گردنه های صعب العبور میان ساوه و یونسکو
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniکاروانسرای «باغ شیخ» یا عبدالغفارخان ساوه در مساحتی افزون بر چهار هزار و ۸۰۰ مترمربع در دوران زندیه احداث شده است و از جمله بناهای چهارایوانی متناسب با اقلیم گرم و خشک ایران محسوب می شود که در یکسال اخیر بحث هایی در مورد ثبت جهانی این اثر در یونسکو مطرح شد.
خبرگزاری ایرنا در چهار سال اخیر گزارش هایی در مورد معرفی این اثر، خطر تخریب آن، فرصت های ارزشمندی که با ثبت جهانی نصیب شهرستان ساوه می شود را منتشر کرد و در شهریور سال گذشته هم که این بنای تاریخی به عنوان یکی از گزینه های کشورمان برای ثبت جهانی در سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) مطرح شد نیز اهمیت تحقق این رخداد را در گزارشی با عنوان «ساوه در مرز جهانی شدن» منعکس کرد.
اما یونسکو برای ثبت جهانی هر اثر تاریخی شرایطی تعیین کرده است و در مورد کاروانسرای باغ شیخ ساوه که در سال ۱۳۵۲ به ثبت ملی رسید هم باید مرمت هایی صورت بگیرد تا در ارزیابی های این نهاد بین المللی قرار گیرد ولی دریغ که مشکلاتی در این زمینه وجود دارد که همچون گردنه هایی صعب العبور باید پشت سر گذاشته شوند تا بتوان راهی میان ساوه و جهان برقرار کرد و شواهد نشان می دهد که با شرایط موجود امید چندانی به ثبت جهانی بنای مذکور وجود ندارد.
اداره میراث فرهنگی ساوه از طرفی مدعیست که از محل منابع موجود مبالغی را برای مرمت این بنا تامین کرده است و هنگامی که قصد داشتند فعالیت های عمرانی را آغاز کنند با درب بسته بنا مواجه شدند و ناگزیر فقط در فضای بیرونی کاروانسرا اقداماتی انجام دادند و از سوی دیگر چندین مالک بخش خصوصی هم در این بنا سهیم هستند و خواسته هایی دارند که لاجرم باید مدنظر قرار گیرد.
مالکان همکاری لازم را ندارند
نبود همفکری و همگرایی میان مالکان و همچنین میراث فرهنگی سبب شده است تا فرصت ارزشمند ثبت جهانی این بنا کم کم به فراموشی سپرده شود و دریغ که اراده ای دلسوزانه و متعهدانه برای تحقق این مهم و توجه به مزایای ثبت جهانی و ارزش افزوده ای که هم برای بنا و هم برای نام و آوازه و صنعت گردشگری شهرستان ایجاد می کند، مشاهده نمی شود و شاید به همین دلیل است که رئیس اداره میراث فرهنگی ساوه از احتمال ورود شورای تامین به موضوع خبر می دهد.
«رضا ایاز» به ایرنا، گفت: برای مرمت کاروانسرای باغ شیخ و آماده سازی آن در راستای ثبت جهانی از محل منابع موجود یک و نیم میلیارد ریال اعتبار بلاعوض تخصیص دادیم اما متاسفانه با عدم همکاری مالکان مواجه شدیم و درب بنا را برای عملیات عمرانی باز نکردند و ناگزیر شدیم این مبلغ را در بیرون بنا برای رفع خطر و به صورت اضطرار هزینه کنیم.
وی افزود: شرایط و ناهماهنگی ها کار را به جایی رساند که چاره ای جز نوشتن نامه به شورای تامین شهرستان ساوه نداشتم و رونوشتی را هم به دادستان ارائه نمودم.
رئیس اداره میراث فرهنگی ساوه گفت: با این شرایط انجام عملیات مرمت و فعالیت های عمرانی بسیار مشکل است زیرا ما حتی اگر تامین اعتبار هم انجام دهیم، با مشکل عدم همکاری و باز نمودن درب کاروانسرا مواجه خواهیم شد این در حالیست که هدف نهایی ما انجام تعمیرات لازم و ارائه این اثر تاریخی برای ثبت جهانی به یونسکو است.
وی اظهار کرد: تاکنون چندین نوبت از مالک خصوصی کاروانسرا برای همفکری و تعامل دعوت کردیم اما حاضر نشد و اخیرا هم با تامین مبلغ و حضور شماری از کارگران و بناها با هدف مرمت به منطقه رفتیم اما چون درب را باز نکردند ناگزیر شدیم کار بازسازی و تعمیرات را در فضای بیرونی آن انجام دهیم.
ایاز گفت: جلسات متعددی در فرمانداری و بخشداری ساوه در این رابطه برگزار کردیم و تماس های زیادی هم با فرماندار، رئیس دادگستری و بخشدار داشتیم اما به دلیل همکاری نکردن مالکان بی نتیجه بود و در نهایت مجبور هستیم از گزینه نهایی یعنی ورود دادستانی و شورای تامین برای حل مشکلات استفاده کنیم.
وی ادامه داد: پرونده این بنای تاریخی برای ثبت جهانی در حال تکمیل شدن است اما باید مرمت و بازسازی هم انجام شود زیرا کارشناسان یونسکو در مراجعه و بازدید از کاروانسرا، اگر با شرایط کنونی مواجه شوند ممکن است موضوع را منتفی کنند.
رئیس اداره میراث فرهنگی ساوه تاکید کرد: ما ضمن محترم شمردن حق مالکیت افراد بر این کاروانسرا، با توجه به ارزش تاریخی آن قصد داریم مرمت و بازسازی را انجام دهیم زیرا ثبت جهانی این اثر هم به نفع مالکان است و هم ارزش افزوده ای مهم برای شهرستان به خصوص از حیث گردشگری و معرفی ساوه در جهان دارد بنابراین درخواست ما این است که مالکان همکاری کنند تا این رخداد مهم تا پایان سال میلادی جاری محقق شود.
مالکان چه می گویند؟
نماینده مالک بخش اعظم کاروانسرای باغ شیخ نیز، گفت: از حدود پنج هزار مترمربع مساحت این بنای تاریخی حدود ۶۰۰ مترمربع متعلق به چندین مالک دیگر است اما بیش از پنج دانگ آن متعلق به ما است.
«مهدی نامی» افزود: روزی که اداره میراث فرهنگی ساوه قصد داشت اقدامات بازسازی و ترمیم بنا را انجام دهد، اعلام کردم که این کار باید با اطلاع و جلب رضایت همه مالکان باشد و صرف موافقت من کافی نیست زیرا ممکن است سایر افراد مقابل ما بایستند، از این رو باید سایر مالکین هم قانع شوند.
وی افزود:در مجموع غیر از ما حدود ۱۰ نفر در کاروانسرای باغ شیخ سهم هایی از ۵۰ تا ۸۰ مترمربع دارند و لازم است رضایت همه آنها کسب شود در غیر این صورت شاهد وقفه در کار خواهیم بود.
نماینده مالک اصلی کاروانسرای باغ شیخ افزود: هنگامی که میراث فرهنگی ساوه برای مرمت بنا اقدام کرد، با سایر مالکان صحبت کردم و تاکید داشتم که این کار از جانب من نیست اما طبق قانون دولت می تواند حتی با وجود مالکیت خصوصی نسبت به بازسازی و مرمت ابنیه تاریخی اقدام نماید و رویه من بعنوان مالک بخش اعظم بنا نیز تعامل و دوستی با سایر ملاکین است.
وی گفت: در صحبتی که داشتم غیر از دو مالک خانم که دارای ۴۰ مترمربع از بنا هستند، حاضر به فروش سهام خود به من شدند اما تاکید داشتم که باید آن دو نفر هم راضی به فروش شوند تا مالکیت یکدست و از حالت مشاع خارج شود.
نامی اظهار داشت: ما حاضر هستیم همه سهام سایر مالکین را خریداری کنیم ولی باید قیمت متعارف در این زمینه ارائه شود و از خواسته های غیرمعقول دست بردارند.
وی افزود: پدر همسر من زمانی ملک کاروانسرای باغ شیخ را خریداری کرد که ۳۰ نفر بر آن مالکیت داشتند اما ایشان توانست سهام ۲۰ مالک را بخرد و اکنون حدود ۱۰ تن از خرده مالکان که روی هم رفته حدود ۵۰۰ مترمربع در این بنا سهم دارند، نیز وجود دارند که هرگونه فعالیت عمرانی و بازسازی منوط به جلب رضایت آنها می باشد.
یکی دیگر از مالکان این کاروانسرا به ایرنا، گفت: با توجه به اینکه بنده یک فرهنگی بازنشسته هستم اهمیت آثار تاریخی را درک می کنم و معتقدم که این بنای ارزشمند باید برای نسل های آینده حفظ شود.
مومنی اظهار کرد: شرایط سنی ام اقتضا می کند که از تنش و جنگ اعصاب دوری کنم و هرگز برای کاروانسرا و سهمی که از این بنا دارم کیسه ندوخته ام و حاضرم هرچقدر حقم است را از این بنا دریافت کنم و همکاری لازم را نیز برای تعمیر و بازسازی به عمل خواهم آورد.
وی ادامه داد: دنبال معوض در برابر سهم خود نیستم و آمادگی دارم حتی مبلغی هم تهیه کنم و کارهای بازسازی انجام شود تا بعد از ۲ یا سه سال با ارزش افزوده بیشتری مواجه شود.
وی گفت: ناراحتی من از این است که میراث فرهنگی برای انجام تعمیرات این بنا حتی یک تماس با ما به عنوان مالک برقرار نکرد و بدون هماهنگی اقدام به چنین فعالیت هایی دست می زند که به مالکان بر می خورد.
وی همچنین از اینکه در جلسات برگزار شده برای ساماندهی این بنا به خصوص برای ثبت جهانی، هیچ نسخه ای از صورتجلسه را به مالکان بنا نداده اند، گلایه داشت و این اقدام را نافی حق مالکیت خود دانست.
مومنی اظهار کرد: اگر برابر سهم زمینی که از کاروانسرا و با احتساب حریم آن دارم، در شهر ساوه زمین معوض به بنده بدهند حاضرم تعامل داشته باشم.
وی گفت: بنده همواره خمس مال و اموالم را پرداخت کرده ام و در این شرایط سنی (۶۷ سال) دنبال سودجویی و کسب مال نامشروع از بابت سهمم در کاروانسرا نیستم اما باید مطابق موازین قانونی در این زمینه رفتار شود و به شان مالک هم احترام بگذارند.
مالک بخشی از کاروانسرای باغ شیخ گفت: اداره میراث فرهنگی باید در زمینه تعامل با مالکان، ساماندهی و مرمت کاروانسرای باغ شیح رفتاری شفاف و توام با جلب اعتماد همه سهامداران داشته باشد و در این زمینه برآورد روشنی از هزینه ها انجام دهند تا هر کسی سهم خود را پرداخت کند و چند سال بعد که ملک ارزش افزوده پیدا کرد، برای آنها هم سوددهی داشته باشد.
مومنی تاکید کرد: خواسته اصلی من و سایر سهامداران این است که نگرانی های ما را برطرف کنند هرچند از منظر دستگاه قضائی و مراجع قانونی ما سند مالکیت داریم اما هر حرکتی چه در زمینه بهسازی و مرمت و چه خرید حق السهم ما باید با شفافیت کامل انجام شود تا دغدغه ای از این بابت نداشته باشیم.
با این شرایطی که در گزارش به آن اشاره شد، به نظر می رسد ثبت جهانی کاروانسرای باغ شیخ تا حد زیادی سخت شده و از طرفی چون تا پایان سال جاری میلادی هم چند ماه بیشتر باقی نمانده است، چنانچه اراده ای قاطع و همدل میان اداره میراث فرهنگی، مالکان و سایر مراجع قانونی و دست اندرکار وجود نداشته باشد باید از این فرصت ارزشمندی که نصیب شهرستان ساوه شده است، چشم پوشی کرد زیرا مرجعی مانند یونسکو برای ثبت جهانی شرایطی خاص دارد که لازم است برای اکتساب آنها تلاشی فراگیر و همه جانبه صورت گیرد.
آشنایی با پوشاک سنتی زنان قوم کتول، دنیایی از زیبایی
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniصنایعدستی هر منطقه محصول فرهنگ یک نقطه از کشور است که مردمان آن منطقه با آن هویت یافتهاند و امروز باید این فرهنگ حفظ و به نسل آینده انتقال داده شود تا هم زنده بماند و هم در معیشت مردم و اقتصاد خانوارها تأثیرگذار باشد. پوشاک زنان قوم کتول یکی از آثاری است که رونق آن زمینه حفظ مجموعهای از صنایع و هنرهای دستی را فراهم میسازد.
استان گلستان که با برخورداری از تنوع قومیتی به رنگینکمان اقوام ایرانزمین شهرت یافته مردمانی از قومیتهای مختلف با آدابورسوم متفاوت و پوششی رنگارنگ را در دل خود جایداده است و هر قوم با لباس و سنتهای خاص خود در گلستان در کنار یکدیگر زندگی میکنند. پوشش هر قومیت نشان اصالت و فرهنگ برخاسته از سرزمینشان و در واقع هویتشان است؛ در ادامه به بررسی پوشش محلی بانوان قوم کتول استان گلستان میپردازیم.
یکی از مصادیق مهم میراث ناملموس حفظ، احیا و بازنشر سنتها، فرهنگ و حفاظت از کرامات و داشتههای اقوام ایرانزمین است. بدین سبب لباس هر قوم که برگرفته از اعتقادات و آیینهاست در مطالعه فرهنگها بسیار دارای اهمیت است.
لباس سنتی قوم کتول که پیراهنی بلند (رخت کوتاه)، دامنی پرچین، انواع کت (کلیجه، بهاری، کمر چین)، جلیقه، کلاه شهری، روسری، پیش جامه (دم جامه) و شاروسه را شامل میشود، خود نشانگر روح بلند و هنر ارزشمند زنان قوم کتول بوده که هنرهای فراوان صنایعدستی چون نوار بافی، سکه دوزی، نساجی سنتی، نخریسی، رنگرزی و… را در دل خود جایداده است.
با گذشت زمان پوشاک سنتی قوم کتول به فراموشی سپردهشده و گواه این مدعا نسل جوان امروزی است که به دلیل توسعه جوامع انسانی و شکلگیری فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی، ترویج البسه مدرن، در دسترس و پایین بودن قیمت آن نسبت به بالا بودن دستمزد دوخت پوشاک سنتی، از این نوع پوشش فرسنگها فاصله گرفتهاند و همه این عوامل موجب آن شد تا البسهای از این دست، به مشتریهایی با سلایق خاص محدود شوند.
برای حفظ و احیا این هنر و مهارت دوخت پوشاک بانوان قوم کتول، پرونده ثبت آن توسط دفتر ثبت آثار ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گلستان تشکیل و در سال ۱۳۹۵ با طرح در شورای عالی ثبت کشور بهعنوان یک اثر و هنر ارزشمند نیکان و بانوان قوم کتول در فهرست آثار میراث ناملموس کشور به شماره ۱۳۲۶ به ثبت ملی رسید.
پوشش زنان کتول از گذشتههای دور پوشاکی با پارچههای دستباف بود که با عناصری چون نوارهای کتول، سکه و یراق تزیین میشد. خانمها در جشنها از این نوع پوشاک با تمامی اجزا استفاده میکردند که متشکل از پیراهن (رخت کوتاه)، دامنی پرچین (تُنبان قُنبلی)، انواع کت (کُلیجِه، بهاری، کمرچین)، جلیقه، کلاه شهری، روسری، پیش جامه (دم جامه) و شاروسه (شاه ریسه) است. تزئینات روی لباس برای طبقه بالای جامعه با نوارهای دستباف و سکههای بیشتر و برای عامه مردم از نوارهای کمتر به کار میرفت.
پیراهن زن کتول بلند بوده بهگونهای که روی دامنی از پارچه شال پشمی گلدار قرار میگیرد، با آستینهایی که تزئیناتی به روی لبه آن دوخته میشود. دختران مجرد کلاهی از جنس مخمل که غالباً به رنگ قرمز است و تزئیناتی از یراق و توف (نوار دستباف) دارد، استفاده میکنند که زیر روسری بر سر میگذارند. البته بانوان متأهل از کلاه استفاده نمیکنند و زیر چارقد به روی پیشانی، روسری دیگری میبندند که گره روسری در جلوی پیشانی قرار میگیرد. چارقد یا روسری آنها غالباً سفید و گلدار است. روی لباس نیز پیش جامهای با سکههای قدیمی از پارچه مخمل میپوشند. پیش جامه دارای یقه است و مانند گردنبند به گردن آویخته میشود.
مواد اولیهای که برای این نوع لباس استفاده میشود عبارت از پارچههای زری، پارچههای دستباف، پارچههای شال پشم (نخی گلدار)، پارچههای مخمل، انواع نوارهای دستباف (توف)، سکه، یراق، منجوق، ریشههای تزئینی، دانههای تسبیح، کش، نخ گریسه و… است. امروزه برای این نوع پیراهن از پارچههای زری با ۳ متر طول و درگذشته از پارچههای ابریشم دستباف که برای دوخت آن از ۶ متر پارچه (به دلیل کم بودن عرض پارچههای ابریشمی) استفاده میشد.
الگوی لباس بسیار ساده بوده و در قسمت زیر بغل از «مرغک» (پارچههای سهگوش) استفاده میشود که در اصطلاح محلی «زیربغلی» میگویند. در قسمت لبه آستین، تزئیناتی از نوارهای دستباف کتول دیده میشود که ردیف اول آن نواری از «توف سیاه»، ردیف دوم «دوگلی»، ردیف سوم «ولولک» به ترتیب قرار میگیرند. برای دوخت دامن از پارچه «شال پشم»، «زری تال» و یا سایر پارچههای طرحدار استفاده میشود.
برای دوخت پیش جامه عمدتاً از پارچه مخمل قرمز استفاده میکنند. روی پارچه مخمل توف مشکی، دوگلی و اریب و همچنین سکه دوخته میشود. پیش جامه دارای یقه است و قسمت پایین آن به شکل مثلثی برش میخورد. شاه ریسه بهمنظور تزئین، بر روی پیش جامه و به دور گردن قرار میگیرد و متشکل از منجوق، دانه تسبیح و سکه است.
به قسمت پایین شاه ریسه، «زیربند» و قسمت بالای آن، «پشتبند» میگویند که هرکدام جدا بافتهشده سپس به کمک دوخت به یکدیگر متصل میشوند. طرحهایی که برای شاه ریسه استفاده میشود عبارتاند از «قالیباف» و «مَکودِلِه».
گل طلا یا گل یقه زیوری بود که به روی شاروسه بسته میشد و برای خانوادههای ثروتمند، این زیور از طلا و برای سایرین از برنج و نقره است. شکل زیور همانگونه که از اسم آن پیداست به شکل گل بوده.
«کلیجه» به کت روی لباس میگویند که پارچه آن از مخمل و بدون تزئینات بوده یا از تزئینات کمی استفاده میشد. آستین آن داری سمبوسه (مثلثی شکل) بوده که رویه انگشتان را میپوشانده است.
«کمرچین» به کتی میگویند که در بخش کمر به دو قسمت بالاتنه و دامن تقسیم میشود و نام کت هم متأثر از فرم آن است. این لباس خاص افراد ثروتمند بوده و سطوح پایینتر جامعه از جلیقه استفاده میکردند.
در آخر باید به این نکته اشاره کرد که طی سالهای اخیر پوشاک سنتی اغلب اقوام، دستخوش تغییرات زیادی شده است که دراینبین لباس بانوان علیآبادکتول هم از این تحولات بیبهره نمانده است و امروزه تنها در مراسم و جشنها میتوان این نوع لباس را دید.
اما در صورتی که از این هنر صنعت فاخر حمایتهای لازم صورت پذیرد، تولیدات آن از لحاظ اقتصادی بر جامعه کتول تأثیرات به سزایی خواهد داشت، زیرا لباس این قوم شریف از مجموعه صنایع و هنرهای دستی چون پرورش کرم ابریشم، ابریشمکشی، نخریسی، رنگرزی، نساجی سنتی، نوار بافی، منجوق بافی و… تشکیلشده که موجب اشتغالزایی برای گروهی از زنان و دختران منطقه خواهد بود. درواقع با حفظ یکرشته میتوان عملاً از چندین صنعت و هنر دستی حمایت و آنان را از خطر فراموشی حفظ کرد.
مریم منصوری، کارشناس ثبت آثار میراث ناملموس گلستان
جایگاه تاریخی قالیهای لیلیان در فرش ایران
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniفرش دستباف ایران از زمانهای بسیار دور شهره جهان بوده است. در افسانهها و داستانها هر جا سخن از ثروت و مِکنَت یا حسن سلیقه بوده یک فرش ایرانی در آن میدرخشیده است. اما ما ایرانیان به دلیل همیشه در دسترس بودن فرش دستبافت، کمتر به خود زحمت دادهایم تا این کالای مهم ایرانی که برآیند فرهنگ و سنت ماست را بشناسیم.
عبدالله احراری، عضو انجمن علمی فرش ایران در گفتوگو با ایسنا در خصوص قالیهای منطقه خمین اظهار کرد: تقریبا میتوان گفت که قالیهای منطقه خمین در اکثر بازارها به خصوص کشورهای اروپایی و همچنین داخل استان مرکزی جایگاه ویژهای دارند.
وی به معرفی قالیهای خمین و محلات پرداخت و افزود: در واقع اگر خواسته باشیم قالیبافی استان مرکزی را شرح دهیم حیف است که نام شهرستانهای خمین و محلات به کار برده نشود. این دو شهرستان حداقل در ۱۰۰ سال اخیر یکی از مهمترین مراکز تولید فرش در استان مرکزی بودهاند و از یک سابقه تاریخی برخوردارند.
احراری عنوان کرد: در شهرستان محلات بیشتر قالیبافی در روستاهای این مناطق رایج است. اکثر روستاییان قالی میبافند و قالیبافی یکی از راههای کسب درآمد مردم این منطقه است. معمولا تراکم قالیهایی که در این منطقه بافته میشوند بین ۳۰ تا ۳۵ رج است، اما در سالهای اخیر ظاهرا تشویق شدند تا قالیهایی با رج شمار بالاتر نیز ببافند.
عضو انجمن علمی فرش ایران ادامه داد: عمدتا این قالیها با گره فارسی بافته میشوند، اما اخیرا از گره ترکی نیز برای بافت قالی در این منطقه استفاده میشود. شیرازه فرش معمولا هنگام بافت صورت میگیرد، به عبارتی شیرازه متصل است و پرداخت و روگیری نیز در همان زمان بافت فرش اتفاق میافتد.
طرحها و نقوش قالی خمین همگی الگو گرفته از قالیهای اراک است
احراری تشریح کرد: در قدیم، دارهایی که در این منطقه به کار گرفته میشد دارهای عمودی و ثابت بودند اما اخیرا بافندگان تشویق شدند به نوع گردان و چلهکشی که از نوع تلفیقی و منحصر به استانهای مرکزی و همدان است. این شیوه چلهکشی صرف نظر از اینکه متعلق به شهرستان خمین است میتوان گفت که طرحها و نقوشی که بافته میشود چه در خمین و چه در محلات تاثیر گرفته و الگو گرفته از شهرستان اراک است و همان طرحها و نقوشی که در فرشها و قالیهای اراک وجود دارند در خمین و محلات نیز بافته میشود.
وی اضافه کرد: معروفیت قالیهای خمین و محلات به سالهای ۱۳۲۰ الی ۱۳۳۰ باز میگردد که قالیبافی در این مناطق توسعه پیدا کرد. معروفیت دو شهرستان محلات و خمین مرهون دو سبک خاص قالیبافی در این مناطق است؛ این مناطق شامل روستای لیلیان و روستاهای توابع آن میشود که ساکنان آن ارمنینشین هستند.
عضو انجمن علمی فرش ایران تصریح کرد: لیلیان و خمین در ۶۵ کیلومتری اراک قرار گرفتهاند و روستای لیلیان و روستاهای توابع به اصطلاح همیشه مرکز بافت قالیهای منحصر بهفردی بوده که در ایران و جهان به نام قالی لیلیان شناخته شده و از نظر طرح، مواد اولیه و رنگ منحصر بهفرد هستند.
احراری ادامه داد: قالیهای لیلیان معمولا دارای گره ترکی هستند اما بافندگان جدیدا از گره فارسی در بافت قالیها نیز استفاده میکنند. قالیهای لیلیان در گذشته عمدتا به صورت تک پود بافته میشدند به این معنی که شیوه تختبافت داشتند، اما اخیرا شیوه بافت به سمت دوپودبافی رفته است در حقیقت به سبک لول و نیملول روی آوردهاند.
وی در خصوص نقوش بافته شده در قالیهای خمین بیان کرد: یکی از نقشههای مهم قالیبافی خمین نقشه ماهیدرهم است که گونه دیگری از نقش ماهی را شامل میشود. میدانیم نقش ماهی در خراسان جنوبی، تبریز و اکثر استانها رایج است و در استان مرکزی نیز از جمله خمین بافته میشود.
عضو انجمن علمی فرش ایران اضافه کرد: منطقه دیگری از قالیبافی که نام منحصر بهفرد خود را دارد و در تجارت فرش در دنیا شناخته شده، روستای «ریحان» بوده که در اصطلاح قالیبند ریحان از بخشهای معروف این روستا است و طرفداران بسیاری دارد. بیشتر قالیهای منطقه خمین در ابعاد کوچک یعنی حداکثر تا ۶ متر بافته میشوند و بافندگان این منطقه کمتر تمایل دارند قالیهای ۹متر، ۱۲ متر یا ابعاد بزرگتر ببافند.
احراری گفت: اگر بخواهیم کلیت قالیبافی استان مرکزی را شرح دهیم خوشبختانه مواد اولیه استفاده شده برای بافت قالیها بیشتر از پشم دستریز است و اکثر تولیدکنندگان از رنگهای گیاهی استفاده میکنند. تقریبا صفر تا صد بافت فرشها توسط قالیبافان انجام میشود.
قالیهای لیلیان در کشورهای اروپایی نیز جایگاه ویژهای دارند
وی اظهار کرد: بازار این قالیها یعنی قالی لیلیان و روستای بندریحان جزو قالیهای قدیمی محسوب شده که بسیار در بازار کمیاب بوده و اگر بتوان پیدا کرد بسیار نفیس هستند. همچنین تولیدکنندگان و بافندگان سعی میکنند در بافت قالیهای جدید جنس تجاری با قیمت مناسب تولید کنند. تقریبا میتوان گفت که در اکثر بازارها به خصوص کشورهای اروپایی و همچنین در داخل استان مرکزی این قالیها جایگاه ویژهای دارند.
عضو انجمن علمی فرش ایران اضافه کرد: دلیل اینکه خمین و محلات را در این بحث جدا کردیم این موضوع بود که از لیلیان که یک جایگاه ویژه دارد یادی شود و مخاطبین متوجه باشند که منطقه لیلیان در فرش ایران جایگاه تاریخی دارد و هنوز زبانزد خاص و عام است.
احراری بیان کرد: در سیستم کارفرمایی معمولا کارفرما مواد کار و نقشه را تهیه میکند و در اختیار بافنده قرار میدهد که میتواند به صورت متمرکز یا غیر متمرکز باشد. یعنی یک بافنده یا در خانه کار میکند یا به کارگاه برای کار میرود. سیستم مشارکتی نیز به این صورت است که معمولا تعاونیهایی مانند کمیته امداد و نهادهایی که حالت خیریه دارند، وارد عمل میشوند.
وی ادامه داد: سیستم دیگر خویشفرمایی است؛ اگر بخواهیم قالیها را درجهبندی کنیم آن دستهای که خویش فرمایی تولید میشود ارزش افزوده بسیار کمی داشته؛ چراکه اطلاعات بافنده از طرح، نقشه و مواد اولیه بسیارکم است و عمدتا از مواد ارزانقیمت استفاده میشود و جنسی تجاری به عمل میآید.
بهترین قالیها در سیستم کارفرمایی تولید میشوند
عضو انجمن علمی فرش ایران گفت: سیستم مشارکتی نیز به همین صورت است؛ چراکه در سیستم مشارکتی آنچنان که باید از جنس نفیس استفاده نشده و در نتیجه محصول هنری که تولید میشود، بار هنری کمی خواهد داشت. البته گفتنی است که بهترین قالیها در سیستم کارفرمایی تولید میشوند.
احراری خاطرنشان کرد: آن دسته قالیهایی که میگوییم برند هستند با سیستم کارفرمایی جلو میروند. مواد اولیه و نقشه توسط کارفرما شکل میگیرد و در اختیار بافنده قرار داده میشود. در آخر بافنده نیز دستمزد خود را میگیرد و حق ندارد که نقشه و یا مواد اولیه را جابهجا کند. به این شکل است که این قالیها به اصطلاح فرشهای بهتری از آب در میآیند.
وی تشریح کرد: سیستم تولید فرش و قالی در اراک، استان مرکزی، خمین، محلات و فراهان کارفرمایی است که رفته رفته جای خویش فرمایی را میگیرد. به عبارتی همان چیزی که قبلها در این روستاها وجود داشت.
عضو انجمن علمی فرش ایران اضافه کرد: قبل از انقلاب سیستم کارفرمایی اجرا میشد اما بعد از انقلاب با این تصور که بافنده اگر خود، کار را به عهده بگیرد درآمد بیشتری خواهد داشت سیستم کارفرمایی حذف شد، درحالی که اینطور نبود. در سیستم کارفرمایی بافنده دستمزد خود را دریافت میکند، اما اتحادیهها و تشکلها باید نظارت دقیقی بر این موضوع داشته باشند.
گردشگری فضایی از راه دور با ربات جدید ژاپنی
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniفناوری آواتار فضایی جدید ژاپن امکان تجربه سفرهای فضایی از راه دور را فراهم میکند.
به گزارش ایسنا و به نقل از آیای، گردشگری فضایی در حال پیشرفت و تحقق است، اگرچه محبوبترین شکل آن هنوز به شکل مجازی است و نه از طریق فضاپیماها و موشکها.
به همین دلیل یک شرکت خصوصی ژاپنی به نام “آواتارین”(avatarin) و آژانس فضایی ژاپن(JAXA) در یک پروژه موسوم به “پروژه آواتار فضایی” همکاری میکنند که به توسعه یک ربات(آواتار) در ایستگاه فضایی بینالمللی(ISS) منجر خواهد شد که در سال ۲۰۲۰ در این ایستگاه فضایی به نمایش گذاشته شد.
در نوامبر سال گذشته، “آواتارین” و آژانس فضایی ژاپن با موفقیت یک نمایش از این فناوری در ایستگاه فضایی بینالمللی داشتند که در آن از یک آواتار فضایی با قابلیت دسترسی عموم برای ارتباط با فضانوردان در ماژول آزمایش ژاپن موسوم به “کیبو”(KIBO) به نمایش گذاشته شد. اکنون این پروژه با تکیه بر این موفقیت و با همکاری دانشکده مهندسی دانشگاه توکیو، توسعه و گسترش بیشتر فناوریهای خود را هدف قرار داده است.
دو شرکت درگیر در این پروژه میگویند که این فناوری، سفر به فضا و گردشگری فضایی از راه دور، کمک و دستیاری از راه دور و تجربیات مربوط به فضا از راه دور را امکانپذیر میکند.
“سفر فضایی از راه دور” به شکل یک ابزار ارتباطی با استفاده از یک صفحه نمایش به عنوان یک آواتار، از راه دور از زمین کنترل میشود و دارای قابلیت حرکت آزادانه در ایستگاه فضایی است.
“آواتارین” و آژانس فضایی ژاپن میگویند، این قابلیت به دموکراتیزه کردن و در دسترس عموم قرار دادن سفرهای فضایی -هرچند به شکل مجازی- در کنار فعالیت شرکتهای گردشگری فضایی حقیقی مانند “ویرجین گلکتیک”(Virgin Galactic) و “بلو اوریجین”(Blue Origin) کمک میکند.
“کمک از راه دور” نیز به فضانوردان اجازه میدهد تا وظایف خود نظیر کنترل امکانات و ماشینهای فضایی را در ایستگاههای فضایی از طریق این آواتار انجام دهند.
آژانس فضایی ژاپن در بیانیه خود توضیح داد: هدف از توسعه این سرویس، افزایش کارایی فضانوردان و تسهیل واگذاری کار است. در نهایت نیز از این فناوری آواتار رباتیک “آواتارین” برای گردشگری فضایی از راه دور در تاسیسات آژانس فضایی ژاپن در ایستگاه فضایی استفاده میشود تا علاقه به اکتشاف فضا را تقویت کند.
آژانس فضایی ژاپن و شرکت “آواتارین” امیدوارند به زودی نمایشی از فناوری گردشگری فضایی از راه دور خود را در موزه فضایی واقع در مرکز فضایی “تانهگاشیما”(Tanegashima) که بزرگترین مجتمع پرتاب موشک ژاپن است، به نمایش بگذارند.
توسعه این پروژه در شرایطی مد نظر قرار گرفته است که تاکنون و احتمالا تا چندین سال آینده تنها افراد ثروتمند امکان تجربه گردشگری فضایی را خواهند داشت و جایی برای مردم عادی وجود ندارد.
در ۲۰ ژوئیه ۲۰۲۱، “جف بزوس” بنیانگذار شرکت “آمازون” سوار بر یکی از موشکهای شرکت فضایی خود(بلو اوریجین) موسوم به “نیو شپرد” تا بالای خط کارمان(لبه فضا) پرواز کرد. البته “ریچارد برانسون” چند روز قبل از او و در تاریخ ۱۱ ژوئیه با فضاپیمای اسپیستو”(SpaceTwo) ساخته شرکت فضایی خود(ویرجین گلکتیک) به فضا رفته بود و تبدیل به نخستین فرد در تاریخ شد که به شکل خصوصی به فضا میرود.
با توجه به اینکه خرید بلیت سفر به فضا از هر دوی این شرکتها بیش از ۲۰۰ هزار دلار هزینه دارد، آواتارهای فضایی آژانس فضایی ژاپن و شرکت “آواتارین” بدون شک تنها فناوری هستند که میتوانند مدعی دموکراتیزه کردن سفرهای فضایی در کوتاه مدت باشند.
۵ نرمافزار صنایع خلاق برای رونق گردشگری دیجیتال در کشور
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniپنج نرمافزار در حوزه واقعیت مجازی و افزوده برای توسعه گردشگری دیجیتال در کشور با حمایت معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری طراحی و تولید شده است.
به گزارش ایسنا، این محصولات ایرانساخت گامی اثرگذار در توسعه گردشگری کشور هستند و خدماتی فناورانه و نوآورانه به علاقهمندان این صنعت ارائه کردهاند که در ادامه این نرمافزارها معرفی می شوند.
واقعیت ترکیبی تخت جمشید
یکی از نرمافزارهای تولید شده در این حوزه اپلیکیشن واقعیت ترکیبی تخت جمشید است. مجموعه گردشگری تخت جمشید که سالانه پذیرای بیش از یک میلیون و ۴۰۰ هزار گردشگر است، پتانسیل بسیار بالایی دارد. ترکیب فناوری که قادر باشد به گردشگران این امکان را بدهد تا در هنگام گشت و گذار در این مجموعه با گرفتن موبایل، تبلت یا هدست واقعیت مجازی خود به هر سو آن قسمت را به صورت سه بعدی بازسازی شده ببینند یک کار باارزش و با صرفه اقتصادی بالا است.
با طراحی نرمافزار واقعیت ترکیبی تخت جمشید کاربران با انتخاب یک کلید کل مجموعه را به صورت ۳۶۰ درجه مشاهده و همزمان نیز با کمک فایل های مولتی مدیا (ویدئو، اسلاید عکس، صوت و متن) اطلاعات کامل تری از آن محدوده دریافت میکنند.
آموزش مجازی ساخت صنایع دستی
یکی از شرکتها با ورود به این حوزه اقدام به طراحی و تولید دوربینهای واقعیت افزوده شهری کرده است. فعالیت اصلی این شرکت در حوزه معماری، شهرسازی و گردشگری است.
این مجموعه، فعالیت خود را سال ۹۰ در زمینه معماری و شهرسازی آغاز کرد. طراحی و تولید دوربین های واقعیت افزوده شهری و گردشگری با رویکرد تجربه محوری و هم آفرینی (اقیانوس) از جمله محصولات این شرکت است.
در این شرکت با استفاده از فناوری واقعیت مجازی، به کاربران آموزش ساخت صنایع دستی ارائه می شود.
گردش مجازی در برج طغرل
«شبیه ساز واقعیت مجازی برج تاریخی طغرل» یکی دیگر از محصولات تولیدشده است. در برنامه شبیه ساز واقعیت مجازی برج تاریخی طغرل، تلاش شده است تا با به کارگیری فناوری های گوناگون، ضمن تولید محیطی واقع گرایانه از مکان باستانی، ویژگی های منحصر به فرد آثار موجود در آن، بصورت قابل درک برای کاربر نهایی، در آن شبیه سازی شود. کاربر در این محیط آزادانه حرکت و با تغییر تاریخ و زمان، تاثیرات تغییرات زاویه تابش نور بر سطح برج را مشاهده می کند. همچنین با تولید صدا در فضای داخلی برج، متوجه پژواک از سطوح آن می شود و همچنین، با تعامل با اشیاء موجود در محوطه، درباره ویژگی های منحصر بفرد آن اطلاعات کسب می کند.
توسعه فناوریهای گردش مجازی
یکی دیگر از شرکتها به حوزه ارائه خدمات واقعیت مجازی و افزوده گردشگری ورود و محصولاتی در این زمینه ارائه کرده است. این مجموعه دانش بنیان در سال ۹۲ حول توسعه فناوری های نوین صنعت گردشگری در دانشگاه صنعتی شریف تاسیس شد.
این شرکت با استفاده از فناوری های نوین طراحی وب، داده کاوی کلان داده ها، سامانه های بازدید واقعیت مجازی و واقعیت افزوده و نرم افزارهای موبایل محصولات متعددی را در صنعت گردشگری توسعه داده است.
بازدید مجازی از موزه ها
موزه مجازی ایران محصولی است که توسط یکی از شرکتها به تولید رسیده است. این مجموعه سال ۹۴ با هدف مستندنگاری، شبیه سازی، آرشیو، معرفی و اشاعه میراث فرهنگی و طبیعی ایران تاسیس شد.
این شرکت با استفاده از فناوری های نوینی چون فتوگرامتری، پهپاد فتوگرامتری، اسکن لیزر، عکاسی گیگاپیکسلی، واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و پرینت سه بعدی در تلاش است تا میراث این مرز و بوم را به میراثی پایدار بدل کند و در راستای توسعه پژوهش در حوزه مطالعات ایران قدم بردارد. یکی از این تلاش ها، فراهم کردن بازدید مجازی از موزه های کشور است.
میدانگاه صلح در انتظار گردشگران
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniپروژه عملیات عمرانی میدانگاه صلح به پایان رسیده و جلوه متفاوتی به این بخش از شهر داده است.
طرحی جامع و کارآمد که علاوه بر زیبایی منظر شهری تحولی را در محله صاحبالزمان(عج) ایجاد کرده است. با اجرای این طرح، خیابانی که بین آرامستانهای دولاب قرار داشت چنان رنگ و لعابی به خود گرفت که میتوان پیشبینی کرد در آیندهای نزدیک به یکی از بخشهای گردشگری تهران تبدیل شود. پیش از این خیابان تاجری، فقط معبری برای رفتوآمد گذری اهالی بود ولی اکنون به یک پاتوق فرهنگی تبدیل شده است. جایی که گردشگران خارجی و محققان ایرانی میتوانند با هم تبادل فرهنگی داشته باشند. نکته حائز اهمیت دیگر این است که، تا قبل از اجرای طرح ساخت میدانگاه صلح و بهسازی فضای آرامستانهای دولاب، اهالی محله صاحبالزمان(عج) با مشکلات زیادی داشتند. ناامنی خیابان تاجری، کم بها بودن خانههای آن حوالی، حضور افراد ناباب و… و. از جمله معضلاتی است که میتوان به آنها اشاره کرد. اینکه بعد از ایجاد میدانگاه صلح تا چه اندازه دغدغه اهالی کم شده و این پاتوق فرهنگی تا چه اندازه توانسته باعث رونق محله شود، موضوع گزارش ماست.
تا قبل از بهسازی محوطه آرامستانهای دولاب و ایجاد میدانگاه صلح اگر کسی گذرش به خیابان تاجری میافتاد با فضایی سوت و کور و عاری از هیاهوی آدمها روبهرو میشد. خیابانی باریک با چهرهای خموده و کسل که بین آرامستانهای دولاب محصور شده بود و به دلیل بیرونقی رهگذری نداشت. قدم زدن در آن حس دلتنگی ایجاد میکرد. درهای همیشه بسته آرامستانها از یک سو و دیوارهای بلندشان از سوی دیگر خبر از آن میداد که همسایههای در خاک خفته باغ مزارها رغبتی به میزبانی اهالی محله ندارند. همین چنان غربتی را در محله به وجود آورده بود که اگر کسی مجبور به عبور از این خیابان نمیشد، هرگز از آنجا عبور نمیکرد. اما حالا این خیابان رنگ و رخ دیگری به خود گرفته است. دیگر ردی از بینشاطی و نازیبایی در آن دیده نمیشود. انگار محله جان گرفته است. جلوه چشمنواز میدانگاه، حس خوبی را به رهگذران القا میکند. از خلاقیتهای خرج شده در میدانگاه، میتوان به طاقنماهای آجری اشاره کرد که در ابتدا و انتهای خیابان جاخوش کردهاند. گویی وظیفهشان این است که ورودی و خروجی این پاتوق فرهنگی را نشان دهند.
- جای خالی پارکینگ در میدانگاه
دیوارهای زهوار در رفته و بلند آرامستانها رنگآمیزی شده و دیگر ردی از شکافهای بزرگ و کوچک رویشان دیده نمیشود. چند جایی هم نقاشی دیواری ترسیم شده که باعث زیبای دوچندان دیوارها شدهاند. از جذابیتهای دیگر میدانگاه، میتوان به باغچههای پرگل آن اشاره کرد که با فاصلههای منظم از هم قرار دارند. گلهای زرد و نارنجی و صورتی طراوتی را به آن جا داده که پیش از این اهالی از وجودش بیبهرهبودند. مهمتر از همه فضاسازی خود محوطه میدانگاه است. محدوده ۶ هزارمترمربعی بین آرامستانها، سنگفرش شده و در کنارش مسیر سبز رنگی که مختص دوچرخهسواران است دیده میشود. این یعنی خودروها حق تردد ندارند و اگر کسی بخواهد در میدانگاه قدم بزند باید خودرو خود را در معابر اطراف پارک کند. هرچه هست نمای این خیابان از سال گذشته تاکنون تغییر زیادی پیدا کرده است و به جرئت میتوان گفت، یکی از جاذبههای گردشگری و تفریحی منطقه به شمار میآید. با این همه انتظار میرود اهالی که پیشتر از این خیابان و مشکلاتش گلهمند بودند رضایت کامل داشته باشند. اما «سلمان نوروزی» یکی از اهالی خیابان پاسدار گمنام عکس آن را بازگو میکند: «قبلاً اگر کسی برای انجامکاری به این محله میآمد خودرو خود در را خیابان تاجری پارک میکرد. حالا ماشینها را در حاشیه خیابان پاسدار گمنام پارک میکنند. قرار بود برای این طرح پارکینگ در نظر بگیرند اما گفتند نمیشود. با این تفاسیر اگر پای گردشگران به اینجا باز شود اهالی با مشکل مواجه خواهند شد.»
- امکانات جانبی میدانگاه فراهم نیست
خیابان تاجری از محدوده کوچه شهیدعلینقیان تا کوچه شهید پیرهادی سکنه زیادی ندارد اما بیشتر اهالی کوچه و خیابانهای همسایه گلهمند هستند. گویی طرح بهسازی آرامستانهای دولاب خیلی به مذاقشان خوش نیامده است. «قاسم قدیمی» معتمد و دبیر شورایاری محله در اینباره میگوید: «مدیران شهری وعده دادند در اینجا سرویس بهداشتی ایجاد میشود. با حضور پر رنگ گردشگران نبود اینگونه امکانات رفاهی میتواند دردسرساز باشد. حتی یک آبخوری هم جانمایی نشده است. حداقل باید مرکز خریدی در نظر گرفته شود. شما تصور کنید اگر شهروندی همراه خانوادهاش به این میدانگاه بیاید و نیاز به نوشیدنی داشته باشد باید از کجا تهیه کند.» قدیمی در ادامه به موضوع دیگری اشاره میکند و آن حضور اراذل در این میدانگاه است. او میافزاید: «قبلاً اینجا تاریک بود و کسی نمیآمد اما حالا مبلمان شهری نصب شده و روشنایی هم به اندازه کافی است. برای همین عدهای اینجا را مکانی برای مصرف مواد تبدیل کردهاند.» قدیمی پیشنهاد میدهد در میدانگاه کیوسک نگهبانی ایجاد شود که امنیت محله به خطر نیفتد.
لطیف پنداریان/ معاون فنی و عمران شهرداری منطقه ۱۴
- حفظ آثار تاریخی منطقه
خیابان تاجری قبل از اجرای طرح بهسازی فضای آرامستانهای دولاب مشکلات فراوانی داشت و حالا هم که زیبا شده باز اهالی گلهمند هستند کاستیهایی دارد. این موضوع را با «لطیف پنداریان» معاون فنی و عمران شهرداری منطقه ۱۴ در میان میگذاریم. او در اینباره میگوید: «دولاب از محلههای قدیمی تهران است و مجموعه باغ مزارهایی که در آن واقع شده، قدمت این محله را به زمان جنگ جهانی دوم برمیگرداند. آرامستان روس و ارامنه گریگوری در قسمت جنوبی خیابان و در مجاورت هم قرار دارند و آرامستان لهستانیها در کنار آنهاست. ضلع غربی خیابان هم آرامستان آشوریها قرار دارد و در همسایگیاش آرامستان دیگری است که نه امکان ورود به آن جا هست و نه کسی از هویت دفنشدگانش خبر دارد. مساحت این ۵ آرامستان بالغ بر ۸ هکتار است که از چند سال پیش تاکنون دفنی در آن صورت نگرفته است. مزارهایی هم که در آن قرار دارند به دلیل قدمت و بهسازی نشدن، روند فرسایشی به خود گرفتهاند.»
- فضایی برای دورهمیهای دوستانه
به گفته پنداریان، آرامستانها در سال ۹۶ به ثبت ملی رسیدهاند و از آثار تاریخی تهران محسوب میشوند. او در ادامه میافزاید: «مدیریت شهری منطقه ۱۴ برای حفظ این بناهای هویتی تصمیم گرفت که تحولی در مجموعه آرامستانها ایجاد کند. از اینرو با پیگیریهای زیاد توانست شورایشهر را در اجرای این طرح همراه کند. در مرحله دوم، با سازمان نوسازی شهر تهران، سازمان بهشت زهرا(س) و خلیفهگری ارامنه رایزنی شد و طرح از دی ماه سال ۹۹ اجرایی شد.» پنداریان با اشاره به اینکه آرامستانهای پنجگانه دولاب خارج از بافت مسکونی هستند و تنها گذر بین آنها، خیابان تاجری است که از ساختار منزوی بیرون آمده است. میگوید: «خیابان تاجری سوارهرو بود و چند کوچه با بافتی ناهمگون به آن منتهی میشد. چند مغازه سنگبری هم در این محدوده وجود داشت که جلوه خیابان را نازیبا کرده بود. برای رفع معضلات پیش رو، ابتدای امر آسیبشناسی کردیم و ورودی و خروجی خیابان را که شرایط مطلوبی نداشت و از امنیت کافی برخوردار نبود ایمنسازی کردیم. بعد از آن مسیر دوچرخهسواری و مسیر برای توان یابان ایجاد کردیم. با این وصف هیچ خودرویی امکان تردد به این میدانگاه را ندارد. خود محوطه میدانگاه سنگفرش شد و با پایه چراغهای نصب شده در آنجا میتوان گفت فضای دلنشینی را برای دورهمیهای دوستانه ایجاد کردیم.»
- رینگ گردشگری
البته اقدامات مدیریت شهری منطقه ۱۴ به این موارد بسنده نمیشود و به گفته پنداریان، حوزه فضای سبز، دستی به سر و روی باغ مزارها کشیده است. او میگوید: «اغلب درختان این آرامستانها در حال خشک شدن بود که با اقدام به موقع دوستان، این مشکل هم برطرف شد. نکته دیگر اینکه از آنجا که مهمترین اولویت ما حفظ بافت تاریخی آرامستانها بود، برای همین بهسازی و سنگفرش فضای داخل باغ مزارها با دقت خاصی انجام شد.» او اشاره میکند، مدیریت شهری منطقه ۱۴ در نظر دارد در آیندهای نه چندان دور، رینگ گردشگری از آرامستانهای دولاب به باغ وثوقالدوله ایجاد کند. پنداریان میگوید: «چشماندازی تعریف کردیم که این محدوده به مجموعه گردشگری تبدیل شود. از سفارت خانههای روس، لهستان و فرانسه گاها میآیند. اینجا میتواند مرکز ثقلی بین ادیان شود.»
بد نیست بدانید داخل گورستانهای ارامنه، ارتدکس شرقی (روسها، گرجیها و یونانیها) و لهستانیها تمیز و علفهای هرز آن از ۷ ماه پیش تاکنون برچیده شده است. همچنین چند چشمه سرویس بهداشتی نیز در گورستان ارامنه به جای سرویس بهداشتی قدیمی آن درحال ساخت است. اما در این طرح ساماندهی هیچ اتفاق جدیدی برای سنگ قبرها و یا صلیبهای شکسته نیفتاده و حتی استحکام بخشی برخی از بناهای آن مانند آرامگاه شاهزاده گرجی انجام شده است.
- منع ساخت سرویس بهداشتی در میدانگاه
اما در مورد ایجاد پارکینگ و سرویس بهداشتی که شهروندان از نبود آن گله داشتند. معاون عمران منطقه ۱۴ به نکته مهمی اشاره میکند: «اما خواسته شهروندان مبنی بر ایجاد سرویس بهداشتی. این کار را میراث فرهنگی تقبل نکرد برای اینکه اگر سرویس بهداشتی در محدوده میدانگاه باشد از زیبایی آن کم میکند اما در فضای اطراف آن ایجاد خواهیم کرد. علاوه بر آن داخل خود آرامستانها سرویس بهداشتی در نظر گرفته شده است. نکته دیگری که شهروندان گلهمند بودند اینکه پارکینگ ایجاد شود. محدوده میدانگاه ۶ هزارمترمربع است و امکان ایجاد پارکینگ در آن وجود ندارد. اطراف هم خانههای ریزدانه است که برای ایجاد پارکینگ باید تملک شوند. زمین قوارهداری موجود نیست. اما در برنامهکاری خود داریم که نزدیک میدانگاه یعنی فاصله ۲۰۰ـ ۳۰۰ متری پارکینگ ایجاد کنیم.»
- تأثیر ساخت میدانگاه در محلهها
هدف از ساخت میدانگاههای شهری، به وجود آوردن فضایی برای پیادهروی، نشستن، دور همی، غذاخوردن و تفریح است. که البته در هر فضای بازی با رعایت قوانین شهری و ضوابط میتواند ایجاد شود. حضور در این مکانها میتواند آرامش روانی برای شهروندان فراهم کند. در برخی از کشورهای توسعهیافته برای رفاه شهروندان، سازندگان ساختمانهای بلند اداری و تجاری، در طبقه همکف خود پلازا ایجاد میکنند تا کارکنان شاغل در این مکانها برای استراحت از فضای پلازا استفاده کنند. به گفته «زهرا حاجیزاده» کارشناس شهری این اتفاق در تهران هم رخ داده و تأثیر مطلوبی داشته است. او میگوید: «میدانگاه امام حسین(ع)، امیرکبیر از جمله مکانهایی است که برای آسایش اهالی در نظر گرفته شده است.» حاجیزاده درباره میدانگاه صلح به نکته مهمی اشاره میکند: «فضای بدون استفادهای که کارایی خاصی نداشته حالا به یک پاتوق فرهنگی تبدیل شده است. قطعاً به دلیل کم ترددی حضور افراد ناباب پررنگتر است. با گذشت زمان و استقبال شهروندان به تفریح در این مکان خود به خود از رفتوآمد اراذل کاسته میشود. اجرای هر طرحی در ابتدای امر با مشکلاتی مواجه میشود که صبوری اهالی را میطلبد.»
- هزینه ۴۰ میلیارد تومانی / بهسازی مجموعه آرامستانهای ارامنه دولاب
هفته گذشته احمد علوی عضو شورایشهر برای بازدید از پروژههای منطقه ۱۴ مهمان اهالی دارالمؤمنین شد. او با بررسی پروژههای شاخص بر ضرورت پیوست اجتماعی طرحها تأکید کرد. از بین مکانهایی که علوی بازدید کرد، بیشتر از همه میدانگاه صلح و بهسازی فضای آرامستانهای دولاب مورد توجه او قرار گرفت. میدانگاهی که این روزها، چشمانداز زیبایی در محله ایجاد کرده است. علوی متذکر شد: «خدمت به شهروندان در اولویتهای شورایشهر دوره ششم است. ماحصل انجام این طرحها رفع مشکلات مردم و توسعه محلهها است.» بد نیست بدانید حدود ۴۰ میلیارد تومان برای بهسازی میدانگاه و مجموعه آرامستانهای ارامنه دولاب هزینه شده است.
محوطه گزنک زرندیه سکونتگاه انسان از دوره پیش از تاریخ
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniشهرستان زرندیه در جنوب و جنوب غربی تهران و در شمالیترین نقطه استان مرکزی قرار گرفته و در سال ۱۳۸۲ خورشیدی از شهرستان ساوه جدا شده است. این شهرستان با وسعت ۴۱۵۰ کیلومتر مربع، بعد از شهرستان ساوه دومین شهرستان استان مرکزی از نظر وسعت است و با جمعیت ۶۳۹۰۷ نفر (سرشماری سال ۱۳۹۵ خورشیدی)، بعد از اراک، ساوه، شازند و خمین پنجمین شهرستان استان مرکزی از نظر جمعیت است. شهرستان زرنديه به سبب داشتن ارتفاعات، شرايط توپوگرافی و وجود دامنهها دارای جاذبههای طبیعی بوده و در محل تلاقی دو رشته کوه البرز و زاگرس واقع شده است.
بخشی از شهرستان زرندیه را کوهها و مناطق کوهستانی پوشش داده و اکثر قریب به اتفاق این کوهها با جاری ساختن نزولات آسمان ائم از برف و باران، رودخانههایی را تولید کردهاند که این رودخانهها یکی از جاذبههای توریستی شهرستان زرندیه محسوب میشوند. عبور این رودخانهها از مسیر پر پیچ و خم زمینه مناسبی را برای ورزش تفریحی و هیجانانگیز و با نشاط قایقرانی که امروزه در جهان طرفداران زیادی را دارند فراهم میکند که علاوه بر این همه جا در گوشه و کنار در مسیر این رودها، مناظر و چشماندازهایی بدیع و مصفا در پیوند آب و گیاه و انواع پرندگان به چشم میخورد که در پایان هفته و روزهای تعطیل محل گذران اوقات فراغت اهالی منطقه هستند. رودخانه سه رود واقع در شمال شهر زرندیه آبیاری سه روستای زاویه، صدرآباد و رحیمآباد را به عهده دارد. این رودخانه در شرق شهرستان زرندیه واقع شده است.
واژه زرندیه از واژههای باقیمانده در زبان فارسی کنونی است. زرنگ که معرب زرنج است با نام زرند از یک ریشه بوده که زرنگ به زرند تبدیل شده است. واژه زرند در نسخ قدیمی به خرده ریز طلا و زر معنی شده است. بنا بر پژوهش باستانشناسان، راه دوم اکباتان (همدان امروزی) به نام راگا (ری) از زرند میگذشته که حدود هفتصد سال سابقه تاریخی دارد؛ و محل دریافت عوارض پول و طلا بوده و واژه زرند از همین موضوع اقتباس شدهاست.
شهرستان زرندیه بخشی از قلمرو ماد بود و اولین حکومت ایرانی در این شهرستان و شهرستانهای اطراف این شهرستان شکل گرفت. بعد از مادها، هخامنشیان به این سرزمین حکومت میکردند، اما این سرزمین همچنان محل سکونت قوم ماد باقی ماند. این شهرستان شاهد فراز و فرودهای بسیاری بودهاست.
زرند تا ۲۶ بهمن ۱۳۲۳ دهستان بود و از این تاریخ با مصوبه هیئت وزیران، یکی از بخشهای شهرستان ساوه شد. در سال ۱۳۸۲ از ادغام بخش زرند و بخش خرقان که از توابع شهرستان ساوه بود، شهرستان زرندیه به مرکزیت شهر مأمونیه تشکیل شد.
از نقاط تاریخی زرندیه میتوان به امامزاده منصور، آبشار چناقچی، کلیسای چناقچی، یخچال مهدیآباد، مسجد چلسبان، تپه قلعه باش علیشار، مقبره اشموئیل نبی، کاروانسرای خشکرود، کبوتر خانه خورآباد، امامزاده سید منصور مامونیه، امامزاده عبد المطلب پرندک، امامزاده قاسم ویدر، امامزاده پنج تن زرند کهنه، امامزادگان اهلعلی و سهلعلی سید باوقار (سدباقار طبق گویش محلی)، سر قلعه، حمام کلبعلی خان ویدر، حمام آسیابک، حمام چال مامونیه، مسجد چال مامونیه، قلعه قارقالوخ بند امیر، قلعه تپه حسنآباد بربر، سد بند امیر، امامزاده بند امیر، سد ورامه، سد لار و همچنین از روستاهای دیدنی این مناطق میتوان روستای بربر، حکیم آباد، صدرآباد و حسینآباد را نام برد.
شهرستان زرندیه بدلیل گستردگی و پراکندگی از نظر مذهب و قومیتها از تنوع زیادی در این زمینه برخوردار است و مردم آن با آداب و رسوم محلی و عشایری با چند گویش محلی صحبت میکنند که انواع گویشها یکی از ویژگیهای منحصر به فرد شهرستان است. اکثریت روستاهای شهرستان به زبان ترکی تکلم و منطقه امیرآباد، زرندکهنه و شهر مامونیه به زبان فارسی شبیه به فارسی دری با گویش مخصوص همراه با تلفیقی از اصطلاحات ترکی، کردی و لری سخن میگویند.
روستای صدرآباد با توجه به موقعیت جغرافیایی خود، در حد فاصل مرکز فلات ایران و زاگرس، همواره به عنوان یک منطقه بینابینی، در کنش و برهمکنشهای فرهنگی در سه دوره پیش از تاریخ، تاریخی و اسلامی مطرح بوده است. به طور کلی بررسی سیر تحول جوامع بشری در دشت زرندیه و روستای صدرآباد مبتنی بر اشارات متون تاریخی است. این دشت از سویی در محدوده شهرستان ساوه، و از شمال با دشت تهران به خصوص ری و رباط کریم در دوره پیش از تاریخ تحت تأثیر فرهنگهای شکل گرفته در حوزه مرکز فلات و از سویی در شهرستانهای خنداب، شازند و کمیجان در حاشیه زاگرس تحت تأثیر فرهنگهای شکل گرفته و نفوذ یافته در منطقه زاگرس میانی بوده است. قدیمترین شواهد شناخته شده از شکلگیری استقرارهای بشری در دوره پیش از تاریخ، سکونتگاه های انسانی است که بر اساس تکنیکهای به کار رفته در ساخت ابزارها و مصنوعات سنگی (خراشندهها جانبی[۱] ، تیغه های سنگی[۲] و…) قابل بررسی و تمیز دادن از یکدیگرند. نمونه چنین استقرارهایی را میتوان در دشتهای تهران, ری, رباط کریم و ساوه سراغ گرفت.
با عبور از دوره نوسنگی بدون سفال، در منطقه سکونتهای دائمی شکل میگیرد که مظاهر آن را باید یک جانشینی، اهلی کردن حیوانات و استفاده از سفال دانست. نمونه سکونتگاه های این دوره که با نمونه سفالهای دستساز و اولیه، ریز تیغهها[۳] و تیغههای سنگی[۴] و پیکرههای گلی حیوانی[۵] که در این بررسی یافت شدند قابل شناساییاند، که در روستای صدرآباد (به خصوص تپه گزنک) قابل مشاهده و شناسایی هستند. در دورههای جدیدتر یعنی دوره استقرار فاز انتقالی از نوسنگی به مس و سنگی[۶] مس سنگی[۷] ، مفرغ و آهن که بر اساس شناخت بشر از فلزات مختلف نامگذاری شدهاند، این روستا سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. در این دورهها که شروع آن از هزاره پنجم و پایان آن را هزاره اول قبل از میلاد میدانند، جوامع بشری رشد کرده و روستاها به سمت مدنی شدن نزدیک میشوند.
شهرستان زرندیه و روستای صدرآباد با دارا بودن منابع سرشار و غنی تاریخی و باستانی، طبیعی، فرهنگی، مذهبی و موقعیت ویژه جغرافیایی که فقط ۷۵ کیلومتر از پایتخت فاصله دارد از توانمندی مناسبی برای توسعه و جذب گردشگران داخلی و خارجی برخوردار است. قلعههای ساسانی، بازار خانآباد، تپههای باستانی مانند گزنک و حصار و بنای کبوترخانه خورآباد، دریاچه صدرآباد و کوه سهلالوصول برای کوهنوردی، بافتهای قدیمی و چشماندازهای طبیعی، فرهنگی و صنایعدستی، از جاذبههای گردشگری روستای صدرآباد محسوب میشوند که شناسایی و ساماندهی آنها موجب رونق اقتصادی و ایجاد درآمد و اشتغال میشود.
جامعه نوسنگی محوطه صدرآباد, جامعیای غنی و دارای رتبهبندی اجتماعی و مالکیت خصوصی بوده است که برخی از اشیاء ویژه آن در هیچ یک از محوطههای ایران یا حتی خاور نزدیک گزارش نشده است. مانند ظروف شآنزا و دسترسی فوقالعاده این جامعه به سنگ ابسیدین و ساخت ظرف از آن.
حال سوال پیش میآید که شاید ظرف ساخته شده از ابسیدین وارداتی باشد ولی ما نمونه دیگری را ارائه کردیم که باز هم از سنگ و این بار از سنگ هموتایت از خانواده Soap Stone یا نوعی سنگ صابونی سخت ساخته شده بود و پس از شکستن در همان دوره دوباره مرمت شده و سوراخهایی جهت بندزنی در آن دیده میشد که سه احتمال را بررسی کردیم و یکی از آنها این بود که احتمالا این ظروف متعلق به دوره نوسنگی بیسفال یا PPNA باشد که تا کاوش منطقه از نظر دادن قطعی پرهیز میکنیم.
جامعه نوسنگی صدرآباد کاملا یکجانشین بودند و دارای نخبههایی (الیتهایی) در جامعه بودند که آن جامعه را اداره میکردند و با توجه به اشیاء شآنزایی که یافت شد، میتوان به روستایی با وسعت زیاد و از نظر مادی غنی به آن نگاه کرد و با توجه به اشیایی مانند پیکرکها و نمادهایی از قوچ و حیوانات, و شانهای که جهت حلاجی پشم از آن استفاده میشد و سینی پوست کنی که به این نتیجه رسیدیم که یک نوع ساج نان پزی است و دسته های هاون متوجه میشویم که اقتصاد معیشتی جامعه دوره نوسنگی صدرآباد مبتنی بر کشاورزی همراه با دامپروری و شکار بوده است.
پیکرک قوچ صدرآباد از آثار شاخص به دست آمده در بررسی محوطه گزنگ است. در جهان باستان و بخصوص خاور نزدیک، به علت وابستگی به پروتیین حیوانی و لزوم مصرف فراورداهای حیوانی، همیشه در جوامع مختلف یک حیوان، توتم آن جامعه بوده است. به عنوان مثال در نوسنگی در منطقه آناتولی شاهد توتم[۸] قرار دادن گراز در محوطههای باستانی چاتال هویک[۹] و گبکلی تپه[۱۰] و نواری چوری[۱۱] توسط مردم آن جوامع هستیم. یا در غرب هلال حاصلخیزی[۱۲] در اردن یا فرهنگهایی چون ناتوفی[۱۳] شاهد توتم قرار دادن گاو در آن منطقه هستیم. البته این توتم پنداریها بیشتر به دلیل خاستگاه اهلی شدن این حیوانات است. در ایران نیز از نقوش سفالیهها و پیکرکهای یافت شده در مییابیم که توتم مردم نوسنگی ایران اغلب بز یا قوچ است که این نقوش را میتوان در سراسر ایران باستان مشاهده کرد.
در بررسی اخیر محوطه صدرآباد, شاهد پیکرکهایی حیوانی مانند قوچ، عقاب و اسب هستیم و هیچگونه پیکرک انسانی مشاهده نشد. همه این پیکرکها به نحوی مهم و حائز اهمیت هستند ولی پیکرک قوچ که شاخهایش به صورت گِرد شده در اطراف سرش پیچیده شده نشان از وابستگی جامع دوره نوسنگی و دوره گذار به مس و سنگی به پروتیین و فراوردههای آن که مهمترین آن پشم این حیوان است هستیم.
[۱] Side-Scraper
[۲] Flake
[۳] bladelets
[۴] Blade stone
[۵] effigy
[۶] سیلک II
[۷] البته در این بررسی شواهد سفالی از دوره مس سنگی یا سیلک III یافت نشد که در بخش های بعدی بدان پرداخته می شود.
[۸] Totem
[۹] Catal huyuk
[۱۰] Gobakli Tepe
[۱۱] Navary cury
[۱۲] Fertile Cresent
[۱۳] Natufian
منبع:میراث آریا
نقش دهیاریها در رونق گردشگری روستایی
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniدهیاریها یک ظرفیت و فرصت برای تقویت زیرساختهای گردشگری روستایی و رونق بخشیدن به اقتصاد روستا و توسعه صنعت گردشگری هستند؛ بیتردید بعد از کنترل و عبور از بحران کرونا و دستیابی به ثباتی نسبی، روستاهای کشور به یکی از مهمترین مقاصد گردشگری تبدیل خواهند شد.
گردشگری یکی از فعالیت های مهمی است که در دهه های اخیر جایگاهی ویژه در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها یافته است. این صنعت علاوه بر درآمدزایی، اشتغال زایی، و تبادل فرهنگ ها؛ سهمی از فعالیت های اقتصادی از جمله صادرات را به خود اختصاص داده است؛ به گونه ای که اقتصاددانان از صنعت گردشگری به عنوان صادرات نامرئی یاد می کنند.
گردشگری روستایی بخشی از صنعت گردشگری است که با برنامه ریزی دقیق، شناسایی دقیق محدودیت ها و مزیت های آن می توان نقش موثری در توسعه مناطق گردشگری و در نتیجه توسعه ملی و کمک به بهبود اقتصاد ملی ایفا کند. اهمیت گردشگری روستایی تا آنجاست که بسیاری از صاحب نظران حوزه گردشگری براین باورند که در آینده نزدیک روستاها به یکی از اصلی ترین مقاصد گردشگری در جهان تبدیل خواهند شد.
گردشگری روستایی، فرصتی برای پیشرفت همهجانبه روستاها
گردشگری روستایی می تواند در توانمندسازی مردم محلی، توسعه منابع انسانی، رشد اقتصادی، خلق فرصت های شغلی، برطرف کردن شکاف میان نواحی شهری و روستایی در زمینه های مختلف نقش بسزایی داشته باشد. با توجه به ویژگی های منحصر بفرد گردشگری روستایی در رشد اقتصادی، رونق بخشیدن به فعالیت های روستایی، و ایجاد اشتغال برای ساکنن روستاها می توان از آن به عنوان فرصتی برای پیشرفت همه جانبه یاد کرد.
در این نوشتار ضمن تبیین مفهوم گردشگری روستایی، درصدد پاسخ به این سوال هستیم که دهیاری ها با مشارکت سازمان ها و نهادهای مرتبط چه نقش و کارکردی در رونق گردشگری روستایی می توانند ایفا نمایند؟
گردشگری روستایی با سابقه بیش از یک قرن به کلیه فعالیت ها و خدماتی اطلاق می شود که دولت ها، مردم، و کشاورزان برای تفریح و استراحت گردشگران و نیز جذب آنها در نواحی روستایی ارائه می کنند. این گونه گردشگری شامل گردشگری کشاورزی، گردشگری مزرعه، گردشگری طبیعت، گردشگری فرهنگی و اکوتوریسم می باشد.
توسعه گردشگری روستایی و دستاوردهای آن
توسعه گردشگری روستایی در کشور مزایای بسیاری دارد و مهمترین آنها کمک اقتصادی به مناطق روستایی و جوامع محلی، تقویت زیرساخت های مناطق روستایی، آگاه کردن اهالی روستا از ارزش میراث منطقه خود و ترویج حفاظت از میراث فرهنگی ملموس و ناملموس است.
گردشگری روستایی می تواند از تولیدات محلی، صنایع دستی حمایت کند. حتی می تواند به کشاورزان و صاحبان هنر کمک کند تا تولیدات و محصولات خود را به صورت مستقیم و بی واسطه به دست مصرف کنندگان برسانند. که منجر به ایجاد انگیزه بیشتر و نیز درآمدزایی برای اهالی روستا خواهد شد
فراهم آوردن تسهیلات مخابراتی، تقویت سیستم های لوله کشی و آب رسانی، ایجاد سیستم های فاضلاب کارآمدتر، بازسازی مسیرهای ارتباطی آسیب دیده از جمله اقداماتی است که بایستی دهیاری ها با مشارکت سازمان های مرتبط برای اهالی روستا فراهم آورند. این اقدام زمینه توسعه گردشگری در روستاها را فراهم آورده و مانع از مهاجرت اهالی از روستاها به شهرها می شود.
تصور برخی از روستانشینان این است که شهرها پر از میراث ارزشمند است و در روستا میراث ارزشمندی وجود ندارد. گردشگری روستایی می تواند این نگرش را تغییر دهد. دهیاری ها باید ارزش میراث فرهنگی ناملموس منطقه خود مانند سنت ها، آداب و رسوم، باورهای دینی را برای اهالی تشریح کنند و با مشارکت مردم روستا آثار تاریخی-فرهنگی نظیر کاروان سراها، آب انبارها، بادگیرها، عمارت های تاریخی و همچنین آثار مذهبی روستا مانند بُقاع متبرکه، امامزاده ها، مساجد، کلیساها، آتشکده ها را به عنوان مقاصد گردشگری معرفی کنند. به این ترتیب با استفاده از ظرفیت افراد محلی و ایجاد انگیزه در میان مردم می توان بیشترین بهره برداری را از ظرفیت های فرهنگی، تاریخی و مذهبی روستا کرد.
گردشگری روستایی می تواند باعث تقویت تلاش های محلی برای حفاظت دقیق تر از ارزش های بومی و منطقه ای شود. هنگامی که در مناطق روستایی مشاغل جدیدی ایجاد شود و افراد بومی وضعیت اقتصادی بهتری داشته باشند، ارزش میراث فرهنگی روستای خود را درک کرده و مشتاقانه از آن محافظت می کنند.
نقش دهیاریها در توسعه گردشگری روستایی
روستاهای ایران با برخورداری از جاذبه های طبیعی و تاریخی، آداب و رسوم محلی، پوشش های سنتی، سبک خاص زندگی و فرهنگ بومی از ظرفیت قابل ملاحظه ای برای پیشرفت و ارتقای گردشگری روستایی برخوردار است. رونق گردشگری روستایی علاوه بر احیای فرهنگ بومی و زنده کردن سنت ها و ارزش های فراموش شده، بستری برای پیشرفت همه جانبه روستا و جلوگیری از مهاجرت اهالی به شهرها را فراهم می آورد.
نهادهای محلی روستا مانند شورای اسلامی و دهیاری ها نقش مهم و تاثیرگذاری در توسعه گردشگری روستایی ایفا می کنند. دهیاری ها با استفاده از ظرفیت هیأت اندیشه ورزان و افراد با تجربه محلی، نهادها و دستگاه های دولتی مرتبط، سازمان های مردم نهاد، انجمن های فعال در زمینه گردشگری می توانند ظرفیت های گوناگون فرهنگی، تاریخی و مذهبی روستای خود را شناسایی کنند. همچنین با جلب مشارکت مردم محلی، کارآفرینان و هنرمندان روستا و حرفه مندان می توانند نسبت به فرهنگ سازی و ایجاد انگیزه در میان اهالی روستا اقدام کرده و برای اجرای طرح های گردشگری، ایجاد و ارتقای زیرساخت های لازم در روستا برنامه ریزی کنند.
مشارکت دهیاریها و سازمانهای مرتبط در توسعه گردشگری روستایی
بر اساس تصمیم هیأت وزیران (مصوب ۲۱ بهمن ۱۳۸۰) به منظور اداره و حفظ پیشرفت همه جانبه روستاها وظایفی برای دهیار و دهیاری ها درنظر گرفته شده است. براساس وظایف مرتبط با توسعه گردشگری روستایی دهیاری ها و با درنظر گرفتن شرایط موجود و بحران کرونا؛ به منظور رونق بخشیدن به گردشگری روستایی پیشنهادهایی ارائه می شود. موارد پیشنهادی با همکاری دهیاری ها و سازمان ها و نهادهای دولتی و مشارکت مردم روستا قابل اجرا خواهد بود.
۱. بهبود وضعیت زیست محیطی روستا
دهیاری با مشارکت معتمدین، بزرگان و صاحبان سرمایه روستا، هیأتی از اندیشه ورزان متشکل از سرمایه گذاران، صاحبان هنر، حرفه مندان، صاحبان تجربه و افراد تحصیل کرده تشکیل دهد. هیأت اندیشه ورز به گروه هایی تقسیم و مرتبط با آن توسط کارشناسان سازمان محیط زیست به صورت مجازی آموزش ببینند. از میان آموزش دیدگان، افرادی برای آموزش نیروهای محلی در حوزه های مرتبط با محیط زیست انتخاب شوند.
افراد علاقه مند به مشارکت در مدیریت شرایط بحرانی، درخصوص استفاده از تجهیزات اطفای حریق، ساخت سیل بند، امدادرسانی در حوادث طبیعی غیرمترقبه مانند زلزله، طوفان، آتش سوزی و نظایر آنها آموزش های لازم را بگذرانند. علاقه مندان در زمینه مدیریت پسماند و زباله آموزش های مرتبط در این خصوص را گذرانده و وظیفه نظارت بر نظافت محیط روستا به آنها واگذار شود. بدین ترتیب با مشارکت اندیشه ورزان و نیروهای محلی می توان اقدامات شایسته ای در جهت حفظ محیط زیست و جلوگیری از تخریب آن انجام داد.
نمونه یک دهیاری موفق در حفاظت از محیط زیست
از جمله دهیاری های موفق در موضوع حفاظت از محیط زیست، «دهیاری روستای بازرجان» است. این روستا در ۱۸ کیلومتری شمال غربی تفرش قرار دارد و یکی از نمونه های موفق در اجرای طرح مدیریت پسماند در سال ۱۳۸۷ است.
دهیاری بازرجان در ابتدا با خرید کیسه زباله و توزیع آن بین اهالی روستا و تعبیه سطل های زباله، فرهنگ سازی اولیه در میان اهالی را آغاز کرد. در مرحله بعد فرآیند تجمیع و دفن زباله در خارج از روستا طی فرآیندی چندین مرحله ای انجام شد. در این طرح استفاده از مکانیسم کرم کمپوست باعث شد مدیریت پسماند علاوه بر ایجاد محیطی سالم برای روستا دستاورد دیگری به نام تولید کرم و تولید ورمی کمپوست نیز داشته باشد. از این محصول به عنوان کود غیر شیمیایی استفاده می شود که به مراتب از کودهای شیمیایی موجود در بازار مناسب تر می باشد. طرح یاد شده علاوه بر اینکه مورد استقبال فراوان اهالی روستا قرار گرفت باعث شد دهیاری روستای بازرجان در پنجمین همایش ملی مدیریت پسماند به عنوان روستای برتر انتخاب شود.
۲. تشویق روستاییان به توسعه صنایعدستی و اهتمام به ترویج و بازاریابی محصولات کشاورزی و دامی روستا
دهیاری ها با مشارکت شبکه تعاون روستایی با اعطای وام های قرض الحسنه کمبهره با بازپرداخت طولانی، صاحبان هنر و خدمات را به ایجاد کارگاه های کوچک خانگی تشویق کند. بانوان روستا که در زمینه تولید مربا، ترشی، خیارشور، کلوچه های خانگی، نان های محلی و مواردی از این دست مهارت دارند را به ایجاد کسب و کارهای خانگی دعوت کنند. دهیاری ها با همکاری بخشداری در کمترین زمان ممکن اقدام به صدور پروانه کسب برای مشاغل خانگی کنند. محصولات خانگی، تولیدات محلی، محصولات کشاورزی را با برندی معتبر و طرح های خلاقانه مشتری پسند روانه بازارهای هدف داخلی و خارجی نمایند.
برگزاری کارگاه های آموزشی توانمندسازی صاحبان کسب و کارها، زنان سرپرست خانوار، جوانان و افراد جویای کار؛ راه اندازی بازارچه های محلی در روستا؛ برپایی جشنواره های مجازی با هدف معرفی آثار و تولیدات روستایی، صنایع دستی و محصولات کشاورزی از دیگر اقداماتی است که در جهت توسعه گردشگری روستایی پیشنهاد می شود.
نمونه موفق داخلی از صادرات محصولات کشاورزی
از جمله نمونه های موفق داخلی در صادرات محصولات کشاورزی می توان به موفقیت استان کردستان در فروردین ۱۳۹۹ اشاره کرد. «شبکه تعاون روستایی استان» ۵۰۰ تن محصول کشاورزی از مرز رسمی باشماق مریوان به عراق صادر کرد. این موضوع ضمن ایجاد ظرفیت های جدید برای توسعه صادرات غیرنفتی به رشد اقتصادی کشاورزان و مشارکت کنندگان در این طرح کمک زیادی کرد. همکاری دهیاری ها با شبکه های تعاون روستایی مناطق مختلف می تواند دستاوردها و ظرفیت های روستا را معرفی نموده و در توسعه اشتغال روستایی تاثیر بسزایی داشته باشد.
گلیم ایرانی، ظرفیتی بی نظیر برای صادرات به دیگر کشورها
از نمونه های موفق در تولید صنایع دستی در کشور می توان به «گلیم بافی در روستای نجف تراکمه» اشاره کرد. روستای نجف تراکمه از توابع شهرستان کلیبر در آذربایجان غربی از جمله روستاهایی است که گلیم بافی منبع اصلی درآمدزایی و ایجاد اشتغال برای ساکنین روستا محسوب می شود.
براساس آمار اعلام شده از سوی خبرگزاری صدا وسیما در سال ۱۳۹۵؛ بافت گلیم برای بیش از ۱۰۰ نفر از زنان روستای نجف تراکمه و روستاهای اطراف اشتغال ایجاد کرده و حداقل ۳۰۰ گلیم در اندازه های مختلف در طول سال بافته می شود. کیفیت گلیم ها به گونه ای است که ظرفیت صادرات به کشورهای دیگر را دارد.
دهیاری روستا با حمایت وزارتخانه های مرتبط مانند جهاد کشاورزی، و صنعت، معدن و تجارت می تواند هنردست اهالی روستا را به بازارهای هدف خارج از کشور معرفی نماید. این اقدام علاوه بر رونق بخشیدن به اقتصاد روستای نجف تراکمه انگیزه ای برای توسعه صنعت گلیم بافی و کارآفرینی بیشتر در میان اهالی روستا می شود.
پیشنهاد می شود روستاهایی که هنرهای دست بافت اصیل مانند فرش، گلیم، نمد و نظایر آنها دارند با مشارکت سازمان های مرتبط اقدام به صادرات صنایع دستی خود کنند، این اقدام زمینه ساز معرفی هنر اصیل ایرانی به دیگر کشورها شده و صادرات غیرنفتی کشور را رونق می بخشد.
۳. همکاری دهیاریها با سازمانها و نهادهای دولتی و ایجاد تسهیلات لازم برای ایفای وظایف آنها
۱-۳. همکاری دهیاری با وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی
توسعه گردشگری یکی از وظایف وزارت میراث فرهنگی است. توسعه همه جانبه روستا، ایجاد زیرساخت های گردشگری روستایی و رونق بخشیدن به اقتصاد روستایی از جمله وظایف دهیاری می باشد. بدین ترتیب وزارت میراث فرهنگی یکی از اصلی ترین همکاران دهیاری ها محسوب می شود. دهیاری ها با مشارکت این وزارتخانه می توانند فعالیت هایی به شرح ذیل انجام دهند:
۱-۱-۳. حفظ و احیا آثار تاریخی و پیشگیری از تخریب آنها
آموزش هیأت اندیشه ورز روستا توسط کارشناسان خبره وزارت میراث فرهنگی در جهت حفاظت از آثار تاریخی-تمدنی به صورت مجازی یکی از مواردی است که دهیاری می توانند بستر آن را فراهم آورند. هیأت اندیشه ورز می تواند آموزش های لازم را به نیروهای محلی علاقمند منتقل کرده و گروهی را مسئول حفاظت از آثار تاریخی- فرهنگی منطقه خود نمایند. با استفاده از این روش ضمن آشنا کردن اهالی روستا با میراث ارزشمند روستای خود، با بهره گیری از ظرفیت افراد بومی و مشارکت دادن آنها می توان به گونه ای شایسته تر از میراث تاریخی حفاظت نمود.
۲-۱-۳. ترویج و توسعه صنایع دستی و هنرهای اصیل محلی
به منظور رونق بخشی به اقتصاد روستا و ایجاد اشتغال برای اهالی می توان دوره های آموزشی برای صاحبان هنر، بانوان روستا، و افراد جویای کار برگزار کرد. یکی از دهیاری های موفق در این زمینه، «دهیاری روستای گز منزل» است. در سال ۱۳۹۹ با درخواست دهیاری روستای گز منزل از توابع بخش دشتیاری شهرستان چابهار؛ آموزش و توانمندسازی زنان روستایی در زمینه صنایع دستی محلی(سوزن دوزی) در دستور کار اداره کل میراث فرهنگی استان سیستان و بلوچستان قرار گرفت. کلیه متقاضیان و هنرجویان روستای گزمنزل با تکنیک ها و روش های نوین سوزن دوزی آشنا و آموزش دیدند. در پایان دوره در صورت درخواست کارآموزان تسهیلات بانکی به ایشان پرداخت می شد.
۳-۱-۳. احیای صنعت بومگردی
توسعه و گسترش فرهنگ بومگردی و استفاده از اقامتگاه های بومگردی در کنار ایجاد اشتغال و کمک به توسعه اقتصادی روستا، به حفظ آداب و رسوم محلی، سنت های قدیمی و جذب گردشگران داخلی و خارجی کمک شایانی می کند. دهیاری ها با مشارکت متخصصان وزارت میراث فرهنگی با آموزش دادن نیروهای محلی و صاحبان خانه های قدیمی می توانند بومگردی ها را احیا کنند. یکی از روستاهای مستعد توسعه بومگردی، روستای کُدیر از توابع بخش کجور شهرستان نوشهر است. در این روستا خانه های تاریخی زیادی وجود دارد که به حال خود رها شده اند. با آموزش نیروهای محلی و اعطای تسهیلات می توان خانه های قدیمی را مرمت و به عنوان اقامتگاه، رستوران، و موزه مورد بهره برداری قرار داد. با این اقدام ضمن حفظ اصالت و غنای تاریخی روستا، اشتغال زایی برای افراد بومی ایجاد شده و مهاجرت از روستا به شهرها کاهش چشمگیری پیدا می کند.
۴-۱-۳. سایر موارد پیشنهادی در این بخش
برپایی جشنواره های مجازی در جهت معرفی آداب و رسوم و آیین های سنتی، بازی های محلی قدیمی، پوشش های اصیل بومی با هدف جذب گردشگر؛ شناسایی هنرهای دستی منسوخ شده و احیای آنها؛ حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس؛ ایجاد بازارچه های صنایع دستی با هدف اشتغال زایی محلی؛ تهیه شناسنامه برای آثار طبیعی، تاریخی، مذهبی و فرهنگی روستا از دیگر اقدامات مشترک دهیاری ها و وزارت میراث فرهنگی محسوب می شود.
۲-۳. همکاری دهیاری با سازمان حفاظت از محیط زیست
حفاظت از آثار و منابع طبیعی، زیستگاه های طبیعی، پیشگیری از تخریب و آلودگی محیط زیست، مدیریت منابع آب، خاک، هوا، مدیریت و بازیافت پسماندها و زباله ها از مهمترین وظایف سازمان محیط زیست به شمار می آید. دهیاری ها با استفاده از ظرفیت نیروهای محلی و سهیم کردن اهالی روستا در حفاظت از محیط زیست می تواند بستری برای توسعه گردشگری روستایی فراهم آورد.
با در نظر گرفتن استانداردهای محیطی زیستی، افزایش آگاهی و سواد اطلاعاتی مردم در زمینه حفاظت از محیط زیست و برنامه ریزی برای ممانعت از تخریب و آلودگی محیط زیست می توان زمینه توسعه همه جانبه گردشگری روستایی را فراهم ساخت. دهیاری هر منطقه با مشارکت سازمان محیط زیست می تواند فعالیت هایی به شرح ذیل انجام دهد:
۱-۲-۳. مدیریت منابع محیطی زیستی
برگزاری دوره های آموزشی برای هیأت اندیشه ورز روستا توسط کارشناسان سازمان محیط زیست در زمینه مدیریت پسماند و بازیافت آن؛ تولید کمپوست؛ اصلاح الگوی کشت و آبیاری؛ مدیریت منابع آب زیرزمینی و مواردی از این قبیل از جمله مواردی است که با مشارکت دهیاری ها به سهولت قابل انجام است. هیأت اندیشه ورز آموزش های لازم را به داوطلبان بومی منتقل کرده و از میان آنها افرادی را مسئول نظارت بر فعالیت های اهالی روستا در زمینه های یاد شده نمایند.
۲-۲-۳. حفاظت از منابع طبیعی
برپایی دوره های آموزشی توسط خبرگان سازمان محیط زیست برای کلیه نیروهای محلی در زمینه پاکسازی رودخانه ها، حفاظت از تالاب ها و جلوگیری از آتش سوزی های تالابی، مدیریت شرایط بحرانی و بلایای طبیعی از دیگر موارد پیشنهادی می باشد.
۳-۲-۳. ترویج استفاده از فناوری های نوین کشاورزی
دهیاری ها به همراه کارشناسان سازمان محیط زیست با همکاری کارشناسان جهاد کشاورزی می توانند برای کشاورزان، دامداران و صاحبان صنایع مرتبط با کشاورزی در زمینه استفاده از تجهیزات نوین کشاورزی جلسات آموزشی برگزار کنند. آشنا شدن با نحوه بهره برداری از فناوری های جدید مانند دستگاه های بیوگاز در کنترل ضایعات، تولید کود، کاهش آلودگی های زیست محیطی؛ آشنایی با شیوه های نوین آبیاری مزارع کشاورزی با استفاده از سوپر جاذب ها؛ بهره گیری از فناوری نانو در تولید قطره چکان های تنظیم کننده فشار آب، گامی موثر در توسعه کیفیت تولیدات روستایی و صرفه جویی در منابع انرژی محسوب می شود.
۴-۲-۳. کودکان و حفاظت از محیط زیست
حفاظت از محیط زیست عادتی است که باید از کودکی آموخته شود تا به یک باور ذهنی تبدیل شود. دهیاری ها با مشارکت متخصصان سازمان محیط زیست و با همکاری سازمان های مردم نهاد مرتبط می توانند در زمینه کاشت نهال، حفاظت از درختان جنگل، تمیز نگه داشتن کوچه ها و معابر، تفکیک زباله ها و مواردی از این دست کودکان را آموزش دهند. با تربیت کودکان به عنوان «همیار محیط زیست» علاوه بر درونی سازی حفاظت از محیط زیست، فرهنگ حفاظت و نگهداری از میراث طبیعی به خانواده ها نیز منتقل می شود. استفاده از تجربیات بین المللی در پیشبرد هرچه بهتر و سریع تر این هدف نقش بسزایی خواهد داشت.
از جمله همکاری های موفق میان دهیاری و اداره کل محیط زیست با اهالی روستا در حفظ محیط زیست می توان به طرح «روستای پاک» در روستای رمین از توابع شهرستان چابهار اشاره کرد. مهار فاضلاب های منازل مسکونی؛ مدیریت پسماند و بازیافت زباله؛ پاکسازی روستا از نخاله، کود حیوانی و زباله های سال گذشته از جمله اقدماتی است که با مشارکت دهیار منطقه و با حضور تمامی اقشار مردم روستا اعم از دانش آموزان، کارگران، ائمه جماعت و بانوان صورت گرفت. پیش از اجرای این طرح چندین دوره آموزشی برای اهالی روستا برگزار شد.
۳-۳. همکاری دهیاری با سازمان صدا و سیما
سازمان صدا و سیما در راستای ارتقای فرهنگ عمومی گردشگری با مشارکت دهیاری ها و مسئولان استانی می تواند نسبت به تهیه و اجرای برنامه های متنوعی با موضوع گردشگری در شبکه های پرمخاطب رادیویی و تلویزیونی اقدام کند. دهیاری ها با مشارکت شبکه های استانی سازمان صدا و سیما در جهت معرفی دستاوردها و موفقیت های اهالی روستای خود می توانند فعالیت هایی به شرح ذیل انجام دهند:
۱-۳-۳. معرفی ظرفیتهای فرهنگی-تمدنی روستا
ساخت فیلم و مستندهایی از ظرفیت های تاریخی، فرهنگی و مذهبی روستاهای کشور توسط شبکه های استانی به منظور توسعه گردشگری داخلی و جذب توریست خارجی؛ پوشش خبری جشنواره های محلی و رویدادهای گردشگری برگزار شده در سطح استانی، ملی و برون مرزی؛ ساخت برنامه های انیمیشن برای کودکان با موضوع حفاظت از آثار و منابع طبیعی؛ برنامه ریزی برای برگزاری مسابقات تلویزیونی با محوریت معرفی روستاهای ایران از جمله موارد پیشنهادی در این بخش می باشد.
۲-۳-۳. معرفی روستاهای نمونه و دهیاریهای موفق
تولید و پخش برنامه و مستندهایی از روستاهای موفق در زمینه کارآفرینی و اشتغال زایی؛ دهیاری های موفق در زمینه توسعه گردشگری روستایی با هدف جذب گردشگر داخلی و خارجی؛ مصاحبه با فعالان صنعت گردشگری روستایی و به اشتراک گذاری تجربیات آنان؛ معرفی افراد موفق در زمینه توسعه گردشگری روستایی در سطح ملی و بین المللی از جمله اقدامات پیشنهادی در این بخش است. با این حرکت علاوه بر ایجاد رقابت سازنده میان مسئولین و اهالی روستاهای مختلف کشور، فرهنگ خدمت رسانی به مردم ترویج و نهادینه می شود.
براساس آخرین آمارها، بیش از ۳۷ هزار دهیاری در کشور وجود دارد. دهیاریها به عنوان نهادی محلی، رابط میان نهادهای دولتی و مردمی؛ بازوی اجرایی شورای اسلامی در نظام مدیریت نوین روستایی، ارائه کننده خدمات و تسهیلات متنوع رفاهی و تقویت کننده روند توسعه فرهنگی و اجتماعی و زیرساخت های کشاورزی است. با توجه به ظرفیت قابل ملاحظه دهیاری ها در رونق بخشیدن به اقتصاد روستایی و توسعه صنعت گردشگری، در شرایطی که بحران کرونا بیشترین آسیب اقتصادی را به صنعت گردشگری وارد کرده، پیشنهاد می شود از این فرصت استفاده و زیرساخت های گردشگری روستایی در کشور تقویت شود.
هیأت های اندیشه ورز، نیروهای محلی آموزش دیده، صاحبان هنر، کارآفرینان بومی ظرفیت های ویژه هر روستا است که با تکیه بر آن ها و با مشارکت سازمان ها و نهادهای مرتبط با حوزه گردشگری می توان با سرعت عمل بیشتری به اهداف برنامه ریزی شده دست پیدا کرد. بی تردید با کنترل وضعیت بحران کرونا و دستیابی به یک ثبات نسبی، روستاهای کشور به یکی از مهمترین مقاصد گردشگری تبدیل خواهند شد.
منابع
رضوانی، محمدرضا (۱۳۸۷).توسعه گردشگری روستایی با رویکرد گردشگری پایدار، انتشارات دانشگاه تهران
ماهنامه پژوهشی، آموزشی و ترویجی دهیار (۱۳۹۰). شماره ۳۶. مدیریت بحران و ایمنی روستا، سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور
ماهنامه پژوهشی، آموزشی و ترویجی دهیار (۱۳۹۲). شماره ۴۲. بهداشت محیط، سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور
https://www.iribnews.ir/fa/news/۱۱۶۱۶۹۰
http://www.chht-sb.ir/fa/NEWSVIEW/۱۲۴۷
https://www.irna.ir/news/۸۳۷۶۷۵۵۴/
https://www.mehrnews.com/news/۴۹۶۴۵۳۴/
قلعههای مجد ماضی در خواف، نمادی از مبارزات یک نهضت در خراسان
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniخواجه سعدالملک و کلانتران خواف که عمال آلکرت بودند، به قلعههای خواجه مجد لشکر میکشیدند اما او مردان فدائی بسیار داشت که تلاش دشمنانش را نقش بر آب میکردند. مجد فدائیان زیاد گرد آورد و در حصار نیازآباد نشست و حصار «مائیژناباد» (مژناباد فعلی) و «کاریان» (کاریون فعلی) را نیز گرفت و برخطۀ خواف با اقتدار حکومت میکرد تا این که «ملک غیاثالدین کرت» او را در جنگ در نیازآباد و مائیژناباد خواف شکست داد. گزارشی از این واقعه و قلعههای به جا ماده از این دوره تاریخی را میخوانید.
ملک غیاثالدین کرت در ماه صفر سال۷۲۱ ه. ق، ناصرالدین ایلچی و ناصرالدین طغرل فوشنجی را با ۵۰۰سوار به سوی خواف فرستاد و خود نیز چند روز بعد از هرات حرکت کرد.
در نزدیکی حصار نیازآباد بین فدائیان خواجه مجد و سپاهیان ملک غیاثالدین جنگی سخت درگرفت و در آن گیرودار ۲۰ تن از فداییان مجد کشته شدند و چون غیاثالدین با لشکری بیحساب به نیاز آباد رسید، شعلههای جنگ بلندتر شد و با این که فداییان خواجه مجد با اخلاص میجنگیدند، شبانگاه لشکر غیاثالدین حصار نیازآباد را تسخیر کرد.
خواجه مجد که خود در حصار مائیژناباد بود، چون خبر ناگوار فتح حصار نیاز آباد را شنید به هزار مرد دلیر فدایی دیگر که در مائیژناباد داشت دل خوش کرد و با سرداران و نزدیکان خود به مشورت نشست. مشاورانش او را به صلح با ملک غیاثالدین ترغیب کردند، اما مجد بر مقاومت پای میفشرد.
ملک غیاثالدین روز دیگر حصار ماییژناباد را هم در محاصره گرفت و طبل و کوس و دهل بنواخت. از دو طرف تیر و سنگ روان شد و بسیاری به قتل رسیدند. چهار روز بر این منوال گذشت و در این مدت مقنیهای ملک غیاثالدین از بیرون حصار در حال کندن نقب به داخل حصار بودند. خواجه مجد که بسیاری از یارانش را از دست داده بود، روز پنجم ائمه و معارف مائیژناباد را پیش ملک غیاثالدین فرستاد و امان خواست و به این صورت نهضت خواجه مجد ماضی خاموش شد اما مقاومتهای او حماسۀ دیگری در خطۀ خونرنگ خراسان بود که در خاطرهها ماند و اینک مردان و زنان خواف از او و رشادتهایش افسانهها دارند و قلعههایش را بر فراز کوهها شاهد میگیرند و مزار ۵۰۰سالهاش در نیازآباد را پاس میدارند.
بررسیهای یک باستانشناس و پژوهشگر
رجبعلی لباف خانیکی پیشکسوت باستان شناسی، پژوهشگر و مدیر کل اسبق میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی یکی از معدود افرادی است که در سال ۱۳۶۵ قلعههای مجد ماضی را بر فراز کوههای اطراف خواف از نزدیک مورد بررسی و شناسایی قرار داده است.
او درباره قلعۀ بازه اظهار کرد: «این قلعه بر فراز کوه «بازه» بلندترین قلۀ رشتهکوه باخرز مشرف بر دشت سلامی در فاصلۀ حدود ۴۵کیلومتری شمالغرب خواف و شمال روستای خیرآباد معروف به قلعه بَزه است، بر رأس هموار شدۀ کوه، گویی شهری گسترده بوده زیرا اکنون بقایای معماری سنگی و انباشت انواع مصالح ساختمانی خبر از زیستگاهی مهم و گسترده در آن مکان دارد.»
او با بیان اینکه قلعه در حصاری محکم با برجهای استوانهای محصور بوده و فضاهای معماری که در کنار حصار بودهاند روزنههای دید و تیرکش به بیرون داشتهاند، افزود: «راه صعبالعبور، مخازن آب، انبارهای وسیع، کارگاههای صنعتی و تجهیزات دفاعی، قلعه بازه را امن و تسخیرناپذیر کرده بودند، شکلگیری و ساختار این قلعه همانند قلعههای اسماعیلیه است، اما قطعات کاشی، آجر و سفالهای پراکنده بر سطح آن متعلق به قرن ۸ه. ق است.»
لباف خانیکی درباره «قلعه دختر چشمه قلعه» نیز گفت: «این قلعه در فاصلۀ حدود ۷۰کیلومتری جنوب خواف و بر جانب جنوبی «کوه هرمزی» برفراز کوهی به نام «کوه قلعه دختر» واقع شده و از شمال بر دشت «گرماب» و از جنوب بر دشت «تک» بستر راههای ارتباطی خواف و زوزن اشراف دارد.»
او ادامه داد: «این قلعه شامل سه بخش شرقی، مرکزی و غربی بر سه سطح نسبتا هموار است، در بلندترین سطح احتمالا شاهنشین قلعه قرار داشته زیرا در میانه آن فضائی هشتضلعی و آراسته از آجر ساخته شده و اطراف آن را نیز اطاقهایی در میان گرفته است. دو سطح دیگر اختصاص به فضاهای اقامتی، دفاعی و مخازن ذخیره آب مانند قلعههای اسماعیلیه داشته است. مواد فرهنگی پراکنده بر سطح این قلعه متعلق به قرن ۸ه. ق است.»
این پژوهشگر و باستانشناس با اشاره به «قلعهبندی وان» اظهار کرد: «در فاصلۀ حدود ۴۷کیلومتری شمالغرب خواف، به فاصله نسبتا کمی از قلعۀ بازه در فاصلۀ حدود ۱۲کیلومتری شمالشرق روستای خیرآباد در درهای قرار گرفته معروف به «درۀ میا»، در انتهای دره بر فراز کوه کمارتفاعی قلعهای درهم ریخته وجود دارد که به «قلعۀبندی وان» معروف است. این قلعه که در زمینی مثلثیشکل ساخته و از وسعت نسبتا کم و استحکام برخوردار بوده، ویران شده و آنچه اکنون از آن برجای مانده بقایای دیوارها و انباشت سنگهای فرو افتاده از دیوارهاست، این قلعه سهلالوصول و راهیابی به آن به سادگی امکانپذیر بوده است در فرهنگها «بندی» زندانی معنی شده است.»
او تصریح کرد: «اکنون همچنان این سوال مطرح است که آیا آن قلعه زندانی برای دشمنان مجد ماضی بوده است؟»
ساعات کار:
شنبه تا چهارشنبه: از ساعت 8 الی 14
پنجشنبه: از ساعت 8 الی 13
نشانی:
شیراز خیابان فردوسی – حد فاصل خیابان رودکی و سعدی – ساختمان گشت تور
تلفن : 07132236542 – 07132233020 (5 خط)
فاکس: 07132236544
درباره گشت تور:
فعالیت خود را از سال 1367 با مجوز سازمان ایران گردی و جهان گردی آغاز نمودیم. حوزه فعالیت ما، ورود توریست به کشور و اجرای تورهای تخصصی میباشد.