مسگری شیراز از دیروز تا امروز

مس، از قدیمی‌ترین فلزاتی محسوب می‌شود که از حدود ۵هزار سال قبل در ایران شناخته ‌شده است. مردم باذوق ایرانی از همان روزگار، هنر خود را با مس درآمیختند و از آن ظروفی ساختند که علاوه بر کاربردهای روزانه، جلوه هنری هم داشت. چکش زدن بر مس رونق گرفت و در سال‌های بعد پیشه گروهی از افراد شد.

هنرصنعت مسگری از گذشته تا به امروز از رونق و شکوفایی برخوردار بوده، تا جایی که همواره در بازارهای مرکزی، صاحبان این هنرصنعت، مکان اختصاصی داشته‌اند. بازار مسگرهای شیراز در ابعاد کوچک‌تری مشابه بازار وکیل است و در این سرا، برخلاف بازار وکیل مغازه‌های بازار عموماً هم‌سطح زمین یا پایین‌تر از سطح زمین‌ساخته شده‌اند.

بازار مسگر‌های شیراز از روزگار دور، میزبان خریدارانی بود که برای تهیه ظروف، راهی بازار وکیل شیراز می‌شدند و ابهت یک راسته از بازار وکیل با عنوان بازار مسگرها، دهان‌به‌دهان می‌گشت، اما امروز فقط صدای چکش تعداد انگشت‌شماری مسگر در بازار به گوش می‌رسد و این هنر قدیمی و اصیل رو به خاموشی است.

مسگری درگذشته به‌لحاظ شاخصه‌های درونی، منزلت اجتماعی و به لحاظ اقتصادی و اجتماعی و همچنین در افکار عمومی از موقعیت متوسط و نسبی برخوردار بوده است، چراکه میزان درآمدزایی این حرفه فراوان نبوده است.

در دوره قاجاریه تحولات شتابان صنعتی در دنیای غرب و موج ورود کالاها و مصنوعات کشورهای اروپایی به ایران در سده نوزدهم میلادی، بسیاری از صنایع کشور را مورد تأثیر قرارداد و دست‌خوش تحولات زیادی کرد که در این میان فلزکاری دچار تحولات زیاد و رکود شد.

هنر مسگری در دوره قاجاریه در رقابتی نابرابر با صنایع ماشینی ارزان‌قیمت‌تر غرب قرار گرفت. این رقابت نابرابر بین محصولات رنگ و لعاب داده‌ شده و ارزان‌قیمت غربی با محصولات گران‌تر و بعضاً دارای کاربرد دوگانه تزئینی‌کاربردی، مسیر از نفس افتادن این رشته هنری را هموار کرد. ضمن این‌که عوامل داخلی دیگری نیز مؤثر بودند، ازجمله شرایط اقتصادی خانواده‌ها، وضعیت بد معیشتی و همچنین مشاغل راحت‌تر و پرسود دیگری که موجب شد بسیاری از مسگران به جبر زمانه تغییر شغل دهند.

به گفته فعالان صنایع‌دستی، در شیراز تمام مراحل ساخت ظروف و وسایل مسی، از آغاز تا پایان با دست انجام می‌شود و این باعث ضخامت بیشتر و کیفیت بهتر و وجه تمایز آن با کارهای پرسی شهرهای دیگر است.
از مهم‌ترین شاخصه‌های ظروف مسی شیراز این است که نه سیاه می‌شود و نه می‌چسبد و سال‌ها قابل استفاده است.

اکنون چند سالی است اقبال عمومی به این هنر بیشتر شده است و تولیدات کارخانه‌ای این رشته رشد زیادی کرده است که این امر به لحاظ توجه به نوآوری در تولید محصولات، تنوع محصولات، تولید آثار با ویژگی تزئینی‌کاربردی و ترکیب با دیگر رشته‌ها ازجمله خاتم، فیروزه‌کوبی و غیره و همچنین به لحاظ صرفه اقتصادی و درآمدزایی رشد فراوانی داشته است. نوآوری هایی که با ترکیب هنر مسگری با دیگر هنرها کم‌کم رونق دوباره‌ای به این هنر داده است. اصولا برای صنایع‌دستی که رو به‌فراموشی است، همگام‌سازی با زندگی امروزی امر ضروری به نظر می‌رسد تا این هنرها رو به فراموشی نگذارند.

منبع:میراث آریا

قندگر، باستان‌شناسی نام‌آشنا و موزه‌داری محبوب

قندگر متولد چهارم خردادماه ۱۳۲۵در محله تاریخی راسته کوچه تبریز بود، او پس از اخذ دیپلم در تبریز، وارد دانشگاه تهران شد و در رشته باستان‌شناسی این دانشگاه به تحصیل پرداخت، زنده‌یاد قندگر نخستین فعالیت‌های میدانی خویش در حوزه باستان‌شناسی را زیر نظر استاد نامدارش زنده‌یاد دکتر عزت‌الله نگهبان، پدر باستان‌شناسی ایران آغاز کرد.

او عضو هیئت کاوش محوطه تاریخی هفت‌تپه به سرپرستی دکتر نگهبان از همکارانش در این پروژه بزرگ باستان‌شناسی کشور بود. در فصل دوم حفاری هفت‌تپه با توجه به کثرت و اهمیت آثار به‌دست‌آمده نیاز به ایجاد موزه‌ای با کارکردهای پژوهشی در جوار محوطه تاریخی هفت‌تپه مطرح شد و به‌این‌ترتیب عملیات ساختمانی موزه در بهار سال ۱۳۴۹ آغاز و موزه در اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۵۲ افتتاح ش.

 مدیریت این موزه بر عهده شادروان جواد قندگر بود. حضور او در هفت‌تپه و همکاری با دکتر نگهبان، زمینه تداوم همکاری او را با دانشجویان باستان‌شناسی دانشگاه تهران در آن سال‌ها فراهم ساخته و شخصیت و منش قندگر، او را به چهره‌ای محبوب در میان دانشجویان، فارغ‌التحصیلان و استادان این رشته در کشور مبدل کرد.

قندگر همانند استادش مرد عمل بود و هرگز به پشت‌ میز‌نشینی عادت نکرد، او هم‌زمان با تصدی مسئولیت موزه آذربایجان، پروژه‌های بررسی و کاوش‌های متعددی را در حوزه باستان‌شناسی استان مدیریت کرد.

کاوش قلعه ضحاک هشترود یکی از مهم‌ترین پروژه‌های باستان‌شناسی کشور بود که به سرپرستی او در این محوطه شاخص و کم‌نظیر دوره اشکانی به اجرا درآمد و دستاوردهای علمی حائز اهمیتی در حوزه مطالعات باستان‌شناسی پیش از اسلام در آذربایجان در پی داشت. او همچنین بررسی باستان‌شناسی و کاوش علمی در محوطه‌های باستانی سد آیدغموش میانه، شومولی تپه خداآفرین، تپه نهرعلی هریس و … را در کارنامه فعالیت‌های میدانی خود دارد.

قندگر از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۸۵ مسئولیت یکی از بزرگ‌ترین موزه‌های کشور و شاخص‌ترین موزه باستان‌شناسی ایران، پس از موزه ملی ایران را عهده‌دار بود، او در این سال‌ها علاوه بر سامان دادن به محتوای نمایشی موزه آذربایجان، نقش غیرقابل‌انکار و به‌واقع تکرارناپذیری در غنی کردن گنجینه آثار این موزه ایفا کرد و با گردآوری و انتقال آثار ارزشمند از ادوار مختلف تاریخی به موزه آذربایجان، فضای لازم برای توسعه موزه‌های تخصصی استان در سال‌های بعد را فراهم ساخت.

در کنار برگزاری نمایشگاه‌های متنوع و متعدد اشیای تاریخی در این موزه و سایر موزه‌های استان، به همت و پایمردی او در طول یک دهه و تنها در میانه سال‌های ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵، موزه‌های ادب و عرفان اهر (۱۳۷۴)، مشروطه (۱۳۷۵)، قرآن و کتابت (۱۳۸۰)، سنجش (۱۳۸۱)، مردم‌شناسی جنوب سهند (۱۳۸۴)، قاجار (۱۳۸۵) و عشایر آذربایجان (۱۳۸۵) وارد عرصه موزه‌داری کشور شدند. علاوه بر موزه‌های تحت پوشش میراث‌فرهنگی، موزه‌های غیروابسته نیز مدیون همت و تلاش او در گسترش موزه‌های تخصصی استان محسوب می‌شوند، موزه‌هایی چون، موزه ادبی استاد شهریار (۱۳۷۰)، موزه دانشگاه علوم پزشکی تبریز(۱۳۸۲)، موزه تاریخ شهر و شهرداری تبریز (۱۳۸۶)، سامان‌دهی و بازگشایی موزه مؤسسه تاریخ و فرهنگ دانشگاه تبریز (۱۳۹۰)  و … از آن جمله‌اند.

اگر نام بزرگانی چون علی دهقان و سید جمال ترابی طباطبائی به ترتیب به‌عنوان مؤسس و اولین مدیر با نام موزه آذربایجان گره خورده است، جواد قندگر را باید شناسنامه موزه آذربایجان بدانیم، او قریب به سه‌دهه عهده‌دار ریاست و امین اموالی این موزه بزرگ بود، نامش با موزه‌داری در آذربایجان عجین شده است. به‌طوری‌که هنوز هم ما را در برخی از جلسات رسمی و محافل فرهنگی با نشانی او می‌شناسند و زمانی که ما را از همکاران  آقای قندگر می‌دانند، در دل به خود می‌بالیم.

او انسانی خاضع، خاشع و متواضع بود، همیشه با رویی گشاده و لبی خندان پذیرای ما بود، اهل گلایه نبود، حتی زمانی که به‌واسطه گرفتاری در گرداب روزمرگی‌هایمان از ادای تکلیف و ایفای وظیفه در قبال این استاد پیشکسوت غفلت می‌کردیم، هرگز به روی خود نیاورده و نگاه محبت‌آمیز و طنین گرم و گیرای صدایش به ما که احساس شرمندگی داشتیم، آرامش می‌داد.

به یاد دارم در آخرین دیدارمان چنان باصلابت و با اطمینان خاطر از وضعیت مطلوب جسمی و روحی خویش خبر داد که در یک‌ لحظه دل‌نگرانی خودم و سایر دوستداران و ارادتمندانش از سلامتی ایشان را به‌حساب مبالغه گذاشتم و خوشحال بودم از اینکه مانند همیشه سرزنده و بانشاط بود و البته این ویژگی همیشگی او بود. روحش شاد و یادش تا ابد زنده و گرامی باد.

منبع:میراث آریا

یادمان دوتار ایرانی، یادنامه‌ای برای فرهنگ اصیل و پویای ایران

در سالروز قرارگیری «دوتار ایرانی» در فهرست جهانی آثار ناملموس بشری در اجلاس بوگوتا پایتخت کشور کلمبیا در سال ۲۰۱۹ مسیحی برابر با ۱۳۹۸ خورشیدی که باهمت وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی به سرانجام رسید، فرهنگ والای ایران‌زمین بر شانه‌های ستبر دوتار، سده‌هاست که دریچۀ روشن تماشای سنت‌ها و باورهای مردمان ایران بوده است. سازی به قدمت تاریخ ایران و نغمه‌هایی به کهن نگری بشریت در آن جای خوش کرده است.

گوشه‌های اصیل موسیقایی گوشه و کنار ایران، با قصه‌های مردمانی که انسانیت و عشق را در آن ساخته‌وپرداخته کردند و نوایی که از جان برآوردند و بر دل‌های مشتاقان فرهنگ ایران نشاندند. نقل‌هایی که از زندگی‌شان و اندیشه‌هاشان سینه‌به‌سینه انتقال دادند.

یادمان دوتار ایرانی حکایت مردمانی است که در لابه‌لای مردم زیسته‌اند و خنیاگران و قصه‌پردازان آن بوده‌اند. یادمان ایرانی با چشم‌انداز توجه به سازندگان و نوازندگان دوتار بنیان نهاده شد تا از فرصت جهانی‌شدن نام و رسم دوتار ایرانی، مرهمی باشد بر زخم‌های بی‌شمار بر پیکر فرهنگ اصیل موسیقایی ایران بزرگ. تهیه پرونده ثبت دوتار ایرانی در فهرست جهانی آثار ناملموس بشری، کاری بود بس شایسته تحسین در این روزگار که به پایمردی معاونت میراث‌فرهنگی رقم خورد اما مسئولیت همگانی یکایک کنشگران حوزه موسیقی اصیل ایرانی و خانواده بزرگ میراث فرهنگی کشور، بیش‌ازپیش سنگین‌تر از گذشته شده است. با همین هدف، یادمان دوتار ایرانی متولد شد تا در حد بضاعت خود با برنامه‌ریزی و آینده‌نگری در آموزش و پژوهش در دو زمینۀ مهارت‌های سنتی ساختن و مهارت‌های سنتی نواختن تلاش کند. با برگزاری یادمان دوتار ایرانی، بهره‌گیری از استادان به نام و روشنگر دوتار ایرانی که از میان اقوام و مناطق مختلف ایران‌زمین برخاسته‌اند و انتقال دانش و فن به مشتاقان اصالت دوتار ایرانی چشم‌اندازی است که اینک دست‌یافتنی به نظر می‌رسد.

یادمان دوتار ایرانی به‌حکم شعر مولانا جلال‌الدین محمد بلخی همواره این‌رو پیش چشم داشته است که: آب دریا را اگر نتوان کشید/ هم به‌قدر تشنگی باید چشید.

منبع:میراث آریا

گردشگری کهگیلویه و بویراحمد در مسیر تغییر و توسعه

از آنجا که کمبود زیرساخت‌ها همواره از گلایه‌های گردشگران در این استان بوده است و شهروندان نیز معتقدند گردشگری نتوانسته است برای آنان درآمدزایی داشته باشد، اینک برنامه‌ریزی برای تقویت امکانات مورد نیاز مسافران، امیدها برای شکوفایی دومین ظرفیت اشتغال در این استان را زنده کرده است.

شواهد نشان می‌دهد پرداخت تسهیلات ارزان قیمت برای احداث طرح‌های گردشگری، بخش خصوصی را راغب به سرمایه‌گذاری در کهگیلویه و بویراحمد کرده است به طوری که احداث زیرساخت‌های بازی‌های آبی، موزه‌های آثار تاریخی، تله‌کابین، اقامتگاه‌های بومگردی، دهکده گردشگری و مجتمع‌های تفریحی با پیشرفت فیزیکی مطلوب در دست اجراست.

با توجه به اینکه این سرزمین چهار فصل با داشتن چشمه‌ها و تفرجگاه‌های بکر، آبشارهای زیبا، رودخانه‌های خروشان همراه با مناظر بدیع گردشگری از مقاصد گردشگری مهم در جنوب کشور محسوب می‌شود هدف‌گذاری برای تحقق تقویت زیرساخت‌ها می‌تواند گره گشای ایجاد تعداد زیادی فرصت شغلی مستقیم و منجر به افزایش درآمد تولیدکنندگان و عرضه کنندگان محصولات محلی و کالاهای مورد نیاز مسافران شود.

دریاچه‌های طبیعی، پوشش جنگلی درختان سرسبز بلوط و رایحه خوش بوته‌های کوهساران، جلوه‌هایی از جاذبه‌های گردشگری این استان است که با افزایش امکانات می‌تواند کهگیلویه و بویراحمد را به یکی از قطب‌های گردشگری ایران تبدیل کند.

این استان با داشتن ۲۵۰ جاذبه طبیعی، اقلیم چهارفصل، مکان‌‌های تاریخی، ویژگی‌‌های مردم شناسی و آداب و رسوم گوناگون سالانه پذیرای سه میلیون گردشگر است اما به دلیل کمبود امکانات مدت زمان اقامت گردشگران در این خطه اندک است.

کلنگ‌زنی و افتتاح ۲۲ طرح گردشگری 

مجید صفایی مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کهگیلویه و بویراحمددر این باره گفت:«۲۲ طرح حوزه گردشگری این استان تا پایان دولت دوازدهم همزمان با خرداد سال ۱۴۰۰ بهره‌برداری یا کلنگ زنی می‌شود. »

صفایی اظهار کرد: «براساس برنامه‌ریزی‌ها قرار است در این مدت ۲۰ طرح حوزه گردشگری کهگیلویه و بویراحمد افتتاح و دو پروژه نیز کلنگ زنی شود.»

او بیان کرد: «با بهره‌برداری از ۲۰ طرح گردشگری استان ۲۰۴ فرصت شغلی ایجاد خواهد شد.»

مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کهگیلویه و بویراحمد تصریح کرد: «برای این طرح‌ها ۲۶۵۰میلیارد ریال اعتبار پیش بینی یا هزینه شده است.»

صفایی عنوان کرد: «از این تعداد۱۰ پروژه گردشگری استان در دهه فجر امسال افتتاح خواهد شد.»

او تاکید کرد: «با بهره‌برداری از این طرح‌ها ۶۸ فرصت شغلی ایجاد می‌شود.»

صفایی تصریح کرد: «یک هتل، موزه باستان شناسی، مجتمع گردشگری بویراحمد و مجتمع تفریحی رفاهی باشت از جمله طرح‌هایی است که در دهه فجر امسال به بهره‌برداری می‌رسد.»

او میزان سرمایه‌گذاری انجام شده برای احداث طرح‌های گردشگری دهه فجر امسال را ۵۳۴میلیارد ریال برآورد کرد.

صفایی افزود: «افتتاح این طرح‌ها منجر به ایجاد ۱۳۶ فرصت شغلی می‌شود.»

او بیان کرد: «مجتمع بازی‌های آبی، تله کابین، مجتمع‌های گردشگری و اقامتگاه‌های بوم‌گردی از جمله طرح‌های پیش بینی شده برای بهره‌برداری در دهه فجر امسال است.»

صفایی همچنین از برنامه‌ریزی برای شروع عملیات اجرایی دو طرح دهکده گردشگری سد چم شیر و موزه نفت گچساران در سال ۹۹ خبر داد.

او افزود: «این طرح‌ها با ۱۷۹ میلیارد ریال اعتبار اجرا می‌شود و با بهره‌برداری از آنان ۳۵ فرصت شغلی ایجاد خواهد شد. »

افتتاح ۱۷ طرح گردشگری تا پایان سال ۱۴۰۰

مدیرکل میراث‌فرهنگی،گردشگری و صنایع‌دستی کهگیلویه و بویراحمد تصریح کرد: «۱۷ طرح گردشگری استان نیز تا پایان سال ۱۴۰۰ قابل افتتاح خواهد بود.»

صفایی عنوان کرد: «مجموع ۳۷ طرح  حوزه گردشگری در استان با ۳۰۷۵میلیارد ریال سرمایه‌گذاری انجام می‌شود و منجر به ایجاد ۵۶۸ فرصت شغلی مستقیم و افزایش درآمد شهروندان استان خواهد شد.»

تکمیل ۹ طرح بزرگ گردشگری 

معاون گردشگری اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کهگیلویه و بویراحمد نیز در این باره گفت: «۱۰۳۰میلیارد ریال اعتبار برای تکمیل ۹ طرح بزرگ حوزه گردشگری استان در سال ۹۹ اختصاص یافته است.»

محمد حسین‌زاده اظهار کرد: «این اعتبار از محل بودجه ملی و استانی به صورت نقدی و تسهیلات بانکی برای تکمیل طرح‌های بزرگ حوزه گردشگری کهگیلویه و بویراحمد اختصاص یافته است.»

او بیان کرد: «اردوگاه تفریحی رفاهی بی بی حکیمه(س)، تله‌کابین و پارک آبی یاسوج، مجتمع‌های گردشگری موگرمون، آبشار کمر دوغ و چشمه بلقیس از جمله این طرح هاست.»

معاون گردشگری کهگیلویه و بویراحمد افزود: «۲۵ طرح بزرگ گردشگری به کارگروه فنی استان ارسال شد که از این تعداد ۹ طرح بزرگ در زمینه توسعه زیرساخت‌های گردشگری در این کارگروه تصویب شده است.»

حسین زاده تاکید کرد: «واگذاری اردوگاه گردشگری در شهرستان‌های مختلف کهگیلویه و بویراحمد به بخش خصوصی از دیگر راهبردهای میراث فرهنگی برای توسعه و نگهداری از زیرساخت‌های حوزه گردشگری است.»

معاون گردشگری کهگیلویه و بویراحمد گفت: «۸۰ واحد گردشگری استان شامل هتل‌ها، هتل آپارتمان‌ها، رستوران‌های سنتی، اردوگاه‌های تفریحی و مجتمع‌های اقامتی در این استان وجود دارد.»

حسین‌زاده تاکید کرد: «در حال حاضر هشت هتل در کهگیلویه و بویراحمد فعالیت دارد.»

منبع:میراث آریا

عشین ، نگین گردشگری کویر مرکزی ایران

طی شش سال گذشته با تلاش‌های مردم و مسئولان، گردشگری در استان اصفهان نهادینه شده است، به گونه‌ای که در حال حاضر در اکثر شهرها و حتی روستاهای استان اصفهان، گردشگری به یکی از اصلی‌ترین شاخصه‌های توسعه اقتصاد روستایی بدل شده است.

شهرستان نائین که در شرق استان اصفهان واقع شده در حقیقت یکی از مهم‌ترین محورهای اتصال غرب به شرق استان و حتی کشور به شمار می‌رود، به همین دلیل در طی سال‌های اخیر با همت جمعی، این شهرستان همراه با جاذبه‌های طبیعی و تاریخی منحصربه‌فرد و پیشینه تاریخی کهن به یکی از اصلی‌ترین مراکز گردشگری کویری استان اصفهان تبدیل شده است.

با توجه به بروز خشکسالی‌های متعدد در منطقه فلات مرکزی ایران در طی یک دهه گذشته، گردشگری یکی از مهم‌ترین محورهای توسعه این شهرستان به ویژه در مناطق روستایی به شمار می‌رود. در طی ۵ سال گذشته تلاش‌های گسترده‌ای برای شناسایی توانمندی‌های روستاهای شهرستان از جمله عشین انجام شده و روستاهای شاخص شهرستان به‌عنوان مناطق نمونه گردشگری روستایی شناسایی و سپس با ایجاد زیر ساخت‌های مناسب گردشگری در این مناطق توسعه یافته است.

واژه «عشین» در فرهنگ عامیانه مردم شرق استان اصفهان در عین حال که با نام «اشین» نیز خوانده شده به معنای سرزمین آب‌های جاری خوانده شده، وجود چندین چشمه در ارتفاعات اطراف این روستا این واژه را قوت می‌بخشد.

این روستا در حاشیه کویر مرکزی ایران و به عنوان بخشی از شهر تاریخی انارک به شمار می‌رود، با توجه به پیشینه تاریخی انارک و همچنین ساختار معماری این روستا که عمدتا خانه‌ها به صورت تک اتاقی با گنبدی زیبا بر روی آن بنا شده، دیرینه شناسان پیشینه تاریخی این روستا را به پیش از اسلام نسبت می‌دهند.

در تاریخ معاصر ایران در برخی منابع از جمله کتاب «عبور ار معماری ایران»، نوشته «آلفونس گابریل» در سال ۱۹۳۳ میلادی از این روستا در جوار کویر مرکزی ایران و زیبایی‌های آن یاد شده است.

با توجه به قرار گرفتن این روستا در حاشیه مرکزی ایران، در طول تاریخ آثار ارزشمندی در آن به‌جای مانده که ناشی از سبک زندگی مردم کویر است که از آن جمله می‌توان به خانه‌های زیبای روستا با سبک معماری منحصربه‌فرد، قلعه تاریخی روستا و حمام تاریخی آن اشاره کرد.

در سال‌های اخیر با توسعه گردشگری کویری در مناطق نائین، انارک و همچنین خوروبیابانک روستای عشین نیز مورد توجه قرار گرفت.

با همکاری ساکنان، اداره میراث‌فرهنگی و مسئولان شهرستان، با تکیه بر جذابیت‌های منطقه از جمله نزدیکی این روستا به شهر تاریخی انارک، نزدیکی روستا به معدن باستانی سرب نخلک، قرارگیری روستا بر روی تپه‌ای بلند مشرف به کویر مرکزی ایران، باعث شد تا با ایجاد زیرساخت‌های مناسب از جمله اصلاح جاده‌های دسترسی، اقامتگاه‌های بومگری با تکیه بر زندگی کاملا سنتی منطقه ایجاد و از این طریق گردشگران خسته از زندگی شهری، اقامتی کاملا سنتی را در این روستا تجربه کنند.

منبع:میراث آریا

طرح «نظم سبز ملی» در صنعت گردشگری

بحران پاندمی ویروس کرونا از طریق برجسته‌سازی ارتباطات میان سلامت انسان‌ها و وضعیت سالم زیست محیطی کره زمین بر نیاز تهیه طرح نظم سبز ملی در صنعت گردشگری افزوده است، تهیه این طرح می‌تواند با هم‌افزایی و همسویی بین دستگاهی تهدید‌های زیست محیطی را کاهش و در پایداری توسعه گردشگری موثر باشد.

گردشگری یک از منعطف‌ترین و پرشتاب‌ترین بخش‌های اقتصادی ـ اجتماعی است که ۷ درصد تجارت جهانی را تشکیل می‌دهد و به‌عنوان یک کارفرمای پیشرو میلیون‌ها شغل مستقیم و غیر مستقیم ایجاد کرده است. پس از شیوع کووید ۱۹، طبیعت جان تازه‌ای گرفته و فرصتی برای بازیابی طبیعت و تنفس دوباره زیست کره  فراهم شد، همچنین با ابتکار سازمان جهانی گردشگری نحوه‌ تعامل گردشگری با اکوسیستم و منابع طبیعی نیز باز تعریف شده است. در این راستا با انتخاب شعار سال ۲۰۲۰ با عنوان «گردشگری و توسعه روستایی»، گردشگری به‌عنوان یک رکن راهبردی در سیاست‌های توسعه روستایی قرار گرفته است.

گردشگری با محیط زیست پیوندی ناگسستنی دارد و در صورت نبود برنامه‌ریزی مناسب و مسافرت‌های غیرمسئولانه آثار زیان‌بار گردشگری بر اکوسیستم بیش از آثار مثبت آن خواهد بود. امروزه ما شاهد آثار مخرب ناشی از ورود بیش از حد گردشگران در مکان‌ها و فضا‌های پر بازدید هستیم، به طوری که این رفتار میزان پایداری اکولوژیک و تاب‌آوری محیط زیست شهری و روستایی را کاهش داده و اثرات نامطلوبی را برای جوامع محلی به جا گذاشته است. به‌عنوان مثال در بعد داخلی هجوم میلیون‌ها مسافر و گردشگر در ایام پیک سفر و تعطیلات به استان‌های شمالی  به علت چشم‌انداز، مزیت‌ها و ارزش‌های جغرافیایی، اختلالات و آثار زیان‌باری به محیط زیست این استان‌ها وارد آورده است.

تاب‌آوری شکننده محیط زیست استان‌های شمالی اکنون به یک چالش بزرگ زیست محیطی تبدیل شده است. مداخلات انسانی، هجوم اکولوژی به نقاط بکر طبیعت و حضور مستمر ماشین و انسان در نوار شکننده شمالی، پایداری اکولوژیکی این استان‌ها را تضعیف کرده و به حد هشدار رسانده است. پس از شیوع بیماری کرونا آلودگی‌های پلاستیکی (دستکش، ماسک، بطری‌های آب آشامیدنی و ضد عفونی) تشدید شده و این هدایای مسموم انسان به طبیعت که پس از یک چرخه به انسان‌ها و جانوران بر‌می‌گردد و خاک را آلوده می‌کند از ابرچالش‌های آینده است که حاصل رفتار غیرمسئولانه انسان و هجوم گسترده گردشگران به نواحی بکر طبیعت است که هم‌اکنون نیازمند تدبیر و راهکار ملی است.

افکار عمومی در بسیاری از کشورها روز به روز بر میزان توجه به مسئله تغییرات آب و هوایی و حفاظت از محیط زیست می‌افزایند. بحران پاندمی ویروس کرونا از طریق برجسته‌سازی ارتباطات میان سلامت انسان‌ها و وضعیت سالم زیست محیطی کره زمین بر تهیه هر چه بیشتر طرح«نظم سبز ملی در صنعت گردشگری» افزوده است. توجه ویژه به سیاست سبز و مسائل محیط زیستی از مطالبات مردمی و دوست‌داران محیط زیست است که بیش از پیش صنعت گردشگری به آن نیاز دارد.

گردشگری بدون کربن، تاب‌آورتر، سبزتر، مسئولانه و اخلاقی از سوی سازمان جهانی گردشگری  مورد تاکید قرار گرفته است؛ به همین دلیل تهیه سند نظم سبز ملی صنعت گردشگری به‌عنوان یک ابتکار ملی می‌تواند با هم‌افزایی و همسویی بین دستگاهی تهدید‌های زیست محیطی را کاهش  و در پایداری توسعه گردشگری گام بردارد و به عنوان مکمل «سند راهبردی توسعه گردشگری» در حفاظت و پاسداری از ارزش‌های طبیعی و بنیادهای زیستی عمل کند.

منبع:میراث آریا

تور توت فرنگی؛ سفر به روستای توریور

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نوشت: روستای توریور در کردستان دارای طبیعت زیبا، آب و هوای مطبوع و اقامتگاه بوم گردی است و هر ساله در فصل برداشت توت فرنگی گردشگران زیادی از مزارع این روستا بازدید می کنند.

به گزارش گروه فرهنگی ایرنا، علی اصغر مونسان با انتشار تصاویری از روستای توریور در استان کردستان در حساب کاربری اینستاگرام، نوشت: این روستا دارای طبیعت زیبا، آب و هوای مطبوع و همچنین اقامتگاه بوم گردی بوده و هر ساله در فصل برداشت توت فرنگی گردشگران زیادی از مزارع این روستا بازدید می کنند.

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برپایی جشن نوروز را یکی از رویدادهای باشکوه که موجب جذب گردشگران بیشتر به روستای توریو و منطقه کردستان می شود عنوان کرد و افزود: در این آیین همراه با برپایی آتش و اجرای مراسم رقص محلی (هه لپه رکی) و موسیقی کردی تورهای گردشگری بسیاری را به این روستا جذب می کند.

«روستای گردشگری توریور در استان کردستان و در ۴۵ کیلومتری جنوب غربی شهر سنندج در مسیر طبیعت گردی ژاور که یکی از مهمترین مناطق گردشگری استان است، قرار گرفته است.»

به گزارش ایرنا،  توریور از روستاهای بخش سیروان است که در دهستان ژاورد واقع شده و از یک  دهه گذشته به عنوان روستای هدف گردشگری در استان کردستان معرفی شده و در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. علاوه بر بافت و معماری این روستا، می توان به خاک حاصلخیز، آب فراوان تولید محصولات کشاورزی خاص و مشهور کشاورزی مانند توت فرنگی، گردو، انگور سیاه ، آلبالو و  زردآلو نام برد که توت فرنگی توریور کردستان بسیار مشهور است.

چهار طرف این روستا را کوه و صخره ها پوشانده است و آب هوای آن معتدل کوهستانی است و به دلیل اختلاف ارتفاع در قسمت های مختلف روستا اختلاف دمای زیادی وجود دارد بطوری که اواسط خرداد توت فرنگی زمین های پایین روستا رو به اتمام است ولی در زمین های که در ارتفاعات وجود دارند توت فرنگی تازه شکوفه می زند.

کشاورزی، بومگردی و طبیعت گردی از جمله شاخه های صنعت گردشگری است که کردستان در این سه بخش جایگاهی ویژه اما نیازمند توجه بیشتر دارد که تازه ترین تلاش مسئولان استفاده از ظرفیت توت فرنگی به عنوان محصول کشاورزی و پر درآمد برای توسعه گردشگری روستایی است.

استان کردستان در کوه های زاگرس غربی قرار گرفته و این موقعیت جغرافیایی باعث شده از طبیعتی بکر، محصولاتی متفاوت، روستاهایی با بافت معماری، آداب و فرهنگی مختص مردمان خود برخوردار باشد که هر کدام شاخصه ای برای تبدیل شدن به یک قطب کردشگری است.

توت فرنگی به عنوان ملکه میوه ها در آسیا شناخته می شود، میوه ای سرشار از ویتامین ها و مواد مغذی که خواص و فواید درمانی زیادی دارد و حاوی مقادیر زیادی آنتی اکسیدان، فیبر و ویتامین است.
توت فرنگی گیاهی چند ساله است و در طول زمان باردهی امکان دارد بر اثر حوادثی مانند خشکسالی، سرمازدگی و آتش سوزی قسمت های از مزرعه آسیب ببیند به همین خاطر کشاورزان باید در طول سال از این میوه مراقبت کنند.

توت فرنگی، میوه‌ای دل نازک و دل‌بری است که طعم لذیذ آن در جای جای ایران با نام کردستانی‌ها ثبت شده چراکه بهره برداران این استان همه ساله با تولید حدود ۴۷ هزار تن توت فرنگی در سه هزار و ۴۰۰ هکتار سهمی حدود ۷۵ درصدی در میزان تولید کشور را به خود اختصاص داده اند و و هرساله جشنواره توت فرنگی در استان کردستان برگزار می شود.

گردشگری کشاورزی یا اگری‌توریسم (Agri-tourism) از گونه های نوین گردشگری است که مورد توجه گردشگران قرار گرفته و طرفدارانی هم یافته است و به‌ویژه برای آشنایی افراد با نحوه زندگی در روستا و طبیعت و همچنین کارآفرینان حوزه کشاورزی با ارزش به‌شمار می‌رود.

از آنجا که زندگی شهرنشینی امروز، سبک قالب زیست انسان‌ها شده است، شیوه زندگی کشاورزان یا روستاییان چندان شناخته شده نیست و این نوع سفر به مقاصد روستایی برای مشتاقان به سفر و تجربه ای متفاوت ایجاد می کند.

استان های کردستان و کرمانشاه به دلیل داشتن ظرفیت های بالقوه به صورت مشترک میزبان همایش جهانی توسعه گردشگری روستایی و اکوتوریسم در سال ۲۰۲۱ -۲۰۲۰ هستند.

با توجه به شیوع بیماری کرونا و توصیه ستاد ملی مقابله به کرونا به در خانه ماندن و تاکید بر تعویق سفر به دوران پس از مهار بیماری کرونا اکنون بهترین فرصت برای مطالعه و شناخت بیشتر جاذبه‌های فرهنگی، گردشگری و طبیعی ایران ایجاد شده است. می‌توان با بررسی دقیق، مقصدهای جذاب و جدید گردشگری را برای مسافرت‌های فردی و گروهی در دوران پسا کرونا برنامه‌ریزی کرد.

منبع:ایرنا

امانت را باید به اهلش سپرد

 تصور اینکه روزی، روزگاری اداره تمام میراث‌های تاریخی یک شهر، کشور و جهان را به بخش خصوصی بدهند،سخت است اما غیر ممکن نیست؛با این حال همواره توصیه این است که این واگذاری باید به دست اهلش سپرده شود.درست است که خصوصی سازی و اشتغالزایی در این اوضاع اقتصادی برای برخی مشاغل مفید و موثر است اما باید موضوع حفاظت از آثار ارزشمند ملی، پیوسته مدنظر متولیان امر باشد و سپردن این میراث به اهلش به معنای واگذاری به دوستدارانی است که برای این نفایس ملی ارزش قائل هستند و به آن عشق می ورزند.در سال های گذشته جدا از این که برای نوسازی و بازآفرینی خانه های تاریخی شیراز اتفاق خوشایندی رخ نداده، تخریب در قضیه واگذاری بیش از هر آسیبی خانه های تاریخی را در هم شکسته و همین موارد، سایه نگرانی ها را گسترانده است.

حدود چهار سالی می شود که بحث واگذاری خانه های تاریخی بالا گرفته و برای مراقبت بهتر از آن به تایید وزارت میراث فرهنگی هم رسیده است.

در شهر شیراز ۲۸ خانه تاریخی وجود دارد که اولین بار به شهرداری واگذار شد اما حمایت از خانه ها دوباره به میراث فرهنگی بازگشت.

به باور برخی کارشناسان واگذاری خانه‌های میراثی به بخش خصوصی امیدها را برای احیای بافت تاریخی شیراز و دور کردن آن از گزند آسیب‌های اجتماعی از رهگذر فعالیت‌های فرهنگی زنده می کند؛ افزون بر این با انتقال این خانه‌ها هزینه مرمتشان نیز از دوش دولت برداشته می‌شود، بخش گردشگری رونق می‌گیرد و به صنایع دستی جان دیگری می گیرد.

واگذاری خانه محتشم و دیوانخانه زندیه
بتازگی ۵۴ خانه تاریخی در استان های سراسر کشور از جمله فارس به مزایده گذاشته شده و خانه هایی در این استان به فهرست این مزایده راه یافته که جزو آثار ارزشمند ملی هستند.
یکی از این خانه ها،خانه محتشم است، خانه تاریخی با قدمتی چند هزارساله که با توجه به قرار گرفتن در محدوده مجموعه کریم خان،دیوانخانه، بازار و همچنین به دلیل برخورداری از امکانات شهری و فراهم شدن تسهیلات اقامتی، حمل و نقل، امنیت و غیره برای گردشگران در قالب یک مرکز فرهنگی، اقامتی و پذیرایی مشخص شده است.
دسترسی مناسب این خانه به امکانات زیربنایی و محلی، مجاورت با سایر جاذبه های گردشگری شهر، واقع در داخل شهر و نزدیکی به مرکز و بافت شهر از جمله دلایل مهم و قابل تأملی است که آن را به مکانی فرهنگی و هنری بدل کرده است.
طبق مطالعات زیبا شناختی، خانه محتشم دارای حجاری ها و نقوش برجسته گل و بوته وتصاویرحیوانات برروی سنگ هاست،سقف های چوبی نقاشی شده بارنگ های زنده ونقوش ظریف ومتنوع ایوان ها وطاق های گچ بری شده آن حس خوبی به آدمی منتقل می کند.

کاشی کاری،آینه کاری وگره چینی روی اُرسی هایش(پنجره با شیشه های رنگین)  نیز از جمله تزئینات است که چشم هر بیننده ای را  خیره می کند.

دیوانخانه در قلب شیراز

دیوانخانه زندیه نیز از دیگر بناهای مجموعه کریمخانی است که به مزایده گذاشته شده، این خانه که در قلب بافت قدیمی شیراز درسال۱۱۸۰ هجری توسط کریم خان زند ساخته شده از لحاظ استحکام،پی ریزی بنایی سرآمد بوده است و از نظر معماری وتزئینات هنری دوره زندیه یکی از بهترین هاست.
در عمارت دیوانخانه شیراز تزئینات نقاشی بسیارنفیس درطاقچه ها و سقف آن به چشم می خورد؛ نقش گل و گیاه،مرغ زندی و تزئینات طلاکاری نیز جلوه زیبایی به آن بخشیده است.
وجود این تزئینات درعمارت دیوانخانه از نظر ارزش های هنری وتاریخی اهمیت زیادی دارد.سنگ های مرمراستفاده شده در دوستون مرتفع جلوی تالار که نقوش برجسته دوشیر و صحنه جنگ رستم واشکبوس را نشان می دهد ازهمین معادن شیرازاست که به طرزشگرفی حجاری شده است.

نچسبی و ناهمگونی چوب و فلز
خانه محتشم،دیوانخانه زندیه و خانه افشار را به عنوان محلی برای کسب درآمد در نظر گرفته اند که دغدغه این است در این مسیر درآمدزایی چه اتفاقی  برای این آثار ارزشمند ملی بیفتد.چرا که بعضی مالکان به جای ترمیم چوب و دیوارهایش، از آنجایی که زمان بر،هزینه بر و تخصصی است برای سرعت و سهولت در کار خود به استفاده از فلز،آلومینیوم و دیگر مصالح مدرن و ناهمگون روی می آورند.

دست رد به خانه های نفیس تاریخی 
هر چند خانه افشاریان اهمیت کمتری دارد اما خانه محتشم و دیوانخانه زندیه که در دل شهر جای دارد از ارزش بسزایی برخوردار است و جزو غنایم و میراث ارزشمند ملی محسوب می شود.نکته اینجاست که با وجود خانه های تاریخی متعدد در شهر راز اما درست دست روی این دو خانه نفیس گذاشته شده و واگذار می شوند.
البته در دیگر استان ها نیز واگذاری ها اتفاق افتاده و مزایده خانه شهریاری یزد،مشهد میقان مرکزی،خانه ناصح زاده آذربایجان شرقی نیز کلید خورده، به طور کلی این سرنوشت برای بیش از ۵۰ خانه تاریخی در استان هایی مثل اصفهان، کرمان،گیلان، خوزستان،اردبیل و غیره رقم خورده است.

برهم خوردن چیدمان و هویت آثار تاریخی
نگرانی این است مبادا آثار میراثی به دست بعضی ها چه با کاربری اقتصادی و چه فرهنگی بیفتد،به گونه ای چیدمان و ساختار آن را بر هم بزنند که دیگر نشانی از هویت آن یافت نشود.

همچنین باید تضمینی باشد که این خانه های تاریخی را افرادی که علاقه یا تعصب خاصی در حفظ و نگهداری آثار ندارند و تنها به محلی برای کسب درآمد خود فکر می کنند، اداره کنند.

مواضع دوستداران میراث
برخی از دوستداران و عاشقان میراث فرهنگی نسبت به این واگذاری ها دیدگاه خوبی ندارند و معتقدند به تجربه ثابت شده که با این رویه سرنوشت خوشایندی در انتظار آثار نخواهد بود.
یک نمونه آن هم حمام وکیل شیراز است که پس از دوره افت و خیز طولانی و تبدیل به رستوران، سفره‌خانه و فروشگاه فرش‌های دست‌بافت طی سنوات گذشته و آسیب‌هایی که بخش خصوصی به آن وارد کرد، در نهایت به موزه تبدیل شد.

با این همه کسی صدای دوستداران میراث ملی را آنگونه که باید نمی شنود چرا که برخی ها پنبه منافع شخصی را در گوششان فرو برده اند و نمی خواهند صدای آخرین نفس های این خانه های تاریخی را بشنوند؛ افرادی که به مرور زمان هویت خانه های تاریخی را به باد فنا می دهند، جای خالی آن را با مصالح ساختمانی مدرن پر می کنند و سرانجام روزی را پیش چشممان ما می گذارند که در خانه هایی که صدای نیاکان مان پیچیده و در گوشه گوشه های آن طنین اندازه شده است، جز سکوت شنیده نمی شود.

داشتن و نداشتن
هر چند عده زیادی هستند که برای داشتن این خانه های تاریخی سر و دست می شکنند، اما وقتی واگذار می شود سخن از نداری و بی پولی به میان می آید.
با نادیده گرفتن این مهم و بعد از گذشت چند سال، رنگ و لعاب خانه‌های تاریخی از میان می رود و تمایل مردم برای دیدن این خانه ها رنگ می بازد.
مزایده ها در حالی اتفاق می افتد که همیشه خانه های تاریخی حس آرامش و رهایی از تجملات دنیوی را به آدمی منتقل می کند، خانه هایی که آدمی از بوی خشت و کاه گلش زنده و سرمست می شود.
با این وجود،تک‌خانه‌هایی همچون خانه منطقی‌نژاد، خانه کازرونی‌ها، خانه محتشم، موزه‌ آب وکیل و دیوانخانه‌ امروز چشم به راه سرمایه‌گذارانی‌اند که دوباره رونق را به آن‌ها بازگردانند و در این آشفته‌بازار کرونایی، جانی تازه به صنعت خفته و درهم شکسته گردشگری بدهند.
طبق آخرین صحبت های مصیب امیری،مدیر کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری مزایده بسیاری از این خانه ها انجام شده و در آینده ای نزدیک تعدادی به گالری،مرکز فروش صنایع دستی ، موسیقی، هتل و موزه تغییر کاربری می دهند.
به گفته وی این خانه‌ها براساس ماده ۲۷ که به واگذاری پروژه‌های ناتمام به بخش خصوصی بازمی گردد و در مراحل پایانی است.امیری پیش از همکاری با شهرداری طی سه سال اخیر سخن گفت و ابراز داشت: براساس تفاهم‌نامه‌ای که با شهرداری شیراز امضا کردیم، همه خانه‌ها به این نهاد واگذار شد؛ اما در ادامه این همکاری به دلایل مختلفی ادامه نیافت و خانه‌ها را بازگرداندند.
مدیر کل میراث فرهنگی بیان کرد:در طی نیمه دوم سال ۹۷ و ۹۸ نیز چندین بار فراخوان‌هایی اعلام شده و یکی دو بار هم سرمایه‌گذارهایی پیدا شدند اما درنهایت موضوع واگذاری خانه‌های تاریخی فرجامی نیافت.
به اعتقاد عده ای از پژوهشگران، شیراز از منظر برخورداری از پهنه آثار تاریخی در کشور رکورددار است و بافت تاریخی مهم و بی نظیری دارد؛ اما این وسعت هم نقطه قوت است و هم مشکل‌ساز.
به باور آن ها حضور مردم در بافت تاریخی موجب سرزندگی آن می‌شود.نمونه‌ مشابه این شیوه را می‌توان در ابیانه مشاهده کرد، گرچه این روستا مسکونی است اما بعضی خانه‌ها برای تداعی زندگی در محیط ترتیب داده شده است.
به گفته برنده جایزه معماری ماریل ایتالیا نیز بافت تاریخی بر خلاف آثاری همچون تخت‌جمشید، ساکنانی دائم و یا موقت دارد؛ براین اساس یا باید آن را همچون یک بنای تاریخی درنظر گرفت که درهای آن ساعاتی بر روی بازدیدکنندگان گشوده می‌شود و یا محیطی که ساکنانی همیشگی دارد که در این صورت نمی‌توان روش بازدید را به شیوه بناهای فاخر تعریف کرد؛ چراکه مجموعه بافت از این منظر، دیگر نمایشگاهی دائمی نیست، بلکه به عناصر زندگی روزمره نیز نیازمند است.

هویت تاریخی را با همکاری، حفظ کنیم
بر این اساس،خانه های تاریخی با فرهنگ و هنر درهم تنیده شده است و در واقع این فضاها به کیفیت و تاریخی بودن شهر گواه می‎دهد؛هویت و شناسنامه شهری است که ویژگی‎های ممتازی را در شهر متبلور می‎کند.شهر تاریخی شیراز از جمله های کلانشهرهایی است که با قدمت دیرینه خود بسیاری از گردشگران را از شهر و کشورهای دور و نزدیک به سمت خود می کشاند.شهری که به شهر عشاق و شهر راز معروف شده،حالا دچار ناملایماتی این چنین شده و به فنا می رود.با این رویه،شهرداری یا میراث فرهنگی می توانند با همکاری یکدیگر اهتمام ویژه‌ای برای فروش صنایع دستی در محدوده بافت تاریخی به‌خرج دهند، در کشوری همچون مراکش، صنایع دستی را فقط می‌توان در بافت تاریخی به فروش رساند، اگر چنین چیزی درباره بافت تاریخی شیراز اعمال شود، تمام فعالان این حوزه در محدوده بافت حاضر می‌شوند و این سبب انگیزه و حرکتی اقتصادی در مجموعه خواهد شد.
برکسی پوشیده نیست،رهاکردن خانه‌های تاریخی به تخریب آن‌ها خواهد انجامید و جای خالیشان را عناصری می‌گیرد که فاقد هویت بومی است.

منبع:ایرنا

مراسم چلچلا در مُجن شاهرود

برای شروع مراسم ، خدام تکیه مقابل چراغ‌ها و رو به جمعیت ایستاده و فردی از ریش‌سفیدان تکیه(بابای تکیه) خواندن دعا را با صوتی دلنشین و حزن‌انگیز آغاز می‌کند.زنان و دختران نیز از بام‌های پلکانی شکل اطراف تکیه این مراسم را به نظاره می‌نشینند. اهالی بر این باورند که دعا به‌هنگام غروب آفتاب، آن هم در طول دهه محرم اجابت می‌شود. دعای مخصوص آیین چلچلا به این شرح  است:

الّلهمّ صلِّ علی محمد و آل محمد

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم ارزقنا زیاره الحسین علیه السلام فی هذه السنه

اللهم العن اول ظالم حق محمد و آل محمد و اخر تابع له علی ذلک اللهم العن العصابه التی جاهدت الحسین علیه السلام و شایعت و بایعت علی قتله اللهم العنهم جمیعا

برای ترویح ارواح جمیع انبیا و اولیا و اوصیا و صلحا به‌خصوص روح مقدس مطّهر منور حضرت خاتم الانبیا و زبده الاصفیا و الاولیا و سید دو‌سرا و شفیع روز جزا معنی یاسین و طه و رفرف سوار قاب قوسین او ادنی نور چراغ هدایت و شمع فانوس شرافت و مشکوه بزم عدالت و مصباح مجلس کرامت و فضل واسع ربّانی و منبع جود یزدانی و منور با نوار آسمانی و فیض نافع سبحانی و مظهر معانی و اسماء الحسنی اَعنی حضرت خاتم الانبیاء صاحب الوقار و السکینه المدفون بارض المدینه فاتحه مع الصلوات.

برای نثار روح وصی مطلق و خلیفه بر حق رئیس‌الوحدین و امام المتقین و مولی الصّالحین امیر‌المونین و حجه‌الله فی السموات و الارضین حیدر الکّرار و قاتل الکّفار و الفّجار قسیم الجّنه و النّار امام المشارق و المغارب صاحب المفاخر مولانا و مولا الکونین علیّ‌بن ابی طالب صلوات الله علیه فاتحه مع الصلوات.

برای نثار ارواح جمیع انبیا و اولیا و صلحا و شهدا و هفتاد و دو تن شهدای صحرای کربلا، به‌خصوص روح کثیر الفتوح مطهر منّور مقدّس گلگون قبای صحرای نینوا مظلوم آل عبا و قتیل فرقه اشقیا، شهید دار فنا و شفیع روز جزا المذبوح من‌القفاء خامس آل عبا، زینت‌بخش آغوش مصطفی نور دیده مرتضی سرور سینه فاطمه زهرا اخ الحسن المجتبی ریحانه رسول الثّقلین مولانا و مولی الکونین اباعبدالله الحسین ارواحنا و ارواح العالمین له الفدا فاتحه مع الصلوات.

ذرّیه احمد مختار وارث حیدر کرار امام المختار اعنی حضرت با رفعت و شوکت صاحب الامر و العصر و الزّمان خلیفه الرّحمن شریک القرآن امام الانس و الجانّ و مظهر الایمان و مظهر العَدل و الجود و الاحسان و دافع الشرّ و الجَور و الطّغیان صلوات الله علیه و علی ابائه و اَجدادِه اُمنا‌الملک المنّان فاتحه مع الصلوات.

برای قبولی طاعات و عبادات علمای کرام و فقهای اعلام و سادات ذوی العّز و الاحترام و کافّه الانام من الخواصّ و العوام خُصوصاً مراد مرادمندان و حاجت حاجتمندان و شفاء جمله بیماران، خُصوص بیماران این قریه و ادای قروض جمیع قرض‌داران به خصوص قرض داران این قریه و خلاصی و نجات اُسراT مسلمانان صحّت و سلامت جمیع مسافر ان برّ و بحر عالم بi خُصوص حجّاج بیت‌الله الحرام و زائران قبور مراقد ائمّه انام علیهم آلاف التّحیه و السّلام عافیت و رفاه این بلد و سایر بلدان مسلمانان فاتحه مع الصلوات.

برای قبولی خدمات خدّام والا‌مقام و فراشان و سّقایان عزت‌نشان و پیش خدمتان با احتشام و چراغچیان ضیا عینان و طبّاخان و قهوه‌چیان و جاروب‌کشان و مُستمعان و روضه‌خوانان و نوحه‌خوانان و سینه‌زنان و باقی خدمه فرزند ارجمند حضرت خیر الانام علیه آلاف التّحیهو السلام فاتحه مع الصلوات. بریا آمرزش والدین حاضرین و غائبین و واقفین و این کمترین این حُسینیه الهی بحَق حضرت ابا‌عبدالله (ص) خدّام این بزرگوار در هر جا که هستند و خدمت می‌کنند اوّلاًعمل بی‌ریا به همه ایشان کرامت فرماید مخصوصا خدّام این حسینیّه به حرمت سیّدالشهداء قسم می‌دهمت که خدمت ایشان را قبول فرمایی و اسم ایشان را در زمره خدمتگذاران و نوکران و عزادارن آن حضرت ثبت و درج فرمایی و جمله خدمات ایشان را قبول نظر فیض آثار آن بزرگوار بفرمایی و خدّامی که در این حسینیّه خدمت کرده‌­اند و سر به تیره تراب کشیدند همه را با اصحاب آن بزرگوار محشور بفرمایی و همه را قرین رحمت خود بفرمایی.

و واقفین عزای فرزند پیغمبر (ص) را در هر جایی از عالم که وقف کردند به‌الخصوص واقفین این حسینیه که سر به تیره تراب کشیدند همه را در درجات عالیه با پیغمبر آخرالزمان محشور بفرمایی و آنان که در قید حیاتند طول عمر و توسعه رزق کرامت فرمایی.

الهی صد در دنیا و هزار در آخرت به ایشان عوض کرامت فرمایی و زایرین و خادمین این حسینیه که ذکر مصیبت و خدمت می کنند از همه قبول بفرمایی و اسم ایشان را در زمره تعزیه‌داران و خدمتکاران آن بزرگوار ثبت و درج بفرمایی به‌حق محمد و اله فاتحه مع الصلوات.

قبولی نذورات دفع و رفع کل بلیات برآمدن حاجات تندرستی و سلامتی صاحب این نذورات الهی بحق حضرت اباعبدالله اولا حاجات ایشان روا بفرما الهی عوض این نذورات از طعام‌ها و شراب‌های بهشتی به والدین‌شان کرامت بفرما و بازماندگانشان را طول عمر و توسعه رزق کرامت بفرما.

الهی اطفال ایشان را به کمال پیری برسان.

جوانانشان را به علی اکبر حسین علیهما السلام ببخشای و والدین‌شان را رحمت فرما و از سر تقصیر گناهان صغیره و کبیره همه ما درگذر.

و همه ما را به پیغمبران  عظام محشور فرما.

بحق محمد و اله الطاهرین فاتحه مع الصلوات

پس از اتمام خطبه چراغ‌ها را دست به دست گردانده و می بوسند تا به داخل اتاق تکیه انتقال پیدا کند. در پایان مراسم یک نفر از خدام برای شورآفرینی و ذکر صلوات در جمع می‌خواند

اول به مدینه مصطفی(ص) را صلوات                     دوم به نجف علی(ع) شیر خدا را صلوات

سوم به امام حسن(ع) که زهرش دادند                  چهارم به شهید کربلا را صلوات

در کربلا به شمر ملعون لعنت                                در طوس غریب الغربا(ع) را صلوات

پس از خواندن دعا و ذکر صلوات قسمت هایی از زیارت عاشورا نیز خوانده شده و جمعیت همگی برای سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان(عج) و شفای مریض‌­ها دعا می‌کنند.

در این هنگام خدام تکیه سفره‌های حاوی نان، پنیر و غیره که اهالی آورده‌­اند را خالی کرده و تکه­‌ای قند یا نبات برای تبرک در میان سفره‌های آنان قرار می‌دهند.

منبع:میراث آریا

مراسم معنوی هفت منبر در بیرجند

برگزارکنندگان مراسم، خادم‌های این مکان‌ها هستند. آن‌ها از عصر تاسوعا روی منبر یکپارچه سیاه یا سبز می‌اندازند و آن را در نزدیکی در مسجد یا حسینیه می‌گذارند و یک مجمعه بزرگ و یا تشت پر از گل را روی پله منبر می‌گذارند و تشتی خالی را هم در پله دیگر می‌گذارند.

زن‌ها در نزدیکی غروب آفتاب به این اماکن می‌روند و پس از نیت کردن، شمع خود را روشن کرده و داخل سینی می‌گذارند و بعد نذورات خود را از قبیل خرما، شیرینی و پول را در داخل تشت می‌ریزند و منبر را زیارت می‌کنند و به مکان دیگر می‌روند معمولاً در هر مکان فقط یک شمع روشن می‌کنند ولی اگر مسجدی بسته و یا راه دور باشد احتمال دارد که در یک مکان دو شمع روشن کنند.

نذوراتی که جمع می‌شود به خادم منبر تعلق دارد باید تا پایان مراسم و خاموش شدن شمع‌ها در آنجا بماند و هیچ‌یک از شمع‌ها را خاموش نکند و صبر کند که شمع‌ها خاموش شود اشک‌های شمع را هم دور نمی‌ریزند و در مکانی از مسجد جمع‌آوری می‌کنند

اماکنی که هفت منبر در آن برگزار می‌شود عبارت‌اند از: مسجد آیتی، مسجد جامع، مسجد خواجه، مسجد خضرعلی، مسجد چخ پایو cax payo، حسینیه امام رضا شوکتیه، مسجد خواجه خضر، مسجد حیدرحسن، مسجد صاحب‌الزمانی، مسجد امام حسن، چشمه خلیلی (قدمگاه)، منزل دختر آخوند، حسینیه دگود cegowd (علوی)، مدرسه معصومیه، مسجد مدینه، این اماکن در گذشته تنها مکان‌های برگزاری مراسم ماه محرم بوده‌اند، به‌اصطلاح در دهه محرم روی این منابر روضه‌خوانی می‌شده است زنان هفت مورد از این اماکن را برای اجرای مراسم برمی‌گزینند. از عصر تاسوعا عده‌ای جلوی این اماکن شمع می‌فروشند و بعضی از زنان شمع خود را از آنجا تهیه می‌کنند.

 بنا بر اعتقاد اهالی چنانچه قطره‌ای از شمع روی بدن یا لباس فردی بیفتد نشانه برآورده شدن حاجت آن فرد است. این مراسم سابقه‌ای بیش از ۱۵۰ سال دارد. آنچه مسلم است این است که مراسم هفت منبر در حال حاضر یکی از مراسم عزاداری ماه محرم است ولی احترام و اعتقاد زیاد به نور از عادات ایرانی‌های قبل از اسلام بوده که آن را واسطه بین خدا و انسان می‌دانستند. پس از اسلام این مراسم همچون بسیاری از مراسم دیگر رنگ و بوی مذهبی گرفته و در حال حاضر این مراسم برای عزاداری سالار شهیدان برپا می‌شود.

 مراسم هفت منبر به شماره ۵۰۷ در سال ۱۳۹۱ در فهرست میراث معنوی کشور به ثبت رسیده است.

در کتاب «مردم‌شناسی عزاداری ماه محرم» در شهرستان بیرجند، تألیف سید احمد برآبادی به‌طور کامل مراسم هفت منبر توضیح داده شده است.

منبع:میراث آریا