جاذبه‌های گردشگری شهرستان جاسک

شهرستان جاسک به مرکزیت شهر جاسک در غرب استان سیستان و بلوچستان و در فاصله ۳۲۵ کیلومتری جنوب شرقی بندرعباس قرار دارد. این شهرستان از جهت شرق و شمال شرقی با سیستان و بلوچستان و کرمان و از شمال به شهرستان بشاگرد و از مننتهی الیه شمال غربی به شهرستان سیریک محدود می‌شود.

این شهرستان در کرانه دریای عمان و شرق تنگه هرمز قرار دارد. شهر جاسک از آنجا که سه طرف آن را آبهای آزاد احاطه کرده، به صورت یک شبه جزیره درآمده است.

سواحل مکران در محدوده آب‌های ساحلی و اقیانوسی دریای عمان از ایستگاه‌های مهم و اصلی تجارت، اقتصاد و گردشگری ایران است و این منطقه از حوزه گواتر و پسا‌بندر چابهار آغاز و تا منطقه جاسک هرمزگان ادامه دارد.

نام این بندر به صورت‌های جاشک، کارپل، کفشک و… نقل شده است. در دوره هخامنشی به آن بدیس یا بادیس گفته می‌شده و بندری آباد و پر جمعیت بوده است. در دوران پارت‌ها و ساسانیان مرکز بارگیری کالا و دادو ستد و استراحت بازرگانان شناخته می‌شده است. انگلیسی‌ها در سال ۱۶۱۴ میلادی از آن به عنوان بندر تجاری استفاده می‌کردند. اولین تجارت‌خانه شرکت کمپانی هند شرقی در سال ۱۶۱۹ میلادی در جاسک تاسیس شد. در سال ۱۸۶۴ میلادی، انگلیس برای گسترش نفوذ و استحکام مواضعش، خطوط تلگراف و کابل زیر دریایی بین ایران و هند را در مسیر گوادر ـ جاسک ـ بندرعباس ایجاد کرد.

علاوه بر اهمیت این بندر به عنوان یک مرکز بازرگانی دریایی، در دوران بسیار قدیم یکی از کانون‌های معتبر آیین میترا بوده و معبدی به نام آناهیتا در آن باقی مانده است.

جمعیت و زبان

بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت شهرستان جاسک  جاسک ۵۸ هزار و ۸۸۴ نفر بوده است.

اغلب مردم به زبان‌های فارسی، بلوچی، عربی و هندی آشنایی دارند. آنها از راه‌های کشاورزی، دامداری، صیادی و تجارت امرار معاش می‌کنند.

جاذبه‌های تاریخی و گردشگری

غار سادرمند: این غار مربوط به دوره ساسانیان تا دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان جاسک، روستای گزدان واقع شده که در سال ۱۳۸۱ به شماره ۶۴۶۵ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

غار سادرمند در ۳۰ کیلومتری شهر جاسک به شکل دو غار با دو دهانه واقع شده است. تاریخ ساخت آن روشن نیست، اما تکه سفال‌هایی که از اطراف غار به دست آمده، متعلق به دوران ساسانیان و اوایل اسلامی است که نشان دهنده ساختار پیش از اسلام است و تا دوران اسلامی کاربرد داشته است.

این غار طولانی ستون‌های زیادی دارد و در گوشه‌های آن طاقچه‌هایی ساخته شده است.

برج سیاه و سفید از آثار به جای مانده از روزگار تسلط انگلیسی‌ها در جنوب ایران و مربوط به زمانی است که شبه قاره هند تحت نفوذ استعمار انگلستان قرار داشت. این بنا در واقع بخشی از تاسیسات گسترده‌ای است که انگلیسی‌ها به عنوان تلگرافخانه در جاسک بنا کردند.

برج سیاه و سفید در سال ۱۳۸۱ به شماره ۶۷۶۹ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

گورستان جگین از دیگر آثار این منطقه است، این گورستان، مربوط به هزاره اول قبل از میلاد است و در بخش مرکزی روستای جگین در شهرستان جاسک واقع شده است. این گورستان در ۱۵ کیلومتری شمال شرقی جاسک در محلی به نام سعادتمند در بالای یک کوه قرار دارد.

ان اثر در سال ۱۳۸۲ به شماره ۱۰۹۳۲ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

تلگرافخانه جاسک که مربوط به دوره صفوی است و در  پایگاه نیروی هوایی جاسک واقع شده از دیگر آثار این شهرستان است.

تلگرافخانه انگلیسی‌ها یکی از قدیمی‌ترین تلگرافخانه‌های ایران است. این بنا به عنوان اولین مرکز تجاری کمپانی هند شرقی در بندر جاسک ساخته شد که بعدها به تلگرافخانه تبدیل شد و به همین نام مشهور است. بر اساس منابع تاریخی اداره تلگرافخانه در سال ۱۲۸۶ در جاسک تاسیس شد و در سال ۱۲۹۵ دولت انگلیس گارد نظامی کوچکی برای مراقبت از تاسیسات فرستنده تلگراف در جاسک تشکیل داد. سال بعد فرماندهی نظامی انگلیس از باسعیدو (شهری در قشم) به جاسک منتقل شد و سال ۱۳۰۹، اداره خطوط تلگراف انگلیس به دولت ایران تحویل داده شد.

این بنا در سال ۱۳۸۵ به شماره ۱۶۲۶۹ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

قلعه شیرآهن پایین این قلعه مربوط به سده‌های میانی دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان جاسک، بخش مرکزی دهستان کنگان، کمتراز ۱ کیلومتری شرق روستای شیرآهن پایین واقع شده است. این اثر در سال ۱۳۸۵ به شماره ۱۷۳۷۱ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

جاذبه‌های طبیعی و گردشگری

سواحل زیبا و بکر یکی از مهمترین جاذبه‌های شهرستان جاسک است. سواحل زیبا و بکر روستاهای یونک، عبد، بحل، بونجی، گتان، جاسک کهنه و کلیرک از ظرفیت توسعه گردشگری برخوردار هستند.

منطقه حفاظت شده مجموعه جنگل‌های حرای گابریک که در سواحل جاسک قرار گرفته و ۳۴ هزار هکتار مساحت دارد از دیگر جاذبه‌های طبیعی شهرستان جاسک است، این مجموعه واقع در حاشیه خور سور گلمو خلاصی و خورهای حد واسط این دو در شرق شهرستان جاسک قرار دارند.  پوشش گیاهی این مجموعه جنگل‌های حرا است.

این جنگل‌ یکی از زیباترین جاذبه‌های طبیعی بندر جاسک است که گردشگران زیادی را مجذوب خود کرده است.

این جنگل به طور دائم در معرض جزر و مد منظم آب دریا قراردارد. به طوری که در زمان جزر، درختان از آب بیرون می‌آیند. و درختان به صورت جزایری پراکنده نمایان می‌شوند و در موقع مد تمام جنگل زیر آب رفته و ناپدید می‌شود.

پرندگان زیبا و نادر از قبیل گیلانشاه، اگرت بزرگ در کنار پلیکان‌ها و فلامینگوها مناظر جالبی را پدید می‌آورند. در منطقه جاسک به درختان حرا «تمر» می‌گویند.

گل فشان‌های جاسک، پدیده‌ای طبیعی است که بر اثر آن گل‌ولای از زیر زمین به شکل چشمه‌وار به سطح زمین می‌رسد و شکل ماهوری بخود می‌گیرد. گل‌فشانی یکی از عوارض ژئومورفولوژی و زمین‌شناسی است که از یک یا چند دهانه آتشفشانی تشکیل شده و به‌طور مداوم گل سردی از آن به خارج پرتاب و روان شده و با انباشته شدن روی هم، کم‌کم مخروط‌های کوچک و بزرگی را تشکیل می‌دهد. برخی معتقدند گل‌فشان پدیده‌ای مرتبط با فعالیت‌های آتش‌فشانی است، اما اغلب دانشمندان معتقدند این پدیده خاستگاه غیرآتشفشانی دارند. گل فشان‌ها با دارا بودن پدیده‌های کم نظیر و متنوع، دارای پتانسیل بالایی از نظر جلب گردشگر با اهداف متفاوت گردشگری هستند. گل فشان‌ها با مناظر زیبا و بدیع خود، می‌توانند دیدنی‌های متنوع و تماشایی را برای گردشگران به نمایش بگذارند. گل فشان‌های روستای گتان جاسک یکی از جاذبه‌های طبیعی این منطقه است. این گل فشان‌ها در ۸۰ کیلومتری شهرستان جاسک و در نزدیکی روستاهای گتان و توجک واقع شده‌اند. فاصله این گل فشان‌ها تا دریا حدود ۵۰۰ متر و تا جاده آسفالته ۱۵ کیلومتراست.

بهترین مسیر دسترسی به منطقه که امکان مشاهده هر ۴ دهانه گل‌فشان را فراهم می‌سازد، مسیر بندرعباس ـ میناب ـ سیریک منتهی به روستای گتان پایین است که از محل روستای گتان، تا گل‌فشان حوضچه مانند حدود ۸ کیلومتر بوده و ماشین‌رو است و بعد از آن برای رسیدن به سه گل‌فشان دیگر باید مسیر تپه‌ماهورها را پیاده طی کرد که حدود ۲ کیلومتر پیاده‌روی دارد.

جاذبه‌های زیر آب و صخره‌های مرجانی که در اطراف شبه جزیره جاسک به فاصله ۱۰ تا ۴۰ متر از ساحل دریا تا خلیج میدانی در شرق جاسک، کشیده شده‌اند که عمق آب تا روی صخره در هنگام جزر بین ۱تا۳متر، متغیر است، یکی دیگر از جاذبه‌های طبیعی این منطقه است، این دنیای زیر آب محل تجمع انواع ماهی‌ها و جانوران تماشایی دریایی است.

صخره‌های زیر آبی جاسک محل گشت و گذار غواصان بومی منطقه است که هر روز بر تعداد این گردشگران زیر آب افزوده می‌شود.

کوه‌های مریخی و مینیاتوری یکی دیگر از این موارد است، این کوه‌ها به دلیل شکل خاص و جذاب خود یکی از جاذبه‌های گردشگری شهرستان جاسک به شمار می‌روند. کوه‌هایی که حاصل میلیون‌ها سال فرسایش است. به آن‌ها کوه‌های مریخی می‌گویند، چون شبیه کوه‌هایی هستند که در مریخ رصد شده‌اند. نام دیگر آنها به ‌خاطر شکل خاص و تیغه‌ای‌اشان، کوه‌های مینیاتوری است.

کوه‌های مریخی در روستای پیوشک بخش لیردف ظرفیت بکر گردشگری در شهرستان جاسک بشمار می‌رود. این کوه‌ها در مسیر  اصلی جاسک به سیریک نیز وجود دارند.

چشمه‌های آب گرم پوراف در ۲۰ کیلومتری شرق جاسک و در ساحل دریا قراردارد. این منطقه دارای جنگل  حرای وسیعی است که مانند جزیره زیبایی در مقابل خور پوراف سر از آب بیرون کشیده و چشم‌اندازی دلپذیر خلق کرده است. این چشمه آب معدنی  برای مردم بسیار قابل احترام و مقدس بوده و خواص درمانی دارند.

جاذبه‌های فرهنگی ـ گردشگری

موسیقی در جنوب ایران از سابقه‌ای بسیار طولانی و کهن برخوردار است. ویژگی موسیقی محلی جاسک در حرکات ریتمیک و نمایشی آن است. از آنجا که مهاجران آفریقایی در برخی از بنادر و جزایر جنوبی کشورمان زندگی می‌کنند، ترانه‌های مردم این دیار، از موسیقی بومیان آفریقایی نیز تاثیر گرفته است. در جاسک هم مانند اکثر نقاط ایران، موسیقی با زندگی مردم همراه و عجین است. در دریا در مراسم شادی یا عزا و در همراهی با آیین‌های مختلف نقش چشمگیری دارد. در گذشته تعداد خوانندگان و نوازندگان محلی بیش از امروز بوده و بیشتر در مراسم عروسی، ختنه سوری، مولودی خوانی و… گروه‌های موسیقی به اجرای نمایش نیز می‌پرداختند.

غذای محلی

در کناره‌های ساحل خلیج فارس و دریای عمان، قوت اصلی مردم از دریا تامین می‌شود، به همین دلیل بیشترین و بهترین غذاهای محلی منطقه جاسک نیز از فرآورده‌های دریایی تهیه می‌شود.

قلیه ماهی، ماهی شوری، هواری ماهی (پلوماهی) از غذاهای محلی مردم این منطقه است.

صنایع‌دستی جاسک

صنایع‌دستی جاسک که نمادی از فرهنگ و طبیعت منطقه است و یکی از جاذبه‌های فرهنگی این منطقه محسوب می‌شود. به طور کلی صنایعی که در این منطقه فعال بوده‌اند و برخی از آنها هنوز کم و بیش رایج هستند، شامل لنچ سازی، رودوزی‌های سنتی (سوزندوزی‌بلوچ)، توربافی و گرگوربافی، حصیربافی، آهنگری سنتی، و ساخت کاردهای بلوچی با غلاف‌های چوبی و نقره کوب و بافته‌های اداری می‌شود.

منبع:میراث آریا

فارس ، خاستگاه ایدئولوژیک هنر هخامنشی

فرمانروایی واپسین ایلامی‌های حاکم در منطقه جنوب ایران در سده ششم هجری به سازمان حکومتی بزرگی تبدیل‌شده بود که ناگزیر از ایجاد بناهایی عظیم و به‌کارگیری هنرمندانه‌ترین اسلوب‌های معماری روزگار خویش بود. در همین مرحله، کوروش دوم در شهر کُهن اَنشان ساختار مدیریتی به ارث برده بود که باید این نظام مدیریتی، در ساخت بزرگ‌ترین بناهای سنگی دوره باستان، پاسارگاد و سپس تخت جمشید تجلّی می‌یافت.

 در مرحله دیگر، ساختار سازمان حکومتی ایجاب می‌کرد تا شکوه و عظمت در ساخت بناهای حکومتی همراه با بهترین تزئینات هنری و ساخت اشیای هنری به نمایش گذاشته شود.

 همه این هنرها در محدوده جنوب و جنوب غربی سرزمینی که با نام بومی ایران می‌شناسیم در منطقه پارس در کنار دریایی به همین نام به‌عنوان خاستگاه این امپراتوری طی دو سده آفریده شد.

در همین منطقه فارس بیش از صدها کتیبه رسمی به خط میخی پارسی باستان در بناهای حکومتی این دوره به یادگار گذاشته‌شده است. با پی افکندن بناهای سلطنتی، پادشاهان این حکومت درصدد برآمدند تا علاوه بر بسط و توسعه ارضی سرزمین خود سند محکمی بر بنیان‌گذاری شالوده رسمی سرزمین پارس و محدوده قلمرویی خود در بنیان کاخ‌های خود برای روزگار آینده این سرزمین از سیم و زر به یادگار گذارند.

ساختار شهری پایتخت‌های این امپراتوری در منطقه فارس بر دو منطقه پارسه و پاسارگاد متکی بود که در یک محور شمالی – جنوبی در یک بستر زیستی در محدوده‌ای به طول ۷۰ کیلومتر شکل‌گرفته بود. بافت جغرافیای زیستی این محدوده در یک منظر فرهنگی واحد قابل‌تعریف است. در این محور فرهنگی، رودخانه سیوند از شمال به جنوب در جریان است. سرچشمه‌های این رود در منطقه پاسارگاد پس از جاری شدن در باغ‌های اطراف کاخ‌های سلطنتی پاسارگاد، از شهر پارسه در دشت پهناور تخت جمشید می‌گذشته و صدها هکتار از اراضی کشاورزی این شهر را آبیاری می‌کرده است. در محدوده اطراف همین رودخانه در این دشت، بیش از ۳۴ محوطه دوره هخامنشی وجود دارد.

در بخش‌های مرکزی این رود و در حدفاصل دو منطقه شهری بزرگ دوره هخامنشی، آب این رود با هدایت از طریق آبراهه‌هایی برای استفاده‌های صنعتی گسترده این دو مرکز سیاسی، در درّه بلاغی بکار گرفته می‌شده است؛ بنابراین در یک مفهوم کارکردی می‌توان بستر زیستی یک رودخانه را در چشم‌انداز فرهنگی مهم‌ترین مراکز سیاسی یک حکومت در محدوده رسمی جغرافیایی فرهنگی آن حکومت تعریف و درک کرد. در این منطقه جغرافیایی که با نام پارس می‌شناسیم، در اطراف هسته مرکزی و رسمی فرهنگ، در محدوده‌ای به شعاع یک‌صد کیلومتر بیش از یک‌صد استقرار در ابعاد و کارکردهای مختلف شناسایی‌شده است.

جشن‌های نمادین سالیانه در مرکز بر توان مدیریتی و تدابیر شاهانه افزود و در مقابل، امنیت لازم برای مناطق گسترده تحت فرمانروایی فراهم شد.

تأمین امنیت لازم و تولید ثروت در محدوده امپراتوری منجر شد تا ارتش عظیمی از تمام مناطق فراهم شود و در همین فرآیند توسعه، بخش‌های ارضی سرزمینی وسیع در چارچوب یک حکومت منسجم سازمان‌دهی بیابند.

 در تمام طول دوره فرآیند شکل‌گیری قلمرو جغرافیایی هخامنشیان، منطقه جنوب غرب ایران به‌عنوان مهم‌ترین بخش منحصربه‌فرد جامعه هخامنشیان باقی ماند و پایتخت‌های سیاسی، ایدئولوژیک و فرهنگی جامعه هخامنشی در این محدوده قرار داشت. منطقه‌ای که به دلایل ساختار طبیعی، هسته مرکزی حکومت‌های یکپارچه ایران باستان در این محدوده شکل گرفت و از این محل، قلمروی حکومتی خود را گسترش دادند.

وجود دریای پارس در سرتاسر محدوده جنوبی و بیابان‌های خشک عربستان هر دو مانع طبیعی عظیمی علیه هرگونه تهاجم به منطقه جنوب غرب ایران بودند. دو کویر بزرگ مرکزی در بخش‌های داخلی کشور ایران، به منطقه فارس و خوزستان اجازه می‌داد تا بتوانند سیستم‌های دفاعی خود را در بخش‌های حساس‌تر برگزینند.

بنابراین، مآمن امن سرزمین فارس و حاصلخیزی دشت‌های گسترده جنوب غرب ایران، این محدوده را به پناهگاهی امن برای شکل‌گیری و توسعه هسته‌های مرکزی ایران باستان تبدیل کرده بود. به این دلایل، فارس و خوزستان به‌عنوان خاستگاه سیاسی و قلب ایدئولوژیک حکومت‌های ایران باستان رسمیت یافت.

در سرتاسر گستره امپراتوری هخامنشی و در نقاط دوردست از مرکز این حکومت، ساتراپ‌ها و پایتخت‌های منطقه‌ای قرار داشت. تشکیلات سیاسی، اقتصادی، اداری هر ساتراپ به تبعیت از مرکز دارای همان ویژگی‌های شاهانه بود. ساتراپ‌ها، خراج سالیانه به حکومت مرکزی می‌پرداختند و در زمانی که شاه بزرگ به محدوده یک ساتراپی مسافرت می‌کرد، حاکم محلّی باید در مکانی مناسب با شأن شاهانه از او پذیرایی می‌کرد.

 تمام پایتخت‌های ساتراپی‌ها با مرکز حکومت هخامنشی یعنی جنوب غرب ایران در ارتباط بودند و ملزم به ارسال گزارش‌های سالیانه به مرکز بودند.

 به همین دلیل، شاهراه بزرگی در محدوده این حکومت تشکیل‌شده بود که پیک‌های تیزرو تمام اخبار بَلاد مختلف را به مرکز گزارش می‌کردند.

در سرتاسر این راه، ایستگاه‌هایی وجود داشت و بین هر دو ایستگاه یک روز فاصله بود. در ایستگاه‌های بین راه، آب و غذای مسافران و اسب‌های تازه‌نفس تأمین می‌شد. شبکه راه‌ها تحت کنترل بود و در نقاط استراتژیک و پرخطر سربازانی گماشته شده بود. پادشاهان هخامنشی، برای سنّت‌ها و عقاید مذهبی بومی هر منطقه احترام قائل بودند و ساختار جامعه خود را بر تنوع فکری و فرهنگی انسجام داده بودند.

امپراتوری هخامنشی حکومتی چندزبانه و چند فرهنگی بود. این امپراتوری تحت فرمانروایی پادشاهانی مقتدر اداره می‌شد و در چارچوب این اقتدار بود که زبان‌های محلّی، ساخت معابد و سنّت‌های مختلف در قلمرو وسیع هخامنشیان جریان داشت.

در این حوزه وسیع، مجموعه قوانینی وجود نداشت که در مورد تمام نقاط یکسان اجرا شود.

مفهوم «قانون شاه» نیز نه به ایدئولوژی سیاسی – مذهبی حکومت «به نیروی اهورامزدا، این اقوام قانون مرا محترم شمردند» و نه به تشکیلات قضایی مردم مناطق مختلف امپراتوری تعلق داشت (همان). بلکه در حوزه قضایی، مردم هر سرزمین در چارچوب حقوق و قوانین همان محل دادرسی می‌شدند و مفهوم محترم شمردن قانون شاه، در واقع احترام به ساختار مدیریتی حکومتی بود که به پشتوانه آن، اجرای حقوق قضایی محلی در مناطق مختلف و پای بندی به مقررات در سطوح مختلف ضمانت می‌شد.

بیش از ۳۰ ایالت تحت قلمرو این امپراتوری، اگرچه از نظر فرهنگی با ناحیه فرهنگ رسمی در مرکز حکومت تا حدودی تفاوت داشتند امّا، با توسعه توان ارتباطی و ایجاد نُمادهای سمبلیک در خاستگاه ایدئولوژیک، حکومت تلاش می‌کرد تا جنبه‌های همگرایی و قرابت‌های فرهنگی برای انسجام ارضی و سیاسی در ساختار حکومتی خود پدید آورد. عینی‌ترین جنبه‌ها، بر وحدت، یگانگی و یکتاپرستی در پیوند دین و دنیا در خاستگاه ایدئولوژیک این مرکز در بنای تخت جمشید تجلی یافت و تنوّع و کثرت فرهنگ‌ها با حفظ آداب‌ و رسوم و سُنن ملل مختلف در ساختار سیاسی، اداری نظام مدیریتی حکومت انسجام داده شد. تمام ساتراپی‌ها، اگرچه از نظر فرهنگی باهم متجانس نبودند اما از نظر کارکردی با هسته مرکزی در ارتباط مستقیم بودند و با دیگر ساتراپی‌ها در چارچوب ساختار رسمی و تضمین امنیت قوانین وضع‌شده در مرکز باهم ارتباط داشتند.

منبع:میراث آریا

موزه‌ها به موزه می‌پیوندند

پیشرفت فنّاوری و ارتباطات به‌قدری سریع است که برای انجام بسیاری از امور،  خیلی زود،  دیر می‌شود، و همین امر سبب تغییر سلیقه بازدیدکنندگان از موزه‌ها شده است.

موزه‌های سلفی

عمر شکل‌گیری این موزه‌ها را باید مرهون بروز و ظهور دوربین‌های دیجیتالی دانست، آنچه باید موردتوجه قرار گیرد،  برآیند عکاسی و بازتاب آن در جامعه است حال با دوربین‌های پیشرفته و حرفه‌ای و چه با دوربین عکاسی یک تلفن همراه، قاطعانه می‌توان گفت که عکس گویاترین رسانه در معرفی یک موزه است و بعضاً به‌تنهایی یک رسانه مؤثر و تأثیرگذار است و عکاسی سلفی به جذابیت‌های آن افزوده است.

ایجاد موزه‌های سلفی در دنیا،  پدیده نوظهوری است که مدیون ساخت تلفن همراه دارای دوربین است، این موزه‌ها،  موضوع‌های متنوعی دارند، موزه سلفی لس‌آنجلس یک عکس هوایی و مجسمه‌های هیجان‌انگیزی برای سلفی گرفتن طراحی کرده است، موزه سلفی نیویورک آثار و شاهکارهای نقاشی همچون «ونسان ونگوگ» و«کلود مونه» را دستمایه کار خود قرار داده است.

موزه سلفی دبی در چندین حوزه مانند شکوفه‌های گیلاس، شکلات، طرح‌های سه‌بعدی و خطای دید را سوژه عکاسی سلفی قرار داده و سالن‌های ویژه‌ای برای عکاسی زوج‌های جوان و جشن تولد در نظر گرفته و حتی عکاسان حرفه‌ای را هم به کار گمارده که از بازدیدکنندگان عکس بگیرند.

هم‌چنین موزه سلفی کوالای مالزی،  طراحی و آرایه‌های زیبا همراه با تم کاپ کیک،  بستنی خوشمزه و چای مخصوص،  و ابزار تشویقی و تخفیف خرید آنلاین برای بازدیدکنندگان خود، در نظر گرفته است.

در دیگر موزه‌های سلفی در دنیا در ارمنستان،  میامی آمریکا،  مجارستان،  صربستان،  لهستان، اسکاتلند و… به اشکال مختلف از جمله ساخت و نمایش فیلم، پویانمایی‌های ماجراجویانه ویژه کودکان و نوجوانان، علاقه‌مندان خود را به بازدید از این موزه‌ها، ترغیب می‌کنند.

پیام‌رسان پرمخاطب اینستاگرام که روزانه صدها هزار عکس از سوی کاربران خود، ردوبدل می‌کند هم از قافله عقب نمانده و موزه سلفی اینستاگرامی را در دستور کار خود قرار داده است. البته عکاسی از موزه‌ها و خصوصاً سلفی گرفتن،  بهترین روش معرفی است  ولی در بعضی موارد می‌تواند به آثار موزه‌ای آسیب برساند.

نورهای مضر و پرتوافکن و رفت‌وآمد مابین و کنار آثار موزه‌ای،  در صورت عدم رعایت اصول عکاسی و آداب بازدید از موزه،  به آثار آسیب خواهد رساند و به همین دلیل بعضی از موزه‌ ها، به‌درستی از گرفتن عکس‌های سلفی ممانعت می‌کنند.

ولی این سؤال همچنان مطرح است که بیشتر  این موزه‌هایی که نام‌برده شد،  ظاهراً  شبیه یک استودیوی پیشرفته عکاسی هستند و این‌که چطور موفق به ارسال محتوا و مفهوم موزه خود خواهند بود،  جای تحقیق و پژوهش بیشتری است و به همین دلیل ضرورت بیشتری در تعریف موزه و با توجه به سلیقه بازدیدکنندگان وجود خواهد داشت.

بسیاری از موضوعات دیگر  که از حوصله این یادداشت خارج است و در شرایط کنونی و شیوع ویروس کرونا (کووید ۱۹) که موزه‌ها را به تعطیلی کشانده و طرح  و محتوا و مفهوم موزه‌ ها در دوران نامعلوم وجود کرونا و پساکرونا، پیش‌بینی‌شده تا شاهد به موزه پیوستن موزه‌ها نباشیم.

منبع:میراث آریا

شهرهای جهانی صنایع‌دستی، مزیت ایران برای توسعه گردشگری

«شهر» واژه‌ای است پُر بسامد که در فرهنگ بشری همواره با تمدن، پیشرفت، موفقیت و صنعت ملازمت داشته و به‌عنوان مهمترین فضای تحقق موارد فوق، یکی از عالی‌ترین دستاوردهای اجتماعی انسان محسوب می‌شود. از این منظر می‌توان گفت، بخشی از هویت و چیستی بسیاری از انسان‌ها، به نحوی از انحا با مفهوم شهر گره خورده است و در فضای آن اتفاقات و رویدادهای مهمی شکل گرفته و دستاوردهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی متعددی برای بشر رقم خورده است .

در سرزمین ایران، از قدیمی‌ترین ایام تا روزگار ما، شهرها محل نشو و نما و تعالی و ارتقای حیات مردمان بوده و بعضی از آن‌ها از ازمنۀ قدیم، شهرتی تام داشته‌اند که برای نمونه می‌توان هگمتانه (همدان)، شوش، پارسه (تخت جمشید)، تیسفون، استخر، سپاهان (اصفهان)، شیراز، کاشان، تبریز، یزد، تهران و… را نام برد. البته هریک از این شهرها را سببی برای شهرت بوده که از تولید منسوجات مانند یزد و کاشان گرفته تا نگارگری و کتاب‌آرایی مانند تبریز، قزوین و اصفهان و شعر و ادب مانند شیراز و تهران تفاوت می‌کند.

 از این منظر می‌توان ارتباطی تاریخی و چند‌جانبه میان دست‌آفریده‌های ساکنان شهرهای مختلف با شهرت آن شهرها برقرار کرد و شاید به این دلیل برخی شهرها با دست‌ساخته‌ها و صنایع‌دستی خود معروف شده و هویتی خاص یافته‌اند.

در واقع می‌توان گفت یکی از اساسی‌ترین شاخصه‌های فرهنگی ایران، صنایع‌دستی و هنرهای سنتی  شهرها و روستاها و مناطق مختلف بوده که همواره در طول تاریخ، حتی در اعصار باستانی، شهرتی جهانی داشته و محصولات آن از طُرُق گوناگون، به‌ویژه جادۀ ابریشم، راهی ممالک دیگر می‌شده است. صنایع و فنونی مانند منسوجات، آبگینه، سفال، آثار چوبی و فلزی و زیراندازهایی نظیر قالی و گلیم، همه و همه مصادیقی بی‌همتا برای این موضوع به‌شمار می‌آیند. لیکن در سال‌های اخیر، جنبشی در جهان شکل گرفته که با نگاه روز، علاوه بر سابقۀ تاریخی، به توانمندی‌ها و قدرت شهرها در زمینه‌های گوناگون، مانند صنایع‌دستی، خوراک و… توجه خاص مبذول شده و نسبت به ثبت جهانی آن‌ها اهتمام ویژه صورت گرفته است.

متولی این کار نیز در زمینۀ صنایع‌دستی و هنرهای سنتی شورای جهانی صنایع‌دستی بوده که توسط متخصصانی از سراسر جهان تشکیل شده است. ایران نیز به واسطۀ موقعیت‌سنجی مناسب مسئولان فرهنگی و هنری وارد این جریان شده و ظرفیت‌ها و قابلیت‌های بالقوۀ تاریخی و کنونیِ خود را، به‌ویژه در زمینۀ صنایع‌دستی، بالفعل کرده است، به نحوی که امروز از نظر تعداد شهرهای صنایع‌دستی که ثبت جهانی شده‌اند، یعنی ۱۴ مورد، مقام اول را در جهان دارا هستیم. این در حالی است که به علت تحریم‌های ظالمانه، بسیاری از امکانات درآمدزایی و ارزآوری کشور تضعیف شده و نیاز روز افزون به جایگزین‌های مناسب فرهنگی و هنری بیش از پیش احساس می‌شود.

بی‌تردید گسترش و توسعۀ شهرهای جهانی صنایع‌دستی، یکی از امکانات بی‌‌بدیلی است که در این شرایط حاد و حساس، به دلیل ماهیت فرهنگی و هنری خود، به راحتی می‌تواند علاوه بر افزایش وجهه و اعتبار بین‌المللی کشور، کمکی شایان توجه به رونق مجدد گردشگری و همچنین تولید محصولات صنایع‌دستی به واسطۀ فروش در بازارهای نوین فراهم کند.

در این زمینه هم‌چنین  دو حرکت مفید و مثمرثمر دیگر نیز به انجام رسیده است. حرکت نخست ثبت نخستین روستای جهانی (کلپورگان) که تا قبل از این، در هیچ کشوری نمونه نداشته و ایران از این نظر اولین مورد بوده است. دومین حرکت نیز برنامه‌ریزی به‌منظور ثبت ملی شهرها و روستاهای صنایع‌دستی برای آمادگی بیشتر برای حضور در عرصه‌های بین‌المللی و ثبت‌های جهانی است.

امید است این حرکت ارزشمند در ابعاد مختلف تداوم یافته و موجبات توسعۀ افزون‌تر ایران عزیز و سربلند را فراهم آورد.

منبع:میراث آریا

پایداری زیست‌محیطی بافت قدیم شهر بوشهر

در رویکرد زیست‌محیطی، عنوان‌هایی مانند معماری پایدار، معماری سبز که در سطح بین‌المللی مطرح است، در دست یافتن به مسکن پایدار ضروری است. که با این نوع تفکر طراحی می‌توان نیازها را در زمان‌های متفاوت برآورده کرد. چراکه توسعه مسکن بر تمام ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیست‌محیطی تأثیرگذار است. ازاین‌رو در زمینه‌های تحقق مسکن پایدار با رویکرد زیست‌محیطی به بررسی شاخص‌های مسکن پایدار و وضعیت مسکن در اقلیم گرم و مرطوب و استان بوشهر پرداخته می‌شود.
بافت قدیم بوشهر که با در نظر گرفتن شیوه‌های ساخت، فرم‌ها و مصالح در معماری بافت قدیم، مصالح بوم آور نمایی از هماهنگی و یکپارچگی را به تصویر کشیده و ساختار کالبدی در پاسخ به فرهنگ زیستی ساکنان و شرایط اقلیمی زیست‌محیطی منطقه گرم و مرطوب شکلی منحصربه‌فرد یافته است. بخصوص باریکی و پیچ‌وخم کوچه برای به وجود آمدن کوران هوای بافت، شکلی منحصربه‌فرد یافته است. پایداری در بافت قدیم بوشهر را می‌توان با ایجاد کوران هوا، مهم‌ترین امکان در تحمل گرما و هوای شرجی طاقت‌فرسای منطقه دانست و کوچه‌های تنگ و بلند و پر سایه با بیشترین بازشو در بدنه دیوار و شناشیرهای موجود در بناها و دیگر المان‌های معماری که می‌شود گفت مختص این اقلیم است به‌عنوان عوامل مؤثر در پایداری است.
هر یک از عناصر بکار برده در بافت قدیم منحصربه‌فرد بوشهر، اقلیم شهر می‌باشند که هرکدام به‌طور مجزا عملکردی در جهت پایداری زیست‌محیطی و عوامل طبیعی دارد.
منحصربه‌فردترین قسمت بافت قدیم بوشهر (بناها) می‌باشند. که تمامی تزئینات بکار رفته در بناها با کاربرد اقلیمی استفاده شده حتی می‌توان جهت‌گیری، تعداد طبقات و پلان بناها در  بافت قدیم را در این حیطه دید.
منبع:میراث آریا

تأثیر افزایشی و کاهشی گردشگری و امنیت نسبت به هم

صنعت گردشگری مانند چتری است که اگر یک گوشه آن سوراخ باشد کارکرد لازم را ندارد، بنابراین حمایت همه نهادها و بخش‌ها برای توسعه این صنعت ضروری است، لذا امروز این صنعت نیازمند حمایت فرابخشی صددرصدی و یکپارچه برای رسیدن به اهداف بزرگ است.

نگاه دولت و به‌تبع آن وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری  و صنایع‌دستی، بقا، توسعه و پایداری این صنعت است. وقتی مدل‌های موفق گردشگری در کشورهای پیشتاز را مورد بررسی قرار می‌دهیم، مشخص می‌شود که سایه بسیار بااهمیت اما پنهان و نامحسوس تأمین‌کنندگان امنیت، همانند چتری حمایتگر تمامی فعالیت‌ها از جمله گردشگری را در برمی‌گیرد. گردشگری و امنیت تأثیر افزایشی و کاهشی نسبت به هم دارند و امنیت بالای مقصد، افزایش حضور گردشگران را به همراه دارد. آسایش، راحتی و امنیت مهم‌ترین خواسته گردشگران است که منطقه میزبان باید با برنامه‌ریزی مناسب و تعامل و همکاری دستگاه‌های مرتبط  امنیت همه‌جانبه را برای رضایت گردشگران و ارتقای سطح گردشگری منطقه فراهم آورد.

نیروی انتظامی سیستان و بلوچستان در کنار سایر نهادهای امنیتی برای ایجاد امنیت پایدار در چند سال اخیر تلاش‌های فراوانی کرده و این مجموعه یکی از حلقه‌های مهم  زنجیره ایجاد امنیت در جامعه است. با تلاش نیروهای انتظامی، امنیتی و اطلاعاتی در راستای برقراری نظم و امنیت، با همکاری سایر ارگان‌ها و نهادهای تشکیل‌دهنده، این زنجیره به نتیجه مطلوب در بخش گردشگری رسیده است.

گردشگری مهاجرت معکوس به نقاطی که گریزگاه جمعیت دارند ایجاد کرده و به‌عنوان اقتصاد مکمل کمک به افزایش درآمد و بهبود معیشت مردمان این مناطق کرده است. اقدامات لازم برای تعیین حساب‌های اقماری گردشگری و فعالیت تورها و سایت‌های غیرمجاز در حوزه گردشگری استان، نیازمند همکاری پلیس امنیت، پلیس مهاجرت و پلیس فتا است.

نقش نیروی انتظامی در تأمین امنیت گردشگران در استان سیستان و بلوچستان با توجه به هم‌مرز بودن استان با کشورهای افغانستان و پاکستان که امنیت پایداری ندارند، بسیار پررنگ و مهم است.

مطابق با بند ۸ قوانین مصوب شورای عالی امنیت ملی آموزش، مبانی میراث‌فرهنگی باید در سرفصل‌های درسی دانشکده علوم انتظامی قرار بگیرد. دانشجویان افسری نیروی انتظامی در دروس علمی خود به آموزش و پژوهش در حوزه میراث‌فرهنگی پرداخته و آموزش‌های لازم برای مواجه شدن با گردشگران خارجی را ببینند.

کد چهار رقمی آیسیک (ISIC) یا طبقه‌بندی استاندارد بین‌المللی تمامی فعالیت‌های اقتصادی، برای اجرای طرح و نحوه اجرای حساب‌های اقماری گردشگری تدوین شده است، بنابراین اجرای طرح‌های میدانی حساب‌های اقماری گردشگری، نیازمند همکاری نیروی انتظامی، پلیس امنیت، پلیس مهاجرت و سایر دستگاه‌ها است و همکاری همه‌جانبه نیروی انتظامی و سازمان‌های وابسته و مرتبط برای اجرای طرح گردشگران ورودی، جلب همکاری اداره اماکن برای دریافت اطلاعات ثبتی در عملیات میدانی طرح‌های آمارگیری در این پروژه ضروری است.

منبع:میراث آریا

اهمیت راه‌ها و کاروانسراها در استان مرکزی در ادوار تاریخی

در دوران تاریخی و بخصوص در دوره‌های اشکانی و ساسانی تبیین مسیر راه‌ها و منزلگاه‌ها بخصوص در ارتباط با راه‌هایی که غرب کشور را به ایران مرکزی پیوند می‌زد، امکان‌پذیر است. مهم‌ترین این راه‌ها، «راه بزرگ خراسان» و راه‌های فرعی است که همدان و استان‌های غربی را به  ایران مرکزی متصل می‌ساخت. شواهد این راه‌ها در قالب محوطه‌های باستانی و قلاع، در میانه و شمال استان مرکزی قابل پی‌جویی است.

در این میان راه بزرگ خراسان به‌عنوان یک شاهراه حیاتی در تجارت و زیارت در دوران اسلامی تا دوره صفویه مورد توجه بود، به‌طوری‌که به‌واسطه این راه، شهرها و نواحی چون مشکویه، حمزه‌آباد، مامونیه، ساوه، مزلقان، سوسن نقین و دخان به استناد منابع تاریخی و شواهد موجود به‌عنوان منزلگاه‌ها در میانه ری به همدان اهمیت یافتند. در کنار این منزلگاه‌ها، کاروانسراها و میل‌های راهنما برای پایش راه و استراحت کاروانیان شکل گرفتند که مهم‌ترین آن‌ها که بقایای آن‌ها باقی است دو کاروانسرا بنام‌های حاجی‌آباد و حمزه‌آباد است. در دوره ایلخانی و بعد از آن اما استان مرکزی به‌واسطه اهمیت یافتن سلطانیه به‌عنوان پایتخت ایلخانان و قرار گرفتن در مسیرهای زیارتی اهمیت یافت.

شهرهایی چون ساوه و آوه  دارای موقعیتی مناسبی برای پیوند و اتصال اصفهان و نواحی از ایران مرکزی به سلطانیه و حتی تبریز و مراغه به‌عنوان مراکز حکومتی مورد توجه ایلخانان مغول بود. کاروانسراهایی چون حجیب و آوه در میانه راه شمال غرب به ایران مرکزی باقی هستند و می‌توان این دو کاروانسرا را در پیوند با سایر شواهد راه مذکور مورد مطالعه قرار داد. دیگر راه مورد توجه در دوره ایلخانی راهی است که از گذرگاه دلیجان، فراهان و شراه عبور می‌کند و به‌عنوان یک مسیر مهم تجاری و زیارتی ایران مرکزی را با همدان و کرمانشاه پیوند می‌زند. این راه که در دوران صفوی و بعد از آن اهمیت بیشتری یافت نقش بسزایی برای دستیابی به امکان مقدس مسلمانان و بخصوص شیعیان به مکه، مدینه و عتبات داشت و این موضوع را می‌توان در دیوارنوشته‌های مسافران و رهگذران بر دیوار کاروانسراها مورد توجه قرار داد.

در دوره صفوی و پس از آن به‌خصوص در دوره قاجار، راه‌ها سامان‌دهی و کاروانسراهای دوره قبل مرمت و کاروانسراهای جدیدی بنا شدند. این کاروانسراها، حدفاصل اصفهان به قم، قم و ایران مرکزی به  قزوین، زنجان و شمال غرب، قم  و کاشان و شهرهای ایران مرکزی به همدان و کرمانشاه ایجاد شدند و نواحی چون ساوه، فراهان، دلیجان، خمین، شراه بیشترین تأثیر را  از وجود این راه‌ها به لحاظ بعد فرهنگی، اجتماعی و تجاری پذیرا شدند. شاید مهم‌ترین این راه‌ها راهی است که در دوره قاجار به «راه کربلا» موسوم شد و اهمیت بسزایی در انتقال تجار، مسافران و زوار از شهرهای ایران مرکزی به همدان داشت. این راه از قم شروع و با عبور از آشتیان و فراهان و شراه به همدان می‌رسید و مهم‌ترین منزلگاه‌های آن سیاوشان، دولت‌آباد، ساروق، جیریا، دیزآباد و جوشیروان بود. هرچند در دوره پهلوی راه‌ها و محورهای سنتی و مالرو جای خود را به طرق سنگ‌فرش و آسفالت و راه‌آهن داد ولی مبنای طرح‌ریزی جاده‌ها همان راه‌های سنتی قرار داده شد چراکه بهترین و آسان‌ترین راه‌هایی بودند که انسان در ادوار قدیم‌تر آن‌ها را برگزیده و در آن به هر نیت و با هر وسیله جابجا شده است.

تعداد ۲۰  کاروانسرای تاریخی در این استان وجود دارد که ۱۳ مورد آن در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

۱۳ کاروانسرای تاریخی این استان دارای داشته‌های غنی معماری و کاربری خاص در برهه‌های تاریخی پیشین هستند و مالکیت این بناهای تاریخی خصوصی، اوقافی، میراث‌فرهنگی و عام‌المنفعه است.

سیاست وزارت میراث‌فرهنگی بر حفظ، کاروانسراها و جلوگیری از تخریب آن‌ها است و در این راستا از جذب سرمایه‌گذار برای مرمت‌های اولیه و تغییر کاربری این اماکن تاریخی استقبال می‌شود.

استان مرکزی به‌واسطه قرار گرفتن بین شمال و جنوب و غرب و شرق کشور به‌عنوان منطقه حائل و بینابینی، نقش مهمی در ارتباطات منطقه‌ای داشته است. بر این اساس کاروانسراهایی در راه‌ها ساخته شد که  قدیمی‌ترین کاروانسرا در استان مرکزی به راه بزرگ خراسان یا راه ابریشم معروف است.

از تعداد ۲۰ کاروانسرای تاریخی که در استان شناسایی شده  قدیمی‌ترین آن‌ها کاروانسرای حمزه‌آباد و کاروانسرای حاجی‌آباد در شهرستان زرندیه در مسیر راه بزرگ خراسان هستند. در این میان ساوه و زرندیه به‌واسطه قرار گرفتن در مسیر راه یادشده و راهی که  ایران مرکزی را به سلطانیه در دوره ایلخانی ارتباط می‌داده دارای جایگاه ویژه هستند.

به لحاظ وسعت کاروانسرای خشک‌رود مربوط به دوره صفویه در شهرستان زرندیه بزرگ‌ترین کاروانسرای استان و به لحاظ سیر تحول معماری و آرایه‌های وابسته به آن کاروانسرای باغ شیخ مربوط به دوره قاجار در روستای باغ شیخ مهم‌ترین نمونه‌ها به‌حساب می‌آیند.

با توسعه راه‌های زیارتی بعد از دوره ایلخانی کاروانسراهایی در مسیر راه‌ها شکل می‌گیرد که مهم‌ترین این راه‌ها که مردمان ایران مرکزی چون یزد، نائین، کاشان را به عتبات اتصال می‌داده از فراهان می‌گذشته و به نام راه کربلا خوانده می‌شده است و کاروانسراهایی چون دودهک، کهک، ابراهیم‌آباد، مشهد میقان، دولت‌آباد، در مسیر این راه قرار داشته‌اند.

در سال‌های اخیر دو کاروانسرای دودهک در شهرستان دلیجان و کاروانسرای ورده در شهرستان زرندیه توسط بخش خصوصی مرمت و بازسازی شده و  آماده بهره‌برداری با کاربری گردشگری قرار گرفته‌اند.

منبع:میراث آریا

چگونه یک تور لیدر موفق باشیم

راهنمایان تور معمولاً چنان درگیر موضوع خود می‌شوند که فراموش می‌کنند با مردم در حال صحبت کردن هستند. گاهی اوقات از بین جمعیت روبروی شما کسانی هستند که دائم میگویند صدا نمی‌رسد و این شما را از ارتباط‌گیری با مسافران دور می‌کند و ذهن شما به سمت اینکه فقط مکالمه خود را داشته باشید سوق می‌دهد.

یک راز برای جلوگیری از این مسئله این است که «کسی را که از بین اعضا چنین مشکلی دارد را به سمت خود بکشید» تا اگر نمی تواند صدای شما را بشنود، لااقل حرف شما را قطع نکند.

۲-خودمانی باشید: مهم نیست که ما چقدر ساختمان‌ها را دوست داریم، این یک واقعیت است که مردم با مردم ارتباط برقرار می‌کنند. بنابراین خوب است که چند حکایت شخصی آماده کنید، حتی اگر فقط در مورد تورهای گذشته شما باشد. شما ارتباط شخصی تری با گروه خود برقرار خواهید کرد و یک تور به یاد ماندنی ایجاد خواهید کرد.

۳- یک داستان (تاریخی یا معاصر) بگویید: حتماً چند داستان سرگرم کننده و جذاب در مورد ساختمانها و سایتهایی که مشاهده می‌کنید داشته باشید. مردم بیشتر از اینکه لیستی از تاریخ و نام‌ها داشته باشند، هنگام شنیدن یک داستان احساس می‌کنند که درگیر موضوع و خود را در زمان احساس میکنند.

۴- بلافاصله حرکت کنید: تورها اغلب قبل از اینکه راهنماهای تور با  معرفی موضوع، ارائه متن و غیره شروع به صحبت کند خسته میشوند و برنامه‌‎ای برای حذف ۹۰درصد از آن دارند.

نکته: اگر متنی دارید، خط اول باید به شما بگوید: «قبل از اینکه چیزی بگویید، ۳۰ متر از مسیر را بروید در غیر این صورت چیزی برای گفتن نخواهید داشت.»

۵- نگران  کامل نبودن نباشید: مردم انتظار ندارند که شما کامل باشید. با تأیید این نکته که افرادی که در بین شما هستند ممکن است چیزی بیش از شما بلد باشند و  باید صحبت کنند و دانش خود را با گروه در میان بگذارند، زمینه تعامل انسانی را فراهم کنید. هرچه تور تعاملی تر باشد ، بهتر است!

۶- برای سازماندهی کمک بگیرید: سعی کنید یک داوطلب را برای بررسی افراد، درگیر کنید تا بتوانید با بازدید کنندگان تور گپ بزنید. به دلایل زیادی مردم تورهای مسافرتی برگزار می‌کنند، اما یک مورد مهم دیدار با افراد جدید است و زمان قبل از تور فرصتی عالی برای شناختن گروه شما است. در صورت امکان یک جلسه حضوری و آشنایی قبل از اجرای تور داشته باشید تا هم قوانین را بگوئید و هم اینکه حس کنجکاوی افراد را برای دیدار مجدد همدیگر را فعال کنید.

۷- به‌موقع تمام شود: دیوانه‌وار تلاش کنید تا به‌موقع تمام شود. هیچ کس نمی‌خواهد احساس کند که در زندان تور است. تورها معمولا روی کاغذ همیشه خیلی کوتاه هستند ولی در عمل خیلی طولانی به‌‌نظر می‌رسند. زمان گفتگوها دو ساعت به دو ساعت در حداکثر زمان است. یک ساعت تا یک ساعت و نیم بهتر است.

۸- تعداد تورلیدرهایی را که می‌خواهند منطقه  خود را معرفی کنند محدود کنید: پنج دقیقه صحبت کردن هم دشوار است اما زیاد صحبت کردن ضررهای بیشتری دارد ، بنابراین وقتی چندین راهنما دارید که در مورد موضوعات مختلف صحبت می‌کنند، زمان را راحت از دست میدهید. اگر می توانید از آن اجتناب کنید، اما  اگر چندین راهنمای مختلف با خود دارید، یکی را به عنوان راهنمای اصلی و دیگران را به عنوان متخصص در یک منطقه خاص تعیین کنید.

۹- ایمیل پیگیری ارسال کنید: با یک ایمیل پیگیری کنید، این می‌تواند به سادگی یادداشت «تشکر از شما» باشد.

اگر می توانید تور را با تماس دیگری، از طریق ایمیل یا طریق دیگر دنبال کنید، این مرحله دیگری در جهت ایجاد ارتباط بهتر بین تور گشت و گذار و سازمان شماست.

۱۰- از این تله ها خودداری کنید:

– ۱۲ یا ۲۰ نفر در تور حداکثر هستند.

در عوض، اجازه دهید فضا و راهنمای تور صحنه را تنظیم کنند.

شما باید همه چیز را زودتر از موعد برنامه‌ریزی کنید.

 در واقع، کمی خودجوش بودن خوب است.

در زمستان تورهای بیرونی انجام ندهید.

مردم هنوز خواهند آمد، حتی در برف.

همیشه در صورت باران یک برنامه پشتیبان تهیه کنید.

نگران نباشید، مردم در زیر باران بیرون می آیند و این بسیار راحت‌تر از برنامه ریزی مجدد است.

منبع:میراث آریا

سرو «کشمر»، نماد سرافزاری ایرانیان

در چین باستان عقیده داشتند که استفاده از میوه سرو باعث عمر طولانی می‌شود چراکه مملو از عصاره «یانگ» است. آن‌ها همچنین عقیده داشتند که اگر صمغ سرو بر پاشنه پا کشیده شود بدن را سبک می‌کند. بر آستانه حجره‌های «انجمن‌های سری» چین سرو به‌عنوان نماد جاودانگی کاشته می‌شد. سرو خمره‌ای در چین باستان «درخت شرق و بهار» بود و مقدس شمرده می‌شد.
در ژاپن یکی از چوب‌هایی که در آئین «شینتو» مصرف می‌شد چوب نوعی سرو به نام«هینوکی» بود. کاهنان شینتو عقیده دارند که آتش آئینی و مقدس را باید از اصطکاک دو قطعه چوب هینوکی روشن کرد. هینوکی را در ساخت معابد نیز به کار می‌بردند که علاوه بر جنبه تقدس، پاک و فناناپذیر نیز بود.
در میان‌رودان نیز سرو از گذشته‌های دور موردتوجه و مقدس بوده تا جایی که به خدایان هدیه می‌شده است ازجمله در نقش برجسته‌ای سومری مربوط به «اور نمو» بنیان‌گذار امپراتوری دولت‌شهر سومری «اور»، او ظرف گلدانی شکلی را که در آن سروی قرار داده‌شده، به «نانار» ایزد ماه تقدیم می‌کند.
اما در ایران جلوه سرو در اسطوره و هنر پررنگ‌تر است، در دوره هخامنشی در سنگ‌نگاره‌های تخت جمشید بارها از آن و کاج درخت همسان آن استفاده‌شده است گاه جهت جدا کردن صحنه‌های نمایش از یکدیگر مثل هدیه آورندگان پلکان شرقی آپادانا و گاه احتمالاً به‌منظور نمایش جنگل یا مرغزار مثل حاشیه فوقانی صحنه جدال شیر و گاو بر بدنه پلکان شرقی آپادانا.
اما در میان سروها «سرو کشمر» از همه معروف‌تر است و دلیل آن عظمت، قدمت سایه‌اندازی و حرمت آن بوده است. سرو کشمر که به «سرو بست» هم شهرت داشته برای ایرانیان از قداست بسیار زیاد برخوردار بوده زیرا در سنت «مزدیسنا» اعتقاد بر این بوده که زردشت آن را از بهشت آورده و به دست خود در قریه «کشمر» (روستای علی‌آباد کنونی شهرستان بردسکن استان خراسان رضوی در محدوده ترشیز کهن) کاشته است.
این باور را فردوسی بزرگ این‌گونه نقل کرده است:
«یکی شاخ سرو آورید از بهشت
به دروازه شهر کشمر بکشت»
«حمدالله مستوفی» کاشت سرو کشمر را به «جاماسب»نسبت داده و بسیاری از مورخان و نویسندگان و شاعران چون «ابومنصور ثعالبی»، «علی بن جهم»، «علی بن زید بیهقی »، «حمدالله مستوفی»، «جهانگیر اشیدری»، «محمد دبیر سیاقی»، «محمدجعفر یاحقی»،«قاآنی»، «محمدتقی بهار» و «محمدرضا شفیعی کدکنی » و… در آثار خود آن را ستوده‌اند.
آن نهال بهشتی به‌تدریج برومند و تناور شد تا آنجا که بنا بر روایات در سایه آن بیش از هزار گوسفند آرام می‌گرفتند و مرغان بی‌شماری نیز بر شاخه‌های آن مأوا داشتند.
بنا به روایتی گشتاسب گرداگرد آن سرو، تالار عظیمی برآورد و برهر برگ آن نام گشتاسب نقش بسته بود.
سرو کشمر تا سالیان دراز برپای بود تا اینکه در سال ۲۴۷ه.ق در مجلس «متوکل» عباسی از آن سخن به میان آمد و متوکل درصدد انهدام آن برآمد، به عامل خود «ابوالطیب» در نیشابور فرمان داد آن درخت بهشتی را قطع کند و برای او به «دارالخلافه »بفرستد. مردم نیشابور و کشمر برآشفتند و پذیرفتند که پنجاه‌هزار سکه زر بپردازند تا سرو کشمر بریده نشود اما عمال خلیفه نپذیرفتند و درخت را قطعه‌قطعه کردند! و خلیفه یک روز قبل از رسیدن درخت به قتل رسید و این امر مطابق با پیشگوئی زردشت بود که گفته بود: «هرکس آن را برید کشته خواهد شد.»
چون درخت را بینداختند زمین آن حدود بلرزید و به کاریزها و بناها خلل وارد آمد. انواع و اصناف مرغان، چندان برگرد آن به پرواز درآمدند که آسمان پوشیده گشت و به انواع الحان زاری می‌کردند. چون درخت که بر هزار و سیصد شتر نهاده بودند، به یک‌منزلی مقر خلیفه رسید، غلامان ترک شب‌هنگام او را پاره‌پاره کردند و به دیدار درخت نائل نیامد» (ثمارالقلوب)
سرو کشمر که نماد عظمت و سر افزاری و جاودانگی ایران و ایرانی بود، بعد از خود در آیین‌ها و بافته‌ها و کاشی‌ها و سفال‌ها و فلزها در قالب نخل و «بته‌جقه» باقی ماند.

جاده چالوس ، فرصتی بزرگ برای توسعه گردشگری البرز

 در محور کرج‌ـ‌چالوس حدود ۱۴۰ واحد پذیرایی با عنوان تأسیسات گردشگری مستقر است که از این بین، ۶۰  واحد با مجوز اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان مشغول فعالیت هستند.

تعدادی از واحدهای بدون مجوز که در حال حاضر مشغول فعالیت هستند سند قطعی یا تفکیکی ندارند. همچنین برخی از آن‌ها به‌دلیل قرار گرفتن نزدیک آبریز و کنار رودخانه اجازه ساخت‌و‌ساز نداشته و در نتیجه شرایط و ضوابط اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان را برای اخذ مجوز ندارند و برای رفع سایر نواقص و تغییر کاربری باید به  اداره آب و فاضلاب، اداره‌کل محیط زیست و سازمان جهاد کشاورزی استان مراجعه کنند.

 البرز به‌رغم وجود ظرفیت‌های تاریخی و طبیعی بسیاری که در خود جای داده است بیشتر به یک مسیر گردشگری مشهور است تا یک مقصد گردشگری، در واقع راه ارتباطی و مسیر دسترسی به شهرهای مختلف از آن می‌گذرد که زمینه لازم را برای توسعه گردشگری و امکانات رفاهی فراهم می‌کند.

در این میان شاید کمتر کسی است که گذرش به جاده معروف ایران، چالوس که نام رسمی آن «پنجاه و نه» است، نیفتاده باشد.  جاده‌ای دارای آثار و ابینه تاریخی و طبیعی از قبیل سد امیرکبیر، کاخ شهرستانک، تونل‌های متعدد در طول مسیر و روستاهای بکر و هدف گردشگری که شهرت جهانی دارد. جاده‌ای که در هر چهارفصل زیبایی‌های خاص خودش را دارد و گوشه‌ای از عظمت آفرینش را به نمایش می‌گذارد.

مسافران ورودی از شهرهای دیگر علاوه بر تماشای این جاده زیبا و لذت بردن از طبیعت آن، در طول مسیر می‌توانند از امکانات موجود مانند رستوران‌ها، سفره‌خانه‌ها و … استفاده کنند که این امر قطعا نقش بسزایی در ایجاد اشتغال و توسعه گردشگری استان دارد.

اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی البرز طرح‌های تشویقی و حمایتی بسیاری برای کسب‌و‌کار مستقر در جاده چالوس در نظر گرفته است که شامل معافیت ۵۰درصدی مالیات، احتساب انرژی‌های مصرفی مانند آب، برق و گاز بر اساس نرخ صنعتی و ارائه وام و تسهیلات بانکی حوزه گردشگری با شرایط ویژه برای تجهیز، تعمیر و بازسازی رستوران‌ها و سفره‌خانه‌هاست.

مراحل صدور مجوز چگونه است

مراحل صدور مجوز در کمترین زمان ممکن انجام می‌شود که شامل بررسی درخواست متقاضی در کمیته فنی معاونت سرمایه‌گذاری اداره‌کل میراث‌فرهنگی استان و صدور موافقت اصولی و تایید نقشه است که در تقسیمات شهری جزو واحدهای بین‌راهی محسوب می‌شوند.

در مرحله بعد پرونده در ماده یک جهاد کشاورزی و کارگروه زیربنایی استانداری مطرح می‌شود و پس از آن فرد متقاضی با مجوز صادر شده برای دریافت پروانه ساخت به بخشداری یا شهرداری منطقه مورد نظر مراجعه می‌کند.

بعد از اتمام ساخت، واحد احداثی برای دریافت پروانه بهره‌برداری به معاونت گردشگری استان معرفی می‌شود که در ابتدا پروانه بهره‌برداری با اعتبار شش‌ماهه یا یک‌ساله و سپس سه‌ساله صادر می‌شود. متقاضی واحد پذیرایی سپس باید با در دست داشتن پروانه ساخت به معاونت گردشگری استان مراجعه کند.

نرخ گذاری خدمات ارائه‌شده در واحدهای پذیرایی هم یک فرآیند خاص را طی می‌کند. این نرخ‌گذاری از سوی انجمن صنفی با در نظر گرفتن نرخ تورم محاسبه می‌شود و پس از تصویب نرخ‌نامه در معاونت گردشگری، به واحدهای پذیرایی اعلام می‌شود.

حمایت از واحدهای پذیرایی در زمان شیوع کرونا

خبر خوب برای واحدهای پذیرایی که در اثر شیوع کرونا و تعطیلی اجباری با مشکل و رکود اقتصادی مواجه شده‌اند این است که با توجه به تصمیم هیئت‌ دولت مبنی بر ایجاد ساز‌و‌کار حمایتی از واحدهای پذیرایی و تأسیسات گردشگری با پرداخت وام تا سقف ۱۶۰ میلیون ریال با سود هجده درصدی به ازای هر نفر نیروی کار شاغل در این واحدها، موافقت شده است.

پس از فراخوان، ثبت‌نام متقاضیان نیز در سامانه جامع کارا انجام شد و واحدهای پذیرایی ثبت‌نام شده برای دریافت تسهیلات به بانک‌های عامل معرفی شده‌اند تا بخشی از ضرر و زیان کسب‌و‌کار در زمان کرونا با طرح‌های حمایتی جبران شود.

با توجه به آسیب جدی وارده به کسب‌و‌کارها و تأسیسات گردشگری در دوران شیوع کرونا، اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی البرز به‌عنوان حامی این حوزه با ارائه تسهیلات بانکی تا حدی درصدد رفع ضرر و زیان این واحدها بر آمده است و در این راه از هیچ تلاشی فروگذار نکرده به گونه‌ای که چراغ واحدهای پذیرایی در این جاده زیبا و پرتردد تاکنون روشن نگه داشته شده است.

همچنین اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در راستای وظیفه ذاتی خود مبنی بر نظارت بر واحدهای صنفی مستقر در جاده چالوس، ارزش‌گذاری خدمات ارائه‌شده و رعایت حداکثری دستورالعمل‌های بهداشتی ستاد ملی کرونا اقدام به برگزاری گشت‌های مشترک با دانشگاه علوم پزشکی استان کرده است چرا که حفظ سلامتی گردشگران، مسافران و همچنین پرسنل واحدهای پذیرایی اهمیت دارد.

منبع:میراث آریا