«کتل» تجلی زیبای هنر آیینی در شهر نوش‌آباد

کتل، کودکی خردسال است که روز عاشورا بر اسب می‌نشانند و در پیشاپیش هیئت‌های عزادار حرکت می‌کند. یکی از معانی “کتل” اسب تزئین شده است. در نوش آباد “کتل” عبارت است از اسبی تزئین شده که بر آن کودکی را می‌نشانند و خود نشانی از مظلومیت خاندان پیامبر اکرم(ص) به ویژه در عصر عاشورا و پس از شهادت امام حسین(ع) ویاران با وفای ایشان است.

آیین “کتل” یکی از آئین‌های مربوط به ماه محرم است که در شهر نوش آباد از توابع شهرستان آران وبیدگل (درمحور تاریخی شمال استان اصفهان) و در روز عاشورا برگزار می‌شود. در این روز حزن انگیز، خانواده‌های نوش آبادی، به قصد اظهار ادب به اهل بیت پیامبر اکرم(ص)، نذر می‌كنند كه با شرکت در مراسم عزاداری، فرزند خردسال خود را بیمه حضرت علی اصغر(ع) کنند، لذا آیین “كتل” را که مربوط به لحظه شهادت طفل خردسال امام حسین(ع) است را با آداب خاصی برگزار می‌كنند.

در این آیین، طفل خردسال به نشان از حضرت علی اصغر(ع) بر اسبی تزئین شده سوار می‌شود. طفل بر اساس نذر مادر كودك، سفیدپوش یا سیاهپوش شده و برسرش، سربندی با یكی از اسماء مقدس ائمه(ع) می‌بندند، و در حالی که گونه‌هایش قرمز شده، سوار بر اسب حرکت داده می‌شود .در كنار هر “كتل”، مرشدی با قرائت اشعاری در مصائب امام حسین(ع) حركت می کند.

بر روی اسب “كتل”، قالیچه‌ای انداخته شده و بر قسمت جلوی زین اسب، دو شمشیر به صورت ضربدری می‌بندند و برای حفاظت كودك، تیغه آن را با پارچه می‌پوشانند و بر سر آن میوه‌های سیب و پرتقال یا انار قرار می‌دهند. بر پیشانی اسب دو آیینه می‌بندند و بر قسمت‌های از بدن اسب، كه پوشیده نیست، پارچه‌های سبز، سفید یا سیاه می‌بندند. در دو طرف اسب “كتل”، نیز سه نوجوان كه به لباس مخملی ملبس شده و چوب در دست دارند به نام شاطر، حركت كرده و یك نفر نیز سوار بر اسب، با یك دست كودك را در بغل گرفته و با دست دیگر چتری بر سر او نگه می‌دارد.

پدر كودك نیز به همراه “كتل”، تنگی از شربت در دست گرفته و از مردم پذیرایی می‌كند. مردم نوش آباد، كودك خردسال خود را “كتل” می‌كنند تا بگویند “ای كاش در كربلا بودیم و كودكان را احترام می كردیم و همچنین كودكان خود را فدای فرزند خردسال امام حسین (ع) می كردیم.” خانواده همه كتل‌های نوش آبادی، در پایان مراسم، افراد فامیل، همسایه‌ها و عزاداران را بر سر سفره خود به صرف نهار نذری میهمان می‌كنند.

نذر “كتل” كردن كودكان در خانواده‌های نوش آبادی قبل از تولد نوزاد و به ویژه برای گرفتن حاجت و درخواست سلامتی كودكانشان ازخداوند متعال به واسطه امام حسین(ع) انجام می‌شود.

آیین “کتل” در صبح روز عاشورا در حالی که دسته‌های مذهبی با شکوه خاصی در خیابان‌های شهر به حرکت در می آیند، همراه با حضور خیل گسترده مردم، اجرا می‌شود.

آیین سنتی مذهبی “کتل” نوش آباد به شماره ۱۳۳۳ در تاریخ ۱۳مهر ۱۳۹۵در فهرست میراث معنوی کشور به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا

نخل‌گردانی در استان مرکزی نماد تشییع شهدای نینوا

نخل‌گردانی نراق

در نراق دو دستگاه نخل تاریخی وجود دارد که از زمان‌های گذشته تاکنون در طول یک سال قمری و در چهار روز متفاوت بر دوش تعدادی از مؤمنین به دوران و گردش درمی‌آید. آن دو نخل در چهار روز مشخص یعنی در ۱۰ محرم، ۲۱ ماه رمضان و شهادت حضرت علی، ۲۸ صفر مصادف با رحلت حضرت محمد (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) بر اساس یک سنت قدیمی و مراسم خاص توسط نراقی‌ها از کوچه‌ها عبور داده می‌شود. اما حدود چهار سال است که یک روز دیگر به آن اضافه کرده‌اند و آن روز شهادت حضرت فاطمه (س) برابر با سوم جمادی‌الثانی است.

در بافت تاریخی شهر نراق یک  محله به اسم محله پائین همچنان نام خود را حفظ کرده که در آن چندین بنای عام‌المنفعه همانند یک بام حمام عمومی، مسجد پائین و آب‌انبار حاج عبدالهادی وجود دارند. این بناها توسط دو میدان و چهار گوشه به سایر نقاط نراق ارتباط می‌یابند. در ضلع جنوبی آب‌انبار مذکور حجره‌هایی تعبیه شده که از آن به‌عنوان آشیانه مخصوص نگهداری نخل استفاده می‌شود.

روز یکشنبه ۵/۹/۹۱ برابر با دهم محرم ۱۴۳۴ در ساعت ۹:۲۰ صبح تعدادی از مردان پیر و جوان نراق به نیت حمل دو نخل مذکور به‌صورت پیمایشی و درحالی‌که با آوای بلند “حیدر، حیدر” سر داده بودند به محله پائین آمدند و دو نخل را از حجره بزرگ به خیابان امام خمینی انتقال دادند. آن دو نخل یکی بزرگ‌تر و دیگری کوچک‌تر بود. پایه و اساس نخل بزرگ از چهارچرخ چوبی، سه تیر در جهت طول و سه تیر چوبی در جهت عرض تشکیل شده بود و  ورودی ترکیبات و شاکله مذکور یک صندوق چوبی مستطیل شکل به‌صورت تابوت سوار شده بود. اما تابوت فاقد درپوش بود. یک پوشش چوبی به شکل دیوار و سقف به فاصله قابل توجه از بدنه تابوت اطراف آن را فراگرفته بود به‌طوری‌که در ذهن انسان آشکارا چنین تنفیذ و القاء می‌کرد که تابوت در زیر یک گنبد بارگاه و یا به بیان ساده‌تر در زیر سقف یک خیمه بزرگ قرارگرفته است.

بدنه تابوت همانند نقاط اصلی نخل با بست و ماهیچه‌های فلزی سفت و محکم شده و گره‌کاریهای متعدد و متنوع در دو سمت پیش و پس نخل، آن را از صاف و سادگی بیرون آورده‌اند. در انتهای دسته چوبی نخل مذکور یک حلقه فلزی نصب شده و نخل گردانان پنجه دست خود را به درون آن‌ها برده و بدان سان نخل را از جا کنده و به روی شانه‌های خود می‌نشانند و درحالی‌که با نوای رسای حیدر، حیدر و حسین، حسین می‌گفتند نخل را از آشیانه خود تا خیابان امام خمینی به فاصله حدود ۲۵۰ متر از میان بافت تاریخی شهر عبور دادند و در محدوده میدان واقع در جلوی بانک ملی بر زمین نهادند تا پیراستگی و آرایش آن را آغاز کنند.

نخل مذکور فاقد هرگونه خط، کتیبه یا نقاشی است و به نظر می‌رسد که در عصر قاجار ساخته شده باشد. در پی حمل نخل بزرگ، تعدادی که بیشتر جوانان بودند، نخل کوچک را حمل و با همان روش قبلی یعنی حیدر گویان آن را در مجاورت نخل بزرگ به زمین گذاشتند و کار آراستگی نخل توسط خادمین آغاز شد به‌طوری‌که با پارچه‌های متنوعی که عمدتاً به‌عنوان نذر و وقف به آن نخل اهداء کرده بودند بدن آن‌ها را پوشانده و در جلوی نخل کوچک شمایل (پرده) آویختند که در آن آمده بود:

نخل بلند باغ کوثر را شکستند                          قلب حسین و فرق را شکستند

علاوه بر آن، نام‌های چهارده معصوم، حسین سفینه النجاه و شهید کربلا، ازجمله نوشته‌های مزین به تن‌پوش نخل‌ها بود.

دو لته طاق چوبی نخل بزرگ در قسمت پیشانی که در محل تلاقی خود در رأس تشکیل یک زبانه برجسته می‌کند نقطه مناسبی است که بروی آن دستار سبز رنگ (عمامه) بزرگ را ببندند و در پس آن، راهنمای نخل بنشیند. چنین امر نیز در نخل کوچک صادق باشد.

نراقی‌ها در روز عاشورا تعزیه برپا نمی‌کنند و از این جهت مخالف خوان در دسته‌های متعدد عزادار وجود ندارد بلکه هیئت‌های مختلف فقط موافق خوان هستند که از بین آن‌ها می‌توان به دو گروه از نظر پوشش توجه کرد:

۱-کودکان و نونهالان سفیدپوش (کفن‌پوش) که در طلایه این گروه مظهر گهواره حضرت علی‌اصغر بر پرچم‌های سرخ‌رنگ حرکت می‌کنند.

۲-جوانان و بزرگ‌سالان سفیدپوش در میان این دسته اشخاصی هستند همراه با تعدادی از نخل گردانان که به‌صورت پنهان و دور از چشم اغیار به صحرا و مزرعه‌های دوردست رفته و با تیغ و یا وسیله برنده دیگر همانند کاردک خودزنی کرده و بدان طریقی چهره و سر را خونین و مالین می‌کنند. آن امر، پس از پایان مراسم و به علت نظارت مستقیم مسئولین دولتی، به‌ناچار در بیرون از شهر و در باغ‌ها و بیابان‌ها انجام می‌گیرد.

سال‌ها پیش که اوضاع اقتصادی بازار تاریخی و سرپوشیده نراق دستخوش دگرگونی نشده بود و کسبه به کار خود مشغول می‌بودند نخل گردانان به همراه سایر عزاداران از راسته‌بازار مذکور عبور می‌کردند، اما از حدود ۱۵ سال پیش مسیر خیابان امام خمینی را انتخاب کرده‌اند به شکلی که دسته‌های مختلف عزادار، یک مساحت ۳۰۰ متری را از حد امامزاده شاهزاده سلیمان تا محدوده میدان خمینی (ره) که ابتدای بازار تاریخی محسوب می‌شود، چند بار از مقابل دو نخل مذکور تردد نمودند و در حوالی ساعت ۱۱ صبح درحالی‌که از آتشدان‌ها دود و رایحه اسفند و کندر زبانه می‌کشید، نخل گردانان، نخل را بر دوش گرفتند و حیدر و حسین‌گویان در پشت سر دسته‌های عزادار به راه افتادند. هرچند که برخی از پایه‌ها و دسته‌های هر دو نخل به برخی از خاندان‌های نراق ازجمله وارثان خاندان موسوی و وارثان خاندان عسگری اختصاص دارند، اما درمجموع شرکت در حمل آن دو آزاد است.

هر یک از راهنمایان نخل که در بام نخل نشسته بودند، به‌محض رسیدن به نزدیک خانه‌ای که فردی از اهل آن منزل سال گذشته در چنین مراسمی شرکت داشته اینک غایب است و دار فانی را ترک کرده، با ذکری از او و خواندن فاتحه برایش طلب آمرزش می‌کردند و در ادامه شخص از خانه‌ای که برای نخل، نذری به‌صورت کالا، ذبح گوسفند و یا پول نقد در نظر گرفته بود نخل‌گردانان لحظه‌ای توقف کرده و با دعوت راهنمای نخل، برایش دعا و به جای آوردن حاجتش را  ازدرگاه خداوند و امام حسین درخواست می‌کردند.

درحالی‌که توده کثیری از بانوان نخل‌ها را ازمسیر خیابان امام خمینی، خیابان شهید بهشتی (فاضلین نراقی) و کوچه مسجد جامع همراهی و بدرقه می‌کردند سرانجام دونخل درمیدان واقع در جلوی مسجد جامع و آب‌انبار تاریخی آن به زمین نشستند نان عباسعلی که نوعی فطیر نذری است در بین نخل گردانان پخش شد، شیر و شیرینی ازجمله دیگرخوراکی‌هائی بود و درحالی‌که نخل‌گردانان آرامش خود را به تدریج باز می‌یافتند، برخی ازبانوان به نخلها نزدیک شده و به اعتبار خواست و یا آمالی که داشتند، یک قطعه باریک پارچه به نخل‌ها گره می‌زدند.

در حوالی ساعت ۱۲ که مراسم بطور رسمی خاتمه یافت و از شمار جمعیت بتدریج کاسته می‌شد، تعدادی از نخل‌گردانان نخل‌ها را از میان کوچه‌های باریک و تاریخی که دیوارهای کاه گلی و دروازه‌های دولنگه چوبی دارند به سمت آشیانه آن‌ها عبور دادند و در آنجا پوشش و پارچه‌ها را از بدنه آن‌ها بیرون آوردند.

نخل گردانی تفرش

شهرستان تفرش به‌عنوان یکی از کانونهای تشیع در مرکز ایران از صدر اسلام تاکنون مطرح بوده‌است. این شهرستان در کنار خواستگاه‌هایی چون قم، آوه، کاشان و فراهان همواره در تحول و حرکتهای جمعیت شیعی مرکز ایران، مؤثر و نقش بسزائی داشته‌است. تعدد مزارات و آرامگاههای امامزادگان، سادات شیعی در شهر تفرش و پیرامون آن، برگزاری مراسم و آئینهای پر شور چون تعزیه و رفتارهای مذهبی ریشه‌دار دراین خطه انگاره‌ای از تعلقات مذهبی مردمان آن است.

ماه محرم در تفرش با برگزاری مراسم و آئینهای متنوع و مختص به این خطه همراه است. در کنار تعزیه که جزئی از فرهنگ مردم شهر تفرش را تشکیل می‌دهد در دهه اول محرم در محلات این شهر مراسم و آئینهایی برگزار می‌شود که بومی گرائی در آن‌ها ملموس است.

یکی از این مراسم که دهه اول محرم و با حضور همگان در روز عاشورا در این شهربرگزار می‌شود “مراسم نخل گردانی” است. این مراسم در ارتباط با سال قمری و شهادت سرور شهیدان حضرت امام حسین (ع) بوده و با نام نخلی که نمادی از تابوت امام حسین (ع) است نامگذاری می‌شود. این تابوت نمادین در مرکز ایران و بخصوص در استان‌های یزد و اصفهان در اندازه‌های متفاوت ساخته شده و  علی رغم تداعی یک مفهوم به شیوه‌های مختلف گردانده و مورد تکریم واقع می‌شود.

 مراسم نخل‌گردانی که ریشه در فرهنگ گذشته مردم شهر تفرش دارد در دو محله فم و طرخوران برگزار می‌شود. محله فم بزرگ خود شامل محلات کوچکی چون زاغرم، خلچان، میان ده و ششناو است.  این چهار محله برای خود تکایایی جداگانه دارند که تقریباً در یک سبک ساخته شده‌اند. در این تکایا در دهه اول محرم مراسم تعزیه برگزار می‌شود. از میان این چهار محله صاحب تکیه، سه محله یعنی زاغرم، ششناو و میان ده صاحب نخلند.

این نخلها چوبی و به لحاظ ریخت شناسی مانند هم هستند. مجموعه‌ای از تیرچه‌های عمودی و افقی و پنجره‌های مشبک در جلو و عقب ساختار نخل را تشکیل می‌دهند. جلوی نخل نسبت به عقب آن بلندتر و  بر این اساس نخل به سمت عقب کمی شیب دارد. تنها نخل محله ششناو تابوتی چوبی در میان خود دارد که آن را از نمونه‌های دیگر محلات جدا می‌سازد.

تزئینات نخل درسه محله یکی و بیشتر شامل تن‌پوش مشکی مزین بنام امام حسین (ع)، حضرت ابوالفضل و… هستند. جلوی نخل که تمام آئینه با قابهای چوبی و مزین با گلهائی از پنبه سفید است چند شمشیر حمایل می‌شود. از لبه‌های دونخل ششناو و میانده خنجرهائی بیرون زده‌اند. کهنگی و دیرینگی در نخل میانده بیشتر است. چهار و به نخل علی رغم برخی تعمیرات اصیل و قدمت آن حداقل براساس چند وقفنامه‌های چسبانده شده در جلوی نخل به اوائل دوره قاجار می‌رسد.

نخل‌گردانی در محله فم حاصل قراردادهای محلی است. این قراردادها بر بومی‌گرائی مراسم افزوده و آن را متفاوت جلوه داده‌است.

بر اساس این قرارداد در ظهر روز عاشورا نخل آن محلی که در آنجا تعزیه خوانده شده و در اصلاح محل قتل اتفاق افتاده از جایگاه بیرون آمده و در محلات و دور امامزاده مشهد (امامزاده محمد) گردانده و به جایگاه برگردانده می‌شود.

هیجان و شور این مراسم در حین چرخش نخل در محلات اتفاق می‌افتد. در میان چهار محله پیشگفته تنها قتل در دو محل ششناو و میان ده اتفاق افتاده و بر این اساس نخل این دو محل بطور چرخشی به حرکت در می‌آیند. خلچان فاقد نخل بوده و نخل زاغرم تنها دربعداز ظهر روز عاشورا با حضور اهالی تنها در خود محل گردانده شده و به جایگاه بر می‌گردد.

اگر قتل در محله میان ده اتفاق افتاده باشد نخل این محله به محله ششناو، سپس محله مشهد (محل امامزاده محمد) و خلچان رفته و در پایان به تکیه بر می‌گردد. اگر قتل در محله ششناو اتفاق افتد ابتدا نخل به محله مشهد رفته و سپس به محلات خلچان و میان ده رسیده و در پایان در تکیه ششناو در جایگاه قرار می‌گیرد.

نخل اصلی زمانی که به  محلات دیگر می‌رسد مورد استقبال جوانان و مردم واقع می‌شود با رسیدن نخل به دیگر محله برای مثال خلچان اهالی این محل نخل را تحویل گرفته و با انجام چاوشی‌خوانی از طرف پیران در محل خود می‌چرخانند.

نکته مورد اهمیت در این مراسم استقبال و بدرقه دیگر نخل فم از نخل اصلی (نخل محله قتل) است که در روز عاشورا قرعه بر آن افتاده است. تا قبل ازرسیدن نخل اصلی نخل محله دیگر آذین بسته بر بالای چهار پایه‌ای به انتظار می‌نشیند.

با رسیدن نخل اصلی نخل به انتظار نشسته از جایگاه حرکت داده‌شده و به استقبال می‌رود. درتقابل دو نخل  عزاداری، نوحه‌خوانی و چاووشی‌خوانی با هوای خاص آن لحظات صورت می‌پذیرد. نخل به انتظار نشسته پس از اجرای مراسم استقبال به بدرقه نخل اصلی رفته و پس از چند قدم بازگردانده‌شده و در جایگاه خود قرار می‌گیرد.

در حین عبور نخل اصلی از محله‌ها قربانی درجلوی نخل کشته شده و نذوزات پخش می‌شود. حاملان نخل در حین حرکت و در محله‌ها نخل را بالا گرفته بطوریکه مردم، سالخوردگان و کودکان بتوانند از زیر آن عبورکرده و نیازها، حاجات و نذورات خود را از نخل طلب کنند.

نخل غالباً در پایان هیاتها سینه زن و زنجیر زن حرکت کرده چراکه اعتقاد بر آن است که امام حسین آخرین شهید کربلاست و تابوت او باید از همه عقبتر حرکت کند. راهنمائی بر بالای نخل نشسته و ضمن راهنمائی وگوشزد کردن برگزاری نوع مراسم در مکانهای خاص وظیفه هدایت نخل برای عبور از موانع را برعهده دارد. این سمت بصورت موروثی بوده و از گذشتگان به فرزندان انتقال یافته‌است.

مردم در حین حرکت نخل از تکیه قتل تا امامزاده محمد با نخل عزاداری نموده و تمامی علمها و علامتها به نخل ادای احترام می‌کنند. نخل به مکان امامزاده رسیده و در جلوی امامزاده بالا گرفته می‌شود تا خیل مردم و زوار امامزاده شاهزاده محمد از زیر آن عبور کنند. پس ازچرخش در محلات مورد نظر، نخل به محله خود رسیده و آذین بسته تا پایان ماه محرم در کنار علمها و دیگرنمادها درجایگاه خود آرام می‌گیرد.

نخل گردانی خمین

شهرستان خمین در طول دوره اسلامی و علی رغم تقسیمات سیاسی و بارها جابجا شدن در کوره‌ها و رستایق مختلف به‌عنوان یکی آر کانونهای مذهبی در استان مرکزی شناخته می‌شود. یکی از مراسمی ریشه‌دار که در ارتباط با اعتقادات مردم شیعی در این شهرستان و در شهر خمین هر ساله و در روز عاشورا با همان شیوه‌ها و کیفیت سابق  برگزار  می‌شود “مراسم نخل گردانی” است.

این مراسم در ارتباط با سال قمری و شهادت سرور شهیدان حضرت امام حسین (ع) بوده و با نام نخلی که نمادی از تابوت امام حسین است نامگذاری می‌شود. چادرهای شست و شو برنگ مشکی به تن نخل پوشانده می‌شود.

– روز سوم طناب کشی نخل انجام می‌شود. طناب‌کشی به مانند دیگر نخلهای ایران باعث استحکام چارچوبه نخل شده و بصورت ذوزنقه، لوزی و متوازی‌الاضلاع انجام می‌شود.

-روز پنجم چادر روی نخل عوض می‌شود.

– روز ششم طره سبز نخل بسته می‌شود.

نخل چوبی خمین که بر اساس شواهد و مستندات قدمتی  ۳۰۰ ساله دارد نخلی چوبی و به لحاظ شکل ظاهری و عناصر ساختاری همسان با نمونه نخل‌هایی است که در مرکز ایران و شهرهائی چون قم، کاشان و یزد در روز عاشورا گردانده می‌شود. این نخل با وزنی در حدود ۱ تن، ارتفاع ۴/۵۰، عرض ۲/۱۰ طول ۴/۵۰ از تیره‌ها و تیرچه عمودی و افقی که پایه و کجاوه نخل را تشکیل می‌دهند ساخته شده‌است.

بطور کلی شروع مراسم نخل گردانی در خمین از دهه اول محرم و با تزئین نخل از طرف شورای نخل همراه است. این شورا متشکل از ۵ نفر؛ رئیس شورا، مسئول حسابداری، مسئول تدارکات و امور فرهنگی، بازرس و دیگر عضو فعال تشکیل می‌شود. این  ۵ نفر از طرف خاندانهایی که حق حمل نخل را دارند انتخاب می‌گردند.

در نخل‌گردانی خمین از نکات حائز اهمیت حاملین نخلند که در حقیقت خاندان‌های اصیل شهر خمینند. این خاندان‌های بر اساس قراردادها و توافقاتی که در گذشته بین خود داشته‌اند هرکدام در حمل نخل و در پایه‌های افقی آن که جابجائی آن نقش اساسی دارند هرکدام جایگاهی به اندازه بیست سانتی متر دارند که با پلاک‌هائی زرد رنگ مشخص کرده‌اند. تعیین شورای نخل، تزئین و حمل آن در روز عاشورا تنها توسط این نماینده این خاندانها صورت می‌پذیرد و دیگر خانواده‌ها در تزئین و حمل آن جایگاهی ندارند. ازجمله خانواده‌های حامل نخل در روز عاشورا می‌توان از علی محمدی، موگوئی، افسری، مهرپور، فرقدان، قاسمی، محمدی، زین‌العابدینی، والی پور، عرب، رضوانی، فریدونی، پارسا، دیده‌ور و…. نام برد.

تزئین نخل خمین از اول دهه محرم شروع می‌شود. ترتیب تزئین نخل تا روز عاشورا بدین ترتیب است:

– یکروز قبل محرم غبار روبی و عطر افشانی نخل صورت گرفته و درب نخل باز می‌شود.

– روز اول چادرهای مشکی نخل موجود تعویض می‌شود

– روز هفتم داخل نخل با پارچه‌های کتیبه دار و مزین به آیات قرانی تزئین می‌شود.

– روز نهم  و شب تاسوعا طرف راست و چپ نخل با نام‌های حضرت امام حسین (ع)، حضرت ابوالفضل و در پیشانی نخل سپر و شمشیرها بسته می‌شود. به بابو (طرفین اریب نخ) پارچه سبز براق و به کمر نخل یک کتیبه قرمز بسته می‌شود. در این روز تزئین نخل به پایان می‌رسد.

کجاوه جلو نخل که در حقیقت پیشانی نخل را تشکیل می‌دهد در نخل خمین سه بار عوض شده‌است. اولین نمونه که نمونه‌ای زیبا مربوط به دوره قاجار است کجاوه‌ای چوبی منقش به نقاشی‌ای به سبک نقاشی قهوه‌خانه‌ای است.

در حدود سی سال پیش این کجاوه چوبی جای خود را به به کجاوه آئینه کاری شده داده که آنهم در سال ۱۳۸۳ جای خود را به نمونه قلمزنی امروزی داده است. این قلمزنی بروی آلیاژ برنج صورت گرفته و مضامینی ازجمله نام‌های چهارده معصوم، شمایل عصر عاشورا، اسامی هفتاد و دو شهید کربلا و گل و بوته‌های اسلامی است. بر بالای کجاوه و در جلوی نخل کلاه خود، شمشیر و سپر حمایل می‌شود. سپر موجود که هنوز در جلوی نخل استفاده می‌شود ماده تاریخی به سنه ۱۲۲۲ هجری دارد.

نخل گردانی خمین از ساعت ۸ صبح روز عاشورا و با انجام طناب کشی داخل نخل و بستن چوبهای عمودی و پنجه‌های بالای آن شروع می‌شود. در گذشته نخل خمین جایگاهی مخصوص در کنار امامزاده شاهزاده محمد در میدان پانزده خرداد داشته که این مکان از طرف شهرداری شهر خراب و بر این اساس هیات امناء جایگاهی در کنار امامزاده ابوطالب برای آن پیش بینی می‌کنند.

حاملین، نخل را از جایگاه یاد شده بیرون آورده و  آن را بطرف میدان پانزده خرداد حرکت می‌دهند. در مسیر حرکت بطرف این میدان بر خلاف تمامی مراسم که تنها خانواده‌هائی خاص می‌توانند حامل باشند عموم مردم می‌توانند دخیل باشند.  نخل در کنار امامزاده محمد در میدان پانزده خرداد بروی یک چهار پایه آهنی به ارتفاع ۱/۶۰ قرار می‌گیرد تا مردم بتوانند از زیر آن  براحتی عبور کنند.

کهنسالان، کودکان و سایر مردم شهر از زیر این نخل به هدف برآورده شدن  نذز، حاجت روائی، توسل و… عبور می‌کنند. همچنین برای عبور کودکان در بدنه نخل معبری پیش بینی می‌شود. کودک را از یک بدنه داخل داده و از طرف دیگر می‌گیرند.

۴۵ دقیقه مانده به اذان ظهر نخل از میدان پانزده خرداد به طرف میدان عاشورا یا میدانی که هنوز در نزد اهالی به‌عنوان چاله نخل خوانده  می‌شود حرکت داده می‌شود و در اثنای این حرکت تنها خانواده‌هائی که از آن‌ها نامی در بالا برده‌شد حق حضور در زیر نخل و جایگاه پیش بینی شده برای خود را دارند.

هیئت‌های خمین در پشت سر و جلوی نخل یه عزاداری می‌پردازند. غالباً هیات سینه زنان  ابوالفضل در جلوی نخل و هیئت‌های زنجیر زن پشت سر نخل حرکت می‌کنند. هیئت‌های سینه زن با نخل حرکت کرده و با آن با خواندن نوحه‌های مرسوم عزاداری می‌کنند.

در مسیر حرکت و تا قبل از رسیدن به میدان عاشورا نخل سه نوبت و در هر نوبت سه دور می‌چرخد این چرخشها در جلوی امامزاده ابوطالب و میدان عاشورا صورت می‌پذیرد و حاملین نخل با چرخش آن  نام‌های حضرت سید الشهداء و حضرت ابوالفضل را صدا می‌زنند.

فردی به‌عنوان راهنما بر بالای نخل می‌ایستد. این فرد که بطور مورثی این سمت را گرفته در مسیر حرکت ضمن اعلام زمان  چرخش نخل، حاملین را در نحوه عبور از موانع ازجمله درختان، سیم‌های برق و… راهنمائی می‌کند.

نخل برای نماز ظهر در جایگاه خود یعنی چاله نخل که امروز از طرف شهرداری بصورت میدانی در حاشیه بازار شهر خمین طراحی شده، برزمین گذاشته می‌شود.

پس از نماز ظهر عاشورا نخل از جایگاه حرکت و بطرف امامزاده شاهزاده ابوطالب و جایگاه سرپوشیده حرکت داده شده و تا زمان انجام مراسم سال بعد در آنجا آرام می‌گیرد.

نخل بندان محل ترخوران

شهرستان تفرش به‌عنوان یکی از کانونهای تشیع در مرکز ایران از صدر اسلام تاکنون مطرح بوده است. این شهرستان در کنار خواستگاه‌هایی چون قم، آوه، کاشان و فراهان همواره در تحول و حرکتهای جمعیت شیعی مرکز ایران،  مؤثر و نقش بسزائی داشته است. تعدد مزارات و آرامگاههای امامزادگان، سادات شیعی در شهر تفرش و پیرامون آن، برگزاری مراسم و آئینهای پرشور چون تعزیه و رفتارهای مذهبی ریشه‌دار در این خطه انگاره‌ای از تعلقات مذهبی مردمان آن است.

ماه محرم در تفرش با برگزاری مراسم و آئینهائی متنوع و مختص به این خطه همراه است.  در کنار تعزیه که جزئی از فرهنگ مردم شهر تفرش را تشکیل می‌دهد در دهه اول محرم در محلات این شهر مراسم و آئینهایی برگزار می‌شود که بومی گرائی در آن‌ها ملموس است.

یکی از این مراسم که در دهه اول محرم و با حضور مردم محله ترخوران به‌عنوان یکی از دو محله اصلی شهر تفرش برگزار می‌گردد “مراسم نخل بندان” است.  این مراسم در ارتباط با سال قمری و شهادت سرور شهیدان حضرت امام حسین (ع) بوده و با نام نخلی که نمادی از تابوت امام حسین (ع) است نامگذاری می‌شود. این تابوت نمادین در مرکز ایران و بخصوص در استان‌های یزد و اصفهان در اندازه‌های متفاوت ساخته شده و علی‌رغم تداعی یک مفهوم به شیوه‌های مختلف گردانده و مورد تکریم واقع مییشود.

مراسم نخل بندان که ریشه در فرهنگ گذشته مردم شهر تفرش دارد در دو محله فم و ترخوران برگزار مییشود. محله ترخوران بزرگ خود شامل محلات کوچکی چون محله بالا، محله پائین، یک وبار و… است. این محله بزرگ درگذشته تکیه‌ای داشته که تخریب شده و امروزه مراسم نخل بندان در مسجد قدیمی محل که در میدان در مسجد واقع شده و از یادگارهای دوره قاجار است برگزار مییشود.

این مراسم در شب تاسوعا برگزار می‌شود و حکایتی از مشارکت اجتماعی مردمان محله برای آراستن و آماده سازی نخل برای گرداندن در روز عاشورا است.  این مراسم با حضور مردم محله و بخصوص ریش سفیدان و افراد آگاه با نحوه تزئین نخل برگزار می‌شود.

نخل چوبی محله ترخوران به لحاظ ریخت شناسی مانند دیگر نخلهای شهر تفرش هستند.  مجموعه‌ای از تیرچه‌های عمودی و افقی و پنجره‌های مشبک در جلو و عقب ساختار نخل را تشکیل می‌دهند. جلوی نخل نسبت به عقب آن بلندتر و بر این اساس نخل به سمت عقب کمی شیب دارد.

مراسم با جمع شدن اهالی و تهیه اقلام مورد نیاز جهت آراستن نخل آغاز می‌شود.  برخی از عناصر تزئین مانند آئینه ها و… از سال قبل نگهداری شده و باقی اقلام مانند پارچه‌ها و طنابهای پنبه‌ای که قابلیت تعویض دارند قبل از آن شب تهیه می‌شوند. آراستن نخل بیشتر از طرف برخی افراد که به این کار آگاهی داشته و آن را به نوعی از نیاکان خود به ارث برده‌اند با تاباندن نخهای پنبه‌ای و تبدیل آن‌ها به طنابها ظریفی شروع مییشود. شروع مراسم با فرستادن درود بر حضرت محمد (ص) ائمه است هرچند درخلال کار نیز نغمه صلوات در فضای مسجدو بر لب نخل بندان طنین‌انداز است.

طناب‌های پنبه‌ای به اندازه‌های مورد نیاز بریده شده و با محلول دوا گلی (مرکورکرم) آغشته شده تا نمادی از رنگ خون و شهادت باشد. سر طناب از گوشه قابهای آئینه ای عبور داده‌شده و آن‌ها یکییکی بصورت ترکیبی موزائیک‌وار در جلوی نخل و نمای مشبک، در کنار هم قرار مییگیرند. آئینه را نمادی روشنائی و بطور کلی تصویری نورانی از شخص صاحب تابوت که متعلق به امام حسین (ع) است می‌دانند.

نخهائی که از گوشه آئینه‌ها عبور داده شده‌اند از طرف داخل به هم پیوسته شده وگره زده می‌شوند تا نگهداری آن‌ها را باعث شوند.  پس از اتصال آئینه‌ها به جلوی نخل بر بالای آئینه‌ها و جلوی نخل بر بالای میله‌ای عمودی عمامه‌ای سبز رنگ گذاشته می‌شود که نمادی از تعلق صاحب تابوت تابوت امام حسین به سادات و انتساب او به پیامبر است.

پس از بستن آئینه‌ها، تن‌پوشی مشکی به همراه پارچه‌های سبز رنگ برتن نخل می‌پوشانند که سه وجه آزاد نخل را در بر می‌گیرد.  جلوی نخل که تمام آئینه با قابهای چوبی و مزین با گلهائی از پنبه سفید است چند شمشیر حمایل می‌شود.

نخل گردانی نیم ور

نخل نیم‌ور توسط افرادی که در محل بنام بابای نخل خوانده می‌شوند در نیمه اول ماه محرم آراسته می‌شود. باباهای نخل که امروز شامل پنج نفر از ریش سفیدان شهر نیم‌ور بنام‌های حاج محسن مهدی بابائی، حاج عباس محمد حسینی، حاج محمد اسماعیل بیگی، حاج احمد کاظمی و حاج عباس جهانی است سمتی موروثی که نسل بن نسل ادامه یافته‌است.

بابای نخل ضمن جمع‌آوری پارچه‌ها و شالهای نذری جهت آرایش نخل، وظیفه پذیرائی از مردم در زمان زیارت  از نخل در دهه محرم و هدایت نخل در روز عاشورا در کوچه‌ها و خیابانهای نیم‌ور را برعهده دارند.

در بعد از ظهر روز عاشورا مردم نیم‌ور درجلوی خانه نخل و در مسیر عبور آن گل ریخته و  نخل سیاه پوش و آذین بسته را از محل استقرار خود که “خانه نخل” خوانده شده و در محله پا نخل نیم‌ور قرار دارد بیرون آورده بر سر شانه‌ها بلند کرده و در مسیرهای تعیین شده می‌گردانند.

حاملین اصلی نخل در نیم‌ور خانواده‌هائی خاصی هستند که به‌عنوان “پایه داران نخل”  نامیده می‌شوند. پایه‌داران که بر اساس قرادادی از پیش تعیین شده در زیر ۱۴ پایه  نخل  نیم‌ور مستقر می‌شوند از همان خانواده‌هائی هستند که در ساخت و یا تهیه  لوازم اولیه ساخت این نخل مشارکت داشته‌اند.

امروزه نماینده این خانواده‌ها که معمولاً پسر بزرگ خانواده است در پایه تعیین شده برای خانواده قرار می‌گیرد.  باقی برادران،  پسر عموها،  پسر عمه‌ها نیز می‌توانند به او کمک کنند ولی دیگر مردم حق قرار گرفتن در زیرنخل را ندارند و تنها می‌توانند نخل را همراهی کرده و به نشانه تبرک بر آن دست بکشند. خانواده‌های سلطانعلی ملااحمدی، محمد آقا حسینی، حاج علی اسماعیلی، علی محمد کریمی، حاج محمد و حاج شکرالله ابراهیمی، حاج رضا کربلایی، حاج محسن بابایی، حاج حسین براتی، قدرت برات علی و عزیز الله محمدی از پایه داران نخل نیم‌ور می‌باشند.

 تعداد نخل کشان هم در حدود ۴۰ تا ۵۰ نفر که شامل پایه داران و اقوام  پایه‌داران است.

درحال حاضر نخل نیم‌ور تنها از جایگاه  نخل تا ابتدای خیابان امام خمینی حمل می‌شود و همان مسیر رفت را بر می‌گردد. در قدیم که نیم‌ور تنها دارای یک هیات سینه زنی بوده  نخل در پشت سر هیات حرکت می‌کرده اما در حال حاضر که نیم‌ور دارای چند هیات زنجیر زنی است تنها دو هیات سادات و حضرت ابوالفضل (ع) با آن زنجیرزنی می‌کنند. در زمان رفت و در مسیر حرکت از خانه نخل تا ابتدای خیابان امام خمینی هیات سادات در جلوی نخل زنجیر زنی می‌کنند و در زمان برگشت هیات حضرت ابوالفضل (ع) که قدیمی‌ترین هیات شهر است در پشت سر نخل نوحه‌خوانی و زنجیرزنی می‌کند.

چند علم قدیمی در جلوی نخل از شروع تا پایان آن حرکت می‌کنند که قدیم‌ترین و بزرگترین آن که هرساله پیشاپیش نخل حرکت می‌کند به خانواده مرحوم عبدالله بابایی تعلق دارد.

منبع:میراث آریا

مراسم سنتی شمع و چراغ در شاهرود

متولی مسجد و ریش‌سفیدان نیز در جلوی چراغ‌خونه می‌ایستند و خدامی که نوبت کشیک‌کشان است در مقابل آن‌ها صف می‌کشند.

برای شروع مراسم چراغچی، شمعدان‌ها و چراغ توری‌ها را از چراغ‌خونه آورده و به ترتیبی که شمعدان‌ها و چراغ‌ها یک‌درمیان قرار گرفته باشند روی زمین می‌چیند.

سپس چراغچی شمعدانی را از ردیف چراغ‌ها و شمعدان‌ها به دست گرفته و به ترتیب زیر اشعار و دعاهایی را با صدای بلند می‌خواند:

شب شد و مشعل دین محمدی روشن شد/ آفاق ز نزد قدمش گلشن شد

آنجا که زدند سیخ چراغش به زمین/ برکاس خانهٔ خارجی محکم شد

اول به مدینه مصطفی را صلوات/ دوم به نجف شیرخدا را صلوات

سوم به کربلا به شمر ملعون لعنت/ چهارم به طوس غریب الغربا را صلوات

از معجزه تو یا امام هشتم/ از خشت طلا گل سفیدی سر زد

به خدا گفته بر همه آیات/ به میم اوّل نام محمدی صلوات

(خدّام هم نوا صلوات می‌فرستند)

تنت گر بیفتد میان بلا، مترس و ملرز و به سر حیدر سه مرتبه بلند و جلی لبیک از نجف بشنو بگو یا علی

 (خدّام هم نوا سه مرتبه یا علی می‌گویند)

«خطبه‌خوان» جلو سقاخانه، خطبه مخصوص شمع و چراغ را با صدای رسایی به این ترتیب قرائت می‌کند:

«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. بسم الله الرحمن الرحیم

نیکوترین حمدی که مخصوص بارگاه قرب اِله به وجه احسن و طریق مستحسن، بیان و تبیان می‌نماید مخصوص ذات پاک احسن الخالقین که چمن رسالت و نبوّت از زلال چشمه‌سار اوست و خرّمی سرو جویبار امامت و ولایت از نسیم مکرمت اوست از جهت ترویج روح کثیر الفتوح حضرت خاتم‌الانبیاء (خدام به‌عنوان تعظیم خم می‌شوند) و زبده الاصفیاء و نور چراغ هدایت و شمع فانوس وضوء مشکوت طهارت و شعاع شعله عصمت و مفتاح قنادیل انوار محسوب اِله، حضرت خاتم‌الانبیاء و المرسلین (خدام به‌عنوان تعظیم خم می‌شوند) و شفیع المذنبین اعنی محمدا صلی الله علیه و آله سیّد المنتجبین فاتحه (خدام آهسته فاتحه می‌خوانند). در جهت نثار مرقد منّور و مشهد معطّر ولی مظفّر قاسم طوبی و سَقَر ضجیع طاهره اطهر اسد الله الغالب کُلّ غالب و مطلوب کل طالب و هجیر ثالب و نقطه دائره المطالب امام المشارق و المغارب الذی حبّه فرض علی الحاضر و الغائب مولانا علی بن ابیطالب (خدام به‌عنوان تعظیم خم می‌شوند) علیه السلام و عَلی زوجه السیده الجلیله الجمیله الکبری بنت خیر االانبیاء فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین وَعَلی وَلَده السید المجتبی (خدام به‌عنوان تعظیم خم می‌شوند) و الامام المرتجی حدیقه خاتم‌الانبیاء رابع اصحاب الکساء برادر ارجمند حضرت ابا عبدالله الحسن المجتبی فاتحه (خدام به‌عنوان تعظیم خم شده وآهسته فاتحه‌ای می‌خوانند.)

از جهت ارسال صلوات نامیات و هدایا و تحف با برکات به‌سوی ارواح قدسیه منورات و اشباح نورانیه معطّرات و نفوس قدسیه طاهرات اهل بیت عصمت و طهارت و بقیه آل طه و یاسین و افلاذ کَبَدَ سید المرسلین خصوصاً غریب العراقین و شفیع المطاع فی الدارین ریحانه رسول ثقلین خامس آل عبا، گلگون کفن صحرای کربلا غریب قادسیّه و تشنه ماریه نور دو دیده پیغمبر خدا فرزند دلبند حضرت اسدالله سرور سینه سیده النساء برادر ارجمند حضرت مجتبی مولانا و مولی الکونین و نور العینین و سبط الرسول الثقلین اَلباکی لعزاء الولدین اعنی حضرت با رفعت با شوکت با عصمت حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) روحنا و ارواح العالمین لَهُ الفدا و علی اولاده سجاد و الباقر و الجعفر و الکاظم سلام اللهعلیهم و علی هفتادو دو تن شهدای دشت کربلا سیّما ابوالفضل العباس و قاسم ابن الحسن و مسلم بن عقیل و هانی بن عروه و حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه و الحر شهید الریاحی و علی زینب تقیه و الکلثوم مرضیه و علی سکینه و رقیه فاتحه (خدام به‌عنوان تعظیم خم شده آهسته فاتحه‌ای می‌خوانند.)

از برای هدیه آستان ملائک پاسبان حضرت ثامن الائمه المعصومین و ضامن الغربا و المساکین سرو بوستان حدیقه مصطفی سلطان سریر ولایت ارتضاء شمس الشموس و انیس النفوس المدفون بارض طوس الرّضا المرتضی المجتبی الراضی بالقدر و القضا السلطان مولانا علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه و الثنا و علی التقیه و النقیه و الحسن فاتحه (خدام به‌عنوان تعظیم خم شده آهسته فاتحه‌ای می‌خوانند.)

از جهت سلامتی اعلیحضرت صاحب الدعوه النبویه و الصلوه الحیدریه و العصمت الفاطمیه و الحلم الحسنیه و الشجاعه الحسینیه و العباده، السجادیه و المآثر الباقریه و الاثار الجعفریه و العلوم الکاظمیه و الحجج الرضویه و الجواد التقویه و النقاوه النقویه و الهیبه العسکریه و الغیبه الالاهیبه صاحب الامر و العصر و الزمان بقیه الله فی الارضین اعنی اعلیحضرت قائم علیه آلاف من التحیه و الثناء فاتحه (خدام به‌عنوان تعظیم خم شده آهسته فاتحه‌ای می‌خوانند.)

از جهت دوام عمر دولت (خدام هم نوا آمین می‌گویند). از جهت قبولی طاعات و عبادات علمای گرام (خدام: آمین)

الخواص و العوام (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

الهی مراد بندان (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

حاجت حاجتمندان (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

شفای جمله بیماران (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

ادای قرض قرض‌داران (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

نجات اسرای مسلمان (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

امنیت و رفاهیت و ارزانیت بلاد ممالک محروسه ایران (خدام: آمین)

به خصوص در این بلاد و سایر بلاد خراسان (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

از جهت سلامتی مسافران (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

به خصوص حجاج بیت الله الحرام (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

از جهت قبول خدّام والا مقام (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

و بابایان (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

و ریش‌سفیدان (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

و صاحب منصبان (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

و فراشان والامقام با احتشام (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

و پیشخدمتان فرزند خیر الانام (خدام: آمین)

از جهت قبول خدمات ناظران (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

قهوه‌چیان (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

روضه‌خوانان (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

نوحه‌خوانان (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

سینه‌زنان (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

آمرزش والدین حاضر (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

غائبین (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

بانیان (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

واقفین (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

ملتمسین (خدام هم نوا آمین می‌گویند)

به حقّ محمد و آله و به حرمه سوره المبارکه الفاتحه.

(خدام فاتحه می‌خوانند).

پس از خطبه‌خوان، «چاوش» خوان اشعاری از محتشم کاشانی را که مربوط به فاجعه کربلاست با صدای خوشی می‌خواند و در پایان هر مصرع خدّام صلواتی می‌فرستند.

پس از پایان مراسم شمع و چراغ افرادی که نوبت کشیک آنان است شمع‌ها و چراغ‌ها را می‌بوسند و به ترتیب به خدام پهلوی خود می‌دهند.

به همین نحو شمع‌دانها و چراغ‌ها به وسیله همه خدّام زیارت شده دست به دست می‌گردد تا به محل اولیه می‌رسد. با این ترتیب نوبت خدمت کشیک قبلی تمام می‌شود و نوبت به کشیک بعدی می‌رسد. این مراسم را از گذشته مراسم «شمع و چراغ» و گاهی مراسم «شامگاه خدام» می‌نامند.

در پایان خاطر نشان می‌شود که مشاغل «خطبه‌خوانی»، «چراغچی» و «چاوشی» در تکیه «بیدآباد» موروثی است. برای نمونه چند پشت از پدران خطبه‌خوان فعلی ذکر می‌شود که در زمان حیات خود در دههٔ اول محرّم خطبه‌خوانی می‌کرده‌اند.

حاج زین العابدین ابراهیمیان خطبه‌خوان فعلی فرزند کربلایی حاجی محمّد، کربلایی حاجی محمّد برادر کربلایی احمد، کربلایی احمذ فرزند شیخ ابراهیم، شیخ ابراهیم فرزند حاج محمّد که خود فرزند حاج ابراهیم بوده است خطبه‌خوانی را از اعقاب خود به ارث برده است.

منبع:میراث آریا

تاریخ کهن ایران را در دشتستان ببینید

دشتستان یکی بزرگ‌ترین شهرستان‌های استان بوشهر در ارتفاع ۸۰ متری از سطح دریا قرار دارد مرکز آن شهر برازجان است و وجود جاذبه‌های تاریخی و طبیعتی زیبا از جمله نخل‌ها در بافت روستا، کوچه باغ‌های زیبا و دشت‌های گل نرگس توجه هر گردشگر را به خود جلب می کند. دشتستان دارای آثار تاریخی، فرهنگی و مذهبی فراوانی از جمله گور دختر، آبشار زیراه، کوشک اردشیر، کاخ هخامنشی بردک سیاه، کاخ چرخاب، کاروانسرای مشیر الملک، پل مشیر، قلعه ملک منصور خان شبانکاره‌ای، غار چهل خانه، سد رئیسعلی دلواری، نخلستان‌ها، آبشار فاریاب، آبشار تلخاب همچنین بسیاری دیگر از آثار تاریخی فرهنگی و مذهبی است.

آثار تاریخی و طبیعی دشتستان

گور دختر یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی این شهرستان است، این اثر شبیه آرامگاه کورش ولی کوچک‌تر است که گفته شده آرامگاه دختر، خواهر یا شاید مادر کورش باشد.

کوشک اردشیر، این بنا برای دیده بانی بوده و شباهت زیادی به کاخ اردشیر در فیروزآباد فارس دارد.

دژ برازجان که به کاروانسرای مشیر الملک معروف است، این بنا نماد اصلی برازجان در مرکز شهر قرار دارد دارای چهار برج است مساحت آن ۷هزار مترمربع است و دارای ۶۸ باب اتاق است این بنا مربوط به دوره قاجاریه است.

آتشکده چم نرگسی، این اثر تاریخی مربوط به دوره ساسانیان در منطقه پشتکوه تنگ ارم واقع شده و مربوط به دوره ساسانیان است دارای آب و هوایی نسبتا مناسب و مکان‌های تاریخی از جمله آبشار فاریاب کوشک، اردشیر کوه شتری، سد ارم و جاذبه‌های دیدنی دیگر است.

آبشار زیراه، که در شمال روستای زیراه در مرکز شهر باستانی توز واقع شده از جمله جاذبه‌های طبیعی این شهرستان است و چشم اندازهای زیبایی دارد.

غار چهل‌خانه در روستای زیراه قرار دارد و دارای ۲۳ اتاق است که تعدادی از اتاق‌های آن بر اثر عوامل طبیعی از بین رفته‌اندو به همین منظور به غار چهل خانه معروف است.

یکی از ارزشمندترین کاخ‌های زمستانی کوروش که به دستور خودش ساخته شده در شهرستان دشتستان قرار دارد، در این اثر با توجه به شیوه‌های معماری از سنگ‌های سیاه و سفید استفاده شده است. اما به دلیل مرگ کوروش این بنا ناتمام ماند. ستون‌های زیبایی از این معماری به جا مانده است. قدمت این بنای تاریخی به زمان هخامنشیان بازمی‌گردد. طبق تحقیقات باستان شناسان هدف از ساخت این بنا تسلط کوروش بر دریای خلیج فارس بوده است.

کاخ بردک سیاه در ۱۲ کیلومتری شهرستان برازجان مرکز شهر دشتستان است، علت نام بردک سیاه برای این بنا، استفاده از سنگ‌های سیاه برای ستون‌های آن است که دارای ۳۶ ستون است، این بنا شبیه به کاخ آپادانا در تخت‌جمشید است.

زبان و گویش

مردم دشتستان به زبان فارسی، لری جنوبی (گویش دشتستانی است) صحبت می‌کنند.

غذاهای محلی

با توجه به هنر آشپزی زنان زحمتکش این شهرستان، غذاها،  شیرینی و نان‌های متنوعی پخت می‌شود که از غذاهای آن می‌توان به قلیه ماهی، عدس، قیمه پلو، خورش بادمجان، آش زرد، دمپخت، پکورا، سمبوسه، نان شیرین، فلافل و دیگر غذاهای محلی اشاره کرد.

با توجه به وجود نخلستان‌های بخش آبپخش و سعدآباد، دشتستان بیشترین خرمای کشور و آسیای میانه را تامین می‌کند. از برگ و تنه درخت خرما انواع صنایع‌دستی ساخته می‌شود که این امر باعث اشتغال بیشتر زنان منطقه شده است، مسیر گردشگری و راه دسترسی به نخلستان‌ها یکی از مسیرهای مهم گردشگری به مسافت ۱۰ کیلومتر است که اخیرا به بهره‌برداری رسیده است.

منبع:میراث آریا

جاهای دیدنی قشم

قشم یکی از جزایر خلیج‌فارس است که بزرگ‌ترین جزیره ایران نیز محسوب می‌شود. این جزیره ۱۴۹۱ مترمربع مساحت داشته و طبق تقسیمات استانی بخشی از هرمزگان به‌شمار می‌رود. در جزیره قشم جاذبه‌های گردشگری زیادی همچون دره ستارگان، تنگه چاهکوه، غار خربس، دشت بوخو، قلعه پرتغالی‌ها و… وجود دارد که افراد بسیاری برای بازدید از آن‌ها در تور قشم شرکت می‌کنند.

دشت بوخو قشم

کوه بوخو با ۳۵۰ متر ارتفاع در این دشت واقع شده است، بوخو بلندترین کوه جزیره قشم محسوب می‌شود. این دشت نزدیکی بند دولاب قرار گرفته است. بارش‌های زمستان باعث شده که دشت بوخو به یکی از سرسبزترین مناطق قشم تبدیل شود و به همین دلیل بسیاری از زنبورداران کندوهایی را در این منطقه قرار داده‌اند. شما با رفتن به دشت بوخو می‌توانید انواع روباه، خرگوش و آهو را تماشا کرده و محو زیبایی آن‌ها شوید. اگر قیمت تور قشم برای شما مساله‌ای مهم محسوب می‌شود، حتما از این دشت بازدید کنید؛ زیرا برای رفتن به آن لازم به پرداخت هزینه زیادی نیست.

غار نمکدان قشم

این غار با شش کیلومتر طول بزرگ‌ترین غار نمک جهان محسوب می‌شود. فاصله غار نمکدان با مرکز قشم حدود ۱۰۰ کیلومتر است؛ اما بااین‌حال نباید قید بازدید از آن را زد. محققان معتقد هستند تنفس در این غار به‌دلیل وجود مواد معدنی زیاد می‌تواند راه بهبودی برای بیماری‌های تنفسی باشد. وجود قندیل و حوضچه‌های آب‌نمک در غار نمک باعث ایجاد فضایی مناسب برای عکاسی شده که خیلی از افراد به‌منظور ثبت تصاویری ناب از این غار در تور قشم شرکت می‌کنند. بسیاری از مسافران به‌دلیل فاصله زیاد غار مذکور با مرکز جزیره از این مکان زیبا دیدن نمی‌کنند، اما پیشنهاد ما به شما این است که حتما در طول سفر به قشم از غار نمکدان دیدن کنید.

جنگل‌های حرا

این جنگل در تنگه خوران واقع شده است و از غرب قشم حدود ۶۰ کیلومتر فاصله دارد. قدمت جنگل‌های حرا بین ۳۰ تا ۴۰ میلیون سال تخمین زده شده و یکی از عجایب هفت‌گانه قشم به‌حساب می‌آید. بذر حرا روی این درختان وجود دارد و موقع کامل شدن، بذر درون آب افتاده و رشد می‌کند. این درختان به تصفیه کنندگان طبیعی آب شهرت دارند؛ به‌طوری‌که بخش شیرین آب را در تنه خود ذخیره و املاح آن را به دریا باز می‌گردانند. موجودات زیادی مانند فالامینگو، پلیکان، لاکپشت‌ها، مارهای دریایی و… این منطقه را برای سکونت انتخاب کرده‌اند. هنگامی که مد صورت می‌گیرد، ریشه و تنه حرا در آب فرو می‌رود و باعث ایجاد منظره‌ای شگفت‌انگیز می‌شود. جنگل‌های حرا یکی‌دیگر از مناطقی است که با شرکت در تور قشم از تهران باید از آن دیدن کرد. رفتن به این منطقه بدون حضور راهنما ممکن نخواهد بود و شما باید با قایق و همراه راهنما از آن دیدن کنید.

قلعه پرتغالی‌ها

در سال ۱۵۰۷ بخشی از قشم توسط یکی از دریانوردان پرتغالی به نام آلفونسو آلبرکرک تصرف شد و در آن زمان این قلعه را به‌منظور ایجاد راهی برای تجارت بین هند و کشورهای اروپایی بنا کردند. قلعه پرتغالی‌ها در شمال جزیره واقع شده است و فاصله کمی با ساحل لافت دارد. این قلعه از سنگ‌های آهکی ساخته شده و معماران ساروج را به‌عنوان ملاط انتخاب کرده‌اند. پس از گذشت چندین سال هنوز برخی آثار به‌جا مانده از پرتغالی‌ها در این منطقه وجود دارد و درحال‌حاضر از آن به‌عنوان منطقه‌ای تاریخی یاد می‌شود.

دره چاهکوه

این تنگه با قشم ۷۰ کیلومتر فاصله دارد و نزدیکی روستای چاهوی شرقی واقع شده است. اهالی این روستا در گذشته از حوضچه‌های موجود در چاهکوه به‌عنوان آب‌انبار استفاده می‌کردند و برای همین به این نام معروف است. آب باران در چاه‌های این منطقه جمع می‌شده و بومیان می‌توانستند با رفتن به آن آب آشامیدنی موردنیاز خود را تامین کنند. در برخی از قسمت‌ها عمق دره چاهکوه به ۱۰۰ متر هم می‌رسد و پیاده‌روی در این مکان می‌تواند بسیار مشکل باشد. هنگاه قدم گذاشتن در چاهکوه ابتدا با کوه‌هایی بلند و مسیری عریض روبرو خواهید شد که پس از اندکی پیاده‌روی به‌سمت جنوب با مسیری صعب‌العبور مواجه می‌شوید و حتی ممکن است نتوانید آسمان را به خوبی تماشا کنید. اگر اهل گردش در طبیعت هستید و در تور قشم از تهران شرکت می‌کنید، حتما به این منطقه بروید.

منبع:همشهری

به کوچه رنگی ما خوش آمدید

یکی از اقداماتی که مدیریت شهری برای ایجاد جلوه‌های بصری در شهر بر آن تأکید دارد، استفاده از رنگ در شهر است.اهداف اصلی این اقدام برای خارج کردن شهر از حالت سیاه و سفید و خاکستری و مزین کردن آن به رنگ‌های شاد و زنده است. از همین رو، مدیریت شهری منطقه ۸ هم با تکیه بر هدف «استفاده از رنگ در شهر» دست به کار شده و یکی از کوچه‌های قدیمی در محله سبلان با استفاده از رنگ‌های شاد رنگ‌آمیزی شده است. البته پیش از این اقدام، جلسات متعددی در این زمینه برگزار شد تا در نهایت مدیریت شهری تصمیم بر اجرای پروژه رنگ‌آمیزی کوچه نورایی گرفت. اکنون حال و هوای این کوچه به قدری زیبا شده که می‌طلبد حتی در این هوای سرد پاییزی هم سری به آن بزنیم. کوچه نورایی در خیابان سبلان شمالی و ناحیه ۳ واقع شده است. تغییر ظاهر این کوچه در روحیه اهالی تأثیر بسزایی داشته و چون در این کوچه نوسازی صورت نگرفته، رنگ‌آمیزی دیوارها به‌عنوان گزینه جایگزین پیشنهاد شده است.

پیدا کردن کوچه نورایی کار چندان سختی نیست. بیشتر اهالی محله سبلان این معبر را می‌شناسند. بعد از ورود به خیابان سبلان شمالی، پس از چند دقیقه پیاده‌روی وارد کوچه نورایی می‌شویم؛ کوچه‌ای که زیبایی آن توجه خیلی‌ها را در منطقه ۸ به خود جلب کرده و شهروندان بسیاری برای گرفتن عکس یادگاری از محله‌های دیگر منطقه به این کوچه می‌آیند.

مساحت زیادی از دیوارهای کوچه با چند رنگ شاد رنگ‌آمیزی شده است. در فواصل مختلف این کوچه گلدان‌های دیواری رنگی با دقت هرچه تمام نصب شده است. در بدو ورود به کوچه، پیرمردی با قامت خمیده اما لبخند زنان به استقبال‌مان می‌آید و می‌گوید: «به کوچه رنگی ما خوش آمدید.» سلام و احوالپرسی‌اش به گونه‌ای است که انگار چند سال است ما را می‌شناسد. کمی جلوتر می‌رویم. بانویی که سن کامل دارد در خانه کلنگی‌اش را باز می‌کند و با آبپاش، گلدان دیواری را که در سمت چپ سر در خانه‌اش نصب شده آب می‌دهد و مقداری از آب باقی مانده را هم جلو درب منزلش می‌ریزد و زیر لب می‌گوید: «آب روشنی می‌آورد.»

  • رنگ‌آمیزی به جای نوسازی

شرایط نوسازی و تجمیع املاک کلنگی در همه محله‌ها به‌ویژه در بافت‌های فرسوده فراهم نیست. در این شرایط رنگ‌آمیزی و ایجاد جلوه‌های بصری در محله‌هایی با بافت فرسوده و کوچه‌های کم‌عرض می‌تواند باعث ایجاد روحیه نشاط و شادابی شود. از طرفی بارقه‌هایی از نو شدن را به ارمغان بیاورد.

«مهناز استقامتی» شهردار منطقه ۸ در این‌باره می‌گوید: «اجرای رنگ‌آمیزی در کوچه نورایی واقع در خیابان سبلان شمالی از این جهت انجام شد که این کوچه عرض کمی دارد و هیچ‌گونه نوسازی و تجمیعی در آن انجام نشده و به همین دلیل برای اجرای طرح رنگ‌آمیزی مناسب بود.» استقامتی به متراژ رنگ‌آمیزی شده اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «در طرح نوسازی کوچه نورایی، تعداد ۱۵ ملک کلنگی به متراژ حدود ۷۰۰‌مترمربع رنگ‌آمیزی شد که از ۱۰ رنگ مختلف به میزان حدود ۲۵۰‌کیلو گرم استفاده شده است.»

  • ایجاد آرامش برای ساکنان

استفاده از رنگ در منطقه ۸ فقط محدود به کوچه نورایی نمی‌شود بلکه نقاط مختلف این منطقه با بهره‌گیری از هنر نقاشی بازپیرایی شده‌اند. استقامتی درباره رنگ‌آمیزی نقاط مختلف منطقه ۸ می‌گوید: «ما نقاط مختلف منطقه را که نیاز به ایجاد جلوه‌های بصری و بازپیرایی دارد شناسایی کردیم.

البته بیشتر این نقاط در بخش غربی منطقه شناسایی شده و رنگ‌آمیزی و نقاشی دیواری در بوستان محله زرکش، جداره‌های میدان قمربنی‌هاشم(ع)، خیابان‌های کرمان، شهید مدنی، گلشن دوست و دماوند انجام شده است.»

او می‌گوید به ایجاد آرامش و نشاط برای اهالی به‌عنوان یک وظیفه می‌نگرد: «رنگ‌آمیزی کوچه‌ها و معابر مختلف با هدف ایجاد آرامش برای ساکنان در منطقه در حال انجام است و این موضوع به‌عنوان یک وظیفه برای مدیریت شهری در نظر گرفته می‌شود که شهر را برای شهروندان بیاراید. من و همکارانم هم در صدد هستیم فضای کسالت بار و دلمرده برخی از کوچه‌ها را که شرایط نوسازی ندارند، تغییر بدهیم و با رنگ‌های شاد به آنها جلوه تازه‌ای بدهیم.»

  • تغییر حال و هوای محله با پروژه‌های کوچک مقیاس

شهر زنده است و پویا و هر روز باید به فکرش باشیم؛ برای نگهداشت آن تلاش کنیم و شهرداری تهران در تمام شبانه‌روز پای کار است و برای حفظ این پویایی تلاش می‌کند.

«معصومه حیدری پارسا» مدیر روابط‌عمومی شهرداری منطقه ۸ با یادآوری این موضوضوع، می‌گوید: «خوشبختانه اجرای رنگ‌آمیزی در کوچه نورایی نتیجه بسیار خوبی داشت و این موضوع را می‌توان از بازتاب مثبت نظرات شهروندان دریافت. پروژه رنگ‌آمیزی کوچه نورایی شاید چندان زمانبر نبوده و پروژه کوچکی به نظر برسد اما همین پروژه کوچک یا در واقع بهتر است بگوییم پروژه کوچک مقیاس تغییرات فراوانی در نما و ظاهر کوچه نورایی ایجاد کرده است. در واقع باید گفت با پروژه‌های کوچک مقیاس گامی بزرگی در تغییر ظاهر محله‌ها می‌توان برداشت تا محله ‌از فضای خاکستری به فضای رنگی تبدیل شود.»

  • عکس یادگاری با در و دیوار رنگی

«دینا محمدی» یکی از ساکنان کوچه نورایی، در خصوص استقبال شهروندان منطقه از اقدام شهرداری در رنگ‌آمیزی کوچه نورایی می‌گوید: «اوایل تصور می‌کردیم اگر فضای کوچه رنگ‌آمیزی شود، جلوه زیبایی نداشته باشد اما وقتی کار رنگ‌آمیزی به پایان رسید دیدیم نتیجه خوب شد. حالا در این روزهای پاییزی که گاهی عصر هنگام نم باران هم می‌زند، می‌شود در کوچه قدم زد.

هرچند کرونا برایمان دل و دماغی باقی نگذاشته اما باز هم دیدن فضای رنگی کوچه و نم باران از پشت شیشه پنجره خالی از لطف نیست.» او به شهروندانی که از محله‌های دیگر برای گرفتن عکس یادگاری به این کوچه می‌آیند اشاره می‌کند ومی‌افزاید: «شاید باورتان نشود اما در طول هفته اهالی این کوچه میزبان شهروندانی هستند که از نقاط مختلف منطقه ۸ برای گرفتن عکس یادگاری با در و دیوار رنگی و گل و گلدان‌های زیبا به این کوچه می‌آیند.»

۱۵ ملک کلنگی در کوچه نورایی رنگ‌آمیزی شده‌اند.

۷۰۰ متر مربع متراژ مساحت املاکی است که در کوچه نورایی در و دیوار آنها رنگ‌آمیزی شده است.

۲۵۰ کیلوگرم رنگ در رنگ‌آمیزی کوچه نورایی استفاده شده است.

منبع:همشهری

حال خوش شهر سمنان در صفای کوچه‌باغ‌ها

 احیای کوچه‌باغ‌های تاریخی سمنان به همت شهرداری راهی برای جذب بیشتر گردشگران و رونق اقتصاد کشاورزان و باغداران این منطقه است که علاوه بر بخشیدن روحی شاعرانه به مسیرهای تاریخی و نامدار، افزایش نشاط اجتماعی را به همراه دارد.

به گزارش ایرنا، کوچه‌باغ جان شعرگونه در خود دارد. حتی شعر «کوچه» فریدون مشیری هم بیش از هر چیزی تصویر یک کوچه‌باغ را در ذهن مجسم می‌کند و سهراب سپهری هم در شعرش کوچه‌باغ را  «سبزتر از خواب خدا» توصیف می‌کند.

انگار کسی که وارد کوچه باغ می‌شود، از هر حس و حال ناخوشایندی که دارد رها می‌شود و لذت طبیعت به جانش می‌افتد. در آنجا انگار اختیار زمان در دستان آدم است؛ می‌تواند به گذشته سفر کند و انسان‌های قدیمی و داستان‌هایی را ببیند که درست در همان مکان که اکنون ایستاده، در جریان است.

سمنان در گذشته شهری میان باغ‌ها بوده و کوچه‌باغ‌های متعددی داشته است که هرکدام نام مخصوص خود را دارند و داستانی که در پسِ این نام‌ها نهفته است. اِنجیلا، اسپی پُل، اِسپی اِستون، کُندنه، نی کیژَه و مهر، از جمله این نام‌ها است.

با وجود مشکل کم آبی که از دیر باز تا کنون گریبانگیر سمنان بوده و هست، نظام تقسیم آب دقیق و منظمی آب را در روزهای خاصی از هفته به محله‌ای معین می‌برده و به این ترتیب باغداران این آب کم را دوستانه با هم شریک می‌شدند.

این فضای قدیمی و واقعی سمنان، امروز به همت شهرداری مرمت و احیا شده است و این طرح می‌تواند امروز گردشگران را از نقاط مختلف به این شهر بکشاند و دقایقی به آرامش و یک فضای دلنشین مهمانشان کند.

طرح‌های باغ‌گشت‌ گامی در توسعه گردشگری سمنان

مدیر امور گردشگری شهرداری سمنان در گفت و گو با ایرنا ابراز داشت: رودخانه سمنان با عبور از قسمت شرقی سمنان و کوهی به نام چُندران و در امتداد جنوبی دامنه این کوه وارد محدوده تاریخی پارا(آب‌پخش‌کن) شده و از موضعی به نام بَرجُم توزیع می‌شود.

محمودرضا دارایی ادامه داد: در حال حاضر آب رودخانه پس از طی مسیر برجم‌های پلکانی در پارا (آب پخش کن) در پنج نهر به نام‌های زاوغان، کوش‌مغان، کدیور، ناسار و اسفنجان و در نهایت جُنبدان، سراریز و در شش استخر ذخیره می‌شود.

وی افزود: این شش استخر دارای بدنه‌های ضخیم از خاک رس است که در بالاترین ارتفاع نسبت به زمین‌های پایین‌دست خود قرار دارد و به صورت شبانه‌روزی پر و خالی می‌شود و در ادامه نیز از طریق جوی‌های منشعب از هر استخر، در هریک از محله‌های تاریخی شهر برای تأمین آب مورد نیاز توزیع می‌شود.

مدیر امور گردشگری شهرداری سمنان خاطرنشان کرد: زاوغان، کوش‌مغان، کدیور، ناسار، اسفنجان، لتیبار و شاهجویی اسامی تاریخی این شش استخر است که به ترتیب از غرب تا شرق پهنه شهر را تشکیل داده‌اند و تا نیم قرن پیش محل ذخیره و پخش آب برای تأمین مصارف آبی هر یک از محله‌ها بوده است و امروزه تنها برای مصارف کشاورزی شهری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

دارایی تصریح کرد: نظام سنتی تقسیم آب شهر سمنان که با شماره ۴۰۰ در تاریخ پنجم دی‌ماه ۱۳۹۰ در ردیف فهرست آثار ناملموس ملی به ثبت رسید، همواره به عنوان یک عامل پویا در شهر عمل کرده است و این تعادل، هویت شهری سمنان را شکل داده که حاصل آن منظر شهری یکپارچه با طبیعت و منظر فرهنگی شاخص است.

وی اظهار کرد: امروزه شیوه نظام سنتی تقسیم آب با قدمتی بیش از ۷۰۰ سال، میراث‌دار این تاریخ ارزشمند است و توسط کشاورزان شهری در پهنه باغ‌های وابسته به هریک از محله‌ها مورد بهره برداری قرار می‌گیرد.

مدیر امور گردشگری شهرداری سمنان بیان کرد: اجرای طرح‌های باغ گشت‌ سمنان، گامی در راستای توسعه پایدار گردشگری شهری است و با توجه به اینکه وجود عنصر آب به عنوان راهنمای گردشگر، نقش ایفا می‌کند و توالی جاذبه‌های تاریخی و طبیعی هر مسیر را وابسته و پیوسته می‌سازد.

دارایی تاکید کرد: باغ گشت‌های شهرداری سمنان که با محوریت پیاده‌روی برگزار می‌شود، با تعریف مبدا و مقصدهای مشخص از بین نقاط دارای جاذبه‌های گردشگری و عبور از میان کوچه‌باغ‌ها و همچنین معابر شهر، امکان گذران اوقات فراغت و تفریح به صورت عملی در بافت تاریخی و طبیعی را برای شهروندان و گردشگران فراهم می‌کند.

هشت باغ‌راه در سمنان مرمت شد

شهردار سمنان درگفت و گو با ایرنا ابراز داشت: شهر سمنان از دیرباز شهری در باغی در دل کویر بوده است و این ویژگی از خصوصیات منحصر به فرد برای این شهر تلقی می‌شود.
سید محمد ناظم رضوی گفت: شهرداری سمنان در بخش مدیریت شهری در کنار بازآفرینی به دنبال بازشناسی شهر در ابعاد مختلف مانند زیست‌محیطی، ذخیره و نگهداشت بیشتر آب در کوچه باغ‌ها به منظور نشاط آفرینی و جذب گردشگر است.

وی افزود: تاکنون هشت باغ‌راه در شهر سمنان مرمت شده و مرمت ۲ باغ‌راه دیگر نیز تا پایان امسال تکمیل می‌شود.

ناظم‌رضوی تصریح کرد: باغ راه‌ انجیلا در محله جهادیه، میان‌محله در محله زاوغان، پیش برجم در محله زاوغان، نی‌کیژه در نزدیکی استخر کدیور، سفیدپل در محدوده حکیم‌الهی، مهر در استخر ناسار، کندنه در محدوده کدیور و باغ‌راه دیگر در نزدیکی امامزاده اشرف(ع) از جمله باغ‌راه‌های مرمت شده در شهر سمنان است.
ناظم‌رضوی بیان کرد: پیاده‌روی در باغ‌ها یکی از برنامه‌های شهرداری سمنان در مرمت باغ‌راه‌ها است و ایجاد مجتمع گردشگردی در زاوغان مجاور آسیاب و ایجاد پل طبیعت از برنامه‌های در دست اجرا است.

وی عنوان کرد: باغ و باغ راه‌ها به عنوان یکی از ظرفیت‌های مهم گردشگری شهری سمنان با تأثیر بر ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و تعاملی افراد، یکی از بهترین نمونه‌های فضای سبز شهری است که بر افزایش نشاط و شادابی شهروندان اثر می‌گذارد.

شهردار سمنان گفت: مقایسه تصاویر سال ۹۶ قبل از اقدام برای حفط باغ‌ها با تصاویر سال ۹۸ بعد از اقدام نشان می‌دهد درصد زیادی از باغ‌های شهر حفظ و دوباره سبز شدند.

وی تصریح کرد: با مرمت باغ‌راه‌ها و باغ‌ها، ۳۰ تا ۵۰ درصد مصرف آب در شهر سمنان بهینه شده است.

شهردار سمنان خاطرنشان کرد: باغ‌گردشگری فدک در محله جهادیه در نوروز امسال به بهره‌برداری خواهد رسید.

طرح خوبی که نقدهایی هم به آن وارد است

کارشناس معاونت میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان سمنان نیز در گفت و گو با ایرنا ابراز داشت: از نگاه کارشناسان مختلف، نقدهای مختلفی به طرح احیای باغ‌راه‌ها وارد است اما در کل، کار درست و پسندیده‌ای است.

حمیدرضا دوست‌محمدی ادامه داد: البته اگر این کار با کم و کیف بهتری انجام می‌شد، بیشتر می‌توانست به حفظ اصالت باغ‌راه‌ها کمک کند.

وی گفت: اگر تمام کوچه باغ‌ها سنگ فرش شود، به اصالت این باغ‌ها ضربه می‌خورد اما وقتی یک محوطه تاریخی به منظور جذب گردشگر در تمام فصول سال ساماندهی می‌شود، باید به دنبال آن اقداماتی نظیر ساماندهی معابر نیز به خوبی انجام شود زیرا در حالت طبیعی معابر کوچه باغ‌ها خاکی است و در فصول بارانی عبور از آن برای گردشگران مشکل می‌شود.

وی افزود: اگر باغ راه به طور کلی سنگ فرش شود، کیفیت محیطی آن در فشار قرار می‌گیرد. به این معنی که با سنگفرش کردن معابر، حتی به صورت خشکه چین، ریشه درختان موجود در باغ‌ها نفس‌کش خود را از دست می‌دهند و عمر مفید درختان کم می‌شود. پس باید تمهیداتی اندیشیده شود که راه نفس‌کش برای درختان باقی بماند و در عین حال راه عبور از این باغ‌ها هموار باشد.

کارشناس معاونت میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان سمنان تصریح کرد: منابع آبی که از دل این کوچه باغ‌ها عبور می‌کند باید مدیریت شود و از هدررفت آن جلوگیری شود اما این به این معنا نیست که حتی ریشه درختان هم نتوانند از این آب بهره ببرند؛ زیرا به این ترتیب به طبیعت آسیب وارد می‌شود.

دوست‌محمدی خاطر نشان کرد: بنابراین باید در شیوه سنگفرش کردن این معابر بازنگری شود و مکان‌هایی که درخت وجود دارد، به صورت خشکه چین فقط در حدی که بشود عبور کرد سنگفرش شود و باقی قسمت‌ها به صورت طبیعی باقی بماند.

وی ادامه داد: همچنین بازسازی دیوارهای این باغ‌ها باید با چینه و خشت انجام شود و به هیچ وجه نباید از آجر و، سیمان و مصالحی از این قبیل استفاده شود. مصالح بومی استان سمنان خشت و گل است و در صورتی که بازسازی این دیوارها اصولی انجام شود، تا ۲۰۰ سال دیگر استحکام لازم را خواهد داشت.

وی ادامه داد : همچنین از نظر علمی، تبادل حرارت و رطوبت دیوار خشتی با محیط اطراف به صورتی است که موجب آزار و اذیت درختان نمی‌شود و از طرفی هدررفت سرمایه هم وجود نخواهد داشت.

دوست‌محمدی گفت: لازم است باغداران در کنار این دیوارهای خشتی درختانی بکارند که کوچه باغ‌های قدیم را به خاطر بیاورد و سایه بانی برای عبور رهگذران ایجاد شود و محیطی دلنشینی فراهم شود.

کارشناس معاونت میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان سمنان بیان کرد: ضرورت دارد شهرداری متخصصین حوزه‌های مختلف را در این طرح دخیل کند که این طرح مهم و پرفایده، بدون عیب و نقص انجام شود اما در کل این طرح پسندیده‌ای است که محیطی برای جذب گردشگر آماده شود و رغبتی برای کوچ باغداران به این مکان‌ها به وجود آید.

وی افزود: امید است در آینده شاهد این باشیم که این کوچه باغ‌ها به عنوان اولین مقصد گردشگری و فضای زنده شهر سمنان، تفرجگاه اصلی مردم شهر و پذیرای گردشگران از نقاط مختلف باشد.

دوست‌محمدی ابراز داشت: با توجه به تفاهم نامه‌های میراث فرهنگی و جهادکشاورزی، و تلاش‌هایی که از سوی شهرداری سمنان انجام شده، باغ‌های سمنان با نگاه گردشگری آباد می‌شوند و هم کشاورزی از این طرح منفعت می‌برد و هم گام بلندی در راستای احیای گردشگری شهر سمنان برداشته می‌شود و نگاه قدیم به این شهر، به عنوان شهری در بین باغ‌ها، دوباره زنده خواهد شد.

احیای باغ‌ها، راه تنفس شهر و تولید اکسیژن

رئیس شورای اسلامی شهر سمنان نیز در گفت و گو با ایرنا بیان کرد: باغ های داخل شهر سمنان  اغلب در جنبه تفریحی و سرگرمی مورد استفاده قرار می گیرند و مالکان زمین های کشاورزی و باغ ها برای فروش تولیدات و کسب درآمد در بیرون از مناطق باغی شهر اقدام می کنند، ایجاد بازارچه ای برای فروش محصولات کشاورزی در باغ راه ها می‌تواند جنبه اقتصادی کشاورزان این مناطق را تقویت کند.

سید مسعود سیادتی ادامه داد: کشاورزان می توانند در باغ راه های ایجاد شده محصولات کشاورزی خاص کویری، گیاهان دارویی، گل نرگس را کشت و در این بازارچه به فروش برسانند.

وی افزود: حفظ باغ های درون شهر سمنان از دغدغه های شهروندان و همچنین مدیریت شهری است و با توجه به اینکه فضاهای سبز  مصنوعی  فقط جنبه تزئینی دارد و به آب و هوا کمکی نمی کند، با احیای این باغ ها می توان امکان تنفس برای هوای شهر را با تولید اکسیژن فراهم کرد.

رئیس شورای اسلامی شهر سمنان گفت: نگاه اقتصادی و تجاری باعث می شود به تدریج باغ ها به منظور تغییر کاربری توسط صاحبان و بنگاه های اقتصادی از بین بروند ولی  طرح هایی مانند بازارچه ها حمایتی از باغداران برای جلوگیری از تخریب باغ ها است.

سیادتی تصریح کرد: یکی از طرح ها در دوره اول و دوره فعلی شورای اسلامی شهر سمنان برای حفظ باغ ها و تبدیل آن به فضای سبز، پیشنهاد ساخت ویلا  به صاحبان باغ در مساحت تعیین شده بود تا به این بهانه از تغییر کاربری باغ ها صرف نظر کنند، اما این طرح به علت های مختلف از جمله مساله دسترسی به امکانات شهری اجرا نشد.

وی اظهار داشت: طرح ترمیم و سنگفرش کردن باغ راه با در اختیار گذاشتن مصالح برای باغداران به منظور ترمیم آبراه و مسیر باغ ها مورد استقبال قرار گرفت و به غیر از احیای کوچه باغ ها در راستای مسیر گردشگری انگیزه ای را برای حفظ باغ‌ها توسط صاحبان آن به وجود آورد.

رییس شورای اسلامی شهر سمنان خاطر نشان کرد : طرح  حمایتی گردشگری شهرداری سمنان در راستای بهسازی، نوسازی و بازسازی بافت تاریخی برای سرمایه گذاران در نظر گرفته شده است و سهم دولت که  پیشتر شهرداری ۵۰  درصد آن را ضمانت می گرفت، در سال ۹۸ حذف شده است، تا جذب و حمایت سرمایه گذاران برای بازسازی و بهره برداری از بافت تاریخی شهر را به دنبال داشته باشد.

وی افزود: این طرح باعث افزایش ارزش افزوده زمین‌های کشاورزی شده و رغبت باغداران و نسل‌های آینده را برای حفظ این زمین‌ها که در دل شهر سمنان وجود دارد افزایش می‌دهد.

احیای کوچه باغ‌ها، علاوه بر تقویت گردشگری و رونق اقتصاد کشاورزان، در افزایش نشاط اجتماعی و زنده‌تر شدن فضای شهر سمنان نقش بسزایی دارد.

امید است با بهره‌گیری از نظر کارشناسان، احیای اصولی‌تر و بی‌نقص این کوچه‌باغ‌ها تداوم یافته و چهره تاریخی شهر سمنان هرچه زیباتر و اصیل‌تر در مقابل چشمان مردم بومی و گردشگران خودنمایی کند. بی شک ارزش و اهمیت چنین طرح‌هایی در سالیان آینده بیشتر مشخص می‌شود.

منبع:ایرنا

زره‌بافی سنتی قزوین، جولاهگی فولاد

زره که نمادی از لباس جنگجویان در قدیم بوده است امروزه کاربرد آیینی داشته  و بیشتر به عنوان پوشش اجراکنندگان نمایش‌های آیینی همچون تعزیه استفاده می‌شود و قزوین نیز به عنوان یکی از قطب های تعزیه ایران صاحب هنرمندان بزرگی در این زمینه بوده و از معدود مکان‌هایی است که زره بافی هنوز در آن نفس می‌کشد.

زره در واقع نیم‌تنه‌ای است آستین کوتاه و جلوباز از آهن و فولاد که بافتی حلقه‌ای دارد و جنگجویان روی لباس‌های خود در هنگام جنگ می‌پوشیدند، از انواع زره که دو نوع از آن مرسوم بوده می‌توان به زره داوودی که محکم و ریزبافت بوده و زره معمولی که دانه دانه حلقه‌های فولاد را با هم می‌بافتند و بالشتکی را در بالا و یقه پشت گردن می‌دوختند، اشاره کرد.

در این صنعت هنرمند با در هم تنیدن  حلقه‌هاي فلزي به توليد زره وكلاه خُود می‌پردازد و از آنجا كه زره و خُود در میادین جنگ استفاده می‌شد، خاستگاه این هنر به درستی بر کسی روشن نیست، با رواج نمایش‌های آیینی چون شبيه‌خواني اين هنر كاربرد بيشتري پيدا كرد و با رونق شبيه‌خواني در دوره صفويه افراد بيشتري به اين هنر روي آوردند.

زره بافی در قزوین

سابقه هنر زره بافی در ایران به دوره پیش از اسلام بر می‌گردد که آن زمان زره به عنوان ابزار جنگی مورد استفاده قرار می‌گرفت. در دوره صفوی با رونق گرفتن هنر تعزیه‌خوانی از زره بافی برای تهیه لباس هنرمندان تعزیه‌خوان استفاده شد و از آغاز پادشاهی شاه طهماسب اول صفوی و پایتختی قزوین، زره‌بافی هم در این شهر رواج یافت چنانکه در کتاب سیمای تاریخی شهر قزوین تالیف پرویز ورجاوند از “استاد طالب” به عنوان هنرمند زره‌باف عصر صفویه در قزوین نام برده شده است.

همچنین استاد احسان الله کرمی، حاج اسماعیل بابایی، حاج منصور کاظمی، عبدالله جعفری، حاج محمد بابایی و حاج عباس زمانی از اساتید به نام رشته زره بافی در قزوین به شمار می روند.

بر اساس تحقیقات میدانی در خصوص هنر زره‌بافی، اکثر تعزیه خوان‌ها به زره‌بافی و هنرهای وابسته به نمایش تعزیه‌خوانی آشنایی داشته اند، هنرهایی چون زره بافی، شناخت ابزار، شناخت موسیقی و ادوات موسیقی مرتبط با تعزیه (طبل، شیپور، قره‌نی) ، شناخت صدا و ریتم آواز، شناخت حرکات نمایشی متناسب با دیالوگ و… به طوری که اکثر هنرمندان تعزیه‌خوانی قزوین از جمله احسان‌الله کریمی، حاج‌اسماعیل بابایی، حاج منصورکاظمی، عبدالله جعفری، حاج محمد بابایی، حاج عباس زمانی و… علاوه بر تعزیه‌خوانی با هنر زره‌بافی نیز آشنایی داشتند.

روش کار در زره بافی

برای ساخت زره ابتدا مفتول‌ها به شکل فنر در می‌آیند. سپس این فنر بریده می‌شود و حلقه‌های مورد نیاز بافت زره به دست می‌آید. در ابتدای بافت زره، ۴ حلقه را به یک حلقه متصل می‌کنند و سپس با اتصال تعداد زیادی از این گروه‌های ۵ تایی، بافتی منسجم به وجود می‌آید که امکان ایجاد الگوهای مناسب زره و کلاهخُود را ایجاد می‌کند. سایزهای مختلف زره به تعداد متفاوتی از حلقه‌ها نیاز دارد.

الگوی بافت زره در قزوین چهار تکه است و آستین هم در چهار تکه جداگانه بافته شده و سپس به بالا تنه وصل می‌شود. این شیوه باعث می‌شود بازیگر در هنگام بازی راحت باشد و به راحتی دست خود را بالا ببرد.

روش اتصال آستین ها در زره بافی قزوین شیوه ای ابداعی به شمار می‌رود که برای اولین بار توسط استاد منصور کاظمی استفاده شد. این شیوه نسبت به شیوه‌های رایج پیشین ساده‌تر است. از ابداعات دیگر منصور کاظمی در این زمینه تسهیل در تبدیل سیم مفتول به فنر و خورد کردن سیم‌ها هست که در گذشته بسیار سخت و به صورت دستی انجام می‌شد.

هنر سنتی زره‌بافی که امروزه حیات آن به  نمایش‌های آیینی ایام محرم و صفر چون تعزیه گره خورده است تأثیر به سزایی در اشاعه فرهنگ ملی – مذهبی دارد به ویژه در استان قزوین به دلیل بافت مذهبی استان و اعتقاد مردم به به برگزاری مراسم‌های مذهبی، زنده نگه داشتن و حفظ جایگاه این هنر آیینی بیش از پیش اهمیت می‌یابد.

محمداسماعیل حسنی و شهره‌بانو کاظمی دو هنرمند فعال زره‌بافی در استان قزوین به شمار می‌روند که با وجود سختی‌های کار به دلیل هزینه‌های بالا، مشتریان خاص و عدم بازدهی اقتصادی مناسب، به این حرفه اشتغال دارند.

مهارت سنتی زره بافی سنتی قزوین در سال ۱۳۸۹ با شماره ۱۸۸ در فهرست میراث ملی ناملموس به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا

۹ خوان میراث‌فرهنگی برای آزادسازی کاروانسرای سمنان

این کاروانسرا در سال ۱۳۵۲ به ثبت ملی رسید و پس از سه دهه تغییر کاربری و تبدیل آن به زندان مرکزی شهر سمنان با تلاش‌ها و پیگیری مستمر مسئولان و مردم، روزهای پایانی خردادماه امسال از بند خارج و آزادسازی شد. این کاروانسرا به دلیل قرارگیری در مرکز شهر سمنان می‌تواند به یکی از جاذبه‌های اصلی این شهر مبدل شود، اما موضوعی که اداره کل میراث‌فرهنگی پیگیر آن است انتقال سند این کاروانسرا به نام میراث‌فرهنگی است، زیرا در سال‌های گذشته سند کاروانسرا به نام میراث‌فرهنگی بوده و هم اکنون نیز باید به نام مالک اصلی خود سند زده شود، تسریع در این امر زمینه مرمت و احیای این کاروانسرای تاریخی و بازگشایی این اثر تاریخی به روی علاقمندان فرهنگ و تاریخ ایران زمین را فراهم می‌کند. اما موانعی بر سر راه وجود دارد و میراث‌‌فرهنگی نیز از پای ننشسته و پیگیری‌های خود را برای حصول نتیجه نهایی ادامه می‌دهد.

کاروانسرای شاه عباسی سمنان چند سال پس از انقلاب به زندان تبدیل و در پس دیوارهای بتنی از دید مردم پنهان و در بند کشیده شد. کاروانسرایی که ۲۰ حجره و ۳۶۰۰ مترمربع مساحت دارد.

سال۱۳۶۲ اداره کل میراث‌فرهنگی استان در محل این کاروانسرا قرار داشت و تمام برگه‌های واگذاری این کاروانسرا هم موجود است، اما اینکه اداره کل زندان‌ها چطور مجوز گرفته که در این محل زندانی احداث کند، برای همگان مجهول است.

گام به گام تا آزادسازی کاروانسرای سمنان، خوان اول

اداره کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان سمنان برای  بازپس‌گیری این بنا از ابتدای دهه ۹۰  مکاتبات خود را آغاز کرد. سال ۱۳۹۱ حمید یزدانی مدیرکل وقت استان در نامه‌ای به مدیرکل زندان‌ها خواستار اعلام زمان دقیق تخلیه کاروانسرا شد.

گام به گام تا آزادسازی کاروانسرای سمنان، خوان دوم

 سه‌سال بعد در‌ سال ۱۳۹۴ نیز حسین خواجه بیدختی، مدیر‌کل وقت استان خواستار اصل سند واگذاری این بنا شد. نامه‌ها با وجود اینکه ارسال و در رسانه‌ها خبری می‌شدند، اما بی‌نتیجه می‌ماندند.

گام به گام تا آزادسازی کاروانسرای سمنان، خوان سوم

سی‌ویکم خردادماه استاندار سمنان اعلام کرد که بالاخره تلاش‌ها نتیجه داده و قرار است دیوارهای زندان برداشته ‌شود. سازمان زندان‌ها سرانجام کاروانسرا را رها می‌کند.

گام به گام تا آزادسازی کاروانسرای سمنان، خوان چهارم

زندانیان از کاروانسرا به زندان جدید منتقل شدند، اما دیوارهای الحاقی بر کاروانسرا هنوز سر جای خود هستند. پیگیری‌های مهدی جمال مدیر کل میراث‌فرهنگی، گرشگری و صنایع‌دستی استان سمنان در این باره می‌گوید: «قرار شد گروهی بیایند، بازدیدی از این بنا داشته باشند و دستور  برداشتن این دیوارها را بدهند که هنوز نیامده‌اند و مشخص هم نیست چه زمانی می‌آیند. در تمام سال‌های گذشته سازمان زندان‌ها به هیچ‌کس اجازه بازدید و دیدار از این بنای تاریخی را نداده است.ادامه این فرآیند بستگی به هم‌افزایی و پیگیری مسئولان ارشد کشوری دارد.»

گام به گام تا آزادسازی کاروانسرای سمنان، خوان پنجم

او می‌افزاید: «میراث‌فرهنگی خواهان این است که دست ‌کم مدیریت این بنا را به‌عهده داشته باشد تا بتواند برای آن بودجه مطالعاتی، احیا و مرمت در نظر بگیرد. با این حال مدیریت شهری طالب آن است که این بنا تحویل شهرداری شود.»

گام به گام تا آزادسازی کاروانسرای سمنان، خوان ششم

مدیر کل اقتصاد و دارایی استان سمنان روز سه‌شنبه ۲۱ مردادماه و در نامه‌ای به مدیرکل زندان‌ها و اقدامات تأمینی استان خواستار واگذاری سند کاروانسرای شاه‌عباسی سمنان به اداره‌کل میراث‌فرهنگی شد.

مهدی جمال در این باره می‌گوید: «سرانجام پیگیری‌های دکتر مونسان وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی، اداره‌کل استان، نماینده مردم سمنان، مهدی‌شهر و سرخه در مجلس شورای اسلامی، مردم، مسئولان ذیربط  و رسانه‌ها به نتیجه رسید و به زودی باید سند این کاروانسرا به نام میراث‌فرهنگی استان که متولی اصلی این بنای تاریخی است، زده شود»

او با سپاس از اقدام مدیرکل اقتصاد و دارایی استان سمنان می‌افزاید: «مردم فهیم و فرهنگ‌دوست استان قدردان زحمات مسئولانی که زمینه واگذاری و فراهم شدن شرایط مرمت و احیای این کاروانسرای ارزشمند را فراهم کردند، خواهند بود.»

نامه مدیر کل اقتصاد و دارایی استان به مدیر‌کل زندان‌های سمنان

در نامه مدیر کل اقتصاد و دارایی استان به مدیر‌کل زندان‌ها و اقدامات تأمینی سمنان آمده است: «پیرو مذاکرات و مصوبات کارگروه ساماندهی فضاهای اداری و توافقات قبلی در خصوص تسریع در روند تکمیل ساختمان زندان جدید سمنان و لزوم تخلیه زندان مرکزی سمنان واقع در میدان سعدی، نظر به اینکه ملک مذکور به پلاک ثبتی ۳۶۰۸ الی ۳۶۱۱ اصلی بخش یک سمنان(کاروانسرای شاه‌عباسی) با توجه به مستندات موجود(پیوست ۱و ۲) با شماره ۹۶۷ مورخ ۵۲/۱۱/۱۵ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است، در اجرای هر چه بهتر قوانین و مقررات موضوعه و همچنین تبصره ماده ۴ مصوبه ۴۱۰۲۸/ت ۲۷۴۹۴ هیئت وزیران مورخ ۱۳۸۲/۷/۲۳ و آئین‌نامه مستندسازی، خواهشمند است نسبت به انجام امور اداری مربوط به تغییر بهره‌برداری پلاک مذکور به نام وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کشور، اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان سمنان، اقدامات لازم را مبذول فرمایند.»

گام به گام تا آزادسازی کاروانسرای سمنان، خوان هفتم

مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی سمنان ۲۳ مرداد ۱۳۹۹ در مکاتبه‌ای با دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان، خواستار تغییر بهره‌بردار سند مالکیت کاروانسرای شاه عباسی سمنان شد و در  نامه‌ای آورد: «کاروانسرای شاه عباسی سمنان (به‌شماره پلاک ثبتی ۳۶۰۸ الی ۳۶۱۱ اصلی واقع در بخش يک سمنان‌ـ‌ميدان سعدی) از جمله آثار تاريخی و فرهنگی بوده و طی شماره ۹۶۷ در مورخ ۱۵/۱۱/۵۲ در فهرست آثار ملی ايران به ثبت رسيده است.»

در این نامه با اشاره به سابقه تاریخی کاروانسرا، به این نکته اشاره شده است که کاروانسرا قبل از تصرف اداره‌کل زندان‌ها و اقدامات تأمينی و تربيتي استان، در تصرف اين اداره‌کل بوده و به‌عنوان ساختمان اداری مورد استفاده قرار می‌گرفته است و با استناد به نامه نماینده وزیر و مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان نسبت به تغییر بهره‌بردار کاروانسرای شاه‌عباسی سمنان به‌نام وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی از طریق اداره‌کل زندان‌ها و اقدامات تأمینی استان، از دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان خواسته شده است با توجه به اينکه آثار تاريخی و فرهنگی، متعلق به دولت بوده و اين اداره‌کل متصرف، متولی و حافظ آثار تاريخی و فرهنگی است، در اجرای ماده ۲۶ قانون مدنی وآئين‌نامه مستندسازی و تعيين بهره‌بردار اموال غير منقول دستگاه‌های اجرایی، پیگیری‌های لازم صورت گیرد.

گام به گام تا آزادسازی کاروانسرای سمنان، خوان هشتم

مهدی جمال مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی سمنان ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ در مکاتبه‌ای با مدیرکل امور زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی استان، خواستار تحویل قطعی و تغییر بهره‌بردار سند مالکیت کاروانسرای شاه‌عباسی سمنان به نام وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شد. در این نامه، این اداره‌کل خواستار تحویل قطعی و تغییر بهره‌بردار سند مالکیت شش‌دانگ پلاک ثبتی ۳۶۰۸ تا ۳۶۱۱ اصلی بخش یک سمنان(کاروانسرای شاه‌عباسی) به نام وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شد.

در این نامه با توجه به ثبت کاروانسرای شاه‌عباسی سمنان در فهرست آثار ملی ایران و بر اساس ماده ۲۶ قانون مدنی و قانون اساس‌نامه وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و آئين‌نامه مستندسازی و تعيين بهره‌بردار اموال غير منقول دستگاه‌های اجرایی، درخواست شد در راستای نامه صادره ۲۲۴۶۱/۹۶۲۱۰۰ مورخ ۵/۷/۹۶ معاونت رئیس‌جمهوری و ریاست سازمان وقت نسبت به تحویل سند مالکیت کاروانسرای شاه‌عباسی به نام وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کشور اقدام شود.

گام به گام تا آزادسازی کاروانسرای سمنان،خوان نهم

وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ در سفر به استان سمنان و در بازدید از کاروانسرای سمنان می‌گوید: «با توجه به پیگیری‌های نماینده مردم سمنان، مهدی‌شهر و سرخه در مجلس شورای اسلامی، استاندار و شهردار توافقات اولیه برای انتقال سند کاروانسرای شاه‌عباسی سمنان به نام میراث‌فرهنگی انجام شده است.»

دکتر علی اصغر مونسان عنوان می‌کند: «استان سمنان ظرفیت‌های تاریخی بسیار خوبی دارد و یکی از این ظرفیت‌ها مراکز تاریخی از جمله این کاروانسرا است که در قلب شهر واقع شده است. قرارگیری زندان در کاروانسرا و در فضای شهری کارکرد خوبی نبوده است، امیدوارم با شروع مرمت و بهسازی کاروانسرا، این مجموعه تبدیل به مکان بسیار زیبای گردشگری شود.»

او تأکید می‌کند: «پس از اتمام سفر به استان سمنان، موضوع مساعدت در تسریع تملک و واگذاری کاروانسرا از ریاست قوه قضائیه پیگیری می‌شود. با برداشتن فضاهای الحاقی کاروانسرا، این اثر تاریخی به مکان زیبای گردشگری سمنان مبدل می شود.»

اگرچه تلاش‌ها و پیگیری‌ها برای تسریع در مرمت و احیا و بازگشایی درهای کاروانسرای شاه‌عباسی سمنان توسط اداره‌کل استان ادامه دارد، اما مسئولان باید به این مهم توجه داشته باشند که آروزی دیرینه مردم سمنان آزادسازی این کاروانسرا و بازدید از این یادگار عصر صفوی است. امید می رود شرایط تملک و تعیین تکلیف این کاروانسرا هر چه زودتر به نتیجه نهایی برسد.

منبع:میراث آریا

قلعه ایرج، بزرگ‌ترین قلعه خشت خام کشور

قلعه ایرج، بزرگ‌ترین قلعه خشت خام در استان تهران و ایران شناخته می‌شود، قلعه‌ای با ارتفاع بیش از ۱۵ متر مربوط به دوره ساسانی، هرچند آثار کشف شده از این قلعه کهنسال و شگرف دارای قدمتی بیش از سه هزار سال است و این آثار فرضیه بازسازی و مرممت قلعه در دوره ساسانی را قوت می‌بخشد.

فرم مهندسی و معماری قلعه اصلاً شبیه بناهای اسلامی نیست و این امر نشان از قدمت بسیار بالای آن دارد، این دژ به شکل مستطیل بوده و با خشت و گل ساخته شده و خشت‌های به‌کار رفته در این قلعه بزرگ و در ابعاد ۶۰ در ۲۵ سانتی‌متر است.

قلعه ایرج طول و عرضی معادل با ۱۴۴۰ متر در ۱۲۸۰ متر دارد که از آن دژی عظیم و پر ابهت ساخته است و به‌عنوان بزرگ‌‌ترین قلعه خشتی نظامی در ایران شناخته می‌شود. دیوارهای آن پهنایی بین ۱۷ تا ۲۲ متر دارند و بیشترین ارتفاع دیوار در بنا در گذشته ۲۵ متر بوده است ولی به دلیل فرسایش دیوارها بر اثر عوامل طبیعی در طول سالیان هم ‌اکنون حداکثر ارتفاع دیوار در قلعه به ۱۶ متر می‌رسد. مصالح عمده به کار رفته در ساخت این قلعه خشت و گل است.

این قلعه بزرگ مستطیل شکل، در گذشته در ضلع شمالی دارای ۳۴ برج، در ضلع جنوبی دارای ۴۲ برج و در ضلع‌های شرقی و غربی دارای ۳۶ برج بوده است که امروزه متأسفانه فقط و فقط دو برج که در فاصله ۳۰ متری از هم قرار دارند، در این قلعه باقی مانده‌اند.

قلعه ایرج دارای چهار دروازه در شمال، جنوب، شرق و غرب است. دروازه شمالی این قلعه دقیقا رو‌به‌روی قله کوه دماوند قرار گرفته است و این باعث می‌شود که تماشای آن از سمت جنوب، چشم‌انداز فوق‌العاده‌ای از آن  ارائه دهد. در سال‌های گذشته دروازه و دیوارهای ضلع شرقی بنا مرمت شده‌اند و دو دروازه شمال و جنوب نیز برای عبور و مرور باز هستند.

در گذشته در اطراف این دژ مستحکم و باشکوه، خندق‌هایی به عمق هشت متر و پهنای ۳۰ متر حفاری شده بود که برای محافظت از قلعه در برابر حمله دشمنان و آشوب‌گران استفاده می‌شد. به‌هنگام حمله دشمنان، درون این خندق‌ها آب رها می‌کردند که دسترسی به قلعه در این زمان عملا غیرممکن می‌شد.

قلعه ایرج یا به قول محلی‌ها قلعه گبری به‌عنوان یکی از زیباترین، باشکوه‌ترین و البته بزرگ ترین قلعه‌های ایران  در تاریخ ۱۱ شهریور سال ۱۳۸۲ هجری شمسی، با شماره ثبت ۹۸۳۵ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا