دژ ساسانی تَنگِ خمار فسا، میراثی شگفت‌اَنگیز اما مخروبه

ویرانه‌های دژ بسیار ارزشمند و شگفت‌اَنگیز نامدار به «تَنگِ خُمار» در شهرستان فَسا بر فراز کوه، همچون نگینی رَخشنده خودنمایی می‌کند. هرچند که، یادگار ساسانیان رها و نابود شده، ولی از بلندای کوه هنوز هم می‌توان صدای تاریخ را شنید.

«مولداویت» معروف به مروارید آتش

شناخت ویژگی‌های سنگ‌های قیمتی که همیشه و در هر حالتی مورد توجه افراد است، می‌تواند اطلاعات زیادی در این زمینه به علاقه‌مندان حوزه گوهرسنگ‌ها ارائه دهد.سنگ «مولداویت» یک سنگ شیشه‌ای است که در اثر گرمای زیاد شکل گرفته است و اولین بار در سال ۱۷۸۷ کشف شد. نکته قابل توجه در مورد مولداویت اسن است که از اواسط دهه ۱۸۰۰ میلادی و تنها چند سال پس از کشف این سنگ، از آن به عنوان سنگ‌های قیمتی در ساخت جواهرات استفاده شد.

گفته می‌شود این سنگ بر خلاف دیگر سنگ‌ها که در یک محیط آرام رشد می‌کنند، از طریق سنگ متراکم شده که پس از باران شهاب سنگی تبخیر می‌شود، شکل می‌گیرد. البته مولداویت به گروهی از مواد معدنی تعلق دارد که جزو گروه کوچکی از سنگ‌های طبیعی شیشه است.

این سنگ به اشکال شفاف تا کدر یافت می‌شود که موارد شفاف آن از بهترین‌ها و کمیاب‌ترین‌هاست. اشکالی مانند قطره‌ای، گرد، بیضی، تخم مرغی یا مارپیچ و همچنین شکل پاشیده شدن قطرات که نشان‌دهنده الگوی برخورد مایعات بوده از رایج‌ترین اشکال این سنگ در بازارهای جهانی است.

مولداویت، اما با نام‌هایی هم‌چون «شهاب سنگ شیشه‌ای»، «کریسولیت سنگی غیرمتعارف»، «کرایسولیت کاذب» و «کریستولیت شیشه‌ای» نام‌گذاری می‌شود که کاملا اشتباه بوده چرا که این سنگ یک شهاب سنگ یا کریسولیت نیست.

در گذشته برخی مولداویت را به عنوان یک محصول مصنوعی می‌شناختند و تا مدت‌های طولانی تصور می‌کردند که این سنگ یک گونه شیشه‌ای از آتشفشان‌های آبسیدین است.

مولداویت، در ابتدا با نام دیگری شناخته می‌شد اما پس از مدتی از کشف آن تصمیم بر آن شد که نام شهر «Moldauthein» که نخستین گونه‌های این سنگ در آنجا یافت شده بر روی سنگ گذاشته شود و به خاطر این خاستگاه غیر معمول مولداویت به شهرت دست یافته است.

سنگ مولداویت، در طیف رنگی سبز از جمله تیره، سبز جنگلی و روشن تا سبز زیتونی یافت می‌شود اما بین علاقه‌مندان به این سنگ مولداویت با رنگ سبز خالص و سبز تیره متوسط بدون رنگ قهوه‌ای خواستار بیشتری دارد.

زمانی که شایعاتی مبنی بر منشاء فرازمینی مولداویت منتشر شده تقاضا برای این سنگ شیشه‌ای نیز بسیار افزایش یافته است و همین مورد باعث شده که عده‌ای برای برآورده کردن تقاضا به ساخت تقلبی این سنگ از شیشه بطری‌های سبز رنگ روی بیاورند.

در حال حاضر مولداویت در جنوب و شمال غرب بوهیمیا، موراویای غربی، لازانیا آلمان و والدو برتر اتریش یافت می‌شود. البته گفته شده که بیشتر سنگ‌های مولداویت از بوهمیای جنوبی استخراج می‌شود.

یک نکته در مورد سنگ مولداویت این است که نام گونه‌های مختلف آن بر اساس محل پیدا شدن آن‌ها متفاوت است برای مثال نام «مولداویت بیلیتونیت» از جزیره‌ای به همین نام گرفته شده، «مولداویت جورجیائیت» در ایالت جورجیای آمریکا و «مولداویت استرالیت» در کشور استرالیا است.

از نمونه‌هایی که به سنگ مولداویت، شباهت دارند می‌توان به سنگ آپاتیت، دیوپسید، بریل، یاقوت کبود، تورمالین و شیشه سبز اشاره کرد.

طی افسانه‌هایی که در مورد این سنگ به جا مانده است مردم کشور چک معتقدند که مولداویت برای فردی که از آن استفاده می‌کند خوش‌شانسی و اقبال را به همراه دارد. براساس افسانه‌ها سنگ مولداویت با ققنوس افسانه‌ای، که بر طبق افسانه‌ها از آتش جان دوباره می‌گرفت، مرتبط است.

هم‌چنین گفته شده که این سنگ به منظور بهبود ارتباطات زناشویی و ایجاد طلسم و جادو مورد استفاده قرار گرفته و شانس خوب، ایمنی و باروری به همراه خواهد داشت.

برخی نیز بر این باورند که سنگ مولداویت در بهبود نقرس، آسم، آلرژی‌ها و خارش‌ها موثر بوده و علائم آنفولانزا و سرماخوردگی را کاهش می‌دهد.

منبع:ایسنا

مسجد گل‌مشکی تجلی فرهنگ ایرانی در کرمان

مسجد گل‌مشکی در حومه شرقی کرمان بین سه‌راه شمال جنوبی و چهارراه ابوحامد جنب بازار عزیز کوچه حمام گل‌مشکی واقع شده است.

این بنا در اواخر سلسله حکومت قاجاریه در سال ۱۲۹۰ هجری قمری در زمان پادشاهی مرتضی‌قلی‌خان فرزند محمداسماعیل‌خان نوری اسفندیاری ملقب به وکیل‌الملک ساخته شده است و حدود ۱۳۶ سال قدمت دارد.

بنای فوق به شیوه اصفهانی آخرین شیوه معماری ایران ساخته شده است. در این شیوه شبستان و صفه بخش اصلی محراب و منبر قسمت‌های مقدس را تشکیل می‌دهند. به‌طور کلی در خصوص فرم ساختمان می‌توان گفت که نقشه و فرم ساختمان متناسب با نوع اقلیم آب‌وهوایی منطقه مورد نظر طراحی می‌شده است. که به‌عنوان مثال در مناطق گرمسیری مانند شهرستان کرمان ساختمان‌ها دارای پلانی با حیاط مرکزی به‌عنوان بهترین فرم و ترکیب فضایی اجزای یک ساختمان برای تعدیل دمای شبانه‌روز است.

شبستان موجود در بنا که دارای دو ستون تزئینی سنگی متقارن و محراب با پوشش خارجی آجر خشتی است که در گذشته در فصل سرد سال از آن به‌عنوان فضای مناسب و گرم برای اعمال فرایض دینی مورد استفاده قرارمی گرفته که شکل کلی خود را حفظ کرده است اما گچ‌بری داخل شبستان و محراب و طاق نماها و نمای بیرونی آن به‌طور کامل تغییر کرده و به شیوه تقریباً قدیمی بازسازی شده است. پوشش کف شبستان که در زمان خود بسیار دقیق و با اصول بوده امروزه با فرش‌هایی با اندازه‌های مختلف پوشانده شده است.

صفه بنای موجود که قبلاً در فصل گرم سال و در شب به‌عنوان محلی با هوای آزاد مورد استفاده قرار می‌گرفته و در روز به لحاظ داشتن سایه مناسب محلی برای استراحت بوده امروزه از شکل و حالت معماری اولیه خود بیرون آمده و تبدیل به مکانی برای نگهداری وسایل عزاداری شده یا  بهتر بگوییم تبدیل به انباری شده است.

ارتفاع نسبتاً بلند شبستان و صفه گرما را از محل نشستن و ایستادن آدم‌ها بالاتر می‌برد و طاق‌های قوسی حرارت کمتر به داخل راه می‌دهند کف شبستان بنا از سطح معابر اندکی پایین‌تر قرار دارد و سازه‌های نااستوار بنا به این شکل مقاومت نسبتاً بیشتری در برابر نیروی تخریبی زلزله پیدا می‌کند.

منبر عموماً در سمت راست محراب قرار می‌گرفت و این مزیت را به خطیب می‌داد تا به‌خوبی دیده و صدایش به‌راحتی شنیده شود. سیاحان، جغرافی نویسان و مورخان در آثار خود منبر و جامع را نشانه شهر و شهرنشینی می‌دانستند.

عمده مصالح بکار رفته در این بنای تاریخی گل، خشت و آجر است زیرا این مصالح به‌راحتی در دسترس بوده‌اند و رابطه این مصالح با آب‌وهوای گرم و خشک محیط نیز کاربرد آن را کاراتر جلوه می‌دهد. خشت دیرتر از هر ماده دیگر گرم می‌شود و شب‌هنگام نیز دیرتر حرارت خود را به محیط اطراف پس می‌دهد.

از تزئینات این بنا می‌توان به تزئینات گچ‌بری محراب در شبستان، گچ‌بری‌های طاقچه‌ها در شبستان و صفه، تزئینات ستون‌های سنگی در شبستان اشاره کرد.

این بنا در نزدیکی یکی از قدیمی‌ترین آثار تاریخی کرمان گنبد سبز که از بناهای قرن هفتم هجری است که به قپه سبز نیز شهرت دارد واقع شده است. این اثر از بقایای مدرسه و آرامگاه قراختائیان کرمان به یادگار مانده که در اثر زلزله ۱۳۱۴ هجری قمری قسمت اعظم آن ویران شد.

در حال حاضر فقط سر در ورودی مدرسه باقی مانده است. بقایای دیوارهای آن و همچنین آرامگاه، زیر ساختمان‌های مسکونی مدفون شده است. سقف ایوان آن بر اثر زلزله فروریخته و در دوران بعد بازسازی شده است. زیباترین قسمت ایوان کاشی‌کاری معرق آن است که در نوع خود بی‌نظیر است.

منبع:میراث آریا

برج خلعت‌پوشان تبریز یادگاری از آیین کهن خلعت‌پوشی

به گفته تاورنیه در این دوره چاپار خان یا حاکم، به محض آگاهی از ارسال خلعت، تا یکی دو فرسخ آن‌سوتر از خلعت‌پوشان (محل پوشیدن خلعت) می‌رفتند و وضع و محل حاملان خلعت را لحظه به لحظه گزارش می‌کردند تا حاکم و همراهان در لحظه ورود حاملان خلعت، در محل حاضر باشند. همراهان حاکم با ساز و نقاره از حاملان خلعت شاه استقبال می‌کردند و حاکم به محض دیدن خلعت از اسب پایین می‌آمد و کرنش می‌کرد و پس از دعا برای سلامت شاه، خلعت می‌پوشید. آنگاه در میان استقبال جماعت وارد شهر می‌شد، به عمارت سلطنتی می‌رفت و در آستان درِ عمارت نیز شاه را دعا می‌کرد. سپس به خانه‌اش بازمی‌گشت و مردم دسته دسته به او تبریک می‌گفتند، همین آداب و تشریفات، با شاخ و برگ بیشتر، در دوره قاجار هم تداوم یافت.

سرجان مالكُلم نیز در كتاب خود به نام تاریخ ایران درباره مراسم خلعت‌پوشان می‌نویسد: «چون وضع حكومت چیره بر ایران چنان است كه می‌بایست در هر امری ملاحظه شئونات سلطنت بشود بسیاری از آیین‌ها در ایران از این سبب رواج یافته است.

هر چیز كه نام پادشاهی بر آنست یا از آن شاه است باید با احترام و آزرم با آن عمل نمایند و به گونه ویژه‌ای ادای لوازم آداب كنند، برای نمونه اگر خلعتی از سوی پادشاه به حكام بلد یا كسی دیگر حتی شاهزادگان خانواده پادشاهی فرستاده شود، باید به مسافت چند میل به پیشواز آن رفته با سپاسگزاری بسیار خلعت را بپوشد آن گونه كه هر استان حاكم نشینی جای ویژه‌ای در بیرون شهر دارد كه آن را خلعت‌پوشان گویند. خلعت پوشان حدوداً ۴ مایل بیرون شهر قرار دارد.»

دارالسلطنه تبریز در دوره قاجاریه در میان شهرهای ایران موقعیتی ممتاز داشت. این موقعیت تابع رابطه سیاسی-اقتصادی ایران با جهان پیرامون بود که به تبریز موقعیت سیاسی و اقتصادی ویژه ای می بخشید.

یکی از معروف ترین باغ های دارالسلطنه تبریز در دوره قاجاریان باغ خلعت‌پوشان است. این باغ در آن دوره که تبریز شهر ولیعهد نشین بود، اهمیت بسیار داشت.

عمارت آجری زیبای خلعت‌پوشان واقع در این باغ به عنوان یكی از جاذبه‌های گردشگری تبریز در جنوب منطقه كركج در ۵ كیلومتری مركز این شهر و در جوار رودخانه میدان چایی واقع شده است.

علت نام‌گذاری این برج به خلعت پوشان برگزاری مراسم اهدای خلعت توسط ولیعهدان مقیم در تبریز به مردم و یا حکام و سایر شاهزادگان بود. این مراسم اغلب در طبقه آخر برج برگزار می شد و ولیعهدی که در تبریز اقامت داشت در این مراسم خلعت یا انعام شاهی و یا حتی برخی نشان ها و مقامات دولتی را به افراد اهدا می کرد. البته این مراسم با تشریفات بسیاری برگزار می شد و افراد دریافت کننده انعام و یا خلعت و یا حتی نشان های دولتی در روبروی درب برج به انتظار می ایستادند. این افراد با هدایای گران قیمتی همچون عبایی ترمه به تن و شمشیرهایی جواهر نشان به کمر که از دست ولیعهد دریافت می کردند در حرکتی نمادین و به پاس قدردانی از الطاف ملوکانه به سمت عالی قاپو حرکت کرده و بر درگاه آن بوسه می زدند.

آخرین مراسم اهدای خلعت در سال ۱۳۳۰ ه.ق در این برج صورت گرفته است. در این دوران صمدخان مراغه ای حکمران تبریز بوده است. این برج در سه طبقه و شبیه یک منشور ساخته شده که قاعده کثیر الاضلاع این برج دارای ۱۶ ضلع است.

برج در نمای بیرونی خود با طاق نماهایی آجری در هر یک از اضلاع آراسته شده است و در طبقه دوم دو پنجره وسیع با شیشه های رنگی زیبا به چشم می خورد. برج با قطر ۹,۵ متری در میان محوطه سرسبز و درختکاری شده قرار داشته و آنطور که به نظر می رسد در دوران آبادانی خود یکی از زیباترین چشم اندازهای اطراف تبریز را داشته است.

بر اساس سفر نامه هایی که در دوره حکومت قاجاریه نوشته شده، پیرامون برج خلعت پوشان استخری قرار داشته که با گذر از پل، ورود به داخل ساختمان میسر می‌شد. در طبقه سوم برج کنگره ای به شکل دندانه بنا شده است که در قدیم محل برگزاری مراسم خعلت پوشی بود.

حفظ بنای عمارت خلعت پوشان تبریز به عنوان شاهدی از یک سنت قدیمی و منحصر به فرد به عنوان باز مانده ای از نسل کهن آیین های ایرانی به حق ضروری است. بنای خلعت پوشان در تاریخ ۱۲/۰۲/۷۷ و به شماره ۲۰۱۰ توسط وزارت میراث فرهنگی به عنوان اثر تاریخی در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی آذربایجان شرقی به عنوان متولی اصلی صیانت و حفاظت از مواریث تاریخی، مرمت و سامان‌دهی برج تاریخی خلعت پوشان تبریز را که از جمله مهم‌ترین پروژه‌های مرمتی این اداره‌کل محسوب می‌شود در سال‌های اخیر به‌صورت مداوم در کاری خود قرار داده است.

طی سال‌های مذکور اقداماتی نظیر استحکام‌بخشی بنا، دوخت و دوز ترک‌های ایجادشده در طاق‌های طبقه همکف، مرمت مقرنس‌های گچی و تزئینات گچی وابسته به معماری، بازسازی درب‌های ورودی و ارسی‌های طبقه همکف، احیا و بازسازی طاقچه‌های دارای قطاربندی و مقرنس‌کاری و نیز شومینه‌های آجری، بازسازی و اجرای کف اصلی بنا در داخل طبقه همکف، کاوش در راستای به دست آوردن خطوط معماری استخر دور تا دور بنا، ارائه طرح مرمت و بازسازی گنبد طبقه اول و استخر محوطه و همچنین اجرای مکان صحیح پل دسترسی برج تاریخی انجام شده است.

طی سال جاری اقدامات پایانی حفاظت و مرمت برج تاریخی خلعت پوشان تبریز در حال اجرا است که در این راستا بازسازی استخر محوطه، مرمت و بازسازی طبقه اول، مرمت و نصب در ب و پنجره‌های طبقات انجام خواهد شد.

منبع:میراث آریا

صیانت از چغازنبیل و محیط پیرامون وظیفه‌ای ملی و بین‌المللی

استان خوزستان با دارا بودن سه اثر ثبت جهانی و بیش از هزار اثر ثبت ملی، بخش مهمی از تاریخ این مرز و بوم را یدک می‌کشد، تاریخی که آمیخته با فرهنگ غنی و تمدن‌های مختلف است.هریک از این آثار ریشه در تاریخی دارند که هویت مردمان نواحی مختلف کشور را نمایان می‌کنند و تحقیر این آثار به واسطه تعرض، آسیب رساندن و یا از بین بردن آن‌ها به هردلیلی، ممکن است به قیمت از بین رفتن بخشی از تاریخ غنی مملکت تمام شود.

هر از چندگاهی از گوشه و کنار این مرز و بوم خبرهایی از تعرض به آثار باستانی و تاریخی از سوی برخی سازمان‌ها و ارگان‌ها به بهانه‌های مختلف از جمله داشتن سند مالکیت و یا اشتغال و تولید ملی به گوش می‌رسد که همه این تعرض‌ها بدون استعلام از میراث‌فرهنگی و یا بی‌توجهی به پاسخ استعلام انجام می‌شود، موضوعی که باعث نگرانی میراث‌دوستان و فرهنگ‌دوستان می‌شود.

نمونه این تعرض‌ها که چندی است از راه فضای مجازی و رسانه‌ها به گوش رسیده، تعرض به حریم درجه یک و دو میراث جهانی چغازنبیل است که با شعار اشتغال‌زایی و تولید ملی و به بهانه ساخت کارخانه قند در این حریم و بدون دریافت مجوز از میراث‌فرهنگی و پایگاه میراث جهانی انجام شده است. اتفاقی که جرقه آن از سال ۱۳۹۷ و با صدور سند حدود ۳۰۰ هکتار از اراضی حریم درجه یک به نام یک شرکت و فرد بدون توجه به استعلام از پایگاه میراث جهانی چغازنبیل زده شد که البته با شکایت میراث‌فرهنگی این تعرض متوقف شد.

با وجود این، به تازگی از سوی دادگاه رأی منع تعقیب برای متعرضان به حریم چغازنبیل صادر شد و شواهد حاکی از این است که متولیان کارخانه قند با تصور این‌که با توجه به رأی دادگاه می‌توانند دوباره کار خود را آغاز کنند، بار دیگر در حریم چغازنبیل حضور یافتند، از این‌رو پایگاه میراث جهانی چغازنبیل با استقرار نیروهای یگان حفاظت در منطقه درصدد است تا به محض دیدن اولین تحرکات در منطقه گزارش‌های لازم را ارائه و از طریق مسئولان محلی پیگیری‌های لازم را انجام دهد.

معبد چغازنبیل در ۴۰ کیلومتری جنوب شرقی شهر باستانی شوش و ۳۵ کیلومتری غرب شهر باستانی شوشتر واقع است، این سازه در سال ۱۹۷۹ (۱۳۴۸ هجری شمسی) نخستین اثر تاریخی از ایران بود که در فهرست میراث جهانی یونسکو جای گرفت و جامعه بین‌المللی برای آن ارزش فوق العاده و استثنایی قایل است. میراث جهانی یونسکو مجموعه مکان‌های فرهنگی یا طبیعی ثبت‌ شده در سازمان جهانی یونسکو است که به صورت فهرستی توسط کمیته میراث جهانی این سازمان برگزیده شده و یا می‌شوند. سایت‌هایی که در فهرست میراث جهانی قرار می‌گیرند بر اساس کنوانسیون حفاظت از میراث جهانی، فرهنگی و طبیعی متعلق به تمام انسان‌های زمین، فارغ از نژاد، مذهب و ملیت خاص، محسوب می‌شوند و دولت‌ها موظف به حفظ و نگهداری این آثار هستند.

باتوجه به این موضوع، این نگرانی از سوی مردم و میراث‌دوستان به وجود آمده که تعرض به این میراث جهانی، واکنش سخت یونسکو را نسبت به موضوع، درپی داشته باشد.

واکنش سخت یونسکو در صورت تعرض به چغازنبیل

احمدرضا حسینی بروجنی معاون میراث‌فرهنگی خوزستان با غیرقابل قبول دانستن هرگونه تعرض به حریم آثار جهانی عنوان می‌کند: «عرصه و حریم چغازنبیل در سال ۸۵ مصوب شده و در حریم درجه یک به طور صریح احداث هرگونه کارخانه ممنوع اعلام شده است و ما هم مکلف هستیم ضوابط یک بنای تاریخی را آن‌گونه که اعلام شده رعایت کنیم.»

او در این خصوص می‌افزاید: «ضوابط عرصه و حریم چغازنبیل به طور کامل ابتدا به استانداری خوزستان و از سوی استانداری  به تمامی دستگاه‌های استان ابلاغ شده است.»

حسینی با تأکید بر ممنوعیت ساخت و ساز در حریم درجه یک بنای تاریخی چغازنبیل می‌گوید: «با توجه به این‌که ضوابط عرصه و حریم ابلاغ شده است یک نسخه از این ضوابط در اختیار یونسکو قرار دارد که در صورت سرپیچی از آن عواقب خوبی در انتظار بنا نخواهد بود.»

او همچنین هشدار می‌دهد: «در صورت تعرض به حریم چغازنبیل، یونسکو این اثر را در معرض خطر اعلام می‌کند و ممکن است به صورت دائمی یا موقت آن را از فهرست آثار ثبت جهانی خارج کند.نکته دیگر این‌که زمین‌های اطراف چغازنبیل از جمله زمین‌های بکر و تپه ماهور هستند که از لحاظ طبیعی نیز تسطیح آن‌ها به محیط بکر خدشه وارد می‌کند.»

تغییر در ال‌اونتاش تعامل شهر با نقطه‌ نشانه‌های طبیعی را برهم می‌زند

عاطفه رشنویی مدیر پایگاه میراث جهانی چغازنبیل و هفت‌تپه نیز با تأکید بر لزوم همکاری دستگاه‌های مختلف اداری، اجرایی و قضایی کشور برای صیانت از میراث‌فرهنگی اظهار می‌کند: «به موجب قانون، هرگونه عملیات اجرایی در مرحله امکان‌سنجی نیازمند استعلام از وزارتخانه است.در مطالعات حوزه میراث‌فرهنگی، یک اثر به هیچ‌ وجه منفرد نیست و در تعامل کامل با محیط پیرامونش جانمایی و ساخته می‌شود و بقا پیدا می‌کند.»

او یک اثر را بدون بافت طبیعی و جغرافیایی خود اثری بی‌معنا دانست که مانند درختی بی‌ریشه محکوم به نابودی در کوتاه‌ترین زمان است .

او می‌گوید: «چغازنبیل یا ال‌اونتاش نیز از این قاعده مستتثنی نیست و ساخت و دوام این شهر باستانی در تعامل و هماهنگی کامل با محیط اطراف خود است.مکان شهر با نگاه ویژه به توپوگرافی منطقه و به ویژه طاقدیس سردارآباد انتخاب شده است، از این‌رو هرگونه تغییر در وضعیت آن موجب برهم خوردن تعادل و تعامل شهر و آثار آن با نقطه‌نشانه‌های طبیعی و فرهنگی تشکیل‌ دهنده‌اش خواهد شد.»

رشنویی با تأکید بر این‌که باتوجه به اهمیت شرایط جغرافیایی و طبیعی آثار فرهنگی و تاریخی، مرکز میراث جهانی همواره علاوه بر جسم اصلی آن اثر، محیط پیرامونی آثار جهانی را از اجرای اصلی سازنده آن آثار می‌داند می‌افزاید: «این مرکز با  توجه ویژه به محیط پیرامون، همواره از کشورهای عضو، انتظار معرفی و  تضمین حراست از حریم آثار را داشته است.»

ایران متعهد به اجرای ضوابط کمیته میراث جهانی است

او اظهار می‌کند: «ایران نیز به عنوان عضوی از کنوانسیون میراث جهانی، با تکیه بر مطالعات باستان‌شناسی، زمین‌شناسی و زمین‌ریخت‌شناسی، معماری، هیدرولوژی، اقلیم‌شناسی و… عرصه و حرایم آثار میراث جهانی خود را شناسایی و برای حفاظت از آن‌ها ضوابطی تعیین می‌کند که باید به تأیید کمیته میراث جهانی برسد.»

مدیر پایگاه میراث جهانی چغازنبیل و هفت‌تپه می‌گوید: «در سطح ملی نیز، علاوه بر وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی، سایر ارگان‌های دولتی باید در هماهنگی کامل برای حفاظت از میراث‌فرهنگی قدم بردارند.پایگاه میراث جهانی چغازنبیل و هفت‌تپه در صف مقدم صیانت و حراست از عرصه و حرایم محوطه میراث جهانی چغازنبیل و محیط پیرامون آن قرار دارد و یکی از مهم‌ترین ضوابط حفاظت از حریم چغازنبیل و جلوگیری از برهم خوردن تعادل اثر با منطقه، ممنوعیت احداث کارخانه و تغییر توپوگرافی در محدوده حریم است.»

او با اشاره به این‌که ممانعت از احداث کارخانه و تسطیح و تغییر توپوگرافی در حریم، ضوابطی هستند که ایران متعهد به اجرای آن به یونسکو شده است تأکید می‌کند: «از سال ۱۳۹۷ که اولین نشانه‌های احداث کارخانه قند فانی‌گستر در حرائم درجه یک و دو مشخص شد، پایگاه میراث جهانی چغازنبیل در نامه‌های اداری و با حضور در محل، این فعالیت را ممنوع اعلام کرد و مانع ادامه آن شد.»

برای اجرای تعهدات از هیچ تلاشی دست نمی‌کشیم

رشنویی با بیان این‌که ممانعت پایگاه از احداث کارخانه و تلاش مالکان برای انجام آن به مبارزه‌ای تبدیل شد که در این دو سال ادامه داشته، می‌افزاید: «در این مدت پایگاه با کمک اداره‌کل خوزستان و در جلسات متعدد با سایر ارگان‌های مرتبط مانند فرمانداری، استانداری و دادگستری توانست تا حدودی مانع از فعالیت کارخانه شود و در آینده نیز از هیچ تلاشی برای اجرای تعهدات مبنی بر صیانت عرصه و حرائم میراث‌فرهنگی فروگذار نخواهد کرد.»

شکی نیست که کشور ما دارای تاریخی درخشان از آثار باستانی است که نمونه بارز آن زیگورات چغازنبیل که مشهورترین و بزرگ‌ترین زیگورات به جا مانده از دوران باستان است. باتوجه به این‌که زیگورات‌ها جزو با اهمیت‌ترین پرستش‌گاه‌ها هستند و تعداد آن‌ها به ۴۰ بنا در سراسر دنیا نمی‌رسد و چغازنبیل یکی از مشهورترین آن‌ها در جهان است، قطعاً وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و اداره‌کل استان به عنوان متولیان این اثر اجازه نخواهند داد که عاملی آرامش زیگورات چغازنبیل را برهم بزند و خدشه‌ای به فرهنگ و تمدن این مملکت وارد کند. در این راه، سازمان‌ها و ارگان‌ها نیز باید در کنار میراث‌فرهنگی باشند و تاریخ غنی خود را فراموش نکنند، چراکه در این صورت، نسل فردا ما را به دلیل گمشده‌های تاریخی نکوهش خواهند کرد.پس میراثی که ریشه در فرهنگ مردم دارد را قربانی نکنیم.

منبع:میراث آریا

آکاز ؛ جزیره‌ای که از دل خلیج گرگان بیرون آمد

کاهش سطح آب خلیج گرگان به دلیل فروکش کردن تبادل آبی این زیستگاه با دریای خزر سبب شد جزیره‌ای به مساحت تقریبی ۷۰۰ هکتار در نزدیکی جزیره آشوراده از دل آب بیرون بیاید.

به گزارش همشهری‌آنلاین به نقل از ایرنا، بومیان منطقه به دلیل پوشش مملو از نی، نام “آکاز” (به معنی نیزار در زبان ترکمن) را برای جزیره جدید انتخاب کردند. آخرین تحقیقات میدانی و مشاهدات نشان می‌دهد هر چند بخش‌های اندکی از آکاز باتلاقی است اما قسمت زیاد آن بستری خشک دارد که در مدت کم خارج شدن از عمق آب به محلی برای استتار ماهی‌گیران غیرمجاز تبدیل شده است.

آکاز در امتداد ساحل بندرترکمن به سوی بندر خواجه نفس ایجاد شده و از نوار ساحلی شهرستان ترکمن هم با چشم غیرمسلح قابل دیدن است. در حال حاضر دالان آبی “آرا کانال” به طول ۵۰۰ متر و عرض متغیر ۵۰ تا ۱۰۰ متر این جزیره جدید را از آشوراده جدا کرده است.

سیدرضا هاشم‌نژاد یکی از بومیان منطقه و از فعالان زیست محیطی بندرترکمن گفت: این منطقه چهار دهه قبل به صورت حدود ۳۰ لکه نیزاری و مساحتی کمتر از جزیره جدید وجود داشت. کاهش آب خلیج گرگان مساحت این لکه‌های نیزاری را افزایش داده و جزیره ۷۰۰ هکتاری دارای قابلیت گوناگون محیط زیستی از جمله لانه‌گذاری پرندگان آبزی و کنارآبزی را ایجاد کرده است.

سید صادق شیرنگی، فرماندار بندرترکمن نیز با تایید تغییرات آبی اخیر گفت که جزیره جدید آکاز در حوزه جغرافیایی این شهرستان ساحلی قرار دارد.

دریای خزر از عمیق‌ترین نقاط جهان است و بستر آن ۱۰ برابر بیشتر از عمیق‌ترین نقطه خلیج فارس است از دیگر سو قسمت‌های عمیق خزر بیشتر در جنوب آن و حوزه جغرافیایی ایران قرار دارد. طول دریای خزر حدود هزار و ۳۰ تا هزار و ۲۰۰ کیلومتر و عرض آن بین ۱۹۶ تا ۴۳۵ کیلومتر است. جزیره آشوراده که تمام سال میزبان انواع پرندگان بومی و مهاجر است در سال ۱۳۵۴ شمسی جزو نخستین مناطق زیست‌کره جهان معرفی و ثبت شد. ۴۰ درصد خاویار ایران در نزدیکی این جزیره به دست می‌آید.

سال ۱۸۳۷ جزیره آشوراده با وجود اعتراض ایران، به دست نیروهای شوروی سابق اشغال شد و این کشور تا چند دهه بعد یک پاسگاه نظامی در آن داشت. این جزیره قبل از وقوع سیل سال ۱۳۷۲ با امکاناتی همچون پاسگاه ژاندارمری، شرکت تعاونی روستایی، مدرسه، مغازه، مسجد و حسینیه بیش از هزار نفر سکنه داشت که به مشاغل دامداری، کارگری، پیشه‌وری و ماهیگیری مشغول بودند اما با طغیان رود ولگا در روسیه و وقوع سیلاب این جزیره ایرانی تقریبا خالی از سکنه شد.

جزیره آشوراده و مناطق پیرامونی آن محل مناسبی برای استراحت، تغذیه و تولید مثل انواع پرندگان است که در نتیجه ظرفیت بالقوه‌ای برای طبیعت‌گردی و گردشگری، آموزش و تحقیق دارد و با فراهم شدن امکانات لازم در این پهنه آبی، محققان، دانشجویان، پرنده‌شناسان، گردشگران و طبیعت‌گردان داخلی و خارجی قادرند در شرایطی ویژه و مناسب از جاذبه‌های متنوع منطقه استفاده کنند. قرار است در بخش محدودی از جزیره آشوراده زیرساخت‌های گردشگری ایجاد شود.

سواحل شرقی دریای خزر در حوزه جغرافیایی استان گلستان طی سالیان اخیر همواره با پس‌روی آب مواجه بوده است بطوریکه عده‌ای از کارشناسان نگران خشکیدن خلیج گرگان و عوارض منفی ناشی از آن نظیر تغییرات زیست‌محیطی و پدید آمدن ریزگردها هستند. در مقابل برخی از کارشناسان معتقدند این خشکی‌ها دوره‌ای بوده و در ادوار مختلف وجود داشته است و نهایتا طی سالیان آینده چرخه خشکسالی تغییر و آب بالا خواهد آمد.

هادی حق‌شناس، استاندار گلستان نیز به عنوان مسوول اول اجرایی استان که رزومه کاری و سوابق تحصیلی – دانشگاهی مرتبط با دریا و ساحل دارد، معتقد است: خلیج گرگان با خطر جدی خشکیدن مواجه است و به همین دلیل دستگاه‌های ذیربط استانی را موظف به اختصاص بودجه و اقدامات اجرایی فوری برای نجات این پهنه آبی کرده و در سطح ملی هم پیگیر موضوع است.

بنظر می‌رسد فعل و انفعالات اخیر کرانه شرقی دریای خزر و پدید آمدن جزیره آکاز باور برخی کارشناسان مبنی بر خشکیدن خلیج گرگان را تقویت کرده است.

منبع:همشهری

وندالیسم و وجود اختلالات روانی

تخریب‌گرایی یا وندالیسم Vandalism را میل به تخریب اموال عمومی تعریف می ‌کنند. به معنی تخریب کنترل نشده اشیاء و آثار فرهنگی با ارزش یا اموال عمومی که نوعی بیماری و ناهنجاری اجتماعی محسوب می‌شود.

سردرهای آجری خیابان شاپور چه قصه‌ای دارند؟

تعدادشان زیاد است؛ سردرهای قدیمی با تزیینات آجری در خیابان وحدت اسلامی یا همان شاپور سابقِ تهران. یکی از نشانه‌های قدیمی‌نشین و اعیانی تهرانی‌ها که ضلع شرقی خیابان در بین دو محله مولوی و شاپور را پر کرده و حالا هر بار آجری می‌افتد، سردری گل گرفته می‌شود یا خانه‌ای زیر آوار و در گذر سال‌ها همه نشانه‌هایش را از دست می‌دهد و معمولا هیچ خبری از متولیان حفاظت از آن‌ها نیست.

فناوری در دوران کرونا چگونه به صنعت گردشگری کمک می‌کند؟

فناوری ارتباطات هوشمند در صنعت گردشگری می‌تواند با آموزش و اقناع‌سازی، مردم و گردشگران را به تعویق سفر در زمان شیوع و اوج کرونا ترغیب و برنامه‌ای تشویقی و جذاب برای سفر در پساکرونا به آنها ارائه کند.

اواخر سال ٢٠١٩ با آغاز همه‌گیری ویروس کرونا و ظهور بیماری کووید ١٩، صنایع مولد یکی پس از دیگری وارد رکورد شدند و با دستورات سازمان جهانی بهداشت (WHO) و تبع آن و به ناچار، دولت‌ها برای سفر مردم محدودیت‌هایی ایجاد کردند که افول بخش خدمات بویژه گردشگری حتی در کشورهای پررونق گردشگری آغاز شد.

نه فقط در ایران، بلکه در همه کشورهای جهان تعداد گردشگر به شدت کاهش پیدا کرده است، کاهش بیش از ٨٠ درصدی تقاضای سفر، آثار فاجعه باری را رقم زد که خسارات آن تا سالها پس از خروج از بحران کرونا قابل پیش‌بینی است؛ البته کشورهای پیشتاز در توسعه گردشگری بلافاصله تلاش کردند با تشکیل صندوق و تدوین ‌برنامه‌های حمایتی به کمک صاحبان کسب و کار و کارکنان این بخش بیایند.

شرایط پیچیده دوران همه‌گیری کووید ١٩، تاثیرات ویرانگر در اقتصاد و رکود عمیقی در «صنعت گردشگری» در جهان ایجاد کرده است، به طوری که این روزها مقاصد گردشگری از آسیا تا اروپا و حتی در آمریکا سوت‌وکور شده‌اند؛ فعالان این صنعت در نیمه اول سال ۲۰۲۰ میلادی متحمل خسارتی حدود ۴۰۰ میلیارد دلار شدند که این رقم بیش از سه برابر ضرروزیان صنعت گردشگری جهانی در بحران اقتصادی جهانی سال ۲۰۰۹میلادی است.

براساس یک برآورد جهانی، اکنون ضریب اشغال تخت در هتل‌ها به شدت سقوط کرده و در حدود ۱۵درصد شناور است، تقریباً ۱۲۰ میلیون شغل در بخش گردشگری و سفر، حذف شده‌ و یا به زودی از میان خواهد رفت و پیش‌بینی می‌شود با کاهش حدود ۴۰۰ میلیارد دلاری درآمدهای مسافرت بین‌المللی و کاهش ۶۰ تا ۸۰ درصد شمار گردشگران در سراسر جهان، صنعت گردشگری با خسارت ۹۱۰ تا ۱۲۰۰ میلیارد دلاری تا پایان سال ۲۰۲۰ مواجه شود.

خسارت ۱۲ هزار میلیارد تومانی کرونا به گردشگری ایران

با شیوع کرونا در ایران از اسفند٩٨ نیز برنامه‌های دولت دوازدهم با اولویت و محوریت حفاظت از جان و سلامت مردم تدوین و عملیاتی شد و بر اساس شیوه‌نامه‌های بهداشتی، «محدودیت در تردد و سفر» به عنوان یکی از مهمترین دستورات پیشگیری از شیوع و ابتلا به بیماری، در صدر همه اصول قطع زنجیره انتقال ویروس کرونا قرار گرفت. این تصمیم اگر چه به کاهش خسارات جانی منجر شد، اما صنعت گردشگری را بشدت تحت تاثیر قرار داد.

این در حالی بود که ابعاد خسارت‌های اقتصادی در ایران شکل دیگری دارد، شرایط در ایران متفاوت‌تر و سخت‌تر از سایر کشورهای منطقه و جهان است؛ اقتصاد ایران اکنون فشار دو لبه کرونا و تحریم را تحمل می‌کند؛ فشار شدید اقتصادی که به جنگ تمام عیار اقتصادی آمریکا بر ضد مردم ایران تعبیر می‌شود از سال ٩٧ کاهش حداقل سالانه ۵٠میلیارد دلار از درآمدهای نفتی کشور را به اقتصاد کشور تحمیل و توامان شدن آن با شیوع بیماری کرونا، مشکلات دولت و مردم را مضاعف کرده است.

اگر مشکلی به عنوان همه‌گیری کرونا، تحریم و جنگ اقتصادی وجود نداشت، گردشگری در سال ۹۸ و ۹۹ حتی با وجود مسائل و بحران‌های منطقه‌ای، رشد بی‌نظیری را تجربه می‌کرد.

این در شرایطی است که علی اصغر مونسان وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در زمانی که هنوز موج سوم کرونا آغاز نشده بود میزان خسارت وارد شده به بخش گردشگری را تا پیش از پایان فصل سفر تابستانی،  ۱۲هزار میلیارد تومان اعلام کرد که یقینا با آغاز فصل پاییز و ایجاد محدودیت‌های بیشتر در ماه‌های اخیر، این خسارت‌ها افزایش هم یافته است.

البته دولت برای جبران خسارت ناشی از کرونا ۵۰ هزار میلیارد تومان در نظر گرفته است، که به گفته مونسان «فعلا بخش گردشگری توانسته ۱۱۰ میلیارد تومان این اعتبار حمایتی را به خود اختصاص دهد؛ اما تلاش می‌کنیم علاوه بر تسریع پرداخت تسهیلات جبران خسارت ناشی از کرونا، با استمهال وام در بخش گردشگری و مالیات‌ها، فشار اقتصادی از این بخش برداشته شود و پس از عبور از کرونا صنعت گردشگری بلافاصله در کشور احیا شود.»

فعالان گردشگری در دوران کرونا و تحریم خسارات جبران‌ناپذیری را متحمل شدند، به گفته علی ربیعی سخنگوی دولت «کرونا بیشترین آسیب را به بخش خدمات گردشگری وارد کرده است، در شوک نخست کرونا حداقل یک میلیون و ۶۰۰ هزار شغل دچار آسیب شد و در نتیجه یک میلیون و ۳۰۰ هزار شغل در معرض تهدید قرار گرفت و در پی آن یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر هم از کار بیکار شدند.»

با توجه به اینکه سهم گردشگری از اشتغال در آمار جهانی ۱۰ درصد و در ایران بیش از ۷ درصد است و این نکته که برای ایجاد هر شغل در حوزه گردشگری و یا صنایع‌دستی به ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه نیاز است، بخش گردشگری با اندک حمایتی می‌تواند دستاوردهای بزرگ داشته باشد، در صورتی که در بخش صنعت برای ایجاد هر شغل نیاز به ۵۰۰ میلیون تا یک میلیارد تومان است و اگر مشکلی به عنوان همه‌گیری کرونا، تحریم و جنگ اقتصادی وجود نداشت، گردشگری در سال ۹۸ و ۹۹ حتی با وجود مسائل و بحران‌های منطقه‌ای، رشد بی‌نظیری را تجربه می‌کرد.

ضرورت برنامه احیای گردشگری پساکرونا/ توسعه فناوری در گردشگری

باید در نظر گرفت که سفر همواره در خیال و تصور مردم جاری است؛ افراد حتی در شرایط سخت در دوران بیماری، جنگ و حتی فقر هم اولین رویا و امید که به آن فکر می‌کنند، سفر است؛ نمی‌توان تصور کرد مسافرت با هر هدفی و نیازی برای مدت‌های طولانی لغو شود، زیرا گردشگری یک تقاضای فزاینده و همیشگی روحی و روانی برای مردم و یک نیاز اقتصادی تجاری برای توسعه و اشتغال در جوامع است.

با شدت گرفتن شیوع کرونا از اواخر سال ٢٠١٩ سفرها و البته مسافرت‌های با رویکرد تفریح و گردشگری با محدودیت‌های اجباری از سوی سازمان جهانی بهداشت (WHO) مواجه شده‌است. مردم و مسافران هر روز و هرساعت شرایط جهانی را رصد می‌کنند تا برای کوچکترین جابه‌جایی‌های خود برنامه‌ریزی کنند، اما فعلا برنامه و راهی جز «در خانه ماندن» (Stay at home) وجود ندارد، اما برای گردشگری باید پساکرونا را هم در نظر گرفت.

کرونا و تحریم به هر صورت تمام می‌شود و جوامع مانند همه بحران‌ها و سختی‌ها از جنگ، زلزله و  سیل و … با تغییر سبک زندگی خود، همزیستی و کنار آمدن با این بیماری را انتخاب می‌کنند و راه‌های پیشگیری و مصونیت از آن را پیدا خواهند کرد و دوره رونق سفر و گردشگری مجدد آغاز می‌شود.

پساکرونا در گردشگری صورتی از آینده است که در آن ایمنی و امنیت، سلامت و بهداشت، اولویت برای برنامه‌ریزی یک سفر خواهد شد و در آن زمان قطعا «بیمه سلامت»، «اصول خدمات بهداشتی» در طول سفر و در مقصد برای مسافر و همسفران تضمین می‌شود، اگر چه این خدمات ممکن است موجب افزایش هزینه سفر برای گردشگران شود، اما در جلب نظر و رضایت گردشگران یک ضرورت خواهد شد.

گردشگری در پساکرونا جذاب خواهد بود، ورود ربات‌های مهماندار یا حمل بار در هواپیماها و فرودگاه‌ها، راه‌اندازی رستوران‌های کاملا هوشمند با گارسون‌هایی با گان‌ها و نقاب‌های مخصوص و حفاظتی، آسانسورهای ضدعفونی در هتل‌ها، یک ضرورت و یک کیفیت در اماکن و مقاصد گردشگری و شاید یکی از جذابیت‌های سفر خواهد شد و به نظر می‌رسد برنامه و خدمات گردشگری دچار تغییر و تحولات عمیقی شده و  یک بازبینی جدید در قوانین از سوی سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) صورت بگیرد.

به هر صورت کرونا و تحریم تمام می‌شود و جوامع مانند همه بحران‌ها و سختی‌ها از جنگ، زلزله و  سیل و … با تغییر سبک زندگی خود، همزیستی و کنار آمدن با این بیماری را انتخاب می‌کنند و راه‌های پیشگیری و مصونیت از آن را پیدا خواهند کرد و دوره رونق سفر و گردشگری مجدد آغاز می‌شود، اما اکنون که در این شرایط امکان فیزیکی سفر وجود ندارد، سیاستگذاران و برنامه‌ریزان حوزه گردشگری می‌توانند برنامه‌هایی در قالب آموزش گردشگری به ویژه برای گروه سنی کودکان و نوجوانان برای آشنایی با جاذبه‌های گردشگری ایران، تببین کد اخلاق گردشگری، ارتقا فرهنگ گردشگرپذیری جوامع از طریق فناوری‌های نوین، شبکه‌های مجازی سطح کیفی این صنعت را برای آینده افزایش دهند.

گردشگری الکترونیک؛ برنامه سفر ارزان و کسب و کار در خانه

امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان راهبرد جدید توسعه و نشان توسعه‌یافتگی است و به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای استراتژیک که جنبه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، زندگی بشر را تحت تاثیر قرار می‌دهد، نقطه عطفی در صنعت گردشگری است.

گردشگری الکترونیک، مهارت تلفیق فناوری اطلاعات و روندها و فرایندهای کسب و کار الکترونیک و بهره‌مندی از شیوه‌ها و ابزارهای نوین برای تدارک، ارائه و پشتیبانی خدمات گردشگری برای تامین نیازهای مسافران با هزینه‌ های کمتر و کیفیتی بالاتر است.

گردشگری الکترونیک، مهارت تلفیق فناوری اطلاعات و روندها و فرایندهای کسب و کار الکترونیک و بهره‌مندی از شیوه‌ها و ابزارهای نوین برای تدارک، ارائه و پشتیبانی خدمات گردشگری برای تامین نیازهای مسافران با هزینه‌ های کمتر و کیفیتی بالاتر است به طوری که همه خدماتی که گردشگران سنتی از آنها استفاده می‌کردند، امروزه به صورت الکترونیکی و از طریق فضای اینترنت در دسترس گردشگران قرار می‌گیرد.

کارشناسان حوزه فناوری دیجیتال معتقدند که شرایط کشور در حوزه رونق گردشگری و توسعه آن علیرغم ظرفیت‌ها و توانمندی‌های بسیار خوب، هنوز در جایگاه واقعی خود قرار ندارد، اما با توجه به ثبات مدیریتی در چند سال گذشته در حوزه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و اتخاذ سیاست‌های مناسب در حوزه فناوری‌های نوین در بازاریابی و تبلیغات، منجر به رشد دو برابری جذب گردشگر در ۷ سال گذشته شده است.

از طرفی با توسعه صفحات وب و نرم‌افزارهای تلفن همراه، بسیای از محدودیت‌های سیستم توزیع جهانی گردشگری برطرف می‌شود و نظام نوینی تحت عنوان گردشگری الکترونیک شکل می گیرد به نحوی که فناوری اطلاعات با طبقه‌بندی و دسته بندی اطلاعات حوزه گردشگری، امکان کار و فعالیت در این حوزه هم «در خانه» و هم «در محل کار» فراهم می‌شود، این در حالی است که به راحتی و با کمی آموزش در بستر اینترنت و فضای مجازی و با صرف کمترین سرمایه‌گذاری می‌توان کسب‌وکارهای گردشگری جدید راه اندازی و به ایجاد اشتغال پایدار دست یافت.

گردشگری در چهارچوب فضای اینترنتی، وسیله ای کارآمد است که با بکارگیری آن یک علاقه‌مند به سفر می‌تواند در زمان کوتاه، با هزینه بهینه و با یک برنامه هدفمند و هدایتگر به مکانی خاص مسافرت کند، که نخستین مرحله از ایجاد ذائقه و سلیقه و لذت بردن از سفر است.

گزارش‌ها نشان می‌دهد علیرغم خسارت عمیق به صنعت گردشگری و صنایع وابسته آن، شرکت‌های بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات سودآوری بسیاری داشته‌اند؛ اما اینکه تا چه میزان در این شرایط کرونایی این بخش به حوزه گردشگری توجه نشان داده و می‌تواند راهکار اقتصادی و عملیاتی هم داشته باشد، قابل بررسی است و شرکت‌های دانش‌بنیان و نوپای کشور در این زمینه می‌توانند سرمایه‌گذاری کنند.

بسته‌های تشویقی برای تعویق سفر به آینده

ایران رتبه دهم جاذبه‌های باستانی و تاریخی و رتبه پنجم جاذبه‌های طبیعی را در جهان دارا است، فناوری دیجیتال در این زمینه نقش مهمی دارد و بهره‌مندی از این ظرفیت موجود، مستلزم پیوند حوزه گردشگری با فناوری اطلاعات است. اگر محدودیت و ممانعت از سفر تاکید پروتکل‌های بهداشتی است، تبلیغ برنامه «به سفر نروید» با اولویت حفاظت از سلامت مردم باید جذابیت آینده‌نگرانه اقناعی و آگاهی‌بخشی داشته باشد، اگر بانک اطلاعاتی ثبت‌شده‌ای از نرخ سفر جاده‌ای، ریلی و هوایی گردشگران محل‌های اقامت وجود دارد، امروز سیاست‌های تشویقی برای کنترل میل و انگیزه سفر را با اعطای بسته تشویقی با توصیه «پس از کرونا سفر کن» قابلیت برنامه‌ریزی داشته و می‌توان حجم ترافیکی سفر و حضور در مناطق گردشگری و بازدید از اماکن تاریخی فرهنگی و تفریحی را هدایت و مدیریت کرد.

در حالی که مردم «در خانه می‌مانند» آموزش هم می‌بینند و به صورت اقناعی تمایل به سفر به زمان‌های پس از کرونا موکول می‌شود. اجرای این برنامه می‌تواند تهدید کرونا را به یک فرصت طلایی برای افزایش آگاهی و آشنایی بیشتر با ایران تبدیل کند.اگر امروز در دوران کرونا مردم نمی‌توانند به موزه‌ها بروند، می‌توان موزه‌های مجازی را در دسترس مردم قرار داد، اگر علاقه‌مندان آگاهی به انواع سفر، مقاصد سفر، جاذبه‌های ملی و بین‌المللی ندارند، می‌توان بسته‌های آموزشی و تبلیغاتی سفر ایجاد کرد، در حالی که مردم «در خانه می‌مانند» آموزش هم می‌بینند و به صورت اقناعی تمایل به سفر به زمان‌های پس از کرونا موکول می‌شود. اجرای این برنامه با تبلیغات و معرفی جاذبه‌های فرهنگی و «بازاریابی گردشگری» می‌تواند تهدید کرونا را به یک فرصت طلایی برای افزایش آگاهی و آشنایی بیشتر با ایران تبدیل کند.

فناوری هوشمند ارتباطات در حوزه گردشگری می‌تواند علاوه بر جلوگیری از ترافیک و ازدحام جمعیت، امکان ظرفیت‌سنجی اقامت و بازدید از اماکن فرهنگی و تفریحی و محدودیت سفر را مطابق با پروتکل‌های بهداشتی مقابله با کرونا، برای گردشگران برنامه‌ریزی کند؛ البته طراحی یک سامانه جامع بر اساس فناوری نوین نیازمند یکپارچه‌سازی همه نرم‌افزارهای هوشمند موجود ( تحت وب و تلفن همراه)، و متمرکز کردن برنامه‌های سفر در حوزه حمل‌ونقل، اسکان و اقامت در هتل‌ها و شناسایی پذیرایی‌ها و مراکز تفریحی و تجاری است؛ این برنامه باید از جذابیت فوق‌العاده‌ای برخوردار باشد تا علاوه بر جذب مردم به عنوان کاربر با اقناع‌سازی، آنها را برای به تعویق انداختن سفر در زمان کرونا تشویق و بسته ای جذاب برای سفر در پساکرونا برنامه‌ریزی و به گردشگران ارائه کند.

رشد۵۰درصدی هتل سازی  در دولت تدبیر و امید

طبق گزارش‌ها در ۷ سال فعالیت دولت تدبیر و امید با رشد ۵۰ درصدی در هتل‌سازی و افزایش ۴۶درصدی در تعداد تخت‌های هتل و دو برابر شدن (از ۴ میلیون به ۸ میلیون) گردشگر، کشور فصل جدیدی از رونق و توسعه این صنعت را تجربه کرده است؛ مطابق آمار تا قبل از دولت تدبیر و امید ۹۹۸ هتل تاسیس شده بود، و اکنون ۴۹۷ هتل به این تعداد افزوده شده است، همچنین تعداد اقامت‌های بوم‌گردی از صفر به بیش از ۲هزار واحد رسیده است.

جذابیت‌ها و ظرفیت‌های ذاتی گردشگرپذیری ایران، مهمترین دلیلی است که نباید از آینده و احیای مجدد گردشگری ناامید بود، چنان‌که گردشگری ایران همواره در دوره‌های مختلف تاریخی و به دلیل تحولات سیاسی و اجتماعی فرازونشیب‌های زیادی داشته است؛ با آغاز دولت تدبیر و امید از سال ۹۲ از نظر توسعه زیرساختی و گردشگرپذیری دوران جدیدی شکل گرفت، به خصوص پس از امضای برجام و فضایی که در کشور ایجاد شد، موج جدید سفر گردشگران خارجی برای بازدید از ایران افزایش یافت، بیشتر هتل‌ها و اغلب در تمام فصول، ظرف سال‌های ٩۴ تا ٩۶ توسط گردشگران خارجی رزرو می‌شد، در هیچکدام از تعطیلات – فصلی و هفتگی- ایرلاین‌های داخلی بدون مسافر و جاده‌ها بدون ترافیک نبود.

در ۷ سال فعالیت دولت تدبیر و امید با رشد ۵۰ درصدی در هتل‌سازی و افزایش ۴۶درصدی در تعداد تخت‌های هتل و دو برابر شدن (از ۴ میلیون به ۸ میلیون) گردشگر، کشور فصل جدیدی از رونق و توسعه این صنعت را تجربه کرده است

پس از برجام ارتقا سطح مراوادات تجاری و بازرگانی ایران و توسعه مناسبات بین‌المللی با اغلب کشورهای جهان، تاثیر مستقیم بر رونق گردشگری در ایران داشت؛ اما تحولات سیاسی آمریکا و خروج ترامپ از برجام از سال ٩٧ و آغاز دور جدید تحریم‌های اقتصادی، شرایط را هر روز برای اقتصاد کشور و مشاغل، خدمات و کسب‌وکارها دشوارتر کرد.

اجرای سیاست کاهش وابستگی به نفت و افزایش صادرات غیرنفتی یکی از برنامه‌های راهبردی دولت است و توسعه گردشگری می‌تواند به عنوان یک «اولویت ملی» برای افزایش تولید ناخالص ملی و ارزآوری قرار گرفته و جایگزین درآمدهای نفتی شود؛ و ضرورت دارد از هم اکنون در سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی برای گردشگری پایدار، مشارکتی و دیجیتالی برای دوران پساکرونا از هم اکنون بیاندیشیم و چندین برابر کار و تلاش کنیم.

برای جلوگیری از نابودی کامل صنعت گردشگری، حمایت از فعالان این بخش و حفظ بازار گردشگری پس از کرونا باید یک برنامه جامع و مدت‌دار برای احیای گردشگری (به طور مثال تا ١۴١٠) تدوین شود،‌ برنامه‌ای که بتواند بلافاصله خسارت‌های اقتصادی در بخش گردشگری را جبران و با تضمین امنیت و سلامت مسافران و فرهنگ‌سازی دستورالعمل‌های بهداشتی برای مقابله با شیوع هر نوع بیماری همه‌گیر مانند کرونا، تقاضای سفر به مقصد ایران را به سرعت افزایش دهد.

منبع:ایرنا

«معبد شیان کونگ» تاریخی معلق بین آسمان و زمین

سفر به مکانی که بتوان کمی از دغدغه‌های روزمره زندگی فاصله گرفت و علاوه بر آن اتفاقات تاریخ را نیز کمی تجربه کرد یکی از خواسته‌های افرادی است که به سفر و تجربه تاریخ به صورت هم‌زمان علاقه دارند.

از آنجایی که کشور چین یکی از کشورهایی است که عجایب زیادی در خود دارد که برخی از آن‌ را کشف کرده و به نمایش گذارده، تاریخ کهنش هر سال افراد زیادی را برای بازدید از فرهنگ غنی و گذشته باستانی این کشور به چین می‌کشاند.

کشور چین بین گردشگران به کشور معابد نیز شهرت دارد. به همین دلیل معابد این کشور یکی از جاذبه‌های چشم‌گیر چین به حساب می‌آید که هر کدام با معماری‌های شگفت‌انگیزی داستان‌های زیادی برای بازدیدکنندگان به همراه دارند. پس امکان ندارد فردی به چین سفر کند و از هیچکدام از معابد این کشور بازدید نکند.

یکی از مکان‌های اعجاب‌انگیز در چین که در آن می‌توان به سه هدف که لذت از طبیعت، تجربه حس معنویت و در آخر تجربه ترس را به همراه دارد، «معبد شیان کونگ» است.

این معبد یکی از اعجازآمیزترین، ترسناک‌ترین و خطرناک‌ترین معابد در جهان است که در استان «شان شی» کشور چین ساخته شده است. ترسناک و خطرناک بودن معبد شاوان کونگ به این دلیل است که این معبد در باریکه‌ای از کوه «هنگ شان» به صورت نااستوار واقع شده است.

کوه هنگشان نیز که معبد روی آن ساخته شده، از کوه‌های معروف و جزو پنج کوه مقدس مردم چین است که گردشگران با سفر به این منطقه با طبیعتی وصف‌ناشدنی و غیرقابل انتظار رو به رو خواهند شد.

معبد شیان کونگ به واسطه نوع قرارگیری در کوه هنگشان با عنوان «معبد معلق» نیز شناخته می‌شود و بین گردشگران به این نام شهرت دارد. گردشگران از آنجایی که این سازه بسیار قدیمی است، پله‌هایی با شیب زیاد دارد و برخی از نقطه‌های آن بسیار باریک می‌شود، این مکان را ترسناک و در عین حال اعجازآمیز توصیف کرده‌اند.

گفته می‌شود این معبد در ارتفاع ۷۵ متری از زمین ساخته شده و افراد تنها از طریق پله‌های سنگی به معبد معلق دسترسی پیدا خواهند کرد. از دیگر جذابیت‌های این معبد که افراد برای بازدید از آن ترغیب می‌کند، به غیر از معماری می‌توان به عناصر بودایی و تائویی که این معبد در خود جای داده نیز اشاره کرد.

دلیل ساخت این معبد روی کوه پس از تحقیقات انجام شده، حفظ شیان کونگ از سیل و طوفان‌های شدید بوده است و قدمت آن تقریبا به ۱۵۰۰ سال پیش در اواخر دوران سلسله «وی» باز می‌گردد. از دیگر ویژگی‌های شیان کونگ، باید به پیوند سه دین اصلی چین در این معبد نیز اشاره کرد. معبد معلق تنها معبد سه‌گانه چین است که به صورت همزمان به آیین‌های بودیسم، تائوئیسم و کنفوسیوس تعلق داشته است.

شیان کونگ دو ساختمان اصلی دارد که به وسیله یک راهروی کوچک این دو ساختمان به یکدیگر متصل شده‌ است. در یکی از ساختمان‌ها سه سالن وجود دارد که در دو سالن آن از مجسمه‌های بودا نگهداری می‌شود. یکی دیگر از سالن‌های این ساختمان که به غرش رعد و برق نیز شهرت دارد از سالن‌هایی بوده که گفته می‌شود بودا در آن با صدایی بلند اصول دین را بیان و تحلیل می‌کرده است.

در ساختمان دیگری که متعلق به معبد است نیز سه سالن وجود دارد که در هر کدام از سالن‌ها مجسمه‌هایی مربوط به ادیان گفته شده در آن قرار گرفته است و چوبی بودن تمام اجزای ساختمان مانند ستون‌ها، راهروها و… جلوه‌ای عجیب به این بنا بخشیده است.

در یکی از ساختمان‌ها مجسمه‌های مربوط به ادیان بودیسم و کنفوسیوس مانند «گوتاما بودا»، «لائو زی» و «کنفوسیوس» نگهداری می‌شود. هم‌چنین ساختمان دوم معبد میزبان مجسه‌های مربوط به دین تائوئیسم است.

تماشای ظاهر این معبد بیننده را بر این می‌دارد که پایه‌های چوبی عمودی معبد شوان کونگ، این معبد را بر صخره‌های کوه استوار کرده است اما حقیقت ماندگاری این بنا در صخره چیز دیگری است؛ در واقع سنگینی معبد روی تیرهای چوبی افقی است که درون صخره‌ها قرار دارد، همچنین سکوهای کوچک سنگی نیز برای استوار نگه‌ داشتن تیرهای چوبی استفاده شده‌اند.

بازدید از این بنا تعجب بازدیدکنندگان را همیشه به همراه دارد که چگونه در سال‌های گذشته بدون هیچ امکاناتی چنین بنایی آن هم در ۷۵ متری زمین ساخته شده است.

منبع:ایسنا