اجرای محدودیت‌های گردشگری رمضان

در ماه رمضان امسال، قوانین و محدودیت‌های کرونایی برای گردشگری رمضان در برخی از کشورها به دلیل جلوگیری از گسترش ابتلا به کرونا اجرا می‌شود.

کشورهایی که محدودیت‌هایی برای گردشگری کرونا ارائه کردند در ذیل به آنها اشاره شده است:

دبی

دبی قانون پرده ماه رمضان برای رستوران‌ها را لغو کرد. مقامات این کشور عنوان کردند: رستوران‌های دبی دیگر نیازی به محافظت از سرو غذا در برابر دید رهگذران در ساعات روزه‌داری ندارند. این قانون جایگزین قوانین صادرشده سال‌های گذشته است که رستوران‌ها و مکان‌های غذاخوری را به پوشاندن از دید روزه‌داران ملزم می‌کرد.

کشور امارات به گردشگری وابسته است و به دلیل همه‌گیری آسیب‌های زیادی به این بخش وارد شده است. این اقدام جدید که روز دوشنبه اعلام شد، در حالی انجام می‌شود که کشور دبی برای تقویت اقتصاد خود، از گردشگرانی استقبال می‌کند  که ۹۰ درصد آنان خارجی و غیرمسلمان هستند.

این کشور از اولین مقاصدی بود که سال گذشته دوباره به روی گردشگران باز شد و همانند آهنربایی برای بازدیدکنندگانی شد که از محدودیت‌های شدید کرونایی فرار می‌کردند.

اندونزی

مهاجران به صورت دسته‌جمعی، معروف به مودیک (شبیه تعطیلات سال نو چینی یا کریسمس)   سفر می‌کنند. مودیک (Mudik) اصطلاحی در اندونزی برای فعالیت‌هایی است که مهاجران یا کارگران مهاجر برای بازگشت به زادگاه خود در تعطیلات مذهبی مانند عیدفطر انجام می‌دهند.

محدیر افندی وزیر فرهنگ این کشور در بیانیه ای با اشاره به ترس از انتشار ویروس و تلاش برای کاهش آن گفت: در سال ۲۰۲۱ مودیک انجام نخواهد شد، اما سفرهای ضروری انجام می‌شود. البته قاچاچیان و اسناد جعلی سفر برای دورزدن این ممنوعیت نیز بسیار مشاهده شده است.

ترکیه

با توجه به افزایش موارد ابتلا به بیماری کووید، گردشگری ترکیه در معرض تهدید است و قرار است محدودیت‌ها تشدید شوند. طیب اردوغان، رئیس جمهوری این کشور احتمالا دستور تشدید محدودیت‌ها را قبل از فصل حیاتی گردشگری (تابستان)   اعلام خواهد کرد. این موارد شامل محدودکردن سفرهای بین شهری (عامل اصلی انتقال ویروس) و کاهش تردد افراد زیر ۲۰ سال و بالای ۶۵ سال و تعطیلی اماکن ورزشی و تفریحی است. از دست دادن درآمد گردشگری طی همه‌گیری، اقتصاد ضعیف ترکیه را بیشتر تحت تاثیر قرار داده است.

سال گذشته، همه‌گیری درآمد گردشگری ترکیه را که منبع اصلی درآمد است با دوسوم کاهش به ۱۲ میلیارد دلار رساند. براساس اعلام اردوغان در تاریخ ۲۹ مارس، رستوران‌ها در ماه رمضان به‌صورت بیرون‌بر می‌توانند فعالیت کنند و ساعات منع تردد نیز از ۹ شب تا ۵ صبح است. تصمیم‌گیری در مورد افتتاحیه فصل گردشگری به موفقیت کمپین واکسیناسیون بستگی دارد. طبق گفته محمت ارسوی، وزیر گردشگری، کارکنان گردشگری برای واکسیناسیون در اولویت قرار می‌گیرند.

منبع:ایسنا

سنت های رمضانی مردم قم در سالها پیش؛ کلوخ اندازون تا اوهی اوهی

آیین و رسوم رمضانی مردم قم از گذشته دور تا به امروز، سرشار از معنویت و مهربانی و انفاق بوده است آیین‌هایی که با کلوخ‌اندازی و خانه تکانی آغاز و با بدرقه ماه مبارک به پایان می‌رسد.

ماه مبارک رمضان، ماه مبارک رمضان، ماه برکت و آشتی و مهر و دلباختن بندگان به ذات احدیت است؛ ماهی که هر لحظه آن جایگاه قرب است و هر نفس آن نعمت و حسنات؛ رمضان پربرکت‌ترین ماه سال است و آغوش بازش بیکران.

قم، شهر تاریخی و اساطیری است که اسطوره‎های علم و تهذیب و اخلاق و حدیث و امامزادگان آسمانی را در دل خود جای داده است و به حق است که از گذشته تا کنون، رسوم و آدابی شیرین را به نسل‎های امروزینش تقدیم دارد ولی آنچنان که در همه آفاق گیتی، رنگ و بوی تکرار فنون جدیده را به خود گرفته است، بسیاری از این سنن دل نشین جای خود را به عادات امروزی داده است. اما در این مقال، برگ‎هایی از سنن قدیمه رمضانی مردم این شهر را با مخاطبان قرآنی واگویه می‎کنیم.

کلوخ‌اندازان

این رسم، به منزله آغاز ماه مبارک است که در آخرین جمعه ماه شعبان انجام می‎گرفت؛درست است که کووید19 بین مردم در یک سال گذشته جدایی انداخته است ولی دانستن آنچه در این شهر رایج بوده خالی از لطف نیست.

در مراسم کلوخ اندازون که با نام‌های دیگری چون کلاخ اندازان هم شناخته می‌شود مردم قم در آخرین جمعه ماه شعبان، در منزل بزرگان اقوام و یا امکان مقدس و یا تفریحی جمع شده و ساز و نقاره می‎زدند؛ مردم قم به حدی عاشق این ماه بودند که پیش از ماه در این مراسم به جشن و چوب بازی و پایکوبی می‌پرداختند و بعد از آن هر کس کلوخی را برمی‌داشت و به نیت برآورده شدن حاجات کلوخ را در آب شفاف خندق می‌انداختند؛ دیرینه مردم قم معتقد بودند آب شفاف حاجت می‌دهد و آب شدن کلوخ در آب همانند رفع مشکلات است.

خانه تکانی رمضان

عادات دیرینه مردم قم از جایگاه دینی آنها بر می‎خواست؛ جایی که دین را با ملیت در هم می آمیختند و خانه تکانی عید و رمضان را برای خود فرض می‎گرفتند؛ مردم قم پیش از ماه رمضان به حدی برای این ماه لحظه شماری می‎کردند که علاوه بر خانه دل، خانه‎های خشتی و گلی خود را نیز به رنگ زیبا و خوش عطر آب و جارو مصفا می‎کردند. نظافت منزل، تنها کاری نبود که مردم در این ایام به آن ملزوم می‎شدند بلکه آنها به تنظیف تکایا و مساجد و حسینیه‌ها و حتی مغازه‌ها و اماکن عمومی از جمله حتی حمام‌های عمومی از جمله رسومی است که امروزه نیز رایج است،‌ اما در گذشته از رونق بیشتری برخوردار بوده است. جالب آنکه این کار قبل از شروع ماه رمضان و بیشتر توسط دختران دم بخت انجام می‌شد چون اعتقاد بر این بود دخترانی که این کار را انجام می‌دهند بخت آن‌ها زودتر باز می‌شود. گرفتن روزه پیشوازی در سه روز آخر یا روز آخر شعبان و اعزام مبلغ و مروج دینی از سوی مراجع نیز از دیگر رسومی است که در آستانه این ماه انجام می‌شد.

سحرخوانی

سحرخوانی، بخش عمده خاطرات زیبایی همه مردم قم بلکه مردم ایران زمین است از ماه رمضان؛ جایی که خوش خوانان شهر بر ماذنه‏‌های مساجد با صدایی زیبا و رسا، از دلدادگی خود به خداوندگار خود می‎خواندند و مردمی که با صدای آنها به نماز شب می ایستادند و کم کم خود را برای سحر آماده می‎کردند؛ در سالهای نه چندان دیرین صداهای آشنایی از رادیو و رسانه‎ها پخش می شد که شاید تنها صدایی بود که مردم قم از رادیوهای خود می شنیدند.

با توجه به اینکه در قدیم بلند مرتبه سازی مرسوم نبود و مردم نیز با احشام و درشکه رفت و آمد داشتند، افرادی که صدای رسایی داشتند بالای مناره‌ها رفته و می‌خواندند که اصطلاحاً به آن «پیش خوانی» می‌گفتند؛ این عمل تا یک ساعت پیش از اذان انجام می‎شد و پیشخوان به بیان اشعار مذهبی و مداحی و دعای سحر مشغول می‎شد. آنها یا از طریق حضور در ماذنه مساجد و یا با طبالی و عده‌ای هم فانوس به دست چند همسایه از سمت راست و چند همسایه سمت چپ خود را بیدار می‌کردند. این رسم با کوبیدن درب منازل همسایه و اقوام ادامه یافت تا اینکه تک زنگ‎های تلفن، جای این رسم را گرفت.

فاتحه‌خوانی زنان

در گذشته این شهر، رسومی پابرجا بود که البته امروز رنگی از آن باقی نمانده است؛ چنانکه زنان قمی پس از ادای فریضه واجب صبح، برای ذکر فاتحه برای اموات به قبرستان نو و شیخان رفته و بعد از بازگشت برای قرائت قرآن منزل یکی از خانم‌ها می‌رفتند؛ همچنین هنگام ظهر با شنیدن اذان ظهر به منظور ادای فریضه نماز به حرم مطهر رفته و دعای ماه رمضان می خواندند.

جوشن‌خوانی

اهالی آسمانی شهر اهل بیت(ع) اعتقادات رمضانی خاصی داشتند؛ آنها از دیرباز مهر و محبت و اعتقاد به اهل بیت(ع) را به قرآن کریم گره می‎زدند و این ماه را بهترین فرصت برای رسیدگی به احوالات درون می‎دانستند؛ مردم قم اعتقاد عجیبی به خواندن دعای جوشن کبیر داشته و همچنین همه معتقد بودند با هر وضعیتی در خانه‌هایشان به‌منظور خبر کردن همدیگر در پشت بام‌ها اذان می‌گفتند.

تغذیه مردم در رمضان

در گذشته‎های دیرینی و حتی نزدیک نمک، آب جوش و خرما اجزای اصلی هنگام افطار بوده و هندوانه جز جدایی ناپذیر سفره افطار و پس از افطار بود، گرما و عطش طاقت فرسای مردم را از بین می برد؛ قوت غالب مردم قم در هنگام افطار آب‌دوغ خیار و در هنگام سحر آبگوشت بود، خاطرنشان می‌کند: در زمان قدیم، خوردن پلو و خورشت مانند امروز متداول نبود و مردم بعد از خوردن آب دوغ خیار و هندوانه به شب نشینی می‌رفتند؛ البته سردی آب دوغ را با خرما و قتو و شیره برطرف می‎کردند.

از جمله تغذیه‏ های ماندگار مردم قم می‎توان به تهیه شیرینی سنتی با نام کسمه که در آن از خرما، کشمش و انگور استفاده می‌شد اشاره کر که به جای شیرینی مصنوعی برای شیرین کردن آن از عسل، شیره و … استفاده می‌کردند؛ این شیرینی از جمله خوراکی‌های سنتی مخصوص این ماه در قم بود. اما غذای اصلی مردم قم در ماه رمضان و بیشتر ایام سال، آبگوشت بود که این غذا به دلیل مواد غذایی که در خود داشت به اصطلاح قمی‌ها بن دل آنها را می‎گرفت مانع گرسنگی در طول روز می‏ شد.

معمولاً روز آخر ماه شعبان به پخت نان خانگی برای رمضان اختصاص داشت؛ از گذشته نان‌ مردم قم در ماه رمضان پرماه تر پخته می‎شد؛ البته نان خانگی مردم نیز با مواد غذایی چون حلوا ارده و ارده شیره در افطار صرف می‎شد. شربت زعفران به همراه تخم شربتی هم نوشیدنی مردم قم در افطار رمضان بود که آنها را از تشنگی روز نجات می‌داد و نشاط‌ آفرین نیز بود.

شب نشینی رمضانی

اجزای نوستالژیک خاطرات رمضانی در هم گره می‎خورد تا آنجا که مردمی که نه با موبایل و نت و تلگرام و اینستاگرام و دورهمی و خندوانه و سریال های رمضانی این سوی و آن سوی آب در خانه‎های خود حبس می‎شدند رسم زیبای صلحه ارحام را در منازل دوستان و اقوام و بزرگان به خصوص پدر و مادر به جای آورده و تا پاسی از شب در کنار هم اوقات می‎گذراندند؛ آنچنان که کارشناسان قم شناس گویند: «شب نشینی مردم تا پاسی از شب طول می‌کشید و زولبیا، چای و شیرینی بسته به شرایط و طبقه اجتماعی که به آن تعلق داشتند عمده پذیرایی مردم در شب‌های رمضان بود که به اصطلاح به  آن « شب چره» می‌گفتند؛ سپس به خانه‌ها بر می‌گشتند و زنان دو سه ساعت قبل از سحر برای آماده کردن غذا بیدار می‌شدند.»

کله پاچه خوری به نیت قصاص قاتل مولا

یکی از رسوم دیرینه مردم که تا امروز نیز پا برجاست رسم حنابستن و تهیه و پخش کله پاچه گوسفند در شب ۲۷ رمضان بود؛ البته در گذشته مردم به‌منظور زیاد شدن روزی در مسجد امام حسن عسکری(ع) جمع می‌شدند و زنان و مردان کیسه‌های حنا با خود می‌بردند و حنا می‌بستند.

آهنگ افطار و سحر با صدای توپ

همه چیز تکنولوژی هم همیشه بد نیست؛ یکی از موارد مثبتش در تعیین وقت و اطلاع رسانی است؛ به سانی که در گذشته که مردم از ساعت و رسانه محروم می بودند با صدای توپی که در رودخانه قم رود که قم را به دو نیمه تقسیم کرده است لحظه سحر و اذان را اعلام می کردند. این توپ را نزدیک میدان نو یا شهید مطهری فعلی می آوردند و افطار و سحر را با آن صدای مهیب، اطلاع رسانی می کردند؛ برخی دیگر نیز به حسب پاداش اخروی طبل در دست می گشتند و برای بهره برداری از پاداش معنوی و اخروی با صدای طبل، مردم را از ساعت اذان مطلع می کردند.

شهر قم نیز همچون سایر شهرهای کشور، آئین و رسوم خاص در استقبال، گذران و وداع با ماه مبارک رمضان دارد که در زیر به آن‌ها اشاره می‌شود.

سنت اطعام نیازمندان

این رسم زیبا از گذشته در قم رونق داشته است که مردم نیکوکار آخرت طلب، از ماه خود آنچه داشتند را برای تقسیم رزق در روی زمین و در بین مردمی تهی دست شهر به صحنه می آوردند؛ مردم نیکوکار به رسم دیرینه مولا، به شکلی ناشناس این غذاها را به فقرا می‌رساند.

افطاری دادن به اقوام و خویشان و مستمندان نیز از دیگر رسومی است که هنوز در این شهر و شهرهای دیگر ساری و جاری است.

خرماگردانی برای اطعام روزه‌داران

از دیگر رسوم جالب توجه مردم این شهر، خرماگردانی بود که برای اطعام روزه داران انجام می‏ شد؛ در مساجدی که قبل از افطار نماز جماعت برپا می‌شود بعد از اتمام نماز، عده‌ای با در دست داشتن افطاری مختصری مثل خرما، روزه روزه‌داران را باز می‌کردند و این کار هنوز هم در بعضی از مساجد قم رایج است. اما در مساجدی که پیش از نماز افطار می‎کردند نیز همین افطاری مختصر در بین مردم پخش می شد.

پختن و پخش آش‌های مثل قنبید (کلم‌قمری) و شله‌زرد نذری، بازدید از اقوام و بزرگان، برپایی مجلس ترتیل خوانی قرآن، عیادت از بیماران و … نیز از کارهای دیگری است که اهل قم در ماه مبارک انجام می‌دهند.

ساعات کار در رمضان

شهر قم از شهرهایی است که مردم آن از گذشته با زراعت و خشت سازی و صنایع مرتبط با مسکن و… ارتزاق می ‏کردند و در سال‌هایی که گرمای تابستان بر رمضانی تر شدن روزها می‎افرایید مردم مجبور بودند که برای گذران زندگی کارهای بسیار سنگینی از جمله خاک‌برداری، اره‌کشی، زغال سوزانی و …را انجام دهند که به حسب اینکه ممکن بود به روزه آنها و دیگران آسیب وارد کند، این مشاغل پس از افطار دنبال می‎شد ولی مشاغلی که در کارگاه‎های بازاری و غیر بازاری انجام می‎شد، با تغییر ساعات کار در همان روز انجام می شد؛ زراعت کاران هم ساعات کار خود را به نیمه شب و اوایل روز می کشاندند ولی قصه برای خوشه چینانان و دروکارانی که عمدتا مشاغل فصلی و کارگری داشتند متفاوت بود؛ آنها مجبور بودند با ارده شیره و هندوانه از لحظه اذان صبح تا نیمه‎های روز را در مزارع بگردند و درو کنند.

جشن اوهی اوهی در نیمه ماه مبارک 

یکی از رسوم مردم قم در ماه رمضان، برگزاری جشن اوهی اوهی بود که در شب تولد خجسته امام مجتبی‌(ع) از سوی مردم به خصوص جوانان به پاداشته می‎شد؛ در این شب مردم سرور و شادمانی می‌پرداختند و چوب بازی و پایکوبی از جمله کارهایی بود که در این شب انجام می‌شد.

تعزیه خوانی لیالی قدر

از دیگر سنن مردم قم در ماه رمضان می‎توان به برگزاری تعزیه در شب‌های قدر اشاره کرد که از مهم‌ترین رسوم قمی‌ها است؛ از گذشته تا کنون تعزیه خوانان از جایگاه بسیار مهمی در شهر قم برخوردار بودند زیرا آنها تنها هنرمندان مذهبی بودند که تاریخ اسلام را برای مردم بازسازی می‎کردند و از طرفی مهمترین بخش سرگرمی مردم آن زمان را به خصوص زنان و جوانان و پیران را تشکیل می‎دادند؛ البته در شب‌های قدر علاوه بر مراسم ویژه این شب‌ها مثل خواندن قرآن، دعا و مناجات و عزاداری که با حضور مردم در امامزاده و اماکن مذهبی انجام می‌شد تعزیه نیز به اجرا درمی‌آمد؛ پخت حلوا در برخی روستاهای قم نیز از دیگر رسوم قمی‌ها در شب قدر است.

روزه‌داران کوچک

از دیگر رسوم دیگر مردم قم آن است که در آخر ماه رمضان و روز عید فطر به کودکان و نوجوانانی که در طول ماه مبارک روزه کله‌گنجشکی گرفته‌اند برای تشویق آن‌ها از طرف بزرگ‌ترها هدیه‌ای به آن‌ها داده می‌شود. مردم قم در روز عید فطر پس از اقامه نماز عید به خانه مراجع، علما و بزرگان، اقوام و آشنایان خود می‌رفتند و شکر آنکه توفیق انجام طاعات این ماه را داشته‌اند را به جا می‌آورند؛ البته قمی‌ها در استقبال از ماه خدا نیز رسوم جالبی داشتند.

مراسم آشتی‌کنان

یکی از سنن متعالی ماه رمضان در قم، مراسم آشتی‌کنان بود که در قم رواج و رونق خاصی داشت؛ این رسم به حدی فراگیر بود که مردم و خانواده‎هایی که از کینه‌های دیرین رنج می‎بردند منتظر ماه رمضان می‎شدند که آتش این کینه در سفره افطار مهمانی شب نشینی رمضانی در منزل یکی از بزرگان خاموش شود؛ ماه رمضان یکی از ایامی بود که مردم این شهر تمام کینه‎ها و دشمنی را در بین خود از بین می‎بردند.

در این مراسم قبل از آغاز ماه مبارک بزرگان به سراغ کسانی که با هم کدورتی دارند می‌روند و آن‌ها را برای ورود به ماه رمضان، آشتی می‌دهند و اعتقاد دارند کسانی که با وجود کینه وارد این ماه شوند، عبادتشان مورد قبول قرار نمی‌گیرد و روزه آن‌ها متعلق به شیطان است.

بدرقه ماه رمضان

مردم قم این ماه را همیشه به شادی و سرور و آشتی و صلح کنان و جشن می‎گذراندند و به همین دلیل بود و به جای سختی روزه گیری مردم، همیشه اوقات خود را به شادی و مناجات سر می‎کردند؛ یکی از رسوم آخر ماه مردم قم، رسم حمام و غسل عید بود.همچنین آشی به نام «آش روزه» یا «آش بدرقه» پخته می‌شد.

مردم قم در آخرین روزهای ماه رمضان دسته دسته به مناطق مختلف می‏ رفتند و برای مشاهده ماه شوال با هم رقابت می‎کردند؛ اگر از سوی علما، روز عید مشخص می‎شد مردم عید رمضان را برگزار می‏‎کردند و در نماز پرشکوه حرم مطهر و با حضور مراجع شرکت می‎کردند؛ فطریه و بازدید از اقوام و صله رحم، عیادت از بیماران و… از سنن عید فطر بود که خوشبختانه امروز نیز به بخش مهمی از این سنن عمل می‌‏شود.

منبع:ایسنا

استقبال از رمضان در سرزمین فراعنه

ماه رمضان، نهمین ماه از ماه‌های قمری است که از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای نزد مردم برخوردار است. کشورهای (اسلامی) با فرهنگ‌های گوناگون و به شیوه‌های خاصی به استقبال از ماه مهمانی خدا می‌روند، به گونه‌ای که آداب و رسوم و سنت‌هایی مانند دورهمی‌های خانوادگی و تجمع در مساجد، ترویج معنویت و فرهنگ غذایی هر کشور، متفاوت از سایر کشورها برگزار می‌شود و هریک از این سنت‌ها پیشینه‌ای تاریخی دارد که باعث تداوم این آداب و رسوم و ایجاد شور و نشاط در شهرها و کشورهای مختلف می‌شود.

مصر در میان کشورهای اسلامی دارای بیشترین تنوع ملیت و مذهب است. در این کشور مسلمانان عرب و غیر عرب زیادی در کنار هم زندگی می‌کنند و هر یک به شیوه خود به استقبال از ماه میهمانی خدا رفته و آغاز این ماه مبارک را جشن می‌گیرند. این جشن‌ها در ملیت‌های مختلف متفاوت بوده و از جشن‌های دوران فرعونیان و قبطیان در ماه رمضان نشأت گرفته‌اند که نزد مردم از ارزش و اهمیت خاصی برخوردار است.

برگزاری مهمانی‌ها سبب شده است که شب‌های قاهره، پایتخت مصر، در ماه رمضان به شهری پر هیاهو و پر سر و صدا تبدیل شود؛ در حالی که این شهر در روزهای ماه رمضان فضایی بسیار خلوت و آرام را تجربه می‌کند.

شلیک توپ در رمضان

در روزهای ماه مبارک رمضان و هنگام غروب آفتاب، که مسلمانان روزه‌هایشان را باز کرده و افطاری می‌خورند، صدای شلیک توپ به گوش می‌رسد؛ این صدا در و اقع زمان افطار را اعلام می‌کند. این روش اعلام قرن‌ها به عنوان تنها روش اعلام زمان فطاری برای مسلمانان مصری محسوب می‌شده است.

 فانوس‌های رمضان

سنت روشن کردن فانوس در مصر در زمان «معزالدین‌الله فاطمی»، چهارمین خلیفه‌ فاطمی رواج پیدا کرده است؛ به طوری که گفته شده است زمانی که بنیان‌گذار قاهره، معزالدین‌الله در ماه رمضان به قاهره باز می‌گشته، ساکنان این شهر همراه با فانوس‌هایی برای استقبال از او به دروازه می‌رفته‌اند و به مرور زمان این مراسم استقبال به نوعی جشن تبدیل شده است.

در حال حاضر این فانوس‌ها به عنوان یکی از نمادهای ما مبارک رمضان شناخته می‌شوند که به شهرهای دیگری مانند سوریه، فلسطین و … نیز راه یافته و صنعت فانوس‌سازی مصر را نیز رونق بخشیده است. مردم مصر از این فانوس‌ها برای تزئین خانه و کوچه استفاده می‌کنند و کودکان نیز با در دست داشتن آن‌ها، سرودهای معروف و مرتبط با این ماه را می‌خوانند.

جمع خانوادگی در روز نخست رمضان

از دیگر رسوم این کشور در ماه مبارک رمضان می‌توان به حضور اعضاء خانواده در کنار یکدیگر در روز اول این ماه و سپری کردن این روز همراه با خانواده، اشاره کرد که این سنت و فرهنگ ریشه در آموزه‌های دینی اسلام دارد و بیانگر اهمیت توجه به خانواده است.

تزئین خیابان‌ها

تزئین خیابان‌ها را می‌توان از اولین و مهمترین نشانه‌های آغاز ماه رمضان در کشور مصر دانست. به گونه‌ای که در روزهای پایانی ماه شعبان کودکان و نوجوانان به همراه والدین خود به خیابان‌ها آمده و به تزئین خیابان‌ها، خانه‌ها و بالکن‌های محله می‌پردازند. آن‌ها برای تزئین محله خود از نوارهای مثلثی رنگارنگ، فانوس و لاپ‌های رنگی استفاده می‌کنند و شور و شادی ویژه‌ای به خیابان‌ها و محله‌های این شهر می‌بخشند.

خیمه‌ها

خیمه‌ها، در واقع پارچه‌هایی تزئینی هستند که در ماه رمضان بر پا می‌شوند و یکی از سنت‌ها و آداب و رسوم خاورمیانه در این ماه به حساب می‌آیند. این خیمه‌ها دارای طرح‌های خاص و منحصر به فردی بوده که در سال‌های اخیر به یکی از منسوجات مهم کشور مصر تبدیل شده است، به طوری که این خیمه‌ها، بازار مجزایی به نام «سوق الخیمه» را به خود اختصاص داده‌اند.

سحری مصری‌ها در ماه رمضان

مصرف گوشت قرمز، گوشت پرندگان و گوشت ماهی در ماه رمضان‌های کشور به اوج خود می‌رسد. در طول این ایام چادرهای موسوم به «رمضانیه» در روستاها و شهرهای این کشور بر پا شده و مردم برای صرف وعده سحری به این چادرها می‌روند. بر اساس رسمی کهن، افرادی تحت عنوان «ندادهندگان سحر» با ساز و دهل هنگام سحر درخیاباها حرکت کرده و نزدیک شدن سحرگاه را به روزه‌گیران اعلام می‌کنند.

از جمله غذاهایی که در وعده سحری این کشور استفاده می‌شود باید به فلافل، غذاهای گوشتی مختصر و کمتر سرخ شده و بشقابی موسوم به «مدامس» که ترکیبی از لوبیا پخته، سبزیجات، تخم‌مرغ و نان و پنیر است، اشاره کرد. مصریان ممکن است این غذاها را در منازل و یا در چادرهای رمضانیه میل کنند.

«شاهان فول» یا «فول» غذای محبوب دیگری برای سحرهای ماه رمضان در مصر، سودان، اتیوپی، اریتره، و … است که در طول سال به عنوان صبحانه نیز مصرف می‌شود. این غذا شامل باقلا بوده و به آرامی در آب پخته می‌شود، سپس از آن خمیری تهیه شده و همراه با نان و سبزیجات مختلف از جمله فلفل سبز، پیاز، گوجه فرنگی و گاهی همراه با ماست و پنیر فتا خورده می‌شود.

افطاری مصری‌ها

دراین کشور وعده افطار معمولا مفصل‌تر سرو می‌شود، به طوری که مصریان اغلب روزه‌ خود را با شیر و خرما و تکه‌های نارگیل باز می‌کنند. غذاهای مرسوم سفره افطار مصری‌ها انواع غذاهای گوشتی و کباب، سمبوسه گوشت و پنیر، انواع پلو، سالاد، خوراک مرغ و سبزیجاتی به نام «مولوخیا» که شامل سیر سرخ شده و گشنیز است، سبزیجات پخته موسوم به «مهشی» و نان را در بر می‌گیرد. علاوه بر این‌ها سوپ نیز از غذاهای مورد استقبال و مرسوم در وعده افطاری این کشور است.

در کشور نوشیدنی‌های سنتی مانند چای، کامارالدین (آب زردآلو) ، کرکاد (چای هیبیسکوس) و تمر هندی (تمارند) نیز در ایام ماه مبارک رمضان مورد استفاده قرار می‌گیرند. همچنین دسرها و شیرینی‌های زیادی در این ماه تهیه می‌شوند که کنافه، حلوا، عیش‌السرایا (پنکیک‌های پر شده با انواع میوه)، قطایف و باقلوا نمونه‌هایی از آن‌ها هستند. رسم جالب مصریان در روزهای ماه مبارک رمضان، تدارک میزهای غذای آماده وقت افطار برای عابران و فقرا است که به نام «مائده رحمن» شناخته می‌شود.

منبع:ایسنا

دیلمان از جاذبه های گردشگری گیلان

اگر هم بخواهید یکی از شگفت‌انگیزترین تصاویر را پیش چشمتان ببینید، باید راه دیلمان را درپیش بگیرید. دیلمان منطقه‌ای جلگه‌ای در استان گیلان است. این ییلاق در شرق گیلان و در نزدیک شهر سیاهکل قرار دارد.

دیلمان کجاست؟
دیلمان در شرق گیلان و در نزدیک شهر سیاهکل قرار دارد. سیاهکل شهری جلگه‌ای در 15 کیلومتری لاهیجان است که از شمال و شمال‌ شرقی به لاهیجان، از شرق به لنگرود، از جنوب شرقی به املش و رودسر، از جنوب‌ غربی به رودبار و از غرب به رشت می‌رسد. ارتفاع دیلمان بیشتر از 2 هزار متر از سطح دریاست و برای رسیدن به آن باید از جاده‌ای جنگلی عبور کنید.

دیلمان مرتفع‌ترین ییلاق استان گیلان است. وقتی به این ییلاق سفر کنید پی می‌برید چرا دیلمان از نظر بسیاری از گردشگرها زیباترین ییلاق شرق گیلان و یکی از بکرترین و دست‌نیافتنی‌ترین گوشه‌های خطه سرسبز گیلان است.

آب و هوای این ییلاق سرد و کوهستانی است و به چشمه‌های فراوان و چشم‌اندازهای سبز و قله‌های پربرفش شهرت دارد.

در این منطقه، گونه‌های مختلفی از حیوانات مثل پلنگ، گربه وحشی، شغال، گراز، خرس قهوه ای، سمور و چند نوع دیگر حیوانات مختلف زندگی می‌کنند و جالب تر اینکه گردشگران می‌توانند بی هیچ ممنوعیتی از این منطقه دیدن کنند فقط تنها نکته ای که در مورد آن وجود دارد منطقه ی شکار ممنوع است.

تاریخچه دیلمان:
دیلمان یکی از شهر‌های سیاهکل است و سیاهکل خاستگاه دو سلسله مهم دیلمیان و آل بویه بوده است. اشیای مختلف به دست آمده از دیلمان نیز مثل ابزار و ظروف مسی، مفرغی و سفالی، نشان‌ می‌دهد زندگی غارنشینی از ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد در این منطقه وجود داشته است.

اسم این منطقه تا قرن پنجم هجری دیلم بود، یعنی جایی در دل جنگل. در صدر اسلام منطقه دیلم تا بابل مازندران و از جنوب به قزوین می‌رسید تا اینکه بخش زیادی از منطقه از دست رفت و منطقه‌ کوچک دیلمان باقی ماند.

مکان های دیدنی دیلمان:
کوه درفک:
در صورتی که خواستید غارنوردی را در این روستا امتحان کنید، می توانید سری به کوه درفک بزنید، کوهی با ارتفاع ۲۷۳۳ متر که در غرب دیلمان واقع شده است. این کوه، دو غار منحصر بفرد و معروف دارد که مورد علاقه‌ی کوهنوردان و غارنوردان است، یکی از این غارها قندیل های یخی دارد و در غار دیگر اشکالی وجود دارد که شبیه به انسان‌ها هستند.

دشت شقایق دیلمان:
دشت شقایق هم از دیگر جاهای دیدنی دیلمان است که هم دشتی سبز و خرم است و هم شقایق های قرمز در آن خودنمایی می کنند. این ناحیه در فاصله ۶ کیلومتری شرق دیلمان قرار دارد. در سفر به آن جا، دقایقی را در این دشت سپری کنید و فرصت این لذت را از دست ندهید.

آبشار لونک:
در فاصله ۲۲ کیلومتری دیلمان، در میان درختان جنگلی، آبشاری کوچک قرار دارد که استراحتگاهی محبوب در این ناحیه است. در بالای آبشار، جنگلی سرسبز با امکانات رفاهی محلی برای تفریح و گشت و گذار مسافران فراهم است.

دشت سوسن چلچراغ:
دشتی پر از گل های سوسن چلچراغ، شاید همان تصوری باشد که از بهشت دارید. دشت سوسن چلچراغ، در مسیر دیلمان به سمت جنوب و در روستای داماش قرار دارد. این منطقه می تواند محیطی دلپذیر برای یک عصرانه لذت بخش باشد.

مکان های تاریخی دیلمان:
حمام دیلمان:
از دیدنی های تاریخی روستای دیلمان می توان به حمام دیلمان اشاره کرد. این حمام دارای چند گنبد است که در بالای آن ها نورگیر هایی وجود دارد که از آن ها برای روشن شدن داخل حمام استفاده می شود. تاریخچه ی این حمام را به دوران ایلخانیان نسبت داده اند و از آن جا که اولین بار پس از آن دوران، شخصی به نام میرزا علی میربلوک آن را پیدا و مرمت کرده است، به حمام دیلمان، حمام میربلوک هم می گویند. البته بعدها این حمام توسط سازمان میراث فرهنگی مرمت شده است و حالا هم در فهرست آثار میراث فرهنگی قرار دارد.

کاروانسرای تی تی:
کاروانسرای تی تی است که در ۱۵ کیلومتری جاده دیلمان به سیاهکل قرار دارد این کاروانسرا مانند بساری از کاروانسراهای دیگر ایران به عنوان یک محل اقامتی موقت و سر راهی برای افرادی بوده است که بین ۲ منطقه ی دیلمان و سیاهکل رفت و آمد می کرده اند. تی تی در زبان دیلمی به معنی شکوفه است و دلیل این نامگذاری این بوده است که این کاروانسرا را فردی به نام تی تی خانم از خاندان صفوی بانی نهاده است.

در این روستا، قلعه ای از خشت وجود دارد که قدمت آن را به دوران قبل از اسلام نسبت داده اند، البته امروزه بخش زیادی از آن دیگر وجود ندارد و تقریبا تنها بخشی که از آن باقی مانده است، برج دیدبانی است که یکی از دیدنی ترین بناهای تاریخی روستای دیلمان است. این قلعه در ۳ کیلومتری دیلمان قرار دارد.

قلعه گرماور:
قلعه و برج گرماور مربوط به پیش از اسلام است. در گذشته قلعه گرماور قلعه ای بزرگ و گسترده بوده اما اکنون از آن فقط برج دیدبانی باقی مانده است. این قلعه از یک سمت که به دره منتهی می شود غیر قابل نفوذ است و از سمت دیگر نیز دارای خندقی با ابعاد 2 در 13 متر است.

بهترین زمان سفر به دیلمان گیلان:
هر زمانی که به ییلاق دیلمان سفر کنید منطقه‌ای بی‌نظیر و تماشایی خواهید دید ولی بهترین زمان برای رفتن به این منطقه بسیار خوش آب و هوا تنها از اواخر اردیبهشت تا آخر تابستان میتوان به آن رفت.

در سفر به ییلاق دیلمان چه چیزهایی با خود ببریم؟
برای رفتن به ییلاق دیلمان سبک سفر کنید. حتما کفش مناسب پیاده‌روی و کوه‌پیمایی بپوشید. اگر قصد اقامت شبانه دارید کیسه خواب هم بردارید. اگر قرار است کنار آبشار بروید، بادگیر یا لباسی به همراه داشته باشید که در برابر رطوبت شما را محافظت کند. دیلمان هوایی سرد و خنک دارد و برای سفر به آنجا باید لباس و تجهیزات کافی همراه داشته باشید. حتما یک دست لباس گرم بردارید و آماده یک سفر به یادماندنی بشوید.

منبع:بیتوته

روستای هجیج، روستای پلکانی کرمانشاه

روستای هجیج از روستاهای پلکانی است که با کوه‌ های سنگی، مناظرسرسبز، چشمه‌ های خروشان و مسیر پرپیچ و خم هر بیننده ‌ای را به خود جلب می ‌کند، به طوری که علاوه بر گردشگران، همواره هنرمندان خوش ذوق را نیز به سمت خود می کشد. این روستا از جذاب ترین مناطق کرمانشاه است. طبیعتی بکر و جریان رود آب سیروان در کنار این روستا چشم انداز زیبایی دارد و نیز چشمه پل که یکی از گواراترین آب ها را دارد و معدنی است.

روستای هجیج کجاست؟
روستای هجیج در کرمانشاه یکی از پر جاذبه ترین نقاط استان کرمانشاه است و از مناطق دیدنی اورامانات است. این روستا در ۲۵ کیلومتری شهرستان پاوه قرار گرفته و به دلیل پلکانی بودن از محبوبیت خاصی بین گردشگران برخوردار است.خانه‌های هجیج همگی از سنگ و اغلب به صورت خشکه چین و پلکانی ساخته شده، به گونه‌ای پشت بام هر خانه، حیاط خانه دیگری است. به علت کمبود زمین، پشت بام هر منزلی حیاط منزل پشتی محسوب می‌شود، طبعاً محل بازی بچه‌ها و تفرجگاه والدین است.

مکان های تفریحی روستای هجیج:
حوض پیر:
در روستا حوضی قدیمی وجود دارد که دیوارهایی با سنگ های ریز و درشت و تخته سنگی مسطح در سقف، آن را در بر گرفته اند. برای دیدن این حوض بایدبه جایی پایین تر از سطح روستا و در میان زمین رفت. قبل از اینکه در سال ۱۳۵۴، لوله کشی برای روستا انجام شود. از آب این حوض استفاده می کردند.

 

آب به وسیله ی جوی های سیمانی در دوشاخه به پایین دست روستا می رفت. یکی از جوی ها به حوض مردانه می ریخت و برای وضو به کار می رفت. یکی دیگر از شاخه ها ی آب به حوض زنانه می رفت و برای شستشو و تامین آب خوراکی از آن استفاده می شد.

ارتفاعات شاهو:
در امتدادی این روستا اگر حرکت کنید به ارتفاعات شاهو دست پیدا خواهید کرد، که آنها بخشی از رشته کوه های زاگرس هستند. مراتع طبیعی بکر و دیدنی در این منطقه وجود دارد و مراتع سرسبز پیاز میشا و گاول انتظار شما می کشند تا از تماشای این منطقه سرسبز لذت کافی را ببرید و همچنین فراموش نکنید که یک دوربین همراه خودتان داشته باشید.

رودخانه سیروان:
یکی از مهمترین و معروف ترین رودخانه هایی که در اطراف هورامان و نزدیکی همین روستا قرار دارد رودخانه ی سیروان است. با مسیری طولانی و پرپیچ و خم منطقه اورامان را به دو بخش تقسیم کرده است. کناره های این رود مکان مناسبی برای گوش سپردن به آوای طبیعت و به تماشا نشستن زیبایی های آن است. سد داریان که بر میانه ی این رود قرار گرفته، چشم انداز خاصی را به منطقه بخشیده است.

بقعه ی امامزاده سید عبیدالله:
در این روستا بقعه ای به نام امزاده سید عبیدالله وجود دارد که متعلق به یکی از فرزندان امام موسی کاظم است. این روستا در بین مردم هجیج از احترام خاصی برخوردار است. مردم این روستا بیشتر نذورات و اعمال زیارتی خودشان را در این امامزاده انجام می دهند.

علت نام گذاری روستای هجیج:
علت نام گذاری این روستا، قرار گرفتن آن در مکانی که به آن هجیج گفته می شود، معنای این واژه دره ی سرسبز و عمیق است و از آنجا که این روستان در این دره قرار دارد به آن هجیج گفته می شود.

بهترین زمان سفر به روستای هجیج:
شرایط آب و هوایی که این روستا داراست، معتدل و کوهستانی است و در فصول گرم سال آب و هوای معتدلی در آن برقرار است. فصل بهار گل های رنگارنگ و بی نظیری بر روی دامنه های کوه های این منطقه می روید و فضای دیدنی در آن به وجود می آید. فصل زمستان اما سرمای سختی در این روستا برقرار است.

زبان مردم روستای هجیج:
اورامی هجیج که یکی از اصیل ترین لهجه‌ ها به شمار می آید قرابت زیادی با زبان اوستایی و پهلوی دارد، به طوری که اگر متنی از پهلوی را برای یک اورامی زبان بخوانند لغات بی شماری از آن را می تواند دریابد. ولی آنچه بیشتر در زبان اورامی چشمگیر است نزدیکی این زبان با فارسی است که در وهله اول سخت بیگانه و غیر قابل لمس به نظر می رسد چون کلمات اصیل فارسی آنچنان با زیر و زبر لهجه کردی آمیخته است که تا گوش به آن آشنا نشود نمی توان این نزدیکی را دریافت.

محصولات روستای هجیج:
یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد مردمان این روستا خود کفایی در تمامی مایحتاج روزانه است به گونه‌ای که از گیوه‌بافی که پایپوش مردمان مناطق کرد نشین است گرفته تا لباس‌هایی سنتی بافته شده از پشم ورنگ طبیعت، تا تهیه خوراک و مایحناج خوردنی و هر آنچه که نیاز زیستن در رفاه باشد که این همه تلاش، کوشش، ذوق و هنر ریشه در فرهنگ، باور و توانمندی آنان دارد.

 

مراتع سرسبز و حاصلخیز به ویژه در اطراف رودخانه سیروان، باعث رونق دامداری در این روستا شده است. کشک، شیر، دوغ، روغن حیوانی و کره از مهم ‏ترین فرآورده ‏های لبنی این روستا می ‏باشد. نگهداری و پرورش انواع طیور در این روستا رایج است.

منبع:بیتوته

گُل‌سنگ‌ها به جان سنگ‌نگارۀ شاهپوریکم افتاد

عوامل بیولوژیکی یا همان گُل‌سنگ‌ها همانند خُوره به جان سنگ‌نگارۀ پیروزی شاهپوریکم در میراث جهانی تنگ چوگان اُفتاده و با گذشت زمان، آن را فرو پاشیده و ازهم گسیخته و می بلعَند. همچنین یادگار شکوهمند پیروزی ایرانیان به آرامی رو به نابودی است.

گردشگری کشاورزی، جذاب و لذیذ

صنعت گردشگری به عنوان صنعتی پایدار، پاک و محرک اقتصاد کشور شناخته می‌شود. این صنعت می‌تواند زمینه فعالیت بخش‌های دیگر اقتصادی کشور را نیز تامین کند.
به‌طور مثال توسعه صنعت گردشگری ارتباط مستقیمی با توسعه عمرانی و خدماتی در یک منطقه دارد و صنعت ساختمان سازی را نیز به رونق می‌اندازد.

گردشگری به طور گسترده و در زمینه‌های مختلفی می‌تواند فعالیت داشته باشد و یا بهتر است بگوییم انواع مختلفی برای توسعه این صنعت نوپا وجود دارد.

گاه در کشورهای حوزه خلیج‌فارس شاهد برخی از این نمونه‌ها هستیم که برای دیدن و لذت بردن در بیابان‌های ماسه‌ای این کشورها تور گردشگری برگزار می‌شود و این همان نقطه عطف و آغاز توسعه این صنعت در یک منطقه است.

تفکر همیشگی گردشگری در ایران مبنی بر ایجاد ساختاری مدرن در کنار ساختار کلاسیک است و همه به یک نوع به دنبال بدیهیات این صنعت تلاش می‌کنند، اگر بخواهیم کنکاشی در همه آنها داشته باشیم به ندرت نوعی خاص از گردشگری را خواهیم دید به طوری که منحصربه‌فرد باشند.

از این موارد انحصاری‌ می‌توان به گلاب مراسم‌های محرم و کوچه فستیوال بوشهر به عنوان دو نمونه موفق یاد کرد.
اما این ظرفیت‌ها فقط در حوزه فرهنگی و هنری نیست و می‌توان در زمینه‌های کشاورزی نیز توسعه خوبی را شاهد بود، نمونه موفق این گردشگری را در گلاب‌گیری کاشان مشاهده می‌کنیم که با رویکردی عالی به برند شدن آن و توسعه این صنعت در کنار صنعت کشاورزی کمک شده است.

از این نوع موارد منحصربه‌فرد در کشور ما بسیار وجود دارد که نیازمند شناخت و برنامه‌ریزی است.

در استان بوشهر نیز این ظرفیت به وفور وجود دارد و باید برای آن برنامه مدونی ترتیب داد.

یکی از این ظرفیت‌ها کاشت و برداشت گوجه‌فرنگی است که یکی از میوه‌های پرطرفدار در رژیم غذایی مردم کل دنیا محسوب می‌شود.

هرچند در علم کشاورزی این میوه را در گروه سبزیجات قرار می.دهند اما به عنوان یک میوه پرطرفدار شناخته می‌شود.

در استان بوشهر کاشت گوجه‌فرنگی در همه فصول سال انجام می‌شود، اما اوج کاشت و برداشت آن به صورت سنتی در اواسط زمستان و اوایل بهار است و در مزارع وسیعی از استان این کشاورزی رونق دارد.

می‌توان در کنار فروش این محصول، صنعت گردشگری کشاورزی را نیز با ایجاد تورهای مختلفی توسعه داد و لذت یک سفر تفریحی در این مزارع را برای گردشگر به وجود آورد.

همان‌گونه که گفته شد استان بوشهر در این صنعت مغفول واقع شده و ظرفیت بی‌شماری همچون نخلستان نیز دارد که با برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت و بلندمدت می‌توانیم این بخش از صنعت گردشگری که به حوزه کشاورزی مربوط است را توسعه دهیم.

به طور کلی با رویکردی جدید و نگاهی نوین باید به توسعه این صنعت توجه شود تا زمینه حضور گردشگر را در منطقه به وجود آوریم.

این صنعت نیازمند الگوبرداری است که می‌توان الگوهای موفقی را در کشورهای شرقی آسیا مشاهده کرد.

منبع:میراث آریا

ارگ تاریخی میشیجان، حافظه تاریخی خمین

شهرستان خمين، در جنوب استان مرکزی قرار دارد. این شهرستان به واسطه موقعیت جغرافیایی از خصوصيات اقليمی مختلف تأثير گرفته و دارای شرايط آب و هوايی متغيری است. به طور کلی دارای زمستان‌های سرد تا بسيار سرد و تابستان‌های معتدل تا گرم در مناطق مختلف است.
در شمال غربی آن ادامه رشته کوه‌های زاگرس کشيده شده است و از ارتفاعات مشهور آن می‌توان به کوه‌های بوجه، خود سنگ و هفت سواران اشاره کرد. بيشترين وسعت شهرستان از جمله شهر خمين در دشت وسيعی به طرف شرق کشيده شده و بين ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ متر ارتفاع دارد. سوغات اين شهرستان، محصولات لبنی، باغی و عسل است و از جاذبه‌های تاريخی شهرستان خمين می‌توان به مجموعه تاريخی بيت امام (ره)، سنگ نگاره‌های موسوم به سنگ نگاره‌های تیمره، قلعه سالارمحتشم و حاج جلال لشگر اشاره کرد.
روستای میشیجان
روستای میشیجان روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان خمین در استان مرکزی ایران است. این روستا در ۷ کیلومتری شمال شرقی خمین قرار دارد. میشیجان یا میشیان به معنی ده میش یا جایگاه و سرزمین میش است. این روستا در دهستان صالحان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۹۵۲ نفر (۲۶۳خانوار) بوده ‌است.
ارگ تاریخی میشیجان
در نزدیکی امامزادگان روستا مجموعه‌ای تاریخی به نام ارگ تاریخی میشیجان قرار دارد که قدمت آن به قبل از دوره قاجاریه برمی‌گردد. پارک تاریخی امیر حشمت در روستای میشیجان از توابع شهرستان خمین قرار دارد و بنای آن در مسیر منتهی به گورستان و دو امامزاده روستای میشیجان واقع شده و تا شهر خمین ۵ کیلومتر فاصله دارد، این بنای تاریخی به عنوان یادمانی از دوره قاجاریه در کنار رودخانه فصلی میشیجان و در کنار بنای امامزاده عبدالله با برج و باروی قدیمی خود جلوه‌گری می‌کند.
به‌رغم اینكه به مرور زمان بخش‌هایی از فضاهای داخلی عمارت از سوی مالكان بعدی آن، تغییر كاربری داده شده و تغییراتی در داخل آنها انجام شده، اما شالوده و پایه اصلی بنا حفظ شده و در جای خود باقی است.
این بنای تاریخی مشتمل بر سر در ورودی، اتاق‌های انتظار، حیاط، کالسکه خانه، عمارت اصلی، گلخانه و دیگر فضاهای خدماتی كه در جوانب حیاط است، مصالح عمده به کار رفته در شالوده اثر را خشت و گل و در نماها، آجر تشکیل می‌دهد.
سردر ورودی بنا آجری و مشتمل بر دو جرز در طرفین و لچک‌هایی با آجرکاری خفته راسته میان جرزها و نغول‌ها و طاق نماهایی در پشت بغل‌های جرز یاد شده است. پس از ورودی بنا، راهرویی سنگ فرش قرار دارد که در طرفین آن به صورت قرینه اتاق‌هایی به عنوان اتاق‌های انتظار قبل از اذن ورود برای پاکارها و نایبان امیر تعبیه شده است.
رشته پلکانی از راهرو یاد شده به بام فضاهای یاد شده و دو برج نگهبانی در طرفین ورودی می‌رسد. در جنوب حیاط، فضایی تحت عنوان کالسکه خانه قرار دارد. تمام سطوح داخلی دیوارهای بنا با استفاده از ایجاد جرزهایی از خشت و گل قاب‌بندی شده است.
بنای اصلی عمارت به صورت بنایی مرکزی و منفرد در دو طبقه با نقشه چهار ضلعی در میان حیاطی که درختان کهنسال سرو و صنوبر آن را به مثابه باغی جلوه داده‌اند، قرار گرفته است. نمای بیرونی این بخش از بنا را نیم ستون‌های آجری در نمای ایوان، آجرکاری کار شده در رخ بام و در لبه‌های جرزهای آجری به کار رفته در قاب‌بندی سطوح خارجی اثر، آراسته است. ورودی بنا که به ایوان رو به جنوب و به حیاط عمارت باز می‌شود به سر سرایی می‌رسد که در طرفین آن اتاق‌هایی به صورت قرینه قرار دارند.
رشته پلکانی با تبدیل شدن به تختگاهی در پایان و انشعاب یافتن به عنوان دو رشته جداگانه به طرف شرق و غرب، از سر سرای یاد شده به دالان می‌رسد که در شمال فضاهای مسکونی و در جنوب آن تالار اصلی عمارت قرار دارد.
تمام ورودی فضاهای واقع در شمال دالان یاد شده به دالان مذكور باز شده و نور آنها از طریق پنجره‌های تعبیه شده در ضلع شمالی اثر تامین می‌شود.
در شمال دالان، تالاری بزرگ و اتاقی گوشواره مانند قرار گرفته است. قاب بندی‌های یکپارچه که سقف فضاها را به عنوان سقفی کاذب آراسته‌اند، تنها تزیین شاخص تالار به شمار می‌روند. درب‌های چندگانه جنوب تالار به ایوانی باز می‌شود که نیم ستون‌های آجری تزیینی و ستون‌های چوبی با روکشی از گچ و سرستون‌هایی گچ‌بری در نمای آن جلوه‌گری می‌کنند. در شمال، شمال غرب و غرب بنای اصلی عمارت، فضاهای دیگری قرار گرفته‌اند.
در شمال حیاط عمارت، گل‌خانه و دو اتاق گوشواره مانند در طرفین آن جای دارند. در کنار فضاهای یاد شده و در شمال غرب حیاط، چند فضای تغییر کاربری یافته و برج نگهبانی وجود دارد که رشته پلکانی به‌صوت غلام گردشی به نیم طبقه‌های تعبیه شده در آن و محل تیرکش‌ها می‌رسند. در شمال غرب حیاط عمارت، حیاط کوچکی وجود دارد که دربی چوبی واسط آن و زمین‌های بیرون از عمارت بوده است.
در شمال این حیاط، فضاهایی با کاربری مطبخ و انباری قرار دارد که به دیگر فضاهای واقع در غرب حیاط با کاربری‌های این چنینی راه دارند. مواد و مصالح بکار رفته در تمام فضاهای شمال غرب حیاط را خشت و گل و پوشش آنها را طاق آهنگ و طاق‌های چهار بخشی تشکیل می‌دهند. در جنوب حیاط عمارت تنها فضای مستطیل شکل، کالسکه خانه  قرار گرفته است.
این مجموعه ارزشمند در سال گذشته از سوی سرمایه‌گذار بخش خصوصی مورد مرمت قرار گرفته و با کاربری اقامتی و پذیرایی و همچنین یک موزه تخصصی اسناد تاریخی احیاء شده است.
عمارت اصلی بنای میشیجان در حال حاضر به موزه اسناد تاریخی اختصاص یافته و سایر فضاهای آن با کاربری اقامتی، پذیرایی و تفریحی به روی گردشگران و علاقمندان بازگشایی شده است.

اندیشه و آثار عطار نیشابوری؛ میان‌بری به سوی آسمان

 مدیر گروه فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو، اندیشه و آثار عطار را میانبری به سوی آسمان دانست که روح افسرده انسان امروز را درمان می‌کند و جویندگان راه حقیقت را نیز به مقصد می‌رساند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، بیست و پنجمین روز از فروردین، به یاد شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، نام گذاری شده است اما امسال بزرگداشت این شاعر عارف، با همیشه متفاوت است. سال ۲۰۲۱ از سوی یونسکو، به دو نفر از مشاهیر ایرانی تعلق گرفته و عطار و ابونصر فارابی ملقب به معلم ثانی، میراث فرهنگی جهان به شمار می‌روند.

عبدالمهدی مستکین، مدیر گروه فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو، درباره این شخصیت والامقام فرهنگی و دلایل ثبت جهانی او به خبرنگار ایرنا گفت: هر سرزمین و کشوری با نام و نشانی در جهان معرفی می‌شود، یکی از عناصر بسیار مهمی که دست کم در دو دهه اخیر بسیار مورد توجه کشورهای جهان قرار گرفته است، صرف نظر از مباحث اقتصادی و تکنولوژی که به هر حال در جهان اهمیت دارد، میراث فرهنگی است. اکنون کشورها عمیقاً به دنبال هویت سازی و معنا بخشیدن به تاریخ خود، ریشه دواندن و معرفی هرچه ژرف‌تر نگاه خود در سپهر جهانی هستند.

وی افزود: از این رهگذر میراث مشاهیر در هر کشوری شناسنامه زرین و هویت رنگین هر سرزمینی را پیش چشم می‌گذارد، وقتی با یک بریتانیایی یا اروپایی که صحبت می‌کنید، نام شکسپیر و جایگاه او به ذهن می‌آید، در فرانسه ویکتور هوگو یا در ایالات متحده امرسون و یا در چین کنفسیوس؛ هر سرزمینی بر اساس این شخصیت‌ها معنا و معیار پیدا می‌کند. خوشبختانه سرزمین شکوفا و معطر ایران زمین، این مکان مینو و جغرافیایی بسیار پر استعداد از نظر فرهنگی، محل رویش و پویش بسیاری از مفاخر علمی و فرهنگی جهان بوده و این نکته، یکی از بزرگترین دلایلی است که همواره نام ایران را جاودان در تاریخ نگه داشته است.

عطار، سرو بلند قامت فرهنگ و هنر ایران و جهان

مستکین با برشمردن شاعر ایرانی که در جهان شناخته شده‎اند، افزود: از جمله مهمترین شخصیت‌ها که ایرانی‌ها را بر اساس شخصیت آن‌ها می‌سنجند، حکیم فردوسی، حکیم نظامی، شیخ فریدالدین عطار، شیخ اجل سعدی، پیر بلخ مولوی، حافظ بزرگ و… بوده‌اند. فریدالدین عطار نیشابوری از سلسله جبال‌ها و سروهای بلند قامت فرهنگ و هنر ایران و جهان است که همه مستشرقین و کسانی که سر در آستان فرهنگ و ادب دارند کاملاً به ارزش او اذعان می‌کنند. ما ایرانیان نیز به طریق وِیژه‌ای، عطار را را درک کرده‌ایم و دیده‌ایم.

مدیر گروه فرهنگ کمیسیون ملی یونسکو گفت: یونسکو هر دو سال یک بار برنامه‌های بزرگداشت مشاهیر را به کشورها اعلام می‌کند که این برنامه از ۱۹۸۰ آغاز شده است و  از کشورها می‌خواهد شخصیت‌های بزرگ خود را بر اساس چند معیار مشخص معرفی کنند.
وی این معیارها را چنین برشمرد: آثار شخص باید در عرصه منطقه‌ای و بین المللی شناخته شده باشد و بر اساس آن ملت‌ها، کشورهای همسایه و جاهای مختلف دنیا آن را بشناسند.

دستاوردها و آموزه‌های فرد باید یادآور صلح و دوستی مدارا و رواداری و پرهیز از خشونت و افراطی گری باشد. عامل بعدی اشتراک گذاری علم و دانایی و زیبایی و اخلاق در عرصه بین‌المللی است. بیشترین عوامل در آثار و شخصیت شیخ فریدالدین عطار وجود داشته است من توفیق این را داشتم که مسئول تهیه پرونده مشاهیر ایران بودم و وقتی عطار و معلم ثانی فارابی را معرفی کردیم خوشبختانه با حمایت همه جانبه روبه‌رو و وارد فهرست مشاهیر جهانی شدند.

مستکین ادامه داد: پس از ثبت جهانی، یونسکو از ما می‌خواهد که دستاوردهای شخص را در گستره‌های ملی منطقه‌ای و بین‌المللی انتشارات بدهیم و از رهگذر آن دوستی و صلح در میان کشورها افزایش یابد. از اینجا به بعد همه دستگاه‌های ملی و فرهنگی ما مسئول هستند که در سالی که به نام یک فرد در یونسکو نامگذاری شده است، برنامه‌های مهم و پردامنه‌ای را برنامه‌ریزی کنند، ما در کمیسیون ملی یونسکو ایران همواره برای شخصیت‌های مهم برنامه‌هایی داشتیم و به این کار ادامه خواهیم داد. در کنار آن هم یک نگاه درون‌زا به هویت ملی و به مشاهیر بزرگ این سرزمین داریم، ولی زمانه هویت ستیز و شتابناک، بر سپهر عمومی سیطره پیدا کرده است و باید تلاش کنیم به لنگرگاه‌های با ثبات زندگی دست پیدا کنیم.

عطار در انتخاب مخاطب سخت گیر است

وی ویژگی‌های عطار را نشان دهنده شخصیت جهانی وی دانست و گفت: نخستین ویژگی او این است که عطار به ما آموخته خریدار پاکی و خوبی باشیم. شیوه آن را هم در حکایتی که از یوسف در مصر می‌گویند بیان کرده است. وقتی یوسف را در بازار مصر می‌فروختند پیرزنی سپیدموی با دو ریسمان در دست آمد. و به دلال گفت این نخ تازه رشته‌ام همه دارایی من است، آن را بگیر و این کودک را به من بده. دیگران به او خندیدند و گفتند به پای این زر و جواهرات می ریزند، این بازار به کار تو نمی آید. پیرزن جواب می دهد می‌دانم با این ها نمی توانم او را بخرم اما می‌خواهم در فهرست خریداران او باشم.
این مدرس دانشگاه اضافه کرد: آنچه در سخنان عطار شورانگیز است این است که به انسان می‌گوید اگر می‌خواهی خریدار خداوند یا زیبایی‌ها یا نور یا خوبی‌ها باشی، حتی اگر توان آن را نداری، دست‌کم نامت را می‌توانی در آن فهرست ثبت کنی و از خداوند بخواهی که من توان آن را ندارم اما از تو می خواهم مرا در این راه یاری کنی.

مسکین با بیان این که عطار همواره سخنانش را رک و بی‌پروا به زبان آورده است، اظهار داشت: در تاریخ ادبیات کمتر دیده‌ایم که فردی با شتاب، سراغ موضوع اصلی برود و بی‌پیرایه سخن بگوید. عطار و شیخ اجل سعدی این موهبت بزرگ را دارند، انسانی که با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کند، سخن آنها را صادقانه و صریح درمی‌یابد؛ البته عطار کمی سخت گیر تر است و باید مخاطب خریدار واقعی راه حقیقت باشد اما اساساً این خواستن‌ها، لقلقه زبان است و نطقی بی‌منطق.

مستکین با اشاره به روایتی از حضرت موسی در منطق الطیر گفت: خداوند حضرت موسی را خطاب قرار می‌دهد و می‌گوید برو و از ابلیس چیزی بیاموز، پیامبر خدا، ابلیس را در راه می‌بیند و از او رمزی می‌خواهد. ابلیس به او پاسخ می‌دهد: من نگو تا مثل من نباشی، وقتی من من گفتم، پس از هفت هزار سال عبادت از درگاه خدا بیرون شدم. این تاکید بر تواضع و فروتنی را در جای آثار عطار داریم.

وی ویژگی دیگر عطار را  آزادگی او دانست و اضافه کرد: در یکی از حکایت هایی که به بهلول منسوب است، عطار از قول ظریفی از وی می‌پرسد: تو چه چیز دوست داری و بهلول پاسخ می‌دهد دشنام، چون تنها چیزی است که با بخشیدن آن منتی به سرم نمی‌گذارند. این گونه عطار تاکید می‌کند که انسان نباید زیر بار منت کسی برود.

مستکین ویژگی دیگر عطار را خداجویی و خدا پویی دانست و افزود: من آن را راه میانبری به سوی آسمان نام گذاشته‌ام. عطار خیلی سریع دست شما را در دست خدا قرار می‌دهد.

وی با اشاره به حکایتی از رابعه عدویه در تذکره الاولیا ادامه داد: خداوند همیشه حاضر بوده و در ها به سوی او گشوده است انسان باید زحمت رفتن را به خود بدهد.

انس با عطار، بیداری از خواب خسران است

این مدیر فرهنگی، ویژگی دیگر شعر آثار عطار را حکمت محوری و غفلت‌ستیزی دانست و اضافه کرد: کسی که با آثار عطار انس می‌گیرد و با او همدم می‌شود، حقیقتاً از خواب خسران و زندگی زیان‌بار بیدار می شود و از تکرار یک زندگی آلوده و پریشان و ملال‌آور نجات پیدا می‌کند. عطار در همه آثارش آدرس افرادی را می‌دهد که عمر خود را در غفلت سپری کردند و در فرجام کار در دنیا و در آخرت خسران دیدند.

عطار از گورکنی مثال می‌زند که هفتاد سال شغلش این بوده اما سگ نفسش یک ساعت رام نشده است، اکنون که در دوران همه‌گیری کووید ۱۹ هستیم، می‌بینیم که چگونه به آسانی انسان‌ها جان گرامی خود را از دست می‌دهند و بر هیچ کس تاثیری نمی‌گذارد، این نشان دهنده همان ناآگاهی است که عطار و آن اشاره می‌کند، همه این هشدارها از آن جهت است که انسان غفلت نکند عطار می‌خواهد به انسان بگوید که این شرایط قرار نیست برای تو اتفاق نیفتد پس از موقعیت کنونی استفاده کن، به رشد و شکوفایی اهمیت بده و از اطراف خود پند بگیر.

مستکین ادامه داد: نکته دیگری که در آثار عطار اهمیت دارد عرفان عملی و پاکیزگی اصولی است که عطار در عرفان خود بیان می کند، مواردی که بسیار ساده است و انسان اگر کمی دقت کند می تواند به آن برسد.
عرفان عطار رها از تکلفات صوفیان است، بسیار صاف و صادقانه است. در ذکر ابوالحسن بوشنجی، در تذکره الاولیا آمده است: نقلست که یکی ازو پرسید که چگونهٔ ای گفت: دندانم فرسوده شد از نعمت حق خوردن و زبانم از کار شد از بس شکایت کردن. عطار در این حکایت شکوه و شکوه را در آن واحد پیش روی انسان می گذارد.

وی با بیان این که عطار در متن قرآن و متون اسلامی غوطه‌ور بوده و شناگری چیره دست است، افزود: وی بر عارفان و شاعران پس از خود اثرگذار بوده است، شخصیتی چون شیخ احمد شبستری که با کتاب گلشن راز در فهرست مشاهیر جهانی ثبت شده است، اشاره دارد و می‌گوید:

 مرا از شاعری خود عار ناید

که در صد قرن چون عطار ناید

اگرچه زین نمط صد عالم اسرار

بود یک شمه از دکان عطار

اگر این سخن را یک فرد عادی بگوید مسئله نیست اما سید محمود شبستری خود از صاحبان نام به شمار می رود و دانش و حکمت و عرفان دارد، مولانا نیز نسبت به عطار قدرشناسی دارد. چه حکمتیست که مولانا خود را غلام عطار می‌داند این به جهت عمق، ابعاد، دریچه‌ها و روزنه‌هایی است که عطار از آن به انسان نگریسته است.

من آن مولای رومی ام که از نطقم شکر ریزد

ولیکن در سخن گفتن غلام شیخ عطارم (منسوب به مولانا)

مستکین اضافه کرد: عطار در ارتباط با خالق، مخلوق و هستی انسان است، او از زاویه‌هایی به هستی نگاه کرده که هر که بعد از او آمده است، از حافظ، مولوی، همه و همه متاثر از او هستند. این موارد نشان می‌دهد که چقدر عطار اثرگذار بوده است و جالب اینکه چقدر بر مغرب زمینییان نیز اثرگذار بوده است.

عطار روح بود و سنایی دو چشم او

ما از پی سنایی و عطار آمدیم

وی ادامه داد: ویژگی دیگر عطار روشمندی یا متدولوژی او است، مشکلی که اکنون رساله‌های دکترای دانشجویان نیز بسیار با آن دست به گریبان است، عطار بسیار به ساختارمند کردن عرفان ناب تعلق خاطر دارد و روشمندانه کار می‌کند.
هفت وادی را مشخص می‌کند و به انسان‌هایی که می‌خواهند وارد مسیر رشد و شکوفایی شوند می‌گوید که باید این راه‌ها را یکی یکی سپری کنید، او روشی ایجاد کرده که باعث می‌شود پس از او همه عرفا از آن بهره بگیرند. این روش در منطق الطیر اتم و اکمل خود را نشان می‌دهد، مولانا درباره درد اشتیاق می گوید و این که جرقه‌ای از اشتیاق باید در وجود تو باشد که بتوانی به وادی بعدی بروی. عطار نیز  طلبکار بوده است و متصل از خداوند درخواست می‌کرده سعدی، حافظ، نظامی و مولوی نیز چنین بودند.

مستکین با بیان این که غزلیات عطار شگفت‌انگیز است و ویژگی‌های منحصر به فردی دارد، اضافه کرد: او میراث عرفای خراسان و شاعران پیش از خود را گرفته و آن را در منظومه فکری خود ذوب کرده و جلا داده و از آن الماس بیرون آورده است، چون حافظ که دست‌کم از ۴۴ شاعر پیش از خود الهام گرفته است. غزل عطار از ابن عربی تاثیر نگرفته و تجربه‌ای است که خود او تدوین کرده و تجربه شعری کامل دارد، از آغاز تا پایان مسیر مشخصی را طی می‌کند و وحدت حال دارد.
غزل او اصطلاحات فنی تصوف را ندارد و اینها باعث می‌شود ساده و روان باشد و تناسبی بین صورت و معنا اتفاق بیفتد و هر که غزلی را می‌خواند به زیبایی می‌تواند مسیر او را دریابد.
این مدرس دانشگاه اضافه کرد: به گمان من این هفت عامل سبب شده بدانیم چرا عطار دارای این ویژگی و مقام بلند است.
امیدوارم ما ایرانیان فرزندانمان را دست‌کم با این انسان بزرگ و اندیشه های او آشنا کنیم که به واقع انسانی غفلت ستیز است و ما بزرگسالان برای رهایی از اندوه، به این گنجینه درمانگری مراجعه کنیم. کلام عطار اندیشه‌های مسموم را دور می‌کند و قلب را می‌زداید و اندک اندک نور شادی پایدار را برای انسان به ارمغان می آورد.

منبع:ایرنا

«مسجد گوهرشاد» بنایی هنری با جایگاه اسلامی- ایرانی

در تاریخ ایران بناهایی به عنوان مسجد در نقاط مختلف کشور توسط معماران ایرانی ساخته شده که هریک زیبایی، شکوه و خصوصیات منحصربه‌فردی را به نمایش گذاشته‌اند. مسجد «گوهرشاد» مشهد از جمله بناهای به جا مانده از عصر تیموری است که عظمت، قدمت، زیبایی معماری و هنر اسلامی را به نمایش می‌گذارد.

مسجد گوهرشاد، مشهورترین و عظیم‌ترین مسجد چهارایوانی ایران است که نتیجه نبوغ و هنر هنرمندان و معماران ایرانی است. این مسجد چنان شهرت پیدا کرده که پروفسور «اوپهام» خاورشناس، عنوان هشتمین بنای زیبای جهان را برای این مسجد به کار برده است.

هرساله زائران و گردشگران زیادی به واسطه قدمت تاریخی و معماری مسجد گوهرشاد از آن دیدار می‌کنند، البته مجاورت این مسجد با حرم مطهر امام‌رضا(ع) و زیبایی خیره کننده آن نیز دلیل بر پربازدید بودن این بنا نیز هست.

این مسجد توسط هشت ورودی کوچک و بزرگ به دیگر بخش‌های حرم رضوی مرتبط بوده که به عنوان وسیع‌ترین و کهن‌ترین مسجد در اماکن متبرکه رضوی همواره محل برگزاری دائمی نماز جماعت است و بازدیدکنندگان برای استفاده از فضای عرفانی آن در این مسجد باستانی و پر ارزش حضور می‌یابند.

گوهرشاد ترکیبی از یک صحن، چهار ایوان، یک گنبد فیروزه‌ای، دو گلدسته و هفت شبستان است که به صورت حجیم‌سازی با آجرها و مصالح ساختمانی قرن نهم ساخته شده و همانطور که گفته شد یکی از شاهکارهای معماری دنیاست. طاق‌های گنبدی ‌شکل مسجد و مناره‌های آن با ویژگی و تزئینات خاص و با استفاده از سبک مقرنس، هم‌چنین نقوش و خطوط دیوار بر روی زمینه‌ گچی و معرق‌کاری ممتاز عصر تیموری، جلوه‌های بی‌نظیری از هنر ایرانی را در قلب حرم مطهر به نمایش گذاشته است.

دستور ساخت این مسجد در سال ۸۱۸ قمری توسط «بانو گوهرشاد» یکی از بانوان بزرگ و نامور کشور داده شده و روایات حاکی از آن بوده که گوهرشاد به واسطه پاکدامنی و علاقه زیادی که به ائمه اطهار(ع) داشته چنین دستوری ابلاغ کرده است تا پس از مرگش در جوار امام‌رضا(ع) به خاک سپرده شود.

«قوام‌الدین شیرازی» معمار اصلی بنای مسجد بوده که یکی از به نام‌ترین معماران ایرانی است. در معماری بنای گوهرشاد می‌توان به ویژگی‌های زیادی اشاره کرد که یکی از آن‌ها تزئینات گچبری و رنگ‌های زرد و آبی است که اصلی‌ترین رنگ‌های هنر اسلامی به شمار می‌روند.

از دیگر ویژگی‌های منحصر به‌فرد این بنا همچنین می‌توان به شکل قرینه ایوان‌های آن اشاره کرد؛ طاق‌های گنبدی و مناره‌هایی که سال‌ها از سبک خاص معماری ایرانی- اسلامی به شمار می‌رفت و آیات قرآن و احادیثی که در سرتاسر مسجد با خط ثلث روی کاشی‌ها حکاکی شده‌ نیز باعث زیبایی صد چندان این مسجد شده است.

همانطور که گفته شد گوهرشاد یکی از عظیم‌ترین مساجد چهار ایوانی است که ایوان جنوبی «ایوان مقصوره» نام دارد، ایوان شمالی معروف به «ایوان دارالسیاده» است، ایوان شرقی «ایوان اعتکاف» نامیده می‌شود و ایوان غربی «ایوان شیخ بهاءالدین» نام‌گذاری شده است.

ایوان مقصوره، بزرگ‌ترین ایوان مسجد گوهرشاد است که نسبت به دیگر ایوان‌ها شهرت بیشتری دارد. طول این ایوان تقریبا ۳۷ متر و ارتفاعش به ۵ متر می‌رسد و گنبد مسجد گوهرشاد روی این ایوان ساخته شده و منبر معروف این مسجد که به نام منبر «صاحب‌الزمان» شناخته می‌شود نیز در این ایوان قرار گرفته است.

در پیشانی ایوان مقصوره کتیبه تاریخی بایسنقر حک شده و به سال ساخت و معمار مسجد گوهرشاد نیز در این ایوان اشاره شده است. از دیگر خصوصیات جالب توجه این ایوان، می‌توان به محراب بسیار زیبا و سنگی آن اشاره کرد که در اطراف آن کتبیه‌هایی با آیات قرآن و کاشی‌های معرق زیبا تزئین شده است.

پس از ایوان مقصوره ایوان ساده که دقیقا با ایوان مقصوره قرینه ساخته شده مد نظر قرار دارد، این ایوان نیز مانند ایوان مقصوره سرشار از زیبایی هنر اسلامی و به خصوص خوشنویسی است. از جالب‌ترین ویژگی‌های این بنا می‌توان به پیشانی آن اشاره کرد که مزین به نوعی کتبیه بوده که درباره مرمت این بنا در دوره شاه عباس صفوی است.

ایوان غربی مسجد گوهرشاد مشهد در حال حاضر با بست شیخ بهاء‌الدین مرتبط است که به ایوان «آب» نیز شهرت دارد. این ایوان نیز مانند دیگر ایوان‌های مسجد مزین به سوره‌هایی از قرآن بوده که با خط بنایی روی آن مرقوم شده است.

ایوان شرقی مسجد گوهرشاد نیز به رواق امام‌خمینی در صحن حرم متصل است که کاشی‌های آن مزین به نوشته‌هایی با خط کوفی معلقی هستند.

یکی از نکات قابل توجه در مجد گوهرشاد «منبر» موجود در ایوان مقصوره ان مسجد است که ارتفاعی هفت متری از سطح زمین داشته و ۱۴ پله دارد. منبر صاحب‌الزمان اما بیشتر به دلیل منبت‌کاری‌های که دارد شناخته شده است که خود به دلیل استفاده نشدن از آهن و میخ برای قلم‌زنی جای شگفتی دارد.

مسجد گوهرشاد اما مانند تمام ابنیه تاریخی و مذهبی کشور نیز از گزند حوادث طبیعی و غیرطبیعی دور نمانده و آسیب‌های زیادی دیده است که می‌توان به زمین لرزه سال ۱۰۸۴ اشاره کرد، در این زمین لرزه ایوان مقصوره صدماتی دید که البته مورد بازسازی و مرمت قرار گرفت.

همچنین از جمله مرمت‌های دیگر مسجد باید به گلوله‌باران روس‌ها در سال ۱۳۳۰ هـ. ق اشاره کرد که موجب صدمه ‌دیدن گنبد و ایوان‌های مسجد شد. پس از آن در سال ۱۳۳۹ هـ. ق گنبد و ایوان مقصوره و ایوان‌های شرقی و غربی مسجد مرمت شدند.

البته گنبد ایوان مقصوره در سال ۱۳۳۹ ه.ش برای مرمت اساسی تخریب شد و ساخت مجدد گنبد تحت نظارت مهندس عباس آفرنده و به دستان هنرمند معماران ایرانی انجام گرفت؛ باید گفت که در مرمت مجدد مسجد تمام ویژگی‌های پیشین و خصوصیات اصیل و اساسی معماری بنا حفظ شد و تغییری ایجاد نشد.

در نهایت باید گفت با اینکه ۶۰۰ سال از ساخت این مسجد می‌گذرد اما استحکام و ماندگاری گوهرشاد نشان از عظمت و قدرت آن است، البته مسجد گوهرشاد همچنین برای تمام مردم ایران که دل در گروی حرم امام‌رضا(ع) دارند، مامنی برای آرامش عاشقان و شیفتگان این حضرت است.

منبع:ایسنا