تنها آبشار نمکی جهان کجاست؟

آبشار نمکی یکی از جاذبه های گردشگری منحصر به فردی است که هر ساله گردشگران زیادی برای دیدن آن به ایران می آیند.

به گزارش خبرنگار حوزه میراث و گردشگری  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، ایران ما در هر نقطه خود شگفتی‌هایی برای جهانیان دارد. یکی از این جاذبه‌ها آبشار پتاس، تنها آبشار نمکی جهان است.

آبشار نمکی

آبشار پتاس با ارتفاعی بالغ بر ۲۵ متر در شمال مجتمع معدنی پتاس واقع در شهرستان خور و بیابانک استان اصفهان قرار گرفته است و در نوع خود منحصر به فرد است.

آبشار پتاس بخشی از برنامه کوتاه‌مدت با نام طرح جامع دهکده نمکی پتاس است. عملیات عمرانی این طرح از آذرماه ۱۳۹۴ شروع شد و  آغاز سال ۱۳۹۵ به بهره برداری رسید.

آبشار نمکی

از جاذبه‌های گردشگری اطراف آبشار پتاس می‌توان به دریاچه نمک خور، روستای عروسان (یکی از زیباترین نخلستان‌های روستا‌های ناحیه خور و بیابانک)، کویر مصر و روستای گرمه اشاره کرد.

پیشنهاد ما به شما این است که در شرایط فعلی با توجه به اهمیت قطع زنجیره شیوع ویروس کرونا، از سفر کردن خودداری کنید و با استفاده مناسب از فناوری‌های جدید و فضای مجازی، میزان شناخت خود نسبت به جاذبه‌های تاریخی، طبیعی و گردشگری کشورمان را افزایش دهید.

منبع:باشگاه خبرنگاران جوان

 

آشنایی با برج آزادی – تهران

«توی این غول سفید، چی دارد می‌گذرد»؟ این سؤالی است که هربار موقع گذشتن از میدان آزادی ، ذهن آدم‌ها را قلقلک می‌دهد.

هرچه باشد، دست‌کم سالی یک‌بار می‌آید جلوی چشم‌مان و یک روز خاص، می‌رود توی بورس اخبار، عکس‌ها و فیلم‌ها. میدان 37 ساله آزادی با آن برج معروفش، بخشی از خاطره مشترک همه ماست.

یک جورهایی هم نماد تهران محسوب می‌شود و چشم میهمانان خارجی تهران را روی خودش قفل می‌کند؛ هرچند الان هووی بلندقامت و سرسختی به نام «برج میلاد» سر «برج آزادی» آورده‌اند اما «آزادی» هنوز هم برای خودش پادشاهی می‌کند؛ به‌ویژه در روز 22 بهمن که پر می‌شود از آدم‌هایی که می‌آیند تا خاطره خوب یک روز خوب را دوباره زنده کنند. چند روز مانده به 22بهمن امسال، رفتیم و دل و روده برج آزادی را درآوردیم تا بدانید آن داخل، چه دنیای جذابی وجود دارد؛ حتی جذاب‌تر از نگاه‌کردن به خود این غول سفید.

«یک غافلگیری مرموز»؛ تکیه کلام راهنمای بازدیدکنندگان برج، همین است. حالا دیگر برای «سمنانی» و همکاران‌اش عادی شده است که روزی چندبار نگاه‌های متعجب بازدیدکنندگان از برج را ببینند و برای توصیفش این جمله را بگویند؛ به‌ویژه حالا که هم مرحله اول بهسازی برج تمام شده و هم تمام قسمت‌های دیدنی برج فعال شده است. اداره‌اش را هم سپرده‌اند به 2 تا مجموعه مستقل. بالا برای شهرداری و پایین برای بنیاد رودکی.

غول سفیدی که فراموش نشد
4 سال پیش، مسئولیت راه‌اندازی و نگهداری فضای داخلی برج آزادی به‌عهده بنیاد رودکی گذاشته شد. برای همین هم یک مرکز درست کردند به نام «مرکز فرهنگی- هنری انقلاب اسلامی» که جایش را هم همان پایین برج تعیین کردند تا دستی به سر و روی موزه‌ها و مجموعه فراموش‌شده زیر برج بکشند؛ مجموعه‌ای که مدت‌ها بود داشت خاک می‌خورد. حالا اما همه برج دیدنی شده است.

«همراه» – مدیر مجموعه فرهنگی، هنری انقلاب اسلامی- می‌گوید: «بنا و ساختمان برج، طوری است که معماری تمام دوران تاریخ کشورمان از زمان باستان تا دوره اسلامی را در طراحی خود دارد و همین، شاید جالب‌ترین نکته‌ای باشد که ناخودآگاه، توجه هر بیننده‌ای را جلب می‌کند.

از قوس بیضی‌شکل برج- که نمادی از طاق کسری است- گرفته تا نمونه‌هایی از معماری‌های دوره صفوی با کاشی‌کاری فیروزه‌ای‌شان؛ حتی شیارهای بالای برج که نمادی از بادگیرهای یزد است را هم می‌شود بالای برج دید. همه اینها در کنار بتون و نمادهای معماری مدرن، باعث می‌شود که حتی نمای برج هم چشم‌نواز باشد».

سفر به اعماق آزادی
اولین جایی که برای بازدید درنظر گرفته شده، پله‌های ورودی طبقه پایین است؛ جایی که بتوانید از آن پایین، چشمتان را به برج بیندازید و صحبت‌های راهنما را بشنوید. چند کلامی برایتان از سابقه ساخت برج می‌گوید و قدری هم از مشخصات آماری‌اش. مثل اینکه توی ساختن برج از 25 هزار قطعه سنگ- آن هم در 15هزار شکل مختلف- استفاده کرده‌اند. هرکدام از لنگه‌های سنگی درها، حدود 5/3تن وزن دارد و سنگ‌ها هم جنسشان از گرانیت است.

چند قدم که می‌روی داخل، صدای آشنایی توی گوشت می‌پیچد؛ «بوی گل سوسن و یاسمن آید…». اینجا سالن ایران‌شناسی است. یک تسمه نقاله، آرام و بی‌صدا زیر پایت حرکت می‌کند و توی 20-15 دقیقه، تو را از همه ایران رد می‌کند؛ نشانه‌اش هم نمادهایی است که از کنارشان رد می‌شوی؛ مثل نماد تراکتور برای تبریز یا نماد خاویار برای گیلان. از خلیج‌فارس تا دریای خزر راهی نیست. پایان مسیر، صدای شرشر آب و آبشار مصنوعی روی دریای خزر (!) است که سرحالت می‌آورد و آکواریوم دالان خروجی، خستگی‌ات را در می‌کند. در تمام طول مسیر هم رویت را که سمت 4 تا پرده نمایش برگردانی، می‌توانی فیلم‌های مستند انقلاب را ببینی.

سالن بعدی، تالار آینه است. اسمش را گذاشته‌اند «دیوراما» و در 2 سمت سالن، 12 غرفه کوچک ساخته‌اند که با طرح‌های حجمی، موقعیت و فعالیت‌هایی را که در کشور و در زمینه‌های مختلف انجام شده است، می‌شود تویش دید. وجه تسمیه آینه‌ای‌اش هم همان آینه‌هایی است که دور تا دور این 12تا غرفه را پوشانده‌اند و زاویه‌شان طوری است که وقتی نگاهشان می‌کنی، انگار غرفه خیلی بزرگ‌تر از اندازه واقعی‌اش است.

مسیر بعدی، باب طبع آدم‌های نوگراست. یک سالن، پر از مجسمه‌هایی که به‌اش می‌گویند «کانسپچوال آرت». خودمانی‌ترش می‌شود «هنر مفهومی». پر است از صندلی، نیزه و کبوتر آهنی. یک نگارخانه که هرچند وقت یک‌بار، نمایشگاه نقاشی با یک موضوع خاص را به نمایش می‌گذارد، یک کتابخانه با حدود 12 هزار جلد کتاب و البته یک سایت اطلاع‌رسانی با 28تا مانیتور لمسی که اطلاعاتی از آثار باستانی و جغرافیای ایران را به بازدیدکنندگان می‌دهد.
از اینجا به بعد، هیجان سفر تازه شروع می‌شود؛ «آسانسور و شروع سفر به آسمان».

تهران از بالا
آسانسورها، دوتاست و دقیقا از دیواره‌های برج می‌رود بالا اما هر قسمت از مسیر را باید با یک آسانسور بالا رفت. چرا؟ چون هرکدام، فقط 2 طبقه می‌توانند بالا بروند و بعد به یک سقف بتونی می‌رسند. آسانسور اولی تا طبقه دوم بالا می‌رود و ماموریت 2 طبقه بعدی هم با آسانسور دوم است. سفر به برج،‌ از بالا شروع می‌شود؛ بالاترین نقطه و درست زیر بام فیروزه‌ای رنگ آزادی.

اینجا، طبقه چهارم است؛ با یک مناره گنبدی‌شکل فیروزه‌ای در وسط و البته نمایی از تهران در ارتفاع 40متری. کاشی‌های فیروزه‌ای، به‌صورت مارپیچ روی مناره بالا رفته است. از اینجا می‌شود 4 طرف میدان آزادی را از پشت پنجره‌های طلقی آن بالا دید زد؛ تجربه‌ای که فقط می‌توان این بالا آن را چشید؛ منظره‌ای که شاید شب‌ها دیدنی‌تر باشد.
بعد از توقف چند دقیقه‌ای زیر سقف برج، راه‌پله‌های مارپیچ را باید طی کنی تا همه این 4 طبقه را یکی‌یکی پایین بروی. اما لازم نیست زحمت شمردن پله‌ها را به خودت بدهی؛ سرجمع می‌شود 286تا.

طبقه سوم، گالری انقلاب و آزادی است؛ با عکس‌های برگزیده یک مسابقه که موضوع انقلاب و میدان آزادی را دارند. دیدن این عکس‌ها شاید برای آنها که می‌خواهند آزادی را از زوایای دیگری ببینند جالب باشد. اینجا هم باید نگاهت به در و دیوار باشد تا بتوانی همنشینی معماری سنتی و مدرن را ببینی. این را راهنما هم می‌گوید: «نقش‌های سقف، شما را یاد چی می‌اندازد؟ آهان! آفرین، مسجد شیخ لطف‌ الله اصفهان».

دوباره راه‌پله‌ها و این‌بار، طبقه دوم در ارتفاع 23 متری. اینجا چیز خاصی نیست، البته چرا هست؛ یکی دوتا اثر هنری که آدم می‌ماند خالقش چه‌جوری آن را به تصویر کشیده است. تصورش هم سخت است. دوتا دیوار بتونی کج با پنجره‌های کوچک؛ همان پنجره‌های آبی‌رنگی که زیر طاق آزادی جا خوش کرده است. پایینش هم به طبقه اول راه دارد. اما اوج هنر، اطراف آن پنجره‌های بالایی است با یادگاری‌هایی از «اصغر» و «محمود» که آقای راهنما، خودش هم هربار از شجاعت نگارندگان‌اش در بالارفتن از این دیوار ترسناک حرف می‌زند و به شوخی می‌گوید: «خودمان هم مانده‌ایم چه‌جوری رفته‌اند آن بالا».

روبات انقلابی
توی طبقه اول قرار نیست اتفاقی بیفتد؛ بنابراین همین‌جور پله‌ها را می‌گیری و می‌روی پایین. این‌بار اما با یک تغییر مسیر کوچک، صداهای آشنایی به گوش می‌رسد؛ «آهنگ‌های انقلابی». دنبال صاحب صدا اگر بروی، یک غافلگیری دیگر در راه است؛ «روبات پیانیست»؛ یک روبات ساخت داخل، با آن چشم‌های توپ تخم‌مرغی‌اش پلک می‌زند و برایت با پیانو، آهنگ‌های انقلابی اجرا می‌کند. شنیدن موسیقی سرود «دیو چو بیرون رود…» از پیانوی این روبات انقلابی شنیدن دارد.

جالب‌ترین قسمت بازدید زیرزمینی اما شاید همین جایی باشد که بعد از دیدن هنرنمایی روبات، به سمتش می‌روی؛ «سالن سینمای مولتی ویژن». اسمش را برای این مولتی‌ویژن گذاشته‌اند که فقط یک فیلم را نمی‌بینی؛ رسما وارد یک دنیای دیگر می‌شوی؛ زیر سکوهایی که رویش نشسته‌ای عکس‌های آثار تاریخی ایران است. به سقف که نگاه کنی، تصویر هوایی مرداب انزلی است و روبه‌رویت هم 3‌تا پرده که هرکدام دارند یک فیلم از انقلاب را نشان می‌دهند. جلویش هم یک پرده که از قطره‌های آب تشکیل شده و البته رویش هم جشنواره‌ای از نورهای لیزری به راه افتاده است. صدا را هم آن‌قدر تقویت کرده‌اند که همه‌چیز برایت طبیعی باشد؛ چیزی در مایه‌های سینما 2000 شهربازی. نمایش فیلم 45 دقیقه‌ای «حماسه نور» آخرین بخش بازدید از برج و مجموعه انقلاب است؛ نمایش هیجان‌انگیزی که این سفر حدودا 3ساعته به اعماق برج آزادی را برایت خاطره‌انگیزتر می‌کند.
از برج که بیرون می‌زنی، آزادی، همان آزادی است؛ یک غول سفید که نگاه‌های کنجکاوانه رهگذران را به خودش جلب کرده؛ رهگذرانی که هر روز می‌خواهند بدانند «داخل این غول سفید چی می‌گذرد؟».

وقتی «آزادی» انقلابی شد
تظاهرات 13 شهریور 1357 – که بعد از نماز عید فطر و از تپه‌های قیطریه شروع شده بود و به قلب تهران رسیده بود- نشان داد که می‌شود تظاهرات مردمی را یک جا متمرکز کرد؛ بنابراین جلسه جامعه روحانیت مبارز، بیشتر درباره این موضوع بود که آخر تظاهرات باید به کجا ختم شود. مشورت 3نفره آیت‌الله بهشتی، مفتح و مطهری به اینجا رسید که میدان «شهیاد» بهترین جاست.

میدان شهیاد، هم محل تجمع غرب تهران بود، هم تمام نقاط انقلابی و پرسر و صدای آن روزها هم توی مسیرش بود. خیابان منتهی به میدان شهیاد، از میدان «فوزیه» شروع می‌شد، از دانشگاه تهران می‌گذشت و به میدان «مجسمه» می‌رسید. بعد هم دانشگاه «آریامهر» بود و میدان شهیاد.

61شهریور 1357، برنامه همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد باشکوه برگزار شد؛ حدود 2میلیون نفر توی میدان جمع شده بودند و همان جا، میدان را هم انقلابی کردند. خیلی‌ها به‌اش می‌گفتند: «میدان شیاد». شاه هم حسابی کپ کرده بود و برای همین فردای همان روز حادثه 17شهریور اتفاق افتاد.

3 ماه بعد یعنی 19 و 20 آذر 57، دوباره قرار مردمی راهپیمایی، شد «میدان شهیاد»؛ درست روزهای تاسوعا و عاشورا و راهپیمایی دسته‌های عزاداری به سمت میدان. حالا دیگر 4طرف میدان پر شده بود از آدم. تا چشم کار می‌کرد کفن‌پوش بود و مشت‌های گره کرده‌ای که سقوط رژیم پهلوی را فریاد می‌کرد. می‌گویند شاه، همان روز با هلی‌کوپتر آمد جمعیت را دید؛ حدود 2میلیون نفر توی صف‌های پیوسته بودند که یک سرش میدان بود و یک سرش هم چهارراه کالج. شاید همین جا بود که حتی خارجی‌ها هم کار پهلوی‌ها را تمام‌شده دانستند. برای همین هم 2ماه بیشتر طول نکشید تا انقلاب اسلامی مردم پیروز شد.

حالا دیگر این تجمع، رسم هر ساله شده است؛ هر سال 22 بهمن، مردم همین مسیرها را تا میدان آزادی می‌آیند؛ مسیری که خاطره همه مراکز تجمع انقلابی‌ها را در خود دارد؛ از میدان امام حسین شروع می‌شود، از دانشگاه تهران می‌گذرد و به میدان انقلاب می‌رسد؛ بعد هم دانشگاه صنعتی شریف است و میدان آزادی!

داستان یک میدان
سال 1345 بود که قرار شد برای تهران یک نماد طراحی شود. طراحی نماد به مسابقه گذاشته شد و طرح یک دانشجوی 24ساله فارغ‌التحصیل دانشگاه تهران، برگزیده و برای ساخت انتخاب شد. عملیات بنای برج در یازدهم آبان 1348 شروع شد و بعد از 28ماه کار در 24 دی‌ماه 1350 به بهره‌برداری رسید. معماری برج آزادی، ترکیبی از 3نوع معماری است که در دوره‌های هخامنشی، ساسانی و اسلامی اجرا می‌شد.

طول برج آزادی 63متر و ارتفاع آن 45 متر است. ارتفاع قوس اصلی بنا هم 31متر است. تمام فضاهای موجود در مجموعه آزادی طوری طراحی شده‌اند که استفاده از آن، بیشتر جنبه نمایشگاهی دارد؛ این را می‌شود از تعداد زیاد سالن‌ها و موزه‌های طبقه زیرین بنا هم فهمید.

اما جالب‌ترین نکته در بنای میدان آزادی شاید این باشد که هیچ‌وقت نمی‌توانی بالای سرت، سقفی را بسته ببینی و همیشه به بالا که نگاه کنی، یک فضا و روزن کوچک هست که می‌شود طبقه بالا را دید؛ این اتفاق، توی همه طبقه‌های برج زیبای آزادی تکرار می‌شود.

منبع:همشهری

آشنایی با برج تلویزیونی ژیژکوف – جمهوری چک

برج تلویزیونی ژیژکوف (Žižkov Television Tower )، در مرکز شهر پراگ، پایتخت کشور جمهوری چک قرار دارد

این برج با معماری منحصر ‌به ‌فرد، بین سال‌های 1985 تا 1992 بر فراز تپه‌ای در محله ژیژکوف شهر پراگ ساخته شده ‌است. برخی معماران ساختمان برج ژیژکوف را از لحاظ سبک معماری، در زمره معماری «های‌تک» به شمار می‌آورند.

برج تلویزیونی ژیژکوف از سه ستون بتنی با پوششی نهایی از جنس فلز تشکیل شده است که در نه بخش ساختمانی مجزا، محفظه‌های فرستنده‌های رادیو و تلویزیونی، یک رستوران، یک کافه و سه اتاق دیده‌بانی را بر خود نگه می‌دارند.

ارتفاع یکی از ستون‌ها به شکل قابل ملاحظه‌ای بالاتر از ستون‌های دیگر است و ارتفاع مورد نیاز برای نصب برخی از آنتن‌ها را فراهم می‌کند. اما در مجموع، ساختار کلی برج از دور به یک سکوی پرتاب موشک شباهت دارد.

برج ژیژکوف با 216 متر ارتفاع، عضو فدراسیون جهانی برج‌های بزرگ است و به‌عنوان رصدخانه هواشناسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

سکوهایی که در بالاترین ارتفاع برج قرار گرفته‌اند مربوط به تجهیزات تلویزیونی و برای عموم غیر قابل دسترس هستند.

اما 6 سکوی دیگر به روی بازدیدکنندگان باز است که شامل 3 اتاق جهت مشاهده مناظر شهر و اطراف آن است و منظره‌ای پانوراما از شهر پراگ را از ارتفاع 100متری برج ارائه می‌کند و رستوران و کافه نیز در ارتفاع 63 متری برج قرار گرفته‌اند. سرعت آسانسور این برج 4 متر بر ثانیه و وزن آن 11800 تن است.

در سال 2000، سه ستون این برج با تندیس‌هایی از نوزادانی که چهار دست‌وپا راه می‌روند، به طور موقت تزئین شد، اما از آن‌جا که این مجسمه‌ها از سوی عموم مورد تحسین و استقبال زیادی قرار گرفت، در سال 2001 میلادی به منظور نصب دائم به بدنه ساختمان برج بازگردانده شد.

بخش فوقانی سفید و مخروطی‌شکل برج تلویزیونی ژیژکوف در سال 2006 میلادی برداشته شد و از زمانی که در سال 2010 رستوران آن به روی عموم بسته شد، این برج تنها پذیرای بازدیدکنندگانی است که خواستار نظاره مناظر زیبای شهر پراگ هستند.

منبع:همشهری

آشنایی با مترو کپنهاگ – دانمارک

مترو کپنهاگ- پایتخت دانمارک- دارای 2 خط، 22 ایستگاه و 21 کیلومتر طول است.

هر روز 120.000 نفر از این مترو استفاده می‌کنند.

مترو در 19 اکتبر 2002 افتتاح شد و هم‌‌ اینک تا فرودگاه ادامه دارد.

سیستم مترو بدون راننده و دارای 34 قطار سه کابینه است.

قطارها در طول روز هر 6 دقیقه، در ساعات شلوغ هر 4 دقیقه و شب‌ها هر 15 دقیقه یک‌بار تردد می‌کنند.

قرار است خط دایره‌ای شامل خطوط 3 و 4 در سال 2018 افتتاح شود و قسمت‌های مرکزی را به حومه متصل کند.

مترو کپنهاگ روگذر بوده، در مرکز شهر از زیر زمین می‌گذرد.

ایستگاه‌ها:

از مجموع 22 ایستگاه موجود، 9 ایستگاه در زیر زمین، 6 ایستگاه در اعماق و 3 مورد فاصله چندانی تا سطح زمین ندارند. طراحی همه آن‌ها یکسان و به خاطر ستون 5 متری جلوی ایستگاه‌ها که جنبه اطلاعاع‌رسانی دارد، به خوبی قابل تشخیص‌اند.

به جز یک مورد، بقیه ایستگاه‌ها 60 متر طول و 20 متر عرض دارند.

ایستگاه‌های در عمق20 متری دارای پله‌برقی، بالابر و درهای محافظ هستند. سقف‌ آن‌ها هرمی و شیشه‌ای است تا امکان استفاده از نور طبیعی فراهم شود. قرار دادن منشور در هرم‌ها باعث شکست نور و رنگین‌کمان روی دیوارها می‌شود. نور ایستگاه‌ها به طور خودکار تنظیم می‌شود تا میزان آن تمام مدت یک‌نواخت باشد.

جنس ایستگاه‌های بالای سطح زمین از شیشه، فولاد و بتن است تا زیبایی آن حفظ شود. این ایستگاه‌ها فاقد درهای محافظند. در صورت وجود هرگونه مانع روی ریل، قطار توسط سیستم حساس و خودکار متوقف می‌شود و حرکت مجدد آن دستی است.

امکان تماس با مرکز کنترل جهت کسب اطلاعات یا در مواقع ضروری در تمام ایستگاه‌ها مهیاست.

به دلیل عدم فاصله بین سکوها و قطار، افراد ناتوان بدون کمک دیگران می‌توانند به‌راحتی از مترو استفاده کنند.

امکان استفاده از تلفن همراه در تونل‌ها وجود دارد.

بلیت‌ها:

بلیت نه تنها در داخل واگن بلکه در ایستگاه‌ها نیز باید اعتبار داشته باشد.

تمام ایستگاه‌ها دارای دستگاه فروش بلیتند که پول خرد و کارت‌های اعتباری را قبول ‌می‌کنند.

قطارها:

قطارها بدون راننده بوده و صرفا بوسیله سیستم کامپیوتری کنترل می‌شوند.
از طریق این سیستم خطای انسانی به صفر می‌رسد. سیستم توسط 5 اپراتور تمام مدت چک می‌شود.

حضور ناظران در قطار اگرچه به منظور اطلاع‌رسانی و چک کردن بلیت‌هاست اما در مواقع ضروری نیز وارد عمل می شوند. در صورت عدم حضور ناظران، امکان تماس در قطار برای مسافران مهیاست.

قطارها 39 متر طول، 2.65 متر عرض و 52 تن وزن دارند.

حداکثر سرعت آن‌ها 80 کیلومتر در ساعت است.

هر قطار 3 واگن، شش در اتوماتیک، 96 صندلی و ظرفیت 204 مسافر ایستاده را دارد.
چهار جایگاه مجزا برای ویلچر، دوچرخه و دستفروش‌ها فراهم است.

قطارها به طور خودکار می‌توانند به مرکز رفته، بیرون آن‌ها توسط ماشین شسته شده و به سرویس برگردند یا حتی از سرویس خارج شده و به صورت دستی کنترل شوند.

گسترش:

خط دایره‌ای مرکز شهر را به جاهایی که دسترسی به مترو ندارند، متصل می‌کند و شامل 17 ایستگاه است. به جز ایستگاه‌های مشترک مجموع ایستگاه‌های مترو کپنهاگ به 37 مورد خواهد رسید.

دو خط تماما زیرگذر3 و 4 روزانه 275.000 را جابه‌جا خواهد کرد. هزینه این خطوط 15 میلیارد کرون خواهد بود. طراحی و نوع قطارهای آن مشابه خطوط قبلی است.

منبع:همشهری

داخل برج خلیفه + تصاویر زیبا

دبی شهری توریستی است که جاذبه‌های گردشگری و تفریحی بسیاری دارد به سبب وجود این جاذبه‌های گردشگری نیز سالانه گردشگران زیادی به این شهر زیبا سفر می‌کنند.به گزارش ایسنا،جالب است بدانید که بلندترین و بزرگ‌ترین برج جهان در شهر دبی قرار دارد و ما در این متن قصد داریم اطلاعاتی در رابطه با برج خلیفه در اختیارتان قرار دهیم، اگر از علاقه‌مندان به کسب اطلاعات در این زمینه هستید در ادامه با ما همراه باشید.

معرفی برج خلیفه، بزرگ‌ترین برج جهان در دبی

این برج بزرگ‌ترین و بلندترین برج جهان است که در شهر دبی قرارگرفته و باید بدانید که این شهر بیشتر شهرت خود را مدیون این برج می‌باشد. برج خلیفه در سال ۲۰۰۳ طرحش ارائه و پبشنهاد شد و در سال ۲۰۰۴ شروع به ساخت کردند، پایان این برج ۶ سال به طول انجامید و در سال ۲۰۱۰ بلندترین برج دنیا اعلام و افتتاح شد.

این برج به دست شرکت یکی از برجسته‌ترین معمارهای دنیا به نام عمار ساخته‌ شده و لازم به ذکر می‌باشد که به طراحی آن به عهده شرکت‌های آمریکایی اسکیدمور، مریل، اوینگز بود، جالب است بدانید که در روزهای ساخت برج خلیفه در هر روز ۱۲۰۰ کارگر مشغول به کار بودند.

از دیگر نکاتی که باید در رابطه با بلندترین برج جهان بدانید این است که در هر نقطه از شهر دبی که باشید عظمت و بزرگی این برج باشکوه دیده می‌شود، همین امر نیز به جذب گردشگران و بازدیدکنندگان بیشتر کمک می‌کند. برج خلیفه در کتاب گینس رکوردهای زیادی به خود اختصاص داده است که برخی از آن‌ها عبارتند از بزرگ‌ترین برج جهان، بلندترین نقطه سکونت، ساختمانی با بیشترین تعداد طبقات، مرتفع ترین ایوان جهان و غیره اشاره کرد.

داخل برج خلیفه، بلندترین برج جهان

در داخل بلندترین برج جهان، بخش‌های مختلفی وجود دارد که در ادامه به معرفی مهم‌ترین آن‌ها خواهیم پرداخت.

هتل آرمانی

هتل آرمانی که در طبقه ۱۱ برج خلیفه قرار دارد، یکی از بهترین و لوکس‌ترین و هتل‌های موجود در شهر دبی می‌باشد، این هتل لوکس خدمات و امکانات بسیاری را در اختیار مهمانان خود قرار می‌دهد و گردشگرانی که در سفر با تور دبی این هتل را برای اقامت انتخاب می‌کنند اقامتی رویایی را تجربه خواهند کرد.

رستوران‌های آرمانی

از دیگر بخش‌های موجود در داخل بزرگ‌ترین برج جهان، می‌توان به رستوران‌های آرمانی اشاره کرد، رستوران‌هایی شیک و بسیار مجلل و البته گران‌قیمت که نظر هر بیننده‌ای را به‌سوی خود جلب می‌کنند. این رستوران‌ها در طبقات ۸ تا ۱۸، ۳۸ و ۳۹ قرار دارند.

رستوران اتمسفر

یکی از معروف‌ترین و مشهورترین رستوران‌های دبی که اتمسفر نام دارد در طبقه ۱۲۲ برج خلیفه واقع‌ شده و باید بدانید که این رستوران توانسته لقب مرتفع‌ترین رستوران دنیا را از آن خود کند. گردشگران تور دبی باید بدانند که در این رستوران می‌توانند بهترین و لذیذترین غذاهای بین‌المللی را نوش جان کنند، البته در نظر داشته باشید که اتمسفر یکی از گران‌ قیمت‌ترین رستوران‌های شهر دبی به شمار می‌آید.

آسمان برج خلیفه

طبقه ۱۴۸ برج خلیفه، که در ارتفاع ۵۵۵ متری از سطح زمین واقع‌ شده، یکی از بهترین و پرطرفدارترین بخش‌های موجود در برج خلیفه است. در آن از برج خلیفه یک ال سی دی بسیار بزرگ وجود دارد که می‌توانید کلیپی در رابطه با برج و روند ساخت آن را مشاهده نمایید.

باشگاه برج خلیفه

اگر از علاقه‌مندان به ورزش هستید این قسمت از برج خلیفه به شما اختصاص دارد بخش در این باشگاه ورزشی برج خلیفه خدمات و امکانات متعددی نظیر اسپا، استخر، سالن بدنسازی و غیره وجود دارد شما می‌توانید از آن‌ها استفاده نمایید توجه داشته باشید که استفاده از این خدمات هزینه بسیار زیادی دارد.

بازدید از برج خلیفه

اگر قصد بازدید برج خلیفه را دارید باید بدانید که در برج خلیفه نه‌تنها برای گرفتن بلیط بلکه برای سوار آسانسور شدن نیز باید در صف بایستید، البته این صف‌ها علی‌رغم طولانی بودن زمان زیادی را از شما نخواهند گرفت، با خرید اینترنتی بلیط برج خلیفه می‌توانید ایستادن در صف خرید را از فرآیند بازدید خود حذف نمایید.

خوب است بدانید که آسانسور برج خلیفه، یکی از سریع‌ترین آسانسورهای دنیا است و در عرض یک دقیقه شمارا به طبقه ۱۲۴ می‌رساند، حرکت آسانسور آن‌قدر نرم و روان است که اصلا متوجه آن نخواهید شد همچنین جالب است بدانید که بسیاری از بازدیدکنندگان برج خلیفه بالا رفتن به‌وسیله آسانسور را بهترین بخش بازدید خود می‌دانند.

در طبقه ۱۲۴ یک بخش داخلی وجود دارد که در آن مغازه‌های بسیاری هست که می‌توانید اجناسشان را ببینید و در صورت تمایل خریدی هم انجام دهید، توجه داشته باشید که تمامی این مغازه‌ها از لوکس‌ترین واحدهای تجاری دبی به شمار می‌آیند و گران‌ترین اجناس را به شما عرضه خواهند کرد.

پس از بازدید از طبقه ۱۲۴، واقع در ارتفاع ۴۵۲ متری از سطح زمین، می‌توانید به طبقه ۱۴۸ مجموعه بروید، همان‌طور که می‌دانید این بخش از برج در ارتفاع ۵۵۵ متری از سطح زمین واقع‌ شده و ارتفاع آن به‌قدری زیاد است که به اسکای معروف شده است.

امیدواریم مطالعه این متن اطلاعاتی کلی در رابطه با برج خلیفه در اختیارتان قرار داده باشد.

منبع:ایسنا

ایران زیباست؛ «آب بندان» حیدرکلا بابل

«آب بندان» حیدرکلای بابل یا همان سادات محله با مساحتی بالغ بر ۳۹ هکتار در کمربندی شرقی بابل قرار دارد و یکی از بزرگترین آب بندان‌های کشورمحسوب می‌شود که محل رویش لاله آبی یا لوتوس هندیست که در کشور ما به اشتباه به اسم نیلوفر آبی شناخته می‌شود. آغاز دوره گل‌دهی لاله های آبی اواخر خرداد ماه تا اوایل تیر و پایان دوره گل دهی اواخر تابستان است. لاله آبی از گیاهان شناوری محسوب می‌شود که ریشه آن داخل آب قرار دارد و ساقه و برگ‌ها و گل در خارج از آب است، ولی در تماس با آن یعنی به شکل شناور در سطح آب مشاهده می‌شود. لاله آبی گیاه ملی کشورهایی نظیر هند و ویتنام است.

در این آب بندان، پرندگان بیشماری نظیر چنگرنوک سرخ و نوک سفید، حواصیل کوچک یا گاوچرانک، سسک بزرگ و کوچک، پرستوهای دریائی، چلچله، ماهی خورک، طاووسک و کشیم یا پرلا زندگی می‌کنند. علاوه بر این پرندگان این آب بندان میزبان ماهی چکاب، اردک ماهی، آمور و کپور هم هست که برخی افراد جهت ماهی‌گیری به این آبندان ساعاتی را سپری می‌کنند. از آب این آب بندان جهت مصارف کشاورزی هم استفاده می‌شود. این آب بندان‌ها می‌توانند کلیه‌های کره‌زمین تصور شوند. چرا که نقش مهمی در تصفیه آب برای اکوسیستم‌های طبیعی دارند. یکی از فواید آب بند همین تصفیه آب‌های آلوده است. منبع ذخیره آبی این آب بندان علاوه بر بارش‌های سالیانه باران، رودخانه ارباب رود از شاخه‌های رودخانه بابل رود است که به علت عبور از فضای شهری مملو از آلودگی است. میزان الودگی این رودخانه که بیشتر به مسیر فاضلاب شباهت دارد به حدیست که علاوه بر بوی نامطبوع آن، توان تصفیه را از این آب بندان رو به کاهش برده است و در صورت استمرار این معضل، آب بندان با مشکل بسیار جدی روبرو می شود.

منبع:ایسنا

آشنایی با برج پیزا – ایتالیا

پیزا ؛ جالبترین و قدیمی‌ترین برج جهان با 85 متر طول و 14500 تن وزن در دوره رنسانس در شهر پیزا در ایالت توسکنی کشور ایتالیا در طول 176 سال ساخته شد

هدف ازساخت این برج، استقرار یک ساعت بزرگ بر بالای آن بود اما این بنا مدتی بعد از احداث انحراف یافت و اکنون به همان صورت باقیست. برج پیزا 55 متر ارتفاع دارد و هر سال برمیزان انحراف آن افزوده می‌شود.

برج کج پیزای ایتالیا با وجودی که تنها برج کج جهان نیست، ولی مشهورترین آن در کل جهان می‌باشد. این برج هر سال 2.5 سانتیمتر به سمت زمین کج می‌شود و احتمال می‌رود تا 80 سال دیگر سقوط کند.

طبقه اشراف برای رقابت با یکدیگر مشهورترین هنرمندان و معماران را مأمور ساختن شاهکاری معماری می‌کردند. در قرن دوازدهم، اهالی شهر پیزا تصمیم گرفتند کلیسای آنها برجی داشته باشد که برج سینت مارک را تحت تأثیر قرار دهد.

پس از آن که پایه‌های بنا حفر شد، معماری کارآزموده به نام بونامو که مسئول ساختمان این برج بود، نخستین سنگ آن را در سال 1174 میلادی بنا نهاد. اما پیش از آنکه ارتفاع برج به 12 متر برشد، مشخص شد که برج به میزان زیادی منحرف شده است.

در سال 1234 از معمار دیگری به نام بناناتو خواسته شد تا ساختمان برج را تمام کند. او چهارمین سقف بنا را به پایان رساند و آن را نیمه تمام گذارد.

سپس معمار دیگری رشته کار را بدست گرفت و طبقات پنجم و ششم را تمام کرد، اما پایه اصلی همچنان منحرف می‌شد. تقریبا یک قرن بعد، معماری به نامپیزانو ساختمان آخرین بالکن را به پایان رساند و ناقوس برج را در نزدیک مرکز ثقل نصب کرد.

در گذشته تصور می‌شد که کجی برج پیزا بخشی از طرح اولیه آن بوده است ولی امروزه دانشمندان ثابت کردند که این مساله صحت ندارد. ساخت این برج به صورت عمودی طراحی شده بود ولی در طول ساخت آن به تدریج کج شد.

این برج به دلیل کجی و زیبایی خاصی که دارد از سال 1174 تاکنون همیشه کانون توجه همگان بوده است. در طول ساخت این برج تلاش‌های زیادی انجام گرفت تا با بکارگیری مصالح ساختمانی خاص جلوی کج شدن آن گرفته شود.

بعدها ستون‌ها و دیگر بخش‌های تخریب شده برج بیشتر از یک بار جایگزین شدند و امروزه زیرساخت‌های جدیدی برای کم کردن میزان کج شدن برج و افزایش طول عمر آن به کار گرفته می‌شود.

برج کج پیزا با 863/55 متر ارتفاع در 8 طبقه ساخته شده است. قطر بیرونی این بنا 484/15 متر و قطر داخلی 368/7 متر است. ضخامت دیوارهای پایه آن 08/4 متر است و وزن آن حدود 500/14 تن برآورد می‌شود.

جهت شیب این برج در فاصله سال‌های 1174 تا 1250 به سمت شمال و از سال 1272 تا سال 1997 به سمت جنوب متمایل بوده است تا سال 1997، این برج 2/5 متر نسبت به سطح افق کج شده است.

ناقوس این برج 5/3 تن وزن دارد. این برج در پشت کلیسای بزرگ شهر پیزا واقع شده است و ساخت این برج در سه مرحله انجام گرفته است.

ساخت اولین طبقه این برج ناقوس که سنگ‌های مرمر سفیدرنگ در آن به کار رفته است از نهم آگوست 1174 دوران پیروزی‌های نظامی و خوشبختی شروع شد. اولین طبقه این برج از ستون‌هایی که به صورت دایره‌وار در کنار هم قرار گرفته بودند، تشکیل شده بود که در جهت مقابل تاق‌های بی‌روزنه خم شده بودند.

بعد از اینکه طبقه سوم این برج در سال 1178 ساخته شد به دلیل اینکه 3 متر در کارهای زیرساختی آن اشتباه شده بود، برج کج شد. البته طرح این برج از آغاز نقص داشت.

با درگیر شدن بیزانس در جنگ با جنوا، لوکا و فلورانس ادامه ساخت این برج به مدت 100 سال با تعلیق رو به رو شد. در سال 1198 چند ساعت به طور موقت روی این بنای ناتمام نصب شد.

در سال 1272 ساخت این بنا توسط معماری به نام «جیوانی‌دی‌سیمونه» از سر گرفته شد. 4 طبقه بدین ترتیب ساخته شد. مجددا در سال 1284 با شکست بیزانس در جنگ ساخت بنا متوقف شد.

در سال 1372 آخرین طبقه آن که محل قرار گرفتن ناقوس بود توسط توماسودی آندرا پیزانو ساخته شد و ناقوس در محل خود قرار گرفت.

وی در تلفیق عناصر گوتیک به کار گرفته شده در جایگاه ناقوس با سبک رومانسک (معماری اروپایی قرن‌های یازدهم و دوازدهم که به تقلید از معماری رومی دارای تاق‌های ضربی و دیوارهای ضخیم بود) برج موفق عمل کرد.

در بالاترین نقطه این برج 7 ناقوس وجود دارد که هر کدام یکی از نوت‌های موسیقی را دارد و بزرگ‌ترین آنها در سال 1655 نصب شده است.

در سال 1838 معماری به نام الساندرو دلا گرادسکا گذرگاهی در اطراف این برج حفر کرد که این امر موجب افزایش کج شدن این برج شد.

بنبتو موسولینی دستور داد تا این برج را به حالت عمودی برگردانند به همین خاطر درپای آن بتون ریخته شد که این امر منجر به فرو رفتن برج در سطح زمین شد. در طول جنگ جهانی دوم ارتش آمریکا دستور تخریب تمامی برج‌های ایتالیا را داد که برج پیزا در دقیقه آخر از این خطر در امان ماند.

در 27 فوریه 1964 دولت ایتالیا برای جلوگیری از سقوط این برج درخواست کمک کرد. یک گروه از مهندسان، ریاضیدانان و تاریخدانان در جزایر آزور گرد هم آمدند تا راه‌های پا بر جا نگه داشتن و استحکام برج را بررسی کنند.

بعد از دو دهه کار و فعالیت روی این پروژه، برج در ژانویه 1990 به روی عموم بسته شد. در طول این مدت ناقوس‌های برج برای کم شدن از وزن‌شان از محل خودجا‌به‌جا شدند.

روش‌های بسیاری برای پا بر جا نگه‌داشتن برج پیشنهاد شده که از آن جمله می‌توان به استفاده از وزنه‌های 800 تنی سربی درپای آن اشاره کرد. راه‌حل نهایی برای پیشگیری از کج شدن بیشتر برج انتقال 38 متر مکعب از سطح بر آمده زیر آن بود. طبق آخرین اطلاعات این برج تا 300 سال دیگر پا بر جا خواهد بود.

بر طبق یک افسانه گالیلئو گالیله که خودش نیز یک پیزایی بود، آزمایشاتش در مورد سقوط آزاد را نیز در بالای این برج انجام داد. این برج به این ترتیب، به نشان اصلی شهر پیزا تبدیل شد و سال ۱۹۸۷ نیز توسط یونسکو به میراث فرهنگی پیوست.

از ۷ ژانویه سال ۱۹۹۰ بازدید از این برج توسط توریستان ممنوع شد. چون خطر ریزش آن افزایش پیدا کرده بود. پس از ۱۲ سال و کمی راست‌سازی برج از ۱۵ دسامبر ۲۰۰۱، دیدار از این برج ۱۴،۵۰۰ تُنی مجدداً توسط بازدید‌کنندگان آزاد شد.

مهندسان و دانشمندان اعلام کردند دیگر خطر سقوط، برج کج پیزا را تهدید نمی‌کند، چرا که کمیته حفظ این بنا نام گزارش 1000 صفحه‌ای‌اش را که تمامی تلاش‌های حفظ این بنا در آن ذکر شده «برج ترمیم شد» گذاشته است.

این افراد معتقد هستند خمیدگی این بنای دوران قرون وسطی به حالت ایستا درآمده است. هرچند این برج هرگز به حالت صاف درنخواهد آمد و دلیلش هم از بین رفتن جاذبه توریستی آن است اما دو دهه کار و تلاش کمیته حافظت از برج کج بالاخره معمای 800 ساله تمایل این میراث فرهنگی جهانی به سمت شمال را حل کرد.

طبق گزارشی که در تلگراف به چاپ رسید «جان برلند»، پرفرسور72 ساله بریتانیایی مهندسی خاک ثابت کرده که دلیل ناپایداری این برج سفره آب زیرزمینی متحرکی زیر سطح نرم پایه 200 متر مربعی این برج است.

با توجه به این مسئله این پرفسور به همراه گروه حفظ و مرمت آثار باستانی‌اش بودجه‌ای بالغ بر 39 میلیون دلار را صرف پیدا کردن راهی ابداعی برای جلوگیری از سقوط این برج کردند.

این گروه از سال 1990 مشغول به کار شدند اما چندبار احتمالات اشتباه آنها را به بیراهه منتهی کرد. در سال 1992 این گروه با استفاده از تاندون‌های فولادی سعی کردند برج پیزا را ثابت نگه دارند، در سال 1993 شمش‌هایی از جنس سرب و بست‌های تنومند نیز به این تاندون‌ها اضافه کردند که این مسئله موجب نارضایتی مردم شد.

بالاخره در سال 1995 برلند کمی به راه حل مسئله نزدیک شد. او متوجه شد جیمز تروبشاو، مهندس دوران ویکتوریا در سال 1832 برای برطرف کردن خمیدگی برج کلیسای سینت چاد از نقره استفاده کرده است.

او ترکیبی شامل نقره را در سمت شمالی برج جاسازی کرد، درست در جهت مقابل زاویه خمیدگی، این مسئله موجب شد تا جاذبه در سمت مخالف خمیدگی سنگینی و از خم شدن بیشتر برج جلوگیری کند. این شیوه همچنین در برابر حرکت سفره آب زیرزمینی نیز ساختمان را پایدار و ثابت نگه می‌دارد.

هنگامی که تنها ساخت 3 طبقه پایینی برج به پایان رسیده بود و پیش از آنکه ارتفاع برج به 12 متر برسد، این برج خمیدگی خودش را نشان داد. از آن زمان تا کنون انحراف و خمیدگی برج ادامه دارد.

انفجار بیش از یک هزار بمب در جنگ جهانی دوم در این شهر و وقوع حدود 100 زلزله خفیف و شدید در این منطقه، نتوانسته است برج کج را به زمین بیندازد.

منبع:همشهری

آشنایی با مترو نیویورک – آمریکا

24 ساعته و 365 روزه بودن از ویژگی‌های منحصر مترو نیویورک است که آن را به شلوغ‌ترین سیستم‌های مترو در جهان تبدیل کرده است

مترو نیویورک در آمریکا با 468 ایستگاه یکی از قدیمی‌ترین، گران‌قیمت‌ترین و طولانی‌ترین متروهای دنیاست.

در سال 2008 مترو نیویورک 1.623 میلیارد مسافر را جا‌به‌جا کرد. یعنی به تفکیک روز، شنبه‌ها 2.9 میلیون نفر، یکشنبه‌ها 2.3 میلیون نفر و سایر روزهای هفته بیش از 5 میلیون مسافر از مترو استفاده کردند.

مسافران مترو نیویورک از مجموع مسافران ایالت‌های آمریکا بیشتر است و خدمات در بسیاری از خط‌ها و ایستگاه‌ها به دو صورت عادی و اکسپرس است.

اگرچه اولین سیستم ترانزیت زیرزمینی در نیویورک توسط آلفرد الی بیچ در سال 1869 ساخته شد اما افتتاح اولین بخش سیستم حمل‌و‌نقل سریع یعنی مترو به 27 اکتبر 1904 برمی‌گردد.

کولاک سنگین برف در 1888 بیش از هر زمان دیگر مزایای استفاده از سیستم حمل و‌نقل زیر زمینی را تایید کرد.

مترو نیویورک هم اینک دارای6.371 قطار و 26 خط با رنگ‌های متفاوت است.

در گذشته استفاده از چراغ‌های زرد، سبز و قرمز در ایستگاه‌ها کاربرد زیادی داشت. چراغ سبز نشانه 24 ساعته بودن مترو، زرد باز بودن در طول روز و قرمز نشانه خروج بود. امروز رنگ زرد کاربردی ندارد، سبز نشانه 24 ساعته بودن مترو و قرمز 24 ساعته نبودن است.

فروش اقلام مختلف از جمله روزنامه و مواد غذایی در ایستگاه‌ها متداول است.

دکوراسیون:

بسیاری از ایستگاه‌ها با کاشی‌های سرامیک تزیین شده‌اند. استفاده از مجسمه، موزاییک، نقاشی‌های دیواری نیز مرسوم است. هنرمندان با اجرای موسیقی مردم را به استفاده از مترو تشویق می‌کنند.

اقدامات امنیتی:

مقامات مترو بعد از حمله 11 سپتامبر هرگونه فیلمبرداری یا گرفتن عکس در مترو را زیر نظر دارند. آن‌ها با وجود تلاش در جهت به تصویب رساندن ممنوعیت تصویربرداری هنوز به نتیجه‌ مثبتی نرسیده‌اند. در حال حاضر گرفتن فیلم و عکس در صورتی که با فعالیت‌های مشکوک و بر هم زدن نظم عمومی همراه نباشد، آزاد است.  از دیگر مسائل امنیتی بازرسی کیف مسافران است.

خفاش‌ها:

مترو نیویورک در بسیاری مواقع مورد هجوم خفاش‌ها قرار می‌گیرد. در بسیاری ایستگاه‌ها خفاش‌ها هنگامی که تردد کمتر است به سکوها حمله می‌کنند.

سال‌ها تلاش برای ریشه‌کنی خفاش‌ها یا به حداقل رساندن آن‌ها بی‌نتیجه مانده است و استفاده از سموم جدید و تله‌های کاری‌تر همچنان ادامه دارد.

منبع:همشهری

آشنایی با جشنواره سن‌فرمیناک – اسپانیا

جشنواره «سَن‌فِرْمیناک» هر سال از 6 تا 14ژوئیه (15 تا 23تیر) در «پامْپْلُنا»ی اسپانیا برگزار می‌شود.

در جشنواره سَن‌فِرْمیناک چندین مراسم متنوع اجرا می‌شود، اما یکی از هیجان‌انگیزترین آنها مراسمی است که هر روز با سرها و عروسک‌های غول‌پیکر اجرا می‌شود.

این عروسک‌ها حدود ۱۵۰سال پیش ساخته شده‌اند؛ سال ۱۸۶۰ یک نقاش اهل پامپلُنا هشت عروسک بزرگی را که در ردیف عقب عکس دیده می‌شوند، ساخته است. این هشت عروسک که حدود چهار متر قد دارند، عروسک‌های چهار پادشاه و چهار ملکۀ خیالی از چهار قارۀ دنیا، اروپا، آسیا، امریکا و افریقا هستند.

عروسک‌های دیگری که در ردیف جلوتر دیده می‌شوند، در زمان‌های مختلفیساخته شده‌اند، از سال ۱۸۶۰ تا ۱۹۴۱ میلادی. شش تای آنها «کیلیکیس» هستند، پنج‌تایشان سر-بزرگ‌‌ها و شش‌تایشان هم «زالْدیکوس». کیلیکیس‌ها و سر-بزرگ‌ها حالت کاریکاتوری دارند، اما شبیه آدم‌ها هستند. بلندی سرهای سر-بزرگ‌‌ها حدود یک متر است و سرِ کیلیکیس‌ها کمی کوچک‌تر است.

کسانی که سر-بزرگ‌‌ها را می‌پوشند، در مراسم رژه جلوی عروسک‌های غول‌آسای چهارمتری راه می‌روند و فقط دستشان را برای تماشاچی‌ها تکان می‌دهند.

اما کیلیکیس‌ها دنبال بچه‌ها می‌کنند و سربه‌سر آنها می‌گذارند. زالْدیکوس هم عروسک‌هایی هستند که شبیه اسب‌اند و سواران آنها هم دنبال بچه‌ها می‌دوند و با آنها بازی می‌کنند.
هر سال بیشتر از 100هزار نفر از همۀ دنیا به اسپانیا می‌روند تا مراسم جشنوارۀ سَن‌فِرْمیناک را از نزدیک ببینند. تعداد زیادی از این افراد با خواندن یکی از داستان‌های ارنست همینگوی با این جشنواره آشنا شده‌اند.

منبع:همشهری

آشنایی با جاذبه‌های گردشگری یونان

رسیدن فرهنگ‌های شرق و غرب به یکدیگر را در سفر به یونان احساس خواهید کرد

یونان با دارا بودن فرهنگ و تمدن مدیترانه‌ای و مناظر و تفرجگاه‌های متنوع، از سال‌ها پیش به یکی از هدف‌های توریستی مردم از سراسر جهان تبدیل شده و حتی با قسمت‌های دیگر مدیترانه مثل ایتالیا و اسپانیا برابری می‌کند.

کجا و چه زمان:

آب و هوا و شرایط جوی از حدود بهار تا تابستان مناسب است. در این زمان‌ها هتل‌ها ارزان‌تر هستند و رفت و آمد توریست‌ها شرایط را برای سفر به یونان آماده می‌کند. از پاییز تا زمستان زمان رکود توریسم در یونان است. این در حالی است که پیست‌های اسکی همچنان پذیرای توریست‌ها و همچنین اهالی یونان هستند.

در کل این کشور دارای زمستان‌های تقریباً معتدل و بارانی و برفی و تابستان‌های گرم است. دمای هوا در تابستان معمولاً در حدود 30درجه سانتیگراد است در حالی که زمستان‌ها مخصوصاً در آتن تا حدودی سرد می‌شود.

نو شدن سال بهانه‌ای برای جذب توریست به یونان است. فستیوال‌های خرید و تفریح در این زمان رونق زیادی دارد. زمان شروع کار کارناوال‌های یونانی از اسفند ماه تا فروردین است. عید پاک و کارناوال یونانی (Hellenic) بزرگترین کارناوال‌های سنتی یونانی را در بر می‌گیرند. از برنامه این کارناوال‌ها اجرای اپراها و موسیقی‌های محلی در محل تئاتر‌های باستانی آتن و اطراف آن است که دوستداران ادبیات و هنر یونان باستان را از نقاط مختلف جهان به خود جلب می‌کند.

طبیعت یونان، کاملاً گوناگون است. بر خلاف تصور همگان یونان، تنها دارای سواحل و جزیره‌های مدیترانه‌ای نیست و جنگل‌ها و پارک‌ها و حتی کوهستان‌های سرسبز یونان، این گوناگونی را بوجود آورده‌اند.

باغ وحش‌های دریای در اطراف جزیره‌های آلونیسوس و زاکینتوس دارای گونه‌های زیستی مدیترانه‌ای مانند لاک پشت کله سبز هستند. ورزش‌هایی مثل قایقرانی و موتورسواری در تپه‌ها که با طبیعت سروکار دارند در یونان و در میان توریست‌ها طرفداران زیادی دارند. جزیره‌های کرت (Crete) و تیرا (Thira) در جنوب یونان واقع هستند.

یونان، از نظر فرهنگ و هنر از غنی‌ترین و باستانی‌ترین مناطق مدیترانه و حتی جهان است.

آکروپولیس (Acropolis) که شناخته شده ترین بنای تاریخی یونان باستان است در مرکز شهر آتن واقع است. موزه باستان شناسی آتن نیز یکی از کلکسیون‌های بی همتای تاریخی است.

دلفی(Delphi) نیز یکی دیگر از بناهای تاریخی یونان است که معابد و عبادتگاه‌های یونانی‌های باستان را در بر دارد و از طرف یونسکو به عنوان یکی از میراث فرهنگی بشر شناخته شده است.

کنوسوس(Knossos) در جزیره کرت نیز از دیگر بناهای باستانی یونان است که دارای نقاشی‌های روی دیوار زیبا و موزه‌های مختلف است.

معبد ورجینا (Vergina) در مقدونیه نیز یکی دیگر از صدها جاذبه توریستی و تاریخی یونان است.

اطلاعات مفید:

یونان، عضو اتحادیه اروپا است و پول رایج یونان یورو است. اکثر مغازه‌ها و رستوران‌ها انواع کارت‌های اعتباری را قبول می‌کنند. ارز فروشی‌ها اکثر ارز‌های رایج مانند دلار و پوند و ین را قبول می‌کنند.

برای سفر به یونان نیاز به ویزای شینگن دارید. معمولاً صدور روادید شینگن برای مردم خاورمیانه با تأخیر و به سختی انجام می‌شود.

یونان، در 2+ ساعت گرینویچ قرار دارد و از تهران یک ساعت و سی دقیقه عقب است.

برای رانندگی در یونان، نیاز به گواهینامه بین المللی (IDP) دارید.

منبع:همشهری