لزوم مشارکت بخش خصوصی در مرمت و احیای بناهای تاریخی کشور
مکانها و یادمانها، اغلب بهوسیله عوامل سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی و البته در بخشی از دوره تاریخی، یا بهعبارتدیگر در بستر دوره زمانی، شکلگرفتهاند؛ بنابراین بهطور خاص جزو میراث، ارزشها و گذشته تاریخی یک ملت هستند. بافتهای تاریخی، کانون و هسته شهرها هستند. رونق و حیات این بافتها طی سدههای گذشته، پایه بسیاری از آدابورسوم و حتی فرهنگ موجود و نیز رونق اقتصادی شهر و منطقه بوده است پس آنچه با عنوان میراثفرهنگی به شمار میآید متعلق به یک جامعه نیست، بلکه تعلق به همه جوامع بشری دارد.
استفاده دوباره از بناهای تاریخی در راستای کارکردهای گردشگری میتواند به آنها عملکردی زنده ببخشد؛ بنابراین در حال حاضر باید از این میراث بهعنوان ابزاری استفاده کرد که نسلهای آینده را قادر به قدردانی و تداوم حفاظت از آنها میکند؛ بنابراین آنچه به رابطه صنعت گردشگری و میراثفرهنگی تحکیم میبخشد، شناسایی، حفاظت، نگهداری، معرفی و استفاده بهینه از میراث طبیعی و تاریخی است. زمان نشان داده است که با رشد سریع گردشگری فرهنگی در دنیا، گردشگران علاقه فزایندهای را به تاریخ میراثفرهنگی از خود بروز دادهاند. باید توجه داشت که در حوزه گردشگری و میراثفرهنگی، اقتصاد مردم پایه شکل گیرد و تحقق حفاظت از مواریث تاریخی با مشارکت جمعی امکانپذیر است، بنابراین با همکاری انجمنهای میراثفرهنگی، آموزش حفاظت و آگاهسازی ضوابط، مزایا و احیا بافت تاریخی را باید مدنظر قرارداد همچنین مردم و بخش خصوصی در پیشبرد اهداف حفاظتی و صیانتی بافت تاریخی نقش بسزایی دارند، بناها و بافتهای تاریخی بخش عمدهای از بافت شهری معاصر را تشکیل داده و عناصر جاذب آنها بهعنوان میراثفرهنگی شهر، نیازمند حفاظت از عوامل فرسایندهاند.
برای حفظ بناها و بافتهای تاریخی باید ابزارهایی در اختیار مالکان و ساکنان آنها قرار داد تا آنها خود به حفظ یک بنای تاریخی یا بافت تاریخی تشویق شوند؛ چون نگهداری فضایی که در آن زندگی وجود دارد آسانتر است و افرادی که در آن ساکن هستند با آموزشهای لازم یاد میگیرند که چرا باید از یک بنای تاریخی محافظت کرد. یا با واگذاری این اماکن تاریخی به بخش خصوصی.
مرمت بناهای باارزش، مرمت و بهسازی معابر، گذرگاهها و محوطههای داخلی بافت، تشکیل منطقه فرهنگی تاریخی و ایجاد فعالیتهای فرهنگی، هنری و مذهبی با حمایت بخش خصوصی ازجمله اقدامات برای حفظ و احیای بافتهای تاریخی است که لازمه تحقق این امر ایجاد مشوقها و سیاستگذاریهای لازم در برنامه حفاظت و احیای این فضاها است. توسعه و بازآفرینی بافت قدیم وقتی میتواند به لحاظ اجتماعی اقتصادی کالبدی و عملکردی سودمند باشد که در راستای حفظ و تقویت استخوانبندی اصلی شهر و ارتباط و پیوستگی آن با بافتهای جدید باشد. این پیوند ساختاری و حمایت هر بافت از بافت دیگر سبب انسجام هرچه بیشتر شهر میشود.
بازآفرینی شهری بهعنوان رویکردی درزمینهی مرمت و حفاظت از بناهای ارزشمند تاریخی است که با حفظ ساختار کلی بافت قدیم و تاریخی و همچنین حفظ ارزشهای فرهنگی اجتماعی میتواند و بین گذشته و امروز ارتباطی برای حفظ آثار تاریخی و توسعه صنعت گردشگری و کارآفرینی برقرار کند.
حفظ و احیای اماکن تاریخی میتواند منبع فرهنگی و اجتماعی گرانبهایی برای نسلهای آینده باشند. این امانات ترکیبی از دانش، هنر، هویت و تجربهاند و قابلیت احیا و تغییر کاربری در راستای توسعۀ پایدار دارند. مزایای این حفاظت و مشارکت به لحاظ اقتصادی بسیار قابلتوجه است و استراتژیهای حفاظتی با ایجاد شغل، تأمین مسکن، گسترش مشاغل کوچک و نوسازی شهرها، تأثیرات مثبتی به همراه دارد و استفاده مجدد از یک بنا معمولاً نسبت به تخریب و بازسازی آن مقرونبهصرفهتر است و نسبت به ساختوسازهای جدید، ضریب اقتصادی بالاتری را برای مشاغل و سرمایهگذاری تعیین میکند. بازسازی ساختارهای تاریخی، یک دارایی سرمایهای ایجاد میکند که با استفاده طولانیمدت تأثیرات اقتصادی مداوم خواهد داشت و معمولاً باعث بازیابی اعتمادبهنفس عمومی اجتماعی و تجاری، ایجاد فرصتهای سرمایهگذاری و تسهیل بازآفرینیهای پایدار میشود.
حفظ نگهداری بناها و مجموعههای تاریخی ارزشمند آن و ایجاد انگیزه گردشگری و اقتصاد امری ضروری است. استفاده فرهنگی و اقتصادی مؤثر از این میراث تاریخی و فرهنگی و توجه به صنعت گردشگری بهمنزله فرصتی برای توسعه اقتصادی است. ازجمله مهمترین این رویکردها بازآفرینی و احیا و مرمت است که رویکردی است جامع و یکپارچه و دیدی کلی دارد.