بارش برف، بهتر است زنجیر چرخ با خود داشته باشید.
۳- ارتفاعات منتهی به یوش حتی در فصل گرم هم پرمه می‌شود، اما در فصل سرما بیشتر باید مراقب بود.
۴- برای آنکه سالم به مقصد برسید و از زیبایی‌های جاده لذت ببرید، بهتر است در جاده آرام برانید.
۵- بخش‌هایی از جاده منتهی به یوش کم‌تردد است، به همین خاطر توصیه می‌کنیم، پیش از تاریک شدن هوا به روستا برسید.
۶- اگر با خودروی شخصی قصد سفر دارید، از سالم بودن برف‌پاکن‌ها و دیگر وسایل مطمئن شوید.
۷- با آنکه بیشتر روستا سنگ‌فرش شده، اما برای پیاده‌روی در روستا و طبیعت اطرافش بهتر است کفش مناسب کوهنوردی به همراه داشته باشید.
۸- چراغ قوه را در این سفر فراموش نکنید.
۹- اگر از زبان مازنی چیزی می‌دانید، مردم روستا به‌خصوص مسن‌ترها دوست دارند به زبان مادرشان با آنها صحبت کنید.

میراث یوشیج

تندیس نیم تنه نیما در ورودی موزه‌ به بازدیدکنندگان خانه خوش‌آمد می‌گوید. در خانه که شروع به گشتن کنید، از عینک گرفته تا دوربین دوچشمی نیما که از او به یادگار مانده را خواهید دید.

کنار گذر

اینجا خانه کودکی‌های نیماست که امروز تبدیل به موزه نیما شده است. این خانه در گذشته سه ورودی داشته است اما امروز فقط یک ورودی دارد.

قصه رنگ پریده

درختان سپیدار بلند در بعداز ظهری پاییزی، در قاب دوربین عکاس بی‌رنگ شده‌اند. اگر هرکس هم نیما را از روزهای دیر به یاد نیاورد، همین درختان پیر، قدم‌های آهسته شاعری را به یاد دارند که طبیعت را اینقدر زیبا وارد شعر فارسی کرد.

بازماندگان روزهای دور

امروز بیشتر، مسن‌ترها ساکن یوشند. بعضی از همشهری‌های نیما خاطره دوری از مردی به نام علی اسفندیاری دارند اما امروز همه‌شان او را می‌شناسند.

۲۱ آبان زادروز تولد نیماست و این بهترین بهانه برای رفتن به یوش در این ماه سال است. شاید اگر فصل گرم را برای تماشای یوش انتخاب کنید، طبیعت سبزتر و آب و هوا بیشتر با شما یار باشد، اما دیدن یوش در یک صبح نمناک و مه‌آلود پاییزی و در حال و هوایی که نیما در آن متولد شده، تجربه‌ای است فراموش ناشدنی.

به گزارش همشهری آنلاین‏، شاید اگر کوه‌های بلند، دره‌های عمیق با رودهای پرآب، جنگل‌های سبز و روستای مه‌آلود یوش با تمام زیبایی‌های اطرافش نبود، علی اسفندیاری زاده این روستا، روزگاری نیما یوشیج شعر فارسی نمی‌شد. نیما در ۱۲ سالگی روستای پدرش را ترک کرد، اما خاطره طبیعتی که در آن رشد کرده بود و این روستای بکر تا همیشه در اشعارش جاودان شد. او در نامه‌ای که به یکی از دوستانش نوشته بود، به این موضوع این طور اشاره می‌کند:«من یک بچه‌ کوهی بوده‌ام. جنگل‌ها و تماشای قله‌های کوه‌ها و مناظر گوناگون قشنگ صحراها و امواج دریا، زندگی در روش ساده و دهقانی، مرا این‌طوری تربیت کرده است.»

۲۱ آبان زادروز تولد نیماست و این بهترین بهانه برای رفتن به یوش در این ماه سال است. شاید اگر فصل گرم را برای تماشای یوش انتخاب کنید، طبیعت سبزتر و آب و هوا بیشتر با شما یار باشد، اما دیدن یوش در یک صبح نمناک و مه‌آلود پاییزی و در حال و هوایی که نیما در آن متولد شده، تجربه‌ای است فراموش ناشدنی.

چطور برسیم؟ | تو را من چشم در راهم

می‌توانید از دو جاده هراز یا چالوس یکی را انتخاب کنید. هر کدام از این جاده‌ها حدود یک ساعت و نیم تا دو ساعت با یوش فاصله دارد که از تهران تا یوش نزدیک به سه تا چهار ساعت را در راه خواهید بود. اگر دوست دارید زودتر به مقصد برسید، از جاده هراز باید بروید.

خودروی شخصی: اگر قصد دارید با خودروی شخصی به یوش برسید، سه انتخاب دارید:

مسیر اول: از جاده چالوس می‌گذرد. اگر این مسیر را برای رفتن به یوش انتخاب کردید، بعد از تونل کندوان و سیاه بیشه،‌آبادی کوچکی به نام پل زنگوله قرار دارد که از فرعی این‌آبادی باید به سمت شرق بپیچید. از اینجا بعد از پشت سر گذاشتن گردنه لاوَشم و روستاهای نِسن، پیل، نیکنام و سه راهی اوز و تقریبا ۶۳ کیلومتر رانندگی به یوش می‌رسید.

مسیر دوم: جاده هراز و خروج به سمت جاده یوش – بلده است. حدود ۴۵ کیلومتر بعد از آمل تابلوی پل هردرود را خواهید دید. از جاده هراز یعنی خروجی پل هردرود تا بلده تقریبا ۵۰ کیلومتر و از بلده تا یوش حدود هشت کیلومتر راه پیش رو دارید.

مسیر سوم: اگر از شمال ایران و از حاشیه خزر و از نور قصد رسیدن دارید، می‌توانید از جاده نور، رویان به یوش بروید. باید از نور به رویان و از آنجا بعد از آبشار آب‌پری و طی تقریبا ۸۴ کیلومتر به یوش برسید.

اتوبوس: اگر وسیله شخصی ندارید، می‌توانید با اتوبوس به یوش بروید. پنج‌شنبه‌ها و روزهای تعطیل ساعت پنج صبح در چهارراه سرچشمه تهران، روبه‌روی پمپ بنزین اتوبوس‌هایی به سمت یوش حرکت می‌کند که بعد از تقریبا چهار ساعت شما را به روستا می‌رساند. اگر در شرق تهران زندگی می‌کنید انتخاب دیگری هم دارید. می‌توانید ساعت شش صبح در فلکه دوم تهرانپارس سوار اتوبوس‌های بلده شوید. این اتوبوس‌ها هر روز به سمت بلده حرکت می‌کنند. البته در بلده هم با سواری یا مینی‌بوس و بعد از چند دقیقه به یوش می‌رسید.

کجا بگردیم؟ | در پیش‌کومه‌ام

در این فصل تنها علتی که شما را به یوش می‌کشاند، بازدید از خانه نیماست که از سال‌ها قبل تبدیل به موزه شد. البته ۲۰ سال بعد از آنکه «شراگین» فرزند نیما آن را به میراث فرهنگی سپرد.

با اینکه در تمام روستا تابلوهایی برای راهنمایی مسافران وجود دارد، اما اگر برای پیدا کردن موزه دچار مشکل شدید، به سمت شمال روستا حرکت کنید. موزه نیما سه ورودی دارد، اما امروز فقط ورودی اصلی در خیابان سیروس طاهباز برای مسافران باز است. موزه نیما تعطیلی ندارد و هر روز از ساعت هشت صبح باز است. البته در شرایطی که کرونا بر جهان حاکم است پیش از بازدید موزه از باز بودن آن مطمئن شوید.

موزه دوطبقه است و ۲۴ اتاق دورتادور حیاط دارد و سنگ قبر سفید نیما هم وسط حیاط است. موزه دو بخش اصلی دارد؛ شاه‌نشین بزرگ و شاه‌نشین کوچک: اگر دوست دارید دست‌نوشته‌ها، اسنادی مثل قباله ازدواج و تفنگ‌ها را ببینید باید به شاه‌نشین بزرگ بروید. شاه‌نشین کوچک، فعلا چیزی برای بازدید ندارد. اما در اتاق‌های سه‌دری و پنج‌دری و شش‌دری که در مجموع ۱۵ اتاق هستند، بخشی از ابزار زندگی نیما مثل: کتری، جوله (شیردان)، نفتدان و وسایل آشپزخانه به نمایش درآمده‌اند. البته اگر هوا بارانی نباشد، برخی از وسایل و حتی کپی اسنادی از زندگی نیما دورتادور حیاط برای نمایش چیده می‌شود.

کجا بمانیم؟ | در شب زمستانی

بهترین گزینه برای گذراندن یک شب در یوش خانه‌های قدیمی روستاییان است. با اینکه می‌توانید یوش را یک روزه ببینید، اما اگر می‌خواهید شب را در یوش بگذرانید، علاوه بر خانه‌های روستاییان که به مسافران اجاره داده می‌شود و مسافرخانه‌های کوچک یوش، چند هتل نیز در شهر نور قرار دارد. قیمت یک شب اقامت در خانه‌های روستایی در هر فصل متفاوت است. البته اگر دمای هوا اجازه بدهد، می‌توانید شب را در یک چادر ضد آب در خود روستا بگذرانید.

چه بخوریم؟

می‌توانید به آشپزهای خانگی و مسافرخانه‌های کوچک یوش سفارش غذا بدهید. برای سفر به یوش حتما یادتان باشد با خودتان غذا به همراه داشته باشید، چون رستوران یا قهوه‌خانه‌ای در یوش نیست. البته می‌توانید برای خوردن غذا به رستوران یا غذاخوری‌های بلده نیز بروید. هرچند پیشنهاد ما این است اگر می‌خواهید طعم غذاهای محلی را بچشید، سراغ آشپزهای یوش بروید. چند آشپز بومی وجود دارند که غذای محلی می‌پزند. خورش آلو، آش ترش با سبزی و دوغ محلی از غذاهای محلی روستای یوش است که بیشتر قدیمی‌های روستا این غذاها را خوب می‌پزند.

دیدنی‌های دیگر یوش

در یوش غیر از خانه نیما، دیدنی‌های دیگری هم وجود دارد.

گنبد کیا داوود: بعد از موزه نیما حتما سراغ مقبره کیا داوود بروید. اگر از موزه نیما به سمت جنوب حرکت کنید بعد از حدود ۳۰۰ـ ۲۰۰ متر به مقبره‌ کیا داوود می‌رسید که یکی از بزرگان این روستا بوده. این مقبره برای اهالی روستا محل متبرکی است.

خانه میرزا مهدی‌خان: این خانه از خانه‌های قدیمی و تاریخی یوش است که البته این روزها غیرمسکونی است و چون مالکیت خصوصی دارد، نمی‌توانید وارد آنجا شوید. مردم محلی شایعات زیادی درباره این خانه برای شما دارند. این خانه در کوچه نیما یعنی یک کوچه بالاتر از کوچه سیروس طاهباز قرار دارد.

زمین سرآسیاب: در مسیر ورود به روستا از جاده بلده، در سمت چپ جاده، جایی است که محلی‌ها به آن زمین‌آسیاب می‌گویند. در اینجا می‌توانید بقایای یک آسیاب قدیمی و بنای مسکونی متصل به آن را تماشا کنید، حتی اگر هوا خوب باشد، می‌توانید غذایی را که با خود آورده‌اید اینجا بخورید.

طبیعت اطراف: از بناهای تاریخی یوش که بگذریم، این روستا از ییلاق‌های خوش آب و هواست که فقط در خود روستا ۱۴ چشمه وجود دارد. در نزدیکی این چشمه‌ها باغ‌های گردو، فندق، گیلاس و زردآلو فراوان است که البته در فصل گرم پرمیوه می‌شوند. اگر قصد پیاده‌روی در طبیعت اطراف روستا را دارید، بعد از مطمئن شدن از مناسب بودن هوا با یک راهنمای محلی می‌توانید راهی شوید.

۹ نکته طلایی | مراقب مه سنگین باشید

اگر قصد کردید سالگرد تولد نیما را در یوش سپری کنید، حتما پیش از آغاز سفر به این نکات دقت کنید:

۱- در این فصل حتما لباس گرم همراه خود بردارید، چون اواسط آبان زمان بارش در یوش هم هست.
۲- در صورت بارندگی و بارش برف، بهتر است زنجیر چرخ با خود داشته باشید.
۳- ارتفاعات منتهی به یوش حتی در فصل گرم هم پرمه می‌شود، اما در فصل سرما بیشتر باید مراقب بود.
۴- برای آنکه سالم به مقصد برسید و از زیبایی‌های جاده لذت ببرید، بهتر است در جاده آرام برانید.
۵- بخش‌هایی از جاده منتهی به یوش کم‌تردد است، به همین خاطر توصیه می‌کنیم، پیش از تاریک شدن هوا به روستا برسید.
۶- اگر با خودروی شخصی قصد سفر دارید، از سالم بودن برف‌پاکن‌ها و دیگر وسایل مطمئن شوید.
۷- با آنکه بیشتر روستا سنگ‌فرش شده، اما برای پیاده‌روی در روستا و طبیعت اطرافش بهتر است کفش مناسب کوهنوردی به همراه داشته باشید.
۸- چراغ قوه را در این سفر فراموش نکنید.
۹- اگر از زبان مازنی چیزی می‌دانید، مردم روستا به‌خصوص مسن‌ترها دوست دارند به زبان مادرشان با آنها صحبت کنید.

میراث یوشیج

تندیس نیم تنه نیما در ورودی موزه‌ به بازدیدکنندگان خانه خوش‌آمد می‌گوید. در خانه که شروع به گشتن کنید، از عینک گرفته تا دوربین دوچشمی نیما که از او به یادگار مانده را خواهید دید.

کنار گذر

اینجا خانه کودکی‌های نیماست که امروز تبدیل به موزه نیما شده است. این خانه در گذشته سه ورودی داشته است اما امروز فقط یک ورودی دارد.

قصه رنگ پریده

درختان سپیدار بلند در بعداز ظهری پاییزی، در قاب دوربین عکاس بی‌رنگ شده‌اند. اگر هرکس هم نیما را از روزهای دیر به یاد نیاورد، همین درختان پیر، قدم‌های آهسته شاعری را به یاد دارند که طبیعت را اینقدر زیبا وارد شعر فارسی کرد.

بازماندگان روزهای دور

امروز بیشتر، مسن‌ترها ساکن یوشند. بعضی از همشهری‌های نیما خاطره دوری از مردی به نام علی اسفندیاری دارند اما امروز همه‌شان او را می‌شناسند.

منبع:همشهری

چرا اقامتگاه‌ بوم‌گردی غیرمجاز رونق دارد؟

 مسافران هنگام ورود به برخی شهرها با افرادی مواجه می‌شوند که پارچه‌نوشت یا کاغذنوشت‌هایی با محتوای اجاره خانه، ویلا و بوم‌گردی در دست دارند؛ بسیاری از این اقامتگاها مجوز ندارند و غیرمجاز محسوب می‌شوند؛ اما چرا تعداد این واحدها زیاد است؟

دو مدل یا شکل گردشگر وجود دارد؛ عده‌ای علاقه‌مند رفتن به هتل های گران قیمت و مدرن در فضای شهری هستند. این بخش از گردشگران دوست دارند در محیط شهری باشند و امکانات مدرن در اختیار داشته باشند. بخش دیگر از مسافران علاقه‌مند رفتن به روستا و دور از فضای شهری هستند. دوست دارند در سفر دور از شلوغی شهر در مکانی آرام وقت بگذرانند. در روستایی که هنوز نشانه های شهر را ندارد.

چندسالی است که ایجاد، راه‌اندازی و میزبانی اقامتگاه های بومگردی رایج و علاوه بر اینکه به شدت استقبال شده، از سوی دولت و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز از آن حمایت می‌شود. خانه‌های قدیمی که در آرام ترین و زیباترین روستاها و دنج ترین مکان های طبیعی میزبان گردشگران هستند، برای گردشگران خارجی به ویژه جذاب اند. این خانه ها مملو از فرهنگ بومی، زندگی توام با آداب، سنن و داستان های محلی و غذاهای لذیذ با مواد بومی است که همراه با شنیدن موسیقی محلی عرضه می‌شوند و در عین حال هزینه اقامت در آنها ارزانتر از واحدهای اقامتی رسمی در شهرهاست.

هوشمندی گردشگران و گرایش رو به رشد آنان برای تجربه فرهنگ های بومی و محلی موجب شده آنان بیشتر خواستار نزدیک شدن به شرایط زیست طبیعی و بومی، استفاده از غذاهای سنتی و تجربه زندگی به سبک قدیم باشند. به همین سبب بومگردی مهمترین و بهترین ظرفیت برای استفاده از این فرصت و خواست گردشگران با هدف توسعه اقتصادی و پیشرفت است.

البته فعالان حوزه گردشگری می گویند خانه های بوم گردی تنها مکانی برای اقامت مسافر نیست؛ گردشگر در این محل با میراث فرهنگی آن منطقه آشنا می شود از غذاهای محلی می خورد و در رویدادهای فرهنگی آن روستا شرکت می کند، در آخر نیز از صنایع دستی آن روستا می‌خرد.

آنچه در این میان نگران کننده است؛ وجود اقامتگاه های بوم گردی غیر مجاز است که تعدادشان هروز افزایش می‌یابد. نظارتی بر این اقامتگاه‌ها وجود ندارد و همواره می تواند نگرانی زیادی را به وجود آورد.

نایب رئیس جامعه بوم گردی کشور در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا با اشاره به اینکه حمایت از خانه های بوم گردی به توسعه در سه حوزه گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی منجر می شود افزود: خانه های بوم گردی تنها مکانی برای اقامت مسافر نیست. این خانه ها پاتوق فرهنگی است و در آن به موضوعات میراثی توجه  می شود، همچنین تولید و عرضه  محصولات صنایع دستی نیز وجود دارد در عین حال خدمات گردشگری برای مسافر انجام می گیرد.

اکبر رضوانیان افزود: در این خانه ها رویداد های و مراسم فرهنگی برگزار می شود و آداب و رسوم آن منطقه در این خانه ها جاری است.

وی شرایط کنونی مالی برخی صاحبان خانه های بوم گردی را نامناسب ارزیابی کرد و گفت: اگر دولت می خواهد به این حوزه کمک کند باید سرعت عمل داشته باشد تا نوشدارو نباشد، زیرا بسیاری از صاحبان بوم گردی ها در شرایط مالی بدی قرار دارند و در حال فروش ملکشان هستند.

سیستم بانکی، امهال تسهیلات فعالان گردشگری را به‌راحتی نمی‌پذیرد

رضوانیان با اشاره به ابلاغ اخیر بانک مرکزی به بانک‌ها برای امهال تسهیلات فعالان حوزه گردشگری تا پایان سال ۱۴۰۰ گفت: آنچه تاکنون شاهد بودیم این است که سیستم بانکی به راحتی زیر بار مالی این بخشنامه نمی‌رود در حالی که بانک مرکزی این بخشنامه را صادر کرده بانک های عامل از اعطای این تسهیلات خودداری می کند و این مشکل ساختاری است که باید دولت آن را رفع کند.
این فعال حوزه گردشگری افزود: برخی از بانک های عامل، تنها با شرط افزایش سود تسهیلات به امهال وام راضی می شود که پرداخت سود بیشتر برای صاحبان مشاغل گردشگری، با توجه به رکود سفر اصلا ممکن نیست.

رضوانیان گفت: محدودیت سفر در دوره کرونا تنها سبب رونق گرفتن فعالیت اقامتگاه های بوم گردی غیرمجاز می شود و هیچ نظارتی بر بوم گردی غیر مجاز وجود ندارد.

نایب رئیس جامعه بوم گردی کشور فرایند تمدید و صدور مجوز برای خانه های بوم گردی را نیز سخت و کند ارزیابی کرد و گفت: این شرایط  سبب می شود بسیاری افراد از اخذ مجوز و تمدید آن صرف نظر کنند. یکی از روش های رفع این موانع ایجاد بستر و تسهیل گری  موضوع آموزش با فعالان این حوزه است.
وی با بیان اینکه خانه های بوم گردی برای ثبت مجوز باید از وزارت میراث فرهنگی گردشگری، آتش نشانی، وزارت بهداشت نیروی انتظامی و اطلاعات مجوزهای لازم را اخذ کنند گفت: در حالیکه واحدهای غیر مجاز  هیچ کدام از این مجوزها را نمی‌گیرند و به راحتی و به سرعت اقدام به راه اندازی بوم گردی شان می کنند.

برای شکایت و بسته شدن اقامتگاه های بوم گردی غیرمجاز، باید استشهاد جمع آوری شود تا نیروی انتظامی مداخله و اقدام به تعطیلی اقامتگاه کند. این فرایند سختی است، برای همین بسیاری اقامت های بوم گردی به فعالیت شان ادامه می دهند.

نایب رئیس جامعه بوم گردی کشور با بیان این که محل فعالیت و کار بسیاری نهادها روستاست، گفت: به عنوان مثال اگر یکی از نهادها اقدام به جاده سازی، میدان و بلوار در روستاها کند، دیگر شکل ظاهری روستا برای ساخت بوم‌گردی از بین می‌رود. به این دلیل به همگرایی نهادها و سازمان ها در روستا نیاز داریم.

فقط به کمیت در ساخت واحدهای بوم‌گردی توجه نشود

وی در ادامه توجه تنها به کمیت در ساخت واحد های بوم گردی را نادرست عنوان کرد و گفت: آنچه در بومگردی اهمیت دارد کیفیت و شرایط آن واحد بوم گردی است که متاسفانه فراموش و تنها به کمیت و افزایش تعداد واحدها توجه شده است.

رضوانیان افزود: ارزیابانی که برای بررسی و ارزیابی خانه های بوم گردی می آیند، باید به کیفیت واحدها در ارزیابی شان توجه داشته باشند و قطعاً نمی توان از ارزیابی که برای هتل ها و مسافرخانه ها استفاده می شود برای ارزیابی خانه های بوم گردی بهره برد. قطعاً برای بررسی این واحدهای گردشگری نیاز به ارزیابی وجود دارد که به مفاهیم خانه های بوم گردی آشنا باشند.

وی یکی دیگر از مشکلات خانه های بوم گردی را نبود ظرفیت سنجی برای اعطای مجوز به خانه های گردشگری عنوان کرد و گفت: به عنوان مثال در روستایی مجوز ایجاد چن بوم گردی را می دهند، در حالی که منابع طبیعی آن روستا اصلا کشش این میزان مسافر ندارد. یا مثلاً مجوز بوم گردی در دو روستا کنار یکدیگر را می دهند در حالی دیگر روستاهای منطقه اصلا خانه بوم گردی ندارند.

منبع:ایرنا

فرونشست زمین تهدیدی برای امتداد حیات اصفهان

امروز این جهان‌شهر تاریخی در نبردی نا برابر، پنجه در پنجه بلای خشک‌سالی افکنده، به گونه‌ای که کاهش چشمگیر آب‌های زیرزمینی دشت بزرگ اصفهان که در فرجام ایام طولانی خشک‌سالی و براساس بهره‌برداری نا به سامان از این ثروت ملی صورت گرفته، امتداد حیات فرهنگی و تمدنی این جهان‌شهر را دچار مخاطره جدی کرده است.

اصفهان شهر تاریخ

استان اصفهان از منظر جغرافیایی در محور مرکزی فلات مرکزی ایران واقع شده به گونه‌ای که این فلات از شمال به رشته کوه‌های سترگ البرز، از غرب به رشته کوه‌های سر به فلک کشیده زاگرس و از شرق به کوه‌های پراکنده شرق و مرکز ایران همچون «شیرکوه»، «تفتان» و «کرکس» محدود شده و این کوه‌ها همچون مثلثی این فلات تمدن ساز را در بر گرفته‌اند.

بنابر استنادات برخی دیرینه‌شناسان همچون رومن گریشمن فرانسوی تا بیش از پانزده هزار سال قبل فلات مرکزی ایران دورانی پر از بارندگی را تجربه نموده، لذا بر اساس نظر برخی محققان، دریاچه‌ای عظیم و کم عمق در قلب فلات مرکزی ایران شکل یافته بود که بر اساس برخی نظریات دریاچه «تیتس» خوانده می‌شده.

فارغ از درستی یا نادرستی این نظریه، امروزه در بخش‌های مختلفی از استان، همچون کاشان در محور شمال استان اصفهان و یا شهرهای «دولت آباد» و «خورزوق» در محور شمالی شهر تاریخی اصفهان و همچنین روستای «کلهرود» از توابع شهرستان شاهین‌شهر و میمه شواهدی انکار ناپذیر از وجود این دریاچه بزرگ و اسرارآمیز یافت شده است.

به هر ترتیب با پایان عصر بارندگی، فصل خشک‌سالی از حدود ۱۲ هزار سال پیش در فلات مرکزی ایران آغاز و انسان نخستین (غارنشین) که ردپای حیات اجتماعی او در این منطقه به بیش از ۴۰ هزار سال قبل می‌رسد، غار را رها کرده و یکجانشین شد و از آنجا بود که عصر فرهنگ و سپس تمدن در این دوران به تدریج در فلات مرکزی ایران شکل گرفت.

بی‌تردید وجود آب نقشی انکار ناپذیر در شکل‌گیری عصر فرهنگ و سپس دوران تمدن داشته است، لذا منابع محدود آب در فلات مرکزی ایران همچون «زاینده‌رود» همواره نقشی اساسی در امتداد حیات فرهنگی و تمدنی مردمان این محدوده از سرزمینمان ایفا کرده است.

با امتداد دوران خشک‌سالی و پدید آمدن کویر مرکزی ایران که به تدریج جا پای دریاچه «تیتس» و بیشه‌های انبوه فلات مرکزی ایران می‌گذاشت، مردمان این سرزمین آموختند که چگونه در مصاف با طبیعت نامهربان نه تنها فرهنگ و تمدنی پایدار را پدید آورند بلکه آن را جهانی ساختند، بگونه‌ای که اصفهان در سده‌های پنجم و ششم و سپس در سده‌های یازدهم و دوازدهم هجری قمری در امتداد حیات چند هزارساله خود (در دوران اسلامی) توانست نقش اساسی در امتداد حیات فرهنگی و تمدنی ایرانیان ایفا کند به‌نحوی که بروز مکتب اصفهان در سده‌های یازدهم و دوازدهم هجری قمری این شهر را در حوزه‌های علوم مختلف همچون ادبیات، علوم دینی، فلسفه، عرفان، هنر و به‌ویژه معماری و سایر علوم به جهان‌شهری بزرگ به‌عنوان آخرین جلوه‌گری جهان شرق در برابر جهان غرب بدل ساخت. با این وصف اصفهان توانست نقش ارزشمندی در شکل‌گیری فرهنگ و تمدن غنی جهان اسلام در طی این دوران ایفا کند.

اقلیم اصفهان

اصفهان در طول تاریخ همواره بخشی از مناطق کم بارش کشور به‌شمار می‌رفته، لذا مردمان دشت عظیم اصفهان که در پیرامون خود کوهی مرتفع چندانی نیز به چشم نمی‌بینند در طول حیات چند هزارساله خود وابستگی تامی به آب زاینده‌رود به‌عنوان تنها منبع آبی این دشت فراخ داشته‌اند.

نیاکانمان در مناطق کم بارش و کویری در طول حیات پر بار خود همواره توانسته بودند با اندیشیدن و به کارگیری راه‌کارهای مختلف، حیات فرهنگی و تمدنی این سرزمین کهن را امتداد بخشند به‌نحوی که پیشینه حفر قنات در کنار استفاده از آب‌های سطحی در ایران به بیش از ۴هزار سال قبل می‌رسد، با این وصف این قنات‌ها که برخی از آن‌ها از جمله سه قنات در پهنه استان اصفهان امروز در فهرست میراث بشری به ثبت جهانی رسیده‌اند کوششی بود در راستای تداوم حیات، به گونه‌ای که شادروان دکتر «ابراهیم باستانی پاریزی» از قنات به‌عنوان «حماسه کویر» یاد کرده و آن‌ها را رگ‌های حیات مردم در تن زمین تفتیده خوانده است.

هم اینک نزدیک به دو دهه است که فلات مرکزی ایران دچار پدیده خشک‌سالی شده، لذا تداوم خشک‌سالی در کنار افزایش جمعیت در این فلات از یک‌سو و محدود بودن منابع آبی از سوی دیگر باعث شده تا برخی مسئولان دانسته یا نادانسته تا آنجا که توانسته‌اند نه تنها با ایجاد انشعابات مختلف، آب زاینده‌رود را به مناطق مختلف انتقال داده‌اند بلکه مردم نیز با حفر چاه عمیق و در اقدامی در خلاف قوانین حفر قنات‌های تاریخی، باقیمانده این آب‌های زیر زمینی را که به تدریج و در طول هزاران سال در دل زمین جمع شده بود را به یک‌باره از تن خاک به بیرون کشیده و همین امر باعث ریزش تدریجی زمین به صورت قائم یعنی حرکت رو به پائین به دلیل خالی شدن سفره‌های آب زیرزمینی به دو صورت فرونشست و فروچاله در بلند مدت شده که بسیار هم خطرناک است. با این وصف این پدیده توسط زمین‌شناسان چنان خطرناک شناخته شده که از آن به‌عنوان «سرطان پوسته زمین» یاده کرده و هم‌اینک با کمال تاسف در ۲۰۰ دشت کشور از جمله دشت اصفهان به صورت تدریجی در حال گسترش است.

​فرونشست زمین در اصفهان

در طی دهه نود خورشیدی برخی علائم فرونشست زمین در دشت اصفهان و به‌ویژه شهر تاریخی اصفهان پدیدار شد، با این حال در طی دو سال گذشته این پدیده جدی‌تر شده و خطرات آن همواره توسط مسئولان، کارشناسان و صاحبان رسانه در اصفهان همواره گوش‌زد شده. با این وصف باید توجه داشت که پرداختن به این رخداد طبیعی که عمدتا توسط انسان پدید آمده باید به صورتی کاملا علمی و با بیان استنادات علمی و متقن و با تدقیق روشن توسط سازمان‌های ذی‌ربط همراه شود تا بتوان به نتیجه‌ای دقیق و روشن برای مطالبات بعدی دست یافت در همین راستا به نظر می‌رسد ذکر چند نکته خالی از لطف نیست:

  • لزوم همراهی و مساعدت معاونت عمرانی استانداری و نهادهای ذی‌مدخل همچون اداره کل مدیریت بحران استانداری برای بسیج سازمان‌های مرتبط با این رخداد همچون سازمان آب منطقه‌ای، سازمان راه و شهرسازی، سازمان جهاد کشاورزی، سازمان منابع طبیعی، سازمان جنگل‌ها و مراتع، سازمان میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و شهرداری‌های شهرهای در معرض خطر فرونشست در راستای شناسائی و بررسی وضعیت موجود.
  • لزوم هماهنگی در بررسی بافت‌های جمعیتی در راستای بررسی علائم فرونشست به‌ویژه در داخل کلان‌شهر اصفهان
  • لزوم بررسی دقیق بافت تاریخی شهر اصفهان به‌صورت جداگانه در دو بخش محورهای تاریخی شهر و پل‌های تاریخی در محور زاینده‌رود در داخل شهر اصفهان، توسط کارشناسان، زیرا تاثیر تداوم خشکی زاینده‌رود بر پایه‌های پل‌های تاریخی را جدای از پیشروی احتمالی و فرونشست در داخل بافت تاریخی شهر باید بررسی کرده و به یک نتیجه منطقی دست یافت.
  • لزوم پیگیری موکد به ویژه مسئولان در راستای جریان داشتن دائمی زاینده‌رود، زیرا در حال حاضر از مسیر حدود ۴۰۰ کیلومتری زاینده‌رود نزدیک به ۱۵۰ کیلومتر آن که عمدتا دشت بزرگ اصفهان نیز در همین مسیر واقع شده خشک است، لذا خشکی زاینده‌رود و مادی‌های منشعب از آن که تنها منبع تامین آب شرب، کشاورزی و آب‌های زیرزمینی اصفهان است هم اکنون خشک شده و همین امر برعدم تزریق آب و کاهش تدریجی آب‌های زیرزمینی دشت اصفهان تاثیر مستقیم دارد.
  • لزوم آموزش فرهنگ صرفه جوئی آب به شهروندان به گونه‌ای که کلان‌شهر اصفهان هم اکنون بیش از دو میلیون نفر جمعیت دارد و همین امر با توجه به کوچک‌تر بودن اصفهان در ادوار تاریخی باعث شده تا بخش قابل توجهی از آب زاینده‌رود در مصارف شهری به هدر رود.
  • لزوم تغییر سریع الگوی کشت در کشاورزی از غرقابی به سایر الگوهای موجود و همچنین لزوم آموزش‌های لازم به کشاورزان در راستای تغییر محصول خود از محصولات نیازمند آب به محصولاتی که کمتر آب طلب می‌کنند.
  • در همین راستا و در طی سال‌های گذشته در برخی مناطق استان الگوی کشت به کشت برخی محصولاتی که آب کمی نیاز دارند همچون: پسته و زعفران تغییر یافته و همین امر نه تنها بر کاهش مصرف آب تاثیر داشته بلکه این تبدیل به جذابیت‌های گردشگری در مناطق مرکزی و شرق استان اصفهان شده است.

به هر ترتیب اصفهان در طول ادوار مختلف تاریخی به جهان‌شهری بزرگ در راستای امتداد حیات فرهنگی و تمدنی این ملت بزرگ بدل شد که نشان‌های آن همواره هویدا است، پس بکوشیم تا به وارثین شایسته‌ای برای نیاکان خداجو و هنرمند خود بدل شویم تا نسل‌های آینده نیز بتوانند به ما به‌عنوان نیاکان خود افتخار کنند.

منبع:میراث آریا

قلعه هزاره میناب، قلعه‌ای با دو دوره حیات

وجود استحکامات از نیازهای ضروری انسان بوده و است؛ چراکه بشر در طول تاریخ مصون از دشمنان داخلی و خارجی نبوده است. ایجاد استحکامات شاید از هزاران سال نیز گذشته باشد. در طول این مدت انسان با استقرار وزندگی در یک محل به روند تکاملی آن افزوده و از آن استفاده کرده است. با توجه به موقعیت خاص ایران، ساکنان سرزمین ایران در طول تاریخ چندهزارساله حیات خود، برای تأمین امنیت و استقلال سیاسی و تمامیت ارضی کشور مجبور بودند تدابیر مختلفی اندیشیده و درصدد چاره‌جویی برآیند تا بتوانند نقش اساسی و مهم خود را در اداره جهان ایفا کنند. ازجمله این تدابیر، ایجاد بناهای دفاعی است که در نقاط مختلف و در جای‌جای این سرزمین پهناور به چشم می‌خورد.

واژه قلعه در لغت‌نامه دهخدا این‌گونه تعریف‌شده است: «حصار استوار در کوه»، «حصار و پناه جای بر کوه که از دشمن نگاه دارد.»

در فرهنگ عمید قلعه به معنای حصار بلند، پناهگاه که بر فراز کوه یا جای بلند ساخته شود، دژ، است.

فرهنگ فارسی معین قلعه را «محوطه‌ای محصور با دیوارها و برج‌های محکم که جهت اقامت سربازان یا سکنه بنا کنند تا از حملات دشمن مصون ماند، دژ تعریف کرده است.»

قلعه‌ها معمولاً بناهایی چهارگوش با برج و باروها و گاه خندق بوده که از نوعی موقعیت دفاعی برخوردار بودند. یعنی ساکنان آنان در برابر هجوم دشمنان، عوامل طبیعی چون آفتاب سوزان، بادها و شن‌های روان، هجوم حیوانات حفظ می‌کرده است و به‌نوعی امنیت را فراهم می‌ساخته است. بدین نحو می‌توان قلعه را به‌گونه‌ای، پناهگاه نظامی نیز به شمار آورد.

در اینجا به بررسی قلعه میناب (هزاره) واقع در شهر میناب استان هرمزگان می‌پردازیم.

موقعیت قلعه هزاره میناب

بنای قلعه در فاصله رودخانه میناب و خیابان اصلی شهر یعنی در فاصله ۲۳۰ متری شرق میدان استقلال قرارگرفته و راه دسترسی به آن از ضلع شرقی خیابان امام خمینی (ره) میسر است. در اطراف آن فضاهای سبز و خانه‌های مسکونی دیده می‌شود.

تاریخچه بنا

قلعه میناب در میان اهالی منطقه به نامهای دیگر چون «بی‌بی مینو»، «بی می‌نو» و «هزاره» نیز معروف است.

قلعه میناب مانند سایر قلعه‌های کوهستانی بر فراز تپه‌ای قرارگرفته و به همین علت نقشه کلی آن از شکل طبیعی تپه تأثیر گرفته است.

این قلعه در سال ۱۳۸۲ به شماره ۵۹۵۳ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده و متعاقب آن کوشش‌هایی در جهت تعیین حریم آن صورت گرفته است.

از نوشته‌های سدید السلطنه در کتاب بندرعباس و خلیج‌فارس چنین برمی‌آید:

– قلعه میناب در دوره قاجار (زمان مظفرالدین شاه) متروک و مخروب بوده است.

– این قلعه دارای حصاری که خانه ملاکین را در برمی‌گرفته بوده است.

– این قلعه در زمان حکومت امامان مسقط توسط عرب‌ها بناشده است.

از علی‌آباد مدینه میناب شروع می‌شود و مرحله اول معروف به هاموش است. بحرینی‌ها اغلب در آنجا هستند…

هاموشی طرف مشرق است. از آن محله به محله پشت قلعه آیند. ازآنجا وارد بازار شده از بازار وارد محله قلعه شده و قلعه دارای دارالحکومه است و ملاکین آنجا اغلب مقیم قلعه هستند. اوقاتی که از طرف امامان مسقط حکومت آنجا تعیین می‌کردند فراز کوهی که محله قلعه در دامنه آن قلعه از خشت و آجر عرب‌ها بنا نموده‌اند و به هزاره و قلعه موسوم داشته‌اند. هنوز آثار مخروبه آن باقی است. در آن زمان محله مزبوره جنوبا شهربند هم داشته که آثار آن هنوز هم باقی است.

علاوه بر گزارش‌های سدید السلطنه، محمدابراهیم نادری کازرونی نیز در سفری به میناب در گزارش‌های خود به محمدشاه قاجار به این قلعه اشاره‌کرده: «… قلعه میناب، ۳ مرتبه (طبقه) دارد.» او در ادامه توضیح می‌دهد که این قلعه مسکونی بوده و در آن ساخت‌وسازهایی صورت می‌گرفته است.

در اینجا لازم به ذکر است که نه ابن‌بطوطه و نه مارکوپولو، هیچ‌یک به این قلعه اشاره مستقیم ندارند. اما ابن‌بطوطه چنین آورده است که: «… سابقه کلیه قراء این جلگه صاحب قلعه‌ای بوده‌اند، چنانچه آثار اغلب آن‌ها هنوز وجود دارد…»

اما در بعضی دیگر از منابع چنین آمده که در سال ۷۹۷ هجری قمری به سرکردگی امیرزاده محمد، فرزند امیر تیمور گورکانی سپاهیان امیر تیمور به شهرهای ساحلی نزدیک هرموز کهنه یورش آورده‌اند و هفت قلعه را در آنجا تسخیر کرده، همه را می‌سوزانند و محافظین قلاع آن به جزیره جرون گریخته‌اند. شرف‌الدین علی نام این هفت قلعه را بدین قرار ذکر کرده است: «قلعه مینا در هرمز کهنه، قلعه تنگ زندان، قلعه کشگک، حصار شمیل، قلعه منوجان، قلعه تزرک، قلعه تازیان.»

درباره اینکه آیا قلعه مینا، همین قلعه هزاره است، که بعد از حمله تیمور دوباره بازسازی‌شده است، نمی‌توان نظر قطعی داد. اما وجود اسنادی ازجمله لوله یک توپ دریکی از برج‌های قلعه متعلق به دوره صفوی، از اهمیت نظامی این قلعه در دوره صفوی حکایت دارد.

اگر وجود این قلعه را در دوره حمله تیمور و تخریب آن به دست قوای او را بپذیریم، می‌توان گفت که این قلعه توانسته است مانند بعضی دیگر از قلاع هفتگانه ازجمله قلعه شمیل، بعد از دوره تیموریان حیات مجدد یافته و مورد مرمت و نوسازی قرار گیرد.

اما درباره نظر سدیدالسلطنه مبنی برساخت این قلعه توسط امامان مسقط باید افزود باآنکه این موضوع بعید به نظر می‌رسد اما با توجه به نکات بالا می‌توان پذیرفت که در دوره تسلط امامان مسقط بر منطقه، این قلعه مورد مرمت و استفاده آن‌ها قرارگرفته است تا آن‌که در نیمه دوم قرن سیزدهم هجری قمری به‌فرمان طهماسب میرزا مؤید الدوله حکمران فارس، فرزندش عبد الباقی میرزا این قلعه و قلاع دیگر منطقه را از تصرف بیگانگان خارج ساخته است.

مشخصات بنا

فندانسیون بنا از سنگ‌های رودخانه‌ای و بولدر از ۲ تا ۵ متر است که در بعضی موارد آجرهای قرمز به ابعاد ۴*۲۰*۲۰ مستقیماً بر روی صخره‌های طبیعی قرار دارد.

بنا از خشت قالب‌زده شده در کنار رودخانه ساخته‌شده که این موضوع از صدف‌های موجود در داخل خشت‌ها قابل‌تشخیص است. ابعاد خشت‌ها در کلیه بقایای به‌جامانده ۴*۲۰*۲۰.۷*۲۰*۲۲.۶*۲۰*۲۰.۵*۲۰*۲۰.۵*۲۰*۲۲ سانتی‌متر و دارای شاموت کاه است. ضخامت دیوارهای باقیمانده در حدود ۴ متر است.

بنای قلعه شامل یک چهاردیواری نامنظم با چهار برج مدور دیده‌بانی است که در جهت شمال جنوب در امتداد رودخانه میناب بناشده است.

برج جنوب غرب قلعه، نسبت به سایر برج‌ها سالم‌تر مانده که امروزه در حدود ۱۵ متر از ارتفاع آن باقی‌مانده است. محیط پایه این برج حدود ۲۴ متر و قطر قسمت فوقانی آن در حدود ۶۰/۸ متر است که ضخامت دیوارهای آن یک متر است.

یکی از درگاه‌های ورودی قلعه به عرض ۸۰/۵ متر در ضلع شمال غربی قلعه وجود دارد. به‌احتمال‌زیاد دروازه دیگری نیز در ضلع غربی قلعه وجود داشته به این دلیل که از سوی این ضلع دسترسی به حاشیه رودخانه با کمترین شیب میسر می‌شده است و همچنین این قسمت، محل عبور کمترین مسیل‌های فصلی است.

درون برج شمال شرق یک لوله توپ متعلق به دوره صفوی وجود دارد. وجود این لوله توپ استفاده نظامی از این قلعه را در دوره صفوی محرز می‌سازد. کما این‌که در مستندات تاریخی به حضور امام قلی خان و انجام مذاکرات بین ایران و انگلستان درون این قلعه اشاره‌شده است.

درون محوطه درونی قلعه مقدار زیادی قطعات شکسته سفال به‌دست‌آمده که به‌طور مشخص می‌توان به دو گروه سفال‌های لعاب‌دار و بدون لعاب تقسیم کرد. سفال‌های بدون لعاب خمیره قرمز دارن استد که در برخی از آن‌ها رنگ قرمز زیرپوشش نخودی رنگ پنهان‌شده است. سفال‌های بدون لعاب غالباً با نقوش کنده ظریف با نقوش هندسی تزیین‌شده‌اند. با توجه به این قطعات می‌توان گفت این ظرف و لبه‌های ضخیم داشته‌اند. سفال‌های لعاب‌دار شامل قطعاتی با لعاب یکرنگ، قلم مشکی زیر لعاب فیروزه‌ای و قطعاتی با لعاب زردرنگ هستند. در میان قطعات جمع‌آوری‌شده همچنین چینی آبی سفید و یک‌مهره سفید سنگی نیز دیده می‌شود. سفال‌ها نشان می‌دهد که قلعه میناب، در سده‌های میانی اسلامی به‌ویژه قرون پنجم تا هفتم هجری مسکونی و مورداستفاده بوده است. چینی‌های آب سفید نشان می‌دهد که در دوره صفوی نیز بنای قلعه مورداستفاده قرار می‌گرفته است.

با توجه به وضع کنونی بنا تزیینی در آن به چشم نمی‌خورد و اگر تزییناتی داشته هم‌اکنون از بین رفته است.

بنای قلعه با توجه به محل قرارگیری آن بر روی تپه‌ای بلند و مشرف‌به دشت اطراف، احتمالاً جنبه نظامی داشته است. هم‌اکنون نیز در محدوده بنا و حریم آن خانه‌های مسکونی ساخته‌شده است.

قلعه میناب نمونه‌ای قلاع تدافعی باستانی بوده که همچون قلعه‌های تدافعی دیگر موجود در سطح کشور (نارین قلعه نایین، قلعه محمدیه، قلعه قهقهه اردبیل و…) در مواقع اضطراری مورداستفاده قرار می‌گرفته و جمعیت محدودی را برای مدتی محدود امان می‌داده است.

منابع:

– پازوکی، ن، شهر نقش دفاعی شهرها، ص ۲۲۹

– دهخدا، ع، لغت‌نامه دهخدا، ذیل حرف ق

– ذیفر، ح، گزارش تعیین عرصه و حریم قلعه هزاره میناب، اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان هرمزگان

– روایی، م. (۱۳۸۲)، گزارش قلعه میناب، اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان هرمزگان

– سرلک شیرین نیاکی، س و رضایی، ع، (۱۳۹۶)، گزارش نخستین فصل بررسی‌های باستان‌شناسی دشت میناب (دهستان گوربند و حومه)، وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی

– سعیدی، س (۱۳۸۶)، فرهنگ مردم میناب، تهران: انتشارات ایلشن

– عمید، ح، فرهنگ عمید، ذیل حرف ق

– فخار، زرین، استحکامات و قلاع دفاعی در ایران دوره ساسانی

– معین، م، فرهنگ فارسی – جلد دوم – ذیل حرف ق

منبع:میراث آریا

موزه هنر هلند؛ ساختمان شیشه‌ای جایگزین زیرزمین

یک موزه هنر و طراحی در هلند از ساختمان شیشه‌ای رونمایی کرد که به عنوان انبار برای نگهداری از مجموعه بزرگ آثار هنری آن مورد استفاده قرار می‌گیرد.

بومگردی‌ها بر سر ایستگاه کرونا

این روزها بومگردی‌ها که زیرساخت‌هایی نوپاتر و پرطرف در حوزه گردشگری هستند با مشکلات عدیده‌ای دست و پنجه نرم می‌کنند که امروز در ایستگاه کرونا متوقف شده و وضعیت بسیار بدی دارند.

شیوع کرونا خسارات زیادی را به بخش‌های مختلف اقتصاد جهان تحمیل‌کرد اما بدون شک باید صنعت گردشگری را جزو آن دسته از فعالیت‌های اقتصادی دانست که بیشترین آسیب را از این ویروس متحمل شده‌ است.

کرونا همچنان در ایران می‌تازد و در حالی که هنوز به ایستگاه پایانی نرسیده وارد ششمین پیک خود شده است و در این شرایط، بسیاری از فعالیت‌ها و مشاغل گردشگری را متاثر کرده است.

صنعت بوم‌گردی اخیرا جایگاه قابل توجهی در میان گردشگران پیدا کرده و بسیاری از افراد اقامت در بوم‌گردی‌ها را جایگزین هتل‌های لوکس و گران قیمت کرده‌اند اما کرونا در این مدت کوتاه بر مشکلات بوم‌گردی‌ها افزوده و بسیاری از این فعالان را در آستانه ورشکستگی قرار داده است.

با وجود اینکه قدمت راه‌اندازی اقامتگاه‌های بوم‌گردی در ایران به بیش از یک دهه باز می‌گردد اما اکنون با توسعه روزافزون اقامتگاه‌ها، چالش‌های جدیدی در این عرصه بر آنان حاکم شده که مشکلات ناشی از کرونا نیز بر آن اضافه شده است.

پرداخت وام‌ها در اوج بی‌درامدی

«فاطمه حاجی‌حسینی» مسئول بوم‌گردی ثریا در این باره به ایسنا می‌گوید: با توجه به شرایط تعطیلی کرونا و عدم مسافرت مردم، وضعیت بوم‌گردی اصلاً خوب نبودند و درآمدی در کار نبود، این در حالی است که حمایتی از طرف مسئولان شکل نگرفت و بخش‌نامه‌های مصوب شد که تاریخ پرداخت قبوض به تعویق بیفتد اما هنگام پرداخت ادارات اعتنایی نمی‌کردند.

وی با بیان این که هزینه‌های زیادی برای این بوم گردی انجام شد، می‌گوید: با توجه به قدیمی بودن آن، بازسازی این خانه مدت کوتاهی به درازا کشید و افتتاحیه این مجموعه همزمان با شیوع و همه گیری ویروس کووید ۱۹ شد که مجبور به کنسل کردن برنامه‌ها شدیم.

مسئول این بومگردی‌ با تاکید بر این که با این شرایط درآمدی نیز حاصل نشد، گفت: تمام وام‌هایی که گرفته شده بود از طریق درآمدهای خود سوای بومگردی پرداخت شد از طرفی برای پرداخت این وام‌ها تا حدودی بانک‌ها همکاری لازم را داشتند و یک بازه زمانی ۶ ماهه را برای تعویق مهلت پرداخت لحاظ کردند.

وی اضافه می‌کند: برای شروع و راه‌اندازی بوم گردی می‌توان با مبالغ کم شروع کرد و آن را پیشرفت داد. برای درآمدزایی از این کار نیز باید با بازار کار آن آشنا شد و تبلیغات به گونه‌ای باشد که بتوان از شهرهای مختلف مهمان پذیرفت.

دلسردی از بی‌درامدی و بی‌حمایتی 

«سعید بشیری» مالک بوم گردی کوه سنگی در روستای مدوار مهریز هم به ایسنا می‌گوید: زمانی که نه درامدی باشد و نه حمایتی، هر فردی از این شغل و درآمد زایی از آن دلسرد می‌شود و با بی‌اعتنایی بانک‌ها و عدم موافقت آن‌ها با تعویق مهلت پرداخت وام‌ها و تحت فشار گذاشتن ضامن و خود ما این دلسردی دو چندان می‌شود.

وی اضافه می‌کند: هزینه‌های نگهداری مجموعه، خرابی‎های به بار آمده است و تمام خسارت‌هایی از این قبیل هیچ‌کدام جبران نشده است.

این مسئول اظهار می‌کند: روستای مدوار با مشکل کمبود آب روبروست و بیش از سه ساعت در روز آب کافی فراهم نیست لذا برای بوم گردی مجبور به خرید منبع آب شدیم که هزینه جداگانه‌ای را می‌طلبید.

بشیری با بیان این که نظارت بر اماکن عمومی درباره رعایت حجاب و برخی از مسائل فرهنگی باید با حفظ شان گردشگران خارجی باشد، تصریح می‎کند: باید رابطه دو جانبه امر به معروف و نهی از منکر و همچنین در نظر گرفتن فرهنگ و ملیت گردشگران منطقه برقرار شود تا تلقی از تذکرات بی‌احترامی نباشد.

وی به نبود روشنایی و آسفالت جاده اشتره در این منطقه نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: جاده‌های اطراف بومگردی آسفالت و روشنایی مناسبی ندارد و با تمام تلاش و هزینه‌هایی که برای جاده سازی انجام داده‌ام، باز هم مشکلات زیادی وجود دارد به خصوص زمان‌های تاریک شبانه‌روز، تصوراتی درباره ناامن بودن این منطقه می‌شود.

بشیری با تاکید بر این که برداشتن تابلوهای بوم گردی توسط شرکت تعاونی وحدت دهیاران از دیگر مسائل موجود است، تصریح می‌کند: قرار بر این شده که شرکت، تابلوهای جدیدی را جایگزین کند اما با پیگیری‌هایی که بنده انجام داده‌ام، باز هم خبری نیست.

امروزه مهریز به عنوان باغشهر استان یزد مشکلات متعددی را در حوزه بومگردی‌ها تجربه می‌کند و هرچند اهتمام مسئولان در این حوزه وجود داشته ولی باید توجه داشته باشند که رونق گردشگری در دیار مهریز نیازمند اهتمامی بیش از پیش است تا بتوان با احیای بومگردی‌ها حال گردشگری این سرزمین پرظرفیت را بهبود بخشید.

منبع:ایسنا

پورشه ۱۵ هتل لاکچری می‌سازد

به‌گزارش میراث‌آریا، پورشه در قرن گذشته نمادی از خودروهای لوکس بوده است. در سال ۱۹۷۲، پروفسور فردیناند الکساندر پورشه، گروه طراحی پورشه (Porsche Design Group) را راه‌اندازی کرد، یک برند فعال در حوزه سبک زندگی که آن ویژگی پولسازی پورشه را به دنیای چمدان‌ها، ساعت‌ها، بلندگوها و حتی چاقوهای آشپزخانه اضافه می‌کرد. اکنون این خودروساز آلمانی قدم به عرصه هیجان‌انگیز جدیدی گذشته است: ساخت هتل‌های لوکس.

در تابستان امسال، گروه پورشه دیزاین همکاری خود را با گروه هتل‌ها و استراحتگاه‌های استیگنبرگر (Steigenberger Hotels & Resorts)، یک برند سبک زندگی با بیش از ۱۵۰ هتل در سه قاره اعلام کرد.

این خبر مطمئناً سؤالات زیادی را برانگیخت (آیا هر اتاق یک ماشین اسپورت رایگان خواهد داشت؟) که پاسخ بیشتر آن‌ها توسط استیگنبرگر در یک بیانیه مطبوعاتی در این ماه روشن شد.

اولین مرحله برنامه‌ریزی از مقدمات هتل‌های طراحی پورشه با همکاری استیگنبرگر شامل ساخت ۱۵ هتل در شهرهای بزرگ در سراسر جهان از جمله لندن، سنگاپور، دبی و شانگهای خواهد بود. تاریخ دقیق افتتاح این هتل‌ها هنوز نامشخص است، اگرچه مارکوس برنهارت، مدیرعامل هتل‌های استیگنبرگر امیدوار است تا سال ۲۰۲۷ به «رشد جهانی قابل‌توجهی» دست یابد.

هر هتل حداقل درای ۱۵۰ اتاق و سوئیت، به علاوه مجموعه‌ای از رستوران‌ها، کافه‌ها، اسپاها و سالن‌های ورزشی لوکس خواهد بود. استیگنبرگر وعده داده است که «فلسفه برند پورشه را با طراحی‌های شیک و مفاهیم نورپردازی منحصربه‌فرد، به معماری بیرونی و داخلی هتل‌ها منتقل کند.» اگر طراحی‌های اولیه کامپیوتری واقعیت داشته باشند، این هتل‌های شیک شامل مقدار زیادی نقره و کروم در طراحی، نور گرم و قسمت‌های نشیمن جیری خواهند بود؛ به عبارت دیگر، به نظر می‌رسد افرادی که این هتل‌ها را رزور می‌کنند، تجربه‌ای شبیه به سکونت در یک سفینه فضایی ساخت شرکت پورشه را خواهند داشت.

در حالی که پورشه دیزاین در درجه اول به خاطر کالاهای لوکس خود شناخته می‌شود، این برند تجربه‌ای در دنیای املاک و مستغلات نیز دارد. این شرکت در سال ۲۰۱۷ یک ساختمان مسکونی لوکس (Porsche Design Tower Miami) را تأسیس کرد که یک آسمان‌خراش ۶۰ طبقه در ساحل Sunny Isles در فلوریدا است. هر یک از ۱۳۲ کاندوی این مجموعه دارای گاراژ خصوصی مخصوص به خود، با آسانسورهای شیشه‌ای است که اتومبیل‌های ساکنین را مستقیماً به درب ورودی آن‌ها می‌رساند. افرادی که در پنت‌هاوس چهار طبقه این مجموعه زندگی می‌کنند، می‌توانند وسیله نقلیه خود را مستقیماً وارد اتاق نشیمن کنند. اینجا همه چیز بسیار پورشه‌ای و لوکس است.

نمی‌توان گفت که ساختمان‌های Steigenberger Porsche Design Hotels چنین ویژگی‌هایی خواهند داشت یا خیر، اما ما حدس می‌زنیم که فاکتور لوکس و گران‌قیمت بودن دقیقاً در این هتل‌ها به چشم بخورد. پس حالا برخی می‌توانند چمدان پورشه دیزاین خود را بردارند، سوار پورشه ۹۱۱ خود شوند و برای ورود به هتل جدید پورشه دیزاین راهی سفر شوند!

منبع:میراث آریا

درباره قلعه‌های اسماعیلیه با پیشینه‌ای تاریخی و حماسی

یک پژوهشگر و باستانشناس خراسانی گفت: مورخان آغاز دعوت اسماعیلیان در قهستان را سال ۴۸۵ ه.ق همزمان با سلطنت «ملکشاه سلجوقی» ذکر کرده‌اند. در آن سال «حسن صباح»، «حسین قائنی» را به قهستان گسیل داشت و مردم دعوت او را پذیرفتند و در استخلاص قلاع او را یاری کردند و قلعه «کل حسن صباح» یا مؤمن‌آباد مرکز اصلی قیام و دعوت اسماعیلیان قهستان شد.

رجبعلی لباف‌خانیکی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: رشته کوه مؤمن‌آباد در شرق شهرستان بیرجند از شمال‌غرب به جنوب‌ شرق کشیده شده و مشتمل بر ارتفاعات جوزان، کوه کنده‌ای، آره کوه، قلعه حسن صباح، تیغ سیاه، خلیل‌آباد و نصرآباد است. قلعه «کل حسن صباح» مهمترین قلعه اسماعیلی قهستان بوده و مرکز اصلی نزاریان و اقامتگاه رهبر اسماعیلیان در آن رشته کوه قرار داشت.

وی ادامه داد: مهمترین رویدادی که در قلعه مؤمن‌آباد رخ داد برگزاری مراسم «قیامةالقیامه» بود، آئینی که در الموت هم برگزار شده بود. آن رخداد بر شهرت قلعه مؤمن‌آباد افزود و موجب شد که نامش بارها در تاریخ ثبت شود و آن قلعه به عنوان اصلی‌ترین پایگاه اسماعیلیه در شرق جهان اسلام مطرح شود.

لباف‌خانیکی گفت: مراسم قیامة‌القیامه را مورخان از جمله «عطاملک جوینی» و «رشیدالدین فضل‌الله» نقل کرده و اگر چه اسماعیلیه را به گرایش به چنگ و رباب و شراب متهم کرده و با واژگانی چون «فساد»، «فضاحت» و «الحاد» آلوده‌اند، اما نتوانسته‌اند در نوشته‌های خود سایه سنگین اجتماعی، سیاسی و اعتقادی آن‌ها را نادیده بگیرند، از جمله انعکاس آن وجوه را در روایت اجمالی مراسم قیامةالقیامه از قول خواجه رشیدالدین فضل‌الله مرور می‌کنیم، «او را (حسن صباح) در قهستان نایب‌رئیس، مظفر بود. خطبه و سجل و فصل بر وی فرستاد و نمود که: من حسنم و می‌گویم که خلیفه خدای بر روی زمین منم و خلیفه من این رئیس مظفر است و باید فرمان او برند و کلام او را کلام ما دانند و آنچه او گوید دین و حق دانند».

این باستان‌شناس خراسانی تصریح کرد: قلعه مؤمن‌آباد را پژوهشگران و ایران‌شناسانی چون «ولفرام کلایس» آلمانی و «پیتر ویلی» انگلیسی از نزدیک دیده و شرحی بر آن نوشته‌اند. در تیر ماه ۱۳۷۴ نیز من آن را از نزدیک مورد بررسی قرار دادم و از عظمتش در شگفت شدم. شادروان دکتر فرقانی هم در سال ۱۳۸۵ در کتاب تاریخ اسماعیلیان قهستان شرحی بر آن نوشته و بالاخره آقای محمد فرجامی در پی بازدید میدانی و با استفاده از منابع مختلف شرح تفصیلی بر آن و چند قلعه دیگر شهرستان درمیان نوشته و در مجموع اطلاعات نسبتا خوبی فراهم شده است.

وی گفت: قلعه مؤمن‌آباد در فاصله حدود ۴۰۰متری روستای نصرآباد و بر فراز «کوه حسن صباح» واقع شده و دروازه اصلی آن از میانه دو برج در جبهه جنوب ‌غربی و مشرف بر روستای نصرآباد است. این قلعه که بر پهنه‌ای نعل‌ اسبی شکل به طول حدود ۱۰۰۰و عرض حدود ۵۰ تا ۱۰۰متر گسترده شده، مشتمل بر برج و باروی سنگی و مستحکم بوده که در برخی نواحی آن هنوز دیوارهایی به ارتفاع ۵ تا ۱۰متر باقی مانده است.

لباف‌خانیکی خاطرنشان کرد: قلعه مؤمن‌آباد مشتمل بر سه بخش به هم پیوسته است. شرقی‌ترین بخش قلعه به «کل حسن» معروف است. این بخش که وسیع‌ترین و کم‌ارتفاع‌ترین قسمت قلعه است، به پرتگاه‌ها محدود و کاملا ویران شده است و در میان خرابه‌ها سه مخزن آب قابل تشخیص است و بر سطح منطقه قطعات متعدد آجر و سفال مشاهده می‌شود.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی افزود: «کل دختر» غربی‌ترین بخش قلعه را شامل می‌شود و از نظر وسعت کوچکتر و ارتفاع آن بیشتر است. در بالاترین سطح این بخش حوض انبار بزرگی قابل تشخیص بوده که بخش عمده فضای داخلی آن از آوار دیوارها پر شده است.

وی اظهار کرد: بخش میانی یا «ارگ» مجموعه متراکمی از فضاهای معماری شامل اطاق‌ها، برج‌ها و حوض‌انبارها یا مخازن آب است. در میانه این بخش یک بنای بزرگ دو طبقه قرار داشته و اطاق‌ها با پلان مستطیل و منظم با پوشش هلالی و جناقی، بعضا با دیوار آجری ساخته شده‌اند. در همین بخش برخی از دیوارها را با کاهگل اندود کرده‌اند. وجود یک حیاط چهار ایوانی با چهار برج در چهار گوشه و نوع و کیفیت مصالح و ساختار معماری حاکی از این است که بخش حاکم‌نشین قلعه مؤمن‌آباد این قسمت بوده و پراکندگی آجرهای تراش و قالب‌زده منقوش، سفال‌های مرغوب منقوش و زرین‌فام و قطعات گچبری نشان‌دهنده این واقعیت است که ارگ از جایگاه والا و مهمی برخوردار بوده است.

لباف‌خانیکی تشریح کرد: در بخش میانی یا ارگ، معبری دو بخش کل‌حسن و قلعه‌دختر را به هم ارتباط می‌داده است. فضاهای متنوع معماری و دستکندها در این قلعه زیاد است. علاوه بر تالارها، اطاق‌ها، ایوان‌ها و مخازن آب در ابعاد گوناگون آثار و نشانه تونل‌ها و کانال‌ها یا راه‌های مخفی نیز در قلعه وجود دارد که شاید مثل روزن‌ها و تیرکش دیوارها جنبه دفاعی داشته‌اند.

این پژوهشگر خراسانی ادامه داد: در پیرامون قلعه نیز بقایای معماری متعددی از جمله آسیاب، گورستان، زندان و کانال آبرسانی وجود دارد. قلعه‌ مؤمن‌آباد در سال ۱۳۸۲ به شماره ۸۲۷۹ در فهرست آثار تاریخی ثبت شده است.

منبع:ایسنا

آشنایی با موزه‌های فرهنگی و تاریخی بوستون

بوستون یکی از تاریخی‌ترین شهرهای ایالات متحده امریکاست که طیف وسیعی از موزه‌های تاریخی و معاصر را در دل خود جای داده و می‌تواند هر فردی با هر نوع سلیقه‌ای را به سوی خود جذب کند.

نقش اقامتگاه‌های بوم‌گردی در توسعه گردشگری روستایی

با در نظر گرفتن عرضه، تعریف گردشگری روستایی به سمت خدمات اساسی ارائه‌دهنده (در اینجا اقامتگاه‌های بوم‌گردی) متمرکز می‌شود. شاید در ذهن مخاطب سؤال شود در اینجا خدمات عرضه و تقاضا به همدیگر می‌رسند و تفاوت چندانی در تعریف وجود ندارد.

باید گفت که گاهی تعیین خواست و نیاز دقیق گردشگران باعرضه همان خدمات در یک راستا نیست و ممکن است باعث‌ تطابق نداشتن انتظارات گردشگران شود. با توجه به این موارد می‌توان گفت گردشگری روستایی به مجموعه فعالیت‌هایی که گردشگران (در سمت تقاضا) و ساکنان روستاها در قالب اقامتگاه‌های گردشگری (در سمت عرضه) باهدف یادگیری، خوش‌گذرانی، لذت از طبیعت و کسب آرامش انجام می‌دهند، تعریف می‌شود.

با توجه به تعریف میل و موریسون (۱۹۹۲)، می‌توان گفت گردشگری روستایی همچون یک سیستم عمل می‌کند که اقامتگاه گردشگری تنها یک بخش از این سیستم در نظر گرفته می‌شود و برای عملکرد بهتر بایستی دیگر عناصر (همچون بازاریابی، خواست مردمان محلی، مشارکت) را مهم شمرد.

در این سیستمِ پویا، ضعف در هر بخش باعث تأثیر در دیگر عوامل می‌شود، چراکه روابط علت و معلولی بین این خدمات وجود دارد.

ازآنجاکه گردشگری روستایی می‌تواند باعث بهبود و گسترش اشتغال‌زایی، افزایش آگاهی و دانش بومی و نگهداری از محیط‌زیست شود، به‌نوعی مفاهیم توسعه اقتصادی، اجتماعی و محیطی را به دنبال دارد. ازاین‌رو گفته می‌شود گردشگری روستایی باعث توسعه مناطق روستایی می‌شود.

اقامتگاه‌های گردشگری با توجه به اینکه نماینده تاریخ و آداب‌ورسوم یک منطقه روستایی هستند همچون یک موزه عمل می‌کنند و می‌توانند در مدت اقامت یک یا چندروزه، تاریخ چند صدساله و یا هزاران‌ساله یک روستا را به همگان نشان دهند. اقامتگاه‌های روستایی مکانی برای نگهداری و احیای فرهنگ بومی روستایی هستند.

اگر بر اساس تعریف تایلور، فرهنگ را شامل ارزش‌ها، باورها و دانش مردم بدانیم، می‌توان گفت که اقامتگاه‌های بوم‌گردی، عاملی برای معرفی ترانه‌های بومی، پوشش‌های روستایی و خوراک‌های محلی هستند که از عناصر مهم فرهنگ یک منطقه به‌حساب می‌آیند.

با این‌ حال توسعه گردشگری روستایی بایستی با در نظر گرفتن پایداری عمومی منطقه روستایی باشد. در گذشته، مقاصد گردشگری تنها به دنبال افزایش درآمدهای گردشگری خود بودند. از سال ۱۹۷۲ با برگزاری کنفرانس محیط استکهلم، توجه‌ها به محیط‌زیست بیشتر شد و صنعت گردشگری نیز از این نشست تأثیر پذیرفت.

با توجه به تعریف پایداری که بر حفظ منابع و دارایی‌ها و نگهداشت آن‌ها برای نسل‌های آینده تأکید می‌کند، توسعه گردشگری پایدار نیز در روستاها بر استفاده مناسب و ارزیابی‌شده از منابع و جاذبه‌ها توجه دارد و حق آیندگان می‌داند تا آن‌ها نیز از جاذبه‌های طبیعی و انسان‌ساخت و تاریخیِ باارزش در سال‌های آینده بهره ببرند.

با توجه به ادبیات گردشگری، پایداری سه جنبه مهم دارد که با در نظر گرفتن و همپوشانی این سه عامل می‌توان گفت پایداری در روستا وجود دارد، پایداری اقتصادی که برافزایش منفعت اقتصادی ساکنان محلی توجه می‌کند، پایداری اجتماعی که بر رفاه اجتماعی و افزایش تبادل‌نظر مردم روستا و گردشگران و درنتیجه افزایش آگاهی آنان و نگهداری آداب‌ورسوم تأکید دارد و درنهایت پایداری زیست‌محیطی که بر کاهش صدمات زیست‌محیطی اشاره می‌کند. اگر هرکدام از این بخش‌ها رشد کند ولی دیگر ابعاد پایداری کاهش پیدا کند، نمی‌توان گفت روستا دارای پایداری گردشگری است. به‌عنوان‌مثال اگر مدیر اقامتگاه بوم‌گردی به درآمد اقتصادی سرشاری برسد ولی ورود گردشگران باعث تخریب و فرسایشِ محیطی روستا شود نمی‌توان گفت پایداری ملاحظه شده است. ازاین‌رو می‌توان گفت پایداری نوعی «هم پیوندی» بین شاخص‌های پایداری ایجاد می‌کند. در اینجا اقامتگاه‌های بوم‌گردی می‌توانند نیرومحرکه افزایش آگاهی ساکنان از طریق برگزاری نشست‌های مختلف باشد.

در راستای اهمیت نقش مردم محلی، بامگارتنر (۲۰۰۲) از اصطلاح هرم پایداری نام می‌برد که نقش فرهنگ اصیل و سلامتی و رفاه اقتصادیِ مردم محلی را پررنگ‌تر نشان می‌دهد. تجربه نشان داده است بزرگ‌ترین تغییرات اجتماعی دولت‌ها از خواست مردم به‌دست‌آمده است.

اگر مدیریت اقامتگاه بوم‌گردی مردم پیرامون خود را جدای از ساکنان محلی بداند و در تصمیم‌گیری‌ها از نظرات آنان استفاده نکند و اگر منافع آنان را در نظر نگیرد، به‌زودی مردم محلی بی‌تفاوت خواهند شد و اقامتگاه گردشگری ضرر خواهد دید.

بر اساس بازاریابی گردشگری، هر محصول گردشگری (در اینجا اقامتگاه بوم‌گردی) از یک چرخه پیروی می‌کند تا به بلوغ برسد. مشارکت ندادن مردم محلی و بی‌توجهی به خواست آنان باعث می‌شود اقامتگاه گردشگری به‌سمت زوال و درنتیجه شکست برود. مدیران اقامتگاه‌های گردشگری بایستی مسئولیت اجتماعی خود را درک کرده و با مشارکت دادن مردم در کسب سود حاصل از ورود گردشگر به توزیع درآمدهای روستاییان کمک کند.

منبع:میراث آریا