روایت داستان به این شکل است که امام رضا (ع) با حضرت شاهچراغ (ع) و حضرت معصومه (ع) در مدینه قرار میگذارند.
طبق قراری که امام رضا با حضرت شاهچراغ دارد ایشان سر قرار حاضر میشوند بعد از اینکه امام رضا به ایران دعوت شد و در بازگشت دوباره خود به مدینه تأخیر ایجاد شد و قاصدی از طرف امام رضا (ع) به شهر مدینه نیامد.
حضرت شاهچراغ (ع) تصمیم میگیرد در پی این دیرکرد به ایران سفر کند ایشان بهاتفاق حضرت معصومه و برادرزادهها به سمت ایران حرکت میکنند و از جنوب وارد کشور ایران میشوند و در بین راه مردم و شیعیان بسیاری که دوستدار خاندان علوی هستند با حضرت شاهچراغ (ع) همراه میشوند هنگامیکه به نزدیکی شیراز خانه زینان کنونی میرسند سربازان از آن میپرسند به کجا میروید و چه کسی هستید؟ ایشان میفرمایند سید میر احمد برادر امام رضا (ع) هستیم که به دیدار ایشان میرویم.
آنها در همانجا اتراق و استراحت میکنند.
سربازان قتلغ حاکم شیراز که به او قاصد فضول در تعزیه میگویند خبر میدهد که فرزندان موسی کاظم در پشت دروازههای شیراز اتراق کردهاند و هدف آنها رفتن به طوس است قتلغ طبق دستوری که از مأمون گرفته تا از ورود سادات و بنیهاشمی به سمت طوس جلوگیری کند باهم فکری وزیر خود نامه به حضرت شاهچراغ میدهد که از مسیری که آمدی بازگرد.
اما شاهچراغ (ع) نامه را قبول نمیکند و جنگ سر میگیرد در جنگ اول قتلغ شکست میخورد و حضرت شاهچراغ پیروز میشود در محل اقامتگاه حضرت شاهچراغ ویارانش قاصد خبر شهادت امام رضا را میرساند و در آن هنگام همراهان شاهچراغ مشغول عزاداری بودند.
سربازان قتلغ به مأمون خبر میدهند که خبر شهادت امام رضا (ع) به شاهچراغ رسیده و الان بهترین زمان برای حمله است پس بهطور ناجوانمردانهای به آنان حمله میشود در این حمله تعدادی از همراهان حضرت و خودشان به شهادت میرسند. دراینارتباط در کتاب مجالس تعزیه صالح راد مجلس تعزیه شهادت حضرت شاهچراغ چنین اشعاری آمده است:
دریغا از امید ناامیدم/ که دیدار رضا را من ندیدم
شده خم قامتمای حی داور/ دوتا شد پشتم از مرگ برادر
حضرت شاهچراغ (ع) آیینه فضائل و کرامات و از پیشتازان دفاع از حریم دین و ولایت و مبارزه با ستم و انحراف است منزلت عالی و الهی آن حضرت موجب شده تا از دیرباز تاکنون وجود مقدس ایشان همواره شمع روشناییبخش محفل صاحب دلان حق باور و اصحاب علم و اندیشه و هنر قرار گیرد و در پرتو این مهر زلال آسمانی چه بسیار قلمها و قدمها که به ارادت برداشتهشده است تا در حد بضاعت خویش روایتگر مهری باشد شورانگیز و زلال ناپذیر بیگمان نخستین تعزیهها با الهام از واقع انقلاب کبیر عاشورا خلقشده و بهتدریج مضامین دیگر به آن اضافهشده است.
خوانندگان مجلس تعزیه شهادت حضرت شاهچراغ (ع) در نسخه اشعار میتوانند از سبک خواندگان دستگاه و گوشههای متفاوت استفاده کنند؛ بنابراین دستگاه و گوشهای نوشتهشده به سبک تعزیهخوانان شیراز است نمونههایی از آواها و کلامها به شکل اشعار در اینجا آورده شده است.
پیشخوانی مجلس تعزیه شاهچراغ:
دستگاه نوا، گوشه عشاق
شهر شیراز صفایش بُود شاهچراغ/ درد هر خسته دوایش بود شاهچراغ
ای خدا حسین من چه شد؟/ آن نور دو عین من چه شد؟
شیعیان شیعیان زنید سینه و سر/ از غم شد تشنه خونجگر
حضرت شاهچراغ (ع)
آواز داشتی، (سنتی، بیدکانی)
کجاییای رضا تاج سر من/ کجایی صاحب من سرور من
زهجرانت برادر کور گشتم/ ز بس خون آمد از چشمتر من
تو در غربت شدی بییار و یاور/ چه آمد بر سرتای سرور من
حضرت شاهچراغ، (سنتی، حاجیانی)
رضاای مونس شبهای تارم/ برادر از فراقت بیقرارم
فغان از درد غربتای برادر/ تو غربت ماندهای من اشک بارم
حضرت معصومه، (آواز سنتی بیدگانی)
رضا جانای انیس روزگارم/ برادر از فراغت دل ندارم
به عالم روز و شب از هجر رویت/ ز هجر دوری تو دل فکارم
برو این دم کنیز از مهربانی/ بگو سید میر احمد غمگسارم
غمگسارم قدم کن رنجه و تشریفآور/ که ازبهر برادر دل ندارم
حضرت شاهچراغ، (آواز دشتی، گوشه غمانگیز)
بلی حقداریای غمدیده خواهر/ نمایی گریه ازبهر برادر
بنال ای جان خواهر تا بنالیم/ زهجر آن غریب زار مضطر
بکن گریه برای نور عینم/ گهی بهر رضا گه بر حسینم
کنیز، (کنیز به دنبال حضرت محمدتقی علیه الاسلام میرود)
دستگاه همایون، گوشه بیداد
فدای جان تو ای نور چشم ارض و سما
منبع:میراث آریا