آشنایی با باغ عباس‎آباد – مازندران

باغ عباس‎آباد در 9 کیلومتری جنوب شرقی شهر بهشهر واقع در استان مازندران در میان جنگلهای کوه جهان مورا، در پیرامون دریاچه‌ طبیعی به دستور شاه عباس اول به صورت پلکانی و مطبق در 3 سطح احداث شد

مجموعه مذکور در قسمت جنوب به روستای فرادست ییلاقی هزار جریب، در قسمت شرقی به جاده روستاهای پاسند – هزار جریب، در غرب به اراضی کشاورزی و در قسمت شمال به روستای علی تپه محدود می‌گردد.

راه دسترسی به مجموعه مذکور از طریق جاده آسفالته‌ای است که از جاده اصلی بهشهر – گرگان منشعب شده و بعد از عبور از روستای التپه به محوطه مذکور منتهی می‌گردد.

مجموعه مذکور شامل سد، بنای مرکز مخزن سد، حمام، باغ، محوطه گلباغ (ایستگاه توزیع آب)، محور آبرسانی به طول 600 متر، دو برج آجری به فاصله 186 متری از باغ و همچنین با فاصله 156 متری از یکدیگر می‎باشد که احتمالاً به سال 1020 تا 1021 هـ . ق احداث گردیده است،واحد صنعتی (آسیاب آبی)، محل احتمالی کاخ پادشاهان صفوی و مراکز پخت سفال و آجر و همچنین واحدهای مسکونی بخش خدمه،جاده‌های سنگ‌فرش ورودی به مجموعه و جاده‌های سنگفرش از محل باغ به کاخ و از محل باغ به محل آسیاب می‌باشد.

دریاچه این مجموعه با وسعتی بالغ بر 10 هکتار با عمارتی در مرکز آن، که در زمان آبگیری دریاچه عمارت با ارتفاعی بالغ بر 18 متر به زیر آب می‎رود و فقط سقف آن همراه با درختچه‌هایی نمایان است.

منبع:همشهری

همه‌چیز دربارۀ «اطلس خوراک ایرانی»

چیدن میوۀ اقتصاد غذا در ایران، نیازمند عبور از مراحلی است که بی‌شک، مشارکت تمامی شهروندان و نهادها را می‌طلبد و دبیر مرکز اطلس خوراک ایرانی، برای رسیدن به این هدف، علاوه بر بیان توضیحاتی دربارۀ ضرورت پرداختن به مکتب خوراک ایرانی، از همگان، برای مشارکت در تدوین «اطلس خوراک ایرانی» دعوت کرده است.

ستار کیان پور، دبیر مرکز اطلس خوراک ایرانی به ایسنا می‌گوید: ما در دنیا سه مکتب خوراک داریم؛ چینی، رومی و ایرانی. حیف است که در حوزه خوراک صاحب مکتب باشیم اما نسبت به ظرفیتی که این گنج غنی برای بهره‌برداری از اقتصاد غذا دارد، بی‌تفاوت باشیم.

او ادامه می‌دهد: یک‌پنجم هزینۀ گردشگر صرف غذا و نوشابه می‌شود و اکثر گردشگران خارجی‌ای که به ایران سفر می‌کنند، بعد از چند روز از منوی تکراری رستوران‌ها که اغلب در انواع کباب خلاصه می‌شود، خسته می‌شوند.

دبیر مرکز اطلس خوراک ایرانی خاطرنشان می‌کند: گردشگری به گونه‌های مختلف سلامت، طبیعت و… تقسیم می‌شود و بسیاری از کشورهای گردشگر پذیر همیشه بحث غذا را به شیوۀ هدفمند در سبد گردشگری خود لحاظ می‌کنند اما ما تاکنون در حوزۀ گردشگری غذا به‌صورت متمرکز و حرفه‌ای، کار منسجمی انجام نداده‌ایم.

کیان پور یادآور می‌شود: سال ۱۳۹۵ ما جشنواره‌ای را به نام «سفره ایرانی، فرهنگ گردشگری» با حضور پنج استان تهران، مرکزی، البرز، قم و اصفهان در کاخ چهلستون برگزار کردیم و طی شش روز علاوه بر برگزاری کارگاه و نمایشگاه آیین و سنت‌های غذایی، به بهترین سرآشپز، بهترین دسر، بهترین نوشیدنی و…نیز جوایزی را اهدا کردیم تا به‌واسطۀ این جریان‌ها، ظرفیت‌های مغفول را واکاوی کنیم.

او تصریح می‌کند: خروجی این جشنواره، تشکیل «مرکز مطالعات راهبردی غذای ایرانی» بود؛ چراکه دریافتیم در حوزه غذا بیش و پیش از هر چیز، به مطالعات امروزی و کاربردی نیاز جدی داریم.

دبیر مرکز اطلس خوراک ایرانی می‌گوید: به این خاطر که معمولاً پیگیری چنین کارهایی به حمایت جمعی همۀ دستگاه‌ها نیاز دارد و از طرفی، طرح آن نیز در گرو نیازسنجی‌های اولیه است، از سال ۱۳۹۶ ما شروع به برگزاری برنامه‌هایی در قالب نوروزگاه شامل جشنواره‌های غذایی کردیم و از این رهگذر تحقیق بر روی اطلس خوراکی ایران آغاز شد.

کیان پور توضیح می‌دهد: ما برای اجرایی کردن تدوین اطلس غذایی ایران، باب همکاری را با اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان اصفهان، دبیرخانه اصفهان ۲۰۲۰ و دانشگاه‌های اصفهان باز کردیم و نهایتاً امسال در هفته گردشگری، فاز اجرایی آن به‌صورت رسمی با رونمایی از سایت foodatlas.ir آغاز شد.

او می‌افزاید: علاقه‌مندانی که در حوزه غذا فعالیت حرفه‌ای دارند می‌توانند با عضویت در این سایت کمیته بندی شوند تا در آینده به ثبت غذاهای هر شهر و شهرستان و روستا در اطلس خوراک ایران کمک کنند.

دبیر اطلس خوراک ایرانی خبر می‌دهد: هم‌زمان با روز جهانی غذا در لنجان و یک هفته بعد، در کاشان فراخوان مشارکت در تهیه این اطلس منتشر می‌شود و به‌مرور این کار را در شهرهای سراسر کشور انجام خواهیم داد.

کیان پور با اشاره به اینکه کار غذا، یک کار به‌هم‌پیوسته و یکپارچه است مراحل بعدی کار اطلس غذای ایرانی را چنین شرح می‌دهد: بعد از ثبت، تاریخ‌نگاری و تهیه شناسنامه‌ای ۶۹ آیتمی برای هر غذا، ساخت ویدئوهای چند زبانه برای غذاهای ایرانی را دنبال خواهیم کرد و درنهایت خروجی این تلاش، در قالب یک اپلیکیشن چند زبانه که روی نقشه کشور غذای سنتی آن را به‌اضافه شناسنامه و رویدادهای وابسته به آن نمایش می‌دهد به‌اضافۀ یک دایرة‌المعارف خوراک و نوشیدنی‌های ایران به عموم مردم ارائه می‌شود.

او تصریح می‌کند: فاز دوم گام دوم ما توزیع، ترویج و فرهنگ‌سازی در حوزه گردشگری غذاست و هم‌زمان با این، روی بحث غذا درمانی که در ایران ریشه‌ای سترگ دارد نیز کار خواهیم کرد.

دبیر اطلس خوراک ایرانی با شرح غذا درمانی ادامه می‌دهد: در طب بوعلی سینا خیلی از درمان‌ها با اصلاح سبک خوراک صورت می‌پذیرد و ما دوره‌های چله‌نشینی غذا را نیز در فرهنگمان داشته‌ایم. اینکه کدام غذاها و نوشیدنی‌ها و دسرها با هم می‌سازند و کدام‌یک نه و خوردن غذاها و نوشیدنی‌ها چه آدابی دارد، همه در مکتب خوراک ایرانی دیده‌شده که باید در حوزه گردشگری سلامت و گردشگری غذا به آن توجه ویژه داشته باشیم.

کیان پور احیای غذاهای فراموش‌شده و واردکردن آن به منوی رستوران‌ها را از دیگر اهدافی می‌داند که باید دنبال کرد و پیش‌بینی می‌کند که با راه‌اندازی تورهای تخصصی غذا و شکم گردی و خیابان‌های غذا این اهداف محقق شوند.

او می‌گوید: بحثی که ما به‌طور جد آن را دنبال می‌کنیم، آموزش غذای ایرانی برای خارجی‌هاست. خاطرم هست یک‌بار در یکی از جشنواره‌های غذای ایرانی، شهر طالخونچه (از توابع اصفهان) با خوراکی به نام «گنُدی» شرکت کرده بود و به خاطر حضور گردشگران خارجی در آن جشنواره، تا چند ماه بعد ایمیل‌هایی از ایتالیا و دیگر کشورها داشتیم که می‌خواستند با شیوۀ پخت این خوراک آشنا شوند.

دبیر اطلس خوراک ایرانی خبر می‌دهد: برای تحقق این مهم مراکزی را پیش‌بینی کرده‌ایم که به هشت زبان مختلف برنامه‌های فان آموزش غذای ایرانی را اجرا کنند و اگر کرونا دست از سرمان بردارد مسابقۀ ملی غذا را نیز از مرحلۀ شهرستانی تا کشوری برای انتخاب سرآشپز برتر ایران دنبال خواهیم کرد.

کیان پور با تأکید بر اینکه کار بر روی حوزۀ غذا، باید مستمر و مداوم باشد، خاطرنشان می‌کند: از آنجا که اغلب خانم‌ها به شرکت در مسابقات غذایی رغبت دارند، فرزندان و همسران و اقوام خود را نیز در این جریانات سهیم می‌کنند که همین عامل تبدیل یک برنامه به یک رویداد اجتماعی می‌شود و شور و نشاط را در  جامعه افزایش می‌دهد.

او یادآور می‌شود: با تدوین اطلس غذای ایرانی، تمام جشنواره‌های پراکنده‌ای که برای انار، خربزه، زعفران و … در کشور برگزار می‌شود زیر یک چتر جمع و شناسنامه‌دار می‌شوند به‌طوری‌که مردم و گردشگران بدانند، چه تاریخی با سفر به کدام شهر می‌توانند در این جشنواره‌ها شرکت داشته باشند.

دبیر اطلس خوراک ایران تأکید می‌کند که تمام اقدامات ذکرشده، نیازمند همکاری همۀ اقشار و نیز، نهادهای حاکمیتی است.

کیان پور در پاسخ به این سؤال که خروجی خیابان غذا چیزی شبیه به خیابان ۳۰ تیر تهران و چهارباغ عباسی اصفهان است؟ می‌گوید: کار حرفه‌ای پیوست رسانه‌ای و اقتصادی و… را هم داراست و برای آن ریل‌گذاری‌های خاصی انجام‌شده درحالی‌که آنچه از آن نام‌برده شد کارهای پراکنده و بی‌هدف گذاری و برنامه مشخص است.

او ادامه می‌دهد: قطعاً مدلی که ما در خیابان غذا به آن می‌پردازیم به این شکل نیست و ارائه غذا برای ما در اولویت قرار ندارد بلکه رویداد غذا اهمیت دارد و یکی از موضوعاتی که به جد آن را دنبال می‌کنیم اسلو فود است که درست نقطه مقابل فست فود قرار دارد.

دبیر اطلس خوارک ایرانی می‌افزاید: سبک غذای ایرانی آهسته بوده نه سریع و حتی این غذاها با رفتن در قالب نذر به عبادات و آداب خاصی نیز گره می‌خورده که تلاش برای ثبت جهانی آن در دستور کار ما قرار دارد.

کیان پور تصریح می‌کند: اگر چهارباغ را که امروز محل ارائۀ فست فود شده، به‌عنوان خیابان غذا در اختیار ما قرار می‌دادند آخر هر هفته از یک استان، شهرستان و یا حتی خواهرخوانده‌های اصفهان دعوت می‌کردیم ظرفیت‌های خود را در حوزۀ غذا به گردشگران این خیابان تاریخی عرضه کنند و با برگزاری مسابقاتی مثل غذای کودک، غذای سالمند و… کار را پیش می‌بردیم. یقین دارم که مردم هم از این طرح‌ها استقبال می‌کردند.

او می‌گوید: ما از سال ۱۳۹۶ به تک‌تک جزییات پروژۀ اطلس خوراک ایرانی فکر و برنامه‌ریزی کرده‌ایم که طی یک دورۀ پنج‌ساله این اهداف را در سراسر کشور پیاده کنیم.

دبیر اطلس خوراک ایرانی در پایان بار دیگر از همۀ علاقه‌مندان به حوزه غذای ایرانی در سراسر کشور، دعوت کرد که با عضویت در سایت اطلس خوراک ایرانی در امر ثبت غذاهای مختلف ایران‌زمین مشارکت کنند.

منبع:ایسنا

گوشه‌ای از شگفتی‌های غارهای ایران

ایران با وجود داشتن غارهای منحصر به فردی مانند غار «دوسر»، «نمکدان»، «پروا» و «کتله خور» هنوز نتوانسته از این فرصت برای تقویت گردشگردی ورزشی و برپایی تورهای غارنوردی بهره ببرد اما چرا؟ مؤسس انجمن غارشناسی ایرانیان به این سؤال پاسخ داده و دربارۀ آنچه از غارهای ایران نمی‌دانیم، سخن گفته است.

غارها درجۀ سختی و آسانی دارند؛ در برخی از آن‌ها می‌توان هیجان غارنوردی را چشید و در برخی دیگر می‌توان ساعت‌ها به تماشای زیبایی ایستاد. به دلیل همین تنوع گسترده است که غارها می‌توانند گردشگران مختلف ایرانی و خارجی را به خود جذب کنند اما تا کنون آن‌طور که باید و شاید از این ظرفیت استفادۀ درستی نشده است. یکی از دلایل موفق نبودن ایران در زمینۀ گردشگری غارها، نبود ارگانی متخصص برای برنامه‌ریزی، سرمایه گذاری و درآمدزایی است. البته وزارتخانۀ میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، استانداری‌ها و حتی بخش خصوصی برخی از غارهای موجود در ایران را برای پذیرش گردشگر آماده کرده و هزینه تبدیل آن‌ها به غارهای گردشگری را نیز پرداخت کرده‌اند اما بسیاری از این غارها به دلیل نبود طرح مطالعاتی، بازدید کننده‌ای ندارند یا به خاطر همین تغییرات آسیب دیده‌اند. حفاری‌های غیرکارشناسانه، انفجار معادن، نوشتن یادگاری روی دیوار غارها و شکستن تزیینات آهکی نیز از جمله عواملی است که در کنار اجرای طرح‌های نامناسب، همواره سلامت و پایداری غارها را به خطر می‌اندازد.

برای بیشتر دانستن از وضعیت غارهای ایران و دنیای غارنوردی با «مجید زراوندی»، غار نورد و دره نورد و عکاس این حوزه همراه شدیم. شرح گفت‌وگوی ایسنا را با او در ادامه می‌خوانید:

غارها چگونه ایجاد می‌شوند و چند نوع دارند؟

بیشتر غارها در اثر نفوذ آب باران در دل کوه‌ها ایجاد می‌شوند؛ به مرور زمان آب باران رسوباتی را به جای می‌گذارد و زمانی که چکه چکه می‌کند، قندیل‌های زیبایی که در غارها می‌بینیم پدید می‌آید. این قندیل‌ها اشکال مختلفی دارند که بسته به نوع خاک و کانی‌های موجود در غار تشیکل می‌شوند. درصد وجود آهن یا کانی‌های متفاوت در خاک رنگ این قندیل‌ها را متفاوت می‌کند. اگر بارندگی‌ها زیاد باشد رسوبات بیشتر شده و قندیل‌های بیشتر و بلندتری خواهیم داشت.

غارها در مجموع به غارهای عمودی و افقی تقسیم بندی می‌شوند. جذابیت برخی از این غارها بیشتر به بحث زمین شناسی آن‌ها مربوط می‌شود؛ به نوع خاک و رسوبی که در غار ایجاد می‌شود و به طور عامیانه قندیل‌هایی که در واقع رسوبات خاک است.

بیشتر غارهای ایران از نوع آهکی است و در نوع خود از زیباترین غارها به شمار می‌رود. البته غارهای یخی هم داریم که در ایران بیشتر فصلی هستند. در زرد کوه بختیاری از این نوع غارها زیاد دیده می‌شود. یک غار هم به نام غار «یخ مراد» در شمال داریم که نوع آن متفاوت است؛ جنس سنگ آن آهکی نیست که رسوبات آهکی داشته باشد ولی آب زیادی در محوطه غار است و به دلیل دمای خیلی پایین غار، آب موجود تبدیل به یخ می‌شود و یخ دائمی دارد. از اواسط زمستان تا اواخر فرودین قندیل‌های یخی بسیار زیبا و شگفت انگیزی را در این غار می‌بینیم و بقیه سال این قندیل‌ها از بین می‌رود و تنها تکه‌های یخ در غار وجود دارد.

به کدام غارهای ایران از جنبۀ توریستی پرداخته شده و این امر مثبت بوده یا منفی؟

برخی از غارهای ایران، مثل غار نخجیر، کتله خور و علیصدر جنبه توریستی پیدا کرده‌اند ولی هیچ کدام از این‌ها اصولی درست نشده اند بلکه بر عکس، تا جایی که شده به غار آسیب زده‌اند و به اصطلاح با تغییراتی که ایجاد کرده اند جلوی رشد غار گرفته شده است. به عنوان مثال زمانی که کف غار سیمان می‌شود، موجب می‌شود آبی که از سقف چکه می‌کند، کف غار جاری ‌شود و جایی برای نفود نداشته باشد به همین دلیل زمانی که افراد وارد غار می‌شوند آلودگی کفش‌های آن‌ها وارد این آب و اکوسیستم غار می‌شود. میله‌های آهنی که برای نرده کشی استفاده می‌کنند نیز به مرور زنگ زده و باعث آلودگی می‌شود؛ همچنین نورهایی که در غار استفاده می‌شود گرما ایجاد می‌کند و تمام این موارد اکوسیستم غارها را از بین می‌برد و باعث جلبک زدن می‌شود. متاسفانه این اتفاقات در غارهای ایران رخ داده است.

کارهایی که برای بزرگ کردن دهنه غارها به منظور مناسب سازی ورود مردم انجام شده نیز غیر استاندارد است. برای مثال غار کتله خور زنجان در زمان اکتشاف مسیری داشت که غارنوردان سینه خیز می‌رفتند تا به تالار غار برسند، اما الان آنقدر دهنه ورودی غار بزرگ شده که با ماشین نیسان تا آخر غار رانندگی می‌کنند!

وقتی شما وارد غارهایی مثل علیصدر و نخجیر می‌شوید فضای اول غار یک فضای مرده‌ است، چرا که هوا در ابتدای غار است و آبی که از قندیل‌ها چکه می‌کند بر اثر گردش هوا خشک می‌شود اما وقتی وارد محیط داخلی غار می‌شوید فضا فرق می‌کند. اینجا غار زنده است و رشد آن را می‌بینید. آب و رطوبتی که بر بدنه غار است را کاملاً می‌بینید. در تمام غارهای توریستی همان ابتدای ورود شما یک جریان هوای بزرگی را همراه با باد زیادی احساس می‌کنید و این مسئله به دلیل ایجاد ورودی بزرگ برای غارهاست. این جریان هوا باعث می‌شود، رشد طبیعی غار گرفته شود و این یعنی فاجعه… من به غارهای ترکیه هم رفته ام و چنین مسئله را شاهد نبودم. در ترکیه محیطی که به آن وارد می‌شوید کاملاً تاریک  و دارای نورهای اصولی و استاندارد است. آن ها از نرده‌های چوبی استفاده کرده اند و تا حد امکان تخریب کمی صورت گرفته و اصلا از سیمان استفاده نشده است. اینجا غار زایش طبیعی خود را انجام می‌دهد و در کنار آن بحث توریستی نیز انجام می‌شود. برق غار را هم منطقه بندی کرده اند که قطع و وصل می‌شود به نحوی که برق منطقه‌ای که در حال بازدید هستید، روشن و بقیه خاموش می‌شود؛ البته در غارکتله خور هم این طرح روشن و خاموش انجام شده است به این شکل که راهنما با شما همراه می‌شود و منطقه به منطقه که حرکت می‌کنید برق آن منطقه روشن و بقیه خاموش می‌شود.

موضوع دیگری که برای غارها زیان آور است ورود تعداد زیاد گردشگر در ایام تعطیلات به ویژه عید نوروز است چون گرمای بدن افراد به غار منتقل و از بین بردن اکوسیستم غار را موجب می‌شود. خلاصه این که هر چه در مورد تخریب اکوسیستم غارها بگویم کم گفته‌ام!

البته برای ورود غارها به چرخۀ صنعت توریسم قصد داشتند غارهای بیشتری را با تغییراتی که ایجاد می‌کنند توریستی کنند اما مخالفت‌هایی شد؛ چراکه غارها علاوه بر بحث زیبایی شناسی با زمین شناسی و تاریخچه زمین هم ارتباط دارند و همچنین آبی که در این غارها وجود دارد، گاهی مثل غار «قوری قلعه» منبع آب شرب و مورد استفاده اهالی بومی منطقه است اما متاسفانه گردشگران طبیعت بکر غارها را با زباله پر می‌کنند.

برای تغییر این فرهنگ غلط اقدامی هم انجام شده؟

ما از حدود ۱۰ سال پیش همایشی را در روز ۲ مهر به نام «روز غارهای پاک» گذاشتیم و ۴ مهر را نیز به عنوان «روز دره‌های پاک» معرفی کردیم. این قدم‌هایی است که شروع کردیم. فعلا با توجه به این که فرهنگ و اصول درست غارنوردی و همچنین توریستی کردن غارها را نمی‌دانیم با توریستی کردن هر غاری، آن را به سمت نابودی می‌بریم. چند سال پیش وارد غار کهک نزدیک دلیجان شدم و در یکی از تالارها فقط چندین ساعت اضافه‌های شمع را جمع آوری می‌کردم.

دولت، با توجه به مالکیت غارها را توریستی و به سمت درآمد زایی برده اما موفق نبوده است. تنها غار علیصدر به دلیل قدیمی بودن و بحث دریاچه‌ای که دارد تا حدی در زمینۀ گردشگری غارها موفق بوده است.

ورزشکاران بیشتر از چه غارهایی استفاده می‌کنند؟

برای ورزشکاران غارهایی که حالت عمودی و محوطه بزرگی شامل چند دره و حوزه آبریز و… دارند مناسب است. این گونه غارها تزیینات آهکی زیاد ندارند و شکل آنها به گونه‌ای است که بیشتر عمودی هستند و با طناب باید به آن صعود کرد. این صعودها هم باید به نحوی باشد که بحث ایمنی برای غارنورد و غار رعایت شود، چرا که اگر در غار با آسیب دیدگی مواجه شویم بحث امداد و نجات بسیار سخت است.

آیا غارنوردان و دره نوردان دوره‌های امداد و نجات را طی می‌کنند؟

بله با توجه به اینکه زیر مجموعه فدراسیون کوهنوردی است، این یک الزام است و تمام افراد دوره‌های امداد و نجات را طی می‌کنند.

در زمینه غارنوردی همایش جهانی و بین المللی هم داشته‌ایم؟

بله همایش‌های مختلفی در این حوزه برگزار می‌شود. حدود ۵ سال پیش سومین همایش عکاسان غار در ترکیه برگزار شد که هر دو سال یک بار در یک کشور برگزار می‌شود، چهارمین دوره در اسپانیا بود که به خاطر بحث مالی و ویزا ما نتوانستیم شرکت کنیم. با غارنوردانی از فرانسه، ترکیه، لبنان در ارتباط هستیم. افرادی هستند که عکاسی تخصصی غار انجام می‌دهند و حتی به ایران آمدند و کلاس برگزار کردند. غارهای ایران را که معرفی می‌کنیم موجب تعجب آن‌ها می‌شود که چنین غارهایی داریم و این پتانسیل در ایران وجود دارد؛ هم برای توریست حرفه‌ای و ورزشی.

غارهای ایران از چه نظر منحصر به فردند؟

شاید جالب باشد که بگویم، دومین چاه عمیق دنیا با ۳۰ متر را در ایران و در منطقه‌ای که غار «قلا» (قلا در زبان محلی به معنای کلاغ است) خوانده می شود در کرمانشاه داریم، نزدیک ۱۲ روز در منطقه بودیم و طی دو مرحله در دو سال پشت هم توانستیم به چنین عمقی برسیم. غارنوردان خارجی هم حضور داشتند و تعجب کردند. اولین چاه عمیق فکر می‌کنم در مکزیک حدود ۷۰۰ متر است، اگر بین ۷۰ یا ۸۰ متر دیگر عمق داشت اولین چاه عمیق دنیا بود؛ البته به صورت یک تکه.

غاری در یزد داریم که چهارمین تالارغار بزرگ دنیا است، یعنی ۴ هواپیمای بوئینگ در آن جای می‌گیرد. از لحاظ رکوردی غارهای خوبی داریم.

تجهیزات، تکنیک‌ها و اطلاعاتی که ما دربارۀ غارها داریم برای غیرایرانیان تعجب برانگیز است. ما می‌توانیم در این زمینه حرف‌های زیادی برای گفتن داشته باشیم. من عکس‌های زیادی از غارهای ایران گرفته‌ام که در مجلات خارجی از جمله ترکیه و فرانسه چاپ شده.

جاذبه‌های ایران بی نظیر است. چند سال پیش یک دره نورد استرالیایی که به کشورهای زیادی سفر کرده بود و عکاسی تخصصی انجام می‌داد برای پروژه‌ای به ایران آمد. ما دره‌ای را برای بازدید در نظر داشتیم که خط القعر دو  کوه است. معمولاً در آن رودخانه جریان دارد. کاهش ارتفاع موجب می‌شود آبشارهای زیادی در دره‌ها ایجاد شوند و این اختلاف با سطح، باعث می‌شود که با طناب فرودهای مختلفی داشته باشم. دیدن این آبشارها حالت پیمایشی دارد. در  پیمایش اول دره خیلی خشک بود در حالی که ما برای او از حجم آب زیادی سخن گفته بودیم. خلاصه یک روز کامل را بدون دیدن آب طی کردیم و روز دوم به آبشارها رسیدیم، این دره نورد استرالیایی زمانی که این صحنه را دید تا دقایقی از تعجب نمی‌توانست صحبت کند. گفت من هیچ جایی چنین چیزی را ندیده ام و این نشان از منابع و جاذبه‌هایی است که در ایران وجود دارد در مورد غارها نیز همین گونه است.

دولت در این حوزه کمک می‌کند؟

متاسفانه مشکلات زیادی در بحث آموزش و امداد رسانی وجود دارد اما از سمت دولت حمایت خوبی نمی‌شود بلکه بیشتر به درآمدزایی از یکسری غارهای خاص توجه دارند.

وسایل ضروری برای غارنوردی چه وسایلی هستند؟

کلاه، دستکش و هدلامپ وسایل ضروری برای غارنوردی است و البته لباس مناسب. در تمام دنیا برای غارنوردی تور وسایل و تجهیزات را در اختیار افراد می‌گذارد البته کسانی که مشتری دائمی هستند وسایل شخصی دارند اما در ایران عموماً این گونه نیست، نرده کشی، نورپردازی و بحث بلیت فروشی و درآمدزایی؛ این کاری است که انجام می‌شود. در بحث توریسم اگر برنامه ریزی درستی داشته باشیم با توجه به علاقه مندی خارجی‌ها و وارد شدن دلار به کشور می‌توانیم موفق باشیم اما موضوع این است که در این راه نیز بیراهه رفتیم.

مهمترین مشکلات چیست؟

همان طور که قبلاً هم اشاره کردم بزرگترین مبحث در مورد امداد رسانی است چرا که مسیرهایی که می‌رویم، مسیرهای راحتی نیست و سخت است. در این مسیرها اگر کسی آسیب ببیند انتقال آن بسیار سخت است. چندی پیش دو حادثه در ایلام و تنگه زندان در زمینه دره نوردی داشتیم، برخی از نیروهای هلال احمری دره نورد و کوهنورد هستند و در این زمینه می‌توانند کمک بیشتری داشته باشند. هلال احمر تجهیزات خوبی دارد، اما در بسیاری جاها نیروها تخصص و آشنایی به محیط را ندارند و عمده مشکل ما در امداد رسانی هوایی است.

تا به حال اکتشافات جدیدی هم داشته‌اید؟

بله، در غارنوردی‌هایی که داریم خیلی مواقع غارهای جدیدی پیدا کرده‌ایم. به عنوان مثال حدود ۸ سال پیش در شمال، در جریان یک برنامه چند روزه غارنوردی در «غار سُم» یک غار جدید پیدا کردیم که درون آن جمجمه‌های زیادی از حیوانات و انسان بود در واقع قبرستانی از استخوان بود. ما جمجمه‌ای را دیدیم که شکل آن بسیار خاص بود و ۳ هفته بعد که دوباره برای اکتشاف رفتیم تیمی قبل از ما رفته بود و مشخص بود تخصص خوبی نداشتند. چون آنها برای فهمیدن عمق غار از بالا سنگ انداخته بودند که موجب شده بود این اسکلت نادر آسیب ببیند. موجودی که من زنده آن را ندیده بودم. ۴ نیش خیلی خاص داشت مثل برخی فیلم های تخیلی (دو نیش در بالا و دو نیش در پایین) حتی ما به دانشگاه تهران گفتیم که حاضریم برای آنها نمونه برداری کنیم که برای این نمونه برداری یک کارتون موز دادند و ما خودمان ظروف دربسته و کوچک بردیم با دستکش و نمونه برداری کردیم و به آن‌ها رساندیم.

یعنی حتی در جریان غارنوردی و دره نوردی که می‌کنیم، می‌توانیم در مباحث علمی با مراکز مختلف همکاری خوبی داشته باشیم که البته باید این آگاهی و تعامل صورت بگیرد. غارها و دره‌های زیادی هستند که به دلیل نداشتن افراد متخصص از سوی مراکز علمی هیچ گونه تحقیقی در مورد آن‌ها نشده است و می‌توانند برای ایران ثبت شوند. تنها یک حمایت مالی نیاز است که این مراکز از غارنوردان و دره نوردان داشته باشند.

هر اکوسیستمی که در غارها وجود دارد، هم برای غار مفید است و هم برای منطقه‌ای که در آن واقع شده‌. هیچ چیزی در طبیعت بدون حکمت نیست و تخریب و از بین بردن بخشی از طبیعت توازن را برهم می‌زند. متاسفانه طبیعت ما در حال از بین رفتن است و هیچ اقدام درست و استانداردی هم صورت نمی‌گیرد. در واقع بی‌فرهنگی محیط زیستی در ایران بیداد می‌کند.

غار یکی از استراتژیک ترین و کوچک‌ترین جاها در طبیعت است، باید فرهنگ سازی شود. دولت می‌تواند در این زمینه برنامه ریزی کند و از طریق رسانه‌ها اجرایی شود. در یکی از غارهایی که زیاد هم شناخته شده نیست، قندیل خاصی را دیدم که در حال رشد بود، اما بعد از چند سال که رفتم دیگر این قندیل نبود. آن را شکسته بودند! خیلی از این موارد داریم… شما به یکی از افرادی که دسترسی راحت‌تری به غارهای توریستی دارند سفارش یک قندیل با هر مشخصاتی را بدهید و هزینه‌ای هم برای آن پرداخت کنید، مدتی بعد آن قندیل را خواهید داشت! این یعنی تخریب، یعنی از بین بردن طبیعتی که به وجود آمدن آن سال‌ها یا قرن‌ها  طول کشیده.

زیباترین غاری که تا به حال دیده‌اید کدام بوده؟

غار کتله خور در زنجان بسیار زیباست. غار نخجیر که به نظر من عروس غارهای ایران است؛  البته قسمت‌های غیر توریستی آن. در غار نخجیر تخریب زیاد شده  و فاز دوم و سوم آن هنوز راه اندازی نشده است.

غار پروا که انگلیسی‌ها آن را کشف کردند تا چند سال به دلیل سختی پیمایش آن به اورست غارهای دنیا معروف بود و البته هنوز این سختی وجود دارد و ۵ نفر تا به حال کشته داده است. غار سُم در نزدیکی گرگان یا غار جرجار که عمیق‌ترین غار ایران است در کرمانشاه که فاصله هوایی آن با پروا نزدیک چند کیلومتر است، غارهای قلا و جوجار همگی در رشته کوهی است که در اطراف کرمانشاه است و در این منطقه حدود ۲۰ نقطه را نشانه گذاری کردیم.

و ترسناک‌ترین غار؟

از غارنورد می‌پرسید؟ از نظر من هیچ کدام. این ترس به وجود شما بستگی دارد، اولین غاری که رفتم به دلیل آسیب دیدگی یکی از همراهان ترسیدم. در مورد ترسناک بودن غار جوجار شنیده ام، اما غار قلا وَهم خاصی دارد چرا که ۶۰۰ متر یک تکه زیر پای شما خالی است و شما که وارد غار می‌شود، کلاً روی طناب معلق هستید. باید با طناب فرود و بعد دوباره صعود کنی تا بالا بیایی. علاوه بر وهم یکی از با ابهت‌ترین غارهای ایران است که البته تک چاه محسوب می‌شود.

قدیمی‌ترین غارهای ایران کدامند؟

قدیمی‌ترین غارها بر اساس اسناد به زمین شناسی برمی‌گردد، اما اگر بر اساس زمان اکتشاف باشد غار کتله خور زنجان یا علیصدر همدان، البته تأکید می‌کنم این قدمت از نظر زمان اکتشاف است نه از سن غار. سن غارها را می‌توان از روی قندیل‌ها فهمید، چرا که رشد این قندیل‌ها خیلی کند است؛ این سن، میلیون سالی است.

کدام غارها جنبه‌های فرهنگی و تاریخی دارند؟

غارهای دست کن، مثل غار روستای میمند کرمان و یا کندوان که در کوه برای زندگی کردن ایجاد کرده‌اند.

در اطراف اصفهان هم غارهای این چنینی داریم؟

نزدیک اصفهان، سمت میمه غاری به نام پریان هست که ورود به آن نیاز به کار فنی دارد. اگر بروید یک روز پرچالش را خواهید داشت. در غار نوردی میثاقی داریم که می‌گوید: «هیچ چیزی را نکشیم، جز وقت و هیچ اثری برجای نگذاریم، جز رد پا در جای مناسب.» بعضی وقت‌ها کف غار این قدر زیباست که باید مراقب آن باشیم و حتی شده بدون کفش وارد شویم تا گِل سطح دست و کفش ما به جایی آسیب نرساند. اغلب از جاهایی که قبل استفاده شده، استفاده می‌کنیم و سعی می‌کنیم تخریبی ایجاد نشود. غار کهک در نزدیکی دلیجان هم هست. جذابیت غار کلهرود که در ۳۰ کیلومتری شمال مورچه خورت قرار دارد این است که شما تمیز وارد غار می‌شود و بیرون که می‌آیید تمام بدنتان گِلی است چون باید حدود ۳ کیلومتر را سینه خیز بروید و برگردید، یعنی حدود ۸۰ درصد راه آن به این صورت است. این برای خیلی افرد جذاب است و برای برخی هم نه، جذاب نیست.

 و حرف آخر…

غارنوردی و دره نوردی بسیار زیبا و ناشناخته است، اما برای رفتن به چنین جاهایی باید فرهنگ استفاده از آن را بیشتر بدانیم تا علاوه بر لذت بردن از زیبایی‌های آن مانع حرکت رو به جلوی طبیعت نشویم.

منبع:ایسنا

آشنایی با چند فرهنگ‌ غذا در روز جهانی غذا

از آنجایی که انسان‌ها به طور دائم به غذا نیاز دارند و مهم‌ترین عامل بقای زندگی و طول عمر انسان غذاست، نمی‌توان از نقش انکار نشدنی آن در زندگی بشر به سادگی گذشت. به همین منظور در دهه ۹۰ تصمیم بر آن شد تا روزی به نام «روز جهانی غذا» در تقویم جهانی به ثبت برسد.

در این روز سازمان‌های بین‌المللی به منظور برقراری روابط در زمینه‌های کشاورزی و زمینه‌سازی برای جلوگیری از فقر، گرسنگی و نابودی محیط زیست در قالب «سازمان فائو» گردهم آمدند و تاسیس این سازمان در روز ۱۶ اکتبر(۲۴ مهر ماه) سال ۱۹۴۵ به عنوان روز جهانی غذا به ثبت رسید.

مردم در سراسر جهان با توجه به موقعیت جغرافیایی، جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند و رسومی که دارند از فرهنگ پخت‌وپز متفاوتی نیز برای طبخ غذا بهره می‌برند و همین تنوع و سابقه غذایی در کشورها باعث شده که در حال حاضر روز به نام روز جهانی غذا در تقویم جهانی به ثبت برسد.

در این بخش به معرفی فرهنگ غذایی ایران، ژاپن، ترکیه، کره‌جنوبی، ایتالیا، فرانسه، مکزیک آفریقای جنوبی، آمریکا، لبنان، انگلیس و یکی از غذاهای محبوب همان کشور می‌پردازیم.

ایران

آشپزی ایرانی تلفیقی از مواد اولیه تازه و ادویه‌های خوش عطر و بو است. غذاهای ایرانی بر اساس نوع مصرف و روش پخت ‌و پز تقسیم‌بندی می‌شود. از مهم‌ترین غذاهای ایرانی می‌توان کباب، زرشک‌پلو با مرغ، قورمه‌سبزی و… اشاره کرد.

از محبوب‌ترین غذاهای ایرانی باید به «کباب» اشاره کرد که باعث شهرت غذای ایرانی در سراسر جهان شده است. انواع کباب بین ایرانی‌ها و گردشگران بسیار پرطرفدار است. این غذا با گوجه و فلفل کبابی، برنج زعفرانی، دوغ و سبزی تازه سرو می‌شود.

ژاپن

همه می‌دانند که ژاپنی‌ها علاقه خاصی به غذاهای سالم و تقریبا خام دارند و در پخت غذاهای خود بیشتر از نمک و سس سویا استفاده می‌کنند. از غذاهای معروف ژاپنی می‌توان به سوشی، میسو، تاکو رایس و … اشاره کرد.

«سوشی» غذایی است علاوه بر مردم ژاپن در چند سال اخیر بین تمام مردم جهان محبوبیت خاصی پیدا کرده است. پایه اصلی این غذا را ماهی خام تشکیل می‌دهد که در بین لایه‌ای برنج فشرده قرار گرفته و میان برگی از جلبک پیچیده می‌شود.

ترکیه

مردم ترکیه در طبخ غذاهای خود بیشتر از گوشت، ماهی، حبوبات، سبزیجات و روغن زیتون استفاده می‌کنند که باعث شهرت غذاهای ترکی در جهان شده است. از غذاهای محبوب مردم ترکیه می‌توان به دونر کباب، پیده، منمن و … اشاره کرد.

از محبوب‌ترین غذاهای ترکیه می‌توان به «دونر کباب» اشاره کرد. این غذا در کشور ما به کباب ترکی نیز شهرت دارد. برای پخت این غذا حجم زیادی از گوشت یا مرغ را به صورت لایه‌لایه روی سیخی چرخان قرار می‌دهند و با چرخیدن کباب نزدیک آتش، گوشت کم‌کم کباب و پخته می‌شود؛ برای سرو این غذا نیز مقداری از کباب را می‌برند و همراه با موادی مانند پیاز و فلفل سرو می‌کنند.

کره ‌جنوبی

پخت و پز در کره ‌جنوبی بر اساس شیوه‌های سنتی انجام می‌شود و مردم کره روش‌های خاصی برای پخت غذاهای خود دارند. موادی که آشپزان کره‌ای در طبخ غذاهای خود استفاده می‌کنند، شامل برنج، انواع رشته‌ها، سبزیجات، انواع گوشت قرمز و توفو می‌شود. از غذاهای محبوب ان کشور می‌توان برنج بخار پز شده، سوپ، کیم چی، دوکبوکی و… اشاره کرد.

«دوکبوکی» یکی از غذاهای تند و رایج در کره‌ است که از کیک‌های استوانه‌ای برنج، کیک‌های ماهی مثلثی، سبزیجات و سس چیلی قرمز شیرین تشکیل شده است. این غذا به دلیل ترکیب تند و شیرینی خود در بین مردم کره و حتی جهان شهرت خاصی پیدا کرده است.

ایتالیا

مردم ایتالیا علاوه بر استفاده از مواد اصلی باکیفیت از سلیقه استادانه‌ای در طبخ غذاهای خود استفاده می‌کنند. این ترکیب استادنه در طبخ غذا باعث شهرت غذاهای ایتالیایی در سراسر جهان شده است. از جمله غذاهای معروف ایتالیایی می توان به پیتزا مارگاریتا، اسنک‌های کوچک ونیزی، ریزیتو اسکامپی و لیمو اشاره کرد.

از آنجایی که برنج در سبد غذایی مردم ایتالیا نقش بسیار مهمی دارد «ریزوتو» به یکی از محبوبترین غذاها ایتالیایی تبدیل شده است. این غذا با برنج  و خامه‌ طبخ می‌شود و انواع مختلفی مانند آلا میلانز با زعفران، ال نِرو دی سِپیا با ماهی مرکب، ریزی ای بیزی با بیکن و نخود دارد.

فرانسه

مردم فرانسه نیز برای پخت غذا از مواد اولیه تازه و سالم بهره می‌گیرند و در پخت آن‌ها از چنان دقت و ظرافتی استفاده می‌کنند که مردم در سراسر جهان تنها یک بار غذا و دسرهای فرانسوی را امتحان کرده‌اند و از طعم آن لذت برده‌اند. از جمله غذاهای معروف فرانسوی می توان به سوپ پیاز، کوک‌ او ون، کسوله و بوف بورگونیون اشاره نمود.

«سوپ پیاز» یکی از غذاهای سنتی فرانسوی است که پایه اصلی آن پیاز بوده و معمولا با تکه‎هایی از نان برشته شده و پنیر آب شده سرو می‌شود. در این سوپ علاوه بر پیاز از گوشت نیز استفاده می‌شود که در آخر برای غلیظ شدن آن کمی آرد نیز به آن اضافه می‌کنند.

مکزیک

با توجه به سابقه تاریخی مکزیک فرهنگ غذایی این کشور نیز از تنوع بالایی برخوردار است. مردم مکزیک برای پخت غذای خود از ترکیب مواد بومی و طبیعی استفاده می‌کنند که در نوع خود بی‌نظیر است. از معروف‌ترین غذاهای مکزیک می‌توان به تاکو، نوپالیتو، تامالز و … اشاره کرد.

«تاکو» یکی از محبوب‌ترین و معروف‌ترین غذای مکزیکی است که در سرتاسر جهان علاقه‌مندان خاص خود را دارد. برای پخت این غذا، گوشت را باریک تکه می‌کنند و آن را روی نان ذرت ترتیلا قرار می‌دهند، این غذا همراه با پیاز، آناناس و برگ گشنیز سرو می‌شود.

آفریقا

فرهنگ غذایی آفریقا نیز مانند مردم این کشور به فرهنگ رنگین‌کمانی شهرت دارد؛ در این کشور می‌توان طعم‌های جدید را چشید، چرا که علاوه بر غذاهای بومی این منطقه می‌توان ترکیبی از آن‌ها با غذاهای هلندی، انگلیسی، اسلامی، مالایی و هندی را نیز تجربه کرد. از غذاهای محبوب این کشور می‌توان به بوئرورس، چاکالاکا، آمنگوشو و … اشاره کرد.

«بوئرورس» یکی از غذاهای محبوب نامیبیا در آفریقا است که با انواع مختلفی از گوشت‌ها تهیه می‌شود. برای تهیه این غذا که نوعی سوسیس خانگی است انواع مختلفی از گوشت به صورت نیم‌پز و ادویه‌دار شده به سیخ کشیده می‌شود و بر روی آتش پخته می‌شود.

آمریکا

کشور آمریکا میزبان تعداد زیادی از فرهنگ‌های مختلف است و افراد زیادی از نژادها و ملیت‌های مختلف در آن زندگی می‌کنند، عادت‌های غذایی و آداب و رسوم متفاوت در این کشور نیز باعث طبخ غذاهای متنوعی شده است. از معروف‌ترین غذاهای آمریکا می‌توان به همبرگر، هات داگ، لوبیای پخته شده و … اشاره کرد.

«همبرگر» یکی از غذاهای محبوب در آمریکا و سراسر جهان است که توسط آلمانی‌ها به این کشور آورده شده است. این غذا از گوشت چرخ‌شده به همراه ادویه تهیه و بر روی آتش یا باربیکیو سرخ می‌شود، همبرگر معمولا در به همراه سبزیجات، پیاز، سس‌های مخصوص در نانی گرد سرو می‌شود.

لبنان

کشور لبنان به واسطه موقعیت خود و فرهنگ غنی که دارد غذاهای سنتی خوش طعمی را در برنامه غذایی مردم خود جای داده است، مردم لبنان در پخت غذاها از غلات، سبزیجات و حبوبات بسیار زیاد استفاده می‌کنند و روش پختشان بیشتر به غذاهای مدیترانه‌ای شباهت دارد. از غذاهای معروف لبنان می‌توان به باباقانوش، کیبی، فلافل و … اشاره کرد.

«باباقانوش» یکی از غذاهای اصیل و سنتی لبنان است که به حُمُص شباهت دارد، این غذا معمولا با نان پیتا و روغن زیتون سرو می‌شود و چون در ترکیباتش از ارده استفاده شده طعمی مشابه حمص دارد. تفاوت عمده باباقانوش و حمص در  این است که برای تهیه باباقانوش به جای نخود از بادمجان و برای تزئین از دانه‌های انار استفاده می‌شود.

انگلستان

در فرهنگ غذایی انگلستان نیز سبک‌های آشپزی سنتی و دستورالعمل‌های بومی استفاده شده است که باعث تنوع غذایی در غذاهای انگلیسی شده و مردم در سراسر جهان علاقه خاصی به تجربه غذاهای انگلیسی دارند. از غذاهای محبوب انگلیس می‌توان به کباب یکشنبه، خوراک مرغ کاری، فیله ماهی و … اشاره کرد.

«کباب یکشنبه» نوعی کباب است که بیشتر در روزهای یکشنبه در رستوران‌ها سرو می‌شود. این غذا از گوشت کبابی (بوقلمون، گوساله، مرغ و بره) و سیب‌زمینی کبابی تهیه می‌شود که به همراه پودینگ یورکشر، سوسیس، سبزیجات  و سس گریوی سرو می‌شود.

منبع:ایسنا

آشنایی با غار میرملاس – ایلام

غار میرملاس در کوه سرسرخین در حدود ۳۰ کیلومتری کوهدشت در استان ایلام قرار دارد

نقاشی‌ها و نگاره‌هایی بر دیواره‌های جنوبی و شمالی این غار باقی مانده است که بیشتر تصویری از رزم، شکار، انسان و حیوان است. نقوش حیواناتی چون گوزن، گاو، سگ، روباه و به خصوص اسب و سوار در حال تیراندازی و شکار و موضوعات رزمی با رنگ‌های قرمز و سیاه بر دیواره این غار نقش بسته است.

 

اندازه صورت ها در نگاره‌های سنگی میرملاس بین ۱۰ تا ۳۰ سانتیمتر و اغلب با نقش‌های حیوانات به صورت نیمرخ است.

براساس نظر کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی پیشینه این سنگ‌نگاره‌ها به هزاره دهم قبل از میلاد یعنی بیش از ۱۲ هزار سال پیش می‌رسد.

غار میرملاس نخستین غاری است که روی دیوارهای آن رنگین نگاره‌هایی را یافتند و امروزه این میراث 12 هزار ساله بشر در مسیر نابودی و نیستی قرار دارد.

در بالای کوه سرسرخین و کوه همیان در خود بخش دیگری از هنرمندی مردمان این سرزمین را جای داده است به طوریکه شاید بتوان این شهرستان را تجلیگاه هنر ایرانی و سنگ نگاره‌های ناب نامید.

این کوه‌ها رمز و رازهای فراوان در خود دارند و شاهد غم ها و شادی‌های مردمان چند ده هزار ساله این دیار هستند.

در این سرزمین مردمانی زندگی می‌کرده اند که آثار سرپنجه‌های هنرمندانه آنها بر سنگ‌های سخت بعد از گذشت 12 هزار سال هنوز جلوه‌گر و بیان کننده اندیشه‌های آنها درهزاران سال پیش است.

رنگین نگاره‌های میرملاس از کم نظیرترین نقوشی است که در ایران با رنگ خلق شده‌اند و نیاز به مراقبت ویژه دارند.

در بین نقش های یاد شده تصاویری از انسان به چشم می خورد. صورت‌هایی نیز از اسب که روی آنها سوارانی به شکل انسان نقش شده‌اند و همچنین صورت گوزن و سگ و موجوداتی شبیه به آن دیده می شود.

اندازه صورت ها در نگاره های سنگی میرملاس بین 10 تا 30 سانتیمتر و اغلب با نقش‌های حیوانات به صورت نیمرخ است.

نقاشی های روی این غار فاقد هرگونه پوشش و محافظ می‌باشد به همین دلیل با مرور زمان ممکن است رنگ نقاشی ها از بین برود.

سنگ نگاره‌های غار میرملاس شهرستان کوهدشت استان لرستان در ردیف نقوش غارهای کرکس و لاسکو در فرانسه است.

ورودی غار به علت ریزش طبقات فوقانی مسدود شده است. 5 ردیف نقش بارنگ‌های قرمز، سیاه و یکی هم زرد کم رنگ، نقاشی شده اند.

نقوش دیواره سفید ایوان غار توسط عوامل انسانی و طبیعت به شدت مخدوش شده و به سختی قابل مشاهده‌اند.

ارتفاع بوم دیواره از سطح زمین بیش از 500 متر است که برای رسیدن به آن باید از لابلای درختان بلوط به هم فشرده و شیب تند و طولانی گذر کرد.

دامنه طولی بوم بیش از 200 متر است که در جنوب غربی یک بوم کوچک دیگر وجود دارد، رنگین نگاره‌ای تک که رنگ آن قهوه‌ای تیره و ارتفاع بوم ازکف ایوان از 3تا 9متر متفاوت است.

از سمت راست اولین نقش، یک انسان است که دستانش را به نشانه اقتدار برکمر زده یا شاید به نشانه نیایش دستان خود را برسینه دارد. در سمت چپ آن یک سوارکار که با اسب خود ایستاده به چشم می‌خورد.

درسمت چپ نقش انسان ذکر شده ،یک نماد 3 شاخه که شاخه‌های آن به طور افقی روبه سمت چپ قراردارد، دیده می‌شود.

درسمت فوقانی این نقوش، تصویرحیوانی دیده می شود که ظاهری شبیه به گرگ دارد و نسبت به دیگر نقوش پررنگ تر است.
بعد از نقش این حیوان یک بزکوهی دیگر دیده می‌شود که در حال چریدن و جهت صورت آن روبه سمت راست است .

آخرین نقش ها دراین مجموعه یک بزکوهی و دو نقش نامشخص است که توسط مردم با افشانه روی آن نقش آنها یک بزکوهی بزرگ دیگری ایجاد شده است.

در قسمت غرب غار بر دیواره ی عمودی که دور دست این ایوان است، دو نقش وجود دارد که خوشبختانه آثار آسیب انسانی برآنها مشهود نیست. فقط عوامل طبیعی برآنها صدمه زده و نقش صحنه جنگ سوارکاری با حیوانی عجیب است، درحالتی که اسبش روی دوپای عقب ایستاده و در بین آنها یک بزکوهی نیز دیده می شود.

یک نقش بسیارکم رنگ دیگر که به زردی گراییده و به سختی قابل مشاهده است، در چند قدمی نقوش ذکر شده وجود دارد.

شهرستان کوهدشت علاوه بر سنگ نگاره های غار میر ملاس مامن سنگ نگاره های با قدمت بیشتری چون همیان یک و دو است که هر کدام از این سنگ نگاره ها رمز و رازهای فراوانی از هنر ایرانی را در خود دارند.

رشته کوه همیان از شمال تا شمال غرب دشت سر سبز و حاصلخیز شهر کوهدشت لرستان کشیده شده است و این کوه در محاصره درختان درهم فشرده بلوط قرار دارد.

قوانین و شعار یونسکو در زمینه سنگ نگاره‌ها:

  • هرگز آنها را لمس یا خیس نکنید
  • بسیار ضربه پذیرند
  • هرگز روی آنها اثر نگذارید و چیزی اضافه نکنید
  • روی آنها راه نروید
  • همان طور که هستند بگذارید بمانند
  • فقط از آنها عکس بگیرید

منبع:همشهری

آشنایی با باغ نارنجستان قوام – فارس

باغ نارنجستان قوام در شهر شیراز در محله بالا کفت و تقریبا در قسمت شرقی انتهای خیابان لطفعلی‌خان زند قرار دارد.

این باغ و عمارت از مجموعه ارزشمند دوران قاجار در شیراز است و به علت وفور درختان نارنج به باغ نارنجستان نامیده می‎شود. احداث این باغ و مجموعه‎های آن بوسیله علی‎محمد خان قوام‎الملک آغاز و در سال 1300هـ . ق بوسیله فرزندش محمد رضا قوام‎الملک تکمیل گردید.

در ورودی اصلی باغ رو به جنوب و سردر ورودی با تزیینات آجری و کتیبه‎ای سنگی از مرمر سرخ فام شامل آیاتی از قرآن کریم است و از چوب ساج با منبت‎کاریهای زیبا ساخته و به هشتی باز می‎شود و بوسیله دو راهرو به محوطه باغ ارتباط پیدا می‎کند.

این باغ در جبهه‎های شمالی، جنوبی و شرقی دارای ساختمان می‎باشد. عمارت اصلی با ایوان دو ستونه در جبهة شمالی، با شیوة معماری دورة زندیه در دو طبقه و یک زیرزمین می‌‌باشد.

در دو طرف ایوان بزرگ دو راه برای ورود به سایر قسمتها تعبیه شده است که با کف محوطه دو متر اختلاف دارد. ستونهای ایوان بزرگ از سنگ مرمر یکپارچه، با بدنه‎ای استوانه‎ای و سرستونهای دارای مقرنس تشکیل شده است.

بالای عمارت دارای 3 هلالی با نقوش اسلیمی می‎باشد، که در وسط آن دو شیر که صفحه‎ای را نگاه داشته‎اند و بر روی آن آیة نصر من الله و فتح قریب نوشته شده است که دو فرشته هم از بالا آن را نگاه داشته‎اند و در طرفین دو هلالی دیگر صحنه‎ای از شکار آهو، توسط پلنگ به چشم می‎خورد.

عمارت نارنجستان به مساحت تقریبی 940 متر مربع در باغی به وسعت 3500 متر مربع در دو جبهه شمالی و جنوبی بنا شد. این باغ در اردیبهشت ماه سال 1353 به شماره 1073 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

این باغ در سال 1345 به دانشگاه شیراز واگذار گردید و بین سالهای 1348 تا 1358 مورد استفاده موسسه آسیایی تحت نظارت پرفسور آرتور پوپ بود و در سال 1378 در اختیار دانشکده هنر و معماری دانشگاه شیراز قرار گرفت.

منبع:همشهری

آشنایی با بازار قدیمی قم

بازار قدیمی قم با مجموعه‌ای متشکل از راسته، چهار سوق، سرا و تیمچه در بافت قدیمی این شهر قرار دارد

این مجموعه که از جمله آثار تاریخی و دیدنی شهرستان و همچنین استان قم است، شامل دو راسته سر پوشیده با پوشش گنبدی است. سرپوشیده بودن بازار از یک سو به سنت معماری بازار باز می‌گردد و از سوی دیگر به خاطر گرمای شدید تابستان و سرمای شدید زمستان و ناشی از هوای کویری قم است.

تهویه و نور رسانی بازار از طریق دریچه‌هایی که در پوشش گنبدی آن تعبیه شده صورت می‌گیرد. این دریچه‌ها در بالای گنبد به شکل دایره و در دو طرف آن قرار دارند و به شکل نمایان هستند. ترکیب نوری که از سقف می‌تابد و حجم گنبدی سقف، فضایی دلنشین به وجود می‌آورد.

مصالح ساختمانی مورد استفاده در بازار قم با توجه به امکانات محیطی از خشت، آجر، گل وسنگ فراهم آمده است. علاوه بر بخش سرپوشیده، بازار قم دارای سراهایی نیز است. این سراها در حقیقت همان کاروانسراهای دیروز هستند و شمار و وسعت آنها نشان دهنده اهمیت اقتصادی آنها است.

برخى از بناهاى مجموعه بازار نیز قدمت سلجوقى – ایلخانى دارد و با استامپ‌هاى گچى این عصر زینت یافته‌اند. قدمت و استخوان‌بندى بازار کهنه و بناهاى همجوار راسته مذکور به پیش از عصر صفوى مربوط است، لیکن بافت معمارى راسته بازار نو و تیمچه‌ها و سراهاى جانبى آن اغلب به عصر صفوى – قاجار متعلق است.

بخش‌های وسیعی از بازار قم از جمله بازار کهنه در دوران صفویه و در پیرامون مسجد جامع بنا شده و تا پایان دوره قاجاریه بناهای دیگر به آن افزوده شد.

در دوران ناصرالدین شاه بازار قم رو به گسترش نهاد و بازارنو احداث شد و در دو سوی این راسته نو، بناها تازه‌ای مثل تیمچه بزرگ ساخته شد. در سال‌های نخست دوره پهلوی نیز بر مبنای ضرورت‌های تجاری موجود، بخش‌هایی به بازار نو افزوده گشت.

این بازار ابتدا به صورت خطی و به شکل یک پارچه ساخته شد و از میدان کهنه تا پل علیخانی ادامه داشت.. درحال حاضر از بازار قدیم قم ، دو بخش بازار کهنه و بازار نو برجای مانده که هر کدام از این بازارها حدود یک کیلومتر طول دارند.

مساجد موجود در بازار قم عبارت اند از: مسجد مسگرها، مسجد ملا جعفر، مسجد امام حسین (ع)، و دو مسجد بدون نام دیگر در بازار نو و مسجد نجارها، مسجد رضویه، مسجد میدان کهنه (پامنار) و دو مسجد نمازخانه‌ای در بازار کهنه.

تیمچه بزرگ بازار قم در سمت شمال راسته بازار نو، یکی از سه تیمچه شهر قم است. این بنا از آثار ارزشمند هنر معماری دوران اسلامی ایران است که توسط هنرمند برجسته عصر ناصری، استاد حسن قمی مشهور به معمارباشی در سال ۱۳۰۱ قمری طراحی و اجرا شد.

بانی بنا مرحوم حاج سید محمود طباطبایی تاجر بزرگ قم بود. دو تیمچه دیگر این بازار سال‌ها پیش هنگام احداث خیابان‌های جدید شهر قم از میان رفت، این دو تیمچه از تیمچه اصلی کوچک‌تر بودند و وجه تسمیه تیمچه بزرگ به همین امر باز می‌گردد.

تیمچه بزرگ قم در گذشته توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری طی چند دوره، فعالیت‌هایی نظیر بازسازی‌هایی در گنبد، تزئینات زیر گنبد، کف‌سازی و همچنین سبک سازی و آجر فرش کردن پشت بام صورت گرفته است.

تیمچه بزرگ قم از نظر وسعت، هنر معماری و تزئینات، از جمله بنا‌ها‌ی منحصر به فرد به شمار می‌رود که این مکان متشکل از بنایی با دو طبقه بالا با ۱۲ غرفه دارای اُرسی‌های زیباست که بیشتر آن‌ها از بین رفته‌اند، بالای حجره‌ها در زوایا مقرنس گچی مشاهده می‌شود.

سقف تیمچه دارای سه چشمه است که قسمت وسط به دهانه ۱۵ متر و ارتفاع ۱۵ متر دارای دو پوشش است، طول این بخش ۲۸ متر و بدون ستون است، چشمه میانی با بلندی و دهانه ۱۵ متر دارای پوشش آجری ظریف و آراسته با مقرنس گچی در زوایا است.

گنبد از نوع عرق چینی و پوشش زیر آن شمسه کاری با اسلوب رسمی بندی و یزدی بندی است، در این پوشش‌ها همچنین روزنه‌هایی برای تأمین روشنایی داخل بنا در نظر گرفته شده است.

معماری زیبا و مجلل، تجارت تک کالایی آن، جایگاه طراز اول، و سکوت و آرامش از ویژگی‌های تیمچه بزرگ بازار قم است تیمچه با دو ورودی به راسته بازار نو راه می‌یابد.

تیمچه بزرگ بازار قم توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره 1902 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

منبع:همشهری

سمی‌ترین دریاچه جهان :دریاچه مربع آبی

 دریاچه مربع آبی یا تالاب آبی در کشور انگلستان قرار دارد و به عنوان یکی از دریاچه‌های خاص دنیا شهرت دارد.

دریاچه‌های خاص در دنیا معمولا محلی برای جذب گردشگر هستند زیرا در این محل توریست‌ها قرار است با پدیده‌ای بسیار خاص روبرو شوند که در دیگر نقاط دنیا نمی‌توان مانندی برای آن‌ها پیدا کرد.

دریاچه مربع آبی کمی با دیگر دریاچه‌های خاص جهان تفاوت دارد. این دریاچه خاصیتی قلیایی دارد و هیچکس نمی‌تواند به آن نزدیک شود و رفتن به درون آن می‌تواند برای سلامت انسان بسیار خطرناک باشد.

این دریاچه که به نظر بسیار زیبا و خوش رنگ می آید دارای pH 11.3 است که نزدیک به عدد 14 بوده و خاصیت قلیایی آن بسیار بالاست. این عدد تقریبا نزدیک به pH سفید کننده هاست و مقدار سم موجود درون آن درحد بالایی قرار دارد.

در ساحل این دریاچه تابلوهای متفاوتی نصب شده است که هر کدام نشان دهنده خطرات این دریاچه است. وارد شدن به این دریاچه باعث بروز مشکلات پوستی و آسیب های چشمی می شود. تا به حال جسد حیوانات یا در برخی موارد انسان هایی در اطراف این دریاچه پیدا شده است.

خانواده هایی که در اطراف این دریاچه زندگی می‌کنند همگی خواهان آن هستند که این دریاچه مسدود شود. چرا که فرزندان آن‌ها ممکن است آلوده شوند و البته هوای این منطقه نیز به مقدار زیادی سمی شده است.

منبع:همشهری

آشنایی با برج طغرل – تهران

 برج طغرل در شرق آرامگاه ابن بابویه در شهر ری در استان تهران قرار دارد

این برج از آثار به جا مانده از دورهٔ سلجوقیان است و در سال 1310 با شماره 147 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده‌است.

برج طغرل با مساحتی بالغ بر 48 متر مربع و ارتفاعی در حدود 20 متر و با اسکلتی خشتی و آجری به صورت استوانه‌ای افراشته خودنمائی می‌کند که نمای داخلی آن به صورت استوانه است.

این برج شبیه عقربه‌های ساعت بوده و می‌توان از روی تابش آفتاب روی کنگره‌های آن زمان را تشخیص داد.

در ضلع شمالی و جنوبی برج دو سردر با معماری طرح رازی ساخته شده است و تقریباً تا ارتفاع 4 متری برج دیوارها به صورت توپ تا قطر دیوارهای حدود 1.5 متر تشکیل شده و دیوارهای بالای ارتفاع 4 متر به صورت تو خالی طراحی شده و وسط آن پلیکانی وجود دارد که درب آن در همان ارتفاع در ضلع شمالی بنا خودنمائی می‌کندکه رابطی بین قسمت‌های تحتانی و فوقانی برج می‌باشد.

درب‌ها و قوس‌های رازی که فشار فوق‌العاده‌ای را تحمل می‌کند و تو خالی بودن دیوارهای فوقانی به استحکام بنا کمک کرده و جنس خشت به کار رفته در برج که از زاج و خاک و سفیده تخم مرغ است بر استحکام آن می‌افزاید.

از ویژگی‌های جالب و منحصر به فرد این برج، کاربرد آن به عنوان یک ساعت آفتابی عظیم است.

بدین صورت که ترک-های دور تا دور برج به گونه‌ای طراحی شده که با طلوع آفتاب در سمت شرق بنا، کم‌کم یکی از کنگره‌ها روشن می‌شود و آفتاب به درون آن می‌تابد.

با گذشت نیم ساعت از طلوع خورشید، نصف کنگره روشن می‌شود و با گذشت یک ساعت از طلوع خورشید، یک کنگره به طور کامل روشن می‌شود.

به همین ترتیب با گذشت دو ساعت دو کنگره و با گذشت سه ساعت سه کنگره روشن می‌شود، تا اینکه لحظه‌ای فرا می‌رسد که خورشید روی نصف النهار منطقه و در بیشترین ارتفاع خود از افق قرار می‌گیرد.

در این هنگام خورشید دقیقاً بالای سر در جنوبی برج قرار می‌گیرد، زیرا درب‌های برج کاملاً شمالی جنوبی بوده و روی نصف‌النهار واقع است.

برج طغرل برای نخستین بار در سال ۱۳۰۱ شمسی مرمت و بازسازی شد و پس از آن لوحه‌ای مرمر بر سردر بنا نصب شد.

اوایل دههٔ 70 بار دیگر این بنا مورد بازسازی قرار گرفت و بطور جدی در نیمهٔ سال ۱۳۷۷ آغاز و در زمستان ۱۳۷۹ به پایان رسید.

منبع:همشهری

آشنایی با خلیج فارس

 خلیج فارس با وسعت حدود ۲۳۲۸۵۰ کیلومتر مربع در جنوب و میان ایران و شبه جزیره عربستان واقع شده و با دریای عمان از طریق تنگه هرمز مربوط است

کشورهای ایران، عمان، عراق، عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی، قطر و بحرین در کناره خلیج فارس قرار دارند.

طول آن از دهانه اروندرود در شمال غربی تا تنگه هرمز در جنوب شرقی حدود ۸۰۵ کیلومتر است و عرض میان ۵۶ تا ۲۸۸ کیلومتر متفاوت است.

خلیج فارس نامی است به جای مانده از کهن‌ترین منابع، زیرا که از سده‌های پیش از میلاد سر بر آورده‌است و با پارس  و فارس – نام سرزمین ملت ایران – گره خورده‌ است.

حداکثر ژرفای آن ۱۸۲ متر در رأس المسندم و حداقل ۳۰ متر در دهانه اروندرود است.

سراسر ضلع شمالی آن را سواحل ایران دربرگرفته و در مساحت کمی از گوشه شمال غربی آن کشورهای کویت و عراق قرار دارند.

در کف خلیج فارس برآمدگی‌های سنگی و مرجانی وجود دارد که محل صید مروارید است.

در فلات قاره و در اعماق آب‌های خلیج فارس مخازن و میدان‌های وسیع نفتی قرار دارد که بر اثر استخراج نفت در پیرامون آن، از اهمیت بازرگانی خاصی برخوردار شده است.

خلیج فارس دریایی است آزاد که ایران را به وسیله راه تنگه هرمز و از طریق آب‌های اقیانوس هند، ‌ با سایر آب‌ها و کشورهای دنیا مربوط می‌کند.

این خلیج از آن‌جا که سر راه خطوط دریایی خاورمیانه واقع شده از نظر استراتژیکی نیز اهمیت دارد.

به موازات ساحل دریا، رشته کوه‌هایی قرار دارند که در بعضی نقاط این ارتفاعات به دریا منتهی می‌شوند و گاهی هم از دریا دور شده دشت‌هایی میان دریا و ارتفاعات قرار می‌گیرد.

بخش عمده صید ماهی کشور در سواحل جنوبی ایران صورت می‌گیرد.

حدود ۷۸ درصد صید منابع آبزی کشور در سواحل جنوبی انجام می‌شود. مهم‌ترین انواع ماهیان دریاهای جنوب عبارتند از: حلوا، شیرماهی، شوریده، قباد، سرخو، سنگسر.

خلیج فارس و سواحل آن معادن سرشار نفت و گاز دارد و مسیر انتقال نفت کشورهای ایران، عراق، کویت، عربستان و امارات متحده عربی است و به همین سبب، منطقه‌ای مهم و راهبردی به شمار می‌آید.

این خلیج توسط تنگه هرمز به دریای عمان و از طریق آن به دریاهای آزاد مرتبط می‌شود.

منبع:همشهری