منارجنبان

منارجنبان یکی دیگر از جاذبه های گردشگریِ اصفهان است که در غرب این شهر واقع شده است. در این بنای تاریخی بر خلاف سایر بناهای تاریخی شهر اصفهان، با کاشی کارهای هفت رنگ، مقرنس کاری های باشکوه و یا حکاکی ها و گچبری های چشم نواز مشابه آنچه در مسجد شیخ لطف الله و یا مسجد امام وجود دارد، روبرو نیستیم، بلکه تنها ایوانی خشتی با نمایی آجری و دو مناره را مقابل خود خواهیم دید. اما چیزی که منارجنبان را از دیگر بناهای تاریخیِ شهر اصفهان متمایز می کند، تزئینات و نمای به کار رفته در آن نیست، بلکه ساختار و مهندسی منحصر به فرد آن است:

بنای منارجنبان همانطورکه از نامش پیداست، به جنبش و حرکت مناره ها اشاره دارد. به بیان بهتر این بنا به گونه ای ساخته شده است که با تکان دادن یکی از مناره ها، مناره ی دیگر نیز تکان می خورد. این لرزش کاملا محسوس است و حتی کل ساختمان نیز دچار لرزش می شود. ممکن است باور این موضوع، برای بسیاری از گردشگران خارجی و یا ایرانی هایی که از منارجنبان بازدید نکرده اند، کمی دشوار باشد، چرا که سوالات زیر در ذهن مطرح می گردد:

  1. چه کسی مناره را می لرزاند و چگونه؟
  2. چگونه لرزش مناره ی اول باعث لرزش مناره ی دوم می شود؟
  3. آیا این لرزش باعث تخریب بنا نمی شود؟

  در ادامه با ما همراه باشید تا بیشتر با این شاهکار معماری آشنا شویم و پاسخ سوالات فوق را متوجه شویم.

معرفی منارجنبان اصفهان

منارجنبان بنایی خشتی در غرب اصفهان است که در سال 716 هـ.ق بر روی قبر عمو عبدالله کارلادانی ساخته شده و از این رو به آرامگاه شیخ عبدالله کارلادانی شهرت یافته است. عمو عبدالله کارلادانی یکی از عارفان قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری قمری بود که در دوره سلطان محمد خدابنده الجایتو (هشتمین سلطان سلسله ی ایلخانان)  زندگی می کرده است. عمده ی شهرت این بنا به خاطر لرزش مناره های آن می باشد. منارجنبان در سال 1321 با شماره 349 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد.

معماری منارجنبان

بنای منارجنبان به شکل یک زیارتگاه بر روی آرامگاه شیخ عبدالله کارلادانی ساخته شده است و از یک ایوان به ارتفاع 10 متر،  دو ستون به شکل مناره با ارتفاع 17 متر و صحن پیرامون تشکیل شده است. فاصله ی این دو مناره از یکدیگر9 متر و محیط هر مناره نیز 4.5 متر می باشد. منارجنبان یکی از آثار تک ایوانی متعلق به دوران ایلخانی است که در سبک مغولی ساخته شده است، اما شکل مناره‌ها نشان می‌دهد که چند سال بعد و در دوره ی صفویان ساخته شده اند. درون مناره ها نیز پلکانی مارپیچ با 17 پله ساخته شده است که دسترسی به پشت بام و  بالای مناره ها را ممکن می سازد. دو اتاق کوچک موسوم به “چله خانه” از دیگر قسمت های بنای منارجنبان می باشد. چله خانه مکانی بوده است که در گذشته های دور عرفا و پارسایان به مدت چهل شب با هدف تزکیه و تصفیه ی نفس خود گوشه نشینی می کرده اند.

 برای تزئین منارجنبان از کاشی کاری به شیوه ی مغولی استفاده شده است؛ ایوان با خطوط ظریف و نقش های ستاره ای و کاشی های لاجوردی آراسته شده است و طاق ورودی با نواری از کاشی های فیروزه ای رنگ زینت یافته است. مناره ها نیز با کاشی های کوچک مربعی شکل در رنگ های مشکی، آبی و فیروزه ای در اشکال زیگزاگی و افقی که یادآور مفاهیمی عرفانی است، تزئین شده اند.

 مناره ها چگونه می لرزند؟

همانطور که گفته شد، عمده ی شهرت منارجنبان به خاطر حرکت و لرزش مناره ها می باشد. برای این کار فردی به نام”جنباننده” در فاصله های زمانی معین از طریق پلکان درون مناره ها بالا می رود و با قدرت بدنی خود، مناره را به لرزش درمی آورد. بر اثر این فشار، مناره به نوسان در می آید و همزمان با آن مناره ی دیگر نیز به نوسان درمی آید. در واقع کل ساختمان دچار لرزش و نوسان می شود، اما تنها نوسان مناره ها قابل مشاهده است و برای مشاهده ی لرزش بنا، معمولا لیوان آبی را بر روی قبر “عمو عبدالله” قرار می دهند تا از طریق لرزش آب درون لیوان متوجه لرزش کل بنا شوند. شایان ذکر است در سال های دور، بازدیدکنندگان خود می توانستند از پله های درون مناره بالا بروند و آن را تکان دهند، اما در حال حاضر به خاطر حفاظت بهتر از بنا اجازه ی این کار داده نمی شود و تنها جنباننده، مناره را می لرزاند.

منارجنبان

علت لرزش مناره ها چیست؟

بسياري از معماران و مهندسان درباره ی جنبش مناره ها و فرونریختن ساختمان اظهار نظرهای فني و مهندسي کرده اند، برخی از افراد نیز بر این باورند که توجیح علمی برای جنبش مناره ها وجود ندارد و حتی تعدادی نیز، جنبش مناره ها و فرونریختن ساختمان را به عناصرغیرعلمی همچون کرامات نسبت می دهند.

 به طور کلی برخی از متخصصین و کارشناسان، ساختار سازه و معماری ویژه ی آن را علت حرکت مناره ها ذکر کرده اند. آنها بر این باورند که استفاده از مصالح ساختمانی بسیار سبک در قسمت های بالائی، ارتفاع کم مناره ها، وجود فاصله بین هر مناره و ساختمان، کلاف های چوبی که در قسمت‌های بالا و پائین هر یک از دو منار به کار رفته است وهمچنین پدیده فیزیکی به نام تشدید ( رزونانس )، عامل موثر در حرکت دادن مناره ها به شمار می رود.

 به عبارت بهتر می توان گفت بنای منارجنبان همچون یک دیاپازون عمل می کند. دیاپازون وسیله ای است فلزی به شکل U که انتهای آن به یک پایه وصل شده است و اگر ضربه ای به یکی از شاخه های این وسیله وارد شود، ارتعاش تولیدشده نخست به قسمت مرکزی و سپس به شاخه ی دیگر می رسد و باعث می شود کل دیاپازون بلرزد. مناره های منارجنبان نیز عملکردی شبیه به شاخه های دیاپازون دارند، به گونه ای که با لرزیدن یکی از مناره ها، نخست قسمت مرکزی (ساختمان) و سپس مناره ی دیگر دچار نوسان و لرزش می شوند. نکته ی حائز اهمیت در این است که اگر ارتفاع و وزن مناره ها برابر نبود این لرزش اتفاق نمی افتاد و این موضوع گواهی بر دانش فنی بسیار بالای معماران منارجنبان در قرن ها پیش بوده است.

چرا با وجود نوسان ها و لرزش های شدید در طول قرن های متمادی این بنا فرو نریخته است؟

استفاده از آجرهایی که ضریب ارتجاعی بالاتری نسبت به آجرهای دیگر دارند و همچنین به کار بردن مصالحی که حالت چسبندگي دارند، مانع از فرو ريختن مناره ها در اثر لرزش هاي مکرر شده است. همچنین وجود شیارهایی بین بخش های مختلف ساختمان سبب شده است تا در هنگام لرزشِ مناره ها، بنا فضای کافی برای جا به جا شدن داشته باشد.

منارجنبان های دیگر…

شایان ذکر است منارجنبانِ اصفهان تنها بنا با قابلیت لرزش نیست و در شهر ها و کشورهای دیگر نیز منارجنبان وجود دارد. اما موردی که منارجنبان اصفهان را از ساير مناره هاي متحرك متمایز می کند، این است که علاوه بر حرکت مناره ها ساير قسمت هاي بنا نيز حركت مي كند. همچنین از آنجا که این دو مناره در مقایسه با منارهای دیگر، سبک تر و باریک تر ساخته شده اند، حرکت و جنبششان محسوس تر است و بهتر دیده می شود.

 منارجنبان خرانق در اردکان یزد (متعلق به دوره ی سلجوقی) یکی دیگر از منارجنبان های معروف در ایران می باشد. همچنین مناره های مسجد جامع نیشابور (شهر کهن) ویژگی منارجنبان داشته اند (این مسجد قرن ها پیش بر اثر زلزله نابود شده است و امروزه اثری از آن وجود ندارد).  برخی از جهانگردان نیز در مشاهدات خود، مناره هایی را معرفی کرده اند که همین ویژگی را داشته اند؛ ابن بطوطه در سفرنامه ی خود نقل کرده است که مسجد امام علي (ع) در شهربصره هفت مناره داشته است که یکی از آنها متحرک بوده است و خود او حركت این مناره را شخصا آزمايش كرده است.

حکيم ابوالقاسم محمد بن محمد کلبي نیز مي گويد: “در يکي از شهرهاي اسپانيا در اندلس، يکي از مسجد جامع هاي آن را ديدم که موقع تکان دادن به جنبش در مي آيد؛ يعني بدون اينکه دعا يا حرفي گفته شود. من خود بر بام آن مسجد رفته و جمعي نيز با من بودند. چوب هايي که در موقع تکان دادن مي گيرند در دست گرفتم و تکان دادم، چنان به حرکت در آمد که من به ايشان اشاره کردم که از جنباندن آن دست بردارند.”

مقبره ی عمو عبدالله کارلادانی

عمو عبدالله کارلادانی یا عمو عبدالله سقلابی ( صقلایی) یکی از زاهدان و پرهیزکاران در قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری قمری  هجری قمری بود است که در سال 716 هجری قمری مقارن با اواخر سلطنت سلطان محمد الجایتو چشم از جهان فروبست.  آرامگاه وی در منارجنبان واقع شده است و بر روی قبر او سنگی بزرگ از جنس مرمر قرار دارد که سوره ی یاسین به صورت برجسته با خط ثلث بر روی آن حکاکی شده است. بر سنگ مزار وی چنین نوشته شده‌است:

“هذا قبر الشیخ الزاهد المتورع السعید المتقی عمو عبذالله بن محمد بن محمود سقلا رحمه الله علیه و نور فی السابع عشره من شهر ذی حجه سنه ست عشره و سبعمائه”

آدرس: اصفهان، خیابان آتشگاه، محله کارلادان

ساعات بازدید: از ساعت 9 الی 17

معمولا مناره ها را دوبار صبح و دوبار بعد از ظهر در صورت حضور بازدیدکننده در محوطه به لرزش در می آورند.  در ایام پربازدید همچون نوروز دفعات لرزش بیشتر می شود.

هزینه بازدید:  شهروندان ایرانی 5000 تومان، شهروندان خارجی 50000 تومان

پل خواجو، پلی میان تاریخ و فرهنگ و هنر

پل خواجو را می توان خواهر زیباتر و کوچکتر سی و سه پل دانست که همچون خواهر بزرگترش، زینت بخش زاینده رود می باشد. این خواهر کوچک و دلربا، اسرار و رازهای های بسیاری را در خود نهفته دارد و همچون صندوقچه ای ارزشمند، لبریز از شگفتی های معماری و تاریخی می باشد. ما را همراهی کنید تا رازهای این دخترِ زیبای زاینده رود را برای شما فاش کنیم.

معرفی پل خواجو

پل خواجو که روزگاری در عهد صفوی یکی از زیباترین پل های دنیا به حساب می آمد، در شرق سی و سه پل و در فاصله ی1900 متری از آن قرار گرفته است. طول پل خواجو کوتاه تر از سی و سه پل است و پنجاه سال بعد از خواهر بزرگترش سی و سه پل-به دستور شاه عباس دوم احداث گردید. پل خواجو همچون سی وسه پل محلی برای تفریح و استراحت مردم می باشد و خانواده های اصفهانی از گذشته های دور تا به امروز بر روی پل خواجو و اطراف آن جمع می شوند تا از فضای دلنشین و آب و هوای مطبوع این منطقه بهره مند گردند.

 این پل تاریخی یکی دیگر از شگفتی های معماری در عصر صفوی است و در تاریخ ۱۵ دی سال ۱۳۱۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

وجه تسمیه و نام های دیگر پل خواجو

همانند بسیاری دیگر از اماکن تاریخی، پل خواجو نیز در طول سالیان متمادی به اسامی مختلفی خوانده شده است. برخی از این اسامی عبارتند از:

پل شاه یا پل شاهی: از آنجا که این پل به دستور شاه عباس دوم احداث گردید، به پل شاهی شهرت یافت.

پل بابا رکن الدین: بابا‌رکن‌الدین شیرازی یکی از عرفای قرن هشتم هجری قمری بود که در مجموعه ی تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شده است. پل خواجو مسیر رفتن به خانقاه و مقبره ی بابا رکن الدین بود و از این رو به آن پل رکن الدین می گفته اند.

پل حسن بیگ: پل خواجو در زمان شاه عباس دوم بر روی ویرانه های یک پل به جا مانده از دوره ی تیموری به نام پل حسن بیگ، ساخته شده است و از این رو مردم آن را با نام پل حسن بیگ نیز می شناختند.

پل گبر ها: پس از ساخت این پل، گبرها (زرتشتیان) مسیر کوتاه تری را برای رسیدن به محله ی خود طی می کردند و به همین دلیل به پل گبرها شهرت یافت.

پل خواجو: این پل در نزدیکی محله ی خواجوی  اصفهان ساخته شده بود و از این رو به پل خواجو شهرت یافت.

پل حسن آباد: حسن آباد نام قدیمی محله ی خواجو می باشد.

پل شیراز: هدف شاه عباس دوم از احداث این پل ارتباط محله ی خواجو و دروازه حسن آباد به تخت فولاد و راه شیراز بود که به پل شیراز نیز شهرت یافت.

تاریخچه پل خواجو 

پل خواجو در سال 1060 هجری قمری (1028 شمسی/1650 میلادی) به دستور شاه عباس دوم صفوی بر روی ویرانه هایِ یک پل باقی مانده از دوره ی تیموری به نام پل حسن بیگ، ساخته شد. بر طبق برخی دیگر از روایات تاریخی این پل بعد از تعطيلات نوروزي سال ۱۰۶۰ هجری قمری به دستور شاه عباس دوم به همراه گلریزان، آذین بندی، چراغانی و با حضور امرا و بزرگان کشوری و لشگری افتتاح گردید.

پل خواجو

در ابتدا هدف شاه عباس دوم از احداث این پل برقراری ارتباط میان محله ی خواجو و دروازه حسن آباد با تخت فولاد و مسیر شیراز بود، اما بعدا تصمیم گرفته شد تا از این پل به عنوان سد و آب بند نیز استفاده شود. لذا هشت سال بعد در سال 1068 هجری قمری، آب بند هایی به پل افزوده شدند. بسته شدن این آب بند ها باعث می شد تا آب زاینده رود پشت پل جمع شود و دریاچه ای کوچک ایجاد شود. از این دریاچه برای برگزاری مسابقات شنا و قایق سواری استفاده می شد و مردم علاقه مند از روی پل به تماشای مسابقات می پرداختند. همچنین در میان هریک از دو ضلع شرقی و غربی پل خواجو عمارتی موسوم به شاه نشین ساخته شده است که در گذشته اقامتگاه موقت شاه و خانواده اش بوده است و آنها به این عمارت می آمده اند تا از مناظر زیبا و آب و هوای مطبوع زاینده رود لذت ببرند. پل خواجو در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار در سال 1290 هجری قمری مرمت و بازسازی شد.

معماری پل خواجو  

پل زیبای خواجو یکی دیگر از شاهکارهای معماری و هنر در عصر صفوی است که با تزئینات نقاشی و کاشی کاری زینت یافته است و همین تزئینات باعث شده است تا از این پل به عنوان یکی از زیباترین پل های ایران و زیبا ترین پل ساخته شده بر روی زاینده رود یاد شود. در حقیقت کمتر پلی را در دنیا می توان یافت که تا این حد به تزئیناتش اهمیت داده باشند.

  پل خواجو 24 دهانه، 133 متر طول و12 متر عرض دارد و اندازه ی معبر آن نیز 7.5 متر می باشد. در ساخت این پل از آجر، سنگ، ملات مقاوم در برابر آب (ساروج)  استفاده شده است و کاشی خشتی هفت رنگ نیز برای تزئین آن بکار رفته است.

اگر از طرفین به پل خواجو نگاه کنیم، متوجه می شویم که در ساخت این پل از شیوه ی معماریِ طاق آهنگ (طاق گهواره) استفاده شده است. طاق آهنگ یکی از کهنترین شیوه های طاق سازی در ایران است که از ساخت یک قوس بر روی دو دیوار هم راستا ایجاد می شود.

عمارت شاه نشین (بیگلربیگی)

علاوه بر معماری و تزئینات به کار رفته در پل خواجو، آنچه که این پل را از سایر پل ها متمایز می سازد، وجود یک عمارت مسکونی در وسط پل می باشد؛ پل خواجو از دو ضلع شرقی و غربی تشکیل شده است و در وسط هر ضلع عمارتی قرار دارد که به آن شاه نشین یا بیگلربیگی می گویند. همانگونه که از اسم این عمارت مشخص است، اقامتگاهی موقت برای شاه و خانواده اش بوده است. عمارت شاه نشین همچنین جایگاه افراد عالی رتبه و امیرانی بوده است که برای تماشای مسابقات شنا و قایقرانی در زاینده رود، به این پل می آمده اند. عمارت شاه نشین از اتاق هایی تشکیل شده است که با نقاشی های زیبا و کاشی کاری تزئین شده اند و هنر عصر صفوی را به بازدیدکنندگان یادآور می شوند.

کاربری های پل خواجو

همانطور که پیشتر گفته شد، پل خواجو تنها گذرگاهی برای اتصال دو طرفِ زاینده رود نبوده است، بلکه به عنوان محلی برای تفریح و استراحت مردم اصفهان نیز استفاده می شده است. درواقع کاربری پل خواجو که در حدود چهار قرن پیش ساخته شده است را می توان امروزه با پل طبیعت در تهران (1393) مقایسه کرد. همچنین وجود آب بند ها در بین پایه های پل این امکان را فراهم می آورده است تا در زمان های کم آبی، آبِ زاینده رود را پشت پل جمع کنند و دریاچه ای موقتی ایجاد کنند. در واقع پل خواجو دارای 16 دریچه ی تخلیه ی آب می باشد و در صورت بسته شدن این دریچه ها، آب تا ارتفاع شش متری بالا می آید. از این آب به منظور آبیاری زمین های کشاورزی و یا باغات اطراف استفاده می شده است و حتی گفته می شود از این آب برای پرورش ماهی نیز استفاده می کرده اند. علاوه بر آن وجود این دریاچه باعث می شده است تا هوای این ناحیه مطبوع تر شود و مأمنی برای مردم کلافه از گرمای تابستان باشد.

اسرار و شگفتی های پل خواجو

پل خواجو همچون صندوقچه ای قدیمی و ارزشمند، اسرار و رازهای بسیاری را در خود نهفته دارد؛ رازهایی که گواهی بر نبوغِ طراح و سازنده ی این پل می باشند و هوش و ذکاوت معماران عصر صفوی را بار دیگر به ما یادآور می شوند. در این قسمت نیز ما را همراهی کنید تا این صندوقچه ی اسرار آمیز را با یکدیگر بگشاییم و از حقایق آن آگاه شویم.

  • راز شمع خواجو

اگر فردی در طبقه ی پایین پل در منتها الیه عرشه پل بایستید و با زاویه 39 درجه نسبت به افق به تركیب طاق ها، نشیمنگاه ها و دیواره ها بنگرد، ناگهان از تركیب این فضای سه بعدی و از محل برخورد دیواره های پیشین و پسین شمعی پدیدار می شود. مشاهده ی این شمع به ویژه در زمان غروب آفتاب دیدنی و جالب می باشد، چرا که تصویر شعله ی آن همچون آتشی واقعی می درخشد. به نظر می رسد که طراح پل در ایده ی پیدایش این شمع از مكتب فلسفي اشراق الهام گرفته است، چرا که یکی از مفاهیم این فلسفه تشبیه هستی به نور می باشد. از این رو طراح پل تصویر شمع را به عنوان سمبل نور در نمای پل طراحی کرده است. شایان ذکر است این شمع که در واقع وجود خارجی ندارد، در چهار زاويه هم در ضلع غربي و هم در ضلع شرقي قابل رويت می باشد.

  • عقابی با بال های گشوده بر فراز زاینده رود

پل خواجو

اگر از نمای بالا به پل خواجو بنگریم، این پل را همچون عقابی با بال های گشوده خواهیم یافت. عمارت شاه نشین یا همان بیگلر بیگی به مثابه سر عقاب می باشد و فرو رفتگی ها و برآمدگی های پل نیز بال های این عقاب را برای ما تداعی می کنند.

  • شیرهای سنگی پل خواجو

در دو سوی پل خواجو دو شیر سنگی رو بروی یکدیگر قرار گرفته اند و گفته می شود اگر از سمت یکی از شیرها به چشم شیر مقابل نگاه کنید، چشم آن شیر را درخشان خواهید یافت. شیر سمبل شجاعت و مردانگی است و برخی عقیده دارند که این شیرهای سنگی نمادی از عشایر بختیاری می باشند که وظیفه ی حراست و پاسبانی از پل خواجو و زاینده رود را بر عهده دارند.

  • قبله نما

در نزدیکی مجسمه ی شیر و در تخت سنگی که در سمت شمال پل قرار دارد، قبله نمایی به شکل آفتاب قرار دارد.

  • گنبد زرین حرم امام رضا در پل خواجو

اگر پس از غروب آفتاب و تاریک شدن هوا از پل خواجو دیدن کنید، این پل را مملو از افرادی خواهید یافت که برای تفریح و استراحت به این منطقه آمده اند. اما اگر با نگاه دقیق تری به پل و نورپردازی آن بنگرید، طاق های پل را همچون گنبد طلایی حرم امام رضا خواهید یافت که به زیبایی تمام می درخشند و تصویرشان بر روی زاینده رود منعکس شده است.

  • سقف های طاق چشمه‌ای (منحنی)

 اگرفردی درون دهانه های زیر پل قرار بگیرد و از کناره های  سقف‌های طاق چشمه‌ای به آرامی صحبت کند و فرد دیگری نیز مقابل او قرار گیرد، می تواند به راحتی صدای آرام طرف مقابل را بشنود. به عبارت بهتر اگردر ستون اول شمالي سمت چپ حرف بزنيد و فردي نزديك ستون اول جنوبي در سمت راست ایستاده باشد، صداي شما را به وضوح مي شنود و براي همين است كه افرادي براي آواز خواندن به آنجا مي روند.

  • علامت های خاص بر روی سنگ های دیواره

تخته سنگ هایی در اندازه های مختلف روی دیواره های قسمت پایینی پل قرار دارند که نقوش و علامت های خاصی روی آن ها حک شده است. گفته می شود به احتمال زیاد این علامت ها، امضای سنگتراشان بوده است تا بتوانند در پایان کار تعداد سنگ های تراشیده شده را تعیین کنند و بر اساس آن مزد خود را دریافت کنند.

این موارد را می توان مهمترین شگفتی های معماری در پل خواجو دانست که آگاهی از آنها باعث می شود در بازدیدهای بعدی از این پل، با نگاهی دقیق تر و موشکافانه تر از آن دیدن کنیم و به نبوغ طراح و سازنده ی آن آفرین بگوییم.

 

کلیسای وانک

احترام به ادیان ابراهیمی و باورهای مذهبی آنان از دیرباز یکی از ویژگی های مردم ایران زمین بوده است؛  این خصیصه ی اخلاقی باعث شده تا پیروان ادیان مسیحیت و یهودیت در ایران، آموزه های دینی و مراسم های مذهبی خود را به راحتی و با آسودگی خاطر برگزار کنند و به ساخت اماکن مذهبی خود (کلیسا ها و کنیسه ها) و توسعه و گسترش آنها مبادرت ورزند. یکی از این اماکن مذهبی که همچون یاقوتی زیبا در دل شهر اصفهان جای گرفته و از گذشته های دور تا به امروز به بخشی از هویت فرهنگی این شهر تبدیل گشته است، کلیسا وانک یا کلیسای نجات دهنده ی مقدس می باشد. این بار در سفرنامه ی گشت تور شما را به جلفا -محله ی ارمنی نشین شهر اصفهان– می بریم و از زیباترین کلیسای ایران بازدید می کنیم.

معرفی:

کلیسای وانک شهر اصفهان، بزرگترین، زیباترین و شناخته شده ترین کلیسای ایران است که در منطقه ی جلفا -محله ی ارمنی نشین شهر اصفهان- قرار دارد. نام اصلی این کلیسا در زبان ارمنی “آمنا پرکیچ” به معنی “کلیسای نجات دهنده ی مقدس”  است و گفته می شود نام آن از کلیسای “سورپ آمنا پرکیچ وانک” واقع در منطقه ی نخجوان گرفته شده. وانک در زبان ارمنی به معنی صومعه است. این کلیسا یکی از 13 کلیسای باقی مانده در محله ی جلفای شهر اصفهان است که از قرن 17 میلادی برای ما به یادگار باقی مانده اند.

اهمیت کلیسای وانک تنها به نقش مذهبی آن در برگزاری آیین های دین مسیحیت و تعلیم و تربیت راهبان و کشیشان محدود نمی شود، بلکه امور اداری و قضاییِ ارامنه ی شهر اصفهان و جنوب ایران در گذشته در این کلیسا حل و فصل می شده اند و این مهم همچنان نیز ادامه دارد. همچنین جالب است بدانید علاوه بر نقش مذهبی و اجتماعی کلیسای وانک، نقش فرهنگی آن نیز نه تنها برای ارامنه بلکه برای تمامی ایرانیان حائز اهمیت است، چرا که نخستین چاپخانه با ماشین چاپ در ایران در کلیسا وانک تاسیس شد و این رویداد مهم بر اهمیت این کلیسا افزود. علاوه بر چاپخانه، موزه ی کلیسا وانک و بنای یادبود هولوکاست ارامنه از دیگر مولفه های فرهنگی در محوطه ی کلیسا وانک هستند که جایگاه این کلیسا را در فرهنگ و تاریخ شهر اصفهان نشان می دهند؛  این جایگاه رفیع مذهبی، اجتماعی و فرهنگیِ کلیسای وانک سبب شد تا این کلیسا در دیماه 1310 شمسی با شماره 85 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شود .

تاریخچه ی کلیسا وانک:

اگر بخواهیم تاریخچه ی کلیسای وانک را شرح دهیم، نخست لازم است به کشور ارمنستان حوالی سال 1603 میلادی  (982 شمسی) سفر کنیم. در این سال شاه عباس اول با هدف بازپسگیری اراضی شمالی ایران که در تصرف نیروهای دولت عثمانی بود، به همراه سپاهیانش از شهر اصفهان به سمت شهر ایروان حرکت کرد. شاه عباس اول و لشکریانش موفق شدند نیروهای عثمانی را از مناطق اشغالی بیرون برانند و بر آن مناطق مسلط شوند. پس از چند ماه شاه عباس اول تصمیم گرفت به شهر اصفهان باز گردد و از آنجا که احتمال می داد نیروهای عثمانی او و ارتشش را در مسیر بازگشت تعقیب کنند، دست به کار دوراندیشانه‌ای زد؛ شاه عباس اول دستور داد تا “سیاست زمین سوخته” را در مسیر بازگشت اجرا کنند و بدین ترتیب لشکریان شاه عباس بیشتر شهرها و روستاهای ارمنی نشین ارمنستان و دشت آرارات را ویران کردند و مزارع را آتش زدند، تا از این طریق مانع از پیشروی سریع نیروهای عثمانی شوند. این عمل باعث می شد که نیروهای عثمانی با کمبود آذوقه روبرو شوند و از سرعت پیشروی آنها کاسته گردد.

 البته شاه عباس اول دستور داد ارامنه ی ساکن این مناطق به ایران کوچانده شوند. ارامنه نیز که از یک سو خانه و کاشانه ی خود را از دست داده بودند و از سوی دیگر خطر هجوم نیروهای عثمانی آنها را تهدید می کرد، چاره ی دیگری نیافتند و همراه با ارتش شاه عباس اول به سمت ایران روانه شدند. متاسفانه در جریان این کوچ اجباری بسیاری از افراد سالخورده، کودکان و بیماران که توانایی پیمودن مسیر را نداشتند، جان خود را از دست دادند. در یک نمونه هنگام عبور از رود خروشان ارس، از 350 هزار ارمنی، نزدیک به سیصد هزار تن از آنان در رودخانه غرق شدند.

سرانجام پس از تحمل سختی های بسیار، شاه عباس اول و سپاهیانش به همراه ارامنه به شهر اصفهان رسیدند و شاه عباس دستور داد تا زمین هایی در منطقه ی جلفای شهر اصفهان جهت اسکان به آنها اهدا شود. بدین ترتیب ارامنه در شهر اصفهان ساکن شدند و پس از مدتی تصمیم گرفتند تاسیسات اجتماعی و بناهای مذهبی خود را در این شهر بنا کنند. بدین منظور در سال 1605 میلادی کلیسایی کوچک در محل فعلی کلیسا وانک ساختند. این کلیسا به مدت پنجاه سال مورد استفاده قرار گرفت و پس از آن به علت کوچک و نامناسب بودن، به خواست و تشویق *خلیفه ی آن زمان – داویر اول- تخریب گردید و به جای آن کلیسایی جدید با کمک های مالی ارامنه ی ساکن جلفا تاسیس شد. ساخت این کلیسای جدید در سال 1655 میلادی برابر با سال 1034 هجری شمسی و در زمان سلطنت شاه عباس دوم آغاز گردید و پس از 9 سال در 1664 میلادی (1043 هجری شمسی) به پایان رسید. از آنجا که ارمنیان در گذشته در جلفای نخجوان کلیسایی با نام “سورپ آمنا پرکیچ وانک” داشتند، نام “آمنا پرکیچ” به معنی “کلیسای نجات دهنده ی مقدس” را بر کلیسای تازه تاسیس خود نهادند. پس از اتمام ساخت بنای کلیسا وانک، کتیبه ای با کاشی های لاجوردی و خط طلایی بر سر در ورودی غربی کلیسا نصب شد که در آن تاریخ شروع و پایان بنای کلیسا به شرح زیر ذکر شده است:

” کلیسای وانک آمنا پرگیچ در سال ۱۶۵۵ میلادی در زمان پادشاهی شاه عباس دوم و جاثلیقی «فیلیپوس» و پیشوائی خلیفه «داوید» و به یاری مردم خیر جلفا شروع شد و در سال ۱۶۶۴ میلادی به پایان رسید. ثواب عباداتی که در این کلیسا انجام می‌شود نصیب آنهایی که در قید حیاتند یا در گذشته‌اند شود. “

  *  خلیفه شخصی است روحانی که ازدواج نمی‌کند و امور ارامنه در دست اوست این شخص از ارمنستان و یا لبنان که رئوس مذهبی ارامنه اند انتخاب شده و به نقاط مختلفی که ارامنه ساکن هستند فرستاده می‌شود.

معماری و بخش های مختلف کلیسا وانک:

به طور کلی معماری کلیسا وانک شهر اصفهان را می توان ترکیبی از معماری ایرانی-ارمنی و اسلامی-مسیحی دانست. در ساخت این کلیسا عناصرِ معماریِ ایرانِ عصرِ صفوی و عناصر بناهای مذهبی مسیحیان به زیبایی و با هنرمندی تمام در هم آمیخته اند و شاهد ترکیبی کم نظیر از معماری ایرانی-ارمنی هستیم. جزئیات معماری مجموعه ی کلیسا وانک بسیار است و توصیف همه ی آنها ممکن است از صبر خوانندگان خارج باشد، از این رو در ادامه ی متن تنها به بررسی مهمترین عناصر معماری در این کلیسا می پردازیم و از بیان جزئیات پرهیز می کنیم، پس ما را همراهی کنید:

مجموعه ی کلیسای وانک شهر اصفهان در کوچه ای به همین نام در محله ی جلفا در زمینی به مساحت 8731 متر مربع احداث شده و علاوه بر ساختمان کلیسا، قسمت های دیگری همچون کتابخانه، موزه، دفاتر اداری، فضای سبز و غیره را در بر دارد.

برای احداث کلیسای وانک بر خلاف بسیاری دیگر از کلیسا های کهن ارمنی، از خشت خام به جای سنگ استفاده شده؛  دلیل این کار شاید در دسترس نبودن سنگ کافی و یا هزینه بالای آن بوده است. نمای بیرونی دیوار کلیسا وانک با طرحی ساده از آجر ساخته شده است و تزئینات خاصی که نشان دهنده ی کلیسا بودن این مکان باشد، در این دیوار دیده نمی شود.

کلیسای وانک

ورودی مجموعه ی کلیسا وانک و تندیس پیرمرد مرموز

در اصلی مجموعه ی کلیسا وانک که به رفت و آمد بازدید کنندگان اختصاص دارد، در چوبی بزرگی است. بر سردر این ورودی کتبیه ای لاجوردی به چشم می خورد که نمای داخلی کلیسا را نشان می دهد و عبارت زیر بر روی این کتیبه نوشته شده است:

” دیر ناجی همگان محلی برای راهبان “

خارج از محوطه ی کلیسا وانک و درست روبروی این در چوبی در میان یک حوض آب، تندیس پیرمردی با ردایی بلند، کمی مرموز و چهره ای متفکرانه دیده می شود که یک دست خود را بر روی چند جلد کتاب گذاشته و به شیِ کوچکی که در دست دیگرش گرفته است، می نگرد.

این پیرمرد ناشناخته کیست؟ شی مرموزی که در دستش نگه داشته است، چه چیزی است؟ و چرا تندیس او را روبروی ورودی کلیسا وانک قرار داده اند؟ پاسخ همه این سوالات را در ادامه ی متن خواهید خواند. پس ما را همراهی کنید.

کلیسای وانک

 

برج ساعت کلیسا وانک

بالای این درچوبی و کتیبه، برج ناقوس کلیسا قرار دارد؛ در چهار طرف این برجِ سه طبقه، چهار صفحه ی مدور ساعت به قطر 104 سانتی متر نصب شده اند و از این رو به آن برج ساعت نیز می گویند. این برج و ساعت آن در سال 1931 میلادی (1310 هجری شمسی) توسط یکی از ارامنه ی ساکن جلفا به نام “ماردیروس گوورگ هوردانانیان” به یادبود برادر مرحومش، به کلیسا اهدا شد. پیچیده شدن صدای ساعت ها و طنین ناقوس های کلیسا وانک، حال و هوایی روحانی به جلفا و مناطق اطراف می بخشد و حسی متفاوت و به یادماندنی برای بازدیدکنندگان رقم خواهد زد.

برج ناقوس کلیسا وانک

برج ناقوس کلیسا وانک،  38 سال بعد از ساختمان اصلی کلیسا ساخته شد و بر روی چهار ستون سنگی استوار گشته است. در ساخت و تزئین این بنا، از آجرهای ساده و کاشی های آبی رنگ استفاده شده و ناقوسی بر بالای آن نصب شده است. در زیر این برج، دو قبر دیده می شود که یکی از آنها متعلق به سربازی ارمنی و دیگری متعلق به یکی از پیشوایان ارمنی است.

گنبدهای کلیسا وانک

از دیگر مشخصه‌‌های معماری مجموعه ی کلیسای وانک می‌توان به گنبدهای کلیسا اشاره کرد؛ بر روی بام ساختمان اصلی کلیسا، دو گنبد -یک گنبد کوچک و یک گنبد بزرگ- قرار گرفته اند. گنبد کوچک بر بالای محل تجمع مردم و گنبد بزرگ بر فراز محراب کلیسا ساخته شده است. نکته ی مهمی که در معماری گنبد بزرگ کلیسا دیده می شود، شباهت آن به گنبد مساجد ایرانی است، در حالی که گنبد کلیسا های ارمنی مخروطی شکل ساخته می شوند؛ این شباهت به گنبد مساجد ایرانی را می توان ناشی از تاثیر معماری اسلامی در ساخت این کلیسا دانست، چرا که کلیسا وانک در زمان اوج معماری ایرانی-اسلامی در عهد صفوی بنا شده است.

نمای بیرونی گنبد بزرگ کلیسا وانک بدون هیچگونه تزئیناتی از آجر ساخته شده است و ظاهر بسیار ساده ی آن، گنبد مساجد قدیمی ایرانی را تداعی می کند؛ در واقع تنها به لطف صلیبی که بر نوک گنبد نصب شده است، می توان آن را از گنبد مساجد ایرانی تشخیص داد.

 اما نمای داخلی گنبد بزرگ کلیسا وانک با کاشی های لاجوردی و طلایی رنگ زینت یافته است و اوج هنر معماران عهد صفوی را می توان در آن به نظاره نشست. در گرداگرد این گنبد بزرگ، هشت پنجره در فواصل معین از یکدیگر قرار گرفته اند و در این فواصل، نقاشی هایی با مضامین مذهبی همچون آفرینش آدم و حوا، ماجرای خوردن میوه ممنوعه توسط آدم و داستان هابیل و قابیل به چشم می‌خورند.

ساختمان اصلی کلیسا وانک؛ اقیانوسی از رنگ و نقش

ساختمان اصلی کلیسا مهمترین جاذبه ی مجموعه ی کلیسا وانک به شمار می رود که از نظر نقاشی های دیواری نه تنها در ایران بلکه در خاورمیانه نیز بی همتا است و نظیر آن را در کمتر کلیسای دیگری می توان یافت. تمامی قسمت های داخلیِ ساختمان اصلی کلیسا وانک، همچون دیوارها، طاق نماها، محراب کلیسا و به طور کلی تمامی زوایای کلیسا با رنگ روغن نقاشی و تزئین شده‌ اند.

 وقتی وارد کلیسا می شوید، کاملا از محیط بیرون جدا خواهید شد و خود را در اقیانوسی از رنگ و نقش غوطه ور خواهید یافت. به هر قسمت که بنگرید، تصاویری بسیار زیبا و هنرمندانه با جزئیاتی باورنکردنی شما را شگفت زده خواهند کرد. تصاویری که می توان ساعت ها بدون خستگی به آنها نگریست و از دیدنشان لذت برد. مشاهده ی این نقاشی های دیواری همچون ورق زدن صفحات کتاب انجیل است، چرا که در بیشتر این دیوارنگاره ها آیات و مضامین انجیل مقدس به تصویر کشیده شده اند؛ مهمترین این دیوارنگاره ها عبارتند از: تصاویر مربوط به تولد، مصلوب شدن و عروج حضرت عیسی، سجده ی سه فرزانه (پادشاه) مقابل حضرت عیسی، آزموده شدن مسیح توسط شیطان، شام آخر مسیح، روز رستاخیز، هفت طبقه ی بهشت و عذاب های دردناک دوزخ. علاوه بر این نقاشی های دیواری بسیار زیبا که توسط نقاشان برتر ارمنی خلق شده اند، هنر طلاکاری نیز در این کلیسا حائز اهمیت است و نمونه ای منحصر به فرد در میان سایر کلیسا ها به شمار می رود.

کلیسای وانک

موزه ی کلیسای وانک؛ موزه ی خاچاطور گساراتسی

موزه ی کلیسای وانک در ضلع شمالی این مجموعه قرار دارد و آثار هنری و تاریخی بسیار گرانبها و ارزشمندی را در خود جای داده است. این موزه به پاس تقدیر از “خلیفه خاچاطور گِساراتسی” که نخستین چاپخانه به سبک حروف چینی در ایران و خاورمیانه را در کلیسا وانک تاسیس کرد، به موزه ی خاچاطور گساراتسی تغییر نام یافت. بعدا با خلیفه خاچاطور گِساراتسی (Ḥachatur Kesaratsi) و کارهای او بیشتر آشنا خواهیم شد.

ساختمان اولیه ی موزه در سال 1906 میلادی بنا شد و تا سال 1930 میلادی به عنوان موزه و کتابخانه مورد استفاده قرار می گرفت. در سال 1930 میلادی با راهنمایی های “سارگیس خاچاتریان” -نقاش و محقق ارمنی- در این ساختمان تغییراتی ایجاد شد و موزه ی وانک تاسیس گردید.  38 سال بعد به دلیل رشد روز افزون صنعت گردشگری و اهمیت حفظ هرچه بهتر آثار هنری، تصمیم گرفته شد، ساختمانی جدید و مطابق با اصول نوین موزه داری در ضلع شمالی کلیسا احداث گردد. موزه ی جدید که امروزه شاهد آن هستیم، بین سال های 1968 تا 1971 میلادی ساخته شد و در آن سال به پیشنهاد پیشواى روحانى ارامنه، از “آرپاک مخیتاریان” – باستان‌شناس و شرق‌شناس ارمنی – که مسئول بخش اسلامى موزه سلطنتی بروکسل بود دعوت به عمل آمد تا بر طبقه بندى و موزه آرایى اشیا نظارت داشته باشد.

بخش اعظم آثار نفیسی که امروزه در موزه ی کلیسا وانک شاهد آن هستیم، از طرف شوراى خلیفه گرى ارامنه خریدارى شده و برخی دیگر نیز از انبار کلیسا وانک و یا سایر کلیسا های دیگر جمع آوری شده است. بسیاری از اشیای عتیقه و آثار تاریخی نیز اهدایی ارامنه به موزه اند.

مقابل ورودی موزه، دو تندیس نیم تنه ی سیاه رنگ به چشم می خورند: تندیس سمت راست متعلق به ” مسروپ ماشتوتس مقدس ” (Mesrop Mashtots) -ابداع کننده ی الفبای زبان ارمنی- و تندیس سمت چپ متعلق به ” خاچاطور گِساراتسی ” (Ḥachatur Kesaratsi) – پیشوای مذهبی کلیسای وانک و موسس اولین چاپخانه به سبک حروف چینی در ایران و خاورمیانه – است.

مهمترین بخش های موزه ی کلیسا وانک:

  • غرفه ی صنعت چاپ و تاریخچه ی چاپ در ایران

غرفه ی صنعت چاپ در موزه ی کلیسا وانک یکی از مهمترین و دیدنی ترین بخش های این موزه است که به معرفی ملزومات و ماشین های چاپ کتاب در قرون های گذشته اختصاص یافته؛ جالب است بدانید نخستین چاپخانه به سبک حروف چینی در ایران به همت خلیفه ” خاچاطور گِساراتسی ” (Ḥachatur Kesaratsi) – پیشوای مذهبی کلیسای وانک – و شاگردانش در این کلیسا دایر گشت و آنها توانستند اولین کتاب در ایران را در سال 1638 میلادی در این چاپخانه، چاپ کنند.

خلیفه خاچاطور گِساراتسی در سال 1630 میلادی به اروپا سفرکرد و در آنجا با صنعت چاپ آشنا شد. او پس از بازگشت به جلفا درصدد برآمد چاپخانه ای در ایران تاسیس کند. از این رو یکی از روحانیون را به اروپا فرستاد تا در این زمینه تحقیق کند. این روحانی پس از بازگشت به ایران، مشاهدات و تجربیات خود در مورد چگونگی چاپ کتاب را در اختیار خلیفه و دیگر روحانیون قرار داد و آنها توانستند با کمک استادکاران جلفا پس از تلاش های بسیار، تمامی وسایل چاپ از قبیل دستگاه چاپ، مرکب، حروف و … را بسازند.  بدین ترتیب نخستین چاپخانه به سبک حروف چینی در ایران و خاورمیانه در سال 1636 میلادی در کلیسا وانک تاسیس شد.

 سرانجام پس از یک سال و پنج ماه تلاش، نخستین کتاب با عنوان “زبور داوود” در سال 1638 میلادی در ایران به چاپ رسید، در یادداشت‌های این کتاب نوشته شده‌است:

“یک سال و پنج ماه است که روز و شب بدون وقفه با کل اعضاء حوزهٔ علمیه به کار مشغولیم، برای اینکه نه از جایی دیده‌ایم و نه استادی داشته‌ایم.”

و این سرآغاز تاریخ چاپ در ایران بود. البته قبل از این تاریخ، چاپ سنگی در ایران و تبریز رواج داشت اما این چاپخانه به سبک حروف‌چینی کار می‌کرد و از این نظر در ایران و خاورمیانه منحصربه فرد محسوب می شود.

در حال حاضر نسخه ی کپی از کتاب “زبور داوود” در موزه کلیسای وانک قرار دارد و اصل آن در موزه‌ ای در آکسفورد انگلستان نگه داری می شود. البته به غیر از این کتاب، کتاب های مذهبی دیگری در زمان خلیفه خاچاطور گِساراتسی در این چاپخانه به چاپ رسیدند که عبارتند از: “هاراتس وارگ” (1641)، “خورهر تاددر” (1641) و “ژاماگیرک آدنی” (1642). مضمون و موضوعات این کتاب ها درباره ی مراسم های مذهبی و سرگذشت پدران روحانی است.

به پاس زحمات خلیفه خاچاطور گِساراتسی در شکل گیری صنعت چاپ در ایران، نام موزه ی کلیسا وانک در سال 1391 شمسی به موزه ی خاچاطور گساراتسی تغییر نام یافت و تندیس نیم تنه ی او نیز مقابل ورودی موزه قرار گرفت.       همچنین خارج از محوطه ی کلیسا وانک و درست روبروی در ورودی در میان یک حوض آب، تندیس کامل خلیفه خاچاطور گِساراتسی با ردایی بلند و چهره ای متفکرانه دیده می شود که یک دست خود را بر روی کتاب های چاپی خود گذاشته و در حال نگاه کردن به قالب حروف‌چینی در دست دیگرش است.

  • مجموعه ی یِپرم خان ارمنی

یِپرم خان ارمنی با نام کامل یـِپرم داویدیان گانتاکتسی (1291 -1247 هجری شمسی) از انقلابیون و یکی از رهبران نظامی انقلاب مشروطه بود که در آغاز جوانی به رزمندگان ارمنی پیوست و در مقابل ظلم ستمگران دولت عثمانی ایستاد. او سپس در رویداد استبداد صغیر به شهر تبریز آمد و همراه با سایر مبارزان با سپاه محمد علی شاه قاجار به نبرد پرداخت. امروزه در غرفه ای که در موزه ی کلیسا وانک به او اختصاص یافته است وسایل شخصی، عکس‌ها و مکاتبات شخصی یپرم خان به نمایش گذاشته شده اند.

  • غرفه ی نسل کشی ارامنه

غرفه ی مربوط به نسل کشی ارامنه تامل برانگیز ترین و در عین حال ناراحت کننده ترین بخش موزه ی کلیسا وانک محسوب می شود که به ماجرای نسل کشی ارامنه اختصاص دارد. نسل کشی ارامنه که با نام های دیگری همچون هولوکاست ارامنه و جنایت بزرگ نیز شناخته می شود، به نابودی، کشتار برنامه ریزی شده، تبعید اجباری، تجاوز و آزار و اذیت جنسی ارمنیان توسط امپراتوری عثمانی بین سال های 1915 تا 1917 میلادی اشاره دارد. این بخش از موزه شامل تصاویر دردناک این رویداد دهشتناک، نمونه هایی از مکاتبات سلاطین عثمانی و نقشه پراکندگی کشتار ارامنه است.

در گوشه ی شمال غربی حیاط مجموعه ی کلیسا وانک نیز سازه ای با معماری خاص به چشم می خورد که به منظور یادبود کشته شدگان این نسل کشی ساخته شده است.

  • غرفه ی اولین جمهوری ارمنستان

این غرفه به ماجرای شکل گیری اولین جمهوری ارمنستان بین سال های 1918 تا 1920 میلادی اختصاص یافته است. نمونه‌هایی از مدارک رسمی دولتی همچون گذرنامه‌ها، تمبرها، اسکناس‌ها، سکه‌ها و اوراق مربوط به کمک مالی ارمنیان جلفا به دولت تازه تأسیس ارمنستان در این غرفه به نمایش گذاشته شده اند.

یکی از جالب ترین آثار موزه ی وانک که در این قسمت نگه داری می شود، تارمویی متعلق به دختری 18 الی 20 ساله است که “واهرام هاکوپیان” در سال ۱۹۷۴ میلادی جمله‌ ای از کتاب تورات را به زبان ارمنی و با قلمی از جنس الماس بر روی آن نوشته ‌است. این اثر در سال  ۱۹۷۵ میلادی به موزه اهدا شده و بازدیدکنندگان می‌توانند جمله ی زیر را با میکروسکوپی که به همین منظور در محل تعبیه شده ‌است بر روی تار مو مشاهده نمایند:

” به جهت دانستن حکمت و عدل و برای فهمیدن کلمات فطانت” (از کتاب امثال سلیمان)

* فطانت به معنای زیرکی، هشیاری و دانایی است.

  • مجموعه کتاب ها و نسخه های خطی

صدها جلد کتاب خطی شامل تورات، انجیل و سایر کتب مقدس در این بخش از موزه به نمایش گذاشته شده اند. برخی از این نسخ خطی بسیار قدیمی هستند و بر روی پوست نوشته شده اند؛ برخی دیگر نیز با نقاشی های مینیاتوری و هنر تذهیب، زینت یافته اند. انجیل متعلق به قرن دهم میلادی نوشته شده بر روی پوست و ترجمه یِ ارمنیِ قرآن کریم متعلق به قرن 18 میلادی، از مهم ترین آثار این بخش از موزه به شمار می روند.

  • مجموعه تابلوهای نقاشی و گچبری

آثار نقاشان برتر اروپایی و ارمنی در این بخش از موزه به نمایش گذاشته شده اند. این آثار نقاشی بیشتر مضامینی مذهبی همچون میلاد مسیح، تصاویر مریم مقدس، حواریون و… را به نمایش می گذارند و بر روی چرم، فلز، کرباس و پوست ترسیم شده اند.

  • مجموعه آثار فلزی

زیورآلات از جنس طلا و نقره، کمربند، قلاب شنل، سینی، انواع جعبه ی صلیب، عودسوز، ظرف روغن مقدس و ملزومات  فلزی مورد استفاده در مراسم های مذهبی کلیسا در این بخش از موزه به نمایش گذاشته شده اند.

  • مجموعه ی منسوجات و دست بافته ها

در این بخش از موزه ی کلیسا وانک، لباس های مذهبی روحانیون ارمنی، پارچه های مورد استفاده در مراسم های مذهبی کلیسا و نمونه هایی از پوشاک ارامنه ی ساکن جلفا در معرض دید عموم قرار گرفته اند.

  • مجموعه ی ظروف چینی و سفالی

مجموعه ی کم نظیری از ظروف چینی و سفالی در طرح ها و شکل های متفاوت در این بخش به نمایش گذاشته شده اند. برخی از این ظروف چینی متعلق به تاجران و یا شخصیت های با نفوذ ارمنی است که سفارش تولید این ظروف را به کارخانه های تولید کننده ی ظروف چینی می دادند و از این رو اسم و رسم این افراد بر روی برخی از این ظروف درج شده است.

  • مجموعه ی آثار چوبی

آثارچوبیِ ساخته شده توسط برترین استادان این رشته در این قسمت از موزه به نمایش گذاشته شده است. تابلوهای منبت کاری، مبلمان، ساعت، شعمدان و سازهای مختلف برخی از این آثار را تشکیل می دهند.

  • مجموعه ی فرمان ها و قرارداد ها

این بخش از موزه به قرارداد ها و فرمان های متعلق به قرون 17 تا 19 میلادی اختصاص یافته است. موضوع بیشتر این مکتوبات درباره ی مهاجرت ارامنه، امتیازات تجاری و مذهبی به ارمنیان جلفا و  همچنین چگونگی گرفتن مالیات از اهالی و تجار ساکن جلفا است.

کتابخانه ی وانک

کتابخانه ی وانک در کنار ساختمان موزه قرار گرفته و در سال 1884 میلادی تاسیس شده است. این کتابخانه هزاران جلد کتاب به زبان های ارمنی، انگلیسی، فارسی و … را در خود جای داده ، اما خدمات آن تنها مخصوص ارامنه است. غیر ارمنی ها نیز با ارائه ی معرفی نامه امکان حضور در کتابخانه را دارند.

بنای یادبود نسل کشی ارامنه

در گوشه ی شمال غربی حیاط کلیسا وانک بنای یادبود کشته شدگان نسل کشی ارامنه به چشم می خورد. این بنای یادبود از چهار ستون تشکیل شده است که در بالا به یکدیگر پیوند می خورند. این بنای یادبود در سال 1975 میلادی به مناسبت شصتمین سالگرد نسل کشی ارامنه به دست عثمانیان، توسط “آلبرت آجمیان” ساخته شد.

نسل کشی ارامنه که با نام های دیگری همچون هولوکاست ارامنه و جنایت بزرگ نیز شناخته می شود، به نابودی، کشتار برنامه ریزی شده، تبعید اجباری، تجاوز و آزار و اذیت جنسی ارمنیان توسط امپراتوری عثمانی بین سال های 1915 تا 1917 میلادی اشاره دارد.

ساختمان های اداری

همانطور که پیشتر در ابتدای متن گفته شد، در گذشته امور اداری و قضایی ارامنه ی شهر اصفهان و جنوب ایران همچون تنظیم سند ازدواج، ثبت فوت و تولد، شکایات و رسیدگی به آنها در کلیسا وانک انجام می شده است و این امر در حال حاضر نیز ادامه دارد. ارامنه برای حل و فصل مسائل اداری و قضایی خود به ساختمانی که در قسمت جنوبی این مجموعه و در زمان ناصرالدین شاه قاجار ساخته شده است، مراجعه می کنند.

همچنین در قسمت شرقی ساختمان کلیسا و روبروی موزه ساختمانی دو طبقه به چشم می خورد که محل سکونت خلیفه ی وقت است.

آدرس:  اصفهان، چهارراه حکیم نظامی، خیابان نظرشرقی، کوچه کلیسای وانک

ساعات بازدید: هر روز از ساعت 8:30 الی 18:30 در نیمه اول سال و 8:30 الی 17:30 در نیمه دوم سال

هزینه بازدید: 10000 تومان برای شهروندان ایرانی و 50000 تومان برای شهروندان خارجی

میدان نقش جهان اصفهان (میدان امام)

میدان نقش جهان در شهر اصفهان همچون فرشی گرانبها و خوش بافت در میان این شهر تاریخی گسترده شده است و با آغوشی باز پذیرای گردشگران و مهمانان از سراسر دنیا می باشد. با قدم گذاشتن بر روی این فرش زیبا، به یکباره خود را در ایرانِ عصر صفوی خواهید یافت و با نگریستن به هر گوشه ی آن، شاهد اوج هنرِ معماران، کاشیکاران و نقاشان عصر صفوی خواهید بود.

معرفی میدان نقش جهان

میدان نقش جهان تا پیش از انقلاب اسلامی با نام میدان شاه شناخته می‌شد و پس از انقلاب، نام آن به میدان امام تغییر یافت. البته این میدان در طول تاریخ به نام های دیگری همچون میدان بزرگ، میدان اصلی، میدان نو، میدان قصر و میدان سلطنتی نیز خوانده می شده است که همه ی این اسامی گواهی بر اهمیت این میدان در طول تاریخ می باشند.

به طور کلی میدان ها یکی از اجزای مهم در شهرسازی می باشند و اشاره به فضاهای باز و گسترده ای دارند که به عنوان محل تجمع افراد و برگزاری فعالیت ها و رویدادهای مختلف، مورد استفاده قرار می گیرند. این فعالیت ها که وجه اشتراک همه ی آنها در تجمع و گردهمایی مردم است، شامل فعالیت های اقتصادی (دستفروشی، بازارهای گوناگون)، فرهنگی (برپایی جشن ها و مراسم های ملی و مذهبی) و یا رویداد های دیگر همچون برپایی تظاهرات و …می باشند.  علاوه بر آن ارگان های حکومتی و کشوری همچون شهرداری ها و وزارتخانه‌ها معمولاً پیرامون میادین اصلی شهرها ساخته می شوند تا مردم بتوانند راحت تر به این مراکز دسترسی داشته باشند.

میدان نقش جهان در شهر اصفهان نیز از این قاعده مستثنی نیست و همه ی ویژگی های ذکر شده را دارد. این میدان در زمان حکومت صفویان به عنوان یک مرکز سیاسی، تجاری، فرهنگی و مذهبی احداث گردید. حضور عمارت هایی همچون بازار قیصریه به عنوان مرکزی تجاری، کاخ عالی قاپو به عنوان دولتخانه ی شاهان صفوی و مسجد شیخ لطف الله و مسجد امام به عنوان مراکز مذهبی در میدان نقش جهان، همگی گواهی بر جایگاه رفیع و اهمیت این میدانِ تاریخی می باشند. اهمیت و جایگاه میدان نقش جهان در عصر صفوی و دوره های بعد از آن را می توان با میدان الکساندر در شهر برلین، میدان بورگ دو فور در شهر ژنو، میدان قهرمانان در شهر وین، میدان سرخ مسکو و میدان کنکورد در شهر پاریس مقایسه کرد.

این جایگاه رفیع تاریخی، سیاسی و فرهنگی باعت شد تا نام میدان نقش جهان در هشتم بهمن ماه سال ۱۳۱۳ در فهرست آثار ملی ایران و در اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۸ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شود.

تاریخچه ی میدان نقش جهان

تاریخ میدان نقش جهان به پیش از حکومت صفویان باز می گردد؛ در آن زمان در محلِ فعلی میدان نقش جهان، باغی بزرگ و وسیع به نام نقش جهان قرار داشت که محل استقرار عمارت های حکومتی و دولتی امپراتوری تیموری و آق‌قویونلو ها  بود. بخش میدانی این باغ که به درب کوشک شهرت داشت، در ضلع غربی میدان نقش جهان امروزی و در محل عمارت عالی قاپو قرار داشت. در آن دوران از این محل برای برگزاری جشن ها و مراسم های ملی و مذهبی و یا اعدام محکومان استفاده می شد.

شاه عباس اول پس از به قدرت رسیدن و تغییر پایتخت از قزوین به اصفهان، دستور داد تا شهر اصفهان دچار تغییر و تحول شود و عمارت ها، کاخ ها و مراکز نوینی درخور پایتخت جدید ساخته شوند. به همین جهت او دو تن از معماران سرشناس آن دوران یعنی استاد محمدرضا اصفهانی و استاد علی اکبر اصفهانی را مامور ساخت تا بنای اولیه ی میدان نقش جهان را پایه‌گذاری کنند. با بررسی و مطالعه ی منابع تاریخی متوجه می شویم که ساخت میدان نقش جهان در سال 1011 هجری قمری (980 شمسی / 1602 میلادی) آغاز شد و پس از گذشت سی و پنج سال نهایتا در سال 1046 هجری قمری (1015 شمسی /  1637 میلادی) و در زمان حکومت شاه صفی یکم به پایان رسید. گفته می شود میدان نقش جهان در قرن هفدهم میلادی یکی از بزرگترین و مطرح ترین میدان های دنیا بوده است و جهانگردان و سفرنامه نویسان بسیاری همچون ژان شاردن فرانسوی از آن به عنوان زیباترین میدان در دنیا نام برده اند. شایان ذکر است پیش از ساخته شدن میدان نقش جهان، میدان کهنه یا همان میدان عتیق (سبزه میدان) به عنوان مهمترین میدان در شهر اصفهان شناخته می شد. اما با تکمیل ساخت میدان نقش جهان، کسبه، تجار و بازاریان به سوی این میدان سرازیر شدند و میدان قدیمی، کهنه میدان نام گرفت.

میدان نقش جهان به سرعت در مسیر پیشرفت و رونق قرار گرفت و به دستور شاه عباس اول عمارت های حکومتی و مذهبی در اطراف این میدان بنا گشتند. از مهمترین این عمارت ها می توان به بازار قیصریه واقع در ضلع شمالی میدان، کاخ عالی قاپو واقع در ضلع غربی، مسجد امام در ضلع جنوبی و مسجد شیخ لطف الله در ضلع شرقی اشاره کرد. به عبارت بهتر می توان گفت میدان نقش جهان پیوندی مستحکم میان حکومت، مذهب و بازار ایجاد کرد و به سرعت تبدیل به یکی از مراکز مهم در شهر اصفهان شد. میدان امیرچخماق در شهر یزد و میدان صاحب آباد در شهر تبریز نمونه های دیگر این نوع میدان می باشند.

میدان نقش جهان در دوران شاه عباس کبیر و جانشینانش محل برگزاری جشن های ملی همچون نوروز و اعیاد مذهبی بود. شاهان صفوی از ایوان کاخ عالی قاپو رژه ی ارتش،  بازی چوگان، مسابقات اسب سواری و پهلوانی را که در این میدان انجام می شد، مشاهده می کردند و  در سایر روزها نیز مردم در آن به گشت و گذار و خرید و فروش مشغول می شدند.

با نزدیک شدن به پایان حکومت صفوی و به خصوص در زمان سلطنت شاه سلیمان و شاه سلطان حسین، میدان نقش جهان نیز به مرور شکوه و رونق پیشین خود را از دست داد و دیگر خبری از آب های روان و درختان سرسبز نبود. با حمله اشرف افغان به اصفهان این روند تخریب شدت گرفت و تا زمان حکومت قاجار نیز ادامه داشت. در این دوران بخش‌های زیادی از عمارت نقاره خانه  از بین رفت و به ‌دلیل تغییر پایتخت از اصفهان، این میدان نیز جایگاه پیشین خود را از دست داد و مورد بی مهری قرار گرفت.

پس از به قدرت رسیدن خاندان پهلوی، مرمت و بازسازیِ میدان نقش جهان همچون بسیاری دیگر از ابنیه ی تاریخی آغاز شد و این میدان بار دیگر شکوهِ پیشین خود را یافت. در دوران پهلوی میدان نقش جهان به میدان شاه و مسجد جامع عباسی نیز به مسجد شاه تغییر نام پیدا کردند. پس از انقلاب اسلامی ایران نیز میدان شاه به میدان امام خمینی تغییر نام پیدا کرد. امروزه این میدان یکی از برجسته ترین جاذبه تاریخی و گردشگری در شهر اصفهان می باشد و همچون دوران صفوی محلی برای کسب و کار، برگزاری نماز جمعه و اجتماعات سیاسی و فرهنگی می باشد.

دیدنی های میدان نقش جهان

میدان نقش جهان به طول 560 متر و پهنای 160 متر یکی از بزرگترین میدان های مستطیل شکل در ایران است که در مرکز شهر اصفهان واقع شده است. در زبان فارسی معمولا “میدان” را به اشتباه معادل “فلکه” می دانند، اما کاربری میدان و فلکه در شهر سازی متفاوت است: همانطور که پیشتر گفته شد، میدان مکانی وسیع اغلب به شکل مستطیل یا دایره است که برای حضور و تجمع افراد پیاده مورد استفاده قرار می گیرد، در حالیکه فلکه محل توزیع و تفرق اتومبیل های عبوری می باشد و جریان وسایل نقلیه به دور آن به گردش در می‌آید.

با ورود به میدان نقش جهان اولین چیزی که توجه شما را به خود جلب می کند، فضای سبز با گلکاری های زیبا و حوض آب وسط میدان می باشد. دور تا دور میدان، دویست حجره دو طبقه دیده می شود که در بیشتر آنها صنایع دستی و سوغاتی های شهر اصفهان فروخته می شود. همچنین در هر ضلع میدان و در میان این حجره ها، چهار بنای کاخ عالی‌قاپو، مسجد شاه، مسجد شیخ لطف‌الله و سردر قیصریه  ساخته شده‌اند که هرکدام از آنها را به اختصار معرفی خواهیم کرد.

بازار بزرگ قیصریه که به آن بازار سلطانی، بازار بزرگ و بازار شاهی نیز می گویند، در ضلع شمالی میدان نقش جهان قرار دارد و شناخته شده ترین راسته ی بازار اصفهان می باشد. بازار قیصریه در عهد صفوی از برجسته ترین مراکز داد و ستد در اصفهان بود و برترین تجار و کاسبان اصفهانی در این بازار حجره داشتند و به خرید و فروش مشغول بودند. امروزه بازار قیصریه بیشتر محل فعالیت فرش فروشان است و افراد برای خرید فرش های اصیل و پر نقش و نگار به این بازار می آیند.

کاخ عالی قاپو یادآور شکوه و عظمت شاهنشاهی صفوی است که همچون الماسی گرانبها در ضلع غربی میدان نقش جهان و روبروی مسجد شیخ لطف الله خودنمایی می کند. این کاخ که از آن با نام های دیگری همچون “دولتخانه مبارکه نقش جهان” و “قصر دولتخانه” نیز یاد می شود، عمارتی است با مساحت 1800 متر مربع که در شش طبقه و به ارتفاع 48 متر احداث شده است.  این کاخ در گذشته دروازه ی ورود به مقر حکومت شاهان صفوی و مدخل سایر بناهای سلطنتی واقع در میدان نقش جهان بوده است. کاخ عالی قاپو به دستور شاه عباس اول و با هدف نشان دادن شکوه و عظمت حکومت صفویان احداث گردید و در زمان خود بزرگترین بنای پایتخت به شمار می رفت.

مسجد امام اصفهان با گنبد بزرگ فیروزه ای رنگ و سردر آبیِ مقرنس کاری شده اش، نقطه ی اوج هزار سال مسجد سازی در ایران است و نهایت شکوفایی هنر و معماریِ ایرانی-اسلامی را می توان در شبستان ها، ایوان ها و مناره های این مسجد صفوی به نظاره نشست.

مسجد امام در ضلع جنوبی میدان نقش جهان واقع شده است و جایگاه ویژه ای در میان بناهای مذهبیِ ساخته شده در ایران دارد. این مسجد در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارۀ ثبت ۱۰۷ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید و همراه با میدان نقش جهان در فهرست میراث جهانی یونسکو جای گرفت.

ضلع شرقی میدان نقش جهان قرن هاست که میزبان یکی از زیباترین مساجدِ دنیا می باشد؛ مسجد شیخ لطف الله یکی دیگر از شاهکارهای طراحی، معماری و کاشیکاری در عصر صفوی است که همچون بسیاری دیگر از بناهای تاریخیِ  شهر اصفهان به دستور شاه عباس کبیر احداث گردید. این مسجد دیدنی بر خلاف بسیاری دیگر از مساجد، صحن و مناره ندارد و به شکل اختصاصی برای نماز خواندن شاهان صفوی و همسران آنها ساخته شده بود. مسجد شیخ لطف الله در سبک معماری اصفهانی توسط معمارِ نامی عصر صفوی -استاد محمدرضا اصفهانی- در ضلع شرقی میدان نقش جهان احداث گردید و روبروی عمارت عالی قاپو قرار دارد. این مسجدِ تاریخی در 15 دیماه سال 1310 با شماره 1050 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد.

  • دروازه های چوگان

چوگان یک بازی و ورزش کهن ایرانی است که قدمت آن به زمان هخامنشیان باز می گردد. در این بازی اسب‌سواران باید بتوانند با دسته هایی چوبی که در اختیار دارند توپ را وارد دروازه حریف کنند. این بازی در گذشته بیشتر میان پادشاهان و نجبا رواج داشته است و از این رو به آن بازی شاهان نیز می گویند. در عصر صفوی، میدان نقش جهان محل برگزاری این بازی بوده است و شاهان صفوی از ایوان کاخ عالی قاپو، این بازی مهیج را تماشا می کردند.

امروزه در ضلع جنوبی و شمالی میدان نقش جهان، ستون هایی کوتاه و سنگی دیده می شوند که در گذشته دروازه های بازی چوگان بوده اند. اما متاسفانه به دلیل معرفی نامناسب این دروازه ها بیشتر گردشگران بی تفاوت از کنار آنها گذر می کنند.

  • خرید سوغاتی، درشکه سواری و شکم گردی

بازدید از اماکن گردشگری و تاریخی تنها جاذبه های میدان نقش جهان نیستند. پیشنهاد می کنیم پس از اتمام بازدید از این اماکن تاریخی، سری به حجره های فروش صنایع دستی بزنید و یک یادگاری زیبا برای خودتان و یا یک سوغاتی برای عزیزانتان خریداری کنید. با درشکه سواری دور میدان نقش جهان به گذشته های دور سفر می کنید و بعد از آن نیز می توانید برای استراحت و تجدید قوا به یکی از کافه ها و یا رستوران های سنتی در گرداگرد این میدان بروید و طعم لذیذ غذاهای سنتی اصفهان را تجربه کنید.

مسجد شیخ لطف الله

مسجد شیخ لطف الله؛ مسجدی برای خاندان سلطنتی

ضلع شرقی میدان نقش جهان قرن هاست که میزبان یکی از زیباترین مساجدِ دنیا می باشد؛ مسجد شیخ لطف الله یکی دیگر از شاهکارهای معماری عصر صفوی است که همچون بسیاری دیگر از بناهای تاریخیِ  شهر اصفهان به دستور شاه عباس کبیر و به احترام و افتخار شيخ لطف الله جبل عاملی احداث گردید. این مسجد دیدنی بر خلاف بسیاری دیگر از مساجد، صحن و مناره ندارد و به شکل اختصاصی برای نماز خواندن شاهان صفوی و همسران آنها ساخته شده بود. مسجد شیخ لطف الله در سبک معماری اصفهانی توسط معمارِ نامی عصر صفوی -استاد محمدرضا اصفهانی- در ضلع شرقی میدان نقش جهان احداث گردید و روبروی عمارت عالی قاپو قرار دارد. این مسجدِ تاریخی در 15 دیماه سال 1310 با شماره 1050 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد.

تاریخچه مسجد شیخ لطف الله

شاه عباس کبیر در سال 981 هجری شمسی (1602 میلادی / 1011 قمری) دستور داد برای تجلیل از مقام شامخ شيخ لطف الله جبل عاملی –روحانی شیعه- مسجدی در ضلع شرقی میدان نقش جهان احداث گردد. استاد محمدرضا اصفهانی که یکی از معماران نامدار عصر صفوی بود، برای ساخت این مسجد انتخاب شد و مسجد شیخ لطف الله را بر روی بقایای یک مسجد قدیمی احداث کرد. ساخت این مسجد در حدود 17 سال به طول انجامید و نهایتا در سال 998 هجری شمسی به پایان رسید. مسجد شیخ لطف الله یک مسجد درباری بود و تنها شاه و خانواده ی سلطنتی اجازه ی ورود به این مسجد را داشتند و مردم عادی برای اقامه ی نماز به مسجد شاه (مسجد امام) -واقع در ضلع جنوبی میدان نقش جهان– مراجعت می کردند. مسجد شیخ لطف الله در طول تاریخ با اسامی دیگری همچون مسجد ملا فتح الله و مسجد صدر نیز شناخته می شد، اما در نهایت به همان نام شیخ لطف الله شهرت یافت.

شيخ لطف الله جبل عاملی چه کسی بود؟

شیخ لطف الله بن عبدالکریم بن ابراهیم بن علی بن عبدالعال که اغلب با نام های شیخ لطف الله جبل عاملی و یا شیخ لطف الله میسی شناخته می شود، یکی از علمای بزرگ شیعه و فقهای قرن ده و یازده هجری قمری بود که در منطقه ی جبل عامل لبنان و شهر میس سکونت داشت. در آن زمان پادشاهان صفوی به ترویج و گسترش مذهب شیعه اهمیت بسیار می دادند و برای فقها و دانشمندان شیعه نیز ارزش بسیاری قائل بودند. از این رو برخی از این علمای شیعه همچون شیخ لطف الله جبل عاملی، شیخ حسین بن عبدالصمد حارثی -پدر شیخ بهائی- به همراه برخی دیگر از علمای شیعه به دعوت شاه عباس کبیر از لبنان به ایران مهاجرت کردند تا در گسترش مذهب شیعه سهیم باشند.

شیخ لطف الله جبل عاملی ابتدا در شهر مشهد مقدس ساکن شد و در محضر بزرگانی مانند ملا عبدالله شوشتری به تحصیل پرداخت و پس از چندی از جانب شاه عباس کبیر به خدمت آستان قدس رضوی انتخاب گردید. او پس از فتنه ی ازبکان، شهر قزوین را برای سکونت برگزید و در آنجا به تدریس علوم دینی مشغول شد. سرانجام شاه عباس کبیر که بزرگی و مقام علمی شیخ را دیده بود، او را به شهر  اصفهان دعوت نمود و دستور داد برای احترام و تجلیل از وی، مسجدی در ضلع شرقی میدان نقش جهان احداث گردد. گفته می شود شیخ لطف الله پدر زن شاه عباس بوده است و تا پایان عمرش در سال ۱۰۳۵ هجری قمری در شهر اصفهان سکونت داشت. شیخ لطف الله با شیخ بهایی معاصر بود و شیخ از وی تجلیل و احترام می نمود.

معماری مسجد شیخ لطف الله؛ مسجدی بدون مناره و صحن

استاد محمد رضا اصفهانی یکی از زبردست ‌ترین معماران دوره صفوی بود که از طرف شاه عباس کبیر ماموریت یافت تا در ضلع شرقی میدان نقش جهان مسجدی گرانقدر و در خور شخصیت شیخ لطف الله جبل عاملی احداث کند. او شیوه ی اصفهانی را برای ساخت این مسجد برگزید و نهایتا بعد از 17 سال، ساخت مسجد شیخ لطف الله را به اتمام رساند. دلیل طولانی شدن ساختِ این مسجد را می توان به خاطر به کار بردن تزئینات بی شمار آن ذکر کرد. استاد معمار به منظور زیبا سازی این مسجد از هنر کاشیکاری هفت رنگ و معرق استفاده کرده است و تابش نور آفتاب بر روی کاشی های رنگارنگ براق و  لعاب دار جلوه ای منحصر به فرد و معنوی به این مسجد بخشیده است. آنچه که مسجد شیخ لطف الله را از سایر مساجد متمایز می کند، عدم وجود صحن ورودی و مناره است که در ادامه درباره ی دلیل این موضوع و دیگر ویژگی های معماری این مسجد بیشتر توضیح خواهیم داد.

گنبد مسجد شیخ لطف الله؛ مدورترین گنبد جهان

گنبد نخودی رنگ مسجد شیخ لطف الله مدورترین گنبد جهان است که با نقوش اسلیمی به زیبایی تزئین شده است. رنگ کاشی های گنبد مسجد شیخ لطف الله با توجه به زاویه ی تابش نور خورشید بر روی آن تغییر می کند و از رنگ صورتی به بژ و نخودی در نوسان می باشد.  این گنبد به صورت دو پوسته ی پیوسته ساخته شده است و ارتفاع راس گنبد از سطح زمین 32 متر می باشد که در مقایسه با گنبد سایر مساجد کمی کوتاه تر به نظر می رسد، اما با این وجود از میدان نقش جهان به خوبی قابل رویت می باشد. این گنبد بر روی دیوارهایی بسیار مستحکم بنا شده است تا توان تحملِ وزن و فشار گنبد را داشته باشند. بر روی نمای بیرونی این گنبد و در قسمت ساقه ی آن، کتیبه ای به خط ثلث بر روی کاشی های معرق لاجوردی رنگ به چشم می خورد که سوره های شمس، انسان و کوثر بر روی آن نقش بسته است. پایین این کتیبه، 16 پنجره ی مشبک در فاصله ی 170 سانتی متری از یکدیگر ساخته شده اند که وظیفه ی روشنایی و تهویه ی هوای شبستان را بر عهده دارند.

ورودی مسجد شیخ لطف الله

ورودیِ لاجوردی و فیروزه ای رنگ مسجد شیخ لطف الله اصفهان در تضاد کامل با ساختمان های خاکی رنگ اطراف می باشد و هدف معمار از این کار، یادآوری بُعد آسمانی این مسجد در برابر بُعد زمینی ساختمان های جانبی می باشد. ورودی این مسجد که به آن جلوخان نیز می گویند، نسبت به ساختمان های اطراف با عقب نشینی همراه است و بازدید کننده گان به محض ورود به این قسمت، خود را در حریم امن الهی خواهند یافت.

مقرنس کاری های چشم نوازِ طاق ورودی و استفاده از کاشیکاری های هفت رنگ  با نقوشی از گل و بته به همراه پنجره های مشبک، اولین موردی است که در این قسمت از مسجد خودنمایی می کنند. قسمت پایینی ورودیِ مسجد شیخ لطف الله با سنگ های مرمر زرد رنگ تزئین شده است و سکوهای طرفین نیز از همین نوع سنگ می باشند. گفته می شود درِ ورودی مسجد به صورت یکپارچه از چوب چنار ساخته شده است و پس از گذشت قرن ها همچون روز اول استوار و پابرجا برای ما به یادگار باقی مانده است. بالای در ورودی نیز کتیبه ای به شکل نواری ممتمد به خط ثلث علیرضا عباسی به چشم می خورد که سال 1012 هجری قمری را نشان می دهد. بیش از این شما را در ورودی مسجد معطل نمی کنیم و وارد مسجد می شویم.مسجد شیخ لطف الله

به سمت شبستان اصلی مسجد

پس از عبور از درِ چوبی مسجد خود را در برابر راهرویی به طول 28 متر خواهید یافت. مسیر این راهرو مستقیم نیست و با چرخش هایی به سمت چپ و راست همراه هست که در ادامه درباره ی علت ساخت این راهرو و چرخش آن توضیح خواهیم داد. این راهرو با هنر کاشیکاری هفت رنگ در رنگ های سبز و لاجوردی و فیروزه ای، تزئین شده است و فضایی معنوی را پدید آورده است. در حقیقت فضای کم نور این راهرو به نمازگزار کمک می کند تا آهسته آهسته از دنیای پرهیاهوی شهری فاصله بگیرد و برای عبادت با خالق خود آماده شود. پس از عبور از این دالان نسبتاً تاریک به یکباره وارد دنیایی از رنگ و نور شبستان اصلی می شوید و این تضادِ نور، علاوه بر آنکه جلوه ی شبستان اصلی را دو چندان می کند، بار دیگر نبوغ طراح و سازنده ی مسجد را به ما یادآور می شود. سمت چپ این راهرو و پیش از رسیدن به انحنا، دری را خواهیم دید که به شبستان زمستانیِ مسجد راه دارد؛ این شبستان همچنان که از نامش پیداست در ماه های سرد سال مورد استفاده قرار می گرفته است و تزئیناتی در آن به چشم نمی خورد.

شبستان اصلی مسجد شیخ لطف الله؛ نوازشگر روح و دیدگان

مسجد شیخ لطف الله

پس از گذر از راهروی کم نور، به یکباره خود را در دنیایی از رنگ و نور، زیبایی و شکوه و جلال و عظمت معماری عصر صفوی خواهید یافت.  شبستانِ اصلی مسجد شیخ لطف الله با گنبد با شکوه طلایی رنگش، کاشی کاری های کم نظیر و طاق های جناغی، همچون رویایی شیرین نوازشگر روح و دیدگان شما خواهد بود و لذت بازدید از آن را تا سال ها فراموش نخواهید کرد.

شبستان مسجد شیخ لطف الله به شکل مربعی به مساحت 361 مترمربع ساخته شده است(هر ضلع 19 متر). این شبستان به گونه ای طراحی و اجرا شده است که با فاصله گرفتن از سطح زمین، ابتدا از شکلِ مربع به شکل یک هشت ضلعی و سپس در بخش ساقه ی گنبد به یک دایره تبدیل می شود. این تبدیلِ پلان از مربع به دایره جز ویژگی‌های مهم معماری مسجد شیخ لطف الله است که از سبک معماری ساسانی برای ما به یادگار باقی مانده است. دور تا دور این شبستان، هشت طاق جناغی دیده می شود که گنبد مسجد بر روی آنها استوار گشته است. حاشیه های این طاق های جناغی همانطور که در تصویر پیداست با کاشی های فیروزه ای رنگ زینت یافته است و طاق ها به خوبی از یکدیگر متمایز شده اند. شانزده پنجره ی مشبک که در قسمت ساقه ی گنبد تعبیه شده اند، وظیفه ی روشنایی و تهویه ی هوای شبستان را بر عهده دارند و عبور نور از این پنجره های مشبک به معنوی تر شدن شبستان کمک می کند. همچنین بالا و پایین این پنجره ها، دو کتیبه به شکل نواری آبی رنگ و به خط رضا عباسی دیده می شوند که در مورد آداب ورود به مسجد و آیات سوره جمعه و نصر می باشند.

جالب توجه ترین قسمتِ داخلی گنبد، طاووسی است که دقیقا در راس داخلی گنبد نقش بسته است. دیدن این طاووس به دلیل اندازه ی کوچک آن و فاصله ی زیاد راس داخلی گنبد از سطح زمین کمی مشکل است و برای مشاهده ی آن باید کاملا به سمت بالا بنگرید. برخی از گردشگران به منظور مشاهده ی بهتر این طاووس بر روی کف شبستان دراز می کشند تا بتوانند راحت تر از این طاووس زیبا عکس برداری کنند. تصویر این طاووس از دو جهت حائز اهمیت است:

نقش بستن تصاویر حیوانات در مساجد، امری مرسوم نیست و حتی آن را حرام می شمارند. اما معمار تصویر این طاووس را در راس گنبد قرار داده است.

پرهای این طاووس در واقع پرتوهای نوری هستند که از طاق بالای دربِ ورودی مسجد می تابند و تصویر این طاووس را به زیبایی تکمیل می کنند.

محراب مسجد شیخ لطف الله نیز همچون دیگر بخش‌های این مسجد، مجموعه ای بی‌ نظیر از معماری، کاشی‌ کاری‌های معرق و مقرنس‌های زیبا را پیش روی بازدیدکننده گان قرار می دهد و باعث تحسین همگان می شود. این محراب با طاق دندانه دارش و نقوش ظریف اسلیمی به زیبایی آراسته شده است و کتیبه ای را در خود جای داده است که به نام سازنده ی مسجد یعنی استاد محمد رضا اصفهانی اشاره دارد: “عمل فقیر حقیر محتاج بر رحمت خدا محمدرضا ابن استاد حسین بنای اصفهان”

شگفتی های مسجد شیخ لطف الله

  • مسجد شیخ لطف الله مناره و صحن ندارد!

اولین تصویری که با شنیدن نام مسجد در ذهن ما تداعی می شود، گنبدی بزرگ با یک یا دو مناره در طرفین آن می باشد. به عبارتی می توان گفت مناره ها بخش مهم و جدایی ناپذیر در معماری مساجد می باشند و فلسفه ی وجودي آنها براي اذان گفتن و دعوت مردم به اقامه ی نماز می باشد. اما از آنجا که مسجد شیخ لطف الله را صرفاَ برای عبادت و اقامه ی نماز شاه صفوی و خانواده ی درباری ساخته بودند و مردم عادی اجازه ی ورود به این مسجد را نداشتند، نیازی به ساخت مناره و دعوت عموم مردم برای اقامه ی نماز نیز احساس نمی شد. همچنین در برخی روایات نیز آمده است که گنبد نمادی از زن می باشد و از آنجا که مسجد شیخ لطف الله برای زنان دربار ساخته شده بود، مناره ای نیز برای آن ساخته نشده است.

عدم وجود مناره تنها وجه تمایز مسجد شیخ لطف الله با دیگر مساجد نیست؛ بلکه در این مسجد خبری از صحن یا همان حیاط ورودی نیست و نمازگزار بعد از گذر از یک راهرو، مستقیم وارد شبستان اصلی مسجد می شود. اگر معمار، صحنی برای مسجد شیخ لطف الله در نظر می گرفت، آنگاه تقارن موجود بین این مسجد و عمارت عالی قاپو که رو بروی آن واقع شده است، از بین می رفت، چرا که این صحن می بایست در جهت قبله (جنوب غربی) ساخته شود و تقارن ضلع شرقی میدان با سایر اضلاع به هم می خورد.

  • چرا راهروی ورودی مسجد را به صورت منحنی ساخته اند؟

مسجد شیخ لطف الله

همانطور که پیشتر گفته شد، مسجد شیخ لطف الله در ضلع شرقی میدان نقش جهان ساخته شده است و درِ ورودی آن نیز رو به سمت شرق باز می شود. بنابراین اگر معماران می خواستند مسجد و محراب شیخ لطف الله را همچون سایر مساجد در راستای درِ ورودی احداث کنند، قبله رو به شرق قرار می گرفت و ساخت مسجد با مشکل روبرو می شد. برای حل این مشکل طراحان مسجد شیخ لطف الله راه حلی شگفت انگیز ارائه دادند: آنها به منظور رفعِ ناهماهنگیِ موجود بین ورودی مسجد (به سمت شرق) و جهت قبله (به سمت جنوب غربی) میان‌ ورودی‌‌ِ مسجد و شبستان اصلی، راهرویی منحنی ساخته اند.

همانطور که در تصویر مشخص است،  نمازگزار پس از ورود به این راهرو، مسیر خود را ابتدا به سمت چپ و سپس به سمت راست ادامه می دهد و در نهایت رو به محرابِ مسجد و در جهت قبله قرار می گیرد. به بیان ساده تر می توان گفت وقتی نمازگزار در جهت شرق وارد مسجد می شود، پس از عبور از این راهرو رو به جنوب غربی یعنی در جهت قبله قرار می گیرد و مشابه این طراحی را در مسجد امام اصفهان (واقع در ضلع جنوبی میدان نقش جهان) نیز شاهد هستیم. اگر معمارن این راهروی منحنی را نمی ساختند، به ناچار مجبور می شدند، ورودی مسجد را در جهت جنوب غرب (به سمت قبله) بنا کنند و در نتیجه تقارن موجود بین ضلع شرقیِ میدانِ نقش جهان با سایر اضلاع به هم می خورد و ضلع شرقی ناهماهنگ به نظر می رسید.

  • ماجرای تونل مخفی چیست؟

براساس شواهد و روایت های تاریخی، راهرویی زیرزمینی در میدان نقش جهان وجود دارد که عمارت عالی قاپو را به مسجد شیخ لطف الله متصل می کند. از آنجا که مسجد شیخ لطف الله به صورت اختصاصی برای اقامه ی نماز خاندان صفوی و همسران آنها ساخته شده بود، این راهروی زیرزمین به منظور عبور و مرور زنان و خانواده شاه از کاخ عالی قاپو به مسجد شیخ لطف الله مورد استفاده قرار می گرفته است. در حال حاضر ارتباط کامل این راهرو با عالی قاپو برقرار نیست وبه دلیل ساخت حوض بزرگ در وسط میدان نقش جهان ارتباط دو بخش این راهرو قطع شده است.

آدرس: اصفهان، ضلع شرقی میدان نقش جهان، روبروی عمارت عالی قاپو

ساعات بازدید: از ساعت 9 الی 17 به استثنای ساعات برگزاری نماز ظهر.

هزینه ی بازدید: 5000 تومان برای شهروندان ایرانی، 50000 تومان برای گردشگران خارجی

مسجد امام اصفهان

مسجد امام‌ اصفهان، با گنبد بزرگ فیروزه ای رنگ و سردر آبیِ مقرنس کاری شده اش، نقطه ی اوج هزار سال مسجد سازی در ایران است. نهایت شکوفایی هنر و معماریِ ایرانی-اسلامی را می توان در شبستان ها، ایوان ها و مناره های این مسجد صفوی به نظاره نشست. با عبور از سردر بیرونی و ورود به صحن مسجد امام اصفهان، دنیایی از هنرِ درخشان عصر صفوی مقابل دیدگان شما قرار می گیرد.

 

معرفی مسجد امام اصفهان

مسجد امام اصفهان یکی از شاهکارهای معماری، کاشی‌کاری و نجاری در عصر صفوی است که در ضلع جنوبی میدان نقش جهان واقع شده است و جایگاه ویژه ای در میان بناهای مذهبیِ ساخته شده در ایران دارد. این مسجد در گذشته به‌ نام‌های دیگری همچون مسجد شاه‌، مسجد سلطانی‌، مسجد جامع‌ِ عباسی‌ و در برخی متون قدیمی تر به نام های مسجد مهدیه و مسجد المهدی  نیز شهرت‌ داشته است.

مسجد امام‌ اصفهان در قرن یازدهم هجری قمری توسط استاد علی اکبر اصفهانی و به دستور شاه عباس کبیر از دارایی های خالص او ساخته شد تا ثواب آن را به روح جدش- شاه تهماسب – اهدا کند و گواه این موضوع نیز کتیبه ای است که در سال 1025 هجری قمری بر سردر این مسجد نصب شده است.

مسجد امام در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شمارۀ ثبت ۱۰۷ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید و همراه با میدان نقش جهان در فهرست میراث جهانی یونسکو جای گرفت.

 تاریخچه مسجد امام اصفهان

بر طبق برخی از روایات تاریخی، زمانی که شاه تهماسب یکم (دومین پادشاه سلسله ی صفویه و جد شاه عباس) از یکی از نبردهایش جان سالم به در برده بود، نذر کرد به شکرانه ی نجاتش مسجدی بنا کند، اما به دلیل جنگ های متعدد با ازبکان و نیروهای عثمانی فرصت این کار را نیافت و بدون ادای نذرش از دنیا رفت. اما 35 سال پس از مرگش، شاه عباس کبیر (پنجمین شاهنشاه صفوی) دستور داد تا مسجدی بزرگ در ضلع جنوبی میدان نقش جهان احداث شود. شاه عباس با ساخت این مسجد نذر جدش را ادا کرد و ثواب آن را نیز به روح – شاه تهماسب – اهدا کرد.

شاه عباس اول به غیر از ادای نذر جدش، اهداف دیگری نیز از ساخت این مسجد داشت؛ پیشتر مسجد جامع شهر اصفهان در قرن دوم هجری قمری و در زمان حکومت سلجوقیان ساخته شده بود. مسجد جامع اصفهان تا قبل از به قدرت رسیدن شاه عباس صفوی مهمترین مرکز گردهمایی مردم بود و نماز جماعت در آنجا برگزار می شد. اما پس از به قدرت رسیدن شاه عباس و تغییر پایتخت از قزوین به اصفهان، او تصمیم گرفت محور تجارت و رفت و آمد مردم که تا آن زمان محله ی میدان‌ کهنه‌،  بازار قدیم و ‌اطراف مسجد جامع بود، به میدان نقش جهان منتقل شود. بنابراین به استاد علی اکبر اصفهانی، معمار برجسته ی دوران صفوی، دستور داد تا مسجدی گرانقدر، بزرگ و با ظرفیت مناسب به منظور برگزاری مراسم های مذهبی در ضلع جنوبی میدان نقش جهان احداث کند.

بدین ترتیب ساختِ مسجد امام اصفهان در تاریخ ۱۵ صفر سال ۱۰۲۰ هـ.ق مطابق با ۱۹ آوریل سال‌ ۱۶۱۱ میلادی‌ به‌ دستور شاه عباس کبیر در بیست و چهارمین سال سلطنت وی آغاز شد و در دوره شاه ‌صفی‌ (نوه ی شاه عباس و ششمین پادشاه صفوی‌) به‌ پایان‌ رسید. اما برخی از تزئینات مسجد را به شاهان بعدی همچون شاه عباس دوم و شاه سلیمان یکم نسبت داده اند.

پنج سال بعد از شروع به ساخت، هنوز کارِ ساخت مسجد به اتمام نرسیده بود. اما به منظور حفظِ چشم انداز میدان نقش جهان، معمار تصمیم گرفت ورودی اصلی مسجد را که در ضلع جنوبی میدان قرار داشت، هر چه زودتر کامل کند و از این رو سردر بیرونی مسجد را با کاشی کاری های معرق تزئین کرد تا بر زیبایی میدان نقش جهان بیافزاید. بدین ترتیب ورودی اصلی، اولین بخش از مسجد امام بود که در تاریخ 1025 هجری قمری (1616 میلادی) به اتمام رسید، اما تکمیل بنای داخلی مسجد در زمان شاه صفی یکم تا سال 1040 هجری قمری (1630 میلادی) ادامه یافت و هفت سال بعد با نصب‌ ازاره‌های‌ مرمرین‌ به اتمام رسید.

آخرین تاریخ های ثبت شده در مسجد به سال های 1077 تا 1095 هجری قمری باز می گردد و نشان از آن دارد که اتمام تزیینات و الحاقات مسجد در دوره‌­ی جانشینان شاه صفی یکم (شاه عباس دوم و شاه سلیمان یکم) صورت گرفته است.

معماری مسجد امام اصفهان

ایوان لاجوردی و فیروزه ای رنگ مسجد امام اصفهان با آغوشی باز، بازدیدکنندگان را به سوی خود دعوت می کند. رنگ آبیِ آسمانیِ این ایوان که در ضلع جنوبی میدان نقش جهان واقع شده است، نشان از مکانی آسمانی و فرازمینی دارد، چرا که رنگ آبی بیانگر نگاه به آسمان و عظمت پروردگار می باشد. رنگ آبی آسمانیِ این ایوان در تضاد با رنگ خاکیِ بناهای اطرافش است، و این موضوع نشان دهنده ی آن است که انسان با گذر از این ایوان و ورود به مسجد، از دنیای خاکی فاصله می گیرد و وارد مکانی آسمانی می شود. در طرفین این ایوان، دو مناره به ارتفاع 42 متر دیده می شوند که همچون ایوان با کاشی های معرق لاجوردی و فیروزه ای رنگ زینت یافته اند.

از سردر بیرونی گذر می کنیم و پس از عبور از دالانی نسبتا تاریک، صحنِ روشنِ مسجد مقابل ما قرار می گیرد. این دالان به گونه ای ساخته شده است که هیچ زاویه ای ندارد و شما در هنگام عبور از آن، متوجه تغییر جهت خود نمی شوید و پس از پیمودن آن رو به ایوان جنوبی مسجد، گلدسته هایش و گنبد بزرگ در جهت قبله قرار می گیرید. درباره ی چرخش این دالان در ادامه بیشتر خواهیم گفت.

وقتی از ایوان شمالی وارد حیاط مسجد می شوید، خود را در اقیانوسی آبی رنگ غوطه ور خواهید یافت، چرا که در کاشی کاری‌های هفت رنگ این مسجد، طیف رنگ های لاجوردی و فیروزه ای بر سایر رنگ‌ها غلبه دارند و ماهیتِ آسمانی و معنوی مسجد را به بیننده یادآوری می کنند.

در بدو ورود به مسجد در مقابل خود نخست گنبد بزرگ مسجد و ایوان جنوبی را خواهید دید که دو مناره به ارتفاع 48 متر در طرفین آن قرار گرفته اند. به غیر از این ایوان سه ایوان دیگر نیز در سه طرف دیگر مسجد دیده می شوند. از دیگر اجزای مسجد امام می توان به دو شبستان واقع در غرب و شرق صحن اصلی و دو مدرسه با نام های مدرسه ناصری و مدرسه ی سلیمانیه اشاره کرد که به ترتیب در زاویه جنوب شرقی و جنوب غربی مسجد به صورت قرینه احداث شده اند.

مهمترین بخش های تشکیل دهنده ی مسجد امام اصفهان عبارتند از:

  1. گنبد بزرگ
  2. دو مناره ی ایوان جنوبی به ارتفاع 48 متر
  3. دو مناره واقع در میدان نقش جهان به ارتفاع 42 متر
  4. چهار ایوان در چهار طرف مسجد
  5. شبستان غربی
  6. شبستان شرقی
  7. مدرسه ناصری
  8. مدرسه سلیمانیه

مسجد امام اصفهان

گنبد مسجد امام اصفهان

گنبد بزرگ و فیروزه ای رنگِ مسجدِ امام اصفهان، بلندتر از هر بنای دیگری در میدان نفش جهان خودنمایی می کند و جایگاه مهم دین در عصر صفوی را به ما یادآوری می کند. گنبد مسجد امام از نوع دو پوسته می باشد؛ ارتفاع پوسته ی بیرونی 52 متر و ارتفاع پوسته ی داخلی 38 متر می باشد که هر دو با کاشی کاری تزئین شده اند. یکی از دلایل دو پوسته زدن این گنبد، به خاطر توجه به مقیاس مسجد و مقیاس شهر اصفهان بوده است.گنبد بزرگ و بلند، نشان دهنده ی اهمیت مسجد است و پوسته ی بیرونیِ گنید را بلند و مرتفع ساخته اند تا از قسمت های مختلف شهر دیده شود. از طرفی برای اینکه مقیاس تالار زیر گنبد ناهمگون نباشد و همچون تونلی عمودی به نظر نیاید، پوسته ی زیرین را در ارتفاع کمتری اجرا کرده اند. یکی دیگر از دلایل دو پوسته زدن گنبدِ مسجد امام، افزایش استحکام آن و عایق بندی بهتر دما و انعکاس صدا می باشد. تزئینات پوسته ی بیرونی گنبد شامل کاشی کاری و نواری لاجوردی رنگ بر روی گردن گنبد است که آیات قرآن بر روی آن نوشته شده است و در زیر آن نیز صلوات بر معصومین دیده می شود. یکی از نکات حائز اهمیت در ساخت گنبد مسجد امام، انعکاس صدا در زیر آن می باشد که در ادامه بیشتر درباره ی آن توضیح خواهیم داد.

مناره های مسجد امام اصفهان

بیشتر مساجد شیعیان از دو مناره تشکیل شده است، اما در مسجد امام اصفهان 4 مناره دیده می شود. دو مناره یِ سردر ورودی که در میدان نقش جهان قرار دارند 42 متر ارتفاع و دو مناره ی اصلی که در حیاطِ مسجد واقع شده اند، 48 متر ارتفاع دارند. دو مناره ی درون حیاط مسجد که در طرفین ایوان جنوبی واقع شده اند، با کاشی تزیین شده‌اند و نامهای محمد و علی به‌طور تکراری به خط بنایی بر بدنه آن‌ها نقش بسته ‌است. هر چهار مناره دارای گلدسته هستند، اما بنا بر نظر برخی مورخان از این گلدسته ها برای اذان استفاده نمی شده است، چرا که مناره ها به خاطر ارتفاع زیادشان بر کاخ عالی قاپو و سایر کاخ های سلطنتی مشرف بوده اند و به همین دلیل این گلدسته ها بیشتر جنبه ی نمادین و تزئینی داشته اند.

چهار ایوان مسجد امام اصفهان

مسجد امام‌ اصفهان‌ مسجدی است‌ ۴ ایوانی. ایوان جنوبی بزرگترین ایوان مسجد با ارتفاع 33 متر است که دومناره (48 متر) در طرفین آن واقع شده اند و گنبد بزرگ مسجد نیز در پشت آن ساخته شده است. ایوان شمالی مسجد از طریق دالانی به ورودی اصلی مسجد که به سمت میدان نقش جهان باز می شود، متصل است و بازدیدکنندگان از این ایوان وارد مسجد می شوند. دو ایوان‌ شرقی‌ و غربی‌ به‌ خلاف‌ شیوه‌های‌ مرسوم‌ در مساجد ایران‌ به‌ اطاقهای‌ گنبددار منتهی‌ می‌گردند که‌ احتمالاً از طرح‌ مسجد جامع‌ تیموری‌ سمرقند، معروف‌ به‌ بی‌بی‌ خانم‌، اقتباس‌ شده‌ است‌. این ایوان ها با هنر مقرنس کاری و کاشی کاری هفت رنگ آبی و لاجوردی زینت یافته اند و بر زیبایی مجموعه افزوده اند.

شبستان شرقی و غربی

شبستان به  بخشی از مسجد می گویند که مسقف است و از هر چهار طرف بسته می باشد. شبستان ها اغلب دارای ستون‌های یک شکل و موازی‌اند که به صحن مسجد راه دارند. از شبستان ها معمولا برای برگزاری نماز جماعت و سایر مراسم های مذهبی در فصول سرد سال استفاده می شود. مسجد امام اصفهان نیز دارای دو شبستان قرینه در اضلاع شرقی و غربی صحن است؛ شبستان شرقی بزرگتر اما ساده و بدون تزئین است و شبستان غربی کوچکتر است، اما در تزئین آن از کاشی های خشتی هفت رنگ استفاده شده است. همچنین محراب مرمری شبستان غربی یکی از زیباترین محراب ها در میان مساجد شهر اصفهان می باشد.

مسجد امام اصفهان

مدرسه ناصری و مدرسه ی سلیمانیه

در گوشه ی جنوب غربی و جنوب شرقی مسجد امام اصفهان دو مدرسه واقع شده اند: مدرسه ی واقع در گوشه ی جنوب شرقی، مدرسه ی ناصری و مدرسه ی واقع در گوشه ی جنوب غربی را مدرسه ی سلیمانیه می نامند. هر دو مدرسه همچون مسجد با کاشی کاری و مقرنس کاری های زیبا تزئین شده اند و بنای مسجد را تکمیل کرده اند.

مدرسه ی علمیه ی ناصریه یا ناصری که از آن با نام مدرسه ی عباسی نیز یاد می شود، مربوط به زمان شاه عباس اول می باشد و در دوره ی شاه سلیمان ساخت آن به اتمام رسید. این مدرسه دارای دو ایوان و چند اتاق برای زندگی طلاب بود و از آنجاکه در زمان ناصرالدین شاه قاجار مرمت شده بود، به مدرسه ی ناصری شهرت یافت.

مدرسه ی سلیمانیه در زمان شاه سلیمان صفوی ساخته شد و به همین جهت به مدرسه ی سلیمانیه شهرت یافته است. مدرسه ی سلیمانیه شبیه به مدرسه ناصری به صورت دو ایوانی ساخته شده است، اما فاقد اتاق یا حجره ای به جهت اسکان می باشد.

سنگاب های مسجد امام اصفهان

سنگاب به ظرف سنگی بزرگی گفته می شود که آن را از آب پر می کردند و معمولا در فضای بیرونی مسجد و یا در سایر اماکن عمومی قرار می دادند و پیشینیان برای وضو و یا آشامیدن از آن استفاده می کردند. امروزه هفت سنگاب از جنس سنگ آهک، سنگ یشم و سنگ مرمر در مسجد امام اصفهان وجود دارند که با هنر سنگتراشی و خطاطی تزئین شده اند و در قسمت ها مختلف مسجد قرار گرفته اند.

مهمترین ویژگی های مسجد امام اصفهان

مهمترین ویژگی های مسجد امام اصفهان که آن را از سایر مساجد ایرانی متمایز می کند، به شرح زیر می باشد.

 

حل مساله ی اختلاف زاویه ی ورودی مسجد با قبله

مسجد امام و میدان نقش جهان در یک راستا قرار ندارند و دلیل آن نیز لزوم رعایت جهت قبله در مسجد می باشد. ورودی مسجد که در میدان نقش جهان قرار دارد، کاملا در راستای ضلع جنوبی میدان می باشد و با این ضلعِ میدان هماهنگ شده است. به عبارت بهتر اگر طراحان مسجد می خواستند، ورودی مسجد را در راستای قبله بسازند، تقارن موجود بین ضلع جنوبی میدان با سایر اضلاع به هم می خورد و ضلع جنوبیِ میدان نامتقارن به نظر می رسید. از طرفی مسجد نیز می بایست در جهت قبله ساخته می شد. برای حل این مشکل طراحان راه حلی شگفت انگیز ارائه دادند: طراحان مسجد به منظور رفعِ ناهماهنگیِ موجود بین ورودی مسجد (به سمت جنوب) و خودِ مسجد (به سمت جنوب غربی و قبله) میان‌ این ورودی‌‌ و ایوان‌ شمالی مسجد‌، دالان مورّبی‌ ساخته اند. این دالان به گونه ای طراحی شده است که با زاویه ی 45 درجه رو به قبله قرار می گیرد و فرد وارد شونده، متوجه تغییر جهت خود نمی شود و تاثیری در خودآگاه او نمی گذارد. به بیان ساده تر می توان گفت وقتی نمازگزار در جهت جنوب وارد مسجد می شود، پس از عبور از این دالان رو به جنوب غربی یعنی در جهت قبله قرار می گیرد، بدون اینکه خود او متوجه این تغییر جهت شده باشد.

مناره هایی که هم راستا نیستند…

نکته ی مهم دیگر مربوط به دو مناره ی سردر ورودی (با ارتفاع 42 متر) و دو مناره ی ایوان جنوبی (با ارتفاع 48 متر) می باشد. دو مناره ی سردر ورودی با دو مناره ی ایوان جنوبی در یک راستا قرار ندارند، اما اگر از سردر قیصریه واقع در ضلع شمالی میدان نقش جهان به این چهار مناره نگاه کنیم، مناره های سردر ورودی و مناره های ایوان جنوبی را در یک راستا می بینیم، به گونه ای که به نظر می رسد مناره های بلند ترِ ایوان جنوبی انعکاسی از دو مناره ی ورودی هستند و این موضوع نیز در نوع خود حائز اهمیت است و گواهی بر نبوغ طراح مسجد می باشد.

انعکاس صدا در مرکز گنبد

گنبد بزرگ مسجد امام به گونه ای طراحی شده است که در زیر نقطه ی مرکزی آن، کمترین صدا با وضوح و شدت بالایی انعکاس می یابد. همین موضوع باعث شده است تا برخی از بازدیدکنندگان و یا راهنمایان تور که از این ویژگی اطلاع دارند، در زیر نقطه ی مرکزی گنبد بایستند و با ایجاد صدایی آهسته همچون تکان دادن یک اسکناس خشک، کوبیدن پا بر زمین و یا کف زدن، منعکس شدن صدا در کل حیاط مسجد را به دیگران نشان دهند. این ویژگیِ گنبد در گذشته های دور که دستگاه‌های صوتی و سایر دستگاه های تقویت صدا وجود نداشته است، برای اذان گفتن و ایراد سخنرانی‌ها بسیار مورد استفاده قرار می‌گرفته است. این ویژگی برجسته در مساجد دیگر به چشم نمی‌خورد و گواهی بر آشنایی طراحان و معماران مسجد امام با مسائل مربوط به علم فیزیک و پژواک صوت می باشد.

آدرس: اصفهان، ضلع جنوب میدان نقش جهان

زمان بازدید: هر روز به جز جمعه ها،  ایام سوگواری، اعتکاف  و هنگام نماز ظهر

ساعات بازدید: از ساعت ۹ صبح الی ۱۱:۳۰ و ۱۳ الی ۱۶:۳۰

هزینه بازدید: 5000  تومان برای گردشگران ایرانی و 50000 تومان برای گردشگران خارجی

کاخ عالی قاپو

کاخ عالی قاپو یادآور شکوه و عظمت شاهنشاهی صفوی، همچون الماسی گرانبها در ضلع غربی میدان نقش جهان و روبروی مسجد شیخ لطف الله خودنمایی می کند. کاخ عالی قاپو را می توان در واقع نماد اقتدارِ سیاسی شاهنشاهی صفوی و مسجد شیخ لطف الله را نیز می توان نماد نفوذ مذهبی این سلسله دانست، که همچون دو بازوی قدرتمند، اساس حکومت صفوی را تشکیل می دادند. امروز قصد داریم تا از کاخ عالی قاپو، نماد شوکت و قدرت صفوی، دیدن کنیم و با تاریخ و معماری آن بیشتر آشنا شویم.

معرفی بنای عالی قاپو

کاخ عالی قاپو که از آن با نام های دیگری همچون “دولتخانه مبارکه نقش جهان” و “قصر دولتخانه” نیز یاد می شود، عمارتی است با مساحت 1800 متر مربع که در شش طبقه و به ارتفاع 48 متر احداث شده است.  این کاخ در گذشته دروازه ی ورود به مقر حکومت شاهان صفوی و مدخل سایر بناهای سلطنتی واقع در میدان نقش جهان بوده است. کاخ عالی قاپو به دستور شاه عباس اول و با هدف نشان دادن شکوه و عظمت حکومت صفویان احداث گردید و در زمان خود بزرگترین بنای پایتخت به شمار می رفت. رو بروی عمارت عالی قاپو مسجد شیخ لطف الله، سمت راست آن مسجد جامع عباسی (مسجد امام) و سمت چپ آن نیز بازار و سردر قیصریه قرار دارند.

این کاخ در ابتدا ساختاری ساده داشت، اما با گذشت زمان گسترش یافت و پادشاهان صفوی هرکدام بر طبقات و زیبایی آن افزودند، به گونه ای که تبدیل به نماد شکوه و قدرت پادشاهی صفوی شد. رویداد های مهم حکومتی همچون جلسات مهم، استقبال از مهمانان ویژه و اجرای مراسم های حکومتی همگی در این کاخ انجام می شدند. همچنین شاه عباس و دیگر شاهان صفوی از ایوان این کاخ به منظور سان قشون و یا مشاهده ی بازی چوگان، اسب سواری و تماشای مسابقات پهلوانی که در میدان نقش جهان انجام می شد، استفاده می کردند.

وجه تسمیه کاخ عالی قاپو

واژه ی “قاپو” یا “قاپی” در زبان ترکی به معنی “در” می باشد و از این رو عالی قاپو را “باب عالی”، “درگاه بلند” و یا “سردر بلند” ترجمه کرده اند. همانطور که گفته شد کاخ عالی قاپو دروازه ی ورود به مقر حکومت شاهان صفوی بوده است و به همین دلیل، به آن عالی قاپو می گفته اند.

برخی دیگر نیز بر این باورند، زمانی که شاه عباس اول دری از جنس نقره به بارگاه حضرت امیرالمومنین علیه السلام اهدا کرد، درِ قبلی بارگاه را برای تبرک به اصفهان آورد و در کاخ عالی قاپو نصب کرد؛ از آنجا که این در منسوب به  بارگاه امام علی (ع) بود، به آن “عالی قاپو” (باب عالی) می گفتند و مورد احترام شاه و مردم بود و در اطراف آن آش نذری می پختند و حتی به زنجیر جلوی در، دخیل می بسته اند.

ژان شاردن -جواهرفروش و جهانگرد فرانسوی- که از سال 1673 تا 1677 در شهر اصفهان اقامت کرده بود،  درباره ی این در چنین می نویسد:

این کاخ، بزرگترین کاخی ست که می توان در پایتختی مشاهده کرد. این کاخ به خاطر درب بزرگ رو به میدان آن، به عالی قاپو مشهور بوده و مردم احترام خاصی برای آن قایل بوده اند. اعتقاد و باورهای مردم بر این بوده که درب مزبور از نجف اشرف و از مقبره حضرت علی بن ابی طالب (ع) به اینجا آورده شده و به همین جهت، به نام عالی قاپو (باب عالی) نیز نامیده شده است.

تاریخچه کاخ عالی قاپو

بسیاری از مورخان، تاریخ ساخت عمارت عالی قاپو را مابین سال های 973 تا 977 خورشیدی در نظر می گیرند؛ یعنی زمانی که پایتخت حکومت صفویان به دستور شاه عباس کبیر از قزوین به اصفهان منتقل شد و پس از آن شاه عباس مقرر کرد تا عمارتی به عنوان دولتخانه ی حکومتی ساخته شود.

کاخ عالی قاپو در ابتدا ساختاری ساده داشت، اما با گذشت زمان تکمیل شد و شاهان مختلف صفوی از جمله شاه عباس اول و دوم تا شاه سلطان حسین -آخرین پادشاه خاندان صفوی- بر تزیینات داخلی، طبقات و زیبایی آن افزودند.

پیش از انتقال پایتخت صفویان از قزوین به اصفهان، عمارتی به همین نام در شهر قزوین در خیابان سپه وجود داشت و به همین دلیل برخی مورخان بر این باورند که شاه عباس اول دستور به ساخت کاخ عالی قاپو در اصفهان را داد تا گواهی باشد بر عظمت و اقتدار دولتش.

در طول سال های بعد از حکومت صفویان به دلیل حمله ی افغان ها به ایران، روی کار آمدن افشاریان و انتقال پایتخت از اصفهان به مشهد، عمارت عالی قاپو نیز به مرور به فراموشی سپرده شد و عظمت و جایگاه پیشین خود را از دست داد. کاخ عالی قاپو در دوران قاجار محل سکونت و دفتر حاکم اصفهان – ظل السلطان – بود و او نیز تغییراتی در بنای کاخ اعمال کرد.  به طور کلی عدم رسیدگی شایسته به عمارت عالی قاپو بعد از خاندان صفویه باعث شد تا زخم هایی بر پیکره ی آن ایجاد شود. اما با وجود همه ی این بی مهری ها و ناملایمات، کاخ عالی قاپو همچنان استوار و با شکوه برای ما به یادگار باقی مانده است و مشاهده ی نقاشی ها و تزئینات بسیار زیبای آن ما را به اوج شکوه عصر صفوی باز می گرداند.

کاخ عالی قاپو

مراحل ساخت کاخ عالی قاپو:

کاخ عالی قاپو در یک بازه ی زمانی 70 تا 100 سال از زمان شاه عباس کبیر تا شاه سلطان حسین و در پنج مرحله به شرح زیر ساخته شد:

مرحله ی اول: ساخت ورودی

همزمان با ساخت و ساز کاخ های صفوی لازم بود تا دروازه ای متناسب و درخور این کاخ ها ساخته شود؛ دروازه ای که نشان دهنده ی عظمت و شکوه کاخ های سلطنتی عصر صفوی باشد. از این رو بنای عالی قاپو در ابتدا در دو طبقه و به عنوان ورودی سایر عمارت ها و کاخ های سلطنتی ساخته شد.

مرحله ی دوم: گسترش عمارت

در این زمان خاندان صفویه در اوج قدرت، شهرت و محبوبیت خود قرار داشتند و این دوران را می‌توان عصر طلایی صفویان نامید. در این مرحله طبقات سوم، چهارم و نیم طبقه پنجم به عمارت افزوده شدند و عالی قاپو از یک ورودی ساده به یک بنای تشریفاتی تغییر پیدا کرد. دلیل تکمیل بنا در این مرحله، گسترش پایتخت و افزایش جمعیت شهری بود، چرا که به باور شاه صفوی لازم بود مقر حکومتی با شکوه و عظمت نشان داده شود.

مرحله ی سوم: ساخت سالن موسیقی

در این مرحله امکانات رفاهی و اقامتیِ عمارت عالی قاپو به منظور پذیرایی از مهمانان ویژه افزایش یافت و بخش های جدیدی نیز به کاخ افزوده شد که مهمترین آن افزودن سالن موسیقی در آخرین طبقه بود. سالن موسیقی از نظر معماری، تزئینات داخلی و کاربری با طبقات پایین تفاوت زیادی داشت و با ساخت آن بنای برجی شکلِ کاخ نیز شکل گرفت.

مرحله  ی چهارم: افزودن ایوان

در مرحله ی چهارم با هدف افزایش طول کاخ و بزرگتر نشان دادن آن، بر وسعت ایوان مشرف به میدان نقش جهان افزودند و آن را تا هفت متر جلوتر از دکان‌های بازار جلو بردند. شاهان صفوی از این ایوان به منظور سان قشون، مشاهده ی بازی چوگان، اسب سواری، تماشای مسابقات پهلوانی و دیگر رویدادی هایی که در میدان نقش جهان برگزار می شد، استفاده می کردند. البته ایوان کاخ عالی قاپو با ایجاد اولین طبقه الحاقی ساخته شده بود، اما در مرحله ی چهارم به دلیل فضای کم آن و نداشتن دید مناسب به میدان نقش جهان، بر وسعت آن افزوده گشت. در این مرحله همچنین وسعت ورودی کاخ عالی قاپو را افزایش دادند تا بتوانند در زمان برگزاری جشن ها و مراسم های سلطنتی، پذیراییِ شایسته ای از میهمانان وشخصیت های عالی رتبه به عمل آورند.

مرحله  ی پنجم : تکمیل عمارت

در این مرحله 18 ستون به ایوان افزوده شد و سقفی چوبی نیز بر روی این ستون ها ساخته شد. از دیگر اقدامات انجام شده در مرحله ی پنجم می توان به ساخت راه پله های شاهی منتهی به ایوان و تکمیل سیستم آبرسانی جهت انتقال آب به طبقات بالا و به خصوص حوض مسی واقع در ایوان، اشاره کرد.

شایان توجه است در سال های اخیر نیز  عمارت عالی قاپو مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت؛ به عنوان مثال در سال 1384 داربست هایی در اطراف عالی قاپو نصب شد و پس از چند سال بازسازی و مرمت بنا به اتمام رسید.

معماری کاخ عالی قاپو:

طراحی منحصر به فرد عمارت عالی قاپو را می توان یکی از مهمترین ویژگی های آن دانست، به گونه ای که مشابه آن را در کمتر ساختمان دیگری می توان یافت: کاخ عالی قاپو در کل از شش طبقه تشکیل شده است، اما تعداد طبقات آن از هر سو متفاوت به نظر می رسد؛ به عنوان مثال اگر از میدان نقش جهان به این عمارت بنگریم، ساختمانی دو طبقه را مشاهده خواهیم کرد. چنانچه از دو طرف به کاخ نگاه کنیم، سه طبقه را خواهیم دید و از نمای پشت کاخ نیز پنج طبقه دیده می شود. این امر به دلیل اضافات و الحاقات معماری است که در طول سالیان متمادی به کاخ عالی قاپو اضاف شده است.

کاخ عالی قاپو از دو بخش اصلی تشکیل شده است: بنای ورودی کاخ و عمارت اصلی:

طبقه ی اول (همکف): بنای ورودی کاخ

کاخ عالی قاپو در زمان صفویان و اوج شکوهش، پنج در ورودی داشت که در قسمت های مختلف کاخ قرار داشتند. مهمترین در به سمت میدان نقش جهان باز می شد و این میدان را به سایر کاخ ها و عمارت های سلطنتی همچون دولت خانه، کاخ چهار باغ (عمارت رکیب‌خانه)، جبه خانه ( موزه ی هنرهای معاصر)، تالار تیموری، کاخ چهلستون و دیگر اماکن سلطنتی که در پشت کاخ عالی قاپو قرار داشتند، متصل می ساخت و به همین دلیل به این در، دروازه ی دولت خانه می گفتند.

برای ورود به کاخ عالی قاپو از سردر بلندی عبور می کنیم و در دو طرف ورودی با تزیینات، نقاشی و کاشی کاری های هفت رنگ روبرو می شویم. فضای گنبدی شکل ورودی، ایوانها و اتاقهای طرفین بصورت نقاشی وکُشته بری با طرحهای گل و بته درقالب اسلیمی و اشکال پرندگان به چشم می خورند.  ورودی این کاخ به دلیل اهمیت و کاربردهای آن در گذشته بسیار وسیع ساخته شده بود تا بتواند پاسخگوی رفت و آمد متعدد اشخاص باشد. پشت این در ورودی، اتاق هایی قرار دارند که در گذشته امور اداری، حکومتی و رسیدگی قضایی به مشکلات عموم در آنها انجام می شده است و همچنین محل استقرار خدمه و نگهبانان بوده است که به آنها در گذشته “صدر خانه” یا “کشیک خانه” می گفتند. و پس از آن نیز راهرویی شمالی-جنوبی قرار دارد که عمارت اصلی کاخ پشت آن واقع شده است.

در مقدس:

همانطور که پیشتر گفته شد، زمانی که شاه عباس اول دری از جنس نقره به حرم علی بن ابی طالب اهدا کرد، درِ قبلی بارگاه را برای تبرک با خود به اصفهان آورد و آن را در کاخ عالی قاپو نصب کرد. در بالای این در متبرک بر روی کتیبه ای حدیث ” انا مدینه العلم و علی بابها ” نوشته شده است. در زمان صفویان این در قداستی ویژه بین مردم و شخص شاه داشت و حتی شاه سوار بر اسب از مقابل این در عبور نمی کرد. مردم کوچه و بازار از این در مقدس به عنوان محلی برای تحصن و بست نشینی استفاده می کردند و تنها شخص شاه می توانست افراد متحصن را بیرون کند. مردم هنگام شرفیابی در حضور شاه، این در مقدس را می بوسیدند، برای اجابت دعا به آن دخیل می بستند و ارزش زیادی برای آن قائل بودند.

راه پله های عمارت عالی قاپو:

ارتفاع کاخ عالی قاپو 48 متر می باشد و طبقات شش گانه ی آن به وسیله ی سه دستگاه راه پله به یکدیگر متصل شده اند: دو راه پله ی مارپیچ که به صورت  قرینه در ضلع شمال غربی و جنوب غربی عمارت واقع شده اند، پله های الحاقی در قسمت جنوبی  و راه پله ی شاهی.

دو راه پله ی مارپیچ كه از طبقه همكف تا روي بام ساختمان ۱۱۴ پله و تا طبقه آخر يعني سالن موسيقي  ۹۴ پله دارند، اغلب توسط خدمتکاران، نگهبانان و سربازان مورد استفاده قرار می گرفت. استفاده از این راه پله به دلیل حالت مارپیچ آن چندان ساده نبود، اما این امکان را برای خدمه فراهم می کرد تا بتوانند در کمترین زمان ممکن خود را به طبقات مختلف برسانند.

با گذشت زمان و شکل گیری جنبه ی تشریفاتی بنا، استفاده از این دو راه پله ی مارپیچ چندان مناسب  به نظر نمی رسید، چرا که در شان شاه و مقامات نبود. از این رو اولین پله های الحاقی در قسمت جنوبی عمارت ساخته شدند که بصورت مستقيم و بدون وقفه به طبقه تالار می رسیدند. اما این پله های جدید نیز چندان مناسب و راحت نبودند. در نتیجه پله های شاهی يا سلطنتي ساخته شدند که از طبقه ی اول آغاز می شدند و به طبقه سوم يعني ايوان ستون دار می رسیدند. این پله ها در مرحله ی پنجم به شکل امروزی آن درآمدند و استفاده از آنها ها به مراتب آسان تر از پله های مارپیچ و یا مستقیم قبل بود.

طبقه دوم

از راه پله ها بالا می رویم و به طبقه ی دوم یا به عبارت بهتر نیم طبقه ی دوم می رسیم. در دو طرف این نیم طبقه اتاق ها و راهروهایی قرینه به چشم می خورند. سیستم آبرسانی و حوض و منبع آب در قسمت شمالی این بخش قرار دارند. این قسمت اصلی ترین بخش سیستم آبرسانی حوض مسی ایوان ستون دار را تشکیل می دهد.

طبقه سوم

طبقه ی سوم کاخ عالی قاپو از دو قسمت ایوان ستون دار و سالن شاه نشین و بارعام تشکیل شده است.

ایوان ستون دار

ایوان ستوندار را می توان شناخته شده ترین بخش کاخ عالی قاپو دانست، چراکه اگر از میدان نقش جهان به عمارت عالی قاپو بنگریم، اولین چیزی که خود نمایی می کند، ایوانی وسیع است که 18 ستون را در خود جای داده است. برای رسیدن به ایوان ستوندار باید از 45 پله ی شاهی بالا برویم. در این ایوان 18 ستون در شش ردیف سه تایی، استوار و محکم در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. برای هر ستون از تنه ی یک درخت چنار استفاده شده است و در دوره های بعد برای استحکام بخشی بیشتر ستون ها، آهن گذاری شده اند. سقف ایوان ستوندار نیز با قطعات چوب و در غالب هنر گره چینی چوب با رنگ آمیزی تزئین شده است و زیبایی آن را دوچندان کرده است.

کاخ عالی قاپو

همانطور که پیشتر گفته شد، شاهان صفوی از ایوان ستوندار به منظور سان قشون و یا مشاهده ی بازی چوگان، اسب سواری و تماشای مسابقات پهلوانی که در میدان نقش جهان انجام می شد، استفاده می کردند. همچنین می توان گفت ایوان ستوندار به عنوان محل ارتباط شاه با مردم و محل خطابه مورد استفاده قرار می گرفته است. در قسمت شمالی نیز کتیبه ای به خط نستعلیق دیده می شود که حکایت از مرمت و بازسازی نقاشی های این قسمت در زمان شاه سلطان حسين صفوي را دارد.

حوض مسی

در وسط ایوان ستون دار حوضی مسی با ابعاد 7 در 5 متر و عمق 60 سانتی متر قرار دارد. این حوض دارای کف پوشی از79 قطعه مس می باشد و باعث زیباتر شدن ایوان شده است. برخی از مورخان بر این باورند این حوض مسی توسط شیخ بهایی ساخته شده است و عبور جریان هوا از روی این حوض آب، باعث طراوت و شادابی ایوان می شده است.

سالن شاه نشین و بارعام

سالن شاه نشین به عنوان محلی برای بارگاه، ملاقات های رسمی و تاجگذاری مورد استفاده قرار می گرفته است. اتاق هایی که در طرفین سالن قرار دارند، محل استقرار خدمتکاران و افراد درجه دوم بودند و جالب است بدانید محارم شاه می توانستند از پنجره هاي مثلثي در بالای سالن، مراسم و رویداد های برگزار شده در میدان نقش جهان را مشاهده کنند.

طبقه چهارم

برای دسترسی به طبقه ی چهارم باید از پله های مارپیچ شمال غربی بنا استفاده شود. در گذشته پله های مارپیچ جنوب غربی نیز راه دسترسی به طبقه ی چهارم بوده اند، اما در حال حاضر تنها از پله های مارپیچ شمال غربی برای ورود و خروج به این طبقه استفاده می کنند. پس از پله های مارپیچ یک دالان دیده می شود، پس از آن دو اتاق تو در تو، يك اتاق جانبي و ايواني كوچك در ضلع شمالي مشاهده خواهیم کرد. قسمت شمالی و جنوبی طبقه معماری یکسانی دارند و به وسیله ی یک دالان به یکدیگر متصل شده اند. تزئينات نقاشي اين طبقه بصورت گل و بته، شكارگاه و اسليمي در غالب كُشته بري (نوعی گچ بری با برجستگی بسیار کم) مي باشند.

طبقه پنجم

از راه پله های مارپیچ بالا می رویم و پس از 11 پله به نیم طبقه ی پنجم می رسیم. ورودی های این نیم طبقه در زمان پهلوی با دیوار مسدود شدند و ورود به این  نیم طبقه را محدود کرده اند. به باور کارشناسان نیم طبقه ی پنجم مکان مناسبی برای استراحت موقت شاه و مهمانان بوده است. نیم طبقه پنجم از پنج اتاق کوچک تو در تو تشکیل شده است و تزئینات این طبقه نیز همانند طبقه ی چهارم از  نوع کُشته بری (گل بته و حيوانات و پرندگان) می باشد.

طبقه  ششم؛ تالار موسیقی

آخرین طبقه ی کاخ عالی قاپو “اتاق صوت” یا “اتاق موسیقی” نامیده می شود و در کنار ایوان ستوندار از جالب توجه ترین بخش های این کاخ می باشد. طبقه ی ششم با وسعت تقریبی 63 متر مربع از يك سالن مركزي بشكل چليپا با دو سالن جانبي كوچكتر بعلاوه چند اتاق با فضا هاي متفاوت تشکیل شده است. تزئینات سقف و دیوار های تالار موسیقی مزين به گچبري در غالب اشكال متفاوت است که حدود بیست نوع شکل مختلف را در بر مي گیرد. این اشکال منحصر به فرد و متمایز به صورت توخالی هستند و طرح آنها اغلب از اشکال نیم رخ ظروف همچون بطری، گلدان و گلابدان الهام گرفته شده است. نکته ی حائز اهمیت در تزئینات تالار موسیقی در این است که به خاطر این فضای خاص و وجود احجام توخالي، اندكي در فركانس اصوات موسيقي تفاوت حاصل مي گردد و در نتیجه اصوات با كيفيت بسيار عالي به گوش مي رسند. همچنین به خاطر عدم برگشت صدا در اين محيط صوت ايجاد شده به همان صورت توليد شده به صورت بسيار طبيعي و شفاف به گوش می رسد. البته باید توجه داشت که کاربری این تالار تنها اجرای موسیقی نبوده است و شاه عباس در این طبقه از مهمانان ویژه اش پذیرایی می کرده است.

بازدید از کاخ عالی قاپو

آدرس: استان اصفهان، شهر اصفهان، ضلع غربی میدان نقش جهان

ساعات بازدید: همه روزهای هفته از ساعت ۹ صبح تا ۶ عصر (به استثنای روزهای ۱۴ و ۱۵ خرداد، ۲۱ ماه رمضان، ۲۸ صفر و تاسوعا و عاشورا، عمارت عالی قاپو تعطیل است.)

هزینه بازدید: 5000 تومان برای اتباع ایرانی و 50000 تومان برای اتباع خارجی

 

بازار قیصریه اصفهان

امروزه بازدید از مراکز خرید پر زرق و برق و گشت و گذار در فروشگاه های رنگارنگ به بخش جدایی ناپذیری از سفر تبدیل شده و اغلب مسافران معمولا یک روز از برنامه ی سفر خود را به بازار گردی و خرید اختصاص می دهند. کلان شهر اصفهان نیز همچون سایر شهرهای بزرگ دارای مراکز خرید مدرن و متنوعی است که خریداران بسیاری را به خود جذب می کنند. با رفتن به این مراکز خرید می توانید کالاهای مورد نیاز خود را تهیه کنید، اما اگر می خواهید در کنار بازارگردی با هنر معماری عصر صفوی بیشتر آشنا شوید و در کنار خرید از مشاهده ی آثار صنعتگران و هنرمندان اصفهانی نیز لذت ببرید، پیشنهاد می کنیم از بازار  قیصریه اصفهان که بخشی از بازار سنتی این شهر است نیز دیدن کنید.

معرفی بازار اصفهان

پیش از معرفی بازار قیصریه لازم است شناخت مختصری از بازار شهر اصفهان داشته باشیم، چرا که بازار قیصریه تنها بخشی از بازار شهر اصفهان است.

بازار شهر اصفهان یکی از زیباترین و قدیمی ترین بازارهای ایران و خاورمیانه است که در دل بافت قدیمی این شهر و در شمال میدان نقش جهان جای دارد. بنای اولیه بازار شهر اصفهان همچون مسجد جامع این شهر در سال 156 هجری قمری و در زمان خلافت ابو جعفر منصور (دومین خلیفه ی عباسی) ساخته شد.

ناصر خسرو قبادیانی، شاعر و جهانگرد معروف ایرانی که در سال 444 هجری قمری به شهر اصفهان سفر کرده بود، در سفرنامه ی خود در توصیف بازار این شهر اینچنین نوشت:

“و اندرون شهر همه آبادان و هیچ از وی خراب ندیدم و بازارهای بسیار، و بازاری دیدم از آنِ صرافان، که اندر او دویست مرد صراف بود و هر بازاری را دربندی و دروازه ای”.

بازار شهر اصفهان نیز همچون دیگر بازارهای سنتی ایران از  قسمت های مختلفی همچون سراها، تیمچه‌ها، راسته‌ها، کاروانسراها، مساجد، مدارس و حمام  تشکیل شده و در هر راسته اجناس مختلفی همچون ادویه جات، ظروف مسی، پارچه، پوشاک، فرش و … به فروش می رسیده است.

بازار قیصریه اصفهان که در دی ماه 1310 هجری خورشیدی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید، شناخته شده ترین و چشم نواز ترین راسته ی بازار شهر اصفهان است که به بازار سلطانی، بازار بزرگ و بازار شاهی نیز شهرت دارد. بازار قیصریه در عهد صفوی از برجسته ترین مراکز داد و ستد در شهر اصفهان بود و برترین تجار و کاسبان اصفهانی در این بازار حجره داشتند و به خرید و فروش مشغول بودند. امروزه بازار قیصریه بیشتر محل فعالیت فرش فروشان است و افراد برای خرید فرش های اصیل و پر نقش و نگار ایرانی به این بازار می آیند.

وجه تسمیه:

دو نظریه درباره ی وجه تسمیه ی این بازار وجود دارد؛ نخست اینکه واژه ی قیصریه همانطور که پیداست از واژه ی قیصر مشتق شده؛ از آنجا که در این بخش از بازار اجناس و کالاهای گران و با ارزش خرید و فروش می شده، به بازار شاهی و سلطانی نیز شهرت یافته است.

مطابق نظریه ی دوم سردر بازار قیصریه که ورودی این بازار می باشد، در زمان صفویان و با الگو برداری از بناهای شهر قیصریه (Kayseri) در آسیای صغیر (ترکیه امروزی) ساخته شده است و به این دلیل نام قیصریه را بر آن نهاده اند..

تاریخچه بازار قیصریه:

بازار قیصریه در دوران صفویان بین سال های 1011 تا 1029 هجری قمری ساخته شد. این بازار در گذشته بسیار پر رونق بود و نقش یک مرکز داد و ستد جهانی را بازی می کرد، چرا که برخی از تجار و شرکت های خارجی در این بازار دفتر و حجره داشتند و به خرید و فروش مشغول بودند. جالب است بدانید برخی از حجره های این بازار نسل در نسل توسط اعضای یک خانواده اداره می شوند و سال هاست کاربری خود را تغییر نداده اند و به فروش یک کالای خاص مشغول اند.

ساختار بازار:

بازار قیصریه که در ضلع شمالی میدان نقش جهان واقع شده است؛ از سردر قیصریه شروع می شود و در ادامه  به دیگر راسته های بازار شهر اصفهان میرسد. بازار قیصریه از دو طبقه تشکیل شده است؛  در طبقه ی بالا دفاتر تجار و کسبه قرار داشت و امور دفتری و بازرگانی در آن انجام می شد. در طبقه ی اول نیز کاسبان در دکان ها و حجره های خود به خرید و فروش مشغول بودند.

بازار قیصریه مسقف ساخته شده است و در دوران گذشته به منظور تامین روشنایی بازار در طول روز، نورگیرهایی بر روی سقف گنبدی بازار تعبیه کرده بودند. این نورگیرها در کنار روشنایی وظیفه ی تهویه ی هوا را نیز بر عهده داشتند.

بازار قیصریه خود از بخش های مختلفی همچون چندین راسته، مسجد و مدرسه تشکیل شده که از گذشته تا به امروز محل عبادت کسبه و تحصیل دانش آموزان بوده است. در گذشته برخی از جهانگردانی که از بازار قیصریه دیدن کرده اند، لقب “نگارخانه ی سرپوشیده” را به آن داده بوده اند، چراکه سرتاسر بازار همچون یک اثر هنری بی همتا جلوه گر آثار هنرمندان و معماران اصفهانی عهد صفوی بود. امروزه این آثار هنری به دلیل کم توجهی دیگر رنگ و لعاب گذشته را ندارند، اما همچنان استوار و پابرجا برای ما به یادگار باقی مانده اند.

سردر قیصریه

سردر قیصریه ورودی بازار بزرگ شه اصفهان است که در گذشته از سه طبقه تشکیل شده بود. همانطور که پیشتر گفته شد طبقه ی دوم به امور دفتری و بازرگانی اختصاص داشت و در طبقه ی اول نیز مغازه ها در کنار هم قرار داشتند. در طبقه ی سوم که متاسفانه امروزه اثری از آن باقی نمانده است، نقاره خانه قرار داشت و  نقاره زن ها با نواختن موسیقی اوقات شرعی و دیگر مناسبت ها را به مردم اعلام می کردند.

ساخت سردر بازار قیصریه را به استاد علی اکبر اصفهانی (1011 هجری قمری) نسبت داده اند. سردر قیصریه از یک ورودی اصلی و چهار ورودی فرعی تشکیل شده است و یک حوض آب مستطیل شکل رو بروی آن قرار دارد.

اگر از زیر سردر قیصریه به بالا نگاه کنیم، سقف زیبای آن را خواهیم دید که با مقرنس هایی آجری رنگ و طرح های اسلیمی بسیار زیبا تزئین شده است. کمی که به پایین تر نگاه کنیم دیواری با سه پنجره ی چوبی مقابل خود می بینیم که متاسفانه قسمتی از نقوش نقش بسته بر آن از بین رفته است. بر روی این دیوار شاهد نبرد ارتش شاه عباس با ازبک ها هستیم.

بر روی دیوار سمت راست تصاویر زن و مرد اروپایی نقش بسته است که به جشن و شادی و می گساری مشغول اند. این نقاشی نیز در اثر فرسایش تا حد زیادی از بین رفته است، اما خوشبختانه نقاشی های دیوار سمت چپ که شاه عباس را در حال شکار نشان می دهند، رنگ و لعاب خود را حفظ کرده اند. تصاویر عمارت عالی قاپو و کاخ چهل ستون نیز از دیگر نقاشی های نقش بسته بر روی سردر قیصریه هستند. تمام این نقاشی ها با دستان هنرمند رضا عباسی -مشهورترین نقاش زمان شاه عباس- خلق شده اند.

شاید امروزه بازار اصفهان و راسته ی  قیصریه دیگر شکوه و رونق عهد صفوی را نداشته باشند، اما همچنان یکی از مهمترین بازارهای شهر اصفهان و بهترین مکان برای خرید سوغاتی و صنایع دستی اند. قدم زدن در میان حجره های این بازار سنتی و مشاهده ی آثار هنری و دست ساز صنعتگران و پیشه وران اصفهانی در کنار لمس هنر معماری عهد صفوی، تجربه ای لذت بخش و به یاد ماندنی خواهد بود. پس در سفر به شهر تاریخی اصفهان بازدید از بازار قیصریه را حتما در برنامه ی خود قرار دهید.

کاخ چهلستون اصفهان

کاخ چهلستون اصفهان، مبارک ترین بنای دنیا

معرفی کاخ چهلستون 

روزگار طلاییِ عصر صفوی در زمان شاه عباس اول و دوم مقارن بود با رفت و آمد سفرا و نمایندگان دولت های خارجی. از این رو لازم بود تا کاخی جدید برای پذیرایی از این مهمانان ساخته شود؛ کاخی که از یک طرف شکوه و عظمت حکومت صفوی را به سفرا و مهمانان یادآور شود و از طرف دیگر آن ها را با هنر ناب و اصیل ایرانی، آشنا سازد. بدین ترتیب عمارت چهلستون در سال 1026 هجری شمسی در میان باغی وسیع به همین نام افتتاح گردید.

مجموعه ی چهلستون اصفهان در سال 1310 با شماره 108 در فهرست میراث ملی ایران جای گرفت و در سال 2011 میلادی نیز نام باغ چهلستون به همراه هشت باغ ایرانی دیگر در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.

تاریخچه ی کاخ چهلستون اصفهان

دوره ی صفویه

تاریخچه ی کاخ چهلستون اصفهان همچون بسیاری دیگر از اماکن تاریخی این شهر به عصر صفویه و به دوران سلطنت شاه عباس کبیر باز می گردد. در سال 977  هجری شمسی (1007 ه ق) به فرمان شاه عباس کبیر، پایتخت از قزوین به اصفهان منتقل شده بود و شاه صفوی دستور داده بود تا بناهایی با شکوه و شایسته ی پایتخت جدید ساخته شوند؛ از این رو کاخ ها و عمارت هایی همچون کاخ عالی قاپو، کاخ هشت بهشت، کاخ چهار باغ (عمارت رکیب‌خانه) و… در اطراف میدان نقش جهان احداث شدند. از طرفی حکومت صفوی که در آن دوران روزگار طلایی خود را سپری می کرد، با کشور های خارجی مراودات بسیار داشت و ضروری می نمود عمارتی جدید ساخته شود تا برای پذیراییِ  شایسته از سفرا، نمایندگان و رجل سیاسی کشورهای خارجی مورد استفاده قرارگیرد؛ عمارتی که از یک طرف شکوه و عظمت حکومت صفوی را به سفرا و مهمانان یادآور شود و از طرف دیگر آن ها را با هنر ناب و اصیل ایرانی، آشنا سازد. از این رو به دستور شاه عباس اول عمارتی کوچک به شكل کلاه‌فرنگی در میان باغ چهلستون، ساخته شد. این عمارت کوچک سنگ بنای اولیه ی كاخ چهل‌ستون بود که در دوره های بعد تکمیل و گسترش یافت. اما در برخی منابع ذکر شده است، عمارت چهلستون در ابتدا محلی برای استراحت شاه عباس اول بوده است و به مرور تبدیل به مکانی برای پذیرایی از مهمانان خارجی شده است.

در زمان شاه صفی یکم عمارت چهلستون تغییر چندانی به خود ندید تا اینکه شاه عباس دوم بر مسند قدرت نشست. شاه عباس دوم نیز همچون پدربزرگ خود -شاه عباس کبیر- به دنبال افزایش شکوه و جلال حکومت صفوی بود. از این رو به دستور شاه عباس دوم بر وسعت عمارت چهل ستون افزوده گشت و از برترین معماران و هنرمندان خواسته شد تا نهایت سلیقه و هنر خود را در تکمیل و تزئین عمارت چهلستون به کار برند؛ بر همین اساس معماران ایوان ها، تالارها و اتاق هایی جدید به عمارت افزودند، هنرمندانِ آینه کار، كاشی ‌كار، منبت کار و نقاش وظیفه ی تزئین و زیبا سازی نمای درونی و بیرونی کاخ را بر عهده گرفتند و باغبانان نیز بر زیبایی درختان باغ افزودند. ایوان ستوندار با 18 ستون، تالار آینه، دو اتاق بزرگ شمالی و جنوبیِ تالار آینه، ایوان های شمالی و جنوبیِ تالار مرکزی (تالار سلطنتی) و حوض بزرگ مقابل تالار در کنار تزیینات نقاشی، آینه ‌كاری، كاشی ‌كاری، منبت کاری و خاتم کاریِ دیوارها و سقف‌ها همگی در زمان شاه عباس دوم به عمارت چهلستون افزوده شدند و بنای چهلستون از یک عمارت ساده تبدیل به کاخی بسیار مجلل و باشکوه شد. سرانجام کاخ چهلستون در سال 1057 هجری قمری مطابق با 1026 هجری شمسی (1647 میلادی) مقارن با پنجمین سالگرد سلطنت شاه عباس دوم با حضور وی، سفرا و مهمانان خارجی افتتاح گردید و به عنوان محلی برای پذیرایی از مهمانان خارجی و نمایندگان سیاسی کشور های دیگر مورد استفاده قرار گرفت.

پس از شاه عباس دوم نیز کاخ چهلستون تا پایان حکومت صفویان، پذیرای مهمانان خارجی بود و یکی از مهمترین اماکن سلطنتی و حکومتی صفویان به حساب می آمد. اما متاسفانه در دوازدهمین سال سلطنت شاه سلطان حسین، کاخ چهلستون طمعه ی حریق شد و بسیاری از تزئینات کاخ از بین رفتند.

پس از صفویان

با مطالعه ی سفرنامه های جهانگردان اروپایی همچون اوژن فلاندن و پاسکال کوست فرانسوی که در دوران سلطنت محمدشاه قاجار از ایران بازدید کرده بودند، متوجه می شویم که کاخ و باغ چهلستون پس از عصر صفویه تغییر چندانی نکرده است و به همان شکل قدیمی باقی مانده است.

دوره ی قاجار و پهلوی

کاخ چهلستون اصفهان نیز همچون کاخ هشت بهشت، کاخ عالی قاپو و بسیاری دیگر از بناهای صفوی، در دوره ی قاجار مورد بی مهری قرار گرفت و عدم رسیدگی و توجه به آن خسارت های زیادی را به کاخ تحمیل کرد. به عنوان مثال در دوران حکمرانی ظل السطان -پسر ارشد ناصرالدین شاه – بر اصفهان حوض مرمری و جوی های سنگی باغ مسدود گشتند، نقاشی های باشکوه کاخ به دلیل عدم رسیدگی از دیوار جدا شدند و برخی از نقاشی ها نیز در زیر لایه ای از گچ مدفون گشتند. در این دوران دیگر خبری از آن آینه کاری ها و کاشی کاری های باشکوه نبود و بی توجهی به حدی زیاد بود که در اواخر حکومت قاجار کاخ چهلستون و عالی قاپو تبدیل به زباله‌دانی شده بودند.

در زمان حکومت پهلوی یک تیم باستان شناسی از کشور ایتالیا وظیفه ی ترمیم و احیای کاخ چهلستون را بر عهده گرفت. آنها با استفاده از تصاویری که سیاحان و جهانگردان در دوره های گذشته از کاخ تهیه کرده بودند، بازسازی کاخ را آغاز کردند. لایه های گچ با صرفِ وقت بسیار زدوده شدند و نقاشی های دیواری کاخ دوباره هویدا گشتند و حتی در و پنجره های جدیدی را مطابق با تصاویری که در اختیار داشتند، به همان شیوه ی قدیمی ساختند و در محل خود قرار دادند. بعد از این تعمیرات اساسی کاخ به موزه تبدیل شد و آثار مهم دوره‌های مختلف تاریخی در آن به نمایش درآمد.

معماری کاخ چهلستون

کاخ چهلستون اصفهان با وسعت 2120 متر مربع در میان باغی وسیع به همین نام قرار گرفته است و از بخش های مختلفی همچون ایوان ستوندار، تالار آینه، تالار مرکزی (تالار سلطنتی)، اتاق ها و ایوان های جانبی تشکیل شده است.

مهمترین خصیصه ای که کاخ چهلستون را از سایر بناهای هم عصر خود متمایز ساخته است، به کار بردن تزئیناتِ ناب و کم نظیر ایرانی همچون نقاشی، نگارگری، منبت کاری، خاتم کاری و آینه‌کاری است که جلوه ای ویژه به کاخ بخشیده است و نمونه ی آن را در کمتر عمارت دیگری می توان یافت. در ادامه شما را با قسمت های مختلف این کاخ آشنا می سازیم.

باغ چهلستون و استخر

باغ وسیع و سرسبزِ چهلستون با وسعت تقریبی 67 هزار مترمربع در غرب میدان نقش جهان قرار گرفته است و قرن هاست که کاخ چهلستون را در دل خود جای داده است. باغ چهلستون در زمان حکومت صفویان گسترده تر از امروز بوده است و در گذر زمان از وسعت آن کاسته شده است. این باغ دارای سه ورودی می باشد که ورودی اصلی و قدیمی آن، به سمت شرق قرار دارد. پس از ورود از در شرقیِ باغ، استخری بزرگ به طول تقریبی 108 متر و پهنای 15 متر را مقابل خود خواهیم دید که تصویر ایوان ستوندارِ کاخ چهلستون بر روی آن منعکس شده است. در دو طرف این استخر، درختان گوناگونی همچون کاج ، نارون، افرا و چنار کاشته شده اند و وزش باد از میان این درختان و عبور از سطح آب استخر طراوت و شادابی را به باغ ارزانی داشته است. البته استخر کوچکی نیز در پشت کاخ چهلستون قرار دارد که امروزه از آن استفاده نمی شود. در واقع می توان گفت عمارت چهل ستون در میان این دو استخر قرار گرفته است.

مادام ژان دیولافوآ که در دوران قاجار به ایران سفر کرده بود، باغ چهلستون و استخر آن را چنین توصیف می کند:

“درختان چنار بلند با شاخه‌هایی تا راس تراشیده، در امتداد محور اصلی و دو طرف استخر، در جشن‌ها مزین به نور بودند. در پای آنها گل‌ها بدون توجه به رنگ و جنس، در کُرت‌ها (باغچه) خودنمایی می‌کردند. درون کرت‌ها، درختان میوه نیز دیده می‌شدند”

دور تا دور استخر مجسمه‌هایی از شیر و آناهیتا زینت بخش استخر کاخ چهل ستون می باشند. البته گفته می شود این مجسمه ها از مکان های دیگری به کاخ چهلستون آورده شده اند. باغ چهلستون اصفهان در گذشته بخشی از یک باغ بزرگتر بوده است و یکی از نه باغ ایرانی است که در سال 2011 در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.

ایوان ستوندار

ایوان ستوندار که از آن با نام تالار ستوندار نیز یاد می شود، اولین بخش از کاخ چهلستون است که نگاه ها را به خود جذب می کند و به نوعی تبدیل به نماد این کاخ شده است. این ایوان به طول 38 متر، پهنای 17 متر و ارتفاع 14 متر در شرقِ کاخ چهلستون ساخته شده است و در مرکز آن حوض کوچکی از جنس مرمر قرار دارد.  ایوان کاخ چهلستون از دو بخش تشکیل شده است: در بخش نخستِ این ایوان، 18 ستون چوبی در سه ردیفِ شش تایی دیده می شوند که سقف ایوان بر روی این ستون ها استوار گشته است. ستون های این ایوان از جنس چوبِ درختان کاج و چنار هستند و چهار ستون میانی که در چهار گوشه ی حوض مرمرین قرار دارند، بر روی چهار شیر سنگی استوار گشته اند. از دهان این چهار شیر سنگی در گذشته، آب فوران می کرده است و در حوض مرکز ایوان جاری می شده است.

کاخ چهلستون

بخش دوم کمی مرتفع‌تر از بخش اول است و سردر ورودی تالار آینه را تشکیل می دهد. این سردر نیز بر دو ستون استوار گشته است که با 18 ستون ایوان، جمعا بیست ستون کاخ چهل ستون را تشکیل می دهند. این ستون ها در گذشته با قطعات آینه و شیشه به زیبایی تزئین شده بودند که متاسفانه به دستور ظل السلطان قاجار این آینه کاری ها تخریب شدند و امروزه از این تزئینات چیزی باقی نمانده است، اما تزئینات آینه کاری‌ و گره چینی سقفِ ایوان ستوندار همچنان برای ما به یادگار باقی مانده است.

وجه تسمیه کاخ چهل ستون 

انعکاس تصویر این بیست ستون بر روی استخر بزرگ جلوی کاخ باعث شده است تا چهل ستون معنای حقیقی خود را پیدا کند. همچنین درگذشته برای بیان کثرت و زیادی چیزی از عدد چهل استفاده می کرده اند؛ مانند چلچراغ. از این رو این عمارت را چهل ستون نامیده اند تا تعداد زیاد ستون های ایوان را یادآور شوند.

تالار آینه

پس از عبور از ایوان ستوندار وارد تالار آینه می شویم. دیوارها و سقف این تالار همانطور که از نامش پیداست با آیینه های معرق و آینه های خشتی تزئین شده است و دیدن آن خالی از لطف نیست. همچنین در این تالار کتیبه ای از شاه عباس دوم دیده می شود که در آن از کاخ چهلستون با عنوان “مبارک ترین بنا” یاد شده است. در شمال و جنوب تالار آینه دو اتاق قرار دارند که از آنها به عنوان محل برگزاری نمایشگاه های موقت، استفاده می شوند.

تالار مرکزی

تالار مرکزی که به آن تالار اصلی، تالار سلطنتی، تالار پادشاهی و یا تالار اشرف نیز می گویند، مهمترین و چشم نوازترین بخش از کاخ چهلستون می باشد. این تالار با مساحت 242 متر مربع و ارتفاع 12 متر با نقاشی های دیواری، کاشی کاری های رنگانگِ بسیار زیبا و سه گنبد زر اندود شده تزئین شده است. متاسفانه تزئینات بخش اعظمی از این سه گنبد زراندود شده از بین رفته است، اما با این وجود همچنان جلال و زیبایی خود را حفظ کرده اند. این تالار در عصر صفوی برای پذیرایی از مهمانان خارجی و انجام ملاقات های رسمی مورد استفاده قرار می گرفته است و از این رو اوج هنرِ هنرمندان عصر صفوی را در این تالار شاهد هستیم. زیباییِ تالارِ اصلیِ کاخ چهلستون وصف ناپذیر است و می توان ساعت ها بدون خستگی نظاره گر جزئیات و تزئینات به کار رفته در آن شد. امروزه تالار مرکزی کاخ چهلستون محل نمایشگاه دائمی کاخ چهلستون اصفهان می باشد.

نقاشی های تالار مرکزی

مهمترین مشخصه ی تالار مرکزی، شش تابلوی بزرگ نقاشی است که بر روی دیوار های غربی و شرقی این تالار نقش بسته اند و هرکدام از آنها برهه ای از تاریخ ایران زمین را روایت می کنند.

سه تابلوی نقاشی در ضلع غربی از راست به چپ عبارتند از: پذیرایی شاه عباس یکم از ولی محمدخان فرمانروای ترکستان، شاه اسماعیل یکم در جنگ چالدران و پذیرایی شاه تهماسب یکم از همایون پادشاه هندوستان

کاخ چهلستون اصفهان

سه تابلوی نقاشی در ضلع شرقی از راست به چپ عبارتند از: شاه اسماعیل یکم در جنگ با شیبک خان ازبک، جنگ کرنال بین نادرشاه افشار و قوای هند و مجلس پذیرایی شاه عباس صفوی از ندر محمدخان پادشاه ترکستان

ایوان شمالی و جنوبی

ایوان شمالی و جنوبی در دو طرف تالار مرکزی کاخ چهلستون واقع شده اند و همچون تالار مرکزی با نقاشی های دیواری تزئین شده اند. این نقاشی ها در زمان قاجار در زیر لایه ای از گچ مدفون شده بودند، اما در دوره پهلوی دوباره آشکار شدند.

کاخ موزه ی چهلستون 

موزه ی باستان شناسی و مردم شناسی کاخ چهلستون اصفهان بعد از کاخ موزه ی گلستان در تهران، دومین کاخ موزه ی قدیمی در ایران می باشد که اشیایی تاریخی و گرانبهای بسیاری را در خود جای داده است. از جمله اشیایی که در موزه چهلستون در معرض دید بازدیدکنندگان قرار دارد می توان به مجموعه آثار زیر اشاره کرد:

  • نسخ خطی مربوط به قرن چهارم هجری قمری
  • مجموعه ی ظروف سفالی و آبگینه سده های سوم تا یازدهم هجری قمری
  • ظروف چینی با نقوش سفید و آبی رنگ که به سفارش شاه عباس ساخته شده بودند
  • آثاری هنری از زمان های پیش از اسلام تا سده 14 هجری قمری
  • قالیچه هایی با طرح محرابی مربوط به قرن یازدهم هجری قمری و درهای چوبی منبت و خاتم کاری شده متعلق به دوره صفویه
  • مجموعه آثار دوران تاریخی و آثار دوران اسلامی همچون نسخ خطی کوفی قرآن

آدرس: استان اصفهان، اصفهان، میدان امام حسین، خیابان استانداری

ساعت بازدید: هر روز از ساعت 9 الی 17 (به استثنای تعطیلات رسمی و روزهای تعطیلی موزه ها)

هزینه بازدید:  اتباع ایرانی 5000 تومان – اتباع خارجی 50000 تومان.

 

سی و سه پل، نماد اصفهان

اگر پس از غروب آفتاب و تاریک شدن هوا به سمت خیابان چهارباغ بالا و حاشیه ی زاینده رود بروید، گردنبندی بسیار زیبا  با سی و سه دانه ی طلایی رنگ را بر روی زاینده رود خواهید یافت که تصویر آن بر روی آب منعکس شده است. این گردنبند طلایی که دو طرف زاینده رود را به یکدیگر متصل ساخته است، شناخته شده ترین نماد شهر اصفهان می باشد که ازعهد صفوی برای ما به یادگار مانده است.

معرفی سی و سه پل

اولین تصویری که با شنیدن نام شهر اصفهان در ذهن تداعی می شود، تصویر زاینده رود و پل معروف سی و سه پل می باشد. به عبارتی می توان این پل صفوی را سنبل اصفهان دانست که قسمت شمالی و جنوبیِ زاینده رود را به یکدیگر متصل ساخته است.

سی و سه پل که در گذشته به پل الله وردی خان یا پل شاه عباسی نیز شهرت داشته است، طولانی ترین و در عین حال یکی از زیبا ترین پل های ساخته شده بر روی زاینده رود می باشد. این شاهکارِ پل سازی و معماری در زمان سلطنت شاه عباس کبیر زیر نظر الله‌ وردی خان گرجی (سپهسالار حکومت صفوی) ساخته شد و در کنار پل خواجو تبدیل به یکی دیگر از یادگار های ماندگار حکومت صفوی در اصفهان شد. آن چیزی که سی و سه پل را از سایر پل ها جدا می سازد، هماهنگی و هارمونی بی نظیر این پل با زاینده رود و محیط اطراف خود می باشد، به گونه ای که سی و سه پل در طول قرن ها به بخشی جدایی ناپذیر از زاینده رود بدل گشته است و نمی توان زاینده رود را بدون سی و سه پل تصور کرد. سی و سه پل تنها پلی ساده برای عبور و مرور نمی باشد، بلکه از روزگاران گذشته تا به امروز جایگاه ویژه ای بین اهالی اصفهان داشته است و همچنان نیز دارد؛ مردمی که خسته از زندگی روزمره به سی و سه پل پناه می برند تا خستگی های خود را به زاینده رود بسپارند و برای ساعاتی ذهن خود را از هیاهوی زندگی و کار، آرام سازند. با ما همراه باشید تا از این جاذبه ی گردشگری تاریخی دیدن کنیم.

تاریخچه ی سی و سه پل

در منابع مختلف، تاریخ های متفاوتی برای سال ساخت سی و سه پل ذکر شده است. اما بدون شک می توان گفت سی وسه پل در زمان سلطنت شاه عباس کبیر و به دستور او ساخته شده است. شاه عباس که قصد داشت دو قسمت شمالی و جنوبی زاینده رود و به دنبال آن چهارباغ عباسی، چهارباغ بالا، باغ هزارجریب، عباس آباد و محله جلفا را به یکدیگر متصل سازد، یکی از سرداران مشهور خود به نام ” الله‌وردی‌خان اوندیلادزه گرجی” را مامور کرد تا مقدمات ساختِ این پل را فراهم کند. الله‌وردی‌خان نیز یکی از برترین معماران آن دوران یعنی “استاد حسین بنای اصفهانی” را برای احداث این پل انتخاب کرد.

در برخی منابع آمده است که اندیشه ی ساخت سی و سه پل به سال 977 شمسی (1008 هجری قمری) مقارن با دوازدهمین سال سلطنت شاه عباس کبیر باز می گردد و شاه عباس، الله‌وردی‌خان را در سال 1011 هجری قمری مامور کرد تا ساخت پل را به اتمام برساند.

در برخی منابع دیگر نیز آمده است که طبقه ی زیرین سی وسه پل در سال 1005 هجری قمری ساخته شد و در سال 1011 نیز طبقه ی بالا تکمیل شد تا در صورت طغیان زاینده رود، مردم در هنگام گذر از پل دچار مشکل نشوند. به هر روی همانطور که گفته شد، بدون شک سی وسه پل در زمان سلطنت شاه عباس کبیر، تحت نظارت الله‌ وردیخان و با دستان هنرمند استاد حسین بنای اصفهانی ساخته شد.

سی و سه پل

 

سی و سه پل، محلی برای برای برگزاری جشن ها و مراسم

سی و سه پل از دیرباز به عنوان محل اتصال ساحل شمالی و جنوبی زاینده رود، جایگاه ویژه ای بین مردم کوچه و بازار دارد و همچون آهنربایی قدرتمند مردم را از سراسر شهر اصفهان به خود جذب می کند. در قرونِ گذشته جشن ها و اعیاد مختلفی بر روی این پل یا نزدیک آن برگزار می شده است. به عنوان مثال مردم اصفهان در زمان حکومت صفویان برای برگزاری جشن ها و مراسم مختلفی همچون جشن آب پاشان، مراسم خاج‌شویان و یا نوروز باستانی بر روی این پل و اطراف آن جمع می شدند و به جشن و شادی می پرداختند.

جشن آب پاشان

جشن آب پاشان یا جشن آبریزگان که به نوروز طبری نیز شهرت داشته است، یکی از رسوم مشهور و سنتی است که در  موعد نوروز انجام می‌شده است و با شست‌وشو، غسل و آب پاشیدن به یکدیگر همراه بوده است. این جشن در روز شش فروردین انجام می شده است و مردم برای تبرک و دفع کثیفی ها با آب قنات و حوض خود را می شسته اند.

مراسم خاج شویان

مراسم خاج شویان یکی از رسوم مذهبی مسیحیان است که در سیزدهمین روز از سال نوی میلادی برگزار می شود. مناسبت این جشن بنا به باور مسیحیان شرقی غسل تعمید حضرت عیسی در رود اردن می باشد. در گذشته مسیحیان در این روز در آب های جاری غسل می کرده اند و ارامنه ی اصفهان نیز در زمان صفویان مراسم خاج شویان را در کنار سی وسه پل برگزار می کرده اند.

 

نام های دیگر سی و سه پل

پل زاینده رود: از آنجا که سی و سه پل طولانی ترین پل ساخته شده بر روی زاینده رود است، به این نام شهرت یافته است.

پل شاه عباسی: از آنجا که این پل در زمان سلطنت شاه عباس کبیر و به دستور او ساخته شد به پل شاه عباسی شهرت یافته است.

پل الله‌ ورديخان: سی وسه پل تحت نظارت الله‌ وردی‌ خان گرجی -سردار سپاه صفوی- احداث شد. از این رو به آن پل الله وردی خان نیز می گویند.

پل جلفا: زیرا مردم ساکن در قسمت شمالی اصفهان برای رفتن به محله ی جلفا-واقع در قسمت جنوبی اصفهان- از روی این پل عبور می کرده اند.

پل چهل چشمه: گفته می شود سی و سه پل در ابتدا چهل دهانه داشته است و عبور آب از میان این چهل دهانه، به مثابه عبور آب از چهل چشمه بوده است. از این رو در گذشته به آن چهل چشمه می گفته اند.

سى و سه چشمه: به مرور زمان با کاشت درخت در مسیر زاینده رود، مسیر آب دچار انحراف شد و دیگر نیازی به بخشی از این پل نبود. از این رو هفت دهانه ی این پل با گذشت زمان تخریب شدند و تنها سی و سه دهانه باقی ماند که به آن سی و سه چشمه می گفتند.

 

 معماری سی و سه پل

ژان شاردن جهانگرد فرانسوی که در زمان شاه عباس دوم به ایران سفر کرده بود، معماری سی و سه پل را شاهکار و شگفت آفرین خوانده است. گارسیا دِ سیلوا -سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس- نیز از سی و سه پل به عنوان یکی از برجسته ترین آثار معماری در ایران یاد کرده است.

همانطور که پیشتر گفته شد الله ‌وردی‌خان که از طرف شاه عباس مامور ساخت سی و سه پل شده بود، استاد حسین بنای اصفهانی را برای احداث این پل برگزید. معمار اما بر خلاف رسوم پیشین که پل ها را بر روی قسمت کم عرض رودخانه می ساخته اند، عریض ترین قسمت از زاینده رود را برای ساخت این پل انتخاب کرد. انتخاب این قسمت از رودخانه به آن جهت بود که عریض تر شدنِ بستر رودخانه باعث می شد از شدت فشار آب تا حدی کاسته شود و عمق آب نیز کاهش یابد و از این رو کار ساخت پل آسانتر می شد. از طرفی منظره ی این قسمت از زاینده رود بهتر از قسمت های دیگر بود و در نهایت همه ی این موارد باعث شد تا سی و سه پل در این قسمت احداث شود.

مصالح به کار رفته در ساخت سی و سه پل سنگ و ملات ساروج و گچ می باشد. شالوده و پایه های پل از سنگ و آهک  و قسمت های بالایی نیز از آجر و ملات ساخته شده اند. ساروج از ابتکارات کهن معماران ایرانی و نوعی ملات از خاک رس، آهک و مواد دیگر است که برای ساخت حوض، پل، آب‌انبار، برکه، گرمابه و سد استفاده می شده است. استفاده از ملات ساروج برای ساخت سی و سه پل، خود گواه دیگری بر نبوغ معمار می باشد، چرا که استحکام و مقاومت ساروج در برخورد با آب و رطوبت افزایش می یابد و از این رو عبور دائمی آب نه تنها ضرری برای بنا نداشته است، بلکه باعث استقامت بیشتر آن نیز می شده است. به همین دلیل برخی کارشناسان بر این باورند که خشکی بیش از اندازه ی زاینده رود ممکن است به پل آسیب بزند.

سی و سه پل به صورت دو طبقه ساخته شده است؛ طبقه‌ی زیرین پایه و شالوده‌ی پل می باشد و پایه های سی و سه پل به گونه ای ساخته شده اند که آب به راحتی از کنار آنها عبور می کند و مانعی برای عبور آب نمی باشند. طبقه ی دوم پل از سه مسیر تشکیل شده است: مسیر عریض میانی که مخصوص عبور چهارپایان و درشکه بوده است و دو مسیر در طرفین پل که مخصوص رفت و آمد مردم بوده است. امروزه اما از هر سه مسیر برای عبور و مرور مردم استفاده می شود. پشت بام طاق ها نیز در زمان طغیان رودخانه مورد استفاده قرار می گرفته است و قسمت زیرین پل نیز در زمان های خشکسالی، محل عبور و مرور بوده است.

سی و سه پل در ابتدا چهل دهانه (طاق) داشته است و طول آن به 360 متر می‌ رسیده است. اما با گذشت زمان و انحراف مسیر آب، هفت دهانه پل تخریب شدند و امروزه تنها سی و سه دهانه باقی مانده است. در حال حاضر سی و سه پل با 298 متر طول و 14 متر عرض، طولانی ترین پل ساخته شده بر روی زاینده رود می باشد.