هنر چلنگری دهاقان رو به نابودی

به گفته یکی از آخرین بازماندگان هنر آهنگری سنتی دهاقان در اصفهان، این هنر با قدمت ۴۰۰ سال، روزهای بی‌مهری را تجربه می‌کند و در صورت عدم توجه مسئولان دیگر چراغ این هنر روشن نخواهد شد.

خبرگزاری مهر – گروه استان‌ها، الهام هاشمی: آتش به پا کرد تا کوره‌اش داغ شود، کوره آن قدر داغ شد تا که آهن گداخته شود و این فلزهای گداخته با دست‌های پر تلاش مرد آهنگر، تبدیل به محصول شد، آن هم تولیدی ایرانی و در اوج کیفیت و سخت‌کوشی که حاصل دقت و تمرکز بسیار است؛ همین آهنی که زمخت و خشن به نظر می‌آید با دستان مهربان آهنگر دهاقانی تبدیل به هنر خاص و کمیاب «چلنگری» می‌شود.

«چلنگری» یا همان آهنگری سنتی، گرچه هزاران سال قدمت دارد اما این روزها کاملاً فراموش شده است چراکه متأسفانه اجناس چینی و ماشینی، هنر را هم از ما دور کرده‌اند اما خوشبختانه در بازار قدیمی دهاقان که قدم می‌زنی علاوه بر بوی کاه‌گل و درب‌های چوبی مساجد قدیمی‌اش، صدای چکشی به گوش می‌رسد، صدایی که گوش خراش نیست و به سبب وجه هنری‌اش آرامش را به روح انسان منتقل می‌کند و بر دل نیز می‌نشیند.

بی‌اختیار به دنبال این صدا می‌روی تا بالاخره به اتاق کوچک کاه‌گلی می‌رسی که خبری از سرامیک و دکورهای شیک و لاکچری در آن نیست؛ در نگاه نخست جذب کوره‌ای می‌شوی که در وسط آن اتاق قرار دارد و حرارت و صدای پرهیاهوی آن آدم را به شوق وا می‌دارد، با ذوق در می‌یابی که برخلاف تصورت حداقل اینجا هنوز چلنگری یا همان هنر آهنگری سنتی زنده و روشن است.

اینجا جایی است که یکی از آخرین بازمانده‌های هنر آهنگری، حتی در اوج تابستان کنار حرارت کوره، گرما را راحت تحمل می‌کند و حتی ترجیح می‌دهی به جای استفاده از هوای خنک پارک، کنار این کوره خاص و بی نظیر لحظاتی و حتی ساعاتی را سپری کنی زیرا این کوره در هر شهر یا کشوری روشن نیست!

آهنگر دهاقانی بر خلاف تصورم جوان است، صبور و خندان آهن را از دل کوره داغ بیرون می‌آورد و چکش را مدام بر روی آهن گداخته و قرمز شد میزد و بعد آن را در آب فرو می‌کرد، اما خیلی زود شروع به درد دل با صدای بلند کرد تا مبادا صدای کوره مانع شنیدن صدایش بشود و من دردش را خوب نشوم.

با نعمت الله حاجی محمدی تنها و شاید آخرین «آهنگر سنتی دهاقانی» به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه از مدنظر خوانندگان می‌گذرد:

آقای حاجی محمدی! هنر آهنگری سنتی از چه زمانی در دهاقان رواج داشته است و شما چند سال است به این حرفه اشتغال دارید؟

ببیند این هنر از زمان‌های بسیار قدیم و حتی در زمان پیامبران برای ساخت شمشیر و نعل وجود داشته و به مرور زمان در طول تاریخ ساخت وسایل بیشتر و متعددی را در بر گرفته است. ۱۷ نسل از خانواده ما از جمله پدر، پدربزرگ و عموها به شغل و هنر آهنگری سنتی در دهاقان مشغول بوده‌اند و من هم از سن ۱۴ سالگی تاکنون بهاین هنر روی آورده‌ام و به این کار پرداخته‌ام.

در واقع خانواده ما بیش از ۴۰۰ سال، هنر آهنگری سنتی را در دهاقان زنده نگه‌داشته‌اند، در واقع هنر آهنگری سنتی میراث خانوادگی ما قلمداد می‌شود؛ میراثی هنری و بی نظیر که به ندرت در دیگر نقاط ایران و حتی دنیا وجود دارد.

در حال حاضر چه وسایلی در آهنگری ساخته می‌شود؟

اکنون من تنها اشیا سبک وزن از جمله نعل، سه پایه، انبر، زنجیر، میخ طویله، منقل آهنی، وسایل کشاورزی مثل داس، قسمت‌هایی از بیل و تیشه را برای کشاورزان می‌سازم زیرا شغل بسیاری از مردم دهاقان کشاورزی است.

از چه وسایلی برای این کار استفاده می‌کنید؟

سندان، موتور جوش، قیچی آهن، چکش و کوره سنتی مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ این وسایل هر کدام در مرحله‌ای از کار مورد استفاده قرار می‌گیرد، بدین منظور فلز را در کوره می‌گذارم تا داغ و گداخته شود، پس از بیرون آوردن از کوره به وسیله چکش آن قدر بر روی آن می‌کوبم تا شکل مورد نظر را به خود بگیرد؛ گاهی چندین بار فلز را درون کوره قرار می‌دهم تا بالاخره به شکل مورد نظر مشتری در بیاید.

آیا استقبال مردم از این شغل، راضی کننده و مناسب است؟

نه، متأسفانه من شاهد هیچ استقبالی از سوی مردم نیستم و کوره آهنگری سنتی دهاقان که واژه زیبای هنر را به خود نسبت داده، با بی مهری مردم مواجه شده است، اما من هنوز عاشق صدای این کوره و صدای چکش‌هایش هستم.

از مسئولان شهرستانی و استانی چه خبر؟ آیا مسئولان به فکر شما هستند و از این هنر حمایت می‌کنند؟

نه هیچ مسئولی به سراغ این هنر که در گوشه بازار قدیمی دهاقان نجیبانه گداخته می‌شود نمی‌رود و سراغی از آهنگری دهاقان را نمی‌گیرند.

بازار کسب و کار آهنگری سنتی دهاقان این روزها چگونه است؛ داغ و پر رونق و یا…..؟!

هر روز صبح با یاد و نام خداوند کوره آهنگری را روشن می‌کنم و گرمایش را حتی در تابستان به جان می‌خرم اما مشتری و خریدارها بسیار کم هستند و به همین سبب این هنر کمیاب و خاص، درآمدزا و پر رونق نیست و زندگی ام را به سختی تأمین می‌کنم؛ البته باز هم خدا را شکر می‌کنم که نانی حلال در سفره‌ام می‌گذارم.

ورود محصولات چینی سبب شده تا ایرانیان هنر چلنگری را فراموش کنند و از کیفیت ناب این کار غافل شوند؛ کارخانه‌جات صنعتی هم اقدام به ساخت و تهیه ابزار چلنگری نموده و مردم را نیز جذب کرده‌اند و در نهایت چلنگری به مرور و شاید به تناسب زمانه به فراموشی سپرده شده است.

چرا مشتری‌های این هنر با وجود نیاز به وسایل آن کم شده‌اند و مردم چگونه احتیاجات خود در این زمینه را مرتفع می‌کنند؟

ورود محصولات چینی سبب شده تا ایرانیان هنر چلنگری را فراموش کنند و از کیفیت ناب این کار غافل شوند، هم‌چنین با ورود آهنگری ماشینی و رشد تکنولوژی، روند استقبال مردم از آهنگری ماشینی بسیار کم شده و حتی در بسیاری از شغل‌ها و واحدهای تولیدی هیچ گونه نیازی به آهنگری سنتی ندارند و کاملاً با آهنگری سنتی خداحافظی کرده‌اند، زیرا کارخانه‌جات صنعتی هم اقدام به ساخت و تهیه ابزار چلنگری نموده و مردم را نیز جذب کرده‌اند و در نهایت چلنگری یا همان آهنگری سنتی به مرور و شاید به تناسب زمانه به فراموشی سپرده شده است گرچه نقش ما نیز در این امر کم نیست.

سختی‌های شغل آهنگری از دیدگاه شما چیست؟

آهنگری هنر و حرفه‌ای دوست داشتنی و شیرین است اما به سخت‌کوشی و تلاش هم نیاز دارد اما متأسفانه امرار معاش با این شغل بسیار سخت است و برخلاف سختی کار از درآمد بسیار پایینی برخوردار است.

از اشتیاق جوانان دهاقانی برای ورود به این هنر برایمان بگویید؟

جوانان به دنبال کارهای به روز و جدید هستند و هیچ تمایلی به مشاغل سنتی از جمله آهنگری سنتی ندارند، حتی فرزندان من نیز مخالف ورود به این حرفه هستند زیرا فاقد درآمدزایی خوب و مناسب است و همین موضوع سبب نگرانی ما شده است. به سبب نبود بازار و درآمدزایی مناسب همه آهنگران سنتی به تنهایی مشغول به کار هستند و من هم تا کنون حتی یک نفر را هم آموزش نداده‌ام زیرا هیچ علاقه‌مندی به من مراجعه نکرده است.

آیا این کوره داغ و با قدمتی طولانی حق زنده ماندن ندارد؟

چه کسی باید راهکار و چاره‌ای برای زندگی این کوره هنری ارائه دهد؟ این مسئولان دهاقانی هستند که نباید بگذارند این هنر با بی مهری و بی فکری خاموش شود زیرا با توجه به اینکه من تنها آهنگر این شهرستان و شاید استان اصفهان هستم بعد از من حتی اگر علاقه‌مندی وجود داشته باشد اما کسی وجود ندارد که این هنر را آموزش دهد.

کوره آهنگری دهاقان در ظاهر کوره است اما درواقع نمودی از پویایی و تلاش است؛ با این روند و این بی مهری‌هایی که نسبت به هنر آهنگری سنتی شده است با قدمت چهار صد ساله بعد از من برای همیشه خاموش خواهد شد.

مسئولان باید نیروی محرکه‌ای برای زنده ماندن و داغ‌تر شدن این هنر باشند و همه زیرساخت‌ها و زمینه‌ها را برای شناساندن این هنر منحصر به فرد فراهم نمایند حتی از این هنر خاص برای جذب گردشگری و توریست استفاده کنند اما تا کنون هیچ‌گونه اقدامی صورت نگرفته استهیچ‌کس دیگر سراغی از آهنگری سنتی و با قدمت چند صد ساله دهاقان را نمی‌گیرد و خاموشی این کوره سنتی بعد از ۴۰۰ صد سال تلاش و سخت‌کوشی، به جز هنرمندان دهاقانی، هیچ کسی را تا کنون نگران نکرده است.

چه انتظاری از مسئولان امر دارید به ویژه اینکه نام «چلنگری» به عنوان یک هنر ثبت شده است اما هیچ تلاشی برای حفظ آن نمی‌شود؟!

این کوره داغ دیگر به راحتی یافت نخواهد شد اما با این روند قطعاً خاموش خواهد شد و چهارصد سال قدمت فراموش خواهد شد، پس مسئولان باید نیروی محرکه‌ای برای زنده ماندن و داغ‌تر شدن این کوره هنری باشند و همه زیرساخت‌ها و زمینه‌ها را برای شناساندن این هنر منحصر به فرد فراهم نمایند و بازار چلنگری دهاقان را گرم و جاودان کنند و حتی از این هنر خاص برای جذب گردشگری و توریست استفاده کنند اما تا کنون هیچ‌گونه اقدامی صورت نگرفته و به این نیندیشیده‌اند که با این روند، کوره آهنگری سنتی دهاقان به زودی خاموش می‌شود و دیگر کسی برای آموزش این هنر به جوانان وجود نخواهد داشت.

منبع:خبرگزاری مهر

ابریشم؛ سرمایه‌ مغفول «بسک»

با وجود ثبت‌ملی «بسک» در استان خراستان‌رضوی به‌عنوان «روستای ملی ابریشم‌کشی»، واردات بی‌رویه ابریشم مانع رونق کسب‌وکار تولیدکنندگان شده‌است.

روستای «بسک» از توابع شهرستان تربت‌ حیدریه در استان خراسان‌رضوی در ١١تیرماه ۱۳۹۷ به‌عنوان «روستای ملی ابریشم‌کشی» به ثبت ملی رسید؛ وجود ۹۲چرخ و کارگاه ابریشم‌کشی و تولید ماهانه حدود ۹۰کیلوگرم نخ ابریشم، از ویژگی‌های این روستای ملی به‌شمار می‌رود.  روستای بسک و شهرستان «بایگ»، قدمت چندصد ساله در تولید ابریشم دارند و یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان این محصول در کل کشور محسوب می‌شوند. ابریشم به لحاظ قیمت یکی از پرارزش‌ترین تولیدات صنایع‌دستی است، اما با این حال فعالان این رشته اوضاع و احوال اقتصادی مناسبی ندارند.

ثبت ملی بسک و بایگ

معاون صنایع‌دستی اداره‌کل میراث فرهنگی استان خراسان‌رضوی دراین باره به خبرنگار همشهری آنلاین می‌گوید: برای تحقق اهداف سازمانی وزارت میراث فرهنگی، این اداره‌کل روستاهایی که استعداد بالایی در زمینه صنایع‌دستی دارند را شناسایی و پس از کارشناسی، به وزارتخانه معرفی می‌کند. «محمد مطیع» می‌افزاید: بعد از کارشناسی و برگزاری جلسه‌های داوری، این روستاها ابتدا به ثبت ملی و درصورت داشتن شرایط لازم به ثبت جهانی نیز خواهند رسید. این امکان برای شهرهای دارای خلاقیت‌های خاص نیز وجود دارد.

وی با بیان اینکه روستای بسک و شهر بایگ از توابع شهرستان تربت‌ حیدریه، به‌عنوان مراکز ابریشم‌کشی به ثبت ملی رسیده‌اند، ادامه می‌دهد: براساس آخرین سرشماری، در روستای بسک ۱۱۷ خانوار با جمعیت ۳۴۲ نفر سکونت دارند. از این تعداد خانوار، ۹۲ خانواده کارگاه خانگی ابرشیم‌کشی دارند و دراین حرفه مشغول به‌کارند.

این مسئول با بیان اینکه بسک در یک موقعیت جغرافیای بسیار زیبا قرار دارد و اگر امکانات گردشگری و بوم‌گردی دراین روستا گسترش یابد رفت وآمد گردشگران نیز بیشتر خواهد شد، عنوان می‌کند: این موضوع زمینه‌ساز رونق نسبی بازار فروش ابریشم نیز می‌شود. بسک باید در مرحله بعدی به ثبت جهانی برسد، اما تحقق این مسأله مستلزم ایجاد زیرساخت‌های گردشگری دراین روستاست، چراکه کارشناسان شورای‌ جهانی بر مبنای وجود زیرساخت‌های اولیه، برای ثبت جهانی تصمیم‌گیری می‌کنند.

تولید ابریشم

مطیع اظهار می‌کند: حدود ۷۰ درصد از ابریشم کشور در کارگاه‌های ابریشم‌کشی روستای بسک و شهرستان بایگ تولید می‌شود. این کارگاه‌ها بین ۳ تا ۴ ماه در سال فعالیت می‌کنند و بعد از آن به‌دلیل نبود نوغان کرم‌ ابریشم تعطیل می‌شوند.

وی می‌افزاید: برای اینکه حرفه‌های مربوط به تولید ابریشم دراین شهر و روستا در ماه‌های دیگر سال به کار خود ادامه دهند، اداره‌کل میراث فرهنگی خراسان‌رضوی کارگاه‌های زری‌بافی، نواربافی و ابریشم‌بافی را در بسک و بایگ راه‌اندازی کرده‌است.

مقابله با خام‌فروشی

مطیع همچنین با بیان اینکه برای آموزش رشته‌های زری‌بافی، نواربافی و ابریشم‌بافی تعدادی از فعالان جوان دراین زمینه برای فراگیری آموزش‌های لازم به تهران اعزام شدند، می‌گوید: ابریشم‌بافی یکی از رشته‌های بسیار باارزش و درآمدزا در زمینه تولید ابریشم است که هم دستگاه‌های تولید و هم تولیدات این رشته بسیار گران‌قیمت هستند.

وی ادامه می‌دهد: معدن نقره و طلای زرمهر در مجاورت روستای بسک قرار دارد و این موضوع می‌تواند در تولید زری‌بافی و همچنین گلابتون‌ (رشته‌های نازک طلا و نقره که همراه تارهای ابریشم در زری‌بافی به‌کار می‌رود) بسیار موثر باشد.

این مسئول عنوان می‌کند: تولید نخ گلابتون‌ که در ساخت صنایع‌دستی مناطق مختلف کشور کاربرد بسیاری دارد نیز در دستورکار اداره‌کل میراث فرهنگی استان قرار دارد. دستگاه‌های مربوط به تولید نخ گلابتون بسیار گران‌قیمت است و براساس رایزنی‌هایی که با بخش‌خصوصی انجام شده به‌زودی این دستگاه‌ها تهیه خواهد شد و با استفاده از طلا و نقره معدن زرمهر، تولید نخ گلابتون که در زری‌بافی کاربرد بسیاری دارد، در بسک و بایگ آغاز خواهد شد.

مطیع با بیان اینکه با توجه به فاصله بسیار کم معدن زرمهر با روستای بسک و شهر بایگ، مواد اولیه تولید نخ گلابتون‌ اعم از طلا، نقره و ابریشم در کنارهم قرار دارند که ظرفیتی بسیارعالی برای این منطقه محسوب می‌شود، اظهار می‌کند: اما تاکنون این ۳ کانون با یکدیگر به‌طورکامل هماهنگ نبوده‌اند و ابریشم تولیدی به‌صورت خام‌فروشی عرضه می‌شود، درحالی‌که می‌توان با راهبردی صحیح، ارزش‌افزوده بسیارخوبی برای منطقه به ارمغان آورد.

وی می‌افزاید: علاوه بر خانه صنایع‌دستی که در روستای بسک ساخته شده‌است، به‌زودی یک مرکز آفرینش‌های صنایع‌دستی با قطعه زمینی که در اختیار اداره کل میراث‌فرهنگی استان قرار داده شد،  دراین روستا ساخته می‌شود. درحال‌حاضر نقشه‌های فاز یک و دو این مجموعه آماده و قسمت‌ زیادی از فونداسیون نیز اجرا شده‌است.

لزوم حمایت از تولیدکنندگان

مطیع درباره وضعیت اقتصادی تولیدکنندگان ابریشم در بسک نیز اظهار می‌کند: دستگاه‌های نواربافی با ۵۰۰ هزارتومان در کارگاه‌های خانگی در روستای بسک راه‌اندازی شده‌اند و برای بافنده ماهانه ۱۰۰ تا ۵۰۰ هزارتومان درآمدزایی دارد. شاید با این درآمد در روستا بتوان گذران زندگی کرد، اما با ایجاد مراحل بعدی نواربافی یعنی استفاده در تولید لباس، می‌توان درآمد بسیار بهتری برای این بافنده‌ها ایجاد کرد.

وی تصریح می‌کند: یکی از مشکلات موجود دراین بخش، نبود هماهنگی کافی میان دستگاه‌های مربوط است. به‌عنوان مثال طراحان مُد و لباس هیچ‌گاه توجه مناسبی به این تولیدات با ارزش نداشته‌اند، درحالی‌که مثلا استفاده از نواربافی در دوخت مانتو می‌تواند علاوه بر زیبایی، یک اصالت ایرانی نیز به این تولیدات ببخشد.

این مسئول می‌افزاید: تاکنون هیچ تسهیلات یا بسته تشویقی‌ای برای فروشگاه‌های صنایع‌دستی درنظر گرفته نشده‌است. بنابراین افراد، سرمایه خود را در جای دیگری صرف می‌کنند، درصورتی‌که ایجاد فروشگاه‌های صنایع‌دستی علاوه بر دلگرمی، کمک بسیاری به تولیدکنندگان این بخش برای فروش تولیدات می‌کند و زمینه ساز رونق تولید نیز می‌شود.

ناهماهنگی دستگاه‌ها

معاون صنایع‌دستی اداره‌کل میراث فرهنگی استان خراسان‌رضوی با بیان اینکه اداره ارشاد اسلامی، استانداری، فرمانداری و اداره بازرگانی از دستگاه‌هایی هستند که می‌توانند به پیشبرد اهداف تعیین‌شده در مراکز ثبت ملی کمک قابل‌توجهی بکنند، می‌گوید: ساماندهی وضعیت تولیدکنندگان ابریشم نیازمند همکاری دستگاه‌های مختلف است. اداره‌کل میراث‌فرهنگی خراسان‌رضوی به تنهایی نمی‌تواند همه مراحل تولید تا فروش و ایجاد بازار را به سرانجام برساند.

وی می‌افزاید: تنها اکتفا کردن به ثبت ملی یک روستا یا شهر و رها کردن ادامه کار، نه‌تنها تأثیر مثبتی ندارد بلکه سبب سرخوردگی فعالان این حوزه می‌شود، چراکه ثبت ملی باید آغازی برای رونق بخشیدن به کسب‌وکار تولیدکنندگان باشد که در عمل این اتفاق نیفتاده است.

این مسئول ادامه می‌دهد: اگر بخواهیم صادرات ابریشم را رونق دهیم، باید تسهیلات صادراتی نیز درنظر بگیریم. البته منظور از تسهیلات تنها پرداخت وام نیست، هموار کردن راه صادرات مهم‌ترین موضوع دراین‌ بخش است. درحال‌حاضر برای صادرات این محصول باید مراحل دشواری را طی کرد که همین مساله زمینه‌ساز افزایش قاچاق شده‌است.

وی با بیان اینکه واردات و صادرات باید طبق قاعده و به‌صورت کنترل شده انجام شود، عنوان می‌کند: واردات ابریشم چینی ضربه مهلکی به تولیدکنندگان ابریشم در روستای بسک و شهر بایگ وارد کرده‌است، چراکه این واردات بی‌رویه و بیش‌از نیاز کشور انجام می‌شود و سودجویی واردگنندگان، سبب زیان بیش‌از حد تولیدکنندگان داخلی ابریشم شده‌است.

مطیع اضافه می‌کند: حتی اگر در بسک و بایگ تولید ابریشم ۱۰۰ برابر افزایش یابد و همچنین حمایت‌ها گسترش پیدا کند، باز حریف ابریشم ارزان‌تر وارداتی چینی نمی‌شود. باید واردات ابریشم مدیریت شود و با تولید داخلی هماهنگی داشته باشد.

منبع:همشهری

ساخت‌وسازهای ناهمگون «بلبر»

ساخت‌وسازهای نامتناسب با بافت سنتی در روستای بلبر کردستان، ازمهم‌ترین دغدغه‌های موجود در «بهشت کوچک اورامان» است

«بلبر» نام روستایی در قلب رشته کوه‌های زاگرس و در منطقه اورامانات استان کردستان است؛ روستای کوچکی در حاشیه رود سیروان که در حدفاصل روستاهای «اورامان‌تخت» و «سلین» قرار دارد. بلبر همچنین در مرز بین ۲ استان کرمانشاه و کردستان واقع شده و قدمت هزارساله آن زبانزد است و تا پیش از همه‌گیری ویروس کرونا ازجمله مقاصد گردشگری مهم در استان کردستان به‌حساب می‌آمد.

بلبر به معنای «روستایی جلوی چشمه» است؛ روستایی که پلکانی‌شکل بوده و درمیان دره‌ای زیبا و با طبیعتی چشم‌نواز واقع شده؛ مانند سایر روستاهای اورامان بافتی تاریخی دارد و در دامنه کوه «شاهو» قرار گرفته‌است. این روستای زیبا توسط کوه‌های سربه‌فلک کشیده «کوهسالان» احاطه شده‌است و زیبایی‌های منحصربه‌فردش سبب شده لقب «بهشت کوچک اورامان» را بگیرد.

بیشتر مردم این روستا از محل درآمدهای حاصل از گردشگری، که مدتی است به‌دلیل همه‌گیری ویروس کرونا تا حد قابل‌توجهی کم شده و همچنین باغداری امرارمعاش می‌کنند. زیرساخت‌هایی مانند جاده، آب، برق و… در بهشت کوچک اورامان مهیاست، اما رونق گردشگری در سال‌های اخیر، سبب شده ساخت‌وسازهای غیرمجاز، نامتعارف و درچند طبقه به بافت سنتی روستا آسیب جدی وارد کند.

جاذبه‌های گردشگری بلبر

مدیر پایگاه منظر فرهنگی – تاریخی اورامان در گفت‌وگو با خبرنگارهمشهری با بیان اینکه چند دسته روستا در منطقه اورامانات وجود دارد، می‌گوید: بلبر یکی از روستاهای با بافت پلکانی در منطقه اورامانات است که در دره‌ای با شیب ملایم و با کم‌ترین ارتفاع در نزدیکی رودخانه قرار گرفته‌است.

«پویا طالب‌نیا» با بیان اینکه بلبر از شاخص‌ترین روستاهای این منطقه است، درباره وجه تسمیه نام روستا نیز اظهار می‌کند: یکی از وجوه تسمیه‌ بلبر، «کانی بل» در نزدیکی روستای «هجیج» است؛ «بل» به معنی چشمه است و «بر» نیز به معنی مقابل و جلو؛ درواقع می‌توان چنین تعبیر کرد که بلبر به معنی روستای «جلوی چشمه» یا «سرچشمه» است.

وی از چشمه موجود دراین روستا به‌عنوان یکی از ظرفیت‌های مهم گردشگری در منطقه یاد می‌کند و ادامه می‌دهد: بلبر یک چشمه فصلی دارد که از اسفندماه تا اواخر خردادماه، آب خروشانی درآن روان است که می‌تواند به‌عنوان یکی از جاذبه‌های گردشگری روستا و حتی منطقه اورامانات مطرح شود و سالانه گردشگران بسیاری را به‌سوی خود جلب کند.

طالب‌نیا می‌افزاید: یکی دیگر از قابلیت‌های گردشگری این روستا، جاده دسترسی به آن است. به جرأت می‌توان گفت این جاده از جذاب‌ترین جاده‌های ایران است که حتی برخی معتقدند از جاده چالوس‌ هم زیباتر و چشم‌نوازتر است. این جاده بسیار پرپیچ و خم، یکی دیگر جاذبه‌های گردشگری بلبر است که ازسمت اورامان‌تخت به‌ این روستا می‌رسد.

 

محصولات باغی روستا

مدیر پایگاه منظر فرهنگی – تاریخی اورامان محصولات باغی بلبر را از دیگر جاذبه‌های این روستا می‌داند و می‌گوید: انار و انجیر از نمادهای روستای بلبر است. در چند سال اخیر جشنواره‌های انار و انجیر دراین روستا برگزار می‌شد و گردشگران زیادی به‌واسطه برگزاری این جشنواره‌ها در این روستا حضور پیدا می‌کردند؛ موضوعی که امیدواریم پس از دوران همه‌گیری ویروس کرونا، به گردشگری منطقه رونق دوچندانی بدهد.

طالب‌نیا عنوان می‌کند: جشنواره‌های برداشت محصول تا قبل از همه‌گیری ویروس کرونا به‌صورت فصلی در بلبر برگزار می‌شد؛ جشنواره انجیر در اواسط تابستان و جشنواره انار در آبان‌ماه و آذرماه، همواره میزبان جمع زیادی از مردم بومی منطقه و همچنین گردشگران بودند.

وی ادامه می‌دهد: در منطقه اورامان مبحثی با عنوان «دره‌های فرهنگی» تعریف شده‌ و روستای بلبر نیز در دل اورامان شکل گرفته‌است. این روستا با توجه به قرارگیری درمیان روستاهای هجیج و ارومان‌تخت، به‌عنوان روستاهای شاخص منطقه، به‌تنهایی می‌تواند یک قطب فرهنگی – گردشگری باشد و خدمات گردشگری و همچنین فرهنگی مناسبی را به گردشگران علاقه‌مند به کردستان ارائه دهد.

 

جشنواره‌ها در خدمت توسعه گردشگری

طالب‌نیا با اشاره به بهره‌مندی روستا از زیرساخت‌هایی مانند آب، برق، گاز و… می‌افزاید: با توجه به اینکه بلبر در کریدور میان روستاهای اورامان‌تخت و هجیج قرار دارد، یکی از پرترددترین مناطق گردشگری در ایام پیک سفر محسوب می‌شود. این منطقه در اسفندماه، فروردین‌ماه و همچنین اردیبهشت‌ماه بیشترین گردشگر را دارد.

وی عنوان می‌کند: برای توسعه گردشگری دراین منطقه باید از برگزاری جشنواره‌های برداشت محصول باهدف جذب گردشگران بیشتر در دیگر فصول بهره‌مند شد؛ موضوعی که پس از فروکش کردن موج همه‌گیری ویروس کرونا باید بیش‌از پیش به آن توجه کرد.

 

طالب‌نیا همچنین اظهار می‌کند: اهالی بلبر در گذشته کوچ‌نشین بوده‌اند که با تغییر شرایط کسب‌وکار، یکجانشین شده‌اند؛ در واقع باغداری و توسعه گردشگری در روستا بیشتر مردم این روستا را یکجانشین کرده‌است. چند اقامتگاه بوم‌گردی رسمی و تعدادی منزل نیز به‌صورت غیررسمی پذیرای مهمانان و گردشگران هستند.

 

آسیب‌هایی درکمین روستا

مدیر پایگاه منظر فرهنگی – تاریخی اورامان همچنین با اشاره به تهدیدها و آسیب‌های درکمین روستا می‌گوید: توسعه گردشگری بهانه‌ای شده تا برخی از اهالی روستا، دست به ساخت‌وسازهای بی‌رویه و ناهمگون با بافت سنتی بلبر بزنند؛ موضوعی که در بلندمدت توسعه گردشگری را نیز دراین منطقه تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. طالب‌نیا می‌افزاید: ساخت‌وسازهای نامتعارف در چند طبقه و همچنین استفاده از مصالح ناهمگون، بافت پلکانی و تاریخی روستا را تخریب می‌کند و به‌مرور زمان ویژگی‌های متمایزکننده بلبر را ازبین می‌برد.

وی ادامه می‌دهد: باید برای رفع تهدیدهایی که درکمین بافت سنتی روستا نشسته است، راهکارهای مدونی درنظر گرفت و برای ساماندهی ساخت‌وسازها و همچنین حفظ و احیای بافت ویژه منطقه، دستورالعمل متناسبی تهیه و تدوین کرد.

طالب‌نیا تصریح می‌کند: حفاظت از ویژگی‌های منحصربه‌فرد موجود در منطقه اورامانات نیازمند تدوین یک نظام‌نامه گردشگری منسجم است که به‌زودی این نظام‌نامه را تدوین خواهیم کرد.

طالب‌نیا نبود مدیریت یکپارچه را در منطقه از مهم‌ترین مشکلات موجود در اورامانات می‌داند و می‌گوید: نهادها و ارگان‌های مختلف ازجمله فرمانداری‌ها، بنیاد مسکن، اداره منابع‌طبیعی، اداره جهادکشاورزی و دستگاه‌های خدمات‌رسان مانند آب و فاضلاب و… دراین محدوده فعالیت می‌کنند که انتظار می‌رود با هماهنگی بیشتر، در کنارهم و با نظارت اداره میراث فرهنگی، برای کاهش آسیب‌های وارده و همچنین ارتقای زیرساخت‌های موردنیاز برای توسعه گردشگری تلاش کنند.

مدیر پایگاه منظر فرهنگی – تاریخی اورامان اضافه می‌کند: ارائه آموزش‌های موردنیاز به جوانان اورامانات و همچنین مشارکت دادن آنها در حفاظت از منطقه، یکی دیگر از دغدغه‌های این پایگاه است که تحقق آن می‌تواند در به ثمر نشستن اهداف تعیین شده موثر واقع شود.

 

جای‌خالی مدیریت یکپارچه

ساخت‌وسازهای غیراصولی و همچنین تخریب بافت سنتی از مهم‌ترین دغدغه‌های موجود در بلبر است؛ ساخت‌وسازهایی که خارج از محدوده روستا انجام می‌شود و اداره‌های مربوط، مانند منابع‌طبیعی، نظارت موثری بر آن ندارند.

دهیار روستای بلبر در گفت‌وگو با خبرنگارهمشهری با انتقاد از ضعف همکاری میان دستگاه‌های مختلف خدمت‌رسان در زمینه حفاظت از بافت سنتی روستا اظهار می‌کند: در دهیاری اقدام‌هایی برای ممانعت از توسعه ساخت‌وسازهای نامتعارف و ناهمگون انجام داده‌ایم که البته کافی نیست. اگر دیگر دستگاه‌های مربوط نیز همکاری کنند، می‌توان امیدوار بود که اتفاق‌های خوبی دراین حوزه بیفتد. «محتشم ازغ» با بیان اینکه درحال‌حاضر حدود ۲۵۰خانه دراین روستا وجود دارد، می‌افزاید: جمعیت ثابت بلبر ۶۵۰نفر است که این تعداد به‌صورت فصلی، در بهار و تابستان، به حدود ۹۰۰ تا هزارنفر هم می‌رسد.

وی با بیان اینکه اثر مکتوبی از تاریخ این روستا در دست نیست، ادامه می‌دهد: از بقایای آثار تاریخی و تاریخ شفاهی که نسل به‌نسل به ما رسیده، برمی‌آید که بلبر قدمت تاریخی دارد.

ازغ اضافه می‌کند: تا پیش‌از همه‌گیری ویروس کرونا سالانه بین ۲ تا ۳هزارگردشگر از روستای بلبر بازدید می‌کردند و امکانات اقامتی نیز در سال‌های اخیر به‌صورت «خانه روستایی» بوده‌است. همچنین درحال‌حاضر ۲ اقامتگاه در دست ساخت در روستا وجود دارد.

منبع:همشهری

کشف گودال ذخیره‌سازی غلات در فضای دستکند روستای «شمام» گیلان

سرپرست هیأت باستان‌شناسی گفت: گمانه‌زنی به منظور پاسخگویی به استعلام و مستندسازی فضای دستکند روستای شمام رودبار به کشف گودال ذخیره‌سازی غلات منجر شد که به دلیل استفاده از این روش ذخیره‌سازی در خاورمیانه در اغلب گزارش‌های تاریخی از آن به عنوان اقتصاد آسیایی یاد می کنند.

به گزارش گروه فرهنگی ایرنا از روابط‌عمومی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، سولماز رئوف با اعلام این خبر گفت: نخستین کاوش های باستان‌شناسی در روستای شمام از توابع بخش مرکزی شهرستان رودبار واقع در دهستان رستم‌آباد جنوبی استان گیلان در سال ۱۳۴۸ خورشیدی به سرپرستی عبدالحسین شهیدزاده انجام شد و گورستان عظیمی متعلق به دوران اشکانی با گورهای زاغه‌ای از آن به دست آمد.

این باستان‌شناس با اشاره به اینکه پس از کاوش شهیدزاده، شمام علی‌رغم موقعیت ویژه تاریخی در برنامه پژوهشی باستان‌شناسی کشور قرار نگرفت و در طول زمان آسیب‌های فراوانی دید، تصریح کرد: در تابستان سال ۱۳۸۳ به منظور تدوین اطلس باستان‌شناسی گیلان، محوطه‌های باستانی شهرستان رودبار از جمله شمام توسط محمدرضا خلعتبری و بهروز همرنگ مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت.

رئوف با اشاره به اینکه در اوایل تابستان ۱۴۰۰ خورشیدی، طی عملیات خاکبرداری به منظور ایجاد پی ساختمان مسکونی در روستای شمام، بخشی از یک سازه دستکند آشکار شد اظهار کرد: با حضور کارشناسان اداره کل میراث‌فرهنگی استان گیلان از ادامه کار جلوگیری به عمل آمد و با مجوز پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری گمانه‌زنی در این محوطه انجام و یک گمانه ۵.۲ در ۳ متر حفر و سازه دستکند مورد مستندسازی قرار گرفت.

سرپرست هیأت باستان‌شناسی با بیان اینکه این سازه به احتمال زیاد یک گودال ذخیره‌سازی غلات حفر شده در دل بستر آهکی است گفت: قطر دهانه ورودی این چاله ۷۰ سانتی متر، عمق آن ۱۲۲ سانتیمتر و قطرش در پایین‌ترین بخش و کف ۱۱۰ سانتی متر است.

او افزود: دیواره داخل سازه، گل‌اندود و کف آن به قطر ۱۰ سانتی متر با گل کوبیده فرش شده است.

رئوف با بیان این نکته که در گذشته برای حفظ دانه غلات برای مدت زمان طولانی آن را در محلی به نام گودال ذخیره‌سازی انبار می کردند اظهار کرد: این گودال‌ها اصولا در داخل زمین‌هایی با بافت متراکم حفر می‌شده و در مکان‌ها و فرهنگ‌های مختلف به خصوص مکان‌های مرطوب دیده می‌شود.

به گفته این باستان‌شناس، گودال‌های ذخیره علاوه بر حفظ محتویات داخلی از حمله حشرات، میکروارگانیزم‌ها و حیوانات خارجی مانند موش و جوندگان، مکان امنی را برای پنهان کردن غلات که اصلی ترین ماده غذایی در گذشته بوده در برابر سرقت غریبه ها و دشمنان، فراهم می‌کرده است.

او خاطرنشان کرد: کشف چاله‌های ذخیره برای افراد ناآگاه دشوار بوده زیرا درب ورودی این چاله‌ها بسته و سپس روی آن با توده‌های کاه و حتی زباله استتار می شده است.

این باستان شناس با بیان اینکه گودال‌های ذخیره‌سازی در بین تمام فرهنگ‌ها و در سراسر جهان وجود دارد و برای اولین بار شواهد آن از دوران فراپارینه سنگی و در خاور نزدیک در محوطه سکونتگاهی عین ملاحه مربوط به فرهنگ ناتوفی ظاهر شد تصریح کرد: از آنجایی که این روش ذخیره‌سازی بیشتر در خاورمیانه شناخته شده است اغلب گزارش‌های تاریخی از آن به عنوان اقتصاد آسیایی یاد می کنند و در دهه ۱۹۸۰ میلادی این تکنیک در بین بادیه نشینان صحرای نگو (Negev) واقع در بخش‌های جنوبی اسرائیل قابل مشاهده بود.

به گفته رئوف، در اروپای مرکزی این گودال های ذخیره سازی از دوران نوسنگی، دوران برنز، عصر آهن و دوران متاخر شناخته شده است.

او با بیان اینکه گودال ذخیره موجود در روستای شمام در زمان های گذشته به طور کامل خالی شده بود خاطرنشان کرد: احتمالا برای استفاده مجدد از گودال، ورودی آن را با تخته سنگی مسدود کرده بودند که بر اثر برخورد تیغه دستگاه بیل مکانیکی با آن، بخشی از آن تخریب شد.

سرپرست هیأت باستان‌شناسی گفت: به منظور حفاظت از این سازه بعد از پایان کاوش و مستندسازی، داخل آن با خاک سرندشده پر شد.

رئوف از جمله داده‌های فرهنگی دیگری که از این کاوش به دست آمده را  قطعات سفال عنوان کرد و گفت: بر اساس مطالعه و مقایسه تطبیقی با نمونه‌های بدست آمده از کاوش شهیدزاده در شمام، بیشتر این قطعات به صورت کاملا صیقلی با خمیره به رنگ قهوه ای متمایل به قرمز مربوط به دوره اشکانی هستند و تعداد اندکی سفال لعابدار متعلق به اوایل دوران اسلامی نیز در بین داده ها به چشم میخورد.

منبع:ایرنا

کشف موزاییک باستانی با شعار حک‌شده «شاد باشید و زندگی کنید»

باستان‌شناسان ترکیه اخیرا موزاییک کمیابی را کشف کرده‌اند که قدمت آن به قرن سوم قبل از میلاد باز می‌گردد و نکته جالب آن است که بر روی این موزاییک نوشته شده «شاد باشید و زندگی کنید».

در سال‌های کرونایی برای گردشگری چه کار مثبتی کرده‌اند؟

رییس هیات‌ مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ایران با اشاره به این‌که متولیان گردشگری کارنامه قابل دفاعی در سال‌های کرونا ندارند، تاکید کرد: بگویند چه کار مثبتی در حمایت انجام داده‌اند و چه جایگاه و پایگاهی را ایجاد کرده‌اند؟ این همه سختگیریِ ستاد ملی کرونا برای گردشگری به چه خاطر بوده و چه نتیجه قابل قبولی داشته است؟

قلعۀ عمرانی گناباد، مصداق سازگاری با طبیعت و جاذبه‌ای برای گردشگری

یکی از شگفتی‌های زندگی موجودات زنده اعم از گیاه و حیوان سازگاری و وفق با طبیعت و اقلیم است و در این میان، انسان که به «اشرف مخلوقات» شهرت یافته، به پشتوانۀ شعور و درایت خود بهتر از دیگر جان‌داران توانسته است خود را با طبیعت وفق دهد. او یا با مهاجرت مکان دلخواه خود را جستجو کرده، یا با معماری برای خود سرپناه مناسب ساخته یا با فن‌آوری و تکنولوژی اسباب و لوازمی ساخته که او را در سازگاری با طبیعت یاری رساند.

اما پیش از رویکرد انسان به صنعت و تکنولوژی گویا معماری در راستای سازگار کردن محیط با انسان نقش مؤثر و تعیین‌کننده‌ای داشته است.

انسان با معماری برای خود سرپناه ساخته، برای انجام امور مذهبی و اعتقادی معبد ساخته، برای دفاع از خود قلعه‌ها، برج‌ها و باروها بر آورده، برای تعدیل هوا بادگیر و سردابه ساخته، برای ذخیره‌سازی آب، آب‌انبار ساخته و به منظور آسایش و امنیت خود در راه‌ها کاروان‌سرا ایجاد کرده و…

در حال حاضر ما شاهد خیلی از آن سازه‌ها نیستیم و نمی‌توانیم به اهمیت آن‌ها در گذشته پی ببریم در صورتی که آن‌ها الزامات رفاه و آسایش و آرامش و امنیت بودند و در پناه آن‌ها انسان توانست زنده بماند و پله‌های تکامل و پیشرفت را بپیماید.

قلعه یا روستای متروک عمرانی از جمله زیستگاه‌های کهنی است که در یکی از خشک‌ترین و ناسازگارترین اقلیم‌های ایران معروف به «ریگ عمرونی» ساخته شده و با بهره‌گیری از امکانات محلی و ابتکارات معماری، زندگی توام با بهره‌وری و رفاه در آن فراهم گردیده به گونه‌ای که به استناد کتاب «فرهنگ جغرافیایی ایران»، عمرانی در نیمه قرن ۱۳ه. ش قناتی پرآب و تعداد زیادی تاکستان و توتستان‌های گسترده داشته که محصول سالیانۀ توتستان‌های آن تقریبا ۱۰خروار (معادل۳۰۰۰کیلو) ابریشم بوده و در سال۱۳۲۸ه. ش ۱۰۰خانوار و به استناد نوشته «سلطان حسین تابنده» در کتاب «تاریخ و جغرافی گناباد» در حدود سال‌های ۱۳۱۳تا ۱۳۴۴.۷۰۰نفر جمعیت داشته است.

روستایی متروکه 

اکنون این روستای متروک و رها شده اگر چه در حال انهدام و نابودی است اما می‌تواند به عنوان الگویی از یک زیستگاه کویری، گردشگران و پژوهشگران را با نحوۀ زندگی ایرانیان در شرایط سخت آشنا کند.

قلعۀعمرانی واقع در ۲۴کیلومتری شمال شهر گناباد، بر سر راه کهن تربت‌حیدریه به گناباد مشتمل بر یک باروی بلند، یک معبر عریض سرتاسری شمالی-جنوبی، چندین کوچۀ منشعب از معبر اصلی، ارگ، مسجد، حمام، ۳آب‌انبار، یک کاروانسرا و منازل اشرافی با چندین بادگیر است.

تاریخ ایجاد و شواهد تاریخی

اگرچه به نوشتۀ فرهنگ جغرافیایی ایران این روستا در سال ۱۲۴۹ خ توسط «حاجی حسنعلی طبسی» ساخته شده، ولی شواهد متعددی در عمرانی وجود دارد که قول نویسندۀ آن کتاب را نقض می‌کند و نشان می‌دهد که قدمت عمرانی بسیار بیشتر است. از جمله آب‌انبار آجری بزرگ حاشیه جنوبی روستا با بناهای دوران سلجوقی قابل مقایسه است و مسجد جامع زیبای عمرانی در کنار یک خانۀ اشرافی با ساختار زیبایش شباهت به بناهای دوران تیموری دارد و بناهای عام‌المنفعۀ دیگر هم به استناد کتیبه‌های آن‌ها متعلق به دوران صفوی است.

مسلما حضور جمعیت زیاد در آن روستا ایجاب کرده است که در آن آب‌انبار، حمام، مسجد، ارگ و کاروانسرا ساخته شود.

ارگ که در میانۀ روستا قرار گرفته دارای برج و باروی خاص و دروازه‌ای است که از میانۀ دو برج به درون یک هشتی باز می‌شود و کاروانسرای عمرانی که از نوع کاروانسرای عصر صفوی دارای صحن و بازوهای ورودی پیش‌آمده و دو کتیبه در دو سمت ورودی بوده که کتیبۀ سمت چپ به سرقت رفته و کتیبۀ سمت راست با مضمون «عمل استاد شرف‌الدین» باقی‌مانده است.

کاروانسرا از نوع چهارایوانی همراه با غرفه‌ها و حجره‌هایی در اطراف صحن و مال‌بندهایی در پشت حجره‌ها بوده که فضاهای سه طرف آن منهدم شده و فقط بخشی از جبهۀ ورودی در سمت شرق بنا برجای مانده است.

بناهای عام المنفعه

مجموعه بناهای عام‌المنفعه شامل یک حمام، یک مسجد و یک حوض در جنوب ارگ و مجاور یکدیگر گویا در یک زمان توسط یک شخص خیر به نام «شاه محمد» ساخته شده است و اقدام خیر او بر لوحۀ سنگی بالای سردر حوض به این مضمون نقش بسته بود:

چون شاه محمد آمد از بیت حرام
کرد این سه مقام را به یک جای تمام
برداشت خرد آب ز حوض و تاریخ
جست از رقم مسجد و حوض وحمام

مصرع آخر ماده تاریخ است. چنانچه در آن حرف «و» را به حساب نیاوریم تاریخ اتمام بناها ۱۰۳۰ه. ق (دوران شاه عباس اول) و در صورت محاسبه «و» سال۱۰۴۲ (دوران شاه صفی صفوی) به‌دست خواهد آمد. متاسفانه آن لوحه ارزشمند بعد از سال۱۳۷۴ به سرقت رفت.

با خاک‌برداری از معابر هویت و کارکرد فضاهای معماری عمرانی مشخص می‌شود و با تثبیت وضعیت موجود و بازسازی مسجد، دروازه، حوضخانه و برخی بادگیرها یکی از جذاب‌ترین مقاصد گردشگری احیا خواهد شد.

منبع:میراث آریا

آیین‌های دهه دوم محرم در برزک کاشان

مردم برزک پس از برگزاری مراسم نخل‌گردانی و علم‌گردانی در روز عاشورا، در ششمین روز شهادت اباعبدالله الحسین و یاران با وفای ایشان، با آیینی متمایز ارادت و دوستداری خود را نسبت به امام حسین (ع) و اهل بیت ایشان اثبات می‌کنند.

در روز عاشورا مردان و جوانان نخل را که نمادی از تشییع پیکر پاک امام حسین (ع) است حمل می‌کنند و بر سر و سینه می‌زنند. ولی در روز ششم شهادت، زنان مجمعه و سینی‌های خشکبار باغ‌های خود را بر سر گرفته، با شور و شوق خاص به حسینیه می‌آورند تا مردم برزک بر سر سفره‌ای رنگین، در عین حال مقدس و معنوی، با قرائت قرآن، ذکر دعا و مرثیه خوانی به سوگ بنشینند، که بنا به شواهد، مستندات و نقل قول‌های مردمی از قدمتی دیرینه برخوردار است.

مسجد محله‌ی مصلی مکان برگزاری آیین ششمین روز شهادت امام (ع) است. برزک هفت محله‌ی قدیمی دارد، محله‌ی «سرگاول»، «سردل»، «باغستان»، «درب مسجد جامع»، «درب زیارت»، و محله «مصلی»، که محله‌های هفت‌گانه برزک هستند و این آیین فقط در مسجد محله‌ی مصلی برگزار می‌شود.

گفته می‌شود تقریباً تا ۳۰ سال پیش این مراسم در خانه «چهارصفه مصلی» که مکان عمومی برای روضه خوانی بوده، برگزار می‌شده است. اما با ازدیاد جمعیت وعدم گنجایش فضای چهارصفه، به مسجد مصلی منتقل شد.

روند برگزاری مراسم بدین صورت است که در گذشته ساعتی قبل از شروع مراسم، تعدادی از جوانان محل در بالای بام چهارصفه با فریاد «یا حسین» مردم محل را از زمان شروع این مراسم مطلع می‌کردند. زنان که از قبل مقداری از خشکبار و تنقلات حاصل باغ‌شان را نذر مجلس شش امام حسین (ع) می‌کنند در بعد از ظهر روز ششم شهادت به تفکیک نوع آجیل، در کاسه یا بشقاب‌های چینی ریخته، کاسه‌ها را در مجمعه مسی می‌چینند و مجمعه را روی سر نهاده، و به‌صورت گروهی به مسجد می‌آورند.

گفته می‌شود در گذشته فقط هفت خانواده‌ مشخص از اهالی محله مصلی، تنقلات خود را در هفت یا شش کاسه به نیت روز ششم و شب هفتم امام حسین (ع) می‌ریختند و با مجمعه به مسجد می‌آوردند. در گذشته آداب سفره‌آرایی و روند برگزاری مراسم نسبت به مراسم امروز متفاوت بوده است که به لحاظ مراعات حوصله خوانندگان از ذکر بعضی از موضوعات صرف نظر می‌شود.

در حال حاضر زنان در مسجد سفره‌ای به درازای ۱۰ تا ۱۵ متر می‌اندازند، بشقاب‌های آجیل را در دورتادور سفره می‌چینند و سفره را با گل و شمع می‌آرایند. از این مرحله به بعد زنان از سفره جدا می‌شوند و مردان در دور تا دور سفره با ترتیب خاص می‌نشینند و با قرائت سوره یس تنقلات را متبرک می‌کنند. سپس روحانی محل که از طرف بانی مراسم دعوت می‌شود در وصف واقعه عاشورا و کربلا سخن می‌گوید و در ادامه مداح‌ها و نوحه خوان‌ها به روضه خوانی و مداحی می‌پردازند.

در گذشته بانی مراسم از چند روحانی محلی و نیز نوحه‌خوان موسوم به «ضرب‌گیر» و نوحه‌خوان دیگری معروف به پیش واقعه خوان دعوت می‌کردند. نخست هر کدام از روحانی‌ها در کنار سفره از واقعه کربلا سخن می‌گفتند، سپس ضرب‌گیر با خواندن نوحه‌ی خاص با ضرب و ریتم سینه‌زنی، دیگران را به سینه‌زنی وادار می‌کرد.

با خواندن پیش واقعه و عزاداری و روضه خوانی مراسم پایان می‌یابد. اما قبل از پایان مراسم چند نفر از اهالی محل و بانی مراسم آجیل‌ها را روی هم ریخته، مخلوط می‌کنند و در کیسه‌های از جنس پلاستیک می‌ریزند و در بین حاضرین تقسیم می‌کنند. از آنجایی که این تنقلات بر سر سفره امام حسین (ع) با ذکر قرآن و دعا متبرک شده، مردم برزک سعی می‌کنند آن را به خانه‌ی خود ببرند.

منبع:میراث آریا

تلاش برای راه‌اندازی دانشکده گردشگری در اصفهان

مدیر همکاری‌های علمی بین‌المللی دانشگاه اصفهان از تلاش این دانشگاه برای راه‌اندازی نخستین دانشکده گردشگری در اصفهان خبر داد.

کمیل طیبی به ایسنا گفت: مهم‌ترین دلیلی که وجود دانشکده گردشگری در اصفهان را به یک ضرورت تبدیل می‌کند، این است که اصفهان شهری توریستی با جاذبه‌های تاریخی و هنری بسیار است و شایسته است که به بحث گردشگری در آن، به‌صورت جدی  و علمی پرداخته شود.

وی ادامه داد: زمانی، پرفسور جعفری، که به حق او را می‌توان پدر علم گردشگری دنیا دانست، با همکاری دانشگاه اصفهان قصد داشت بنیاد گردشگری را راه‌اندازی کند؛ بنیادی که در یکی از بندهای اساسنامه آن از همکاری با دانشگاه اصفهان برای کمک به توسعه علمی فضای گردشگری در اصفهان و جنبه‌های علمی، آموزشی و تحقیقاتی سخن به میان آمده و حتی مسئله بورسیه نیز مطرح‌شده است.

عضو هیئت علمی گروه اقتصاد بین‌الملل دانشگاه اصفهان تصریح کرد: قرار است که این بنیاد گردشگری با همکاری و حمایت شهرداری، دانشگاه اصفهان و نهادهایی چون اتاق بازرگانی و … در خانه تاریخی آیت‌الله شفتی که منزل پدری پرفسور جعفری بوده راه‌اندازی شود.

مدیر همکاری‌های علمی بین‌المللی دانشگاه اصفهان یادآور شد: طی یکی دو سال اخیر، دانشگاه اصفهان با چند دانشگاه اروپایی قرارداد بسته و در مفاد توافق‌نامه این قراردادها به برگزاری دوره‌های مشترک در زمینه گردشگری نیز اشاره‌شده که باید آن را به فال نیک گرفت.

طیبی خاطر نشان کرد: با وجود این ظرفیت‌های موجود، اگر بخش‌های دولتی و خصوصی که احیا و گسترش صنعت گردشگری را مدنظر دارند دست‌به‌دست هم بدهند، اراده‌ای که برای تشکیل دانشکده گردشگری در دانشگاه اصفهان شکل گرفته عملیاتی می‌شود و شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود.

وی، با اشاره به اینکه اعضای هیئت مؤسس این دانشکده، نشست‌هایی را برای بررسی طرح آن برگزار کرده‌اند توضیح داد: البته هنوز مکان و جزئیات دانشکده مشخص نیست اما سنگ بنای اولیه را گذاشته‌ایم و امیدواریم بتوانیم از اساتید ایرانی برجسته رشته گردشگری در جهان، برای حضور و تدریس در این دانشکده استفاده کنیم.

منبع:ایسنا

انتظارات یک فعال گردشگری از دولت سیزدهم

یک فعال گردشگری گفت: وزیر آینده‌ی میراث فرهنگی رسالت سختی را بر دوش دارد چون فعالان صنعت گردشگری چند سال است که یا مقروض هستند یا مجبورند که از جیب بخورند.

«فرشته سلیمانی» در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه کرونا ضربه‌ای به صنعت گردشگری زده که به راحتی قابل جبران نیست، اظهار کرد: متاسفانه اراده‌ی قوی برای جبران حتی بخشی از این ضرر وجود نداشته و رکود ایجاد شده به این سادگی‌ها قابل جبران نیست.

وی با اشاره به آغاز به کار دولت جدید ، گفت: وزیر آینده‌ی میراث فرهنگی رسالت سختی را بر دوش دارد چون فعالان صنعت گردشگری چند سال است که یا مقروض هستند یا مجبورند که از جیب بخورند.

این فعال گردشگری با تاکید بر اینکه متاسفانه یک رویه‌ی بسیار اشتباه به نام انتظا ر برای جذب سرمایه‌گذار جدید باب شده و به نوعی متولیان کم‌کاری‌های  خود را پشت این عنوان پنهان کرده‌اند در حالی که اگر به سرمایه‌گذاران کنونی و بومی استان بها می‌دادند بسیاری از اهداف محقق می‌شد.

مدیر شرکت خدمات مسافرتی زیارتی سیوان گشت غرب ایلام از صدورمجوزهای زیاد انتقاد کرد و گفت: نگاه دولت باد به گردشگری تغییر کند چون گردشگری یک صنعت آماده برای ارزآوری است و فقط تسهیل می‌خواهد و این تسهیل با کمک بخش خصوصی قابل انجام است.

سلیمانی با تاکید بر اینکه گردشگر آماده پول خرج کردن است اما در عین حال هرگونه برخورد بد او را  زده می‌کند، گفت: صنعت گردشگری نیاز به بازبینی دارد که امیدواریم در دولت جدید محقق شود و سهم همه استان‌ها در این صنعت نیز به خوبی دیده شود چون هر اثر توانایی جذب گردشگر را دارد و می‌تواند رونق‌بخش اقتصاد یک استان باشد.

وی با بیان اینکه هرچند شرایط برگزاری پیاده روی اربعین فعلا مشخص نیست اما نکته‌ی واضح ای ناست که هنوز آن گونه که باید از ظرفیت مرز مهران به خوبی استفاده نشده است.

این فعال گردشگری تصریح کرد: متاسفانه در مرز مهران ویزای تی (T) که دروازه ورود سریع و ارزان بیماران  است نداریم و ویزای سلامت با پارتی می‌آید  و سازو کار رسمی برای آن تعریف نشده و از طرف دیگر هم بیمارستان ipd  هم نداریم اما ایجاد این شرایط هم کار سختی نیست اما باید برای آن برنامه داشت و برنامه را هم با دقت پیش برد.

سلیمانی تاکید کرد: دولت آینده باید در زمینه گردشگری به همه استان‌ها نگاه یکسان داشته باشد و به ظرفیت گردشگری استان‌های مختلف توجه ویژه داشته باشد و سعی کنند استان‌های محروم را با این پشتوانه از بن‌بست و محرومیت‌ها نجات دهند.

وی با تاکید بر اینکه برنامه‌ریزی برای موج گردشگری بعد از کرونا ، گفت: باید برای ارزان کردن گردشگری و تلاش برای باقی ماندن سفر در زندگی مردم تلاش کرد و با پرهیز از شعار برای رونق گردشگری، برنامه ی راهبردی  مناسب و دقیق برای گردشگری استان داشته باشیم.

این فعال گردشگری گفت: باید از ازمون و خطا در حوزه گردشگری پرهیز کنیم و بپذیریم که گردشگری چندوجهی و چند بعدی است و باید جایگاه تعیین کننده در برنامه ریزی های کلان کشور داشته باشد  چونهم حمایت از بخش خصوصی گردشگری لازم است و هم حمایت از گردشگر ضرورت دارد.

منبع:ایسنا