چولی‌بافی، ناگفته‌های صنایع‌دستی کهن گرمه

اهالی گرمه در پاییز ساقه‌های نازک را از درخت بید جدا می‌کنند. شاخه‌ها که بسیار نرم و منعطف هستند با نام ترکه خوانده می‌شوند و تاروپود چولی را تشکیل می‌دهند. دست بافته‌هایی که حاصل در هم تنیدن ترکه‌ها هستند و چولی‌بافی نامیده می‌شود.

این فن در استان از رونق و فراوانی بسیاری برخوردار بوده و نیازهای منطقه را تأمین می‌کرده است و تمام مراحل تولید توسط اهالی منطقه انجام می‌گرفته است که به‌مرورزمان با آمدن صنایع چوب و ابزارهای ارزان پلاستیکی، سختی مراحل کار، عدم وجود امکانات کافی، جولان دلالان و نبود بازار مناسب برای فروش محصولات و نقص بازاریابی مصرف چولی در میان اهالی کمتر شده است و در خطر ازبین‌رفتن قرار گرفته است.

سبدبافی به عقیده‌ی بسیاری از محققان، پس از سنگ‌تراشی قدیمی‌ترین صنعتی است که انسان با آن آشنایی حاصل کرده است. این صنعت منشأ بسیاری از صنایع‌دستی دیگر از جمله پارچه‌بافی، گلیم‌بافی، بامبوبافی، سفالگری و کوزه‌گری است. هنگامی که بشر هنوز با صنعت سفالگری آشنا نشده بود وی سبدها را با گل پوشانده در روی آتش می‌پخت تا وسیله‌ای به دست آورد که کاربردهای مختلفی نظیر نگهداری آب داشت (بسیاری از انواع کوزه‌ها و سفالینه‌های روزگاران نوسنگی و مس، نی ها یا ترکه‌هایی در خود دارند و نشانه آن است که سفالگری اصلاً از فن سبدبافی پدیدآمده است.) بافتن گلیم و قالی و انواع پارچه‌ها ازروی سبدبافی و حصیربافی اقتباس شده است. قدیمی‌ترین نمونه دست‌باف به حدود ۶ هزار سال قبل تعلق دارد، درحالی‌که نمونه‌های حصیربافی مکشوفه در آفریقا به‌پیش از این تاریخ مربوط می‌شود. اگر قبول داشته باشیم که صنعت سفالگری در حدود ۱۰ هزار سال پیش پا به عرصه وجود گذاشته است. سبدبافی و حصیربافی عمری بیش از این مدت دارند.

از سبد در اندازه‌ها و شکل‌های مختلف به‌عنوان ظرف استفاده می‌شود و حصیر برای پوشاندن کف و سقف به کار می‌رود. سبدبافی از صنایع‌دستی و خانگی بسیار رایج است و مصارف گوناگون دارد. زنبیل، کلاه، سفره، سبد، آبکش و زیر داغی از محصولات این رشته است. حصیر و سبد تنها جنبه مصرفی ندارند بلکه تعداد قابل‌توجهی از حصیرها و سبدهایی که بافته می‌شود و مخصوصاً سبد و حصیرهای رنگی دارای جنبه‌های هنری و تزئینی است.

مراحل تولید چولی‌بافی

 برای شروع بافت، ابتدا شاخه‌های نازک مناسب بافت چولی را از درخت بید سفید شاخه‌های آن اغلب نازک، گاهی تقریباً واژگون و اغلب به رنگ قهوه‌ای مایل به قرمزند، جدا کرده و متناسب با بلندی چوب‌ها از یکدیگر تفکیک شده‌، سپس شاخ و برگ‌های ریز اطراف ترکه‌ها را می‌برند‌.

 پاک کردن یا تمیزکردن بید به این صورت است که بعد از هرس کردن درخت، ترکه‌ها را دانه به دانه از شاخه اصلی جدا می‌کنند. گره‌های روی ترکه‌ها را با قیچی می‌زنند و صافش می‌کنند. بعد هم شاخه‌های ریزودرشت را از هم جدا می‌کنند. هرچه محصول کوچک‌تر باشد، شاخه‌های ظریف‌تر و باریک تری نیاز دارد.

ترکه‌های انتخاب شده برای کار را، مضربی از ۴ در نظر گرفته و ترکه‌های چهارتایی را با هم جفت کرده به‌صورت دو دسته عمود بر روی یکدیگر قرار می‌گیرند پس از آن بافت با دو ترکه “‌بافتنی” نامیده می‌شود‌، آغاز می‌گردد.

در ابتدا برای اینکه ترکه‌ها سوار بر هم از حالت اولیه خارج نشوند بافتنی را تازده و چهار ترکه بین آن قرار می‌گیرد (‌دو بافتنی روی چهار ترکه‌، دو بافتنی زیر چهار ترکه) و به‌صورت چهارتا زیر چهارتا رو از چهار طرف یک یا دو بار عبور داده‌، سپس هر بافتنی به روش یکی زیر یکی رو دورتادور مربع تشکیل شده‌، بافته می‌شود.

هنگام بافت چولی که حالت گود دارد، جهت گودی دادن به بافت، ترکه‌ها را با دست خم کرده و ترکه‌ها بافتنی را زیردست حالت داده و از لابه‌لای هم عبور می‌دهند.‌با تکرار این عمل به بافت، حالت کفی و دیواره داده می‌شود. در مرحلۀ بافت چند عدد از ترکه‌ها در کنار یکدیگر و چند عدد دیگر به‌صورت متقاطع روی آن‌ها قرار می‌‌گیرد تا تشکیل یک کاسه دهد.

بعد از پایان بافت قسمت پائین، در محلی که قرار است از آنجا لبۀ کار بافته شود، به بافت بدنه چولی، حالت مارپیچی می‌دادند و کار را به شیوۀ قبلی ادامه می‌‌دادند و انتهای کار را نیز به‌صورت مارپیچ خم می‌کردند و محصول نهایی چولی یا آبکش برنج بافته می‌شد. مرحله بعد مرحله اصلاح چولی است. بعد از اینکه بافت چولی به اتمام رسید، نیاز است سر ترکه‌های اضافی اطراف چولی که از بافت بیرون قرار گرفته به‌وسیله کارد، برش داده شوند. بدین صورت بدنه چولی حالت هموار و یکنواخت‌تری به خود می‌گیرد.

در صنایع‌دستی چولی‌بافی از قدیمی‌ترین بافته‌های بشر است. از همان زمان که بشر با تنیدن ساقه‌ها و شاخه‌های نازک درهم آشنا شد، چولی‌بافی نیز آغاز شد. این هنر در قدیم جز آن دسته ازصنایعی محسوب می شدکه بیشتر جنبه کاربردی داشت تا هنری و عمدتا برآورنده ی نیازهای مصرفی محلی و منطقه ای به شمارمی رفت. در نقاط مختلف ایران بنا بر طبیعت هر منطقه، از الیاف طبیعی آن برای بافت چولی (آبکش) استفاده می شود. دراستان خراسان شمالی از شاخه های درخت بید سفید و در این اواخر از شاخه های بیدمشک استفاده می کنند. اين صنایع دستی تا به امروز بی هيچ تغييری ادامه يافته است.

مراحل تولید چولی‌بافی به‌تازگی در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا

خورزنه؛ پهنه برآمدن خورشید گردشگری همدان

در طرح مطالعاتی دامنه شمالی الوند که توسط دانشگاه بوعلی‌سینا انجام شد ۱۹ پردیس گردشگری ارائه و به تصویب رسید که یکی از این پردیس‌ها ژئو سایت خورزنه بود.

به گزارش ایسنا، در ادامه‌ی طرح دامنه شمالی الوند با توجه به اهمیت جایگاه خورزنه موضوع تهیه طرح تفصیلی این ژئوسایت در دستور کار قرار گرفت. پس از انجام مطالعات، چند بعد گردشگری در این منطقه شناسایی شد که شامل زمین گردشگری، گردشگری طبیعت و گردشگری ورزشی بود.

مدیر پروژه تبدیل خورزنه به سایت موزه تاریخ طبیعت و ورزش، در معرفی این منطقه به خبرنگار ایسنا گفت: طبق اطلاعات نقشه زمین شناسی منطقه همدان، شکل‌گیری تپه خورزنه در دوران سنوروئیک و زیر دوره نئوژن و پالئوژن در حدود ۲۳ تا ۳۶ میلیون سال پیش بوده و وجود فسیل‌های دو کفه‌ای در این تپه نشانه‌ی قرارگیری این تپه در آب‌های کم عمق است.

خورزنه؛ پهنه برآمدن خورشید گردشگری همدان

دکتر صاحب محمدیان‌منصور شرح داد: طبق گفته پرویز اذکایی در فرهنگ مردم همدان خورزِنه “xorzene” سمتی که خورشید از آن برآید، نام کوهی در مشرق همدان است. همچنین “کــوه خورزنــه”(پهنــة برآمــدن خورشــید/ کوهــی کــه خورشــید از آن ســر می‌زنــد)، از نـگاه زبانشناسـی یــا گویش کــردی، همــان “پهنـه برآمــدن خورشــید” اســت.

به گفته عضو هیات علمی دانشگاه بوعلی‌سینا، در مجاورت کوه خورزنه تپه شاه‌طهماسب(اله‌وردی‌خان) قرار دارد که به عنوان آثار تاریخی در میراث فرهنگی به ثبت رسیده است و آثار کندوکاو، یافته‌های باستان‌شناختی مانند سفال‌هایی از نیمه‌ی دوم هزاره‌ی اول قبل از میلاد(۲۵۰۰ ق. م) گویای کاربری و پیشینه‌ی آن‌جاست. براساس شواهد مذکور، قدمت استفاده از این مکان به پیش از دوره اشکانی باز می‌گردد.

وی مطرح کرد: از منظر کاربری تاریخی چهار کاربرد می توان برای این تپه برشمرد. معدن تاریخی، مخفیگاه، نیایشگاه و سکونتگاه. ابوالحسن‌علی‌بن‌حسین‌مسعودی‌بغدادی مورخ قرن چهارم در کتاب مروج‌الذهب در این باره عنوان می کند «اسکندر پسر فیلیپس هنگام بازگشت از شهرهای خراسان، پس از مراجعت از هند و چین شیرسنگی را از سنگ‌های خورزنه ساخته است و آن شیر را برای شهر و باروی آن طلسمی ساخت.»

محمدیان‌منصور افزود: همچنین یاقوت حموی(۶۲۶ ه. ق) درباره خورزنه آورده است که «شیرویه پسر شهردار همدانی گوید سلیمان‌بن‌داود(ع) از جایگاه همدان گذر می‌کرد، گفت: چگونه است این جایگاه که با این بستر بزرگ آبی و فراخی پهنه‌اش، شهری در آن نساخته‌اند! گفتند: ای پیغمبر خدا هیچ کس در آن پایدار نمی‌ماند زیرا که سرما سخت در آن فرو می‌آید و به بلندی نیزه برف می‌ریزد. پس وی به صخرجنی(دیوی که انگشتر سلیمان را دزدید) گفت: آیا شگرد و چاره‌ای هست؟ گفت آری. پس آنگاه وی، دَدی تراشیده از سنگ برآورد و آن را به سبب سرما طلسمی ساخت و بنهاد و شهر را بنا کرد. دَد همان شیر است که از سنگ خورزنه تراشیده شده است و “خورزن” کوهکی است بر دروازه‌ی همدان، که فراروی دم شیر قرار گرفته است.»

وی تصریح کرد: به عقیده اذکایی، شیرسنگی همدان از ساخته‌های یونانیان است که به احتمال قریب به یقین به دستور اسکندر مقدونی هنگام بازگشت وی از اکباتان به بابل(در یادبود سردار بزرگش هفاییستون) (۳۲۴ ق.م) از خرسنگ‌های کوه خورزنه نزدیک همدان تراشیده شده و بر دروازه‌ی خراسان آن شهر به مثابه یادبودی نصب شده است.

عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا، توضیح داد: در باب مخفیگاه بودن این مکان، علی‌خان‌ظهیرالدوله ملقب به صفاعلی(۱۲۴۳-۱۳۰۳ ه. ش) سیاستمدار ایرانی که در دوران مظفرالدین شاه به حکومت همدان (۱۲۸۵/۳/۱۸ تا ۱۲۸۵/۱۰/۱۸) منصوب شد، در خاطرات خود درباره خورزنه چنین نوشته است؛ «کوه خورزنه طرف مشرق شهر همدان است به مسافت تقریبا سه ربع فرسخ چندان کوه بزرگی نیست. گویا آن وقت که اهالی اکباتان طوایف و کوه‌نشین بوده است مثلا هزار سال قبل از میلاد در این کوه مأمن‌های سخت داشته‌اند که بعدها محض آنکه اشرار یا دزدها منزل نکنند شکسته و مسدود کرده‌اند.»

محمدیان‌منصور در ادامه اظهار کرد: درباره نیایشگاه بودن این مکان یاقوت حموی می‌گوید «و همین جاء “خورزنه” پیوسته نیازگاهی برای سلیمان(ع) بوده است.»

وی مطرح کرد: بررسی زاویه قرارگیری غار خورزن و غار هفت سورگله نسبت به جهت شمال جغرافیایی نشان می‌دهد که این زاویه در حدود ۱۵۰ درجه است که این زاویه شباهت بسیار زیادی با زاویه خانه‌های قدیمی همدان که رو به جنوب با محدوده چرخش ۹ تا ۳۳ به سمت شرق است دارد. همچنین زاویه قرارگیری غار نسبت به سطح افق نیز در حدود ۳۵ درجه است که یک جهت‌گیری کاملا اقلیمی در راستای استفاده حداکثری از نور خورشید است. این دلایل نشان می‌دهد که این غارها در تابستان بسیار خنک و در زمستان نیز قابل سکونت خواهد بود بنابراین می‌تواند جزو سکونت‌گاه‌های کهن باشد.

خورزنه؛ پهنه برآمدن خورشید گردشگری همدان

محمدیان‌منصور شرح داد: کوه خورزنه به دلیل وجود عناصر زیر دارای جایگاه فرهنگی خاصی شده است. اولین نکته موقعیت جغرافیایی آن نسبت به شهر و طلوع خورشید است که باعث شکل‌گیری باورهایی در خصوص آیین مهرپرستی در این منطقه شده است، مورد دوم وجود غارهای دستکند است که مردم این غارها را متصل به بازار همدان می‌دانند و از وجود گنج‌های عظیم در دل آن سخن می‌گویند.

عضو هیات علمی دانشگاه بوعلی‌سینا اضافه کرد: نکته بعدی حکاکی و برآمدگی‌هایی به صورت دایره(خورشید واره) است که این خورشید واره‌ها در قطرهای مختلف از ده سانتی متر تا یک و نیم متر، هم در داخل غارها و هم در سطح سنگ‌ها در نقاط مختلف کوه دیده می‌شود، علاوه بر این صخره‌های خاص با حالت‌های ایستاده(صخره‌های دو خواهران) از دیگر نکات مورد توجه این منطقه است. همچنین بقایای یک بنای مدفون در خاک که مردم این مکان را هسته اولیه شکل‌گیری همدان می‌دانند از نکات مهم دیگر این منطقه محسوب می‌شود.

وی با بیان اینکه زنده‌یاد محمود اجل در یادداشت‌های خود درباره این منطقه می‌نویسد «اولین کلاس آموزش کوهنوردی همدان از سال۱۲۹۰ تا ۱۳۰۴ در بلندی‌های این کوه انجام شده است»، گفت: بنابراین وجود صخره‌هایی خاص در ارتفاعات بالای تپه خورزنه محل مناسبی برای صخره نوردان است.

به گفته محمدیان‌منصور سیستم درجه‌بندی یوسیمیتی درجه سختی مسیرهای صعود سنگ‌نوردی است. در این سیستم کلاس پنج از ۵.۸ تا ۵.۱۵ دارای درجه سختی است. موقعیت مسیرهای صخره نوردی خورزنه و درجه سختی آنها در کتابFace of Iran نوشته نسرین نیک بخش، جرالد کروگ، کریستینا هوپز و کریستینا فرایدریش در آلمان به چاپ رسیده است. این درجه بندی از ۵.۸ (مسیر رویا) تا c ۵.۱۳ (مسیر دو پی یر) در خورزنه وجود دارد و به همین دلیل خورزنه را مدرسه صخره نوردی نام نهاده‌اند.

وی در ادامه با اشاره به اینکه کوه خورزنه دارای پوشش گیاهی و تنوع جانوری است، گفت: به دلیل قرار نگرفتن این محدوده‌ در چهار حوزه تحت حفاظت محیط زیست متأسفانه تاکنون مطالعاتی در راستای شناخت انواع پوشش گیاهی صورت نگرفته است اما جانوران گوناگونی از جمله خرگوش، خفاش، شغال، جوجه تیغی(تشی)، روباه و پرندگانی همچون صعوه ابرو سفید، کمرکولی بزرگ، کبک و کلاغ مشاهده شده است که ساکنان قدیمی روستای تفریجان وجود حیواناتی همچون آهو و گراز در گذشته را نیز بیان کرده‌اند.

خورزنه؛ پهنه برآمدن خورشید گردشگری همدان

محمدیان‌منصور عنوان کرد: پس از پایان مطالعات تفصیلی در تمامی ابعاد موجود در کوه خورزنه، شناخت جاذبه‌ها و شاخص‌های مهم و موجود از طریق تدوین ماتریس سوات SWOT)) و تحلیل ((QSPM به راهبردهایی برای استفاده از جاذبه‌های موجود و تقویت آن‌ها در بعد گردشگری دست یافته شد که با اتخاذ رویکرد توسعه‌ای-حفاظتی، محلی در دامنه کوه خورزنه با ویژگی‌هایی از جمله نداشتن آلودگی بصری، رعایت اصول اقلیمی و نزدیکی به جاذبه‌های روی تپه ایجاد نکند در محل یکی از معادن متروک در نظر گرفته شد.

وی افزود: سایت بارگذاری شامل عملکردهایی همچون گالری، رستوران، کلاس آموزش سنگ‌تراشی، درمانگاه، سالن همایش، فروشگاه صنایع دستی، درمانگاه، نمازخانه، استراحتگاه، محل جمع‌آوری زباله، سایت سنگ‌نوردی آموزشی و محل همایش روباز در نظر گرفته شده است.

به گفته محمدیان‌منصور در راستای رویکرد مورد استفاده در این مطالعات، عرصه و حریم تاریخی برای کوه خورزنه پیشنهاد شده که لازم است تعیین دقیق عرصه و حریم توسط کارشناسان متخصص در این حوزه در اولویت برنامه‌های میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری قرار گیرد.

عضو هیات علمی دانشگاه بوعلی‌سینا اضافه کرد: بنابراین این منطقه از نظر اساطیری و تاریخی ویژگی‌های منحصربفردی دارد که باید برای حفاظت آن تلاش کرد و در همین راستا ثبت ملی آن در دستور کار قرار گرفت و خوشبخانه انجام شد، علاوه بر این گام بعد حضور سرمایه‌گذار در منطقه است تا بتوان خورزنه را به عنوان یک منطقه گردشگری کم نظیر مطرح کرد.

منبع:ایسنا

آثار باقی‌مانده از جنگ، ظرفیتی که نیازمند توجه بیشتر است

انجام کاوش‌های باستان‌شناسی در دریاها، شواهد بسیاری از غرق شدن کشتی‌های جنگی در هزاره‌های گذشته را نمایان کرده است. شواهد باقی‌مانده از این جنگ‌ها، در موزه‌های داخلی و خارجی مورد توجه بسیاری از گردشگران قرارگرفته است و این را می‌رساند که یک نگاه و ارزش بین‌المللی نسبت به حفظ این شواهد در همه کشورها وجود دارد.

ایران نیز از بروز جنگ‌ها مستثنا نبوده و در برخی موارد به این سرزمین حمله شده و در مواردی نیز شروع‌کننده جنگ بوده است. به‌عنوان نمونه می‌توان به حمله‌های بسیار صورت‌گرفته از تمدن غربی این سرزمین یعنی بین‌النهرین به ایران اشاره کرد و در برخی موارد بالعکس. دریکی از موارد، پادشاهی از عیلام به نام «شوتروک نهونته» در حدود ۱۲۰۰ سال قبل از میلاد به بین‌النهرین حمله می‌کند و در ادامه استل یا لوح حمورابی را به شوش منتقل می‌کند و سپس آن را به نشانه پیروزی در آکروپولیس شوش به نمایش گذاشتند؛ نبردهایی نیز در دوره‌های ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی صورت گرفته که برخی آن‌ها در تاریخ این کشور دارای اهمیت بسیاری هستند و شرح آن‌ها نیاز به گفتار جامع‌تری دارد.

از صدر اسلام نیز شواهد و متون بسیاری از جنگ باقی‌مانده است. در قران کریم هم اشاراتی به جنگ‌ها شده است؛ نام سه جنگ در زمان حیات پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله) اتفاق افتاده، که در قرآن کریم از آن‌ها با عناوین «بدر»، «احزاب» و «حنین» نام‌برده شده است.

از جنگ بدر در سوره آل‌عمران آیه ۱۲۳ نام‌برده شده است؛ آنجا که خداوند متعال می‌فرماید: «وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ بِبَدْر وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»؛ و یقیناً خدا شما را در (جنگ) بدر، باآنکه ناتوان بودید، یاری کرد. پس تقوای خدا پیشه کنید، باشد که سپاس‌گزاری کنید.

به جنگ حنین نیز در سوره توبه آیه ۹ اشاره شده است: «وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ فِی مَواطِنَ کَثِیرَة وَ یَوْمَ حُنَیْن»؛ قطعاً خداوند شما را در مواضع بسیاری، و ازجمله در روز «حُنین» یاری کرده است.

در سوره احزاب آیه ۲۳ نیز این‌گونه آمده است: «وَ لَمّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الأْحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاّ إِیماناً وَ تَسْلِیماً»؛ و چون مؤمنان دسته‌های دشمن را دیدند، گفتند: این همان است که خدا و فرستاده‌اش به ما وعده دادند و خدا و فرستاده‌اش راست گفتند، و جز بر ایمان و فرمان‌برداری آنان نیافزود.

جدای از واژه‌شناسی جنگ در قران کریم، سفارش‌های بسیاری به سیروسفر و نگریستن به آثار و شواهد باقی‌مانده شده است. قرآن، از بررسی، مسافرت و مطالعه تاریخ پیرامون گذشتگان، به‌عنوان یک درس، منبع معرفت و شناسایی، عامل تفکر، مایه تذکر و آئینه عبرت یاد و زندگی اقوام و امت‌ها را به‌عنوان مایه تنبه برای اقوام دیگر مطرح می‌کند (سوره بقره، آیه ۱۳۴ و ۱۴۱. سوره اعراف آیه ۳۴. سوره فاطر، آیه ۴۳).

درباره سیر روی زمین در قرآن بسیار سفارش شده است. در ۱۴آیه از قرآن به‌طور مستقیم امر به گردشگری شده است. با «سیرو فی‌الارض» تأکید شده و یا با طرح سؤال مانند «افلم یسیروا فی‌الارض»، غیرمستقیم امر به گردشگری شده است.

بررسی این قبیل مسائل، به‌خوبی بیان‌کننده اهمیت حفظ، نگهداری و استفاده مؤثر از میراث‌فرهنگی در راستای رشد و پیشرفت مادی و معنوی جامعه هست. در این میان، حفظ و نگهداری آثار جنگ نیز یکی موضوعی بااهمیت است که در قرن اخیر به‌طور ویژه موردتوجه بسیاری از کشورها بوده است. آثاری از جنگ‌های جهانی اول و دوم توسط بسیاری کشورهای درگیر این جنگ‌ها حفظ شده و امروزه پذیرای بسیاری از گردشگران بین‌المللی است. کشورهایی از قبیل آلمان، فرانسه، ژاپن، روسیه و آمریکا، آثاری از این قبیل را حفظ کرده‌اند و یا با احداث موزه‌هایی در این خصوص و نیز احداث یادمان‌ها و تندیس‌هایی، نسبت به حفظ این بخش از تاریخ خود اقدام کرده‌اند.

جنگ تحمیلی بعد از انقلاب اسلامی که در آن کشور عراق به نیابت و پشتیبانی چندین کشور با ایران وارد جنگ شد، ازجمله جنگ‌هایی است که در آن رشادت‌ها و جان‌فشانی‌های بسیاری توسط جوانان این مرزوبوم در آن صورت گرفته و شاید بتوان آن را مصداق آیه ۱۲۳ سوره آل‌عمران «و لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ بِبَدْر وَ أَنْتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» و یا آیه ۲۴۹ سوره بقره «کَم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً بِإِذْنِ اللّهِ» دانست.

در طول سالیان گذشته روند تخریب آثار و شواهد باقی‌مانده از جنگ که دارای ارزش موزه‌ای بوده‌اند شتاب فزاینده‌ای داشته است؛ هرچند روند ثبت‌ملی برخی از این آثار نیز در کشور با شتاب بیشتری دنبال شده و همچنین چندین موزه دفاع‌مقدس نیز به بهره‌برداری رسیده است.

به‌طور کلی، بررسی‌ها و شواهد نشان می‌دهد که نگاه جامعی به حفظ و نگهداری این آثار به‌خصوص آثاری که در محدوده شهری هستند وجود ندارد و می‌طلبد اقدامات موردنیاز در راستای حفظ، نگهداری و در صورت نیاز تملیک و احیای این اماکن به‌طور ویژه در دستورکار قرار گیرد و چه‌بسا نیاز به تصویب قانونی توسط نمایندگان مجلس در این خصوص باشد.

امید است بتوان با تصویب قانونی درخصوص حفظ آثار شاخص باقی‌مانده از جنگ، نگاه ویژه‌تری به این موضوع داشت و براساس آن امیدوار به حفظ و انتقال این آثار برای آیندگان بود.

منبع:میراث آریا

بازارهای تاريخی سمنان، تبلوری از جریان زندگی

گذشته از تنوع اجناس و دیگر مزایا، فضای قدیمی، معماری سنتی، دیوارهای قرینه و سقف‌های زیبای گنبدی بازارهای تاریخی نیز عاملی برای بازدید گردشگران و مسافران از بازارهای تاریخی است.

خوشبختانه در استان سمنان نیز در کنار پاساژها، فروشگاه‌ها و مغازه‌های جدید، بازارهای تاریخی این استان هنوز معماری قدیمی و اصالتشان را حفظ کرده‌اند و با گشت‌وگذاری در این بازارها می‌توان علاوه بر مشاهده معماری متناسب با آب‌وهوای استان در این بناهای تاریخی، محصولات استان را نیز به یادگار و به سوغات برد.

بازار سمنان

بازار سمنان، در حدود ۱۸۰ سال قبل، در اوایل سلطنت سلسله قاجاریه ساخته شده است، این بازار که به سبک معماری سنتی ایران با سقف‌های خشتی و آجری، متناسب با وضعیت آب‌وهوای خاص منطقه کویری ساخته شده در حال حاضر یکی از بزرگ‌ترین مراکز خرید و فروش کالاها در سمنان است.

نور داخل بازار به‌وسیله نورگیرهای شیشه‌ای بزرگی که بر بالای هر طاق ساخته شده تأمین می‌شود. عناصر اصلی بازار سمنان را کاروانسرا، حمام، مسجد، تیمچه و تکیه تشکیل می‌دهد.

سر در شمالی بازار آجرکاری شده و دارای پایه‌های سنگی و پشت بغل‌های زیبای کاشی‌کاری است. کتیبه‌ای از کاشی لاجوردی که قسمتی از سوره مبارک «اقراء» به خط ثلث را در بر دارد نیز بر بالای سر در به چشم می‌خورد.

بازار عمومی شهر سمنان در گذشته متشکل از راسته‌بازار و بازار شیخ علاءالدوله (بازار مرده‌ها) بوده است. بازار عمومی به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شده است، بازار شمالی که تقریباً ۵/۱ کیلومتر طول دارد و کماکان به نام قدیمی خود «راسته‌بازار» خوانده می‌شود، از تقاطع خیابان‌های نظامی و یغما (شهدا) آغاز می‌شود و تا خیابان امام خمینی (ره) ادامه می‌یابد.

این بازار دارای سقف و طاق ضربی است که روی طاق‌های جناغی استوار شده است. پنجره‌های شیشه‌ای بزرگ بر بام آن نصب شده است که نور داخل بازار را تأمین می‌کند. در این بازار سه حمام و پنج مسجد و چهار کاروانسرای مخروبه و یک تکیه بزرگ به نام ناسار وجود داشته که در حال حاضر بخشی از این آثار از جمله تکیه ناسار موجود است.

تکیه ناسار دارای یک سالن بزرگ برای انجام مراسم سوگواری ایام ماه محرم و چندین باب مغازه است که بر بالای آن ایوان و بالکن سرتاسری به چشم می‌خورد، بزرگ‌ترین آب‌انبار سمنان و یک مسجد کوچک نیز در این تکیه قرار دارد که سقف تکیه را شیروانی بزرگ با پنجره‌های مشبک پوشانده است.

در جریان نوسازی سال‌های ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۰، دو سر در بسیار زیبا در شمال و جنوب راسته‌بازار ساخته شد. بازار جنوبی در امتداد راسته‌بازار است و به دلیل نزدیکی با حرم مطهر حضرت یحیی بن موسی رضا (ع)، «بازار حضرت» خوانده می‌شود. بازار حضرت به طول تقریبی ۲۰۰ متر از خیابان امام خمینی (ره) شروع شده و به تکیه بزرگ پهنه که در محله اسفنجان قرار دارد، ختم می‌شود. این بازار نیز دارای تعدادی مغازه است. در شمال بازار حضرت سردر جالب توجهی بنا شده که به سر در جنوبی راسته‌بازار شباهت کامل دارد.

نکته جالب توجه اینکه دو قسمت این بازار طوری ساخته شده که در تابستان‌ها خنک و در زمستان‌ها نسبتاً گرم است. راسته‌بازار و بازار حضرت کنونی در اصل به هم متصل بوده و راسته‌بازار اصلی شهر را تشکیل می‌دادند ولی در زمان پهلوی اول به دلیل خیابان‌کشی و شهرسازی، بازار بزرگ به‌وسیله خیابان امام خمینی (ره) فعلی به دو قسمت تقسیم شده است که هم‌اکنون به آن بازار شمالی و بازار جنوبی یا بازار حضرت می‌گویند. بازار سمنان به شماره ۱۷۴۰ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

بازار شیخ علاءالدوله سمنانی
این بازار یکی از کهن‌ترین بازارهای استان سمنان است که تاریخ بنای آن را به دوره ایلخانیان و پیش از آن منتسب می‌دانند.

بنای بازار به‌وسیله شیخ علاءالدوله سمنانی از عارفان مشهور ایران در قرن هفتم و هشتم هجری قمری و هم‌زمان با بنای شبستان شیخ علاءالدوله مسجد جامع ساخته شده است. این بازار به دلیل اینکه در گذشته به گورستان قدیمی علمدار متصل بوده به «بازار مرده‌ها» نیز شهرت دارد. بازار شیخ علاءالدوله دارای طاق‌های ضربی بلند و سراسر آن با آجرکاری زیبایی پوشیده شده است.

در اطراف قوس سردر، کتیبه‌ای از کاشی لاجوردی به چشم می‌خورد که قسمتی از سوره شریفه نور به خط ثلث بر روی آن نوشته شده است. این بازار در گذشته مرکز خریدوفروش کالا و مایحتاج مردم بود اما به‌مرور زمان اهمیت خود را از دست داده است.

بازار شاهرود

این بازار در مرکز شهر شاهرود قرار دارد و قدمت احداث آن به دوره قاجار می‌رسد. مجموعه بازار شاهرود از زمان ساخت تا کنون همواره توسعه یافته و بخش‌های جدیدی به آن الحاق شده است. در بدنه بازار بناهایی چون کاروانسرا، بارانداز، مسجد و گرمابه تعبیه شده است.

بازار شاهرود از دو راسته اصلی به نام «راسته‌بازار» و «بازار انارکی‌ها» تشکیل شده و دارای پنج ورودی اصلی است. این مجموعه با مساحتی بالغ بر ۱۸ هزار متر مربع دارای بیش از ۲۵۰ باب مغازه است. شالوده اصلی بازار خشت خام است و پوشش گنبدها از خشت و آجر است که با چهار فرم مختلف اجرا شده است. بخش‌هایی از گنبدها و گرمابه و جداره بازار اصلی در سال‌های گذشته مرمت شده است. این بنا به شماره ۲۲۸۵ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

بازار دامغان

این بازار در دوره قاجاریه بنا شده و از نظر موقعیت مکانی در راسته خیابان امام دامغان واقع است و از غرب به شرق امتداد دارد. سقف دالانی بازار به‌صورت گنبدهایی است که این گنبدها یک در میان دارای نورگیر است. در داخل بازار، امامزاده نورا…، مسجد، مدرسه علمیه، کاروانسرا، بارانداز، تیمچه، آب‌انبار و… وجود داشته که هر قسمتی از بازار نامی خاص داشته که از جمله این نام‌ها می‌توان به راسته‌بازار، بازارچه نواب، قیصریه و… اشاره کرد.

بازار دامغان بر اثر گسترش شهرسازی به دو قسمت تقسیم شده که شامل «راسته‌بازار بزرگ» و «قیصریه» می‌شود که امروزه به کوی قیصریه معروف است. در حال حاضر از آثار تاریخی به جا مانده در قیصریه می‌توان به یک گنبد کامل در قسمت ورودی مسجد جامع با پایه تویزه‌های آن و مدارس علمیه مانند مدرسه فتحعلی بیک و مدرسه مطلب خان اشاره کرد.

راسته‌بازار بزرگ کنونی نیز در امتداد خیابان امام و از غرب به شرق واقع شده است. سقف دالانی بازار به‌صورت گنبدی با نورگیرهای متعدد است که در حال حاضر اکثر مغازه‌ها نیز دارای سقف گنبدی و بعضی از مغازه‌ها به خاطر ریزش سقف‌ها و انجام تعمیرات در دوره‌های بعدی داری سقف مسطح تیرپوش است.

برای بازسازی و مرمت بازار دامغان در سال‌های گذشته فعالیت‌هایی انجام شده که شامل گاهگل‌اندود کردن و عایق‌بندی پشت بام، مرمت و اصلاح ناودان‌های مسیر باران، مرمت بعضی از ستون‌ها، تعمیر و مرمت اساسی تعدادی از گنبدها، آجرفرش کف بازار، سفیدکاری تمامی سقف گنبدها و مرمت و احیاء تمام نورگیرها است.

این اثر که پایه‌های اصلی آن دوره صفویه ایجاد و در دوره قاجاریه مرمت شده به شماره۲۹۱۶ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

بازار آرادان

این بازار در دوره قاجاریه بنا شده و به نظر می‌رسد بر روی بنای قدیمی‌تری ساخته شده است. این بازار به دلیل هم‌جواری با جاده ابریشم در گذشته کاربرد تجاری داشته و استراحتگاه کاروانیان این جاده بوده است. این بازار کوچک سرپوشیده از چند باب مغازه تشکیل شده و محل خریدوفروش ارزاق و مایحتاج مردم است. این بازار در قسمت مرکزی شهرستان آرادان در نزدیکی گرمسار واقع شده است.

این بازار به شماره ۳۵۴۹ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا

«صخره صحرا» جدیدترین استراحتگاه پنهان در عربستان

استراحتگاه شگفت‌انگیزی به نام «صخره صحرا» جدیدترین پروژه گردشگری شرکت توسعه دریای سرخ (RSDC) در عربستان سعودی است؛ صخره صحرا که در کوه‌های ریاض تعبیه شده، توسط شرکت معماری اوپنهایم با هدف ارائه تجربه‌ای بی‌نظیر از طبیعت برای بازدیدکنندگان منطقه طراحی شده است.

تجربه درجاتی از خطر در «گردشگری ماجراجویی»

گردشگری ماجراجویی به عنوان سفر کردن از یک مکان به مکان دیگر با هدف اکتشاف صورت می‌گیرد. سفر به مناطق دورافتاده، عجیب‌‍وغریب و احتمالا متخاصم از تجربه‌هایی است که در این نوع گردشگری می‌توان تجربه کرد.

علاقه‌مندان به گردشگری ماجراجویانه می‌توانند فعالیت‌هایی چون چتربازی، تپه‌نوردی و غواصی را نیز امتحان کنند.

این نوع از گردشگری اغلب مورد استقبال گردشگران جوان قرار می‌گیرد چون تجربه هیجان بیشتری را برای آن‌ها به همراه دارد. این هیجان ممکن است ناشی از تجربه شوک فرهنگی یا از طریق انجام فعالیت‌هایی باشد که زمینه تجربه درجاتی از خطر(واقعی یا درک شده) و خطر فیزیکی را فراهم می‌سازد.

سفر ماجراجویانه یک فعالیت تفریحی است که در یک مقصد غیرعادی، عجیب، دورافتاده یا بیابانی انجام می‌شود. وجه تمایز اصلی گردشگری ماجراجویی از سایر اشکال گردشگری برنامه‌ریزی و آماده‌سازی در این نوع از گردشگری است.

گردشگری ماجراجویی مفهومی جدید در صنعت گردشگری است‌؛ لذا تعریف ویژه و خاصی از آن عنوان نشده است. اغلب فعالان و کارشناسان گردشگری، گردشگری ماجراجویی را نوعی از گردشگری می‌نامند اما بسیاری از بخش‌های خاص دیگر در گردشگری وجود دارد که دارای ویژگی‌هایی مشابه با سایر انواع گردشگری مانند اکوتوریسم است و به نوعی تعاریف آن‌ها نوعی همپوشانی ایجاد می‌کند.

با این وجود طبق گفته انجمن تجارت سفرهای ماجراجویانه، گردشگری ماجراجویی یک فعالیت گردشگری است که شامل فعالیت بدنی، تبادل فرهنگی یا فعالیت‌هایی در طبیعت می‌شود.

به گفته صاحب‌نظران گردشگری ماجراجویی در ارتباط با ارائه سطوح نسبتا بالایی از تحریک حسی به گردشگر مشخص می‌شود که معمولا با گنجاندن مولفه‌های تجربی چالش‌برانگیز فیزیکی در آن به دست می‌آید.

طبق گفته UNWTO گردشگری ماجراجویی می‌تواند داخلی یا بین‌المللی باشد و مانند تمام سفرها افراد باید حداقل یک شب اقامت داشته باشد اما بیش از یک سال طول نکشد.

گردشگری ماجراجویی در سال‌های اخیر در سرتاسر جهان رشد چشمگیری داشته است؛ بر این اساس گردشگران از مقاصدی که قبلا کشف نشده بود، بازدید می‌کردند و در ادامه این نوع از گردشگری جذابیت ویژه‌ای برای افرادی که به دنبال تجربه‌های نادر و منحصر به فرد است، ایجاد می‌کند. مسافران ماجراجویی عموما تمایل بیشتری نسبت به تجربه مقاصد، فعالیت‌ها و محصولات جدید سفر دارند.

برخی از فعالیت‌ها دارای ریسک کم و برخی دارای ریسک بالاست. گردشگری ماجراجویی شامل فعالیت‌های مختلفی مانند غارنوردی، پیاده‌روی، قایقرانی و… می‌شود. گردشگری ماجراجویی به ۲ دسته ماجراجویی سخت و ماجراجویی نرم تقسیم می‌شود.

ماجراجویی سخت به فعالیت‌هایی اطلاق می‌شود که سطح ریسک بالایی دارد و نیازمند تعهد شدید و مهارت‌های پیشرفته است. گردشگری سخت شامل فعالیت‌هایی مانند کوه‌نوردی، صخره‌نوردی، یخ‌نوردی، پیاده‌روی، غارنوردی، غواصی آسمان و… است. فعالیت‌های ماجراجویی سخت در طبیعت بسیار پرخطر انجام می‌شود. به تعبیری مهارت‌های سطح پیشرفته برای انجام این فعالیت‌ها مورد نیاز است.

ماجراجویی نرم نیز فعالیت‌هایی را در بر می‌گیرد که دارای سطوح پایین ریسک است که نیازمند حداقل تعهد و مهارت‌های آغازین است. گردشگری نرم شامل فعالیت‌هایی مانند کمپینگ، پیاده‌روی، کایاک‌سواری، اسب‌سواری، سافاری و… می‌شود. فعالیت‌های ماجراجویی نرم در طبیعت کم‌خطر صورت می‌گیرد. ماجراجویی نرم یک مقوله محبوب در گردشگری ماجراجویی است. به طور متوسط ۲۵ درصد سفرهایی که از آمریکای شمالی و اروپا انجام می‌شود، سفرهای ماجراجویی نرم به شمار می‌روند.

فعالیت‌های گردشگری ماجراجویانه سازگاری مناسبی با محیط زیست دارد زیرا دنیای طبیعی منابع بسیاری از فعالیت‌هایی را در اختیار ما قرار می‌دهد که خطر، چالش، محرک حسی، تازگی و کشف را فراهم می‌کند. ویژگی‌های سه‌گانه فعالیت، طبیعت و فرهنگ، گردشگری ماجراجویی را به عنوان یک چالش همه‌جانبه نشان می‌دهد.

فعالیت‌هایی که شامل فعالیت بدنی یا مهارت‌های روانی حرکتی می‌شود، در این نوع از گردشگری صورت می‌گیرد. تماس و برقراری ارتباط با طبیعت و حیات‌وحش خاص، تماس با فرهنگ‌های مختلف مردم مانند ایما و سبک زندگی از جمله ویژگی‌های منحصر به فرد گردشگری ماجراجویی محسوب می‌شود.

اهمیت و مزایای گردشگری ماجراجویی

گردشگری ماجراجویی یکی از سریع‌ترین بخش‌های در حال رشد در بخش گردشگری است که از اقتصادهای محلی حمایت می‌کند و شیوه‌های پایدار اقتصادی را تشویق می‌کند. رشد مداوم این بخش نه ‌تنها برای گردشگری بلکه برای اقتصاد مقصد، مردم و محیط زیست آن‌ نیز اثرات مثبت خالص ایجاد خواهد کرد.

به عنوان مثال می‌توان تولید اشتغال، ارز، توسعه اقتصاد، حمایت از جوامع محلی، حفاظت از منابع طبیعی، ایجاد فرصت‌های تجاری، سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی و نقش مهم آن در اقتصاد کشور میزبان را از جمله اثرات مثبت گردشگری ماجراجویی دانست.

منابع:

tourismnotes.com

headrushtech.com

منبع:ایسنا

خدای مارگونه لائوسی، در تکاپوی ثبت در یونسکو

ناگا، خدای افسانه‌ای نیمه انسان و نیمه مار، بر سر معبدی در شهر تاخک در لائوس قرار دارد. پیروان مذاهب مختلف از جمله بودیسم و ​​آنیمیسم در این کشور آسیای جنوب شرقی آن را به عنوان خدای آب می‌پرستند. همچنین، این خدا یکی از نقش‌های اصلی در طرح‌های بافندگی لائوس است.

در لائوس، افسانه‌ای حاکی از آن است که یک الهه آب زیبا، نیمه مار و نیمه انسان، که به نام ناگا شناخته می‌شود، یک بافنده زیبا را فریب می‌دهد تا در اعماق رودخانه مکونگ عروس او شود.

این خدای اژدهامانند را می‌توان در همه جای جنوب شرقی آسیا، از بام‌های معابد مختلف گرفته تا روی نقاشی‌های دیواری و در پیچ و خم نرده‌های پلکانی که به سالن‌های مناجات منتهی می‌شوند، خواهید دید.

کیانگ اونفایونگ، بافنده‌ای در شهر لوآنگ پرابانگ، درست مانند مادر و مادربزرگش، طرح ناگا را در پارچه‌های مختلف گنجانده است. او با خنده می‌گوید: «شاید اگر چیز واقعاً زیبایی ببافم، ناگا با من هم ازدواج کند.»

ناگا در زندگی روزمره لائوس و تولید پارچه آنقدر مهم است که این کشور معتقد است یونسکو باید به آن توجه کند. امسال لائوس، نقوش ناگا در بافندگی را معرفی و در فهرست نمایندگی میراث فرهنگی ناملموس سازمان (ICH) نامزد کرد. این عمل تجلیلِ اهمیت باورها، آداب و رسوم و مهارت‌هایی مانند رقصیدن، تهیه غذا و صنایع‌دستی فرهنگ‌ها و مکان‌های خاص را به رسمیت می‌شناسد. آداب و رسوم کشورهای مختلف به عنوان میراث ناملموس در جلسه‌ای در دسامبر هر سال در پاریس ثبت می‌شود. مواردی که در سال‌های گذشته به این لیست اضافه شده‌اند شامل غذاهای خیابانی سنگاپور، موسیقی فادوی پرتغالی و ساخت پارچه پوست در اوگاندا می‌شوند. امسال هنر خوشنویسی ایران هم در این فهرست به ثبت جهانی رسید.

قرار گرفتن در این فهرست هم می‌تواند باعث شناخته شدن سنت‌های قدیمی شود و هم از طریق مطبوعات به جذب گردشگر کمک کند. با توجه به اینکه سنت‌های بافندگی به دلیل جهان گرایی در خطر هستند، می‌توان با یک اقدام به‌موقع ناگا را برای نسل‌های آینده در صنایع دستی سنتی لائوس حفظ کرد.

ریشه‌های ناگا

لائوس، یک کشور کوچک محصور در خشکی که بین تایلند، کامبوج، ویتنام، چین و میانمار قرار گرفته است و مردمش بیش از ۲۰۰۰ سال است که خدایان مارگون را پرستش می‌کنند. ناگا یاناک در لائوس که در صنایع دستی، معماری و جشنواره‌ها دیده می‌شود، گروه‌های قومی مختلف این کشور را متحد می‌کند؛ در این کشور حداقل ۵۰ گروه قومیتی وجود دارد این الهه پلی برای وحدت میان پیروان آیین آنیمیستی و بودایی است.

استفان رنسون، کارشناس ناگا در آزمایشگاه قوم‌شناسی و جامعه‌شناسی تطبیقی در پاریس می‌گوید: «خدایان آب به شکل مار، اژدها و تمساح در میان ساکنان مونکمر لائوس از حدود ۴۰۰۰ سال پیش پرستش می‌شدند.»

این جوامع اولیه که از کشاورزی، ماهیگیری و جمع‌آوری علوفه روزگار می‌گذارند، ارتباط قوی با آب داشتند و دارند. هنگامی که بودیسم در قرن چهاردهم معرفی شد، ناگا به عنوان محافظ دین مورد تقدس و تبرک قرار گرفت. در واقع، هنگامی که مردان جوان لائوسی به عنوان راهبان بودایی منصوب می‌شوند، آن‌ها راناک می‌نامند، زیرا آن‌ها در مقابل ناگا سوگند می‌خورند.

یک بافنده، طراح و عضو انجمن صنایع دستی لائوس، می‌گوید: «از روزی که به دنیا آمده‌ایم، داستان‌هایی در مورد ناگا به‌عنوان جد و محافظ خود شنیده‌ایم. این که هر زن شی‌ای دارد که روی آن طرح یک ناگا وجود دارد.» او با وزارت اطلاعات، فرهنگ و گردشگری لائوس در مورد درخواست ثبت از طرف یونسکو همکاری داشته است.

زنان لائوسی لباس‌های رنگارنگ، دست‌بافته‌ها و یا دامن‌های خمره‌ای می‌پوشند، با نقش‌های پیچیده ناگا که روی لبه لباس دوخته شده است. این تنها یکی از راه‌هایی است که خدای مار در بافت شهرها و روستاها در هم می‌پیچد و از زندگی روزمره جدا نیست.

چندین شکل از خدای مار در معابد بودایی، از مثلث طلایی گرفته تا اعماق جنوب کشور، بر روی پله‌های ورودی معابد وجود دارد. به عنوان نمونه، یک مجسمه نُه سر طلایی بالای سر بودا حین مراقبه در معبد بودایی قرن شانزدهمی وات سی مانگ در پایتخت وینتیان حضور دارد. قایق‌های چوبی دم‌بلندی که برای حمل‌ونقل و گردشگری استفاده و در کانال‌های پرآب مکونگ پرسه می‌زنند هم طرحشان را از ناگا تقلید کرده‌اند.

شهر مارها

مرکز هنرهای سنتی و قوم‌شناسی (TAEC) موزه‌ای در لوآنگ پرابانگ است که در آن می‌توانید مار رودخانه را در نمایشگاه‌های مجموعه نساجی یا در میان اقلام صنایع‌دستی مشاهده کنید. تارا گوجادور، یکی از بنیانگذاران این مرکز، می‌گوید: «امروز، ناگا در آیین‌های بومی آنیمیست و بودایی معاصر ادغام شده است.»

شاید بهترین مکان برای دیدن ناگاها لوآنگ پرابانگ باشد، شهری که در فهرست میراث جهانی یونسکو به رسمیت شناخته شده است و در محل تلاقی رودخانه‌های مکونگ و نامخان قرار دارد. مسافران آن را به خاطر ترکیبی از معابد خیره کننده بودایی و معماری دوران استعمار فرانسه می‌شناسند. اما برای لائوس، این شهر یک گذرگاه مهم برای ناگا است که گفته می‌شود از آبراه‌های خود برای سفر بین دنیا ارواح و جهان انسان استفاده می‌کند. مارها از تمام ۳۳ معبد شهر محافظت می‌کنند.

طبق افسانه، ۱۵ ناگا از لوآنگ پرابانگ محافظت می‌کنند و ارواح حامی خود را طی جشنواره قایق‌ها در ماه اوت و جشنواره پاییزی چراغ‌ها که شناورهای مار مانند در شهر رژه می‌روند و در مکونگ رها می‌شوند گرامی می‌دارند.

ناگاها در بافندگی

قبل از اینکه لائوس زبان نوشتاری را بپذیرد، منسوجات تاریخ شفاهی و داستان‌های عامیانه را از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌کردند. در این داستان‌ها که با ابریشم و پنبه روایت می‌شوند، ناگا قهرمانی مهیب، در عین حال هم نجیب و هم خیانتکار، و روحی نگهبان است که می‌تواند فراوانی و وفور نعمت را به مردم عطا کند یا فاجعه به بار آورد.

در گذشته، زنان برای نشان دادن مهارت خود، نقوش پیچیده می‌بافتند. زنان دیگر نیز به نشانه احترام و تکریم این توانایی منسوجات منقوش را می‌خریدند. با این حال، دهه‌ها جنگ طولانی و بی‌ثباتی در اواسط قرن بیستم بر تولید ابریشم و دسترسی به بافته‌های با کیفیت بالا تأثیر گذاشت.

نسل‌های جوان به‌طور فزاینده‌ای به مناطق شهری مهاجرت می‌کنند و کمتر به بافتنی می‌پردازند. در مغازه‌ها و بازارهای صنایع دستی، فروش منسوجات منقوش کارخانه‌ای ارزان‌قیمت از طرح‌های دستبافت پیشی گرفته است. یک بافنده می‌گوید: «اگر بافندگی از بین برود، داستان‌های ناگا نیز به همین سرنوشت دچار خواهد شد.»

بسیاری از بافندگان لائوس، هنوز در روستاهای خود به تجارت این منسوجات دستی می‌پردازند. سایر بافندگان را می‌توان در کارگاه‌ها و مراکز آمشی در وینتیان یافت، که به روی بازدیدکنندگان تورها و کلاس‌ها باز هستند.

بافندگان با استفاده از ابریشم یا پنبه بر روی دستگاه‌های بافندگی چوبی سنتی، «بدن‌های ناگا» را با نخ‌های سفید می‌بافند و کلاف‌هایی به رنگ‌های قرمز، سبز و طلایی، رنگ‌هایی که با قدرت و جادو مرتبط است، را برای تاج در نظر می‌گیرند. بافندگان نخ‌ها را به صورت مربع، مثلث و خطوط موازی می‌بندند که تصویر عبور ماری بر روی ابریشم را تداعی می‌کند.

میراث فرهنگی ناملموس چیست؟ 

یونسکو (بازوی فرهنگی سازمان ملل متحد) در سال ۱۹۷۲ با تمرکز بر شاهکارهای معماری مانند کولیسئوم رومی، دیوار بزرگ چین و ماچو پیچو، به رسمیت شناختن سایت‌های میراث جهانی را آغاز کرد.

در آن زمان، یونسکو میراث فرهنگی را به عنوان سازه‌هایی تعریف کرد که با استفاده از مواد و روش‌های باستانی ساخته شده‌اند. این معیارِ محدود، این واقعیت را نادیده می‌گیرد که فرهنگ را می‌توان با روش‌های بی‌شماری بیان کرد. در سال ۲۰۰۳، یونسکو پارامترهای خود را گسترش داد تا شامل فرهنگ زنده یا ناملموس مانند موسیقی، رقص، داستان‌سرایی، جشنواره‌ها و صنایع‌دستی نیز شود.

کشورها برای قرار گرفتن در فهرست معرف میراث فرهنگی ناملموس، درخواستی را به دبیرخانه یونسکو در پاریس ارسال می‌کنند. سپس گروهی از فولکلورشناسان و مردم‌شناسان کشورهای عضو، میراث نامزدشده را ارزیابی می‌کنند تا مشخص کنند این نامزدها تا چه حد با دیگر میراث‌ها متفاوت بوده و نماینده و معرف جامعه خودشان هستند. در نهایت، اعضای یونسکو در نشست سالانه‌ای که در ماه دسامبر برگزار می‌شود، در مورد مواردی که باید به فهرست اضافه شوند، رأی می‌دهند.

گوجادور می‌گوید: «میراث فرهنگی ناملموس، زندگی پشت یک فرهنگ است. بدون اعتقادات، مراسم، موسیقی، غذا، زبان و کارهایی که به یک جامعه روح می‌بخشد، اماکنی مانند لوآنگ پرابانگ پوسته‌هایی خالی و بی‌ارزش خواهند بود.»

در ۱۶ دسامبر، یونسکو ۴۸ مورد جدید از جمله جمع‌آوری ترافل ایتالیایی و ارکسترهای گاملان اندونزیایی را به فهرست آثار ناملموس اضافه کرد. نقوش ناگا در منسوجات لائوس موفق به ثبت نشدند، اما کسانی که روی این پیشنهاد کار کردند امیدوارند این نقوش در سال‌های آتی به رسمیت شناخته شوند.

شاخصه‌هایی مانند ملموس و ناملموس برای بافندگانی مانند اونفایونگ وجود ندارد. مار عظیم رودخانه برای آنان تغییرناپذیر است و هر روز در امتداد بافته‌های ابریشمین و پنبه‌ای می‌پیچد و می‌چرخد. اونفایونگ می‌گوید: «ناگا واقعی است. او همه جا هست.»

منبع:میراث آریا

این سکه‌هایی از مزرعه و دریا سر درآورند

در سال ۲۰۲۱ علاوه بر بقایای بناهای عظیم،‌ سلاح‌های تاریخی و مقبره‌های مومیایی‌های مصر باستان، مجموعه‌های قابل‌توجهی از سکه‌های تاریخی در نقاط مختلف جهان کشف شد.

موزه هدایای مقام معظم رهبری میزبان چه آثاری است؟

موزه هدایای مقام معظم رهبری در ۲۲ بهمن سال ۱۳۷۳ شمسی، در طبقه همکف ساختمان گنجینه قرآن و نفایس حرم رضوی به مساحت ۴۰۰ متر مربع  فضای نمایشی، با حضور حضرت آیت‌الله واعظ طبسی نماینده ولی‌فقیه، تولیت آستان قدس رضوی و حضرت آیت‌الله محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر مقام معظم رهبری بازگشایی شد.

این گنجینه شامل آثار هنری همچون تابلوهای خط و تذهیب، نقاشی، تابلوفرش، تراش روی شیشه، معرق چوب و صدف، سوزن دوزی، قلم‌زنی روی مس، انواع ظروف، ماکت‌ها، مدال‏‌ها و سکه است که توسط سران کشورهای خارجی، شخصیت‏‌های برجسته ایرانی و خارجی، هنرمندان و ارادتمندان به رهبر معظم انقلاب، آیت‌الله خامنه‏‌ای اهدا شده و ایشان این مجموعه‌ها را  در چندین مرحله به موزه آستان قدس رضوی اهدا کرده‌اند.

با توجه به کثرت، اهمیت آثار و تأکید مسئولان بر نمایش حداکثر اشیاء اهدایی و با هدف افزایش رضایتمندی زائران و مجاوران همراه با ارتقاء کیفیت ارائه خدمات موزه به صورت مفهومی و مجازی در سال‌های ۱۳۸۸  و ۱۳۹۵ شمسی، گنجینه هدایای رهبری به مساحت ۱۳۱۴متر مربع فضای نمایشی توسعه یافت که در این فضا از فناوری جدید و دیجیتال نیز استفاده می‌شود.

برخی ازمحورهای اساسی نمایش آثار در موزه شامل انقلاب اسلامی، تقسیم‌بندی مفهومی و محتوایی، معرفی رهبر قرآنی، جهان‌شمولی مقام معظم رهبری، ارائه اینفوگرافیک‌های تصویری در خصوص دستاوردهای معنوی، سیاسی، فرهنگی، علمی و …. مقام معظم رهبری می‌شود.

آیه تطهیر

این تابلو در اندازه ۲۲۵ در۷۲ سانتی‌متر و از جنس کاغذ، با استفاده از تکنیک خوش‌نویسی بر زمینه کاغذ دیواری خلق شده است. این اثر در تاریخ معاصر طراحی شده و توسط آیت‌الله سید مرتضی نجومی در سال ۱۳۷۱ هجری شمسی اهدا شده است.

در این اثر آیه ۳۳ سوره احزاب ( تطهیر) با مضمون «بسم الله الرحمن الرحیم، انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً» به خط ثلث بر زمینه کاغذ دیواری با نقش برجسته به قلم استادانه سید مرتضی نجومی نوشته شده است.

آیات و ادعیه

این اثر در اندازه ۳۶۸ در۷۲ سانتی‌متر با استفاده از تکنیک قلمکار بر روی پارچه کتان طراحی و خلق شده است. این اثر در دوران معاصر طراحی شده و آقای سیلانی آن را اهدا کرده است.

بر  روی این تابلو، آیات قرآنی و ادعیه مفاتیح‌الجنان به خط غبار بر روی پارچه کتان با تکنیک قلمکار اجرا شده است. شیوه اجرا به صورتی است که پس از قلم‏‌گیری خطوط اصلی (ثلث) در زمینه اثر آیات و ادعیه به خط غبار به رنگ‏‌های مشکی و قرمز روشن نگاشته شده که با اجرای آن خطوط ثلث نمایان شده است.

تابلو خوشنویسی طلااندازی نستعلیق

این تابلو در انداز ۱۱۳ در۶۹ سانتی‌متر و از جنس مقوا در دوره معاصر طراحی شده است. این اثر در سال ۱۳۸۹ شمسی توسط علیرضا کدخدایی اهدا شده است.

در این تابلو مصرعی از شعر حافظ شیرازی «در زلف چون کمندش ایدل مپیچ کآنجا» به خط نستعلیق خوشنویسی و طلااندازی شده و با نقش شمسه شرفه‏دار هشت‏پر تزئین شده است. مصرع دوم این شعر نیز در تابلوی دیگری اجرا شده است.

تابلو نقاشی منظره طبیعت

این تابلو بر روی پارچه‌ای در اندازه ۷۸ در۷۸ سانتی‌متر و با بهره‌گیری از تکنیک رنگ و روغن در سبک امپرسیونیسم طراحی شده است. این اثر در دوره معاصر خلق شده و در سال ۱۳۸۹ شمسی توسط نخست‌وزیر بنگلادش اهدا شده است.

تابلو نقاشی رنگ و روغن اسب سواران

تابلو نقاشی رنگ و روغن اسب سواران در اندازه ۱۰۰ در۸۰ سانتی‌متر و از جنس پارچه ایجاد شده است. تکنیک به کاررفته در این اثر رنگ و روغن بوده که با سبک رئالیسم در دوره معاصر اجرا شده که این اثر در سال ۱۳۸۹ توسط رئیس جمهور مغولستان اهدا شده است.

تابلو نقاشی نوازندگان آفریقایی

این تابلو در اندازه ۱۲۵در ۵۸ سانتی‌متر و با تکنیک رنگ و روغن کشیده شده است. جنس بوم آن نئوپان بوده که با سبک رئالیسم انتزاعی در دوره زمانی معاصر خلق شده است. اهداکننده این اثر، رئیس جمهور بنین بوده که در سال ۱۳۸۹ آن‌ را اهدا کرده است.

تابلو نقاشی آبرنگ

ابعاد این تابلو ۵۷ در۶۷ سانتی‌متر بوده و جنس بوم آن از مقوای فابریانو است. این اثر توسط ایرج اسکندری با استفاده از تکنیک آبرنگ و با سبک سمبلیسم انتزاعی خلق شده است. این اثر در دوره معاصر طراحی شده و در تاریخ ۲۵ تیرماه ۱۳۸۰ توسط رئیس دانشگاه هنر تهران اهدا شده است. این تابلو ترکیبی از نقوش آسمان، خورشید، پرنده و گیاه است که به صورت انتزاعی با استفاده از آبرنگ اجرا شده است.

منبع:ایسنا

کتاب «کسب و کار گردشگری سلامت» منتشر شد

به‌­گزارش میراث‌­آریا، گردشگری سلامت، به عنوان یکی از زیرشاخه‌های حوزه گردشگری در ایران، قابلیت بالایی برای جذب گردشگر از سراسر دنیا دارد. رونق گرفتن این نوع از گردشگری در گروی تقویت مهارت‌های پزشکان، به‌روز کردن فناوری‌های حوزه پزشکی، همسوسازی قوانین داخلی کشورها و پایین آوردن هزینه‌های درمان در هر کشور است.

ایران، علاوه بر ظرفیت‌های سایر حوزه‌های گردشگری همچون سازه‌های تاریخی، جاذبه‌های طبیعی و میراث ناملموس، از توانمندی‌های قابل‌توجهی در زمینه گردشگری سلامت نیز برخوردار است و در صورت استفاده از پتانسیل‌های موجود، می‌تواند به قطب گردشگری سلامت در دنیا بدل شود.

البته موانعی هم بر سر راه توسعه گردشگری سلامت وجود دارد که یکی از مهمترینِ آنها، اداره کردن کسب و کار گردشگری سلامت است. اگر به دید یک کسب و کار به این حوزه نگاه کنیم، به این حقیقت پی می‌بریم که گردشگری پزشکی می‌تواند پیچیدگی‌های زیادی داشته باشد. از این رو، یک راهنمای گام به گام که با تجربه عملیاتی و عینی از این حوزه همراه باشد، می‌­تواند مرجع آموزنده‌ای برای استارتاپ‌های حوزه گردشگری سلامت باشد تا با آگاهی و دانش بیشتری به این حوزه قدم بگذارند.

کتاب «کسب و کار گردشگری سلامت: راهنمای کاربردی جذب بیمار خارجی برای بیمارستان‌ها و شرکت‌ها»، با هدف معرفی گردشگری سلامت به عنوان یک کسب و کار و راهنمای اداره چنین کسب و کاری، نوشته هادی شجاری و نیلوفر اعلمی فریمان، از سوی انتشارات مهکامه منتشر شد. در سرفصل‌های این کتاب، بعد از معرفی صنعت گردشگری، به مباحثی همچون بازیگران کلیدی این صنعت، شیوه بازاریابی و جذب بیمار، خدمات سفر و گردشگری، خدمات پزشکی و فرایندهای درمان و راهنمای عملیاتی رشد یک کسب و کار گردشگری پرداخته شده است.

امروزه رتبه صنعت گردشگری سلامت یا مدیکال توریسم، از صنایعی همچون طلا و نفت پیشی گرفته است و به عنوان یک صنعت پردرآمد و کم‌هزینه، می­تواند به اقتصاد کشور کمک کند. البته در گردشگری پزشکی، جذب گردشگر و کسب درآمد تنها هدف نیست، بلکه رونق این حوزه می‌تواند جایگاه ایران را از نظر منطقه‌ای، اجتماعی، سیاسی و علمی تقویت کند.

در ایران این صنعت هنوز در مراحل ابتدایی رشد و توسعه خود قرار دارد و این صنعت در سال ۸۲، برای اولین بار از سوی وزارت بهداشت مورد توجه قرار گرفت. ایران برنامه دارد تا پایان برنامه چهارم توسعه، ۳۰% نیازهای بهداشتی و درمانی کشور را از طریق توریسم درمانی، خدمات پزشکی و صدور کالای پزشکی فراهم کند.

منبع:میراث آریا