نگاهی به تاریخ قلعههای باستانی در گیلان
قلعه به مجموعهای از بناهای دفاعی گفته میشود که بر فراز کوههای بلند، تپههای طبیعی و خاکریزهای دستی برای دفاع بهتر در برابر مهاجمان ساخته شده است. فعالیتهای باستانشناسی در گیلان از سال ۱۹۰۱ میلادی آغاز شده اما کاوش درباره قلعههای گیلان بسیار ناچیز است. هنر قلعهسازی در گیلان همانند سایر نقاط ایران پیوسته تکامل یافته است. نمونه این پیشرفت را در ساخت برجهای مدور بزرگتر با فاصله کمتر در قلعه گردن تول لات میتوان دید.
تشکیلات اولیه اسماعیلیه در ایران از حوزه جغرافیایی قهستان و پیرامون آن سر برآوردهاند و در سالهای ۴۸۳ تا ۶۵۴ هجری قمری بر شمال ایران مستولی بودهاند. اسماعیلیه مستحکمترین و تسخیرناپذیرترین قلعهها را بر روی کوههای مرتفع گیلان بنا کردند. قلعه کلیشم، کافر قلعه عین شیخ و قلعه اسپهدان نمونههایی از این قلعهها هستند.
با استناد به مدارک موجود، ساخت قلعه تا دوره قاجار در گیلان متداول بود ولی بعد از ساخت و کاربرد سلاحهای پیشرفته نظامی، نقش قلعهها کمرنگ و از گردونه معماری ایران برای همیشه به فراموشی سپرده شد.
قلعههای گیلان از لحاظ نحوه استقرار و وضع دفاعی سه دستهاند؛ ۱- جلگهای، ۲- کوهپایهای و ۳- کوهستانی.
قلعههای جلگهای بر سطح تپههای طبیعی و کوههای منفرد که ارتفاع آنها با سطح زمین اطراف حداقل ۱۰ و حداکثر ۱۶۰ متر بود ساخته میشد، قلعه کول فومن نسبت به زمینهای همجوار ۱۰ متر و قلعه اگری بوجاق لیسار تالش نسبت به زمینهای اطراف خود ۱۶۰ متر بلندتر است.
نقشهی اغلب قلعههای جلگهای، بسته به وضع طبیعی کوه یا تپه به صورت دایرهای، مربع و یا مستطیل است. محیط این قلعهها را برج و باروهای مدور میساختند و عمده مصالح به کار رفته در آنها، آجر با ملاط گچ و ساروج است. برخی از این قلعهها مانند قلعه صلصال لیسار دارای بخشهای مسکونی نیز بودهاند. این قلعهها در مسیر راههای ارتباطی و رودخانههای مهم بنا شدهاند.
قلعههای کوهپایهای نسبت به قلعههای دیگر محدودتر و کمترند. این قلعهها را اغلب در مناطق جنگلی و در کنار راههای دشوارگذر میساختند. رسیدن به این قلعهها بدون راهنمای محلی امکانپذیر نیست؛ مانند قلعه امیراعلم در داخل جنگلهای روستای لیارود لنگرود.
این قلعهها را مانند قلعههای جلگهای و کوهستانی، بر بلندای کوهها، سخرهها و یا تپههای طبیعی ساختهاند. قبل از هرگونه ساخت و ساز برای احداث قلعه، سطح زمین را پاکسازی و هموار میکردند. در پیرامون این قلعهها هیچ روستای آباد، گورستان باستانی، راه تاریخی و مزرعه کشاورزی مشاهده نشده است و نزدیکترین آبادی، کیلومترها با آنها فاصله دارد.
قلعههای کوهپایهای اغلب حالت مخفیگاه و پناهگاه داشتند. برای این که نگهبانان بتوانند اطراف قلعه را تا فرسنگها ببینند درختان جنگلی پیرامون آن را تا شعاع ۵۰۰ متری قطع میکردند.
قلعههای کوهستانی را نیز با استفاده از شیب طبیعی و عوارض جغرافیایی کوه ساختهاند. طرح کلی قلعهها و تعداد برجهای کوچک و بزرگ آنها، بیشتر با وضع طبیعی صخره و یا کوه ارتباط دارد و هیچ نوع طرح معین و یکنواختی در آنها دیده نمیشود.
در ساخت این دژها از سنگهای تراشیده و لاشه، گچ و ساروج و در مواردی برای دروازهها و برخی از اتاقها از سنگهای چهارگوش تراشیده استفاده کردهاند. هیچگونه تزئیناتی در داخل این دژها مشاهده نشده است.
دشمن مهاجم باید در زیر باران تیرها و سنگها و از میان موانعی که با سنگها و صخرههای طبیعی استتار شده بود بالا بیاید. منوچهر ستوده نوشته است: «هنگامی که پای اغلب دژهای کوهستانی برسیم ابتدا به پرتگاههای عمیقی برمیخوریم. بالای این پرتگاهها آنجا که قلعه هموار میشود، باروی حصار به چشم میخورد و بالای کنگره سنگاندازها بنا شدهاند. در امتداد بارو و در فواصل غیرمعین، برجهای جنگلی و نگهبانی برپاست. اگر دروازه قلعه دیده میشود، در دو طرف آن دو برج عظیم است که دربانان و نگهبانان دروازه در آنجا مشغول پاس دادن هستند. این نمای خارج اغلب دژهاست.»
قلعههای کوهستانی در گیلان به دو دسته تقسیم میشوند: قلعههای نظامی و مسکونی، قلعههای راهداری و ارتباطی.
قلعههای کوهستانی نظامی و مسکونی در نزدیکی شهرها و روستاها و بر فراز ارتفاعات بنا شدهاند. برخی از این قلعهها در تمام در تمام سال محل سکونت بودهاند و برای برخی دیگر تنها نگهبانانی برای حفاظت و نگهداری گمارده میشد.
همواره در این قلعهها آب و آذوقه و سایر ملزومات بود تا در مواقع حملات دشمن، ساکنان شهرها و روستاهای اطراف به خصوص تجار، پیشهوران و فرمانروایان، به همراه خانواده و اموال و دارایی منقولشان به آنجا پناه ببرند. پیلاقلعه در روستای نصفی، شمیران در غرب منجیل و لیما در اشکور رودسر از قلعههای نظامی و مسکونیاند.
قلعههای کوهستانی راهداری و ارتباطی با توجه به کاربردی که داشتهاند، در مسیر رفت و آمد کاروانیان و راههای ارتباطی مهم و در امتداد گذرگاههای مواصلاتی، بر فراز کوهها و تپههای نسبتا بلند، که بر همدیگر اشراف داشتهاند، بنا گردیدهاند. ساکنان این قلعهها نگهبانانی بودند که وظیفه اصلی آنها رساندن اخبار و تأمین امنیت راهها و حفاظت جانی و مالی مسافران از خطر حمله راهزنان و مهاجمان بوده است.
قلعه، نه جای سکونت بلکه محل انجام وظیفه به شمار میآمد. آنان در مواقع لزوم با علائم مخصوص برای یکدیگر پیغام میفرستادند. از ویژگیهای این سلسله قلعهها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- در امتداد یکدیگر و در معرض دید هم قرار داشتند
- مانند سایر قلعهها گستردگی، بزرگی و وسعت زیاد نداشتند و برخی از آنها به شکل برج بودند، مانند برج یا میل امام املش، برج دزن رودسر و برج لشکرگاه رودبار
- در دامنه کوههایی که این قلعهها بر فراز آنها قرار گرفتهاند، گورستانهای باستانی مهم، محل اتراق کاروانیان و یا زمینهای کشاورزی زیادی واقع شده است.
در مناطق مختلف استان گیلان قلعههای راهداری و ارتباطی بسیاری شناسایی شدهاند که مهمترین آنها در مسیرهای دیلمان به قزوین، اشکور به دیلمان، رضوانشهر به خلخال، آستارا به اردبیل، عمارلو به قزوین و ماسوله به زنجان قرار دارند، قلعه لمیرمحله در مسیر آستارا به اردبیل، کافرقلعه عینشیخ در مسیر دیلمان به قزوین و قلعه کلیشم در مسیر دیلمان به عمارلو قرار گرفته است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.