سفر؛ زنگ درس یا زنگ تفریح؟
دیدن زوجی با فرزند ۸ساله، مشغول گرفتن عکس سلفی روبهروی ساختمان شهرداری رشت اتفاق تازهای نیست. آنجا هر روز صدها گردشگر با دیدن میدان سرذوق میآیند و با دیدن ساختمانهای شهرداری، هتل ایران و اداره پست که با الهام از معماری نئوکلاسیک اروپا ساخته شده است، گوشی را از جیب درمیآورند تا عکسی به یادگار بگیرند؛ اما نکته اینجا است که وقتی آن زوج با سؤال فرزند خود مواجه شدند، نمیدانستند چه پاسخی بدهند. سؤال ساده کودک این بود: «چرا اینجا عکس گرفتیم؟ آخه خیلی قدیمی و زشت است!»
به گزارش ایسنا، روزنامه «ایران» در ادامه نوشت: عید نوروز در پیش است و بسیاری از مردم این روزها مشغول گشتوگذار مجازی در سایتها و اپلیکیشنهای مختلف برای پیدا کردن مقصد سفر هستند. قیمت تورهای مختلف را با هم مقایسه میکنند و شاید هم شهر یا روستایی در ذهن دارند که سالها است دلشان میخواهد به آنجا بروند تا آبوهوایی عوض کنند. وقتی به سفر فکر میکنید چه ویژگیهایی برای انتخاب مقصد برای شما مهم است؟ دنبال منظرهای طبیعی و مناسب برای کباب هستید یا در شهر مقصد دنبال بازدید از اماکن تاریخی میگردید؟ وقتی برای سفر به شهرهای ایران یا حتی کشورهای خارجی میروید از آدابورسوم محلی آنجا پرسوجو میکنید یا پیش از سفر با جستوجو در فضای مجازی در مورد تاریخ و فرهنگ آنجا مطالعه میکنید؟ اهل شنیدن داستانهای تازه هستید یا ترجیح میدهید در یک ویلای دربسته تعطیلات را بگذرانید؟
آیا تا امروز مانند زوجی که در ابتدا از آنها سخن گفتم، در برابر این سؤال قرار گرفتهاید که چرا از سیوسه پل عکس میاندازید؟ از تاریخ این اثر و سازنده آن چه میدانید؟ بسیاری در پاسخ به این سؤال خواهند گفت چون بنای تاریخی و زیبایی است اما اطلاعات بیشتری در این مورد ندارند. بسیاری از مردم زمانی که از سفر برمیگردند بجز چند خاطره خندهدار و انبوهی عکس، داستان دیگری با خود ندارند.
اقبال واحدی مجری و تهیهکننده تلویزیون که به سفرهای بیشمارش در ایران معروف است، میگوید: «بسیاری از سفرهای ما صرفاً برای استراحت است که بخش مهمی از سفر را به خودش اختصاص میدهد. بسیاری میخواهند از اضطراب محیط شهری یا محیط کاری کم کنند و تمدد اعصاب نمایند یا خود را در طبیعت رها کنند.» او بهترین راه برای دست پیدا کردن به تعریفی دقیق از محلی که به آن سفر میکنیم را استفاده از تورهای گردشگری میداند؛ چون تورهای گردشگری نقشهای دقیقتر برای سفر میریزند. او در مورد استقبال کم از تورهای گردشگری میگوید: «بسیاری از این تورها هنوز ساختار مشخصی ندارند. بعضی با مجوز و بعضی بدون مجوز اقدام به این کار میکنند که بعضاً مشکلاتی ایجاد میکند، اما درمجموع استفاده از تورها باعث ارزانتر شدن سفر و اتلاف کمتر وقت خواهد شد.» او معتقد است برای پیدا کردن تعریف دقیق از سفر، سازمانها و وزارتخانهها باید جیره سفر برای کارمندان و کارگران خود با تورهای مخصوص داشته باشند تا سنین مختلف بتوانند با اهداف مشخصی به سفر بروند و بعد از اتمام آن، نگاهی بهتر به مکانی که رفتهاند پیدا کنند: «باید در رسانهها برنامهای برای فرهنگسازی داشته باشیم که سفرها به اصطلاح تعریف پیدا کنند.»
پیشنهاد واحدی برای کسانی که عاشق سفر و در پی تعریفی عمیق و فرهنگی از آن هستند این است که خاطرات سفر را بنویسند و با عکسها آن را تبدیل به آلبومی پر از اطلاعات و احساسات خود کنند. یکی دیگر از راههایی که از نظر او باعث خواهد شد که سفر تأثیری بیشتر از گذران وقت داشته باشد، ضبط کردن صدای خود روی گوشی همراه است. فرض کنید اولینبار دربرابر عظمت تختجمشید قرار گرفتهاید و ذهن و احساستان به غلیان درآمده است، دوست ندارید ۵سال بعد به احساس آن لحظه اول مواجهه با تختجمشید گوش بدهید؟ واحدی میگوید: «یکی دیگر از کارها این است که مثلاً وقتی درحال مطالعه کتاب تاریخی هستید و مثلاً به جنگ چالدران رسیدید، آن را گوشهای یادداشت کنید تا در خاطرتان بماند که اگر روزی به آنجا رفتید بدانید وارد چه منطقهای شدهاید. البته همه اینها به علاقه شخص بستگی دارد. حالا خوشبختانه جلوی همه اماکن تاریخی و گردشگری تابلو گذاشتهاند و مشخصات و تاریخ آن را نوشتهاند.»
یکی از نکاتی که واحدی به آن اشاره میکند این است که نباید منتظر بود تا مردم علاقهمند به داشتن یک سفر فرهنگی باشند بلکه باید «ذائقه» آنها را تغییر داد: «ما باید در اماکن تاریخی و مذهبی راهنماهایی داشته باشیم که خودشان بروند و مسافر را شکار کنند نه اینکه گوشهای بایستند و بیانگیزه باشند. بعید است کسی به شنیدن داستان ساخت یک اثر یا دوره تاریخی که اثر در آن ساخته شده است علاقه نداشته باشد چون اینها داستانهای جذابی هستند به شرطی که جوانانی بیایند و با مطالعه وارد کار شوند. آن وقت میبینیم که مردم هم به شنیدن این داستانها علاقهمند میشوند.»
شاید بپرسید شنیدن این داستانها یا آگاهی داشتن به آدابورسوم یک شهر چه اهمیتی دارد؟ چه ضرورتی دارد که بدانیم اهالی سنندج چرا لباسهایی به این شکل میپوشند یا در روستاهای ارومیه چه رنگینکمانی از ادیان و زبانها داریم. واحدی از کودکی خود که ساکن محله نارمک تهران بوده مثال میآورد؛ جایی که سالها است در آن ساکن نیست اما هنوز هم وقتی پا به آنجا میگذارد، حس میکند متعلق به آن محله است. او با خنده میگوید: «هنوز هم وقتی به آنجا میروم احساس میکنم صاحب آنجا هستم چون مغازهدارها و کوچهپسکوچهها را میشناسم و خاطرات خوبی از آنجا دارم. همینها باعث میشود فکر کنم حق خاصی در این منطقه دارم. وقتی شما سفر میروید و با آدابورسوم منطقه آشنا میشوید به آن شهر یا روستا احساس علاقه و نزدیکی بیشتری میکنید و آرام آرام علاقه به مناطق مختلف کشور باعث خواهد شد عرق ملی پیدا کنید، چون احساسات خوبی را در شهرهای مختلف تجربه کردهاید و آشنایی شما با آن منطقه تأثیر عمیقی روی ذهن شما گذاشته است.»
او معتقد است سفر میتواند زنگ درس باشد نه زنگ استراحت: «وقتی در ماشین درحال حرکت در جادهای هستم سعی میکنم نخوابم چون با خودم میگویم شاید دیگر از این جاده نگذرم. اگر روزی جایی شنیدم کوههای رنگی زنجان زیبا است بدانم من هم از کنار کوههای رنگی زنجان عبور کردهام، اما متاسفانه طوری شده که مردم با گوشی بیشتر کیف میکنند تا با محیط اطراف و وقتی عکس میگیرند بیشتر به این دلیل است که به دوستان خود اطلاع بدهند که جایی رفتهاند. مردم سفر را زنگ تفریح میدانند درحالی که سفر میتواند زنگ درس و تجربه باشد.»
لابد با خودتان میگویید اگر قرار باشد برای رفتن به یک سفر این همه کار انجام بدهیم ترجیح میدهیم در خانه بمانیم و به گرفتاری خودمان فکر کنیم، اما مسأله این نیست که حتماً یک سفر را مانند کلاس درس ببینیم؛ شاید کمی ایدهآل به نظر بیاید. کافی است لااقل به تابلوهایی که روی دیوارهای اطراف یک بنای تاریخی زدهاند نگاهی بیندازیم یا اگر راهنمایی مشغول توضیح در مورد تاریخ یک اثر است گوش بدهیم. همین کارهای کوچک باعث خواهد شد بعد از تمام شدن سفر اندکی به معلومات ما اضافه شود یا شاید علاقهای برای مطالعه بیشتر ایجاد کند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.