هارمونی جذاب میان طبیعت و ساخته‌های انسانی در موزه «هورتا» بروکسل

موزه‌ها همواره نمایان‌گر میراث ملت‌ها در طول تاریخ بوده و فرهنگ، تاریخ و هنر را برای نسل بعد بازگو می‌کنند. موزه‌ها همچنین حافظ تاریخ نسل گذشته و فرهنگ ملل و اقوام هستند و تجربه سیر در تاریخ را برای علاقه‌مندان به ارمغان می‌آورند.

بلژیک یکی از قدیمی‌ترین کشورها به شمار می‌رود و بروکسل به عنوان پایتخت این کشور دارای جاذبه‌های گردشگری فراوانی است که همواره بازدیدکنندگان و گردشگران زیادی را مجذوب خود می‌کند. موزه «هورتا» بروکسل یکی از جذاب‌ترین اماکن دیدنی این کشور محسوب می‌شود که با دارا بودن ویژگی‌های منحصربه‌فرد خود تصویری از هنر نو در ذهن مخاطبین ایجاد می‌کند.

«ویکتور هورتا» یکی از معماران مشهور بلژیک است که بسیاری از ساختمان‌های نمادین این کشور را طراحی کرده است. موزه هورتا بروکسل در گذشته سکونتگاه ویکتور هورتا بوده و بازدید از این موزه، سفر به زمان گذشته را برای بازدیدکنندگان فراهم می‌سازد. در کنار این سفر، سازهای هنر نو و معماری زیبای این موزه، فضایی بسیار جذاب و قابل‌ تحسین ایجاد کرده است.

این موزه، به زندگی شخصی و کاری این هنرمند اختصاص داده شده و در آن مبلمان، اثاثیه و لوازم شخصی و آنچه توسط ویکتور هورتا ساخته شده، به نمایش گذاشته شده است. همچنین نمایشگاه‌های مختلفی با موضوعات مربوط به هورتا و هنرش در این موزه برگزار می‌شود.

این موزه در سال‌های ۱۸۸۹ و ۱۹۰۱ ساخته شد و به مدت ۲۰ سال به عنوان اقامت‌گاه خانوادگی هورتا و کارگاه‌های هنری‌اش محسوب می‌شد. زمانی که هورتا به سبک هنر نو گرایش پیدا کرد، خانه‌اش را به دو ملک جدا تقسیم کرده و فروخت. البته مسئولین محلی در سال ۱۹۶۱ این ملک را خریدند و سپس بازسازی آن را آغاز کردند.

موزه هورتا بروکسل در کنار دیگر خانه‌های شهری هورتا، در سال ۲۰۰۱ در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. همچنین در سال ۲۰۱۲ موفق به کسب جایزه موزه بلژیک شد و در سال ۲۰۱۴ نیز جاذبه میراث فرهنگی اروپا را به خود اختصاص داد؛ گفتنی است که دریافت چنین جوایزی سبب بیشتر شناخته ‌شدن این موزه و جذب بیش از پیش  بازدیدکنندگان می‌شود.

معماری در دوره هنر نو، به یک هارمونی میان طبیعت و ساخته‌های انسانی تبدیل شد و این سبک از معماری در موزه هورتا به چشم می‌خورد و فضایی به یادماندنی را ایجاد می‌کند و هورتا در بخش‌های مختلف موزه، جلوه‌ای از طبیعت را نمایش می‌دهد.

ساختمان این موزه نیز مانند بناهای بروکسل، بلند و باریک است؛ اما هورتا با تکیه بر هنر و تخصص خود، بنایی طراحی کرده است که از نمای بیرونی دو ساختمان مجزا به نظر می‌رسد و این در حالی است که فضای داخلی بنا تنها یک ملک را شامل می‌شود و این امر طراحی و استعداد منحصر به‌فرد هورتا را به نمایش می‌گذارد.

وی برای دستیابی به این ویژگی، این بنا را با طبقاتی جداگانه و توسط پله‌هایی مارپیچ ایجاد کرد. پله‌های اصلی ساختمان که در مرکز ساختمان قرار گرفته‌اند، نمای خاصی به بنا می‌بخشند و به عنوان یک ویژگی برای اتصال اتاق‌های آن به کار می‌روند. این بخش نه ‌تنها یک پلکان کاربردی است بلکه می‌توان آن را به عنوان مرکز اصلی خانه در نظر گرفت که منجر به شکوه ساختار خانه شده و با نرده‌های خاص طلایی تزیین شده‌ است.

در بالاترین نقطه پلکان مرکزی ساختمان همچنین سقفی شیشه‌ای قرار دارد که با طرح شبه باز آن، نوری ملایم ایجاد کرده و بر احساسات بازدیدکنندگان اثرگذار است. این پلکان یکی از جالب‌ترین عناصری است که هورتا آن را طراحی و پیاده‌سازی کرده است و آینه‌های موجود در آن، زیبایی طراحی زیبای هورتا را چندین برابر می‌کند. طراحی و دکوراسیون راه‌پله نمایان‌گر تأثیر هورتا بر جنبش هنر نو است، بر این اساس همه چیز با هم متناسب بوده و در این سبک از معماری، آینه‌های زینتی به عنوان نقاشی‌های معلق نشان داده می‌شود.

یونسکو پلکان مرکزی این موزه را این‌گونه توصیف می‌کند، این اثر «نبوغ خلاقانه انسانی است که بارزترین نماد تاثیر سبک هنر نو در هنر و معماری را به نمایش می گذارد». از این رو این طراحی همواره بر مخاطبین خود اثرگذار بوده و آن‌ها را مجذوب هنر نو می‌کند.

منابع:

http://architectuul.com

https://en.wikiarquitectura.com

منبع:ایسنا

بهشتی کوچک در دل نگارستان ایران

چشمه‌ساران، آبشارها و جویبارهای متعدد در کنار جنگل‌ها و چشم‌اندازهای زیبای طبیعی سبب شده که سرزمین کهن و تاریخی رامیان در استان گلستان به یکی از مکان‌های دیدنی برای بازدید گردشگران تبدیل شود.

در مورد پیشینه تاریخی رامیان می‌توان گفت که روزگاران پیشین در شمال رامیان اقوامی به نام آرامیان می‌زیستند که بعدها جهت سهولت در تلفظ (آ) از اول آن برداشته ‌شده است. ابنیه، محوطه‌ها و تپه‌های تاریخی و فرهنگی شهرستان ۱۰۵ اثر است و این مهم سبب شده که گردشگران توجه زیادی به رامیان داشته باشند.

مهم‌ترین بناهای تاریخی شامل حمام عروج متعلق به دوره قاجاریه، کاخ شاهی متعلق به دوره پهلوی و قلعه میران متعلق به دوره ساسانی است.

مردم رامیان به زبان ترکی صحبت می‌کنند و گویش دیگر قومیت‌های این شهرستان فارسی، سیستانی، بلوچی و ترکمنی نیز رایج است.

از مهم‌ترین چشم‌اندازهای طبیعی این شهرستان می‌توان به ارتفاعات قلعه میران، گل رامیان، ارتفاعات و روستاهای ییلاقی النگ، پا قلعه، پشمکی، کشکک، ویرو، جوزچال، ملچ آرام، چشمه نیلبرگ، چشمه سیدکلاته، انجیر چشمه، سرگل و آبشارهای پشمکی، شیرآباد و جوزک اشاره کرد.

چشمه گل رامیان

بی‌شک یکی از کم‌نظیرترین جاذبه‌های کشور چشمه گل رامیان است. این چشمه به‌صورت یک استخر طبیعی و بیضی‌شکل به طول ۹۰ متر و به عرض ۸۰ متر و بر اساس کتب تاریخی به عمق ۴۴ متر و به روایتی ۸۰ متر است که در ارتفاع ۳۲۰ متری از سطح دریا قرار دارد. این چشمه در ۵ کیلومتری جنوب شهرستان رامیان و در ۸۵ کیلومتری مرکز استان قرار دارد. از ۳ طرف به جنگل و از یک‌ طرف به زمین‌های زراعی متصل است و آب چشمه از کف زمین می‌جوشد.

پوشش گیاهی اطراف آن را درختان پهن‌برگ، بلوط، درختچه‌های ولیک پوشانده است و در نزدیکی این مجموعه دلپذیر و بااهمیت، ذخیره‌گاه جنگلی «سرو زربین» واقع‌شده است. رنگ این چشمه به دلیل عمق زیاد سبز تیره بسیار خوش‌رنگ و جالب است.

 قلعه میران

قلعه میران، قلعه موران، قلعه ماران یا دژ تاکی، قله‌ای به ارتفاع ۲ هزار و ۴۳۰ متر است که در جنوب غرب شهر رامیان واقع‌شده است. در بالای این قله زمینی مسطح به مساحت ۳ کیلومترمربع قرار دارد که در طول تاریخ پایتخت و مرکز برخی حکومت‌ها بوده است که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به پایتخت ییلاقی سلسله اشکانیان اشاره کرد.

منطقه گردشگری اُلنگ-بادو

جنگل النگ در ارتفاعات ۲ هزار و ۸۰۰ متری شهرستان رامیان و در مسیر جاده رامیان به شاهرود قرار داشته و این منطقه در نیمی از سال پوشیده از برف است و تابستان‌های فوق‌العاده خنکی دارد.

جنگل و چشمه نیلبرگ

یکی دیگر از تفریحگاه‌های رامیان جنگل و چشمه‌های نیلبرگ که در ۴ کیلومتری جنوب شرقی مرکز شهر رامیان قرار دارد. راه‌های رسیدن به آن پیمودن جاده‌های خاکی است که بیشتر مورداستفاده کشاورزان و وسایل نقلیه کشاورزی است. جنگل درختان انجیلو که بخشی از جنگل‌های تاریخی هیرکانی بوده مکان خوبی برای گذران اوقات فراغت خواهد بود.

پارک جنگلی دلند

این پارک در ۱۱ کیلومتری غرب آزادشهر در مسیر تهران ـ مشهد و در شرق دلند واقع‌شده است. بازدیدکنندگان پارک اغلب در فصول بهار و تابستان حضور می‌یابند و اغلب از اهالی منطقه و شهرهای اطراف و زائرین و مسافرین مشهد مقدس هستند.

امکاناتی از قبیل مسیرهای آسفالته، آب‌رسانی و برق‌رسانی، پارک کودک، نمازخانه، سرویس‌های بهداشتی، مناطق کمپینگ و پیک‌نیک، ساختمان نگهبانی، پناهگاه‌های چوبی، مهمانسرا و چاه‌های عمیق و نیمه عمیق در آن دایر شده است.

روستای پاقلعه

روستای پاقلعه از توابع بخش مرکزی شهرستان رامیان است و از شمال شرقی به پل آرام، از جنوب و غرب به ارتفاعات قلعه موران و از شمال غربی به منطقه تفریحی جامه شوران محدود می‌شود. ارتفاع روستای کوهستانی پا قلعه، از سطح دریا ۱۸۰ متر است.

شهرستان رامیان با توجه به ویژگی‌های آن می‌تواند به‌عنوان یک پیام‌رسان جدی از فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی در منطقه نقش ایفا کند. باوجود قومیت‌های متعدد شاهد صنایع‌دستی متنوعی در این شهرستان هستیم که می‌توان به ابریشم‌بافی و چادرشب بافی رامیانی، قالی‌بافی و گلیم‌بافی ترکمن، سوزن‌دوزی سیستانی و سوزن‌دوزی بلوچستان اشاره کرد.

منبع: میراث فرهنگی گلستان

منبع:ایسنا

آرامگاه حکیم عمر خیام

آرامگاه خیام شناخته شده­ ترین جاذبه شهر نیشابور واقع در استان خراسان رضوی است.

معرفی حکیم عمر خیام

حکیم عمر بن ابراهیم خیامی نیشابوری معروف به خیام، ریاضیدان، منجم و شاعر ایرانی با آوازه ­ای جهانی، هم عصر با حکمرانی آل بویه و سلجوقیان بوده است. آثار علمی و ادبی زیادی از وی به جای مانده که تالیفات ستاره شناسی، ریاضیات و رباعیات بخشی از آن­ها می­باشند. حکیم خیام سال 510 خورشیدی، در سن 83 سالگی درگذشت و در گورستان حیره شهر نیشابور، زادگاه خود، بدون مقبره خاصی به خاک سپرده شد. تقویم جلالی یا گاهنامه خورشیدی، به همراه تدوین روز و سال با توجه به چرخش زمین و ماه و خورشید، احداث رصدخانه اصفهان و اختراع ترازوی آبی از عوامل شهرت زیاد خیام هستند. افزون بر نجوم، خیام در ریاضیات و جبر نیز تسلط کافی داشت. مثلث ریاضیاتی خیام که با نام مثلث پاسکال­- خیام شناخته می­شود؛ از دستاوردهای این حکیم فرزانه است. اشعار وی به دست ادوارد فیلتز جرالد، نویسنده و مترجم انگلیسی زبان ترجمه شده و کلام خیام را در میان اندیشمندان جهان معروف کرده است. یکی از اقدامات جالب حکیم خیام را درمان بیماری آبله پسر ملک شاه سلجوقی می­دانند. به دلیل کوشش و تلاش­های بی­ نظیر این دانشمند ایرانی، یک سیارک و همچنین یک حفره در ماه به نام “خیام” نام­گذاری کرده ­اند. در ایران نیز به مناسبت بزرگداشت خیام، روز بیست و هشتم اردیبهشت ماه را به عنوان روز ملی خیام انتخاب کرده ­اند. هر ساله در این روز همایش های مختلفی همراه با گلباران کردن آرامگاه خیام، برنامه شب شعر، خوشنویسی و ارائه پژوهش­های مرتبط با حکیم خیام صورت می­گیرد.

آرامگاه حکیم عمر خیام

قبر حکیم خیام ابتدا در اتاقکی ایوان مانند قرار داشت. این مقبره ساده تا سال ۱۳۱۳ خورشیدی باقی ماند و سپس در سال 1338 خورشیدی آرامگاه بسیار بلندی توسط مهندس هوشنگ سیحون طراحی شد اما به دلیل ارتفاع بیشتر نسبت به آرامگاه امامزاده محروق مورد پسند قرار نگرفت و بنای آرامگاه به میدان خیام واقع در شهر نیشابور منتقل شد. بنای امروزی آرامگاه حکیم عمر خیام در سال 1341 خورشیدی زیر نظر انجمن آثار ملی ایران و با طراحی معماری نوین ایرانی، توسط مهندس هوشنگ سیحون ساخته شد. بنای کنونی سومین سازه آرامگاه در دوران نوین می­باشد که همزمان با جشن هزاره فردوسی افتتاح شد. این گوربنا در محله قدیم شادیاخ و یک باغ حاشیه ­ای شهر نیشابور، در قسمت شرقی مسجد و آرامگاه امامزاده محمد محروق و در نزدیکی آرامگاه­ های کمال الملک و عطار قرار گرفته است. آرامگاه حکیم عمر خیام در سال 1354 خورشیدی در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

معماری آرامگاه خیام

آرامگاه با تکیه بر قواعد مثلثاتی ریاضیات که خیام در آن شهره می­باشد محاسبه و طراحی گردیده است. طرح کلی آرامگاه به شکل سکویی چهارگوش با ساختمان سنگی روباز از جنس سنگ خلج می­باشد که ده پایه متصل به سقف گنبدی آن را اشعاری با خط زیبای نستعلیق تزئین کرده ­اند. نمای داخلی و خارجی آرامگاه را کاشی‌های معرق با اشعار خیام زینت بخشیده ­اند که این ابیات انتخابی توسط استاد جلیل همایی به دستان هنرمند استاد مرتضی عبدالرسولی ترسیم شده­ اند. نوع معماری مقبره، دوران زندگی و اندیشه­ های خیام را به تصویر می­کشد. بنای بتونی اطراف آرامگاه 22 متر ارتفاع دارد و هرم­هایی با سنگ­ های بزرگ و آبنماهای سنگی در اطراف آن قرار گرفته ­اند.

در کنار بنای آرامگاه یک دایره بزرگ به مرکز خود بنا قرار دارد که با سنگ گرانیت و مثلثی شکل همراه با فرورفتگی و برآمدگی شمایل یک خیمه را در ذهن تداعی می­کند. پدر خیام به خیمه ­دوزی شهرت داشته است و دلیل نام­گذاری خیام نیز همین موضوع می­باشد.

درختان کاج، کتابخانه، موزه و مهمان­خانه به همراه تندیسی از خیام بخش­های دیگر این باغ کهن با 20 هزار متر مربع وسعت می­باشد.

موزه خیام

این موزه که به صورت تخصصی به خیام و ابزار و ادوات مرتبط با علم نجوم می­پردازد سال ۱۳۷۹ خورشیدی در نزدیکی آرامگاه خیام افتتاح شد.

این موزه 120 متر مربع مساحت دارد و آثار آن در 4 قسمت تقسیم­بندی شده ­اند:

  1. ابزار و ادوات ستاره شناسی نظیر: اسطرلاب­ها، قطب نماها و صور فلکی
  2. ظروف فلزی به جای مانده از قرن 5 تا 7 هجری
  3. ظروف سفالی لعابدار به جای از به قرون 3 تا 7 هجری
  4. نسخ خطی نجوم و تابلوهای مرتبط با عمر خیام

کتابخانه خیام

در هنگام افتتاح آرامگاه خیام کتابخانه­ایی در نزدیکی موزه خیام قرار داشته که آثار آن به یکی از جاذبه­ های دیگر نیشابور در همان اطراف یعنی کاروانسرای شاه عباسی منتقل شده ­اند. این کارونسرا در خیابان امام خمینی نیشابور واقع شده است.

امکانات آرامگاه

در کنار آرامگاه امکانات و تسهیلاتی جهت گردشگران قرار دارد که از جمله آن­ها می­توان به کافه رستوران، سوپر مارکت، سفره­ خانه­ های سنتی و بازارچه ­های سنتی جهت خرید سوغاتی­ هایی همچون فیروزه نیشابوری و زعفران قائنات و غیره اشاره کرد.

 آدرس و زمان بازدید از آرامگاه خیام

آرامگاه خیام در انتهای غربی خیابان عرفان شهر نیشابور واقع شده است. پس از عبور از میدان فضل و بلوار شهدا به‌ باغ خیام می­رسیم که آرامگاه خیام در همین باغ کهن جای خوش کرده است.

با استفاده از خط ده ناوگان اتوبوس رانی نیز می­توان از میدان شهر به آرامگاه رسید.

این مجموعه همه روزه به جز روز عاشورا و روز رحلت پیامبر در بهار و تابستان­ از ساعت 8 صبح تا 10 شب و در پاییز و زمستان از ساعت 8 صبح تا 8 شب پذیرای گردشگران داخلی و خارجی است.

همچنین موزه مجموعه از ساعت 9 صبح تا 5 عصر باز است.

تلفن آرامگاه خیام: 42224515-051

جاذبه­ های نزدیک به آرامگاه

آرامگاه عطار نیشابوری

آرامگاه کمال الملک

امامزاده محروق

مسجد چوبی

سایت تاریخی شادیاخ

 

ماسوله‌ای در پای الوند

فقط ۳۵کیلومتر دورتر از شهر «بهار» در استان همدان و دنیای شهر و زندگی آپارتمانی، به روستای زیبای «حیدره قاضی‌خان» می‌رسیم.

روستایی که در دهه۸۰شمسی به‌دلیل ویژگی‌های فرهنگ بومی مردمانش، طبیعت بکر و زیبای روستا، معماری ویژه و ظرفیت‌هایی که دارد، به‌عنوان «روستای هدف گردشگری» انتخاب و معرفی شد، اما هنوز خیلی‌ها آن را نمی‌شناسند. مردمانش اما با روی باز از گردشگران استقبال می‌کنند.
سفر به حیدره قاضی‌خان جذابیت‌های فراوانی دارد. در نخستین روزهای پاییز که به این روستا قدم بگذارید، با مناظر ویژه‌ای دراین روستا مواجه می‌شوید؛ بانوان روستا آلوهای چیده‌شده را در دیگ‌هایی، جوشانده و روی پشت‌بام‌های کاهگلی پهن کرده‌اند تا به قول خودشان «آلو جوشی» درست کنند.
مردان روستا نیز به همان سبک قدیم در معبر اصلی، مشغول خرید و فروش گردو، آلو و بادام تولیدی خود هستند. کوچه‌ها سنگفرش و نمای خانه‌ها کاهگلی است. حیاط هر خانه پشت‌بام خانه بالایی محسوب می‌شود و در چشم به‌هم‌زدنی، همه روستا زیرپایتان قرار می‌گیرد. در معابر روستا خانه‌های قدیمی با پنجره‌های چوبی آبی، پله‌های کاهگلی و اتاق‌های تو در تو، جلوه‌گری می‌کند.
این روستای چشم‌نواز، ۱۶مهرماه سال‌جاری میزبان جشنواره ملی آلو و طبخ غذاهای محلی بود که به‌مناسبت فصل برداشت آلو برگزار شد؛ جشنواره‌ای که دهیاری با کمک سایر اداره‌های مرتبط، تعدادی از کارشناسان گردشگری و همچنین شهرداری همدان، با توجه به شرایط ویژه کرونایی، از مدت‌ها قبل در تکاپوی برگزاری آن بود.

زندگی در حیدره قاضی‌خان
شانس بزرگ روستای حیدره قاضی‌خان، دهیار جوان و خوش‌فکری است که همه هم و غم خود را بر حفظ بافت و معماری روستا معطوف کرده و تا به حال با دست خالی و کدخدامنشی، بسیاری از اهالی روستا را قانع کرده که بافت قدیمی خانه‌های خود را از بین نبرند.
دهیار حیدره قاضی‌خان می‌گوید: این روستا حدود ۷۰۰نفر جمعیت ساکن و ۳۰۰نفر جمعیت مهاجر دارد و در فصل تابستان جمعیت روستا تا هزارو ۲۰۰نفر هم می‌رسد. تعدادی از اهالی روستا در استان خوزستان ساکن هستند و در فصل پاییز و زمستان در شهرهای جنوبی به فعالیت‌های اقتصادی مشغول می‌شوند و در فصل بهار و تابستان به روستا برمی‌گردند.
به‌گفته «علی قاضی‌خانی» روستا از خدمات چهارگانه آب، برق، گاز و تلفن برخوردار است، اما حیدره قاضی‌خان فقط دبستان دارد و دانش‌آموزان برای ادامه تحصیل در مقاطع متوسطه اول و دوم، به روستاهای اطراف می‌روند.

ویژگی‌های روستا
وی درباره توپوگرافی این روستا اظهار می‌کند: حیدره قاضی‌خان در دهه۸۰شمسی به‌عنوان روستای هدف گردشگری و دهه۹۰ به‌عنوان «روستای دارای بافت باارزش روستایی» انتخاب شد و تنها روستای هدف گردشگری شهرستان بهار محسوب می‌شود. این روستا نسبت به دیگر روستاهای شهرستان، از آب و هوای مناسبی در طول سال برخوردار است و جاذبه‌های متنوع طبیعی و زیست‌محیطی دارد.
قاضی‌خانی ادامه می‌دهد: در کنار اینها، حیدره قاضی‌خان از جاذبه‌های خاص فرهنگی نیز برخوردار است که به‌همراه ویژگی‌های معماری‌اش، مجموعه‌ای از بهترین جاذبه‌های گردشگری را در خود جا داده؛ موضوعی که نشان‌دهنده ظرفیت‌های بالای این روستا برای تبدیل شدن به منطقه نمونه گردشگری در استان همدان است. وی عنوان می‌کند: ویژگی‌هایی مانند نزدیکی به لالجین، شهرجهانی سفال و غار علیصدر، قرار گرفتن در مسیر ارتباطی غرب کشور و همچنین عتبات‌عالیات، کاروانسرای تاج‌آباد سفلی، دره‌های پرآب و سرسبز و همچنین وجود مردم مهمان‌نواز می‌تواند این روستا را در صدر انتخاب گردشگران قرار دهد.

گمانه‌زنی‌ها درباره قدمت روستا
به‌گفته قاضی‌خانی، قدمت روستا مشخص نیست و به‌صورت مستند نمی‌توان درباره آن صحبت کرد، اما برخی گمانه‌زنی‌ها نشان می‌دهد، قدمت این روستا حداقل به ۵۰۰سال بازمی‌گردد؛ قدمتی که براساس سنگ‌قبرهای موجود، تخمین زده می‌شود. گویا تاکنون چندبار محل روستا تغییر پیدا کرده‌است.
ازسوی دیگر حفاری‌های غیرمجازی که در دل کوه‌های اطراف روستا انجام شده، از وجود آثار تاریخی دراین روستا حکایت دارد و نشان‌دهنده پیشینه تاریخی حیدره قاضی‌خان است.

قطب تولید آلو
آلو، گردو و بادام عمده محصولاتی هستند که در این روستا تولید می‌شود. دهیار روستا دراین باره نیز می‌گوید: گردوی حیدره‌قاضی‌خان زبانزد خاص و عام است و کارشناسان اداره جهاد کشاورزی هم این کیفیت را تأیید کرده‌اند. آلوی تولید شده در روستا، به‌صورت سنتی فراوری می‌شود، اما آورده اقتصادی چندانی برای کشاورزان ندارد و سود آن بیشتر به جیب دلالان می‌رود.]
قاضی‌خانی ادامه می‌دهد: آلوی خام روستا به استان‌های تهران، خوزستان، قزوین، اصفهان و خراسان‌رضوی ارسال می‌شود، اما مشکل اینجاست که محصولات فراوری‌شده حیدره‌قاضی‌خان معمولا با نام سایر استان‌ها وارد بازار می‌شود. وی تأکید می‌کند: تأمین زیرساخت‌ها برای فراوری محصولات تولید شده، می‌تواند به تقویت معیشت اهالی روستا کمک کند، اما تاکنون اقدام موثری دراین زمینه ازسوی مسئولان مربوط انجام نشده‌است. آلوی تولید شده دراین روستا کاملا ارگانیک است و گواه آن، آمار کودهای شیمیایی دریافت‌شده از اداره جهاد کشاورزی است که در این روستا بسیار کم‌تر از روستاهای اطراف است.

ضعف زیرساخت‌های گردشگری
دهیار روستا همچنین می‌گوید: گردشگری روستایی، یکی از مردمی‌ترین اشکال گردشگری است و می‌تواند با برنامه‌ریزی مناسب زمینه‌ساز رشد اقتصادی، رونق اشتغال، درآمدزایی و توسعه پایدار روستایی شود. این‌درحالی‌است که مشکلات زیرساختی از مهم‌ترین موانع در توسعه گردشگری در روستای حیدره قاضی‌خان به‌شمار می‌آید.
قاضی‌خانی می‌افزاید: مسئولان مربوط در شهرستان بهار و استان همدان باید در تأمین زیرساخت‌های گردشگری به دهیاری روستا کمک کنند، اما تاکنون این موضوع آن‌چنان که باید، محقق نشده و منابع اعتباری دهیاری کفاف نمی‌دهد.

ضرورت حفظ بافت سنتی روستا
یکی از ویژگی‌های روستای حیدره قاضی‌خان پلکانی‌بودن و معماری سنتی آن است. دهیار روستا دراین باره نیز می‌گوید: بهسازی بافت سنتی روستاها درنظر گرفتن ارزش‌های فرهنگی – تاریخی، علاوه بر فراهم‌کردن شرایط بهتر برای سکونت، در توسعه گردشگری هم نقش بی‌بدیلی ایفا می‌کند.
قاضی‌خانی می‌افزاید: بنیاد مسکن حیدره قاضی‌خان را به‌عنوان روستای دارای بافت باارزش روستایی معرفی و بلافاصله بهسازی روستا آغاز شد و همچنان ادامه دارد، اما تکمیل این طرح نیازمند اعتبار است.
وی ادامه می‌دهد: اهالی می‌خواهند بافت روستا را حفظ کنند، اما حمایت‌های لازم دراین زمینه صورت نمی‌گیرد و فقط تعامل با اهالی است که سبب شده بافت روستا حفظ شود. اداره‌کل میراث فرهنگی و بنیاد مسکن استان می‌توانند با تأمین اعتبار مناسب و اجرای طرح‌های حمایتی، در حفاظت از بافت سنتی روستا گام‌های اساسی بردارند.

خطرهایی در کمین روستا 
دهیار روستای حیدره قاضی‌خان می‌گوید: یکی از حوزه‌های فعالیت دهیاران، بسترسازی برای بهبود فضای کسب‌وکار و درنهایت، توسعه اقتصاد روستایی است. این‌درحالی‌است که اکنون یکی از اساسی‌ترین مشکلات روستاها، ازجمله روستای ما، ضعف زیرساخت‌های اقتصادی است.
قاضی‌خانی می‌افزاید: رفع نشدن این نوع کمبودها، سبب بروز مشکلات زیادی برای اهالی می‌شود که درنهایت به مهاجرت و حاشیه‌نشینی وآسیب‌های ناشی از آن می‌انجامد.
وی ادامه می‌دهد: روستای ما در دهه ۸۰شمسی به‌عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب شد، اما این انتخاب درحد حرف باقی ماند و در عمل اقدام موثری برای تأمین زیرساخت‌های موردنیاز باهدف بهره‌گیری از این مزیت انجام نشد و حضور مسافر و گردشگر درآن سود اقتصادی چندانی برای اهالی به‌همراه نداشت.
قاضی‌خانی اضافه می‌کند: ازسوی دیگر معدنی که در کنار روستا فعالیت می‌کند، سبب شده محیط‌زیست منطقه با آسیب‌هایی مواجه  شود و بخشی از باغ‌ها در خطر نابودی قرارگیرد. همچنین ساخت‌وسازهایی که به شیوه معماری جدید در روستا انجام می‌شود، خطر دیگری است که روستا را تهدید می‌کند.

منبع:همشهری

برگزاری تور تهران‌گردی برای دانشجویان کشورهای خارجی

ستاد گردشگری شهرداری تهران به مناسبت «هفته تهران» اقدام به اجرای ویژه‌برنامه‌های مختلف در حوزه‌های گردشگری، فرهنگی اجتماعی و هنری کرده است.به گزارش همشهری آنلاین، مهرشاد کاظمی رئیس ستاد گردشگری به مناسبت هفته تهران از اجرای تور تهران‌گردی «سلام تهران» ویژه دانشجویان سال اول دانشگاه بین المللی اهل بیت(ع) خبر داد و بیان کرد: به مناسبت هفته تهران (۱۲ تا ۱۸ مهر) ویژه‌برنامه «سلام تهران» را با اجرای تور تهران‌گردی برگزار کردیم. این تور در روزهای یکشنبه ۱۸ مهر و چهارشنبه ۲۱ مهر (روزانه برای۸۰ دانشجو) برگزار میشود و دانشجویان از موزه ملک،ارتباطات و میدان مشق بازدید می کنند.

رئیس ستاد گردشگری هدف از اجرای این برنامه را آشنایی و معرفی جاذبه های گردشگری شهر تهران و فرهنگ ایرانی به دانشجویان کشورهای افغانستان، ترکیه، غناء و عراق دانست و توضیح داد: این تور برای دانشجویانی است که در ایران تحصیل و زندگی می کنند و با سنت های ایرانی آشنا نیستند، برگزاری چنین توری میتواند قسمتی از فرهنگ غنی ایران و تاریخچه تهران را به آنها معرفی کند.

براساس گزارش روابط عمومی ستاد گردشگری شهرداری تهران، کاظمی درباره برگزاری وبینار درحوزه گردشگری توضیح داد: این وبینار با عنوان «سیرتاریخی،گردشگری، شهری و خدمات شهری» برگزار می‌شود و در ادامه از گاه شمار یکصد سال گردشگری ایران و قالب جدید سایت Visit.tehran.ir  رونمایی می‌کنیم.

علاقه‌مندان برای کسب اطلاع از ویژه برنامه «سلام تهران» می توانند به سایت VISIT.TEHRAN.IR مراجعه کنند.

منبع:همشهری

دو قدم مانده به ابر | روایت سفر به شگفتی‌ شمال شرقی ایران

اگر اهل جنگل‌نوردی باشید، خوب می‌دانید جنگل دو فصل فوق‌العاده زیبا دارد؛ بهار و پاییز. البته بعضی جنگل‌ها ویژگی بهاری‌شان آنها را معروف کرده و بعضی‌ها هم ویژگی پاییزی‌شان اما «ابر» از آن دسته جنگل‌هاست که دیدنش در هر دو فصل خالی از لطف نیست.

به گزارش همشهری آنلاین، اگر اهل جنگل‌نوردی باشید، خوب می‌دانید که جنگل دو فصل فوق‌العاده زیبا دارد؛ بهار و پاییز. البته بعضی جنگل‌ها ویژگی بهاری‌شان آنها را معروف کرده و بعضی‌ها هم ویژگی پاییزی‌شان اما جنگل «ابر» از آن دسته جنگل‌هایی است که دیدنش در هر دو فصل خالی از لطف نیست. درخت‌های این جنگل در این فصل از سال تنوع رنگ فوق‌العاده‌ای دارند؛ از نارنجی کمرنگ گرفته تا قرمز آتشی را می‌توانید روی برگ‌های درخت‌های این جنگل ببینید. جنگل ابر که در ۵۰ کیلومتری شمال شرق شاهرود، پشت بسطام به علی‌آباد کتول و دشت گرگان قرار گرفته، مقصد ما برای یک جنگل‌نوردی پاییزی است؛ پاییزی که شاید به جرأت می‌توان گفت فقط در این منطقه چهره واقعی‌اش را به ما نشان می‌دهد.

شعاع باریک نور خورشید از لابه‌لای شاخه‌های درخت‌ها خودش را به پای درخت بلندبالای وسط جنگل رسانده است. حالا می‌شود امتداد روز را گرفت و از لای برگ‌ها صاف توی چشم‌های خورشید ظهر پاییز خیره شد؛ خورشیدی که هرچند رمق روزهای تابستان را ندارد اما با تابیدن روی برگ‌های زرد و قرمز درخت‌ها، جنگل ابر را به جنگل هزار و یک رنگ تبدیل کرده است.

بهشتی که همین نزدیکی است

هنوز دو – سه ساعتی به ظهر مانده که ما به تپه بالای روستای ابر می‌رسیم؛ همان تپه‌ای که پیرمرد از روستا نشانش داده و گفته بود «بهشت درست پشت همان تپه است»؛ بهشتی که تا با چشم‌های خودمان ندیدیم، باورمان نشد. درست بعد از دو راهی «قرق» و سربالایی نه چندان تند تپه، دهانه‌ ورودی جنگل خودش را نشان داد؛ ورودی‌ای در عمق دره. اما از این بالا و تا جایی که کوه‌ها اجازه می‌دادند، می‌شد جنگل باشکوه ابر را دید؛ جنگلی با گونه‌های متنوع درخت‌های «رامش» و «کوله خاص» که در این فصل سال دیگر خبری از برگ‌های سبز سوزنی‌شان نیست. حالا انگار که نقاشی ماهر بخواهد تابلویی از پاییز بکشد و جنگل سراسر به تابلوی نقاشی‌ای از رنگ‌های قرمز، زرد و نارنجی تبدیل شده است. هرچند کارشناسان محیط‌زیست دلیل تغییر رنگ برگ‌های درخت‌ها در این فصل از سال را ترشح هورمون‌های گیاهی می‌دانند اما ما ترجیح می‌دهیم برای توجیه این تغییر رنگ‌ پای همان نقاش و قلم‌موی نقاشی‌اش را وسط بکشیم؛ قلم‌مویی که جنگل ابر را تبدیل به یک کارت‌پستال پاییزی کرده است.

ایستاده با ابر

از ظهر خیلی نگذشته که سر و کله ابرها پیدا می‌شوند؛ ابرهایی که کم‌کم با سرد شدن هوا به جنگل سرازیر می‌شوند و تا کمتر از چند ساعت دیگر اقیانوسی از ابر، جنگل را محاصره خواهد کرد. درخت‌های جنگل ابر جایی تقریبا بین استان سمنان و گلستان از زمین سر بیرون آورده‌اند؛ جایی که از ضخامت کوه‌های البرز کم می‌شود و ابرها درست پشت این دیواره گرفتار می‌شوند. این اتفاقات باعث شده جنگل ابر رسم کویری منطقه خارتوران و گرمای بسطام و خرقان را زیر پا بگذارد و درست به همین علت است که تقریبا از بعدازظهر و با سرد شدن هوا جنگل روی ابرها سوار می‌شود؛ ابرهایی که جنگل را به رویایی‌ترین منطقه‌ای که می‌توانید در زندگی‌تان ببینید تبدیل می‌کنند؛ منطقه‌ای بین زمین و آسمان. حالا اینجا می‌شود دستت را دراز کنی و یک بغل آسمان ابری برای روزهای دل‌تنگی‌ات بچینی.

اما تصور اینکه این یک بغل آسمان ابری را می‌شود در فاصله ۲۰دقیقه رانندگی از دل یک منطقه کویری به دست آورد، کار چندان راحتی نیست. هرچند جنگل ابر رسم و رسوم منطقه کویری سمنان و شاهرود را زیرورو کرده اما کویر هم خوب با این سنت‌شکنی کنار آمده است؛ طوری که هر چه به شب نزدیک می‌شویم، سرمای استخوان‌سوز شب‌های کویر به سراغ جنگل می‌آید. این آب و هوای متفاوت باعث شده تا هرچند خیال شب‌مانی در منطقه را نداریم اما برنامه یکروزه جنگل ابر را با تجهیزات کامل انجام دهیم تا در طول مسیر پیاده‌روی چند ساعته مشکلی برایمان پیش نیاید.

فسیل زنده سلطنتی

ما از قسمت‌های جنوبی وارد جنگل ابر شدیم؛ یعنی قسمت‌هایی که به قول کارشناسان محیط زیست به تمدن نزدیک‌تر هستند. پوشش گیاهی این منطقه نسبت به قسمت‌های دیگر جنگل تُنُک‌تر است اما هرچه از این قسمت جنگل به داخل می‌رویم، پوشش گیاهی بیشتر و انبوه‌تر می‌شود.

مشهورترین درخت این قسمت از جنگل «اورس» است؛ درختی با ریشه‌های بلند و قطور که روی زمین می‌خزد. این پوشش گیاهی میراث دوره سوم زمین‌شناسی یا همان عصر یخبندان است؛ دوره‌ای از یخ و برف که کوه‌های البرز مانع پیشروی آن در داخل ایران می‌شود و همین باعث شده تا گونه‌های جنگل که در اروپای مرکزی وجود داشته، در نیمه شمالی البرز و این منطقه هم دیده شود. به عبارتی کارشناسان محیط‌زیست جنگل‌های حال حاضر شمال را فسیل‌های زنده جنگل‌های ماقبل تاریخ اروپا می‌دانند.

به جنگل ابر که روی لبه‌های شرقی البرز قرار گرفته، به دلیل همین تنوع زیستی به شدت متنوعش جنگل «سلطنتی» هم می‌گویند؛ جنگل سلطنتی از انواع تونالیته رنگ که حالا دیگر نه تنها در خاورمیانه که در دنیا هم بی‌نظیر است. این تنوع رنگ- از قرمز آتشی گرفته تا زرد ملایم- برگ‌های پاییزی را فقط می‌توانید در جنگل ابر ببینید؛ جنگلی پر از تپه‌های شیبدار پوشیده از درخت که باعث می‌شود چندان پیاده‌روی آسانی هم نداشته باشید. اما بهترین قسمت جنگل برای یک برنامه یکروزه همین قسمت جنوبی است که تپه‌هایش هم پوشش گیاهی تنکی دارند. از روی همین تپه‌ها می‌توانیم «قلعه ماران» دوره عیلامی‌ها را ببینیم که روی نوک کوه ساخته شده.

بعد از عبور از تپه‌های ریز و درشت به رودخانه‌ای درست وسط جنگل می‌رسیم. امتداد رودخانه در انتهای یکی از دره‌ها به آبشاری به نام «شرشر» ختم می‌شود؛ آبشاری که به قول یکی از بچه‌ها اگر یکی دو ماه دیگر گذرمان به این طرف‌ها بیفتد، یخ‌ زده و پر است از قندیل‌های یخی که جان می‌دهد برای عکاسی. اما چون مسیر رسیدن به آبشار چندان راحت نیست و وقت چندانی هم برایمان نمانده، آبشار شرشر را می‌گذاریم برای یک وقت دیگر و به طرف چشمه «ترش» می‌رویم. برخلاف مسیرهای کوهستانی، راه پاکوب در این جنگل خیلی کم است و نمی‌خواهیم گرفتار تاریکی جنگل بشویم.

تصمیم می‌گیریم نیم‌ساعتی پای یکی از درخت‌ها بنشینیم و استراحتی کنیم اما هیچ صدایی بدتر از صدای اره‌برقی در جنگل آزاردهنده نیست. حالا سکوت مطلق جنگل مدام به وسیله غرش کامیون‌ها یا صدای تیز اره‌برقی شکسته می‌شود. ما هم عطای سکوت را به لقایش می‌بخشیم و بار و بندیلمان را جمع می‌کنیم و به طرف روستا سرازیر می‌شویم.

بوی رب، عطر کاهگل

تک و توک درخت‌های زردآلو و آلبالو، ‌رنگ زرد کمرنگ درخت‌های سپیدار روستا را حسابی متنوع کرده است. رنگ نارنجی برگ درخت‌های زردآلو و قرمز آتشی آلبالو بین خانه‌های کاهگلی روستا خودنمایی می‌کنند. حول و حوش غروب است که به روستا می‌رسیم. حالا به غیر از پیرمردها، جوان‌های تازه از شهر برگشته را هم می‌شود سر گذر یا دم در بقالی روستا دید. بچه‌ها که تصمیم می‌گیرند به جای قطار با ماشین به تهران برگردیم، خیالمان راحت می‌شود تا یک گشت درست و حسابی در روستا بزنیم.

محمد ۲۷ساله است و صاحب تنها بقالی روستا. در دانشگاه شاهرود درس خوانده اما چندان دل و دماغ شهر را ندارد؛ به خاطر همین هم به روستا برگشته، ازدواج کرده و یک کار و کاسبی جمع و جوری برای خودش دست و پا کرده است. محمد جزو معدود جوان‌های ده است که توانسته کاری برای خودش جور کند. می‌گوید: «به خاطر سرمای هوا کشاورزی در این منطقه چندان دوام ندارد. معمولا سرما خیلی زود شروع می‌شود و نمی‌شود روی زمین کشاورزی کرد». این طور که محمد می‌گوید این سرما از اول مانع کشاورزی در منطقه بوده و پدرانشان هم یا چوپانی می‌کردند یا به شاهرود و دامغان می‌رفتند و سر زمین‌های دیگران کار می‌کردند. دیگ بزرگ روی اجاق را می‌شود از سر کوچه دید. اجاق را روی بالکن علم کرده‌اند و معلوم نیست چی داخلش می‌جوشد که این بوی تند و تیز را راه انداخته است.

به کلون در چهارطاق باز چند ضربه می‌زنیم و داخل می‌شویم. دختر چادر دور کمرش را به سرش می‌کشد و خوشامد می‌گوید. پای دیگ که می‌ایستم می‌گوید رب آلوست و بعد تعریف می‌کند از کجای جنگل می‌شود بوته‌های آلوی وحشی را پیدا کرد. مریم هم هم‌سن و سال پسر بقال است و مربی مهد روستا. پرده گلدار دم اتاق را بالا می‌زند و دعوتمان می‌کند به یک لیوان چای. تا کفش‌هایمان را دربیاوریم و بنشینیم، با سینی چای برمی‌گردد.

دیوار اتاق پر است از قاب عکس‌ها؛ عکس‌هایی که معلوم است در هر بار مشهد رفتن کنار عکاسی‌های دم حرم و جلوی پرده‌هایی از حرم امام گرفته شده. مریم به خاطر بوی رنگ عذرخواهی می‌کند و معلوم می‌شود اتاق را تازه با دخترخاله‌هایش رنگ زده‌اند. چایمان را که می‌خوریم، مریم دیگ رب را به امان خدا رها می‌کند تا ما را به خانه خاله‌اش ببرد. مریم در خانه را می‌زند و تا قبل از اینکه سر و کله کسی پیدا شود، خداحافظی می‌کند و می‌دود. بعد می‌فهمیم نشان کرده پسرخاله‌اش است. پسر هم یک سال پیش از روی ساختمان افتاده و زانویش آسیب دیده.

حالا هم مشغول دوا و درمان است و فعلا پولی باقی نمی‌ماند تا سر خانه و زندگی‌شان بروند. شهربانو این ماجرا را پای دار قالی جمع‌وجورش برایمان تعریف می‌کند؛ داری که همین یک ماه پیش تازه سرپا کردند تا بلکه کمک‌ خرج خانه شود.

خداحافظی با ابرها

از خانه پسرخاله که بیرون می‌آییم، چشممان به تک‌درخت عجیب‌وغریب روی تپه انتهای روستا می‌افتد. سربالایی تپه را که بالا می‌رویم معلوم می‌شود درخت یکی از همان اورس‌های چندین و چند ساله است که جانی برایش نمانده و بیشتر چوب خشک است؛ اما بافت چوبی عجیب و پیچیده درخت هنوز هم که هنوز است آن را بر بلندی روستا سرپا نگه داشته است. چند ساعتی از غروب خورشید می‌گذرد که با روستای ابر و اهالی‌اش خداحافظی می‌کنیم و به طرف شاهرود راه می‌افتیم. آسمان پرستاره کویر هم راه شبانه‌مان در راه برگشت به تهران است.

آسمانی پر از نگین نقره‌ای که دوست داریم آنها را هم بچینیم و بگذاریم کنار آسمان ابری روزهای دلتنگی‌مان تا دلخوشی‌ای باشد برای روزهای سراسر از ملال زندگی در شهر بی‌دروپیکر و دودگرفته‌ای مثل تهران. آن وقت شاید حتی خاطره این پیاده‌روی در جنگلی بین زمین و آسمان راه نجاتی باشد برای فرار از شب‌های بلند و سرد زمستان که خیلی زود دچار «تکرار» می‌شود.

منبع:همشهری

مرمت طولانی‌ترین پل سنگی جهان؛ میراث فرهنگی یونسکو

Uzunköprü که یکی از قدیمی‌ترین و طولانی‌ترین پل‌های سنگی در جهان است و در فهرست میراث فرهنگی یونسکو قرار دارد، به دلیل شکاف‌هایی در زمین، دیواره، بال و طاق‌های آن در حال مرمت است.

تعزیه حضرت شاه‌چراغ (ع) میراث مذهبی ماندگار

روایت داستان به این شکل است که امام رضا (ع) با حضرت شاه‌چراغ (ع) و حضرت معصومه (ع) در مدینه قرار می‌گذارند.

طبق قراری که امام رضا با حضرت شاه‌چراغ دارد ایشان سر قرار حاضر می‌شوند بعد از اینکه امام رضا به ایران دعوت شد و در بازگشت دوباره خود به مدینه تأخیر ایجاد شد و قاصدی از طرف امام رضا (ع) به شهر مدینه نیامد.

حضرت شاه‌چراغ (ع) تصمیم می‌گیرد در پی این دیرکرد به ایران سفر کند ایشان به‌اتفاق حضرت معصومه و برادرزاده‌ها به سمت ایران حرکت می‌کنند و از جنوب وارد کشور ایران می‌شوند و در بین راه مردم و شیعیان بسیاری که دوستدار خاندان علوی هستند با حضرت شاه‌چراغ (ع) همراه می‌شوند هنگامی‌که به نزدیکی شیراز خانه زینان کنونی می‌رسند سربازان از آن می‌پرسند به کجا می‌روید و چه کسی هستید؟ ایشان می‌فرمایند سید میر احمد برادر امام رضا (ع) هستیم که به دیدار ایشان می‌رویم.

آن‌ها در همان‌جا اتراق و استراحت می‌کنند.

سربازان قتلغ حاکم شیراز که به او قاصد فضول در تعزیه می‌گویند خبر می‌دهد که فرزندان موسی کاظم در پشت دروازه‌های شیراز اتراق کرده‌اند و هدف آن‌ها رفتن به طوس است قتلغ طبق دستوری که از مأمون گرفته تا از ورود سادات و بنی‌هاشمی به سمت طوس جلوگیری کند باهم فکری وزیر خود نامه به حضرت شاه‌چراغ می‌دهد که از مسیری که آمدی بازگرد.

اما شاه‌چراغ (ع) نامه را قبول نمی‌کند و جنگ سر می‌گیرد در جنگ اول قتلغ شکست می‌خورد و حضرت شاه‌چراغ پیروز می‌شود در محل اقامتگاه حضرت شاه‌چراغ ویارانش قاصد خبر شهادت امام رضا را می‌رساند و در آن هنگام همراهان شاه‌چراغ مشغول عزاداری بودند.

سربازان قتلغ به مأمون خبر می‌دهند که خبر شهادت امام رضا (ع) به شاه‌چراغ رسیده و الان بهترین زمان برای حمله است پس به‌طور ناجوانمردانه‌ای به آنان حمله می‌شود در این حمله تعدادی از همراهان حضرت و خودشان به شهادت می‌رسند. دراین‌ارتباط در کتاب مجالس تعزیه صالح راد مجلس تعزیه شهادت حضرت شاه‌چراغ چنین اشعاری آمده است:

دریغا از امید ناامیدم/ که دیدار رضا را من ندیدم

شده خم قامتم‌ای حی داور/ دوتا شد پشتم از مرگ برادر

حضرت شاه‌چراغ (ع) آیینه فضائل و کرامات و از پیشتازان دفاع از حریم دین و ولایت و مبارزه با ستم و انحراف است منزلت عالی و الهی آن حضرت موجب شده تا از دیرباز تاکنون وجود مقدس ایشان همواره شمع روشنایی‌بخش محفل صاحب دلان حق باور و اصحاب علم و اندیشه و هنر قرار گیرد و در پرتو این مهر زلال آسمانی چه بسیار قلم‌ها و قدم‌ها که به ارادت برداشته‌شده است تا در حد بضاعت خویش روایتگر مهری باشد شورانگیز و زلال ناپذیر بی‌گمان نخستین تعزیه‌ها با الهام از واقع انقلاب کبیر عاشورا خلق‌شده و به‌تدریج مضامین دیگر به آن اضافه‌شده است.

خوانندگان مجلس تعزیه شهادت حضرت شاه‌چراغ (ع) در نسخه اشعار می‌توانند از سبک خواندگان دستگاه و گوشه‌های متفاوت استفاده کنند؛ بنابراین دستگاه و گوشه‌ای نوشته‌شده به سبک تعزیه‌خوانان شیراز است نمونه‌هایی از آواها و کلام‌ها به شکل اشعار در اینجا آورده شده است.

پیش‌خوانی مجلس تعزیه شاه‌چراغ: 

دستگاه نوا، گوشه عشاق

شهر شیراز صفایش بُود شاه‌چراغ/ درد هر خسته دوایش بود شاه‌چراغ

ای خدا حسین من چه شد؟/ آن نور دو عین من چه شد؟

شیعیان شیعیان زنید سینه و سر/ از غم شد تشنه خون‌جگر

حضرت شاه‌چراغ (ع)

آواز داشتی، (سنتی، بیدکانی)

کجایی‌ای رضا تاج سر من/ کجایی صاحب من سرور من

زهجرانت برادر کور گشتم/ ز بس خون آمد از چشم‌تر من

تو در غربت شدی بی‌یار و یاور/ چه آمد بر سرت‌ای سرور من

حضرت شاه‌چراغ، (سنتی، حاجیانی)

رضا‌ای مونس شب‌های تارم/ برادر از فراقت بی‌قرارم

فغان از درد غربت‌ای برادر/ تو غربت مانده‌ای من اشک بارم

حضرت معصومه، (آواز سنتی بیدگانی)

رضا جان‌ای انیس روزگارم/ برادر از فراغت دل ندارم

به عالم روز و شب از هجر رویت/ ز هجر دوری تو دل فکارم

برو این دم کنیز از مهربانی/ بگو سید میر احمد غمگسارم

غمگسارم قدم کن رنجه و تشریف‌آور/ که ازبهر برادر دل ندارم

حضرت شاه‌چراغ، (آواز دشتی، گوشه غم‌انگیز)

بلی حق‌داری‌ای غم‌دیده خواهر/ نمایی گریه ازبهر برادر

بنال‌ ای جان خواهر تا بنالیم/ زهجر آن غریب زار مضطر

بکن گریه برای نور عینم/ گهی بهر رضا گه بر حسینم

کنیز، (کنیز به دنبال حضرت محمدتقی علیه الاسلام می‌رود)

دستگاه همایون، گوشه بیداد

فدای جان تو ای نور چشم ارض و سما

منبع:میراث آریا

ابطال جواز تله کابین، میخی بر تابوت گردشگری گرگان

مدیران شهری گرگان تاکنون با دادن وعده های ساخت طرح های گردشگری از جمله تله کابین سعی داشتند این شهر زیبای شمال ایران را به مرکز و منطقه گردشگری تبدیل کنند که متاسفانه به تازگی مجوز پروژه بزرگ تله کابین آن برغم صرف میلیاردها تومان اعتبار ابطال شده است.

به گزارش ایرنا، پروژه تله کابین آخرین امید صدها هزار شهروند گرگان و مدیران شهر برای رونق گردشگری در مرکز استان بود که با لغو مجوز آن امیدهای مردم گرگان به یکباره فرو ریخته است ، مدیران گرگان به ویژه در دوره پنجم شورای شهر پروژه های متعددی را در حوزه گردشگری برای گرگان ترسیم کردند تا این شهر استان شمالی را از یک شهر عبوری در بخش گردشگری به عنوان یک مقصد گردشگری معرفی کنند.

اعضای پارلمان شهری و شهرداری گرگان در چند سال گذشته چند صد میلیون از اعتبارات شهرداری گرگان را صرف اجرای طرح های مطالعاتی و امکان سنجی  پروژه های گردشگری در این شهر کردند و در نهایت چندصد میلیارد تومان پروژه در بخش گردشگری در این شهر پیش بینی کردند، پروژه های کلانی همچون  مجتمع تفریحی هزار پیچ و شهربازی فوق مدرن، تله کابین، سورتمه، مرکز بالون سوای و کافه هوایپما  از جمله این پروژه ها بود.

با گذشت زمان تعدادی از این پروژه ها مانند طرح بالون سواری گرگان به سبب مغایرت به قوانین و مقررات هوانوردی و ناتوانی در اخذ مجوزهای لازم کنسل شد و میلیون ها تومان از اعتبارات شهر که برای مراسم پرواز نمادین یک فروند بالون صرف شدبود، به هدر رفت.

در ادامه موضوع کافه هواپیما هم به سبب مشکلات فنی و عدم توافق های مالی به سرانجامی نرسید، وعده اجرای سورتمه هم از جنگل های محدوده دخانیات گرگان به هزار پیچ منتقل شد و در حالی که چند میلیارد پیش پرداخت به پیمانکار این پروژه پرداخت شده است اما خبری از سورتمه نیست.

این در حالی است که بر اساس اظهارات وقت مدیران شهری و اعضای دوره پنجم پارلمان شهر گرگان این پروژه باید در اواخر سال گذشته و یا فصل بهار سال جاری به بهره برداری می رسید اما در حالی که به فصل پاییز رسیده ایم همچنان خبری از سورتمه نیست و منابع مطلع و آگاه در مدیریت شهری گرگان بر این اعتقادند که در صورت توافق با پیمانکار این پروژه اجرای این طرح به ۱۴۰۱ موکول می شود.

شاید این بخش از ناکامی اهمیت زیادی برای مردم گرگان نداشته باشد و بتوانند این موارد را هضم و درک کنند اما مقوله لغو مجوزهای تله کابین ماجرای دیگری است، تله کابین موضوعی که بیش از یک دهه  توسط مردم مطالبه می شود و اعضای شورای شهر در دوره پنجم و شهردار وقت گرگان از آن به عنوان بزرگترین دستاورد مدیریت شهری یاد می کردند و بارها و بارها با برگزاری نشست ها مطبوعاتی و مصاحبه  با رسانه ها مدعی بودند که بزودی شاهد اجرای پروژه تله کابین در نهارخوران خواهیم بود .

در این بین تعدادی از مدیران شهری پا را فراتر گذاشته و حتی مدعی بودند که  چندین سرمایه گذار برای این پروژه پیش قدم شده اند.

فارغ از همه این موارد آنچه مسلم است لغو مجوزهای تحصیلی برای پروژه تله کابین گرگان است. هفته گذشته و در جلسه وبیناری شورای عالی معماری و شهرسازی که جمعی از مدیران ارشد استان هم حضور  داشتند تمام مصوبه های ۱۴ گانه  تله کابین نهارخوران باطل شد.

براساس اظهارات مدیران استانی و نمایندگان شهرداری گرگان در این جلسه فرصتی برای دفاع از این پروژه مهیا نبود و قطع بودن میکروفن مجالی برای پیگیری و بررسی چرایی این تصمیم مهیا نکرد، اعضای شورای عالی معماری و شهرسازی کشور بر این اعتقادند که گرگانی ها برای تسهیل در اخذ مجوزهای قانونی پروژه تله کابین ، مساحت اجرای پروژه را کمتر از واقعیت اعلام کردند. مسولان شورای عالی معماری و شهرسازی بر این باورند که عرصه محل ساخت پروژه تله کابین بیشتر از پنج هکتار است.

تمام این موارد  در حالی مطرح می شود که این پروژه با اخذ همه موافقت ها ی لازم  نظر مثبت شورای عالی معماری و شهر سازی را تحصیل کرده بود و این نوبت سوم بود که  پروژه تله کابین گرگان در شورای عالی مطرح می شود.

البته این پایان ماجرا نبود و براساس موارد مطروحه در جلسه شورای عالی معماری و شهرسازی مدیران صادرکننده مجوز  برای این پروژه باید در دستگاه های نظارتی پاسخگو باشند.

همه موارد گفته شده بیانگر آن است که تعدادی از مدیران شهری گرگان در سال های گذشته نتوانستند آنطور که باید و شاید از منافع شهر گرگان دفاع کنند و کاخ آرزوهای هزاران  گرگانی رو به فروپاشی است.

تمام دلخوشی سال های اخیر اهالی مرکز گلستان کسب مقام قهرمانی در بسکتبال است و گویا خبر دیگری از دلخوشی برای مردم گرگان نیست.

گرگانی ها انتظار دارند تا مدیران ارشد گلستان و نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی به کمک مدیران شهری گرگان آمده تا برای این شکست یا دل نگرانی بزرگ چاره جویی کنند.

بسیاری از اهالی مرکز گلستان بر این اعتقادند که سخت گیری های انجام شده برای ایجاد تله کابین فراتر از رویه معمول است و شاید دست های پنهانی در کار است تا نگذارند این آرزوی مردم محقق شود.

به ظن گرگانی ها ، همانطور که در سایر استان های شمالی مانند مازندران و گیلان شاهد فعالیت تله کابین هستیم،  در گلستان هم می توان طراحی تله کابین به نحوی باشد که آسیب های وارده به طبیعت و محیط زیست به حداقل برسد.

اهالی استرآباد توقع دارند تا ظرفیت های فوق العاده بالای این شهر به مفری برای جذب سرمایه گذار و اشتغال آفرینی برای جوانان شهر بدل شود و مدیران شهر از شعار زدگی فاصله بگیرند.

اهالی گرگان شایسته آن نیستند که هر از چند گاهی خبر شکست های متعدد در مدیریت شهری را شنوا باشند. مردم از پارلمان شهری ششم و مدیران فعلی شهرداری گرگان می خواهند تا برای احقاق حق از همه توان خود و بزرگان استان استمداد بگیرند. نگذاریم امید و اعتماد مردم به وعده ها و قول های مدیران از بین برود.

احداث پروژه تله کابین ناهارخواران گرگان با ساخت سه ایستگاه و به طول سه هزار و ۱۰۰ متر با اعتباری بیش از ۲۰۰ میلیارد ریال، ساخت شهربازی مدرن گرگان به مساحت ۱۵ هکتار و با اعتبار اولیه چهار هزار و ۵۰۰ میلیارد ریال از جمله پروژه های ترسیم شده شورای پنجم برای گرگان است.

گرگان با ۳۵۰ هزار نفر دومین شهر پرجمعیت شمال کشور است که با وجود برخورداری از بسیاری از خدمات شهری و زیر ساخت های ارتباطی، با مشکلات و تنگناهای متعددی همچون کمبود فضای سبز، ترافیک شهری،دست فروشی، کودکان کار و سد معبر و حاشیه نشینی دست به گریبان است.

در زمان حاضر افزون بر ۵۰ طرح در زمینه های مختلف در شهر تاریخی و طبیعی گرگان در حال ساخت است.

منبع:ایرنا

گره کور میراث فرهنگی با دندان باز نمی‌شود!

اوضاع میراث فرهنگی ایران در سال‌های اخیر وخیم است و نیازمند چاره‌اندیشی جدی است. گره‌ای که به جان موارث فرهنگی ایران افتاده است، با دندان باز نمی‌شود و باید برای حفظ آن با توجه بیشتری برنامه‌ریزی کرد.

با توجه به انتصاب عزت‌الله ضرغامی به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، از آنجا که او در این حوزه سابقه‌ی فعالیت نداشته و به هر دلیل هم ممکن است گزارش‌های تخریب‌ها و آسیب‌های وارده به پیکره‌ی میراث فرهنگی کشور به او نرسد، بخش میراث فرهنگی و گردشگری ایسنا بر آن شد که این کار را برای وزیر جدید انجام دهد که در سلسله گزارش‌هایی منتشر خواهد شد.

به گزارش ایسنا، بی‌شک، یکی از مشکلات جدی برای میراث فرهنگی ایران، حفاظت از میراث تاریخی و فرهنگی است. تخریب بافت های تاریخی به بهانه های مختلف و نبود توانایی کافی جهت حفاظت از آثار، تامین نشدن اعتبار برای مرمت بناهای تاریخی و افزایش سرقت آثار از جمله مشکلاتی است که میراث فرهنگی ایران با آن دست و پنجه نرم می کند.

در ادامه سلسله گزارش‌هایی که درباره آسیب‌های وارد شده به میراث فرهنگی در طول سال‌های اخیر در ایسنا منتشر شد (لینک این گزارش‌ها در پایین صفحه موجود است)، به این موضوع در زمستان سال ۹۸ پرداختیم.

فقط ثبت ملی آثار تاریخی کافی نیست

محوطه تاریخی «حاجی‌خان» طی پروژه‌ بررسی و شناسایی آثار دشت فامنین در اسفندماه سال ۸۷ شناسایی و ثبت ملی شد و با این وجود در سال ۹۰ مجوز احداث پتروشیمی «ابن‌سینا» در این محوطه صادر شد. این پروژه‌ پتروشیمی چندین سال بخشی از تپه‌ تاریخی حاجی‌خان همدان را اشغال کرده و این در حالیست که باستان‌شناسان اعلام کرده‌اند پایه‌های این پروژه روی یکی از مهمترین تپه‌های مادها در همدان استوار است.

مردادماه سال ۹۶ براساس مصوبه شورای فنی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری قرار شد محوطه‌ تاریخی «حاجی‌خان» در همدان به طور کامل حفظ شود و سایت پتروشیمی فامنین با هدف حفاظت کامل از این تپه‌ متعلق به دوره ماد، از این منطقه جابجا شود اما طبق گزارش منتشر شده در زمستان ۹۸ در ایسنا، مدیر پروژه نجات‌بخشی تپه حاجی‌خان هنوز هم در شک و تردید اجرای این مصوبه بوده و به نظر می‌رسد قرار است پتروشیمی در همسایگی این محوطه باقی بماند و این امر جز نابودی هویت همدان چیزی در پی نخواهد داشت.

موضوع نگران‌کننده این است که یک محوطه تاریخی با آثاری ارزشمند از زمانی که مادها در ایران اسکان داشته، کشف و به دنبال آن اهمیت زیاد این منطقه توسط با ستان شناسان مطرح می‌شود، این مکان تاریخی به ثبت ملی هم می‌رسد اما در یک چشم بهم زدن کمر به نابودی‌اش می‌بندند و اهمیت چنین اثر با ارزشی آنی زیر سوال می‌رود.

تعرض به سنگ قبرهای تاریخی 

در شهرستان چناران در خراسان، روستاهای بسیاری هستند که سنگ قبرهای تاریخی و قدیمی در آن‌ها وجود دارد. در زمستان ۹۸ خبری مبنی بر تخریب این سنگ قبرها منتشر شد.

بر این اساس مدیر وقت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری چناران به ایسنا اعلام کرد: بسیاری از سنگ قبرهای قدیمی و تاریخی این شهرستان به دست حفاران غیرمجازی که به دنبال اشیای عتیقه بوده‎اند، تخریب شده است. تاکنون در سطح شهرستان ۳۰ تا ۴۰ سنگ قبر قدیمی کشف شده که بیشتر آن‌ها به شکل صندوقچه‎ای هستند، متاسفانه اغلب حفاران غیر مجاز برای به دست آوردن اشیای عتیقه سنگ قبرها را تخریب می‎کنند. با توجه به تعدد سنگ قبرهای قدیمی در سطح شهرستان برای جلوگیری از آسیب دیدگی ایجاد موزه سنگ با کمک بخش خصوصی ضرورت دارد.

این فقط یک تیتر خبری نیست

«یک هتل، مانع ثبت جهانی غارعلیصدر» این فقط یک تیتر خبری نیست. این واقعیتی است که بر سر موارث فرهنگی ایران آوار می‌شود، موارثی که هویت و شناسنامه یک ملت است و تنها به مراقبت و نگهداری نیاز دارند اما فقط بی‌توجهی متولیان نصیب‌شان می‌شود.

مدیرعامل شرکت سیاحتی علیصدر که این خبر را به ایسنا اعلام کرده بود، در بخش دیگری از گفت‌وگویش درباره وضعیت غارعلیصدر می‌گوید: مسیر غار سیاحتی علیصدر به عنوان پل ارتباطی همدان و علیصدر نیاز به ارتقا دارد. این مسیر مانند برخی از جاده‌های کشور ایمن نیست و سرعت و ضریب ایمنی آن پایین است بنابراین برای جذب گردشگر بیشتر ضرورت دارد، ایمن‌تر شود تا به بخش گردشگری آسیب نرسد.

چشم بر مصالح فرهنگی و هویتی نبندید

یکی دیگر از خبرهای نگران‌کننده سال ۹۸ مربوط به تخریب روستای «کنگ» در استان خراسان بود. بر این اساس قرار بود که جاده‌ای درست در وسط روستا ساخته شود که هدف از آن عملا دو قسمت کردن روستا و خدمات‌رسانی و گازرسانی به روستا بود.

مدیر یک اقامتگاه بوم‌گردی روستای «کنگ» در این باره به ایسنا گفت: تصمیم ساخت این جاده در وسط روستا عملا بافت ۳۰۰۰ ساله روستا را به طور کامل از بین می‌برد ولی برخی نهادها در تلاشند که با ساخت جاده در میان روستا زمین‌های اطراف آن را به صورت تجاری به فروش برسانند؛ در حالی که این روستا یکی از اهداف گردشگری است و توریست‌های اروپایی فراوانی برای بازدید از آن به این منطقه سفر می‌کنند.

برخی از سهل‌انگاری‌های انجام شده در جریان تدوین طرح هادی این روستا، آن را در معرض مشکلی بزرگ و آسیبی جدی قرار داده؛ مسأله‌ای که اگر پیگیری برخی از اهالی روستا و مقاومت آنان در برابر آن وجود نداشت، اکنون شاهد فاجعه تخریب یک اثر بی‌نظیر تاریخی و هویتی در قلب خراسان بودیم.

این مسأله و مسائل مشابه در سالیان گذشته همواره گریبان‌گیر بافت‌های تاریخی و هویتی استان و کشور ما بوده است و متاسفانه مسؤولان همچنان با نگاه سهل‌انگارانه بافت‌های تاریخی را در معرض آسیب قرار می‌دهند و از دیگر سو برخی از افراد نیز به واسطه نفع شخصی خود، چشم بر مصالح فرهنگی و هویتی می‌بندند و قدم در راه تخریب می‌گذراند؛ راهی که اکنون خروارها اثر تاریخی و هویتی نابود شده را در خود می‌بیند و چیزی جز آه و حسرت برای فرهنگ‌دوستان و دغدغه‌مندان هویت خراسان و ایران باقی نگذاشته است.

تاریخِ مجله‌ی توفیق چه شد؟

تقاطع کوچه بخارا و خیابان صف، یکی از تحریریه‌ها و چاپخانه مجله توفیق قرار داشت، ساختمانی که از اواسط دهه ۳۰ و تاحدود ۲۷ سال چاپخانه بود اما سرنوشت جوری دیگری برایش رقم خورد وبه را به انبار تبدیل شد و سرانجام تصمیم بر تخریب آن گرفته شد.

در گزارشی که بهمن سال ۹۸ از این ساختمان متروکه در ایسنا منتشر شد، طی بازید از آن و گفت‌وگویی با سریدار ساختمان، مشخص شد بنا وضعیت خوبی ندارد و هر لحظه در حال فروریختن است. همچنین شهرداری مجوز تخریب و ساخت پاساژ را صادر کرده است.

سرایدار ساختمان در این باره توضیح داد: بعد از چند سال سکونت مالک که روایت‌ها آن را به یکی از شهرداران وقت تهران نسبت می‌دهند، بخشی از دفتر تحریریه توفیق در این ساختمان مستقر می‌شود و کارهای چاپ نیز همین‌جا انجام می‌شود، بعد از ان شرکت رنگین چاپ وارد ساختمان شد و بعد از چند سال کار انتشارات، فضا را به انبار تبدیل کرد و امروز با گرفتن مجوز، قصد تخریب و ساخت پاساژ در این نقطه را دارند.

در همین راستا سید احمد محیط طباطبایی – پژوهشگر تهران – هم که نسبت به این اتفاق نگران بود، اظهار کرد: ساختمان سر خیابان بخارا، به یک روایت متعلق به دفتر مجله توفیق است و از سوی دیگر معماری خاصی دارد. مدیریت شهری با توجه به خرید و فروش کفش در این خیابان، می‌تواند این فضا را به موزه کفش تهران تبدیل کند و به نوعی هم افزایی فرهنگی به وجود آورد. همچنین باید حفاظت از آن در اولویتِ وظایف شهری قرار بگیرد، چون جزو بناهای واجد ارزش شهر تهران است.

عباس توفیق ـ سردبیر و رییس هیأت تحریریه نشریه «توفیق» ـ از اخبار منتشرشده درباره احتمال تخریب ساختمان دفتر تحریریه و چاپخانه این نشریه اظهار ناراحتی کرد و به ایسنا گفت: کشورهای پیشرفته دنیا به تاریخ مطبوعات‌شان اهمیت می‌دهند و ساختمان‌های قدیمی را تبدیل به موزه می‌کنند، اما در کشور ما ساختمان چاپخانه قدیمی نشریه‌ مستقلی همانند «توفیق» را می‌خواهند تخریب کنند.

این چندمین خانه‌ای است که تاریخ را با خود به گور می‌برد

بنای تاریخی «خانه مؤمنان» متعلق به خاندان مؤمنان نمونه‌ای ارزشمند از خانه‌های سنتی به‌جای مانده از دوره پهلوی اول است که در محله دباغان در مجاورت امامزاده حسین (ع) و مسجد مقبره شهید ثالث واقع شده است. این بنا در تاریخ ۱۱ مهر ۱۳۹۷ با شماره ۳۲۱۱۲ در فهرست میراث ملی غیرمنقول کشور به ثبت رسیده است.

به گفته امیر ارجمند معاون میراث فرهنگی وقت قزوین، این خانه از اولویت‌های بازسازی در سال ۹۸ بوده اما بنا بر مشاهدات میدانی عکاس ایسنا در اواخر بهمن ۹۸ هنوز بازسازی انجام نشده و دیوارهای داخلی خانه بیش از گذشته تخریب و این خانه تاریخی به محلی برای تجمع معتادان تبدیل شده بود، ضمن اینکه افرادی به تصور وجود گنج در زیرزمین حفاری کرده و سارقان درها،  پنجره‌ها و سایر موارد قابل فروش بنا  را به سرقت برده و این امر موجب تخریب بیش از پیش قست‌های مختلف این بنا ایجاد کرده‌اند.
باز هم خانه تاریخی دیگری قربانی بی‌توجهی متولیان میراث فرهنگی شد و بنایی که باید هر چه سریع‌تر مرمت شود تا وضعیت وخیمی پیدا نکند، به حال خود رها می‌شود و در تاریخ معین شده برای مرمت هم این کار انجام نمی‌شود.

«رئیس‌التجار»، یک قربانی دیگر

عمارت رئیس‌التجار از بناهای تاریخی دیگری است که از دوران پهلوی اول به جای مانده بود که صاحبان ملک آن را تخریب کردند. بنایی که با حیاط مرکزی، دو عمارت شرقی و غربی و آجر کاری تزئینی بسیار زیبا نه تنها به ثبت ملی نرسید بلکه از بین رفت.

رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری وقت نیشابور در این باره اظهار کرد: به رغم اینکه بارها تلاش کردیم و جلوی تخریب بنای ارزشمند و تاریخی عمارت «رئیس‌التجار» در این شهر را گرفتیم اما صاحبان ملک آن را تخریب کردند و اگرچه این بنا فرسوده و حتی برخی مکان‌های آن تخریب شده بود اما می‎شد آن را مرمت کرد.

در گزارش‌های قبلی از خانه‌های تاریخی زیادی که به این وضع دچار شدند، نوشتیم ولی هنوز هم خانه‌های تاریخی زیادی هستند که به دست فراموشی سپرده شده‌اند و هنوز در انتظار مرمت و بازسازی هستند. این بناها بخش قابل توجهی از تاریخ و فرهنگ ایران را در خود جای داده‌اند و باید چاره‌ای اساسی برای آن‌ها اندیشیده شود.

گنبد «جبلیه» کرمان را با لودر ساماندهی می‌کنند؟

در اواخر سال ۹۸ تصاویر مختلفی از آغازِ کار پیمانکارِ پروژه‌ی ساماندهی و کف سازی محوطه‌ی گنبد «جبلیه» که از قضا در عرصه‌ی این اثر تاریخی است، منتشر شد. تصاویری که سبزی طبیعی اطراف گنبد را با خاک، بلوک‌های سیمانی و لودر نشان می‌داد.

هر چند هدف ساماندهی است، اما تصاویر یک چیز می‌گفتند و مسوولان چیز دیگری. تصاویر از حرکت لودر در عرصه‌ی «گنبد تاریخی جبلیه» در کرمان خبر می‌دداد و مسئولان میراث فرهنگی کرمان می‌گفتند استفاده از هر ابزاری برای ساماندهی محوطه‌ی اطراف گنبد با نظارت میراثی‌ها انجام شده است.

فریدون فعالی – مدیر کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان وقت کرمان – در این باره به ایسنا گفت: شهرداری کرمان طرحی را برای ساماندهی گنبد جبلیه به میراث فرهنگی ارائه داد، که طرح در معاونت میراث فرهنگی، بررسی شد. نقطه نظرات کارشناسان میراثی روی طرح اولیه اصلاح شد و در نهایت تایید نقطه نظرات حوزه فنی و تخصصی میراث نیز گرفته شد و بعد از تایید، آن برای اجرا رفت.

نظرات متولیان میراث فرهنگی برای حفظ آن

معاون وقت میراث فرهنگی خوزستان در گفت‌وگویی با ایسنا در سال ۹۸ درباره حفاظت از بافت تاریخی اهواز گفت: آسیب‌هایی از قبیل تخریب‌های عامدانه از سوی سوداگران خرید و فروش ملک، عدم تمایل مالکین بناهای تاریخی نسبت به نگهداری و حفاظت از بناها، نزولات جوی و بالا رفتن سطح آب‌های زیرزمینی به‌ویژه سیستم ناکارآمد دفع فاضلاب شهری، زلزله و گذر زمان بناهای واقع در بافت تاریخی اهواز را تهدید می‌کند.بنابراین حفظ بافت تاریخی اهواز مستلزم هم‌افزایی و مشارکت میراث فرهنگی، سایر ارگان‌های مرتبط با شهر به‌ویژه شهرداری، راه و شهرسازی، اداره آب و فاضلاب شهری و مالکین بناهای تاریخی واقع در بافت تاریخی است.

علیرضا ایزدی مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری وقت استان مرکزی در نشست خبری در سال ۹۸ بر ضرورت جلوگیری از به تاراج رفتن دارایی های فرهنگی جامعه تاکید کرد و گفت: کاهلی ما نسبت به حفظ میراث ارزشمندمان کار را به جایی رساند که برخی همسایگان داعیه دار بزرگانی شدند که ما مدیون آنها هستیم.

او چگونگی حراست از مبانی فرهنگی و معنوی کشور را یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های موجود عنوان کرد و افزود: در حال حاضر در دنیایی زندگی می‌کنیم که رقابت عجیب و غریبی برای مصادره معنوی، فکری و حتی حقیقی جوامع مختلف به راه افتاده است و لزوم حفظ و حراست از این مبانی بیش از گذشته احساس می‌شود.

منبع:ایسنا