کشتی گیله‌مردی، نماد آیین پهلوانی در فرهنگ گیلانی

کشتی گیله‌مردی از گذشته یکی از نمادهای ارج نهادن به فرهنگ پهلوانی و جوانمردی در گیلان به حساب می‌آید. در این فرهنگ، توجه به پرورش نیروی جسمانی و فکری و دستگیری از مستمندان و ضعفا به عنوان بنیان‌های اساسی یک پهلوان ریشه دوانده است.

در کشتی گیله‌مردی نیروی بدنی، چالاکی، فن و جست وخیز که به گیلکی «فوزّما» گویند از لازمه‌های ابتدایی محسوب می‌شود. و ترتیبات تشکیل و اجرای مسابقه چنین است.

در نخستین گام، همزمان با ترنم ساز و نقاره که به منزله اعلام عروسی است در میدانی مقابل خانه داماد یا بین خانه داماد و عروس که سیمبر «به معنای میدان مسابقه، جایی که سیم و سکه نقره نصیب پهلوانان می‌شود» خوانده می‌شود، چوبی بلند به ارتفاع سه یا چهار متر بر زمین کوبیده می‌شود. رأس این چوب باید سه کت یا چهار کت «کت به معنای نوک تیز» سه یا چهار شاخه باشد، یا که از هر شاخه یا نوک آن چیزی بیاویزند. یا با دو چوب متقاطع طرحی شبیه به علامت جمع، ساخته بر رأس دیرک می‌کوبند و از هر ضلع آن پارچه‌های مردانه و زنانه، جوراب و صابون معطر و شال کمر یا کمربند زنانه (به تناسب اهمیت مسابقه) آویزان می‌کنند که نام آن «برم» خوانده می‌شود.

این برم جایزه پهلوان برتری است که در مسابقه شرکت خواهد کرد. گاهی در عروسی‌ها برم پیشاپیشِ «خورده بار» ارسالی داماد به خانه عروس حرکت داده می‌شود و با ساز و نقاره در سمیبر مقابل خانه عروس بر زمین کوبیده می‌شود تا نشان از محل مسابقه باشد.

استقرار برم و ساز و نقاره که چند روز، چه در خانه داماد و چه در خانه عروس و چه پای برم مترنم است، به منزله دعوت کسان به عروسی و خواندن پهلوانان به شرکت در مسابقه است. دو روز مانده به مسابقه، ساز و دهل را بر چوب بست بلندی منتقل کرده و آهنگ «پهلوانان پهلوانان» را که مخصوص مسابقه است می‌نوازند.

سپس مدعیان پهلوانی از دور و نزدیک به سیمبر آمده و پای «بَرَم» جمع می‌شوند. گاهی عده‌ای از مدعیان پهلوانی همراه با کسی که سردسته و «میاندار» ناحیه است به گروه حاضر در میدان ملحق می‌شوند.

بعد از این، در اولین روز مسابقه، پهلوان‌های آماده کشتی فقط با یک تُنُکه کشتی یا شلوار چسبان محلی که قلاب‌دوزی شده است و «لاسپاره» نامیده می‌شود در سیمبر حضور یافته در اطراف میدان می‌نشینند.

و در گام بعدی، ترکه داران با ترکه بلند نظم میدان را بر عهده می‌گیرند.

به اشاره میدان‌داری که غالبا از پیشکسوتان انتخاب می‌شود و نقش داور را نیز بر عهده دارد پهلوان‌ها چهار یا دو به دو به میدان آمده رو به قبله «رو به جنوب» قرار می‌گیرند و باز به اشاره او حرکت آغاز می‌شود.

بدوأ در صف چهار نفری یا دو نفری چند قدم به سوی قبله برداشته بعد دست راست بر زانو گذاشته و تعظیم می‌کنند. با سرانگشت زمین را بوسیده، سپس چند قدم رو به مشرق به احترام «حضرت علی بن موسی‌الرضا (ع)» برداشته و همان احترامات را به جا می‌آورند.

بعد از آن به جای خود برگشته و می‌نشینند و یک نفر در میدان باقی می‌ماند. او از شمال به جنوب و بالعکس قدم برداشته و در حقیقت حریف می‌طلبد.

سپس میدان‌دار کل یا میدان‌دار دسته، حریف در خور وی را به میدان می‌فرستد که او آمده دوشادوش با مدعی به راه می‌افتد.

قبل از حرکت، هر پهلوان دو انگشت به زمین رسانده و بر لب گذاشته و بر پیشانی می‌مالد. چند قدم که برداشته شد هر یک از آن دو دست به هم کوفته به یک جهش و گفتن «هی» روبروی یکدیگر قرار گرفته، اندکی خم شده و چشم بر چشم یکدیگر می‌دوزند. دست چپ خود را برای ربودن دست حریف پیش برده و دست راست را با مشت گره‌کرده به راست و به چپ حرکت داده و به صورت غافلگیرانه‌ای هَه‌هَه‌گویان حوالیه یکدیگر می‌کنند. پس از چند لحظه مجددا کف دست را به هم کوفته دوشادوش به راه می‌افتند تا در نقطه مناسبی از میدان باز مقابل یکدیگر قرار گرفته همان حرکات را مجددا تکرار کنند.

در خلال این مقدمات مشت‌ها یا پشت‌دست‌هایی حواله صورت و شقیقه و پیشانی و لب و دندان یکدیگر می‌کنند. همین که حالت عصبانیت بروز کرد حریف کف دست را به هم کوبیده و راه می‌افتد و آن دیگری نیز محکوم است گو آن که با قطع کشتی در آن مرحله مخالف باشد حالت تعرض یا دفاعی را ترک کرده و دوشادوش حریف قدم بردارد. این کار ممکن است چند بار تکرار شود تا حریفی، حریف دیگر را غافلگیر کند و تعادلش را بر هم زده و بر وی چیره گردد.

در کشتی گیله‌مردی همین قدر که بر اثر به هم خوردن تعادل، دست حریف به زمین رسید یا زانویش بر زمین آمد یا بر زمین نشست مغلوب محسوب است و حاضر نیست که کتف وی را بر زمین بسایند. در کشتی گیله‌مردی مشت زدن، ضربه با پشت دست یا کف‌گرگی با استخوان زیر کتف دست بر پیشانی حریف و لنگ زدن مجاز است. گاهی مشت زدن یا کف‌گرگی حادثه‌آفرین هم می‌شود که بر کسی حرجی نیست.

پیروزی پهلوانی موجب می‌شود که یارانش یا تونگوله‌ها و نوچه‌ها که تمرین پهلوانی می‌کنند یک صدا صلوات بفرستند و پهلوان هم به رقص پهلوانی بپردازد.

پیش از رقص پهلوانی که «فوزّما» خوانده می‌شود باید با جستن به هوا با همه امکاناتش و جهش‌های بلند به پیش یکی دو بار میدان را طی کند و در مقابل تماشاگر یا حاضر محترمی با جست وخیز قرار گیرد و آن کسی می‌باید شاباش کند. پهلوان می‌تواند برای جلب شاباش با چنان جست وخیز مقابل دیگر کسان هم قرار گیرد.

در جریان شاباش، جفت دیگری با همان مقدمات به کار در میدان می‌پردازند. گاهی که تعداد پهلوانان زیاد باشد چند حریف در چند گوشه میدان به کشتی مشغول می‌شوند که میدانداران مختلف مراقب می‌کنند.

سرانجام «بَرَم» به پهلوان پهلوانان اهدا می‌شود. دو دیرک را با آویزه‌هایش از جا کنده بر لبه تنکه‌اش جاغ داده و در همان حال به رقص پهلوانی و فوزما می‌پردازد و از میدان خارج می‌شود.

در این گونه مسابقات مرسوم است که پهلوان فاتح بر پیشانی مغلوب بوسه زند و گاهی مغلوب اجازه نمی‌دهد شاید نمی‌خواهد به مغلوب بودن معترف شود.

مسابقه کشتی گیله‌مردی در جشن‌های روستایی غالبا با «ریسمان‌بازی» همراه است که هنرنمایی بندبازی بر روی طناب است. در حاشیه سیمبر بر سه پایه‌های چمباتمه‌مانندی، طنابی در ارتفاع سه یا چهارمتری محکم می‌کنند. مردی که شلوار و تن‌پوش چسبان پوشیده و بر سینه‌اش چندین قطعه حرز و دعا نصب کرده به استعانت چوب بلند و نسبتا قطور و سه متری که وسط آن چوب را به دو دست گرفته از طناب اریبی که مهار سه‌پایه‌هاست بالا رفته روی طناب اصلی قرار می‌گیرد. بعد از آن که یکی دو بار طول طناب را طی کرد و آزمایشی به عمل آورد، به شیرین‌کاری‌هایی نظیر جست وخیز روی طناب و پرش و نشستن بر روی طناب می‌پردازند.

منبع:میراث آریا

صنایع‌دستی نخیلاتی و حصیری میناب

حصیربافان بیشتر در منطقه بشاگرد، و روستاهای بهمنی، محمودی، چلو و دیگر روستاهای اطراف مستقرند. شیوه کار این هنرمندان به این صورت است که ابتدا  شاخه‌های جوان و زائد درخت خرما را هرس کرده و پس از تبدیل به نوارهای باریک، مدتی آن‌ها را در آفتاب قرار می‌دهند تا خشک و زردرنگ شود، سپس این رشته‌ها را در آب می‌گذارند تا خوب نرم و انعطاف‌پذیر شود، محصولی که به دست می‌آید درواقع ماده اولیه واصلی تولید، ساخت و بافت انواع فرآورده‌های حصیری را تشکیل می‌دهد.

در اینجا بعضی از صنایع‌دستی نخیلاتی و حصیری شهرستان میناب که در پنجشنبه‌بازار به فروش می‌رسند، معرفی می‌شوند.

گوُزن

گوُزن نوعی بادبزن دستی است که آن را از برگ‌های نازک وسط درخت خرما درست می‌شود و همان‌طور که از اسمش پیداست برای باد زدن در تابستان‌ها از آن استفاده می‌شود. این بادبزن دارای دسته‌ای است که کار دمیدن را آسان می‌کند. برای زیبایی این بادبزن، برگ‌های درخت نخل را جداگانه به هر رنگی درمی‌آورند.

زحمت بافتن بادبزن بیشتر با خانم­هاست و به شکل صفحه مربعی شکل از لبه جلو شروع به بافت می‌شود. طریقه بافت بادبزن مانند تک است و شکل بافت آن به‌صورت هفت و هشت کنار هم قرار می‌گیرند به‌این‌ترتیب که اول پیش (برگ درخت خرما) را شنگ می‌زنند یعنی به رشته‌های باریک درمی‌آورند سپس این رشته‌ها را باهم می‌بافند و برگ‌های رنگی نیز در میانه به‌کاربرده می‌شود.

گوزن دارای اشکال مختلفی است که اغلب از دو گوشه شروع‌شده و در وسط به یک‌شکل لوزی می‌رسد و در آخر هم به گوشه‌ها ختم می‌شود. در قدیم بادبزن موارد استفاده بسیاری داشته است و شاید دلیل آن این بوده که وسایل موردنیاز برای ساخت بادبزن در دسترس آن‌ها بوده است و در زمان گذشته به علت نبودن وسایل خنک‌کننده مردم برای خنک نگه‌داشتن خود این صنایع‌دستی را مورداستفاده قرار می‌دادند که هم نشانه ابتکار و خلاقیت بوده و هم توجه به طبیعت اطراف خود برای ساختن وسایل آسایش بوده است.

هم‌اکنون کاربرد بادبزن نسبت به گذشته کاهش چشمگیری داشته است.

کفست (قفس: مچکی mečaki)

یکی دیگر از صنایع حصیربافی که با استفاده از ساقه نخل درست می‌شود قفس نام دارد. این وسیله تقریباً به شکل بیضی و با استفاده از اسکلت چوبی ساقه نخل به نام پنگ (pang ) از پائین به بالا ساخته می‌شود. برای درست کردن این وسیله پنگ ها را از درخت نخل جدا کرده و سپس هر یک از آن‌ها را نصف کرده و یک شبانه‌روز در آب خیس می‌کنند. سپس در آفتاب قرار می‌دهند تا خشک و آماده بافتن شود. برای این منظور ابتدا یکی دو گُل را می‌بافند سپس بدنه آن‌که ترکه نامیده می‌شود را درست می‌کنند تا قفس چهره خود را نشان دهد. در پایان کار باقیمانده پنگ ها را به‌صورت بند چیلکی می‌پیچند و در کنار در قفس وصل می‌کنند.

برای درب قفس یک محافظی از پنگ به شکل دایره‌ای درست می‌شود تا مرغ‌ها در آن آسوده باشند. در این هنگام قفس موردنظر آماده است و برای فروش به پنجشنبه‌بازار برده می‌شود.

کاربرد قفس به این‌گونه است که شب مرغ‌ها و پرندگان را در آن می‌گذارند تا از دسترس حیوانات گوشت‌خوار در امان باشند. همچنین به‌عنوان وسایل تزئینی در منزل نیز آویزان می‌شود. این وسیله چون تنها از پنگ استفاده می‌شود، فاقد رنگ است ولی دارای شکلی خاص است که معماری مشبک آن چشم‌ها را خیره می‌کند.

 تولک

تولک سبدی است گرد، دسته‌دار و کوچک که از برگ‌های نازک وسط درخت خرما به نام مرو در اندازه‌های مختلف ساخته می‌شود. تولک حالت زنبیل کوچک دارد که دارای دسته‌ای برای گرفتن آن است.

طریقه بافت تولک به این صورت است که اول با استفاده از برگ نخل (پیش piš) نوارهایی به عرض ۵ تا ۷ سانتی‌متر که در اصطلاح مینابی به آن «بل» گفته، آماده می‌شود. این نوارها کنار هم دوخته می‌شوند و به شکل تولک (سبد) درمی‌آیند.

برای بافت بل تولک برگ‌های درخت نخل (پیش) را در مجاورت نور خورشید قرار می‌دهند تاکمی خشک شود، آنگاه برگ‌ها را از شاخه جدا می‌کنند و آن را ریش می‌کنند، (در اصطلاح محلی میال و خوش می‌کنند)، سپس این رشته‌ها را خیس کرده و بل را می‌بافند و حاصل آن نوارهای کم‌عرضی را به وجود می‌آورند. این بل را با بندی از درخت نخل که به آن دوز گفته می‌شود به‌اندازه های مختلف درمی‌آورند.

تولک (سبد) برای جمع‌آوری محصول خرما، چیدن رطب بکار می‌رود. به این صورت که در فصل محصول هرگاه شخصی بخواهد از درخت نخل یا انبه بالا برود این سبد را همراه خود بالابرده و محصول تازه را به‌قدر مصرف درون آن ریخته و به پائین می‌آورد.

تک

تک نوعی زیرانداز  یا فرش است و یکی از مهم‌ترین صنایع‌دستی میناب به شمار می‌رود که از گذشته‌های بسیار دور در این شهر رواج داشته است. این فرش زبر و خشک بوده و از برگ درخت خرما (پیش piš=) ساخته می‌شود.

درگذشته و به دلیل وجود نخلستان‌های وسیع و رویش گیاهانی به نام «داز dāz» و پیزگ«pizg» مردمان شهر میناب به بافت انواع گوناگون محصولات حصیری بسته به نیاز مبادرت ورزیده‌اند. هم‌اینک نیز صنعت حصیربافی (تک) ازجمله رشته‌های فعال و پررونق صنایع‌دستی شهرستان میناب است.

برای ساخت تک (حصیر) ابتدا شاخه‌های جوان و اضافه درخت خرما را در هنگام چیدن میوه قطع کرده و سپس برگ‌های آن را به شکل نوارهای باریک درآورده و در نور مستقیم آفتاب خشک می‌کنند. برگ‌ها پس از خشک شدن به رنگ کرم درمی‌آیند و پس‌ازآن برگ‌ها را در آب قرار داده تا نرم و انعطاف‌پذیر شوند و هنرمند بتواند از آن‌ها در ساخت حصیر بهره گیرد.

بافنده حصیر  پیش‌ها (برگ درخت نخل) را یکی پس از دیگری در لابه‌لای هم قرار می‌دهد؛ از به هم پیوستن پیش‌ها وسیله‌ای فرش مانند به وجود می‌آید.

تک موارد استفاده زیادی دارد ازجمله: به‌عنوان زیرانداز و فرش، روپوش برای خانه‌های کپری (پوششی برای خانه‌هایی که از مصالح حصیری ساخته می‌شوند)

جانمازی

جانمازی، زیرانداز و یا سجاده‌ای است که از گیاهی نرم به نام مور ساخته می‌شود. این گیاه  به‌طور خودرو در کنار جوی آب سبز می‌شود. رنگش سبزرنگ است و گاهی ارتفاعش به  چند متر می‌رسد. گیاه مور بی‌برگ و خار است و ساقه‌ای بسیار نرم  و ظریف دارد.

برای ساخت جانمازی ابتدا مور (گیاه) را از محل جوی آب جدا کرده و بر روی زمین و در مجاورت  نور خورشید قرار می‌دهند تا رنگ آن زرد شود. آنگاه بارنگ‌های مخصوصی که زنان هنرمند مینابی خود آن‌ها را درست می‌کنند مورها را بهرنگ‌های گوناگون درمی‌آورند. مورها را مدتی در آب می‌گذارند تا خیس شود، بعدازاینکه به‌خوبی نرم و آماد ه کار شد، با استفاده از نخ به‌صورت تاروپود  آن‌ها را به هم می‌بافند تا جانمازی و زیراندازی ظریف ساخته شود.

ساخت جانمازی بیشتر در روستاهای بهمنی، تالار (طالار)، محمودی مرکزی، چلو و دیگر روستاهای شهرستان میناب رواج دارد.

سواس

سواس نمونه‌ای دیگر از صنایع‌دستی نخیلاتی میناب و نوعی پاپوش و پای‌افزار بوده که به‌جای کفش استفاده می‌شود. بافتن سواس به تبحر خاصی نیاز است و این سازه را از لیف درخت خرما که آن‌ها سیس (sis) می‌گویند و گیاهی به نام داز ساخته می‌شود.

طریقه ساخت این‌گونه است که‌برگ‌های کوچک پاجوش (دمیل) را جدا کرده و سر آفتاب قرار می‌دهند تا خشک شود و بعد آن را می‌کوبند تا رشته‌رشته و نرم شود. در ادامه سیس و داز را در آب گذاشته تا خیس شود و سپس آن را می‌کوبند. مقداری را برای چله و تار به‌صورت فشرده می‌تابند و مقداری را نیز نیمه تاب و درواقع به‌عنوان پود تهیه می‌کنند. بافت سواس توسط این تاروپود انجام می‌شود. برای محکم کردن سواس به پاها هم از طنابی با همین جنس استفاده می‌شود. در مرحله بعد برگ‌های رشته‌رشته را هم‌سطح کف پا می‌بافند. برای این‌که  برگ‌های بافته‌شده محکم و سفت شوند، در هنگام بافتن هر مقدار که بافته شود با دست فشار می‌دهند تا فشرده و پرس شود؛ این پاپوش هم‌سطح کف پا ساخته می‌شود و لذا هر طرف آن را بندی می‌گذارند و این بندها پشت پا جای می‌گیرد که خیلی محکم و زبر است.

بافتن سواس به تبحر خاصی نیاز دارد. برای ساخت سواس برگ‌های درخت نخل را پس از کوبیدن، خشک و در موقع بافت آن را خیس کرده و شروع به ساخت سواس می‌کنند.

کپ کاپ

کپ کاپ یا کپکپو نوعی پای‌افزار چوبی است. در حقیقت این نام از آهنگ قدم برداشتن شخص با این دمپایی ایجاد می‌شده است. این سازه نوعی کفش و پاپوش بسیار ساده است که با استفاده از انواع چوب‌های ساج، چوب شاه‌تخته یا تخته شاه، تخته ملیباری، چوب کنار، چوب کهور و … تولید می‌شده است.

برای ساخت این پا افزار تولیدکنندگان در ابتدا با در نظر گرفتن طرح اولیه و اندازه موردنظر فرم اصلی را به‌وسیله اره از چوب مصرفی جدا می‌کردند و سپس به‌وسیله ابزارهای ساده دستی، قسمت‌های پاشنه و رویه آن را فرم می‌دادند. در مرحله‌های بعد به‌وسیله اره‌های ساده بر روی قسمت‌های کفی کپکاپ نقش و نگارهای ظریفی ایجاد می‌کردند و سمت تحتانی را با دو برجستگی در جلو و عقب به‌عنوان پاشنه باقی می‌گذاشتند.

در قسمت رویه کپکاپ نیز یک زائده میخی شکلی که در بین انگشتان پا و شصت قرار می‌گرفته، ایجاد می‌شده که فرد با کمترین انعطاف کفش بتواند راه برود.

درگذشته  ازیک‌طرف بر طبق عادتی که به وجود آمده بود و از طرفی دیگر چون تمامی کوچه‌ها و گذرگاه‌ها شنی و گلی بوده‌اند قسمت تحتانی این دمپایی، کمکی برای بهتر راه رفتن و ایجاد ایستایی بیشتر برای فرد بوده است.

منبع:میراث آریا

باستان‌شناسی، روشی برای درک بهتر تغییرات اقلیمی

پاسخ گروهی از مردم‌شناسان، جغرافی‌دانان و زمین‌شناسان در کانادا، فرانسه و آمریکا که در مقاله‌ای که امروز توسط آکادمی ملی علوم منتشر شدو درباره رشته جدیدی به نام «باستان‌شناسی تغییر اقلیم» صحبت می‌کند، مثبت است.

باستان‌شناسی تغییر اقلیم یک علم میان‌رشته‌ای است که با استفاده از داده‌های حاصل از حفاری‌های باستان‌شناسی و سوابق اقلیمی به بررسی چگونگی سازش انسان‌ها با محیط زندگی خود در مواجه با تغییرات اقلیمی مانند گرم شدن هوا پس از آخرین عصر یخبندان در بیش از ۱۰هزار سال پیش می‌پردازد.

آنچه دانشمندان امیدوارند شناسایی کنند، نقاط اوج تغییرات اقلیم در طول تاریخ است که انسان‌ها را وادار به سازماندهی مجدد جوامع خود برای زنده ماندن کرده بود. این موضوع نشان می‌دهد، میزان تنوع فرهنگی که منشا مقاومت انسانی در گذشته بوده است، امروزه هم به همان میزان برای روبه‌رو شدن با تغییرات اقلیمی اهمیت دارد.

باستان‌شناسی تغییر اقلیم ترکیبی از مطالعه شرایط محیطی و اطلاعات باستان‌شناسی است. این روش به ما اجازه می‌دهد تا چالش‌هایی را که انسان‌ها در گذشته با آن روبه‌رو شده‌اند و همین‌طور ترفندهای آنان برای حل این چالش‌ها را شناسایی کنیم؛ هرچند همه آن‌ها موفقیت‌آمیز نبوده‌اند.

برای مثال، نحوه مقابله انسان‌ها با گرمایش سریعی که در ۱۴.۷۰۰ تا ۱۲.۷۰۰ سال پیش رخ داد، می‌تواند به اقلیم‌شناسان کمک کند تا نتایج احتمالی تغییرات اقلیمی در آینده را پیش‌بینی کنند.

به گفته محققان، در طول تاریخ انسان‌ها در سراسر جهان روش‌های مختلفی را برای سازگاری با گرم شدن آب و هوای خود پیدا کرده بودند. در حال حاضر فهم این موضوع به آمادگی ما در آینده کمک می‌کند.

مثلا، روش‌های سنتی کشاورزی که امروزه بسیاری از آن‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند، گزینه‌های موثری هستند که می‌توانند برای طراحی مجدد کشاورزی صنعتی مورد استفاده قرار گرفته و باعث پایداری آن در آینده شوند.

و همین‌طور فرهنگ‌های بومی نقش موثری در آموزش نحوه واکنش ما نسبت به تغییرات اقلیم ایفا می‌کنند. به عنوان مثال، در کانادا مردم بومی دانش دقیقی از محیط زیست دارند که برای برنامه‌ریزی یک روند پایدار ضروری است.

کشاورزان بومی در سراسر جهان انواع مختلفی از محصولات را کشت می‌کنند اما همه آن‌ها به تغییرات اقلیمی واکنش مشابه نمی‌دهند. آن‌ها با ایجاد تنوع در کاشتن محصولات‌شان زنجیره غذایی جهان را حفظ می‌کنند و اگر محصولی با موفقیت به مرحله برداشت نرسد، زنجیره غذا به دلیل وجود تنوع پایدار خواهد ماند.

به عنوان مثال، در بخش شمال شرقی آمریکای شمالی، کشاورزی با روشی به نام «سه خواهر» در جریان است. در این روش همواره بر کشت سه محصول ذرت، کدو و لوبیا تاکید شده است.

با استفاده از مدل‌های باستان‌شناسی که برای این نحو کشت وجود دارد، می‌توان به روش‌هایی پایدارتر دست یافت تا سلامت مواد غذایی در سال‌های آینده تامین شود.

منبع:میراث آریا

«ضرغامی» وزیر میراث فرهنگی و گردشگری شد

نمایندگان مجلس شورای اسلامی سیدعزت الله ضرغامی را به عنوان وزیر میراث فرهنگی و گردشگری در دولت سیزدهم انتخاب کردند.

به گزارش ایسنا، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جریان جلسه علنی امروز (چهارشنبه) مجلس شورای اسلامی با ۲۶۲ رای موافق، ۱۳ رای مخالف، ۶ رای ممتنع و ۵ رأی سفید سید عزت الله ضرغامی را به عنوان وزیر میراث فرهنگی و گردشگری تعیین کردند.

سید عزت‌الله ضرغامی متولد سال ۱۳۳۸ در تهران بوده و دانش‌آموخته مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی امیرکبیر، کارشناس ارشد مدیریت صنعتی است و در حال حاضر دانشجوی دکترای ارتباطات می‌باشد.

دو دوره ریاست سازمان صدا و سیما با حکم مقام معظم رهبری، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با حکم مقام معظم رهبری و همچنین عضویت در شورای عالی فضای مجازی با حکم مقام معظم رهبری، معاون امور مجلس و استان‌های صدا و سیما، معاون امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاون امور مجلس و استان‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون امور مجلس وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، رئیس کارخانجات صنعتی شهید حسن باقری، معاون فرهنگی و عضو شورای مرکزی جهاد دانشگاهی دانشگاه امیر کبیر از جمله سوابق مدیریتی و اجرایی وی است.

منبع:ایسنا

رویای زندگی در آشوراده

ساکنان سابق آشوراده هنوز تا تحقق زندگی دوباره دراین جزیره یک گام فاصله دارند.

تنهایی پرهیاهوی این سال‌های جزیره آشوراده، بی‌نشان از روزهایی است که برای خودش اسم و رسمی در فرهنگ، اقتصاد و زیست اهالی استان گلستان یا شرق مازندران آن روزها داشت. جزیره حالا ۳دهه است که تنها، میان غوغا و هیاهوی تصمیم‌گیری‌های مسئولان و اعتراض‌های فعالان محیط زیست برای ساختن آینده‌اش ایستاده؛ گروهی می‌خواهند طرحی به نام «طبیعت‌گردی آشوراده» را اجرا کنند و گروهی هم مصرانه قصد دارند به هر قیمتی، جلوی اجرای آن را بگیرند.

اما دراین میان گویی هیچ کجای ماجرا کسی به فکر جزیره و هویت دیرین آن نیست؛ انگار سرنوشت آشوراده درمیان اختلاف‌های تصمیم‌سازان و منتقدان به‌دست فراموشی سپرده شده‌ و چشم‌به‌راه توجه ویژه است.

روزگار رفته آشوراده
«آشور کوچک»، نامی که طی قرن‌ها آشوراده با آن خوانده می‌شد، روزگاری نه فقط یکی از مهم‌ترین نقاط استراتژیک نظامی در منطقه به‌حساب می‌آمد، بلکه یکی از مهم‌ترین مراکز اقتصادی شمال کشور، به‌ویژه در دهه۴۰ شمسی بود.

با لغو قانون اجاره سواحل و رودخانه‌های کشور ازسوی خوانین به روس‌ها در سال۱۲۱۵ هجری‌شمسی و با فرمان محمدشاه قاجار، زمینه ایجاد شرکت ماهی‌گیری و صیادی ایران دراین جزیره شکل گرفت. پس از آن، در سال۱۳۳۲شمسی نیز شرکت‌ صیادی ملی ایران به‌عنوان «شیلات ایران» نامگذاری شد تا سهم بزرگی از اقتصاد شمال داشته باشد.

پس از آن بود که تأسیسات شیلات مانند صیدگاه‌های رسمی، سوله‌های ذخیره و توزیع ماهی و همچنین سازه‌های سبک و بی‌پیرایه اهالی که بیشترشان کارکنان شیلات بودند، در جزیره رشد و گسترش پیدا کرد، اما گویا تاریخ، سرنوشت دیگری برای آشوراده رقم زده بود؛ سرنوشتی تلخ همراه با غم فراق.

در دهه ۷۰شمسی، با بالا آمدن آب دریاچه خزر، همه اهالی جزیره ناچار به جلای وطن شدند و از تأسیسات شیلات آشوراده نیز فقط همان ساختمانی برجا ماند که امروز در کنار اسکله قابل مشاهده است. همچنین دراین منطقه روستای زیبایی قرار دارد که مالکانش در قید حیاتند و اکنون می‌خواهند به خانه بازگردند؛ دغدغه‌ای که طی ۳ دهه نه ازسوی مسئولان استان شنیده شد و نه ازسوی فعالان و حامیان محیط زیست.

ترک اجباری جزیره
دبیر ستاد مردمی بازگشت به آشوراده دراین باره می‌گوید: آشوراده خانه ما بود؛ سال‌ها دراین جزیره زندگی و رشد کردیم. مدرسه رفتیم و ازدواج کردیم. بالا آمدن آب دریا سبب شد ناچار به ترک خانه و زندگی شویم.

«نرگس گلدسته» می‌افزاید: باید برای وضعیتی که جزیره درآن گرفتار آمده، گریست. از زمانی که آشوراده خالی از سکنه شد، همه‌چیز هم برای این جزیره بدتر شده‌است. اکنون آشوراده به تلی از زباله تبدیل و جولانگاه شکارچیان و صیادان غیرمجاز شده‌است. وی ادامه می‌دهد: تا زمانی که اهالی در جزیره زندگی می‌کردند، خبری از اتفاق‌های ناخوشایند نبود؛ هنوز بوته گل‌ها و درخت‌هایی که با دست خودمان کاشته‌ایم برجا مانده است. ما اهل این آب و خاک هستیم و دل‌مان برای وضعیت کنونی جزیره می‌سوزد. اینجا زمانی پر از شور زندگی بود و اکنون حال نزاری پیدا کرده‌است.

گلدسته عنوان می‌کند: برخی گمان می‌کنند ما مخالف رونق گردشگری دراین جزیره هستیم، درحالی‌که این‌گونه نیست و فقط می‌خواهیم جزیره احیا شود. ما می‌گوییم بگذارید زندگی به آشوراده برگردد؛ باور کنید اگر جزیره زبان داشت، خودش هم همین را می‌گفت. ما حافظان این جزیره بوده‌ایم و نمی‌توانیم شاهد از بین رفتن زیست‌بوم آن باشیم.

مطالبه به‌حق بازگشت به جزیره
اینها درحالی‌است که استاندار گلستان نیز اعتقاد دارد درخواست بازگشت به جزیره که ازسوی اهالی بیان می‌شود، مطالبه برحقی است. «هادی حق‌شناس» دراین باره می‌گوید: این مردم مالک زمین‌ها و خانه‌های خود هستند. تعیین و تکلیف اسناد آنان باید در اداره ثبت اسناد انجام شود. همه کسانی که دارای سند باشند، می‌توانند به جزیره بازگردند و نمی‌توان این حق را از آنان سلب کرد.

وی می‌افزاید: با اجرای طرح طبیعت‌گردی در جزیره همین خانه‌های روستایی موجود می‌توانند اقامتگاه و محل پذیرایی از گردشگران باشند.

فرصتی برای سرمایه‌گذاران بومی
استاندار درحالی این موضوع را تأیید می‌کند که براساس طرحی که به‌عنوان «طبیعت‌گردی در جزیره آشوراده» با تأیید سازمان حفاظت محیط زیست کشور در شورای‌عالی معماری و شهرسازی کشور مصوب شد، امکان واگذاری طرح به‌صورت بخشی و به سرمایه‌گذاران محلی کوچک نیز درنظر گرفته شده‌است؛ شرایطی که ممکن است بتواند گروهی از اهالی را به سرمایه‌گذاران اجرای طرح تبدیل کند.

ازسوی دیگر براساس طرح بررسی اثرات محیط زیستی اجرای گردشگری در جزیره آشوراده که ازسوی استانداری گلستان به‌عنوان کارفرما و شرکت مشاور برای سازمان حفاظت محیط زیست کشور تهیه شد، عمده‌ترین چالش این جزیره اکنون و حتی برای آینده، گردشگری غیرمسئولانه، ازبین رفتن گونه‌های گیاهی و حجم وسیع زباله در جزیره در نبود نظارت برگردشگری و همچنین شکار بی‌رویه از گونه‌های جانوری و پرنده‌های مهاجر زمستان‌گذران اعلام شده‌است.

نکته جالبی که دراین طرح به آن اشاره می‌شود، این است که طرح مطالعاتی سرمنشأ عموم این آسیب‌ها را پس از خالی شدن جزیره از سکنه عنوان می‌کند و به استناد همین موضوع، اجرای طرح را به‌عنوان بهترین گزینه موجود معرفی می‌کند؛ موضوعی که می‌تواند سندی بر تأیید خواسته اهالی باشد.

منبع:همشهری

شکوه معنویت در معماری مساجد ایران

 

همشهری در پرونده ویژه‌ای به بررسی وضعیت تاریخی‌ترین مساجد استان‌های کشور پرداخته است.

مساجد ایران ازجمله جاذبه‌های تاریخی کشور محسوب می‌شوند که به‌عنوان اماکنی مقدس، در دوره‌های تاریخی مختلف بعد از اسلام به شکل‌ها و شیوه‌های مختلف ساخته شده‌اند و در همه استان‌ها نیز می‌توان نمونه‌های باشکوهی از آنها را سراغ گرفت. برخی از این بناها به‌عنوان شاهکارهای معماری اسلامی – ایرانی، شهرت جهانی هم دارند و تا پیش‌از همه‌گیری ویروس کرونا، سالانه گردشگران زیادی برای دیدن آنها رهسپار ایران می‌شدند؛ مساجدی که با وجود گذشت سال‌ها، هنوز هم معماری آنها چشم‌نواز است و باید به آنها بهای بیشتری داد. همشهری به‌مناسبت ۳۰ مردادماه، روزجهانی مساجد، به بررسی وضعیت کنونی تاریخی‌ترین مساجد استان پرداخته و اجرای طرح‌های مرمتی دراین بناها را مورد واکاوی قرار داده‌است که در ادامه می‌خوانید.

چهارمحال‌وبختیاری
مسجد اتابکان چهارمحال‌وبختیاری که در سال ۶۰۵هجری‌قمری و در زمان اتابکان لُر بنا شده، ازجمله بناهای سبک معماری ایرانی ـ اسلامی در چهارمحال‌وبختیاری به‌شمار می‌رود. این مسجد، قدیمی‌ترین مسجد استان است که همراه با ساختمان امامزادگان دوخاتون و حمام جنب امامزاده بنا شده‌است. بنای اولیه مسجد خشت و گل بوده که در دوران صفویه با نمای آجری مزین شده‌است.

این مسجد دارای ۲ در در ضلع شمالی و غربی است که در شمالی آن در زمان قاجاریه تعویض شده و اصل در که قدمتی حدود ۸۰۰ سال دارد، در موزه شهرکرد نگهداری می‌شود. در غربی مسجد به‌سوی امامزادگان حلیمه و حکیمه‌خاتون و حمام قدیمی مربوط به همین دوره باز می‌شود و گنبد مرکزی با ستون‌های آجری و دهلیزهای محاط بر گنبد و شبستان، این مسجد را از دیگر مساجد متمایز می‌کند. این اثر در تاریخ ۱۷ مردادماه ۱۳۵۱ به‌عنوان یکی از آثارملی به ثبت رسیده‌است.

متأسفانه در سال‌های گذشته آسیب‌هایی به پیکره مسجد وارد شده‌است. آخرین مرمت این مسجد درسال ۱۳۹۱ انجام شد که شامل لایه‌برداری، برداشتن الحاقات نامناسب، نورپردازی و ایجاد کانال‌های زه‌کشی بود. این مسجد درحال‌حاضر برای استفاده عموم باز است. دراین میان واقع شدن مسجد اتابکان در مرکزشهر و تردد خودروها، این بنای تاریخی را درمعرض تهدید قرار داده‌است.

یزد
ساختن مسجد از سنت‌های دیرینه واقفان بزرگ یزدی است که سبب شده‌است در هر کوی و برزن مساجد زیادی با نام واقف یا محله باقی بماند که مسجدجامع فهرج یکی از قدیمی‌ترین آنهاست. دربرخی منابع تاریخی عنوان شده این مسجد، که بنایی به‌جا مانده از قرن اول هجری قمری در ایران است، پس از فتح یزد به دست سپاهیان اسلام بنا شده، اما هیچ سند معتبری برای اثبات این ادعا در دست نیست. از این بنای باشکوه که بگذریم، جلوه خاص مساجد قدیمی و کاشی‌کاری‌های سنتی آنها و وجود شاخصه‌هایی مانند مناره‌های بلند، درمیان مساجد یزد به‌چشم می‌آید. مسجد جامع یزد با برخورداری از این شاخصه‌ها، معروف‌ترین مسجد استان است که دربافت تاریخی شهریزد واقع شده‌است.

بانی ساختمان اصلی مسجد را گرشاسب آل‌بویه در قرن ششم می‌دانند، اما مسجد کنونی مربوط به دوره آل‌مظفر و تیموریان در قرن هشتم و نهم است. یکی دیگر از مساجد بافت تاریخی یزد، مسجد امیرچقماق است که به‌دست «امیرجلال‌الدین چقماق»، از سرداران شاهرخ تیموری، حاکم یزد با همکاری همسرش «فاطمه‌خاتون» ساخته شده‌است. دراین میان باید اشاره کرد که درشهرهای مختلف استان یزد مساجد فراوانی وجود دارد که علاوه بر ویژگی‌های تاریخی – فرهنگی از جاذبه‌های گردشگری به‌شمار می‌روند و درسال‌های اخیر اقدام‌های قابل‌توجهی برای مرمت آنها انجام شده‌است.

قم
استان قم حدود ۱۶ مسجد تاریخی ثبت شده در فهرست آثارملی دارد که تعدادی از آنها در جهان اسلام منحصربه‌فرد هستند. مسجد امام‌حسن عسکری(ع) که به‌دستور ایشان و با دست وکیل و نماینده آن حضرت در قرن سوم هجری‌قمری ساخته شده و مسجدجامع که در نیمه نخست سده ششم هجری‌قمری بنا شده، ازجمله این مساجد است. مناره مسجد کهنه هم قدیمی‌ترین مناره موجود درایران و سومین مناره جهان‌اسلام است. تعدادی از مساجد تاریخی قم ازجمله مساجدجامع، مسجد چهل‌اختران و مسجداعظم تاکنون درچند مرحله و با کمک اداره‌کل میراث‌فرهنگی و برخی نهادها مرمت شده‌اند، اما به‌طورکلی اداره‌کل میراث فرهنگی در سال‌های اخیر با مشکل جدی کمبود اعتبار برای ساماندهی و مرمت مساجد تاریخی مواجه بوده‌است. چندی پیش تصویری از مسجد تاریخی روستای البرز در شبکه‌های اجتماعی دست به‌دست شد که نشان می‌داد این مسجد به‌دلیل نبود اعتبار، تخریب شده و بخشی از دیوارهای آن فروریخته است. با توجه به تجربه خوب مرمت مسجد ابوطالب قم با هزینه‌های هیأت‌امنا و نمازگزاران این مسجد، مسئولان اداره میراث‌فرهنگی استان در شرایط کمبود اعتبار از طرح‌های مرمت مساجد تاریخی که در آن نقش حمایتی مردم پررنگ دیده می‌شود، حمایت می‌کنند.

آذربایجان‌شرقی 
مسجد کبود، مسجدجامع، مسجد سنگی ترک و مسجد صاحب‌الامر(عج) ۴ مسجد تاریخی آذربایجان‌شرقی هستند که قدمتی طولانی دارند. تا چند دهه قبل وضعیت این مساجد ازنظر بازسازی چندان مطلوب نبود و انتقادهای زیادی به نحوه نگهداری و مدیریت این بناها وارد می‌شد، اما در ۱۰ سال گذشته مرمت این مساجد در تبریز و میانه موردتوجه قرارگرفته و حدود ۱۰ میلیاردتومان برای  بازسازی این مساجد و نیز مساجد تاریخی دیگر درنظر گرفته شده‌است.

درحال‌حاضر مسجد کبود و محوطه اطراف آن به شکل زیبایی پذیرای بازدیدکنندگان است. در مسجدجامع تبریز هم اقدام‌های متعددی برای بازسازی حیاط و محراب مسجد صورت گرفته و این مسجد محل برگزاری برنامه‌های مذهبی در مناسبت‌های مختلف است. مسجد صاحب‌الامر در کنار میدان میوه‌وتره‌بار تبریز هم با بازسازی‌های صورت گرفته و استقرارنگهبان، به موزه قرآنی تبدیل شده‌است. دراین میان مسجد سنگی در نزدیکی میانه شرایط متفاوت دارد. این مسجد که مابین میانه و سراب قرارگرفته، از سنگ ساخته شده و در کنار جاده قرار دارد و مسافران عبوری از این جاده نسبت به نحوه خدمات‌دهی و همچنین راهنمایی گردشگران انتقادهایی دارند.

بوشهر
قدیمی‌ترین مساجد شهر بوشهر در محله‌های تاریخی ازجمله «شنبدی»، «کوتی»، «بهبهانی» و «دهدشتی» واقع شده‌اند که دراین محدوده بیشترین سازه‌ها و بناهای مذهبی قرار گرفته‌است. به‌گفته «فرزانه اسپرغم»، مدیر پایگاه بافت تاریخی بوشهر، قدمت بیشتر این بناها ازجمله مسجد بهبهانی، مسجد کوفه درمحله بهبهانی، مسجد شیخ سعدون و مسجد و حسینیه اهل تسنن در محله کوتی، مسجد آل‌عصفور، مسجد جمعه، مسجد ملک و حسینیه کازرونی‌ها به اواخر دوره قاجار می‌رسد.

دراین مساجد عناصر و مصالح ویژه اقلیم بوشهر مانند سنگ مرجانی، ملات گچ و سازه‌های چوبی به‌کار گرفته شده و درآنها تزئینات اسلامی دیده می‌شود. در سال‌های اخیر همه این بناها تاریخی – مذهبی مورد مقاوم‌سازی و مرمت تکمیلی قرار گرفته‌اند. همچنین گفتنی‌است که مسجد جمعه و مسجد آل‌عصفور، به‌عنوان فضای مذهبی مطرح و پویای شهری، تاکنون چند نوبت در سال‌های گذشته ازسوی اداره‌کل میراث فرهنگی استان و با همکاری اداره اوقاف مرمت شده‌اند.

مرکزی
۳۴ مسجد از مساجد استان‌مرکزی در فهرست آثارملی کشور ثبت شده‌است. قدمت بیشتر این مساجد مربوط به دوره‌های پهلوی، قاجاریه، صفویه، سلجوقی و ساسانی است. از این تعداد تنها مسجدجامع ساوه که متعلق به دوره سلجوقیان بوده و از سال ۱۳۱۰ هجری‌شمسی در آثارملی کشور به‌ثبت رسیده به‌عنوان موزه انتخاب شده و به‌صورت ویژه موردبازدید عموم قرار می‌گیرد. البته مدتی‌است که موزه این مسجد با توجه به محدودیت‌های کرونایی به‌طور مداوم با تعطیلی مواجه شده‌است.

در سال‌گذشته  و ۴ ماهه نخست سال‌جاری، مرمت مسجد سپهداری بازارتاریخی اراک، مرمت و جداره‌سازی صحن مرکزی مسجداعظم زرندیه، مرمت و پاکسازی مسجد انقلاب ساوه، مسجد مس دلیجان، انجام گچبری کتیبه‌دار و محوطه‌سازی مسجدجامع ساوه، مرمت مسجدسرخ ساوه و اجرای فازسوم مرمت منبرچوبی مسجد نقوسان تفرش در دستورکار اداره‌کل میراث فرهنگی قرارگرفته که بخشی از آنها اجرایی شده‌است.

هرمزگان
مسجد گله‌داری در نزدیک ساحل بندرعباس و در یکی از محله‌های قدیمی این‌شهر قرار دارد و به‌دلیل معماری ویژه و منحصربه‌فردش، به یکی از نقاط دیدنی برای گردشگران و بومیان هم تبدیل شده و روزانه شهروندان فراوانی علاوه‌بر به‌جا آوردن فریضه نماز، به بازدید از آن نیز می‌پردازند. این مسجد در دوره زندیه توسط «حاج عبدالرحیم گله‌داری» ساخته و چندی بعد به‌وسیله «احمد گله‌داری» مرمت و وقف شد و با گذشت زمان، در دوران قاجاریه حمام گله‌داری و عمارت کلاه‌فرنگی نیز در نزدیکی آن بنا شد.

در تعمیرات سال۱۳۵۴، سطح زیرین سقف، با پوشش‌های جدید آکوستیک پوشانده شد و اکنون بخشی از صحن برای استفاده نمازگزاران مسقف شده‌است. در زیر بنای مسجد، شبستانی است که در زمستان‌ها مورداستفاده بوده و درحال‌حاضر در قسمت شمالی مسجد، بناهای جدیدی در دست ساخت است که طبقه دوم آنها به‌عنوان شبستان مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این بنا که از جاذبه‌های تاریخی بندرعباس است، به ثبت‌ملی هم رسیده‌است.

گلستان
مسجدجامع شهرگرگان بنایی تاریخی به‌جا مانده از عهد سلجوقی است که البته ساختمان آن در دوره‌های متأخر ازجمله صفوی و قاجار تغییرات اساسی داشته است. پلان ایوان و مکان جای‌گیری آن براساس کاوش‌های باستان‌شناسی و برخی آثاری که از کف‌سازی‌هایی آن به‌دست آمده، مربوط به قرون اولیه اسلامی است. این بنا که در تاریخ معاصرایران، چه در عصر مشروطه و چه در دوره انقلاب‌اسلامی، از کانون‌های مبارزات سیاسی بوده، در سال۱۳۱۱ به ثبت‌ملی رسیده‌است، اما همچنان در تولیت اداره‌کل اوقاف و امورخیریه استان قرار دارد.

صحن و حوض ضلع ایوان غربی این مسجد در دهه‌های اخیر یک‌بار درسال ۱۳۹۰ و یک‌بار هم در سال ۱۳۹۲ به‌صورت غیراصولی موردمرمت قرارگرفت. استفاده از مرمرهای خاکستری در صحن و حوض یک فضای نامأنوس با زیست و معماری بنا ایجاد کرد و با وجود مخالفت‌های گسترده فعالان میراث‌فرهنگی استان، تاکنون به حالت گذشته بازنگشته است.

مازندران
تعدادی از مساجد در استان مازندران به‌دلیل نقش کانونی‌شان در برهه‌های حساس اجتماعی، جایگاه شاخصی دارند، اما برخی از این مساجد از موقعیت تاریخی- مذهبی نیز برخوردارند که درمیان آنها می‌توان به مسجدجامع شهرهای ساری، بابل و آمل و مسجد محدثین بابل اشاره کرد که در کنار تعداد دیگری از مساجد شاخص مازندران، به‌دلیل داشتن موقعیت اجتماعی و مذهبی برجسته و قدمت تاریخی، برجسته‌تر از سایر مساجد هستند.

این مساجد درحال‌حاضر نیز وضعیت مساعدی دارند و برحسب ضرورت، اعتباراتی برای مرمت‌شان درنظر گرفته می‌شود. مهم‌ترین اقدام‌های مرمتی در سال‌های اخیر برای مسجدجامع ساری انجام شد که تیرماه ۱۳۹۷ حدود ۷۰ درصد آن درآتش سوخت. مسجدجامع بابل نیز که درسال ۱۶۰ هجری‌قمری بنا شده، با وجود نیاز به مرمت دربرخی قسمت‌ها، هنوز پابرجا و پذیرای مردم است. درمیان مساجد تاریخی مازندران می‌توان به مسجدجامع فرح‌آباد ساری نیز اشاره کرد که از بناهای به‌جا مانده از دوران صفوی در مازندران است.

گیلان 
مسجد دومحرابه حاج سمیع در محله ساغری‌سازان، مسجد چوبی محله بادی‌اله رشت، مسجد دوره سلجوقی در جنگل‌های دیناچال، مسجد شیرخان در ییلاق آق‌اولر تالش، مسجد آکل کمسار در شفت و مسجد تاریخی تمیجان تنها تعدادی از مساجد تاریخی در گیلان به‌حساب می‌آیند؛ بناهایی تاریخی که تعدادی از آنها به ثبت‌ملی نرسیده‌اند والبته چشم‌به‌راه اقدام‌های مرمتی مناسب‌تری هستند.

دراین زمینه کارشناسان حوزه میراث‌فرهنگی معتقدند وضعیت نگهداری از مساجد تاریخی نسبت به سایر بناهای این حوزه پیچیده ‌تراست، چراکه علاوه بر اداره میراث‌فرهنگی و شهرداری که در بسیاری از پروژه‌های مرمتی این حوزه مسئول هستند، سازمان اوقاف و امورخیریه نیز مسئول است؛ موضوعی که همیشه زمینه‌ساز ایجاد ناهماهنگی در اجرای طرح‌های مرمتی شده‌است. اینها درحالی‌است که «ولی جهانی»، معاون میراث‌فرهنگی اداره‌کل میراث‌فرهنگی استان گیلان اعلام می‌کند که روند بازسازی برخی مساجد تاریخی آغاز شده و قرار است هزینه بازسازی را هم بنیادمسکن انقلاب اسلامی تقبل کند.

سیستان‌وبلوچستان 
ساخت مسجد در استان سیستان‌وبلوچستان از گذشته برای مردم بسیار مهم بوده‌است. از آنجا که بیشتر جمعیت بخش سیستان را اهل تشیع و جمعیت بخش بلوچستان و سواحل مکران را اهل تسنن تشکیل می‌دهند، دراین منطقه مساجدی با معماری‌های متنوع به‌چشم می‌خورد. از مهم‌ترین مساجد تاریخی این استان می‌توان به مسجدجامع خاش، مسجدجامع دزک و فرجو در سراوان، حسینیه و مسجد چلنگ در زابل، حسینیه و مسجد آل‌رسول(ص) در چابهار و حسینیه و مسجد یزدی‌ها در زاهدان اشاره کرد.

مسجد ملافقیرمحمد دشتیاری با قدمت ۲۰۰ ساله، مسجدجامع فنوج، مسجد حضرت محمد(ص) در دلگان چابهار، مسجد رحمانیه از توابع نیکشهر، مسجد ۳۰۰ ساله کوشوک قصرقند، مسجد روستای پشامگ از توابع سرباز، مسجد روستای محمدآباد ایرانشهر، مسجدجامع خاش و مسجد ۱۲۰ ساله فیض‌الرحمن هم برخی دیگر از مساجد تاریخی استان هستند. اغلب این مساجد تاکنون ازسوی نهادهای ذی‌ربط مانند میراث‌فرهنگی و با کمک مردم مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته‌اند، اما برخی مساجد فرسوده درآستانه تخریب قرار دارند یا به‌کلی تخریب  شده‌اند.

سمنان
سمنان یکی از استان‌های شاخص ازنظر دارا بودن بناهای تاریخی است و بخشی از این بناها را نیز مساجد تاریخی شهرهای مختلف این استان تشکیل داده‌اند که عمده آنها مربوط به دوران قاجار هستند. از مساجد تاریخی سمنان می‌توان به مسجدجامع زاوقان مربوط به قرن دوم هجری، مسجدجامع سرخه به‌جا مانده از قرن اول هجری، مسجد ناسار، مسجد بنی‌اسدی، مسجد بایزید بسطامی و مسجدجامع شهرهای بسطام، شاهرود، سرخه، سمنان، آرادان، ایوانکی، بیارجمند، دامغان و همچنین مسجدجامع روستاهای صیدآباد، جیلان، دستجرد و فرومد اشاره کرد که بسیاری از آنها در فهرست آثارملی نیز ثبت شده‌اند.

عمده این مساجد به‌صورت هیأت‌امنایی مدیریت می‌شوند و علاوه بر اعتباراتی که ازسوی اداره‌های اوقاف یا میراث‌فرهنگی براساس ضرورت اختصاص می‌یابد، از محل نذورات مردمی بخشی از امور مرمتی و نگهداری آنها پیش می‌رود. برخی از این مساجد با توجه به معماری زیبای مناطق کویری، در سال‌های اخیر در فهرست جاذبه‌های گردشگری سمنان نیز قرار گرفته‌اند.

کرمانشاه
دراستان کرمانشاه هزارو۱۰۰مسجد وجود دارد که قدمت تاریخی‌ترین مساجد به دوران قاجاریه می‌رسد. علاوه براین، مساجدی هم در کرمانشاه وجود دارد که ازسوی زوار اباعبدالله‌الحسین(ع) ساخته شده که قصد زیارت کربلا را داشته‌اند؛ مانند مسجد حاج‌محمدتقی اصفهانی. اما ازنظر تاریخی مسجد آیت‌الله جلیلی کرمانشاه، از قدیمی‌ترین‌مساجد استان محسوب می‌شود که در مرکز این شهر واقع شده‌است. بنای اصلی این مسجد در روزگار سلطنت کریمخان زند ساخته شده‌است. این مسجد دارای معماری اسلامی ویژه‌ای است و از آنجایی که در بخشی از مرکز شهر واقع شده، مناره‌های بلند آن از چند طرف قابل مشاهده است.

اردبیل
استان اردبیل مساجد تاریخی فراوانی دارد که مسجد جنت‌سرا، مسجد سلیمان، مسجد میرزاعلی‌اکبر و جمعه مسجد از نمونه‌های آن هستند. درمیان مساجد تاریخی این استان «جمعه‌ مسجد» اردبیل با برخورداری از نشانه‌هایی از معماری دوران سلجوقی، ایلخانی و صفوی بیش‌از سایر آثار مورد توجه بوده‌است. به مرور زمان به این مسجد صدمات زیادی وارد شده‌است و عمده تخریب این بنا به‌دلیل حمله مغول به ایران و زلزله بوده‌است. هم‌اکنون این مسجد به‌دلیل قرارگرفتن در مسیر حرکت وسایل نقلیه سنگین، درمعرض لرزش و فرسایش هرچه بیشتر قرار گرفته‌است و خطر تخریب و فرسودگی آن را تهدید می‌کند. اجرای طرح مرمت این مسجد نیز سال‌هاست که به کندی پیش می‌رود.

کرمان 
مسجدجامع کرمان که کتیبه سردر اصلی آن، تاریخ ۷۵۰ هجری‌قمری را در سلسله آل‌مظفر نشان می‌دهد، یکی از مهم‌ترین مساجد استان ازنظر نقش داشتن در حوادث تاریخی کشور به‌شمار می‌رود که از بدو ساخت، محل ویژه‌ای برای برگزاری تجمع‌های ملی و مذهبی مردم کرمان بوده‌است. هرچند این مسجد درسال۱۳۱۵ درفهرست آثارملی به‌ثبت رسیده، اما هنوز رسیدگی ویژه‌ای به خود ندیده‌است. مسجدجامع کرمان در منطقه‌ای با ارتفاع کم‌تر از سطح زمین قرار دارد و به‌همین دلیل دیوارهای شبستان همیشه گرفتار نم‌زدگی است و حتی پمپاژ آب‌های زیرزمینی و حفر چاه‌های اطراف مسجد نیز نتوانست تضمینی برای عدم تخریب ناشی از آب‌گرفتگی باشد.

علاوه‌براین، مسجد ملک کرمان نیز قدمتی هزارساله دارد که توران‌شاه سلجوقی بانی ساخت آن بوده است و بزرگ‌ترین مسجد کرمان محسوب می‌شود. مسجد وکیل و مسجد گنجعلی‌خان نیز از دیگر مساجد تاریخی کرمان به‌شمار می‌روند که برای بقا به حفاظت و بازسازی ویژه‌تری نیازدارند.

قزوین 
قزوین ازجمله شهرهای ایران است که بهره فراوانی از آثار تاریخی دارد که مساجد نیز جزوی از این آثار محسوب می‌شود. در شهرقزوین مسجد النبی(ص)، مسجد پنجه‌علی، میجد سنجیده، مسجد حیدریه  و مسجدجامع عتیق از مساجد تاریخی و ثبت‌ملی شده به‌شمار می‌روند که درسال‌های اخیر به مرمت آنها توجه شده‌است.

سال‌گذشته در مسجد پنجه‌علی اقدام‌هایی ازجمله بام‌سازی بنا شامل برداشت ایزوگام قبلی، خاک‌برداری و دوغاب‌ریزی، شیب‌بندی وعایق‌کاری بام تحت نظارت کارشناسان میراث‌فرهنگی انجام شد و در مرحله جدید مرمت این بنای تاریخی بازسازی نازک‌کاری‌ها، مرمت در و پنجره‌ها، مرمت کاشی‌کاری‌ها و ساماندهی منظر کلی در دست اجراست. مسجد ملامهدی قزوین هم از مساجد تاریخی دارای شبستان و متعلق به دوره قاجار است که با آغاز پروژه مرمت در اردیبهشت‌ماه سال‌گذشته،  استحکام‌بخشی گنبدک‌ها و سبک‌سازی بام انجام شد و این مرمت با برداشت کف‌سازی، اجرا و تثبیت پی‌بندی و اجرای کانال‌کشی ادامه دارد.

زنجان
در بافت تاریخی شهر زنجان، مساجد تاریخی قابل‌توجهی ساخته شده که نشانه‌ای از تمدن اسلامی و اصول معماری منحصربه‌فرد دراین منطقه است که مسجد و مدرسه چهل‌ستون، مسجد و مدرسه خانم، مسجد اسحاق‌میرزا، مسجد عباسقلی‌خان، مسجد سیدفتح‌الله، مسجد میرزایی و مسجدجامع زنجان ازجمله آنها محسوب می‌شود. مسجدجامع یا همان مسجد سید زنجان، بزرگ‌ترین و زیباترین مسجد و مدرسه دینی این شهر است که در بافت تاریخی بنا نهاده شده و سال ۱۳۴۲ در فهرست اثار ملی به ثبت رسیده‌است.

این مسجد توسط «عبدالله میرزا دارا» پسر یازدهم فتحعلی شاه قاجار ساخته شده‌است و با الگوبرداری از شیوه شهرسازی رایج در گذشته، درکنار بازار قدیمی شهر ساخته شده است. مرمت اصولی مسجدجامع زنجان از ۱۴سال قبل آغاز شده و مسئولان عنوان می‌کنند مراحل مرمت این بنای تاریخی با اولویت‌های تعیین شده و با توجه به بودجه تخصیصی، انجام می‌شود.

خراسان‌جنوبی
در خراسان‌جنوبی مساجد قدیمی فراوانی وجود دارد که بسیاری از آنها قابلیت جذب گردشگر را دارند و ۶۰ مسجد قدیمی استان نیز در فهرست آثارملی به ثبت رسیده‌اند. براساس نظر کارشناسان باستان‌شناسی، قدمت مسجد کوشک و مسجد قائن که کهن‌ترین مساجد استان هستند، به قرن‌های سوم و چهارم هجری‌قمری باز می‌گردد و ساخت دیگر مساجد به دوران سلجوقیه تا قاجاریه مربوط می‌شود. مسجد کوشک، مسجدجامع فردوس، مسجدجامع میان‌ده بشرویه، مسجدجامع رقه روستای رقه، مسجدجامع چهاردرخت بیرجند، مسجدجامع خوسف، مسجدجامع هندوانان درمیان، مسجدجامع سرایان، مسجدجامع افین زیرکوه و مسجدجامع دُرخش درمیان تعدادی از مساجد تاریخی و قدیمی خراسان‌جنوبی به‌شمار می‌روند که شرایط معماری و تزئینات ویژه‌ای دارند. بسیاری از مساجد تاریخی استان در سال‌های گذشته با مشارکت هیأت امنای مساجد و اداره میراث‌فرهنگی بازسازی شده‌اند.

اصفهان 
۳ مسجد از قدیمی‌ترین مساجد کشور و جهان‌اسلام در استان اصفهان واقع شده‌است که عبارتند از: مسجدجامع نایین، مسجدجامع اردستان و مسجدجامع عتیق. مسجدجامع عتیق هزارو ۲۸۵ سال، مسجدجامع اردستان ۸۹۰ سال و مسجدجامع نائین نیز هزارو ۲۰۰ سال قدمت دارند. مسجدجامع عتیق یکی از مساجد منحصربه‌فرد درجهان‌اسلام است که درسال۱۳۹۱ به‌عنوان «نخستین مسجد ایرانی» به ثبت جهانی رسید و یک پایگاه میراث‌جهانی در آنجا مستقر است. هم‌اکنون ۲ پروژه مرمتی که حدود یک‌میلیاردتومان هزینه داشته، در مسجدجامع عتیق درحال اجراست.

مسجدجامع اردستان و مسجدجامع نایین نیز سال‌گذشته شاهد اجرای طرح‌های مرمتی بودند. پیش‌از همه‌گیری ویروس کرونا این مساجد بازدیدکنندگان بسیاری داشتند، اما در شرایط کنونی تنها بخش‌هایی از این مساجد برای اقامه نماز مردم محلی بازگشایی می‌شود.

کردستان
بررسی‌های کارشناسی نشان می‌دهد قدمت ساخت مسجد در استان کردستان به دوران سلجوقیه برمی‌گردد؛ مانند مناره‌ای که از مسجد پالنگان یا مسجد سقز از دوره سلجوقی به‌جا مانده‌است. باستان‌شناسان معتقدند مسجد ایلخانی در روستای دولاب نیز در منطقه هورامان کردستان از مساجد تاریخی به‌جا مانده از دوره ایلخانی است. مسجدجامع شهرسنندج نیز از آثار تاریخی به‌جا مانده از دوران صفویه به‌حساب می‌آید. فضای خارجی «دارالاحسان» با کاشی‌کاری تزئین شده و دارای حیاط بزرگی در وسط بناست و چهارطرف حوض را بنای تاریخی مسجد فراگرفته است. مسجدجامع سنندج، به‌عنوان یکی از تاریخی‌ترین مساجد استان، در ضلع شمالی خیابان امام‌خمینی(ره) این شهر واقع شده‌است و همچنان برای برپایی نماز و مراسم ویژه مورداستفاده قرار می‌گیرد؛ موضوعی که ضرورت رسیدگی به این بنای تاریخی را دوچندان می‌کند.

آذربایجان‌غربی 
مساجد تاریخی آذربایجان‌غربی قدمت تاریخی زیادی دارند و برخی از این مساجد ازجمله مسجدجامع ارومیه، درسال ۶۷۰ هجری‌قمری ساخته شده‌اند، اما با وجود این قدمت طولانی همچنان سرپا مانده‌اند. مسجدجامع ارومیه، مسجد مناره، مسجدجامع مهاباد، مسجد حمامیان، مسجد داش‌آغلیان و مسجد شیخ، ۶ مسجد تاریخی استان آذربایجان‌غربی به‌حساب می‌آیند که بخش زیادی از مرمت و نگهداری این مساجد ازسوی خود مردم انجام شده‌است. در سال‌های اخیر به‌دلیل کمبود اعتبارات، بازسازی این مساجد روند کندی داشت، اما از سال‌گذشته این روند با سرعت بیشتری ادامه یافته‌است. به‌گفته مسئولان مربوط، بازسازی مساجد تاریخی این استان سالانه درحدود ۱۰ میلیاردتومان اعتبار نیاز دارد. با توجه به استقرار مساجد تاریخی درمراکز شهرهای استان ازجمله ارومیه، خوی، بوکان و مهاباد، مدیریت این مساجد بیشتر به‌صورت هیأت امنایی و ازسوی بازاریان و اصناف انجام می‌شود.

همدان
دراستان‌همدان ۵۷ مسجد تاریخی ثبت‌شده وجود دارد که به تفکیک شهرستان‌ها یک مسجد در اسدآباد، ۲ مسجد در بهار، ۶ مسجد در تویسرکان، یک مسجد در رزن، ۲ مسجد در فامنین، ۷ مسجد در ملایر، ۳ مسجد در نهاوند و ۳۵ مسجد در شهرستان همدان قرار دارد. شهرستان کبودراهنگ مسجد ثبت‌شده ندارد.

مساجدجامع هر شهرستان شاخص‌ترین مساجد تاریخی محسوب می‌شوند که قدمت آنها نسبت به سایر مساجد تاریخی ثبت‌شده، بیشتر است. به‌گفته مسئولان اداره‌میراث‌فرهنگی استان، مسجد تاریخی شناسایی‌شده در استان همدان که ثبت ملی نشده باشد، وجود ندارد و به دلیل همکاری مناسب اداره اوقاف و امورخیریه، مساجد ثبت‌شده به‌خوبی نگهداری می‌شوند و مشکل خاصی ندارند و از آن‌جایی که یا در آنها نمازجمعه برگزار می‌شود یا به‌صورت روزانه مورداستفاده قرار می‌گیرند، کاملا سرپا هستند. در سال‌های اخیر مسجدجامع شهرهمدان که از دیگر مساجدجامع قدیمی‌تر است، به‌دلیل شرایط رانشی گنبد آن، مورد استحکام‌بخشی سازه‌ای قرارگرفت.

کهگیلویه‌وبویراحمد
مسجدجامع یکی از آثارملی ثبت شده در کهگیلویه‌وبویراحمد است. قدمت این مسجد مربوط به دوره صفویه است که در دهدشت و نزدیک بازار بافت تاریخی دهدشت ساخته شده. به‌نظر می‌رسد این مسجد از نخستین مساجد شهرتاریخی هفت‌گنبد است که در ۲ طبقه ساخته شده. بنا شامل شبستان، حیاط مرکزی، وضوخانه و اتاق‌های کوچکی در مجاورت ورودی ضلع شرقی و همچنین ۲ ورودی، یکی ورودی عمومی در ضلع شرقی برای عموم نمازگزاران و دیگری ورودی کوچکی در ضلع جنوب‌غربی برای عبور و مرور امام‌جماعت مسجد است.

هر دو ورودی با سنگ‌های بزرگ لاشه‌ای به‌صورت پلکانی ساخته شده‌اند. این بنا در سال ۱۳۷۷ به‌طورکامل خاک‌برداری شده و در سال‌های ۸۰-۷۹ نیز کارهای تعمیراتی آن به‌شکل اضطراری صورت گرفت. سال‌گذشته با اختصاص ردیف ملی برای مرمت و ساماندهی بلادشاپور، مسجدجامع نیز مرمت شد و در اختیار هیأت‌های مذهبی شهرستان قرارگرفت و درحال‌حاضر هیأت‌های مذهبی درآن مشغول فعالیتند.

البرز
مسجدجامع برغان، از مهم‌ترین مساجد تاریخی استان البرز است که قدمت آن به قرن هشتم هجری‌قمری می‌رسد. این مسجد تاریخی یک‌بار در آخرین سال سلطنت شاه سلیمان صفوی بازسازی شده‌است. در محرم سال ۱۳۱۶ هجری‌شمسی مسجد براثر آتش‌سوزی، ویران شد تا اینکه بار دیگر به‌صورت خشت و چوب ساخته می‌شود. بنای فعلی مسجد، هم درسال ۱۳۵۴ با پشتیبانی آیت‌الله سیدمحمدهادی میلانی ساخته شده‌است. درخت چنار هزارساله‌ای هم در حیاط مسجد وجود دارد که جلوه خاصی به آن بخشیده‌است. مسجدبرغان ازجمله جاذبه‌های گردشگری این روستا نیز به‌حساب می‌آید.

علاوه‌براین، مسجد تاریخی نجم‌آباد در شهرستان نظرآباد نیز از دیگر مساجد تاریخی استان است که سال‌گذشته اخباری مبنی بر تخریب آن منتشر شد. قدمت این مسجد که با خشت و گل ساخته شده‌است، به دوران قاجاریه برمی‌گردد و در سال‌های گذشته اقدام موثری برای مرمت آن انجام نشد، اما پس از انتشار خبر تخریب مسجد، مسئولان استان به‌فکر بازسازی این مسجد تاریخی افتادند و برای این‌منظور بیش‌از یک میلیاردتومان اختصاص یافت.

خوزستان 
مسجد شیخ نبهان اول قدیمی‌ترین مسجد خوزستان محسوب می‌شود که در قرن یازدهم هجری‌قمری ساخته شده‌است. این مسجد بدون مناره در محله اهواز قدیم یا عامری در ساحل شرقی رود کارون و ازسوی شیخ نبهان اول، حکمران وقت اهواز ساخته شده‌است. این مسجد ۴دیوار از جنس گل رس و آهک با سقفی حصیری و کفی خاکی دارد و اهالی منطقه پس از وضو گرفتن در رودخانه کارون که آن روزها تا چند متری مسجد می‌رسید، به عبادت می‌پرداختند.

حیاط مسجد دارای طاقچه‌هایی با قوس هلالی است و قوس ورودی شبستان با گل پخته به‌صورت آجر و کاشی با رنگ فیروزه‌ای و مشکی تزیین شده. محراب قوس جناقی و شبستان ۳ورودی دارد که برای پوشش آنها از تیرهایی با چوب ساج استفاده شده‌است. مسجد شیخ نبهان اول ۱۷بهمن‌ماه ۱۳۸۹ در فهرست آثار تاریخی ایران ثبت شد و مرمت آن و دیگر بناهای تاریخی محله عامری، به‌عنوان محله تاریخی اهواز، در دستورکار اداره‌کل میراث فرهنگی قرارگرفت، اما هنوز اقدام خاصی دراین زمینه انجام نشده‌است.

لرستان
بخشی از جاذبه‌های فرهنگی گردشگری لرستان را مساجد تاریخی تشکیل می‌دهند؛ مساجدی با معماری ایرانی- اسلامی که متشکل از طاق، گنبد، ایوان و …هستند. تاکنون دراین استان بیش‌از ۱۰مسجد تاریخی ازجمله مسجد توسلی، مسجد امام‌خمینی(ره) و مسجدجامع بروجرد، مسجد رنگینه و مسجد امیرالمومنین(ع) به ثبت‌ملی رسیده‌است که از مهم‌ترین و شاخص‌ترین این مساجد می‌توان به مسجدجامع و مسجد امام‌خمینی(ره) اشاره کرد. مسجد امام(ره) و مسجدجامع بروجرد به‌ترتیب بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین مساجد درغرب کشور محسوب می‌شوند. این مساجد علاوه بر جنبه مذهبی و فرهنگی، بازتاب سلیقه، درک هنر و معماری جذاب ایرانی هستند و رعایت هندسه، طراحی و تقارنی که در مساجد ایرانی به‌چشم می‌خورد، فضایی آرامش‌بخش را به‌وجود آورده‌است.

براین‌اساس اداره‌کل میراث فرهنگی لرستان در راستای انجام وظایف ذاتی و حفاظتی خود و با توجه به اعتباراتی که سالانه دراختیار دارد، مرمت‌هایی در بخش‌های مختلف مساجد تاریخی ازجمله مرمت گنبد و ایوان مسجدجامع، بام مسجد امام(ره)، مرمت پشت‌بام مسجد توسلی، اجرای نمای مسجد امیرالمومنین(ع) و همچنین مرمت‌هایی در دیگر بخش‌های مساجد انجام داده‌است.

خراسان‌رضوی 
مساجد تاریخی استان خراسان‌رضوی به دلیل بهره‌گیری از هنرهای فاخر اسلامی و ایرانی، نقوش، معماری و سبک‌های مختلفی که در کاشی‌کاری‌ها، گچبری‌ها و خطوطی که در آنها به‌کار رفته است، خود موزه‌ای تمام‌عیار از هنر اسلامی به‌شمار می‌روند.  در خراسان‌رضوی بیش از ۸۰مسجد تاریخی به ثبت رسیده‌است که عمده آنها وقفی هستند. بنای بیشتر این مساجد به دوره‌های سلجوقی، صفویه، افشاریه، غزنویان، قاجاریه، زندیه و افشاریه برمی‌گردد. مسجد ۷۲ تن مشهد، مسجد گوهرشاد مشهد، مسجدجامع خرگرد و ملک‌زوزن خواف، مسجدجامع گناباد، مسجد ازغد طرقبه، مسجد پایین‌قلعه مزینان، مسجد شیخ‌حیدر کدکن تربت‌حیدریه و مسجد زیرک‌آباد بردسکن بخشی از مساجد تاریخی و قدیمی خراسان‌رضوی به‌شمار می‌روند.

مسجد گوهرشاد با قدمت ۶۰۰ سال به‌عنوان قدیمی‌ترین مسجد شیعیان در شهرمشهد، بنایی شاخص از عهد تیموری است که بیشترین بازدیدکننده را درمیان مساجد تاریخی خراسان‌رضوی دارد. همچنین درسال ۱۳۹۱ برای مرمت مساجد تاریخی استان بیشترین میزان اعتبار، به مبلغ ۳ میلیاردو ۲۰۰ میلیون‌تومان ازسوی اداره‌کل میراث‌فرهنگی تأمین شد. بعد از این تاریخ نیز هرسال برای مرمت تعدادی از مساجد تاریخی استان اعتبارات لازم اختصاص می‌یابد.

ایلام
مسجد «حاج فرامرز اسدی» نخستین مسجد ساخته شده در استان ایلام محسوب می‌شود که در مرکز شهر ارکواز ملکشاهی واقع شده‌است. این مسجد به سبک مساجد دوره صفویه شباهت دارد و دارای یکی از زیباترین طاق‌های گنبدی شکل است که در مرکز شهر ارکواز ملکشاهی به سال ۱۳۳۲ هجری‌قمری به فرمان حاج فرامرز اسدی ریاست ایل ملکشاهی و حاکم پشتکوه (استان ایلام امروزی) و توسط استادکاران اصفهانی ساخته شده‌است.

این مسجد دارای پنجره‌های طاقی شکل برای تهویه و جریان هوا در درون مسجد و خنک نگه داشتن فضای مسجد در فصول گرماست. همچنین مسجدجامع ایلام یکی از مساجد قدیمی استان ایلام و مبدأ بسیاری از تحولات تاریخی و فرهنگی این استان در قبل از انقلاب، زمان جنگ تحمیلی و هم اکنون محسوب می‌شود.

خراسان‌شمالی
در مناطق شهری و روستایی خراسان‌شمالی حدود هزارو ۷۰۰ مسجد وجود دارد که تاکنون ۵ مورد آن که قدمتی بیشتر و ازنظر بنا و سازه ویژگی‌های ممتازتری داشته‌اند، به‌عنوان اثر تاریخی ملی به ثبت رسیده‌اند. یکی از مساجد تاریخی و معروف خراسان‌شمالی مسجد جامع جاجرم است. این مسجد در مرکز بافت تاریخی در جنوب این شهر و در ۲۰۰ متری قلعه قدیمی جاجرم واقع شده و برخی پژوهشگران بنای اولیه آن را به دوران سلجوقی نسبت می‌دهند.

این مسجد برجسته‌ترین مسجد تاریخی با ارزش و با قدمت بالا در خراسان‌شمالی است که در تمام طول سال و در آیین‌های مختلف از آن استفاده می‌شود و حتی از این مسجد در سفرنامه‌های مک‌گریگور، ناصرالدین شاه و اعتمادالسلطنه هم یاد شده‌است. مسجد جامع جاجرم، برخلاف الگوی رایج مسجدسازی، مناره ندارد و درمجموع نمای بیرونی آن ساده و عاری از تزیین است و فقط بر پیشانی ایوان و در محل ورود به گنبدخانه چند کاشی فیروزه‌ای کتیبه دار وجود دارد. کمبود اعتبار برای مرمت این مسجد و آثار تاریخی دیگر این شهر، یکی از مشکلات اداره میراث فرهنگی جاجرم است.

فارس
شیراز در استان فارس شهری است که هر گوشه از آن با یک شاهکار تاریخی مزین شده و یکی از این آثار مسجد عتیق شیراز است که از کهن‌ترین مساجد استان فارس محسوب می‌شود. این مسجد با نام‌های مسجد جمعه و آدینه نیز شناخته می‌شود و در واقع مسجد عتیق که اولین هسته مذهبی شیراز است، تنها یک مکان مذهبی نبوده و کاربرد سیاسی و اجتماعی نیز داشته‌است. این مسجد در شرق محوطه حرم شاهچراغ قرار دارد و یکی از ورودی‌های آن از داخل حیاط حرم است.

این طور که آثار و شواهد نشان می‌دهد، مسجد عقیق در سال ۲۸۱ هجری‌قمری و در دوره حکومت یعقوب لیث‌صفاری دومین فرمانروای صفاریان بنا نهاده شده‌است. این مسجد در طول تاریخ بارها و بارها مرمت و بازسازی شد، این مرمت‌ها باعث شد که این بنای مقدس بتواند سال‌ها به‌عنوان یک مسجد و اثر تاریخی حفظ شود و تا امروز پابرجا بماند. نام مسجد عتیق در ۱۵ دی‌ماه ۱۳۱۰ شمسی در فهرست آثار ملی ثبت شد. دیگر مسجد تاریخی استان مربوط به دوره زندیه، مسجد وکیل است که دارای حجاری ستون‌های ۴۸گانه و منبر یکپارچه مرمرین است و مساحت این بنا به ۳هزارو۶۰۰مترمربع می‌رسد.

منبع:همشهری

حمله مغول‌ها به یادگار انوشیروان،مهرپادین

«مهرپادین» مجموعه‌ای تاریخی در قلب سرزمینی به یادگار مانده از دختر انوشیروان در باغشهر تاریخی مهریز در استان یزد که هر کدام از بناهایش روایاتی جالب و شنیدنی دارد؛ از کُشته‌خانه‌ای که حکایت از قربانیان حمله مغول‌ها دارد تا حسینیه‌ای که روزگاری یک قلعه دفاعی بوده است.

الهام روح‌بخش هنرمندان تبریز بر سختی فلز نقره

نقره یکی از فلزات گران‌بها به شمار می‌رود و بیشتر کاربردهای آن نیز ناشی از قابلیت‌های آن به عنوان یک فلز گران‌بها و همچنین قابلیت رسانایی بالای آن است. در سال‌های اخیر بیشترین مصرف نقره به ترتیب در بخش صنعت (به‌ویژه صنایع الکترونیک)، ساخت جواهرات و ساعت لوازم تزئینی، تولید سکه و مدال، عکاسی و ساخت ظروف و لوازم غذاخوری بوده است. از دیگر کاربردهای نقره می‌توان به ساخت آینه و دوربین، به عنوان کاتالیزور فرایندهای شیمیایی، ملغمه پر کردن دندان و ساخت برخی سازهای موسیقی اشاره کرد. ضمن اینکه سکه‌ها و شمش‌های نقره برای سرمایه‌گذاری و به‌عنوان پناه امن سرمایه به کار می‌روند.

نقره به لحاظ فرهنگی یکی از فلزات نجیب و از نظر تجارتی عنصری گران‌بها محسوب می‌شود. گرچه قدمت پیدایش نقره به ۶۰۰ سال قبل از میلاد تعلق دارد اما از آن تاریخ نیز به عنوان یکی از فلزات گران‌بهای زینتی موردتوجه جوامع بشری قرار گرفته است. در این بین استان آذربایجان شرقی از کانون‌های صنایع‌دستی ایران محسوب می‌شود که یکی از رشته‌های صنایع‌دستی استان هنر و صنعت نقره‌کاری است. گوشه و کنار کهن شهر تبریز هنرمندان نقره‌کار تبریزی مشغول حکاکی و خلق آثاری زیبا و بدیع از نقره هستند. هنر نقره به سبک تبریز، حکاکی و قلم‌زنی بدون استفاده از چکش است، بدین ترتیب که با استفاده از قلم فولادی با نیروی دست بر روی فلز نقره کنده‌کاری انجام می‌شود. درحالی‌که سبک اصفهانی قلم‌زنی با چکش انجام می‌شود.

استان آذربایجان شرقی از کانون‌های صنایع‌دستی ایران محسوب می‌شود؛ و یکی از رشته‌های صنایع‌دستی استان هنر و صنعت نقره‌سازی است. صنعت نقره‌سازی از دیرباز در تبریز رواج داشته است. نقره‌سازی از سال ۱۹۱۵ میلادی از ترکیه برای اولین بار به تبریز آمده و لذا نقره‌کاران بیش از دیگر نقاط کشور در تبریز دیده می‌شوند. نقره از فلزات گران‌بها به شمار رفته و از آن در صنایع جواهرات و لوازم تزئینی، ظروف و لوازم تجملی آشپزخانه و غذاخوری استفاده می‌شود.

نقره‌سازی تلفیقی از هنر و صنعت تلقی می‌شود. از این نظر که نقش‌ها در کار نقره سازی، از روحیه هنرمند نقره‌ساز الهام گرفته می‌شود، این کار را به عنوان هنر می‌توان معرفی کرد و از این جهت که تولیدات این کار مثل تولید ظروف کاربردی است، این کار را به عنوان صنعت هم می‌توان نام برد.

به‌علت مهاجرت ارامنه در دوران جنگ جهانی اول به ایران و به دلیل اینکه بخش عمده ارامنه آن دوران برای گذران زندگی و امرار معاش در تبریز به کار نقره روی آوردند، سبب شد تا بیشتر اساتید هنر نقره از هم‌وطنان ارامنه‌ای باشد.

هنر نقره به سبک تبریز، حکاکی و قلم‌زنی بدون استفاده از چکش است، بدین ترتیب که با استفاده از قلم فولادی با نیروی دست بر روی فلز نقره کنده‌کاری انجام می‌شود.

شیوه تولید سنتی، حکاکی با استفاده از قلم‌هایی خاص، ترکیبی بودن هنر مذکور که نقایص آن را به حداقل می‌رساند، تنوع در آثار تولیدی و کاربردی بودن آن‌ها، مقاوم بودن آثار کاربردی در هنگام استفاده، قابلیت احیا، بازسازی و مرمت آثار از جمله ویژگی‌های منحصربه‌فرد این هنر است.

حکاکی روی نقره بر روی ورقه‌هایی از آلیاژ نقره و مس پس از پیاده کردن طرح اولیه، با قلم‌زنی و بنا به ضرورت طرح، برش‌کاری، خم‌کاری، لحیم‌کاری و در نهایت کمک گرفتن از برخی توانمندی‌های علوم و فنون مختلف همچون فعالیت‌های شیمیایی، در قالب برخی ظروف، وسایل و تابلوهای هنری و غیره انجام می‌شود.

چهار نوع قلم مادر (خط)، قلم سایه (شوت)، قلم جزقلی، قلم ترتر در حکاکی روی نقره استفاده می‌شود. شیوه تولید سنتی، حکاکی با استفاده از قلم‌هایی خاص، ترکیبی بودن هنر مذکور که نقایص آن را به حداقل می‌رساند، تنوع در آثار تولیدی و کاربردی بودن آن‌ها، مقاوم بودن آثار کاربردی در هنگام استفاده، قابلیت احیا، بازسازی و مرمت آثار از جمله ویژگی‌های منحصربه‌فرد این هنراست.

بعد از انتقال طرح به‌وسیله قلم مادر خطوط اصلی را حکاکی می‌کنند؛ تمامی طرح‌ها کامل با این قلم مشخص می‌شود و بعد از اتمام نیز خطوط اصلی طرح به‌وسیله قلم سایه داخل گل‌ها و برگ‌ها و جاهای موردنیاز را سایه می‌زنند و بعد از تکمیل شدن سایه‌ها به‌وسیله قلم جزقلی زمینه کار را که خالی مانده پر می‌کنند و قلم ترتر هم در کارهای خاصی به کار می‌رود.

بعد از اتمام قلم‌زنی با استفاده از کمانه و اره‌مویی مشبک‌کاری صورت می‌گیرد و بعد از مشبک‌کاری بر روی طرح با سمباده‌های ریز می‌کشیم تا خراش‌های روی کار از بین برود. حال بعد از آن لحیم‌کاری صورت می‌گیرد که به‌وسیله کپسول و سر پگ و لحیم نقره انجام می‌شود بعد از لحیم‌کاری طرح داخل اسیدسولفوریک انداخته می‌شود.

نقره‌سازی و هنرهای وابسته به آن در شهر تبریز با کیفیت ممتاز و توسط هنرمندان بسیاری جریان دارد. دواتگری، ملیله‌کاری، حکاکی، قلم‌زنی و سیاه‌قلم از جمله رشته‌های فعال وابسته به هنر صنعت نقره‌سازی در این استان است. زیورآلات، ظروف کاربردی و تزئینی، آئینه و شمعدان، قاب عکس و … از جمله آثار تولیدی نقره هستند.

منبع:میراث آریا

بهبود اوضاع گردشگری کشور با نگاه رویدادمحور

خسارت‌های هنگفتی به صنعت گردشگری در دوران کرونا به تمام دنیا واردشده است که نبايد مشاهده‌گر اوضاع شد و باید با یافتن شیوه‌های جدید با این موضوع کنار آمد. کشورهای مختلف به‌منظور بهبود اوضاع گردشگری کشورشان تدابیر متفاوتی را انتخاب کردند.

گردشگری رویدادها راهکاری برای شهرها و روستاهای ایران تا به شکل فزاینده‌ای از طریق برگزاری رویدادها، فرهنگ و بستر جغرافیایی و تاریخی خود را با گردشگران به اشتراک بگذارند.

بی‌تردید در روزگار پساکرونا و با رویکرد توسعه گردشگری داخلی تا جان گرفتن گردشگری بین‌المللی، توسعه گردشگری رویداد، در بهبود اقتصاد جوامع محلی و شهری کشور تأثیرگذار بوده و یکی از اشکال سفر است که در آن فرد به مقصد بهره بردن از یک رویداد، سفرکرده و یا در حین سفر خود از رویدادی بازدید می‌کند.

نظر به منحصربه‌فرد بودن و موقتی بودن رویدادها با توجه به شرایط اقلیمی، مناسبات تقویمی، تاریخی، جغرافیایی بدیهی است که‌ دولت‌ها باید نگاه دقیق‌تری به رویدادها به‌عنوان بخشی از استراتژی در توسعه اقتصادی، بازاریابی جوامع مقصد داشته باشند.

چراکه بی‌تردید تمرکز بر برگزاری رویدادها به‌عنوان یک سبک از گردشگری در بهبود کیفیت زندگی ساکنین منطقه مربوطه به‌واسطه تقویت اقتصاد محلی، ایجاد اشتغال، توسعه مقاصد، ارتقای فرهنگ و پاسداشت تاریخ بومی و فراهم آمدن فرصت‌های تفریحی، فرهنگی و آموزشی برای آنها، پروراندن حس غرور ملی، کمک به حفاظت از محیط‌های طبیعی و اجتماعی و فرهنگی حساس، منتج خواهد شد.

بازآفرینی جشن‌ها، آیین‌ها و سنت‌های دیرین با ارائه پیام آموزشی برای نسل‌های جدید باعث می‌شود نسل‌ها درباره آداب‌ورسوم و فرهنگ جوامع خود بیاموزند، آن را حفاظت کرده و تداوم بخشند و با ایجاد يک هدف و مبنا برای سفر، موجب افزایش طول مدت اقامت و تأثیر آن برگردش مالی در واحدهای اقامتی و پذیرایی و ایجاد رقابت و تنوع در بازار میهمان‌نوازی و بالطبع ارتقای سطح خدمات و درآمدزایی در زمان‌های مختلف سال خواهد بود.

قطعاً حمایت از گردشگری رویدادها متولیان مرتبط با حوزه گردشگری را بیش‌ازپیش در برابر فهرست کردن آثار ملی ایران به‌ویژه در بخش میراث‌فرهنگی ناملموس مسئول می‌دارد تا با ثبت آثار و حفظ و بقای میراث معنوی و طبیعی در وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی، بیش‌ازپیش به اهمیت این بستر مفید همت گمارده شود و فرصت موجود با توجه به ویژگی‌های متمایز سرزمین ایران به‌گونه‌ای مغتنم دانسته شود که همگان بهره لازم را از آن ببرند.

منبع:میراث آریا

بررسی و مقایسه فلزکاری نیشابور با آثار فلزی شهر زیرزمینی تَهیق خمین

آثار فلزی دوره سلجوقی بی‌شک از نظر محققین و متخصصین هنر دارای سبک مختص به خود بوده و دارای تزئینات و زیبایی منحصر به فرد است. شهرهایی مانند مرو، هرات، اصفهان و نیشابور مرکز عمده تولید فلز در این دوره بودند.

در کاوش باستان شناسیِ دستکند تَهیق خمین در سال ۱۳۹۳، آثار فلزی یافت شدند که مربوط به دوره سلجوقی بوده و از نظر سبک و تزئین به آثار فلزی نیشابور در دوره سلجوقی قرابت داشتند. با توجه به اینکه این دستکند در یک روستای کوچک واقع شده است وجود آثار فلزی (والبته آثار سفالی) که قابل مقایسه با آثار فلزی شهر مهمی چون نیشابور است، نویسنده مقاله را بر آن داشت که به بررسی و مطالعه آن‌ها بپردازد. این مقاله در نظر دارد به بررسی و مقایسه آثار فلزی دستکند تَهیق خمین و نیشابور بپردازد.

در دوره سلجوقیان صنعت و هنر فلزکاری نیز همانند سایر فنون دیگر راه کمال را پیموده است. قدرت اقتصادی سیاسی حکومت اسلامی در این دوره که بر اقصی نقاط تحت سلطه سلجوقیان بسط و گسترش یافته بود فرصت قابل توجهی را برای تبادل افکار و تاثیرات هنری متقابل در اختیار صنعتگران و هنرمندان قرار می‌داد. محله صنعتگران در شهرهایی نظیر شهر قدیم نیشابور در اواخر قرن چهارم و پنجم هجری، دلیل بر رونق صنعت فلزکاری این دوره است. آنچه که مبین این سبک است تحولات تکنیکی، تزئینات بسیار عالی وحدت نظر و برداشت از ارائه نقوش است. در ارائه شیوه‌های ساخت، مشبک‌کاری، قالب گیری و تزئین به صورت مرصع و قلمزنی موجب ابداع و خلق آثاری با حجم‌های مجوف و تندیس‌واره می‌شود. روش‌های متداول ساخت و تزیین آثاری فلزی در سده‌های چهارم تا ششم هجری را به طور کلی می‌توان به روشهای مشبک‌کاری، کنده‌کاری، ترصیع و فلز کوبی، برجسته‌کاری و چکش‌کاری و قلم‌زنی مشاهده کرد. (توحیدی، ۱۳۸۶:۵۸).

با گذشتن چهار قرن از حاکمیت اسلام بر ایران به تدریج در هنر فلز کاری از نظر شکل و تزئینات تغییراتی پدید آمد. به این ترتیب هنر فلزکاری در منطقه خراسان به وضوح، پیشرفت کرده و ویژگی‌های خاص خود را یافت و مکتب فلزکاری خراسان به وجود آمد. این مکتب در دوره سلجوقی به اوج خود رسید (لک پور، ۱۳۷۵:۱۲).

تزئین اشیا را با استفاده از کنده‌کاری، قلمزنی و شکل‌های مختلف ترصیع‌کاری و برجسته‌کاری (روپوسه) یا ترکیبی از این روش‌ها انجام می‌دادند. (ویلسون، ۱۳۸۰:۲۰).

پیشینه تحقیق

با توجه به اینکه دوره سلجوقی در زمینه فلزکاری پیشگام بوده است، هنوز راجع به این هنر کتاب جامعی نوشته نشده است و کتاب‌های فلزکاری فقط اشاره‌ای گذرا به این دوره داشته‌اند. از جمله کتبی که آثار مکشوفه دوره سلجوقی را بررسی کرده است، کتاب «نیشابور: فلزکاری در اوایل دروه اسلامی» نوشته جیمز دبلیو آلن است که ایده اصلی نگارش این مقاله بر اساس این کتاب بوده است. همچنین مقاله «فلزکاری سلجوقی، هنری اسلامی با هویت ایرانی» نوشته حمید رازانی و همکاران و مقاله «تحلیل و بررسی مفاهیم نجومی به عنوان کل و صور تزئینی آثار فلزی دوره سلجوقی» نوشته محمد افروغ و علیرضا نوروزی طلب به شکل خاص فقط دوره سلجوقی را بررسی کرده‌اند.

هنر فلز کاری سلجوقی

آرتور پوپ می‌گوید: «درباره هنر سلجوقی دو روش مختلف یا مکمل یکدیگر بیشتر در ایران رواج داشته است، یکی آنکه سطح فلز را با با طرح‌ها و نقش‌های متعدد کاملاً بپوشانند و با این وسیله ظرف را زیبائی و تجمل بخشند و دیگر آنکه زمینه را باز و ساده بگذارند تا نقش را برجسته نشان بدهد (پوپ، ۱۳۸۰:۱۴۶).

فلزات عمده‌ی مورد استفاده در عصر سلجوقی همانند دیگر دوره‌های بعد از اسلام بودند. طلا، نقره، مس، سرب و قلع همگی قبل از اسلام به کار برده می‌شدند. فلزکاران دوره‌ی اسلامی تنها فلز«روی» را به صنعت فلزکاری اضافه کردند. روی که قبل از آن کم‌تر به شکل آلیاژ درآمده با مس، به عنوان برنج به کار برده می‌شد. در این دوره مورد توجه بسیاری قرار گرفت و اشیای بسیاری ساخته شده از آلیاژ برنج مورد استفاده واقع شدند؛ زیرا در دوره اسلامی برنج جانشین خوبی برای طلا محسوب می‌شد (رازانی و بقیه: ۸۹-۱۳۸۸).

قلمزنی مخصوصاً از میانه سده ششم هجری از فنون رایج بر روی برنج و مفرغ بود. برای اشیایی چون شمعدان‌ها و پایه‌سینی‌ها و همچنین بخوردان‌ها از مشب کاری استفاده می‌شد. یکی از مهمترین وجوه فلزکاری سلجوقیان ایران تنوع تزئین، حتی در اشیاء و ظروف منفرد است. نقش مایه‌ها بر طبق ریتم‌های ساده و یا در زنجیره‌ای با اندازه‌ها و اهمیت مساوی تنظیم شده‌اند. در میان این نقش مایه‌ها اشکال حیوانی به چشم می‌خورد که در افریزها قاب‌بند شده‌اند. تقریباً بر روی همه اشیاء فلزی کتیبه نگاری شده است. این کتیبه‌ها گاهی مرکب از مفاهیم مجهور آرمانی است ولی اغلب اطلاعات ارزشمندی را درباره حامیان، سازندگان و تاریخ آن‌ها ارائه می‌دهد. این کتیبه بیشتر به خط کوفی است و شامل انواع بسیار پیچیده و بغرنجی است که اغلب رمزگشایی آن‌ها به دشواری صورت می‌گیرد. اما برخی نیز با خط ساده نسخ و یا از نوع خطوط شکل انسان گونه و یا حیوان وش است. شکل‌بندی هندسی، نظیر ستاره‌های بافته و گره‌ها و غیر آن، معمولاً مدور است و بنابراین نسبت به طرح‌هایی که با خط کش و پرگار کار می‌شده زمختی و خشونت کمتری دارد و در کنار آن‌ها تعداد زیادی نقوش رسمی و انتزاعی موجود است (اتینگهاوزن و گرابار، ۱۳۸۷:۵۰۸-۵۰۷).

در اواخر قرن چهارم حکاکی روی فلزات بسیار رایج و استادانه بود. نقش‌های مشخص هنر سلجوقی یعنی طرح پرنده و شاخه روی طاق‌های برگ شبدری و ترنجی در همه هنرها معمول بود (پوپ، ۱۳۸۰:۸۴).

مهمترین ویژگی نقوش هندسی در تزئین اشیاء فلزی تنوع بیش از حد طرح‌ها و ترسیمات حاصل از این نقوش است. الگوهای هندسی از طرح‌های بسیار ساده مثل چندین خط موازی گرفته تا طرح‌های در هم پیچیده و تودرتو را شامل می‌شود. مهمترین نقوش درهم فرورفته هندسی از یک دایره اصلی و چند دایره و یک چند ضلعی فرعی به وجود می‌آیند. نقوش گیاهی شامل برگ‌های آکانتوس (برگ کنکری)، پالمت (نخل)، طومارهای برگ مود، ساقه‌های با خوشه‌های انگور، درخت انار، گل سرخ (رزت) و نیلوفر آبی.

این موتیف‌ها کمتر به شکل طبیعی خود دیده می‌شوند و گاهی به صورت اغراق‌آمیزی و یا ترکیبی از چند نوع گل و گیاه زمینه‌های خالی سطح را می‌پوشانند (توحیدی، ۱۳۸۶:۵۲-۵۱).

هنرمندان فلز کار در دوران اسلامی خیلی زود به خاصیت تزئینی خط عربی پی برده و از آن به عنوان یک عامل تزئینی بر روی اشیاء فلزی استفاده کردند. گذشته از جنبه‌های هنری و تزئینی خطوط که بر روی اشیاء ظروف فلزی دیده می‌شوند این کتیبه‌ها از جهت مذهبی و تاریخی نیز حائز اهمیت بسیارند. ادعیه و آیه‌های قرآنی که متضمن خیر و برکت و یمن برای صاحبان شیء بوده، به نحو شایسته‌ای زینت‌بخش اشیاء فلزی بوده‌اند (همان: ۵۷-۵۶).

فلزکاری نیشابور

مورخان و جغرافی‌دانان دنیای اسلام بر اهمیت نیشابور به عنوان یک مرکز تجاری و سیاسی صحه گذاشته‌اند. نیشابور سال‌های متمادی شهری مهم در زمیه وجود معادن بود. از بقایای سکه‌های آن یقین حاصل می‌شود، ضرب سکه طی سال‌های متمادی ۲۹۲ ق تا ۹۰۵ ق و به عبارتی از قرن سوم تا میانه قرن ششم تداوم داشت. جغرافی‌دانان، ناحیه نیشابور را با ضرب نقره، مس، سرب و آهن مرتبط می‌دانند. طبق نظر ابن حوقل از کوههای نوغان نزدیک نیشابور، نقره مس و آهن تهیه می‌شده است (دبلیو آلن، ۱۳۹۲:۱۸).

آثار فلزی پیدا شده در کاوش‌های نیشابور در میان دو گروه از فلزات پایه استفاده شده قرار گرفته بودند. نقره، طلا، برنز، سرب و آهن که شامل اشیاء شخصی، اشیاء برنزی مرتیط با امور خانگی یا تجارت، وسایل آرایشی، ابزارهای علمی، وسایل معماری و منزل و در نهایتاً اشیاء آهنی می‌شوند (همان، ۲۰).

تَهیق خمین

دستکند تهیق در دهستان خرمدشت شهرستان خمین واقع است. این اثر در در فاصله ۹ کیلومتری شمال غرب شهر خمین و در روستایی به همین نام (تهیق) قرار دارد. این محوطه در موقعیت ۳۳ درجه و ۳۹ دقیقه و ۵۰ ثانیه شمالی و ۴۹ درجه و ۵۹ دقیقه و ۳۱ ثانیه عرض شرقی قرار گرفته است. دستکند تهیق در داخل پشته‌ای شش متری از سنگ‌های کنگلومرا در شرق روستا کنده شده‌است. در لبه شمالی این پشته تیز آرامگاهی معروف به «امامزاده زینب خاتون» قرار دارد. تهیق در طول قرون اولیه و میانی اسلامی، بخش کوچکی از تیمره بزرگ محسوب می‌شد که از لحاظ تقسیم بندیهای آن روزگار، تابع اصفهان و سپس قم بوده است (شراهی و صدیقیان، ۱۳۹۸).

فصل اول کاوش‌های باستان‌شناسی محوطه در سال ۱۳۹۳ و به سرپرستی اسماعیل شراهی انجام گرفت. در این فصل از کاوش، فضاهایی موجود شامل: ۱۱ اتاق، چهار اتاق انبارک مانند، پنج فضای راهرو مانند، سه هواکش و دو حلقه چاه به دست آمد و انواع مختلفی از آثار سفالی، فلزی، مهره، شیشه، استخوان و سکه به دست آمد (شراهی، ۱۳۹۳).

آثار فلزی مکشوفه از تهیق خمین شامل وسایل خوردوخوراک، وسایل آرایشی زنانه، وسایل تزئینی، وسایل کار و کشاورزی، وسایل مختص به حیوانات و یکسری وسایل با کاربری نامشخص بود که جنس آن‌ها از مفرغ، آهن، نقره و طلا است. تعداد کل آثار فلزی ۷۰ شیء است که بیشترین تعداد اشیاء فلزی مکشوفه از طریق کاوش باستان‌شناسی، در استان مرکزی است.

در این آثار فلزی از تکنیک‌های تزیین شامل ملیله کاری، مشبک و قلمزنی و حکاکی استفاده شده است. نقوش تزیینی این آثار شامل نقوش هندسی، نقوش گیاهی و کتیبه‌های کوفی است.

منبع:میراث آریا