گالری ساعت‌های جیبی در موزه مردم‌شناسی ارومیه

گاه‌شماری و زمان‌سنجی یکی از مهم‌ترین نیازهای بشر بوده که بر حسب ضرورت و به اقتضای دانش خود، ابزارهای مختلفی را اختراع کرده است.

بهره‌گیری از موقعیت ستارگان و کواکب، ساخت ساعت‌های آفتابی، آبی، شنی و غیره و در نهایت اختراع ساعت‌های مکانیکی، کواتر و الکترونیکی، همگی سیر تحول و تکامل ابزارسازی انسان برای درک گذر زمان و به شمار آوردن حساب شب و روز را نشان می‌دهد.

در این گذر فناوری، ساعت‌های جیبی اولین نمونه‌های قابل حمل و پرطرفدار زمان‌شمار بودند که در قرن ۱۶ میلادی اختراع و بعدا در فضای انقلاب صنعتی اروپا، به تولید انبوه رسید.

در دوره قاجار ساعت‌های جیبی به ایران وارد شد که در ابتدا مختص درباریان، ثروتمندان و افراد خاص بود ولی به مرور مورد استفاده عموم قرار گرفت.

ساعت‌های جیبی به مدت حدود دویست سال، اولین و پرطرفدارترین فناوری قابل حمل و همراه برای انسان بود که بعدها با رونق ساعت‌های مچی و دیجیتال و در نهایت در عصر تکنولوژی الکترونیکی، این ساعت‌ها کاربرد سابق خود را از دست داد و بیشتر باید در گالری‌ها، نمایشگاه‌ها و موزه‌ها سراغ آن را گرفت.

در طبقه اول موزه مردم‌شناسی ارومیه که بیشتر به تاریخچه دانش و فناوری‌ها اشاره دارد، دو سالن به نمایش انواع ساعت‌های جیبی اختصاص داده شده است.

این ساعت‌ها عموما مربوط به قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی و ساخت کشورهای اروپایی به ویژه سوئیس هستند و در بین آنها، تعدادی ساعت از کشورهای ایتالیا، فرانسه و ژاپن نیز وجود دارند.

جنس ساعت‌ها اکثرا از نقره و تعدادی نیز استیل و در اندازه‌های مختلف و طرح‌های متنوع  و اکثرا دارای دو در  هستند که یکی صفحه شیشه‌ای و دیگری پشت آن را می‌پوشاند.

تعدادی از ساعت‌ها سه در و رنگ‌دار  هستند، ریزه‌کاری‌ها و تزئینات به کار رفته در صفحات مدرج، عقربه‌ها و سایر اجزا نشان از هنر ظریف فلزکاری سازندگان آن است.

در بخش دیگری از این مجموعه، ساعت‌های رومیزی کوچک و بزرگ با صفحه نمایش از جنس چینی و منقوش در معرض نمایش گذاشته شده‌اند، تاریخ ساخت اینها نیز مربوط به قرون نوزده میلادی بوده که در زمان خویش مورد استفاده طبقه ثروتمند، درباریان و کاخ‌نشینان بوده است.

ساعت‌های موزه مردم‌شناسی ارومیه همگی سالم بوده و با نیروی محرکه فنر کار می‌کنند به گونه ای که در طول شبانه‌روز باید حداقل یک بار کوک شوند ولی از تغییر و تحولات گذر زمان عقب ماند‌ه‌اند و دیگر، کوک کننده‌ای ندارند.

منبع:میراث آریا

سفر به جزایری که ساحل شنی ندارد

در این گزارش برخی از جاذبه‌های گردشگری جزایر «ناز» را بیان کرده‌ایم.

هرمزگان استانی گرم و ساحلی در جنوب ایران است که ۱۴ جزیره‌ی بزرگ و کوچک دارد. یکی از منطقه‌های زیبای آن، جزایر «ناز» است که به عنوان عجایب هفتگانه قشم مشهور است. این منطقه در فاصله ۳۲ کیلومتری قشم به سمت جنوب قرار گرفته. نکته جالب اینکه این جزایر، ساحل شنی ندارد؛ به این ترتیب که دو جزیره کوچک را شامل می‌شود و بومی‌های منطقه به آن دوکرده می‌گویند.

چطور به این منطقه شگفت انگیز برویم؟

برای رفتن به جزیره ناز را‌های مختلفی وجود دارد، اما به دلیل فاصله کم آن با جزیره قشم، توصیه می‌شود بعد از بلوار آزادگان به سمت جنوب بروید و در انتهای بلوار وارده جاده دریا شوید؛ پس از ساحل طلایی در سمت راست پارکینگ ساحل ناز را می‌بینید.

بهترین ساعت رفتن به جزایر ناز

شاید باور کردن آن کمی سخت باشد که در جنوب ایران و در حاشیه خلیج فارس منطقه‌ای وجود دارد که می‌توانید بر روی آب راه بروید. در این منطقه هنگام جزر دریا به اندازه یک کیلومتر در دریا پیاده روی کنید و تا بلندی‌های جزایر ناز را بدون آن که خیس شوید، تماشا کنید.  همچنین چیزی که باعث جذابیت هرچه بیشتر این جزیره شده این است که هنگام جذر و مد آب دریا مسیر ناپدید می‌شود.

در طول شبانه روز ۲ بار می‌توانید به این جزایر بروید. یکی از این دوبار در تاریکی شب است. بنابراین فقط یکبار در طول روز فرصت را دارید که با پای پیاده به سمت آن حرکت کنید.

فاصله بین جزر و مد دریا حدود ۶ ساعت است که ۳ ساعت بعد از جزر می‌توانید بروید و یک ساعت بعد از مد برگردید. پس در کل ۴ ساعت وقت دارید که کنار ساحل باشید.

تفریحات جزایر ناز

یکی از زیبایی‌های جزایر ناز چشم انداز آن منطقه است. از روی صخره‌های جزایر ناز می‌توانید ساحل قشم، خلیج فارس، تنگه هرمز و جزیره لارک را از زاویه متفاوت ببینید و عکس برداری کنید. علاوه بر آن امکاناتی مانند شتر سواری، پالاگرایدر، جت اسکی، قایق سواری و غیره نیز وجود دارد.

منبع:باشگاه خبرنگاران جوان

«هجیج»؛ پلکانی تا بهشت

وزیر میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع‌دستی «هجیج» در استان کرمانشاه را یکی از زیباترین روستاهای ایران توصیف کرد و نوشت: معماری پلکانی این روستا آنرا متفاوت و منحصر به فرد کرده است.

به گزارش گروه فرهنگی ایرنا، هجیج به معنای دره سرسبز و عمیق است نام روستایی از توابع بخش نوسود در شهرستان پاوه در استان کرمانشاه است با خانه‌های سنگی، مناظر سرسبز، چشمه‌های خروشان و مسیر پر پیچ‌وخم، که چشم هر بیننده‌ای را به خود معطوف می‌کند.

یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد روستای هجیج معماری آن است؛ به طوریکه همه خانه‌های این روستا از سنگ ساخته شده و حتی یک آجر در آنها به کار نرفته است. نحوه معماری روستای هجیج به صورتی است که پشت بام هر منزل، حیاط منزل پشتی محسوب می‌شود که طبعاً محل بازی بچه‌ها و گاه اقامتگاهی برای اطراق گردشگران و برپا کردن چادرهایشان در دل طبیعت بکر و خیال انگیز روستا است.

علی‌اصغر مونسان در حساب کاربری خود در اینستاگرام نوشت: هجیج از زیباترین روستاهای ایران است که در ۳۶ کیلومتری شهرستان پاوه در استان کرمانشاه قرار دارد؛ این روستا در کنار آبشار بل مشرف بر سد داریان است و معماری پلکانی این روستا آنرا متفاوت و منحصر به فرد ساخته شده است.

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی با بیان اینکه برای رسیدن از پاوه به هجیج باید از بیش سی پیچ‌وخم جاده‌ای از فراز دره‌ها عبور کرد، افزود: هجیج زمانی از لحاظ تولیدات و محصولات کشاورزی خودکفا بوده و دست‌بافته‌های سنتی مانند پارچه موسوم به مرض برای لباس کردی و پای‌افزار گیوه از مشهورترین صنایع‌دستی این روستا است.

به گزارش ایرنا، از روستاهای شگفت‌انگیز جهان و پرجاذبه‌ نقاط استان کرمانشاه روستای دیدنی هجیج در منطقه اورامانات است که همواره گردشگران را مسحور زیبایی‌های خود می‌کند.

اگر چه اسناد معتبری در مورد تاریخ روستای هجیج در دست نیست، اما وجود امامزاده عبیدالله (ع) فرزند امام موسی کاظم (ع) است که اهالی منطقه از آن به نام کوسه هجیج  یاد می‌کنند، نشان می‌دهد این روستا سابقه تاریخی دیرینه‌ای دارد و قدمت آن به بیش از ۵۰۰ سال می رسد.

از دیگر جاذبه‌های روستای هجیج بناهای خانقاه، چله‌خانه و عبادتگاه کوسه است، این بنا از سنگ است و داخل آن با گل اندود شده است، در داخل این عبادتگاه ستون‏های چوبی نیز وجود دارد. خانقاه دراویش قادریه از دیگر بناهای دیدنی روستای هجیج است که در آن به ذکر و سماع می‏پردازند.

یکی از مراسم مهمی که در این روستا برگزار می‌شود مراسم ذکر و سماع دراویش طریقت قادریه است، آنان در ایامی خاص به ذکر و سماع پرداخته و در مراسمی که با دف و هوره برگزار می‌شود با حالت گریه و استغاثه از مرید و مرشد خود مدد می‌جویند.

در نزدیکی روستای هجیج چشمه خروشانی وجود دارد که آب آن به رودخانه سیروان می‌ریزد، این چشمه عجیب که به مانند آبشاری از دل کوه بیرون می‌آید به کانی بل (چشمه بل) معروف است. خروشانی این چشمه به گونه‌ای است که در هیچ فصلی از سال آب آن کم نمی شود و متخصصین و محققین آب آن را به عنوان یکی از بهترین آب معدنی‌های دنیا شناخته‌اند.

آبشار زیبای بل، که در نزدیکی روستای هجیج قرار دارد، از جمله آبشارهایی است که آب آن خواص درمانی دارد و از جمله بهترین آبهای معدنی جهان به شمار می رود.

روستای هجیج با مجموعه‌ای از خیابان‌های نیم ‌دایره و ردیف ساختمان‌های یک رو به دره عمیق و رودخانه زیبای سیروان است؛ خانه‌های هجیج همگی از سنگ و اغلب به صورت خشکه چین و پلکانی ساخته شده است. جهت‌گیری ساختمان‌ها به سوی جنوب است تا از نور خورشید بیشترین بهره برداری به عمل آید.

بارش نزولات جوی مناسب بویژه برف در فصل سرد سال و باران در بهار و پاییز موجب سرسبزی و طراوت روستا و مناظر اطراف آن شده است؛ به دلیل سرمای سخت زمستان، دیوار خانه‌های قدیمی روستا ضخیم، با در و پنجره‌هایی کوچک است و سقف این خانه‌ها که با تیرهای چوبی پوشیده و با کاهگل اندود شده اند، مسطح می باشد. روستای هجیج از شمال غرب و جنوب کوهستان‌های کوه شالان و شاهو محدود است و با اقلیمی معتدل و کوهستانی، در بهار و تابستان آب و هوای مطبوعی دارد و در پاییز و زمستان سرد می باشد.

مردمان این روستا که به زبان کردی و لهجه هورامی سخن می‏‌گویند، مسلمان و پیرو مذهب اهل تسنن هستند و در تامین همه مایحتاج روزانه خودکفا است به گونه‌ای که از گیوه‌بافی که پایپوش مردمان مناطق کردنشین است گرفته تا لباس‌هایی سنتی بافته شده از پشم و رنگ طبیعت، تا تهیه خوراک و مایحتاج خوردنی و هر آنچه که نیاز زیستن در رفاه باشد که نشان از تلاش، کوشش، ذوق و هنر ریشه در فرهنگ، باور و توانمندی آنان است.

هجیج روستایی است به زیبایی دره های زاگرس، به دل انگیزی ارتفاعات شاهو، به زلالی چشمه ساران هورامان، به قدمت تمدن کرمانشاهان و به خیال انگیزی بهشت.

با توجه به شیوع بیماری کرونا و توصیه ستاد ملی مقابله به کرونا به در خانه ماندن و تاکید بر تعویق سفر به دوران پس از مهار بیماری کرونا اکنون بهترین فرصت برای مطالعه و شناخت بیشتر جاذبه‌های فرهنگی، گردشگری و طبیعی ایران ایجاد شده است. می‌توان با بررسی دقیق، مقصدهای جذاب و جدید گردشگری را برای مسافرت‌های فردی و گروهی در دوران پسا کرونا برنامه‌ریزی کرد.

منبع:ایرنا

قلعه فورگ چه داستان‌هایی که در دل خود ندارد

قلعه فورگ درمیان در خراسان جنوبی یکی از زیباترین قلعه‌های کشور است که نشانگر تاریخ مردمان این منطقه بوده و جایگاه خاصی از حیث تمدن، تاریخ و معماری دارد.

۱۱۰ قلعه تاریخی در استان وجود دارد که هرکدام برای خود ماجرایی دارند، از پله‌های پرپیچ و خمشان که بالا می‌روی انگار در دل تاریخ قدم می‌گذاری، سرگذشت انسان‌ها را در دل مرور می‌کنی، از جنگ‌هایی که در این منطقه بده تا حصر در قلعه و کمبود آذوقه.

به گزارش ایسنا، قدمت برخی از این قلعه ها به دوره ساسانی بر می گردد، همچنین برخی از قلاع که در بالای کوه‌ها قرار دارند، در دوران اسماعیلیه مورد استفاده قرار گرفته‌اند. طی سال های اخیر عملیات بازسازی و مرمت در بسیاری از قلعه‌ها انجام شده تا مکان‌های زیبایی برای حضور گردشگران فراهم شود. قلعه فورگ، ارگی در روستای فورگ از توابع شهرستان درمیان در خراسان جنوبی یکی از این قلعه‌هاست. این قلعه در ۵ کیلومتری درمیان و در شرق شهر بیرجند قرار دارد. قلعه‌های این استان در دوره‌های مختلف احداث شده‌اند. وجود مناطق کوهستانی زیاد باعث شده که پای فرقه اسماعیلیه به این منطقه باز شود و برای دفاع از خود، قلعه‌های مرتفع و مستحکمی در اکثر مناطق این شهرستان و سایر شهرهای جنوبی خراسان ساخته و باقی بگذارند.

ساخت این قلعه در زمان نادرشاه توسط میرزا بقا خان حاکم منطقه شروع شد. پس از وی پسرش میرزا رفیع خان ساخت قلعه را به اتمام رساند. مصالح به کار رفته در بنا سنگ، آجر، خشت، گچ، آهک و ساروج است. فضای داخلی قلعه از قسمت‌های مختلف مانند محل زندگی خدمه، اصطبل، انبار مهمات و… تشکیل شده است که به وسیله حصار قلعه و برج‌های مدور احاطه شده‌اند. بالای حصار و برج‌ها کنگره دار است و منافذی جهت دیده بانی و دفاع در آن تعبیه شده است. دروازه اصلی در ضلع شرقی و یک دروازه کوچک‌تر در ضلع شمالی آن قرار دارد. شاه نشین در بلندترین نقطه قرار دارد و فضاهایی از قبیل اصطبل، آب انبار، اتاق‌های ساخته شده در دو طبقه و مسجد را در بر دارد.

 

وجود مناطق کوهستانی زیاد باعث شده که پای فرقه اسماعیلیه به این منطقه باز شود و برای دفاع از خود، قلعه‌های مرتفع و مستحکمی در اکثر مناطق این شهرستان و سایر شهرهای جنوبی خراسان ساخته و باقی بگذارند. از پله‌های طولانی قلعه که بالا می‌روی، به قلعه‌ای می‌رسی که زمانی قلمرو مردمان این منطقه بوده و اکنون به بنایی تاریخی تبدیل شده است، دیوارهای کوتاهی که نشان از ریخته شدن و فروریختن آن در طول زمان دارد و مسیری طولانی و پیچ در پیچ که تو را به زیرزمین‌ این قلعه می‌رساند و بخش‌های مختلف و حتی پنهان قلعه را به تو می‌نمایاند.

درختچه‌های زرشک در پای این قلعه، تلفیقی از کار و تاریخ را به انسان می‌دهد. تلفیق رنگی زیبا که نشان می‌دهد مردم این منطقه سال‌هاست که به کشاورزی مشغولند.

تاریخ ساخت این قلعه در کتاب “دیوان لامع”، نوشته محمد رفیع بن عبدالکریم در میانی، سال ۱۱۶۰ ه.ق. ذکر شده است. مولف کتاب عین الوتابع، قلعه را این گونه توصیف کرده است؛ “قلعه فورگ در روی کوهی است که از آجر پخته، دیوار و باروج آن را به طور محکم ساخته‌اند و پایه آن را سنگ چین کرده‌اند و دو شیر در اطراف خود داشته با دو خاکریز که قطر هر یک پنج در پنج است”.

قلعه فورگ بعد از قلعه الموت، مهم‌ترین مقر حضور اسماعیلیان به حساب می‌آمده و در این محل فداییان مطلق را تحت تعلیم و آموزش‌های مخصوص قرار می‌دادند.

علی اصغر مونسان، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، در صفحه شخصی خود به زیبایی‌های این قلعه اشاره کرده و نوشته: قلعه فورک یکی از زیباترین قلعه‌های تاریخی خراسان جنوبی است و از لحاظ جایگاه قرارگیری و ساختار معماری، یکی از بی‌نظیرترین قلعه‌های تاریخی ایران نیز محسوب می‌شود.

وی ادامه داد: این قلعه در روستای فورگ از توابع بخش مرکزی شهرستان درمیان و در فاصله 90 کیلومتری شرق بیرجند و 10 کیلومتری شهر اسدیه واقع شده است.

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بیان کرد: ساخت این قلعه در زمان نادرشاه توسط میرزابقاخان حاکم منطقه شروع شد؛ پس از وی پسرش میرزا رفیع خان ساخت قلعه را به اتمام رساند. این بنا در زمره 10 قلعه تاریخی مهم کشور و از آثار مهم و قابل توجه ایران است. این اثر تاریخی به شماره 3450 در تاریخ 28 اسفندماه 79 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

این قلعه‌ها یادآور روزهای تاریخی این ملتند، روزهایی که نشانگر روزهای پرفراز و نشیب این مردم هستند، روزهایی که طی شده‌اند، خون‌هایی که ریخته شده و به اینجا رسیده‌ایم.

منبع:ایسنا

آغاز سال نو میلادی در سایه کرونا

چالش‌های کروناویروس در سال ۲۰۲۰ و عدم توانایی در برگزاری جشن‌ها آغاز سال ۲۰۲۱ را متفاوت کرده است.

شمارش معکوس برای آغاز سال جدید همیشه با جشن و سرود و آتش‌بازی همراه بوده است، اما همان‌طور که انتظار می‌رفت، بسیاری از شهرها و کشورهای جهان به دلیل بیماری همه‌گیر کووید- ۱۹ برنامه‌های خود، برای جشن‌های آغاز سال نو را لغو یا تغییر داده‌اند.

اروپا در حال حاضر در میان موج دوم قرار دارد و در سراسر جهان، اوضاع بیش از هر زمان دیگری نامشخص است. در مالزی، برنامه‌های سال نو اغلب توسط مراکز تجاری سازمان‌دهی می‌شد و جمعیت زیادی دورهم جمع می‌شدند تا سال جدید را با شادی و خنده آغاز کنند، اما برنامه‌های آغاز سال نو جدید متفاوت خواهد بود.

دولت‌های انگلیس، اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی توافق کردند، تنها سه خانوار اجازه برگزاری مراسم حباب کریسمس (از ۲۲ تا ۲۸ دسامبر در ایرلندشمالی) رادارند. افراد می‌توانند در خانه، کلیسا و فضاهای بیرونی تجمع کنند و محدودیت‌های سفر نیز کاهش می‌یابد؛ بااین‌حال، مراسم حباب کریسمس باید منحصربه‌فرد باشد و افراد نمی‌توانند آن‌ها را مبادله کنند، اما دولت اسکاتلند اعلام کرده است که در مراسم حباب‌های کریسمس نباید بیش از هشت نفر حضور داشته باشند و کودکان زیر ۱۲ سال نیز در این آمار محاسبه نمی‌شوند.

بسیاری از افراد بوقلمون‌های کوچکی را برای شام تهیه می‌کنند، زیرا مهمانان کمتری خواهند داشت و بسیاری از جشن‌های کاری امسال به‌صورت آنلاین برگزار خواهد شد. در بیشتر مناطق اسکاتلند، افراد نمی‌توانند در خانه با فردی ملاقات کنند، اما در فضای باز، بر اساس منطقه خود، حداکثر ۶ نفر (از دو خانوار) یا هشت نفر (از همان منطقه) می‌توانند ملاقات کنند.

عبادتگاه‌ها در ولز با رعایت فاصله فیزیکی و عدم هم‌خوانی آواز بازگشایی‌شده‌اند و در ایرلند شمالی با رعایت پروتکل‌های بهداشتی باز هستند و محدودیتی در تعداد ندارند، مراسم عروسی، خاکسپاری و دیگر مراسم نیز با ۲۵ نفر برگزار می‌شود.

جشن‌های سال نو افراد را از مناطق دورتر نیز گرد هم می‌آورد و می‌تواند عاملی برای افزایش آمار مبتلایان به کروناویروس شود. بدترین مورد، افراد بدون علامت هستند که می‌توانند بیماری کووید- ۱۹ را بدون اطلاع در مجالس کوچک خانگی به دیگران انتقال دهند.

حسن والی، اپیدمیولوژیست دانشگاه لاتروب استرالیا اظهار کرد: ماسک‌ها می‌توانند بسیار کمک‌کننده باشند، اما ماسک‌ تنها راه محدود کردن انتقال نیستند. تهویه، رعایت فاصله فیزیکی و کاهش تعداد افراد از اولویت‌های اصلی برگزاری مراسم خواهد بود. بااین‌وجود برخی از مناطق مانند استرالیا یک مزیت قابل‌توجه (آب‌وهوای گرمتر) دارند که امکان باز کردن پنجره‌ها و حتی بهتر از آن، استفاده از فضای باز است. بررسی‌ها نشان می‌دهد که بیشترین موارد انتقال در داخل محیط‌های بسته (خانه) است و بیماری، بیشتر از طریق هوایی است که تنفس می‌کنیم و کمتر از سطوح منتقل می‌شود؛ بنابراین باید مراسم در حیاط، بالکن برگزار شود و درب و پنجره‌ها باز باشند.

شب سال نو میلادی و برگزاری مراسم می‌تواند عاملی برای گسترش بیماری کووید- ۱۹ باشد. در شب سال نو افراد یکدیگر را در آغوش گرفته و می‌بوسند، هدیه می‌دهند و غذا می‌خورند. معمولا بلندتر از حد معمول گفت وگو می‌کنند تا در یک اتاق پر سروصدا بتوانند بشنوند و از این طریق ذرات ویروس از طریق هوا پخش می‌شود.

دکتر علی مکداد ازموسسه سنجش سلامت  دانشگاه واشنگتن گفت: سال نو میلادی معمولا در میان دوستان جشن گرفته می‌شود و تنها مهمانی با بستگان نزدیک نیست. بزرگترین نگرانی این است که افراد ممکن است در معرض افرادی قرار گیرند که پروتکل‌های بهداشتی را کمتر رعایت می‌کنند.

محققان هشدار می‌دهند اگر قرار است دورهم جمع شوید، از یکدیگر فاصله بگیرد و در داخل منزل نیز ماسک استفاده کنید.

محققان افزودند: در شرایط همه‌گیری بیماری، خانه تنها جایی است که افراد احساس امنیت می‌کنند به همین دلیل مراسم سال نو در بسیاری از کشورهای جهان لغو و به‌صورت مجازی خواهد بود.

مهمانی‌ها در اکثر مکان‌ها ممنوع، آتش‌بازی در لندن و مهمانی‌های خیابانی در ادینبورگ (پایتخت اسکاتلند) نیز لغو شده است. صادق خان، شهردار لندن اعلام کرده است که به علت همه‌گیری کروناویروس بسیاری مراسم مرتبط با سال نو میلادی لغو و به‌صورت مجازی برگزار خواهد شد.

مصر جشن‌های سال نو را به دلیل ویروس کرونا لغو می‌کند؛ وزارت گردشگری و آثار باستانی مصر جشن سال نو را برای جلوگیری از اجتماعات گسترده لغو کرده است. این وزارت تاکید کرد که برگزاری مراسم عروسی، مهمانی‌ها، مناسبت‌های خاص و اجتماعات در سالن‌های سرپوشیده همچنان ممنوع خواهد بود تا تصمیم برای بازگشایی سالن‌ها صادر شود.

بسیاری از کارشناسان عنوان کردند: بازگشت به حالت عادی مانند قبل از شیوع همه‌گیری، بسیار بعید و تعیین اهداف بلندمدت دشوارتر است.

منبع:ایسنا

کلیسای «مریم مقدس» و آرامستان ارامنه در مشهد

کلیسای «مریم مقدس» تنها کلیسای ارامنه مشهد است که از سوی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در فهرست آثار تاریخی و فرهنگی کشور به ثبت رسیده است.

این کلیسا در خیابان امام خمینی و در حوالی میدان ده دی مشهد واقع شده است. از نمای بیرونی کلیسا، تنها گنبد سفید و سنگی آن با صلیبی که در نوک گنبد جای گرفته قابل دیدن است. این کلیسا با نام کلیسای «مسروپ مقدس» در سال ۱۹۴۱ میلادی در مشهد بنا شد و قدمت آن به دوران پهلوی اول می‌رسد. در گذشته مسیحیان مشهد در این مکان عبادت می‌کردند که پس از مهاجرت آن‌ها از مشهد، این کلیسا به ثبت ملی رسید و در حال حاضر غیرفعال است. همچنین آرامستان تاریخی ارامنه که در مرکز شهر مشهد واقع شده، تنها قبرستان مربوط به ارامنه در شهر مشهد است که از لحاظ تاریخی و سیاسی از جایگاه و ارزش خاصی برخوردار است و با مشارکت شورای خلیفه گری ارامنه تهران – شمال و پیگیری‌های انجام شده این اثر با شماره ۳۱۴۴۴ در ردیف آثار ملی ایران قرار گرفت. درون قبرستان ارامنه مشهد کلیسا یا مادور(نمازخانه) ‌ای به وسعت ۱۰۲ مترمربع قرار دارد و طبق کتیبه سردر مادور، راهبه کاترین را آرپنیک و ملکوم هارتونیاس به یاد مادر و مادرزن خود که در همین مکان دفن هستند در سال ۱۹۴۷ میلادی این مکان را بنا نموده اند. بر اساس تاریخ حک شده بر روی سنگ قبرها، قدیمی‌ترین سنگ قبر متعلق به سال ۱۹۱۸ و جدیدترین آن مربوط به سال ۱۹۹۵ است و مدفونین گورستان ارامنه شهر مشهد از کشورهای آمریکا، روسیه، گرجستان، کانادا، فرانسه، لهستان بوده‌اند. به همین منظور خطوط نوشته شده روی الواح قبور شامل رسم الخط فارسی، آرامی، ارمنی، انگلیسی، لهستانی، فرانسوی، روسی است. مهم‌ترین قبر این گورستان متعلق به مبلّغ آمریکایی لوئیس اف. اسلستین است که در سال ۱۳۱۲ قمری (۱۸۹۵ میلادی) در مشهد ساکن شد. در این گورستان افرادی با فرق گوناگون دفن شده اند که می توان به ارتودکس‌ها، کاتولیک‌ها، ارامنه گریگور و آشوری‌ها اشاره کرد و بخشی از قبور این گورستان متعلق به مهاجران لهستانی و گویای حقیقتی تلخ از برگ‌های تاریخ جنگ جهانی دوم است. در این آرامستان یک قطعه مربوط به کشور لهستان است که در بخشی ویژه مدفونند و شکل سنگ‌های تراشیده بر روی قبور بسیار متنوع بوده و تعدادی از آن‌ها محل مخصوص عودسوز دارد.

منبع:ایسنا

آرمرده، قطب صنعت شال‌بافی ایران

شهر آرمرده مرکز بخش آرمرده در فاصله ۱۳ کیلومتری جنوب غربی شهرستان بانه در استان کردستان واقع شده، این شهر زیبا در ارتفاع ۱۶۱۶ متری از سطح دریا قرار گرفته است. براساس سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت شهر آرمرده ۲۲۵۹ نفر و جمعیت کل بخش آرمرده ۱۰۷۱۳ نفر است.

بخش آرمرده دارای دو دهستان به نام‌های دهستان پشت آربابا و دهستان بلَکه است که تمام ساکنان شهر کُرد زبان و با لهجه شیرین سورانی (از لهجه‌های زبان کُردی) تکلم می‌کنند. آرمرده که در میان کوه‌های زاگرس قرار گرفته دارای پوشش جنگلی و مرتع بسیار غنی و آب و هوای کوهستانی و معتدل است که از قدیم الایام به علت وجود امنیت و کشتزارهای حاصلخیز، شهری مهاجر‌پذیر از مناطق مختلف عراق و شهرهای دیگر بوده و مردم بسیاری به این شهر کوچ کرده و ساکن شده‌اند که باعث افزایش جمعیت این شهر شده است.

نکته قابل توجه در مورد این شهر، همکاری و تشویق حکام محلی برای آموزش حرفه شالبافی بوده و اکنون شالبافی شغل اصلی مردم شهر شده و این حرفه از نسلی به نسل دیگر انتقال داده شده است.

آرمرده خاستگاه شال

شال مختص مناطق کردستان و خاستگاه آن شهر تاریخی آرمرده بانه است و این محصول از پشم و الیاف کاملاً طبیعی و طی مراحل مختلفی تهیه می‌شود، که هر سال در ابتدای فصل بهار بز مَرغُز که دارای پشم اصیل به نام (مه ره ز) است و پرورش یافته از علوفه‌های طبیعی کوه‌ها و برگ درختان بلوط مناطق زاگرس و به ویژه آرمرده است، به وسیله دامداران و با قیچی‌های مخصوص پشم‌زنی (برینگ) از بدن بُزهای مَرغُز جدا شده و پس از شستشوی کامل، خشک‌شدن و تمیز‌کردن، مرحله خلال اندازی یا همان (شی کردن) بر ‌روی پشم‌ها انجام می‌شود.

 پس از انجام این مراحل، پشم و تارهای موی پشم به هم چسپیده از همدیگر جدا و در مراحل دیگر به دست زنان چیره‌دست و هنرمند به وسیله آلات مخصوص ریسندگی که همان دوک (ته شی) نام دارد و جنس آن چوبی است به نخ باریک و محکم تبدیل می‌شود، مرحله تبدیل پشم به نخ در سال‌های اخیر گاهی به وسیله دستگاه‌های برقی نیز انجام شده است.

در مراحل دیگری به وسیله استادکاران ماهر (جولاها) در دستگاه‌های سنتی و کاملاً دستی کار بافندگی را انجام می‌دهند و به پارچه‌ای به عرض معمولی ۱۰ الی ۱۵ سانتیمتر و طول ۳۰ الی ۳۲ متر تبدیل می‌کنند، پس از انجام مراحل دیگری مانند پرِس کردن (کول کردن) پارچه تهیه شده را در دستگاه‌های پرس مخصوص به دست استادکاران ماهر صاف و حالتی اتو زده پیدا کرده که به صورت دستی به حالت فشرده و نواری دَور همدیگر جمع می‌شود و محصول نهایی یا پارچه نواری که همان شال نام دارد برای فروش روانه بازار می‌شود.

شال معمولا برای تهیه لباس محلی مردانه بنام (رانک و چوغه) و در مواردی دیگر برای تزئین لباس خانم‌ها و حتی استفاده به صورت «قبا مخصوص بانوان» مورد استفاده قرار می‌گیرد.

تاریخ تولید و استفاده از شال

شال و شال‌بافی از زمانی که انسان برای پوشاندن بدن خود به لباس نیاز پیدا کرد، متداول شده است و سابقه‌ای طولانی همسان با سابقه زندگی انسان‌ها دارد.

 این امر مهم با توجه به اینکه در منطقه کردستان و به ویژه در شهر تاریخی آرمرده و مناطق اطراف آن که از لحاظ وجود مراتع سرسبز و جنگل‌های انبوه که خوراک اصلی بز مَرغُز که منشأ تولید پشم مورد استفاده در صنعت شالبافی است، بسیار غنی بوده و پرورش بُز مَرغُز علاوه بر استفاده از پشم آن استفاده‌های مهم دیگری از جمله گوشت، شیر و… دارد.

بُز مَرغُز بومی این منطقه است و پشم آن از لحاظ ظرافت، استحکام، زیبایی، نرمی و سازگاری با بدن انسان و لطافت خاص آن در جهان نظیر ندارد، به همین دلیل در طول تاریخ و قرن‌های متمادی، این صنعت که در جریان آوارگی‌های پی در پی و غیره دائماً در معرض نابودی قرار داشته است، به علت حمایت‌های جدی و قاطع حکام محلی (اختیارالدینی‌ها) و ایجاد بسترهای مناسب برای تشویق افراد محلی و حتی افراد غیر بومی به اشتغال و فراگیری صنعت شالبافی که در منطقه ساکن می‌شدند و اینکه خود نیز از پیشگامان این صنعت از آغاز تا به امروز بوده‌اند و سعی در حفظ این صنعت مهم و اشتغال‌زا برای مردم منطقه داشته‌اند، از نابودی آن جلوگیری کرده و باعث حفظ، رشد و ترقی این صنعت تا به حال بوده است.

شال در این منطقه از سوی حکام محلی و سایر اقشار مردم، جزو بهترین سوغات بوده است و در حال حاضر نیز جزو زیباترین و گران‌ترین لباس‌ها محسوب می‌شود، برای شمارش شال اصطلاح «طاقه» به کار برده می‌شود، شال آرمرده در حال حاضر به عنوان یک برند مخصوص این شهر که دارای سابقه تاریخی و طولانی در این منطقه است قابلیت‌های تبدیل به یک برند جهانی را دارد.

شهر آرمرده بستر مناسب برای معرفی شدن به عنوان دهکده نساجی جهان که خاستگاه شال است را دارد، ۷۰ درصد ساکنان آرمرده به ویژه زنان به حرفه شال‌بافی اشتغال دارند و نیاز است تا اقدامات اساسی و شایسته برای معرفی جهانی این شهر زیبا انجام شود، شال و شهر آرمرده هیچگاه از همدیگر جدا نبوده و نخواهند بود زیرا مهمترین صنایع‌دستی شهر آرمرده شال است که به علت فراگیر بودن دامنه اشتغال آن و اینکه تمام امکانات و بسترهای این صنعت در منطقه وجود دارد.

منبع:میراث آریا

دیوار تاریخی تمیشه، ادامه دیوار بزرگ گرگان

تَمیشَه یا تمیشه‌ بانصران که در منابع عربی به آن طمیس و طمیسه نیز گفته‌اند، یکی از شهرهای باستانی و تاریخی مهم در خطه‌ تبرستان بوده که امروزه خرابه‌های تاریخی به جا مانده از آن در نزدیکی روستای سر کلاته خراب‌شهر از توابع شهرستان کردکوی واقع است.

تمیشه در روزگار ساسانیان نیز شهری آباد بوده و در اسطوره‌های ایرانی، اقامتگاه فریدون پادشاه آریاییان خوانده‌ شده است. در منابع آمده است خسرو انوشیروان ساسانی به آن شهر رفته و مدتی را در آنجا گذرانده و دستور گسترش شهر و ساخت بارو و دیوار دفاعی تمیشه را به‌منظور جلوگیری از یورش‌ تُرکان و قبایل شرقی داده است.

تمیشه شرقی‌ترین شهر تبرستان و در مرز تبرستان و گرگان(جرجان) بوده است. ابن رسته، تمیشه را نخستین شهر تبرستان از مشرق دانسته و خسرو انوشیروان ساسانی را بناکننده آن خوانده و از دیوار تمیشه که میان تبرستان و گرگان کشیده شده و همچنین از مسجد جامع و جمعیت بسیار این شهر یاد کرده است.

پژوهشگران بر این باورند که به دلیل وجود رشته‌کوه‌های البرز ورود نیروهای مهاجم به سرزمین تبرستان و گیلان کمابیش میسر نبوده، به همین دلیل تنها راه دسترسی و مدخل ورود تازیان و دیگر نیروهای مهاجم تنها از راهی بود که از سرزمین قومس به گرگان می‌رسیده که امروزه به گردنه «خوش ییلاق» مشهور است. بدین منظور نخستین شهری که مورد یورش نیروهای مهاجم قرار داشته گرگان بوده و سرداران خلفا هرگاه که به‌قصد فتح تبرستان می‌آمده‌اند پس از طی راه قومس به گرگان به‌ناچار در آغاز با گرگانی‌ها رودررو شده و سپس به تمیشه و درون تبرستان حمله‌ور می‌شدند. به این ترتیب، تمیشه نخستین شهر تبرستان از سمت شرق و مدخل تبرستان و به‌نوعی پرچم‌دار نبرد با مهاجمان عرب وِ تُرک و مغول و… بوده است.

ابن فقیه، در ذکر تمیشه و دربند آن در البلدان نوشته است: «نخستین شهر طبرستان از سوی گرگان طمیش است و آن در مرز گرگان افتاده است و دروازه‌ای کلان دارد که هیچ‌یک از طبرستانیان نتوانند از آن جای بیرون آیند و به گرگان شوند جز از همین دروازه زیرا دیواری از آجر و آهک از کوه تا دل دریا کشیده شده است آن دیوار را خسرو انوشیروان (۵۳۱ – ۵۷۸ م.) ساخت تا تُرک را از تاراج طبرستان بازدارد.»

در واقع انوشیروان هنگامی ‌که دیوار دفاعی گرگان را در سراسر نواحی شمالی استان گلستان کنونی می‌ساخت، ضلع غربی آن را هم‌ساخت. دیوار دفاعی گرگان از کوه‌های گلیداغ در شرق استان تا دریای خزر  و ضلع غربی آن از دریا تا ارتفاعات رشته‌کوه البرز امتداد داشته است.

ازاین‌رو پژوهشگران و باستان‌شناسان، این دو اثر را یک دیوار می‌دانند که به دلایل نظامی و امنیتی هم‌زمان ساخته‌اند. باستان‌شناسان تأکید دارند دولت ساسانی ديوار تاريخی تميشه را که ادامه ديوار تاريخی گرگان است در اواخر قرن پنجم و ششم ميلادی براي جلوگيری از هجوم هپتاليان ساخته‌اند.

همانند تکنیک ساخت دیوار دفاعی گرگان، در چندين نقطه در مسير ديوار کوره‌های آجرپزی قرار دارد که تأمین‌کننده مصالح اصلی ديوار تميشه بوده است. این ديوار دارای خندق عميق در قسمت غربی و به سمت شهر تميشه است و از سمت شرق به دره‌های عميق و رودخانه منتهی می‌شود.

شهر تميشه و تأسیسات وابسته شهری نیز با قلاع متعدد در غرب ديوار تميشه واقع‌شده بود که دارای معماری منحصربه‌فرد با مصالح بومی بوده و بخشی از بقايای اين شهر در کاوش‌های باستان‌شناسی شناسایی‌شده است. دو قلعه که «نارنج قلعه» و «قلعه دختر» نام دارند، در اواخر دوره ساسانی در ضلع غربی و شرقی ارتفاعات جنگلی جنوب شهر تاريخی تميشه برای حفاظت از اين شهر ساخته‌شده بود و تا اوايل قرون اسلامی از آن‌ها استفاده می‌شده است.

در کاوش‌های مذکور، خندقی به طول سه کيلومتر با عرض و عمق دو متر در کنار ديوار تميشه کشف کردند. نتايج حاصل از اين گمانه‌زنی‌ها بيانگر آن است که طراحان و سازندگان ديوار تميشه در بخش جنگلی اين ديوار از مصالح چوب برای ساخت بخشی از آن استفاده کرده‌اند. به عقيده باستان‌شناسان در طول ديوار تميشه اتاقک‌های چوبی برای برج نگهبانی ایجادشده بود که محل استراحت سربازان ساسانی بود.

تاریخ ویرانی دیوار و شهر تمیشه برای پژوهشگران به‌طور قطع روشن نیست؛ ولی آن چیز که واضح است در عصر سربداران و مرعشیان، یعنی در یورش‌های تیمور، همچنان نام تمیشه و خندق آن در متون تاریخی دیده می‌شود، به همین دلیل پژوهشگران بر این باورند که این شهر در یورش‌های مغولان آسیب کلی و فراوان دیده و در تاخت‌وتازهای تیمور به‌طور کل از صفحه روزگار محو شده است. رابینو دراین‌باره آورده است: «تاریخ ویران شدن تمیشه روشن نیست؛ با آن‌که دلایلی هست که حدس بزنیم آن واقعه در هجوم مغولان اتفاق افتاده است. چیزی که روشن است فراموش‌شدن نام تمیشه پس از وقایع تیموریان و مرعشیان در تاریخ است.»

منبع:میراث آریا

اولین پادگان نظامی نوین اردبیل با قدمتی صد ساله

اردبيل منطقه‌ای پهناور و كوهستانی با همه ويژگی‌های آداب، رسوم، فرهنگ و سنن كهن خصوصيات طبيعی، آثار باستانی و تاريخی و همچنين دره‌های سرسبز، چشمه‌های آب فراوان و ظرفیت‌های مختلف ديگر است، بوم و سرزمینی كه امروز به اردبيل مشهور است، سرزمينی است پهناور، اين سرزمين از زمان‌های بسيار قديم مهد تمدن و مركز آبادی بوده است.

به علت وجود قله سبلان به ارتفاع ۴۸۱۱ متر و به فاصله ۴۰ کيلومتر در غرب شهر و رودخانه بالیقلی چای در شرق شهر، اردبیل محل سكونت اقوامی بوده است كه در اطراف و ساحل رود گرد آمده و تمدن‌های فاخری را ايجاد كرده‌اند، چرا كه اين نخستين شرط پيدايش تمدن‌های قديمی است.

از جمله مهمترین آثار در اردبیل بنای پادگان است که با توجه به اهمیت آن در ماه‌های گذشته به ثبت ملی رسید، محوطه و مجموعه بناهای پادگان  در شهر اردبیل مابین ایستگاه سرعین و میدان ارتش  واقع شده  و از جمله بناهای عصر پهلوی اول بوده که از ویژگی‌های خاص آن می‌توان به معماری آن با سبک معماری، تکنیک آجرکاری و ترکیب مجموعه بناها کنار هم اشاره کرد که در حال حاضر پادگان با وسعت ۳/۲۸ هکتاری در داخل شهر قرار گرفته است.

محوطه و مجموعه عمارت‌های متعلق به آن که از آن به پادگان اردبیل یا «فوج قهرمان اردبیل» یاد می‌شود، در سال‌های ۱۳۰۳ شمسی مقدمات تاسیس آن مهیا و در سال ۱۳۱۰ شمسی آماده بهره‌برداری شده است، روند توسعه مجموعه محوطه و  ساختمان‌های پادگان تا سال‌های ۱۳۲۰ ادامه پیدا کرده و در مجموع در زمینی به وسعت ۳/۲۸ هکتار احداث شد.

در اصل ایجاد پادگان به ایجاد نظم نوین شهری، ایجاد بلدیه و تخریب نارین قلعه و تفکیک آن به بخش‌های مختلف باز می‌گردد، عمارت سربازخانه و فوج قهرمان مستقر در آن با ایجاد واحد یگان‌های نظامی و لشگر زرهی به محل جدیدی در پادگان کنونی انتقال پیدا می‌کند، به دلیل موقعیت خاص، پادگان اردبیل از لحاظ نظامی سیر تحولات آرایش مختلفی نسبت به شرایط زمانی همانند لشگر، گردان زرهی، تیپ و تیپ مکانیزه پیاده به خود دیده است.

مروری بر تاریخچه پادگان اردبیل

شهر کهن اردبیل به عنوان شهر مقدس از دیرباز نزد اقوام و ملل گوناگون دارای غنای فرهنگی و آیینی بوده است. در سیر تاریخی شهر، به دلیل جابه‌جایی سرحدات و مناطق جغرافیایی و دست به دست شدن نواحی و قلمرو اقوام و یا کشورها، نقش اردبیل علاوه بر موارد یاد شده، نقش سیاسی و نظامی بوده است.

وجه مهم دفاعی و نظامی شهر در برگ‌های تاریخ این مرز و بوم در حمله مغول قرن هفتم هجری قمری و یا نزاع چند ساله ایران و روس در اوایل قرن هجدهم میلادی قابل مشاهده است. در مروری اجمالی به سیر تاریخ و تحول ایجاد قلعه و پادگان نظامی چندین نقطه شهری در اردبیل مکان‌یابی صورت گرفته است؛ آثاری از استحکامات نظامی شهر نیز در محدوده ضلع شمالی بافت شهر اردبیل (میدان مخابرات امروزی) قرار داشته که در جریان حمله مغول در سال‌های ۶۱۷ قمری به کلی تخریب شده است.

استحکام نظامی بعدی، قلعه نظامی اردبیل یا همان نارین قلعه است که در عهد شاه عباس دوم پایه‌گذاری و در دوره قاجار به عنوان مستحکم‌ترین قلعه نظامی برای مقابله با روسیه تزاری قلمداد می‌شده است. این قلعه باشکوه در جریان نوسازی نظامی و دولتی در عهد پهلوی اول به کل تخریب شد.

نارین‌قلعه واپسین قلعه و دژ با ساختار کلاسیک است که به فاصله سال‌های ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۷ به طور کامل تخلیه و در نهایت تخریب شد، این قلعه باشکوه شامل بخش‌هایی مانند دیوان‌خانه، سربازخانه، توپ‌خانه، میدان مشق، تلگراف‌خانه، مسجد، حمام و اندرونی حاکم‌نشین، برج و بارو و خندق است.

در حال حاضر موقعیت فعلی آن به مجموعه ادارات دولتی  تقسیم‌بندی شده که در ضلع جنوب شرقی شهر در مجاورت رودخانه بالیقلی چای قرار دارد.

در جریان تغییر و تحول نظام حاکم از قاجار به پهلوی و در سال‌های ۱۳۰۳ شمسی، همزمان با ایجاد بلدیه در اردبیل، استحکامات نظامی جدیدی به عنوان  «پادگان فوج قهرمان» در دو کیلومتری ضلع جنوب غربی اردبیل آن روز ساخته شد؛ زنده یاد بابا صفری در کتاب «اردبیل در گذرگاه تاریخ» جلد دو، به یک سری اتفاقات در مورد پادگان اشاره می‌کند و در ادامه به اولین فرمانده فوج ۱۱ قهرمان اردبیل شادروان «سرهنگ کلبعلی خان» اشاره می‌کند.

همان‌طور که گفته شد بخش سربازخانه از نارین‌قلعه جدا و همراه با بخشی از ادوات به محل پادگان جدید منتقل و با سیستم نوین نظامی و با ساخت و ساز در محل موقعیت مستقر شد، قطعه زمینی از مجموع قطعات تفکیکی نارین‌قلعه برای استقرار دژبانی در اختیار ارتش گذارده می‌شود. زمین جدید مورد تصرف ارتش متعلق به مرحوم «حاج میرزا محمدحسین شریعت» معروف به «نایب الصدر» از اهالی و ملاکان محله اوچدکان اردبیل بوده است که در سال ۱۳۳۵ شمسی مبلغ بها و خرید زمین از سوی دولت وقت، به فرزند او، فضل‌اله شریعت، پرداخت شده است.

موقعیت و مسیر دسترسی، توپوگرافی مناسب، شعاع دید مناسب، نزدیکی به بستر رودخانه بالیقلی چای و قرارگیری در مسیر لوله‌های سفالی (تنبوشه) برای تامین آب مصرفی  از عواملی بوده که در انتخاب سایت پادگان موثر بوده است.

با مشخص شدن محدوده پادگان و ایجاد چند عمارت کار ساخت اولیه پادگان در سال ۱۳۱۰ شمسی به پایان رسید، عمارت فرماندهی، عمارت بهداری، میدان مشق، سربازخانه ها و اسلحه خانه، تاسیسات آب شرب و تلمبه‌خانه، برج نگهبانی و اصطبل بناهایی هستند که در محدوده پادگان جدید ارتش ساخته شدند، عمارت بهداری در خارج از محدوده پادگان و روبه‌روی ورودی اصلی و مشرف بر اولین میدان ورودی شهر ساخته شدند.

در جریان ساخت و ساز بناهای پادگان، از سنگ قبرهای نقوش‌دار محوطه تاریخی شهیدگاه مجموعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی به عنوان سنگ پی و ازاره این ابنیه استفاده شدند. به دلیل استقرار پادگان بر سر راه جاده ارتباطی اردبیل به تبریز و ایجاد یک مسیر مستقل، یک مسیر ارتباط دیگری از ضلع جنوبی سایت برای تردد وسایل نقلیه عبوری ایجاد می‌شود.

برای تامین آب شرب مورد نیاز پادگان، یک خط لوله از جنس سفال (تنبوشه) از ارتفاعات قره بایر (بالادست روستای شام اسبی) به سمت شهر جاری بوده و در پادگان نیز از یک انشعابی با استفاده از تلمبه خانه برای تامین آب استفاده می‌شده است؛ بخش‌هایی از این آثار در حفاری‌های مختلف شهری در محدوده  ضلع شمالی محوطه پادگان، مشاهده شده است.

در سال‌های ۱۳۱۸ شمسی، به دلیل موقعیت خاص اردبیل از لحاظ مرزی، یک باند فرودگاه خاکی در ضلع جنوبی سایت پادگان برای کاربرد نظامی و اداری ایجاد شد که در اردبیل به این فرودگاه خاکی «طیاره میدانی» گفته می‌شد.

پادگان اردبیل به دلیل تغییر ساختار دفاعی ارتش، محل استقرار «لشگر ۱۵» پیاده  می‌شود. در بحبوحه جنگ جهانی دوم، در شهریور ۱۳۲۰ شمسی پادگان اردبیل به نیروهای شوروی تسلیم و این وضعیت تا پایان جنگ جهانی دوم ادامه پیدا می‌کند، وقوع جنگ جهانی و نفوذ شوروی باعث شد لشگر ۱۵ پیاده به تیپ تنزل پیدا کند.

در آذرماه ۱۳۲۴ شمسی، علیرغم مقاومت و سنگربندی، پادگان اردبیل به فرماندهی «سرهنگ زریو»، در مقابل نیروهای فرقه دموکرات آذربایجان تسلیم می‌شود و تا یک سال در تصرف این فرقه قرار می‌گیرد، دوباره با تشکیل لشگر پیاده اردبیل، این بار در مهرماه ۱۳۳۷ شمسی به چند تیپ و گردان تقسیم می‌شود. گردان زرهی در اردبیل مستقر و بقیه نیروهای لشگر در قالب پیاده نظام به پادگان‌های شهرهای مراغه، سراب و میانه منتقل می‌شوند.

محدوده حدود هفت هکتاری  ضلع جنوبی سایت مابین راه قدیم و جدید که به عنوان زمین زراعی در اختیار پادگان قرار داشت، با روند توسعه در اوایل دهه ۱۳۴۰ شمسی به عنوان کوی سازمانی و مسکونی مورد استفاده قرار گرفت، مجموعه ساختمان‌های مسکونی به صورت ویلایی برای سکونت نظامیان در آن ساخته شد.

قبلا دسته عزاداری ارتش به عنوان یکی از ریزشاخه‌های (محله تاوار) همه ساله در دهه محرم به نمایندگی از محله توپچیلار در محلات و بازار به سوگواری می‌پرداختند ولی با احداث حسینیه جدید در پادگان به صورت مستقل به این امر مبادرت ورزیده است.

در کنار فرودگاه خاکی (طیاره میدانی) یک مهمانسرا وابسته به سازمان جلب سیاحان در دهه ۵۰ شمسی نیز ساخته شد که در حال حاضر این ساختمان در اختیار معاونت اجتماعی نیروی انتظامی است، در روند توسعه معابر شهری سال‌ ۱۳۵۵ شمسی،  کل دیوار ضلع شمالی زمین پادگان در جریان تعریض بزرگراه ۴۵ متری شهدا عقب‌نشینی کرد.

بعد از انقلاب اسلامی، گردان زرهی اردبیل به تیپ مستقل پیاده تبدیل و پادگان به نام «شهید چمران اردبیل» نامگذاری شد، همچنین ساختمان‌هایی به فراخور نیاز در دهه ۶۰ شمسی در محوطه پادگان ایجاد شد، دو بنا از مجموعه بناهای تاریخی در ضلع جنوبی  که به عنوان انبار مورد استفاده قرار می‌گرفت، تخریب شد و در جریان توسعه بخش‌هایی از زمین‌های اطرافن پادگان تصرف، دیوارکشی و ایجاد خندق از معابر پیرامون جدا شد.

فرودگاه خاکی (طیاره میدانی) نیز در سال‌های ۱۳۵۹ شمسی، در جریان توسعه شهری به قطعات مسکونی تفکیک شد، طی سال‌های اخیر چندین ساختمان همانند مرکز رفاهی و پذیرایی گل یاس، دو ساختمان تجاری و اداری، سوله، مرکز اقامتی سربازان و چند ساختمان اقامتی در بخش کوی مسکونی ساخته شده‌اند.

معماری عمارت‌های مجموعه پادگان

کریم لطفی معاون میراث‌فرهنگی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان اردبیل در مورد معماری این بنا گفت: «سبک معماری مجموعه و محوطه تاریخی پادگان اردبیل از سبک معماری، چیدمان سایت و نحوه استقرار فضاها، الهام گرفته از  کلاسیک نظامی اروپایی است که با مصالح و فناوری بومی همانند آجر ساخته شده است.»

او افزود: «در این بناها آهک و سیمان نیز به عنوان ملات و سقف شیروانی با رویه گالوانیزه به‌کار رفته است، الگوی پلان‌های معماری نیز بر گرفته از الگوی فرنگی است و ایوان به عنوان یکی از عناصر معماری در برخی از عمارت‌های با کاربری مهم و یا حساس استفاده شده است.»

لطفی در مورد فضاهای تشکیل‌دهنده پادگان بیان کرد: «این فضاها عبارتند از میدان گاه ورودی، مسیر تاریخی اردبیل-تبریز، عمارت بهداری، عمارت فرماندهی، بنای اداری، میدان مشق، حسینیه، سربازخانه ها، اسلحه خانه، تاسیسات و انبار، گاراژ کامیون نظامی، تلمبه‌خانه و کانال انتقال آب، برجک نگهبانی (تخریب شده) و فرودگاه خاکی (طیّاره میدانی) که  به نواحی مسکونی تبدیل شده است.»

تعیین عرصه و حریم پادگان اردبیل به دنبال ثبت ملی

نادر فلاحی مدیرکل میراث‌‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌‌دستی استان اردبیل نیز با اشاره به ثبت ملی پادگان اردبیل با پیشنهاد این اداره‌ کل و تهیه پرونده ثبتی به عنوان اثر تاریخی و فرهنگی اظهار کرد: «پادگان اردبیل بنایی مربوط به دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با قدمتی نزدیک به صدسال است و به عنوان بخشی از تاریخ و فرهنگ استان مطرح است.»

او  با بیان اینکه این بنا ظرفیت تبدیل به موزه ارتش را دارد، بیان کرد: «با ثبت ملی پادگان اردبیل زمینه برای اجرای اقدامات مرمتی و ساماندهی در آن فراهم خواهد شده است.»

فلاحی اضافه کرد: «بعد از ثبت، در زمینه تعیین عرصه و حریم این بنا اقدام شده و برای تبدیل آن به موزه و سایر کاربری‌ها برنامه‌ریزی خواهد شد که در همین راستا جلسات متعددی تشکیل شده است.»

مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان اردبیل عنوان کرد: «با ثبت این اثر ارزشمند زمینه برای حفظ و صیانت و بهره‌برداری فرهنگی و گردشگری از آن فراهم خواهد شد.»

با ثبت این اثر در فهرست آثار ملی تبدیل آن به فضای گردشگری، فضای سبز و مکان فرهنگی مد نظر است که براساس هدف‌گذاری اداره‌کل میراث‌فرهنگی استان اردبیل، با برنامه‌ریزی‌های منسجم و دقیق در این زمینه اقدام می‌شود.

منبع:میراث آریا

جاذبه‌های گردشگری و تاریخی شهرستان میناب

  • شهرستان میناب شامل چهار بخش و ۱۱ دهستان و چهار شهر است، این شهرستان با ۵۳۰۶ کیلومترمربع، حدود ۷,۴ درصد از کل مساحت خاکی و ۱۴.۹ درصد جمعیت استان هرمزگان را تشکیل می‌دهد. بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت شهر میناب ۷۳۱۷۰ نفر (۱۹۰۲۳ خانوار) بوده و از این نظر دومین شهر بزرگ و پرجمعیت در بین شهرستان استان هرمزگان است.

    این شهر از طریق بزرگراه به بندرعباس (مرکز استان) و سپس به بندر خمیر متصل است. همچنین، میناب با جاده‌های اصلی آسفالت به شهرهای دیگری همچون بندر جاسک، سیریک، سندرک، رودان و کهنوج وصل شده است.

    وجه ‌تسمیه

    درباره علت نام‌گذاری میناب گفته می‌شود که به دلیل نزدیکی به آب و وجود رودهای اطراف آن را «میان آب» نامیدند که بعدها به میناب تبدیل ‌شده است. به نظر برخی تاریخ‌دانان وجه‌تسمیه میناب، آب فراوان و رودخانه پرآب با آب شیرین آن بوده است. قدیمی‌ترین نامی که در کتب تاریخی و در زمان هخامنشی از میناب برده شده، شهر اورگانا بوده است.

    از میناب با نام‌های مینو، مینا، هارموز، آنامیس و از سوی نئارخوس دریانورد مقدونی در سفرنامه‌اش با عنوان هارموز یا آرموز نام‌برده شده است.

    جاذبه‌های تاریخی

    در شهرستان میناب ۲۱ اثر تاریخی ثبت‌شده در فهرست آثار ملی ایران وجود دارد که هرکدام ردی در تاریخ و فرهنگ این منطقه دارند و این‌قدر اهمیت و ارزش داشته‌اند که در فهرست آثار ملی جای بگیرند.

    تپه کوره‌خانه واحدی، قلعه میناب، قلعه کردر، قلعه گوربند، تم سرخ چلو گاومیشی، بقایای قلعه نصرت‌آباد، آرامگاه سید علی حسن، محوطه تم سرخ حاجی‌آباد، نخل ابراهیمی، بقایای دژ نخل ابراهیمی، محوطه دروازه گشنو، گورستان پا زیارت، گورستان گبری محمودی، گورستان هلاوان، گورستان گبری گبرانی، گورستان دمبیا، محوطه پابرج، محوطه تاریخی شاه ابراهیم، محوطه چاخا، تپه تم مهتر و تپه تم ملالی از جمله این آثار هستند.

    قلعه میناب کی از آثار تاریخی این شهرستان است، این قلعه مربوط به سده‌های میانه دوران تاریخی پس از اسلام است و در میناب و در وسط شهر واقع ‌شده این اثر در سال ۱۳۸۲ به شماره ۹۵۵۳ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

    مردم محلی این قلعه را بی‌بی مینو می‌نامیدند و معتقدند که در روزگاران گذشته دو خواهر به نام‌های «بی‌بی مینو» و بی‌بی بی نازنین» این شهر را بناکرده‌اند. گویا در گذشته دو قلعه وجود داشته که یکی از قلاع ویران‌شده و تنها قلعه باقی‌مانده به نام «قلعه هزاره» یا «بی‌بی مینو» شهرت یافته است.

    جاذبه‌های طبیعی

    روستای کلاهی در فاصله ۲۰ کیلومتری مرکز شهر میناب، در کنار تنگه هرمز، خلیج‌فارس، دریای عمان و در امتداد کوه‌های مکران قرار گرفته است. از جمله جاذبه‌های تفریحی و توریستی روستا می‌توان به اسکله صیادی، لنج­ها و قایق‌های صیادی، خور، جنگل‌های حرا، ساحل ماسه‌ای، تپه ماسه‌ای غرابی که به‌صورت جزیره است، اشاره کرد.

    ساحل کرگان و کهنه شهر بخش بندزرک تنها ساحل ماسه‌ای شهرستان میناب است که دارای مناظر بکر و زیباست. سواحل این منطقه با وجود خوردها و ساحل زیبا و کم‌عمق از ظرفیت‌های گردشگری شهرستان میناب است.

    تالاب بین‌المللی تیاب، این تالاب با عنوان «تالاب بین‌المللی رود شور، شیرین و میناب» در سال ۱۹۷۵ در فهرست تالاب‌های مهم بین‌المللی در کنوانسیون رامسر با وسعت ۴۵ هزار هکتار به ثبت رسیده و در سال۱۳۸۰ به‌عنوان منطقه حفاظت‌شده تیاب و میناب با مساحت ۴۱ هزار و ۲۵۸ هکتار تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط‌زیست قرار گرفت.

    این منطقه ساحلی به طول حدود ۶۰ کیلومتر در سواحل شمالی تنگه هرمز از ناحیه بندرعباس در غرب تا رودخانه زرانی در شرق گسترش‌یافته است. جنگل‌های مانگرو در این حوزه با وسعت ۱۷۰۰ هکتار گسترده شده است. پوشش گیاهی این منطقه توده‌های انبوهی از درختان حرا و گونه‌های آکاسیا، کهور، کنار و گز در دشت ساحلی است. پراکنش جانوری این منطقه انواع پرندگان آبزی و کنار آبزی مهاجر و بومی و انواع ماهیان و سخت‌پوستان است.

    این منطقه با جنگل‌های دریایی حرا یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های اکو توریستی روستای تیاب میناب است که از ظرفیت بسیار بالایی برای جذب گردشگر برخوردار است.

    باغ‌های میناب

    انبه، میوه‌ای گرمسیر و گیاه آن از سرده‌های تیره پسته‌ایان است. خاستگاه انبه شبه‌جزیره هند، پاکستان، بنگلادش و آسیای جنوب شرقی است. این درخت امروزه در بسیاری از کشورهای گرمسیری پرورش داده‌شده و به سراسر دنیا صادر می‌شود. درخت انبه قدبلندی دارد و ممکن است به ۳۵ تا ۴۰ متر برسد. قطر قسمت شاخ و برگ‌دار آن نیز می‌تواند به ۱۰ متر برسد. عمر این درخت طولانی است و برخی از درخت‌های انبه باوجود ۳۰۰ سال سن هنوز میوه می‌دهند.

    شهرستان میناب یکی از بزرگ‌ترین قطب‌های تولید انبه در کشور و رتبه نخست تولید انبه در استان هرمزگان است.

    روستاهای شهوار، تمبانو، دهوسطی، فخرآباد، گلشوار و بازیاری و حکمی از نقاط مهم تولید انبه در شهرستان هستند. باغ‌های انبه یکی از مهم‌ترین چشم‌اندازهای کشاورزی و طبیعی شهرستان میناب است که به‌عنوان یک جاذبه گردشگری شناخته می‌شود.

    بازارهای سنتی

    بازار میناب بازاری تاریخی است که به‌صورت هفتگی و به‌صورت دست‌فروشی در شهر میناب برگزار می‌شود و محل عرضه صنایع‌دستی، مواد غذایی و تولیدات سنتی خانگی است. این بازار معروف است به این جمله که در آن از شیر مرغ تا جان آدمیزاد خریدوفروش می‌شود و  واقعاً در پنجشنبه‌بازار همه‌چیز خریدنی است.

    برخی از تاریخ شناسان و مردم شناسان قدمت این بازار را ۵۰۰ سال می‌دانند، صدها سال قبل در روستاهای میناب نوعی بازار انحصاری به وجود آمده بود به‌این‌ترتیب که صنعتگران هر روستا موظف بودند فقط یک کالای انحصاری تهیه کنند و در روز پنج‌شنبه همه روستاییان محصولات خود را به شهر می‌آوردند و در پنج‌شنبه‌بازار به‌صورت پایاپای خریدوفروش می‌کردند. مثلاً مردم روستای شهوار فقط صنایع سفالگری تهیه می‌کردند، روستای بهمنی با استفاده از پیش (برگ درخت نخل) در کار تهیه صنایع‌دستی حصیری بودند و سینی (سُپ) تهیه می‌کردند، روستای قاسم جلالی بادبزن حصیری و مردم روستای چلو کنتله (صندوق لباس) می‌ساختند. اگر چه در سال‌های اخیر، کارکرد پنجشنبه‌بازار میناب تغییر کرده و از بازار عرضه صنایع‌دستی به بازار محلی و هفته‌ای تغییر ماهیت داده است اما در قدیم راسته و قسمت‌های مختلف این بازار عبارت بودند از راسته سلمانی‌ها، راسته هیزم‌فروش‌ها، راسته علوفه فروش‌ها، راسته سبد فروشان و راسته میدان مسابقه که ویژه فروش حیوانات نظیر اسب و الاغ.

    با توجه به گسترش شهر میناب و کوچک بودن محل برگزاری پنجشنبه‌بازار، اکنون بازار دیگری با نام پنجشنبه‌بازار در حاشیه رودخانه میناب در امتداد بلوار ساحلی تشکیل‌شده است. البته کالاهای این بازار دیگر مثل پنجشنبه‌بازار قدیم کالاها و صنایع‌دستی حصیری و سفالی نیست و همه نوع کالایی در این بازار جدید یافت می‌شود.

    بازار ماهی‌فروشان گورزانگ میناب معروف به پاچال یکی از بازارهای قدیمی عرضه ماهی در هرمزگان است. این بازار در ۴ کیلومتری شهر میناب و در روستای گورزانگ قرار دارد. شغل بیشتر مردم روستای گورزانگ ماهی‌فروشی است. ماهی این پاچال از بنادر کوه مبارک، جاسک، سیریک، کوهستک، کلاهی تأمین می‌شود. بیشتر ماهیانی که در این بازار عرضه می‌شود، هوور، مقوا، حلوا سفید، حلوا سیاه، سارم، تلال، شورت، گاریز، ماهی سرخو، شیر ماهی و … است. این بازار یکی از مهم‌ترین مراکز عرضه و تجارت ماهی در جنوب کشور است که به اقصی نقاط کشور صادر می‌شود.

    صنایع‌دستی

    صنایع‌دستی میناب با توجه به زیبایی و جاذبه‌ای که دارد به‌عنوان یکی از جاذبه‌های گردشگری منطقه محسوب می‌شود. صنایع‌دستی میناب را می‌توان به‌آسانی در شهر میناب خریداری کرد و فروشگاه‌های متعددی این تولیدات را عرضه می‌کنند.  مهم‌ترین صنایع‌دستی شهرستان میناب عبارت‌اند از صنایع سفالی مثل جهله، گراشی،گلدان، قلیان، سرقلیان، اسفند سوز درباز و قفسی «گشته سوز»، صنایع حصیری برگرفته از درخت خرما مثل تک (حصیر)، درپوش کوزه، سپ (سینی پهن)، کفه (ظرف نگهداری نان)، پروند، سوند، سوتک، سوت (سبدکوچکوبزرگ)، دره زیر، پری، سرتک، بادبزن، دوزیاچیلک (طناب)، دم‌کش و سواس و صنایع بافتنی مانند قالی افشار، جاجیم، گبه، انواع گلیم، خورجین، خرسک، جوال، حضابه بافی، صنایع‌دستی مربوط به لباس‌های زنان بندری که طیف بسیار گسترده‌ای را شامل می‌شود و انواع شلوار زنان بندری با روش‌های متخلف به‌صورت دستی و چرخی با هنرمندی خاص تولید می‌شود.

    لباس‌های سنتی و  محلی زنان

    پوشش اکثر زنان در محیط‌های شهری و روستای شهرستان میناب، متفاوت از پوشش رسمی و غالب مانتو و شلوار یا چادر مشکی در کشور است. در این منطقه پوشش زنان  به‌ویژه شلوارهای مخصوص معروف به شلوار بندری، نوعی صنایع‌دستی و کار هنری محسوب می‌شود که بسیار پرزرق‌وبرق و حاصل یک کار هنری است. پوشش چادر که جزء لاینفک لباس سنتی زنان این منطقه است چادرهای گل‌دار رنگی است و از چادرهای تک‌رنگ مشکی بسیار کم استفاده می‌شود.

  • منبع:میراث آریا