گردشگری سلامت،مکمل گردشگری تاریخی و زیارت در خراسان رضوی
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniايران به عنوان چهارمين کشور بزرگ آسيا و هفدهمين کشور بزرگ دنيا، سابقه طولانی در طب سنتی دارد به طوری که بسیاری از درمانهای گیاهی سنتی هنوز هم بخشی جداییناپذیر از زندگی روزمره ما ایرانیان است.
تاریخچه گردشگری سلامت با طب بوعلی سینا اهمیت ویژهای پیدا کرد. این دانشمند بزرگ ایرانی با دستهبندی منابع مختلف سلامت به سه دسته آسایشگاههای معنوی، چشمههای درمانی و آبهای گرم، نحوه استفاده و مزایای هر دسته را مورد بررسی قرار داد، بعدها با پیشرفت پزشکی و در دسترس بودن تجهیزات پیشرفته پزشکی در ایران فرصتهای جدیدی برای صنعت گردشگری و به ویژه گردشگری سلامت ایجاد شد.
ورود سالیانه ۶۰۰هزار گردشگر سلامت به کشور
ایران سرزمینی مملو از چشمههای آب گرم، گلهای آتشفشانی و چشمههای معدنی است که با ساخته شدن استراحتگاههای پزشکی در مجاورت آنها در نقاط مختلف کشور، موجب رونق این صنعت و سفر عده زیادی از گردشگران سلامت به منظور بهرهمندی از خواص درمانی آنها شده است، به علاوه گردشگری سلامت به دليل ظرفيت بالای آن در ايجاد درآمدهای ارزی و اشتغالزايی از طريق صادرات خدمات درمانی و سلامت و کمک به کشور برای تعامل سازنده با منطقه و جهان از اهميت بالايی برخوردار است.
سالانه حدود ۶۰۰ هزار گردشگر سلامت برای درمان به استانهای مختلف ایران از جمله تهران، خراسان رضوی، فارس، گیلان، اردبیل و ایلام، مازندران و یزد و… سفر میکنند که لازم است برای تدارک و پشتیبانی موثر از آنها برنامهریزی و چارهاندیشی مناسبی انجام شود.
از محاسن گردشگری سلامت در ایران این است که جدای از بهرهگیری از امکانات پزشکی و پیگیری مراحل درمان، گردشگران میتوانند با حضور در کشورمان از جاذبهها و مکانهای طبیعی بینظیر و متنوع گردشگری بازدید کرده و اوقات خوشی را در مقاصد گردشگری سپری کنند.
برنامهریزی برای ارائه خدمات گردشگری به توریست سلامت
طبق اعلام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی یک توریست پزشکی در هر سفر بین ۳۰۰۰ تا ۷۰۰۰ دلار هزینه میکند و چنانچه ظرفیتهای بالقوه گردشگری به بالفعل تبدیل شود درآمد کشور از محل جذب گردشگران سلامت میتواند به میلیاردها دلار برسد. از طرفی درآمدزایی خدمات گردشگری سلامت فقط به خدمات پزشکی محدود نمیشود زیرا این افراد خدمات غیر درمانی و گردشگری هم دریافت میکنند و اغلب یک یا چند نفر همراه هم دارند، بنابراین درآمد صنعت گردشگری سلامت در ایران باید با احتساب همه این موارد چشمگیر و قابل اعتنا باشد.
گردشگران سلامت بیشتر از کشورهای عراق، آذربایجان، ترکمنستان، افغانستان، کویت، سوریه، لبنان، بحرین، ترکیه، پاکستان، عمان، بعضی از کشورهای آسیای مرکزی و همچنین کشورهای استقلال یافته شوروی سابق و حتی آفریقا و اروپا برای درمانهای متنوعی به کشور ما سفر میکنند که درمان و جراحی چشم بهويژه عمل ليزيک، جراحی قلب باز، جراحی کاهش وزن، جراحی پلاستیک، جراحی ستون فقرات و پیوند اعضا، ترميم ضايعات نخاعی، درمان ناباروری، جراحیهای زیبایی بهخصوص عمل بینی، کاشت مو، زنان و زایمان، ارتوپدی، قلب و عروق، دندانپزشکی و کاشت دندان، توانبخشی، پيوند مغز استخوان، پيوند کبد، دياليز، بیماریهای مرتبط با سرطان، جراحی جايگزينی مفاصل (زانو و غيره)، سلولهای بنيادی، لاغری و تناسب اندام، آب درمانی و تالاسوتراپی و مواردی از این قبیل از مهمترین آنها به شمار میآید.
در حالی که طبق اظهارات مقامهای وزارت بهداشت، ظرفیت درآمد ارزی بالقوه برای جذب بیمار خارجی در کشور بیش از پنج برابر وضعیت فعلی است و با برنامهریزی منسجم و هماهنگ میتوان سالانه ۲ تا ۲.۵ میلیون گردشگر سلامت را در کشور میزبانی کرد اما هنوز به طور کامل از این ظرفیت استفاده نمیشود.
گردشگری سلامت استان خراسان رضوی
بر اساس آمارها، استان خراسان رضوی تا قبل از شیوع ویروس کووید ۱۹، سالانه بیش از سی میلیون نفر زائر و گردشگر داخلی و حدود سه و نیم میلیون گردشگر خارجی، میزبانی میکرد و به عنوان قطب اول کشور در حوزه گردشگری به حساب میآمد. با این حال امروزه استان خراسان رضوی با برخورداری از زیرساختها و امکانات گردشگری و با مجموع ۲۳۲۶ تاسیسات گردشگری و مجموع ۱۱۸۳۵۷ تخت در استان شامل ۲۴۲ هتل و متل، ۳۰۶ هتل آپارتمان، ۳۸۵ مهمانپذير، ۱۱۷ اقامتگاه بومگردی و سنتی، ۶۸۳ خانه مسافر، ۱۰ سفرهخانه سنتی، ۶۹ مجتمع بینراهی، ۶۵ مجتمع پذیرایی، ۲ مرکز تفریحی و سرگرمی و محوطه گردشگری، ۴۳۳ دفتر و شرکت مسافرتی و گردشگری و ۴۱۵ راهنمای تور دارای کارت و با تجربه و سیستم حمل و نقل مناسب اعم از جادهها، راهآهن، فرودگاه بین المللی و…، مراکز پیشرفته درمانی و تنوع ارائه خدمات تخصصی پزشکی، بیمارستانهای دارای مجوز IPD، برخورداری از پزشکان و متخصصان ورزیده و مجرب، تعرفههای خدمات درمانی بسیار پایین، جاذبههای گردشگری، طبیعی و تاریخی بسیار زیاد، وضعیت مناسبی برای جذب گردشگران سلامت دارد.
۱۲ بیمارستان در خراسان رضوی شامل بیمارستانهای رضوی، جواد الائمه، بنتالهدی، سینا، مهر، طالقانی، پاستور، اكبر، امام رضا، قائم، آریا و امام زمان و ۴ مرکز جراحی دارای مجوز پذیرش گردشگر سلامت یا دپارتمان پذيرش بيماران بينالملل (IPD) هستند و چهار بیمارستان و چهار مرکز جراحی محدود دیگر نیز در حال گذراندن مراحل نهایی برای اخذ مجوز مربوطه هستند.
همچنین بیش از ۱۰۰۰ پزشک و افزون بر ۲۰ کلینیک پوست و مو و ۴۴ شرکت گردشگری سلامت و… در استان خراسان رضوی در حال فعالیت هستند و گردشگران سلامت از ۵۶ ملیت مختلف خصوصا از کشورهای عراق، افغانستان، بحرین، ترکمنستان، کویت، پاکستان، عربستان، عمان، تاجیکستان، قطر، آذربایجان به مشهد سفر میکنند، بیشترین میزان گردشگران ورودی به شهر مشهد از کشورهای عراق، آذربایجان، افغانستان و پاکستان هستند که بیش از ۸۵ تا ۹۰ درصد بیماران را اتباع عراقی و افغانستانی تشکیل میدهند، با توجه به این آمار و ارقام باید از این ظرفیت گسترده برای توسعه گردشگری سلامت در استان خراسان رضوی بهره برد.
اکثر در خواستها و مراجعه گردشگران سلامت در استان برای استفاده از خدمات متنوع و متعدد درمانی شامل جراحی قلب باز، جراحی عروق، جراحی عمومی، ارتوپدی، خدمات پوست، مو و زیبایی، خدمات دندانپزشکی، زنان و نازایی و … است و تعداد گردشگران سلامت که در سال ۱۳۹۸ برای دریافت خدمات تشخیصی و درمانی سرپایی در مطبها و سایر مراکز درمانی مشهد مراجعه کردهاند، حدود ۱۵۰ الی ۲۰۰ هزار نفر تخمین زده میشود. افزون بر این، ۲۲ هزار گردشگر سلامت نیز در مراکز بیمارستانی و مراکز جراحی محدود زیرپوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد بستری شدهاند.
اجرای اقدامات موثر برای ساماندهی گردشگری سلامت خراسان رضوی
در سالهای اخیر اقدامات متعدد و موثری برای سامانبخشی وضعیت گردشگری سلامت در استان خراسان رضوی انجام شده که از جمله میتوان به تشکیل کارگروه گردشگری سلامت در استان با حضور تمام فعالان بخشهای دولتی و خصوصی اشاره کرد، این کار گروه که تاکنون جلسات متعددی برگزار کرده توانسته است نقش مهمی در رفع مسائل و مشکلات حوزه گردشگری سلامت داشته باشد.
از اقدامات مهم در حوزه گردشگری سلامت، صدور مجوز تاسیس انجمن حرفهای گردشگری سلامت استان خراسان رضوی در سال ۱۳۹۸ به عنوان اولین انجمن حرفهای کشور، از سوی ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی خراسان رضوی است.
این انجمن یک تشکل غیرانتفاعی، غیر سیاسی و دارای شخصیت حقوقی با استقلال مالی است که به منظور حفظ حقوق و منافع مشروع و قانونی ذینفعان گردشگری سلامت، همکاری و همیاری با دستگاههای اجرایی، سازمانها و مجموعههای دولتی و فعالان بخش خصوصی ذیربط برای پیشبرد اهداف گردشگری سلامت و بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی اعضاء تأسیس شده است، در مدت کوتاهی که از شروع فعالیت این انجمن میگذرد توانسته با هماهنگیهای به وجود آمده با معاونت هماهنگی مدیریت امور زائران استانداری و ادارات کل استانی از جمله میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد، نمایندگی وزارت امور خارجه و دستگاههای امنیتی، انتظامی و قضایی استان اقداماتی برای سامانبخشی و تمشیت امور گردشگری سلامت استان به انجام رساند.
ساماندهی و آموزش واسطهها
از آن جایی که فعالیت حدود ۳۰۰۰ نفر از واسطههای غیر مجازی که بعضا با مداخلات پزشکی و دریافت پورسانت ۳۰ تا ۴۰ درصدی، یکی از آسیبهای جدی گردشگری سلامت به شمار میآید، برنامهریزی برای آموزش و ساماندهی آنها در اولویت قرار گرفت.
با حمایت معاونت هماهنگی امور زائران استانداری خراسان رضوی، با محوریت ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان و همکاری دانشگاه علوم پزشکی مشهد، برای نخستین بار در کشور ابتدا سامانهای برای ثبت نام این افراد طراحی و با فراخوان عمومی از آنها ثبتنام به عمل آمد و کلاسهای آموزشی مربوطه هم در محل موزه بزرگ خراسان و سالن اجتماعات پارک کوهسنگی شروع شد، حدود ۱۲۰۰ نفر از این افراد در کلاسهای توجیهی شرکت کردند این روند متاسفانه به دلیل شیوع ویروس کرونا متوقف شد و البته برنامهریزی لازم انجام شده است تا به محض رفع محدویتهای ناشی از شیوع ویروس کرونا، این کلاسها ادامه پیدا کند.
طرح آموزش کارکنان مراکز درمانی و شرکتهای گردشگری سلامت و راهنمایان زائر باجههای شهرداری مشهد نیز از دیگر برنامههای آموزشی در این حوزه است. هدف از اجرای این طرح، ساماندهی واسطهها، مترجمان و راهنمایان گردشگری، آموزش موارد مهم و کاربردی به آنان و جلوگیری از فعالیت افراد غیر مجاز به استناد ماده هفت قانون توسعه صنعت ایرانگردی و جهانگردی و سایر قوانین و مقررات گردشگری است.
از دیگر اقدامات مهم این حوزه میتوان به ایجاد سایت جامع اطلاعرسانی به منظور آشناسازی گردشگران با ظرفیتهای پزشکی و درمانی و پیراپزشکی کشور و ارایه خدمات گردشگری سلامت در ایران به زبانهای مختلف دنیا اشاره کرد، یکی از بخشهای مهم این سامانه جامع، مدیریت ورود و خروج گردشگران سلامت خارجی است که در سایت ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان خراسان رضوی به آدرس www.razavichto.ir و سایت انجمن حرفهای گردشگری سلامت استان خراسان رضوی به نشانی www.khhta.com بارگذاری شده است.
این سامانه با هدف مدیریت امنیت تبادل اطلاعات بر روی سرورهای امن وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و انتقال تبادلِ اسناد و مدارک بین نمایندگان خارجی و داخلی شرکتهای گردشگری سلامت و مراکز درمانی دارای مجوز پذیرش گردشگر خارجی نیز بخشی از این اقدامات برای شفافسازی و دیجیتالی کردن فعالیتهای دستاندرکاران این حوزه است.
تمام مراحل ثبتنام و دریافت مدارک پزشکی و هویتی افراد و همچنین اطلاعات تمام شرکتهای گردشگری سلامت ایرانی مستقر در استان و طرفهای خارجی این شرکتها در کشورهای مبدا در سامانه ثبت میشود و فرآیند ورود گردشگران خارجی سلامت از زمان ورود و خروج، اقدامات درمانی انجام شده در هر مرحله، طول دوره درمان و…در آن ثبت میشود و همچنین از مزیتهای دیگر سامانه، امکان نظارت و دریافت گزارشهای دقیق فعالیت بخش خصوصی در زمینه گردشگری سلامت است، در صورتی که این سامانه به طور کامل عملیاتی شود، میتواند طرح مبدأ به مبدأ را در حوزه گردشگری سلامت پیاده و فرآیندهایی برای آن تعریف کند به طوری که تمام اقدامات گردشگر از زمان ورود و درمان تا لحظه خروج از کشور را پیگیری و رصد کند.
تبلیغات و بازاریابی، ساماندهی تعرفهها، تدوین و تکمیل پروتکلهای بهداشتی زائران و گردشگران خارجی سلامت در استان از دیگر اقداماتی است که مورد توجه جدی قرار گرفته است از آنجایی که با توجه به شرایط کرونا ضرورت داشت تا اطمینان حاصل شود، گردشگران سلامتی که وارد کشور میشوند ناقل بیماری کرونا نباشند و از طرفی به بیماران نیز باید اطمینان داده میشد که در فضایی سالم و ایمن میتوانند پیگیر امور مربوط به درمان خود باشند، پروتکلهای بهداشتی ویژه ورود گردشگران خارجی سلامت در استان تهیه و برای تصویب نهایی در کشور به تهران ارسال شده است.
خدیر نبی، سنت دیرینه مردم خلخال در ایام زمستان
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniمراسم خدیر نبی مجموعهای از باورها و اعتقادات را در بر گرفته و به نوعی یک جشن محسوب میشود، به این صورت که در دو هفته آخر بهمنماه رسم قدیمی قوودالمه برگزار میشود که موجب انس و الفت اقوام، بستگان و خویشاوندان میشود.
قبل از روز موعد خدیر نبی، بانوان روستا یا شهر جمع شده و گندم، عدس و کنجد را در روی ساچ برشته کرده و آن را برای خرد کردن به آسیاب میبرند، شب قوودالمه، شب پنجشنبه است و ظهر همان روز آش مفصلی درست کرده و بین اقوام و همسایگان توزیع میکنند.
از غروب پنجشنبه کم کم میهمانی این سنت قدیمی و آیین ماندگار در خلخال آغاز میشود؛ بساط شام و پذیرایی از میهمانان فراهم شده و اقوام پس از یک سال دور هم جمع شده و بار دیگر در کنار هم شادمانی و سرور میکنند.
پس از خواندن قرآن مراسم قوودالمه شروع شده و بانوان آرد آسیاب شده با مخلوطی از پوست نارنج معطر شده را از صافی عبور میدهند، هر بانویی نیتی کرده و بر روی تشت مخصوص قووت آن را الک میکند، این جشن برای بختگشایی جوانان مرسوم بوده و در برخی مناطق به آن سوبایلار بایرامی، یعنی جشن مجردها نیز اطلاق میشود.
فصل زمستان در استان اردبیل به سه دوره مختلف تقسیم میشود، بدین ترتیب که ۴۰ روز اول زمستان با عنوان چله بزرگ، ۲۰ روز بعد از آن چله کوچک و ۳۰ روز آخر فصل با عنوان بایرام آیی، یعنی ماه عید نامیده میشود که چهار روز آخر چله بزرگ را بویوک چیله، یعنی چله بزرگ و سه روز اول چله کوچک را کیچیک چیله مینامند.
به این ترتیب زمان بین هفتم تا سیزدهم بهمنماه را خدیر نامگذاری میکنند، در این روز طی مراسمی قووت تهیه میشده و به همراه مهمانان صرف میشده و تا هفت همسایه بخشی از این خوراکی به عنوان هدیه یا احسان برای بر آورده شدن نذر، عرضه میشده است.
بنا بر گفته کهنسالان در گذشته مقداری از قووت تهیه شده را در سینی بزرگی که به آن مئژمئی میگفتند، در اتاق خلوتی میگذاشتند، عقیده بر این بوده که حضرت خضر نبی با قمچی (نوعی شلاق یا تازیانه) آن را متبرک میکند.
یکی از دیرینهترین مراسمهای شب خدیر نبی تهیه قووت بوده که از ترکیب و آسیاب کردن گندم برشته، بزرک، نخودچی و عدس به دست میامده که در سینی بزرگی در داخل پیالههایی به مهمانان عرضه میشد، همچنین در این ایام احسان و نذریهای دیگری چون آش دوغ، آش گیلدیک و… در بین همسایگان توزیع میشود.
معمولا در ایام خدیر برف زیادی میبارید به طوری که عبور و مرور در روستا به سختی میسر میشد، کمک به یکدیگر، شبنشینی، ایجاد صفا و صمیمیت، دعوت به صرف شام از آشنایانی که وضعیت مالی ضعیفی داشتند، بازگو کردن قصهها و داستانهای فولکلور، شنیدن نصایح و صحبتهای حکیمانه بزرگان از جمله مهمترین وجوه این آیین و مراسم است.
این مراسم از جمله جشنهای محلی و منطقهای منحصر بفرد در منطقه خلخال بوده و به نمايش گذاردن نوعی از آیین خاص منطقه خلخال در مسير تاريخ به شمار میرود؛ اين مراسم از اركان هويت فرهنگی مردم دیار خلخال است.
با توجه به صنعتی شدن جامعه کنونی و از طرف دیگر توسعه روند شهرسازی، آیین و مراسم خدیر نبی در خطر فراموشی بود که اخیرا با تشکیل پرونده و ثبت ملی آن برای احیای آن اقدام شده است تا از اين منظر نسل امروزی متوجه هويت اصيل فرهنگی خود شوند.
از بین رفتن سنتهای دیرین که مصارف متعددی داشتهاند رفته رفته موجبات گسست فرهنگی بین نسلها را فراهم آورده است و این امر سبب از بین رفتن انس و الفت در بین جامعه خصوصا جوامع روستایی شده و از این منظر شناخت و احیای این سنن و بررسی کارکردهای آن ضروری بوده و در این زمینه اقدام شده است.
منبع:میراث آریا
برج گریکوه بستک، اثری از دوره صفویه
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniبرج گریکوه در محدوده شهرستان بستک و در فاصله ۴۰ کیلومتری غرب شهر، قرار دارد. غرب کوه گاو بست، کوه دیگری به نام انجیر بند وجود دارد و برج گریکوه در دامنه این کوه و در مسیر جاده بستک به کوهیج واقعشده است.
این بنا در سال ۱۳۸۱ به شماره ۶۱۱۱ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
تاریخچه بنا
بر روی دیوار طبقه دوم بنا کتیبهای وجود دارد که سنه ۱۳۲۹ را نشان میدهد. این کتیبه اگر مربوط به زمان ساخت بنا باشد، بیانگر قدمتی بیش از ۹۰ سال است و آن را به دوره قاجار میرساند. ولی ممکن است ساخت بنا مربوط به زمان قدیمیتری مثلاً دوره صفویه باشد و این کتیبه مربوط به زمان تعمیرات و تغییرات بعدی ساختمان برج باشد.
با توجه به محل قرارگیری بنا در مسیر جاده بندرلنگه ـ لار و وجود تعداد زیادی کاروانسرای صفوی در این مسیر، احتمال صفوی بودن بنا بیشتر میشود.
مشخصات بنا
بنای برج در سه طبقه ساختهشده و ارتفاع کلی آن ۹۱۵ سانتیمتر است. نقشه بنا به شکل مستطیلی است، و به درازای ۷۰۶ و پهنای ۳۵۵ سانتیمتر در جهت شرقی غربی قرار دارد. بنا از سنگهای قلوه و ملات ساروج ساختهشده و پوشش دیوارها نیز از ساروج است. سقف طبقه همکف و طبقه میانی از چوب محلی و شاخ و برگ درختان ساخته شده و طبقه سوم نیز بهصورت پشتبامی با دیوار بلند و بدون سقف بوده است.
کف طبقه همکف در ارتفاع ۲۰ سانتیمتری، کف طبقه میانی در ارتفاع ۴۰۰ سانتیمتری و کف طبقه فوقانی در ارتفاع ۶۷۰ سانتیمتری قرار گرفته، بنابراین ارتفاع طبقه همکف از دو طبقه دیگر بیشتر است. ضخامت دیوار طبقه پایین ۸۰ سانتیمتر، طبقه میانی ۶۵ و طبقه فوقانی ۳۵ سانتیمتر است. صعود به طبقات بالا بهوسیله نردههای چوبی امکانپذیر بوده که در گوشه جنوب شرقی بنا قرار دارد.
ورودی بنا نزدیک مرکز ضلع جنوبی واقع شده و کف آن نسبت به زمینهای اطراف در ارتفاع ۷۰ سانتیمتری است. عرض ورودی ۹۰ و ارتفاع آن ۱۱۵ سانتیمتر است. در نمای شمالی بنا همچنین عنصری شبیه به پنجره دیده میشود که مربوط به طبقه میانی بناست. این عنصر به شکل مستطیل عمودی با عرض ۵۰ و ارتفاع ۹۰ سانتیمتر است.
در نمای دیوارهای چهار طرف بنا دو ردیف فرورفتگیهای مستطیل شکل عمودی دیده میشود که در ارتفاع ۴۰۰ و ۶۰۰ سانتیمتری تعبیه شدهاند. این فرورفتگیها احتمالاً بهعنوان تیرکش مورد استفاده قرار میگرفتند. در اضلاع جنوبی و شمالی در هر ردیف ۶ عدد و در اضلاع غربی و شرقی در هر ردیف ۳ عدد و مجموعاً ۳۶ فرورفتگی تیرکش در نمای چهار طرف بنا به چشم میخورد. در دیوارهای ساختمان، حفرههای مربع شکل کوچکی دیده میشود که کاربری آنها مشخص نیست. از بالای تیرکشهای ردیف دوم، بهطرف بالا، دیوارها حدود ۵ سانتیمتر برآمدهتر میشوند.
در نمای طبقه سوم، عناصر تقریباً هرمی شکلی در یک ردیف دیده میشود که مقطع سطح پایین آن مثلث شکل و رأس آنها نوکتیز است. این عناصر احتمالاً جنبه حفاظتی و امنیتی داشته تا سربازان درون برج به هنگام مراقبت، از بیرون مورد حمله قرار نگیرند. روزنههایی که در پشت آنها تعبیهشده، این فرضیه را به واقعیت نزدیک میکند.
در اضلاع بلند شمالی و جنوبی هر کدام سه عدد و در ضلع شرقی یک عدد از این عناصر دیده میشود. اما در ضلع غربی تنها یک عدد وجود دارد و بهجای دیگری، هماکنون پنجرهای قرار دارد. این موارد ممکن است نشانگر تخریب بنا و یا تغییرات بعدی باشد.
در لبه فوقانی بنا نیز کنگرههایی تعبیه شده که تقریباً به شکل قوسهای جناغی هستند. تعداد این کنگرهها در هر یک از اضلاع طویل هفده عدد و در اضلاع باریک هشت عدد بوده است. کنگرههای ضلع غربی نسبتاً سالم هستند ولی کنگرههای اضلاع دیگر از بین رفتهاند.
نوع بهرهبرداری
ترکیب ساختاری بنا، محل قرارگیری آن و نیز تیرکشها و کنگرههای آن شکی باقی نمیگذارد که بنای برج کارکرد نظامی، حفاظتی و امنیتی داشته است.
برج گریکوه یک بنای نظامی بوده و با توجه به کاربری خاص آن هیچگونه عوامل و عناصر تزیینی در نمای بیرونی و درونی ساختمان دیده نمیشود.
منبع:میراث آریا
«کوشک سلامه» یادآور مهماننوازی ایرانیان
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniیک پژوهشگر و باستانشناس خراسانی گفت: ولایت خواف در قرون اولیه اسلام چهار شهر یا آبادی بزرگ به نامهای زوزن، خرگرد، سنگان و سلامه داشت که هر یک از جایگاه والایی برخوردار بودند.
رجبعلی لبافخانیکی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: «سلام» کنونی که در متون تاریخی و جغرافیایی به صورتهای «سلامی»، «سلومک» «سلومه» و«سلامهیر» نیز آمده، در ۲۵ کیلومتری شمال غرب خواف واقع است. سلامه هم مانند دیگر شهرها و آبادیهای خراسان، گذشته پر فراز و نشیبی داشته و شاهد رویدادهای تاریخی مهمی بوده است.
وی خاطرنشان کرد: در عصر ساسانیان سلامه قابلیت داشتن سازه معماری با عظمتی همچون بنای اولیه کوشک سلامه را داشته و قطعا آن بنا شاهد رویدادهای مهمی بوده که احتمالا به دلیل تغییر نام آبادی عصر ساسانی به «سلامی» دوران اسلامی، در لابهلای تاریخ مکتوم مانده است. اما از قرون اولیه اسلام که مسالک و متون تاریخی و جغرافیایی توسط مسلمانان تدوین شده، به برخی رویدادهای مهم در سلامه اشاره شده است.
این پژوهشگر خراسانی تصریح کرد: ابن واضح در «البلدان» و استخری در«مسالک و ممالک» و ابنحوقل در «صورة الارض» به موقعیت و راههای ارتباطی سلامه اشاره کردهاند و مؤلف «حدودالعالم» در اوایل قرن چهارم (ه.ق) سنگان، سلومک و زوزن را جاهایی با کشت و برز و از شهرکهای کرباسخیز وصف کردهاند. مقدسی در اواسط قرن چهارم ه.ق از سلومک به عنوان شهر منطقه خواف نام برده است.
لبافخانیکی اضافه کرد: تنها اثری که از دوران شکوه و عظمت سلامه بر جای مانده بقایای بنای خشت و گلی در زمینی به طول ۳۵ و عرض ۳۰ متر بوده که ظاهراً در چند مرحله مرمت و تجدید بنا شده است.
وی عنوان کرد: مطالعات و گمانهزنیهای باستانشناسی که در مجاورت کوشک سلامه صورت گرفته است، منجر به پیدایش سفالها و بقایای معماری دوره ساسانی شده و بعید نیست که بنای اولیه کوشک سلامی هم متعلق به دوران ساسانی باشد؛ زیرا شیوه معماری بخش عمدهای از طبقه همکف که باقی مانده نیز قابل مقایسه با سازههای معماری چلیپایی شکل ساسانی در تختسلیمان، بیشاپور، فیروزآباد و سروستان است.
این باستانشناس خراسانی تصریح کرد: به استناد متون تاریخی در سال ۶۰۷ ه.ق «ابوالمؤید ابوبکرعلی زوزنی» ملک زوزن در سلامه عمارتی عالی بنا کرده که احتمالا اشاره به همین بنا بوده و ممکن است که ملک زوزن آن ملک را مرمت کرده باشد.
لبافخانیکی خاطرنشان کرد: در سال۶۹۵ ه.ق «رکنالدین محمود سیستانی» به خواف لشکر کشید و امیرزادگان خوافی در سلامه با او به مقابله برخاستند، اما شکست خوردند و تسلیم شدند. امیر محمود سیستانی بر سلامه مسلط شد و یک سال و نیم در کوشک سلامه اقامت کرد.
وی افزود: اگر توصیف «حمدالله مستوفی» در سال ۷۴۰ ه.ق از کوشک سلامه واقعیت داشته باشد، زلزله مهیب سال۷۳۷ ه.ق که بسیاری نقاط از جمله شهر جیزد را در نزدیکی آن باخاک یکسان کرده، به آن آسیب زیادی وارد نکرده و دلیل آن احتمالا ضخامت زیاد دیوارهای خشت و گلی بوده است. با این وجود کوشک سلامه در اوایل قرن ۱۴(ه.شمسی) ویران و به تپه بزرگ و مرتفعی تبدیل شده است. خاک آن توسط کشاورزان به عنوان «شوره» برای تقویت زمینهای کشاورزی مورد استفاده قرار میگرفته است و از بقایای معماری به عنوان آغل و طویله استفاده میکردند.
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی گفت: تا اینکه در سال ۱۳۲۶ه.ش شادروان «سید محمد قریشی» روستای سلامه را به مبلغ ۲۰۰ هزارتومان از «قوامالسلطنه» خرید و تپه سلامه را خاکبرداری کرد که منجر به پیدایش بقایای معماری بنای اولیه در طبقه همکف شد. نقشه آن عبارت بود از چهار سالن عمود بر هم و صلیبی شکل.
لبافخانیکی ادامه داد: هریک از سالنها ۱۳متر طول و سه متر عرض داشتند که در مرکز، یک چهاراه را شکل میدادند. شادروان قریشی تصمیم به بازسازی بنا گرفت و با صرف هزینه زیاد ظاهرا بر شالوده دیوارهای باقی مانده پیشین، آن بنا را در دو طبقه همانند ساخت. سومین طبقه را در ابعاد کوچکتر و متفاوت با طبقات همکف و اول بنا کرد و روی دیوارها را با آجر نماسازی کرد و در سال ۱۳۳۰ه.ش بنای فعلی آماده و آراسته شد.
وی اظهار کرد: بعد از تجهیز بنا اطراف آن نیز خاکبرداری و تسطیح گردید و بر گرد کوشک سلامه باغی سرسبز و با صفا شکل گرفت. شادروان سید محمد و پس از ایشان سیدعلی قریشی که مالک زمینهای وسیع و آب فراوان لبریز از سد سلامه بودند با خیرخواهی انگیزه این را داشتند که کوشک سلامه را تبدیل به واحد پذیرایی از مسافران خسته کنند و «هرکه در آن سرای درآید نانش دهند و از نامش نپرسند».
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی تصریح کرد: آن سنت نیکو تا اواخر دهه ۵۰ برقرار بود که کمکم به بوته فراموشی سپرده شد و اکنون باغ و کوشک سلامه که یکی از با شکوهترین میراثهای ملموس و یادآور زیباترین میراث ناملموس یعنی میهماننوازی ایرانیان بوده، آسیب پذیر و نیازمند اراده «قریشیوار» است که دوباره به شکوه گذشته خود بازگردد.
تالاب زریبار، نگین گردشگری کردستان
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniمعاون فنی اداره کل محیطزیست استانکردستان، گفت: تالاب زریبار بهعنوان یک منطقه، هدف گردشگری در استان کردستان و یک پدیده منحصربهفرد است که با توجه به اینکه در نزدیکی شهر مریوان قرار گرفته علاوه بر تامین زیستگاه حیات وحش، نقش بسیار مهمی از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی هویتی برای مردم این منطقه دارد.
تالاب آب شیرین زریبار در ۱۳۰ کیلومتری شمال غربی سنندج مرکز استان کردستان و در فاصله ۳ کیلومتری غرب شهرستان مریوان واقع و از مکانهای دیدنی و گردشگری استان کردستان است، این تالاب یکی از منحصربهفردترین دریاچههای آب شیرین در جهان به شمار میرود همچنین یکی از مراکز زمستان گذرانی و جوجه آوری پرندگان مهاجر است.
پهنه آبی زریبار(دریاچه) همراه با اراضی نمناک اطراف آن همراه با قسمتی دیگر از زمین های پیرامون این پهنه آبی به استناد بند الف ماده ۳ قانون حفاظت و بهسازی محیطزیست مصوب ۱۳۵۳ و طی مصوبه شماره ۳۰۴ سال ۱۳۸۸ شورایعالی حفاظت محیط زیست بهعنوان پناهگاه حیاتوحش زریبار معرفی شد؛ تالاب زریبار با توجه به دارا بودن شرایط زیستگاه مناسب بهعنوان یکی از کانون های حمایت از گیاهان و جانوران و بهویژه پرندگان آبزی قلمداد میشود.
تالاب زریبار از معدود تالابهای آب شیرین ایران است که هیچ رودخانه دائمی در تأمین آب آن نقش ندارد و عمدتاً از طریق چشمههای متعدد در بخش غربی و کف تالاب، تغذیه میشود به طور کلی منابع تأمین آب تالاب زریبار از سه منبع عمده ازجمله ریزشهای جوی که بهصورت باران و برف، چشمههای کف جوش بستر تالاب که به سفرههای زیرزمینی مرتبط است و آبهای سطحی ورودی تشکیل میشود.
با توجه به نقاط ارتفاعی شمالی و جنوبی تالاب و نیز شیب عمومی شمال به جنوب آن، تالاب در حکم استخر تنظیمکننده آبهای جاری عمل میکند و با سرریز در بخش جنوبی، مازاد آب آن به مصرف کشاورزی میرسد و یا در موقع کمآبی نیز با تمهیداتی از آب تالاب برای کشاورزی استفاده میشود.
سرریز آب تالاب به رودخانه زریبار که از شعبات رودخانه گاران است منتقل میشود که با پیوستن به رودخانه مریوان با جهت شمالی – جنوبی به سمت جنوب جاری است. رودخانه مذکور با پیوستن به چند رود دیگر تشکیل رودخانه مهم سیروان را میدهند.
شهاب محمدی، معاون فنی اداره کل محیط زیست استانکردستان، با اشاره به اینکه تالاب زریبار مریوان در سال ۸۸ بهعنوان پناهگاه حیاتوحش معرفیشده است، اظهار کرد: این دریاچه یک پناهگاه تالابی است که از اکوسیستمهای غنی منطقه و از زیستگاههای منحصر بهفرد حیات وحش به خصوص پرندگان آبزی، کنار آبزی و مهاجر است.
وی افزود: تالاب زریبار بهعنوان یک منطقه، هدف گردشگری در استان کردستان و یک پدیده منحصربهفرد است که با توجه به اینکه در نزدیکی شهر مریوان قرار گرفته علاوه بر تامین زیستگاه حیات وحش، نقش بسیار مهمی از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی هویتی برای مردم این منطقه دارد.
معاون فنی اداره کل محیطزیست استانکردستان، بیان کرد، سازمان حفاظت محیط زیست بر اساس رسالت کاری به منظور جلوگیری از آلودگی آب تالاب در سنوات گذشته و قبل از اعلام این منطقه بهعنوان پناهگاه حیات وحش با احداث لاگونهای (استخر) ترسیب فاضلاب انسانی در ضلع غربی تالاب از ورود مستقیم فاضلاب انسانی روستاهای مجاور ضلع غربی تالاب به آن جلوگیری کرده که این اقدام نقش مهمی در جلوگیری از ورود مستقیم فاضلاب انسانی داشت و خوشبختانه با پیگیریهای بهعمل آمده و با ایجاد شبکه جمع آوری و خط انتقال فاضلاب روستائی هم اکنون فاضلاب انسانی روستاهای غرب تالاب به تصفیه خانه شهر مریوان منتقل میشود.
وی در ادامه گفت: پس از اعلام این منطقه بهعنوان پناهگاه حیات وحش ضمن ایجاد ساختار حفاظتی و اختصاص نیروی انسانی جهت حفاظت و صیانت از تالاب اقدامات دیگری ازجمله انجام پروژههای کنترل رسوبگذاری، بنچ مارک گذاری حریم تالاب، تدوین برنامه صید و صیادی، تدوین برنامه قایقرانی، برنامههای متعدد و متنوع آموزشی و اطلاع رسانی و … در این منطقه انجام شده است.
محمدی ذکر کرد: پس از تصویب این تالاب بهعنوان پناهگاه حیات وحش و به دنبال پیگیریهای متعدد نهایتا در بهمن ماه سال ۹۷ این تالاب بعنوان ۲۵ امین تالاب بین المللی ایران در دبیرخانه کنوانسیون رامسر ثبت و اعلام شد و مراسم روزجهانی تالابها نیز در بهمنماه سال ۹۸ در استان کردستان با حضور معاون ریاست جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در کردستان برگزار شد.
وی بیان کرد: یکی از مهمترین اقداماتی که در سال ۹۸ و به دنبال مصوبات استانی کارگروها و ستاد نجات بخشی تالاب زریبار رقم خورد، کنترل و انتقال فاضلاب ورودی قسمتی از شهر مریوان به ضلع جنوبی تالاب بود که متاسفانه با ساخت و سازهای جدید مجددا فاضلاب ساکنین این ساخت و سازهای مسکونی دوباره به تالاب زریوار وارد میشود.
وی عنوان کرد: متولی اصلی کنترل و برخورد با ساختوسازهای غیرمجاز بر اساس قانون در محدوده شهرها شهرداری و در حریم شهرها نیز علاوه بر شهرداری اداره راه و شهرسازی و در اراضی کشاورزی نیز سازمان جهاد کشاورزی است، ساخت و ساز غیر مجاز در کل شهر مریوان و مجاور تالاب از معضلات اساسی حال حاضر بوده که نیاز به یک برنامهریزی و اهتمام جدی از سوی متولیان جهت کنترل دارد.
معاون فنی اداره کل محیطزیست استانکردستان، در خصوص محدوده گردشگری تالاب زریبار مریوان، گفت: در ماههای گذشته و پس از جلسات و رایزنیهایی متعدد نهایتا موضوع نگهداری و بهرهبرداری از محدوده ۱۵ هکتاری گردشگری تالاب زریبار طی یک قراداد اجاره سه ساله و با محوریت رویکرد راهبری بر اساس ملاحظات زیست محیطی به شهرداری مریوان محول شد.
محمدی افزود: شهرداری به مدت سه سال متولی محدوده ۱۵ هکتاری گردشگری خواهد بود و نقض هرکدام از مفاد قرارداد منجر به فسخ آن خواهد شد.
وی ادامه داد: هرگونه عایدی محیط زیست از اجاره این محدوده در راستای حفاظت از تالاب، هزینه خواهد شد.
معاون فنی اداره کل محیطزیست استانکردستان، با اشاره به اینکه صندوق ملی محیطزیست در فاز اول مبلغ ۴ میلیارد تومان اعتبار به حوزه محدوده ۱۵ هکتاری گردشگری دریاچه زریبار مریوان اختصاص داده است، ذکر کرد: اعتبارات اختصاص یافته جهت اجرای پروژههای منتج از مطالعات فاز دوم ساماندهی محدوده گردشگری زریبار اختصاص یافته و در گام اول تعمیر و بهسازی سرویس بهداشتی، ایجاد بازارچه سنتی و سردرب ورودی محدوده مد نظر است.
محمدی در ادامه عنوان کرد: با اجراشدن طرح ساماندهی این محدوده بحث اشتغال در زریبار افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد همچنین بازارچه سنتی، پیاده راه سلامت، پیستدوچرخهسواری و منظر دریاچه زریبار ساماندهی میشود.
وی ایجاد بازارچه سنتی در دریاچه زریبار را یکی از پروژههای بسیار مهم عنوان کرد و گفت: با ایجاد بازارچه سنتی تمام دکههای غیرمجاز با اولویتبندی و شرایط بهتر ساماندهی خواهد شد.
معاون فنی اداره کل محیطزیست استانکردستان، همچنین خاطرنشان کرد: پناه گاه حیاتوحش و تالاب بینالمللی زریبار مریوان از منحصربهفردترین اکوسیستمهای آبی کشور است که همهساله پذیرای گونههای زیادی از پرندگان مهاجر و بومی است و باوجود مردم طبیعت دوست شهرستان مریوان زیستگاه امنی برای تمامی گونههای جانوری به شمار میآید.
رازهای «سرزمین لیلیپوتها»
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniدرجای جای ایران، مناطق شگفتانگیزی وجود دارد که تاکنون کمتر شناخته شدهاند. یکی از این مناطق روستایی پر رمز و راز با مردمی دارای آدابورسوم مختلف، به نام روستای «ماخونیک» در اطرف شهر بیرجند است که به «سرزمین لیلیپوتها» یا «شهر آدم کوتولهها» شهرت دارد.
روستای ماخونیک یکی از توابع شهر سربیشه در استان خراسان جنوبی در نزدیکی مرز افغانستان است که در دهستان «دُرُح» واقع شده و مرکز این منطقه به شمار میآید. شاید اولین چیزی که با شنیدن اسم این روستا به ذهن برسد، قد مردمان آن باشد، اما با کمی مطالعه و آشنایی بیشتر با این روستا به آدابورسومی پی خواهیم برد که نشان از نگاه و تفکر حاکم بر این منطقه است.
ماخونیک روستایی شگفتانگیز در دل کوههاست که به علت ویژگی و سنتهای خاص ساکنینش، نه تنها در ایران بلکه در جهان هم شناخته شده و نامآشنا است. انزوا و تنهایی این روستا در میان کوهپایهها باعث شده تا فرهنگ و زندگی مردم آن، کمترین تاثیرپذیری را جهان بیرون داشته باشد؛ زمانی که گردشگران وارد این روستا میشوند از تنهایی و انزوای مردم این روستا متعجب خواهند شد.
روستای ماخونیک به سبب همین تاثیرپذیری کم و ارتباط محدود با پیرامون خود، تا همین چند سال گذشته از تمام امکانات رفاهی محروم مانده بود و حال این روستا امکاناتی نظیر جاده آسفالت و سایر امکانات رفاهی را پس از چند سال به خود دیده است.
در رابطه با علت نامگذاری این روستا، نظرات متعددی مطرح شده است اما شاید تنها منبع مکتوبی که به این روستا اشاره کرده، «سفرنامه خراسان و سیستان» باشد که توسط کلنل چارلز ادوارد دبیت که در دوران حکومت ناصرالدین شاه به این منطقه سفر کرده نوشته شده و به بیان ویژگیهای آن نیز پرداخته است.
برخی معتقدند در گذشته تعدادی از مأموران حکومتی به این روستا سفر کردهاند که مورد استقبال ساکنین روستا واقع نشده و آنها برخورد سردی با آن مأموران داشتهاند. به همین علت گفته میشود آن دسته از مأموران حکومتی این نام را برای این روستا انتخاب کردهاند.
از سویی عدهای دیگر از مردم منطقه، شکاف موجود در کوه نزدیک به این روستا که «ماده خونیک» نام دارد را علت نامگذاری این روستا میدانند و معتقدند آن نام در طول زمان به صورت ماخونیک رواج پیدا کرده و به این اسم شناخته میشود. البته در اسناد قدیمی به دست آمده از این منطقه به نام «مادخونیک» میرسیم که از دو بخش «ماد» و «خونیک» تشکیل شده است. در همین رابطه زبانشناسان معتقدند کلمه «ماد» در زبان پهلوی به «ماه» تغییر کرده که یکی از معانی آن شهر و مملکت است.
مهمترین عامل شناخته شدن و معروفیت این روستا، قد ساکنین آن است که تا سالهای گذشته به علت نوع تغذیه منحصر به فرد و ازدواجهای فامیلی، از حدود ۱۴۰ سانتیمتر تجاوز نمیکرد و به همین دلیل بود که این روستا را سرزمین لیلیپوتها نامیدهاند؛ اما در حال حاضر با تغییر سبک تغذیه مردم، نسل جدید ساکنین این روستا قد بلندتری دارند.
واقع شدن این روستا در کوهپایهها باعث شده تا ماخونیک، زمستانهای سردی داشته باشد، به همین علت ساکنین ابتدایی این روستا خانههای خود را به شیوه منحصر به فردی ساختهاند. پیش از آن که روستا دارای خانههای معمولی که امروز در آنجا میبینیم باشد، مردم ماخونیک نزدیک به ۱۰۰ سال در شکافهای میان کوهها زندگی میکردهاند که به «شیله» معروف بوده و هنوز هم بقایای این شیلهها در منطقه قابل مشاهده است.
در همین راستا مردم روستا تصمیم گرفتند با استفاده از منابع و مصالح طبیعی موجود مانند خاک رس و درختچههای خودرو چون بنه یا پسته کوهی و سرم خانههای خود را بنا کنند، اما به علت کمیابی و محدودیت این منابع، آنها خانههای محقر و سادهای ساختند که میتوان به دو نوع «کِرِشکی» خانههایی که به صورت عمومی ساخته میشد و «خاشهای» که مخصوص ثروتمندان و اعیان بود، تقسیم کرد.
خانههای این روستا با دیوارهای ضخیم و سقف کوتاه ساخته شدهاند که درهای کوتاه و کوچکی دارند. همچنین ورودی این خانهها معمولا یک یا چند پله به پایین دارد و حدود یک متر از سطح زمین پایینتر است. دیوارهای خانهها در این روستا عموما قطورند و صاف بنا نشدهاند. علت اینکار سرمای زمستانی این منطقه است که با این سبک از معماری درون خانهها را گرم نگه میداشتند.
نکته جالب دیگر در مورد خانههای این روستا کنار هم و به صورت فشرده ساخته شدن آنهاست، که عمدتا دارای یک اتاق هستند و به صورت مستقیم به کوچه پسکوچههای روستا، راه دارد.
مردم این روستا به سبک مردم بلوچستان، شلوار، پیراهن و دستار میپوشند که عمدا پوشاک آنها از پشم بز ساخته میشود. ساکنین ماخونیک اغلب به دامداری و کشاورزی مشغول هستند اما در سالهای اخیر جوانان این روستا به کار در معدن سنگ روی آوردهاند و زنان روستا هم به قالیبافی مشغول هستند.
نکته جالب در مورد کشاورزی این منطقه این است که مردم این روستا تا چندسال گذشته، به علت شرایط اقلیمی خاص این منطقه، محصول گندم را ندیده بودند و نمیشناختند. به دلیل آشنا نبودن مردم این روستا با گندم، تا حدود سال ۱۳۸۴، خوراک غالب مردم این روستا «پختک» بود که از ترکیب چغندر و شلغم پخته به دست میآید. از دهه ۷۰ و بعد از ورود گندم به این روستا، مردم ماخونیک نان میپختند و همراه با ترکیب کشک، سیر و روغن داغ، به عنوان یک وعده غذایی مصرف میکردند.
از مناطق دیدینی این روستا میتوان به بنای برج و قلعه، سنگ سیاه یا سنگنگاره، برگ گل انجیر، نادر مرده و منزل سرگردونی اشاره کرد. همچین این روستا یک برج سنگی در طبقات بالای خود دارد که به تمام روستا مشرف است و در گذشته از آن بهعنوان برج دیدهبانی استفاده میشده تا در مقابل تهدیدات احتمالی از مردم روستا دفاع شود.
مردم روستای ماخونیک آداب و رسوم خاصی مانند ترک نکردن محل زندگی حتی با وجود فقر فراوان، صلحطلبی و شکار نکردن، رعایت عدالت در تقسیمات زمینهای کشاورزی دارند. همچنین تا حدود ۵۰ سال پیش مردم این روستا تلویزیون را از نیروهای شیطان میدانستند و اجازه نمیدادند فرزنداشان به تماشای برنامههای تلویزیون بنشینند؛ به همین علت نیز خوردن گوشت، نوشیدن چای و کشیدن سیگار در میان مردم این روستا، از دسته گناهان بزرگ به حساب میآمد.
روستای ماخونیک به عنوان یک مقصد هیجانانگیز و مرموز میتواند پیشنهادی لذتبخش برای گردشگران باشد، بنابراین میتوان برای داشتن یک سفر سراسر هیجان پس از پایان همهگیری کرونا از مسیر جاده سربیشه به منطقه دُرُح رسیده و از روستای ماخونیک بازدید کرد.
۱۰ دلیل برای اقامت در بومگردی ها
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad DehghaniHome Stay مفهوم جدیدی از گردشگری است و این بار در یک تعطیلات خاص، تصمیم گرفتم در خانهای اقامت کنم که شاید همین امر باعث شد میزان زیادی از آشنایی من با یک سفر تغییر کند. به صراحت میگویم، اقامت در بومگردی بهتر از هتل است که در این مطلب به چند دلیل آن اشاره میشود.
۱. احساسات و عواطف، دلیل اصلی اقامت در بومگردی یا خانههای محلی است چرا که به سفر شما عمق میدهد و مانند یک هتل حالتها و رفتارهای رسمی و خشک کارمندان را ندارد و همه چیز مصنوعی نیست.
۲. غذای معتبر و سالم خانگی تهیه و میل میکنید، این یکی از مهمترین دلایل است زیرا شما میتوانید آنچه را که مردم محلی به طور منظم میخورند امتحان کنید. در هتلها، غذایی که میل میکنید معمولاً با حسن نیت و منطقهای نیست زیرا در اکثر هتلها غذاهای معمول غربی و یا شاید شرقی متناسب با سلیقه اساسی بازدیدکنندگان تهیه میشود و حس جدیدی را تجربه نمیکنید.
۳. اقامت در بومگردی به شما این امکان را میدهد که به تجربیات غنیتر فرهنگی نزدیک شوید، شما از این طریق در بین مردم و فرهنگ اصیل یک مکان زندگی میکنید و شاهد این خواهید بود که مردم روزمره چگونه زندگی میکنند، چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند، جشن میگیرند و لباس میپوشند.
۴. در مکان جدید احساس تنهایی نمیکنید، این بیشتر شبیه بازدید از یک جامعه و فرهنگ دیگر است. همچنین، شما در واقع در خانهای لوکس زندگی میکنید. نیازی به تمیز کردن یا پخت و پز ندارید و حریم خصوصی خود را نیز بدست میآورید. بنابراین، هم راحتی هتل را به شما میدهد و هم لذت یک زندگی جدید.
۵. در مقایسه با تجربیات و خدماتی که ارائه میدهند ارزانترند، هتلها بسیار گران قیمت هستند و اگر ارزان قیمت باشند، معمولاً خیلی تمیز و بهداشتی نیستند و از طرف دیگر، اقامت در اقامتگاه بومگردی خدمات شخصی به شما میدهد. هتلها با داشتن مدیران سطح بالا، میزهای پذیرایی و تعداد زیادی بازدیدکننده بسیار حرفهای هستند.
در اقامتگاه بومگردی اگر حالتان خوب نیست، افراد به شما امکانات ویژه محلی میدهند. اگر در مواردی دوست دارید مواد غذایی خاص میل کنید و به استراحت ویژه و متناسب نیاز دارید، حل کردن آن آسان است. با شما به عنوان میهمان رفتار میشود نه به عنوان مشتری.
۶. زندگی در یک اقامتگاه بومگردی راحت و متفاوت است، هتلها بیش از حد معمول کسلکننده شدهاند. یکی از بهترین جنبههای خانههای اقامتی این است که برای مردم محلی درآمدزایی میکنند و شما از اینکه کاری برای بومیهای محلی که به آنجا سفر میکنید انجام دادهاید احساس خوبی خواهید داشت و این یک تلاش مثمر ثمر برای گردشگری بومگردی است.
۷. زندگی با محلیها به شما امکان میدهد با مکانی کاملاً متفاوت آشنا شوید، میتوانید ساعتها با خانواده بنشینید و با آنها صحبت کنید. آنها همچنین میتوانند در زمینه دانش منطقهای که در آن زندگی میکنند به شما کمک کنند. علاوه بر این، آنها با سازمانها یا شرکتهایی که ممکن است سعی کنند شما را جلب کنند ارتباط ندارند. در واقع، میزبان شما میتواند در یافتن معاملات با قیمت مناسب برای تمام فعالیتهایی که انتظار انجام آنها را دارید، به شما کمک کنند.
۸. این تجربه به تعداد داستانهای سفر شما اضافه میشود، با مهمانان به عنوان یک خانواده برخورد میشود و بنابراین به کارهای مختلف خانوادگی و مراسم محلی دعوت میشوند. در واقع هنگام اقامت در اقامتگاه بومگردی بیشتر از آنچه در هنگام اقامت در هتل تصور میکردید خاطره خواهید داشت.
۹. اقامت در بومگردی نسبت به هتلهای با قیمت یکسان نسبتاً جادارتر است، حتی اگر یک اقامتگاه بومگردی مانند هتلها به استخر شنا یا بار یا رستوران افتخار نمیکند، اما مطمئن باشید یک خانه عجیب و غریب در خیابان و یا یک محله خاص است که در میان بسیاری از خانههای دیگر واقع شده است. بنابراین، به ندرت میتوانید نگران گیر افتادن در اتاقهای محدود و دقیقهای هتل باشید که ممکن است تجربه تعطیلات کلی شما را خراب کنند.
۱۰. از تجارب دیگر مهمانها استفاده خواهید کرد، در طول سفر و اقامت خود در یک اقامتگاه بومگردی، مطمئن باشید که میزبانها از تجارب خود با مهمانهایشان با شما صحبت خواهند کرد و تنوع رفتاری جالبی را با مهمانهایی که همخانه شما هستند تجربه خواهید کرد.
آینده گردشگری سلامت ایران در پساکرونا
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniبا شروع بحران شیوع ویروس کرونا در کشور مانند بسیاری از کشورهای دنیا در ابتدا به گردشگران سلامت خارجی اجازه تردد به کشور داده نشد ولی در ادامه با بهبود شرایط در سال ۱۳۹۹ به عده محدودی از اتباع کشورهای افغانستان و عراق که بیشتر بیماران اورژانسی بودهاند مجوز ورود داده شد و در حال حاضر نیز با امکان صدور ویزای T برای ورود گردشگران سلامت و اجازه به شرکتهای خدمات مسافرتی و گردشگری فعال در حوزه سلامت برای هماهنگی به منظور اخذ ویزای سلامت، بیماران محدودی به کشور سفر کردهاند.
با کاهش ۹۵ درصدی ورود گردشگران سلامت از ابتدای شیوع ویروس کرونا از ماههای پایانی سال گذشته تاکنون شاهد تعطیلی ۹۵ درصدی دفاتر و شرکتهای خدمات مسافرتی و گردشگری فعال در حوزه سلامت بودهایم.
با این شرایط، گردشگری سلامت بیشترین خسارات را از شیوع کرونا متحمل شده است ولی به نظر میرسد با توجه به امکان صدور ویزای درمان برای اتباع افغانستان و عراق و بازگشایی مرزها و آغاز تبادلات تجاری و تردد اتباع این کشورها رونق و احیای گردشگری سلامت به زودی آغاز شود که همراهی و تسهیل دستگاههای اجرایی متولی با رعایت پروتکلهای بهداشتی برای جبران خسارات وارده به این بخش ضرورت دارد.
اگر چه در حال حاضر محدودیتی برای فعالیت تاسیسات گردشگری وجود ندارد ولی با توجه به سیاستهای دولت و ستاد ملی مقابله با کرونا، هماهنگ شدن فعالیت کسب و کار و مشاغل با وضعیت و رنگ مناطق مختلف کشور از نظر شیوع کرونا و شروع تزریق واکسن کووید ۱۹ در برخی از کشورهای دنیا، انتظار میرود در ماههای آینده تسهیلات بیشتری برای ورود خارجیان به کشور در نظر گرفته شود.
در این میان، ضرورت دارد برای پیشگیری از تبعات منفی تاثیر کرونا بر صنعت گردشگری سلامت، به گردشگران خارجی اجازه بیشتری داده شود تا بر اساس قراردادهای منعقده با مراکز درمانی کشورمان و با رعایت پروتکلهای بهداشتی و استانداردهای مربوطه به کشور وارد شوند.
بدیهی است احیای جذب گردشگر سلامت در شرایط کنونی میتواند در حوزه آژانسهای مسافرتی، خطوط هوایی، فرودگاهها، تاکسیرانی، مراکز اقامتی، رستورانها، کلینیکها، مراکز خرید و سایر مشاغل رونق زیادی ایجاد کند و زمینه حفظ سرمایهها و به ویژه حراست از اشتغال موجود و ظرفیتهای این بخش را فراهم آورد.
ایران میتواند با سرمایهگذاری هرچه بیشتر روی نقاط قوت و توانمندیهای منحصر به فرد در ارائه خدمات، نقش خود را در این بازار پررنگتر کند و از طریق تدوین برنامههای جامع، بازاریابی و اصلاح برخی از فرآیندها، به نتایج مثبتی دست یابد.
راهکارهای بهبود وضعیت گردشگری سلامت در کشور
آنچه در حوزه گردشگری سلامت به عنوان یک موضوع نخ نما در طول ۱۵ ساله اخیر مطرح بوده و به مهمترین چالش صنعت گردشگری سلامت تبدیل شده، عدم تعامل سازنده میان وزارت میراثفرهنگی ، گردشگری و صنایعدستی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است.
آنچه از ابتدا مورد مناقشه این دو دستگاه اجرایی متولی بوده است اصرار وزارت بهداشت در ورود به فعالیتهایی است که ذاتا خاصیت گردشگری دارد و دلیل سپردن آنها به شرکتهای تسهیلگری که باید دغدغه مهم درمان داشته باشند خیلی مشخص نیست.
اگرچه این مناقشات سابقه طولانی دارد پس از مدتها تفاهمنامه مشترکی بین مقامات عالی دو دستگاه اجرایی فوق به امضا رسید که طی آن مراکز درمانی دارای IPD ملزم به همکاری با شرکتهای خدمات مسافرتی و گردشگری دارای مجوز از میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شده بودند ولی در عمل وزارت بهداشت با صدور شیوهنامه و صدور مجوزهایی به عنوان شرکتهای تسهیلگر درمان از همکاری با شرکتهای خدمات مسافرتی و گردشگری خودداری کرد که این امر تا کنون با اعتراض گستردهای از سوی شرکتهای خدمات مسافرتی و گردشگری دارای مجوز گردشگری سلامت از وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی مواجه شده است.
بعدها این مناقشه به شورای راهبری گردشگری سلامت کشیده شد و بعد از طرح و تصویب آن در آن شورا برای تصویب نهایی به دبیرخانه هیات وزیران ارسال و در جلسه هیات وزیران مطرح و تعیین تکلیف شد.
چنان که در بند پ ردیف ۱۱ جدول احکام آخرین مصوبه هیات وزیران به شماره ۶۶۶۳۴/ت ۵۵۲۹۳ ه مورخ ۱۳۹۹/۰۶/۱۶ مبنی بر ابلاغ سند راهبردی گردشگری کشور صراحتا تاکید شده که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای ارائه خدمات تشخیص درمان و امور پزشکی به گردشگران سلامت باید با شرکتهای خدمات مسافرتی و گردشگری دارای مجوز از وزارت میراثفرهنگی و گردشگری و صنایعدستی همکاری کند و در همین مصوبه مقرر شده است چنانچه شرکتهای تسهیلگر درمان متقاضی فعالیت در امور گردشگری هستند باید نسبت به اخذ مجوز بند ب (شرکت خدمات مسافرتی و گردشگری ) از وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی اقدام کنند.
اما در حال حاضر آنچه بر روی کاغذ نوشته شده با آنچه اجرا میشود مغایرت اساسی دارد و متاسفانه بیشتر دانشگاههای علوم پزشکی کشور و بهخصوص دانشگاه علوم پزشکی مشهد از اجرای تصویبنامه هیات وزیران به بهانه عدم ابلاغ مصوبه فوق از سوی وزارت متبوع خود و همچنین اعلام این موضوع که سپردن بازار گردشگری سلامت به دست آژانسهای مسافرتی بازگشت به گذشته یعنی دلالی و واسطهگری و ارائه خدمات بیکیفیت، بیشناسنامه و گران به بیماران بینالمللی و در نتیجه خدشهدار شدن وجهه کشورمان در حوزه سلامت خواهد بود؛ با مکاتبه با بیمارستانهای تحت پوشش دولتی و غیردولتی مبنی بر عدم همکاری با شرکتهای خدمات مسافرتی و گردشگری، رسما از اجرای مصوبه فوق جلوگیری کردهاند.
بدیهی است اجرا نشدن مصوبه هیات دولت به دلایل واهی و ناهمسویی وزارتخانههای متولی در حوزه اجرایی پذیرفتنی نیست و این موضوع باید یک بار برای همیشه تعیین تکلیف شود همان طوری که وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، شرکتهای خدمات مسافرتی و گردشگری فعال در حوزه سلامت را از هرگونه مداخله در امور تخصصی درمان منع کرده و آنها را ملزم کرده در امور تخصصی بخش درمان از مشاوره و همکاری پزشکان بهره بگیرند، لذا انتظار میرود وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از هرگونه ورود به ارائه خدمات گردشگری خودداری کند.
هرچند به نظر میرسد برقراری ارتباط و تعامل بین وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی حلقه مفقودهای است که باعث شده علیرغم گذشت سالهای متمادی گردشگران سلامت همچنان دچار سردرگمی و بلاتکلیفی باشند و دلالان و مترجمان بدون مجوز عملا هدایتگر بخش عمدهای از بازار گردشگری سلامت کشور باشند.
این در حالی است که اگر هر کدام از این دو وزارتخانه به وظایف تخصصی خودشان بپردازند و به عبارتی دیگر وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و شرکتهای خدمات مسافرتی و گردشگری فعال در حوزه سلامت متعهد به انجام امور گردشگری شده و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز صرفا در چارچوب بیمارستانها به ارائه خدمات درمانی بیماران پرداخته و هرکدام در انجام موارد غیر تخصصی از امکانات و تخصص طرفهای مقابل استفاده کنند، زمینه توسعه گردشگری سلامت در کشور فراهم میشود.
آنچه مسلم است با توجه به پیش بینی ورود سالانه ۲۰ میلیون گردشگر خارجی طی سالهای آتی به کشور و ضرورت استفاده از ظرفیتهای گردشگری سلامت برای جذب ۲ تا ۲.۵ میلیون گردشگر بینالمللی سلامت به نظر میرسد ساز و کارهای موجود به هیچ عنوان متناسب با اهداف تعیین شده نیست و صرفا با تجمیع و همافزایی امکانات و پتانسیلهای موجود، باید زمینه جذب حداکثری گردشگران سلامت و خدماترسانی به بیماران خارجی را فراهم کنیم.
در این راستا ضرورت دارد شورای راهبری گردشگری سلامت کشور با برگزاری جلسات مستمر با حضور نمایندگان دستگاههای متولی در این حوزه شامل وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، وزارت درمان، بهداشت و آموزش پزشکی، وزرات امور خارجه، دستگاههای اجرایی امنیتی و انتظامی، اتاق بازرگانی ایران و سازمان نظام پزشکی با تبیین جایگاهها و وظایف تخصصی هر یک از دستگاههای اجرایی و اتخاذ تصمیمات گروهی برای ایجاد تغییر بنیادی در وضعیت موجود، دستیابی به سیاست جذب حداکثری گردشگران سلامت و ارائه خدمات درمانی با کیفیت از طریق مجاری قانونی به آنها، تلاش بیشتری کند.
حرم مطهر رضوی، نمود معماری ایرانی در دورههای مختلف
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniبا توجه به قرارگیری ضریح فراز آرامگاه امام و اظهار نظر برخی مانند شادروانان مغانی، پیرنیا، مولوی و صنیعالدوله میتوان حدس زد که مدفن یا مکان اولیه خاکسپاری امام یا همان هارونیه فضایی مربع شکل و از نوع همان چهار طاقیهایی بوده که بنا به اعتقاد آندره گدار، با ایوان از معماری کهن خراسان الهام گرفته و حدود ۲هزار سال پیش در دوران اشکانیان در نیسا واقع در جنوب ترکمنستان، کاخ آشور در بینالنهرین و کوه خواجه در سیستان که جزو قلمرو امپراطوری اشکانیان محسوب میشدند، کاربرد یافته و در دوران ساسانیان نیز در کاخها و معابد به فراوانی، گاه همراه با ایوان مورد استفاده قرار گرفته است.
حرم مطهر در طول تاریخ گاه از سوی بیگانگان مهاجم مورد تعرض و جسارت قرار گرفته ولی ظاهرا هیچگاه کاملا منهدم نشده است.
از جمله بنا به روایت ابن اثیر بین سالهای ۳۶۶ تا ۳۸۷ ه.ق که ناصرالدین سبکتکین حکومت داشته، حرم مطهر را که به مشهد معروف بوده، تخریب کرده و اندکی بیش از دو متر از ارتفاع دیوارهایش برجای نمانده است.
اما بنا به گزارش ابوالفضل بیهقی بعد از او جبران خسارت شده است.
براساس آن گزارش یک بار در پایان عصر سامانیان و بار دیگر در زمان سلطنت مسعود غزنوی (۴۲۱-۴۳۲ه.ق) حرم امام رضا (ع) به دست بوبکر شهمرد و سوری ابن معتز بازسازی و آباد شده است. در مرحله بازسازی شالوده بنا که به شیوه چهارطاقیهای ساسانی ساخته شده بود، باقی بود ولی پوشش آن چه در زمان سامانی و چه در زمان غزنوی اجرا شده، به ناچار تحت تأثیر شیوه معماری آن دوران و همانند دو بنای آرامگاه امیر اسماعیل سامانی در بخارا و آرامگاه ارسلان جاذب در سنگ بست (۳۰کیلومتری جنوب مشهد) بوده و با توجه به شواهد احتمالا به شیوه آرامگاه ارسلان جاذب ساخته شده است.
حرم مطهر امام رضا (ع) تا سال ۸۲۱ ه.ق همان چهارطاقی و مسجد کوچک بالاسر در کنار آن بود. در آن سال به همت گوهرشاد خاتون همسر شاهرخ تیموری و با دست توانای استاد قوامالدین شیرازی مسجد باشکوه و چهار ایوانی گوهرشاد در جوار حرممطهر ساخته شد و ایوان یکی دیگر از فضاهای کهن و از عناصر اصلی معماری ساسانیان با اندک تغییر در شکلگیری طاق و پوشش، در مجموعه معماری حرم مطهر کاربرد پیدا کرده است.
در اواخر قرن نهم ه.ق و به همت امیر علیشیر نوایی وزیر اندیشمند سلطان حسین بایقرا آخرین پادشاه تیموری نخستین ایوان در سمت شمال و پیوسته به حرممطهر ساخته شد و در جلو آن ایوان نیز نخستین صحن شکل گرفت، آن صحن از وسعت زیادی برخوردار نبود ولی پیشتاز صحنهای بزرگ عتیق (انقلاب) و صحن نو (آزادی) شد که در پرداخت و آرایش آنها از باغهای ایرانی الهام گرفته بودند و از طرف دیگر با تعبیه جوی آب روان در میانۀ صحن عتیق، فوارهها و آبنماها و باغچههای سرسبز و پرگل در هر دو صحن و دیوارهای آکنده از اسلیمی و گل و برگ مصداق بهشت در زمین محسوب میشدند و تجسم عینی باغهای ایرانی یا پردیسهایی بودند که نخستین بار در پاسارگاد در اواسط قرن ششم پیش از میلاد بر گرد کاخهای هخامنشی ساخته شده بودند و پس از آن در همۀ دورهها در دل شهرها و اطراف کاخها، کوشکها و مجاورت معابد و اماکن مذهبی تداوم یافتند.
گنبدها، تالارها، رواقها و منارهها نیز که هرکدام بدیلهایی در معماری کهن ایران داشتند، زنده کننده خاطره تاریخی ایرانیان در قلمرو معماری هستند که مجموعۀ حرممطهر رضوی را شکل دادهاند و معماران و هنرمندان ایرانی همواره در ساخت و پرداخت آن مجموعۀ عظیم قدسی به رعایت اصول معماریایرانی وفادار بودهاند.
فرهنگ ایرانی همچنین در قالب نگارگری در جایجای حرم مطهر تجلی یافته است. گرههای تزیینی آجری، چوبی، گچی، آینه، معرقهای کاشی، چوب، سنگ، شمسههای کاشی، گچی، آینه و طلا، نمادهای اسطورهای و کتیبههای فارسی از جمله تجلیات فرهنگ ایرانی بر قامت وزین آستان قدس رضوی است و در مجموع موجب شدهاند که حرممطهر امام رضا(ع) نه تنها محفل عاشقان و شیفتگان امام، بلکه تجلیگاه فرهنگ و هنر ایرانی نیز باشد.
ساعات کار:
شنبه تا چهارشنبه: از ساعت 8 الی 14
پنجشنبه: از ساعت 8 الی 13
نشانی:
شیراز خیابان فردوسی – حد فاصل خیابان رودکی و سعدی – ساختمان گشت تور
تلفن : 07132236542 – 07132233020 (5 خط)
فاکس: 07132236544
درباره گشت تور:
فعالیت خود را از سال 1367 با مجوز سازمان ایران گردی و جهان گردی آغاز نمودیم. حوزه فعالیت ما، ورود توریست به کشور و اجرای تورهای تخصصی میباشد.