نقش رابطه اصفهان با چین در توسعه صنعت گردشگری چیست؟

 از زمان شیوع کرونا در حوزه‌های مختلف اقتصادی ازجمله گردشگری با مشکلاتی مواجه شدیم، اما رابطه استان اصفهان با کشور چین چگونه می‌تواند از این مشکلات بکاهد؟

به گزارش خبرگزاری تسنیم از  اصفهان ، اصفهان استانی توانمند است و مسئولان آن نیز تلاش کرده‌اند از توانمندی‌ها و ظرفیت‌های آن به خوبی استفاده کنند، برای استفاده از این ظرفیت‌ها روابط خود را با دیگر کشورها نیز تقویت کرده و به دنبال گسترش روابط تجاری، اقتصادی، گردشگری و فرهنگی هستند. به همین دلیل در اواسط بهمن ماه اصفهان با سیچوآن چین تفاهم نامه توسعه روابط دوجانبه در حوزه صنعت، تجارت و گردشگری امضا کرد. این تفاهم نامه به منظور بهبود شرایط اقتصادی توسط روابط پایدار بین اعضای اتاق‌های دو طرف، تبادل اطلاعات به روز از پتانسیل ها و توانمندیهای تجاری، تولیدی و سرمایه گذاری، مشارکت در اجرای پروژه‌های زیر ساختی گردشکری و مشارکت در برگزاری کنفرانس، همایش و نشست‌های تخصصی به امضای دو طرف رسید.

از دیرباز استان اصفهان با استان‌های مختلف کشور چین ارتباط برقرار کرده و به دنبال توسعه روابط خود با این کشور به منظور توسعه گردشگری، روابط تجاری و اقتصادی بود که تاثیرات خوبی نیز بر اقتصاد و گردشگری استان نیز داشته داشت. تا قبل از شیوع کرونا این ارتباطات گسترده‌تر و با نتایج قابل قبولی بود اما از زمانی که کرونا در کشور شیوع پیدا کرد این رابطه کمرنگ و در حوزه گردشگری نیز به صفر رسید اما در حال حاضر استان اصفهان و استان سیچوآن چین تفاهم نامه‌ای امضا کرده‌اند تا بتوانند روابط گردشگری، تجاری و اقتصادی خود را بهبود بخشند و بدون شک نتیجه این تفاهم نامه پس از کرونا مشخص خواهد شد.

به بهانه امضای این تفاهم نامه با عضو هیئت علمی گروه زبان چینی دانشگاه اصفهان به گفت‌وگو نشستیم تا در مورد پیامدهای مثبت این تفاهم نامه و فوایدی که برای استان اصفهان به ارمغان خواهد آورد اطلاعات بیشتری به دست آوریم. احمدرضا آریان پیرامون روابط اقتصادی ایران با کشور چین گفت: رابطه اقتصادی ایران و چین به‌صورت جدی پس از پایان جنگ تحمیلی آغاز شد و اکنون حدود 26 درصد از صادرات غیرنفتی ایران به چین صورت می‌گیرد. در این مبادلات، استان اصفهان یکی از وزنه‌های مهم مبادلات ایران و چین است و در پروژه ملی توسعه صادرات به چین اصفهان به‌عنوان عنصری کلیدی و مهم برای افزایش تعاملات دو کشور است.

نگاهی بر روابط اقتصادی، بازرگانی و گردشگری اصفهان با چین

عضو هیئت علمی گروه زبان چینی دانشگاه اصفهان مهم‌ترین اقلام صادراتی از اصفهان به چین را صنایع‌دستی عنوان کرد و با اشاره به علاقه چینی‌‌ها به صنایع دستی این استان اظهار داشت: افزایش حضور موثر فعالان اقتصادی و سمن‌های ایرانی، افزایش تحرکات نمایندگی‌های جمهوری اسلامی در چین و افزایش حضور گردشگران چینی در ایران و نیز شرکت فعال در نمایشگاه‌های گردشگری چین از عمده دلایل علاقه چینی‌ها به صنایع دستی اصفهان است.

وی افزود: یکی از آسیب‌های صنایع دستی اصفهان ورود صنایع دستی مشابه با کیفیت پایین‌تر از چین است که لازم است گمرک ایران برای حمایت و ممانعت از متضرر شدن مضاعف فعالان این صنعت تمهیداتی بیندیشد.

این استاد دانشگاه ادامه داد: باعث تاسف است در دوران کرونا به دلیل متوقف شدن گردشگری، این صنعت به همراه صنعت گردشگری بیش‌ترین آسیب را متحمل شده است.

از آنجا که وی همکار اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان در زمینه آموزش راهنمایان تور به زبان چینی است در پاسخ به این سئوال که در بحث گردشگری بین اصفهان و چین مهمترین اقداماتی که انجام شده چیست، خاطرنشان کرد: اصفهان به عنوان استان معین کشور برای ایجاد هسته توسعه گردشگری ایران و چین انتخاب شده و چین یکی از کشورهای هدف گردشگری جدید ایران و اصفهان به شمار می‌رود ، این در حالی است که مطابق با آمار موجود سالانه 120 میلیون گردشگر چینی به نقاط مختلف جهان سفر می‌کنند و نیز با توجه به قرابت‌های فرهنگی میان دو کشور ایران و چین، بایستی به‌دنبال اختصاص  سهم بیشتری از بازار گردشگری این کشور به اصفهان باشیم.

توسعه روابط گردشگری اصفهان و چین پس از کرونا

آریان با بیان اینکه قطعا پس از حل مشکلات کرونا، شتاب در توسعه روابط گردشگری بین اصفهان و چین اتفاق خواهد افتاد، گفت: با توجه به موضوع جلسات و مذاکرات مقامات استان (از جمله میراث فرهنگی، شهرداری، اتاق بازرگانی، دفتر نمایندگی وزارت خارجه و غیره) با همتایان چینی، توسعه صنعت گردشگری همیشه جزئی ثابت از برنامه مذاکرات بوده چرا که بازار گردشگری چین می‌تواند به توسعه اقتصادی و روابط بیشتر بین دو کشور منجر شود.

وی با اشاره به لغو روادید در سفرهای گردشگری چینی‌ها توسط دولت ایران تصریح کرد: این اقدام تمایل سفر چینی‌ها به اصفهان را افزایش داده است. در پی این افزایش تمهیدات ویژه‌ای نیز برای حضور گردشگران چینی در اصفهان از جمله بسته‌های تبلیغاتی به زبان چینی و افزایش راهنماهای تورهای گردشگری توانمند به زبان چینی در بناهای تاریخی، فرهنگی و مذهبی استان اصفهان اندیشیده شده است.

عضو هیئت علمی گروه زبان دانشگاه اصفهان افزود: در کنار این اقدامات در این مدت مقامات محلی و فعالان گردشگری چین از جمله رئیس انجمن زنان اتحادیه‌های گردشگری کشور چین، شورای ایالت گوئیجو، فعالان گردشگری پکن، شانگهای و شی‌ان نیز با حضور در اصفهان بر همکاری‌های دو جانبه در زمینه گردشگری و صنایع دستی تاکید کرده‌اند.

وی پیرامون مهمترین مشکلات و دغدغه‌های گردشگری چینی خاطرنشان کرد: کمبود مرکز اقامتی مناسب و راهنمای تور مسلط به زبان و فرهنگ چین از جمله آنهاست که امیدوار به حل آن در آینده نزدیک هستیم.

افزایش مراودات اقتصادی اصفهان و چین در بخش‌های مختلف

آریان با اشاره به افزایش مراودات اقتصادی بین اصفهان و چین در بخش‌های مختلف گفت: تکمیل راه‌آهن سریع‌السیر تهران-اصفهان به طول 409 کیلومتر که پیگیری روند پیشرفت آن توسط  وزیر راه و شهرسازی و  شرکت راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران و اجرای آن توسط سرمایه‌گذار چینی از اولویتها می‌تواند نقطه عطفی بر روابط دو کشور و نیز میدانی برای بررسی چالشهای همکاری مشترک باشد.

وی بیان کرد: خوشبختانه مسئول نمایندگی وزارت خارجه در اصفهان قبلا سرکنسول ایران در گوانگجو بوده و از تجارب بالایی در مدیریت و هماهنگی بین ارگانهای مسئول استان برخوردار است، بنابراین می‌توان  با هدف تسهیل نمودن همکاری صنعتگران و بازرگانان استان با این کشور در کنار راه‌اندازی میز چین در اتاق بازرگانی اصفهان، با برقراری پروازهای مستقیم از اصفهان به چین و نیز تقویت گروه زبان چینی دانشگاه اصفهان از تمام ظرفیت‌های استانی بهره برد.

فرصتی تازه برای درک و گفتمان و افزایش مرادوه اصفهان و چین

عضو هئیت علمی گروه زبان دانشگاه اصفهان ادامه داد: در بحث همکاری‌های شهرداری با طرف چینی از آنجا که اصفهان از تاریخ 17 اردیبهشت 1368 خواهر خوانده شهر معروف و مهم شی‌ان است از این‌رو براساس قرارداد خواهر خواندگی این شهرها در زمینه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی و عمرانی با یکدیگر همکاری می‌کنند. شهر اصفهان نیز تاکنون پذیرای هیئت‌های زیادی از شهر شی‌ان بوده که حاصل این دیدارها  برخی تحولات به وجود آمده در این شهر تاریخی از جمله اجرای فاضلاب و همچنین متروی اصفهان است.

وی که در انعقاد بسیاری از قراردادهای سرمایه‌گذاری چینی‌ها در ایران نقشی موثر داشته است در مورد تلاش‌های اتاق بازرگانی اصفهان در جهت افزایش آگاهی فعالان اقتصادی مرتبط با چین در این استان از جمله تفاهم‌نامه همکاری اصفهان و مناطق مختلف چین از جمله با گوانجو و سی چووان چین گفت: در این تفاهم‌نامه‌ها بر توسعه روابط تجاری، صنعتی، گردشگری و نیز معرفی فرصت‌های سرمایه‌گذاری دو طرف به منظور بهبود شرایط اقتصادی، توسعه روابط پایدار بین اعضای اتاق‌های دو طرف، تبادل اطلاعات به روز از پتانسیل‌ها و توانمندی‌های صنعتی، تجاری، تولیدی و سرمایه گذاری، مشارکت در اجرای پروژه‌های زیرساختی گردشگری و مشارکت در برگزاری کنفرانس، همایش و نشست‌های تخصصی تاکید شده است.

این استاد دانشگاه اصفهان اظهار امیدواری کرد دو ملت با فرهنگ و کهن ایران و چین پس از بحران کرونا فرصت‌هایی تازه‌ برای درک و گفتمان بیشتر و نیز افزایش مراودات صنعتی، فرهنگی و اقتصادی سودمند داشته باشند.

در حال حاضر کرونا نه تنها در زمینه گردشگری که در سایر زمینه‌های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تاثیر گذاشته و این بخش‌ها را با مشکلاتی مواجه کرده است، اما در کنار آن فرصت‌های تازه‌ای برای گفتمان و مراودات تجاری ایران و چین فراهم کرده است، با توجه به این مراودات امید ‌می‌رود روابط اصفهان و چین در حوزه گردشگری، اقتصادی، تجاری و غیره تداوم و گسترش یابد و فعالان این حوزه‌ها بر مشکلات خود تا حدود بسیاری فائق آیند.

منبع:تسنیم

نگاهی گذرا به آسیب‌ها و چالش‌های باستان‌شناسی در دشت گرگان

عمر باستان‌شناسی به‌عنوان علمی نوپدید در جهان حدود ۱۵۰ سال و در کشور ما نزدیک به ۹۰ سال است. اما اولین فعالیت علمی باستان‌شناسی در استان گلستان، مربوط به کاوش‌های فردریک وولسین آمریکایی در ترنگ‌تپه گرگان به سال ۱۹۳۱ میلادی است.

در مدت این هشت دهه، مطالعات باستان‌شناسی بسیار زیادی در این منطقه انجام شد و محوطه‌های باستانی بااهمیتی مانند غار کیارام در گالیکش، ترنگ‌تپه، شاه‌تپه و نرگس‌تپه در حوالی گرگان، یاریم‌تپه، آق‌تپه و شهر جرجان در حوالی گنبدکاووس، تپه بازگیر مینودشت و همچنین قسمت‌هایی از دیوار بزرگ گرگان به وسیله هیئت‌های داخلی و خارجی مورد کاوش باستان‌شناختی قرار گرفت.

در نتیجه این مطالعات بازه زمانی حدود ۱۰۰هزار سال برای استقرار بشر در این منطقه آشکار شد که آغاز آن مربوط به شواهد یافت شده از دوران پارینه‌سنگی جدید در غار کیارام گالیکش است.

این فعالیت‌های باستان‌شناسی تا به امروز به‌طور گاه‌به‌گاه ادامه داشته و همچنان سؤالات بی‌جواب بسیار زیادی در باستان‌شناسی این منطقه وجود دارد که با بررسی‌های روشمند، کاوش‌های علمی و استفاده از علوم میان‌رشته‌ای به بسیاری از این پرسش‌ها پاسخ مناسبی داده می‌شود.

محوطه‌های باستانی محل فعالیت انسان گذشته است و حاصل این فعالیت‌های انسانی شامل بقایای معماری، تدفین، سفال، فلز، استخوان، شیشه، مصنوعات سنگی و بسیاری از مواد فرهنگی دیگر در لایه‌های باستانی این محوطه‌ها وجود دارد که دارای ارزش فراوانی است. متأسفانه این محوطه‌ها مورد آسیب‌های انسانی، حیوانی و طبیعی قرار می‌گیرند. یکی از وظایف باستان‌شناسان، شناسایی آسیب‌ها و رفع خطر با کمک متخصصان دیگر رشته‌هاست.

در استان گلستان با توجه به این‌که اقتصادی مبتنی بر کشاورزی داشته و بسیاری از محوطه‌های باستانی دارای کاربری کشاورزی است، آسیب زیادی از جانب کشاورزان به عرصه و حریم این آثار وارد می‌شود. در بسیاری موارد این مالکان با زدن شخم عمیق، برش دیواره‌های تپه، کانال‌کشی، فنس‌کشی، تسطیح و خاک‌برداری این محوطه‌ها صدمات جبران‌ناپذیری به آثار وارد می‌کنند.

در کنار فعالیت‌های کشاورزی، فعالیت‌های عمرانی و همچنین کاوش‌های غیرمجاز اصلی‌ترین عوامل تخریب انسانی این آثار محسوب می‌شوند. از تخریب‌های حیوانی می‌توان به لانه‌سازی و حفر گودال توسط حیواناتی مانند موش، مار، خارپشت و روباه نام برد و از تخریب‌های طبیعی عواملی مانند فرسایش ناشی از سیل و برش به وسیله رودخانه‌ها نام برد.

با توجه به علل فراوان آسیب‌های ذکرشده باید اذعان کرد در صورت نبود مدیریت قوی در حفاظت از آثار و برخورد قانونی با مالکان و کشاورزان متخلف و تجاوز کننده به حریم آثار و همچنین عدم جلوگیری از فعالیت‌های عمرانی تخریب‌کننده این محوطه‌ها و از طرفی نیز فعالیت‌های مخرب حفاران غیرمجاز، در آینده‌ای نزدیک شاهد نابودی و از بین رفتن بسیاری از محوطه‌های باستانی باارزش و در نتیجه نابودی قسمتی از فرهنگ و تاریخ این منطقه خواهیم بود که طی سالیان درازی از گذشتگانمان به ارث برده‌ایم.

منبع:میراث آریا

گردشگری کشاورزی، حلقه اتصال مزرعه، غذا و سرگرمی

از جمله منافع گردشگری و کارآفرینی در مناطق روستایی می‌توان به این موارد اشاره کرد، ابزاری بسیار مناسب برای آموزش به عامه مردم در مورد اهمیت کشاورزی و سهم آن در اقتصاد منطقه و کیفیت زندگی، ایجاد مشاغل و کسب و کارهای متنوع با توسعه حضور گردشگران، افزایش سرمایه‌گذاری، کمک به حفاظت از مناطق کشاورزی، کشت‌زارها و چشم اندازهای روستایی، ایجاد تنوع در روش‌های کشاورزی و فرصت‌های شغلی در مناطق روستایی، ایجاد فرصت بازاریابی برای محصولات کشاورزی، افزایش سطح رفاه، ایجاد روابط اجتماعی و اقتصادی بین جوامع شهری و روستایی، پاسخ‌گویی به نیازهای تفریحی و سرگرمی جوامع شهری و در نهایت اهمیت یافتن مضاعف فعالیت کشاورزی در ابعاد مختلف.

تعریف گردشگری کشاورزی

گردشگری کشاورزی ترجمه آگری توریسم، Agri به معنای مزرعه و Tourism به معنای گردشگری است.

گردشگری کشاورزی یک مفهوم ترکیبی از ادغام عناصر دو فعالیت کشاورزی و سفر به منظور ایجاد و گسترش بازارهای جدید برای محصولات کشاورزی، خدمات مزرعه و داشتن تجارب جدید در سفر است.

فعالیت‌هایی که در مزرعه انجام می‌شود این امکان را برای مردم فراهم می‌کند تا برای اهداف تفریحی، آموزشی و حتی ایجاد کارخانه‌های تبدیلی و تکمیلی کشاورزی، دامداری و برداشت محصول و بازدید از سایر جاذبه‌های تاریخی و فرهنگی به مزارع مراجعه کنند.

گردشگران کشاورزی همچنین در فعالیت‌هایی مانند ماهیگیری، شکار، مطالعه حیات وحش، اسب سواری حضور می‌یابند. همچنین مشارکت در برگزاری جشنواره‌های غذای سالم و سبز، شرکت در کلاس آشپزی و تهیه عصاره گیاهان دارویی از دیگر فعالیت‌هایی است که گردشگران در این نوع گردشگری تجربه می‌کنند.

دیدگاه‌ها، رویکردها و نظریه‌ها درباره گردشگری کشاورزی

گردشگری کشاورزی از منظر کشاورزان، عنصری برای افزایش درآمد، درآمد مکمل و تنوع بخشیدن به محصولات و خدمات در مزارع است.

از منظر گردشگران، گردشگری کشاورزی یعنی دوری از فضای شهری، گذراندن اوقات فراغت در روستا، کسب تجربه و ایجاد نگرشی متفاوت به آداب و رفتار سفر است.

از دیدگاه اقتصادی، گردشگری کشاورزی یعنی تامین درآمد و اشتغال برای ساکنان محلی و کسب درآمد از گردشگران است.

جامعه محلی معتقد است در فرآیند برنامه‌ریزی و توسعه گردشگری کشاورزی، مشارکت و تصمیم‌گیری مردم محلی امری ضروری است و این تصمیم‌ها باید برای حفظ منافع اقتصادی – اجتماعی و زیست محیطی مردم منطقه باشد.

ویژگی‌های گردشگری کشاورزی

اولین ویژگی گردشگری کشاورزی این است که در میان افرادی که ریشه در مناطق روستایی دارند و به دلایل مختلفی به مناطق شهری و پیراشهری مهاجرت کرده‌اند، مشهور شد.

دومین ویژگی منحصر به فرد گردشگری کشاورزی فعالیت در مزرعه است. یکی از اهداف بازدیدکنندگان در گردشگری کشاورزی این است که در مزرعه کار کنند و در فرآیند تولید درگیر مزرعه شوند.

سومین ویژگی، تمایل گردشگران به زندگی با خانواده در مزرعه و تجربه زندگی کشاورز است.

چهارمین ویژگی گردشگری کشاورزی آن است که بازدیدکنندگان انتظار دارند غذاها به طور طبیعی تولید شود و آب خالص و تازه در مزرعه بنوشند.

پنجمین ویژگی گردشگری کشاورزی، نیاز شناختی مردم برای تفریح در محیط کشاورزی است و ششمین ویژگی گردشگری کشاورزی تعیمم موضع آن در مناطق و قلمروهایی است که تا به حال به خاطر گردشگری جمعی مورد استفاده قرار نگرفته‌اند. در نتیجه باید گردشگری کشاورزی را یک نوع گردشگری جایگزین دانست.

انواع کارکردهای گردشگری کشاورزی

از جمله کارکردهای گردشگری کشاورزی می‌توان به بازدید از مزارع و روستاهای تاریخی، موزه داری، برگزاری جشنواره فروش محصولات و آیین‌های بومی، فروش و یا آموزش کشت گیاهان دارویی به همراه نحوه فرآوری آن به عنوان نوشیدنی یا دارو، انجام گشت و گذار و تفرج، آموزش و ارائه خدماتی مانند اسب سواری، دوچرخه سواری، تیراندازی با کمان، شکار یا ماهیگیری،  انجام فعالیت‌هایی مانند برداشت محصولات به وسیله گردشگران و یا ایجاد غرفه فروش بدون واسطه، مشاهده فرآیند تولید محصولات کشاورزی که مواد اولیه در تولیدات صنایع هستند، آموزش و فروش غذاهای خانگی بومی و محلی و اقامت در مزرعه یا کمپ‌های کشاورزی اشاره کرد.

چالش‌های کارآفرینی گردشگری کشاورزی

از جمله چالش‌های کارآفرینی گردشگری کشاورزی مکان است چراکه همه نواحی روستایی جذابیت یکسان برای گردشگران ندارند. بازاریابی دومین چالش در این حوزه است، بازاریابی پیش نیاز موفقیت است و کشاورزان معمولا فاقد مهارت و یا منابع مورد نیاز برای انجام اقدامات اثربخش هستند.

همچنین کیفیت محصولات و خدمات باید انتظارات گردشگران را برآورده سازد. فقدان مهارت لازم برای کسب و کار از دیگر چالش‌های موجود است، این موضوع در تمام کارآفرینی‌هایی که موضوعات جدیدی هستند، به ویژه در گردشگری، وجود دارد. یکی از دلایل این مسئله آسان به نظر رسیدن اجرای این فعالیت است.

منبع:میراث آریا

مهارت تهیه مهوه در لارستان

کلمه مَهوه بر وزن قهوه مایع یا سس تیره‌رنگی مایل به خاکستری است که از ماهی ساردین ریز که طول ۵ تا ۱۰ سانتی‌متر دارد و به‌اصطلاح محلی به آن ماهی موتو یا هشینه می‌گویند، تهیه می‌شود.

طرز تهیه این خوراک به این صورت است که، مقدار دو کیلو از ماهی را کاملاً تمیز می‌کنند و آن را می‌شویند تا شن از آن جدا شود بعد از آن ماهی را در ظرف سفالی مخصوصی که به آن دوسنه (dosena) می‌گویند می‌گذارند و به آن آب اضافه می‌کنند به‌طوری‌که با فشار دادن ماهی‌ها با کف دست آب روی دست قرار بگیرد که به معنی کافی بودن مقدار آب است.

به ازای دو کیلو ماهی موتو یک کیلو سنگ نمک اضافه می‌کنند و آن را به مدت چهل روز جلوی آفتاب می‌گذارند تا خوب خیسانده شود و شیره پس دهد. بعد از آن را صاف می‌کنند که این کار به وسیله الک چشمه درشت که به آن کوموو (koomu) گفته می‌شود، انجام می‌شود. دانه‌های خردل تفت‌داده شده را که به وسیله آسیاب به‌صورت پودر درآمده به مقدار دو کیلو به مَهوه جا نیفتاده اضافه می‌کنند.

خردل دارای طبع گرم است و باعث تندی و تیزی مَهوه می‌شود. سپس مخلوط مهوه و خردل را در همان ظرف می‌ریزند و با پارچه نخی آن را می‌پوشانند. افراد کهن‌سالی که از قدیم مهوه درست می‌کردند اعتقاد دارند که روز چهارشنبه باید مهوه را صاف کرد در غیر این صورت مهوه خراب می‌شود. در مرحله آخر که مشکل‌ترین مرحله ساخت مهوه است آن را باید به مدت ده روز در معرض آفتاب قرار دهند. در طی این ده روز باید هر روز صبح قبل از طلوع آفتاب با چوبی یا تکه‌ای از شاخه نخل مهوه جا نیفتاده را به هم می‌زنند، باید دقت شود که در این مرحله به هم خوردن مهوه یا تکان خوردن ظرف محتوی آن باعث خراب شدن مهوه می‌شود به همین دلیل به دور آن سنگ می‌گذارند تا ظرف سفالی تکان نخورد.

در روز نهم تا دهم حباب روی مهوه که هر روز بزرگ‌تر می‌شود به حداکثر خود رسیده و مهوه به‌اصطلاح شیرین می‌شود. باید دقت شود که قبل از طلوع آفتاب که ظرف سفالی خنک شده، مهوه به هم زده شود. بعد از آن ظرف را دور از تابش آفتاب می‌گذارند و استفاده می‌کنند. نمک که با ماهی مخلوط می‌کنند برای اصلاح آن است و خردل برای خواص آن،  چرا که طبع ماهی سرد و خردل گرم است.

وقتی این دو با هم ترکیب شوند خواص و فواید زیادی دارند. از خواص مهوه می‌توان به گرم و خشک بودن، کمک به هضم شدن غذا، تقویت کبد و طحال و تقویت اعصاب و رفع بدبویی دهان که از رطوبت معده است، نام برد، همچنین این خوراک برای رفع درد کلیه، مثانه و ریزش سنگ کلیه مؤثر است. مهوه را با نان و روغن یا آب‌لیمو و تخم‌مرغ میل می‌کنند.

مهوه دارای بوی تندی است که برای کاهش آن باید حتماً از ظرف سفالی کوچک استفاده کرد چنانچه در قدیم استفاده می‌شد.

مهارت تهیه مهوه در تاریخ ۶ مرداد سال ۹۵ و به شماره ثبت ۱۲۴۹ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا

احیای خانه تاریخی ارنست هولستر در جلفای اصفهان

ارنست هولتسر در سال ۱۸۳۵میلادی (۱۲۱۴خورشیدی) در آلمان چشم به جهان گشود و پس از طی کردن ایام کودکی و نوجوانی و تحصیل در دانشگاه، با شروع عملیات احداث خطوط سراسری تلگراف (از اروپا به آسیا) و پس از راه‌اندازی خطوط تلگراف در ایران، در عصر سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، از سوی دولت انگلیس مامور خدمت در واحد تگراف اصفهان شد و دفتر تلگراف اصفهان را در شهرک ارمنی نشین جلفای‌نو اصفهان راه‌اندازی کرد.

هولستر پیشتاز در ثبت تصاویر حیات اجتماعی ایرانیان در سده نوزدهم میلادی

او که در طی سال‌های حضورش در اصفهان به ایران تعلق خاطر پیدا کرده و تصمیم به اسکان در جلفا نو گرفته بود با دختری ارمنی از اهالی جلفای اصفهان به نام مریم حق نظریان ازدواج کرد. هولتسر در ایام حضورش در ایران که بیش از ۳۰ سال به‌طول انجامید، قصد داشت حاصل تجارب خود در ایران را به طریقی به ثبت برساند بنابراین در اوایل دهه ۱۸۷۰میلادی(۱۲۴۹خورشیدی) پس از سفری به آلمان و آشنایی با فن عکاسی، مقدمات این امر را فراهم کرده و با اسباب و لوازم عکاسی به اصفهان بازگشت. سپس در طی چند دهه اقامت در ایران، با استفاده از دوربین عکاسی، هزاران قطعه عکس از نقاط گوناگون اصفهان، قم، تهران و کاشان در تاریخ ایران به ثبت رساند.

هولتسر از عکاسان پیشگام نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی در ایران به‌شمار می‌آید که علاوه بر چهره‌نگاری و عکاسی از مساجد، کلیساها و بناهای آن زمان، آداب و رسوم، فرهنگ، مشاغل، صنایع، کشاورزی و تجارت مردم را نیز در قاب تصاویر خود گنجانده است. علاوه بر این، هولتسر با نگارش یادداشت‌ها و خاطره‌نویسی بر تکمیل این مجموعه کوشیده، با این وصف مجموعه عکس‌ها و یادداشت‌های هولتسر گنجینه ارزشمندی برای دانش مردم‌شناسی ایران محسوب می‌شود.

هولتسر در سال ۱۹۱۱میلادی (۱۲۹۰خورشیدی) در جلفای نو درگذشت و در آرامگاه ارامنه اصفهان در کنار بقیه اعضای خانواده خود به خاک سپرده شد.

در سال ۱۹۶۹ میلادی (۱۳۴۹خورشیدی) نگاتیوهای شیشه‌ای کشف شده در حادثه ترکیدگی لوله آب در زیرزمین خانه نوه ارنست هولتسر در آلمان باعث کشف نگاتیوهای تصاویر به جای مانده از ارنست هولستر شد و پس از آن بود که برای نخستین بار این تصاویر از سوی رولاندهن دوست خانوادگی نوه هولتسر و هل موت ویتس یکی از دوستان هن در آلمان به چاپ رسید. سپس در سال ۱۹۷۳ میلادی (۱۳۵۲خورشیدی)، نوه هولتسر برای دیدار از آرامگاه خانوادگی در جلفا نو، به ایران سفر کرد و ضمن دیدار با خلیفه وقت مسروپ آشجیان، مقدمات برپایی نمایشگاهی از آثار پدر بزرگش را فراهم آورد. این نمایشگاه با حمایت خلیفه‌گری ارامنه اصفهان و خانم واردوهی داوید خانیان از بیست‌ویکم تا سی‌ام‌آوریل ۱۹۷۶میلادی (۱۳۵۴خورشیدی) در اصفهان، برگزار شد.

احیای خانه تاریخی ارنست هولستر

ارنست هولستر در طول حیات و اقامتش در جلفای اصفهان در ۲ خانه اقامت گزید. با این وصف خانه مورد نظر، بخشی از خانه دوم هولتسر در جلفای نو است که در سال  ۱۸۹۲میلادی (۱۲۷۰خورشیدی) بنا شده است. این خانه در سال ۱۹۴۷میلادی (۱۳۲۵خورشیدی) خریداری و در سال‌های آتی متاسفانه به چند قسمت تفکیک و بخش‌هایی از آن به تدریج فروخته و ویران شد. با این وصف بخش باقیمانده تا سال ۲۰۱۷میلادی (۱۳۹۵خورشیدی) در مالکیت ورثه هولتسر به‌صورت خانه مسکونی باقی ماند. خوشبختانه در سال ۲۰۱۷ میلادی (۱۳۹۵خورشیدی) این بخش باقیمانده به دست یکی از اهالی خوش‌ذوق جلفا خریداری شد و طبق تصاویر باقی مانده از مجموعه عکس‌های ارنست هولتسر کاملا بازسازی و مرمت شد.

با اتمام عملیات مرمت، این بنا در سال ۲۰۱۸میلادی (۱۳۹۵ خورشیدی) به نام خانه تاریخی هولتسر به ثبت ملی رسیده و نگارخانه این اثر تاریخی با نمایشگاهی از تصاویر ارنست هولستر گشایش یافت.

با گذشت دو سال از افتتاح خانه تاریخی هولستر، این مجموعه به‌عنوان نگارخانه و مرکز فروش صنایع‌دستی به فعالیت خود ادامه داده و جزو مکان‌های مورد علاقه گردشگران و شهروندان اصفهانی به‌خصوص ساکنان جلفاست.

منبع:میراث آریا

آرامگاه «گور دختر»، میراث ارزشمند پارسیان

آرامگاه نامدار به «گور دختر» در دشتِ پُشت پَرِ تَنگِ اِرم در استان بوشهر یکی از یادگارهای ارزشمند فرهنگی و تاریخی کشور است که میراث نیک پارسیان پس از دوره‌ تاریخی و شکوهمند هخامنشیان به‌شمار می‌آید و هم‌چنان استوار و پایدار چشم‌نوازی و خودنمایی می‌کند.

قلعه پرتغالی‌های جزیره هرمز، یادگار حضور استعمار در خلیج فارس

قلعه هرمز در قسمت شمالی این جزیره با برج‌های سر به فلک کشیده خود را به معرض نمایش می‌گذارد. نحوه استقرار آن به‌گونه‌ای است که در گذشته می‌توانستند با قدرت نسبت به مسیر کشتی‌های تجاری گامبرون نظارت داشته باشند. قسمت اعلیا بافت مسکونی هرمز به قلعه منتهی می‌شود، بافت مسکونی هرمز در یک‌طرف قلعه قرارگرفته و این قرارگیری مانع از شورش احتمالی از جهات مختلف قلعه می‌شود و به عبارتی نظامیان پرتغالی برای سرکوبی شورش‌های محلی، کافی بود ازیک‌طرف، دیوارهای قلعه را کنترل کنند.

تاریخچه بنا

جزیره هرمز با واقع‌شدن در مسیر دریایی (جاده ابریشم) و به سبب مهاجرت ایرانیان زرتشتی به جزیره که به دلیل رهایی از بدرفتاری اعراب با آنان که به‌قصد عزیمت به هندوستان مدت ۱۵ سال در این جزیره زندگی می‌کردند، رونق گرفت، به‌طوری‌که تمام اقلام تجاری در این جزیره داد و ستد می‌شد و هرمز به مرکزیت بازرگانی تبدیل‌شده بود.

این روند تجاری تا سال ۱۵۰۷ میلادی (۹۱۳ هجری قمری) با لشکرکشی پرتغالی‌ها به‌منظور توسعه‌های استعماری ادامه داشت. فرمانده این ارتش استعمارگر در این منطقه آلبوکرک به‌منظور باج‌گیری و کنترل تنگه این قلعه را به سبک معماری اروپایی بنا کرد.

کار ساخت‌وساز قلعه که برجی بلند در جوار آن پیش‌بینی‌شده بود از سوی مردم جزیره هرمز و بردگانی که پرتغالی‌ها به همراه خود از سایر کشورها به جزیره آورده بودند در منتهی‌الیه دماغه جبهه شمالی جزیره و در کنار ساحل بنا شد.

تحولات جنوب ایران مقارن با اوایل عصر صفویه به علت دوری پایتخت (تبریز) از آب‌های جنوبی و ضعف حکومت مرکزی افزایش یافت، در ابتدای این سلسله بود که تعدی‌ها در این مناطق رو به فزونی گذاشت و به مدت ۱۱۵ سال سایه شوم استعمار پرتغال بر آب‌های جنوبی کشور سایه افکنده بود.

طرح کلی قلعه پرتغالی‌ها همانند قلاع قرون‌وسطی اروپایی است که الهام خاصی نیز از معماری قلاع ایرانی گرفته است. ساخت این بنا حدود سی سال به طول انجامید که در چهار دوره معماری مرمت و مستحکم شد.

در سال ۱۵۵۱ میلادی (۹۲۹ هجری قمری) ارتش عثمانی تحت فرماندهی پیر بیگ به مدت یک ماه جزیره هرمز را تحت محاصره خود درآورد ولی موفق به تسخیر آن نشد.

پایان سلطه پرتغالی‌ها بر این جزیره را شاه‌عباس در سال ۱۳۱۰ هجری قمری رقم زد و دگربار پس از یک قرن جزیره هرمز به آغوش میهن خود بازگشت.

کهن‌ترین سند تصویری از شهر هرمز و بناهای آن مربوط به سال ۱۵۷۲ میلادی (۹۷۸ هجری قمری) است که هوگن برگ آن را بر اساس تعاریف و توصیف سربازان ارتش پرتغال به تصویر کشیده است.

مشخصات بنا

قلعه هرمز از چهار برج در چهارسوی اصلی آن تشکیل‌شده که از نظر دید به‌ کل منطقه احاطه دارد. فرم اصلی آن همانند قلاع قرون ‌وسطی است و مصالح عمده آن در کل بنا، سنگ‌های مرجانی و سنگ‌های معدنی (به دو گونه تراشیده شده و غیر هم‌شکل) و ملات ساروج است.

جزییات هر یک از طاق‌ها و قوس‌ها با توجه به جزییات طاق‌های دوران رمانسک قابل‌مقایسه است.

طاق‌ها و قوس‌های در ورودی‌ها به چند شکل کلی دیده می‌شوند، طاق‌های تخت که با سنگ پوشیده شده است، طاق‌های قوسی که سنگ‌ها به‌گونه‌ای خاص تراشیده شده‌اند و یک سنگ در وسط به نام‌سنگ کلید (Key stone) بوده که مانع از ریزش قوس منفرد می‌شود. قوس‌های مزبور نیروی انتقالی از طریق سقف را به پایه‌ها انتقال می‌دهد و سنگ کلید مانند یک قفل کننده است و تمام قوس را به یک عمل هدایت می‌کند و یا به عبارتی باعث چفت‌وبست عناصر تشکیل‌دهنده قوس می‌شود، هر یک از استراحتگاه‌ها و حجره‌ها دارای طاق‌های گهواره‌ای است که سیستم کلی انتقال نیرو به زمین‌ را بر عهده‌ دارند. مصالح و مواد تشکیل‌دهنده به علت صُلبیت بالای آن نمی‌توانند فرم‌ها را القا کنند. بنابراین فرم‌ها به شکل خشک دیده می‌شوند و حجاری‌های روی سنگ به دلیل نزدیک کردن این مصالح سخت به فرم نرم طاق و قوس است. در کنار طاق‌ها و قوس‌های رمانسک سقف‌های مسطح با قوس‌های هلالی دیده می‌شود که به‌وسیله سنگ‌های حجاری‌شده اجرا شده‌اند. این قوس‌ها نیروهای عظیم سقف را به پایه‌ها منتقل می‌کنند.

نوع بهره‌برداری و خصوصیات بارز بنا

قلعه مورد نظر به علت نزدیکی به دریا و کنترل محدوده ورودی و خروجی بندرعباس به‌عنوان یک محل دیده‌بانی مطرح بود و بعد از خروج پرتغالی‌ها از هرمز این فضا ویرانه و متروک باقی ماند و در حال حاضر در تملک اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان هرمزگان است.

عوامل تزیین‌شده و نوع آن‌ها

عوامل تزیینی قابل ‌رؤیت در بنا به شکل الحاقی نیست بلکه سنگ‌های اسفنجی نامشخص و ملات ساروج است که در قسمت‌هایی با کمک صنعت حجاری به‌وسیله ملات لازم به هم درگیر شده‌اند. سنگ‌های معادن نیز یکی از مصالح به‌کار رفته است که از خود معدن سنگ هرمز استخراج ‌شده و این سنگ‌ها قابلیت بیشتری برای حجاری دارند.

در درون بناهای بزرگ مانند قلعه، کاروانسرا و رباط تزیینات بسیار به‌ندرت دیده می‌شود زیرا این بناها به علت کاربری خاص منطقه‌ای، از نظر تزیینات و زیبایی مورد توجه قرار نمی‌گیرند. در حالی ‌که قسمت‌هایی از کلیسای قلعه به ‌وسیله سنگ و اندود آهک و با استفاده از انتقال نیرو و با کمک عوامل تزیینی، زیبایی خاصی را به نمایش گذاشته است.

کاربری بنا

کاربری قلعه برای استقرار سربازان بوده و همانند کاربری قلاع اروپایی به‌عنوان مکانی برای تجمع نیرو و پادگان نظامی و در عین‌ حال کاربری مسکونی استفاده می‌شده است.

فضاهای مورد نیاز برای قلعه‌هایی که عملکرد نظامی داشته‌اند به این شرح است:

الف) فضاهای ورودی انبار که محل ورود به این قلعه مانند دهان در کالبد انسانی است که بیماری‌ها نیز از این محل وارد دستگاه طبیعی انسان می‌شود. بنابراین به‌منظور ممانعت از ورود نابه جای اهالی و شورشیان و … این فضا با شکل قدرتمند و پنهان در مجموعه قرار می‌گیرد.

ورود در دو مرحله و از دو مکان متفاوت در این قلعه صورت می‌گرفته است.

۱ـ جبهه شمالی از طرف دریا

۲ـ جبهه جنوبی از طریق برج جنوب شرقی که از راه فرعی به این مجموعه وارد می‌شود. عرض ورودی‌ها ۱/۵ متر است که درب چوبی و درگاه‌های سنگی داشته است.

ب) بخش فرماندهی، این فضا در روی سکوی جنوبی در کنار فضای ورودی جنوبی است که یکی از امن‌ترین فضاها در کل قلعه است. از طرفی نزدیک‌ترین فضا به ورودی جنوبی است که در صورت لزوم بهترین امکانات ورود و خروج را دارا بوده است. این فضاها شامل محل استراحت، مقر فرماندهی است که به‌وسیله یک فضای ارتباطی بهترین راه ارتباطی را با برج اصلی داشته است.

ج) یکی از فضاهای پیش‌بینی‌شده در عملکرد نظامی، زندان است. این فضا در دورافتاده‌ترین و سخت‌ترین موضع قلعه قرار می‌گرفته است که از فرار زندانیان جلوگیری به عمل آید. زندان با مصالحی از جمله سنگ و ملات ساروج ساخته می‌شده است و از حجره‌هایی بدون نور و تهویه مناسب تشکیل‌شده و بر همین اساس فضایی تاریک و مرطوب بوده است.

د) اهمیت دین برای نگهداری و ایجاد پایبندی سربازان در چهارچوب‌های معنوی دلیلی محکم برای ساخت کلیسا در بناهای نظامی بوده است. همچنین برای انجام فرایض دینی ساکنان قلعه فضای کلیسا که در صحن اصلی قلعه در ناحیه جنوبی مستقر شده، ضروری بوده است. معماری داخل کلیسا بر اساس کلیساهای اروپایی از یک تالار مشجر (ستون‌دار) تشکیل‌شده که به شکل مستطیل کشیده‌ای است و در سمت جنوب غربی شکل‌ گرفته است. محراب و محل وعظ کشیش در انتهای این کشیدگی قرار دارد.

این فضا به‌وسیله پنج پله از صحن حیاط جدا شده و دارای دو ردیف ستون مدور است که هر ردیف ۵ ستون دارد. بر روی این ستون‌ها سقف شکل چهار تَرَک بوده و به شکل رمانسک پوشیده شده است. در اطراف این تالار یک غلامگرد حول فضای اصلی گردش کرده است.

هـ) در قلاع نظامی معمولاً آب آشامیدنی مورد نیاز ساکنان به دو طریق تأمین می‌شده است.

۱ـ از طریق ذخیره‌سازی آب باران

۲ـ از طریق انتقال آب از بندرعباس

طریقه دوم دستیابی به آب در صورت کمبود بارندگی در طول سال انجام می‌شد در حالی‌که در قلعه هرمز برای دستیابی به آب باران، برکه (آب‌انبار) ساخت شده بود.

فرم آب‌انبار بیضی‌شکل بوده که دورتادور آن غلام گردهایی به عرض ۱/۲۰ وجود دارد. در وسط آن ۳ ردیف ستون به ابعاد ۱/۲۰ در ۱/۲۰ سانتی‌متر قرار دارد. سقف آب‌انبار به وسیله قوس‌های بین ستون‌ها که کاربندی آن‌ها از گچ است برپاشده که این کاربندی به شکل یک قالب عمل می‌کند و بین آن‌ها از سنگ لاشه یا مرجانی پرشده است. فضای داخلی به‌وسیله ملات گچ مخلوط با خاک‌سنگ و ساروج اندود شده است. این فضا به علت قرارگیری آن در جبهه جنوبی این امکان را به وجود می‌آورد که در مقابل حملات توپخانه دشمن مقاومت کند.

و) اقامتگاه سربازان، در جبهه‌های شمالی، شرقی و غربی اتاق‌هایی با پوشش گهواره‌ای سقف دیده می‌شود که محل اقامت سربازان بوده است. این اتاق‌ها تنها از یک جبهه به حیاط مرتبط هستند و این جبهه تنها جبهه ارتباطی با بقیه فضاهای قلعه است.

ز) برج اصلی، این برج محل دیده‌بانی و فضای قرارگیری فرماندهی برای همراهی و هماهنگی افراد است که در جبهه جنوبی قرار گرفته و دو دید بسیار مناسب به ساحل غربی و بافت مسکونی جنوبی قلعه دارد. این فضا به‌وسیله پلکان به فضای اصلی حیاط مرتبط است.

ح) برج‌های دیده‌بانی، در چهارگوشه قلعه در چهار طرف آن چهار برج با پیشانی برآمده امکان دیده‌بانی و حفاظت قلعه را به وجود می‌آورد که محل قرارگیری توپ‌ها و مهمات نیز در این مکان پیش‌بینی‌ شده است. قسمتی از برج شمال شرقی و تمام برج شمال غربی به علت رطوبت مستقیم و پیشروی آب دریا از بین رفته که در بدنه غربی برج مربوطه برای نمایان‌سازی کالبد اصلی بنا دیوار سنگی از سوی اداره میراث‌فرهنگی ساخته‌شده است.

برج‌های شمالی و برج جنوب غربی برای کنترل دریا و برج اصلی و برج جنوب شرقی برای کنترل بافت مسکونی و ساحل شرقی در نظر گرفته‌شده است.

قلعه پرتغالی‌های جزیره هرمز در سال ۱۳۷۷ به شماره ۱۹۹۸ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا

تب آفرودسواران برای توبیرون دزفول

تردد آفرودسواران در دل دره توبیرون دزفول محیط زیست حیوانات و آبزیان منطقه را تحت تاثیر قرار داده است.

توبیرون واژه‌ای محلی به معنای بریدن تب است؛ همانگونه که دره توبیرون دزفول به واسطه عمق دره و عبور نهری زیبا از میان آن به مکانی خنک برای گردشگران و طبیعت دوستان در تمام ایام سال تبدیل شده است.

ولی این روزها جیپ‌های آفرود با سرعت تمام از دره‌ می‌گذرند و صدای دلخراش آنها گردشگران و حیوانات را می‌آزارد؛ جای لاستیک خودروها بر تن طبیعت می‌ماند و آرامش حیوانات را سلب می‌کند.

این بی توجهی‌ها ادامه می‌یابد و منطقه‌ای بکر به جولان آفرودسواران تبدیل می‌شود؛ اتوبوس‌های گردشگری هم یکی پس از دیگری در منطقه نمایان می‌شوند و رنگ زرد دزفول را قرمز می‌کنند اگرچه قرمز شدن وضعیت کرونا در دزفول به عوامل دیگری هم بستگی دارد و موضوع گزارش نیست.

بنا به گفته رییس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان دزفول، ورود وسایل نقلیه در مناطق بکر طبیعی موجب انواع مخاطرات زیست محیطی از جمله برهم زدن اکوسیستم بستر، مرگ و میر آبزیان و موجودات ساکن در دره و آلودگی صوتی می‌شود.

رضا قپانچی پور تخریب و زوال تدریجی دره توبیرون در سایه تداوم حضور آفرودسواران را دور از انتظار ندانست.

برهم زدن امنیت منطقه، تخریب و زوال تدریجی دره توبیرون از دیگر چالش‌های حضور آفرودسواران در این دره هستند که رضا قپانچی‌پور به آنها اشاره و بر لزوم اتخاذ تدابیر فوری برای حفاظت و حراست از این محل منحصر به فرد تاکید می‌کند.

نکته قابل تامل دیگر آب آشامیدنی عشایر ساکن در پایین دست رودخانه است که با تردد آفرودسواران و بی‌توجهی گردشگران تحت تاثیر قرار گرفته و آلوده می‌شود علاوه بر آن باید به شکسته شدن درختان بستر رودخانه نیز اشاره کرد؛ درختان و پوشش گیاهی که سال‌ها در این دره چشم نواز بودند اکنون در خطر هستند.

علاوه بر آلودگی صوتی ناشی از تردد خودروها در این مناطق که موجب ناامنی حیات وحش می‌شود اکوسیستم و بستر رودخانه که محل زیست آبزیان است نیز دگرگون شده است.

جلوگیری از ورود وسایل نقلیه و آفرودسواران به دره توبیرون از راهکارهایی است که رئیس اداره حفاظت محیط زیست دزفول به آن تاکید دارد تا از این طریق پاکیزگی آب و محیط زیست حفظ شود ولی کو گوش شنوا!

گردشگران از استان‌های مختلف می‌آیند و برخی از آنها به هیچ اصولی پایبند نیستند؛ آفرودسواران هم که می‌خواهند گاز بدهند، ویراژ بروند و لذتش را ببرند.

منع تردد خودروها به دره و صرفا پیاده روی در این دره زیبا می‌تواند کارگشا باشد؛ بهتر است گردشگران پیاده روی در این دره زیبا و استفاده از مواهب طبیعی آن را جایگزین لذت گاز دادن و ویراژ رفتن کنند و به آیندگان هم نیم نگاهی داشته باشند.

دره توبیرون در مسیر سردشت قرار گرفته که از جمله مناطق بکر و مستعد جذب گردشگر و زیستگاه انواع پرندگان شکاری، جغد، خفاش، ماهی و انواع متنوعی از خزندگان است که نگاه و توجه به آنها، انسان را در فکر فرو می‌برد و یاد خالق یکتا و نعمت‌های بیکرانش می‌اندازد.

مهدی چناری رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری دزفول آفرودسواران را از دیگر گردشگران مجزا و عنوان می‌کند دره توبیرون یکی از مناطق بکر گردشگری شهرستان دزفول است که گردشگران و طبیعت دوستان در قالب تور و به صورت پیاده از این مکان بازدید می‌کنند.
او همچنین بر لزوم برگزاری نشست‌های هم‌اندیشی با حضور اداره‌های میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، منابع طبیعی و آبخیزداری، حفاظت محیط زیست و فرمانداری دزفول تاکید دارد و می‌گوید باید سازو کاری برای جلوگیری از عبور خودروها از دره توبیرون درنظر گرفته شود.
بنا به گفته چناری دره توبیرون در تملک میراث فرهنگی نیست ولی جزو مناطق گردشگری دزفول به شمار می‌رود که نیاز است ضمن در نظر گرفتن نگهبان برای حفاظت از منطقه، از ورود خودرو به دره جلوگیری شود تا مبادا آسیبی به این اثر طبیعی و گردشگری وارد شود.

دره توبیرون مکانی شگفت‌انگیز و تماشایی در جنوب غرب ایران است که در بخش سردشت دزفول و ۲۰ کیلومتری این شهر جای دارد.

شهرستان دزفول از مواهب طبیعی فراوانی نظیر کوه، جنگل، جلگه، دریاچه، دره، رود و آبشار برخوردار است و از مقاصد گردشگری شمال خوزستان به شمار می‌رود ولی این روزها که کرونا حرف نخست محافل شده و قربانی می‌گیرد بهتر است گردشگری را کنار بگذاریم و به طبیعت فرصت تنفس دهیم.

بنا به اعلام دانشگاه علوم پزشکی اهواز، هشت شهرستان خوزستان از جمله دزفول در وضعیت قرمز و پرخطر کرونا قرار گرفته‌اند. برگزاری تورهای گردشگری، مراسم عروسی و عزا، تجمع‌های مختلف، دورهمی های خانوادگی از عوامل اصلی افزایش کرونا در این استان عنوان شده‌اند.

منبع:ایرنا

جولان پارکورکار زیر سایه خلاء حفاظتی تخت‌جمشید

ویدیویی در فضای مجازی منتشر شده که جوانی پارکورکار را در حال جست‌وخیز در محوطه تخت‌گاه تخت‌جمشید نشان می‌دهد، این فیلم که نشان‌دهند خلاء حفاظتی در تخت‌جمشید است، واکنش‌هایی را به همراه داشته است.

یک بار مرد عنکبوتی از دیواره ارگ کریمخانی بالا می‌رود و آزادانه فیلم می‌گیرد و باری دیگر پارکورکاری سایت تخت‌جمشید را محل جست‌وخیزهای خود قرار می‌دهد و از آن کلیپی می‌سازد و در فضای مجازی منتشر می‌کند.

مرور اخبار نشان می‌دهد که چنین رویدادهایی و مشابه آن‌ها هر ساله تکرار می‌شوند و هر بار هم پاسخ مسوولان این است که متوجه نشدیم.

پارکور که واژه‌ای فرانسوی است، به معنای عبور از موانع در سریع‌ترین زمان ممکن با استفاده از روان‌ترین، کارآمدترین، کاربردی‌ترین، آسان‌ترین و ساده‌ترین شیوه حرکتی با کمترین انرژی مصرفی بدن از یک مبدا به مقصد.است.

این بار بهانه مسوولان این بوده که این اتفاق در تابستان سال ۹۹ و روزهای همه‌گیری بیماری کرونا رخ داده و از خلوتی سایت تخت‌جمشید سوء استفاده شده است و معلوم نیست انگیزه افراد هم‌اکنون از انتشار این ویدیو چیست.

حمید فدایی مدیر پایگاه میراث جهانی تخت‌جمشید به رسانه‌ها گفته است که شاید این اتفاق در زمان تعویض شیفت یگان حفاظت رخ داده یا دوربین آن ناحیه مشکل داشته است.

او همچنین بیان کرده که با همکاری سازمان ورزش و جوانان جوان، پارکورکار شناسایی شده و با او برخورد قضایی خواهد شد.

هیچ‌یک از این دلایل و حتی اقدامات پس از آن، نه قانع‌کننده است و نه پذیرفتنی، چرا که به ادعای مسوولان: تخت‌گاه تخت‌جمشید با دوربین‌های حفاظتی تحت نظارت است و “مستمرا” رصد می‌شود.

البته باید در قیدهایی که استفاده می‌شود کمی جانب احتیاط را رعایت کرد و واژه‌ای همچون “مستمراً” و “دائماً” را دستکم کمتر استفاده کرد، آن هم وقتی کلیپی حرفه‌ای منتشر می‌شود، این بدان‌معناست که ماجراجویی پارکورکار معطوف به دقیقه و ثانیه‌ای نبوده و دیری به طول انجامیده است.

مدیر پایگاه میراث جهانی تخت‌جمشید همچنین گفته که این اتفاق آسیب جدی در پی نداشته است و موضوع اصلی جریحه‌دار شدن اذهان عمومی در باره حفاظت از این یادمان تاریخی است که لطمه‌ خورده و می‌تواند پیگیری قضایی داشته باشد.

باید پرسید در زمانی که انفلوئنسرهای اینستاگرامی برای جذب مخاطب در فضای مجازی حتی استخوان‌های باستانی را از خاک بیرون می‌کشند و با آن‌ها عکس سلفی می‌گیرند، چگونه پریدن از لبه آثار باستانی ثبت جهانی و جولان دادن در تختگاه تخت‌جمشید در خلوتی می‌تواند با تعویض شیفت و یا کمبود نیرو توجیه شود.

از سوی دیگر هر بار تخلفی در یکی از سایت‌های گردشگری و تاریخی رخ می‌دهد، پاسخ مسوولان این است که در فارس با وسعت بسیار و فزونی آثار باستانی ثبت ملی و جهانی، نیروهای حفاظتی اندک است و نیاز به حمایت و کمک داریم.

در این میان باید یاد کرد از طرح همیاران تخت‌جمشید که افراد به‌ صورت داوطلبانه به یاری راهنمایان و یگان حفاظت می‌آیند، در باره این طرح هم مدیر پایگاه میراث جهانی تخت‌جمشید گفته است که متوقف نشده اما معمولا در شلوغی ایام تعطیل و یا نوروز صورت می‌گیرد و همواره در حفاظت از تخت‌جمشید از همیاران بهره می‌گیریم.

گرچه این سخنان در دفاع از نقص سیستم حفاظتی تخت‌جمشید همچنان واکنش فعالان میراث فرهنگی را همراه داشته است، به نظر می‌رسد هر روز یکی از میراث فرهنگی و آثار باستانی فارس زیر سایه بی‌حفاظی و بی‌پناهی به دست تخریبگران می‌افتند، آنان که یک روز سلاحشان اسپری‌های رنگی است، روز دیگر میخ و سنگ و حجاری روی بازمانده آثار و به‌تازگی دوربینی که آن‌ها را چندی در شبکه‌های اجتماعی معروف می‌کند.

یادمان تاریخی تخت جمشید که متعلق به دوره هخامنشیان است یکی از آثار ثبت شده استان فارس در فهرست آثار جهانی است که در سال ۱۹۷۹ میلادی با شماره ۱۱۴ در سازمان جهانی علمی، فرهنگی ملل متحد (یونسکو) ثبت شد.
سلسله هخامنشیان از سال ۳۳۰ تا ۵۵۰ پیش از میلاد حکومت کردند.
مجموعه جهانی تخت جمشید در شهرستان مرودشت و در فاصله ۶۰ کیلومتری شمال شیراز واقع شده است.

منبع:ایرنا

داغ خشکی بر دل «مهارلو »

دریاچه مهارلو، از زیباترین تالاب‌های استان فارس است؛ زیست بومی که در کنار چشم انداز زیبا، عاملی موثر بر تداوم حیات جانداران از انسان گرفته تا حیوان و گیاه بوده اما سال‌هاست داغ خشکی بر دلش نقشی سخت حک کرده است.

دریاچه مهارلو، از زیباترین تالاب‌های استان فارس است؛ زیست بومی که در کنار چشم انداز زیبا، عاملی موثر بر تداوم حیات جانداران از انسان گرفته تا حیوان و گیاه بوده اما سال‌هاست داغ خشکی بر دلش نقشی سخت حک کرده. این دریا چه به دلیل عمق کم، جزو تالاب ها به شمار می آید. با توجه به  اقلیم منطقه و ساختار  زمین شناسی و سنگ شناسی ارتفاعات مشرف به دریاچه مهارلو  و بارندگی های شدید موردی سیل آسا، فرسایش‌های شدید آبی در این ارتفاعات کاملاً  مشهود است. برخی مطالعات انجام شده روی این دریاچه نشان از ته نشینی گسترده مواد ناشی از فرسایش های شدید آبخیز های ارتفاعات اطراف آن است که سبب کاهش ژرفای تالاب بویژه در ناحیه غربی شده است. دریاچه مهارلو که زمانی مقصد پرندگان بومی و مهاجر، حیوانات حیات وحش و طبیعت گردان شیراز و فارس و کشور بود، بعد از روزهای خوب زمستان و بهار گذشته، امسال چشمش به آب روشن نشد. مهارلو، یکی از ۱۱ تالاب و دریاچه فارس به شمار می‌رود که خشکسالی و کم بارانی، حتی در سالی که نوید بارشهایی خوب داده شده بود، خط پیوسته بد اقبالی‌اش را قطع نکرده است. دریاچه مهارلو در شمال شرق شیراز و غرب دریاچه بختگان، حدفاصل شهرستان‌های شیراز و خرامه و سروستان قرار گرفته و در سالهای پر باران، بسترساز سرسبزی باغها و رونق کشاورزی و گردشگری بود.

منبع:ایسنا