بازار بزرگ اصفهان گنجینه پر رمز و راز تاریخ

 بازارها و بازارچه‌های اصفهان را از هر طرف که بگیری بهم می‌رسند، سردرهای بلند با پیشانی‌های برافراشته و پشت بغل‌های مزین به آجرکاری با نقوش هندسی و گاه با کاشی‌کاری معقلی و هفت رنگ که راه به گنجینه‌ای پررمز و راز دارند.

به گزارش ایرنا، بازار اصفهان دالانی از انبوه گنبدهایی است که پشت سر هم قطار شده اند و تا آنجا که چشم کار می‌کند پیش می‌روند. در میانه‌های بازار و در تلاقیراسته‌ها، گنبدخانه چهارسو رخ می‌نماید. گنبدخانه‌ای بلند که بیننده را از هر چهارسو به سوی بازار و سراها راه می‌نماید و درهمین اثنا همه هوش و حواس بیننده را معطوف به نقش‌های آجری تاریک و روشن در گرداگرد و زوایایش می‌کند. تاق چشمه‌ها با زیبایی تمام گراگرد ستون نوری که از بیرون به داخل گنبدها هدایت شده رخ نمایی می‌کنند و این تکرار زیبایی بر همه‌ی سقف‌ها و در و دیوار بازار است.

بیننده در بازار محو تماشا می‌شود. با وارد شدن به بازار انگار پا به شهری مسقف گذاشته که ساکنانش بازاریان و تاجران و حجره داران با  پیشه‌های مختف اند که گاه در حجره و گاه در سرا و گاهی هم در تیمچه گذر زمان می‌کنند. مس می‌کوبند، پارچه نقش می‌زنند، نقره قلم می‌کوبند، نگارگری می‌کنند، نخ می‌فروشند و هزار صنعت و کار و بار دیگر که همه جملگی مشق زندگی بر دفتر روزگار بازاراست.

بازار اصفهان را از هر طرف بگیری از میدان کهن شهر(میدان عتیق) در بازار نظامیهیا از سردر قیصریه از راسته چیت سازان در میدان نقش جهان، جهانی آمیخته از زیبایی، سادگی، شکوه ،جلال و ابهت است که یک جا چهره در نقاب دالان‌ها و گنبدها کرده است.

محور بزرگ بازار اصفهان که انبوه راسته‌ها و سراها را در خود جا داده دو بزنگاه تاریخی در اصفهان را یادآور می‌شود، یکی زمان سلجوقیان و دیگری زمان صفویان  که در هر دو دوره شهر تحولی بزرگ و بنیادین را از سر گذرانده است.

بازار اصفهان  با تمام رگ و پیوندهایش راهش را از مسجد عتیق آغاز کرده است.جایی که اولین میدان شهر یعنی میدان عتیق در یکی از کهن‌ترین بخش‌های شهر شکل گرفته است. بیش از هشتصد سال پیش بازار اصفهان  پاییدن گرفت، رشد کرد و مسیرش را رو به میدان نقش جهان و بازاری که بعدها در دوره صفویه ساخته شد ادامه داد.

بازار بعد از شروع حکومت‌های اسلامی در ایران در کنار مسجد جامع و عمارت‌های حکومتی تکامل یافت و از اهمیت زیادی برخوردارشد تا جایی که این سه به عنوان مراکز اقتصادی ، مذهبی و سیاسی در کنار هم و در یک میدان به عنوان مراکز ثقل حکومت قرار می‌گرفتند. ساختار بازار اصفهان در دو دوره حکومت سلجوقیان  و صفویان شکل گرفته است؛ یکی در میدان عتیق در کنار مسجد جامع عتیق و ارگ ملکشاه  و دیگری در میدان نو یا همان میدان نقش جهان در کنار مسجد جامع عباسی و عمارت عالی قاپو.

بازار در کنار عناصر اقتصادی‌اش که کوچک‌ترین واحد آن حجره است، عناصر مذهبی، علمی و خدماتی مثل مساجد، مدرسه‌ها، کاروانسرها و حمام‌ها  را هم در دل خود جای داده است.

سقف راسته‌های بازار اصفهان گنبدی و آجری است و در محل تلاقی دو راسته چهارسوها با گنبدهای بلندتر و باشکوه‌تر از گنبد راسته‌ها قرار دارند. حجره‌های راسته،  محل عرضه کالاها و صنایع  و سراها محل تجمع کالاها و تولیدات هستند.

سراها با معماری چهار ایوانهیا با صحن‌های هشت ضلعی و یا مدور گاه روباز و در برخی موارد سرپوشیده اند. حیاط‌های گشوده سراها گاهی با یک حوض میانی همراه بوده که ضمن زیبایی، موجب تلطیف هوا می‌شود. سراها در یکیا دو طبقه مشتمل بر حجره‌هایی هستند که محل کالاهای راسته مربوطه است. در مقیاس بعدی بازار،سراهای سرپوشیده در بازار به تیمچه  معروف اند. تیمچه‌ها از سراها کوچکتراند، سرپوشیده اند و از  معماری و تزئینات زیباتری برخوردار هستند. تیمچه‌ها حجره‌های مرغوب‌تری دارند و بیشتر دفاتر کار تاجران و بزرگان بازار ومحل ملاقات و دادوستد آنها با تاجران دیگر است.

بازاراصفهان یکی از بزرگترین و قدیمی ترین بازارهای سنتی ایران است که توانسته با حفظ بسیاری از عناصر معماری و همین طور با دربرگرفتن آثار تاریخی‌ای که بخشی از ماهیت اجتماعی و فرهنگی و مذهبی را تشکیل می‌دهند، گردشگران زیادی را برای بازدید جذب کند.

استان اصفهان به عنوان قطب گردشگری کشور بیش از ۲۲ هزار بنا و اثر تاریخی این استان شناسایی شده و یکهزار و ۸۵۰ مورد آن به ثبت ملی و چهار اثر آن به نام‌های میدان امام (نقش جهان)، کاخ چهلستون، باغ فین کاشان و مسجد جامع به ثبت جهانی رسیده است.

منبع:ایرنا

حاجی فیروز ارتباطی با برده‌داری ندارد/آیین‌ها را نباید دستکاری کرد

یک اسطوره‌شناس با بیان این که حذف عناصر آیینی، فرهنگ را به مخاطره می‌اندازد و نباید اندیشه روزمره با آیین‌ها در هم آمیخته و رشته‌های کهن آیین با دغدغه امروز گسسته شود، گفت: صورت سیاه حاجی فیروز با توجه به داده‌های تاریخی هیچ ربطی با برده‌داری نداشته است.

به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، جدا شدن از ریشه‌های فرهنگی، یکی از مهم‌ترین آسیب‌های زندگی مدرن و روزمره امروز است که موجب می‌شود، مفاهیم آیینی و رسوم کهن به گونه‌ای نادرست معنا شوند. سوءبرداشت از عناصر آیینی می‌تواند به حذف آن‌ها منجر شود و کم‌کم اساس آن را دگرگون کند. بهار مختاریان، اسطوره‌شناس، پژوهشگر و استاد دانشگاه، در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا از  لزوم درک آیین‌ها و ریشه‌یابی آن‌ها سخن گفت.

او در این گفت‌وگوی اشاره‌ای مفصل بر پژوهش‌های مرتبط با آیین‌هایی دارد که ان را «رسانه حافظه جمعی» خواند و با ارائه توضیحاتی دلایل استفاده از رنگ سیاه را برای صورت شخصیت آیینی حاجی فیروز برشمرد و عنوان کرد: صورت سیاه حاجی فیروز با توجه به داده های تاریخی آیین ها و بازیگران فرهنگ هند و اروپایی هیچ ربطی با برده داری نداشته و اگر جایی از برده ای برای کار نمایشی استفاده شده این ربطی به خاستگاه پدیده ندارد، دیگر این که سازوکار فضای و زمان جشن ربطی به سازو کار موضوعات روزمرگی ما ندارد. این اسطوره‌شناس همچنین با رد دستکاری آمرانه آیین‌ها افزود: آن‌ها متعلق به فضای دیگری هستند و اتفاقاً باید به همان شکلی باشند که از هزاره ها طی مسیر دراز فرهنگی خود در کش و واکش هزاران مسئله، خود فرهنگ با حذف و افزوده هایی به دست ما رسانده است تا پیام زیبایی شناختی و هستی شناختی خود را برسانند، اگر مشکل تبعیض نژادی وجود دارد که در ایران بعید می دانم همچین سابقه ای بتوان ادعا کرد، یا مسائلی برای حمایت از محیط زیست مطرح می‌شود در همان مسائل روزمرگی است.

مختاریان اشاره کرد مطالعات محدود و نقد نکردن رویکردهای حاکم بر پژوهش‌های مرتبط با آیین در حوزه های انسان‌شناسی، اسطوره شناسی و فرهنگ منجر به درک نادرست و در هم آمیختگی دو فضای متفاوت زمان روزمره و زمان آیین‌ها می‌شود که برای ساختار فرهنگ خطرناک است.

این اسطوره‌شناس در مصاحبه با خبرنگار فرهنگی ایرنا، جشن‌ها و آیین‌ها را رسانه حافظه جمعی دانست و گفت: این تعریفی کلی است که می توان درمورد جشن و آیین‌های نمایشی مرتبط با آن در مطالعات فرهنگی ارائه داد به واقع  جشن‌ها به گونه‌ای یادآوری فرهنگی به شمار می‌روند.

وی ادامه داد: وقتی می‌گوییم فرهنگ ویژگی‌ها و جنبه‌های مختلفی دارد، یکی از کارهایی که در حوزه جشن و آیین‌های نمایشی صورت می‌گیرد، ساختن مکان و زمان دیگری، متفاوت از روزمره ما است، این زمان و مکان فقط  یک «دیگر» خیالی نیست بلکه ماهیتا از زمان و مکان روزمرگی زندگی ما هم جدا است. این موضوع بسیار مهم است که بدانیم، هم زمان‌های شکل گرفتن آیین‌ها و هم مکان‌هایی که اجرای آیین در آن اتفاق می‌افتد، همه نشان دهنده وجوه معنابخش رفتاری است که می کوشد ما را از روزمرگی جدا کند.

این پژوهشگر با برشمردن تفاوت‌های روزمرگی در دنیای امروز با گذشته گفت: اگر درباره این روزمرگی امروزه صحبت کنیم مسلماً روزمرگی جهان مدرن با گذشته‌های دور بسیار متفاوت است اما محققان سه ویژگی‌ اصلی را هنوز بین این روزمرگی ها مشترک می‌دانند. یکی مسئله احتمالات، یا  حادثه‌ها، اتفاقات و رویدادهایی که به طور روزمره برای ما ممکن است اتفاق افتد و همین سبب دل نگرانی‌های مدام ماست. دومین عنصر مشترک مهم در روزمرگی‌ها، کمبود و فقدان ها است، برای مثال کمبود مواد غذایی و یا هرچه این مفهوم را تداعی کند.

 

آیین‌ها نماد فراوانی، در برابر کمبودها و فقدان‌ها

وی افزود: سومین نقطه مشترک که بسیار هم اهمیت دارد روتین و عادت‌واره‌هایی است که در زندگی روزمره داریم یعنی کارهای مشخصی که در شبانه‌روز انجام می‌دهیم. این سه عامل از نظر روان‌شناسی اجتماعی و فرهنگی همیشه باعث کسالت و افسردگی است . تداوم روتین ها حتی می تواند باعث تنازع  گردد و در شرایط خاص مداوم این ویژگی می‌تواند به جنگ هم منجر شود.  اما زمان جشن ها در تقابل با این سه ویژگی یاد شده دقیقا نقطه مقابل آنها سه ویژگی اصلی دیگری   را قرار می دهند، در برابر احتمالات روزمرگی، زمان جشن زمان تمهیدات را می گذارد، آمادگی و کارگردانی زمان و فضای مشخصی برای اجرای آیین ها، به عبارتی این زمان و مکان برخلاف روزمرگی به خودی خود حاصل نمی شود و نیاز به تمهیدا و برنامه ریزی دارد. در برابر عنصر دوم کمبود و فقدان در روزمرگی، جشن ها و آیین ها می کوشند نمایش وفور نعمت و فراوانی را نشان دهند.

مختاریان، نمایش وفور نعمت را یکی از مهم‌ترین بخش‌های آیین‌ها دانست و اضافه کرد: در این آیین‌ها نمایش وفور نعمت، فراوانی و سرشاری را داریم. به رغم این‌که در روزمرگی کمبود و فقدان داشته باشیم، رسوم آیینی متقابل آن قرار می گیرد و همین موضوع سبب آرامش و خرسندی می‌شود؛  برای نمونه در تمامی رفتارهای آیینی مرتبط با نوروز چه پیش و چه پس از آغاز سال در یک مقطع زمانی کارگردانی شده و با فقره های نمادین نه تنها در تقابل با کمبودهای روزمره، نوعی سرشاری را نمایش می دهیم که مفهوم  آرامش و صلح را از این طریق تداعی می کنیم.  سومین و مهمترین عنصر متقابل با  روتین روزمرگی در جشن ها   ایجاد  جوشش و غلیان احساسی، تامل و تعمق است.  این هر سه ویژگی در زمان، مکان، رفتار آیینی و فقره های جشن ها نهایتا نوعی تعادل و توازن در زندگی انسان از آغاز تاکنون داشته است. همین سه مقوله ما را به فضای زیباشناسی می‌کشاند که موجب می‌شود در این تقابل دیالکتیکی دو گونه زمان و دو گونه برخورد با زندگی داشته باشیم و بتوانیم توازن و تعادل پیدا کنیم.

وی برخورد دو گونه زمان را زمینه برقراری تعادل در زندگی انسان دانست و گفت: سیسرو (خطیب و فیلسوف رومی  پ.م.) می‌گوید زمان جشن ریفرم  reform است و زمان روزمرگی deform، زمان روزمرگی بدقواره و بد شکل است و جشن برای اصلاح این بدقوارگی کسالت وار شکل می‌گیرد.

این اسطوره‌شناس افزود: این موضوع ربطی به دوره‌ها، زمان‌ها، حکومت‌ها و دولت‌ها ندارد انسان‌ها از آغاز با این موضوع و تقابل زمان روبه‌رو بودند و جشن‌ها در نگرشی هستی شناختی نوعی راهکار برای ایجاد توازن  بوده اند. بنابر این، هرگونه موضوع روزمرگی مانند تبعیض نژادی یا طرفداری از محیط زیست و غیره موضوعات مربوط به زمان و زندگی روزمره است، و به زمان‌های جشن و آیین‌ها نباید کشیده شود. با اختلاط این فضاها و موضوعات با هم بدون درک درستی از زمینه ها، معانی اعمال و فقره های نمادین در آیین ها نه تنها در حل مشکلات مسائل سیاسی، اجتماعی روزمره کمکی نمی کنیم که به افزایش مشکلات می افزاییم و فضای روتین و عادت واره خود را بسط و گسترش می دهیم که می تواند مشکلات زیادی ایجاد کند.

 

به هیچ وجه نباید آیین‌ها را دستکاری آمرانه کرد

مختاریان با اشاره به دغدغه‌های زندگی امروز گفت: ما به ظن خود با حذف یکی از اجزای نمادین صرفا به دلیل اینکه تفاسیر خطای شکل گرفته در مورد برخی نمادهای آیینی در فضای روزمره را راه حل رفع مشکل تبعیض نژادی وانمود می کنیم و این نوع ادعاهای طرفداری از این موضوع یا آن موضوع را هربار به عنصری دیگر در آیین  مثلا یکبار سبزه هفت سین و بار دیگر  ماهی  قرمز می کشانیم،  غافل از این که  چه مشکل اجتماعی یا اقتصادی را واقعا حل کرده ایم؟ پس به هیچ وجه نباید آیین‌ها را دستکاری آمرانه کرد.  آن‌ها متعلق به فضای دیگری هستند و اتفاقاً باید به همان شکلی باشند که از هزاره ها طی مسیر دراز فرهنگی خود در کش و واکش هزاران مسئله، خود فرهنگ با حذف و افزوده هایی به دست ما رسانده است تا پیام زیبایی شناختی و هستی شناختی خود را برسانند، اگر مشکل تبعیض نژادی وجود دارد که در ایران بعید می دانم همچین سابقه ای بتوان ادعا کرد، یا مسائلی برای حمایت از محیط زیست مطرح می‌شود در همان مسائل روزمرگی است که باید حل شوند و گفتمان‌سازی و آموزش و گفتگو برای حل مسئله شکل بگیرد نه در آیین ها و جشن ها که هدفشان هویت سازی و صلح و آرامش است.

وی افزود: اگر در فضای روزمرگی خود، کم کاری کرده ایم و حوزه های تخصصی ما به اندازه کافی در بعد شناخت ریشه های فرهنگی-تاریخی و یا بعد تحلیل جامعه شناختی، اسطوره شناختی نقد و بررسی درستی انجام نداده اند، نمی توان که مشکل را با حذف و یا تفاسیر سردستی و اتصالات کوتاه (short circuit) ادعایی حل کرد.

متاسفانه تحلیل و تفسیر آیین ها در ایران یکی از همان حوزه هایی است که کمتر پژوهش های جدی نظریه محور و روشمند در آن دیده می شود.

وی در توضیح شخصیت حاجی فیروز گفت: شناخت فرهنگی ما درباره او محدود به یکی دو اظهار نظر است که در چرخه نقل قولی گسترده ای در اکثر منابع تکرار می شود؛ چه دانشنامه ها باشد و چه منابع تحقیقاتی. اگر بخواهم این مشکل را به اختصار اینجا بیان کنم اصل رویکرد اتخاذ شده ما به آیین ها در ایران بسیار کهنه و حتی منسوخ شده است و آن به مطالعات نیمه دوم قرن نوزدهم و سنت انسان شناسی بریتانیایی برمی گردد.

مختاریان اظهار داشت: در نیمه دوم قرن نوزدهم اتفاق عجیبی رخ داد، گردش گسترده اطلاعات اقتصادی، فرهنگی و تاریخی تحت تاثیر استعمار جریان یافت و موجب شد جوامع اروپایی به طور نظام‌مند و هدفمندی دست به مطالعه جوامع مستعمره خود بزنند. جوامعی که از منظر آنان، ابتدایی بربر و وحشی شناخته می‌شدند. بریتانیا با توجه به مستعمراتی که داشت پدیده جامعه را به طور اقتصادی تفسیر می کرد. مطالعات اجتماعی و فرهنگی بریتانیایی تحت تاثیر نظریه داروین شکل گرفته بود و می کوشید مسائل فرهنگی را هم مانند موضوعات تجربی از لوله‌های آزمایشی و با روش استقرایی بگذراند. در سال‌های ۱۸۸۲ تا ۱۹۴۵ و با اشغال مصر توسط بریتانیا، شاهد رشد انسان‌شناسی بریتانیایی هستیم که شاخصه آن، یکی عمق و ژرفا بخشیدن به شناخت خود (اروپایی) به عنوان حاکمیت متمدن و از سوی دیگر درک و تنظیم فرهنگ‌های غیرمتمدن و وحشی بود. به همین دلیل در انگلستان، در کنار اقتصاد سیاسی، انسان‌شناسی اجتماعی نیز تحت تاثیر این نگاه شکل گرفت.

 

وی افزود: در فرانسه در کنار جامعه‌شناسی، علم انسان‌شناسی با محوریت اجتماع و سیاست رشد کرد زیرا جامعه در سنت فکری فرانسوی پدیده سیاسی بود از این رو روش مطالعاتی در فرانسه هم قیاسی است، بر خلاف روش مطالعه بریتانیایی بود که استقرایی است. به دلیل همین تفاوت‌هاست که در فرانسه شاهد جامعه شناسانی چون دورکیم و  انسان‌شناسانی چون کلود لویی -استراوس (۱۹۰۸-۲۰۰۹) هستیم. در همان دوران هم فرانس بوآس (۱۸۵۸-۱۹۴۲) در آمریکا و برانیسلاو مالینوفسکی (۱۸۸۴-۱۹۴۲) در بریتانیا کوشیدند این نگاه مسلط در فضای انگلو-ساکسن را کمی سست کنند و به عقب برانند . در آلمان فضا به گونه ای دیگر است و برای همین در کنار علم تاریخ، دولت و فلسفه سنت فیلولوژی و اتنولوژی به معنای قوم شناسی و مطالعات اقوام شکل می‌گیرد. با این حال برای نخبگان کمبریج و آکسفورد، مبنای مطالعات همان تطورگرایی مبتنی بر نظریه داروین همچنان مسلط می ماند. اساسی‌ترین رویکرد در نظریه های انسان شناسی بریتانیایی را می توان  افراطی‌ترین نظریه‌هایی در حوزه آیین  دانست. برای آنان در بررسی اسطوره و آیین تفوق با نگاه اسطوره-آیین گرایی بود، یعنی همه اسطوره‌ها آیین‌هایی را همراه دارند و  یا همه آیین‌ها به اسطوره‌هایی برمی گردند یا اسطوره هنگامی به وجود می آید که دلیل اصلی و غیر اسطوره ای آن یعنی آیین به فراموشی سپرده شود. بارزترین این نظریه‌پردازان ادوارد تایلر (۱۸۳۲-۱۹۱۷) و روبرتسون اسمیت (۱۸۴۶-۱۸۹۴) هستند، آن‌ها این موضوعات را با نگاهی به اساطیر سامی و اسطوره‌های آدونیس و  تموز و دیگر ایزدان گیاهی، بسط می‌دهند. دوست و همکار اسمیت، جیمز فریزر (۱۸۵۴-۱۹۴۱)  نویسنده کتاب ۱۲ جلدی شاخه زرین که کتابش را هم به او هدیه کرده است، با بخش کردن فرهنگ به مراحل جادو، دین و علم، در مرحله ای ترکیبی از جادو و دین که هنوز ابتدایی است اسطوره-آیین گرایی را دنبال می کند.

روایت‌های اسطوره‌ای بازتاب جهان‌نگری یک فرهنگ و در  خدمت تقویت آیین‌ها هستند

وی در توضیح بیشتر افزود: ویژگی نظریه  فریزر که البته در کتاب ۱۲ جلدی‌اش ثابت نبوده، این است که اسطوره زندگی خدای گیاهی با آیین هایی که مرگ و زایش دوباره او را بازنمایی می کند بر اساسا قانون شباهت در جادو اجرا می شود.  به نظر فریزر این آیین زمانی برگزار می‌شد که انبارها به دلیل شرایط کشاورزی خالی می شد، آذوقه ته می‌کشید و زمستان رو به پایان بود،  شخصیتی زنده که معمولاً شاهی است، نقش این ایزد گیاهی را بازی می کرد. به این طریق  ایزد گیاهی را برمی‌انگیخت. از آنجاکه به دلیل قانون جادویی شباهت، تندرستی ایزد گیاهی نیز به تندرستی شاه وابسته بود، پس باید  پیش از آن که شاه بیمار شود یا اتفاق دیگری برایش بیفتد، او را به طور واقعی در مراحلی  و به شکل نمادین در مراحل بعدی قربانی کرد، فریزر  در کتابش توضیح می دهد که این رسم کم کم به قدری خشونت بار می‌شود که بعدها به جای قربانی کردن شاه یکی از اعضای خاندان سلطنتی و بعدها مجرمی را به جای شاه چند روزی به امارت می‌رساندند و بعد از آن قربانی می‌کردند، فریزر این ایزد گیاهی را آدونیس می‌داند و اکثر داده های خود را حول این شخصیت اسطوره ای توضیح می دهد. من البته این موضوع را در مقاله میر نوروزی تا حدی شرح داده ام و باید باز تاکید کنم میر نوروزی ربطی به حاجی فیروز ندارد و تمامی اعمال نمادین و فقره های نمادین در این دو آیین متفاوت است و تنها وجه مشترک زمان اجرای آنها در نوروز است.

 

مختاریان با اشاره به زمینه‌های مطالعاتی رایج در ایران گفت: به آغاز سخن که برگردیم بحث‌هایی که‌ در چرخه اطلاعات در ایران رواج پیدا کرده، تحت تاثیر این نوع نظریه های اوایل قرن بیستم بوده است و بدون نقد و بررسی  دقیق علمی به آن‌ها که متاسفانه بسیار هم در ایران رایج است، اسطوره سیاوش را به تموز ربط داده و آیین حاجی فیروز و بسیاری دیگر از داده های فرهنگ ایرانی را صرف برخی شباهت‌های صوری به تموز مرتبط کرده ایم. باید بدانیم که مطالعات بعدی آیین به ما فهماند که لزوماً آیین‌ها به اسطوره‌ها مربوط نیستند و اگر ارتباطی هم وجود دارد مستقیم نیست و حتی انسان‌شناسی چون لوی -استراوس،  رابطه میان آنها را دیالکتیکی و گاه از نوع وارونگی یا (reversal) می‌داند که البته به رغم وارونگی در خدمت باور مشخصی در کنار اسطوره ها عمل می کنند. برخی هم چون والتر بورکرت رابطه میان اسطوره و آیین را صرفا تقویتی می داند، بی آنکه منشا یک آیین اسطوره ای مشخص باشد، اما روایت های اسطوره ای که بازتاب جهان نگری یک فرهنگ است در  خدمت تقویت آیین ها هستند.

مختاریان تحقیق آیین و اسطوره را با یکدیگر متفاوت دانست و گفت: قلمرو اسطوره زبان است و قلمرو آیین اعمال و اشیاء نمادین است. ارتباطی اگر باشد ارتباط مستقیم نیست و نمی توان روایت اسطوره ای را منشا آیین دانست. امروزه آیین را در گستره آیین و با رویکردهای مختلف بررسی می کنند اما نظریه های یاد شده در آغاز قرن بیستم از سنت بریتانیایی کمتر اعتبار دارد و تقریبا منسوخ شده اند.

این استاد دانشگاه با نقد چرخه اطلاعاتی در مطالعات فرهنگی ایران، اظهار داشت: وقتی چرخه اطلاعاتی مطالعات آیین و اسطوره‌ای به ویژه در دهه‌های اخیر ایران را بررسی کنیم به منابع محدودی می‌رسیم، یعنی این حوزه مطالعاتی حتی مباحث طرح شده را نه تنها نقد و وارسی نکرده ایم که صرفا تکرار کرده ایم. به عبارتی ما از چرخه نقل قولهای ارتباط تموز با حاجی فیروز خارج نشده ایم و حتی زحمت وارسی آنها را به خود نداده ایم. بدتر از همه آنکه این نقل قولها به گستره فضاهای اجتماعی عام هم کشیده شده و صرف ارجاع به همان نقل قولها گفته های عام خودمان را اعتبار هم می بخشیم.

تقویم‌ها می‌توانند تغییر یابند، آنچه ثابت می‌مانند نمادهای آیین‌ها است

وی تجربیات خود را این گونه شرح داد: در مطالعاتی که در طول سالیان داشته ام، پیش از هرچیز بر نبود روش های مستند در تحلیل و تفسیرهای موجود در حوزه اسطوره شناسی و مطالعات آیین ها سمت و سوی کار را به جهت قدمت فرهنگی آیین ها در ایران نه فقط در سنت زرتشتی که حتی پیشا زرتشتی با توجه به مطالعات تطبیقی در پیوند با فرهنگ های مرتبط هند و ایران و هند و اروپایی سوق دادم. در همین راستا دست به ترجمه مقاله علمی گئو ویدن گرن «جامه هارلکن و جامه رهبانی، کلاه دلقک ها و درویشان»  زدم که به ناچار بایستی برای فهم خود و مخاطب داده های آن مقاله را در منابع دیگر مرتبط جستجو می کردم و پی می گرفتم، این خود به تحشیه ای انجامید و هر دو را در کتاب پژوهشی در خرقه درویشان و دلق صوفیان منتشر کردم.

 

مختاریان  توضیح داد: مسئله نوروز در آغاز بهار از لحاظ تقویمی موضوعی متاخر در فرهنگ ایرانی است و شواهد فرهنگ  هندواروپایی نشان می دهد که آغاز سال یا نوروز (روز نو) در زمستان بوده است، همان سنتی که امروزه در آغاز ژانویه در اروپا برجای مانده است. در سنت پیشا زرتشتی ما بیشتر شاهد جشن‌های فصلی هستیم، برای نمونه گاهنبارهایی که در اوستا نیز از آنها نام رفته است. در اکثر فرهنگ های هند و اروپایی مهمترین زمانهای اجرایی جشن ها در محدوه زمانی آغاز و پایان زمستان است. پس تقویم ها می توانند تغییر یابند، آنچه ثابت می ماند نمادهای آیین ها است.  مجموعه این اطلاعات را نه تنها در کتاب پژوهشی در خرقه درویشان، بلکه در مقالات متعدد مجازی (در سایت انسان‌شناسی و فرهنگ) در پیوند با تقویم دوره هخامنشیان توضیح داده‌ام. یکی از مهم‌ترین گاهنبارها در پیوند با پایان زمستان و آغاز بهار، گاهنبار «همسپسمئدیه» به معنی «جشن هم سپاهی یا جشن جنبش ارواح»  است‌. بررسی هایی که درباره این گاهنبار صورت گرفته ما را به سنت اعتقادی و آیینی بسیار کهنی در پیوند با ایزد وایو (باد) و  جنگاوران  می کشاند که سوای کنش جنگاوری با باروری و رویش هم مربوط بوده اند. آیین های مشابهی که در فرهنگ هند و اروپایی به نوعی بازنمود این باور را نمایش می دهند از بازگشت مردگان یا ارواح نیاکان در دو زمان آغاز و پایان زمستان به شکل ارواح شرور مرتبط با زمستان و ارواح نیک مرتبط با پایان آن گزارش می دهند. (بخشی از آنهارا در مقاله «تحلیل ساختاری آیین های اسب چوبی و کوسه برنشین در ایران و پیوند آن با آیین های فرهنگ هند و اروپایی» نشان داده ایم).

وی ادامه داد: در آیین های پیشانوروز یا همان پایان زمستان بازنمود این بازگشت ارواح نیک نیاکان را در مجموعه ایی آیین می بینیم که با چهارشنبه سوری آغاز و با کارناوال های منطقه ای آتش افروزها یا کوسه گردانی ها و یاهمین حاجی فیروز و مراسم پذیرایی از این ارواح مانند خانه تکانی و سفره انداختن و… ادامه تا به ماه فروردین و آغاز سال برسیم. خود نام فروردین نقطه کلیدی پیوند این آیین ها با هم و باورهای پس پشت این آیین هاست. زیرا ریشه شناسی فرورتی یا فروشی ها ما را به ریشه *vrti «دلاور» می رساند که با «گرد» هم ریشه است و همان ارتباط با ایزد وایو (باد) و جنگاوران  را نمایش می دهد.  جنبه باروری را در اکثر این آیین ها با نمایش شخصیت ها زن (مرد زن نما) و مرد می توان پی گیری کرد و همانطور که گفتم در کتاب یاد شده و یا مقاله تحلیل ساختاری اسب چوبی و کوسه برنشین به تفصیل به آنها پرداخته شده است. خلاصه سخن این که از آنجا بحث اصلی معنای آیین حول محور توضیح نماد در شکل عمل و شی نمادین می گردد، پس باید سوای بررسی شبکه نمادین معنا دار در فرهنگ ایرانی و فرهنگ های مرتبط به دنبال طبقه بندی و گردآوری دقیق مردم شناختی این آیین ها به ویژه در حوزه مردم نگاری باشیم تا از تفسیرهای غیرمستند ساده انگارانه رها شویم.

 بدون توجه به بافت و پیوستار فرهنگی آیین نمی توان به معنا رسید

این اسطوره‌شناس در توضیح رنگ سیاه و جنبه نمادین آن در پوشش سیاه و یا نقاب و رنگ سیاه صورت در آیین های فرهنگ هند و اروپایی اشاره کرد: ویدن گرن در همان مقاله هارلکن  در سه طبقه اجتماعی  فرهنگ هندو اروپایی نمادهای آیینی مشابهی  را پی گیری می کند. اعمال و اشیا نمادینی که هم در طبقه روحانیون فرهنگ اروپایی قابل پی گیری است و هم نزد طبقه جنگاور و هم دلقک ها و شخصیت های مضحک نمایش ها و تئاترهای فرهنگ های اروپایی مانند پولچینلا یا هارلکن و یا در شخصیت های مضحک و کوسه و حاجی فیروز … ما.  به طور خلاصه می توان گفت که این جنبه های نمادین طبقه جنگاور که نمود باورها و آیین های رمزی مرتبط با این طبقه بوده، از طریق وارونگی یا واژگون سازی توسط شخصیت های نمایش طبقه کشاورز و دامپرور نوعی گفتگوی منتقدانه میان این دو طبقه را شکل می داده (بارزترین آن کلام و رفتار حاجی فیروز در خطاب با ارباب و یا شخصیت مبارک و…) و سپس طبقه روحانیون مسیحی و عرفای اسلامی با  که به دنبال خود شکنی و خضوع و فروتنی بوده اند و بارزترین آن در اصطلاح عقلاءمجانین مانده است، از پوشش تکه پاره وصله وصله دلقکان برای رسیدن به این منظور استفاده می کردند و شواهد بسیار دارد.

 

وی ادامه داد: جالب اینجاست که از طریق همین پژوهش ویدن گرن توانستم اصطلاح مبهم دلقک را که برخی آن را با شخصیتی تاریخی چون تلخک مربوط می کردند، توضیح دهم. دلقک نیز مانند شخصیت های مشابه خود در فرهنگ اروپایی کمدی دلآرته یا دیگر شاخص های نمایشی مشابه در اصل بازنمود پوشش جامه وصله دار شخصیتی است که نزد بازیگران نمایش ها و نیز نزد عرفا هم کاربرد داشته است. خلاصه این که بررسی آیین نیاز به مطالعات جدی دارد و با ارجاعات ساده بر مبنای شباهتهای سردستی بدون توجه به بافت و پیوستار فرهنگی آیین نمی توان به معنا رسید.

مختاریان اضافه کرد: با توجه به توضیحات مختصری که در این گفتگو به آن اشاره کردم می توان چند نکته را دوباره تاکید کرد صورت سیاه حاجی فیروز با توجه به داده های تاریخی  آیین ها و بازیگران فرهنگ هند و اروپایی هیچ ربطی با برده داری نداشته و اگر جایی از برده ای برای کار نمایشی استفاده شده این ربطی به خاستگاه پدیده ندارد، دیگر این که سازوکار فضای و زمان جشن ربطی به سازو کار موضوعات روزمرگی ما ندارد و مهمتر از همه نه تنها مباحث مرتبط با توضیح آیین بسیار پیچیده است و نباید به طور سطحی دستاویز اهداف غیرعلمی شوند بلکه باید حوزه های تخصصی رشته های انسان شناسی، مردم نگاری و اسطوره شناسی به طور جدی با بازنگری چرخه های اطلاعاتی محدود و مکرر موجود راه تحقیقات تازه را بازکنند.

منبع:ایرنا

قلعه رستم بنایی باشکوه در کویر سیستان

سیستان بهشت آثار باستانی و تاریخی، ابنیه‌ها و قلعه‌های کهن متعددی را در خود جا داده که قلعه رستم از جمله آنهاست، قلعه‌ای تاریخی در دل کویر سیستان که هیبت آن همچون ارگ قدیمی بم می‌ماند.

به گزارش ایرنا سیستان و بلوچستان یکی از بکرترین مناطق کشور است که طبیعت حیرت انگیزش زبان زد خاص و عام است. علاوه‌بر این طبیعت زیبا، آثار تاریخی این منطقه نیز شهرت زیادی دارند. از تپه‌های باستانی مربوط به دوران پیش از اسلام گرفته تا آثار دوره اسلامی در شهرهای مختلف آن. یکی از این آثار، قلعه رستم سیستان است.

سیستان و بلوچستان با وسعت و تنوع جغرافیایی، قومی و مذهبی و نیز داشتن مناطق بکر و دست نخورده که از آن به عنوان گنج پنهان و سرزمین ناشناخته‌ها یاد می‌شود، ظرفیت و توانمندی بالایی برای جذب گردشگر دارد که در صورت توجه بیشتر و فراهم کردن زیر ساخت‌ها صنعت گردشگری را متحول خواهد کرد.
منطقه سیستان در شمال سیستان و بلوچستان با پنج شهرستان زابل، زهک، هیرمند، نیمروز و هامون علاوه‌بر مناظر بکر طبیعی چون آب، بیابان، جنگل و مانند آن بهشتی از آثار تاریخی و باستانی کشور است.
شاخص‌ترین اثر باستانی این منطقه شهری با بیش از پنج هزار سال قدمت به نام شهرسوخته است، شهری که در آن آثار شگرف از جمله نخستین چشم مصنوعی جهان، نخستین انیمیشن جهان، اولین جراحی جمجمه جهان و صدها اثر دیگر کشف شده است.
این شهر مجهز به سیستم لوله کشی فاضلاب و آب بوده و زندگی در آن قدمتی حدود ۲ هزار و ۵۰۰ ساله دارد.
دریاچه اساطیری هامون، کوه خواجه، دهانه غلامان، زیارتگاه بی بی دوست، آس بادها و انواع قلعه‌های تاریخی چون چهل دختران، کافران، قلعه رستم و مانند آن از جمله مناطق باستانی و دیدنی این منطقه به شمار می‌آید.
مناطق بکری که هیچ گردشگری نمی‌تواند نادیده از این همه زیبایی بگذرد و انتظار است هموطنان عزیز حداقل یکبار در زندگی خود از این خطه دیدن کند.

 قلعه رستم
این قلعه یکی از معروف‌ترین آثار تاریخی برجای مانده از دوران اسلامی در استان سیستان و بلوچستان است که جنبه افسانه‌ای گرفته و به نام پهلوان نامدار ایران زمین رستم دستان، نامگذاری شده است.
این قلعه با شکوه در حدود ۷۰ کیلومتری جاده اصلی زابل به زاهدان (۷۰ کیلومتری جنوب غربی شهر زابل) بعد از شهر سوخته خارج از جاده اصلی با طی مسافت چند متری قرار دارد.
بنای تاریخی قلعه رستم در منطقه حوض دار بنا شده و طبق گفته کارشناسان باستان شناسی اوج دوران شکوه و رونق این قلعه در زمان سلسله صفویه بوده است.
در این منطقه بقایای یک شهر باستانی با آجرکاری و ساختمان‌های متعدد و سردر ورودی، برج نگهبانی و ۱۵ برج دفاعی وجود دارد.
عناصر اصلی ساختمان شاه‌نشین قلعه رستم شامل حیاط مرکزی، ایوان‌های شمالی و جنوبی، مجموعه‌‏ای از اتاق‌های مختلف در اطراف حیاط مرکزی، ساختمان حاکم‌‏نشین و ساختمان امنیتی در سه ‌طبقه که متصل به مجموعه است.
در برخی از اتاق‌های این قلعه پنجره‏‌های مشبک مانندی با قرار دادن خشت‌ها در کنار یکدیگر به وجود آمده و حصار یا باروی قلعه با استفاده از وضعیت طبیعی از شرق به غرب با نقشه چندضلعی نامنظم ساخته‌شده، قلعه بر اساس نقشه از پیش تعیین‌شده انجام شده با این توجه که ضلع شمالی قلعه بادشکن مناسبی در مقابل بادهای ۱۲۰ روزه معروف سیستان داشته باشد.
بخش شرقی قلعه و روبروی شاه‌نشین یخدان قرار دارد که شامل یک فضای مدور نسبتا وسیعی به ارتفاع ۵ متر از سطح زمین است.
با فاصله کمی از ارگ شاه‌‏نشین اسطبل قرار دارد و در پشت آن ساختمان طویلی که بدنه‌ اضلاع آن آخورهایی به‌ ردیف شکل گرفته شده است دیده می‏‌شود.
خندقی به عرض ۵/۷ متر با اندازه‌های متغیر در بعضی مکان‌ها قلعه را در برگرفته و به دلیل انباشته شدن خاک، عمق خندق چندان زیاد به نظر نمی‌آید.
طبق شرایط اقلیمی و وضعیت آب و هوایی و موقعیت استراتژیکی منطقه معماران و سازندگان می‌بایست دژی مستحکم به‌منظور بهره‌برداری‌های نظامی و مسکونی ایجاد می‌کردند که مناسب‌‏ترین مصالح ساختمانی آن خشت خام بوده، البته در بعضی موارد آثار گچ نیز در اتاق‌ها دیده می‌‏شود.
دروازه ورودی و ۱۵ برج تدافعی اطراف قلعه برای مقابله با ناملایمات طبیعی ساخته‌شده‌است، تیرکش‌های داخل دیوار و برج‌ها و کنگره‌‏های حصار، وضعیت دفاعی قلعه را نشان می‌دهند.
باستان شناسان تعدادی سکه نقره مربوط به پوراندخت پادشاه ساسانی را نیز در این منطقه کشف کرده‌اند.

معماری قلعه رستم سیستان

با وجود گذشت چند صد سال از ساخت قلعه رستم سیستان، این قلعه تاریخی هنوز هم شکوهش را حفظ کرده است. موقعیت استراتژیک منطقه حوض دار سیستان، همچنین آب و هوا و اقلیم این منطقه باعث ساخت قلعه‌ای مستحکم در آن شده است. قلعه‌ای که کاربری‌های نظامی و مسکونی را برای آن متصور شده‌اند. بیش ترین مصالحی که در ساخت قلعه رستم به کار برده‌اند، خشت خام است.

سر در ورودی قلعه رستم سیستان در جبهه شرقی آن قرار گرفته است. برج‌های نگهبانی معروف این قلعه که دور تا دور آن را فرا گرفته‌اند، خندق عمیقی که زمانی دور آن کنده بودند، یخدان قلعه، برخی تاسیسات مسکونی داخل بنا و بخش شاه نشین آن از دیگر عناصر معماری به کار رفته در این بنای تاریخی هستند. عناصری که از برخی از آن ها ویرانه‌هایی باقی مانده و برخی نیز هنوز پا بر جا هستند.

مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی سیستان و بلوچستان گفت: فعالیت‌های باستان شناسی در قلعه رستم سبب شناسایی و ثبت سه مرحله معماری در این فضا و رسیدن به اطلاعات خوب در زمینه سفال دوران اسلامی دشت سیستان شده است.

علیرضا جلالزایی اظهارداشت: این قلعه با مساحت بیش از ۲۲ هزار متر مربع، حصاری به طول ۶۰۰ متر و ۱۴ برج مدور در پیرامون خود دارد و مصالح آن به طور عمده از خشت خام و چینه است.
وی بیان کرد: قدمت این بنا به دوره صفویه بر می گردد و سال ۱۹۹۳ ثبت ملی شده است.

منبع:ایرنا

بجستان دیار کاروانسراها و رباط‌ها

یکی از شهرهای کویری که کاروانسراهای زیادی را در دل خود جای داده‌، شهرستان بجستان است و رباط زین‌آباد، رباط فخرآباد و کاروانسرای قاسم‌آباد از جمله مهمترین این بناهای تاریخی است که امروزه یکی از مهمترین جاذبه‌های گردشگری شهرستان بجستان به حساب می‌آیند.

شاید هر کدام از ما عبور از مسیر شهرها و آبادی‌های کویری را یک بار هم که شده تجربه کرده‌ایم، مسیرهایی که تا چشم کار می‌کند خودنمایی خاک است و خلوت خار و آفتاب درخشان و شاید در این مسیر به ظاهر تکراری، گاهی اوقات وجود بناهایی تاریخی که از بیشتر آن‌ها خرابه‌ای بیش بر جای نمانده است توجه ما را به خود جلب کرده است، بناهایی که اکثرا بقایای کاروانسراها و رباط‌هایی هستند که روزی روزگاری یکی از مهمترین کانون‌ها برای مسافران بین‌راهی بوده‌اند و اگر در عقب گرد زمان برای لحظه‌ای سفری به گذشته داشته باشیم جنب و جوش و هیاهوی آن، سکوت امروزی آن را از یادمان خواهد برد. مکان‌هایی که در روزگاران قدیم علاوه بر استراحت و تجدید قوا مکانی برای تعامل اندیشه‌ها و تبادل و تقابل آداب و رسوم اقوام و ملل مختلف بوده‌ است.

به طور کلی و در یک تعریف ساده، کاروانسرا به مکانی می‌گویند که کاروان را در خود جای می‌دهد و پلان آن معمولا مربع و یا مستطیل شکل است. پررونق‌ترین دوره احداث و مرمت کاروانسراها را می‌توان دوره صفویه دانست. اساس معماری کاروانسراهای ایران مانند سایر بناها، تابع شیوه، سنت و سبک رایج زمان خود بوده‌ است.

رباط زین‌آباد

رباط زین‌آباد در مرکز روستای زین‌آباد در ۶۰ کیلومتری غرب گناباد و ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی بجستان واقع شده‌ است. قدمت این بنا مربوط به دوره صفویه و قاجاریه است. این بنا از کاروانسراهای معروف به رباط شاه‌ عباسی است که به علت قرارگیری در روستای زین‌آباد به این نام مشهور شده‌ است.

رباط زین‌آباد با وسعتی به ابعاد ۵۰*۵۰ متر و در چهار گوشه کاروانسرا برج‌هایی به قطر ۳.۵ متر واقع شده‌ که در گذشته از این برج‌ها برای نگهبانی و دیده‌بانی استفاده می‌شده‌ است.

صحن مرکزی کاروانسرا با ابعاد ۲۷*۲۷ متر به صورت پلان مربع شکل و روباز است که در دو ضلع شمالی و جنوبی در هر طرف پنج حجره یا غرفه به عرض ۳ متر و بعد از حجره اتاقک‌هایی به ابعاد ۳*۴ متر تعبیه شده‌ است. در ضلع غربی صحن مرکزی، ایوان کاروانسرا یا قسمت شاه‌نشین قرار گرفته‌است که ابعاد آن ۵*۵ متر است. این قسمت دارای سه عدد ورودی از جلو و سه عدد خروجی از آخر به صورت طاق نمای جناقی شکل است که دارای دو راهرو در اطراف برای ورود به قسمت پشت فضای شاه‌نشین می‌باشد.

ورودی بنا در پایین به صورت مربع و در بالا به صورت هشتی است. در دو طرف ورودی پلکان‌هایی برای ورود به پشت‌بام تعبیه شده‌است. مصالح استفاده شده در بنا آجر، سنگ، گچ و ساروج می‌باشد. در ضلع شمال شرقی کاروانسرا در فاضله ۱۰۰ متری مقبره سازنده کاروانسرا وجود دارد که دارای کتیبه‌ای است که کتیبه آن خوانده نمی‌شود.

کاروانسرای زین‌آباد به خاطر اینکه در مسیر کویر واقع شده‌ است در گذشته برای استراحت کاروانیان و معامله و خرید و فروش کالا استفاده می‌شده است.

کاروانسرای زین‌آباد در تاریخ ۵ آذر ۱۳۸۰ با شماره ثبت ۴۴۹۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌ است و امروزه از این کاروانسرا برای برگزاری بعضی از مراسم مثل نوروزگاه و… استفاده می‌شود که البته در حال حاضر به دلیل شیوع ویروس کرونا و جلوگیری از هر گونه تجمع، مراسمی برگزار نمی‌شود.

کاروانسرای قاسم‌آباد

کاروانسرای قاسم‌آباد یکی از بناهای با ارزش به‌ جا مانده از دوره صفوی است که در مرکز روستای قاسم‌آباد در ۲۰ کیلومتری غرب بجستان واقع شده است. از خصوصیات بارز آن می‌توان به معماری بسیار زیبا، تزئینات، نوع پوشش سقف‌ها و بادگیر چهارضلعی اشاره کرد. این بنا در سال ۸۱ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

کاروانسرای قاسم‌آباد یکی از کاروانسراهای شاه عباسی هفتگانه بجستان است که در قدیم مسیر جاده ابریشم بوده و هم اکنون راه‌آهن بافق – مشهد از حاشیه آن می‌گذرد و بادگیر چهارضلعی این کاروانسرا در خراسان، معروف است.

رباط چهار ایوانی فخرآباد

رباط چهار ایوانی فخرآباد در حاشیه روستای فخرآباد واقع است. بنای رباط متعلق به دوره قاجار است و معماری آن شامل سردر ورودی، ایوانچه‌های طرفین ورودی به عنوان توقف‌گاه تابستانی، شاه‌نشین، فضای اصطبل، بارانداز و صحن است.

تزیینات جالب توجه این رباط استفاده از آجرهای با پخت ناقص است که با تلفیق آن با آجرهای معمولی اشکال هندسی زیبایی در قسمت پیشانی سردر ورودی و بخش شاه‌نشین آن به وجود آمده است. این مکان با فضاهای وسیع خود ظاهرا در زمان رونق و آبادانی مورد استفاده کاروانیانی بوده که از این طریق قصد سفر به سوی کویر را داشته‌اند.

شهر بجستان، در جنوب استان خراسان رضوی، در فاصله ۵۰ کیلومتری غرب گناباد واقع شده است و از جمله می‌توان به بناهای تاریخی شامل مسجد مزار، مسجد جامع بجستان و پل یونسی در آن یاد کرد.

منبع:ایسنا

رشت ،شهر باران و یادگارهایش

رشت یکی از کلان‌شهرهای ایران و مرکز استان گیلان است که بزرگترین و پرجمعیت‌ترین شهر شمالی کشور محسوب می‌شود؛ شهر رشت در استانی قرار دارد که از طرفی به دریا و از طرف دیگر به کوه و جنگل متصل است، بنابراین علاوه بر تنوع اماکن و طبیعت دیدنی سرسبز و با طراوت این شهر، تنوع بسیاری در محصولات و سوغات آن دیده می‌شود. تا جایی که در سال ۲۰۱۵ نام رشت در فهرست شبکه شهرهای خلاق یونسکو ثبت شد. در شهر رشت شیرینی‌ها و خوراکی‌های خوشمزه‌ای تولید می‌شود که منحصر به این شهر هستند.

رشته خشکار

رشته خشکار یکی از شیرینی‌های سنتی رشت و استان گیلان است که بسیاری از زنان گیلانی این شیرینی خوشمزه را در خانه خود تهیه می‌کنند. رشته خشکار در واقع بریده‌های خمیری‌ شکلی است که در وسط آن مغز، هل، دارچین و ادویه‌جات ریخته شده و سپس در روغن برشته می‌شود؛ به همین علت چرب، شیرین و بسیار لذیذ است.

زیتون

زیتون از سوغاتی‌های معروف استان گیلان است. زیتون و فرآورده‌های آن دارای خواص درمانی بسیاری هستند و رشت، یکی از اصلی‌ترین منابع زیتون کشور به حساب می‌آید. زیتون، روغن زیتون و زیتون پرورده محصولاتی هستند که به عنوان سوغات رشت شناخته می‌شوند؛ این خوراکی خوشمزه و پرخاصیت در دو نوع سیاه و سبز کشت می‌شود و در کشور ما تنها زیتون سبز به طور طبیعی کاشته می‌شود.

ماهی سفید

غذاهای دریایی یکی از انواع غذاهای مغذی بوده که تازه بودن مواد آن بسیار بر طعم غذا تأثیرگذار است؛ ماهی سفید یکی از ماهی‌های شمال ایران و دریای خزر است که در رودخانه‌های استان گیلان به ‌وفور یافت می‌شوند. ماهی سفید مرغوب‌ترین ماهی شمال است و تیغ‌های زیادی دارد.

کلوچه فومن

کلوچه فومن از قدیمی‌ترین و خوشمزه‌ترین کلوچه‌های استان گیلان است؛ در شهر فومن گیلان نوعی کلوچه  مغزدار مخصوص پخت می‌شود که طرفداران زیادی دارد. این کلوچه را در تمام شهرهای گیلان می توان تهیه کرد، اما کلوچه‌پزی‌های اصلی در شهر فومن هستند؛ البته گفتنی است که زنان فومنی این کلوچه‌ها را در ابتدا برای مصارف شخصی می‌پخته‌اند.

پنیر سیاهمزگی

معمولا در سوپرمارکت‌ها انواع پنیر را پیدا می‌کنید، اما پنیر سیاهمزگی محصولی سنتی‌ست که در اصل در منطقه شفت تولید می‌شود. پنیر سیاهمزگی یکی از پنیرهای محبوب شهر رشت است؛ این پنیر را بدون گرفتن خامه از شیر درست می‌کنند و شیوه تهیه‌اش باعث می‌شود که این پنیر بسیار چرب و خوشمزه و مزه‌ آن با پنیر صبحانه کاملا متفاوت باشد.

چای و برنج رشت

برنج رشتی، شهرتش شاید به خارج از مرزهای ایران نیز رسیده باشد. با توجه به اینکه برنج مهمترین ماده غذایی ما ایرانیان است، برنج رشت را می‌توان به عنوان سوغات این شهر دانست. پس از برنج، یکی از معروف‌ترین خوراکی‌هایی که در رشت کشت می‌شود، چای است.

رب انار

رب انار، از سوغاتی‌های رشت است که در بسیاری از غذاهای شمالی استفاده می‌شود، فسنجان با رب انار یکی از غذاهای محبوب ما ایرانی‌ها است. رب انار دارای خاصیت‌های درمانی و دارویی زیادی است که می‌توان آن را در غذا و به صورت جداگانه مصرف کرد. رب انار ترش محلی گیلان بسیار طرفدار دارد و انواع رب انار ترش و ملس در این شهر تهیه می‌شود؛ بعضی از آن‌ها در کارخانه تولید شده‌  و برخی دیگر نیز به صورت رب محلی و خانگی تهیه می‌شوند.

نان برنجی

نان برنجی یا نان تیمیجان یکی از نان‌های خوشمزه محلی است که از آرد برنج تهیه می‌شود و گرد و نازک است. رشتی‌ها نان برنجی را با حلوا ارده مصرف می‌کنند و یکی از نان‌های لذیذ این منطقه است. نان برنجی را زنان با ذوق و هنرمند گیلانی مخصوصا برای عید و مهمانان خود پخت می‌کنند.

درار یا دلار

درار یا دلار، چاشنی سبز رنگی است که همراه با ماست، خیار یا گوجه سبز مصرف می‌شود. این چاشنی شامل انواع سبزی خوش‌عطر خردشده است که با نمک مزه‌دار می‌شود.

دستباف‌های پشمی

پشم یکی از فرآورده‌های دامداری است و با توجه به این که دامداری در بسیاری از شهرها و روستاهای شمالی هنوز رواج دارد، محصولات پشمی نیز در این شهر بافته می‌شود. یکی از محبوب‌ترین دستباف‌های شهر رشت و ماسوله، پاپوش‌های رنگی است که طرفداران بسیاری دارد.

حصیربافی

حصیربافی در رشت و بسیاری از شهرهای شمالی به‌عنوان شغل اصلی افراد شناخته می‌شود. از جمله محصولات حصیربافی می‌توانیم به حصیر، زیرانداز، کلاه، ساک دستی و سبد اشاره کنیم. حصیرها از گیاهانی به نام‌های «سوف» و «نی» تهیه می‌شود و این گیاهان بیشتر در باتلاق‌ها رشد می‌کنند.

مرواربافی

مرواربافی یکی از رشته‌های صنایع‌دستی و از دسته سبدبافی در گیلان است؛ مروار نوعی چوب ترکه است که در منطقه سولقان در اطراف تهران کاشته و با استفاده از آن انواع سبدها بافته می‌شود. ظاهر محصولات سبدبافی شبیه به آثار بامبوبافی است و محصولات دیگری مانند سبد، کاسه، جای میوه، ساک پیک‌نیک و… با استفاده از این صنعت تولید می‌شود.

چموش دوزی

چموش نوعی کفش چرمی است که در شهرهای استان گیلان توسط هنرمندان این خطه بافته می‌شود. چموش انواع مختلفی دارد و یکی از پراستفاده‌ترین مدل‌های چموش، دارای بند بلندی است که به دور پا پیچیده می‌شود. چموش‌ها معمولا ساده و بدون رنگ تهیه می‌شدند و در گذشته برای رنگ کردن آن از رنگ‌های طبیعی استفاده می‌کرده‌اند.

رشتی دوزی

رشتی دوزی، همان قلاب‌دوزی است، اما به روش زنان رشتی. در رشتی دوزی از نخ‌های ابریشمی استفاده می‌کنند و با استفاده از آن طرح‌های زیبایی روی محصولات مصرفی طراحی می‌کنند.

چادرشب بافی

چادرشب پارچه‌ای دو متری است که در بسیاری از روستاهای رشت بافته می‌شود و از آن به‌ عنوان زیر سفره‌ای، زیرانداز و قرار دادن نان استفاده می‌شود. چادرشب‌ها رنگ‌های زیبایی دارند و با دستگاه خاصی به نام «پاچال» بافته می‌شوند.

منبع:ایسنا

مقصدهای برتر گردشگری دندانپزشکی

گردشگری دندانپزشکی به سرعت در حال رشد است و میلیون‌ها نفر از کشورهایی مانند انگلستان، ایالات‌متحده آمریکا و کانادا برای دریافت خدمات مقرون‌به‌صرفه در بهداشت دهان و دندان سفر می‌کنند. تلاش‌های مختلف در زمینه محبوب‌سازی جهانگردی دندانپزشکی شتاب عظیمی در سراسر جهان گرفته است، اما مهمترین علت گردشگری دندانپزشکی استفاده از بهترین خدمات با کمترین هزینه است.

در بیشتر کشورها هزینه‌های دندانپزشکی به سیاست دولت و دستمزد مردم وابسته و هزینه‌ خدمات دندانپزشکی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. البته هزینه کم، عاملی برای کاهش کیفیت خدمات نخواهد بود. مراکز درمانی در کشورهای مختلف معمولا پیشنهادات ویژه‌ای ارائه می‌کنند که شامل معاینه، بلیط پرواز، انتقال و محل اقامت است که با بهترین خدمات دندانپزشکی در خارج از کشور و صرفه‌جویی و کاهش در هزینه همراه است.

محققان عنوان کردند: در زمان شیوع بیماری همه‌گیر کووید و بعد از آن، جلب اعتماد مجدد بیماران مهمترین اولویت برای مقصد خواهد بود و تحقیق و بررسی درباره مقصد و همچنین توصیف‌های بیمارانی که این نوع گردشگری را انجام داده‌اند، در انتخاب مقصد گردشگری دندانپزشکی بسیار مهم است.

افراد با انتخاب بهترین گزینه برای گردشگری دندانپزشکی می‌توانند بهترین و ارزان‌ترین مقصد را انتخاب و خدمات دندانی را بسیار متنوع دریافت کنند که در ذیل مقصدهای مقرون‌به‌صرفه و ارائه بهترین کار دندانپزشکی در سال ۲۰۱۹ از مجله IMTJ، مرکز ملی اطلاعات زیست‌فناوری معروف به NCBI در ایالات‌متحده و وزارت بهداشت در ۲۸ کشور ارائه شده است که شامل تایلند، مجارستان، مکزیک، ترکیه و اوکراین است و مهمترین دلایل برای انتخاب این مقاصد موارد ذیل است:

تایلند

بر اساس مجله IMTJ، بیماران از ایالات‌متحده آمریکا، انگلیس، هلند، دانمارک و امارات برای ارزان‌ترین و باکیفیت‌ترین خدمات به تایلند سفر می‌کنند. گردشگران می‌توانند از خدمات این کشور با ۵۰ درصد صرفه‌جویی درهزینه خدماتی مانند کاشت، روکش و جرم‌گیری استفاده کنند؛ برای مثال، در ایالات‌متحده آمریکا روکش دندان حدود ۱۸۰۰ دلار و در تایلند از ۲۵۰ دلار شروع می‌شود.

بیماران برای انجام بهترین کاشت دندان در خارج از کشور به تایلند سفر می‌کنند تا با اعتمادبه‌نفس لبخند بزنند و گردشگران حاضر هستند مسیر دوری را بپیمایند تا نتیجه خوبی برای خدمات دندانی بدست آورند. در تایلند، بیماران می‌توانند کاشت All-on-۴ (جدیدترین روش برای کاشت ایمپلنت تمام فک) را انجام دهند که دو تا سه برابر ارزان‌تر از ایالات‌متحده آمریکا یا کاناداست. علاوه بر این، در ایالات‌متحده، بیمه، خدمات دندانپزشکی را پوشش نمی‌دهد و به همین دلیل افراد به دنبال مکانی ارزان‌تر برای استفاده از خدمات دندانپزشکی هستند. البته بعد از اتمام کار دندانپزشکی می‌توانند از خدمات گردشگری این کشور نیز لذت ببرد. تایلند، بزرگترین و مدرن‌ترین بیمارستان‌ها و کلینیک‌های دندانپزشکی جهان را دارد؛ کیلینیک دندانپزشکی بانکوک در تایلند سالانه ۲۰ هزار بیمار دارد و البته با داشتن گواهینامه‌های معتبر، بهترین خدمات را با بهترین کیفیت و ایمنی ارائه می‌دهد.

مجارستان

مجارستان با داشتن دندانپزشکان مشهور در جهان، تجهیزات پیشرفته و دندانپزشکان بسیار ماهر مقصد برتر گردشگری دندانپزشکی است. سالانه بیمارانی از انگلستان، آلمان، اتریش، سوئیس، کانادا و ایالات‌متحده برای ترمیم دندان، کاشت و جراحی‌های دهان به این کشور سفر می‌کنند.

در ایالات‌متحده هزینه کاشت یک دندان از ۱۰۰۰ تا ۴۰۰۰ دلار است، اما در مجارستان این قیمت از ۷۷۷ دلار شروع می‌شود. خدمات و مواد اولیه نیز باکیفیت است و برای مثال در مرکز دندانپزشکی Evergreen مجارستان می‌توانید تا ۶۰ درصد در هزینه‌ها صرفه‌جویی کنید. از مهمترین خدمات این مرکز تضمین پنج تا هفت سالانه خدمات و تضمین مادام‌العمر برای خدمات ایمپلنت است. بیشترین گردشگران از کشورهای انگلیس، ایرلند، آلمان، اتریش، آمریکا، دانمارک و فرانسه هستند.

مکزیک

کشور مکزیک بهترین مکان برای گردشگری دندانپزشکی در بین بیماران آمریکایی است و برای دریافت خدمات دندانپزشکی مقرون‌به‌صرفه به مکزیک سفر می‌کنند. البته می‌توانند از فرهنگ باستانی مایا و جاذبه‌های گردشگری نیز دیدن کنند. به دنبال بیماری همه‌گیر کووید- ۱۹ ارائه خدمات دندانپزشکی در مکزیک از اولین مراکز در جهان بوده که بازگشایی شده و از بیماران پذیرایی کرده است.

ترکیه

بیماران از کشورهایی مانند آلمان، انگلیس، امارات، هلند و اسپانیا به دلیل گزینه‌های ارزان و بهترین کیفیت، ترکیه را به‌عنوان بهترین کشور برای کار دندانپزشکی انتخاب می‌کنند. گردشگران می‌توانند درمان را با جاذبه‌های تاریخی و مناظر دلپذیر این کشور ترکیب کنند.

اوکراین

بسیاری از بیماران از آمریکای شمالی و اروپا گردشگری دندانپزشکی به اوکراین را به دلیل هزینه‌های ارزان و کیفیت عالی انتخاب می‌کنند. هزینه کاشت دندان در ایالات‌متحده و کانادا ۴۰۰۰ دلار، در انگلیس از ۳۵۰۰ دلار و استرالیا و اسپانیا از حدود ۲۵۰۰ دلار شروع می‌شود، اما در کشور اوکراین این هزینه از ۵۴۰ دلار است. فرهنگ غنی، معماری با شکوه، مناظر زیبا، غذاهای خوشمزه و افراد خونگرم می‌تواند در کنار ارائه خدمات درمانی از دیگر جاذبه‌های اوکراین باشد.

کشورهای مالزی، شیلی، کاستاریکا، کرواسی، گواتمالا، ایسلند، هند، ایتالیا، پرو، فیلیپین، لهستان، صربستان و اسپانیا  از دیگر مقاصد برتر گردشگری دندانپزشکی هستند.

مزایای گردشگری دندانپزشکی

مهمترین مزایای این نوع گردشگری استفاده از خدمات با هزینه کمتر است، به‌ویژه اگر چندین روش درمانی نیاز باشد. با استفاده از این نوع گردشگری می‌توانید انتظار برای دریافت خدمات را نداشته باشید و بسیار سریع خدمات را دریافت کنید. با توجه به کم‌خطربودن اقدامات دندانپزشکی، زمان بهبودی بسیار سریع است و بیمار می‌تواند آزادی بیشتری برای بازگشت داشته باشد.

معایب گردشگری دندانپزشکی

بارزترین عیب این نوع گردشگری هزینه سفر و اقامت در این نوع گردشگری است، اما گردشگران این نوع گردشگری را با توجه به هزینه‌های درمانی مبدا انجام می‌دهند. ایمپلنت‌های دندانی پرخطرترین نوع خدمات در کشوری غیر از مبدا است، زیرا بهبودی طولانی و زمان منظم برای مراقبت ضروری است و فرد باید بتواند چندین بار این سفر را انجام دهد. همچنین، قرار گرفتن در معرض بیماری‌های دیگر، عدم برقراری ارتباط به دلیل موانع فرهنگی، زبانی و عدم توانایی دسترسی به درمان مناسب از دیگر عوامل خطر در این نوع گردشگری است.

اطلاعات ارائه شده در این گزارش فقط برای اطلاع رسانی است و نباید به عنوان توصیه پزشکی یا درمانی استفاده شود؛ همه تصمیمات در مورد انتخاب روش‌های درمانی و مراقبت‌های پزشکی پس از مطالعه پرونده پزشکی بیمار توسط پزشک متخصص اتخاذ خواهد شد.

منبع:ایسنا

مازندران و کیش رکورددار اقامت نوروزی

رییس هیات مدیره جامعه هتلداران می‌گوید: تعداد مسافران هتل‌رو در استان‌های شمالی، به ویژه مازنداران و جزیره کیش در مقایسه با سایر نقاط کشور رکورددار بوده است.آمارهای سامانه‌های حمل‌ونقل هوشمند مرکز مدیریت اطلاعات راه‌ها و حمل ونقل جاده‌ای نیز تایید می‌کند که استان‌های شمالی تا کنون رکورددار سفرهای نوروزی بوده‌اند. البته سازمان هواپیمایی و حمل‌ونقل ریلی هنوز درباره میزان ترددهای نوروزی، آماری را اعلام نکرده‌اند. معاون گردشگری در تنها آماری که از میزان سفرهای نوروزی اعلام کرده نیز گفته است: از ۲۸ اسفندماه ۹۹ تا هفتم فروردین ۱۴۰۰ در مجموع یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفرشب اقامت در مراکز اقامتی رسمی کشور ثبت شده است که اگر هر فرد به‌طور متوسط سه شب اقامت داشته باشد، حدود ۴۵۰‌ هزار نفر در ۱۰ روز گذشته سفر کرده‌اند. ضریب اشتغال متوسط مراکز اقامتی رسمی حدود ۳۰ درصد بوده است.

جمشید حمزه‌زاده ـ نیز به ایسنا گفت که میانگین اقامت در هتل‌ها و هتل آپارتمان‌ها از ابتدای تعطیلات تا کنون حدود ۲۵ درصد بوده است.

او اضافه کرد که با توجه به کاهش محدودیت‌های سفر در نوروز و صدور دستور ممنوعیت برپایی چادر مسافرتی و اقامت در مراکز غیرمجاز و مدارس، پیش‌بینی شده بود ضریب اشغال هتل‌ها در کشور دست‌کم به ۵۰ درصد برسد، اما برخی عوامل این انتظار را برآورده نکرد.

به گفته او، استان‌های شمالی به ویژه مازندران و جزیره کیش براساس میزان اقامت، جزو پرمتقاضی‌ترین مراکز برای سفر بوده‌اند، به طوری که در برخی روزها و بعضی هتل‌ها ضریب اشغال به ۱۰۰درصد رسیده است.

رییس هیات مدیره جامعه هتلداران ایران، وضعیت اسکان در سایر استان‌ها را چندان تعریفی ندانست و افزود: البته در برخی استان‌های مرکزی، مثل اصفهان و یزد ضریب اقامت در مقایسه با دیگر روزهای سال گذشته، روند مثبتی داشت، ولی میانگین اسکان در این استان‌ها نیز به کمتر از ۴۰ درصد رسید.

حمزه‌زاده دلایل اقتصادی و معیشتی را عامل چندان اثرگذاری در کاهش میزان اقامت در هتل‌های کشور ندانست و گفت: مردم را از سفر خیلی ترساندند. از طرفی برخی مرزها به روی مسافران باز شد و موقعیت سفر به ترکیه و دیگر کشورها در نوروز فراهم شد. تعداد زیادی از مردم هم به خاطر کرونا ترجیح دادند در منزل دوست و آشنا اقامت داشته باشند؛ در برخی استان‌ها مثل آذربایجان شرقی این شکل از اقامت بسیار زیاد بود. این‌ها از جمله عواملی است که باعث شد تعداد مسافران هتل‌رو در نوروزِ امسال با وجود کاهش محدودیت سفر، کم باشد.

او درباره مدیریت اسکان در چادرهای مسافرتی و اقامتگاه‌های غیرمجاز، اظهار کرد: هنوز اطلاعات کامل از سطح استان‌ها جمع‌آوری نشده است، اما فکر می‌کنم به غیر از استان‌های شمالی در دیگر نقاط کشور، مطابق مصوبه‌ای که داده شده بود و برپایی چادر و اسکان در مدارس و خانه‌های شخصی را ممنوع کرد، در مقایسه با سال‌های گذشته، بهتر مدیریت شده باشد. البته اقامت در خانه‌های اجاره‌ای شمال کشور را نتوانستند مدیریت کنند.

رییس هیات مدیره جامعه هتلداران ایران درباره تاثیر قیمت هتل در کاهش تقاضا، گفت: قیمت یا مساله معیشت تاثیر زیادی روی مسافران هتل رو ندارد. البته روی درصدی تاثیر داشته است و امکان دارد به این خاطر کل برنامه سفر را حذف کرده و یا تغییر داده باشند.

او درباره نگرانی مردم از بهداشت و ویروس کرونا در هتل نیز اظهار کرد: فکر نمی‌کنم مردم از این بابت نگرانی داشته باشند، چون وزارت بهداشت در یک سال گذشته حتی یک مورد ابتلا در هتل را گزارش نکرده است. البته امکان دارد کارمندان هتل بیمار شده باشند که سریع قرنطینه شده‌اند، اما در بین مسافران حتی یک مورد گزارش وجود ندارد.

حمزه‌زاده افزود: در همین مدت تعطیلات میزان خرید از رستوران‌های هتل در مقایسه با سال‌های گذشته افزایش قابل توجهی داشته. حتی استفاده از کافی‌شاپ‌های هتل‌ها بیشتر شده است که نشاندهنده اعتماد مردم به ویژه، محلی‌ها به هتل‌ها است.

منبع:ایسنا

۲ مسافر دیگر ماموریت”اینسپیریشن۴” مشخص شدند

شرکت “اسپیس‌ایکس“(SpaceX) به تازگی اعلام کرده است که چهار شهروند غیرنظامی را درون کپسول “کرو دراگون”(Crew Dragon) خود به مدار می‌فرستد و این اولین باری است که یک پرواز خدمه، بدون حتی یک فضانورد حرفه‌ای به فضا پرواز می‌کند.

به گزارش ایسنا و به نقل از دیلی میل، این ماموریت”اینسپیریشن۴” (Inspiration۴) نام دارد و طی آن ۴ فرد به فضا خواهند رفت تاکنون اسامی دو فردی که در این ماموریت خواهند بود اعلام شده و نام دو فرد دیگر نیز به تازگی اعلام شده است.

این سفر به لطف وجود میلیاردری به نام “جرد آیزاکمن” انجام می‌شود که اولین پرتاب تجاری و گردشگری را از شرکت “اسپیس‌ایکس” خریداری کرده است. او در این مأموریت موسوم به “اینسپیریشن ۴”(Inspiration ۴) یک صندلی برای خود در کپسول “کرو دراگون” خریداری کرده و سه صندلی دیگر را نیز اهدا خواهد کرد. نخستین پرواز فضایی خصوصی شرکت “اسپیس‌ایکس” حامل “هیلی آرکنو” دختر ۲۹ ساله آمریکایی که از سرطان نجات یافته است، خواهد بود تا وی تبدیل به جوان‌ترین آمریکایی فضانورد شود.

دو مسافر دیگر “سیان پروکتور” (Sian Proctor) استاد کالج منطقه‌ای ۵۱ ساله شهر تمپی آریزونا و “کریس سمبروسکی” (Chris Sembroski) موشک انداز ۴۱ ساله سابق نیروی هوایی از اورت واشنگتن خواهد بود.آنها طی این ماموریت با جرد آیزاکمن و هیلی آرکنو دستیار پزشک در  بیمارستان تحقیقات کودکان “سنت جود” همراه خواهند بود.

“آرکنو” اکنون در بیمارستان تحقیقات کودکان “سنت جود” در ممفیس دستیار پزشک است، اما نزدیک به ۲۰ سال پیش، او بیمار بود. وی در سال ۲۰۰۲ به دلیل ابتلا به سرطان استخوان تحت درمان قرار گرفت و اکنون به جای برخی از استخوان‌های پای چپش، میله‌های فلزی قرار دارد. بدین ترتیب او ضمن کسب عنوان جوان‌ترین فرد به فضا رفته، به اولین شخصی تبدیل خواهد شد که با اعضای پروتزی وارد فضا می‌شود. به طور معمول افراد دارای چنین شرایط پزشکی برای فضانوردی رد صلاحیت می‌شوند و این در حالی است که “آرکنو” هنوز از درد گاه به گاه پا رنج می‌برد. با این حال او توسط “اسپیس‌ایکس” برای این پرواز تایید صلاحیت شده و به عنوان افسر پزشکی خدمه در این پرواز خدمت می‌کند.

جارد آیزاکمن(Jared Isaacman) بنیانگذار شرکت Payments Shift۴ است. شرکتی که خدمات پردازش اعتبار ارائه می‌دهد. ماموریت اینسپیریشن۴ (Inspiration۴) با هدف جمع‌آوری ۲۰۰ میلیون دلار برای کمک به بیمارستان تحقیقاتی “سنت جود”(St. Jude) در “تنسی”(Tennessee) انجام خواهد گرفت. نیمی از این مبلغ را خود “جارد” پرداخت خواهد کرد. این ماموریت چهار نفره در اواخر سال جاری با فضاپیمای دراگون(Dragon) شرکت اسپیس‌ایکس از مجتمع پرتاب ۳۹ پایگاه فضایی کندی انجام خواهد شد و به مدت ۳ روز در مدار زمین قرار خواهد گرفت.

ایزاکمن مسئول هدایت این ماموریت خواهد بود و به عنوان فرمانده فضاپیما عمل خواهد کرد. پروکتور ۵۱ ساله یک کارآفرین ، مربی و خلبان آموزش دیده در حوزه اکتشافات فضایی است. پروکتور در رشته زمین شناسی تحصیل کرده و در گوام به دنیا آمده است.سمبروسکی به عنوان متخصص ماموریت فعالیت خواهد کرد و به مدیریت بار ، آزمایش‌های علمی ، ارتباطات برای کنترل ماموریت و موارد دیگر کمک خواهد کرد.نکته قابل توجه این است که این افراد پیش از انجام این ماموریت چندین ماه آموزش خواهند دید.

منبع:ایسنا

آش اسفندی، آشی با طعم باورهای کهن مردم دلیجان

آش اسفندی یکی از آداب و رسوم کهن مردم شهرستان دلیجان است که برای احیای این سنت، در چند سال اخیر جشنواره آش اسفندی برگزار می‌شود.در پخت این آش مغذی از انواع حبوبات مثل عدس، نخود، لوبیا، برنج، ماش، انواع آجیل‌ها از جمله مغز گردو، مغز بادام و مغز زردآلو، برگه آلو و زردآلو و ادویه‌های معطر استفاده می‌شود.

در دلیجان اغلبِ تازه دامادها هدایای ویژه‌ای به نام اسفندی را به عروس و خانواده‌اش پیش‌کش می‌کردند. (هم اکنون داماد به جای هدیه اسفندی، شب یلدا هدایای خود را تقدیم عروس می‌کند.)

در سال‌های نه چندان دور، شب اسفندی را به اسفندیار ارتباط می‌دادند و باور داشتند که در این شب، اسفندیارمذ، رویین‌تن که با اسب سیاه کشته شد، با اسب سفید می‌آید. اسب سیاه او را به جهان زیرین ببرد و اسب سفید بازگرداند، پس با چسباندن سبزه به سردر خانه به پیشوازش رفته (مراسم علفه) و در ورودی خانه هم جو می‌ریختند تا اسب اسفندیار بخورد.  دیگی از آش اسفندی هم شب تا صبح در تنور می‌گذاشتند تا در آن سال تنور خانه گرم بماند و آش اسفندی را می‌خوردند تا در طول سال سرما نخورند.

جشن سوری

از دیگر جشن‌هایی که در ایران باستان برای پیش درآمد یا پیش‌واز نوروز برگزار می‌شده، جشن سوری ‌است. سوری به یک معنی سرخی است و اشاره به سرخی آتشی است که در این روز می‌افروخته‌اند. در تاریخ بخارا آمده ‌است: «چون امیر سدید منصوربن نوح به ملک نشست، هنوز سال تمام نشده بود که در شب سوری چنان‌که عادت قدیم است آتشی عظیم افروختند.»

این آتش را در شب سوری برای گریزاندن سرما و فراخوانی گرما، آن هم بیشتر بر روی بام‌ها می‌افروختند که هم شگون داشته و هم به باور پیشینیان، تنوره آتش و دود بر بام‌ها، فروهر و روان  درگذشتگان را به خانه‌های خود رهنمون می‌کرده‌ است.

مردم شهرستان دلیجان نیز در گذشته‌های نه چندان دور توده‌هایی از بوته خودروی بیابانی و… فراهم و نزدیک یکدیگر قرار می‌دادند. زن، مرد، پیر و جوان در حیاط خانه یا کوچه‌ها، از روی آتش می‌پریدند و گرد آن می‌چرخیدند و به دست‌افشانی و پایکوبی می‌پرداختند. علاوه بر آتش افروزی و جشن و سرور، از بام خانه بالا می‌رفتند و کوزه‌ای آب ندیده با خود می‌بردند و از آنجا به زمین می‌ریختند و کوزه را می‌شکستند.

گذشتگان باور داشتند که بلاها را در کوزه انباشته کرده‌اند و وقتی کوزه را بشکنند آن بلا نابود می‌شود. ( آن‌ها بر این باور بودند که کوزه کهنه و شکسته فقر می‌آورد کوزه‌هایی را که کهنه بودند و یا شکسته و ترکی در آنها بود  بر زمین می‌زدند.)

یکی دیگر از مراسم چهارشنبه سوری که تا همین سال‌های پیش نیز مرسوم بود مراسم کَم‌زنی بود. یک یا دو نفر در حالی که خود را با چادری می‌پوشاندند، الک یا بادیه‌ای  را به دست می‌گرفتند  و پشت در خانه‌ها با قاشق بر آن می‌زدند تا در خانه باز شود و صاحب خانه چیزی به آن‌ها هدیه دهد. صاحب خانه نیز معمولا آنها را بی‌نصیب نمی‌گذاشت، و از آنان اجابت دعا و گشایش کار را خواستار می‌شد. این هدایا بیشتر آجیل شور و شیرین و خشکبار، قند و شیرینی و… بود.

آئین‌ها و مراسم نوروز 

قاشق زنان در حین انجام این کار اصلا حرفی نمی‌زدند تا شناخته نشوند، در برخی موارد که صاحبخانه قاشق زنان را شناسایی می‌کرد برای شوخی و خنده ظرف آبی را بر سر آنها خالی می‌کرد. قاشق زنان نیز آن چه را جمع‌آوری می‌کردند متبرک می‌دانستند و بقیه را در آن شریک می‌کردند.آیین قاشق‌زنی برگرفته از این باور است که فروهر نیک درگذشتگان در پایان سال به میان زندگان بازگشته و به شکل افرادی که رویشان پوشیده است به خانه بازماندگان سر می‌زنند و زندگان برای یادبود و برکت به آنان هدیه‌ای می‌دهند.در زند اوستا آمده است که پنج روز آخر سال تا روز پنجم فروردین فَروَهَر گذشتگان رها می‌شوند. بر این اساس برای خشنودیِ روان آنها و نیز آمادگی برای نو شدن سال، باید خانه‌ها تمیز باشد، اهل خانه کدورت‌ها را به دور می‌ریزند و همگی جامه‌های زیبا و نو بر تن می‌کنند. هم اکنون نیز در ساعات پایانی سال بیشتر اهالی بر سر مزار درگذشتگان رفته و برای آمرزش آنها فاتحه می‌خوانند و دعا می‌کنند.

برای تمیز کردن و خانه تکانی تمام بانوان دلیجانی دست به کار می‌شدند، گرد و خاک و سیاهی را از در و دیوارهای کاهگلی اتاق ها می‌زدودند و برای بر طرف کردن سیاهی که از دود اجاق و آتش بر دیوارها بر جای مانده بود، خاک سفید رنگ یا گچ را با آب مخلوط می‌کردند و با پارچه  و یا نرمه جارو  بر دیوارها می‌مالیدند و دیوارها را سفید می‌کردند.

در روزی مشخص نیز دختران و زنان خانواده به خانه پدر بزرگ‌ها می‌رفتند و با کمک یکدیگر خانه تکانی می‌کردند و در کنار آنها به گفتگو و خنده و شادی می‌پرداختند.

برای سفره هفت‌سین  و پذیرایی از مهمانان، سبزه  سبز می‌کردند، نان می‌پختند، گندم‌های خیسانده در آب پنیر را با شاهدانه بو می‌دادند، قُوتو درست می‌کردند و هسته‌های شیرین شده زردآلو (راجی: تَندَه) و نخود چی، کشمش، برگه (راجی: تُرشاله)، سنجد، توت خشک، باسلُق و جوزغند و… در دولاب‌ها برای پذیرایی نگهداری می‌شد.

پسران نیز در نزدیکی عید تخم مرغ‌های سالم و محکم را جمع می‌کردند، تخم مرغ‌ها به وسیله بانوان با گیاهان و پوست برخی میوه‌ها رنگ می‌شدند. تعدادی از آنها در سفره هفت‌سین برای هدیه دادن کنار گذاشته می‌شد و تعدادی نیز برای تخم مرغ بازیِ پسران بود. این بازی از پیش از عید شروع و تا روز سیزدهم نوروز ادامه داشت. بازی نیز بدین گونه بود که تخم مرغ را در مشت خود نگه می‌داشتند و فقط سر آن از میان شست و انگشتِ پهلوییِ آنها بیرون بود، به گونه‌ای که رقیب بتواند با سر تخم مرغ خودش به آن ضربه بزند. با این ضربه یکی از تخم مرغ‌ها می‌شکست. با شکستن و یا ترک خوردن دو سر تخم مرغ  صاحب آن بازنده بود و باید تخم مرغش را به فرد برنده می‌داد. (تخم مرغ در نزد ایرانیان نماد پیدایش حیات و آغاز آفرینش است.)

اسفند ماه و فروردین در دلیجان گذشته سراسر همدلی و سرور و شادی بود، همه اهالی مانند هم و یار و غمخوار یکدیگر بودند. مردم دسته دسته به دیدار یکدیگر می رفتند و پذیرایی‌ها ساده و گرم بود.

منبع:میراث آریا

۴۵۰ هزار نفر در سفرهای نوروزی اقامت رسمی داشتند

تیموری گفت:تا روز هفتم فروردین یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفرشب اقامت در مراکز اقامتی رسمی داشتیم که اگر هر فرد به‌طور متوسط سه شب اقامت داشته باشد، حدود ۴۵۰ هزار نفر طی ۱۰ روز گذشته سفر کرده‌اند.

به‌گزارش خبرگزاری مهر، ولی تیموری در وبینار ستاد مرکزی هماهنگی خدمات سفر که با حضور دستگاه‌های عضو ستاد باعنوان «مدیریت سفر ایمن در نوروز ۱۴۰۰ به‌منظور بررسی خدمات سفر با محوریت سفر و پروتکل‌های ابلاغی» در سالن خلیج فارس معاونت گردشگری به شکل ویدئوکنفرانس برگزار شد گفت: ارائه آمارهای مقایسه‌ای از سوی برخی دستگاه‌ها نسبت به سال ۹۹ به‌نظر منطقی نیست و بهتر است این مقایسه نسبت به سال ۹۸ یا ۹۷ انجام شود.

معاون گردشگری کشور تأکید کرد: به رعایت اصول مهمان‌نوازی، مردم‌داری، برخورد کریمانه و مهربانانه با مسافران، زائران و گردشگران و راهنمایی همراه با گشاده‌رویی در مواردی که تغییر رنگ در برخی شهرها اتفاق می‌افتد، توصیه می‌کنیم. ضرورت دارد تا همراهی و کمک بیشتری برای مدیریت ایمن و مسئولانه سفر در روزهای باقیمانده تعطیلات انجام شود.

تیموری بیان کرد: ما به‌عنوان اعضای ستاد مدیریت بیماری کرونا در کنار همه اعضا تلاش می‌کنیم تا این بیماری مدیریت شود. با توجه به این‌که این بیماری ادامه پیدا کرده است و کسب‌وکارهای مرتبط با گردشگری و خدمات سفر از این موضوع ضررهای زیادی دیدند در قالب مصوبات ستاد ملی کرونا گشایش مقطعی و محدود برای فعالان حوزه گردشگری به‌وجود آمد.

او در ادامه گفت: در چنین شرایطی نیاز است که ما به‌عنوان متولیان گردشگری کشور، مسائل فعالان این حوزه را بازگو و از آن‌ها حمایت کنیم. مسئله مهم برای ما مدیریت بیماری کرونا است که با پیشنهاد وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی تحت عنوان “سفرهای ایمن و مسئولانه” سعی کردیم این بیماری کنترل شود.

معاون گردشگری کشور اضافه کرد: همکاران ما در ورودی شهرها و سایت‌ها در خصوص رعایت پروتکل‌های بهداشتی تذکرات لازم را ارائه می‌کردند و من آنچه در بازدید از شهرها و مراکز اقامتی و تأسیسات گردشگری داشتم، می‌دیدم همه این پروتکل‌ها را رعایت می‌کنند.

افزایش پایگاه‌های سازمان امداد و نجات به ۱۲۰۵ پایگاه در نوروز ۱۴۰۰

حسین درخشان که به‌عنوان نماینده سازمان امداد و نجات در این وبینار به شکل ویدئوکنفرانس حضور داشت در ادامه، گفت: وظیفه ما این است از مردم حمایت کنیم و در کنار آن‌ها باشیم، به این منظور در سال ۱۴۰۰ در طرح و امداد نوروزی تعداد پایگاه‌های ما از ۵۶۰ پایگاه در سال گذشته به ۱۲۰۵ پایگاه در نوروز امسال رسید تا بتوانیم خدمات بیشتری به مردم ارائه کنیم.

او افزود: در کنار خدمات نوروزی وظیفه جدیدی به ما محول شد تا در کنار وزارت بهداشت به کنترل مبادی ورودی مرزها بپردازیم به این منظور در ۳۳ مرز زمینی، دریایی و هوایی که تردد مسافر وجود داشت، مستقر شدیم.

درخشان تصریح کرد: تا هشتم فروردین ۱۴۰۰ حدود ۵۶ هزار نفر از هم‌وطنانمان را که طی ایام نوروز وارد کشور شدند، تحت کنترل داشتیم به‌طوری‌که تعدادی از آن‌ها که تست پی‌سی‌آر نداشتند، حدود ۱۱ هزار تست فوری گرفتیم و ۳۲ نفر را به قرنطینه‌های وزارت بهداشت معرفی کردیم.

هادی سجادی‌راد از کانون اتومبیل‌رانی و جهان‌گردی در این وبینار، اظهار کرد: در ایام نوروز سال‌های گذشته ۱۰۰ هزار تماس مردمی در حوزه‌های مختلف گردشگری و سفر داشتیم، اما امسال طی ۱۰ روز گذشته به طور میانگین ۳ هزار و ۶۰۰ تماس به شکل میانگین روزی ۳۵۰ تماس توسط مردم گرفته شد، این آمار نشان‌دهنده کاهش سفرها بوده است.

منبع:خبرگزاری مهر