نگاه موزهای به میراث فرهنگی خطرآفرین است
دانشیار رشته طراحی شهری دانشگاه بوعلی سینا نگاه موزهای به میراث فرهنگی را خطرآفرین دانست و مطرح کرد: اینکه بخواهیم تمام بناهایمان را حفظ و به عنوان محل بازدید استفاده کنیم اشتباه است.
دکتر حسن سجادزاده در نشست «ارزیابی عملکرد پنجمین دوره شورای اسلامی شهر همدان در حوزه میراث فرهنگی» که در دفتر ایسنا برگزار شد، بیان کرد: دو رویکرد مشخص نرم افزاری و سخت افزاری در رابطه با بافت وجود دارد که همواره باید با هم دیده شوند و متأسفانه در کشور ما در قالب تجربیات قبل نگاه به بافت نگاه پروژهای، مهندسی و کمی است و روی مسائل اجتماعی، آموزش و حساس کردن مردم نسبت به حفظ بافت کار نکردهایم.
وی دامه داد: اگر در کشورهای توسعه یافته بافتهای قدیمی از منزلت خاصی از لحاظ اجتماعی و اقتصادی برخوردارند به علت دخالت مردم در آن است. مردم نیاز به راهبری و هدایت دارند تا همه مسئولیتها گردن مسئولان اجرایی نیفتد، اگر مردم بدانند تخریب بافت قدیمی به منزله تخریب خاطرات و آینده شهر و هویتشان است خود به خود در این مسائل مشارکت میکنند.
وی با تأکید بر اینکه نگاه به بافت باید جامع و همه جانبه باشد، افزود: معیار ما در حوزه بازآفرینی این است که اگر ساکنان اصیل نسبت به آن منطقه احساس مسئولیت و تعلق کنند برنامهها موفق بوده همچنین باید دغدغه مشارکت کنندگان، اهالی بافت و مردم همدان را در کنار این مسائل ببینیم و متأسفانه این مشکل در طرحهای جامع شهری هم دیده میشود و علت به نتیجه نرسیدن آنها این است که کاربران اصلی را کنار میگذاریم و در اتاقها جلساتی برگزار میکنیم و به نتیجه میرسیم.
سجادزاده مطرح کرد: در تصویب بافت مرکزی که معتقد بودیم نقشه ۱۳۳۵ ملاک عمل قرار گیرد، این چالش وجود دارد که بعضی معتقدند از این نقشه چیزی باقی نمانده اما مثلاً در حال حاضر تپه هگمتانه هم از نظر بصری چیزی ندارد اما علت نمیشود آن را زیرسوال ببریم، از طرفی خاطرات، حوادث و رویدادها بخشی از بافت و تاریخ است که یا مدفون شده یا وجود دارد و یا قابل احیاء است.
سجادزاده مطرح کرد: در تصویب بافت مرکزی که معتقد بودیم نقشه ۱۳۳۵ ملاک عمل قرار گیرد، این چالش وجود دارد که بعضی معتقدند از این نقشه چیزی باقی نمانده اما مثلاً در حال حاضر تپه هگمتانه هم از نظر بصری چیزی ندارد اما علت نمیشود آن را زیرسوال ببریم، از طرفی خاطرات، حوادث و رویدادها بخشی از بافت و تاریخ است که یا مدفون شده یا وجود دارد و یا قابل احیاء است.
وی با اشاره به اینکه در این حوزه باید بدون غرض و مسائل احساسی عمل کنیم، تصریح کرد: یکی از چالشهایی که در کشور در حوزه بافت وجود دارد، فقدان برنامه جامع راهبردی است، مثلاً طرح ویژه یا طرح توسعه راهبردی بافت تاریخی مسئله پیچیدهای نیست و اسنادش در تمام دنیا موجود است و میگوید برای مجموعه بافت تاریخی ضوابط و مقررات متفاوت است، آنچه از نظر ما مهم است نظام پهنهبندی قوانین و ضوابط است.
وی اضافه کرد: چالشهایی که در حال حاضر وجود دارد به علت مصوباتی است که در طرح جامع ایجاد شده و حق و حقوقی برای ساکنان درنظر گرفته است، به عبارتی چون همه چیز را در طرح جامع دیدهایم بافت تاریخی، حاشیه، شمال یا جنوب شهر برایمان فرقی نکرده و بر حسب معبر ارتفاع دادیم و قانون بی پایه و اساس ۶۰، ۴۰ را در کل کشور حاکم کردهایم و این مسائل حق و حقوقی را برای شهروندان ایجاد کرده که اصلاح آنها برای مجموعه شورا، شهرداری و میراث فرهنگی سخت است.
سجادزاده بیان کرد: نخستین کار که میتوان در این رابطه انجام داد، این است که یک طرح راهبردی بر مبنای توسعه بافت تاریخی لحاظ کنیم کمااینکه در همه دنیا این کار شده است و تا زمانی که نظام پهنهبندی، قوانین، ضوابط و مقررات نداشته باشیم، این حاشیهها وجود دارند.
به عقیده وی، مسئله بعدی در این رابطه مدیریت یکپارچه است که در کشور و در همه حوزهها از نبود آن رنج میبریم و درست است ضوابط و دستورالعملهایی وجود دارد اما خیلی واضح و روشن نیست که جایگاه میراث فرهنگی، شهرداری و راهوشهرسازی مشخص باشد؛ مثلاً در بازار همدان هر سه دستگاه پروژههایی را در دست کار دارند و مشخص نیست متولی اصلی کدام یک از آنها هستند و این موضوعی است که در بحث کلان مدیریتی هم با آن مواجه هستیم.
سجادزاده در ادامه با بیان اینکه در شهرداری و دوره پنجم شورا دغدغههایی نسبت به دورههای قبل در حوزه میراث فرهنگی وجود داشت، گفت: سه رویکرد غالب در زمینه مباحث بافت وجود دارد که اگر هر سه را با هم ببینیم کمک زیادی میکند چراکه بافت از بافت بازار، محلات و عناصر دیگری که در بافت وجود دارد تشکیل شده است.
وی اظهار کرد: یکی از مسائلی که بافتهای قدیمی را زنده کرده محله محوری است، کانسپت شهر ایرانی بر پایه محلات، زنده بوده و محله مخصوص شهر ایرانی است که ویژگیهای اجتماعی را در آن حس میکنیم و هویت اجتماعی دارد.
این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه محله آقاجانیبیگ هیچ گاه مانند قبل نخواهد شد، افزود: ساکنان اصلی از این محله رفتهاند و دیگر تعلقی نمانده و برگشتن هویت آن خیلی سخت است بنابراین در درجه اول باید سعی کنیم افرادی که در این محلات هستند را به ماندن در آنجا دلگرم کنیم.
به گفته سجادزاده، محلات همدان بینظیر هستند و اگر الگوی محله را در همدان حفظ کنیم یک توسعه اتفاق میافتد و باید بتوانیم افراد بومی را برای ماندن در محلات قدیمی تشویق کنیم.
وی با بیان اینکه بحث حملونقل عمومی در بافت بیداد میکند، شرح داد: متأسفانه هجمه هجوم ماشینها در بافت تاریخی وحشتناک است بنابراین رویکرد باید تغییر کند، منظور از پیادهمداری روحیه دادن به فضاست نه فقط کفسازی و عدم تردد ماشین، از طرف دیگر یک شبه نمیتوان ماشین را از بافت قطع کرد بنابراین علاوه بر محله محوری، حملونقل عمومی و پیادهمداری نیز میتواند به عنوان راهبرد اساسی به بافت کمک کند.
وی با بیان اینکه بحث حملونقل عمومی در بافت بیداد میکند، شرح داد: متأسفانه هجمه هجوم ماشینها در بافت تاریخی وحشتناک است بنابراین رویکرد باید تغییر کند، منظور از پیادهمداری روحیه دادن به فضاست نه فقط کفسازی و عدم تردد ماشین، از طرف دیگر یک شبه نمیتوان ماشین را از بافت قطع کرد بنابراین علاوه بر محله محوری، حملونقل عمومی و پیادهمداری نیز میتواند به عنوان راهبرد اساسی به بافت کمک کند.
سجادزاده مطرح کرد: باید یک طرح جامع همراه حق انتقال توسعه را تدوین کنیم کما اینکه در دنیا هم این کار در مورد بافت تاریخی انجام شده است؛ به عنوان مثال در حال حاضر افراد حق و حقوقی دارند و هر چقدر هم جلویش را بگیریم از دیوان عالی رأی میگیرد و ساختوساز میکند و این مسئله با رویکرد مشارکتی قابل حل است.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه ظلمی که نقشه پیراوش به بافت کرد هیچ مشاوری نکرد، گفت: این نقشه شش خیابان پیادهراه را پیشنهاد داد و برای جبران آن ۱۸ متری را از کل مرکز محلات عبور داد بنابراین وقتی واقعیت بافت را فقط در کالبد آن ببینیم از بین خواهد رفت.
وی خاطرنشان کرد: تهیه طرح ساختاری راهبردی بافت، طرح جامع، حق انتقال توسعه، حمل و نقل مبتنی بر بافت از اولویتهایی است که باید به آنها توجه شود؛ مثلاً برای بافت یک مدل ترافیکی مشخص نداریم و در این حوزه بلاتکلیف هستیم همچنین مشاغل مزاحم یکی از مواردی است که بافت را اذیت میکند و به طرح جانمایی مشاغل مزاحم در حوزه شهری نیاز داریم.
به عقیده سجادزاده، شهر دیگر با طرح جامع اداره نمیشود و طرحهای جامع باید موضوعی و موضعی شوند؛ به عنوان نمونه به طرحهای جامع سیما و منظر، پدافند، حملونقل، حق انتقال توسعه نیاز داریم و تا زمانی که اینها در کنار هم در لایههای مختلف تهیه نشود اتفاق خاصی نمیافتد.
این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه در حال حاضر شهرداری طرح CDS همدان را در دست تهیه دارد، اظهار کرد: نمیتوان به این پروژه صددرصد امیدوار بود چراکه نگاهش هنوز نگاه پروژهای به موضوع است.
وی در ادامه با بیان اینکه در بحث مرمت ابنیه همیشه نگاه دانهای و جزیرهای داشتهایم، تصریح کرد: اگر طرح کلی وجود داشته باشد نیاز به طرحهای جلسهای نیست بنابراین در این زمینه نیز باید نگاه کلان داشته باشیم و بافت را به عنوان یک مجموعه کامل در نظر بگیریم.
سجادزاده به دو نوع مدیریت حکمروایی شهری و حکمرانی شهری اشاره کرد و افزود: سیستم حکومت ما از ابتدا حکمرانی بوده است و از بالا به پایین نگاه کردهایم و چون بدنه اجتماع را کمتر دیدیم مشکلاتمان در حوزه شهری عدیده است و تا زمانی که در این حوزه ضابطهای نگاه کنیم وضعیت همین است.
این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه شهرداری همدان به شدت مخالف خارج شدن از رینگ اول شهر است، اظهار کرد: شهرداری همچنین نقشه سال ۱۳۳۵ را قبول ندارد چراکه درآمدهایش را از دست میدهد و دنبال درآمدهای پایدار نیز نبوده است.
وی در ادامه نگاه موزهای به میراث فرهنگی را خطرآفرین دانست و ادامه داد: اینکه بخواهیم تمام بناهایمان را حفظ و به عنوان محل بازدید استفاده کنیم اشتباه است. بنا مانند آدم است و باید زندگی کند، بافت هم موجود زنده است و باید کارآفرین باشد و پویایی و زنده بودن اینها صرفاً با قوانین درست نمیشود.
سجادزاده ادامه داد: متأسفانه در زمینه آموزش و حساسیت مردم کاری نکردهایم مردم باید قانع شوند که زنده کردن بافت سود دارد، به نفعشان است و کار ماندگاری محسوب میشود و چون ۹۰ درصد ذهنمان روی ضوابط و قوانین و جلسات گذاشته شده مشکل بافت حل نشده است.
وی در ادامه مطرح کرد: همیشه در رابطه با بافت یا نگاه تدافعی داریم یا نگاه تهاجمی؛ مثلاً بعضی از روستاها را هدف گردشگری کردیم و زندگی عادی مردم را از آنها گرفتیم اگر بافت به مدیریت مردم و درآمد پایدار برسد حتماً موفق میشود، مثل محله فهادان یزد که به خوبی جواب داد.
سجادزاده با تأکید بر اینکه درباره بافت به مردم الگو ندادهایم و اطلاعات و نمونهای ندیدهاند، گفت: همدان بالاترین تعداد کاروانسراها را در غرب کشور دارد اما چون الگویی برای آنها نداریم پتانسیل عالی درآمدزایی را از دست میدهیم.
به گفته این مدرس دانشگاه، قصه و نگاه کالبدی به بافت تمام شدنی نیست و قرار است در طرح ویژه، پروژه را موجود زنده ببینند و مردم، مشارکت، بودجه و قوانین در آن دیده شود.
به گفته این مدرس دانشگاه، قصه و نگاه کالبدی به بافت تمام شدنی نیست و قرار است در طرح ویژه، پروژه را موجود زنده ببینند و مردم، مشارکت، بودجه و قوانین در آن دیده شود.
وی با بیان اینکه محله جولان برایمان تجربه تلخی است، اضافه کرد: برای این محله هم بودجه تعیین شد و هم مشاور انتخاب کردند تا آن را درست کنند اما در حال حاضر قسمتی از جولان که برنامهای برایش نداشتند، بهتر و ماندگارتر است و قسمتی که برایش هزینه شد از بین رفت.
سجادزاده با اشاره به اینکه طرح تجمیع فاجعهای در بافتها به وجود آورد، بیان کرد: الحاق به زور روستاها به شهر نیز باعث فراری شدن روستائیان شد و زندگی عادیشان از بین رفت بنابراین به کارهای زیادی در این زمینه نیاز داریم؛ مثلاً تبدیل حمام محله حاجی به رستوران اگرچه معظلاتی در پی داشت اما محله نسبتاً سرزندهتر شد.
وی در ادامه یادآور شد: بناهای قدیمی بر خلاف بناهای امروزه به علت انعطاف پذیر بودن قابلیت تبدیل به هر نوع کاربری را دارد و ظرفیت بسیار زیادی در آنها نهفته است و فقط نیازمند یک نوع سیستم سازماندهی از بالا به پایین است.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه سندهای بالا دستی دچار اشکال است، گفت: از زمانی که شوراها شکل گرفت مشکلات سیستم مدیریتی بیشتر شد چرا که نظام شورایی با واقعیتی که قرار بود باشد تعریف نشد.
سجادزاده با اشاره به اینکه شورا به معنای مشورت گرفتن است و در نهایت خود شخص باید تصمیم بگیرد، اظهار کرد: درباره ارزیابی عملکرد شورا در بسیاری از شهرها با چالش مواجهایم چراکه تضارب آراء وجود دارد و متأسفانه مسائل سیاسی در همه موارد وارد شده است؛ مثلاً طرح جامع همدان در اتاق بسته استانداری تصویب شد و نظر شورا در آن اعمال نشد بنابراین مسائل سیاسی وارد مسائل شهرسازی شده است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.