نگاهی گذرا به آسیب‌ها و چالش‌های باستان‌شناسی در دشت گرگان

عمر باستان‌شناسی به‌عنوان علمی نوپدید در جهان حدود ۱۵۰ سال و در کشور ما نزدیک به ۹۰ سال است. اما اولین فعالیت علمی باستان‌شناسی در استان گلستان، مربوط به کاوش‌های فردریک وولسین آمریکایی در ترنگ‌تپه گرگان به سال ۱۹۳۱ میلادی است.

در مدت این هشت دهه، مطالعات باستان‌شناسی بسیار زیادی در این منطقه انجام شد و محوطه‌های باستانی بااهمیتی مانند غار کیارام در گالیکش، ترنگ‌تپه، شاه‌تپه و نرگس‌تپه در حوالی گرگان، یاریم‌تپه، آق‌تپه و شهر جرجان در حوالی گنبدکاووس، تپه بازگیر مینودشت و همچنین قسمت‌هایی از دیوار بزرگ گرگان به وسیله هیئت‌های داخلی و خارجی مورد کاوش باستان‌شناختی قرار گرفت.

در نتیجه این مطالعات بازه زمانی حدود ۱۰۰هزار سال برای استقرار بشر در این منطقه آشکار شد که آغاز آن مربوط به شواهد یافت شده از دوران پارینه‌سنگی جدید در غار کیارام گالیکش است.

این فعالیت‌های باستان‌شناسی تا به امروز به‌طور گاه‌به‌گاه ادامه داشته و همچنان سؤالات بی‌جواب بسیار زیادی در باستان‌شناسی این منطقه وجود دارد که با بررسی‌های روشمند، کاوش‌های علمی و استفاده از علوم میان‌رشته‌ای به بسیاری از این پرسش‌ها پاسخ مناسبی داده می‌شود.

محوطه‌های باستانی محل فعالیت انسان گذشته است و حاصل این فعالیت‌های انسانی شامل بقایای معماری، تدفین، سفال، فلز، استخوان، شیشه، مصنوعات سنگی و بسیاری از مواد فرهنگی دیگر در لایه‌های باستانی این محوطه‌ها وجود دارد که دارای ارزش فراوانی است. متأسفانه این محوطه‌ها مورد آسیب‌های انسانی، حیوانی و طبیعی قرار می‌گیرند. یکی از وظایف باستان‌شناسان، شناسایی آسیب‌ها و رفع خطر با کمک متخصصان دیگر رشته‌هاست.

در استان گلستان با توجه به این‌که اقتصادی مبتنی بر کشاورزی داشته و بسیاری از محوطه‌های باستانی دارای کاربری کشاورزی است، آسیب زیادی از جانب کشاورزان به عرصه و حریم این آثار وارد می‌شود. در بسیاری موارد این مالکان با زدن شخم عمیق، برش دیواره‌های تپه، کانال‌کشی، فنس‌کشی، تسطیح و خاک‌برداری این محوطه‌ها صدمات جبران‌ناپذیری به آثار وارد می‌کنند.

در کنار فعالیت‌های کشاورزی، فعالیت‌های عمرانی و همچنین کاوش‌های غیرمجاز اصلی‌ترین عوامل تخریب انسانی این آثار محسوب می‌شوند. از تخریب‌های حیوانی می‌توان به لانه‌سازی و حفر گودال توسط حیواناتی مانند موش، مار، خارپشت و روباه نام برد و از تخریب‌های طبیعی عواملی مانند فرسایش ناشی از سیل و برش به وسیله رودخانه‌ها نام برد.

با توجه به علل فراوان آسیب‌های ذکرشده باید اذعان کرد در صورت نبود مدیریت قوی در حفاظت از آثار و برخورد قانونی با مالکان و کشاورزان متخلف و تجاوز کننده به حریم آثار و همچنین عدم جلوگیری از فعالیت‌های عمرانی تخریب‌کننده این محوطه‌ها و از طرفی نیز فعالیت‌های مخرب حفاران غیرمجاز، در آینده‌ای نزدیک شاهد نابودی و از بین رفتن بسیاری از محوطه‌های باستانی باارزش و در نتیجه نابودی قسمتی از فرهنگ و تاریخ این منطقه خواهیم بود که طی سالیان درازی از گذشتگانمان به ارث برده‌ایم.

منبع:میراث آریا

گردشگری کشاورزی، حلقه اتصال مزرعه، غذا و سرگرمی

از جمله منافع گردشگری و کارآفرینی در مناطق روستایی می‌توان به این موارد اشاره کرد، ابزاری بسیار مناسب برای آموزش به عامه مردم در مورد اهمیت کشاورزی و سهم آن در اقتصاد منطقه و کیفیت زندگی، ایجاد مشاغل و کسب و کارهای متنوع با توسعه حضور گردشگران، افزایش سرمایه‌گذاری، کمک به حفاظت از مناطق کشاورزی، کشت‌زارها و چشم اندازهای روستایی، ایجاد تنوع در روش‌های کشاورزی و فرصت‌های شغلی در مناطق روستایی، ایجاد فرصت بازاریابی برای محصولات کشاورزی، افزایش سطح رفاه، ایجاد روابط اجتماعی و اقتصادی بین جوامع شهری و روستایی، پاسخ‌گویی به نیازهای تفریحی و سرگرمی جوامع شهری و در نهایت اهمیت یافتن مضاعف فعالیت کشاورزی در ابعاد مختلف.

تعریف گردشگری کشاورزی

گردشگری کشاورزی ترجمه آگری توریسم، Agri به معنای مزرعه و Tourism به معنای گردشگری است.

گردشگری کشاورزی یک مفهوم ترکیبی از ادغام عناصر دو فعالیت کشاورزی و سفر به منظور ایجاد و گسترش بازارهای جدید برای محصولات کشاورزی، خدمات مزرعه و داشتن تجارب جدید در سفر است.

فعالیت‌هایی که در مزرعه انجام می‌شود این امکان را برای مردم فراهم می‌کند تا برای اهداف تفریحی، آموزشی و حتی ایجاد کارخانه‌های تبدیلی و تکمیلی کشاورزی، دامداری و برداشت محصول و بازدید از سایر جاذبه‌های تاریخی و فرهنگی به مزارع مراجعه کنند.

گردشگران کشاورزی همچنین در فعالیت‌هایی مانند ماهیگیری، شکار، مطالعه حیات وحش، اسب سواری حضور می‌یابند. همچنین مشارکت در برگزاری جشنواره‌های غذای سالم و سبز، شرکت در کلاس آشپزی و تهیه عصاره گیاهان دارویی از دیگر فعالیت‌هایی است که گردشگران در این نوع گردشگری تجربه می‌کنند.

دیدگاه‌ها، رویکردها و نظریه‌ها درباره گردشگری کشاورزی

گردشگری کشاورزی از منظر کشاورزان، عنصری برای افزایش درآمد، درآمد مکمل و تنوع بخشیدن به محصولات و خدمات در مزارع است.

از منظر گردشگران، گردشگری کشاورزی یعنی دوری از فضای شهری، گذراندن اوقات فراغت در روستا، کسب تجربه و ایجاد نگرشی متفاوت به آداب و رفتار سفر است.

از دیدگاه اقتصادی، گردشگری کشاورزی یعنی تامین درآمد و اشتغال برای ساکنان محلی و کسب درآمد از گردشگران است.

جامعه محلی معتقد است در فرآیند برنامه‌ریزی و توسعه گردشگری کشاورزی، مشارکت و تصمیم‌گیری مردم محلی امری ضروری است و این تصمیم‌ها باید برای حفظ منافع اقتصادی – اجتماعی و زیست محیطی مردم منطقه باشد.

ویژگی‌های گردشگری کشاورزی

اولین ویژگی گردشگری کشاورزی این است که در میان افرادی که ریشه در مناطق روستایی دارند و به دلایل مختلفی به مناطق شهری و پیراشهری مهاجرت کرده‌اند، مشهور شد.

دومین ویژگی منحصر به فرد گردشگری کشاورزی فعالیت در مزرعه است. یکی از اهداف بازدیدکنندگان در گردشگری کشاورزی این است که در مزرعه کار کنند و در فرآیند تولید درگیر مزرعه شوند.

سومین ویژگی، تمایل گردشگران به زندگی با خانواده در مزرعه و تجربه زندگی کشاورز است.

چهارمین ویژگی گردشگری کشاورزی آن است که بازدیدکنندگان انتظار دارند غذاها به طور طبیعی تولید شود و آب خالص و تازه در مزرعه بنوشند.

پنجمین ویژگی گردشگری کشاورزی، نیاز شناختی مردم برای تفریح در محیط کشاورزی است و ششمین ویژگی گردشگری کشاورزی تعیمم موضع آن در مناطق و قلمروهایی است که تا به حال به خاطر گردشگری جمعی مورد استفاده قرار نگرفته‌اند. در نتیجه باید گردشگری کشاورزی را یک نوع گردشگری جایگزین دانست.

انواع کارکردهای گردشگری کشاورزی

از جمله کارکردهای گردشگری کشاورزی می‌توان به بازدید از مزارع و روستاهای تاریخی، موزه داری، برگزاری جشنواره فروش محصولات و آیین‌های بومی، فروش و یا آموزش کشت گیاهان دارویی به همراه نحوه فرآوری آن به عنوان نوشیدنی یا دارو، انجام گشت و گذار و تفرج، آموزش و ارائه خدماتی مانند اسب سواری، دوچرخه سواری، تیراندازی با کمان، شکار یا ماهیگیری،  انجام فعالیت‌هایی مانند برداشت محصولات به وسیله گردشگران و یا ایجاد غرفه فروش بدون واسطه، مشاهده فرآیند تولید محصولات کشاورزی که مواد اولیه در تولیدات صنایع هستند، آموزش و فروش غذاهای خانگی بومی و محلی و اقامت در مزرعه یا کمپ‌های کشاورزی اشاره کرد.

چالش‌های کارآفرینی گردشگری کشاورزی

از جمله چالش‌های کارآفرینی گردشگری کشاورزی مکان است چراکه همه نواحی روستایی جذابیت یکسان برای گردشگران ندارند. بازاریابی دومین چالش در این حوزه است، بازاریابی پیش نیاز موفقیت است و کشاورزان معمولا فاقد مهارت و یا منابع مورد نیاز برای انجام اقدامات اثربخش هستند.

همچنین کیفیت محصولات و خدمات باید انتظارات گردشگران را برآورده سازد. فقدان مهارت لازم برای کسب و کار از دیگر چالش‌های موجود است، این موضوع در تمام کارآفرینی‌هایی که موضوعات جدیدی هستند، به ویژه در گردشگری، وجود دارد. یکی از دلایل این مسئله آسان به نظر رسیدن اجرای این فعالیت است.

منبع:میراث آریا

مهارت تهیه مهوه در لارستان

کلمه مَهوه بر وزن قهوه مایع یا سس تیره‌رنگی مایل به خاکستری است که از ماهی ساردین ریز که طول ۵ تا ۱۰ سانتی‌متر دارد و به‌اصطلاح محلی به آن ماهی موتو یا هشینه می‌گویند، تهیه می‌شود.

طرز تهیه این خوراک به این صورت است که، مقدار دو کیلو از ماهی را کاملاً تمیز می‌کنند و آن را می‌شویند تا شن از آن جدا شود بعد از آن ماهی را در ظرف سفالی مخصوصی که به آن دوسنه (dosena) می‌گویند می‌گذارند و به آن آب اضافه می‌کنند به‌طوری‌که با فشار دادن ماهی‌ها با کف دست آب روی دست قرار بگیرد که به معنی کافی بودن مقدار آب است.

به ازای دو کیلو ماهی موتو یک کیلو سنگ نمک اضافه می‌کنند و آن را به مدت چهل روز جلوی آفتاب می‌گذارند تا خوب خیسانده شود و شیره پس دهد. بعد از آن را صاف می‌کنند که این کار به وسیله الک چشمه درشت که به آن کوموو (koomu) گفته می‌شود، انجام می‌شود. دانه‌های خردل تفت‌داده شده را که به وسیله آسیاب به‌صورت پودر درآمده به مقدار دو کیلو به مَهوه جا نیفتاده اضافه می‌کنند.

خردل دارای طبع گرم است و باعث تندی و تیزی مَهوه می‌شود. سپس مخلوط مهوه و خردل را در همان ظرف می‌ریزند و با پارچه نخی آن را می‌پوشانند. افراد کهن‌سالی که از قدیم مهوه درست می‌کردند اعتقاد دارند که روز چهارشنبه باید مهوه را صاف کرد در غیر این صورت مهوه خراب می‌شود. در مرحله آخر که مشکل‌ترین مرحله ساخت مهوه است آن را باید به مدت ده روز در معرض آفتاب قرار دهند. در طی این ده روز باید هر روز صبح قبل از طلوع آفتاب با چوبی یا تکه‌ای از شاخه نخل مهوه جا نیفتاده را به هم می‌زنند، باید دقت شود که در این مرحله به هم خوردن مهوه یا تکان خوردن ظرف محتوی آن باعث خراب شدن مهوه می‌شود به همین دلیل به دور آن سنگ می‌گذارند تا ظرف سفالی تکان نخورد.

در روز نهم تا دهم حباب روی مهوه که هر روز بزرگ‌تر می‌شود به حداکثر خود رسیده و مهوه به‌اصطلاح شیرین می‌شود. باید دقت شود که قبل از طلوع آفتاب که ظرف سفالی خنک شده، مهوه به هم زده شود. بعد از آن ظرف را دور از تابش آفتاب می‌گذارند و استفاده می‌کنند. نمک که با ماهی مخلوط می‌کنند برای اصلاح آن است و خردل برای خواص آن،  چرا که طبع ماهی سرد و خردل گرم است.

وقتی این دو با هم ترکیب شوند خواص و فواید زیادی دارند. از خواص مهوه می‌توان به گرم و خشک بودن، کمک به هضم شدن غذا، تقویت کبد و طحال و تقویت اعصاب و رفع بدبویی دهان که از رطوبت معده است، نام برد، همچنین این خوراک برای رفع درد کلیه، مثانه و ریزش سنگ کلیه مؤثر است. مهوه را با نان و روغن یا آب‌لیمو و تخم‌مرغ میل می‌کنند.

مهوه دارای بوی تندی است که برای کاهش آن باید حتماً از ظرف سفالی کوچک استفاده کرد چنانچه در قدیم استفاده می‌شد.

مهارت تهیه مهوه در تاریخ ۶ مرداد سال ۹۵ و به شماره ثبت ۱۲۴۹ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا

احیای خانه تاریخی ارنست هولستر در جلفای اصفهان

ارنست هولتسر در سال ۱۸۳۵میلادی (۱۲۱۴خورشیدی) در آلمان چشم به جهان گشود و پس از طی کردن ایام کودکی و نوجوانی و تحصیل در دانشگاه، با شروع عملیات احداث خطوط سراسری تلگراف (از اروپا به آسیا) و پس از راه‌اندازی خطوط تلگراف در ایران، در عصر سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، از سوی دولت انگلیس مامور خدمت در واحد تگراف اصفهان شد و دفتر تلگراف اصفهان را در شهرک ارمنی نشین جلفای‌نو اصفهان راه‌اندازی کرد.

هولستر پیشتاز در ثبت تصاویر حیات اجتماعی ایرانیان در سده نوزدهم میلادی

او که در طی سال‌های حضورش در اصفهان به ایران تعلق خاطر پیدا کرده و تصمیم به اسکان در جلفا نو گرفته بود با دختری ارمنی از اهالی جلفای اصفهان به نام مریم حق نظریان ازدواج کرد. هولتسر در ایام حضورش در ایران که بیش از ۳۰ سال به‌طول انجامید، قصد داشت حاصل تجارب خود در ایران را به طریقی به ثبت برساند بنابراین در اوایل دهه ۱۸۷۰میلادی(۱۲۴۹خورشیدی) پس از سفری به آلمان و آشنایی با فن عکاسی، مقدمات این امر را فراهم کرده و با اسباب و لوازم عکاسی به اصفهان بازگشت. سپس در طی چند دهه اقامت در ایران، با استفاده از دوربین عکاسی، هزاران قطعه عکس از نقاط گوناگون اصفهان، قم، تهران و کاشان در تاریخ ایران به ثبت رساند.

هولتسر از عکاسان پیشگام نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی در ایران به‌شمار می‌آید که علاوه بر چهره‌نگاری و عکاسی از مساجد، کلیساها و بناهای آن زمان، آداب و رسوم، فرهنگ، مشاغل، صنایع، کشاورزی و تجارت مردم را نیز در قاب تصاویر خود گنجانده است. علاوه بر این، هولتسر با نگارش یادداشت‌ها و خاطره‌نویسی بر تکمیل این مجموعه کوشیده، با این وصف مجموعه عکس‌ها و یادداشت‌های هولتسر گنجینه ارزشمندی برای دانش مردم‌شناسی ایران محسوب می‌شود.

هولتسر در سال ۱۹۱۱میلادی (۱۲۹۰خورشیدی) در جلفای نو درگذشت و در آرامگاه ارامنه اصفهان در کنار بقیه اعضای خانواده خود به خاک سپرده شد.

در سال ۱۹۶۹ میلادی (۱۳۴۹خورشیدی) نگاتیوهای شیشه‌ای کشف شده در حادثه ترکیدگی لوله آب در زیرزمین خانه نوه ارنست هولتسر در آلمان باعث کشف نگاتیوهای تصاویر به جای مانده از ارنست هولستر شد و پس از آن بود که برای نخستین بار این تصاویر از سوی رولاندهن دوست خانوادگی نوه هولتسر و هل موت ویتس یکی از دوستان هن در آلمان به چاپ رسید. سپس در سال ۱۹۷۳ میلادی (۱۳۵۲خورشیدی)، نوه هولتسر برای دیدار از آرامگاه خانوادگی در جلفا نو، به ایران سفر کرد و ضمن دیدار با خلیفه وقت مسروپ آشجیان، مقدمات برپایی نمایشگاهی از آثار پدر بزرگش را فراهم آورد. این نمایشگاه با حمایت خلیفه‌گری ارامنه اصفهان و خانم واردوهی داوید خانیان از بیست‌ویکم تا سی‌ام‌آوریل ۱۹۷۶میلادی (۱۳۵۴خورشیدی) در اصفهان، برگزار شد.

احیای خانه تاریخی ارنست هولستر

ارنست هولستر در طول حیات و اقامتش در جلفای اصفهان در ۲ خانه اقامت گزید. با این وصف خانه مورد نظر، بخشی از خانه دوم هولتسر در جلفای نو است که در سال  ۱۸۹۲میلادی (۱۲۷۰خورشیدی) بنا شده است. این خانه در سال ۱۹۴۷میلادی (۱۳۲۵خورشیدی) خریداری و در سال‌های آتی متاسفانه به چند قسمت تفکیک و بخش‌هایی از آن به تدریج فروخته و ویران شد. با این وصف بخش باقیمانده تا سال ۲۰۱۷میلادی (۱۳۹۵خورشیدی) در مالکیت ورثه هولتسر به‌صورت خانه مسکونی باقی ماند. خوشبختانه در سال ۲۰۱۷ میلادی (۱۳۹۵خورشیدی) این بخش باقیمانده به دست یکی از اهالی خوش‌ذوق جلفا خریداری شد و طبق تصاویر باقی مانده از مجموعه عکس‌های ارنست هولتسر کاملا بازسازی و مرمت شد.

با اتمام عملیات مرمت، این بنا در سال ۲۰۱۸میلادی (۱۳۹۵ خورشیدی) به نام خانه تاریخی هولتسر به ثبت ملی رسیده و نگارخانه این اثر تاریخی با نمایشگاهی از تصاویر ارنست هولستر گشایش یافت.

با گذشت دو سال از افتتاح خانه تاریخی هولستر، این مجموعه به‌عنوان نگارخانه و مرکز فروش صنایع‌دستی به فعالیت خود ادامه داده و جزو مکان‌های مورد علاقه گردشگران و شهروندان اصفهانی به‌خصوص ساکنان جلفاست.

منبع:میراث آریا

آرامگاه «گور دختر»، میراث ارزشمند پارسیان

آرامگاه نامدار به «گور دختر» در دشتِ پُشت پَرِ تَنگِ اِرم در استان بوشهر یکی از یادگارهای ارزشمند فرهنگی و تاریخی کشور است که میراث نیک پارسیان پس از دوره‌ تاریخی و شکوهمند هخامنشیان به‌شمار می‌آید و هم‌چنان استوار و پایدار چشم‌نوازی و خودنمایی می‌کند.

قلعه پرتغالی‌های جزیره هرمز، یادگار حضور استعمار در خلیج فارس

قلعه هرمز در قسمت شمالی این جزیره با برج‌های سر به فلک کشیده خود را به معرض نمایش می‌گذارد. نحوه استقرار آن به‌گونه‌ای است که در گذشته می‌توانستند با قدرت نسبت به مسیر کشتی‌های تجاری گامبرون نظارت داشته باشند. قسمت اعلیا بافت مسکونی هرمز به قلعه منتهی می‌شود، بافت مسکونی هرمز در یک‌طرف قلعه قرارگرفته و این قرارگیری مانع از شورش احتمالی از جهات مختلف قلعه می‌شود و به عبارتی نظامیان پرتغالی برای سرکوبی شورش‌های محلی، کافی بود ازیک‌طرف، دیوارهای قلعه را کنترل کنند.

تاریخچه بنا

جزیره هرمز با واقع‌شدن در مسیر دریایی (جاده ابریشم) و به سبب مهاجرت ایرانیان زرتشتی به جزیره که به دلیل رهایی از بدرفتاری اعراب با آنان که به‌قصد عزیمت به هندوستان مدت ۱۵ سال در این جزیره زندگی می‌کردند، رونق گرفت، به‌طوری‌که تمام اقلام تجاری در این جزیره داد و ستد می‌شد و هرمز به مرکزیت بازرگانی تبدیل‌شده بود.

این روند تجاری تا سال ۱۵۰۷ میلادی (۹۱۳ هجری قمری) با لشکرکشی پرتغالی‌ها به‌منظور توسعه‌های استعماری ادامه داشت. فرمانده این ارتش استعمارگر در این منطقه آلبوکرک به‌منظور باج‌گیری و کنترل تنگه این قلعه را به سبک معماری اروپایی بنا کرد.

کار ساخت‌وساز قلعه که برجی بلند در جوار آن پیش‌بینی‌شده بود از سوی مردم جزیره هرمز و بردگانی که پرتغالی‌ها به همراه خود از سایر کشورها به جزیره آورده بودند در منتهی‌الیه دماغه جبهه شمالی جزیره و در کنار ساحل بنا شد.

تحولات جنوب ایران مقارن با اوایل عصر صفویه به علت دوری پایتخت (تبریز) از آب‌های جنوبی و ضعف حکومت مرکزی افزایش یافت، در ابتدای این سلسله بود که تعدی‌ها در این مناطق رو به فزونی گذاشت و به مدت ۱۱۵ سال سایه شوم استعمار پرتغال بر آب‌های جنوبی کشور سایه افکنده بود.

طرح کلی قلعه پرتغالی‌ها همانند قلاع قرون‌وسطی اروپایی است که الهام خاصی نیز از معماری قلاع ایرانی گرفته است. ساخت این بنا حدود سی سال به طول انجامید که در چهار دوره معماری مرمت و مستحکم شد.

در سال ۱۵۵۱ میلادی (۹۲۹ هجری قمری) ارتش عثمانی تحت فرماندهی پیر بیگ به مدت یک ماه جزیره هرمز را تحت محاصره خود درآورد ولی موفق به تسخیر آن نشد.

پایان سلطه پرتغالی‌ها بر این جزیره را شاه‌عباس در سال ۱۳۱۰ هجری قمری رقم زد و دگربار پس از یک قرن جزیره هرمز به آغوش میهن خود بازگشت.

کهن‌ترین سند تصویری از شهر هرمز و بناهای آن مربوط به سال ۱۵۷۲ میلادی (۹۷۸ هجری قمری) است که هوگن برگ آن را بر اساس تعاریف و توصیف سربازان ارتش پرتغال به تصویر کشیده است.

مشخصات بنا

قلعه هرمز از چهار برج در چهارسوی اصلی آن تشکیل‌شده که از نظر دید به‌ کل منطقه احاطه دارد. فرم اصلی آن همانند قلاع قرون ‌وسطی است و مصالح عمده آن در کل بنا، سنگ‌های مرجانی و سنگ‌های معدنی (به دو گونه تراشیده شده و غیر هم‌شکل) و ملات ساروج است.

جزییات هر یک از طاق‌ها و قوس‌ها با توجه به جزییات طاق‌های دوران رمانسک قابل‌مقایسه است.

طاق‌ها و قوس‌های در ورودی‌ها به چند شکل کلی دیده می‌شوند، طاق‌های تخت که با سنگ پوشیده شده است، طاق‌های قوسی که سنگ‌ها به‌گونه‌ای خاص تراشیده شده‌اند و یک سنگ در وسط به نام‌سنگ کلید (Key stone) بوده که مانع از ریزش قوس منفرد می‌شود. قوس‌های مزبور نیروی انتقالی از طریق سقف را به پایه‌ها انتقال می‌دهد و سنگ کلید مانند یک قفل کننده است و تمام قوس را به یک عمل هدایت می‌کند و یا به عبارتی باعث چفت‌وبست عناصر تشکیل‌دهنده قوس می‌شود، هر یک از استراحتگاه‌ها و حجره‌ها دارای طاق‌های گهواره‌ای است که سیستم کلی انتقال نیرو به زمین‌ را بر عهده‌ دارند. مصالح و مواد تشکیل‌دهنده به علت صُلبیت بالای آن نمی‌توانند فرم‌ها را القا کنند. بنابراین فرم‌ها به شکل خشک دیده می‌شوند و حجاری‌های روی سنگ به دلیل نزدیک کردن این مصالح سخت به فرم نرم طاق و قوس است. در کنار طاق‌ها و قوس‌های رمانسک سقف‌های مسطح با قوس‌های هلالی دیده می‌شود که به‌وسیله سنگ‌های حجاری‌شده اجرا شده‌اند. این قوس‌ها نیروهای عظیم سقف را به پایه‌ها منتقل می‌کنند.

نوع بهره‌برداری و خصوصیات بارز بنا

قلعه مورد نظر به علت نزدیکی به دریا و کنترل محدوده ورودی و خروجی بندرعباس به‌عنوان یک محل دیده‌بانی مطرح بود و بعد از خروج پرتغالی‌ها از هرمز این فضا ویرانه و متروک باقی ماند و در حال حاضر در تملک اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان هرمزگان است.

عوامل تزیین‌شده و نوع آن‌ها

عوامل تزیینی قابل ‌رؤیت در بنا به شکل الحاقی نیست بلکه سنگ‌های اسفنجی نامشخص و ملات ساروج است که در قسمت‌هایی با کمک صنعت حجاری به‌وسیله ملات لازم به هم درگیر شده‌اند. سنگ‌های معادن نیز یکی از مصالح به‌کار رفته است که از خود معدن سنگ هرمز استخراج ‌شده و این سنگ‌ها قابلیت بیشتری برای حجاری دارند.

در درون بناهای بزرگ مانند قلعه، کاروانسرا و رباط تزیینات بسیار به‌ندرت دیده می‌شود زیرا این بناها به علت کاربری خاص منطقه‌ای، از نظر تزیینات و زیبایی مورد توجه قرار نمی‌گیرند. در حالی ‌که قسمت‌هایی از کلیسای قلعه به ‌وسیله سنگ و اندود آهک و با استفاده از انتقال نیرو و با کمک عوامل تزیینی، زیبایی خاصی را به نمایش گذاشته است.

کاربری بنا

کاربری قلعه برای استقرار سربازان بوده و همانند کاربری قلاع اروپایی به‌عنوان مکانی برای تجمع نیرو و پادگان نظامی و در عین‌ حال کاربری مسکونی استفاده می‌شده است.

فضاهای مورد نیاز برای قلعه‌هایی که عملکرد نظامی داشته‌اند به این شرح است:

الف) فضاهای ورودی انبار که محل ورود به این قلعه مانند دهان در کالبد انسانی است که بیماری‌ها نیز از این محل وارد دستگاه طبیعی انسان می‌شود. بنابراین به‌منظور ممانعت از ورود نابه جای اهالی و شورشیان و … این فضا با شکل قدرتمند و پنهان در مجموعه قرار می‌گیرد.

ورود در دو مرحله و از دو مکان متفاوت در این قلعه صورت می‌گرفته است.

۱ـ جبهه شمالی از طرف دریا

۲ـ جبهه جنوبی از طریق برج جنوب شرقی که از راه فرعی به این مجموعه وارد می‌شود. عرض ورودی‌ها ۱/۵ متر است که درب چوبی و درگاه‌های سنگی داشته است.

ب) بخش فرماندهی، این فضا در روی سکوی جنوبی در کنار فضای ورودی جنوبی است که یکی از امن‌ترین فضاها در کل قلعه است. از طرفی نزدیک‌ترین فضا به ورودی جنوبی است که در صورت لزوم بهترین امکانات ورود و خروج را دارا بوده است. این فضاها شامل محل استراحت، مقر فرماندهی است که به‌وسیله یک فضای ارتباطی بهترین راه ارتباطی را با برج اصلی داشته است.

ج) یکی از فضاهای پیش‌بینی‌شده در عملکرد نظامی، زندان است. این فضا در دورافتاده‌ترین و سخت‌ترین موضع قلعه قرار می‌گرفته است که از فرار زندانیان جلوگیری به عمل آید. زندان با مصالحی از جمله سنگ و ملات ساروج ساخته می‌شده است و از حجره‌هایی بدون نور و تهویه مناسب تشکیل‌شده و بر همین اساس فضایی تاریک و مرطوب بوده است.

د) اهمیت دین برای نگهداری و ایجاد پایبندی سربازان در چهارچوب‌های معنوی دلیلی محکم برای ساخت کلیسا در بناهای نظامی بوده است. همچنین برای انجام فرایض دینی ساکنان قلعه فضای کلیسا که در صحن اصلی قلعه در ناحیه جنوبی مستقر شده، ضروری بوده است. معماری داخل کلیسا بر اساس کلیساهای اروپایی از یک تالار مشجر (ستون‌دار) تشکیل‌شده که به شکل مستطیل کشیده‌ای است و در سمت جنوب غربی شکل‌ گرفته است. محراب و محل وعظ کشیش در انتهای این کشیدگی قرار دارد.

این فضا به‌وسیله پنج پله از صحن حیاط جدا شده و دارای دو ردیف ستون مدور است که هر ردیف ۵ ستون دارد. بر روی این ستون‌ها سقف شکل چهار تَرَک بوده و به شکل رمانسک پوشیده شده است. در اطراف این تالار یک غلامگرد حول فضای اصلی گردش کرده است.

هـ) در قلاع نظامی معمولاً آب آشامیدنی مورد نیاز ساکنان به دو طریق تأمین می‌شده است.

۱ـ از طریق ذخیره‌سازی آب باران

۲ـ از طریق انتقال آب از بندرعباس

طریقه دوم دستیابی به آب در صورت کمبود بارندگی در طول سال انجام می‌شد در حالی‌که در قلعه هرمز برای دستیابی به آب باران، برکه (آب‌انبار) ساخت شده بود.

فرم آب‌انبار بیضی‌شکل بوده که دورتادور آن غلام گردهایی به عرض ۱/۲۰ وجود دارد. در وسط آن ۳ ردیف ستون به ابعاد ۱/۲۰ در ۱/۲۰ سانتی‌متر قرار دارد. سقف آب‌انبار به وسیله قوس‌های بین ستون‌ها که کاربندی آن‌ها از گچ است برپاشده که این کاربندی به شکل یک قالب عمل می‌کند و بین آن‌ها از سنگ لاشه یا مرجانی پرشده است. فضای داخلی به‌وسیله ملات گچ مخلوط با خاک‌سنگ و ساروج اندود شده است. این فضا به علت قرارگیری آن در جبهه جنوبی این امکان را به وجود می‌آورد که در مقابل حملات توپخانه دشمن مقاومت کند.

و) اقامتگاه سربازان، در جبهه‌های شمالی، شرقی و غربی اتاق‌هایی با پوشش گهواره‌ای سقف دیده می‌شود که محل اقامت سربازان بوده است. این اتاق‌ها تنها از یک جبهه به حیاط مرتبط هستند و این جبهه تنها جبهه ارتباطی با بقیه فضاهای قلعه است.

ز) برج اصلی، این برج محل دیده‌بانی و فضای قرارگیری فرماندهی برای همراهی و هماهنگی افراد است که در جبهه جنوبی قرار گرفته و دو دید بسیار مناسب به ساحل غربی و بافت مسکونی جنوبی قلعه دارد. این فضا به‌وسیله پلکان به فضای اصلی حیاط مرتبط است.

ح) برج‌های دیده‌بانی، در چهارگوشه قلعه در چهار طرف آن چهار برج با پیشانی برآمده امکان دیده‌بانی و حفاظت قلعه را به وجود می‌آورد که محل قرارگیری توپ‌ها و مهمات نیز در این مکان پیش‌بینی‌ شده است. قسمتی از برج شمال شرقی و تمام برج شمال غربی به علت رطوبت مستقیم و پیشروی آب دریا از بین رفته که در بدنه غربی برج مربوطه برای نمایان‌سازی کالبد اصلی بنا دیوار سنگی از سوی اداره میراث‌فرهنگی ساخته‌شده است.

برج‌های شمالی و برج جنوب غربی برای کنترل دریا و برج اصلی و برج جنوب شرقی برای کنترل بافت مسکونی و ساحل شرقی در نظر گرفته‌شده است.

قلعه پرتغالی‌های جزیره هرمز در سال ۱۳۷۷ به شماره ۱۹۹۸ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا

داغ خشکی بر دل «مهارلو »

دریاچه مهارلو، از زیباترین تالاب‌های استان فارس است؛ زیست بومی که در کنار چشم انداز زیبا، عاملی موثر بر تداوم حیات جانداران از انسان گرفته تا حیوان و گیاه بوده اما سال‌هاست داغ خشکی بر دلش نقشی سخت حک کرده است.

دریاچه مهارلو، از زیباترین تالاب‌های استان فارس است؛ زیست بومی که در کنار چشم انداز زیبا، عاملی موثر بر تداوم حیات جانداران از انسان گرفته تا حیوان و گیاه بوده اما سال‌هاست داغ خشکی بر دلش نقشی سخت حک کرده. این دریا چه به دلیل عمق کم، جزو تالاب ها به شمار می آید. با توجه به  اقلیم منطقه و ساختار  زمین شناسی و سنگ شناسی ارتفاعات مشرف به دریاچه مهارلو  و بارندگی های شدید موردی سیل آسا، فرسایش‌های شدید آبی در این ارتفاعات کاملاً  مشهود است. برخی مطالعات انجام شده روی این دریاچه نشان از ته نشینی گسترده مواد ناشی از فرسایش های شدید آبخیز های ارتفاعات اطراف آن است که سبب کاهش ژرفای تالاب بویژه در ناحیه غربی شده است. دریاچه مهارلو که زمانی مقصد پرندگان بومی و مهاجر، حیوانات حیات وحش و طبیعت گردان شیراز و فارس و کشور بود، بعد از روزهای خوب زمستان و بهار گذشته، امسال چشمش به آب روشن نشد. مهارلو، یکی از ۱۱ تالاب و دریاچه فارس به شمار می‌رود که خشکسالی و کم بارانی، حتی در سالی که نوید بارشهایی خوب داده شده بود، خط پیوسته بد اقبالی‌اش را قطع نکرده است. دریاچه مهارلو در شمال شرق شیراز و غرب دریاچه بختگان، حدفاصل شهرستان‌های شیراز و خرامه و سروستان قرار گرفته و در سالهای پر باران، بسترساز سرسبزی باغها و رونق کشاورزی و گردشگری بود.

منبع:ایسنا

چرا سفر؟ چرا سفر در دنیای امروز بی‌نهایت مهم است؟

انسان‌ها در دنیای خود و به ویژه در اعتقادات و باورهایی که از دیگران به آن‌ها ارث می‌رسد زندگی می‌کنند.انجام هر گونه سفر منوط به صدور مجوز از ستاد ملی مبارزه با کروناست.

انتقادی که به انسان امروز وارد می‌شود این‌ست که با پیشرفت تکنولوژی، انسان معاصر بیش از گذشته در دنیای وسایل هوشمند خود غرق شده است.

این انتقاد از جنبه‌ای هم درست است، هم نادرست است، در واقع تکنولوژی امروز به انسان کمک می‌کند تا زاویه دید خود را گسترش دهد و با دیگران در سرزمین‌های مختلف در ارتباط باشد اما همین تکنولوژی متاسفانه نیاز انسان به حرکت را کمتر و کمتر می‌کند و از او موجودی منزوی می‌سازد.

ما در جهانی زندگی می‌کنیم که هر روز بیش از دیروز در معرض تبلیغات رسانه‌ها و اخبارهای گوناگون قرار می‌گیریم اخباری که تمام اتفاقات یک کشور و احساسات یک ملت را بازگو نمی‌کنند.

سفر نیاز امروز بشر معاصر است تا با شکستن انزوای خود به درک درستی از جهان پیرامون خود برسد.

درمان ترس با سفر:

ترس بزرگترین سیستم دفاعی بشر برای دفع خطرات است، این ترس می‌تواند منجر به ایجاد حس‌های ناخوشایند افراد نسبت به یکدیگر شود. با سفر به سرزمین‌هایی که شناخت شما تنها مبتنی بر اطلاعاتی ناقص است، می‌توانید بر ترس خود از جهان‌های مختلف غلبه کنید و حتی باورهایی که پایه و اساس غلطی دارند را نیز در خود از بین ببرید.

یادگیری زبان و فرهنگ جدید:

با سفر به کشورهای مختلف توانایی شناخت و درک زبان‌های گوناگون را پیدا می‌کنید و با فرهنگ‌های متفاوت نیز آشنا می‌شوید. با دیدن فرهنگ‌های مختلف به شناخت درستی از آن‌ها خواهید رسید، با این شناخت به آموزه‌ها و حرف‌هایی که تنها مبتنی بر اطلاعات نادرست است، غلبه خواهید کرد.

مشاهده می‌کنید که مردم تمام جهان به مانند شما هدف‌هایی ساده دارند، به دنبال حفظ میراث خود و پرستاری از فرزندان و خانواده خود هستند. به عبارت بهتر شما می‌آموزید که در دنیای امروز قدم بزنید.

کاهش دهنده استرس:

امروزه ما بیشتر از دیروز درگیر کار و زندگی روزمره شده‌ایم. اگر از صدای زنگ ساعت در صبح زود، انجام کارهای داخل لیست روزانه، رفتن به مسیرهای تکراری و… خسته شده‌اید. ساک سفر خود را ببندید و خود را با اولین پرواز به ساحلی آرام، مکانی دلنشین برسانید. تجربه مکانی جدید بهترین راه‌حل برای کاهش استرس زندگی شهری است.

کشف دوباره خود:

در طول سفر مجبور هستیم با افراد مختلفی برخورد و تعامل داشته باشیم، این ویژگی سفر به ما در رشد شخصیت ما بسیار کمک می‌کند.

قرار گرفتن در شرایط خاص و ویژه ما را با چالش‌هایی روبه‌رو می‌کند که باعث می‌شود به توانایی‌هایی را در وجودمان کشف کنیم که شاید هیچ‌وقت در شرایط امن خانه‌مان به آن‌ها دست پیدا نمی‌کردیم.

لذت ماجراجویی و ساختن خاطرات ماندگار:

هنگام مسافرت ثبت خاطرات را فراموش نکنید. دوربین فیلمبرداری داشته باشید و از لحظات سرگرم کننده خود عکس بگیرید. در اواخر زندگی می توانید خاطرات شیرین را با نزدیکان و عزیزان خود گرامی بدارید. علاوه بر این، تجربیاتی که به دست می آورید برای افراد  تبدیل به داستان های مهیج شنیدنی می شود.

تقویت رابطه‌ها:

اگر با همسرتان مرحله بدی را پشت سر می گذارید، رفتن به یک سفر در یک مقصد عاشقانه بهترین راه برای بازگرداندن خوشبختی و صمیمیت در رابطه شماست.

پیدا کردن ایده‌های تازه تجاری:

اگر به دنبال کسب‌وکار شخصی هستید و دوست دارید یک کارآفرین باشید، سفر به شما فرصت یافتن ایده‌های جدید را می‌دهد. با مشاهده دقیق مردم در مقصد خود شاید متوجه شوید کالایی را که آن‌ها بدان نیازمندند به وفور در کشور شما یافت می‌شود پس با پیدا کردن راه تجارت به آن کشور تجارت خود را راه‌اندازی کنید.

همچنین می توانید ایده های تجاری خود را از کشور مقصد قرض بگیرید و آنها را در کشور خود پیاده کنید. طی قرن ها، ما شاهد چنین اتفاقی بوده ایم. افرادی که مسافرت می کنند و دیگر قسمت‌های دنیا را دیده اند، کارآفرینان باهوش تری هستند.

پیدا کردن دوستان جدید:

سفر فرصتی است برای دوستی‌های تازه، دوستانی که ممکن است برای همیشه در زندگی همراه‌تان شوند. سفر راهی برای بازکردن دریچه‌های جدید به زندگی‌مان است، از سفر غافل نشوید.

منبع:ایسنا

مس، صنعت بی‌بدیل کویر

استان کرمان دارای معادن بسیار غنی مس است، وجود این معادن باعث شده استفاده از این فلز از قدیم‌الایام رایج باشد و در زندگی روزمره مردم به کار رود.

مسگری و قلم‌زنی روی مس یکی از رشته‌های صنایع‌دستی و هنرهای‌سنتی استان کرمان است و می‌توان از آن در ساخت انواع ظروف و همچنین انواع وسایل تزیینی استفاده کرد.

وسایل تزیینی همان‌طور که می‌دانیم دامنه وسیعی را به خود اختصاص می‌دهند که انواع گلدان، تابلو، سینی و انواع ظروف آشپزخانه و… از آن جمله است.

قدمت مسگری در کرمان

ایرانیان از ۴هزار سال قبل ازمیلاد مسیح، فلز مس را ذوب کرده و برای ساخت ملزومات زندگی و ابزارالات استفاده می‌کردند. درباره پیشینه این هنر در استان کرمان باید گفت، از کاوش‌های انجام شده در تل ابلیس بردسیر، واقع در بخش مرکزی رشته کوه‌های کرمان، برخی از اشیای کهن مسی دارای تاریخی برابر با ۴۰۳۸ سال ق.م بوده است.

در کاوش‌های انجام‌‌شده از سوی باستان‌شناس آمریکایی، جوزف کالدول در تل ابلیس، اشیا و ابزاری از مس، استخوان، سنگ و مجسمه مربوط به ۶۴۰۰ سال پیش به دست آمده است.

چکش‌کاری مس

چکش‌کاری عبارت است از شکل‌دهی به ورقه فلز، وارد کردن ضربه‌های مکرر چکش، برجسته کاری یا چکش کاری از داخل و فن گودکاری، نمونه‌هایی از فنون اساسی شکل‌دهی به طریقه چکش‌کاری به شمار می‌آید. مراحل ساخت ظروف مسی شامل برش ورقه‌های مسی، چکش‌کاری، ایجاد اتصالات دندانه‌ای (کام و زبانه) آتش‌کاری و سفیدکاری است.

ابزار و مواد اولیه مورد نیاز مسگران شامل ورق مس در ضخامت‌های گوناگون، انواع چکش مسگری، انبر، انواع سندان با شکل‌های مختلف، پودر تَنوکار، قیچی فلز بر، قَلع خالص برای سفیدگری به وسیله پنبه نسوز با مخلوط نشادر برای قلایی کردن ظروف و کوره است.

به غیر از مسگری یکی از هنرهای مرتبط با مس، نقش زنی و قلم‌زنی هنر نقش‌اندازی به واسطه نوک ظریف قلم‌های فولادی با ضربات چکش روی ورق یا ظروف مسی است.

امروزه هنرهای فوق در این اقلیم متداول است. ماده اصلی در کار قلم‌زنی مس، ورقه مسی است.

مراحل قلم‌زنی عبارت است از ریختن قیر پشت کار، طراحی و انتقال طرح به زمینه کار، قلم‌زنی اثر، جدا کردن قیر از بدنه و پرداخت نهایی.

قلم‌زنی و حکاکی به این صورت است که: نقوش و تزیینات دلخواه به صورت نیم برجسته بر سطح ظرف حک می‌‌شود. در این روش حاشیه اطراف اشکال مورد نظر به کمک قلم‌های فلزی با ضربات چکش کمی گود می‌شود تا طرح‌های تزیینی روی سطح صاف فلز به صورت نیم برجسته ظاهر شود.

در سالهای اخیر استفاده از وسایل تزیینی که با این فلز درست شده‌ در خانه‌ها کمرنگ شده است که به تبع آن نقوش مورد استفاده در این وسایل نیز به فراموشی سپرده می‌شود که شاید یکی از دلایل این موضوع ورود وسایل تزیینی از فرهنگ‌های دیگر به داخل کشور باشد.

چگونگی حفظ هنر مسگری

 لذا ضروری به نظر می‌رسد، با شناخت وسایل تزیینی و انواع نقوش به کار رفته در آنها و همچنین نحوه‌ی استفاده‌ از این نوع وسایل در خانه‌ها به حفظ این میراث گرانبها که نشانه‌ی فرهنگ ملی و فرهنگ گذشتگان این مرزوبوم است، کمک کرد و به ارزش والای این هنر پی برد.

امروزه جز کرمانی‌ها که از ظروف مسی سنتی در ميهمانی‌های مجلل و سفره‌های عقد و عروسی‌ استفاده می‌کنند، کشورهای مختلفی همچون آمريکا، فرانسه،‌ دانمارک و استراليا از عمده خريداران توليدات مسی هستند.

ظروف مسی بدون نقش و گل به لحاظ بهداشتی بودن بيشتر مورد پسند خارجی‌ها قرار می‌گيرند و همه اين ظروف به‌دليل رعايت شيوه اصولی سفيدگری مس، خاصيت ميکروب‌کشی داشته و تقويت‌کننده اعصاب دارند.

شیراز، یزد، اصفهان، کاشان، کرمان و زنجان از مراکز مهم مسگری در ایران به‌شمار می‌روند. به‌ باور کارشناسان اکنون در فروش و رونق صنایع‌دستی مسی مشکلاتی پیش آمده که نداشتن شناخت کافی از بازارهای هدف، نبود آموزش حرفه‌ای و تولید کافی از جمله این مشکلات است.

 کارشناسان عقیده دارند که صنایع‌دستی به‌عنوان یکی از ابزارهای اقتصاد مقاومتی می‌تواند نقش مهمی در معیشت خانوارها به‌ویژه روستاها ایفا کند. فروش صنایع دستی نیازمند اقداماتی همچون تمرکز بیشتر بر صنعت گردشگری، کاربردی کردن محصولات صنایع‌دستی، حضور موثرتر در محافل و بازارهای هنری جهان است.

منبع:میراث آریا

سنگ‌بست، چهارراه مهم جهانی

روستای کنونی سنگ‌بست از توابع شهرستان فریمان در ۳۵ کیلومتری جنوب‌شرق مشهد و در کنار راه ارتباطی مشهد-فریمان واقع شده است.

در مجاورت شرق روستای سنگ‌بست کنونی یک محوطۀ وسیع و مهم باستانی وجود دارد که بازمانده از سنگ‌بست کهن است.

سنگ‌بست قدیم به لحاظ موقعیت و جایگاه رفیع اقتصادی و سیاسی از اهمیت زیادی برخوردار بوده و از گذشته‌های دور توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. از جمله راوندی، سمعانی، یاقوت حموی، ظهیری نیشابوری، ابن اثیر، ذهبی و دولتشاه سمرقندی از آن به عنوان منزلی مهم یاد کرده‌اند.
اهمیت سنگ‌بست تنها به دلیل قرار گرفتن آن بر سر راه جاده ابریشم نبوده بلکه راه‌های دیگری نیز از سرتاسر خراسان و ایالت‌های همجوار در سنگ‌بست، به آن وصل می‌شدند.

محوطه باستانی سنگ‌بست شامل دو بخش شمالی و جنوبی است، بخش شمالی که ظاهراً فاقد حصار و خندق بوده و به لحاظ ویژگی‌ها و عناصر معماری و مواد فرهنگی، هسته اولیه سنگ‌بست محسوب می‌شود و بخش جنوبی که به شکل مستطیل و دارای برج و بارو و خندق بوده، ظاهراً از سدۀ پنجم ه.ق شکل گرفته و هر دو بخش بعد از تهاجم مغول‌ها و متروک شدن راه ابریشم از رونق افتاده و در اواخر قرن نهم ه.ق رباط دیگری به وسیله امیرعلی شیر‌نوائی در نزدیکی سنگ‌بست قدیم ساخته شده است.

احمدبن علی منینی در شرحی بر تاریخ یمینی فقط شماری از اقدامات عمرانی ارسلان جاذب را در سنگ‌بست، احداث کاروانسرا، مسجد جامع، خانقاه، آبگیرها و جایگاه‌ها برشمرده و اکنون که بجز آرامگاه ارسلان جاذب و یک مناره، بنایی بر جای نمانده کاملا مشخص است که در محوطۀ ۹ هکتاری سنگ‌بست سازه‌های معماری فراوانی وجود داشته که اکنون انباشت آوار آنها به صورت تپه ماهورهایی پوشیده از قطعات آجر بر جای مانده است.
در بخش شمالی سنگ‌بست بقایای رباط سنگ بست قابل تشخیص است، رباطی که بنا به نوشتۀ راوندی در کتاب راحۀ الصدور و خواند میر در کتاب مآثر الملوک و دولتشاه سمرقندی در کتاب تذکره الشعرا به همت ارسلان جاذب و احتمالا همانند رباط‌‌شرف با دو حیاط‌وار نوع کاخ رباط در دوره غزنویان ساخته شده است.

ارسلان جاذب سپهدار طوس، شخصیتی والامقام، ایران دوست و مورد احترام و علاقۀ فردوسی بوده است، به دلیل جایگاه خاص سنگ‌بست، ارسلان جاذب بیشتر در آنجا حضور داشته و پس از مرگ نیز در سنگ‌بست به خاک سپرده شده است.

آرامگاه ارسلان جاذب در سنگ‌بست دومین بنای بر جای ماندۀ دوران اسلامی پس از مرقد مطهر امام رضا (ع) در خراسان است که احتمالا با الهام از آن و به شیوۀ چهارطاقی‌های ساسانی ساخته شده است.

حکیم زجاجی در کتاب همایون‌نامه، ارسلان‌جاذب و رباط و آرامگاه او را احتمالا با یادآوری گوردخمه‌های مهری این گونه وصف کرده است:
«به طوس اندرون بود والی امیر/ یکی مرد  با دانش و یاد گیر
رباطی که نامش بود سنگ بست/ در آن بوم او کرد بگشاده دست
کنون دخمه آن  سر افراز مرد/ به پیش رباط است پر خاک و گرد»

آرامگاه ارسلان‌جاذب که در گوشۀ جنوب شرقی رباط قرار گرفته بنایی با نقشۀ تقریبا مربع با ابعاد داخلی۱۰/۳۳×۱۰/۲۰ متر و ارتفاع ۹/۱۶ متر تا زیر گنبد است. ورودی اصلی بنا از سمت شرق بوده که بعدها بسته شده و اکنون درگاهی جنوبی به درون راه می‌یابد. بنا آجری و به سبک معماری رازی است با گنبد نسبتا کوتاه و بدنۀ دو بخشی، نمای بیرونی بنا ساده ولی رویۀ داخلی دیوار‌ها با نقاشی و گچبری و نقوش آجری و کتیبه به گونه زیبا و موزون آراسته شده است. در تزیینات داخلی بنا از المان‌های کهن ایرانی مانند زیگورات، چلیپا و چلیپای شکسته، ستاره‌های هشت‌پر و پیچک استفاده شده است.
کتیبه‌های کوفی  از دو نوع آجری بر ساقه گنبد و نقاشی روی گچ بر فراز دیوار‌ها بنا را دور زده و محتوای آنها آیات قرآنی است.

در جنوب رباط و تقریبا در مجاورت دو گوشۀ آن دو منارۀ آجری بلند وجود دارد که در حال حاضر یکی از آنها با ۴/۲۶ متر ارتفاع باقی مانده و منارۀ قرینۀ آن منهدم شده است، آن مناره‌ها همانند مناره‌های مشابه در خسرو گرد، دامغان، فیروزآباد و کرات با نقوش متنوع آجری و کتیبه زینت شده است.

منبع:میراث آریا