لنج

جایی برای خواب ابدی لنج ‌ها

شراع را جمع کنید! توی خور مدمری تابوک می‌کنیم. اونجا تشاله‌ها میان جلومون تا جهاز خالی کنیم.*اگر صد سال پیش، سوار بر لنجی در خلیج‌فارس بودید، این کلمات به گوشتان آشنا می‌آمد. اما سال‌هاست که با ورود لنج های فایبرگلاس و صنعتی شدن دریانوردی، ادوات و ابزارهای قدیمی در درازنای تاریخ دفن شده‌اند. برای دیدن این بخش از تاریخ، به گورستان لنج ها در روستای “محمدعامری” بخش دلوار رفتیم تا بخشی از تاریخ را از زیر گل و لای ساحل بیرون بکشیم.

گورستان لنج‌ها یک جاذبه‌های گردشگری زیبا و منحصربه‌فرد در استان بوشهر است که قدمتی معادل دریانوردی سنتی همسایگان خلیج‌فارس دارد. «محمّد نعمتی»، از فعالان حوزه گردشگری بخش دلوار به ایسنا می‌گوید: «تا بیش از ۸۰ سال پیش، لنج‌های بادبانی که در این منطقه به کار تجارت مشغول بودند، در خورهای طبیعی پهلو می‌گرفتند که یکی از قدیمی‌ترینِ آنها به “خورخیر” معروف است. این خور، به دره‌های فصلی هم متصل است و در فصل بارندگی سیلاب‌های عظیمی را از کوه‌های بالادست به سمت دریا روانه می‌کرده است. این موضوع باعث بزرگ‌تر شدن خور و فضای بیشتر برای پهلوگیری لنج‌ها می‌شده است.»

او شبه جزیره هند و زنگبار را مقاصد نهایی تجار آن دوره می‌داند و می‌گوید: «در آن دوره، با توجه به کشاورزی و تولیدات محدود این منطقه، لنج‌های بادبانی بدون بار به بصره یا اروندکنار می‌رفته و خرما بار می‌زده‌اند. این خرما را به کویت می بردند و از آنجا اجناسی را به ملیوار (مالابار هند) و زنگبار (تانزانیا) حمل می‌کرده‌اند.»

این فعال حوزه گردشگری اضافه کرد: «با توجه به محدودیت مواد اولیه ساخت لنج در این منطقه، اکثر این لنج‌ها نیز، ساخت شهر ملیوار هند بوده‌اند و یکی از اقلام وارداتی از آن منطقه محسوب می شده اند. گونه ای از درخت مانگرو به نام “چَندَل” که در ساخت سقف خانه‌ها استفاده می شده و همچنین “بولیو” و “باچی” که از انواع بامبو محسوب می‌شوند نیز از دیگر اقلام وارداتی از ملیوار و زنگبار محسوب می‌شوند.»

از سفاری تا صیادی

تمدن هوشمند ایرانی، حاصل هزاران سال دریانوردی خود را به دوران ما رسانده تا در عصر زند و قاجار شاهد سلطه دریانوردان ایرانی در خلیج‌فارس باشیم. ساحل‌نشینانی که با انواع لنج‌ها و شناورهای خود مثل بوم، ناکو، تشاله و ماشوئه از آب‌های کم‌عمق ساحلی تا شرق آفریفا، اقیانوس هند و حتی شرق آسیا را در می نوردیده اند.

راهنمای محلی گردشگری بخش دلوار گفت: «اقلام مذکور با نوعی از کشتی به نام لنج سفاری جابه‌جا می شده‌اند. در کنار سفاری‌ها، لنج های صیادی نیز در این منطقه مشغول به فعالیت بوده اند. البته این دو گونه لنج، به دلیل کاربری‌های مختلف، از نظر ظاهری هم با هم متفاوتند. مثلاً لنج های صیادی داری سطحه (عرشه) بلند تر و درّاوه (دیواره) کوتاه‌تری هستند تا کار کشیدن تور به بالا راحت تر انجام شود. برعکس آن، لنج‌های سفاری دارای درّاوه بلندتری بوده اند و تا اجناس در مقابل موج های بلند اقیانوس هند و دریای عمیق شرق آفریقا، ایمن تر بمانند.»

وی با اشاره به مهاجرت کشتی ها از خورخیر به خور محمدعامری بیان کرد: «یکی دیگر از این خورها، خور محمدعامری است که گمرک قدیمی دلوار نیز پیش از سال ۱۹۱۵ میلادی در نزدیکی آن بنا می شود و تجارت و مراوده زیادی با کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله کویت و قطر داشته است. یعنی در سال‌ها بعد، لنج ها بعد از خورخیر، به خور محمدعامری که محل فعلی گورستان لنج هاست مهاجرت می کنند.»

تلاش دریانوردان بومی برای حفظ دریا

قرن ها زیستن در کنار دریا و امرار معاش از خلیج فارس باعث آن شده تا مردمان این دیار، دانش عمیقی از حفظ محیط زیست و اکوسیستم دریایی داشته باشند، اما شوربختانه امروز هجوم صنعت به حاشیه خلیج‌فارس باعث شده تا هرچه بندرنشینان رشته بودند، پنبه شود!

محمد نعمتی با اشاره به روایت‌هایی از آن زمان و رفتار مردم وجوامع محلی اظهار کرد: «در آن دوران، شیلاتی وجود نداشته که در امر صیادی دخالت کند و خود جوامع محلی به تجربه دریافته بودند که در فصل هایی باید زیستگاه های دریایی اجازه استراحت و بازیابی بدهند. در این بازه های زمانی، لنجداران لنج های خود را “گپال” می کرده اند یعنی لنج را به خشکی می آورده اند تا کارهای تعمیراتی آن را انجام دهند.»

وی ادامه داد: «این کارهای تعمیراتی شامل اسکراب (پاکسازی) بدنه لنج از خزه ها و موجودات دریایی، زدن پیه گوسفند و جگر کوسه برای آب‌بندی و… بوده است. با ورود لنج های فایبر گلاس به عرصه دریانوردی و هزینه های تعمیر و نگهداری کمتر آن، اقبال به لنج های چوبی کمتر شده است.»

تشکیل تدریجی گورستان لنج‌ها

با صنعتی شدن دریانوردی و ساخت لنج های فایبرگلاس، ساخت و تعمیر لنج های چوبی سنتی سخت تر به نظر رسید. تا جایی که تعداد گلافان (سازندگان لنج سنتی) به حدی کم شد که لنجداران برای حفظ سرمایه‌ی کار خود دچار مشکل شدند. این مشکل در کنار وارداتی بودن مصالح اصلی ساخت لنج باعث شد تا لنجداری سنتی به شغلی پر دردسر تبدیل شود.

نعمتی با برشمردن دلایل ایجاد منطقه ای به نام گورستان لنج ها گفت: «با توجه به قرارگرفتن خور محمدعامری در پایین دست آبراهه “کلات بوجیر”، در هنگام بارندگی حجم زیادی از آبرفت و گل و لای به این خور وارد می‌شده است که در زمان جذر کامل و ایجاد جریان های سطحی، لنج درون گل و لای فرو می‌رفته و به نوعی دفن می‌شده است. آمارهای محلی به مدفون شدن بیش از ۸۰ لنج در زیر گل و لای این خور اشاره می کند و همین موضوع باعث انتخاب نام گورستان لنج ها برای این منطقه شده است.»

این فعال گردشگری افزود: «البته برخی دیگر از لنج ها نیز به دلیل از رده خارج شدن یا عدم صرفه اقتصادی تعمیرات آن ها در این محل رها شده اند. حتی برخی لنج های سالم نیز به دلیل هجوم ناگهانی تند بادهای محلی از جمله لیمر، در این لنگرگاه طبیعی به گل می نشسته اند و به دلیل هزینه های بالای خروج آنها، در همین محل رها می شده اند.»

گورستانی که آب می رود

برای دوستداران واقعی گردشگری، معرفی آثار و جاذبه ها این حوزه قدری ترسناک است! اگرچه ورود گردشگر و توریست موجب رونق اقتصادی منطقه می شود اما نمونه‌های زیادی از آسیب های فراوان به این آثار و محیط پیرامون آن نیز وجود دارد. از تاراج رفتن خاک سرخ جزیره هرمز تا جنگل های پر از زباله مازندران، از تخریب حوضچه‌های باداب سورت تا پاکوب شدن مراتع سرسبز سوباتان بخشی از اثرات منفی گردشگری بوده است که این نگرانی در مورد گورستان لنج ها نیز وجود دارد.

راهنمای محلی گردشگری بخش دلوار با ابراز نگرانی از آسیب های زیادی که به این اثر وارد می‌شود به ایسنا گفت: «به دلیل گرانی چوب ساج، عده‌ای افراد سودجو به وسیله اره برقی در حال بریدن و بردن چوب های این لنج ها هستند. در بازدیدی که هفته گذشته از این منطقه داشتیم مشاهده کردیم که عرشه یکی از لنج‌ها را به صورت کامل برده اند. با ادامه‌دار شدن این رویه، تا ۵ سال آینده اثری به نام گورستان لنج ها روی زمین باقی نخواهد ماند!»

وی افزود: «تا هفت سال پیش، آثار ۲۷ لنج در این منطقه روی سطح زمین موجود بوده که امروز این تعداد به کمتر از انگشتان دو دست رسیده که علت اصلی آن بردن تکه‌های چوب این لنج ها توسط افراد سودجو بوده است و برخی از آن ها نیز برای ایجاد زیستگاه درون دریا، به فروش رفته است.»

تهدید خرچنگ‌های بومی

نعمتی خاطرنشان کرد: «علاوه بر لنج‌ها، نوعی از خرچنگ بومی به نام “خرچنگ ویالون‌زن” در این ناحیه جغرافیایی وجود دارد که زیستگاه آن در خاک ساحلی همین منطقه است و متاسفانه به دلیل بی‌توجهی برخی از مسافرین و حتی تور لیدرها، دچار تهدید شده اند. برای رفع این موضوع نیز مسیر برای گذر گردشگران تعیین شده است اما متاسفانه به این موضوع نیز بی توجهی می‌شود و امیدواریم سازمان میراث فرهنگی نسبت به آموزش راهنمایان گردشگری توجه بیشتری کند.»

وی توجه به گردشگری مسئولانه را ضروری دانست و اضافه کرد: «عدم توجه به گردشگری مسئولانه، باعث شده تا حجم زیادی از زباله و پسماند به منطقه وارد شود. جمع آوری این زباله ها با هزینه شخصی و با همکاری داوطلبان محلی انجام می شود اما به دلیل ورود گردشگران و تولید زیاد زباله، حفظ پاکیزگی ساحل کاری طاقت فرسا است.»

چه باید کرد؟

اگرچه وظیفه ذاتی دستگاه های اجرایی، حفاظت و حراست در حوزه اختیارات خود است اما این امر بدون همکاری جامعه محلی میسر نخواهد شد. اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، سازمان بنادر و دریانوردی و دریابانی استان بوشهر می‌توانند با ایجاد کارگروهی مشترک و به اشتراک‌گذاری تجارب خود در عرصه‌های مختلف، ضمن حفاظت فیزیکی از منطقه، به رونق هرچه بیشتر آن کمک نمایند.

این فعال حوزه گردشگری راهکارهای خود جهت حفظ این اثر را این گونه ارائه می‌دهد: «یک میراث ناملموس ثبت شده در سازمان یونسکو، دانش لنج‌سازی و دریانوردی خلیج فارس است. در کنار آن سفرنامه های دریایی زیادی در این حوزه وجود دارد و آواها و نِیمه های دریایی از دیگر جاذبه های موجود این منطقه محسوب می‌شوند.»

او اظهار کرد: «با توجه به تبدیل گورستان لنج ها به منطقه‌ای گردشگری، عده‌ای از مالکین شخصی لنج‌ها نیز موافقت خود با باقی گذاشتن لنج‌ها در منطقه موافت کرده اند تا جامعه محلی از جنبه گردشگری آن منتفع شوند. همچنین به بخشداری دلوار پیشنهاد داده ایم تا با هزینه‌ی شخصی، کانکسی جهت حفاظت و نگهبانی از این لنج‌ها قرار دهیم و از نیروهای داوطلب بومی برای مراقبت از آن استفاده کنیم.»

محمد نعمتی معتقد است «این آیین ها و سنت ها، باعث جذب گردشگران و رونق اقتصادی منطقه می شود. با توجه به تحقیقات انجام شده و سفرهایی که داشته ام، در هیچ نقطه‌ای از ایران چنین جاذبه‌ی گردشگری با این وسعت دیده نشده و به نوعی این یک اثر منحصر به فرد در سطح ملی و حتی جهانی است. تشویق جامعه محلی به حراست از این منطقه، بهترین راهکار حفظ این منطقه است. اگر جامعه محلی به درآمدی پایدار از طریق گردشگری برسد، بهترین نگهبان برای آثار گردشگری خواهد بود. حتی می توان به بازسازی منطقه و ایجاد جاذبه‌های دیگر برای جذب گردشگر پرداخت.»

وی خاطرنشان کرد: پیشنهاد دیگر، ثبت ملی این اثر در آثار ملی توسط سازمان میراث فرهنگی است. ثبت این اثر در کنار معرفی دانش دریانوردی و لنج‌سازی خلیج‌فارس که به نام سه استان جنوبی کشور ثبت جهانی شده می‌تواند موجب زنده نگه داشتن آیین های بومی شود.

جهاز شراعی از خور مدمری بارز کرده و سینه‌اش رو به دریای بی‌انتهاست. این دفعه، بارش فرهنگ و تمدن ایرانیه و می‌خواهد به دورترین کشورهای دنیا صادرش کنه. ایران متمدن باز هم می تونه…

*بادبان‌ها را جمع کنید. در خور محمدعامری پهلو می‌گیریم. آنجا قایق‌های باری کوچک به استقبالمان می‌آیند تا کشتی را خالی کنیم.

منبع:ایسنا

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *