نوروز

فلسفه نوروز، میراث مشترک

از دیدگاه عرفی، مذهبی، گاه‌شماری و جشن طبیعت نوروز نماد آفرینش جهان یعنی آفرینش زمین، آسمان، آب، گیاهان، جانوران و انسان است. در حقیقت نوروز نماد آفرینش جهان است که پروردگار عالم آن را آفریده است و در بستر آن اندیشه‌های نو مردمان جهان در هر بهار درروند تحول و تکامل نظام‌های فرهنگی و اجتماعی همانند بهار طبیعت زنده و پویا است.

نوروز پیش از دین زرتشت در نظام طبیعت بر مبنای گاه‌شماری و جشن طبیعت وجود داشته است و دین زرتشت چارچوب مذهبی خود را در ایران باستان بر آن استوار می‌سازد به‌گونه‌ای که نوروز در ایران باستان در دوره هخامنشی شکل کلاسیک و تعریف‌شده‌ای از آئین‌ها، باورها و اعتقادات مذهبی در بستر گاه‌شماری زمان و سال نو ۳۶۵ روزی تعریف می‌شود.

این میراث معنوی در برابر تسلط فرهنگی و سیاسی هلنیسم در دوره سلوکی و اشکانی مقاومت می‌کند و در جدال با اسطوره‌های رومی در دوره ساسانی به یک فرهنگ سنّتی اعتقادی مذهبی کلاسیک تبدیل می‌شود. در عصر اسلامی دانشمندان ایرانی با اتکا به‌نظام گاه‌شماری خورشیدی و قمری نظم و نسق سال خورشیدی و ماه‌های قمری را در بستر جشن طبیعت و در چارچوب اعتقادات جامعه اسلامی در ایران و سرزمین‌های هم‌جوار آن حفظ و گسترش می‌دهند.

امروزه نوروز به‌عنوان مجموعه‌ای از جشن طبیعت، آداب‌ورسوم سنّتی و میراث معنوی جامعه ایرانی در پیوند فرهنگی درون و برون سرزمینی ایران فرهنگی با همسایگان تعریف‌شده است و دیدگاه آفرینش جهان بر فلسفه پیدایش نوروز در این سرزمین‌ها به‌عنوان میراثی مشترک تفسیر و تبیین می‌شود.

ظرفیت میراث‌فرهنگی ایران برای نوروز ظرفیتی تعریف‌شده در حیات فرهنگی جامعه محلی است؛ زیرا نوروز درگذشته‌های تاریخی و در حیات فرهنگی اجتماعی گذشته در همین محوطه‌ها و آثار میراث‌های جهانی و ملّی برگزار می‌شده است. تلاش برای درک گذشته، حفظ آداب‌ورسوم نشان می‌دهد که جامعه ایرانی همواره در قرن معاصر تلاش می‌کند سنّت‌های خود را حفظ نماید. این سنّت‌ها ریشه در تاریخ دارد و جامعه محلی پیرامون آثار تاریخی به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین جوامع در حفظ میراث معنوی کشور به‌ویژه برپایی جشن نوروز هستند.

جامعه محلی هدف گردشگری ماست. بدون جامعه محلی بخش مهمی از اهداف گردشگری ما محقق نخواهد شد و مهم‌تر پایداری فرهنگ‌های سنّتی جوامع انسانی واقع در حرایم میراث جهانی به توجه مستقیم ما در برنامه‌ریزی‌ها و به‌ویژه چگونگی اعمال قوانین مرتبط با عرصه‌ها و حرایم بستگی دارد.

در حقیقت جوامع محلی فرصتی مناسب برای گردشگری و ظرفیتی ویژه برای معرفی سنّت‌ها، ارزش‌ها و فرهنگ سرزمین ما به گردشگران هستند.

در این نوروز، با رویکرد تحقق پایداری و حفظ میراث معنوی در بستر جوامع محلی در محدوده حرایم میراث جهانی و ملّی تلاش خواهد شد درکی متقابل از میراث معنوی روستاهای واقع در کنار آثار باستانی فراهم شود.

در حقیقت، حیات و پویایی آثار باستانی به پایداری میراث معنوی جوامع سنّتی معاصر در قلمرو آثار جهانی و ملّی کشور وابسته است. بزرگ‌ترین تجربه این نوع درک متقابل بین میراث‌فرهنگی (ملموس) و میراث معنوی (ناملموس) درک فلسفه نوروز در بستر میراث‌فرهنگی است.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *