نساجی سنتی، تمثالی از عشق بر گستره مهارت

نساجی سنتی طیف منسوجاتی است که به کمک دستگاه‌های مختلف بافندگی از جمله دووَردی، چهاروَردی و ژاکارد دستی و با بهره‌گیری از الیاف طبیعی مانند پشم، پنبه و ابریشم بافته می‌شوند. مهم‌ترین آنها در استان کرمان شامل جاجیم بافی، چادرشب بافی، ترمه بافی، شال ترمه بافی و عریض بافی است.

عریض‌بافی، پارچه‌ای پشمی و دستباف است که زنان و دختران پته‌‌دوز کرمانی روی آن، سوزن می‌زنند و نقش می‌آفرینند.، از این پارچه در استان کرمان به طور کلی برای پته‌دوزی استفاده می‌شود، در کرمان پارچه عریض بعد از چله‌کشی و چله‌دوانی به کمک ماشین هشت وردی و چهاروردی و با تاروپود پشمی تولید می‌شود، بعد از تهیه پارچه عریض، عمل رنگ‌رزی روی آن با رنگ‌های مختلف (عنابی، سبز، نارنجی،کرم و…) صورت می‌گیرد.

شال‌بافی، یکی از رشته‌های قدیمی و اصیل صنایع‌دستی استان کرمان است و در این اقلیم سابقه‌ای طولانی دارد. در واقع شال ترمه نوعی پارچه است که از پشم یا کُرک بافته شده و اغلب طرح و نقش بته جقه است. این هنر در گذشته از رونق قابل توجهی برخوردار بوده چنین پارچه‌ای به کمک دستگاه چهاروردی بافته می‌شود.

احیا و باززنده‌سازی رشته شال‌بافی

برای احیا و باززنده سازی رشته شال‌بافی در سال‌های گذشته فعالیت‎های مهمی انجام شده است که پژوهش و جمع آوری اطلاعات، بررسی مشكلات دستگاه‌های قديم، ساخت دستگاه چهاروردی با رفع مشكلات دستگاه قديم، احيای روش بافت از طريق مهندسی معكوس و به صورت علمی، ارتقای بافت از طريق ارتقای روش آموزشی همچون بافت ‌قرينه، بافت ‌دورو، بافت اطلس، آموزش بافت و اشتغال‌زایی۴۰ نفر از سال  ۱۳۹۵تاکنون، امكان بافت هر نوع طرح و رمزی كردن نقشه برای اولين بار در شال‌بافی، ساخت دستگاه سه‌‌وردی برای اولين بار در جهان كه ظرافت بافت را ٢٠٠ درصد افزايش داده است و توليد محصولات جديد مانند تابلو شال، كراوت، مانتو و….از آن جمله است.

درباره شال‌بافی استان کرمان باید گفت، تا چند دهه قبل شال‌بافی در این استان از رونق کافی برخوردار بوده و محصولات بافته شده علاوه بر تامین نیاز مردم محلی در اغلب نقاط کشور مورد استفاده قرار می‌گرفته است، ولی متاسفانه بر اثر رقابت محصولات ماشینی و فقدان توجه کافی به چنین هنر ارزشمندی تعداد زیادی از کارگاه‌ها تعطیل شدند به طوری که امروزه فقط یک کارگاه به نام شال امیری در کرمان و چند کارگاه در منطقه هوتک به تولید شال می‌پردازند.

شال امیری کرمان محصول ارزشمندی از نوعی تکنیک بافت ظریف و پیچیده و همچنین از مرغوب‌ترین نوع پشم و کرک طبیعی بافته شده و نقش و نگار فرهنگ ایران و کرمان را با خود به همراه دارد.

جاجیم‌بافی

جاجیم یکی از مشکل‌ترین دست‌بافته‌های غیرداری و در گروه نساجی سنتی است که بافت آن با گلیم تفاوت دارد. این دست‌بافته پشمی در بین بسیاری از عشایر کرمان نیز رواج داشته است.

جاجیم که گاهی در قدیم به ندرت از پنبه نیز در بافت آن استفاده شده، طرح‌های محرمات عمودی و در برخی موارد طرح‌های چهارخانه، شطرنجی و سرتاسری دارد.

طرح‌های محرمات عمودی برجسته این دست‌بافته که در اصطلاح بومیان منطقه به راه راه نیز شناخته می‌شود، بیشترین حجم نقش‌پردازی جاجیم منطقه را به خود اختصاص داده و حتی گاهی بافندگان همین منطقه نقوش آن را به صورت برجسته بافته‌اند. بیشترین رنگی که در بافت این دست‌بافته به کار برده‌ می‌شود، سرمه‌ای، قهوه‌ای، سبز، روناسی، کرم و… است.

از مهم‌ترین ویژگی‌های جاجیم نسبت به دیگر دست‌بافته‌ها، چله‌های آن است که مثل پودها رنگ می‌شوند؛ در بافت جاجیم از تارهای اضافی استفاده می‌کنند و در پدیدار کردن طرح و نقش از تار نیز همچون پود کمک می‌گیرند.

معمولا جاجیم عشایری کرمان به صورت قطعه‌هایی کم عرض ولی بلند در اندازه‌های مختلف در حدود ۱۴۰ تا ۲۲۰ سانتی‌متر و در عرض‌های ۳۰ تا ۸۰ سانتی‌متر بافته شده سپس به یکدیگر دوخته شده و بیشتر برای به اصطلاح روباری در سیاه چادر و منزل روستایی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

بافت جاجیم در استان کرمان بیشتر در مناطق بردسیر، جیرفت، سیرجان، بافت و ارزوییه رواج داشته است.

منبع:میراث آریا

۱۰ باور غلط که در زمستان می‌تواند باعث مرگ کوهنوردان شود

جمعه اول دی ماه ۹۹ در کوه‌های شمال تهران بورانی درگرفت و در پی آن کوهنوردان زیادی درگیر حوادث مختلف همچون بهمن، سرمازدگی وگم شدن در کوه شدند که متاسفانه به جان باختن ۱۲ نفر و یخ زدگی شدید اندامهای تعداد زیادی از کوهنوردان انجامید و جمعه سیاه کوهنوردی تهران را رقم زد.

سهند عقدایی تورگردان باسابقه در حوزه گردشگری کوهستان که در سوابق حرفه ای خود سرپرستی صعودهای متعددی را در قلل هیمالیا و بسیاری کشورهای جهان داشته است در مقاله ای به ده باور رایج اما اشتباه در میان کوهنوردان می پردازد که تاکنون منشا حوادث تلخ بسیاری بوده اند.

مقدمه:

در زمستان، بیشتر حادثه های کوهنوردی برای کوهنوردان متوسط اتفاق می افتد. کوهنورد آماتور معمولا خود را درگیر برف و سرما نمی کند و زمان کوهنوردی را فقط در فصول گرم می داند و حرفه ای ها هم بی گدار خود را به خطر نمی اندازند و اگر هم پیش آمد بلدند چطور از پس شرایط دشوار کوهستان برآیند.

اما کوهنورد متوسط کسی است که نه احتیاط آماتور را دارد و نه تجربه و تسلط کوهنورد حرفه ای را.

کوهنورد متوسط چند سالی است کوهنوردی می کند؛ علاقمند و با انگیزه است و چون زیاد کوه می رود آمادگی بدنی خوبیدارد؛ در تابستان کوههای بلند و معروف مثل دماوند و علم کوه و سبلان را صعود می کند؛ زمستان در کوههای اطراف شهرش مسیرهایی تکراری را می رود؛ تجهیزات خوبی خریده است؛ با جمع رفقا کوه می رود اما در باشگاه های کوهنوردی یا تورهایحرفه ای شرکت های گردشگری نرفته است و کمتر در کنار مربیان باتجربه صعود کرده است و نهایتا اینکه در دورهایآموزش چندانی حضور نداشته اما مطالبی را در اینترنتخوانده است.

و متاسفانه در اذهان برخی از این دسته کوهنوردان علاقمند و با انگیزه، که تعدادشان هم کم نیست، بعضا باورهای اشتباهی از کوهنوردی زمستانه شکل گرفته است که در بزنگاه های حادثه گریبان می گیرد.

در این مقال سعی داریم به طور خلاصه و موجز به ۱۰ باور اشتباه بپردازیم که سرمنشا بسیاری از حوادث و تلفات سالیان اخیر بوده اند.

۱- از مسیری که جانپناه دارد صعود می کنیم، پس امن هستیم!

در بیشتر آن دسته از شهرهای ایران که به کوهستان نزدیکهستند، معمولا یکی دو جانپناه در مسیرهای پر صعود وجود دارد. وجود جانپناه نقطه اتکای ذهنی کوهنوردانی است که تجربه و اعتماد به نفس صعودهای زمستانی در مسیرهای بکر را ندارند. اما باید توجه داشت که در زمستان به دقیقه ای ممکن است شرایط در ارتفاعات تغییر کند. حتی در یک روز آفتابی،وقتی در ارتفاعی بالاتر از ۳۰۰۰ متر داریم صعود می کنیمتنها با وزیدن یک ساعته بادی منطقه ای با سرعت بالاتر از ۴۰ کیلومتر که بسیاری اوقات هواشناسی هم پیش بینی نمیکند، دمای معادل تا -۲۰ درجه کمتر شود و شرایط را برای کوهنورد طاقت فرسا کند. در این وضعیت کوهنوردانی که تجربه و تجهیزات کافی نداشته و با اتکا به جانپناه آمده باشند ممکن است مجال رسیدن به پناهگاه را پیدا نکنند.

از دیگرسو بارها در زمستان دیده ایم که به خاطر خرابی درب جانپناه یا بی توجهی کوهنوردان، کل جانپناهی که به امید پناه گرفتن در آن صعود کرده ایم، پر از برف می شود و قابل استفاده نیست.

حوادث زیادی که هر زمستان در کوههای شمال تهران، با وجود بیش از ده پناهگاه و جانپناه می افتد نمونه ای است از اینموضوع که جانپناه اگرچه صعود را راحت می کند اما ایمن نمیکند!

۲- جایی که کوهنوردان زیادی صعود می کنند میرویم، خیالمان راحت است!

مسیرهای شلوغ کوهنوردی، حس امنیت را به کوهنورد غیرحرفه ای می دهد. با این اطمینان که هر جا بقیه می روند ما هم می رویم و اگر مشکلی پیش بیاید تنها نیستیم!

اما در کوهستان وقتی شرایط دشوار می شود افراد با تجربه و قوی هم تا حدی قادر به کمک هستند که جان خودشان به خطر نیفتد. اینکه از دیگرانی که ما را نمی شناسند بخواهیم در شرایط سخت آب و هوایی که باید مراقب خود و همنوردان گروه خود باشند، بیایند و در نقش منجی ما ظاهر شوند انتظاریمنطقی نیست. جمله طلایی در کوهنوردی هست که تا جاییصعود کن که بتوانی خودت از همانجا برگردی نه تا آنجایی که دیگران مجبور باشند تو را برگردانند!

در حوادث زیادی دیده ایم که کوهنوردان بسیار با تجربه که از پس خود بر می آمده اند برای امداد یه افراد کم تجربه تر مانده اند و متاسفانه هم خودشان و هم فرد حادثه دیده، باهم جان باخته اند. تراژدی بام اورست در بهار ۱۹۹۶ نمونه ای از ایندست حوادث بود که کتاب و فیلم معروف “در هوای رقیق” به وقایع نگاری آن می پردازد. در آن حادثه کوهنوردان بزرگی چون راب هال و اندی کروم برای امداد به جمعی از کوهنوردان گرفتار شده در بوران، در ارتفاعات اورست در فاصله ای نه چندان دور از چادرهایشان زمینگیر شدند و نهایتا خود در کنار ۶ نفر دیگر، تنها در چند ساعت هوای خراب، جان باختند!

۳- در کوهی که در آن جاده کشیده شده کوهنوردی میکنیم، اگر هوا خراب شد از جاده برمی گردیم!

در زمستان و در کوههای پر برف، تنها مسیر امن، صعود و فرود از روی یالها است. دامنه ها و دره های پربرف، محل فروریختنبهمن هاست. جاده های کوهستانی همگی با عبوری عرضی و به شکل زیگزاگ از دامنه ها و  سینه کش های پر شیب بالا میروند و شیب های برفی را جا به جا برش عرضی می دهند و لذا در زمستان هم در مسیر بهمن و هم عامل تحریک فروریختنبهمن هستند.

خطرناک تر اینکه جاده ها سکویی مسطح هستند که بهمن در مسیر ریزش خود این حفره های مصنوعی را  پر می کند و بارها دیده شده افراد و خودروهایی که در جاده ها اسیر بهمن شده اند زیر چندین متر برف مدفون شده اند حال آنکه در دیگرنقاط، برف فرو ریخته، عمق چندانی نداشته است.

حادثه بهمن ۸۸ در جاده شمشک به دیزین که منجر به جان باختن ۸ نفر از کوهنوردان و کارآموزان شد حادثه ای از ایندست بود.

۴- مسیر را بلدیم، تابستان یک بار این قله را صعود کرده ایم.

صعودهای تابستانه معمولا از مسیرهای پا خورده ای است که کمترین درگیری را با نوارهای سنگی و صخره ای کوهها دارد. این مسیرها گاهی از قعر دره ها می گذرد یا با عبور عرضی و زیگزاگی دامنه ها. اما زمانی که برف زیادی در کوهستان نشسته تنها مسیر ایمن صعود از راس یالها است که محل تقسیم برف می باشد. در زمستان حتی به قیمت درگیری با معابر سنگی و صخره ای باید از رفتن به دامنه ها و سینه کش های کوه اجتناب کنیم. بنابراین به صرف اینکه راه صعود تابستانه یک کوه را می شناسیم دلیل نمی شود که در زمستان هم بتوانیم از مسیری ایمن صعود کنیم.

۵- بارش برف دیشب تمام شده است؛ امروز هوا صاف است!

دیشب تا صبح می بارید اما هواشناسی برای امروز، هواییآفتابی بدون وزش باد پیش بینی کرده است! پس بزن که بریم!

و اشتباه از همین جا شروع می شود چون تا دو روز بعد از بارش برف، کوهستان فرصت می خواهد بهمن هایش را بتکاند و برف های تازه و پودری که ناپایدار روی هم انباشته شده اند به عمق دره ها فرو ریزند.

حالا اگر در فردای بارش، روزی گرم و آفتابی هم پیش رو داشته باشیم که خطر دوچندان می شود!

۶- هرچه گروهی که همراهشان کوه می رویم بزرگ تر باشد، صعودمان ایمن تر است!

اگرچه انسان به غریزه در گروه های بزرگ تر احساس امنیتبیشتری می کند اما این قاعده برای کوهنوردی زمستانه صادقنیست.

در کوهنوردی زمستانه حفظ ریتم حرکت و تناوب توقف شرط مهمی برای حفظ گرمای بدن است. گروه های پرتعداد کندترند و سرعت افراد متفاوت است و همین مسئله باعث می شود کوهنوردان با توانایی های مختلف نتوانند به ریتم مطلوب خود برسند و بارها گروه مجبور به توقف شود.

در زمستان بهترین ترکیب، گروه ۴ – ۵ نفره ای است که توان جسمانی و سرعت افراد نزدیک به هم باشد و در آن میان حداقل ۲ فرد باتجربه حضور داشته باشند.

۷- با تله کابین برمی گردیم. جای نگرانی نیست!

کوهنوردی شامل صعود و فرود است. باوری عجیب در اذهان برخی بوجود آمده که پایین آمدن به زانوها آسیب می رساند؛پس از مسیرهایی صعود می کنند که بتوانند با تجهیزاتی مثل تله کابین یا تله سیژ برگردند!

این باور جدا از مغایرتش با فیزیولوژی ورزشی، در زمستان می تواند مشکل بیافریند. عدم آمادگی جسمی و روانی کوهنورد برای فرود از همه آن ارتفاعی که صعود کرده است، نقطه ضعفیاست که در شرایط بحران قابل جبران نیست.

ساعات کار تله کابین ها محدود است و منتظر ما نمی مانند تا به ایستگاه های بالایی برسیم؛ در طوفان های شدید بنا به دستورالعمل های ایمنی کابین ها متوقف می شوند و البته همیشه احتمال خرابی دستگاه های ساخت بشر وجود دارد.

در ساعات عصرگاهی هر جمعه، سرگردانی جمعی از کوهنوردان، بعد از تعطیلی ایستگاه ۷ تله کابین توچال، صحنه ای تکراریاست که بارها دیده ایم!

۸- تجهیزات کوهنوردی خوبی داریم، مشکلی با سرما نیست!

گرچه تجهیزات خوب شرط لازم کوهنوردی زمستانی ایمن است اما شرط کافی آن، مهارت در مراقبت از بدن در برابر سرما است.

باید بدانیم در دماهای کمتر از منهای ده، خصوصا اگر وزش باد هم داشته باشیم، بهترین برندهای دستکش و کفش و جوراب هم به تنهایی برای حفاظت بدن در برابر سرمازدگی کافینیستند. در این شرایط کوهنورد باید به تناوب انگشتانش را تکان دهد، با اینکه در سرما دشوار است اما پیوسته مایعات و مواد غذایی پر انرژی مصرف کند و اینکه مراقب باشد به موقع و قبل از سرد شدن بدن،  البسه گرم و ضد بادش را بپوشد نه زمانیکه انگشتان از فرط یخ زدگی دردناک شده اند.

بارها دیده شده کوهنوردان کم تجربه در شروع وزش بادهایشدید، به جای توقف آزاردهنده و باز کردن کوله و درآوردن و پوشیدن البسه گرم، تنها بر سرعت گام هایشان می افزایند! گویی در کوهستان وسیع مجالی دارند برای فرار!

این موارد اگرچه ساده و بدیهی به نظر می آیند اما مهارت استفاده از تجهیزات کوهنوردی و حفاظت از بدن در شرایطدشوار، با تکرار و در کنار مربیان مجرب کسب می شود.

۹- این روزها آمادگی بدنی خوبی دارم، از پس شرایط بر می آیم!

اینکه هر هفته کوه برویم و حتی در طی هفته هم ورزش کنیمخیلی خوب است اما ما را روئین تن نمی کند! بد نیست به چند اطلاعات علمی ذیل توجه کنیم تا بیشتر درک کنیم سرما با بدن انسان چه می کند:

وقتی لباسهای ما به خاطر تعرق خیس می شوند اتلاف حرارت بدن بسته به میزان رطوبت ۵ تا ۲۰ برابر بیشتر می شود.

در هوایی مفرح با برودت -۱ درجه اگر بادی با سرعت ۲۵ کیلومتر بر ساعت وزیدن گیرد دمای معادل و محسوس برایبدن انسان تا -۱۸ کاهش می یابد.

در زمانی که بدن به لرزیدن می افتد، متابولیسم عضلات در حال لرزش تا ۵ برابر بیشتر از حالت عادی فعال می شود و قند خون را به سرعت می سوزاند.

بنابراین توجه داشته باشیم در سرماهای شدید، اگر مهارت محافظت نباشد، قوی ترین بدن ها هم تنها کمی دیرتر تخلیهمی شوند.

۱۰- امکان ندارد مجبور شویم شب در کوه بمانیم؛هر طوری شده حتما تا عصر برمی گردیم!

با همه مهارت ها و برنامه ریزی ها، در محیط وحشی کوهستان باز هم متغییرها و مشکلات دور از ذهن زیاد پیش می آیند و گاهی همه برنامه ما را به هم می ریزند. پس هر بار که زمستان به کوه می رویم باید این آمادگی را داشته باشیم که شایدمجبور شویم شب را بدون سرپناه در کوهستان بمانیم. در چنین شرایطی شرط زنده ماندن آشنایی با تکنیک های بقا در زمستان است. از کندن غار برفی و شب مانی در آن، تا حفظ انرژی درونی با عایق بندی بدن با وسایل موجود و جیره بندیخوراک و آب باقی مانده. مهارت هایی که جز از طریق آموزش و تمرین به دست نمی آیند.

منبع:همشهری

هوشمندترین، شادترین و سبزترین شهرهای اروپا در سال ۲۰۲۰

سال ۲۰۲۰ سالی تحت سلطه بیماری همه‌گیر ویروس کرونا بود اما همچنان دلایلی برای شادی در بسیاری از شهرها وجود داشت.بر اساس نتایج نظرسنجی‌ها و آمارها هوشمندترین، شادترین و سبزترین شهرهای  اروپا در سال  ۲۰۲۰ به شرح ذیل هستند:

«قزوین»؛ شهری با کلیساهای قدیمی و محله‌های ارامنه

وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در آستانه سال جدید میلادی و در سفر به استان قزوین، از کلیساهای قدیمی در این استان و محله‌های ارمنی‌نشین طی تاریخ در این منطقه و تقریب ادیان در ایران نوشت.

به گزارش روز سه شنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، علی‌اصغر مونسان که از روز گذشته و در آستانه سال جدید میلادی (۲۰۲۱) به استان قزوین سفر کرده است، در روز دوم سفر خود کلیپی از تاریخچه قزوین و زندگی ارامنه و مسیحیان و همزیستی آنان در کنار مسلمانان در این منطقه منتشر کرد.

«گزارش های جهانگردان مشهور جهان پیه ترو دلاواله ایتالیایی، ژان باتیست تاورنیه و  ژان شاردن فرانسوی از استقرار گروه های مختلف مسیحیان از جمله ارامنه در قزوین و برخی از نقاط روستایی پیرامون آن حکایت دارد؛ که پیشینه آن به سال های نخست قرن هفدهم میلادی می رسد؛ آنان دارای گورستان جداگانه و نمازخانه و کلیساهای مخصوص به خود بوده و با آزادی های نسبی در کنار مسلمانان زندگی می کردند و بعضی هم به حرفه های صنعتی یا بازرگانی اشتغال داشتند. برررسی اسناد موجود نشان می دهد در سال های پایانی قرن نوزدهم میلادی،  ارامنه قزوین از هیات مدیره کلیسا و دبستان مستقل برخوردار بودند.»

وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی درباره تاریخچه حضور مسیحیان در قزوین نوشت: بر اساس متون تاریخی ارامنه، ظاهرا مسیحیان از زمان شاه عباس کبیر به قزوین آمده‌اند و سال بنای کلیسای قزوین به نام هریپسیمه مقدس را سال ۱۶۷۶ میلادی تشخیص داده‌اند.

مونسان افزود: این مهاجران مسیحی در شهر قزوین، به گونهٔ یک اقلیت دینی دارای محله و اماکن زندگی و کلیسا و گورستان ویژه بوده و با داشتن مشاغل و حرفه‌هایی چند، در آرامش زندگی کرده و فرزندانشان نیز از آموزش‌های قومی، دینی و زبانی برخوردار شده‌اند.

«شهر قزوین دارای سه کلیسا به نام‌های ارامنه رفیع یا هریپسیمه مقدس، کانتور که متعلق به مسیحیان اُرتدکس و در زمان ناصرالدین شاه ساخته شده و کلیسای کاتولیک آشوری حضرت مریم است. و در حال حاضر مراسم‌های مسیحیان در کلیسای آشوری یا آسوریان برگزار می‌شود.»

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، همزیستی و زندگی آرام و مسالمت آمیز پیروان ادیان الهی از مسلمان، مسیحیان و یهودیان و زردشتیان در کنار هم از قرن های دور و در نقاط مختلف ایران زمین دیده می شود. آیین های مذهبی، اشتغال و تحصیل و اجرای مناسک مذهبی هر کدام از این ادیان در اسناد مختلف ثبت شده بیشتر جهانگردان که به ایران آمده انده آن را روایت کرده اند، و بناها و آیین های آنها همواره از سوی مردم و حکومت ها محترم شمرده می شده است.

ثبت آیین زیارتی قره‌کلیسا در چالدران آذربایجان‌غربی به عنوان آیینی عبادی در دین مسیحیت مهر تاییدی بر دوستی پیروان ادیان آسمانی و تقریب بین ادیان و احترام به آنان در نظام مقدس جمهوری اسلامی و نشانه یاوه بودن اتهامات وارده به ایران توسط دشمنان است.

آیین و مراسم زیارتی کلیسای تادئوس مقدس  (قره کلیسا) پنجشنبه ۲۷ آذر ۹۹ در پرونده آیین زیارت تادئوس مقدس به صورت مشترک با کشور ارمنستان مطرح شد و با تصویب کمیته جهانی میراث ناملموس، در فهرست میراث جهانی ناملموس بشری قرار گرفت و به عنوان شانزدهمین میراث ناملموس ایران در یونسکو ثبت شد.

آیین زیارتی قره کلیسای چالدران مربوط به شهادت یکی از ۱۲ “حواری” حضرت عیسی (ع)  به نام تادئوس بوده که از سال ۱۹۵۴ تاکنون به مدت ۶۶ سال به صورت خودجوش توسط ارامنه شمال ایران و دیگر کشورهای جهان هر ساله در روزهای سوم، چهارم و پنجم مردادماه در قره کلیسای چالدران برگزار می شود. در این آیین،  ارامنه دیگر کشورهای جهان از جمله ارمنستان، سوریه، لبنان، هلند، فرانسه، اتریش، آلمان و کانادا شرکت می‌کنند.

کلیسای کانتور کوچکترین کلیسای ایران از جاذبه های گردشگری قزوین به شمار می رود که مربوط به پیروان مذهب ارتدوکس است و  متعلق به دوره حضور روس ها در قزوین است.

بر اساس برخی منابع سومین کلیسای کوچک جهان نیز به شمار می رود ولی این منابع درباره ۲ کلسیای کوچک دیگر سکوت کرده اند و همین موضوع انجام یک پژوهش در این زمینه را ضروری کرده است. کانتور همچنین تنها کلیسای قزوین است که فقط به منظور استفاده اتباع یک کشور دیگر در زمان جنگ جهانی دوم ساخته شده و نام آن به معنی مقر و مرکز است.

بر اساس توضیحات ارائه شده، این کلیسا دارای ۲ اتاق است که یکی برای غسل تعمید نوزادان و دیگری برای تعویض لباس کشیش مورد استفاده قرار می گرفته است. این کلیسا دارای طرحی صلیبی شکل است و نمای آجری قرمز، پوشش شیروانی گنبدها به همراه آجر لعابدار و نوآوری در فرم های تزیینی هندسی از ویژگی های آن به شمار می رود و معماری متفاوتی با سایر بناهای قدیمی قزوین دارد. این کلیسا که به نام برج ناقوس نیز معروف است،

کلیسای کانتور در کنار وجود امامزاده ها و آرامگاه هایی با بناهای تاریخی، مساجد و کاروانسراهای قدیمی، آب انبارها، حمام ها و بناهایی مانند کاخ چهلستون و سردر عالی قاپو به عنوان عمارت شاهی دوره صفوی همچنین معرف تنوع جاذبه های گردشگری شهر قزوین است.

کلیساهای مسیحی ایران که ثبت جهانی شده اند

مجموعه کلیساهای ارامنه به عنوان نهمین اثر ایران در فهرست آثار جهانی به ثبت رسیدند؛ مجموعه ثبت شده کلیساهای ایران شامل سه کلیسای اصلی سنت تادئوس، سنت استپانوس، زُر زُر و چند بنای اطراف آن، همراه دهکده‌ها و قبرستان است.

قره کلیسا قدیمی ترین و به عبارتی نخستین کلیسای جهان مسیحیت به شمار می‌رود؛ قره کلیسا یا تادئوس یکی از زیباترین آثار تاریخی واقع در شمال آذربایجان غربی است که نظر هر گردشگری را با معماری بی نظیرش به خود جلب می کند. قدمت این کلیسا به حداقل ۱۲ قرن پیش می‌رسد؛ این کلیسا  در ۲۰ کیلومتری شمال شرق چالدران و بر روی مزار تادئوس حواری حضرت مسیح (ع) بنا شده است و برای مسیحیان منطقه و همچنین ارامنه جهان ارزش مذهبی زیادی دارد.

کلیسای سنت استپانوس آذربایجان شرقی بعد از قره کلیسا در آذربایجان غربی، مهم ترین کلیسای ارامنه کشور است. این کلیسا مربوط به قرون ۱۰ تا ۱۲ میلادی است و در منطقه جلفا در کنار رودخانه ارس جای گرفته است.

کلیسای مریم مقدس که به نام کلیسای زُر زُر نیز معروف است، یکی دیگر از آثار پرونده کلیساهای ایران است که در استان آذربایجان غربی شهرستان ماکو و در ۱۲ کیلومتری شمال غرب قره کلیسا قرار دارد. این کلیسا که به حدود سال ۱۲۹۸ میلادی تعلق دارد، ممکن بود که پس از آبگیری سد بارون در عمق دریاچه پشت سد قرار گیرد. به همین دلیل، به ارتفاعات کنار دریاچه منتقل و در آن نقطه دوباره بازسازی شد.

کلیسای چوپان نیز که در غرب شهر مرزی جلفا در ساحل رود ارس و در محدوده استان آذربایجان شرقی قرار دارد، در قرن ۱۶ میلادی ساخته شده است. گفته می شود این کلیسا محل عبادت چوپانان ارمنی ساکن روستاهای اطراف دره شام بوده است.

همچنین کلیسای استپانوس مقدس در ۶ کیلومتری روستای دره شام به فاصله ۱۵ کیلومتری غرب شهر جلفا در استان آذربایجان‌شرقی واقع است. استپانوس قدیس یکی از نخستین افرادی بود که به دین مسیحی روی آورد.

با توجه به شیوع بیماری کرونا و توصیه ستاد ملی مقابله به کرونا به در خانه ماندن و تاکید بر تعویق سفر به دوران پس از مهار بیماری کرونا اکنون بهترین فرصت برای مطالعه و شناخت بیشتر جاذبه‌های فرهنگی، گردشگری و طبیعی ایران ایجاد شده است. می‌توان با بررسی دقیق، مقصدهای جذاب و جدید گردشگری را برای مسافرت‌های فردی و گروهی در دوران پسا کرونا برنامه‌ریزی کرد.

منبع:ایرنا

“گلویج”، سرابی در همسایگی تاریخ

گلویج جاذبه‌ای طبیعی است در بخش مرکزی شهرستان سنقروکلیایی. سرابی که از یکسو همسایه تپه‌ای تاریخی است و از دیگر سو در مجاورت روستای زیبایی با همین نام قرار گرفته است.

هرچند حدود یک دهه ای می شود که پای گردشگران به این جاذبه طبیعی زیبا باز شده، اما در یکی دو سال اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته و قرار است تا به عنوان یکی از روستاهای هدف گردشگری پروژه  گردشگری کرمانشاه 2020 در دوران پساکرونا نقش مهمی در حوزه گردشگری شهرستان سنقروکلیایی ایفا کند.

در این راستا این روزها که گردشگری دنیا همچنان در دوران رکود کرونایی به سر می برد، این سراب زیبا آماده می شود تا در دوران پساکرونا میزبان گردشگران زیادی باشد.

داریوش فرمانی رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان سنقر در گفت وگو با ایسنا، سراب گلویج را یکی از جاذبه های طبیعی گردشگری مهم شهرستان سنقروکلیایی دانست و اظهارکرد: همجواری این سراب زیبا با روستای گردشگری گلویج و تپه ای باستانی که متعلق به  دوره اشکانیان است، باعث شده تا اهمیت آن دوچندان شود.

وی تصریح کرد: همچنین از آنجایی که سراب گلویج درنزدیکی و مشرف به سد جامیشان است، دارای منظره ای بسیار چشمنواز نیز هست که داشتن این ویژگی ها تا پیش از شیوع کرونا گردشگران زیادی را به سمت این جاذبه طبیعی می کشاند.

رئیس میراث فرهنگی سنقر با بیان اینکه مجموعه گردشگری ثبت ملی شده گلویج شامل روستا، تپه تاریخی و سراب قدیمی این قابلیت را دارند که هرساله میزبان تورهای اکوتوریسم باشند، عنوان کرد: از آنجایی که روستای گلویج یکی از 70 روستای هدف گردشگری برای کرمانشاه 2020 است، برای همین در ایام کرونا که حوزه گردشگری تا حدودی تعطیل شده، درحال تکمیل زیرساخت های آن هستیم تا برای جذب گردشگر در پساکرونا آماده شود.

وی خاطرنشان کرد: هرچند از حدود هشت سال پیش تکمیل زیرساخت های گردشگری این سراب زیبا آغاز شده، اما طی یکی دوسال گذشته این روند شتاب گرفته و اعتبارات بیشتری به آن اختصاص یافته است.

فرمانی اضافه کرد: طی سالهای گذشته حدود پنج میلیارد ریال برای ایجاد زیرساخت هایی همچون پارکینگ، سنگ فرش، سکوبندی، سرویس بهداشتی و … در این سراب صرف شده و امسال هم حدود دو میلیارد و 500 میلیون ریال برای تکمیل این زیرساخت ها اختصاص یافته است.

وی اضافه کرد: با این اعتبار در نظر داریم کار ساماندهی و محوطه سازی، تکمیل 19 آلاچیق و درختکاری مجموعه را اجرا کنیم.

رئیس میراث فرهنگی سنقر گفت: با آماده کردن زیرساخت های گردشگری گلویج قطعا در آینده میزبان گردشگران بیشتری در این مجموعه گردشگری خواهیم بود.

منبع:ایسنا

معرفی پیشگامان گردشگری MICE در بحران کرونا

گردشگری MICE (صنعت جلسات)، نقش مهمی در توسعه اقتصادی مقصد و مقصد نیز در کمک به هموارشدن رویدادهای MICE نقشی اساسی دارد؛ بنابراین مقاصد برای رشد اقتصادی و تقویت تصویر گردشگری، روش‌هایی برای احیاء این بخش مهم ارائه می‌کنند.

به نقل از نیوز، «MICE»، مخفف جلسات، انگیزش‌ها، کنفرانس‌ها و نمایشگاه‌هاست و بخشی از گردشگری محسوب می‌شود و شامل فعالیت‌ها و رویدادهای تجاری و  افرادی است که علاقه مشترکی برای جمع شدن در یک مکان دارند. مقصد گردشگری MICE می‌تواند داخل و خارج از کشور باشد، اما معمولا مقصدی متفاوت از مبدا خواهد بود.

معمولا گردشگری MICE به آمادگی جامع و کاملی نیاز دارد زیرا برگزارکنندگان این نوع گردشگری باید از کیفیت خدمات اطمینان حاصل کنند و به تهیه برنامه پشتیبان در صورت اتمام دیرتر یا زودتر رویداد از زمان انتظار و مذاکره با شرکای هتل نیاز دارند. آنان برای اطمینان از اینکه مسافران هنگام سفر به مقصد، تجربه جدید فوق‌العاده‌ای را کسب کنند، کارهای بسیاری انجام می‌دهند.

همین موضوع دلیل آن است که وقتی همه‌گیری در جهان رخ داد، تقریبا گردشگری MICE به‌طور کامل متوقف شد، زیرا همه موارد تجاری و رویدادها تحت محدودیت‌های شدید قرار گرفتند. موسسه گلوبال دیتا (GlobalData)  پیش‌بینی کرده که در سال ۲۰۲۰ در سطح جهانی تعداد کل ورود مسافران تجاری به میزان ۳۵.۲ درصد کاهش یافته است.

توقف گردشگری MICE به شهرهای بزرگ جهان که وابستگی بیشتری به گردشگری دارند، آسیب‌های زیادی وارد کرده است. برای احیاء گردشگری MICE، ایمنی و همکاری در مقصد نقشی اساسی دارد.

 

چرا باید گردشگری MICE دوباره آغاز شود؟

مسافران این نوع گردشگری، اغلب به‌صورت انبوه در یک مکان جمع می‌شوند، همچنین بیشتر از مسافران عادی برای سفر هزینه می‌کنند؛ برگزارکنندگان این نوع گردشگری، محل اقامت را با استاندارهای چهار تا پنج ستاره برای رزرو میهمانان خود انتخاب می‌کنند. بر این اساس تاثیر زیاد گردشگری MICE بر اقتصاد مقصد غیرقابل انکار است.

آمارها نشان می‌دهد که گردشگری MICE، به طور متوسط یک شغل از هر ۱۱ شغل جهانی را ایجاد می‌کند و ۹ درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را شامل می‌شود؛ بنابراین، از سرگیری گردشگری MICE نه تنها به افراد شاغل در این صنعت، بلکه به همه مقاصد کمک می‌کند تا اقتصاد خسارت دیده خود را ترمیم کنند.

مقاصد باید چه‌کارهایی ‌برای حمایت از بهبود گردشگری MICE انجام دهند؟

گردشگری MICE تقریبا به‌طور کامل متوقف شده است زیرا  رویدادی اجتماعی در مناطق و کشورهای مختلف محسوب می‌شود که کنترل آن در صورت بروز هر موردی در میان حاضران دشوار است به همین دلیل احتمال از سرگیری گردشگری MICE در مقصدی با سلامت عمومی مطمئن بیشتر است. اطمینان از سلامت عمومی به ایجاد حباب کوچک مسافرتی بین مقصدهای جداگانه به جای حباب سفر بین کشورها یا مناطق کمک می‌کند (حباب سفر می‌تواند بین‌استانی باشد).

دفاتر مدیریت مقصد علاوه بر اطمینان از سلامت و ایمنی در جامعه، باید بر همکاری مشابه بین مشاغل داخلی و خارجی صنعت گردشگری متمرکز شوند. علاوه بر این، سرمایه‌گذاری در فناوری‌های بدون تماس، برای کاهش نگرانی مسافران MICE، امتیاز بزرگی برای کمک به برگزارکنندگان MICE در توجه بیشتر به مقصد خود خواهد بود.

کشورهای آغازگر گردشگری MICE در بحران کرونا

سنگاپور

سنگاپور مقصدی است که وابستگی زیادی به مسافران تجاری و گردشگری MICE دارد. در سال ۲۰۱۹ طبق آمار، تعداد ورود گردشگران داخلی سنگاپور تنها ۱۷۶ هزار نفر بوده، درحالی‌که ورود گردشگران بین‌المللی به ۱۴.۵ میلیون نفر رسیده است؛ بنابراین، بازگشایی گردشگری MICE برای سنگاپور، بسیار ضروری است. در اواخر ماه نوامبر، سنگاپور اولین نمایشگاه تجاری Travel Revive را در منطقه آسیا از زمان شیوع بیماری برای ترویج گردشگری MICE برگزار کرد.

سنگاپور به‌عنوان یکی از کشورهای پیشرفته آسیا، از فناوری‌های مدرن و بدون لمس برای تبدیل جلسات و کنفرانس‌ها از آنلاین به واقعی استفاده می‌کند.

در فرودگاه چانگی سنگاپور به گردشگران این امکان داده می‌شود تا از ابزار آنلاین سفر به نام «دربان سفر ایمن» استفاده کنند و به مسافران کمک می‌کند تا با سفارشی کردن فهرست‌های سفر  قبل از ورود به سنگاپور بازدیدها را مدیریت کنند. هنگام ورود، گردشگران می‌توانند از طریق کیوسک‌های ثبت‌نام خودکار، اعلام حضور کنند و از اسکنرهای QR (بارکد خوان) در سایت استفاده کنند تا خطر ارتباط نزدیک فیزیکی را کاهش دهند.

سنگاپور در این مراسم، موارد بهداشتی توصیه‌شده (استفاده از شیلدهای محافظ در غرفه‌های نمایشگاهی، جلسات خصوصی و اعلام رعایت فاصله فیزیکی) را به‌صورت آزمایشی انجام داد.

علاوه بر این، دولت سنگاپور  قصد دارد منطقه Connect @Changi را برای مسافران تجاری ایجاد نماید تا اطمینان حاصل کند که بهترین تجربه سلامتی و ایمنی را برای بازدیدکنندگان و جامعه در مقصد ایجاد می‌کند.

 

فیلیپین

اداره گردشگری فیلیپین نیز اقداماتی را برای سهولت برخی از قوانین انجام داده است و اجازه می‌دهد تعدادی از رویدادهای تجاری در این کشور از سر گرفته شود. این اقدام دولت فیلیپین باهدف تشویق بهبود گردشگری MICE و درنتیجه ارتقاء گردشگری و همچنین سایر صنایع صورت گرفته است.

رویدادهای مجاز شامل سمینارها، آموزش‌ها، کنگره‌ها، همایش‌ها، سمینارها و برخی نمایشگاه‌هاست. این رویدادها تنها مجاز به فعالیت با ۳۰ درصد از ظرفیت عادی هستند و رویدادهای سیاسی، فرهنگی، ورزشی، تبلیغ محصولات و اجتماعی همچنان ممنوع است.

در این دوره آزمایشی، دولت فیلیپین به‌روزرسانی و توسعه سیاست‌ها و دستورالعمل‌ها را برای اطمینان از همگام بودن با تقاضاهای مداوم بازار ادامه خواهد داد.

منبع:ایسنا

توسعه متوازن گردشگری،برنامه‌ریزی امروز و نیاز پساکرونا

تمام کشورهای پیشرفته در سالیان اخیر به صنعت گردشگری ورود جدی داشته  و صرف‌نظر از قابلیت‌های بالقوه خود در سایر بخش‌ها همچنان با جدیت به آن به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین ارکان اقتصادی توجه خاص داشته‌اند، چراکه گردشگری به‌عنوان يکی از منابع درآمد و ايجاد اشتغال به خصوص در زمانی که سود فعالیت‌های ديگر بخش‌های اقتصادی در حال کاهش باشد می‌تواند جايگزين مناسبی برای آن‌ها  به‌عنوان رهيافتی برای توسعه اقتصادی باشد.

اگرچه سازمان جهانی گردشگری  (UNWTO) در گزارش خود پیش‌بینی کرده است که  از اوایل ماه می تا پایان سال جاری (۲۰۲۰) شمار گردشگران در سراسر جهان ۶۰ تا ۸۰ درصد کاهش یابد و صنعت گردشگری جهانی با خسارت ۹۰ تا ۱۲۰۰ میلیارد دلاری مواجه شود و همچنین پیش‌بینی بیش از  ۱۵ هزار میلیارد تومان خسارت کرونا به صنعت گردشگری ایران، ضربه مهلکی بر صنعت گردشگری به‌حساب می‌آید، ولی بدون تردید گردشگری در دوران پساکرونا به‌سرعت خود را  احیاء خواهد کرد و با توجه به خصیصه پیشرو بودن و چرخه عظيم مالی که به‌طور غيرمستقيم حول محور صنعت گردشگری می‌چرخد، می‌تواند نقش به‌مراتب مهم‌تری برای احیای سایر بخش‌های اقتصاد جهانی ایفا کند.

در حالی‌که ایران با داشتن آثار تاریخی، هنری، مذهبی و معماری فراوان و همچنین جاذبه‌های متعدد طبیعی، فرهنگی و اقلیم چهارفصل جایگاه بسیار بالایی در جذب گردشگر دارد و به دلیل موقعیت مناسب و دسترسی به دریا و داشتن طبیعتی متنوع شامل جنگل، دره، غار، رود، دریاچه، کویر، کوهستان و… شرایط بسیار خوبی برای ایجاد و بهره‌برداری از انواع گردشگری به‌خصوص گردشگری تاریخی و فرهنگی، روستایی و عشایری، کشاورزی، اکوتوریسم و گردشگری ماجراجویانه و … دارد، و با وجود اینکه در ماده ۴۸ قانون اساسی صراحتاً اشاره‌ شده است که «در بهره‌برداری از منابع طبیعی و استفاده از درآمدهای ملی در سطح استان‌ها و توزیع فعالیت‌های اقتصادی میان استان‌ها و مناطق مختلف کشور، باید تبعیض در کار نباشد به‌طوری‌که هر منطقه به فراخور نیازها و استعداد رشد خود، سرمایه و امکانات لازم را در دسترس داشته باشد»، و در همه‌ برنامه‌های توسعه‌ کشور در دوران بعد از انقلاب به‌طور جدی به موضوع تعادل و توازن توسعه در سطح کشور پرداخته‌شده است، اما باگذشت بیش از چهار دهه از انقلاب اسلامی هنوز یکی از مسائل جدی در سطح کلان کشوری که باید راهکاری اساسی برای آن پیدا کرد موضوع  عدم تعادل و عدم توازن توسعه منطقه‌ای است.

توسعه صنعت گردشگری و رونق بخشی به آن و افزایش سودآوری از طریق جذب هر چه بیشتر مسافران داخلی و خارجی به مناطق مختلف کشور هم  از این قاعده مستثنا نبوده و نیازمند تمرکززدایی و توزیع متوازن خدمات و امکانات است، در حالی‌ که گسترش این خدمات در شهرستان‌ها، بخش‌ها، روستاها و نواحی کم برخوردار می‌تواند زمینه توسعه منافع و عواید گردشگری را برای این حوزه‌ها فراهم آورد ولی آنچه امروزه شاهد آن هستیم تمرکز شدید فعالیت‌های گردشگری در قطب‌های گردشگری کشور و عمدتاً مراکز استان‌ها بوده و بسیاری از شهرها، روستاها، بخش‌ها و مناطق مستعد گردشگری، فاقد زیرساخت‌ها و امکانات لازم برای پذیرش گردشگران داخلی و خارجی هستند.

این مناطق هیچ‌گونه منفعت اقتصادی در حوزه گردشگری عایدشان نمی‌شود و ظرفیت‌ها و قابلیت‌های بالای گردشگری در آن‌ها یا  مورد غفلت واقع‌شده و یا آن‌گونه که باید مورد توجه قرار نگرفته است و این توسعه ناهمگون و نامتعادل که ما از آن به‌عنوان توسعه نامتوازن گردشگری یاد می‌کنیم  مناطق  مختلف کشور را با مشکلاتی از نظر تأمین  زیرساخت‌های لازم مواجه ساخته است، این امر اثرات منفی بر روی پیشرفت و آبادانی آن‌ها  داشته و موجب افزایش نرخ مهاجرت از این مناطق به شهرهای بزرگ‌شده است.

بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۹۵ از کل جمعیت ۷۹ میلیون و ۹۲۶ هزار و ۲۷۰ نفری کشور ۵۹ میلیون و ۱۴۶ هزار و ۸۴۷ نفر معادل ۷۴,۱ درصد ساکن شهرها و ۲۰ میلیون و ۷۳۰ نفر معادل (۵.۹ درصد) در روستاها ساکن هستند که این جمعیت در ۶۲ هزار و ۲۸۴ آبادی پراکنده هستند. این ترکیب از پراکندگی جمعیتی در کشور نشان از هجوم بی‌رویه روستاییان به شهرها دارد که  نیازمند برنامه‌ریزی بلندمدت و تأمین و مهیاکردن زیرساخت‌ها و سرمایه‌گذاری‌های ویژه در روستاها و مناطق کمتر برخوردار است.

در حال حاضر سه روستا در کشور به‌عنوان روستای صنایع‌دستی، به ثبت جهانی رسیده و هفت روستا نیز در کشور  ثبت ملی صنایع‌دستی شده‌اند. حدود ۵۰۰  روستا در کشور به‌عنوان روستای هدف گردشگری انتخاب‌ شده‌اند که با سرمایه‌گذاری زیرساختی و روبنایی در این روستاها می‌توان به توسعه حوزه روستایی دست یافت.

اگرچه در ابتدای دولت دوازدهم در سال ۱۳۹۲ حدود ۴۰۰ واحد اقامتگاه بوم گردی در کشور وجود داشت ولی بر اساس جدیدترین آمار، تعداد اقامتگاه‌های بوم گردی کشور به بیش  از ۲۲۵۰ واحد رسیده است که در چند سال اخیر رشد فوق‌العاده‌ای را داشته است و به نظر می‌رسد این  آمار تا پایان دولت دوازدهم به ۲۵۰۰ واحد برسد، این رشد بی‌سابقه نشانگر استعداد زیاد مناطق مختلف کشور در زمینهٔ جذب سرمایه‌گذاری‌ها و توسعه گردشگری خصوصاً در حوزه روستایی است.

شناخت نابرابری‌ها و بی‌تعادلی‌ها در چارچوب محدوده‌های جغرافيايی مختلف شامل کشور، استان، شهرستان و بخش برای پی بردن به اختلافات و تفاوت‌های موجود و توجه به آن‌ها  برای رفع  و کاهش نابرابری‌ها از وظايف اساسی متوليان توسعه مناطق به شمار می‌آید، در این مسیر، گردشگری با توجه به ظرفیت‌های هر منطقه و به‌عنوان صنعت نوپا و اثرگذار می‌تواند در اولویت قرار گیرد. نابرابری منطقه‌ای و  توسعه نامتوازن آثار متفاوتی را در کشور به دنبال داشته است که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به ایجاد نابرابری‌های درآمدی و رفاه اجتماعی بین مناطق گوناگون، گسترش رشد و توسعه در برخی مناطق و بالعکس،  مهاجرت بی‌رویه از روستاها به شهرها و رواج پدیده حاشیه‌نشینی و فقدان امکانات زیربنایی، رفاهی و تولیدی در مناطق اطراف اشاره کرد.

به نظر می‌رسد توسعه متعادل در سطح ملی یکی از پیش‌شرط‌های نیل به اهداف توسعه پایدار است و در این راستا توجه به انواع گردشگری برای توسعه مناطق کم برخوردار و مقاصد نوظهور گردشگری اهمیت زیادی دارد و گردشگری فرهنگی و تاریخی، طبيعی، روستایی، طبیعت‌گردی، کشاورزی، مزرعه، جشنواره‌ها، نمایشگاه‌ها و بازارچه‌های هنری و صنایع‌دستی، مراسم و بازی‌های بومی و محلی و… از اهم موضوعات گردشگری‌ و فعالیت‌هایی است که قابلیت اجرایی شدن را دارد، اما در مورد رفع مسائل و مشکلاتی همچون  بازاریابی محدود، نبود اطلاعات و آموزش‌های مؤثر روستاییان برای تأمین خواسته‌های گردشگران، فصول محدود گردشگری روستایی، نبود زیرساخت‌ها، فقدان مهارت‌های مدیریتی و … باید برنامه‌ریزی شود تا گردشگر برای دریافت خدمات باکیفیت، دغدغه‌ای نداشته باشد و چنانچه در تدوین برنامه جامع، قابلیت‌های گردشگری مناطق مختلف برای توسعه این صنعت غفلت شود، به نتیجه قابل‌اتکا  و درخور تحسینی دست نخواهیم یافت.

از طرفی مناطق روستایی ایران و بخش کشاورزی به علت چالش‌های مختلفی همچون تغییرات آب و هوایی و خشک‌سالی بحران آب، مهاجرت روستایی و کاهش جمعیت روستایی، بازده پایین کشاورزی متداول با بحران و عدم پایداری مواجه هستند. بنابراین توجه به گردشگری کشاورزی به‌عنوان رهیافت مشوق توسعه پایدار در مناطق روستایی به‌منزله یک پارادایم نوین توسعه کشاورزی و روستایی به جهانیان معرفی‌شده است. با توجه به چالش‌های مختلف در مناطق روستایی ایران، رویکرد چند کارکردی، به‌خصوص استفاده از ظرفیت گردشگری در مقابل رویکرد متداول استفاده صرف از منافع کشاورزی، برای تأمین معیشت مردم، می‌تواند فضای کارآفرینی توسعه اقتصادی را ترویج و توسعه دهد.

گردشگری روستایی می‌تواند به‌عنوان منبع جدید درآمدی برای روستاییان باشد و تا اندازه‌ای مشکلات آن‌ها را حل و یا کمکی به تأمین معیشت آن‌ها باشد. از آنجایی ‌که گردشگران معمولاً افرادی هستند که بر اساس علایق و خواسته‌های خود به روستاها سفر می‌کنند و نسبت به خرید محصولات روستا از قبیل محصولات دامی، باغی، صنایع‌دستی، غذاهای سنتی و … اقدام می‌کنند، بنابراین موجب افزایش درآمد روستاییانی می‌شود که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم در این صنعت دخیل هستند و احداث و راه‌اندازی اقامتگاه‌ها، سفره‌خانه‌ها، رستوران‌ها و به‌طورکلی اماکن تفریحی و ورزشی نیز با ایجاد اشتغال از طرفی باعث افزایش درآمدها و کاهش بیکاری و فقر می‌شود.

استان خراسان رضوي  با ۶ میلیون و ۴۳۴ هزار و ۵۰۱ نفر جمعيت ۸,۵ درصد از جمعيت كل كشور را شامل می‌شود و دومین استان ایران از نظر میزان جمعیت محسوب می‌شود.

با توجه به تعداد ۴ میلیون و ۷۰۰هزار و ۹۲۷ نفر جمعيت شهرنشین در استان ، ضريب شهرنشينی در خراسان رضوی برابر با ۷۳,۱ درصد است و جمعیت روستایی استان هم با یک‌میلیون و ۷۳۰ هزار و ۴۶۷ نفر معادل ۲۶.۹ درصد جمعیت کل استان را شامل می‌شود که در۳۲۸۱ روستا سکونت دارند.

پرجمعیت‌ترین شهرستان استان، شهرستان مشهد با جمعيتی بیش از ۳ میلیون و ۳۷۲ هزار نفر است که ۵۲,۴ درصد جمعيت استان در این شهرستان سكونت دارند و کم‌جمعیت‌ترین شهرستان استان، داورزن با جمعيت ۲۱ هزار و ۹۱۱ نفر است.

 از تعداد ۳۲۸۱ روستا در این استان ۵۴ روستا به‌عنوان روستای هدف گردشگری مصوب شده‌اند ولی سایر روستاها و مناطق استان نیز از ظرفیت‌های ویژه‌ای در حوزه گردشگری برخوردار هستند.

در چند سال اخیر گردشگری از بخش‌های مهم در فعالیت‌های اقتصادی به شمار آمده و همواره از دیدگاه‌های گوناگون مورد توجّه قرارگرفته است، بهرغم فعالیت‌های خوبی که در حوزه توسعه گردشگری، عمدتاً مبتنی بر توسعه روستایی انجام‌شده است و بخش گردشگری در استان دارای رشد اشتغال‌زایی مثبت بوده است، همچنان  نواحی مختلف استان به دلیل بخشی نگریدر برنامه‌های گذشته، نبود ارتباط بين سرمایه‌گذاری و شاخص‌های توسعه با نوعی عدم تعادل مواجه است و گرایش‌های سرمایه‌گذاری دولت در برنامه‌های گذشته و نبود توجه کافی به زیرساخت‌های موردنیاز در مناطق مختلف استان، نتوانسته است نابرابری منطقه‌ای در استان را کاهش دهد، با توجه به اینکه مکان‌یابی سرمایه‌گذاری، تولید و اشتغال بخش خصوصی، به‌جای تبعیت از برنامه‌های توسعه پنج‌ساله کشور یا استان  و همچنین به دلیل نبود طرح جامع گردشگری استان، تابع انتخاب‌های مکان‌یابی کارآفرینان و سرمایه‌گذاران بخش خصوصی بوده است، گردشگری عمدتاً به مشهد و به‌طور محدود به چند شهرستان در این استان پهناور محدود می‌شده  و توزیع آن در شهرستان‌های استان در راستای توسعه متوازن منطقه‌ای نبوده و عمده اعتبارات و سرمایه‌گذاری‌ها  به مشهد اختصاص می‌یافته است.

اگرچه به دلیل توجه ویژه گردشگری روستایی به توسعه اقامتگاه‌های بوم‌گردی با احیای خانه‌ها و عمارت‌های قدیمی، گردشگری کشاورزی و طبیعت‌گردی شاهد اقدامات خوبی برای حرکت به‌سوی توسعه متوازن گردشگری در برخی نقاط استان خراسان رضوی بوده‌ایم اما این اقدامات کافی نبوده و وارد شدن صنعت گردشگری به‌عنوان بخش اقتصادی تأثیرگذار بر زندگی مردم سایر شهرستان‌ها و روستاهای استان، نیازمند اقدامات و برنامه‌ریزی‌های جامع و بلندمدت مبتنی بر توسعه پایدار است، این برنامه‌ریزی‌ها باید به‌گونه‌ای باشد که با وجود ایجاد اثرات مثبت اقتصادی، کمترین تأثیر مخرب را بر جوامع میزبان و محیط‌زیست داشته باشد.

امروزه تعداد زیادی از پروژه‌های مربوط به اقامتگاه‌های بوم‌گردی در شهرها و روستاهای مستعد گردشگری استان به بهره‌برداری رسیده است و ادامه این روند می‌تواند گامی مؤثر و تحولی مثبت در راستای ترویج سیاست گردشگری متوازن در استان باشد.

در حال حاضر ۱۰۹ اقامتگاه بوم‌گردی دارای پروانه بهره‌برداری و فعال در استان خراسان رضوی وجود دارد که بررسی وضعیت پراکنش آن‌ها در سطح شهرستان‌های استان نویدبخش آینده خوبی برای توسعه گردشگری استان است، نحوه پراکندگی و استقرار این واحدها در سطح شهرستان‌های استان به ترتیب از بیشتر به کمتر به شرح ذیل است،  گناباد ۱۲ واحد، نیشابور ۱۰ واحد، بینالود ۱۰ واحد، کلات ۱۰ واحد، تربت‌حیدریه ۱۰ واحد، خواف ۷ واحد، چناران ۶ واحد،  بردسکن ۶ واحد، کوهسرخ ۶ واحد، بجستان ۴ واحد، داورزن ۴ واحد، خلیل‌آباد ۳ واحد، رشتخوار۳ واحد، مشهد ۳ واحد، زبرخان ۳ واحد، سبزوار ۲ واحد، کاشمر۲ واحد، باخرز یک واحد، تایباد یک واحد، تربت‌جام یک واحد، جوین یک واحد، درگز یک واحد، فیروزه یک واحد، قوچان یک واحد، گلبهار یک واحد و شهرستان‌های جغتای، خوشاب، سرخس، ششتمد، زاوه، صالح‌آباد، فریمان و مه ولات در حال حاضر اقامتگاه بوم‌گردی راه‌اندازی نشده است.

تعداد ۱۵۵ واحد اقامتگاه بوم‌گردی دیگر دارای موافقت اولیه بوده که عمدتاً تبدیلی و در حال تکمیل هستند و ۲۷ متقاضی جدید نیز برای اخذ مجوز موافقت اولیه در انتظار برگزاری کمیته برنامه‌ریزی اقامتگاه‌های بوم‌گردی هستند. پیش‌بینی می‌شود مجموع واحدهای دارای پروانه بهره‌برداری تا پایان دولت دوازدهم  در استان خراسان رضوی به بیش از ۱۵۰ اقامتگاه برسد و تمام شهرستان‌هایی که در حال حاضر فاقد اقامتگاه هستند تا آن زمان دارای حداقل یک اقامتگاه درحال بهره‌برداری خواهند بود. عمده شهرستان‌های استان خراسان رضوی نیز به لحاظ برخورداری از سایر تأسیسات و مؤسسات گردشگری وضعیت متعادلی ندارد و به دلیل حضور نداشتن دست‌اندرکاران بخش خصوصی در شهرستان‌ها و مناطق کم برخوردارتر استان، نقش‌آفرینی صنعت گردشگری در زمینهٔ توسعه اقتصادی، با توجه به توانمندی‌های موجود چشمگیر و قابل‌اعتنا نیست.

عدم تعادلی که در بازار گردشگری در فصول مختلف سال وجود دارد ازیک‌طرف و عدم توازن گسترش تأسیسات و مؤسسات گردشگری در نقاط مختلف استان از سوی دیگر  مستلزم برنامه‌ریزی و تدوین طرح جامعی است که متناسب با استعدادها و پتانسیل‌های موجود زیرساخت‌های لازم ایجاد و با پیش‌بینی تمهیدات لازم زمینه ترغیب و جذب سرمایه‌گذاری‌های بخش خصوصی  فراهم شود.

در شرایط موجود توجه به رویکرد مشارکتی از نظام تصمیم‌سازی تا اجرا و پس ‌از آن، با دخیل کردن کنشگران سطح استانی و بخش خصوصی  و افزایش سهم بودجه جاری استان‌های ضعیف و کمتر برخوردار در قالب  برنامه‌ریزی منطقه‌ای، از سازوکارهای مورد نیاز برای افزایش توان دولت در داشتن ظرفیت‌های توسعه موفق در حوزه گردشگری است، سیاست دولت باید بر اساس توجه به سرمایه‌گذاری در بخش‌های زیربنایی و تمرکززدایی و بهره‌گیری از توان‌های محلی و منطقه‌ای و سیاست‌های تشویقی، حمایتی و توانمندسازی اجتماع محلی بنا نهاده شود تا از این طریق  توسعه صنعت گردشگری بتواند موجب توزیع عادلانه ثروت نیز بشود، در این صورت با توجه به وجود جاذبه‌های متعدد تاریخی و سیاحتی در جای‌جای استان، کم‌کم توسعه متوازن گردشگری در سراسر نقاط استان شکل خواهد گرفت و این امر می‌تواند  اقتصاد مناطق مختلف استان را دگرگون کند و موجب رشد اقتصادی شهرهای کوچک را فراهم کند.

منبع:میراث آریا

الگوواره‌های پیشگیرانه از حریق در ابنیه تاریخی

بر این مبنا مرمت شهری پدیده‌ای فراتر از اقدامی کالبدی و فضایی بوده و این انگاره آبستن هم‌پیوندی هم‌زمان خلاق، بین گذشته و آینده است.

برنامه‌ریزی برای حفاظت و پیشگیری از ابنیه تاریخی در برابر حریق، تدوین قوانین و مقررات و پیش‌بینی ضمانت‌های مدیریتی، تشکیلاتی و یافتن راهکارهای اجرایی در جهان از سابقه چندان طولانی برخوردار نبوده و امروزه ابنیه تاریخی و هسته‌های کهن شهرهای ایران به جای یک فرصت، یک تهدید به شمار آمده و باخلاء جمعیتی، ایمنی و حیات مواجه است.

بررسی تجربیات نوین الگوواره‌های جهانی حفاظت و احیای بنا و بافت‌های تاریخی و استنتاج منطقی از آن‌ها، یکی از روش‌های معتبر و قابل‌اعتماد در امر برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری در این زمینه است. مراقبت از میراث شهری در مقابل انواع مخاطره‌های طبیعی و مصنوع، به‌طور جدی در دستور کار متولیان ارتقای ایمنی در شهر قرار داشته است.

منفعل بودن در مقابل این پویایی تاریخی، نوعی عقب‌ماندگی محسوب می‌شود. لذا بهتر است در فرآیند جهانی‌شدن با توشه‌ای از تجربیات ملی، شرکت فعالی داشته و به‌جای تقلید صرف از استانداردها، آئین‌نامه‌های جهانی، به بومی‌سازی روی آورده و به این میراث مشترک نکاتی افزوده و غنای آن را بیشتر کنیم. بدین منظور الگووارهای پیشگیرانه از حریق در ذیل برشمرده شده است، این اصول می‌تواند سهم قابل‌توجهی در صحنه ارتقابخشی ایمنی در ابنیه تاریخی ایفا کند.

  • تدقیق و شناسایی مفاهیم بنیادین میان حوزه‌ای؛
  • بازنمایی شخصیت بنا و بافت‌های فرهنگی‌تاریخی؛
  • تشکیل و تنظیم نقش انگیزی گروه کارشناسان؛
  • مستدل و مستندسازی وقایع و وضعیت موجود؛
  • طراحی سناریوهای حریق؛
  • پیشگیری از حریق و حوادث؛
  • نظافت، پاک‌سازی محیط و پخت‌وپز؛
  • رویدادهای ویژه؛
  • جلوگیری از گسترش حریق؛
  • تخلیه خروج اضطراری؛
  • بیمه و قوانین حقوقی؛
  • تعمیر و نگهداری؛
  • مقاوم‌سازی بنا و بافت‌های فرهنگی‌تاریخی؛
  • ایمنی در تأسیسات الکتریکی و مکانیکی؛
  • انبار و مخازن؛
  • تجهیزات و تمهیدات آتش‌نشانی؛
  • نیروهای حفاظتی؛
  • آموزش و فرهنگ‌سازی؛

هرکدام از اصول فوق دارای مؤلفه‌های تفسیری و کاربردی بیشتری است که با جزئیات دقیق‌تر به‌تدریج در نوشتارهای جداگانه‌ای بازگو خواهد شد. ارائه راهبردها و راهکارهایی که ضمن تضمین انسجام ساختاری و هویتی، تهدید موجود را به فرصتی برای زندگی و ادامه حیات متحول ساخته و به سرمایه‌ای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی که در آن الگوها و گونه‌های معماری و شهرسازی هویداست، بدل می‌کند.

منبع:میراث آریا

حمام روستای پرور، اثری تاریخی با پلان کوهستانی در خطه کویر

امامزاده سید تاج‌الدین، حمام و گورستان پرور از مهم‌ترین آثار تاریخی این روستا است و از دیگر جاذبه‌های طبیعی این منطقه می‌توان به عشایر و ییلاقات آن اشاره کرد، اما در میان تاریخ پرفراز و نشیب این روستای زیبا، حمامی منحصر به فرد و تاریخی خودنمایی می‌کند که به معرفی آن خواهیم پرداخت.

در منطقه شمالی روستای پرور، جنب رودخانه، حمامی با پلان کوهستانی قرار دارد که مردم محلی نام روستا را بر آن نهاده‌اند.

مساحت حمام تاریخی روستای پرور در حدود ۱۸۵ متر مربع است. فضای درونی آن شامل رختکن، یک دالان برای ورود به فضای حمام، خزینه آبگرم، فضای اصلی حمام و آتشخانه همراه با فضاهای جانبی فراوان است.

 عمده مصالح معماری به‌کار رفته در آن قلوه‌سنگ و لاشه‌سنگ همراه با ملات و ساروج گچ است و سقف آن گنبدی و فضای درونی دارای طاق‌ها و طاق نماهایی زیبا است.

 این اثر در جوار رودخانه پرور احداث شده که آب آن از سد شهید رجایی سرچشمه می‌گیرد. آب مورد نیاز حمام از گرم چشمه که در بخش جنوب‌شرقی بنا قرار دارد به داخل هدایت می‌شده که متاسفانه در حال حاضر خشک شده است.

حمامی تاریخی با پلان کوهستانی

این حمام در استان سمنان جزء معدود بناهای با پلان کوهستانی و از معتبرترین بناهای منطقه البرز است. به علت سردسیر بودن منطقه در ورودی حمام در جهتی است که آفتاب طلوع می‌کند.

 دالان‌های پرپیچ و خم و طولانی این حمام از اتلاف گرما جلوگیری می‌کند. همچنین گرمای قسمت آتشخانه (در اصطلاح محلی تونی) که همان انبار هیزم برای گرم کردن حمام و خزینه بوده است، به وسیله کانال‌هایی به کف و جداره حمام منتقل و باعث گرم شدن کل فضای حمام می‌شده است.

 خروجی این کانال‌ها نیز از طریق سه دودکش از سه ضلع بنا خارج می‌شده است. آب مورد نیاز حمام ابتدا از گرم‌چشمه وارد خزینه آب سرد شده و از طریق کانال کوچکی به میزان نیاز وارد خزینه آب گرم می‌شده و مورد استفاده قرار می‌گرفته است. کف خزینه آب گرم نیز تشت بزرگ مسی (در اصطلاح محلی گُلخِن) قرار داشته که برای گرم کردن خزینه و انتقال گرما به کف و جداره‌های حمام مورد استفاده قرار می‌گرفته است که متاسفانه در سالیان اخیر به سرقت رفته است.

این حمام دارای پنج نورگیر بزرگ بوده که در رختکن، فضای اصلی حمام، خزینه آب گرم، خزینه آب سرد و آتشخانه قرار گرفته است. بیشترین ارتفاع حمام از کف مربوط به رختکن بوده که در حدود ۳,۸ متر است. این حمام در یک منطقه کوهستانی واقع شده که در نگاه اول انسان متوجه وجود این اثر نمی‌شود. راه دسترسی آن نیز ۳.۱۰ متر پایین‌تر از سطح زمین است.

پلان کوهستانی و منحصر به ‌فرد آن، تعبیه کانال‌هایی برای گرم کردن کل فضای حمام، ساخت حمام به فاصله حدود ۳,۸ متری از سطح زمین، وجود خزینه‌های آب سرد و آب گرم، دالان‌های پرپیچ و خم و طولانی برای جلوگیری از اتلاف گرما از ویژگی‌های خاص اثر است.

نگاهی به تاریخچه حمام پرور

در مورد تاریخچه حمام روستای پرور بررسی دو کتاب تاریخی بسیاری از ابهامات را حل می‌کند. در صفحه ۵۹ کتاب شجره الامجاد فی تاریخ میرعماد که به قلم سید حسین بنافی گردآوری شده و صفحه ۸ جلد دوم کتاب تاریخ مازندران نوشته اسمعیل مهجوری آمده است که: «سید تاج‌الدین و برادرش پسران سید جبرئیل اگرچه سادات میرعماد همانند مرعشیان شیعه دوازده امامی بودند ولی گاهی مقتضیات زمان ایشان را اجازه استتار می‌داد و در بهار یک‌سال که شاهرخ‌شاه (پسر تیمور گورخانی) برای تادیب (تنبیه) سلطان محمدمیرزا از سمرقند روانه عراق شده بود از راه سلطان‌میدان (دشت قبل فولادمحله) آمد و در پیرامون دهکده پرور دودانگه (منطقه ساری) پیاده شد.

از قضای اتفاق چند تن از سرهنگانش به گرمابه پرور رفتند و در خزانه آب گرم کسانی را دیدند که غسل می‌نمایند. چون رفتارشان خلاف مذاهب اهل تسنن بود چگونگی را به شاهرخ گزارش دادند. پادشاه سید تاج‌الدین و برادرش که گویا سیدمعزالدین نام داشت احضار کرد و پس از بازجوئی آن دو نفر را برای تعلیم فقه به هرات فرستاد. در آن مسافرت اجباری چندین نفر از خویشاوندان و یاران هیکوئی با سید تاج‌الدین همراه شدند. در سال سوم یا چهارم توقفشان شهر هرات دچار قحط و غلا گردید چندانکه سر یک الاغ به یکصد شاهی فروخته می‌شد. سیدان مزبور بعد از چند سال با اجازه بانو گوهرشاد (همسر شاهرخ‌شاه) بسوی خانه برگشتند. سادات و گرویدگانشان پس از آگاه شدن برای پیشواز از دامغان بیرون رفته، سید تاج الدین و همراهان او را با احترام و شکوه به شهر بردند. سید پس از رسیدن به وطن خویش چون املاک خود و یا قسمتی از آن را در تصرف سید رضی‌الدین (پسر عموی سید تاج‌الدین) دید در صدد مطالبه برآمد و کارشان به جنگ کشید. از طرفین عده‌ای کشته شدند. سرانجام سید محمد مرعشی فرمانروای مازندران به میانجی برخاسته املاک و درآمد چند ساله سید تاج الدین را به او پس داد.»

 پس می‌توان نتیجه گرفت به طور حتم تاریخچه این حمام تاریخی حداقل مربوط به دوره ایلخانیان است. این اثر زیبا و تاریخی به شماره ۱۱۱ در تاریخ ۳۰ اردیبهشت امسال در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا

زیباسازی برای رونق گردشگری روستاهای کهگیلویه و بویراحمد

زیباسازی سیمای روستاهای کهگیلویه و بویراحمد یکی از ملزومات ماندگاری ساکنان در این مناطق ،توسعه اقتصادی و ورود گردشگران به روستاها محسوب می‌شود که می‌طلبد سازمان‌های مسئول برای انجام این کار برنامه‌ریزی بیشتری انجام دهند.

گردشگری روستایی شاخه‌ای از گردشگری است که از سال ۱۹۴۵ و با شروع روش‌های آسان حمل‌ونقل در جهان مورد توجه قرار گرفته‌ و گردشگری طبیعی، گردشگری کشاورزی و اکوتوریسم از انواع گردشگری در روستاهاست.

کارشناسان گردشگری معتقد هستند که جذب ایرانگردان و جهانگردان از یک طرف شرایطی را برای بازسازی سکونت‌گاه‌های روستایی که خالی از سکنه شده‌اند فراهم می‌آورد و مهاجرت معکوس ایجاد می‌کند و از طرف دیگر به ایجاد شغل و توانمندسازی روستاییان و کاهش فقر و توزیع ثروت و احیای هنر، فرهنگ و غذاهای بومی محلی کمک می‌کند.

اما در این بین جمعیت روستایی کهگیلویه و بویراحمد در سال های اخیر از ۴۸ درصد به ۴۴ درصد کاهش یافته و به گفته کارشناسان امور روستایی فراهم کردن زیرساخت‌های رفاهی می‌تواند راهکاری گره‌گشا برای کاهش پدیده مهاجرت از روستاها به شهرها باشد.

به گفته جامعه شناسان خالی شدن روستاها از سکنه افزون بر کاهش تولید، پیامدهای دیگری مانند حاشیه نشینی، روی آوردن به مشاغل کاذب و سایر آسیب‌های اجتماعی را به دنبال دارد که این مسائل اهمیت توسعه امکانات رفاهی در روستاها  را صدچندان می‌کند.

به گفته کارشناسان حوزه شهری و روستایی استانداری کهگیلویه و بویراحمد، ماندگاری اهالی در روستاها شرط نخست توسعه کشاورزی، دامپروری و گردشگری در این مناطق محسوب می‌شود.

 بنا بر نظر کارشناسان این حوزه، دالان تحقق شعار جهش تولید از روستاها با داشتن خاک حاصلخیز، زمین مناسب برای کشاورزی از سویی و ویژگی‌های طبیعی و مردم‌شناسی از سوی دیگر می‌گذرد.

در این میان کهگیلویه و بویراحمد با داشتن یک هزار و ۷۵۰ روستا یکی از استان‌های با جمعیت روستایی چشمگیر کشور محسوب می‌شود که نیازمند توسعه روستاهاست.

از جمعیت ۷۲۶ هزار نفری این استان بیش از ۳۱۴ هزار نفر در روستاها سکونت دارند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش‌های فراوانی برای توسعه زیرساخت‌های رفاهی مردمان مناطق روستایی این استان انجام شد اما تا رسیدن به نقطه ایده‌آل راهی طولانی در پیش است.

طرح هادی روستایی با اهدافی از جمله ایجاد زمینه توسعه و عمران روستاها با توجه به شرایط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، تامین عادلانه امکانات از طریق ایجاد تسهیلات اجتماعی، تولیدی، رفاهی، هدایت وضعیت فیزیکی روستا، بهبود مسکن و خدمات محیط زیستی و عمومی سال‌هاست در استان شروع شده است اما هنور تعداد زیادی از روستاها از خدمات آن بهره‌مند نشده‌اند.

طرح هادی راهبرد تحقق زیباسازی سیمای روستاها

مدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی کهگیلویه و بویراحمددر این‌باره می‌گوید: «طرح‌ های هادی مهمترین راهبرد دولت برای تغییر سیمای روستاهای استان است.»

حسین جنتی می‌افزاید: «طرح هادی روستایی راهکاری برای ساماندهی و اصلاح بافت موجود، میزان و مکان گسترش آتی و نحوه استفاده از زمین برای عملکردهای مختلف از قبیل مسکونی، تجاری، تاسیسات و تجهیزات و نیازمندی‌های عمومی روستایی را بر حسب مورد در قالب مصوبات طرح‌های ساماندهی فضا و سکونتگاه‌های روستایی و طرح‌های جامع ناحیه‌ای است.»

او ادامه می‌دهد: «تاکنون طرح‌های هادی در ۴۸۰ روستای کهگیلویه و بویراحمد اجرا شده و طرح هادی ۷۲۰ روستای بالای ۲۰ خانوار استان هم تهیه شده است.»

ظرفیت‌های گردشگری روستایی

مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کهگیلویه و بویراحمد نیز در این باره می‌گوید: «۱۶ روستای هدف گردشگری و صنایع‌دستی در این استان شناسایی شده و آماده حمایت از سرمایه‌گذاران برای توسعه زیرساخت‌ها در این روستاها هستیم.»

مجید صفایی می‌افزاید: «روستاهای ده بزرگ، مارین ،کریک،کاکان، الگن، کوخدان و ده شیخ از جمله روستاهای هدف گردشگری در کهگیلویه و بویراحمد هستند.»

او ادامه می‌دهد: «احیای خانه‌های قدیمی و احداث اقامتگاه‌های بومگردی از مهمترین راهبردهای دولت برای رونق گردشگری در این روستاهاست.»

مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کهگیلویه و بویراحمد معتقد است؛ گردشگری در کنار کشاورزی زمینه مناسبی برای توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال در روستاهای هدف گردشگری استان است.

صفایی عنوان می‌کند: «تاکنون اقامتگاه‌های بومگردی در برخی روستاهای هدف گردشگری کهگیلویه و بویراحمد مانند ده شیخ و کریک ایجاد شده است.»

کهگیلویه و بویراحمد با داشتن ۲۵۰ جاذبه طبیعی، اقلیم چهارفصل، مکان‌های تاریخی، ویژگی‌ های مردم شناسی و آداب و رسوم گوناگون سالانه پذیرای سه میلیون گردشگر است.

منبع:میراث آریا