سرآقاسید ،ماسوله زاگرس تنهاست

وقتی برف می‌بارد راه روستای زیبای «سرآقاسید» تا ۶ ماه بسته می‌شود، اهالی روستا در این زمینه مطالباتی دارند که تا کنون به آن رسیدگی نشده است.

در فاصله ۱۷۰ کیلومتری شهرکرد مرکز استان چهارمحال و بختیاری، پس از گذر از جاده‌های پیچ در پیچ خاکی و طبیعت کوهستانی شهرستان کوهرنگ به روستای پلکانی «سرآقاسید» می‌رسیم. این روستا در ارتفاع ۲۵۰۰ متری از سطح دریا و در یکی از دامنه‌های قله هفت‌تنان واقع شده است.

سرآقاسید با خانه‌هایی از خشت و چوب، یکی از بی‌نظیرترین معماری‌ها را در بین روستاهای فلات مرکزی ایران به ویژه در منطقه زاگرس مرکزی دارد. در این روستا پشت بام هر خانه حیاط خانه بالایی است و پنجره خانه را که باز کنیم طبیعت سرسبز کوه‌ها، جنگل‌های بلوط و درختان گردو به چشم‌ می‌خورد و البته امامزاده «سرآقاسیدعیسی». از شجره‌نامه‌های موجود اینطور بر می‌آید که عمر روستا به بیش از ۶۰۰ سال پیش می‌رسد و اسم روستا از امامزاده «سرآقاسیدعیسی» گرفته شده است.

در بهار و تابستان این روستا سرزنده‌تر از همیشه می‌شود و شور زندگی در آن جریان دارد اما زمستان که از راه برسد دیگر خبری از جمعیت بهار و تابستان نیست و نیمی از جمعیت چهار هزار نفری روستا به دیگر مناطق از جمله استان اصفهان کوچ می‌کنند.

مهمتر از غار یخی چما و آبشار شیخ علیخان که از جاذبه‌های دیدنی این منطقه به شمار می‌رود، تماشای زندگی مردمانی است که هنوز رگه‌های شهری به آن اضافه نشده است؛ خالص و دست‌نخورده.

اینجا زن و مرد با هم کار می‌کنند. زن‌ها با نخ‌های پشمی رنگارنگ قالی، گلیم، جاجیم و نمد می‌بافند و با موی بز سیاه‌چادر درست می‌کنند. آنها در کنار دامداری و کشاورزی با بوته‌چینی و فروش کرفس و قارچ کوهی و استخراج نمک از حوضچه‌های کوچک روستا امرار معاش می‌کنند.

اما این زیبایی‌ها تنها یک روی سکه زندگی در روستای زیبا و پلکانی سرآقاسید است و روی دیگر آن زندگی سخت در محرومیتی عمیق را نشان می‌دهد.

با نخستین بارش برف راه ارتباطی روستا به چلگرد مرکز شهرستان کوهرنگ قطع می‌شود. با مسدود شدن جاده، برق روستا هم قطع می‌شود و مردم برای تامین روشنایی و سایر نیازهای خود از نفت سفید و هیزم استفاده می‌کنند.

از طرف دیگر در این روستا خبری از مدرسه نیست؛ دانش‌آموزان در کانکس‌هایی که به وسایل گرمایشی مجهز نیستند از سوی سرباز معلم‌هایی که به منطقه اعزام می‌شود، علم و دانش فرا می‌گیرند.

درمانگاه مجهز هم وجود ندارد. مردم روستا خدمات درمانی خود را از بهورز روستا دریافت می‌کنند و از نعمت پزشک مستقر محرومند.

در کنار تمام این مشکلات باید اشاره کرد که این خانه‌های پلکانی از امکان حمام و سرویس بهداشتی هم محروم هستند. در روستا سرویس بهداشتی عمومی احداث شده است اما فاضلاب آن در محیط روستا جاری می‌شود و جایی هم برای دفن زباله‌ها وجود ندارد. همه این موارد، زیبایی‌های بکر و طبیعی منطقه را خدشه‌دار کرده است. اما به گفته مسئولان محلی هر اقدامی برای بهبود وضعیت بهداشتی از جمله ایجاد شبکه فاضلاب و یا مرمت خانه‌ها و صدور پروانه ساختمانی به استعلام و مجوز میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری نیاز دارد.

مردم: رسیدگی مسئولان میراث فرهنگی ضعیف است

اهالی روستا گلایه دارند که میراث فرهنگی مجوز ساخت و ساز به آنها نمی‌دهد. از همین رو برخی خودسرانه اقدام به بازسازی خانه‌های خود کرده‌اند که این موضوع می‌تواند بافت تاریخی روستا را از بین ببرد.

برخی اهالی عنوان کردند: «در فصل زمستان آب برف و باران از سقف خانه‌ها نشت می‌کند. این خانه‌ها تجهیزات گرمایشی ندارند و زندگی در آنها سخت است. به ناچار مجبور به مرمت و بازسازی خانه‌های خود هستیم.»

یکی از اهالی روستا با گلایه از مسئولان می‌گوید: اگر حفظ بافت تاریخی مهم است چرا به مردم روستا کمک نمی‌کنند تا بر اساس ضوابط و دستورالعمل‌های مورد تایید، خانه‌ها مرمت شود.

وی تصریح می‌کند: روستا به شدت نیاز به شبکه جمع‌آوری فاضلاب دارد و با وضع موجود سلامتی مردم در خطر است اما تاکنون راهکاری برای ایجاد فاضلاب ارائه نشده و مسئولان عنوان می‌کنند باید مشاور توانمندی برای طرح فاضلاب انتخاب شود تا بافت روستا آسیب نبیند.

محمد دادور، عضو سابق شورای اسلامی روستا نیز اگرچه نسبت به تخریب بافت تاریخی روستا ابراز نگرانی می‌کند و معتقد است مردم نباید با بلوک و سیمان، خودسرانه اقدام به بازسازی خانه‌ها کنند اما از بی‌تدبیری و نبود نظارت‌های لازم هم انتقاد می‌کند و می‌گوید: مسئولان رسیدگی مناسبی ندارند و از سوی میراث فرهنگی نظارت دقیقی صورت نمی‌گیرد.

میراث فرهنگی: برخی مردم همراهی نمی‌کنند 

این اظهارات درحالی مطرح می‌شود که رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان کوهرنگ از تدوین ضوابط لازم برای هرگونه ساخت و ساز در حریم روستا خبر می‌دهد و می‌گوید: در این طرح ۳۰ صفحه‌ای به همه نیازمندی‌های روستا از جمله معابر، فاضلاب روستا، تیربرق‌ها و نحوه بازسازی پشت‌بام خانه‌ها پرداخته شده است اما مردم نسبت به این ضوابط بی‌توجه هستند.

علیرضا غفاری در عین حال از تلاش‌های بسیار برای حفظ بافت تاریخی روستا خبر می‌دهد و می‌گوید در سال‌های گذشته یک بار بافت روستا مرمت شد اما این کافی نیست و به مرمت دیگری نیاز دارد که حدود ۶۰ میلیارد تومان اعتبار می‌خواهد اما تاکنون تامین نشده است.

وی تصریح کرد: از مجموع خانه‌های روستا تنها هفت خانه با مصالح نامتناسب بازسازی شده که جلوی آن را گرفتیم. وام‌هایی که به این منظور از بنیاد مسکن گرفته‌ بودند نیز مسدود شد تا این افراد خانه‌های خود را بر اساس ضوابط تدوین شده، بازسازی کنند.

غفاری با بیان اینکه بافت تاریخی روستا نشانه هویت منطقه است، بر ضرورت همکاری بیش از پیش مردم تاکید کرد و گفت: توصیه می‌شود اگر مردم برای بازسازی خانه‌های خود از مصالحی نظیر بلوک و سیمان استفاده می‌کنند، روی آن را کاهگل بکشند تا ظاهر روستا تخریب نشود.

رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان کوهرنگ با تاکید بر اینکه روستا قابلیت ثبت جهانی دارد، خاطرنشان کرد: در سال ۸۶ تلاش‌هایی برای ثبت روستا در یونسکو انجام شد اما به سبب ایراداتی در طرح، این موضوع پیگیری نشد و امید می‌رود با اختصاص اعتبار مناسب بتوان بار دیگر در این زمینه اقدام کرد.

احداث جاده مهمترین ضرورت روستا

فرماندار شهرستان کوهرنگ بر این باور است که با احداث جاده دسترسی آسفالت، بسیاری از مشکلات روستای سرآقاسید برطرف می‌شود.

مرتضی زمانپور افزود: چنانچه اعتبار مناسبی برای احداث جاده در این منطقه اختصاص داده شود، دسترسی به روستا راحت‌تر می‌شود. علاوه‌بر آن راه ارتباطی روستا هم حدود ۶ ماه از سال مسدود نمی‌شود. همچنین ارائه خدمات بهداشتی و آموزشی در این منطقه تسهیل خواهد شد.

سختی زندگی در روستای زیبای سرآقاسید موضوع پنهانی نیست. این روستا ۶ ماه از سال در قطع رابطه با دیگر جاهاست. مسئولان پیشنهاد جابجایی بخشی از جمعیت به شهرک‌های پیش‌بینی شده را داده‌اند اما مردم به دلیل تعلق خاطری که به روستا دارند ترجیح می‌دهند با کمبودها و بی‌مهری‌ها بسازند و مهاجرت نکنند. با این همه مشکلات موجود نباید باعث تخریب بافت تاریخی روستا شود.

منبع:همشهری

حقایق شگفت‌انگیز از «برج پیزا» که شهرت جهانی دارد

برج کج پیزا ایتالیا، از میراث فرهنگی جهان که مدت‌هاست بازدیدکنندگان سراسر جهان را مجذوب خود کرده است، در پس بیش از 800 سال تاریخ خود، تاریخچه‌ای پنهان کرده که علم به حقایق آن می‌تواند شگفتی بسیاری از علاقه‌مندان این میراث فرهنگی را به دنبال داشته باشد.در واقع گردشگران دسته دسته وارد این مکان فرهنگی می‌شوند تا عکس بگیرند و ثبت زنده‌ و گویایی از این ساختمان کج‌شده داشته باشند. این در حالی است که تصویر گویای این برج حتی توسط افرادی مانند رنه ماگریت نیز جاودانه شده است.

قوهیجان روستای پلکانی طارم

قوهیجان نام روستایی، بکر، زیبا در شهرستان طارم، بخش مرکزی دهستان درام و در غرب و جنوب غربی روستای نوکیان واقع‌ شده است. این روستا حدوداً بیست کیلومتر با شهرستان طارم فاصله دارد.

نام این روستا در زبان محلی تاتی گجوُݩ یا قُجون تلفظ می‌شود و بقعه متبرک امامزاده_اسماعیل علیه‌السلام در آن واقع‌شده است. این روستا را می‌توان به علت داشتن طبیعت بکر و بافت روستایی خشت و گلی و معماری پلکانی آن به‌عنوان یکی از مکان‌های دیدنی شهرستان طارم معرفی نمود.

اهالی خون‌گرم و مهمان‌نواز روستای قوهیجان از شیعیان اثنی عشری بوده که ارادتی خاص به اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام دارند و هرساله در ایام شهادت سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به نوحه‌خوانی و عزاداری و سینه می‌پردازند و این‌گونه ارادت خود را به اهل بیت علیهم‌السلام ابراز می‌کنند.

این روستا از جمله روستاهای پلکانی طارم است که دارای بافت ارزشمند خشت و گلی است و معماری خاص آن انسان را به یاد ماسوله و ابیانه می‌اندازد.

اهالی این روستا از طریق دامداری، کشاورزی و باغداری ارتزاق می‌کنند مردم این روستا درگذشته به‌صورت ییلاق و قشلاق زندگی می‌کردند که در تابستان‌ها در روستای کوهستانی با چشمه جوشان از دامنه کوه که در بالادست روستا قرار دارد و جویبار جاری از آن روستا را به دونیم تقسیم کره است و درختان مختلف سر به فلک کشیده و میوهای متنوع از جمله گردو، گلابی، سیب، سنجد و… زندگی می‌کردند و زمستان‌ها به روستایی گرمسیر سرخ سنگ در ۵ کیلومتری درام واقع است از راه کوهستانی و پیاده کوچ می‌کردند که این روستا بعد از زلزله سال ۶۸ کاملاً تخریب شد و در چند کیلومتر پایین‌تر بنا شد.

روستای قوهیجان یکی از روستاهای نادری است که دارای بهترین آب‌معدنی ناب است که به‌صورت خودجوش از دامنه کوه خارج واب مشروب روستا و حتی باغ‌های روستا را تأمین می‌کند اکثر افراد ساکن آنجا باهم قرابت دارند بزرگ‌ترین خاندان آن روستا باقری‌ها هستند که سال‌ها قبل عده‌ای ازآنجا کوچ کرده و در شمال غربی آنجا تشکیل روستایی به‌نام چنار داده و در آنجا ساکن شدند.

از آنجاکه عموم مردم این منطقه گله‌دارند همیشه یک‌طرف دادوستد آن‌ها با پشم، پنیر، روغن حیوانی و جوراب‌های پشمی است که زنانشان از پشم گوسفندان می‌ریسند و می‌بافند بافت جوراب‌های پشمین از قدیمی‌ترین دست بافته‌ها و هنرهای سنتی این منطقه است که هنوز هم ادامه دارد؛ و گاهی منبع درآمد مناسب برای خانوارها محسوب می‌شود؛ و در آنجا جوراب‌های متنوع و رنگارنگی بافته می‌شود. زنان روستا میراث دار هنرهای دستی و بومی این منطقه هستند، نقش‌مایه‌های جوراب‌های بافتنی نمود اشیا و عناصر طبیعی با فرم‌های پیچیده و ساده بوده و نمایانگر دیدگاه خلاقانه و تیزبین بافنده است. نقوش انسانی به‌ندرت در دست‌بافت‌ها دیده‌شده ولی نقش حیوانات و پرندگان و درختان و گیاهان کارکرد بهتری دارد. نخ ریسی و پشم ریسی توسط زنان به وسیله چرخ دستی چوبی یا دوک انجام می‌شود. بافتن کلاه پشمی، شال پشمی، انواع ژاکت پشمی برای افراد خانواده به وسیله مادر یا دختر انجام می‌شود.

با توجه به اینکه مردم روستا در قدیم به آباد کردن زمین اهمیت خیلی زیادی می‌دادند زمین‌های کشاورزی بسیار زیادی را آباد کرده‌اند. مزارع و زمین‌های کشاورزی روستا بسیار گسترده است و تا داخل روستا‌های اطراف نیز کشیده شده است. مردمان این روستا بسیار باهوش، با استعداد، زحمتکش، مهربان، دلسوز و میهمانواز هستند. مردم روستا برای حق نان ونمک احترام قائلند و احترام خاصی برای افراد مسن و بزرگتر از خود قائلند

روستای قوهیجان دارای امامزاده‌ای است به نام امامزاده اسماعیل (ع) که در ۳ کیلومتری این روستا قرار دارد و روستاهای اطراف به این امامزاده اعتقاد زیادی دارند. جاده قوهیجان به معابر مهمی مانند درام- ماسوله متصل شده است.

منبع:میراث آریا

صدای جفتی بارزترین نوای جنوبی

نوع ابتدایی جفتی «کلم» نامیده می‌شده و به‌صورت یک عدد نی به‌کار رفته است و ظاهراً این ساز به‌مرور در منطقه تغییر شکل یافته و به شکل مضاعف جفتی درآمده که بر روی هر نی قمیشی سوار می‌شود.

از ویژگی‌های شاخص این ساز این است که فقط در جشن‌ها، عروسی‌ها و حتی برخی بازی‌های بومی مورداستفاده قرار می‌گیرد و دیگر اینکه رطوبت در میزان صدای آن نقش دارد. در هرمزگان ساز نی جفتی به‌هیچ‌وجه در مراسم عزا استفاده نمی‌شود.

جفتی از سازهای ویژه منطقه است و به عبارتی صدای جفتی از بارزترین نواهای جنوبی است که در هر نقطه از خطه جنوب اعم از جنوب غربی و شرقی، یا هرمزگان به‌عنوان مرکزیت جنوب ایران، صدای خود را در اشکال یا ساختارهای مختلف نمایان ساخته است.

طریقه ساخت سر نی جفتی (پی کک سر قلم) 

در اولین مرحله بعد از انتخاب نی مناسب ازنظر قطر و باریک بودن ساقه نی در اندازه (حدود ۶ سانتی‌متر) برش داده می‌شود. ابتدا برای تسلط بیشتر نی را ازیک‌طرف به‌وسیله دست چپ یا راست و از طرف دیگر با انگشت بزرگ‌پا مهار می‌کنند و وسیله برش را در حدفاصل وسط نی قرار می‌دهند و یک برش عرضی تا نیمه قطر نی به وجود می‌آورند. بعدازآن وسیله برش را آرام به سمت بالای نی برده و برش طولی که نصف نی را در برمی‌گیرد (حدود یک سانتی‌متر) مانده به انتهای نی ایجاد می‌کنند.

در مرحله دوم قسمت بالای سر نی جفتی که برش داده‌شده به‌آرامی و بامهارت نازک می‌کنند تا بدین‌وسیله ارتعاش صدا ایده آل‌تر و واضح‌تر شود. البته استادکار در این موارد باید مهارت خاص داشته باشد که نی مربوطه در حین انجام کار شکسته نشود.

در آخرین مرحله لبه برش خورده شده سر نی جفتی در لای پارچه قرار داده می‌شود و عمل ساییدن برای تولید صدای بهتر صورت می‌گیرد. سپس کوک آن‌که نخ ساده است در بالای سر نی جفتی بسته می‌شود. کوک تشکیل‌شده از ۶ لایه نخ که توسط آب دهان خیس شده و با دودست تابانده می‌شود و بر بالای نوک سرنی جفتی بسته می‌شود و گره کوک معروف به گره سر جهله‌ای است.

طریقه ساخت نی جفتی

در اولین مرحله بعد از انتخاب و خشک‌کردن ساقه نی، برش نی صورت می‌گیرد. سازنده در انتخاب ساقه نی نهایت دقت را ازنظر ضخامت و قطر متوسط آن و قرار نگرفتن بندها یا گره‌های نی در وسط ساقه نی به عمل می‌آورد.

ساقه نی را حدود در اندازه ۲۰ الی ۲۳ سانتی‌متر به صورتی که دو بند گره آن‌یکی در ابتدا و دیگری در انتهای آن قرار گیرد، برش داده می‌شود. سپس بر روی هر ساقه نی، هفت سوراخ که مجموعاً بر روی دو ساقه نی بالغ‌بر ۱۴ سوراخ است علامت‌گذاری می‌شود. مقیاس اندازه‌گیری و فاصله ایجادشده بین هر سوراخ با سوراخ بعدی به‌وسیله سر نی جفتی (پی کک قلم) منظور قسمتی که برش خورده برای تولید صدا انجام می‌شود که حدوداً ۳ سانتی‌متر است.

در مرحله دوم، دو ساقه نی را کنار یکدیگر با نخ بسته و درز بین دو نی را با موم پر می‌کنند. در این حالت دو نی کاملاً به یکدیگر چسبیده و در موقع نواختن آن از هم فاصله می‌گیرند و از کوک خود خارج نمی‌شود. در قسمت پایین نی جفتی حدوداً ۳ سانتی‌متر بریده می‌شود. البته نصف آن به‌صورت اریب درمی‌آید و به آن دم قاشق گفته می‌شود.

در مرحله سوم جهت سوراخ کردن میخ بزرگی را کاملاً داغ‌کرده و سوراخ‌های علامت‌گذاری شده را یکی بعد از دیگری ایجاد می‌کنند. جالب‌توجه است که درون نی را برای پاک کردن و تولید صدای بهتر از یک نوع سوهان سنتی که دُم سفره‌ماهی (در گویش بندری دُم پو) است بعد از جدا ساختن و خشک‌کردن کامل استفاده می‌شود.

نی جفتی به لحاظ اینکه از دو نی به هم چسبیده و دو عدد سر نی ساخته‌شده، استاد نی ساز بعد از ساختن نی و سر نی‌ها در محله اول سر نی را بر روی یکی از نی‌ها قرار می‌دهد و در آن می‌دمد و در هنگام نواختن به صدای ایجادشده به‌دقت گوش فرا می‌دهد و در مرحله دوم سر نی را به نی بعدی منتقل می‌کند و در آن می‌دمد. بدین‌وسیله دو نی و سر نی ساخته‌شده را کاملاً تست می‌کند که هم‌صدا بوده و دارای صدای خارج یا یکی زیر و دیگری بم نباشد و بعد از اطمینان کامل از یک‌صدا بودن کار ساخت نی به پایان می‌رسد.

خالو قنبر

قنبر راستگو که بانام خالو قنبر نیز شناخته می‌شود، متولد میناب است. او یکی از نوازندگان شناخته‌شده‌ی ساز جفتی در ایران و جهان است.

به گفته خودش موسیقی را با گوش کردن یاد گرفته است. تقریباً ۱۲ساله بود که با ساز جفتی آشنا شد، مینو گلستونن اولین شعری بود که در سن ۲۰ سالگی سرود.

قنبر راستگو هیچ‌گونه سواد تحصیلی ندارد اما با این بی‌سوادی اشعار ماندگاری را برای هرمزگان سروده که هیچ‌گاه از یاد و خاطره مردم این سرزمین نمی‌رود. مینو گلستونن، گامنی، ای شمع تو مسوز، ماهی گیری بو کارم، از بندر تا مینو خیابون کشی نو، شمال هندن خاش هندن، مث مار اخاریم توو ازجمله اشعار خاطره‌انگیز این هنرمند جنوبی است.

قنبر راستگو ضمن وفاداری به موسیقی منطقه، شاید تنها بازمانده نسلی است که موسیقی ناب جفتی را سینه‌به‌سینه به یکدیگر رسانده‌اند.

در پنجمین اجلاس کمیته ثبت میراث ناملموس، شیوه نوازندگی نی جفتی قنبر راستگو در فهرست میراث ناملموس کشور ثبت ملی شد.

منابع:

– محمد جلالی‌نیا، پژوهش موسیقی سنتی هرمزگان، ۱۳۷۸-۱۳۷۷

– همایون حاج‌محمدحسینی، شناسایی و معرفی موسیقی و سازهای بومی و محلی استان هرمزگان، ۱۳۸۶

منبع:میراث آریا

آیین سنتی عروسی در سمنان

خواستگاری

در گذشته خانواده‌هایی که پسر داشتند، وقتی پسرشان به سن ازدواج می‌رسید، به تکاپوی انتخاب همسر برای او می‌افتادند. کار بر عهده زنان خانواده بود. اگر در میان اقوام و خویشاوندان دختر مناسبی بود، مستقیماً به مادر دختر مراجعه می‌کردند و در غیر این صورت دختر مناسبی از بین همسایگان و خانواده‌های دیگر، انتخاب می‌کردند.

پس از انتخاب دختر، از طریق زنان مثل زنان آرایشگر یا دلاک‌های حمام زنانه یا ماماهای محلی به مادر دختر اطلاع می‌دادند و در صورت گرفتن جواب مثبت، دو تن از خانواده پسر برای دیدن دختر و سنجیدن او به خانه دختر می‌رفتند. معیارهایی مانند نجابت و کدبانویی دختر مورد توجه آن‌ها بود. چنانچه خانواده دختر از خانواده پسر خوششان می‌آمد، پس از پذیرایی مختصر با چای میوه با ایشان به گفتگو می‌پرداختند. ولی چنانچه خانواده دختر خانواده پسر را هم‌شأن خود نمی‌دیدند، پس از صرف چای، یکی از افراد خانواده دختر جلو در ورودی اتاقی که همه نشسته‌اند می‌رفت و به بهانه مرتب کردن کفش‌های جلو در، به طوری که مهمانان از داخل اتاق ببیند، کفش آنان را به سمت خارج از اتاق جفت می‌کرد و با زبان بی‌زبانی به آنان می‌فهماند که بیش از این به صحبت کردن ادامه ندهید و خوش آمدید. آنان هم با دیدن کفش‌های جفت شده‌شان به سمت خارج از خانه، تقریباً بدون گفتگوی زیاد، خانه دختر را ترک می‌کردند.

بله برون

چنانچه خانواده دختر از خانواده پسر، ظاهراً خوششان می‌آمد اجازه می‌دادند که پس از چند دیدار و آشنایی بیشتر و پسندیدن یکدیگر، با توافق طرفین مجلس مردانه‌ای در خانواده دختر برگزار بشود. در این جلسه میزان شیربها و مهریه و زمان عقد مشخص می‌شد.

عقدکنان

مجلس عقد به صورت جداگانه زنانه و مردانه در خانه دختر و پسر تشکیل می‌شد. مجلس عقد زنانه با آیین و آداب خاصی همراه بود. یکی از آداب این مجلس چیدن سفره عقد بود که در فرهنگ مردم سمنان از سفره‌های مقدس به شمار می‌رود. سفره عقد را در یک اتاق بزرگ و تمیز پهن می‌کردند. برخی از اقلام سفره شامل یک آینه معروف به آینه بخت در وسط سفره عقد، دو شمعدان با دو چراغ در طرفین آینه، دو عدد تخم‌مرغ، یک بشقاب سبزی و پنیر، یک پیاله عسل، یک جلد قرآن مجید، یک نان سنگک که روی آن با سیاه‌دانه نوشته می‌شد «مبارک باشد»، یک کاسه پر آب با برگ سبزی شناور بر سطح آن، یک بشقاب نقل، یک بشقاب گردو و… بود.

هر یک از این اقلام رمز و راز خاصی دارد از جمله اینکه آینه برای نیک‌بختی، شمعدان یا چراغ، نشانه روشنایی و طول عمر، تخم‌مرغ نشانه‌زاد و ولد، پنیر و سبزی برای دفع هوو، عسل نشانه تندرستی، قرآن برای فضیلت مجلس، نان سنگک برای برکت بود.

ضمن خواندن صیغه عقد دو زن سفید بخت، پارچه‌ای بالای سر عروس نگاه می‌داشتند و زن دیگری دو تکه کله‌قند را در بالای پارچه به هم می‌سایید و مکرر می‌گفت: «یا عزیز خدا، عزیزش کن.»

در همان زمان زنی از خانواده عروس، سوزن نخ کرده‌ای را که نخ آن گره زده نیست مرتباً در پارچه‌ای فرو می‌کرد و بیرون می‌آورد و تظاهر به دوختن پارچه می‌کرد. بستگان داماد می‌پرسیدند که چه می‌دوزی؟ او پاسخ می‌داد: «مهر و محبت می‌دوزم.»

جهیزیه بران

خانواده دختر چند روز مانده به عروسی جهیزیه را آماده می‌کرد. البته برخی از مادرها از زمان نوجوانی و حتی کودکی دختر خود، کم کم از پس‌انداز خود، برخی از اقلام جهیزیه را خریداری می‌کردند. در مجموع، یکی دو روز پیش از عروسی، جهاز را با آداب و مراسم خاصی به خانه داماد می‌فرستادند.

میزان و اقلام جهیزیه، ارتباط نزدیکی با وضعیت اقتصادی خانواده‌ها داشت. اجزای خرد جهیزیه را در چند طبق یا مجمعه بر سر می‌گذاشتند و اقلام سنگین را بار اسب و قاطر و خر می‌کردند و به خانه داماد می‌بردند. خانواده داماد با رسیدن کاروان جهاز، گوسفندی را با نیت دفع بلا و قضا و قدر و چشم‌زخم قربانی می‌کردند و با دعا و صلوات و خواندن آواز و پای‌کوبی، جهاز را در اتاق مخصوص می‌چیدند.

در ضمن برای دفع چشم‌زخم دانه اسپند می‌سوزاندند و می‌گفتند: «بسم‌الله الرحمن الرحیم، هزار اسپند دود کردیم، هزار بلا را دور کردیم، چشم خویش، چشم‌میش، همسایه‌های پس و پیش، هر انس و جنی باشد، سوزد در همین آتش تیز، هزار اسپند، هزار دانه، دودش به سقف خانه.»

معمولاً خانواده عروس و داماد به طور جداگانه به اشخاصی که جهاز را می‌بردند، شیرینی و انعام می‌دادند. بعد از مراسم عقد، تاریخ عروسی را تعیین می‌کردند. مراسم عروسی در گذشته نه چندان دور بین سه تا هفت شبانه‌روز طول می‌کشید. حنابندان، حمام بردن عروس و داماد، جهاز بران و سرانجام عروس بردن از مراسمی بود که طی این مدت برگزار می‌شد.

اوج این مراسم، عروس بردن بود که عروس را با رقص و آواز و پای‌کوبی و آیین‌های خاصی به خانه داماد می‌بردند.

اِنجِلَه (نحوه وارد کردن عروس به حجله) 

در آستانه ورود عروس به حجله یکی از محارم عروس (عمو، دایی، برادر بزرگ) سفره‌ای از نان و پنیر و سبزی بر پشت یا شانه یا کمر عروس می‌بستند و از جلو گره زده و او را در آغوش کشیده، می‌بوسیدند و نقل بر سر او می‌ریختند و به‌دنبال او بستگان دیگر عروس نقل و پول می‌ریختند.

منبع:میراث آریا

فرصتی برای خروج ایران از «اخبار بد»

«ایران در بخش خبر گوگل ترند، سومین نامی است که زیاد جست‌وجو شده است. در واقع نام کشور ما در Bad News (خبر بد) است. اکسپو طولانی‌ترین فرصت تبلیغاتی برای ایران است تا خلاف این تصویر را نشان دهد.»

به گزارش ایسنا، در ادامه بررسی پاویون ایران در اکسپو ۲۰۲۰ دبی، کارشناسان با اشاره به نقاط ضعفی که در مدیریت و محتوای ارائه‌شده از ایران وجود دارد، با مرور تجربه برخی از کشورها که به گفته آن‌ها همانند ایران تصویر خوبی از آن‌ها ارائه نشده است، پیشنهادهایی را برای چرخش وضعیت ضعیف ایران مطرح کردند.

این نشست در فضای مجازی و در بستر کلاب هاوس از سوی رسانه‌ها و با حضور کارشناسان گردشگری درحالی برگزار شد که حسین زمانی ـ مدیرعامل شرکت سهامی نمایشگاه‌ها ـ، اعضای اتاق مشترک بازرگانی ایران ـ امارات، طیبه محمد ـ مدیر شرکت سرو بنیاد ادبی و گروه سفیران صلح و دوستی‌ که مجری و هماهنگ‌کننده بخش گردشگری پاویون ایران است ـ و علی‌اصغر شالبافیان ـ معاون گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ـ، نیز دعوت شده بودند که هیچ‌کدام حضور پیدا نکردند.

در بخش اول و دوم این نشست که روزهای پیش در ایسنا منتشر شد، به نقاط ضعف و کمبودهای پاویون ایران در اکسپو ۲۰۲۰ دبی پرداخته شد. همچنین نحوه انتخاب و حضور مجری بخش گردشگری این پاویون نقد شد. این نشست در ادامه، پیشنهادهایی را برای بهره بردن از پنج ماه فرصت باقی‌مانده اکسپو طرح و بررسی کرد.

از باغ‌های امارات و شگفتی پاکستان تا ایرانی که خوش‌آمدگو نیست

آرش نورآقایی ـ پژوهشگر و راهنمای گردشگری ـ با بیان این‌که اکسپو جهان کوچکی است که کشورها را در کنار هم قرار داده است تا هر یک خلاقیت‌های خود را به نمایش بگذارند، درباره فرصتی که اکسپو به مدت شش ماه در اختیار ایران قرار داده است، اظهار کرد: این اتفاق ممکن است تا سال‌ها، بغل گوش ایران رخ ندهد. هرچند روسیه برای ۲۰۳۰ خود را کاندیدا کرده است و ما شاید ۱۰ سال دیگر این فرصت را دوباره داشته باشیم، ولی در ذهمن ما نمی‌گنجد که از حالا برای ۱۰ سال بعد برنامه‌ریزی کنیم، چون اساسا این‌طور تربیت نشده‌ایم و یا حتی برای پنج سال بعد که اگر اکسپو در ژاپن برگزار شود از حالا برنامه‌ریزی کنیم.

او با اشاره به سرگردانی بازدیدکنندگان در پاویون ایران، گفت: راه‌حلی سنجیده شده که از تعدادی راهنمای گردشگری استفاده شود. برای انتخاب این افراد نیز مختصات و ویژگی‌هایی تعریف شده است تا حداقل یک خوش‌آمدگویی در پاویون ایران داشته باشیم. ‌اولین اصلی که ما در پاویون ایران نداریم، همین خوش‌آمدگویی است.

نورآقایی که تجربه حضور در اکسپو ۲۰۲۰ دبی را داشته و به بررسی و تحلیل آن با هدف تهیه گزارش و ارائه ایده به معاونت گردشگری پرداخته است، به حضور متعدد وزارتخانه‌ها و گروه‌های مختلف در پاویون ایران اشاره کرد و افزود: در پاویون‌های کشورهای دیگر اصلا این‌طور نیست که یک استان یا منطقه آزاد به صورت مجزا حضور داشته باشد، کل کشور حضور دارد، اصلا در پاویون‌های کشور دیگر متوجه حضور مجزا و تفکیک‌شده بخش‌های مختلف آن کشور نمی‌شوید، اما اولین ادراک از غرفه ایران این است که شرکت‌کنندگان از هم جدا هستند.

این راهنمای گردشگری ادامه داد: در کل پاویون‌ها یک نفر را سیگار به‌دست ندیدم، اما در پاویون ایران کلی آدم قدم می‌زدند که سیگار داشتند. دو خانم آلمانی بازدیدکننده به پاویون ایران مراجعه کرده بودند، شخصی سیگار به‌دست به آن‌ها گفت این‌جا پاویون ایران است. آن خانم عصبانی شد و گفت می‌دانیم این‌جا پاویون ایران است اما می‌خواهیم بدانیم چطور می‌شود از غرفه‌ها و اتاق‌ها بازدید کرد. این‌قدر غرفه‌های پاویون ایران گیج‌کننده است و پذیرش و خوش آمدگویی نداریم که این بازدیدکنندگان عصبانی شدند و پاویون ایران را ترک کردند که بعد دنبال آن‌ها رفتم و به غرفه ایران دعوت‌شان کردم. همین ماجرا بود که باعث شد به این نتیجه برسیم نقش راهنما در پاویون ایران می‌تواند مؤثر باشد.

او در ادامه گفت: فضای اکسپو این‌طور نیست که متخصص و یا ذی‌نفع گردشگری از پاویون استفاده کند، ولی ما چه بخواهیم و چه نخواهیم شرکت‌هایی مسؤولیت فروش صنایع دستی و گردشگری و میراث فرهنگی را به عهده گرفته‌اند و بالاخره آن‌ها هم قرارداد بسته‌اند، با این وضع،  چاره را در این می‌بینم اتاق فکری تشکیل شود تا استراتژی کلی ایران در اکسپو مطرح شود و همه با هدف نمایش کلیت ایران در اکسپو حضور پیدا کنند، چون الان نام ایران در خطر است.

وی افزود: اگر گوگل‌ترند را بررسی کنید می‌بینید در بخش news سومین اسمی که زیاد سرچ شده «ایران» است، «بیروت» هم چهارمین اسم است. ما (ایران) و بیروت در اخبار هستیم و مسلما در Good news  (خبر خوب) نیستیم و در Bad News (خبر بد) قرار داریم. اکسپو که در نزدیکی ایران برگزار شده، پنج ماه استثنائی را در اختیار ما قرار داده است، می‌توان یکسری فعالیت‌ها را انجام داد، فقط یک مطالبه ملی می‌خواهد. به هر حال، اکسپو طولانی‌ترین فرصت تبلیغاتی برای ایران است، حتی اگر پنج ماه آن را از دست بدهیم نباید از یک ماه باقی‌مانده آن بگذریم.

نورآقایی به روایتی دیگر از اکسپو اشاره کرد و گفت: در پاویون ایران شاهد مکالمه وزیر گردشگری امارات با معاون گردشگری کشورمان بودم، وزیر امارات می‌گفت اگر همه اختلافات سیاسی را کنار بگذاریم، قصه‌هایی را از پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های‌مان به یاد می‌آوریم که ایرانی‌ها چگونه امارات را ساختند و ما باید ایران را ببینیم. به نظرم نمی‌آمد تعارفی صحبت کند. ضمن این‌که او (وزیر گردشگری امارات) به پاویون ایران آمده بود. پیش‌بینی شده است سه میلیون اماراتی از اکسپو بازدید کنند. از ۲۵ میلیون بازدیدکنندۀ پیش‌بینی‌شده برای اکسپو، احتمالا و تخمینی ۱۰ میلیون نفر عرب حوزه خلیج فارس باشند. این‌ها فرصت استثنایی برای ایران است. شاید این بازدیدکنندگان، گردشگر بالفعل نباشند، ولی گردشگران بالقوه هستند.

او همچنین در پاسخ به برخی اظهارات که فضای اکسپو را تخصصی و خارج از جنبه‌های جذب گردشگر دانسته‌اند، اظهار کرد: این‌طور نیست که ۷۰درصد بازدیدکنندگان اکسپو متخصص باشند. آدم‌های عادی زیادی از همین ایران برای بازدید اکسپو قرار است بروند. اتفاقا در بازه‌ای که در اکسپو دبی حضور داشتم بازدیدکننده متخصص به‌ندرت دیدم. شاید یک علت این باشد که بعد از دو سال کرونا، این اولین حضور جهانی است که مردم دل‌شان می‌خواهد سفری را از طریق آن تجربه کنند و امارات هم مقصد خوبی برای این بازدیدکنندگان است. ضمن این‌که، تعریف این نمایشگاه عمومی است، حتما که متخصصان زیادی هم می‌آیند، اما این‌طور نیست که درصد زیادی متخصص باشند.

نورآقایی به پاویون کشورهای دیگر که از فرصت اکسپو برای تغییر تصویر رایج‌شده در جهان استفاده کرده‌اند، اشاره کرد و افزود: امیدوارم فرصتی برای طرح ایده‌ها برای ایران فراهم شود، چون درک کردم در غرفه هلند یا سوئیس مفاهیم چگونه شخصی‌سازی شده است. دیدم که امارات یا عربستان و کویت به عنوان کشورهایی که بیابانی شناخته می‌شوند چگونه با بازسازی، آن تصور را خراب کرده‌اند. امارات در داخل و بیرون پاویون خود باغ ساخته، همچنین عربستان، باغ بسیار زیبایی را ساخته است. انگار این کشورها گوگل‌ترند را جست‌وجو کرده‌اند و هر آن‌چه علیه‌شان بود، در اکسپو ضد آن عمل کرده‌اند. پاویون پاکستان واقعا شگفت‌آور بود؛ کشوری نزدیک ایران و مسلمان که وقتی پاویون آن را ببینید همه خبرهای بد درباره آن را فراموش می‌کنید، وقتی وارد می‌شوید با بوی گل محمدی نظرها را جلب می‌کند و یا ‌با رنگی که در پاویون ایجاد کرده است، آن‌چنان هیمالایا و گونه‌های جانوری خود را به تصویر کشیده بود که از یاد بردم در پاویون پاکستان هستم.

او ادامه داد: در پاویون چین از نقاشی بچه‌ها برای به تصویر کشیدن آینده استفاده کرده‌اند، واقعا تعجب کردم، این همان چین است که به عنوان قدرت اقتصادی دنیا از آن یاد می‌شود. یا در بلژیک که به خاطر بهترین شکلات و برندهای دیگر معروف است، اما از کارتون «تَن تَن» که خالق آن است، برای تولید محتوا بهره برده است. اکسپو برای ما درس است.

او با تاکید بر این‌که اکسپو فرصتی برای تصویرسازی است، ادامه داد: اساسا آن‌چه ایران به آن فکر نکرده شعار اکسپو است؛ پیوند افکار برای ارائه راه‌حل‌های جهانی. ما آن‌قدر درگیر مشکلات درونی خودمان هستیم که اصلا در طوفان فکری جهان نقشی بپذیرفته‌ایم و صندلی فکری که به ایران اختصاص داده شده، خالی است. بعد در کشورمان شعار می‌دهیم جوان‌های خلاق و خوش‌فکر داریم.

نورآقایی اضافه کرد: یکی از اهداف اکسپو ارائه راه‌حل‌های جهانی است، بیشتر پاویون‌هایی که در دبی دیدم به اهداف توسعه هزاره سازمان ملل فکر کرده‌اند و دست‌کم نیم‌نگاهی داشته‌اند، ولی در پاویون ایران چنین خط فکری را مشاهده نمی‌کنید، آن‌جا هم از دنیا دور هستیم.

محمود بنکدارنیا ـ عضو جامعه تورگردانان ایران ـ با این جمله که اکسپو یک فرصت است که بیشتر نصیب دیگران شده، درباره اقداماتی که تورگردان‌ها برای بهره‌بردن از این رویداد برنامه‌ریزی کرده‌اند، گفت: با همه نقاط ضعف و بی‌توجهی‌هایی که به بخش خصوصی گردشگری شده است، ما در اکسپو B2B هایی را برگزار می‌کنیم، اما در غرفه کشورهای دیگر و نه در پاویون ایران. به خاطر این‌که جایگاهی برای تورگردان‌ها درنظر گرفته نشده است. پارلمان بخش خصوصی در اتاق بازرگانی (یکی از هماهنگ‌کننده‌ها و مجریان پاویون ایران در اکسپو دبی) از دو سال پیش در جریان برنامه‌های ایران بود، ولی به هیچ‌وجه بخش خصوصی (گردشگری) را بازی نداد.

مرتضی شیخ‌زاده ـ سخنگوی دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد  ـ که از اکسپو بازدید داشته است نیز با اشاره به ضعف تولید محتوا در پاویون ایران، گفت: در حوزه محتوا به شدت نیاز به فکر جدید داریم. باید تابعی از اتفاقات بزرگی باشیم که در اکسپو رخ می‌دهد. پارلمان بخش خصوصی باید مطالبه‌گر باشد و نماینده درستی داشته باشد. در پاویون ایران واقعا فضا وجود دارد، اما برداشت این است که مطالبه‌ای وجود نداشت و حس این‌طور بود که کسی برای انجام کار نیامده است.

اثرات نگاه تند و تیز فرهنگی به اکسپو

محمدابراهیم لاریجانی ـ کارشناس و مدیر سابق بازاریابی و تبلیغات گردشگری ـ نیز با این توصیه که باید قدری بیشتر اکسپو را مطالعه کنیم و بشناسیم، گفت: نگاه تند و تیز فرهنگی به اکسپو داریم و در اکسپو هم ظاهر و ویترین فرهنگ است، چون دریچه خوبی برای جذب است، ولی پشت این ظاهر فرهنگی کشورها دنبال اقتصاد و تجارت هستند، برای همین از ۲۰۱۴ متر غرفه ایران حدود ۷۰ – ۸۰ متر فرهنگی است و بقیه فضا به امور اقتصادی اختصاص داده شده است. در پاویون سایر کشورها هم این‌گونه است.

وی افزود: نگاه صرف فرهنگی به اکسپو این‌طور می‌شود که تورگردان‌های ایرانی دیدارهای‌شان را در پاویون‌های کشورهای دیگر برگزار می‌کنند و یا بخش خصوصی اصلا دعوت نمی‌شود. نگاه صرف فرهنگی به اکسپو یعنی این‌که معاونت گردشگری تقویمی برای گروه‌های موسیقی استان‌ها تنظیم می‌کند و آن گروه‌ها را به اکسپو می‌فرستد تا موسیقی اجرا کنند. البته که این کار واجب و لازم است، اما نه این‌که از بین همه ظرفیت استان‌ها فقط گروه‌های موسیقی را فهرست کنیم، باید هیأت‌های گردشگری را هم بفرستیم، چون اکسپو یک فرصت سرمایه‌گذاری است. اصلا چرا مدیران مناطق آزاد باید به اکسپو بروند، سرمایه‌گذاران باید اعزام شوند.

او اضافه کرد: خوب است صنایع دستی، هنر، فرهنگ و موسیقی را برای اکسپو هماهنگ کنیم، ولی پشت این ویترین و ظاهر جذاب، ‌ باید به جنبه‌های اقتصادی و تجاری هم توجه کنیم، این همان مفهوم اکسپو است که درک نشده است. امیدواریم از این فرصت در پنج ماه باقی‌مانده بهره بیشتری ببریم.

اکسپو را با نمایشگاه بین‌المللی که آش می‌فروشیم اشتباه نگیریم

نفیسه مشعوف ـ برگزارکننده نمایشگاه‌های گردشگری ـ نیز گفت: اکسپو رویدادی اقتصادی است و فقط رویکرد فرهنگی ندارد، از فرهنگ استفاده می‌کنند تا به بازدیدکننده نشان دهند وارد چه کشوری شده‌اند. ایران در ذهنش این است که مثل نمایشگاه بین‌المللی بودجه را باید به شکلی خرج کند، استان‌ها را دعوت کند، ‌ رستوران راه بیاندازد، ‌ آش درست کند. اکسپو این‌طور نیست، برای معرفی صنعت و تجارت کشورها راه‌اندازی می‌شود که با بروشور هم خود را معرفی نمی‌کنند.

ایران هشتمین پاویون برتر اکسپو نیست

مهران ابراهیمیان ـ مسؤول روابط عمومی اتاق مشترک بازرگانی ایران ـ امارات ـ درباره انتخاب ایران از سوی مجله معماری Architectural Design  به عنوان یکی از هشت پاویون برتر اکسپو ۲۰۲۰ دبی با توجه به مطالبی که اتاق بازرگانی در این‌باره منتشر کرده است، توضیح داد: این فقط یک پیشنهاد بوده و زمانی که اعضای آن مجله پاویون‌ها را بازدید می‌کردند، پاویون ایران هنوز تکمیل نشده بود. بررسی پاویون‌ها از ماه نوامبر شروع می‌شود.

اکسپو که پس از المپیک و جام جهانی فوتبال، از بزرگ‌ترین رویدادهای جهان شناخته می‌شود، قرار بود سال ۲۰۲۰ در دبی برگزار شود، اما کرونا آن را تا یک سال به عقب انداخت. آغاز این رویداد اول اکتبر ۲۰۲۱ بود که تا ۳۱ مارس ۲۰۲۲ برابر با نهم فروردین ۱۴۰۱ ادامه خواهد داشت؛ اکسپویی که به واسطه مشارکت اسرائیل، تحریم اکسپو دبی از سوی پارلمان اروپا به دلیل آن‌چه “نقض حقوق بشر در امارات” عنوان کرد و البته حضور محمود احمدی‌نژاد در این اواخر، کم‌حاشیه نبوده است.

اکسپو دبی با این حواشی تا کنون موفق شده بیش از ۸۰۰ هزار بلیت بازدید بفروشد و انتظار دارد با دعوت از چهره‌ها و هنرمندان شاخص جهانی حدود ۲۵ میلیون بازدیدکننده را با وجود کرونا جذب کند.

شعار امسال اکسپو، «پیوند ذهن‌ها، خلق آینده» است. ایران هم با روایتی از شهرزاد قصه‌گو و با شعار «ایران؛ تمدن کهن و استوار تنوع اقوام و میزبان ملت‌ها» در پاویونی به وسعت ۲۰۱۴ متر حاضر شده است که برای نخستین بار در تاریخچه حضور ایران در اکسپوها، فضای مستقل و مشخصی را به گردشگری اختصاص داده است.

منبع:ایسنا

اهمیت حفظ بافت تاریخی در طرح مرمت بوتیک هتل خرو

یک معمار مشهدی گفت: در طرح مرمت بوتیک هتل خرو توجه ویژه به حفظ و تقویت منظر و بافت تاریخی شهر مد نظر قرار گرفت و طرح‌های مرمت بر اساس این مورد برنامه‌ریزی شد.

سمانه نژادعلی در گفت‌وگو با ایسنا در خصوص مرمت خانه‌ای قدیمی و تبدیل آن به بوتیک هتل اظهار کرد: بوتیک هتل زاک در کوچه عمارت در قلب بافت تاریخی شهر «خرو علیا» واقع شده است. بنای این خانه دارای قدمتی بیش از ۶۰ سال است که در دوره پهلوی توسط استادکاران و معماران بومی طراحی و اجرا شده است.

وی ادامه داد: انتخاب خانه قدیمی و تبدیل آن به بوتیک هتل در خرو به لحاظ مکان‌یابی در مسیر گردشگری و دسترسی به اماکن تاریخی این شهر بوده و از ویژگی‌های این بوتیک هتل می‌توان به چشم‌انداز بی‌نظیر آن به بافت تاریخی شهر که بسیار برای گروه مرمت و بازسازی حائز اهمیت بود، اشاره کرد. خرو یکی از مناطق گردشگری خراسان رضوی است که در منطقه سرسبز نیشابور واقع شده است.

نژادعلی ادامه داد: از دیگر دلایل ساخت بوتیک هتل در این منطقه باید به کوچه باغ‌های افسانه‌ای، دره‌های سبز و رودهای پربار خرو اشاره کرد. این شهر ییلاقی در کوهپایه‌های بینالود واقع شده و از آبشارها و ارتفاعات سرسبزی نیز برخوردار است که آبشار رودمیان از جمله معروف‌ترین آن‌هاست.

وی عنوان کرد: این شهر از باغات زیاد و متنوعی برخوردار بوده که باغات آلوی آن به دلیل وسعت و کیفیت محصولی که دارند لقب پایتخت آلوی ایران را برای خرو به ارمغان آورده‌اند. از دیگر القاب معروفی که به این شهر نسبت داده شده نیز می‌توان به «پایتخت طلایی» و «نگین ییلاقات کشور» اشاره کرد.

این معمار مشهدی ابراز کرد: از آنجایی که می‌توان با گذر از راه‌های پرپیچ و خم کوهستانی به ییلاقات جنوبی بینالود دست یافت، بنابراین سفر به خرو تجارب گردشگری زیادی چون طبیعت‌گردی، کوهپیمایی، بازدید از اماکن تاریخی و … را برای افراد به ارمغان می‌آورد. همچنین آثار تاریخی ایران در وسعت کوچکتری در بافت تاریخی شهر خرو به چشم می‌خورد که از جمله آن می‌توان به معماری پلکانی ۱۰۰ سال پیش ایران اشاره کرد.

انتقال امانت گذشتگان به آیندگان یکی از رویکردهای اصلی مرمت در بوتیک هتل خرو بود

نژادعلی رویکرد اصلی در مرمت و باز طراحی این خانه را انتقال امانت گذشتگان این شهر به آیندگان دانست و گفت:  در این راستا سعی شده است از روش‌های سنتی در مرمت استفاده حداکثری شود و به ساختار اصیل و ارزشمند بنا اهمیت داده شود. در مراحل ابتدایی مرمت سازه چوبی موجود که مطابق با اقلیم منطقه و دچار آسیب‌های جدی شده بود تحت مرمت قرار گفت و ما با تقویت سازه و اضافه کردن ستون‌های چوبی و همچنین تعویض پایه‌های آسیب دیده جهت خودایستا کردن کالبد بنا اقداماتی انجام دادیم تا خانه هر چه استوارتر از قبل نمایان شود.

وی اضافه کرد: در وهله دوم در طرح مرمت، توجه ویژه به حفظ و تقویت منظر بافت تاریخی شهر در تجربه مهمانان هتل مد نظر بود و در همین راستا ایوانی در طبقه اول خانه با چشم‌اندازی فوق‌العاده طراحی شد و «ایوان چشم‌نواز» نام گرفت.

این معمار مشهدی ادامه داد: همچنین طراحی حوض و آبشاری متفاوت که با ریزش آب از سمت ایوان به حیاط مرکزی تداعی‌گر «آبشار رودمیان» است، فضایی دلنشین و خاطره‌انگیز را پدید آورده است. البته حائز اهمیت است که در طراحی و نام‌گذاری تمامی فضاهای هتل سعی در باز زنده‌سازی بافت تاریخی و گردشگری منطقه شده است که می‌توان به نام‌گذاری اطاق‌ها با عنوان روستاهای اطراف منطقه اشاره کرد.

نژادعلی عوامل طبیعت را دارای نوعی تقدس در باورهای ملی و ظهور آن‌ها در بناها حائز اهمیت دانست و بیان کرد: در حیاط بنا درختی با قدمت ۶۰ ساله و ترکیبی ۵ گونه متفاوت سیب وجود دارد که با طراحی حیاط مرکزی و شاخص‌سازی درخت در کنار حرکت آب، بهره‌مندی یکسان فضاها از این عنصر نمادین حیات و زندگی را میسر ساخته است.

وی اضافه کرد: متناسب‌سازی فضاهای خانه جهت انطباق کاربری بوتیک هتل با حفظ هندسه کامل و باارزش خانه نیز گام بعدی طرح مرمت به دلیل کوچک بودن مساحت عرصه و بنای خانه دسترسی به اطاق‌ها از حیاط بوده است. اضافه کردن فضای شربت‌خانه، اطاق و همچنین تغییرات در ایجاد حس محرومیت در ورود به فضای خصوصی اطاق‌ها در دستور کار قرار گرفته بود.

این معمار مشهدی ادامه داد:  فضاهای عمومی و متنوعی با عملکرد مکمل جهت ایجاد کیفیت فضایی نیز پیش‌بینی شد و در نهایت فضای نگهداری علوفه و دام در خانه به مطبخ و کافه از جمله تغییرات در طراحی پروژه بود تا مهمانان بتوانند پس از پیاده‌روی‌های طولانی در بافت تاریخی دمی بیاسایند و تجربه‌ای منحصر به‌فرد در ذهن خود ثبت کنند.

استفاده از سبک نگارگری مکتب هرات در این بوتیک هتل برای به تصویر کشیدن افسانه‌های ماندگار

نژادعلی در خصوص طرح‌های استفاده شده در بنای این بوتیک هتل تصریح کرد: قاب‌های آجری در بدنه حیاط مرکزی با نقاشی‌هایی به سبک نگارگری مکتب هرات برگرفته از آثار «کمال‌الدین بهزاد» به چشم می‌خورد که در راستای به تصویر کشیدن افسانه‌های ماندگار شهر از گذشته تاکنون است که از جمله این داستان‌ها می‌توان به «آیین فالگوش ایستادن» اشاره کرد.

وی اظهار کرد: به عبارتی مردم خرو همه ساله آخرین سه‌شنبه‌ شب سال را با آیین عجیب فال گوش ایستادن سپری می‌کنند. اگر این شب در کوچه پس کوچه‌های خرو قدم بزنیم جابه‌جا آدم‌هایی را می‌بینیم که پشت در خانه‌ها فال گوش ایستاده‌اند و با دقت به حرف‌ها و نجواهای اهل خانه گوش می‌کنند. آن‌ها از دیرباز برای هر کلمه بار معنایی و انرژی‌هایی فراتر از ظاهرشان قائل بوده‌اند. از لابه‌لای جملات و عباراتی که می‌شنوند معناهایی استخراج می‌کنند که با کنار گذاشتن آن‌ها به باور کلی از زندگی و سرنوشت‌شان در سال پیش می‌رسند. این آثار که گزیده‌ای از آن در بالا ذکر شد در هفت قاب متفاوت روایات را به تصویر کشیده و شرح می‌دهد که خود در جذب گردشگران به این هتل نقش بسزایی دارند.

منبع:ایسنا

ردپای غذا بر فرهنگ هر سرزمین

غذا بیانگر هویت مردمانی‌ است که آن را مصرف می‌کنند و به‌نوعی می‌توان آن را پُلی برای ارتباط و انتقال تاریخ و فرهنگ مردمان هر منطقه به سایر افراد دانست.

ستایش فرجی، پژوهشگر غذا و خوراک، در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان این مطلب در خصوص نقش غذا در انتقال فرهنگ بیان کرد: در عمل، خوراک به‌عنوان یک کنش فرهنگی معنادار بر روابط اجتماعی و انتقال فرهنگ تاکید دارد و از طریق آن نه‌تنها هویت فردی، بلکه لایه‌های مختلف ساختارهای جامعه اطراف نیز آشکار می‌شود. از این‌رو، بسیاری از پژوهش‌های مربوط به غذا به درک بهتر فرهنگ، شناختن اقلیم، نوع زندگی اجتماعی، آداب و رسوم، اعتقادات و باورها و در نهایت، به فرهنگ خوراک آن خطه منتهی می‌شود.

این پژوهشگر غذا ادامه داد: مطالعه روی رفتارهای اجتماعی انسان‌ها نشان می‌دهد یکی از غالب‌ترین رفتارهای مشترک از دوره باستان، جمع شدن دورِ هم، انجام حرکات نمایشی و تمایل به دسته‌جمعی غذا خوردن بوده است. این تمایلات از گذشته تا کنون با انسان مانده و در واقع ردپای خوراک‌ها و انتقال آن به همدیگر را شاید بتوان در ارتباطات جمعی و جشن‌های باستانی که پیوندی ناگسستنی با طبیعت دارد پیدا کرد. مانند جشنی به نام «سیر سور» یا «جشن سیر» که در آن ایرانیان دور هم جمع می‌شدند و با تاکید بر مکتب آشپزی با سیر و سبزیجات، خوراکی فاقد چربی آماده می‌کردند و بر این باور بودند که سیر آن‌ها را از گزند بیماری دور و دفع بلا می‌کند. به این ترتیب غذا مانند زبانی مشترک برای بیان احساس، انتقال بهتر فرهنگ و عاملی برای جذب مهمان شناخته می‌شد.

فرجی در پایان با اشاره به حوزه گردشگری خوراک و مثلث سفر، غذا و فرهنگ نیز اظهار کرد: برای فهمیدن یک فرهنگ، جدا از مطالعه‌ تاریخی، باید طعم غذاهایش را چشید، باید با همان مردم بود و با همان مردم خندید. بدون خوردن غذای یک منطقه، بدون‌ هم‌صحبتی با مردم یک شهر، بدون سفر کردن و هم‌سفره شدن با آن‌ها، نمی‌توان هیچ فرهنگی را لمس کرد. مقوله‌ای به نام گردشگری خوراک به انسان یادآور می‌شود که سفر همیشه به راهی جاده شدن، به مقصد رسیدن و تماشای مناظر طبیعی، تاریخی و فرهنگی خلاصه نمی‌شود. یقیناً لذت سفر زمانی کامل‌تر می‌شود که یادگارهایی را از آن خطه در ما به جا بگذارد؛ یادگار و ردپای خوراک‌هایی که در سفره اقلیم‌های مختلف می‌توان دید؛ لذتی از جنس چشیدن و حس کردن عطر و بوی غذاهایی که ریشه در فرهنگ و سنّت مردم آن خطه دوانده است.

منبع:ایسنا

دولت جدید ناجی «حمام شیخ بهایی» شود

حمام شیخ بهایی ۲۳ سال است که به ثبت ملی رسیده اما در این سال‌ها فقط وعده‌هایی برای صیانت از آن داده شده است. این حمام تاریخی سال‌هاست که در برزخ نابودی خود دست و پا می‌زند و منتظر یک ناجی برای نجاتش است.

در سلسله گزارش‌های گذشته به اهمیت حفظ و صیانت از میراث فرهنگی و همچنین آثار و بناهای تاریخی که مورد بی‌مهری متولیان قرار گرفته‌اند، تا جایی‌که برخی از آن‌ها به ورطه نابودی کشیده شدند، اشاره کردیم. همانطور که گفته شد ایران با پیشینه تاریخی و فرهنگی غنی از موارث فرهنگی غنی نیز بهره‌مند است و یکی از دغدغه‌های امروز نگهداری درست از این آثار است که مانند شناسنامه یک ملت و بیانگر فرهنگ و خاطرات گذشته ایران هستند.

در ایران بناهای تاریخی کمی نیستند که بدون توجه به اهمیتی دارند، مورد غفلت متولیان فرهنگی قرار می‌گیرند. حمام شیخ بهایی از جمله آثاری است که با وجود معماری شاهکارش، سال‌ها مورد بی‌توجهی قرار گرفته و با وجود هشدارها و بارها گزارش‌نویسی از وضعیت وخیمش، تنها چیزی که نصیبش شده، وعده‌های توخالی بوده است.

به گزارش ایسنا، «حمام شیخ بهایی» از آثار باستانی دوره صفویه است که با طراحی و مهندسی شیخ بهایی فیلسوف قرن ۱۱ هجری ساخته شده است. سیستم گرمایی حمام از شاهکارهای مهندسی محسوب می‌شود که این بنا را رازآلود کرده و نظریه‌های مختلفی در باره آن وجود دارد. این حمام تاریخی در محله‌ی قدیمی دردشت و در نزدیکی میدان عتیق اصفهان قرار دارد. سال ساخت این بنا با توجه به ترجمه‌ی شعر فارسی که بر سردر آن نوشته شده، به حروف ابجد، به سال ۱۰۲۵ هجری قمری است؛ اما برخی ساخت آن را سال ۱۰۳۰ هجری قمری و پس از مرگ شیخ بهایی می‌دانند.

حمام شیخ بهایی از معدود حمام‌هایی است که دارای دو بخش مجزای زنانه و مردانه بوده و زنان و مردان می‌توانسته‌اند هم‌زمان در ساعات روز از آن استفاده کنند. این حمام در سال ۱۰۷۰ هجری قمری تعطیل و در سال ۱۳۷۷ به شماره ۳۰۶۳ در فهرست آثار ملی ثبت شد.

بنای تاریخی حمام شیخ بهایی سال‌ها بین مالکان خود دست به دست می‌شد، بی آنکه کسی به فکر نجات و مرمت آن باشد. در این میان میراث فرهنگی نیز بارها اعلام کرده بود که به دلیل تعدد مالکان بنا، مرمت و بازسازی آن مشکل است.

از وعده‌های پوچ تعیین تملک «شیخ بهایی» تا آغاز مرمت‌های جزیی 

سرانجام در سال ۸۳ پس از انتشار خبرهایی مبنی بر وضعیت نابسمان‌ حمام شیخ بهایی به‌دلیل چندمالکی بودن این مکان و بی‌توجهی و اهمال آن‌ها در امر نگهداری و حفاظت و مرمت آن، علیرضا خواجویی- معاون حفظ و احیای ابنیه‌ی تاریخی اداره‌ی میراث فرهنگی استان اصفهان- از تملیک این بنا خبر داد. این در حالی بود که سال ۸۵ یعنی دو سال بعد از وعده داده شده، دوباره خبری مبنی بر نابودی شیخ بهایی به ‌دلیل حل نشدن مساله‌ی مالکیت آن منتشر شد.

خواجویی که در سال ۸۳ وعده تملیک این بنا را داد، به ایسنا گفت: مبلغ مورد نیاز جهت خریداری این بنا توسط اداره میراث فرهنگی اصفهان یا اداره نوسازی بهسازی در اختیار مالکان قرار خواهد گرفت و تملیک خواهد شد. همچنین مرمت این بنا و عصارخانه شیخ بهایی، بنایی در جوار آن، نیز امسال (سال ۸۳) آغاز می‌شود تا از وضعیت نامطلوب فعلی نجات یابند.

او در اوایل تابستان سال ۸۵ درباره متروکه شدن این حمام اظهار کرد: این بنا در چند دوره مرمت شده است؛ اما به ‌دلیل داشتن مالکیت‌های خصوصی متعدد، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برای بازسازی آن مشکل دارد. در مرحله‌ نخست باید مالکیت این بنا مشخص شود که شهرداری اصفهان خرید این حمام را پیگیری می‌کند.

سپس شهنام توکلی – کارشناس مرمت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان اصفهان، آبان ماه ۸۵ در گفت‌وگویی با ایسنا، اعلام کرد: عملیات استحکام‌بخشی حمام شیخ بهایی با وجود تعدد مالکان این بنا و پس از وقفه‌ای دوساله از ماه آینده (آذر ۸۵) آغاز خواهد شد. همچنین سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اصفهان از واگذاری برخی بناهای تاریخی به بخش خصوصی نه‌تنها استقبال، بلکه با دادن وام، از این کار حمایت نیز می‌کند؛ چراکه بخش خصوصی با تعمیر و تغییر کاربری بناهای قدیمی، این آثار را می‌تواند نجات دهد و با تبدیل آن‌ها به موزه یا نمایشگاه به جذب گردشگر هم کمک می‌شود.

رطوبت ناشی از نشست لوله‌های فاضلاب، مهم‌ترین دلیل تخریب این بنا شمرده شد که قرار بود با کمک شرکت لوله فاضلاب اصفهان این مشکل رفع شود.

در ادامه، هر یکی دو سال یک بار، وعده‌هایی برای تعیین تکلف و وضعیت مرمت این گرمابه صفوی داده می‌شد و وقتی حواس‌ها از آن پرت می‌شد، به حال خودش رهایش می‌کردند تا زمانی‌که کسی به فکر وضعیت اسفناک آن بیفتد و اعتراضی کند و یا در پی پرسش خبرنگاری از وضعیت بنا و اقدامات انجام شده، مسئولان وعده‌های پوچ دیگری برای حفظ این حمام تاریخی می‌دادند.

به گفته حمید مظاهری تهرانی- کارشناس ارشد مرمت آثار و بناهای تاریخی- در آذر سال ۸۶ « لایه‌های تاریخی حمام شیخ بهایی اصفهان توسط مرمت‌گران سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان اصفهان درحال شناسایی‌بوده تا الحاقات غیر تاریخی و غیر ضروری حمام از بافت تاریخی آن جدا شوند و حمام به همان حالت نخستین خود در ۴۰۰ سال پیش بازگردد.»

بنا بر گفته‌های مظاهری تهرانی مرمت اضطراری حمام شیخ بهایی از اردیبهشت‌ماه سال ۸۶ براساس اولویت‌های مرمتی و اعتباری، کار استحکام‌بخشی پی‌ها، ستون‌ها، طاق‌های داخلی و پشت بام شروع شده و درحال انجام بوده است.

او استحکام‌بخشی پشت بام و آجرفرش کردن آن، خاکبرداری و تخریب بخش‌های فرسوده‌ی حمام را از اولویت‌های کار در مرحله‌ی نخست مرمت اضطراری حمام شیخ بهایی ارزیابی و اظهار کرد: استحکام‌بخشی کل حمام و پیوندهای داخلی در هریک از بخش‌های بنا، بخصوص طاق‌ها که به محافظت مقابل باران‌های پاییز و زمستان نیاز دارند، از دیگر کارهای مرمتی در حمام شیخ بهایی‌اند.

*این در حالی بود که با گذشت سه سال از وعده تعیین تملک حمام شیخ بهایی، هنوز میراث فرهنگی با ۲۹ مالک این بنا  بر سر تملک آن به توافق نرسیده بود.

حسن روانفر- رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان اصفهان  بهمن ۸۶ در این باره اظهار کرد: به ‌دلیل تعدد مالکان، امکان آزادسازی محدوده‌ی دو هزار متری حمام شیخ‌بهایی به ‌سرعت وجود ندارد؛ اما با توافق‌های اولیه‌ای که با مالکان این بنا داشتیم با استفاده از اعتبارات سفر رییس جمهور برای آزادسازی این بنا اقدام خواهیم کرد.

درحالی‌که تیرماه سال ۸۷  محمد نکته‌دان-کارشناس بخش حقوقی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان اصفهان- درباره وضعیت تعدد ماکان حمام شیخ بهایی گفت:‌ اعتبار سفر خردادماه سال گذشته‌ی هیأت دولت (سال ۸۶) به اصفهان برای آزادسازی و تملک حمام شیخ بهایی متعلق به دوره‌ی صفوی هنوز پرداخت نشده است.میزان اعتبار تخصیصی سفر هیأت دولت را برای آزادسازی حمام شیخ بهایی، کارشناسان میراث فرهنگی تعیین می‌کنند، ولی تاکنون در این زمینه اقدامی نشده است.

نکته‌دان با بیان این‌که مالکان این حمام برای واگذاری آن به سازمان میراث فرهنگی در قبال گرفتن پول، رضایت داده‌اند، افزود: سال گذشته (سال ۸۶)، با موافقت ۲۵ مالک حمام شیخ بهایی، بخشی از این بنا تا حدودی مرمت و بازسازی شد؛ اما بخشی دیگر هم‌چنان باقی مانده است. 

*اما وضعیت تملک حمام شیخ بهایی همچنان بلاتکلیف ماند تا در فروردین سال ۸۸ ایسنا دوباره این موضوع را پیگیری کرد.

احمد امین‌پور – رییس وقت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان اصفهان- درباره مشخص شدن تملک حمام شیخ بهایی که مقرر شده بوده در دور نخست سفر رییس‌جمهور وقت به استان اصفهان در اختیار سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قرار گیرد، گفت: ما درحال مذاکره با مالکان حمام شیخ بهایی هستیم و امیدواریم هرچه سریع‌تر به توافق برسیم. مقرر شده است، سازمان میراث فرهنگی این حمام تاریخی را بخرد.

وضعیت حمام شیخ بهایی در سال ۸۹ به گفته یک مسئول

*سرانجام در تیر ماه سال ۸۹ بخشی از حمام شیخ بهایی تملک شد.

اسفندیار حیدری‌پور- مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان اصفهان که این خبر را به ایسنا داده بود، در این باره گفت: چهارونیم دانگ از حمام شیخ بهایی به مبلغ ۷۰۰میلیون تومان از محل اعتبارات ملی توسط اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان اصفهان تملک شد. همچنین تملک یک ونیم دانگ دیگر این حمام در برنامه‌های امسال گنجانده شده است.

او درباره میزان اعتبار تخصیص‌یافته به این حمام تاریخی برای مرمت آن، بیان کرد: ۵۰میلیون تومان برای مرمت این بنا در سال ۱۳۸۸ هزینه شد. هم‌چنین ۱۰۰میلیون تومان اعتبار برای پروژه‌ی مرمت این حمام در سال ۱۳۸۹ تخصیص یافته است.

بنا بر اظهارات حیدری‌پور بخشی از حمام شیخ بهایی که گویا به آن «خاکستر ریز حمام» می‌گفتند، دست تعدادی مغازه‌دار بوده که مالکیت آن بخش واگذار شده بود، اما تا آن زمان بحث حق کسب و پیشه‌ی آن‌ها پرداخت نشده بود که باید برای تملک کامل حمام، حق کسب و پیشه‌ی آن‌ها نیز پرداخت می‌شد.

حیدری‌پور در آخرین بازدیدی که  از این بنا داشته، آن را این‌گونه ارزیابی کرد: حدود ۸۰ درصد الحاقات آن حذف شده و حمام به حالت نخستین برگشته بود. تا کنون سبک‌سازی و ایزوگام پشت بام حمام انجام شده است و در بخشی از طول پشت بام باید طاق زده شود. پس از سفت‌کاری نیز باید پروژه‌ی نازک‌کاری و هم‌چنین نماسازی بیرون حمام انجام شود.

در حالی‌که مدیرکل میراث فرهنگی استان اصفهان مدت زمان مرمت تکمیلی این حمام را در آن زمان حدود دوسال ارزیابی کرد، رضا محمدنژاد مسئول پیشین بازسازی حمام تاریخی شیخ بهایی درباره مرمت این بنا گفت: اگر هر سال بودجه‌ی مورد نیاز تخصیص یابد و همه‌ی شرایط برای انجام کار مهیا باشد، تا چهار سال دیگر می‌توانیم مرمت را به نقطه‌ای برسانیم که به کنترل و حفاظت اضطراری نیاز نداشته باشد.

محمدنژاد که بخشی از مرمت حمام شیخ بهایی برا برعهده داشته درباره اقداماتی که تا زمان مسئولیت او انجام شده است، به ایسنا توضیح داد: مرمت حمام شیخ بهایی از سال ۱۳۸۵ با پاک‌سازی زباله‌های آن منطقه و آواربرداری آغاز شد. در مرحله‌ی بعد، قسمت‌هایی که به مرمت اضطراری نیاز داشت، بازسازی و مرمت شد. پی بسیاری از دیوارهای حمام تخریب شده بود، با پی‌بندی دوباره‌ی دیوارها، مرمت دیوارها را آغاز کردیم. استفاده‌ی چندباره از کاهگل برای پوشاندن گنبد حمام را دلیل آسیب‌دیدگی شدید گنبد بود. انباشتگی این کاهگل‌ها بار سنگینی را روی ستون‌ها و دیوارهای باربر ایجاد کرده بود. با خاک‌برداری از سطح پشت بام توانستیم، بار گنبد را سبک‌تر و مرمت اصلی را انجام دهیم. پوشش ایزوگام را روی پوسته دوم اجرا کردیم تا آسیبی به گنبد اصلی حمام وارد نشود. سپس طبق روال همیشگی روی آن را با آجرفرش پوشاندیم.

وعده‌های جدید یا تکراری؟ 

*بعد از آنکه بخش زیادی از حمام شیخ بهایی به تملک میراث فرهنگی درآمد، وعده‌های مرمت این بنا بیشتر از گذشته شنیده می‌شد. حتی این نوید داده شد که مرمت این بنا تا پایان سال ۹۰ به اتمام می‌رسد و کابری آن نیز مشخص می‌شود.

اسفندیار حیدری‌پور خرداد سال ۹۰ از به پایان رسیدن بهره‌برداری حمام شیخ بهایی تا پایان سال جاری (۱۳۹۰) خبر داد و به ایسنا گفت: براساس برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده، تا پایان سال عملیات مرمت و بهره‌برداری از حمام شیخ بهایی به پایان می‌رسد و به مسافران نوروز ۹۱ هدیه می‌شود. همچنین تملک یک و نیم دانگ باقیمانده حمام در دستور کار امسال است.

طبق گفته‌های او میراث فرهنگی قصد داشته بعد از پایان مرمت بنا در سال ۹۰، کاربری خاصی به آن داده نشود و بنا را به نام حمام شیخ بهایی باقی بگذارند تا مردم با همه‌ی جزییات ساخت حمام و فضاهای آن آشنا شوند.

*اما وعده تملک باقی‌مانده بنا در سال ۹۰ عملی نشد و بنا بر گفته ناصر طاهری-معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان اصفهان – در اردیبهشت سال ۹۱، هنوز یک و نیم دانگ از حمام شیخ بهایی تملک نشده بود.

طاهری درباره وضعیت مرمت این حمام تاریخی نیز به ایسنا توضیح داد: در چند سال گذشته، مرمت حمام شیخ بهایی براساس اعتبارات داده‌ شده توسط استانداری انجام شد. امسال نیز پس از بستن قرارداد، کار مرمت حمام براساس بودجه‌ی تخصیص‌ یافته به پایان رسید. مرمت، هزینه‌ی زیادی دارد. به همین دلیل، هر سال یک بخش از حمام را با توجه به اعتبار مورد نیاز می‌توان مرمت کرد. مرمت کل حمام شیخ بهایی به اعتباری حدود یک ‌میلیارد تومان نیاز دارد. در حالیکه هر سال حدود ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان اعتبار برای مرمت این حمام تخصیص می‌یابد. اگر شرایط همین گونه ادامه یابد، کل حمام شیخ بهایی تا پنج سال آینده مرمت می‌شود.

متولیان میراث فرهنگی مشکل عمده‌ی حمام شیخ‌ بهایی را که موجب طولانی شدن زمان مرمت آن شده، کارکرد این بنا می‌دانند و می‌گویند: این حمام حدود ۴۰۰ سال فعال بوده و چون در هر دوره برای استفاده از حمام، بخش‌هایی از آن حذف یا بخش‌هایی به آن الحاق شده است.

بر این اساس معتقدند که مرمت این بنا یک امر تدریجی است؛ همانطور که مسئولان در سال‌های مختلف مدت زمانی متفاوت را برای پایان مرمت آن پیش‌بینی کرده‌اند، اما همچنان حمام شیخ بهایی وضعیت خوبی ندارد و سال‌هاست چشم انتظار یک مرمت اساسی و اضطراری است.  

*پس از آن که گرمابه تاریخی شیخ بهایی به تملک کامل میراث فرهنگی در آمد و با توجه به اهمیت این بنای تاریخی با معماری منحصربه فردش، انتظار می‌رفت روند مرمت این بنا سریع‌تر از قبل پیش رود و تلاش بیشتری برای حفظ و صیانت آن شود در حالی‌که این روند خیلی کندتر پیش رفت و برنامه‌ها بعدی میراث فرهنگی برای مرت این حمام تاریخی نامشخص‌تر شد.

پیگیری‌های ایسنا درباره وضعیت مرمت حمام شیخ بهایی همچنان ادامه داشت و در طول سال‌های متوالی از مسئولان مربوطه خواستار توضیحاتی درباره نحوه مرمت این حمام تاریخی شده است.

ناصر طاهری- معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان اصفهان-  دی ماه ۹۵ در گفت‌وگویی با ایسنا، درباره وضعیت این حمام تاریخی گفت: حمام شیخ بهایی در حال مرمت است چراکه این بنا طی دوره‌های مختلف الحاقاتی داشته و قسمت‌هایی از آن کاسته شده که باید نسبت به این موضوعات با حساسیت برخورد شود، قطعاً مرمت این حمام بعداً مورد قضاوت قرار خواهد گرفت پس مرمت آن بسیار با اهمیت و حساس است.

او افزود: حمام شیخ بهایی خریداران و سرمایه‌گذاران بسیاری دارد، اما ما سعی کرده‌ایم که شان و شخصیت شیخ بهایی که در اصفهان و حتی ایران دارای جایگاه ویژه‌ای است رعایت شود به همین منظور موافق واگذاری این بنا به سرمایه‌گذار یا خریداران نیستیم چراکه علاقه‌ای نداریم این مکان به سفره‌خانه تبدیل شود و ترجیح می‌دهیم خودمان آن را با منزلت به یک موزه مناسب بدل کنیم.

با تمام وعده‌هایی که برای سر و سامان دادن حمام شیخ بهایی داده شد، اما پخش تصاویری از این حمام در شبکه‌های اجتماعی در سال ۹۷ نشان می‌داد که وضعیت این شاهکار دوران صفوی خوب نیست و از نظر ظاهری دچار افول جدی شده است.

در حالی‌که  میراث فرهنگی به دنبال تعریف یک کاربری مناسب برای حمام شیخ بهایی و اجرای طرحی در این بنا بود که در شأن شیخ بهایی و معماری آن باشد، این بنا رفته رفته در خود فرو می‌ریخت و نایی برای فریاد کمک نداشت. صداهایی که بر نجات آن نیز فریاد شد، کار به جایی نبرد و مسئولان در پاسخ به آن‌ها فقط یک پاسخ داشتند: مرمت شیخ بهایی زمان می‌برد!

بار دیگر در تیرماه سال ۹۸ روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان اعلام کرد که مرحله دیگری از مرمت گرمابه صفوی آغاز شده است.

در این خبر آمده بود: «با توجه به مرمت‌های صورت گرفته در سال‌های ۱۳۸۵، ۱۳۸۷، ۱۳۸۹ و همچنین ۱۳۹۴ در بخش‌های مختلف این حمام تاریخی، در سال ۱۳۹۸ نیز با تأمین اعتبار لازم با مبلغی در حدود یک میلیارد ریال، کار مرمت بخش دیگری از این حمام تاریخی، به مدت سه ماه با نظارت کارشناسان دفتر فنی اداره کل آغاز شد.»

با وجود اینکه میراث فرهنگی بیان کرد که به دنبال واگذاری حمام شیخ بهایی به بخش خصوصی نیستند، این بنای تاریخی برای نخستین بار در مهرماه سال ۹۸ در صندوق احیاء و بهره‌برداری از بناهای تاریخی و فرهنگی به مزایده گذاشته شد و دو ماه بعد نیز برای دومین در آذر سال ۹۸ این بنا تاریخی به مزایده گذاشته شد.

بعد از آن دیگر خبری از وضعیت حمام شیخ بهایی نشد و حرفی از واگذاری آن نیز به میان نیامد تا یک سال بعد یعنی آذر ۹۹ در آخرین اعلام مزایده صندوق توسعه صنایع دستی و فرش دستباف و احیاء و بهره برداری از بناهای تاریخی و فرهنگی،  حمام شیخ بهایی و ۵۳ بنای تاریخی دگیر  از ۲۵ استان کشور در لیستی قرار گرفتند که قرار است برای مدت زمان معینی حق بهره برداری آن ها به برندگان مزایده واگذار شود.

بیست و سه سال است  با وعده‌هایی که دادند، کورسوی امید را در دل گرمابه صفوی روشن نگه داشتند و هر روز در انتظار عملی شدن این وعده‌ها نشسته است؛ وعده‌هایی که سال‌ها طول کشید تا برخی از آن‌ها محقق شود و برخی هم در حد یک حرف باقی ماند.

بعد از تمام این سال‌ها و مرمت‌هایی که توسط میراث فرهنگی برای حمام شیخ بهایی انجام شد، هنوز گرد فرسودگی از چهره آن پاک نشده است. اما همچنان امید است که دولت جدید چاره‌ای برای حفظ چنین آثار با ارزشی بیاندیشد.

منبع:ایسنا

باید و نبایدهای مرمت و بهسازی بافت تاریخی و فرسوده

مرمت، احیا، حفظ و نگهداری بناهای میراثی، خصوصا بناهای ثبت شده میراثی، همواره یکی دغدغه‌های مهم مسئولان و علاقه‌مندان به این بخش، بوده است؛ موضوعی که همچنان در فراز و نشیب‌های نبود و کمبود اعتبار و دیگر بهانه‌های وارد و ناوارد، بالا و پائین می‌شود.از گذشته تاکنون، بناهای میراثی و تاریخی، بیشترین لطمه را از ناحیه‌ حفظ و نگهداری متحمل شده‌ است، اگر به سال‌های نه چندان دور بازگردیم، آسیب وارد شده به بنای ارگ کریمخانی یا پس از آن مشکلاتی که برای بازار و حمام و حتی مسجد وکیل حادث شد و …. ریشه در یک زمین دارد و آن هم زمین نبود اعتبار مناسب و ردیف اعتباری مشخص و پایدار از یک سو و البته ناتوانی برخی مدیران و مسئولان در تحقق اعتبارات مصوب است؛ زمینی که حالا بعد از سال‌های سال، آنقدر سفت شده که نفوذ در آن حتی برای مسئولان دلسوز و کارآمد و با پشتکار هم، سخت شده است.

این مشکل در حالیست که شهرهایی نظیر شیراز و استان‌هایی نظیر فارس که به واسطه تعدد آثار و ابنیه تاریخی در گستره ادوار مختلف، به واسطه جذب گردشگر در بخش‌های مختلف مذهبی، تاریخی و طبیعی، قادر به اداره بخش مهمی از مسائل خود خواهد بود، اگر درآمدهای حاصله، مستقیما به جیب استان واریز شده و مدیریت آن در اختیار دستگاه‌های تصمیم‌ساز و مدیریتی استانی بود.

در کنار بناها و آثار تاریخی ارزشمند، توجه به بافت‌های تاریخی نیز در سال‌های اخیر، به عنوان یک اولویت در زمینه توسعه گردشگری مد نظر مسئولان قرار گرفته است، این مهم در شهری نظیر شیراز که به واسطه وجود حرم‌های مطهر امامزادگان و مساجد و بقاع و … دارای جاذبه مذهبی ویژه در حوزه گردشگری و زیارتی است.

شیراز، حرم سوم اهل بیت(ع)، طی سال‌های اخیر شاهد تلاش‌هایی از سوی مسئولان و دستگاه‌های مسئول برای بهسازی و مناسب سازی بخشی از بافت تاریخی، خصوصا محدوده اطراف حرم‌های مطهر حضرت شاهچراغ(ع)، سیدعلاءالدین حسین(ع) و دیگر حرم‌های مطهر بوده‌ایم، اقداماتی که با اهداف مختلف خصوصا مناسب سازی بافت پیرامونی حرم‌ها و جبران ضعف در جذب گردشگران مذهبی و زائران داخلی و خارجی، از سوی دستگاه‌های مختلف به ویژه شهرداری شیراز اجرا شده و همچنان تداوم دارد.

به گزارش ایسنا، اقدامات اجرایی شده، از نگاه برخی صاحب‌نظران مناسب و از دید برخی دیگر نه چندان مناسب، ارزیابی شده است؛ عده‌ای اعتقاد دارند که اقدامات خوب بوده و می‌تواند در همین مسیر ادامه یابد و شمار بیشتری معتقد هستند که ذات اجرای طرح‌هایی برای بهسازی و مناسب سازی و زیباسازی بافت بسیار شایسته است اما آنچه در بخش‌هایی از این اقدامات نظیر رنگ آمیزی دیوارها و اجرای طرح‌هایی مشابه در سراسر بخش‌های بافت اجرا می‌شود، فاقد دیدگاه و زیرساخت کارشناسی است و باید بیشتر در مورد آن تامل کرد.

شکیبا هاشمیان دانش آموخته و  فعال گردشگری که از اهالی کوچه قوام است، در گفت و گو با ایسنا، گفت: کوچه تاریخی قوام واقع در خیابان لطفعلی خان زند، یکی از مهمترین گذرهای تاریخی شیراز به شمار می رود که در دوره‌ای تاریخی، محل سکونت خاندان قوام از خاندان‌های دیوان سالار دوره قاجار بوده که جایگاه و نفوذ زیادی در حکومت داشته و حدود دویست سال کلانتر و حاکم فارس بودند.

این دانش آموخته رشته گردشگری ادامه داد: کوچه قوام به دلیل موقعیت خوب تاریخی همواره مورد توجه گردشگران است اما از سوی میراث تا کنون برای مرمت آن اقدامی نشده است.

هاشمیان گفت: اهالی کوچه قوام برای حفظ این گذر تلاش زیادی کرده و گاهی به صورت خودکار به رنگ آمیزی معابر این محله می پردازند، اما اگرچه رنگ آمیزی چهره خوبی را به این محله خواهد داد اما با بارش باران این رنگ ها وجه کوچه را از بین برده و حتی باعث بد چهره شدن دیوارها می شوند.

رضا زارع یکی دیگر از اهالی محله قوام در رابطه با این گذر تاریخی، به ایسنا گفت: بیشتر خانه های تاریخی قوام خالی از سکنه و درحال تخریب است و مالکین آنها تصوری از مرمت و احیای این خانه ها نداشته و قصد فروش ملک خود را دارند که همین باعث می شود افراد غیر بومی یا اتباع به این محله سکونت کنند.

وی ادامه داد: بومیان محله قوام به مرور زمان آموخته اند که با دوچرخه و موتورسیکلت از کوچه های تاریخی عبور و آن ها را از آسیب حفظ کنند، اما بازدید کنندگان از بافت این مهم را رعایت نکرده و باعث تخریب های پیاپی کناره های دیوارها می شوند که نیازمند فرهنگ سازی یا ایجاد یک زیر ساخت اصولی برای رفع این مشکل هستیم.

زارع اضافه کرد: رنگ آمیزی دیواره‌ها، به دلیل کم توجهی به انتخاب رنگ و طرح، بعضا تناسبی با محیط نداشته و در مواردی با کوچکترین بارندگی یا تابش نور خورشید، بد فرم می‌شود؛ به نظر می‌رسد که طراحی در موضوع مرمت و بهسازی هر بخش از بافت باید با توجه به اصالت آن بخش انجام شود.

یک کارشناس مرمت و شهرسازی در گفت و گو با ایسنا در این باره گفت: رنگ آمیزی به جای مرمت امری نادرست و غیر اصولی است زیرا رنگ آمیزی باید بر پایه الگوهای تاریخی باشد و نیازمند نگاه مهندسی است و این امر نه تنها کمک کننده نیست بلکه باعث آسیب به اصالت و چهره بافت نیز می شود.

خشایار شیبانی خاطرنشان کرد: رنگ آمیزی برای بافت های فرسوده مانعی ندارد اما در بافت ارزشمند تاریخی، این یک اقدام مهندسی و مناسبی نیست.

وی افزود: شیراز دارای ۴۶۰ هکتار بافت تاریخی نیازمند مرمت و ۹ شهر تاریخی است که مرمت آنها زمان بر و نیازمند اعتبارات سنگینی است که میراث به تنهایی قادر به مقبولیت آن نیست، زیرا تعدد بافت های مهم زیاد و بودجه میراث در برابر این حجم از میراث اندک است.

شیبانی ادامه داد: مرمت بافت ها نیازمند همکاری مالی و فکری دیگر ارگان ها نیز می باشد که شهرداری با اختصاص بودجه در این زمینه می تواند نقش مهمی را ایفا کند.

وی با بیان اینکه مردم نیز باید در این امر سهیم بوده و به تسریع مرمت و احیای بافت کمک کنند، گفت: دوران بارندگی می تواند برای برخی از بناهای مهم که در فصول مختلف سست شده اند، مخرب باشد برای جلوگیری از این امر میراث باید مرمت  ا بررسی مسیرهای خروج آب را در دستورکار خود قرار دهد.

شیبانی گفت: متاسفانه دوران بارندگی همیشه برای اهالی بافت نشین شیراز نگران کننده بوده زیرا جاری شدن آب بر روی سقف های گلی باعث تخریب آن ها شده و مرمت مکرر آن ها را می طلبد؛ این موضوع باید قبل از آغاز فصل بارندگی مد نظر قرار گیرد.

به گزارش ایسنا، شیراز به واسطه برخورداری از جاذبه‌های مختلف، شهری چند وجهی در حوزه گردشگری محسوب می‌شود، اما کمتر زمانی همه ظرفیت‌های آن در کنار هم با هدف توسعه اقتصادی مد نظر قرار گرفته است؛ این شهر می‌تواند با بهره‌گیری مناسب از ظرفیت گردشگری مذهبی، تاریخی، سلامت، طبیعی و … مقصدی مهم برای شمار زیادی از گردشگران داخلی و خارجی باشد و دوران مطلوب رونق اقتصادی و رفاه اجتماعی را تجربه کند.

منبع:ایسنا