«نقش افشان» یکی از پرطرفدارترین طرح‌ها در بافت فرش ایرانی

قدمت هنر فرش‌بافی در ایران به سالیانی دور بازمی‌گردد و محصول این هنر مدت‌هاست که بین جهانیان شهرتی سحرانگیز دارد و این شهرت نشانه زیبایی رنگ‌ها و نقش‌های دست‌بافته‌های ایرانی است که تماما از ذوق هنری ایرانیان گرفته شده است.

عبدالله احراری، عضو انجمن علمی فرش ایران، در گفت‌وگو با ایسنا در خصوص نقش افشان فرش‌های ایرانی اظهار کرد: در طرح افشان برگ‌ها، گل‌ها، پرندگان، حیوانات یا نقش‌های مختلف بر کف(سطح) فرش افشانده می‌شود. گویی تعدادی گل یا نقش‌مایه‌های دیگری روی متن فرش گسترده شده و میان این نقش‌ها هماهنگی و هارمونی از نظر رنگ‌بندی وجود دارد و مجموعه‌ای زیبا ایجاد می‌کند.

وی ادامه داد: در واقع طرح افشان انواع مختلفی مانند ختایی، بندی و خطوط شکسته دارد که می‌تواند به صورت دسته‌گلی یا کمه‌ای، افشانه حیوان‌دار یا افشانه ترنجی باشد. در طرح‌های مختلف گونه‌های متنوع افشان دیده می‌شود؛ به عنوان مثال می‌توان نقش ماهی‌درهم بدون ترنج را به عنوان افشان تلقی کرد.

عضو انجمن علمی فرش ایران بیان کرد: اگر نقش افشان ختایی یا شاه‌عباسی را در نظر بگیریم، استان‌ها و شهرستان‌های مختلف این نقش را مورد استفاده قرار می‌دهند که هر یک دارای ویژگی‌های ویژه خود است؛ به گونه‌ای که در مناطق ریزباف این گل‌ها و بندها ظریف‌تر، کوچک‌تر و با تعداد رنگ‌های بیشتر و در برخی از مناطق دیگر مانند نایین طرح‌ها ظریف اما با تعداد محدود و کمتری بافته می‌شود.

احراری اضافه کرد: مشهد نیز از جمله مناطقی است که بخش عمده تولیدات آن با طرح و نقش افشان بافته و تولید می‌شود که از جمله آن‌ می‌توان به طرح افشان شاه‌عباسی که در مجموعه شرکت فرش آستان قدس رضوی بافته می‌شود یا طرح‌های افشانی که توسط تولیدکنندگان بخش خصوصی در شهرهای مختلف استان و به ویژه شهر مشهد بافته می‌شود، اشاره کرد.

وی خاطرنشان کرد: طرح‌هایی که در مشهد بافته می‌شود در شماره‌های مختلف از ۲۵ رج تا ۸۰ رج بافته می‌شود که طبیعتا آن‌هایی که در رج‌شمارهای تجاری بافته می‌شود، دارای گل‌های درشت و رنگ‌های محدود است.

عضو انجمن علمی فرش ایران افزود: طرح افشان در سیر تکاملی خود تا دوره تیموری عمدتا به صورت هندسی و افشان‌هایی با اشکال هندسی بوده است. به شکلی که خطوط منحنی به تدریج در دوره تیموری مورد استفاده قرار می‌گرفت و سپس در دوره صفویان طرح افشان به عنوان یکی از زیباترین طرح‌های این دوره به شمار می‌رفته است؛ به گونه‌ای که افشان شاه‌عباسی در کارگاه‌های قالی‌بافی کرمان، اصفهان، تبریز، کاشان، نایین و مشهد با سبک و سیاق خود بافته می‌شده است.

احراری عنوان کرد: پس از آن در دوره قاجار کاربری این طرح بیشتر رواج یافت و امروز یکی از پرطرفدارترین طرح‌ها به ویژه در بخش قالی‌های تجاری محسوب می‌شود که متاسفانه تولیدکنندگان فرش ماشینی این طرح را به صورت کاملا غیرقانونی و خلاف مصالح ملی فرش‌های دست‌باف، برداشت کرده‌اند و متاسفانه این طرح در فرش‌های ماشینی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد.

وی ادامه داد: در اغلب کشورهایی که بازار فرش دست‌بافت به حساب می‌آید، فرش‌های افشان جایگاه ویژه‌ای دارد که در برخی مواقع به صورت تلفیقی با سایر طرح‌ها بافته و طراحی می‌شود.

منبع:ایسنا

جعبه مدادرنگی، سقف خانه‌هایمان

سرعت بالای توسعه شهرها و روستاها به‌خصوص در شمال ایران آن هم به‌واسطه ساخت خانه‌های دوم، از جنبه‌های مختلف مورد نقد قرار گرفته ولی طرف اول ماجرا، همان مالکان قدیمی این مناطق در قالب موارد، از این جریان خرسند هستند.

اما در میان تمام عوارض زیست‌محیطی، اقتصادی، زیرساختی، فرهنگی و مذهبی، موضوع معماری به چالش جدی و جدید این مناطق تبدیل شده که متأسفانه همچنان توجهی به آن نمی‌شود و امیدی به بازگشت آن نیست.

سال‌های دور نه همین چند سال قبل در ارتفاعی از یک شهر و روستا می‌ایستادیم و تصاویر زیبایی از معماری یک‌دست و سقف‌های حلب‌به‌سر یک‌رنگ و گاهی زنگ‌زده را می‌دیدیم، وسعتی محدود و حساب شده و با احترام به طبیعت و معماری که هم‌رنگ و همگون با زندگی بود.

اما امروز ایستادن در همان نما و دیدن خانه‌های بی‌ربط و با سقف‌ای قرمز، آبی، زرد و سبز و رنگ‌های گوناگون، در هیچ معیار و مقیاسی دیگر جذاب نیست. توسعه بی‌حد و اندازه شهرها و روستاها و معماری یونانی و ناهمگون، دیگر حسی از گذشته را باقی نگذاشته و قدم‌زدن در بافت‌های کهن شهرها دل را سنگین می‌کند و فقط حسرت باقی می‌گذارد.

رنگ‌های عجیب‌وغریب بر درودیوار و سقف‌ها، روستاها و شهرهای قدیمی را از اصالت و آنچه ترکیب بامعنای سال‌های قبل بود دور کرده و دیگر خبری از آن نمای جذاب نیست.

هرچند خیلی دیر شده و تعداد انگشت‌شماری از خانه‌ها باقی‌مانده و هر روز خانه‌ای و خاطره‌ای در سکوت و بی‌توجهی ما از بین می‌رود ولی بازهم می‌توان باتدبیر و هماهنگی و تجدیدنظر در قوانین و اجرای درست آن، بافت قدیمی این شهرها را در قالب یک موزه کوچک حفظ کرد.

منبع:میراث آریا

جاذبه‌های زمستان‌گردی در کهگیلویه و بویراحمد

استان کهگیلویه و بویراحمد با داشتن پیست اسکی کاکان در شمال یاسوج، مناطق کوهستانی شهر سی سخت، ساحل سد کوثر، روستای پلکانی ما رین، شهر تاریخی بلاد شاپور دهدشت و ده‌ها جاذبه تاریخی و طبیعی به گفته کارشناسان دارای ظرفیت‌های فراوان پیدا و پنهان برای زمستان‌گردی است.

بر اساس آخرین آمارها، سالانه بیش از ۳میلیون نفر از جاذبه‌های گردشگری کهگیلویه و بویراحمد دیدن می‌کنند که بخش عمده‌ای از آن مربوط به فصول بهار و تابستان است.

مناطق کوهستانی شهر سی‌سخت

کوه‌گل بخشی از طبیعت منطقه‌ی کوهستانی دنا است که در شهر زیبای سی سخت قرار دارد، در این ناحیه دریاچه‌های گوناگونی و فصلی وجود دارد، دریاچه کوه گل دریاچه‌ای فصلی بوده و در فصل زمستان تا اوایل بهار براثر بارش باران و ذوب شدن برف‌هایی که بر ارتفاعات دنا جای خوش کرده‌اند پر از آب می‌شوند و تا اواخر تابستان نیز وجود دارد.

دریاچه‌ی کوه یکی از زیباترین جاذبه‌های طبیعی دنا به شمار می‌رود که نام آن نگین زیبای دنا گذاشته‌اند، این دریاچه با مساحتی حدود نیم هکتار و عمقی برابر ۱۵ متر، باعث پدید آمدن طبیعت و اکوسیستم جذابی در اطراف خود شده است.

پیست اسکی کاکان

پیست اسکی کاکان در دامنه‌های رشته‌کوه زاگرس و قله دنا در ارتفاع ۲ هزار و ۶۰۰ متری در ۱۸ کیلومتری شمال شهر یاسوج در دهستان کاکان واقع‌شده است.

طول مفید پیست کاکان ۶۰۰ متر و عرض آن ۱۵۰ متر است.

این پیست یکی از زیباترین پیست‌های اسکی در جنوب کشور است که در سال ۱۳۷۳ با نصب یک دستگاه بالابر افتتاح شد و سپس تا سال ۸۴ امکانات آن با سه تله‌اسکی شامل یک دستگاه بالابر برای افراد مبتدی و ۲ دستگاه بالابر اسکی‌بازان حرفه‌ای افزایش یافت.

با آغاز اولین بارش برف زمستانه در کوه‌های دنا، پیست اسکی دنا میزبان هزاران دوستدار ورزش‌های زمستانی تا نیمه اردیبهشت‌ماه سال بعد است.

ساحل سد کوثر

طبیعت بکر مجاور دریاچه سد کوثر افزون بر هوای دلپذیر و میزبانی از پرندگان مهاجر آسیایی یکی از مکان‌هایی است که می‌تواند مقصد زمستان گردی باشد.

هم‌اکنون صدها پرنده مهاجر از سیبری و آسیای میانه در آبگیرهای سواحل سد کوثر زمستان گذرانی می‌کنند.

سد کوثر برای تأمین آب آشامیدنی ۲ میلیون نفر از مردم استان‌های جنوبی کشور ازجمله خوزستان، هرمزگان، بوشهر و کهگیلویه و بویراحمد ساخته‌شده است،

امکان قایق‌سواری و ماهیگیری تکمیل‌کننده جاذبه‌های گردشگری ساحل سد کوثر است.

محل سد در تنگه بسیار باریکی است و عرض تنگه در کف در تراز ۵۰۰ و حدود ۱۰ متر و تکیه‌گاه‌های سد تا تراز ۵۷۵ متر دارای شیب بسیار تند ۸۰ درجه است به‌طوری‌که بدنه سد کوثر نیز خود جاذبه دیدنی است.

این سد از آب رودخانه خیرآباد و شاخه‌های شاه بهرام و دهدشت (سیدآباد) تشکیل‌شده که آب آن‌ها از رشته‌کوه‌های زاگرس در مناطق طسوج، دشت راق، دیلگان و چشمه بلقیس چرام سرچشمه می‌گیرد.

باغ‌ چشمه بلقیس

باغ تاریخی چشمه بلقیس چرام یکی از جاذبه‌های گردشگری مفرح و چشم‌نواز مناطق گرمسیری کهگیلویه و بویراحمد در زمستان است.

باغ بلقیس چرام، چشمه آبی است که کلان باغی از انواع درختان مثمر و کاج‌های سرب فلک کشیده با منظرگاهی چشم‌نواز، چشم هر رهگذری در مسیر گچساران به دهدشت را به تماشای این‌همه زیبایی و سرمستی طبیعت وامی‌دارد.

روستای تاریخی با بافت پلکانی مارین

روستای مارین در ۳۰ کیلومتری شمال شهر دو گنبدان مرکز گچساران نیز به‌عنوان ماسوله جنوب با رنگین‌کمانی از جاذبه‌های طبیعی، تاریخی و مذهبی یکی از کانون‌های گردشگری در جنوب کهگیلویه و بویراحمد است.

وجود باغ‌های انبوه گرداگرد خانه‌های کوچک پلکانی، هر تازه‌واردی را به حیرت وامی‌دارد و این طبیعت سحرآمیز ویژگی خاصی به این روستای هدف گردشگری بخشیده است.

آب‌وهوای مفرح و باغ‌های میوه‌های رنگارنگ، ما رین را به بهشت گمشده جنوب ایران معروف کرده و این روستا همه‌ساله در فصل زمستان بهار و میزبان گردشگران از تمام نقاط کشور است.

نقش برجسته‌های تنگ سولک

۱۳ نقش برجسته و کتیبه بر روی پنج قطعه‌سنگ جداگانه حجاری‌شده یادگار دوره اشکانی در تنگ سولک یکی از جاذبه‌های تاریخی است که می‌تواند جهانگردان را نیز جذب کند.

نقوش برجسته تنگ سولک صحنه‌های گوناگونی از آیین‌های باشکوه باستانی، نمادهای دینی، رزم‌های سواره‌نظام و پیاده‌نظام، تاج‌گذاری و گرفتن حلقه قدرت در حضور خدایان، شکار شاهی، خوش‌آمد گویی و دیگر جلوه‌های زندگی اشرافی را در دل کوهستان به نمایش گذاشته است.

تنگ سولک در غرب تنگ بجک و در نزدیکی شهر لیکک مرکز شهرستان بهمئی از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد.

برنامه‌های جذب گردشگر

مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کهگیلویه و بویراحمد گفت: «ایجاد اقامتگاه‌های بوم‌گردی، برپایی جشنواره در زمستان، تقویت زیرساخت‌های پذیرش گردشگر مانند اردوگاه‌های رفاهی و تفریحی و برگزاری بازارچه‌های صنایع‌دستی از برنامه‌ها این اداره کل برای رونق صنعت گردشگری در کهگیلویه و بویراحمد است.»

مجید صفایی با اشاره به وجود بیش از ۲ هزار جاذبه طبیعی و تاریخی در استان کهگیلویه و بویراحمد افزود: «صنعت گردشگری به‌عنوان یکی از ظرفیت‌های اصلی استان برای توسعه پایدار و ایجاد فرصت‌های شغلی است که جشنواره‌های برفی، غذا، موسیقی و بازارچه‌های صنایع‌دستی فرصتی برای معرفی جاذبه‌ها و درآمدزایی برای مردم منطقه است.»

او تصریح کرد: «برپایی جشنواره‌ها ضمن اینکه فرصت احیای خرده‌فرهنگ‌های کهن هر منطقه چون غذاهای محلی، آواها و نواها و سنت‌ها را فراهم می‌کند، منجر به شادی و نشاط اجتماعی نیز می‌شود.»

منبع:میراث آریا

آتشکده‌ای که زندان شد

یکی از جاذبه‌های گردشگری ری این شهر باستانی همسایه پایتخت زندان هارون‌الرشید در ۱۳ کیلومتری شرق تهران، ۱۰ کیلومتری جاده تهران به خراسان است.

همشهری آنلاین _ بهاره خسروی: پیشینه زندان در حوالی مسگرآباد به سده ۴ هجری می‌رسد و عده‌ای معتقدند بنای اولیه این زندان آتشکده زرتشتیان بوده که بعدها به‌مرورزمان تبدیل به زندان شده است. زندانی که به تعبیر بسیاری از تاریخ‌نگاران از آن به‌عنوان شکنجه‌گاه عباسیان یاد می‌کردند که در آن افراد و چهره نامدار تاریخی به زنجیر کشیده شدند. در این گزارش «مهدی یساولی» پژوهشگر تاریخ برای ما از پیشینه و سیر تحول بنای زندان هارون‌الرشید در شهرری مهم‌ترین شهر استراتژیکی ایران روایت می‌کند.

شهرری یکی از شهرهای تاریخی و استراتژیک ایران است. شهری در مرکز و نزدیک به غرب فلات ایران که در مسیر کاروان‌های تجاری بازرگانی و نزدیکی به پایتخت‌های ایران واقع شده بود. «مهدی یساولی» پژوهشگر تاریخ با اشاره به این موضوع سر صحبت را باز می‌کند و می‌گوید: «شهرری تا نزدیک ۴ و ۵ سده گذشته به‌عنوان یکی از شهرهای مهم ایران و همیشه در کانون توجه قرار داشت. اما بروز چند عامل به مرور باعث کاهش اهمیت شهر تا عصر حاضر شد. یکی از اتفاقات، وقوع چند زلزله بزرگ بود که آسیب‌های جدی به این شهر وارد کرد و باعث از میان‌رفتن بخش‌هایی از این شهر شد. همچنین آسیب‌دیدن در رخدادهای سیاسی و جنگ‌ها و لشکرکشی‌ها از دیگر عوامل بود.»  به گفته یساولی همه این وقایع باعث می‌شود تا از اهمیت ری به‌مرورزمان کاسته شود. اما در مقابل، روستای تهران در جبهه شمالی این شهر رشد و اهمیت پیدا کرد.

  •  معماری شکنجه‌گاه عباسیان

اما آنچه از شواهد نوع معماری زندان هارون‌الرشید برجای ‌مانده نشانگر مذهبی بودن بنا قبل از تبدیل آن به زندان است. یساولی درباره معماری این بنای ثبت شده در آثار ملی کشور توضیح می‌دهد: «این سازه شبیه یک مکعب مستطیل با ارتفاع ۹ متری است. این بنا ۲ طبقه ساخته شده است. طول و عرض آن یکسان و ۳۰‌مترمربع است. این نوع معماری بیشتر نشانگر یک بنای مذهبی است. البته اتفاقات و وقایع مختلفی مانند زلزله‌ها جنگ‌ها و لشکرکشی‌هایی که در شهر رخ ‌داده باعث آسیب‌های فراوانی به این بنای تاریخی شده است. حتی باعث بیرون آمدن از مسیر توجه‌ها به‌عنوان یک بنای تاریخی شده است.» زندان هارون‌الرشید با همه فرازوفرودهای تاریخی و اتفاقات و ماجراهای جالبی که برایش اتفاق افتاد سرانجام در سال ۱۳۳۴ خورشیدی به ‌عنوان آثار تاریخی و ملی ایران ثبت شد.

  • بنای اسرارآمیز ری

زندان هارون‌الرشید یکی از اسرارآمیزترین بناهای تاریخی ری در فاصله ده‌کیلومتری شرق حرم حضرت عبدالعظیمی سمت چپ جاده قدیم خراسان در دامنه کوه‌های مسگرآباد،‌آبادی کوچکی و خالی سکنه واقع شده است. بنایی که مانند بسیاری از آتشگاه‌ها در بلندای کوه و دامنه واقع شده است. یساولی درباره این بنای تاریخی توضیح می‌دهد: «مجموعه زندان هارون‌الرشید، یکی از آثار تاریخی مهم شهری ری است که پیشینه آن به دوره آل‌بویه می‌رسد. در مناطق گوناگون سازه‌هایی را به نام زندان داریم برای مثال بنایی در یزد به‌عنوان زندان اسکندر وجود دارد. اما بررسی‌ها نشان می‌دهد که این بناها از ابتدا کارکرد منطقی به‌عنوان زندان را نداشتند. در گذر زمان به دلایل گوناگون که در فرهنگ عامه می‌توان ریشه‌های آن را جست‌وجو کرد به نام زندان نامیده شدند. اما هیچ سند تاریخی برای اینکه این بنا از ابتدا به‌عنوان زندان ساخته شده نیست.»  به گفته این پژوهشگر تاریخی پیشینه دقیقی از زمان ساخت بنای اصلی هارون‌الرشید در دست نیست. عده‌ای سال ساخت آن را به دوران آل بویه و عده‌ای از پژوهشگران هم پیشینه آن را به گذشته دور نسبت می‌دهند. حتی بعضی‌ها بر این باورند که این مکان می‌تواند آتشکده‌ای در دوران ساسانیان باشد. در بعضی از پژوهش‌ها اشاره شده که این زندان بنای استحکامات و انبار مهمات دوره سلجوقیان بوده است. اما با همه این روایت‌ها دوره آل بویه به نسبت برای ساخت این بنا نزدیک‌تر است.

منبع:همشهری

عراق چه واکسن‌هایی را می‌پذیرد؟

با شروع پاندمی کرونا کشورهای مختلف محدودیت‌هایی برای ورود مسافران و توریست‌ها اعمال کردند که کشور عراق هم از این قاعده مستثنی نیست.

به گزارش همشهری آنلاین بر اساس اطلاعاتی که در سایت وزارت امور خارجه ایران با عنوان:« توصیه‌های مسافرتی برای سفر به عراق» منتشر شده، آمده است:«همه مسافران بین‌المللی ورودی/خروجی باید دارای گواهی باشند که نشان دهد تست کووید-۱۹ آنها منفی بوده است.»

همچنین در این راهنمای مسافرتی با اشاره به اینکه برنامه ملی واکسیناسیون عراق از سال ۲۰۲۱ شروع شده و این کشور از واکسن‌های آسترازنکا (ASTRAZENECA)، فایزر(PFIZER) و سینوفارم(SINOPHARM) استفاده می‌کند درباره شرایط و الزامات ورود به کشور عراق برای اتباع ایرانی با توجه به شرایط کرونا نوشته شده است:«بر اساس مصوبه مورخ ۱۶ تیرماه ۱۴۰۰، کمیته عالی بهداشت و سلامت ملی عراق، مکانیسم‌های ورودی گروه‌های گردشگری از کشورهای حوزه خلیج فارس و کشورهای خارج از این حوزه را به تصویب رسید. این مصوبه به شرح ذیل است: استانداردها و شرایط بهداشتی با توجه به همه گیر شدن کرونا برای حمایت از گردشگری مذهبی: مسافرانی که قصد عزیمت به عراق دارند به منظور اخذ روادید، موظف به ارائه گواهی سلامت درمانی هستند که نشان دهد که به هیچ گونه بیماری های مسری و همه‌گیری‌ها مبتلا نیستند.»

بر  اساس این گزارش آزمایش مولکولی کرونا یا همان (PCR) هم در صورت لزوم از شما برای ورود به عراق خواسته خواهد شد که در صورت ابتلا به بیماری، بیمار در عراق قرنطینه می‌شود.

همچنین همراه داشتن برگه آزمایش منفی مولکولی کرونا(PCR) برای هر مسافر که وارد فرودگاه‌های بین المللی بغداد و نجف می‌شود، الزامی است.

نکته مهم در سفر به عراق این است که بعد از شیوع کرونا این کشور محدودیت‌هایی برای مدت زمان اقامت اعمال کرده و اعلام کرده است که دور زمانی اقامت مسافرین و زوار، نمی بایست بیش از هفت (۷) روز از تاریخ ورود آنها باشد.

ضمن اینکه اگر در کشور مبدا کرونا اوج گرفته باشد عراق می تواند ورود مسافران یا زائران به این کشور را متوقف کند.

بر اساس این گزارش طبق مصوبه دولت عراق در مورخ ۲۵ بهمن ماه ۱۳۹۹ کمیته عالی سلامت و ایمنی ملی عراق، از ماسک برای شهروندان در مکان‌های عمومی، داخل تاکسی و اتوبوس ضروری است و در صورت عدم رعایت افراد متخلف با جریمه ۲۵ هزار دینار مواجه خواهند شد.

همه واکسن‌های تزریق‌شده در ایران مورد تأیید عراق است

تابستان امسال هم علیرضا رئیسی سخنگوی سابق ستاد ملی مقابله با کرونا به خبرگزاری فارس درباره شرایط حضور زائران ایرانی در مراسم اربعین امسال توضیح داد: سهمیه تخصیص یافته از سوی کشور عراق برای زائران ایرانی سهمیه بالایی نیست و خادمین و موکب داران می‌توانند در این مراسم شرکت کنند.

وی با بیان اینکه بررسی‌های ما نشان می‌دهد بخشی از این افراد جزو اولویت‌های دریافت واکسن کرونا بوده‌اند و واکسن دریافت کرده‌اند اظهار داشت: اولویت حضور با افرادی است که واکسن کرونا دریافت کرده‌اند اما در صورتی که شخصی جزو اولویت‌ها نبوده باشد نیز می‌تواند با ارائه تست پی سی آر منفی در راهپیمایی امسال حضور یابد اما اگر تعداد متقاضیان زیاد باشد اولویت با افرادی است که واکسن کرونا را دریافت کرده‌اند.

رئیسی افزود: بر اساس دستورالعمل ارائه شده از سوی کشور عراق همه واکسن‌های تزریق شده در ایران مورد تایید کشور عراق است و تفاوتی بین افرادی که واکسن برکت، سینوفارم، آسترازنکا و … ترزیق کرده‌اند وجود ندارد.

سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا افزود: همچنین افرادی که واکسن کرونا تزریق کرده‌اند نیز برای حضور در راهپیمایی باید تست پی سی آر منفی همراه داشته باشند.

منبع:همشهری

برف تفتان و سپیدی سیاه چادرها

 بارش برف در تفتان سیستان و بلوچستان قله و ارتفاعات این رشته کوه آتشفشانی نیمه فعال و “گدام‌های (سیاه چادرهای) روستائیان و عشایر منطقه را سپیدپوش کرد.

به گزارش ایرنا بارش برف زمستانی سرشار از خیر و برکت است و ان شاءالله آبادانی و نشاط را برای روستائیان و عشایر و بویژه سیاه چادرنشینان همراه دارد.
گدام’ gedam’ که بعضی گدان و به پارسیوانی پلاس و یا همان سیاه چادر می گویند، بخشی از فرهنگ و تاریخ مردم و قوم بلوچ بوده، که امروزه تقریبا تحت تاثیر شهرنشینی در حال نابودی و فراموشی است.
شاید این مسکن عشایر بلوچ در گذشته نه چندان دور را فقط در ایام نوروز در ورودی بعضی شهرها بلوچستان می بینیم و هر مسافری را کنجکاو می کند تا لحظه ای درنگ کرده و در سایه گدام دقایقی را به استراحت بپردازد و شاید بدون اینکه از گذشته و تاریخ گدام و گدام نشینان اطلاعاتی کسب کند به راه خویش ادامه دهد.

کریم بخش کردی تمندانی محقق و پژوهشگر بومی خاش با تشریح پیشینه سیاه چادر (گدام) گفت: گدام تنها یک سرپناه سنتی و بومی برای ما نبوده، بلکه نمادی از خودکفایی در شرایط سخت زندگی، تلاش، زندگی با صفا و صمیمیت و کسب روزی حلال و پاک است.
گرچه امروز گدام به جاذبه ای برای گردشگران و مسافران نوروزی تبدیل شده ولی حکایتهای فراوان از مردمی دارد که سالهای سال در گوشه ای از کویر با عزت و کرامت و در آرامش و صلح وصفا در سایه ی گدام روزگار سپری می کردند.
کردی تمندانی افزود: در گدام بود که واژه های فراموش شده مانند «حشر، پتر، کاسه و باجی، عهد و کلام، بجار، زحم و کپن، میار و میار جلی و غیره» در یک کلام صداقت و انسانیت معنی پیدا می کرد.
گدام هرگز در بر روی میهمان نمی بست و ساکنانش در حصار و چارچوب دیوار زندانی نبودند و گدام گر چه به رنگ سیاه بود ولی ساکنانش قلبی به پاکی انسانیت و سپیدی برف داشتند.
در همسایگی گدام گرسنه ای سر بر بالین نمی گذاشت و غذای ساده ای که در آن پخت می شد سفره ای با سخاوت می گستراند.
و همه گدام نشینان احساس می کردند از یک خانواده اند و در غم و شادی هم شریک اند در گدام کودکانش شاداب و کم توقع، جوانانش سر حال و قبراق و بیگانه با اعتیاد و اهل کار و تلاش.
مردانش اهل ایمان، مقاوم در برابر مشکلات روزگار، زنان و دخترانش پاک و با نجابت و در فصل بهار آنقدر گدام در دشت و دمن بر افراشته می شد که به دشت و صحرا جان و حیات می داد و غلغله ای بر پا می شد از تلاش و کوشش برای بدست آوردن روزی حلال و پاک.
و امروز برای مردمی که از زندگی زندان گونه آپارتمانی خسته و افسرده شده اند، نشستن لحظه ای در گدام به انسان احساس آزادی و رهایی از زندگی بی روح ماشینی می دهد و مسافران نوروزی را با گوشه ایی از فرهنگ ما آشنا می کند تا بدانند این گدام نشینان بودند که در شرایط سخت زندگی اقتصاد مقاومتی که امروز از آن صحبت می کنیم را سالها نه بلکه قرنها پیش در گدام با موفقیت تجربه کرده اند.
اما گرچه زحمت و تلاش عزیزانی که گدام را نماد زندگی گذشته این مردم انتخاب و معرفی می کنند قابل ستایش و تقدیر است ولی آنچه شاید فراموش شده به تصویر کشیدن یک گدام بر اساس واقعیت های آن است، کاش می توانستیم در حین اینکه گدام را برپا می کردیم، زندگی و دکوراسیون گدام را طبیعی و همانطوریکه بوده طراحی می کردیم تا هم مسافران و هم نسل جدید اطلاعات بیشتری از گذشته داشته باشند.

به هر حال شاید با رفتن نوروز گدام هم جمع شود و تنها تصویری از آن در ذهن و خاطر مسافرانی بماند که اندکی در گدام نشستند و یا چند عکس یادگاری گرفتند ولی باید بدانیم که گدام نماد مقاومت در برابر مشکلات زندگی، سخاوت و مهمان نوازی، تعاون و همکاری، انسانیت و محبت، تلاش و کوشش، با هم بودن و همدلی و بسیاری از خوبیهایی است که نسل جدید دارد از آن فاصله می گیرد.
و شاید در آینده ای نه چندان دور دیگر حتی گدامی برای برافراشتن در ورودی شهر نداشته باشیم و فقط به تصاویر و نوشته ها در مورد گدام دل خوش کنیم و یا شاید چنان مسحور زندگی شهری و آپارتمانی شویم که گدام نشینی را نه اینکه مایه فخر و مباهات ندانیم بلکه زندگی در گدام نیاکان مان را مایه خجالت و انکار کنیم.
همه ساله و در آستانه سال نو و نوروز سیاه چادرهای استقبال و پذیرایی از مهمانان در ورودی شهرها و نقاط روستایی شهرستان خاش با هدف معرفی ظرفیتها و توانمندی های منطقه و نمایش مهمان نوازی و زندگی ساده و بی آلایش قوم بلوچ بر پا و در کنار آن نمایشگاههای عرضه صنایع دستی راه اندازی می شود و با اجرای موسیقی محلی و ورزشهای بومی، رقص بلوچی، فروش داروهای گیاهی و نیز پذیرایی از مهمانان با غذاهای بومی و محلی لحظاتی خوش و دلنشین برای مهمانان به ثبت می رسد.
به گزارش ایرنا کوه تفتان از معروف‌ترین کوه‌های ایران در استان سیستان و بلوچستان قرار گرفته و نزدیک‌ترین شهر به کوه تفتان، خاش است و در حدود ۴۰ کیلومتر تا آن فاصله دارد.
تفتان به‌دلیل ارتفاع زیاد و سابقه آتشفشانی بودن آن در گذشته، از شهرت زیادی برخوردار بوده و بلندترین قله آن در حدود ۴۰۴۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد.
کوه تفتان با وجود ارتفاعی که دارد، به‌دلیل قرار گرفتن در منطقه‌ای با اقلیم گرم و خشک، در دوره‌های کوتاهی از سال پوشیده از برف و یخ می‌شود.
پوشش گیاهی دامنه‌های کوه تفتان شامل درختچه‌های کوهی، ارژن، بادام کوهی، گز، سیه چوب و بوته‌هایی مانند آویشن، کاسنی، ریواس و پونه است. گرگ و شغال نیز از حیوان‌های این منطقه هستند.
قله‌های کوه تفتان در گستره‌ای به طول ۱۲ کیلومتر پراکنده هستند، تفتان چهار قله با سه دهانه آتشفشانی دارد. قله آتشفشانی و معروف کوه تفتان قله «چهل تن» نام دارد و ارتفاع آن به حدود ۴۰۴۰ متر از سطح دریا می‌رسد. قله «چهل تن» را با نام کوه «زیارت» نیز می‌شناسند.
نام چهل تن بر مبنای افسانه‌ای قدیمی شکل گرفته شده که بر اساس آن چهل نفر از سالکان مذهبی در این کوه گم شده‌اند.
قله زیارت در جبهه شمالی کوه تفتان قرار دارد و در جبهه جنوبی تفتان قله‌ “مادر کوه” قرار گرفته که کوتاه‌تر بوده و دو قله دیگر در شمال شرقی و غرب به ترتیب “صُبَح کوه” و “نر کوه”نامیده می‌شود.
هم اینک بسیاری از ساکنان مناطق حاشیه تفتان مانند جم چین، کوته، کوشه، نرون، سردریا، تمندان، ولان، بیداستر، خارستان، انجرک، تخت، نارون، سنیب و ترشاب و غیره از نزول این رحمت الهی خرسند و شادمانند.
مرتضی تمندانی از ساکنان منطقه تمندان تفتان به خبرنگار ایرنا گفت: بارش برف با خود نشاط و زیبایی و خیر و برکت به همراه دارد و برای ساکنان منطقه جای خوشحالی است که می توانند پس از تحمل مدتها خشکسالی و بی آبی، رنگ آبادانی و سرسبزی را در بهار سال آتی ببینند.
وی اظهار داشت: آرزوی مردم تفتان این است که دریاچه سردریا و رودخانه های منطقه جان بگیرند و حیات وحش نیز از خطر نابودی نجات پیدا کنند.
یونس کوهبان از نیروهای امداد کوهستان تفتان نیز بیان کرد: به عنوان نیروی امدادی کوهستان از کوهنوردان و گردشگران و صعودکنندگان به قله در کوهستان تفتان انتظار است با درک شرایط برفی تفتان و رعایت جوانب احتیاط به این منطقه عزیمت کنند.
وی اظهار داشت: همراه داشتن راهنما و تجهیزات و امکانات برای صعود به قله و ارتفاعات دارای اهمیت بوده و هرگونه سهل انگاری در این موضوع با خطر مرگ و تهدید جانی روبرو می شود.
گرچه قله آتشفشان نیمه فعال تفتان به عنوان بام شرق ایران برای بیشتر مردم ایران نامی پر آوازه است اما ظرفیت گردشگری این منطقه از سیستان و بلوچستان مغفول و ناشناخته مانده که در صورت آگاهی گردشگران داخلی و خارجی از زیبایی‌ها و طبیعت بکر آن شاهد رشد صنعت گردشگری این استان خواهیم بود.
قله آتشفشانی نیمه فعال تفتان به عنوان اثری ملی و طبیعی فرصتی ارزشمند برای سرمایه گذاری، تولید، اشتغال و کسب درآمد و عاملی موثر برای شکوفایی اقتصادی و تامین معیشت برای مردم محسوب می شود.

تفتان و روستاها و روستاییان اطراف آن در طول سال به ویژه ایام نوروز و تعطیلات تابستانی میزبان هم استانی‌ها و برخی از هموطنان هستند و شادی و نشاط شان را با مسافران و گردشگران و کوهنوردان تقسیم می کنند.
قله زیبا و سربه فلک کشیده تفتان همه ساله پذیرای گردشگران و کوهنوردانی است که از اقصی نقاط کشور به این منطقه سفر می کنند و محو زیبایی آن می شوند، بهار بهترین فصل برای گشت و گذار در این کوه و حاشیه های زیبای آن است، آب و هوای ملایم و پاکیزه همراه با بوی معطر پونه و سایر گیاهان وحشی به زیبایی انسان را مجذوب می کنند.
تفتان دارای پوشش گیاهی با غنای گونه ای زیاد از جمله بنه، کسور، بادام کوهی، انجیر کوهی، زرشک، آویشن، درمنه، شیرین بیان، کاسنی، پونه، آرچین و غیره است.
علاوه بر قله در اطراف تفتان مناظر و باغات زیبا و چشمه های متعددی است که از جمله آنها چشمه های آب معدنی جم چین و چشمه های آب سرد و گرم از جذابیت خاصی برخوردارند.
کوه تفتان در کنار گردشگری و طبیعت گردی بهشتی نهفته برای گردشگران علمی و زمین شناسی بحساب می آید.
کوه آتش‌فشان نیمه فعال تفتان از نظر سوق الجیشی و موقعیت استراتژیک در حوزه سه شهرستان سیستان و بلوچستان واقع شده بطوریکه از جنوب به مرکز شهرستان تفتان، از شمال به میرجاوه و از غرب به خاش متصل است به همین سبب باید سه فرماندار این شهرستان ها در نشست های تخصصی راهکارهای لازم برای توسعه گردشگری و جذب سرمایه گذار علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری در حوزه گردشگری ارائه دهند.
فرماندار خاش در گفت وگو با خبرنگار ایرنا در این زمینه گفت: هم اینک مناطق سنگان و ترشاب در جوار تفتان از حوزه های این شهرستان محسوب می شوند که ضرورت دارد برای جذب و هدایت گردشگران به این سمت بایستی چشمه های آب سرد و گرم را به علاقه‌مندان طبیعت برای تفریح و سیاحت و گردشگران معرفی کنیم.
صاحب‌گل صالحی افزود: با توجه به اینکه شرایط آسان صعود به تفتان از مسیر ترشاب و سنگان نیز وجود دارد، باید برنامه ریزی لازم برای صعود به تفتان از این نقاط نیز پیش بینی شود که قطعا ایجاد پناهگاه و گذرهای صعود به قله نیاز است.

فرماندار تفتان نیز گفت: این شهرستان به عنوان جدیدترین شهرستان سیستان و بلوچستان به واسطه حسن همجواری با کوه آتشفشان نیمه فعال تفتان پتانسیل ویژه‌ای در جذب گردشگر به این استان دارد.
جمشید هاشمزهی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: تفتان در کنار قله پوشیده از برف در زمستان و فصل بهار دارای پوشش گیاهی غنی بوده که جذابیت های خود را در فصول مختلف سال برای گردشگران و رهگذران به نمایش می گذارد.
وی اظهار داشت: ایجاد اقامتگاه های بوم گردی، بازارچه های فروش محصولات کشاورزی و صنایع دستی در کنار ایجاد استراحتگاه ها و سرویس های بهداشتی تا حد زیادی به جذب گردشگران داخلی و خارجی کمک می کند اما ظرفیت های گردشگری آن همچنان مغفول مانده است.
فرماندار تفتان ادامه داد: سرمایه گذاری در حوزه های کوهپیمایی و کوهنوردی، نصب تله کابین و پیست های اسکی تا حد زیادی می تواند به بهره گرفتن از ظرفیت های تفتان کمک کند.
وی بیان کرد: ظرفیت های بکر فرهنگی و روستایی، وجود غارها، دریاچه ها و چشمه ها، آثار باستانی و سنگ نگاره ها بیانگر این موضوع بوده که برای شکوفا کردن توانمندی های گردشگری تفتان به حمایت های ویژه دولت و سرمایه گذاران بومی نیاز است.

منبع:ایرنا

طاق‌بستان شاه‌کاری از مهندسی ساسانیان

نقش برجسته‌های ساسانی از مهم‌ترین آثار فرهنگی و هنری این عصر محسوب می‌شوند و دو موضوع اصلی مذهبی و غیرمذهبی یا ترکیبی از این دو موضوع را به تصویر می‌کشند، یکی از مهم‌ترین آثار ساسانی مجموعه طاق‌بستان در استان کرمانشاه است.

تصاویر در این اثر همانند دیگر آثار ایران باستان نه تنها به جهت تزئین بلکه برای خلق مفاهیم و موضوعات همانند به کار رفته‌اند. ابهامات و تردیدهایی در مورد زمان ساخت انگیزه و کارکرد طاق‌بستان وجود دارد،

وجود ایزدانی همچون میترا، آناهیتا و اهورامزدا این مجموعه را از سایر مجموعه‌های ساسانی متمایز کرده است. چرا که مجموعه طاق بستان تنها اثری در ایران است که شاه یا همان خسرو پرویز در حال گرفتن حلقه قدرت به صورت همزمان از دو ایزد اهورامزدا و آناهیتا است.

به طور کلی سوالات متعددی در خصوص طاق‌بستان موجود است که هر کدام از آن‌ها در جای خود جای مباحثه و تحقیق دارد یکی از این مباحث نحوه ایجاد و قبل‌تر از آن جانمایی خود اثر طاق‌بستان و انتخاب مکان آن است. مجموعه طاق‌بستان متشکل از نقش اردشیر، طاق کوچک (مربوط به نقش شاپور دوم و سوم) و طاق بزرگ (نقش خسرو پرویز سوار بر اسب معروفش شبدیز، نقش شکارگاه گراز و گوزن، نقش گرفتن حلقه قدرت توسط خسرو پرویز از آناهیتا و اهورامزدا، نقش درختان زندگی و الهه‌های نیکه) را شامل می‌شود.

این آثار در کنار چشمه‌های آب گوارایی که از دل سنگ می‌جوشد در شمال شهر کنونی کرمانشاه بر سینه کوهی با همین نام ایجاد شدند، اما موضوع قابل توجه آن است که از نظر زمین شناختی ساختار کوه تابستان سنگ آهکی و به‌صورت کارست است (در واقع سنگ‌هایی با خلل و فرج بالا)، به طور کلی اگر بخواهیم در مورد منبع اصلی چشمه آب‌های طاق‌بستان سخن بگوییم می‌توان گفت آب چشمه‌ها از حفره‌ای بسیار بزرگ (زون خرد شده‌ای) در ضلع غربی طاق‌ها به صورت طبیعی تامین می‌شود. این حفره پس از تغذیه از طریق آب‌های سطحی و زیر زمینی آب آن از مجاری کارستی پشت طاق‌ها عبور نموده و آب چشمه‌های طاق‌بستان و به تبع آن دریاچه و اراضی زیر دست را مشروب می‌کند.

اما نکته مهم این است که مهندسین ساسانی چگونه بدون دسترسی به تکنولوژی امروزی ماننده کور گیری یا همان مغزه برداری سنگ و نیز اسکن و مطالعات ژئوفیزیکی اقدام به جانمایی طاق‌ها نموده‌اند.

به نظر می‌رسد مهارت و تخصص مهندسین ساسانی در مباحث شناخت سنگ و سازه‌های زمین شناختی به حدی پیشرفت داشته که توانسته‌اند بدون برخورد با کانال‌های زهکشی شده طبیعی و یا همان مجاری کارستی اقدام به خلق اثری عظیم در دل صخره‌ای سترگ به نام طاق‌بستان کنند، که پس از ۱۴۰۰ سال هنوز پابرجا است.

طاق بزرگ ارتفاعی در حدود ۱۲ متر و عمق هفت متر را شامل می‌شود، به گونه‌ای که نقش خسرو سوار بر اسب معروفش شبدیز بیش از یک متر ضخامت داشته که به عنوان ضخیم‌ترین نقش برجسته ایران از آن یاد می‌شود.

اما دقت مهندسین ساسانی در انتخاب و جانمایی محل طاق‌ها توانسته است، این آثار را از زمان ساسانیان تا به امروز با کمترین آسیب به دست ما برسند.

یکی دیگر از نکات قابل توجه در مجموعه تاریخی طاق‌بستان، نحوه عملیات برداشت سنگ و باطله برداری آن و همچنین ابزارهای به کار رفته در ایجاد طاق و نقوش زیبای داخل آن است که امروزه با پیشرفته‌ترین دستگاه‌ها نیز کاری بسیار سنگین و پر هزینه است.

هنرمند حجار ساسانی در نقوش شکارگاه گراز و گوزن اقدام به خلق اثری زیبا نموده به گونه‌ای که با ایجاد نقوش بسیار ریز (مرغابی، گل و بوته زیورآلات و…) در تصاویر سعی داشته است که بتواند زیبایی پارچه‌های مورد استفاده ساسانیان که بر اساس این اثر احتمال می‌رود همان ابریشم‌های دست بافت دوره ساسانی باشد را به خوبی نمایش دهد. اما مبحث اصلی آنجاست که با چه ابزاری چنین ظریف اقدام به ایجاد این نقوش با ظرافت بسیار بالا بر روی سنگ آهک نموده که هنوز پس از گذشت بیش از ۱۴ قرن هم چشم هر بیننده‌ای را به خود خیره می‌سازد. امید است با تحقیقات و مطالعات دقیق بتوانیم به سوالات متعدد و رمز و رازهای پنهان طاق، بستان پاسخ دهیم.

منبع:میراث آریا

پوشاک سنتی قزاق تجلی‌گر سنت‌های کهن و تاریخ این قوم

پوشاک، مهم‌ترین و مشخص‌ترین مظهر و سریع‌الانتقال‌ترین نشانه فرهنگی است که امروزه به‌سرعت تحت تأثیر پدیده‌های فرهنگ‌پذیری در بین جوامع گوناگون انسانی قرارگرفته است. پوشاک در بسیاری از نقاط ایران در بین اقوام مختلف به‌مقتضای ویژگی‌های اقلیمی، تمدن و فرهنگ، عقاید و آداب‌ورسوم دستخوش دگرگونی‌های بسیاری شده است. به‌خصوص پوشاک سنتی اقوام مختلف که اگر به‌عنوان فرهنگی غنی و ارزشمند موردتوجه قرار نگیرد، جای خود را کاملاً به تولیدات صنعتی جدید با رواج بی‌حدوحصر خویش می‌دهد.

مهاجرت قزاق‌ها از سرزمین خود به ایران در سال‌های ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۵ آغاز شد. امروزه آنان در استان گلستان بیشتر در سه شهر گرگان، گنبدکاووس و بندر ترکمن ساکن هستند و در هر سه شهر محل اصلی اقامت آن‌ها «قزاق‌محله» نام دارد.

گنجینه لباس‌های سنتی قزاق نمایانگر فرهنگ و هنر این قوم است و با آداب‌ورسوم و شرایط زندگی آنان پیوند دارد. لباس ملی آن‌ها سنت‌های کهن مردم و تاریخ قزاق را منعکس می‌سازد. این لباس با شرایط زندگی کوچ‌نشینی، اقلیم سخت و متغیر، طوفان‌های زمستانی و گرمای سخت آسیای میانه سازگار است.

پوشاک سنتی قزاق تنها یک رشته صنایع‌دستی به‌حساب نمی‌آید بلکه چندین رشته بومی را در دل خود جای‌داده است که از آن جمله می‌توان به سوزن‌دوزی، تکه‌دوزی، ساخت زیورآلات، ریشه بافی، منگوله بافی، سکه دوزی، نساجی سنتی، نخ‌ریسی، رنگرزی و… اشاره کرد. درواقع با حفظ یک رشته می‌توان عملاً از چندین رشته صنایع‌دستی حمایت کرد و آنان را از معرض خطر فراموشی حفظ کرد.

قزاق‌های مقیم ایران همچنان پوشش سنتی خود را حفظ کرده و عموماً لباس زنان سفیدرنگ و دارای الحاقاتی چون زیورآلات، قزاق دوزی، تکه‌دوزی، منجوق‌دوزی و ملیله‌دوزی است. لباس آنان متشکل از پیراهن بلند (کویلک)، جلیقه بلند (بشبت)، کت بلند (اشیک)، کلاه (ژاولق یا بوراما)، شلوار (دامبال)، چکمه (تیک) و… است. زنان در گذشته لباس سنتی خود را در عروسی و جشن‌ها پوشیده اما در زندگی روزمره از پیراهن ساده بدون تزئینات استفاده می‌کردند. دختران قزاق نیز به همراه لباس، قبه و زنان کلاه (ژاولق) بر سر گذارده اما امروزه دختران از روسری رنگی و زنان بعد از ازدواج تنها از روسری سفید استفاده می‌کنند.

پیراهن زنان قزاق «کویلک» نامیده می‌شود که غالبا به رنگ سفید است. هنگامی که نقوش خاص خود را با سوزن‌دوزی، پولک، منجوق و ملیله به روی پیراهن می‌دوزند به آن «قابِستیک» می‌گویند و خاص عروس است.

زنان قزاق در زندگی روزمره پیراهنی بلند و فاقد تزئینات به تن می‌کنند. جلیقه‌ای هم از جنس جیر یا مخمل به نام «بِشبِت» به روی پیراهن می‌پوشند. جلیقه بلند را «اوزون بشبت» و جلیقه کوتاه را «قسقا بشبت» می‌گویند.

بر روی سر یا شانه عروس قزاق کتی بلند مزین به قیطان، منگوله‌های رنگینِ ریشه و منجوق دار به نام «اِشِک» می‌اندازند. دختران تا قبل از ازدواج کلاهی به نام «تاخیا» و «قبه» به سر می‌گذارند. زمانی که بخواهند پیوند زناشویی ببندند، کلاه و قپه را از سر برداشته و سربندی به نام «ژاولُق» بر سر می‌گذارند. ژاولُق به رنگ سفید ساده بوده که با نقوش هندسی به نام «میز» (شاخ قوچ) سوزن‌دوزی می‌شود که به شکل تاجی بر سر عروس خودنمایی می‌کند. علاوه بر آن کلاه دیگری شبیه به دستار به نام «بوراما» با پارچه‌ای به رنگ سفید و با طول زیاد به دور سر عروس می‌بندند. در میان قوم قزاق رنگ سفید سربند زنان، سنبل ازدواج است.

عروس برای رفتن به خانه شوهر، «اشک» یا «ژاداقای» پوشیده و کمربندی از جنس ابریشم به دور کمر می‌بندد و پس از ورود به خانه داماد، یک نفر از زنان طایفه داماد که «ژنگشه» (همسر برادر) نام دارد، این کمربند را باز می‌کند.

شلوار زنان از پارچه‌های کنفی و غالبا سفید رنگ بوده و کفش‌های متنوع چون «مَسیِ» از چرم نرم، با تزئینات فراوان و رنگ‌های شاد به پا می‌کنند.

یکی از عناصر وابسته به لباس محلی قزاق، رودوزی‌های مردم این قوم هست. دوخت‌هایی که به روی لباس قزاق‌ها انجام می‌شود همچون تکه‌دوزی، المه دوزی، منجوق‌دوزی، سکه دوزی، گلابتون دوزی و… از جمله عناصر تزیینی هستند که مفاهیمی را هم در بردارند.

«مهارت تهیه و کارکرد لباس عروس قزاق» در مهرماه سال ۱۴۰۰ در فهرست آثار ملی میراث‌فرهنگی ناملموس قرار گرفت و به ثبت رسید.

منبع:میراث آریا

از صفر تا صد ساخت سماور خمره‌ای ورشو در بروجرد

رواج صنعت ورشوسازی در بروجرد و قدمت بالای آن در این شهر، به گونه‌ای است که به عنوان مهد این هنر در ایران شناخته شده است و شهرستان بروجرد، در سال ۱۳۹۸ به عنوان شهرملی ورشو ثبت گردید و فنون ساخت سماور خمره‌ای ورشو بروجرد در سال ۱۳۹۹ در فهرست آثار ملی کشور جا گرفت.

تغییر ماهیت سبک‌های زندگی مدرن، موجب شده تا جایگاه صنایع دستی در زندگی نیز دچار تغییر و تحول شود، به گونه‌ای که گرایش به صنایع دستی، صرفا جنبه‌ی تزئینی و فانتزی پیدا کرده است و نه کاربردی. بر این اساس و همچنین به دلیل هزینه گزاف خرید اقلام دست‌سازِ ورشو و ورود نمونه‌های خارجی در بازار مصرف، می‌توان گفت که امروزه هنر ورشوسازی، از جمله هنر ساخت سماور ورشو به‌تدریج با کم‌توجهی مواجه شده است.

سماور خمره‌ای ورشو یکی از دست ساخته‌های سنتی شهرستان بروجرد در استان لرستان است. ورشوسازی صنعتی است که در لرستان سابقه چند صدساله دارد. ورشو در واقع نوعی فلز سفید است که همچون نقره به نظر رسیده و از ترکیب ۲۰درصد نیکل، ۳۵درصد روی و ۴۵درصد مس تشکیل می‌شود.

این فلز، قابلیت چکش‌خواری و همچنین نقطه ذوب پایینی دارد. ورق‌های ورشو با استفاده از فن چکش‌کاری و خم‌کاری با دستگاه‌های ساده و نیروی بازوی هنرمند، به آثاری همچون سینی، دیس، بشقاب، قاشق و چنگال، سماور، قوری، زیر سماوری، چای‌دان، قندان، استکان، گلاب‌پاش، آفتابه لگن، سرمه‌دان و … تبدیل شده و عرضه می‌شوند.

ساخت قطعات سماور خمره‌ای در چند مرحله انجام می‌گیرد که در تمام این مراحل عملِ برش ورشو، حرارت دادن، چکش کاری و تمیزکاری به صورت یکسان برای همۀ قطعات تکرار می‌شود.

در قدم اول طرح سماور بر اساس اندازه دلخواه بر روی کاغذ کشیده شده و سپس ساخت آن توسط هنرمند ورشو ساز شروع می‌شود. به دلیل وارد نشدن ورق ورشو به ایران، برای تهیه مواد اولیه، جهت برش و ساخت سماور، از سینی‌های قدیمی و بزرگ که به هر دلیلی آسیب دیده‌اند، استفاده می‌شود. به این صورت که لبۀ دالبری سینی‌ها را برش داده و در صورت انحنای کف‌سینی اندکی عمل چکش کاری بر روی آن صورت می‌گیرد تا سطح مستطیل شکل و صاف به دست آید. برش‌کاری در گذشته به وسیله قیچی‌های مخصوص و در حال حاضر به وسیلۀ دستگاه برش صورت می‌گیرد.

مرحلۀ نخست: بدنه یا تنه‌ی سماور اولین قطع‌ه‌ای است که ساخته می‌شود. استاد ورشوساز، اندازه‌های مورد نظر بر اساس قالب بدنه و یا تنه را بر روی صفحه آماده شده از سینی‌های کهنه، با دقت علامت‌گذاری کرده و با قیچی برش می‌زند.

بعد از انجام عملیات برش تنه سماور بر روی لبه‌های عرضی آن، که در ابتدا به شکل یک ورق مستطیل است، چند دندانه به وسیله قیچی به وجود می‌آید. سپس دندانه‌ها را در هم فرو کرده تا ورق مستطیل به ورق استوانه‌ای مبدل شود.

بعد از اتصال دندانه‌ها و تشکیل استوانۀ بدنه سماور، محل اتصال دندانه‌ها را به وسیله قالب تنه میله قطور فلزی که برای ثابت نگه‌داشتن، آن را با فشار درون ظرف استوانه‌ای شکل که از گِل‌رس پر شده است، فرو می‌برند و ضربات چکش، محکم کرده تا دندانه‌ها به خوبی درون هم رفته و شکل بدنه سماور اصطلاحاً گرد شود. حالا نوبت به لحیم کاری محل اتصال دندانه‌ها می‌رسد، برای این منظور، ابتدا ورقی نازک از جنس برنج را بریده و با ضربات چکش تخت می‌کنند تا نازک شده و زودتر ذوب شود. بیرون بدنه سماور (استوانه) بر روی محل اتصال دندانه‌ها را، پودر تنه‌کار و داخل بدنه استونه‌ای شکل سماور بر روی محل اتصال را، ورق بریده شده برنج-به اندازه چند میلیمتر و پودر تنه‌کار، می‌ریزند و سپس آن را درون کورۀ دستی که به وسیله ذغال افروخته می‌شود، می‌گذارند. تا تکه‌های برنج ذوب شده و دندانه‌ها بر روی هم جوش بخورد.

بعد از انجام این عملیات، استاد کار هنرمند مقداری صبر کرده تا دمای استوانه پایین بیاید و سرد بشود، سپس به وسیله قالب تنه، و با کمک ضربات چکش، محل جوش و اتصال دندانه‌ها را صاف و یک دست می‌کنند. بدنه سماور در اثر چکش‌کاری دچار شکنندگی می‌شود. برای رفع این نقص، بدنه را دوباره حرارت داده و سپس، آن را درون ظرف آب سرد فرو برده تا سرد بشود. و خشکی و شکنندگی آن کاهش پیدا بکند. عمل حرارت دادن و سرد کردن به وسیله آب سرد تا پایان عملیات ساخت سماور به صورت مستمر انجام می‌شود.

در ادامۀ کار ساخت سماور خمره‌ای، قسمت‌هایی از بدنه به وسیلۀ پرگار خط‌کشی شده و از روی خطوط مشخص شده و به وسیله ضربات چکش، عمل جمع شدن و باز شدن بدنه انجام می‌شود. جمع شدن بدنه سماور به وسیله پایین و یا انتهای چکش و باز شدن بدنه، به وسیله بالای چکش شکل می‌گیرد.

بعد از جمع شدن انت‌ها و ابتدای بدنه سماور که اصلی‌ترین قسمت آن محسوب می‌شود، استادکار ساعت‌ها و به طور حساب شده و بر اساس ضربات یکنواخت و فنی، بدنه سماور را آن‌گونه که می‌خواهد، شکل می‌دهد. عمل حرارت دادن و سرد کردن همچنان در بین کار و به صورت مستمر انجام می‌شود. چکش‌کاری تا زمانی ادامه می‌یابد که تنۀ سماور حالت خمره‌ای به خود بگیرد.

بعد از ساعت‌ها تلاش بی‌وقفه و شکل گیری نهایی بدنۀ سماور، استاد سماورساز با سوهان مخصوص زبری‌ها و جای ضربات چکش را صاف کرده تا سطح بدنه سماور صاف و یک‌دست بشود. حالا نوبت به زدودن لکه‌ها و سوخته‌های روی بدنه است که در اثر حرارت و چکش‌کاری به وجود آمده‌اند. برای رفع لکه‌ها، بدنه سماور را درون ظرفی پلاستیکی که از جوهرنمک ۳۰ درصد پرشده است، فرو برده و بعد از چند دقیقه آن را خارج کرده و با آب شستشو می‌دهند. سپس آن را با یک تکه پارچه پاک می‌کنند. بعد از این مرحله مجدداً عملیات چکش‌کاری بر روی بدنه به صورت منظم و متوالی آغاز می‌شود. تمیز کردن ورشو به وسیله جوهر نمک باعث می‌شود که اثر ضربات چکش مشخص شده و استادکار ضربات را به صورت یکنواخت و منظم بر روی بدنه، فرود بیاورد. بعد از چکش کاری تمام سطح بدنه سماور نوبت به سوهان‌کاری مجدد می‌رسد. به این ترتیب که تمام سطح بدنه سوهان کاری می‌شود.

بعد از ساخت بدنه سماور، نوبت به ساخت دیگر اجزا سماور می‌رسد. قدم بعدی، ساختن رابطی است که روزنه‌های هواکش روی آن تعبیه می‌شوند و در واقع کار اتصال بدنه به پایه سماور را انجام می‌دهد.

مرحله دوم: برای ساخت رابط بین بدنه و پایه، مانند مرحله پیش عملیات اندازه گذاری، برش، دندانه کردن، لحیم کاری، تشکیل استوانه، خط کشی بعضی خطوط با پرگار، حالت دهی و باز و جمع کردن به وسیله چکش‌کاری، حرارت‌دهی و سردکردن، شستشو با جوهرنمک و در نهایت، سوهان‌کاری، طبق روال، انجام می‌گیرد.

بعد از ساخت بدنه و رابط نوبت به ساخت بالای بدنه می‌رسد. این قسمت در واقع لبۀ زه‌مانندی است که برای زیباتر شدن بدنه ساخته می‌شود.

مرحله سوم: ساخت طوقه با لبۀ دالبری برای بالای بدنه با طراحی استاد سماورساز اجرا می‌شود. بدین‌گونه که اکثر عملیات صورت گرفته در مراحل پیش شامل اندازه‌گذاری، برش، خط‌کشی بعضی خطوط با پرگار، حالت‌دهی و باز و جمع کردن به وسیله چکش‌کاری، حرارت‌دهی و سرد کردن، شستشو با جوهرنمک و در نهایت، سوهان‌کاری، انجام می‌شود. در این مرحله، تکنیک دندانه‌کردن و لحیم‌کاری صورت نمی‌گیرد. به دلیل اینکه برش ورق ورشو به صورت دایره‌ای شکل است و دارای حجم و بُعد نیست. بعد از برش و مشخص کردن خطوط به وسیلۀ پرگار وسط ورق دایره‌ای به وسیله انبر خالی شده و لبۀ خالی شده به وسیله چکش حالت می‌گیرد و به سمت بالا بر می‌گردد. سپس دالبرهایی به وسیله شابلون و پرگار در اطراف آن کشیده شده و بعد دالبرها به وسیله قیچی برش می‌خورند و سوهان‌کاری می‌شوند. استاد ورشوساز بر روی دالبرها و به وسیلۀ سمبه نقش می‌اندازد.

مرحله چهارم: در این مرحله استادکار به ساخت بادگیر جایی که قوری روی سماور قرار می‌گیرد می‌پردازد. بادگیر از دو قسمت تشکیل شده است. ۱) ابتدا بعد از عملیات اندازه‌گذاری، برش، دندانه‌کردن، سفت‌کاری، لحیم‌کاری، تشکیل استوانه، خط‌کشی بعضی خطوط با پرگار، حالت دهی و باز و جمع کردن به وسیله چکش کاری، حرارت دهی و سرد کردن، شستشو با جوهر نمک و در نهایت، سوهان کاری، طبق روال، انجام می‌شود. ۲)سپس قاب دایره‌ای شکلی به همان صورت که در مرحلۀ سوم گفته شد ساخته شده و بر روی بادگیر قرار می‌گیرد. و بعد لبه‌های قاب بر روی لبۀ بادگیر پرچ می‌شود. قاب دایره‌ای‌شکل به دلیل استحکام بیشتر بادگیر ساخته شده و همچنین باعث می‌شود که انواع قوری از جمله کوچک و بزرگ، راحت‌تر بر روی آن قرار بگیرند.

مرحله پنجم: اکنون نوبت به ساخت درب سماور می‌رسد. درب سماور در سه مرحله ساخته می‌شود: برای ساخت آن، ۱) ابتدا به اندازه مناسب بدنه سماور، ورق ورشو به صورت دایره‌ای شکل برش داده شده و سپس به اندازه دهانه پایین بادگیر- جایی که بر روی درب قرار می‌گیرد. طرح دایره‌ای به وسیله پرگار بر روی آن رسم می‌شود. سپس عملیات خط کشی بعضی خطوط با پرگار، حالت دهی و باز و جمع کردن به وسیله چکش کاری، حرارت دهی و سرد کردن، شستشو با جوهر نمک و در نهایت، سوهان‌کاری، طبق روال، انجام می‌شود. بعد از فرم دهی درب سماور، محل قرارگیری بادگیر بر روی آن را با پرگار مشخص کرده و برش می‌دهند تا محل قرار گرفتن بادگیر سوراخ بشود. ۲) برای اتصال بادگیر به درب سماور، استادکار پایۀ استوانه‌ای شکل را همان‌گونه که قبلا گفته شد ساخته و اجرا می‌کند. و در نهایت لبه‌های پایه بادگیر و درب سماور را به وسیلۀ ضربات چکش بر روی هم پرچ می‌کند. ۳) حالا نوبت ساخت (شرفه) پایه‌ای است که برای اتصال درب سماور به طوقۀ دالبری که قبلا ساخته شد، پایه را مبنی بر استوانه‌هایی که قبلا برای دیگر اجزا سماور، تهیه شد، می‌سازند. بعد از اتصال هر سه قسمت درب سماور به وسیله پرچ کردن و ضربات چکش، آن را به قسمت دالبری اضافه کرده و درب سماور را آماده می‌کنند.

مرحله ششم: ساخت تنوره توسط استاد کار مرحلۀ بعدی است. به دلیل اینکه، تنوره در معرض حرارت قرار دارد و دیده نمی‌شود، آن را از ورق ضخیم‌تری از آلیاژ برنج می‌سازند. تنوره از دو قسمت استوانه‌ای شکل ساخته شده و در نهایت به هم جوش داده می‌شود. هر دو استوانه به همان شیوۀ قطعات قبلی ساخته شده و جوش می‌خورند. از آنجایی که تنوره از داخل به ذغال و از قسمت بدنه بیرونی با آب در تماس است باید به گونه‌ای ساخته شده و جوش بخورد که آب به هیچ عنوان درون ذغال و آتش نفوذ نکند و موجب خاموش شدن آن نشود.

مرحله هفتم: بعد از انجام مراحل فوق نوبت به ساخت قطعاتی می‌رسد که به صورت ریخته‌گری و در کارگاه‌ها تولید و ساخته می‌شوند، مانند: کَعب (پایه سماور)، شیر سماور، بخارگیر و دستگیره‌ها.

برای تولید قطعات ریخته‌گری، ابتدا ضایعات ورشو که اصطلاحا دَمِ‌قیچی هستند، را در کوره‌های ریخته‌گری و در دمای حدودا ۷۰۰ درجه به صورت مذاب درآورده و سپس در قالب‌های مخصوص می‌ریزند. بعد از آماده شدن قطعات ریخته‌گری، اضافات آن‌ها به وسیله سمباده و سوهان‌کشی پاک شده و از بین می‌رود تا سطح آن صاف و صیقلی بشود.

مرحله هشتم: در این مرحله از کار تمامی قطعات ساخته شده به وسیله دستگاه چرخ‌کاری و ابزار مخصوص (رنده) لایه‌برداری، صاف و براق می‌شوند. بعد از چرخ‌کاری همه قطعات مجددا، سمباده‌کشی شده تا خط و خشِ به جا مانده در اثر رنده‌ها از بین رفته و سطوح کاملا صاف و صیقلی شود. واکس‌زنی به وسیله دستگاه فرچه، و با واکس مخصوص، آخرین مرحله برای صاف و آیینه‌ای شدن قطعات است.

مرحله نهم: ساخت دو شرفه (اتصالی استوانه‌ای شکل) برای بالا و پایین رابط بین کعب (پایه چهارگوش سماور) و بدنه سماور، که در مرحله دوم ساخته شد. در واقع دو شرفه در پایین و بالای رابط جوش می‌خورند و سپس از بالا به بدنه و تنۀ سماور و از پایین به کعب متصل می‌شوند بدون جوشکاری و تنها از طریق پرچ کردن لبه‌ها به همدیگر در انتهای رابط و جایی که شرفه به کعب (پایه سماور) متصل می‌شود و بعد تنوره بر روی آن قرار می‌گیرد یک ورقه گالوانیزه تعبیه شده و به وسیله سوهان سوراخ‌کاری می‌شود. این قسمت محل قرارگیری ذغال است.

برای بقیه تزیینات روی سماور که جنبۀ کاربردی نیز دارند، مانند سوراخ‌های روی بادگیر که برای بیرون رفتن بخار آب و حرارت استفاده می‌شوند از ابزاری مثل سوهان استفاده می‌شود.

مرحله دهم: اکنون که دیگر تمام اجزا سماور آماده شده است، نوبت به این رسیده که با اتصال همۀ قطعات، سماور آماده بشود. شیر سماور، دستۀ درب سماور، دستۀ بدنه سماور، درب انتهایی کعب (جایی که خاکستر در آن جمع می‌شود) و درب دریچه خروج بخار آب بر روی درب سماور، همه از اجزایی است که با روش پرچ شدن و یا آب کاری برنج (لحیم)، جهت جوش، بر روی سماور نصب می‌شوند.

بعد از نصب همه قطعات بیرونی سماور نوبت به تنوره می‌رسد، جهت این کار تنوره را با خمیری از گل‌رس به انتهای سماور می‌چسبانند و محکم می‌کنند تا تنوره هنگام ریختن سرب مذاب جابه‌جا نشود. سپس سرب مذاب را درون سماور ریخته تا بعد از سرد و سخت شدن تنوره را محکم بگیرد.

ساخت سماور زغالی خمره‌ای ورشو به شیوه سنتی به اتمام رسیده و حالا دیگر آماده بهره‌برداری است.

منبع:میراث آریا

اولین گام‌ها برای انتقال میراث‌فرهنگی به متاورس

به‌گزارش میراث‌آریا،  CubeMuseum و CoVisit VR Museum به ترتیب از فناوری واقعیت افزوده (AR)  و واقعیت مجازی (VR) استفاده می‌کنند. با استفاده از این دو برنامه، مردم می‌توانند در خانه از دیدن موزه‌ها و آثار تاریخی لذت ببرند. این فناوری به ویژه در زمان محدودیت‌های ناشی از همه‌گیری کرونا مفید است.

این برنامه‌ها همچنین می‌توانند در محل خود موزه‌ها قرار گیرند تا بازدیدها را سرگرم‌کننده‌‌تر کرده و پویایی آنها را نیز افزایش دهند.

این استارتاپ با ۶۰۰ کالج و دانشگاه از سراسر کشور به رقابت پرداخت و در چهارمین مسابقه واقعیت مجازی چین (CCVR ۲۰۲۱) در جایگاه اول قرار گرفت.

موزه مکعبی

CubeMuseum (موزه مکعبی) دستاوردی خلاقانه از فناوری AR است. هر طرف مکعب دارای یک کارت قابل جابجایی حاوی تصویر یک عتیقه است. با اسکن کارت، کاربران می‌توانند تصویر سه‌بعدی شی را با اطلاعات اضافی ببینند.

نینگنینگ زو، رهبر تیم AR، می‌گوید:«هنگام توسعه و ارزیابی برنامه، آن را روی کاربران آزمایش کردیم که به ما نشان داد در مقایسه با برخی از روش‌های مرسوم، موزه مکعبی یک تجربه لذت‌‌بخش‌تر است که می‌تواند درک مردم از عتیقه‌جات را بهبود ببخشد.»

موزه COVISIT VR

CoVisit VR Museum اپلیکیشنی است که چندین فرد می‌توانند به طور همزمان از آن استفاده کنند. کاربران از طریق عینک‌های واقعیت مجازی یا رایانه وارد یک موزه مجازی می‌شوند و آزادانه مجموعه‌های مورد علاقه خود را پیدا می‌کنند.

آن‌ها می‌توانند اطلاعات هر آیتم را به دو زبان چینی و انگلیسی مشاهده کنند و به اطلاعاتی مانند ابعاد، سن، مکان و نحوه کشف آن‌ها دسترسی داشته باشند. اشخاص همچنین می‌توانند عتیقه‌ها را به موزه‌های مجازی خودشان ببرند و نمایشگاهی شخصی برپا کنند. در فضای واقعیت مجازی، کاربران می‌توانند با همدیگر ارتباط برقرار کرده و از عتیقه‌جات موجود در موزه‌های مجازی اشخاص دیدن کنند.

مینگ زه وو، رهبر تیم VR، می‌گوید:«از آنجایی که این دو پروژه هر دو به حوزه تعامل انسان و رایانه تعلق دارند، کاربرمحور و تجربه‌‌محور هستند.»

رهبر تیم AR در ادامه افزود:«برای هر دو اپلیکیشن، عتیقه‌هایی را دیجیتالی کردیم که همه نمی‌توانستند آن‌ها را از نزدیک ببیند به همین دلیل آن‌ها را به صورت مجازی و جذاب ارائه کردیم. ما امیدواریم که برنامه‌های ما بتوانند به حفظ و ارتقای میراث فرهنگی کمک کنند.»

از کدنویسی گرفته تا طراحی هنری، تمامی مراحل توسط اعضای تیم انجام شده است و هر فرد مسئولیت بخش متفاوتی را بر عهده داشته است.

وو می‌گوید:«اگرچه اهداف پروژه‌ها واضح بود، روش‌های دستیابی به آن‌ها متفاوت، و وضوح بخشیدن و جمع‌ کردن ایده‌هایمان یک چالش برای هر دو تیم بود.»

زو، توضیح می‌دهد که چگونه آنها بر این مشکل غلبه کردند:« ما ابتدا یک نمونه اولیه طراحی کردیم. بر این اساس، در مورد هر عملکردی بحث و گفت و گو کردیم که چه چیزی برای کاربران به ارمغان می‌آورد؛ آیا کاربران آن را دوست دارند؟ چگونه یادگیری و سرگرمی در کنار هم ممکن می‌شوند؟ و… آموزش با سرگرمی همیشه یک موضوع داغ بوده است.»

گذشته را به آینده ببرید!

زو می‌گوید:« بسیاری از برنامه‌های AR برای مدت طولانی محبوب نمی‌مانند. بنابراین، بعداً در چرخه عمر این برنامه‌ها، کاربران را در فرآیند طراحی مشارکت داده و به آنها اجازه می‌دهیم عناصر مورد علاقه خود را انتخاب کنند تا روش خود را برای یادگیری و حفظ میراث فرهنگی ایجاد کنند. ما دوست داریم فرصت­هایی را برای بازآفرینی ارائه دهیم. کاربران می‌توانند جذابیت عتیقه ‌جات را هنگام ایجاد آنها در موزه مجازی خود تجربه کنند و به این ترتیب، برنامه ما پیوسته و مرتبط با کاربران باقی خواهد ماند.»

وو معتقد بود که رمز موفقیت موزه CoVisit VR، ایده پشت کل طراحی است که ترویج اکتشاف فرهنگی بود. هدف این برنامه نشان می‌دهد که مکانیسم بازی چگونه کاربران را برای کاوش ترغیب می‌کند.

او می‌گوید: «اگرچه جنبه‌های فنی پیچیده بود، اما این برنامه‌ها فقط سنگ بنای اولیه بودند و پایه و اساس کار، خود آثار فرهنگی هستند. برای افزایش آگاهی و علاقه بیشتر مردم به تاریخ و میراث، ما طراحان باید دانش فرهنگی خود را ارتقا دهیم.»

دکتر یو لی، سرپرست یکی از تیم‌­ها، می‌گوید: «توسعه VR و AR، به‌ ویژه برای حفاظت از میراث فرهنگی، نه تنها به مهارت‌های کدنویسی عالی نیاز دارد، بلکه به مهارت‌هایی در مدل‌سازی سه‌بعدی، نقشه‌‌برداری، انیمیشن، هنر، هوش مصنوعی و سایر زمینه‌ها و همچنین همکاری گروهی نیاز دارد. این اولین باری بود که دانشجویان شی‌آن ژیائوتونگ – لیورپول در این مسابقه شرکت کردند و کار تیمی آن‌ها فوق العاده بود.»

او می‌افزاید: «بسیاری از آن‌ها تازه وارد آزمایشگاه شده بودند و با فرآیند توسعه این برنامه‌ها یا حتی ابزارها آشنا نبودند. اما همه آن‌ها سریع یاد می‌گرفتند و مهارت‌های جدیدی را برای حل مشکلاتی که با آن مواجه می‌شدند، پیدا می‌کردند. آن‌ها همچنین تحقیقات زیادی برای معرفی عملکردهای جدید انجام دادند. من به این که چگونه آن‌ها ابتکار عمل را به دست گرفتند، افتخار می‌کنم.»

آینده روشن برای میراث‌فرهنگی در متاورس

ویژگی‌هایی که این برنامه‌ها به کاربران خود ارائه می‌دهند، به‌خصوص بخش تعامل کاربران با هم و امکان ساخت گالری و موزه شخصی برای افراد، نوید این را می­دهد که در آینده نزدیک شاهد ورود میراث فرهنگی به متاورس خواهیم بود.

متاورس یک فضای تعاملی مبتنی بر اینترنت است که به عنوان یک دنیای موازی در کنار دنیای واقعی به فعالیت خود ادامه می‌دهد. کاربرانی که قدم به این دنیای مجازی می‌گذارند، از قید و بند محدودیت‌های جغرافیایی آزاد می‌شوند و می‌توانند در لحظه به هر کجای دنیای سفر کنند، از هر محلی که تمایل دارند بازدید کنند و با سایر کاربران از نقاط مختلف دنیا تعامل برقرار کنند.

منبع:میراث آریا