کبوترخانه قلعه اربابی تکاب، معماری منحصر‌به‌فرد

شهرستان تکاب به مرکزیت شهر تکاب در جنوب شرقی استان آذربايجان‌غربی واقع شده و از شمال با شهرستان هشترود استان آذربايجان‌ شرقی، از غرب با شهرستان شاهين‌دژ،  از جنوب‌غربی با شهرستان سقز استان كردستان و از شرق با شهرستان ماهنشان استان زنجان همسايه است و اين شهرستان در واقع حايل بين چهار استان آذربايجان‌شرقی، آذربايجان‌غربی، كردستان و زنجان است.

باید گفت که تکاب یکی از شهرستان‌های گردشگرپذیر استان با داشتن ۱۷۰ اثر ثبت ملی و یک اثر جهانی تخت سلیمان که در سال ۸۲ در فهرست یونسکو به ثبت رسیده، محسوب می‌شود، همچنین از جمله آثار تاریخی مهم تکاب می‌توان به قلعه اربابی این شهرستان اشاره کرد.

قلعه اربابی شهرستان تکاب در زمان سلطنت ناصرالدین‌شاه قاجار از سوی سردار حسین‌علی‌خان‌افشار در سال ۱۲۸۱ قمری احداث شده که بخش اولیه ساختمان با در ورودی به حیاط بزرگ مفرش شده از سنگ‌های تراورتن راه دارد. ساختمان اربابی در دو بخش دو طبقه با ایوان و با ستو‌ن‌های مدور آجری جلب نظر می‌کند و در وسط حیاط یک حوض آب دایره‌ای شکل به عمق یک متر و به قطر حدوداً شش متر وجود دارد.

مصالح به‌کاررفته در کار ساختمانی بنا با آجرهای چهارگوش و ملاط گچ، آهک، خاک رس بوده که به طرز خیلی زیبا و چشمگیر به کار رفته است، از داخل عمارت اولیه دو راه خروجی یکی به اندرونی و دیگری به حیاط خلوت وجود دارد که ساختمان اندرونی حرم‌سرا یعنی زیستگاه بانوان بوده که خود شامل دو طبقه و یک حیاط بزرگ با حوض آب مستطیل‌شکل است و از حیاط حرم‌سرا می‌توان به عمارت اندرونی که در دو طبقه بوده رسید.

در پشت حیاط خلوت بنایی با کاربری متفاوت وجود دارد که به قوش‌خانه یا کبوترخانه معروف است و محل نگهداری کبوتران کوهی و اهلی است. این بنا در پشت حیاط خلوت قعله اربابی تکاب در ابعادی به طول ۱۵متر و به عرض هفت متر و به ارتفاع ۱۰ متر ساخته شده که شامل ۳۶۰۰ لانه کبوتر است.

کبوترخانه قلعه اربابی تکاب یکی از بناها و معماری‌های منحصر به فرد استان به حساب می‌آید که معمار این بنا با نگاهی عالمانه به موضوعات زیست‌شناسی، کشاورزی و اقلیم منطقه اقدام به ساخت آن کرده است.

این بنا علاوه بر معماری زیبا، کارخانه تولید یکی از مرغوب‌ترین کودهای کشاورزی تکاب بوده که می‌توان گفت یکی از مکان‌های مهم به عنوان زیرساخت‌های کشاورزی شهرستان محسوب می‌شود.

این کبوترخانه، زیستگاهی امن برای کبوتران بوده و دقت  در اجرای این برج‌ها به حدی بوده که درصد ورود اشتباه پرندگان مهاجم و مزاحم را به صفر می‌رساند و مانند دژی مقاوم و نفوذ ناپذیر در مقابل حیوانات شکارگر مانند روباه، گربه، سمور و پرندگان مهاجم مانند باز، قوش و جغد طراحی شده است.

قطر سوراخ‌های ورودی متناسب با جثه کبوتران ساخته شده که برای همین منظور پرندگان بزرگ‌تر نمی‌توانستند وارد برج شده و امنیت و آسایش کبوتران را به مخاطره اندازند.

آشیانه‌های منظم، زیبا و یک‌دست که با کاه‌گل و خشت ساخته شده‌اند در تابستان خنک و در زمستان گرم بوده و کبوترها در این مکان از وزش بادهای سرد زمستانی در امان هستند.

در مطالعه این کبوترخانه‌ها و چرایی نگهداری از کبوترها مشخص شده است که مدرکی دال بر نگه‌داری این کبوتران برای مصرف غذایی وجود ندارد ولی با این حال این کبوتران ذخیره گوشتی خوبی برای روزهای قحطی محسوب می‌شده است.

کبوتران نسبت به سایر پرندگان کمتر به مزارع کشاورزی حمله می‌کنند و فقط از دانه‌های مازاد بر زمین ریخته شده تغذیه می‌کنند که این امر در جوامع کشاورزی از اسراف دانه‌های با ارزش گندم نیز جلوگیری می‌کرد، شاید انسان غیر از تولید کود کشاورزی به پاس همین خصوصیت کبوتران  اقدام به ساخت آشیانه برای آنها می‌کرد.

استفاده از مصالح ناهمگون در جداره بیرونی بنا و همچنین تعویض در چوبی آن با در آهنی و سیمان‌کاری کل بنا در سال‌های گذشته از سوی مالک آن یعنی جمعیت هلال احمر شهرستان تکاب باعث تغییر بافت و چهره این بنا شده است.

منبع:میراث آریا

گوور قلعه، گوردخمه صخره‌ای در ماه‌نشان زنجان

گوور قلعه بر بالای یکی از بلندی‌ها که بخش فوقانی آن به‌صورت صخره‌­ای است، کنده‌ شده است. این محل با ارتفاع ۱۵۳۳ متر بالاتر از سطح آب‌های آزاد و در ناحیه مرزی استان زنجان با آذربایجان غربی واقع است. در سمت شرق و جنوب کوه مسیلی وجود دارد که گور دخمه حدود ۳۵ متر بالاتر از بستر آن قرار دارد. روان آب‌های فصلی ارتفاعات از طریق این مسیل به رودخانه قلعه چای منتقل می‌شود. مطابق با باورهای مردم محلی، این مکان قلعه‌ای از دوران پیش از اسلام است که به گبرها تعلق داشته است و در واقع نام‌گذاری عجیب اثر به گوور قلعه نیز به همین دلیل است. طبق مطالعات میدانی انجام‌ شده برخلاف تصور روستاییان هیچ قلعه یا ساختار تدافعی، نظامی و سکونتی در محلی که به گوور قلعه معروف است، وجود ندارد. برخلاف نظر مردم منطقه گوور قلعه یک اثر دستکند صخره‌ای است که به دلایلی می‌تواند یک محل تدفین صخره‌­ای از دوران پیش از اسلام باشد.

برخلاف بسیاری از گور دخمه‌های شمال غرب و غرب ایران که عموماً در چند دهه پیش از انقلاب اسلامی از سوی باستان‌شناسان ایرانی و غیرایرانی شناسایی و معرفی شدند، اثر تاریخی گوور قلعه اورجک تا سال ۱۳۸۰ خورشیدی کاملاً ناشناخته بود. در آن سال این اثر در برنامه بررسی و شناسایی باستان­‌شناسی شهرستان ماه­نشان شناسایی شد. شاید یکی از دلایل ناشناخته بودن اثر، دسترسی سخت و قرار داشتن در منطقه‌ای به دور از دید بوده است. برای رسیدن به گوور قلعه پس از طی ۶۰۰ متر مسیر جاده آسفالت اورجک به ارزه خوران، باید وارد دره‌­ای در شمال جاده شد که در وسط آن رودخانه‌ای فصلی جریان دارد. در ادامه مسیر به سمت شمال و در فاصله حدود ۳۰۰ متر از جاده، اثر تاریخی گوور قلعه در بالای یک بلندی صخره‌­ای قابل‌مشاهده است. همچون بیشتر گور دخمه‌های ایران، گوور قلعه بر فراز یک بلندی صخره‌ای و در دل کوه کنده‌شده و دسترسی به آن بسیار مشکل است. ورودی گوور قلعه در دیوار عمودی بخش فوقانی یک صخره عظیم کنگلومرایی قرار دارد و دسترسی به آن بدون استفاده از تجهیزات صخره‌نوردی به‌سختی امکان‌پذیر است. به‌طوری‌که برای رسیدن به ورودی، پس از صعود از شیب بسیار تند دامنه کوه و رسیدن به بخش صخره‌ای فوقانی، گذرگاه بسیار باریکی (به عرض حدود ۱۵ تا ۳۰ سانتی­متر) وجود دارد که بدون کمک گرفتن از تجهیزات کوه‌نوردی نمی­‌توان به‌راحتی به داخل گوور قلعه دسترسی پیدا کرد. دقیقاً مشخص نیست که این معبر باریک شیب‌دار مربوط به زمان ایجاد گور دخمه بوده و یا اینکه در ادوار بعدی برای دسترسی به داخل اثر، در دیواره کوه تراش داده‌شده است. نمای ورودی گور دخمه به شکل طاق هلالی تراشیده شده و رو به سمت غرب است. عرض ورودی ۱۰۸ سانتی­متر و بلندی آن ۱۱۵ سانتی­متر است. نمای بیرونی اثر کاملاً ساده و بدون هیچ‌گونه تزیینات خاصی است.

ورودی به دو فضای مستطيلی شكل تقریباً عمود بر هم، یکی به طول ۱۰/۵۰ متر و دیگری به طول ۷/۵۰ متر منتهی می‌شود که سقف هر دو فضا همچون ورودی به شکل طاق هلالی است. اتاق مستطیلی بزرگ‌تر در امتداد و روبروی ورودی است و اتاق کوچک‌تر در سمت راست آن قرار دارد. بلندی فضای بزرگ‌تر ۱۶۰ سانتی­متر و عرض آن ۱۸۰  سانتی‌متر است و بلندی فضای کوچک‌تر ۱۷۲ سانتی­متر و عرض آن ۱۷۵ سانتی­متر است. با توجه به اینکه کف هر دو فضا به دلیل فرسایش و انباشت خاک و سنگ‌های ناشی از حفرهای غیرمجاز تا حدودی پر شده، بلندی دقیق اتاق­‌ها مشخص نیست. در کف اتاق کوچک‌تر که در سمت راست ورودی قرار گرفته، حفره‌­ای تقریباً مدور به قطر متوسط ۸۵ سانتی­متر در صخره کنده‌ شده که بخشی از آن با سنگ و خاک پر شده است. به جز حفره مذکور و چند چاله حفاری غیرمجاز، کنده‌کاری‌های دیگری در داخل گوور قلعه دیده نمی‌شود.

بدون شک با اولین نگاه به گوور قلعه، شباهت بسیار زیاد آن به گور دخمه‌های پیش از اسلام ایران در ذهن تداعی می‌شود. گور دخمه به آرامگاه­‌های صخره‌ای گفته می‌شود که از سنگ و عمدتاً در سینه کوه بر صخره تراشیده می‌شود. مطالعات پیشین نشان داده بیشتر گور دخمه‌های مناطق غربی و شمال غربی ایران مربوط به نیمه نخست هزاره اول پیش از میلاد هستند. همچنین بیشتر گور دخمه‌های شناسایی‌شده در مناطق یاد شده منسوب به مادها و اورارتوها هستند. گوور قلعه اورجک از نظر موقعیت قرارگیری، شکل ورودی و فضاهای کنده‌ شده بدون تردید ویژگی‌های یک گور دخمه منفرد را داراست. شباهت این اثر با آرامگاه‌­های صخره‌­ای شمال غرب و غرب ایران که منسوب به اورارتوها و مادها هستند انکارناپذیر است. با وجود نبود شواهد و مدارک تاریخی و باستان­‌شناختی مرتبط با گوور قلعه، موقعیت قرارگیری و شباهت اثر به برخی گور دخمه‌های غرب و شمال غرب ایران نشان می‌دهد که احتمالاً این اثر دستکند، یک محل تدفینی و تنها گور دخمه­ شناسایی‌شده از دوران پیش از اسلام در استان زنجان است.

منبع:میراث آریا

کاروانسرای تاریخی «جهان آباد»

هنر معماری در کهن سرزمین ایران چنان برجسته است که به هر گوشه‌ای از این سرزمین بنگری آثار فاخر به جای مانده از صدها سال پیش را خواهی دید. در دوره‌های مختلف شکل گرفتن تمدن ایران معماران فراوانی بودند که  هنر، ذوق و اندیشه خود را برای ساخت تاریخ ایران به کار گرفته اند. در فاصله  ۶۵ کیلومتری شمال شرق شهرستان میامی در استان سمنان و در روستای بسیار کوچک و دور افتاده جهان آباد، کاروانسرای تاریخی وجود دارد که مربوط به دوره ایلخانیان است. ایلخانیان برای آسایش کاروان‌ها در مسیر راه‌ها و جاده‌ها، کاروانسراهای بزرگ و زیبایی با توجه به اقلیم هر منطقه می‌ساختند. «کاروانسرای جهان آباد» در مسیر قدیمی میامی به جاجرم واقع شده است که این مسیر همان راه جاده ابریشم است. این راه در زمان سلجوقیان مورد استفاده قرار می گرفته، اما بعدها از رونق افتاد. کاروانسرای جهان آباد به صورت چهارایوانی و مستطیل شکل بنا گردیده است. این کاروانسرا که بیش از ۸۰۰ سال قدمت دارد تاکنون توانسته بخش زیادی از دیوار و برج‌های خود را حفظ کند. طی سال‌های متمادی ساکنین منطقه برای در امان ماندن از سوی دزدان و شورشگران در این کاروانسرا زندگی می‌کردند. کاروانسرایی که می‌تواند برای مردم بسیار محروم منطقه درآمد زا باشد، متاسفانه هر روز دچار فرسایش‌های بیشتر می‌شود. برای رسیدن به این روستا که تقریبا ۴۰ خانواده در آن زندگی می کنند می بایست ۲۰ کیلومتر جاده خاکی را طی کرد. مردم منطقه به شدت محروم هستند و وجود کاروانسرایی با این تمدن و به این زیبایی می‌تواند منبع درآمد خوبی برای ساکنین این روستا فراهم کند.

منبع:ایسنا

” سَری ” ؛ بهانه شادی‌های کوچک مردم مازندران

 پسوند « سَری » در فرهنگ مازندرانی‌ بهانه‌ای برای شادی است و در اغلب شئون زندگی مردم این خطه دیده می‌شود.

به گزارش ایرنا ، لباس بومی و محلی مازندرانی‌ها به تنهایی شادی‌آور است ؛ لباسی مملو از رنگ‌های مختلف روشن که تبلور شادی و نشاط در میان مازندرانی‌ها است. اگرچه این لباس اکنون در برخی مراسم خاص و صرفا برای یادآوری پوشیده می‌شود و تبدیل به کالای لوکس در ویترین برخی از کمدها شده ، اما آن پیشینه فکری برای شادی هنوز ساری و جاری است.

نه فقط لباس مازندرانی‌ها بلکه کار کردن مازندرانی‌ها هم با شادی و حرکت‌های آیینی همراه است؛ آیین مربوط به نشاء ، درو ، پختن نان و مواردی از این دست با حرکاتی شادی‌آور برگزار می‌شود.

این خرده فرهنگ ، باز در خود خرده فرهنگ‌های دیگری دارد که یکی از آنها ، رسوم مازندرانی‌ها برای شادی است. مازندرانی‌ها برای فرصت شادی دادن به یک موضوع ، به آن پسوند «سَری» می‌دهند.

مثلا «گهری سَری» یا « گّره سَری » بهانه ای برای شادی کردن در زمانی است که نوزاد را برای اولین بار در گهواره می خوابانند. در این مراسم بزرگان برای دیدن نوزاد می‌آمدند و چشم‌روشنی روی گهواره می‌گذاشتند.

«کلاه سری» هنگامی که مادر نوزاد را نزد خانواده خود می‌برد. هر یک از اعضای خانواده با بوسیدن نوزاد ، هدیه به او می دادند. «دندون سری» هم برای زمانی بود که نوزاد دندان درمی‌آورد. «شونه سری» هنگامی که اصلاح موی سر داماد صورت می‌گرفت. «بار سری» زمانی که نخستین بار محصول توسط چاروادار یا به زبان مازندرانی « چاربیدار » آورده می‌شد. البته از این اصطلاح برای بردن جهیزیه عروس هم استفاده می شد . «پِل سری» هنگامی که عروس و داماد می‌خواستند حرکت کرده و به سمت خانه خود روند، جوانان سر راه آنها را گرفته و از داماد هدیه‌ای می‌گرفتند تا راه را برای عبور باز کنند. «کِترا سری» هدیه‌ای که به آشپز عروسی داده می‌شود. «قلم سری» زمانی که می‌خواهند سندی بنویسند. «تاشه سری» زمانی که می‌خواهند قند عروسی را بشکنند. «اوسار سری» هدیه‌ای که در زمان فروش اسب می‌دهند. «کرس سری» در زمان فروش گوسفند و «شاخ سری» هنگام فروش بز هدیه می‌دادند. «چرخه سری» هم نام رسم شادی‌آوری است که هنگام برداشت پشم گوسفند صورت می‌گرفت.

پسوندها به خلق واژه کمک می‌کنند

اسدالله عمادی در کتاب «زبان مازندرانی از دوران باستان تا امروز» ، پسوندهای زایا در زبان مازندرانی را مورد کنکاش قرار داده است. او در بخشی از این کتاب می نویسد : زبان مازندرانی، زبانی زایا است. در این زبان مانند زبان فارسی، پسوندها به کمک زبان آمده، واژه‌ها و معنای تازه خلق می‌کنند. بعضی از پسوندها مشترک با فارسی میانه، بویژه زبان پهلوی اشکانی‌اند. گروهی از پسوندهای مازندرانی در زبان فارسی دیده نمی‌شوند، شاید هم تعدادی از آنها در گذر زمان به فراموشی سپرده شدند. شناخت این پسوندها در دستیابی به معنای واژه‌ها به ما یاری می‌رسانند.

عمادی در این رابطه به خبرنگار ایرنا گفت : تکواژ « سَر» پسوند مکانی است و در کلمه‌های دیگر هم دیده می‌شود و کلمات مشتق را تشکیل می‌دهد. «گهره سری» متشکل از گهره+سر+ی(نسبت) است به معنای کنار گهواره است و به مکان اشاره دارد، دیگر واژگان از این دست هم به همین منوال هستند.

این نویسنده معتقد است: پسوندهای زایا در زبان مازندرانی نشان می‌دهند چگونه این زبان، اندام‌واره‌ زنده‌ای دارد و از چه توانایی نهفته‌ای برخوردار است.

اما ریشه این شادی‌های مازندرانی در کجاست و چرا امروز به دنبال شادی در دوردست می‌گردیم. شادی عنصری درونی و بسیار نزدیک در بین مازندرانی‌ها است و اگرچه امروز راه گم کرده‌ایم اما با رجوع به خویشتن می‌توان دوباره این شادی‌ها را به دست آورد.

جشن‌های بومی عامل پیوند اقوام

یک فعال فرهنگی و رسانه‌ای در گفت و گو با ایرنا با بیان اینکه بیشتر جامعه‌شناسان در قرن اخیر راجع به جشن و شادی اظهار نظر کرده‌اند ، گفت : اوایل قرن بیستم « امیل دورکیم » ، جشن‌ها و جشنواره‌های بومی و محلی را مانند سیمانی که اقوام را به هم پیوند می‌زند تعبیرکرده بود، اینگونه تعبیرها را جامعه‌شناسان ایرانی و خارجی هم داشته اند.

علی صادقی با اشاره به اینکه در مازندران جشن‌هایی که داشتیم مقوم همبستگی ملی و قومی بوده و ریشه آن هم به اوضاع طبیعی، جغرافیایی، تاریخی و معیشتی مردم می‌رسد ، افزود : این جشن‌ها یک سری ویژگی‌های ثابتی داشتند  و می‌توان گفت زیاده‌روی در خوردن و آشامیدن و خندیدن از ویژگی‌های ثابت این جشن‌ها بوده است. در بعضی از جشن‌ها و بازی‌ها با اجرای نمایش به سخره گرفتن قدرت و حکومت را می‌بینیم، تظاهر به سرکشی و نافرمانی می‌کردند.

شادی در آیین‌های مذهبی

وی با بیان اینکه مازندرانی ها حتی در آیین‌های مذهبی هم جشن و شادی دارند ، گفت : به عنوان نمونه در ماه رمضان رسم داریم پدر و مادر به فرزندی که برای نخستین بار روزه می‌گیرد هدیه می‌دهند و باعث شادی‌اش می‌شوند. از آن به عنوان «روزه بنونی» یا «روزه بندونی» و در بعضی مناطق مازندران با عنوان ” روزه مزد ” یاد می‌شود و به آن کودک، گوسفند یا گوساله‌ای، ظرفی یا قابلمه‌ای هدیه می‌دادند و یا قطعه زمینی به نامش می‌کردند و هنوز هم  این رسم را داریم.

این پژوهشگر فرهنگ مازندرانی تصریح کرد : در محرم که بزرگترین سوگواری مذهبی ما است ، اطعامی که می‌دهند و پذیرایی که می‌کنند در آن وجد و شادی است. بخش پذیرایی و خیرات جزو سوگ نیست جزو بخش نشاط‌آور این مراسم سوگواری است. در طول تاریخ با ما عجین بوده، در حالی که فکر می‌کنیم شادی و نشاط کم داریم اما دغدغه معیشتی باعث شده به آن فکر نکنیم.

سری ، سلسله‌ای از بهانه برای شادزیستن 

وی با بیان اینکه بخشی از موضوعات نشاط‌آور مردم مازندران در پسوند «سَری» نهفته است ، گفت : سری به معنای «متعلق به» و یا «مربوط به» است، مثل «تیرِک سَری». ساختن خانه‌ها در قدیم با چوب بود. آن روزی که صاحبخانه با کمک همسایه‌ها، اقوام و استاد نجار محلی، تیرک‌های چوبی خانه را سر هم می‌کردند و بر می افراشتند ، شیرینی محلی یا غذایی تهیه شده و به اسم تیرک سری توزیع می‌شد.

صادقی با اشاره به اینکه روزی که نشاء در شالیزار آغاز می‌شد با شیرینی ویژه‌تری پذیرایی می‌کردند و به آن «نشاء سری» می‌گفتند، خاطرنشان کرد : مقراض سری از دیگر بهانه‌های مازندرانی‌ها برای برگزاری جشن و شادی بود.

این پژوهشگر فرهنگ مازندرانی با اظهار این که بهانه برای شادی کردن در مازندران بسیار فراوان و فراتر از پسوند سری بوده است ، توضیح داد : مثلا مراسمی به نام «درزی شو» داریم . این مراسم چند روز قبل از مراسم عروسی برگزار می‌شود و ماجرای آن اینگونه است که خیاط به خانه عروس و داماد می‌رفت و لباس عروس و داماد و پدر و مادر عروس و داماد را می‌دوخت، زمانی که خیاط می‌خواست پارچه را برش بزند عنوان می‌کرد که قیچی برای بریدن این پارچه نیاز به شیرینی دارد، انعامی می‌گرفت و به آن مقراض سری می‌گفتند و همین باعث شادی بود.

وی با بیان اینکه در گذشته وقتی خانواده‌ای صاحب فرزند می‌شد، روز در گهواره گذاشتن نوزاد، اقوام را دعوت کرده و شادی می‌کردند و به آن  «گَهره‌سری» می‌گفتند، اظهار کرد: عروسی به تنهایی جشن بزرگی است که پر از موضوعات برای جشن‌های کوچک‌تر است، این جشن‌های کوچک مانند پازلی هستند که یک طرح بزرگتر را شکل می‌دهند، «کلک‌سری» یکی از این موضوعات است، لحظه‌ای که عروس وارد خانه داماد می‌شد ، پدر داماد گوسفندی قربانی می‌کرد و معمولا گوشتش را جوانان می‌بردند. «قند به داهون» از دیگر خرده جشن‌های عروسی است، لحظه‌ای که داماد عروس را به خانه می‌آورد، داماد و عروس در دهان همدیگر عسل می‌گذاشتند شادی می‌کردند.

صادقی با تاکید بر این که بهانه تراشیدن برای شادی کردن در تمامی ابعاد زندگی مازندرانی ها جریان داشت ، گفت : در خرید و فروش هم اینگونه خرده فرهنگ ها را برای شادی کردن داریم . مثلا چوبدار به خانه افراد محلی می‌رفت تا گاو بخرد و وقتی که می‌خواست گاو را ببرد ، طنابی به گردن گاو می‌بستند، پولی به بچه صاحبخانه می‌داد بابت اینکه در این مدت از گاو مراقبت کرده است به آن «رَسِن سری» می‌گفتند.

وی با بیان اینکه پیدا کردن موضوعات و مفاهیمی که آدم با آن شاد باشد خیلی سخت نیست ، افزود : حتما نباید حساب پر و وضع مالی بسیار خوب داشت تا لزوما شاد باشیم، اینها ارتباطی به شادی ندارد چه بسیار کسانی که این امکانات را دارند اما از شادی درونی برخوردار نیستند به نظرم باید موضوعات را ساده گرفت.

این پژوهشگر خاطرنشان کرد: در مازندران حتی برای حمام رفتن هم آداب شادی داشتند، به دنبال شادی در جاهای دور نگردیم اگر به پیشینه بومی خودمان مراجعه کنیم می‌بینیم چقدر راحت شاد می‌شدند و می‌دانیم که مازندرانی‌ها شب‌نشینی‌های خیلی ساده و شادی داشتند.

قبل از کرونا هم شادی را در جای دیگری جست و جو می‌کردیم، در داشتن خانه لوکس و خودروی لاکچری، خریدن تلفن همراه به روز، تهیه لوازمی که شاید سالی یک بار هم از آن استفاده نمی‌کردیم، هزینه می‌کردیم اما باز شاد نبودیم. حالا کرونا معضل شاد نبودنمان را مضاعف کرده است. عزیزانی را از دست می‌دهیم و چون فرصت سوگواری به شکل سنتی فراهم نیست بر این غم افزوده می‌شود. عزیزانی را از دست می‌دهیم و سوگواری عمومی به وجود می‌آید، مرگ علی انصاریان شاید یکی از این موارد باشد که موجب سوگواری جامعه شد.

شادی در کنار ما است و اگرچه به دلیل شیوع کرونا باید از تجمع، جلوگیری کرده و دورهم‌نشینی و جشن‌ها را به زمانی بعد از کرونا موکول کنیم ، اما باید با چشم‌های بازتری این شادی‌ها را ببینیم و بازشناسایی کنیم. شادی که برآمده از فرهنگ ما باشد اگرچه کمرنگ شود اما گم نمی‌شود.

به قول لسان‌الغیب «بی دلی در همه احوال خدا با او بود/ او نمی‌دیدش و از دور خدایا می‌کرد». شادی در همه احوال مازندرانی‌ها وجود دارد و باید با چشم جان دیده شود.

منبع:ایرنا

مقررات بازدید از «موزه ملی» به‌روز شد

موزه ملی ایران در بازگشایی جدید، پروتکل ویژه بازدید در بحران کرونا را به‌روزرسانی کرد.

به گزارش ایسنا، درحال حاضر موزه‌های ایران ‌باستان، باستان‌شناسی و هنر دوران اسلامی در موزه ملی باز شده‌اند. بازدیدها در فاصله ۸:۳۰ تا ساعت ۱۷ در پنج نوبت امکان‌پذیر است. در هر نوبت، موزه ۱۰ دقیقه تنفس می‌گیرد و بازدیدکننده‌ای نخواهد داشت.

موزه ملی که در خردادماه و دور قبلی بازگشایی، این مقررات را نیز به اجرا گذاشته بود، از بازدیدکنندگان درخواست کرده «این‌بار با مسؤولیت اجتماعی بیشتری به موزه بروند و در پاسداری از میراث فرهنگی و جلوگیری از گسترش این بیماری همگام باشند.» با این وجود، در دوره قبل بسیاری از موزه‌داران و راهنمایان موزه نسبت به رعایت نشدن شیوه‌نامه‌های کرونا از سوی بازدیدکنندگان معترض بودند. از سویی، در برخی موزه‌ها به دلیل اجرا نشدن پروتکل‌های مناسب محیط موزه، بسیاری از بازدیدکنندگان نسبت به بی‌تفاوتی مسؤولان موزه‌ها و نبود نظارت و کنترل در این امکان ناراضی بودند.

مقررات به‌روزرسانی‌شده موزه ملی برای بازدید در بحران کرونا به این ترتیب اعلام شده است:

بلیت‌ها دارای نوبت مشخص‌شده هستند و ترتیب نوبت بازدید (سانس) باید رعایت شود. در زمان شیوع کرونا تعیین وقت قبلی بلیت رایگان برای آن دسته از بازدیدکنندگانی که از کارت­‌های دارای امتیاز بازدید رایگان استفاده می­‌کنند نیز ضروری است. ارائه کارت و مدرک معتبر برای بهره‌مندی از این امتیاز به بخش کنترل بلیت ضروری است.

بازدیدها به صورت نوبتی است و بازدیدکننده صرفا در زمان مشخص‌شده اجازه بازدید دارد. بنابراین توصیه می‌شود با درنظر گرفتن دوری مسافت، شرایط جوی، ترافیک و یا هر عامل دیگری وقت بازدید خود را بر اساس زمان اعلام‌شده تعیین و بلیت تهیه کنید. هرگونه تاخیر یا تعجیل پذیرفته نیست.

در صورت تهیه بلیت از واحد فروش بلیت موزه، از ماسک و دستکش استفاده کنید. در هنگام ورود و درصورت ازدحام، فاصله ایمن خود را از نفرات جلویی حفظ کنید. تهیه بلیت با وجه نقد امکان‌پذیر نخواهد بود.

برای پیشگیری از انتقال بیماری‌­های حاد تنفسی مانند (کرونا و آنفلوآنزا) سنجش درجه حرارت بدون تماس با کمک دستگاه تب­‌سنج از تمام بازدیدکنندگان، مراجعان و کارکنان در ورودی موزه ملی ایران صورت می‌­گیرد. بنابراین امکان ورود فرد با ثبت درجه حرارت بدن بالاتر از ۳۷/۵ درجه سانتی‌گراد و یا علائم مشکوک و غیرطبیعی مانند سرفه یا تنگی نفس به هیچ یک از فضاهای موزه وجود نخواهد داشت.

بخش امانات موزه در شرایط حاضر دارای محدودیت است. در صورت امکان از به همراه آوردن وسایل اضافه خودداری کنید.

بازدیدکنندگان موظف‌اند در ورودی و درحضور مسؤول کنترل موزه نسبت به تعویض ماسک و دستکش خود اقدام و از ماسک و دستکش نو کنند.

برای ورود به موزه، تمام بازدیدکنندگان موظف شده‌اند روکش کفش را در ورودی موزه بپوشند تا از ورود آلودگی‌های سطح خیابان به موزه جلوگیری شود.

پس از پایان بازدید و خروج از موزه انداختن روکش پلاستیکی کفش در سطل مخصوص الزامی است و در صورت تمایل دستکش و ماسک یک‌بار مصرف را هم در سطل مخصوص بیندازید.

حمل و استفاده از هرگونه مواد ضدعفونی‌کننده در موزه به منظور جلوگیری از آسیب‌های احتمالی به آثار موزه ممنوع است.

رعایت نکردن مقررات این پروتکل از سوی بازدیدکننده به معنی انصراف او از بازدید موزه است.

مسیر بازدید برحسب فاصله اجتماعی و ضرورت­‌های مراقبت از آثار طراحی و اجرا شده است.

در طول مسیر بازدید علائم راهنمایی نصب شده است. به آن‌ها دقت کرده و نسبت به رعایت آن‌ها اقدام کنید.

مسیر بازدید یک‌­طرفه است و حرکت از یک نقطه آغاز می‌شود و در خروجی‌­ها پایان می‌­یابد، بنابراین هرگونه بازگشت در مسیر با هر توجیهی امکان‌­پذیر نخواهد بود.

فاصله اجتماعی دو متری از سایر افراد را رعایت کنید.

فاصله ۵۰ سانتی‌متری از ویترین‌­ها، پایه‌های نگهدارنده و موانع را رعایت کنید. یادآوری می­‌شود در شرایط حاضر با توجه به ضرورت رعایت فاصله اجتماعی و سلامت آثار، دسترسی به همه آثار یا اطلاعات آن‌ها در حین بازدید میسر نیست.

هیچ‌یک از آثار، ویترین ‌ها، پایه­‌های نگهدارنده، موانع و… را لمس نکنید.

چنان‌چه بازدیدکنندگان فاصله اجتماعی مناسب را رعایت نکنند، موزه موظف به تذکر خواهد بود. در صورت رعایت نکردن، امکان ادامه بازدید برای ایشان میسر نخواهد بود.

موزه در این روزها از پذیرش گروه‌های بیشتر از شش نفر معذور است. رزرو و ثبت نام گروه‌های بزرگ‌تر تا اطلاع ثانوی پذیرفته نخواهد شد.

بازدید به صورت انفرادی، خانوادگی و گروه‌های کمتر از شش نفر تعریف شده است و موزه در بحران کرونا تا اطلاع ثانوی از پذیرش کودکان زیر شش سال معذور است.

با توجه به لزوم کاهش ارتباطات رودررو در جریان بیماری کووید – ۱۹، راهنمایان موزه شما را در تمام طول مسیر بازدید همراهی نخواهند کرد و صرفا به پرسش‌های موردی پاسخگو خواهند بود.

برای پیشگیری از شیوع ویروس کرونا بروشور در دسترس قرار نمی‌­گیرد.

کافه، رستوران در موزه تا اطلاع بعدی بسته است.

فروشگاه موزه باز است و در این مکان تا اطلاع ثانوی کالاها را لمس نکنید و برای خرید از پول نقد استفاده نکنید. ماسک و دستکش برا ی خرید در فروشگاه موجود است.

پس از استفاده از سرویس‌های بهداشتی دست‌های خود را طبق پروتکل‌های اعلام‌شده از سوی وزارت بهداشت به خوبی شست‌وشو داده و خشک کنید.

برای اقامه نماز در نمازخانه موزه به همراه داشتن مهر و سجاده شخصی الزامی است. پس از اقامه نماز دست‌­ها را شسته یا ضدعفونی کنید. همچنین تاحد ممکن رعایت فاصله یک‌متری بین نمازگزاران در نمازهای فرادا توصیه می‌شود. پس از نماز از استراحت در نمازخانه خودداری کنید.

قبل از ورود به موزه، دستورالعمل­‌های وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، ستاد ملی مبارزه با  کرونا و سازمان  بهداشت جهانی را مطالعه کنید.

بازدیدکنندگانی که برای پژوهش به موزه مراجعه می‌کنند لازم است تمام پروتکل‌های لازم را رعایت کنند.

بلیت این موزه را به دو صورت حضوری و مجازی از طریق وب‌سایت http://irannationalmuseum.ir می‌توان تهیه کرد. بهای بلیت مجموعه موزه ملی ایران برای ایران ۱۰ هزار تومان و برای اتباع خارجی ۱۰۰ هزار تومان اعلام شده است.

منبع:ایسنا

پیشکسوتان ناسا در فضا هتل می‌سازند

به‌گزارش میراث‌آریا، شرکت پیشکسوتان ناسا در رویدادی موسوم به «مجمع اول» اعلام کرد قصد دارد به‌سرعت یک «هتل فضایی» قابل سکونت را در مدار کم ارتفاع زمین برپا کند، به‌طوری‌که سرعت گردشش به دور زمین آن‌قدر بالا باشد که بتواند جاذبه مصنوعی را برای مهمانان، دانشمندان، فضانوردان و سایر ساکنان این هتل ایجاد کند.

شرکت OAC، به‌عنوان یک پروژه چندمرحله‌ای برای ساخت اولین ایستگاه فضایی دارای جاذبه مصنوعی، رسماً سهامش را با قیمت هر سهم ۰,۲۵ دلار در دسترس سرمایه‌گذاران قرار داده است و امکان خرید این سهم‌ها تا ۱ آوریل ۲۰۲۱ برقرار است. اما با توجه به تأکیدی که پروژه بر پشتیبانی تجاری و خدمات دارد، مشخص نیست که این  اتفاق در کوتاه‌مدت چه مزایایی برای عموم مردم به همراه خواهد داشت.

پیشکسوتان ناسا در حال ساخت اولین هتل فضایی با جاذبه مصنوعی هستند

مشابه ایده‌ای که فون براون، دانشمند آلمانی عضو اس‌اس و از پیشگامان موشک‌سازی در جهان، برای ساخت ایستگاه فضایی داد، که در آن یک زیستگاه به شکل چرخ (یا دونات) ساخته می‌شود تا با سرعت و زاویه‌ای مناسب به‌اندازه کافی بالا برود تا بتواند جاذبه مصنوعی را برای سرنشینان ایجاد کند، هدف شرکت OAC هم ساخت یک ایستگاه فضایی وویجر حلقه‌ای‌شکل (VSS) با قطر ۲۰۰ متر است که  قادر به ایجاد گرانش مصنوعی در حد جاذبه کره ماه است.

بااین‌حال، جان بلین‌کو، مدیرعامل و رئیس OAC توضیح داد اگرچه این شرکت پذیرای فعالیت‌های علمی، نظامی و سایر فعالیت‌های استراتژیکی در آن ایستگاه است، هدف اصلی‌اش تسریع در فعالیت‌های تجاری در فضا با آزمایش و ساخت فناوری مورد نیاز برای زیستگاه‌های بلندمدت انسان در فضا است. زمانی که این هتل تکمیل شود، بیشتر شبیه به داستان‌ها و فیلم‌های تخیلی خواهد بود!

ساخت ایستگاه فضایی گردان به‌صورت مرحله‌ای

در معرفی این شرکت آمده است: «چشم‌انداز ما ایجاد یک شرکت ساخت‌وساز فضایی برای طراحی، ساخت و مونتاژ سازه‌های بزرگ در فضا، ازجمله ایستگاه‌های فضایی تجاری، سکوهای انرژی خورشیدی فضایی و انبارهای پیشرانه است. برای رسیدن به این اهداف، ما چندین ربات مونتاژ در فضا اختراع کردیم که حتی گواهی ثبت اختراع دریافت کرده‌اند.»

برای امکان‌پذیر کردن یک اقتصاد فضایی قدرتمند و انسان‌محور، توانایی‌های خود را به‌سوی ساخت یک ایستگاه فضایی وویجر (VSS) معطوف کرده‌ایم، ما قصد داریم ایستگاه فضایی چرخان را در چند فاز عملیاتی بسازیم؛ در ابتدای کار یک ایستگاه آزمایشی در مقیاس کوچک خواهیم ساخت و با استفاده از اجزای VSS یک یا چند پایگاه خدماتیِ شناور در فضا که میکروگرانش هم دارند، راه‌اندازی خواهیم کرد.

دو نمونه اولیه در راه ایستگاه فضایی وویجر

بلین‌کو توضیح داد که شرکت OAC  ابتدا ربات مونتاژ آزمایشی (DSTAR) و بعداً نمونه اولیه ربات مونتاژ خرپاهای سازه‌ای  (PSTAR) را می‌سازد؛  هر دوی این سازه‌ها  قبل از ایستگاه فضایی مسافری اصلی آماده خواهند شد. او همچنین گفت این طرح را «انقلاب صنعتی جدید» نامید.

تیم آلاتوره، یکی از مدیران شرکت OAC عنوان کرد: «ما قبل از این طرح، شاهد انفجار فعالیت‌های تجاری در فضا نبودیم. هزینه طرح برای مدت طولانی، حدود ۸۰۰۰ دلار به ازای هر کیلوگرم بوده است، اما اگر فالکون ۹ را در اختیار داشته باشیم، این رقم به کمتر از ۲۰۰۰ دلار می‌رسد. و زمانی که استارشیپ به کار بیفتد، هزینه این کار فقط چندصد دلار خواهد بود.»

میکروگرانش برای بدن انسان ضرر دارد، بنابراین ما به جاذبه مصنوعی نیاز داریم؛ مکانیسمی که می‌تواند مقدار گرانش لازم را به ما بدهد تا بتوانیم برای طولانی در فضا زندگی کنیم. سخت‌افزارهای شرکت OAC هم‌اکنون در دست ساخت هستند.

ربات مونتاژ خرپا برای ساخت ایستگاه در مدار کم‌ارتفاع زمین

ربات مونتاژ خرپای این شرکت اولین ربات مونتاژ فضایی است که یک ایستگاه فضایی را در مدار کم‌ارتفاع زمین می‌سازد و به‌عنوان «رکن اصلیِ پروژه‌های آینده در فضا» عمل می‌کند.

در زمان نگارش این نوشته، این دستگاه در حال تکمیل و آماده‌سازی برای ارسال بود تا در کالیفرنیا تکمیل و آزمایش شود. دستگاهِ آزمایشی یک قطعه خرپا به طول تقریبی ۹۰ متر را در کمتر از ۹۰ دقیقه تولید خواهد کرد. وزن DSTAR تقریباً ۸ تن است و متشکل از اجزای فولادی، الکتریکی و مکانیکی است.

ربات پرنده برای نظارت از راه دور و فیلم‌برداری در فضا

این شرکت همچنین در حال ساخت یک پهپاد ناظر است. به گفته آلاتوره: «این پهپاد قرار است چشان ما برای دیدن محل پروژه باشد. هواپیمای بدون سرنشین بر عملکرد پشتیبانی نظارت می‌کند. این هواپیما می‌تواند بر روی تجهیزات موجود بنشیند، همچنین می‌توان چندین بار از آن استفاده کرد یا در ماموریت‌های طولانی آن را در حالت پرواز آزاد قرار داد. آلاتوره همچنین گفت که این شرکت می‌تواند یک هدست VR روی ربات قرار دهد تا اپراتورهای پهپاد را قادر  سازد آن را از راه دور هدایت کنند.

نمونه اولیه حلقه جاذبه برای ایستگاه فضایی وویجر

قبل از اینکه رزرواسیون توسط ایستگاه فضایی وویجر آغاز شود، شرکت OAC  باید ساخت ایستگاه در مدار کم‌ارتفاع زمین را آزمایش کند و  از تولید باثباتِ جاذبه مصنوعی در فضا اطمینان حاصل کند قطر نمونه اولیه حلقه گرانش ۶۰ متر خواهد بود. این شرکت همچنین از یک خرپای مستطیل‌شکل در درون حلقه استفاده خواهد کرد تا جاذبه مصنوعی را در سطحی برابر با جاذبه سیاره فراهم کند.

ساخت و راه‌اندازی پروژه حلقه جاذبه دو تا سه سال طول خواهد کشید. اما هنگامی که این شیء در مدار قرار گرفت، شرکت قصد دارد آن را در مدت سه روز مونتاژ کند. پس از مونتاژ، تمام مشخصه‌های آن آزمایش می‌شود تا بتوان راه‌حلی برای ایجاد جاذبه مصنوعی پایدار با کمترین لرزش پیدا کرد.

ایستگاه وویجر شامل ۲۴ ماژول سکونتگاهی خواهد بود

قطر ایستگاه مسافری تقریباً ۲۰۰ متر است و ۲۴ ماژول مسکونی را در خود جای می‌دهد؛ طول هر یک از ماژول‌ها ۲۰ متر و قطرشان ۱۲ متر است.VSS جاذبه‌ای تقریباً معادل با جاذبه ماه خواهد داشت، به این ترتیب می‌توان از توالت‌ها و دوش‌های آن استفاده کرد و کارهایی مثل دویدن و پریدن را به شکلی طبیعی، و البته با احساسی غریب، تجربه کرد. لازم به ذکر است که این سکونتگاه ظرفیت پذیرش ۴۰۰ نفر را خواهد داشت.

ماژول‌های ثابت آب، هوا و انرژی موردنیاز ساکنان را فراهم خواهند کرد، اما یک ماژول آشپزخانه مخصوص و یک سالن ورزشی هم برای مسابقات ورزشی و رویدادهای ویژه در نظر گرفته شده است. مدیران اجرایی شرکت OAC امیدوارند که بتوان از این سکونتگاه به‌عنوان یک هتل فضایی استفاده کرد.

مهمانان هتل فضایی می‌توانند پیاده‌روی‌های فضایی را تجربه کنند

شرکت‌های دولتی و خصوصی می‌تواند است از ماژول‌ها برای اهداف آموزشی برای مأموریت‌های سفر به ماه و فراتر از آن استفاده کنند. این یک فرصت ویژه برای کارآفرینان خواهد بود که بتوانند فعالیت‌های گردشگری را در فضا برنامه‌ریزی کنند. مدیران اجرایی این پروژه نمی‌خواهند تجربه سکونت در  Voyager مانند حضور در یک زیردریایی نظامی در وضعیت جنگی باشد، بنابراین آن‌ها راحتی مسافران را در اولویت قرار داده‌اند.

تام اسپیلکر عنوان کرد: «سکونتگاه کمی از طول کاخ کنگره امریکا کوچک‌تر خواهد بود و سرعت چرخش آن تقریباً ۱,۲۵ دور در هر دقیقه خواهد بود. با وجود امکانات رفاهی لوکس فراوانِ این سکونتگاه، برای بازدیدکنندگان محفظه‌های مجزایی هم درنظر گرفته شده است تا هرکسی که توانایی پرداخت بالاتری دارد، بتواند به یک راهپیمایی فضایی اختصاصی را هم تجربه کند. در این پیاده‌روی‌های فضایی، تنها چیزی که بین شما و فضا قرار دارد، یک صفحه محافظ شفاف است.

منبع:میراث آریا

ورودی خانه‌های قدیمی یا پیرنشین‌ها؛ محلی برای تبادل اطلاعات

یک پژوهشگر میراث فرهنگی براین باور است که یکی از ویژگی‌های ورودی خانه‌های قدیمی و سنتی که در بیشتر نقاط ایران و بافت‌های تاریخی مخصوصا زواره اصفهان و روستاهای اطراف، به وفور دیده می شود؛ وجود سکوهایی در دو طرف درهای خانه است.

صنایع‌دستی، شناسه انسان

ظاهراً نخستین صنایع‌دستی از سنگ بود و بعد چوب، استخوان، عاج، صدف، سفال، پوست، الیاف و در نهایت فلز را شامل شد.

به نظر می‌رسد که صنایع ‌دستی در ابتدا نیازهای حیاتی و اصلی انسان مانند تامین خوراک و امنیت را در برهه زمانی حدود یک میلیون سال برآورده می‌کرده و از حدود ۲۰هزار سال پیش که انسان با شناخت مالکیت شیوه زندگی خود را از جمع‌آوری غذا به گردآوری غذا تغییر داده و قادر به ذخیره‌سازی مواد غذایی شده، فرصت یافته در غارهایی که به مالکیت خود در آورده کمی استراحت کند و به زیبا‌شناسی و ماوراءالطبیعه نیز بیندیشد و به صنایع‌دستی خود رنگ و بوی هنری و اعتقادی بدهد.

از همان زمان است که نگارگری و کمی بعد پیکره‌سازی به صنایع‌دستی اضافه می‌شود و اتفاقا آن نگاره‌ها و پیکره‌های اولیه هم یا به قصد تکریم و تمجید نیروهای ماوراءالطبیعی ساخته و پرداخته شدند یا مفهومی استغاثی و درخواست از نیروهای برتر برای تامین مایحتاج غذایی دارند.

از حدود ۱۰هزار سال پیش انسان یکجانشین شد و به کشاورزی و معماری و دامداری پرداخت و تصمیم گرفت بر طبیعت چیره شود. این حس بلندپروازانه و شاید خودخواهانه به انسان آموخت که از طبیعت تقلید کند و مانند طبیعت زیبایی بیافریند و خلاقانه به آن بار فرهنگی و تزئینی بدهد، از اینجاست که صنایع‌دستی هنرآفرین هم می‌شود و کم‌کم  تعریف سازمان جهانی یونسکو از صنایع‌دستی تحقق می‌یابد.

امروزه در سازمان یونسکو ۶۰۰ نوع صنعت دستی ثبت شده که ۴۵۰ مورد از آنها متعلق به ایران است.

صنایع‌دستی ایران به لحاظ کیفی و هویتی ویژگی‌های خاص و جذاب دارد و دلیل آن برخورداری از اندیشه پاک و عارفانه ایرانی است.

در صنایع‌دستی ایرانی تخیل سهم بزرگی به عهده دارد، هنرمند ایرانی صنایع‌دستی در عین حال که از طبیعت الهام می‌گیرد، به تخیلات خود پر و بال می‌دهد و از آن بهره می‌گیرد و حتی چه بسا شعر شاعران بیش از پدیده‌های طبیعت سرمشق هنرمندان صنایع‌دستی ایران قرار گرفته و به جنبه خیالی و رویایی هنر جذابیت خاص ببخشد.

موضوع تقارن، تناسب و هماهنگی نیز از خصوصیات صنایع‌دستی ایرانی به شمار می‌رود. هنرمند، برای هر جا و هر شیء طرحی خاص و متناسب با آن تدارک می‌بیند و به تناسب خردی و درشتی فضای کار خود، طرح‌هایی هماهنگ پدید می‌آورد، از خاتم‌کاری یک قلمدان گرفته تا گچبری یک ایوان.

ویژگی‌های فرهنگی و هنری صنایع‌دستی موجب شده است که یونسکو آن را تحت حمایت خود قرار داده و با مشوق‌هایی که به هنرمندان و دست اندرکاران صنایع‌دستی می‌دهد سعی در ترویج و ارتقای آن دارد؛ از جمله گواهی‌نامه‌ای که یونسکو برای حفظ، احیا و تداوم فعالیت‌ها و ارزش‌های صنایع‌دستی اصیل اعطا می‌کند، یا مهر اصالت که به صنایع‌دستی مشمول اصالت، هویت ملی، ابداع و نوآوری، رعایت جنبه‌های کاربردی، رعایت مسایل زیست محیطی، ارتقای کیفیت و صیانت از کیان فرهنگی خاستگاه آن داده می‌شود.

حمایت و مهر اصالت یونسکو با اهداف تداوم و تقویت دانش سنتی و مهارت های هنری را که در نهایت به حفاظت و صیانت از تنوع فرهنگ‍ی ملت‌ها منتج می‌شود، تعقیب می‌کند.

ایران در اولین سال مشارکت خود در برنامه بین‌المللی یونسکو که در مهر ماه سال ۱۳۸۶ در شهر دوشنبه تاجیکستان برگزار شد، شش گواهی و مهر اصالت از یونسکو دریافت کرد که جای تبریک و تحسین برای هنرمندان خلاق صنایع‌دستی دارد.

صنایع‌دستی ایران فهرست بسیار طولانی را شامل می‌شود که نام بردن همه آنها در این مقوله نمی‌گنجند ولی می‌توان در کلیات اظهار نظر کرد که کارهای خلاق فرهنگی و هنری دستی روی چوب، فلز، عاج ، سفال، بافته‌ها، شیشه، سنگ و مصالح ساختمانی صنایع‌دستی محسوب می‌شوند که خاص انسانند و به همین دلیل شناسه انسان محسوب می‌شوند.

منبع:میراث آریا

پیرشالیار نماد مشارکت اجتماعی و آیینی به‌قدمت تاریخ

آیین باستانی پیرشالیار که مردم منطقه آن را عروسی پیرشالیار می‌نامند، هر ساله در فصل زمستان و در نیمه‌های بهمن ماه برگزار می‌شود، این مراسم نماد عینی از مشارکت‌های فعال مردم در مناسبت‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی است و سابقه‌ای به قدمت تاریخ دارد و هر سال بر شکوه برگزاری آن نیز افزوده می‌شود.

هر چند نام مراسم عروسی است ولی در اصل پیرشالیار یک مراسم آیینی و سنتی است که در آن قربانی می‌کنند و به سماع و نجوا با خدا می پردازند.

این مراسم که هر سال در آخرین چهارشنبه و پنجشنبه منتهی به نیمه بهمن ماه برگزار می‌شود آیینی است که بعضی از مورخان تاریخ برگزاری آن را به یک هزار سال گذشته مربوط می‌دانند و عده‌ای دیگر نیز معتقدند که قدمت این مراسم بیش از اینهاست ولی نکته مهم این است که با وجود گذشت این همه سال، پیرشالیار همچنان به عنوان نمادی از مشارکت اجتماعی مردم این منطقه به شمار می‌رود.

محل برگزاری

پس از پشت سرگذاشتن کوه‌های سربه فلک کشیده و پوشیده از برف و عبور از جاده‌های پر پیج و خم و گذر در مسیر رودخانه سیروان که با آرامش خاصی همراه است و در دل کوه‌های پست و بلند زاگرس، به یکی از روستاهای استان کردستان قدم می‌نهی که معماری آن زبانزد خاص و عام است و بدلیل ویژگی‌های فراوان این روستا به عنوان یکی از قطب‌های گردشگری در سطح کشور نیز به ثبت رسیده است.

روستایی که معماری ویژه و خاص آن در کنار طبیعتی بکر و زیبا که به نوعی با آدم سخن می‌گوید هم اکنون به عنوان یکی از مناطق گردشگری کشور مطرح و حتی در بعضی از روزها علاوه بر گردشگران داخلی افرادی را نیز از دیگر کشورهای خارجی در دامان خود می‌پذیرد.

روستایی که بام خانه جلوی حیاطی است برای خانه دیگر و این داستان همچنان تا پشت روستا ادامه می‌یابد و نوع معماری به کار رفته در آن نیز چشم هر بیننده‌ای را به سوی خود جلب می‌کند به نحوی که معماری سنتی این روستا مبتنی بر سنگ بوده و در ساخت خانه‌های مسکونی از ملات به هیچ وجه استفاده نشده است.

روستای اورامان تخت در دهستانی به همین نام و در مسیر رودخانه سیروان که از برزگترین رودخانه‌های کشور است قرار دارد که برگزاری آیین‌های مختلف به ویژه عروسی پیرشالیار در کنار معماری خاص و ویژه که با استفاده از صنایع بومی و محلی ساخته می‌شود باعث شده که اورامان به شهره‌ای جهانی و بین‌المللی دست یابد.

یکی از فرضیات رایج درباره نام اورامان این است که واژه اورامان یا هورامان از دو بخش هورا به معنی اهورا و مان به معنی خانه، جایگاه و سرزمین تشکیل شده ‌است و به همین دلیل اورامان به معنی سرزمین اهورایی و جایگاه اهورامزدا است هور در اوستا به معنی خورشید نیز آمده و هورامان جایگاه خورشید نیز معنی می‌دهد.

از سوی دیگر فرهنگ و تمدن این کهن دیار به عنوان بخشی از تمدن بزرگ ایران باستان با زیرساخت هایی محکم و استوار از موسیقی و عرفان گرفته تا ادبیات نوشته و نانوشته‌اش و آداب و رسوم مبتنی بر خرد جمعی و نبوغی سازگار با طبیت اهورایی‌اش شایسته است و باعث شده که هر ساله گردشگرانی از سایر نقاط کشور و در مواردی از بعضی از کشورهای دنیا راهی این منطقه شوند.

مردم روستای اورامان به زبان اورامی سخن می‌گویند و مردان اورامانی چوخه، پانتول، ملکی شال، دستار، فرنجی و کله بال و زنان آن جانی، کلنجه، شال، کلاه و کلله می‌پوشند که علاوه بر وجود رنگ‌های متنوع انواع این لباس‌ها با زیور آلات مختلف تزیین می‌شود.

پیش از ورود پارچه و کفش‌های خارجی و سایر منسوجات داخلی به استان کردستان، بیشتر پارچه‌ها و پای افزار مورد نیاز مردم روستای اورامان به دست بافندگان و دوزندگان محلی بافته و ساخته می‌شده که هنوز هم تعداد محدود از این نوع البسه وجود دارد.

پیرشالیار

مراسم جشن عروسی پیر شالیار یکی از جشن‌های رایج است که هر ساله ۴۵ روز بعد از شروع فصل زمستان به مدت دو هفته برگزار می‌شد، این مراسم سالگرد ازدواج پیری افسانه‌‌ای به نام شالیار است که ریشه در اسطوره‌ها و اعتقادات و آیین‌های قدیم مردم این سرزمین دارد.

این مراسم شامگاه سه شنبه با تقسیم گردوهای باغ پیر شالیار بین اهالی روستا آغاز می‌‌شود و به ترتیب با مراسم کلاو روچنه، قربانی کردن گاو و گوسفند و بز، پخت غذاهای مخصوص، دف‌نوازی و رقص عرفانی، سماع، پخش نذورات بین اهالی، نماز و ذکر و دعا، همچنین برپایی مراسم شب‌نشینی و دست به دست گرداندن کفش چرمی پیر شالیار و تبرک آن و پخت نان مخصوصی به نام کلیره مژگه (که از خمیر آرد، گردو خرد شده و پیاز درست می‌شود) در طول سه روز متوالی ادامه پیدا می‌کند.

اما امروزه چهارشنبه، پنج شنبه و جمعه منتهی به ۱۵ بهمن ماه را در نظر می‌گیرند و چهارشنبه قبل از آن را روز آغاز مراسم اعلام می‌کنند. انتخاب روز و اعلام شروع جشن بر عهده متولی پیر شالیار است که این کار را با تقسیم گردوهای درخت‌های وقفی پیر شالیار بین خانواده‌های روستای اورامان و روستاهای اطراف انجام می‌دهند.

کودکان وظیفه تقسیم این گردوه در بین اهالی روستا را بر عهده دارند به نحوی که کودکان روستای اورامان صبح چهارشنبه و قبل از طلوع آفتاب به گروه‌های سه یا چهار نفری تقسیم شده و با حضور در درب منازل افراد و با درب زدن و گفتن کلمه کلاوروچنه حضور خود در محل را اعلام می‌کنند و سپس صاحب خانه نیز در قبال برداشت چند عدد گردو از کیسه کودکان به آنها تنقلات و خوردنی هدیه می‌دهد.

ذبح

هر ساله تعداد زیادی گوسفند که نذورات مردم برای پیر شالیار است در روز چهارشنبه و حدود ساعات ۹ صبح قربانی می‌شود که این دام‌ها به وسیله اهالی و یا افرادی از روستاهای دیگر در اواخر فصل پاییز برای متولی فرستاده می‌شود و او در فصل زمستان از آن دام‌ها نگهداری کرده در روز جشن همه آنها را قربانی می‌کنند.

تعداد گوسفندان قربانی شده گاه به ۷۰ تا ۸۰ راس نیز می‌رسد و بعد از این کار گوشت‌های قربانی شده را بین اهالی تقسیم کرده و با مقداری از آن نوعی آش به نام ولوشین تهیه می‌کنند و روز چهارشنبه و بعد از ساعت ۱۶ و اقامه نماز عصر در مسجد، آن آش نیز بین اهالی روستا و مهمان‌های که از سایر نقاط راهی اورامان شده‌اند، تقسیم می‌شود.

مراسم

مراسم جشن در عصر پنجشنبه با شرکت اهالی روستا و افرادی از روستاها و شهرهای اطراف برگزار می‌شود این مراسم توام با برپایی رقص و سماع عرفانی به شکل دسته‌جمعی و نواختن دف است و در آن عده ای به عنوان متولی کار هدایت سماع کنندگان را بر عهده می‌گیرند.

کارگزاران این مناسک مذهبی را افرادی از طوایف مختلف روستای اورامان تخت و روستاهای اطراف تشکیل می‌دهند و در میان این طوایف بر اساس یک قرارداد نامکتوب و شفاف اجتماعی نوعی تقسیم کار بر اساس طایفه‌ای وجود دارد که هر کس در آن سه روز و در طول ایام برگزاری مراسم پیرشالیار کار خود را انجام می‌دهد.

رقص و سماع عرفانی دراویش که در بیشتر روزهای این جشن همراه با نواختن دف برپا می‌شود، نوعی رفتار جمعی است که آنان را به احساس مشترک می‌رساند.

آش تهیه شده از مواد مشارکتی و گوشت‌های قربانی (که به آن ولوشین می‌گویند) به عنوان خوراکی سمبولیک و نمادین غذایی است که در روز مراسم همه اهالی روستا با دارا بودن نقش‌ها و پایگاه‌های اجتماعی مختلف از آن می‌خورند و به نوعی خوردن این غذا در روزهای جشن را متبرک می دانند.

حضور دسته‌جمعی افراد شرکت کننده در مراسم، دعا و ذکر همگانی در محوطه مزار، خوردن نان کولیره مژگه و ماست به صورت دسته‌جمعی و تثبیت باورهای ذهنی خود به وسیله بستن پارچه‌ای بر در و دیوار و درخت مزار آخرین مرحله از این حرکت جمعی است.

مراسم پیرشالیار تا روز جمعه و قبل از برگزاری نماز جمعه ادامه پیدا می‌کند و مردم صبح روز جمعه در محل زیارتگاه پیرشالیار حاضر شده و بعد از راز و نیاز دسته جمعی راهی مسجد می شوند تا نماز جمعه را اقامه کنند.

باور ذهنی زنان روستا نیز نسبت به پیرشالیار در رفتار جمعی و نقش مسلط آنان در پخت نان محلی متجلی می‌شود و مشارکت آنها همراه با دعاها، اعتقاد قبلی به پیرشالیار، جدیت در انجام کار و صحبت کردن با یکدیگر فضایی صمیمی در هنگام پخت نان و انجام کارهای این مراسم ایجاد می‌کند.

کرونا

مراسم عروسی پیرشالیار امسال با توجه به  تصمیم جمعی مردم شهر هورامان مبنی بر اهمیت سلامت عمومی جامعه، گردشگران و تورهای هورامان‌گردی و همچنین به منظور جلوگیری از  شیوع و گسترش ویروس کرونا، برگزار نخواهد شد و مردم  شهر هورامان، علیرغم میل باطنی، در ایام اخیر از پذیرش مسافر معذور هستند.

منبع:میراث آریا

معماری چشم‌نواز مسجد جامع ساوه با منار سلجوقی

 نخستین شواهد و لایه­‌های معماری بنا، به قرن‌­های دوم و سوم هـ.قمری مربوط می­‌شود. بنای اولیه مسجد بر اساس طرح شبستان ستوندار اجرا شده که بخش­‌هایی  از این ساختار همراه با باروی اطراف مسجد در سه جهت شرق، غرب و جنوب حیاط بنا باقی مانده است.

احداث اولین گنبدخانه در شبستان ضلع جنوبی، در قرن‌های چهارم و پنجم هـجری قمری انجام شده است  و گنبدخانه دیگری در قرن‌های هشتم و نهم هجری قمری در همان مکان احداث شده که در عصر صفوی به تزئینات منقوش و متنوع معماری آراسته شده است. از جمله آثار مهم این دوره می­‌توان از کتیبه‌ها و محراب بزرگ و گچبری‌های فاخر آن یاد کرد.

ایوان عظیم واقع در ضلع غربی در قرن‌های هفتم و هشتم همراه با آرایه‌های بدیع آن ساخته و مزین شده و دو رشته راه پله در طرفین ایوان، حیاط مسجد را به بام بنا مرتبط کرده است.

مناره در بیرون از باروی مسجد قرار دارد و دارای ۱۴ متر ارتفاع و ۳/۵  متر قطر است که با کتیبه‌های متعدد کوفی تزئین شده است. بدنه این اثر تاریخی دارای سه ردیف کتیبه همراه با سایر تزیینات است و بیانگر اتمام بنای آن بنا در سال ۵۰۴ هـ . قمری است.

قسمتی از محدثات تاریخی مسجد در طرف شمال حیاط قابل رویت است، اما عمده آثار و معماری در بیرون از دیوار فعلی و در زیر خاک‌ها پنهان مانده‌اند.

شبستان غرب و جنوب‌غربی

بنای اوليه مسجد جامع ساوه با طرحی ساده و شبستانی، مجموعه‌­ای از عناصر خشتی و چینه­‌ای است که در بخش‌های مختلف مسجد به صورت پنهان و آشکار پراکنده شده است.

اولین ساخت‌وسازهای مسجد اولیه علاوه بر گوشه جنوب غربی حیاط مسجد، در مجاورت گنبدخانه و در بخش‌­های جنوبی و شرقی حیاط و گنبد خانه بر جای مانده است.

ایوان جنوبی (ایوان استاد) و گنبدخانه جنوبی

نتايج كاوش‌­هايی كه در كف این گنبدخانه انجام شده حکایت از آن دارد که پيش از احداث مسجد اوليه، بنای چينه‌­ای ديگری در این بخش از مسجد وجود داشته كه شالوده و پايه­‌ها مسجد اوليه را تشكيل می‌دهد.

طی قرون چهارم یا پنجم هجری ایوان و گنبدخانه­ مسجد احداث شده که نوع و شیوه اجرای تزئینات گچبری آن، تعلق اساس گنبدخانه را به سده پنجم هجری تقويت می‌كند. قرارگیری این ایوان در جهت قبله بر اهمیت فضایی آن افزوده و بر اساس تأکید ادبی در معماری ایرانی به  ایوان استاد مشهور شده است.

ساخت محراب نماهای متعدد در این بخش در سده‌های ۴ و ۵ هجری صورت گرفته است که برخی از آنها دارای تزئینات گچبری و کتیبه­‌های کوفی نقاشی شده با رنگ­­‌های لاجوردی است.

همچنین در سده هشتم هجری محراب گچبری متعلق به سال ۷۰۵ هجری در ضلع شرقی ایجاد شده است.

پس از آن در سده دهم هجری (دوره صفویه) گنبد­خانه مورد بازسازی قرار گرفته و با استفاده از تعدادی از پايه­‌های گنبد خانه سده چهار هجری گنبدی کلاه‌خودی به قطر ۱۴ متر با کاشی‌­های مزین به نقوش هندسی، ارتفاع ۱۶ و محيط بيرونی ۲۴/۵ متر احداث شده است. ارتفاع گری و یا ساقه این گنبد به  ۴ متر می­‌رسد.

در دوره­‌های بعد به ويژه دوره قاجار، مرمت ازاره كاشی نمای داخلی گنبدخانه با كاشي‌های هشت ضلعی مشابه با ازاره گنبدخانه قرن دهم اجرا شده است.

مناره

در دوره سلجوقی در گوشه شمال شرقی حیاط مسجد مناره آجری استوانه‌­ای شکلی به تاریخ ۵۰۴ هجری ساخته شده است. اين مناره دارای ۱۴متر ارتفاع و ۳/۵ متر قطر است و با كتيبه‌های متعدد كوفی بنايی تزئين شده است. عبارت «لا نبي بعد محمد» در قسمت پايين مناره سه بار تكرار شده است. همچنين تاريخ «سنه اربع و خمسمائه» بر آن نوشته شده است. این مناره تا ارتفاع ۴ متری تو پر بوده و از این ارتفاع دارای پلکان صعودی است.

شبستان شرقی و جنوب شرقی 

عناصر معماری گوشه جنوب شرقی بنا و جنوبی‌ترین دهانه شبستان شرقی بنا به ویژه ابعاد پایه‌ها، اندازه خشت­‌ها، نحوه اجرای دور قوس­‌های باربر (لنگه­‌ طاق­ها)، تداعی کننده معماری دوره ساسانی ­است و با گردشی در شبستان‌­های مسجد نمونه‌های ديگری از اجزای اين معماری را میتوان ديد.

در نمای شرقی و همچنین در گوشه جنوب شرقی حیاط تزئینات فتیله گچی مربوط به آرایش و قاب­‌بندی نمای داخلی به چشم می­‌خورد که دست کم مربوط به اولین تزئینات گچی و نماسازی بدنه­‌های داخلی مسجد است.

شبستان شمالی

جبهه شمالی جديدترين دوره ساخت و ساز مسجد اوليه است. تفاوت‌­هایی که در ابعاد ستون­‌ها و خشت‌­ها، نوع ملاط به كار رفته در چينه­‌های جبهه شمالی با چينه­‌های سایر شبستان‌­های مسجد اوليه دیده می‌­شود و همچنین عدم تطابق راستاهای اين بخش از مسجد با ساير بخش‌­های مسجد اوليه جملگی حكايت از ساخت و ساز متفاوتی در اين بخش از مسجد دارند.

همچنين در طول كاوش‌های انجام شده مشخص شده است كه در این بخش مسجد مانند سایر بخش‌های مسجد اوليه پوشش کف گچی اجرا نشده و کف بخش شمالی نسبت به ساير شبستان‌­ها در ترازی بالاتر قرار داشته است.

ابعاد ستون­‌های شبستان شمالی ۲/۲۰× ۱/۷۰ متر و ارتفاع آن ۱/۵ تا ۲ متر است. اين شبستان بر اثر حفاری و خاكبرداری سال­‌های قبل از انقلاب اسلامی از زير خاك پديدار شده و در همين بين يك كف آجری به طول حدود ۱۰متر و عرض ۳ متر پيدا شده كه احتمالاً راهی بوده كه بخش­‌های شمالی و جنوبی مسجد را به هم متصل می‌کرده است.

ایوان غربی (ایوان شاگرد)

در سده هشتم هجری علاوه بر نماسازی و ساماندهی جلوخان شمالی ساختمان گنبدخانه، ایوانی در ضلع غربی بنا احداث شده است که دارای تزئینات زیبای مقرنس­‌کاری، نقاشی روی گچ و مهر کوبی‌های دوره ایلخانی است. احداث اين ايوان عظيم‌ترين ساخت و ساز در دوره ایلخانی محسوب میشود.

این ایوان نسبت به ایوان جنوبی به لحاظ معماری از درجه اهمیت کمتری برخودار است و در ادبیات معماری ایرانی با نام ایوان شاگرد شناخته می­‌شود.

منبع:میراث آریا