رمز و راز خزینه تاریخی تسوج

در ارتباطات انسانی، در کنار منبر و مسجد، از حمام‌ها به‌عنوان رسانه‌ای قدرتمند یاد می‌شود که می‌توانست همه این وظایف را هم‌زمان ایفا نماید. ساختار، سبک، معماری، موقعیت قرارگیری حمام عمومی، خود یکی از اصول مهم در بافت شهری یا روستایی بود. آثار به‌جامانده از حمام‌های قدیمی شهرهای ایران، اکنون اطلاعات ارزشمندی را در اختیار ما قرار می‌دهد.

حمام عمومی بازار تسوج یکی از همان آثار تاریخی واقع در بافت بازار این شهر است که سه‌گانه «مسجد، حمام، بازار» را کامل می‌کند. موقعیت قرارگیری آن در کنار مسجد جامع و بازار قدیمی، هویت افزونی بر آن بخشیده است. این حمام به گفته کارشناسان اداره کل میراث فرهنگی، قدمت بخشی از آن متعلق به بیش از هفت‌صد سال قبل است.

طی ۷۰ سال گذشته، کاربری این بنا بیشتر بر مبنای «خزینه» بوده تا اینکه در دهه ۴۰ شمسی و به دنبال لوله‌کشی‌های آب آشامیدنی و به‌رغم برخی مخالفت‌های تعصبی، کم‌کم خزینه از این حمام برچیده شده و به جایش دوش‌های بهداشتی به‌کاررفته است. نحوه کار خزینه نیز برای خود داستان‌ها و روایت‌های متفاوتی داشت. سهامداران، مالکان و گردانندگان این حمام، روزانه خار و خاشاک و گون و هیزمی را که برخی از شهروندان روزانه از دشت‌ها و صحراهای اطراف جمع‌آوری کرده بودند خریداری کرده، به‌عنوان سوخت اصلی خزینه به کار می‌بردند. گفته می‌شود درآمد اصلی بیش از ۳۰ خانوار از محل فروش خار و گون به حمام بود.

خزینه تقریباً ابعادی به طول ۷ متر و عرض ۴ متر و عمقی معادل یک و نیم متر داشت و در گوشه‌ای از آن دیگ مسی بزرگ به نام «تیان» قرار داشت که هسته اصلی و مخزن گرم‌کننده خزینه بود. خار و گون در زیر این «تیان» آتش زده می‌شد و آبی که به‌تدریج گرم شده و قابل‌استفاده می‌شد. هر مشتری، یک‌بار در ابتدای حضور خود در حمام و یک‌بار در انتهای استحمام به درون این خزینه می‌رفت و به‌این‌ترتیب کار نظافت خود را انجام می‌داد. «خزینه» هرروز یک یا دو بار، با جارویی ساخته‌شده از شاخه‌های زالزالک و کوزه‌ای، گل‌ولای و رسوبات ته خزینه را جمع می‌کرد تا اندکی از کدر بودن آب و گل‌ولای ته‌نشین شده آن کاسته شود.

مسئول آتش زدن و روشن نگه‌داشتن این خزینه، نیمه‌شب به محل کار خود می‌رفت و تا قبل از آمدن مشتریان آب را گرم کند.

منبع آب

آب مورد نیاز خزینه از طریق یک‌رشته قنات به نام «خانقاه» به این حمام راه می‌یافت. یک تا دو ساعت در شبانه‌روز، آب این قنات از طریق جوی شهری و پس از پیمودن حدود یک کیلومتر، به حمام می‌رسید.

با توجه به اینکه این جوی از مقابل مغازه‌ها و خانه‌های مسکونی رد می‌شد، زباله‌ها و فاضلاب شهری به این آب راه می‌یافت و موجب غیربهداشتی شدن آب می‌شد. تا اینکه در سال ۱۳۳۳ به‌وسیله لوله‌های سفالی، مسیر قنات تا حمام کانال‌کشی شد تا از آلوده شدن آب در طول مسیر، جلوگیری شود. همان‌گونه که گفته شد چند سال بعد یعنی حدود دهه ۱۳۴۰، استفاده از خزینه به دلایل غیربهداشتی بودن کلاً منتفی شده و از طریق لوله‌کشی‌های مجهز سیستم نمره راه‌اندازی شد.

استفاده از این حمام در طی چند دهه بعد از نصب سیستم جدید نمره، تا اواسط دهه هفتاد ادامه داشت تا اینکه به دلیل قدمت تاریخی بنا و نیز رواج حمام‌های خانگی، این حمام رونق گذشته خود را از دست داد. دیگر کمتر شهروندی برای استفاده از این حمام از خود رغبت نشان می‌داد، بنابراین روشن نگه‌داشتن مخزن سوخت این حمام بزرگ برای تعدادی انگشت‌شمار از شهروندان، صرفه اقتصادی نداشت. هرچند که در سال ۱۳۷۴ و هم‌زمان با اجرای طرح لوله‌کشی گاز شهری به تسوج، این حمام هم از نعمت گاز بهره‌مند شد.

برنامه کاری

پیش از اینکه این حمام از رونق بیفتد، برنامه کاری ویژه و منظمی برای این حمام تعریف و اجرا می‌شد. معمولاً یکی دو ساعت قبل از طلوع آفتاب تا ساعت ۸ صبح به آقایان و از ساعت ۸ صبح تا ۱۴، حمام به خانم‌ها اختصاص داشت. از ساعت ۱۵ تا ۱۹ نیز دوباره شیفت کاری آقایان بود.

بخش‌های مختلف حمام بازار تسوج

بخش اول

ورودی حمام بود که بعد از عبور از یک دالان فراخ به طول ۱۰ متر به راه‌پله‌ای می‌رسید که فرد را به داخل حمام راهنمایی می‌کرد. تعداد پله‌ها در دوره‌های مختلف متفاوت بود.

جالب اینکه ارتفاع این پله‌ها که در حدود بیست پله بودند هم با پله‌های امروزی تفاوت داشت و تقریباً ارتفاع هر پله دو برابر ارتفاع پله‌های امروزی بود. این قسمت در هنگام خروج فرد استحمام کرده، نقش حساسی را بر عهده داشت و به نظر می‌رسد سازندگان اصلی و اولیه حمام به آن بیشتر اهمیت می‌دادند. این قسمت، درواقع وظیفه تنظیم تدریجی دمای بدن را بر عهده داشت تا حس و حال گرم داخل حمام به‌تدریج از تن فرد خارج کرده و بعد از سازگاری نسبی فرد استحمام کرده، به بیرون آن راهنمایی شده و از بیمار شدن او جلوگیری کند.

بخش دوم

بعد از عبور از این راه‌پله، به قسمت تعویض لباس می‌رسیم که شامل سکوهای بزرگ تشکیل‌شده از تخت‌های چوبی یا سنگی و بتنی است. هر فرد یک جای خالی را بر روی این تخت‌ها انتخاب کرده و لباس‌های خود را در آنجا تعویض می‌کرد. کفش‌ها هم معمولاً زیر میزها جای می‌گرفت. در ورودی این قسمت، «حمامی» می‌نشست و پول استحمام را می‌گرفت. افراد متمول و دارای موقعیت اجتماعی بهتر و اشرافیان شهر معمولاً در قسمت شاه‌نشین و بغل‌دست حمامی و شهروندان عادی در فاصله دورتر از او می‌نشستند.

در وسط این سالن بزرگ و درست در ورودی راهرویی که افراد را به داخل حمام اصلی هدایت می‌کرد حوض بزرگ آب سرد قرار داشت که افراد قبل و بعد از استحمام پاهای خود را داخل این آب می‌کردند تا دمای بدنشان به‌تدریج با فضای جدید سازگار شود.

بخش سوم

بعد از عبور از یک دالان تنگ و باریک، که درواقع برای جلوگیری از اتلاف گرمای داخل حمام به این شکل ساخته شده بود، به محوطه اصلی حمام می‌رسیم که بسیار گرم بود و حمام کنندگان، آن زمان که خزینه برچیده شده بود، گرداگرد حوض‌های کوچکی که دارای آب گرم بود می‌نشستند و سرگرم شستن خود می‌شدند. یکی از جالب‌ترین رفتارهای اجتماعی را که بعدها به یک‌ضرب المثل هم مبدل شد اینجا شاهد هستیم و آن‌هم مربوط به استقبال افراد نشسته از فرد تازه وارد بود. به‌این‌ترتیب که به‌رسم ادب و احترام، پس از نشستن فرد تازه از راه رسیده با مشکفه (کاسه مسی یا برنزی که با آن از داخل حوض‌ها آب برمی‌داشتند) آبی به سر و روی فرد تازه از راه رسیده می‌ریختند و به‌این‌ترتیب ورود او را خوش‌آمد می‌گفتند و با او طرح دوستی و مراوده و صحبت می‌ریختند. ازآنجایی‌که این کار هیچ هزینه‌ای و زحمت چندانی برای افراد نداشت بنابراین از این نوع استقبال با عنوان «با آب حمام برای خود دوست و همکار گزیدن» یاد می‌کنند. عبارتی که هنوز هم امروزه در محاورات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی از آن استفاده می‌شود.

بخش چهارم

آخرین قسمت حمام به نمره‌ها و دوش‌های آب اختصاص داشت. افراد بعد از شستشوی کامل خود و در پایان استحمام بعد از عبور از چند پله دیگر به این قسمت وارد می‌شدند و در نمره‌های اختصاصی و انفرادی، به تعویض لباس‌زیر و پوشش خود با حوله‌های تمیز یا لنگ می‌پرداختند و بعد از عبور از قسمت استحمام عمومی، به بخش تعویض لباس می‌رفتند.

در آنجا فرد حمامی با آبی خنک یا چایی و بعدها با دوغ و نوشابه به استقبال افراد می‌رفت و «عافیت باشد و صحت وجودی» می‌گفت.

منبع:میراث آریا

شب یلدا؛ میراث ناملموس ایرانیان

صدای تیک تاک ساعت می آید، زمان می گذرد و ” یلدا“؛ ‌دختر زیبای زمستان با گیسوان سیاه شب زده اش از راه می رسد تا دست های پاییز را در دستان زمستان بگذارد.

به گزارش ایسنا؛ نفس های پاییز برگ ریز هزار رنگ به شماره افتاده و آذر ماه می رود تا جای خود را به سردترین فصل سال ۱۴۰۰ بدهد، آخرین پاییز قرن دارد به تاریخ می پیوندد.

از دیرباز آداب و سنت های دیرینه و باستانی در کهن دیار ” ملایر” همراه با اصالت و ماندگاری مام وطن با عقیده و باورهای مذهبی درآمیخته و ترشی و شیرینی که تلفیق و ترکیب آن دو، شربتی گوارا همچون انگبین می سازد را حفظ کرده و در راستای نگهداری و نگهبانی از برای ثبت جهانی شدن تلاش داشته است.

در ملایر، یک هفته مانده به شب چله که همان یلداست، مردم به استقبال این شب خرم و شادمانه می روند و خانم های خانه بعضی از خریدهای مورد نیاز را به عهده مردان قرار داده و تعدادی از آنها را خود برعهده می گیرند، این حرکت کاملا چهره بازار را عوض کرده و اگر غریبه یا مسافری بی اطلاعی حضور داشته باشد به وضوح جنب و جوش تازه ای مشاهده می کند که خبر از یک واقعه ای استثنائی می دهد؛ گونی های پر از تنقلات در مغازه های خشکبار فروشی و میوه ها در میوه فروشی ها بیشتر از روزهای دیگر خود را نشان می دهند.

واکاوی آداب شب یلدا و ” شِو چلّه ” در ملایر

یک مدرس دانشگاه و کارشناس شعر و آداب فولکلوریک در ملایر در مورد آداب شب یلدا یا همان ” شِو چلّه “، گفت: آداب و رسوم ملایری ها در شب یلدا و نوروز، با وجود هجوم دنیای تجدد برای تغییر فرهنگ ها و سنت ها، هنوز رنگ نباخته است و با وجه اشتراکی که میان فرهنگ ‌این دیار و اقوام لر موجود است کماکان با تغییراتی جزئی در روستاهای ملایر و در شهرستان برگزار می شود.

فریدون محمودی در گفت‌وگو با ایسنا، افزود: بلندترین شب سال، شب اول زمستان، آخرین شب پاییز نخستین بار، ره آورد مسیحیان سریانی است که به عنوان رسمی پایدار در آداب ایرانیان ریشه دوانیده است، مفهوم سریانی یلدا مفهوم ” ‌تولد” را دارد و در منابع تاریخی ایران و اسلام‌، یلدا شب آمدن مسیح به جهان و یلدا میلاد مهر و زایش خورشید بوده است.

وی با بیان اینکه ایرانیان بر رنگ و لعاب این آیین با ذوق و سلیقه نکاتی را افزودند، ادامه داد: بلندترین شب سال را ملایری ها در کنار خانواده و آشنایان به صبح می برند، خواندن داستان، واگویه متل‌های قدیمی و حافظ خوانی توسط پدر بزرگ، مادر بزرگ ها از دیرباز مرسوم بوده است.

این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه امروز اگرچه سیطره رسانه های مجازی گسلی مهیب میان سنت ها و توده مردم به وجود آورده است، اما مردم دست از آیین شادمانه نوروز و یلدا بر نداشته اند، اظهارکرد: در کهن دیار ملایر، کمی پیشتر ” شِو چله” را چله زری هم می گفتند.

محمودی خاطرنشان کرد: از روزگاران قدیم، پس از تناول شام چرب چله، دو بشقاب از نقل های گشنیزی( نقل های رنگارنگ) روی کرسی می گذاشتند و به بهانه این که تا چله سال دیگر چونان شمع روشن باشند هر یک از افراد خانواده شمعی را برمی افروختند و در سینی روی کرسی می نهادند.

این کارشناس شعر و آداب فولکلوریک افزود: آنگاه قرعه می کشیدند و یکی از دختران دم بخت با لباس عروس بر تخت می نشانیدند و آن دختر را ” چله زری ” می نامیدند و در کنارش به خواندن ترانه و پایکوبی می پرداختند و روی نور شمع ها دست می کشیدند و می گفتند:”چله زری، زردی ایما بِری تو، سرخی تو  بِرِی ایما:( زردی ما برای تو، سرخی تو برای ما) …”

وی با بیان اینکه روح همه این جشن ها تجربه در کنارهم بودن و گفت و گو و گرمی بخشیدن به سرمای طاقت فرسای زمستان هاست چراکه آن زمان مردم  امکانات گرامایشی امروز را نداشتند، گفت: هنوز هم رسم است در شب یلدا برای دخترانی که دوره نامزدی را می گذرانند از سوی خانواده داماد ” شوچره” و هدیه می برند.

این مدرس دانشگاه یادآورشد: این هدایا و ” شوچره” شامل قواره پارچه، تکه ای طلا، یا هدایای دیگر به انضمام انواع میوه ها، هندوانه، انار، نخودچی کشمش، سایه خشک، گردو، روغن و برنج، مرغ نپخته و معمولا شقی از گوسفند، حلبی روغن و کیسه ای برنج بود، آن روزگار که مسیرها کوتاه بود هدایا را در خُنچه ای می گذاشتند و توسط بانوان طایفه داماد به خانه عروس برده می شد، البته هدایای شب چله بستگی به تمکن خانواده داماد داشت.

محمودی خاطرنشان کرد: در ملایر معمولا تنقلات شب چله شامل گندم شاهدانه (گَنم شادُنَه )، سنجد(سِرنجَه )، تخمه هندوانه( چنجه ی هندوانه) سایه خشک، فخری( فرخی)، شیر شیره انگور (شیشیرَه) و باسلق( باسُق ) را بر روی کرسی می چینند، البته در سال های اخیر نارگیل و موز، کیوی و لیمو و پرتقال را به آن افزوده اند.

این مدرس دانشگاه بیان کرد: در قرن های گذشته ” یلدا ” شبی به یادماندنی و خاطره آمیز برای اقوام ملایری بوده و هست و به عنوان سنتی شبانه، چونان نوروز، اندوه از دل ها می کاهد و تجمع یک شب گرم را درکنار هم همدلی اقوام ملایری بیشتر می کند.

وی با بیان اینکه معمولا در شب یلدا مروری بر ادبیات و قصه های فولکلوریک و متل های ملایری و ترانه های محلی توسط بزرگان خانواده ها رقم می خورد، گفت: امروز رسانه های مجازی پای ثابت ترویج این آداب کهن هستند و در نگاهداشت مواریث کهن نقشی بسزا و خیره کننده ایفا می کنند.

گفتنی است؛ در ادامه شعری با گویش ملایری در همین رابطه از استاد فریدون محمودی (متخلص به فریور) ذکر می شود:

“شِوِه چلَه”

یادِتهَ چلچلیایِ اُقدیما ، شِوهِ چلَه…

پَسِلَه پَنُمَه دیدن ، تُونِ صافی لِوِه پلَه..

زلف شِوگار درازهِ خالَه یلدایِ کشیدَن

کُلِ کرسی طُمِ خربازهُ شامینِ چشیدن

گَنُمِ شادونَ با چَق چَقِ اِشکِسَن چِنجَه

فرخی  شیر شیرهُ بادُمُ یِی  بارِ سِرنجَه

بِلِ بورِ دخترِ پاییزِ هَشتَن دمِ دِیرا …

بَسَن دل به خیال مِتِلای نَنَه لیلا

سیل الماس ستارهَ کِردن و هفتا بُراره

تَرکُنَن با اُدسات ، برمُون ، تنگ اِ ناره

تورهِ اِسپی دِ سَرِ کوچهُ دیوار قِلامُن

هَمَه دورهُ هم نِشِسَن، همهِ ی دردهُ دلامُون

قوریای گل سرخی که مِکِردن ، چاییِ دَم

سَموَرِ ذغالی و سُختنِ آتیشای نَم نَم …

کاسه یِ سبزهِ سُفالی دِ مینش دُونِ اِ نار

دِلامِو ن تازَه تَره اَ بَلگای باغای چنار …

کاشکی اُ لِاحاف چِل تیکُه کرسیا بیدن

آدما عین  قدیما بِری هم گل مِچیدن

مالِ دُنیا نِمِشُد ،دردِ دِلایِ آدِما …

خالی از غُصَه مِشد خشت و گِلایِ آدما

دودهِ اُ شِوایِ کردهَ به خدا تُنگه دِلِم …

بی تو حتا ، دِ مینِ باغ بهشتَم، کِسِلِم

رفتی  و یادِ تو مِونَ دِ خیالِم شِوهِ چلَه

هَنیم ناز تو ، انگار مِثه اُ وَختا، مِچلَه

یادِتهَ چلچلیایِ اُ قدیما ، شِوهِ چلَه

نکُنَه ! گُلای یادِت ، زیرِ دسُ پا بَتِلَه

کرونا در کمین ” یلدا” !

اما در کنار همه این شور و هیجان ها یک هشدار جدی وجود دارد؛ این روزها ششمین موج سهمگین کرونا در کمین دورهمی های بلندترین شب سال نشسته تا قربانی بگیرد و داغ روی دل ها بگذارد… پس اجازه ندهید سهم ما از شب یلدای امسال، قصه پر غصه دلتنگی های بعد و جای خالی عزیزانمان باشد.

‌رییس دانشگاه علوم پزشکی استان همدان نسبت به افزایش انتقال کرونا در دورهمی شب یلدا هشدار داد و گفت: با توجه به برگزاری دورهمی های خانوادگی در شب یلدا احتمال افزایش ویروس کرونا زیاد است، بنابراین به خانواده ها توصیه می شود حتما نسبت به رعایت پروتکل های بهداشتی دقت نظر کافی و لازم را داشته باشند.

محمد مهدی مجذوبی افزود: آمار مبتلایان به ویروس کرونا در این استان کاهشی است با این وجود به علت افزایش ابتلا به بیماری در سایر کشورها باید احتیاط کرده و نسبت به رعایت پروتکل‌های بهداشتی اهتمام ورزید.

به گزارش ایسنا؛ از سوی دیگر انتظار می رود همچون سال های گذشته در آستانه شب یلدا، خیرین، واقفین و نیکوکاران با نگاهی نو با پویش های مختلف در راستای حفظ سنت های اصیل ایران زمین، برای شاد کردن دل خانواده های مستمند، ‌گام های ماندگاری بردارند.

منبع:ایسنا

حروف برنزی سه‌بعدی که موزه هنری پراگ را در آغوش گرفتند

در مرکز شهر تاریخی پراگ، یک بنای فرهنگی مشهور در حال تغییر و تحول مدرن است. پس از بازسازی گسترده، چیزی که زمانی پست ترانسفورماتور Zenger بود، به فضای جدید Kunsthalle Praha برای هنر و فرهنگ تبدیل خواهد شد.

کدام کشور میزبان اکسپو ۲۰۳۰ می‌شود؟

چند هفته است که در برخی مطالب رسانه‌ها و فضای مجازی و حتا برخی سخنرانی‌ها در کشورمان، کشور «روسیه» به‌عنوان میزبان نمایشگاه جهانی اکسپو در سال ۲۰۳۰ میلادی معرفی می‌شود؛ درحالی‌که این‌گونه نیست.

مبارزه پرقدرت کسب‌وکارهای گردشگری با آلودگی پلاستیکی

به‌گزارش میراث‌آریا، با وجود چالش‌های ناشی از همه‌گیری کووید ۱۹، هتل‌های اکر، کلاب مد، هنگ کنگ و شانگهای، ایبرواستار، ملکو، و سیکس سنس همگی تلاش‌های مستمری را برای اجرای تعهدات خود برای مقابله با آلودگی پلاستیکی گزارش کرده‌اند. آن‌ها با هم بیش از ۱۰۸ میلیون اقلام پلاستیکی و بسته‌بندی را در سال ۲۰۲۰ حذف کرده‌اند که در مجموع به حدود ۸۰۴ تن می‌رسد.

زوراب پولولیکاشویلی، دبیرکل سازمان جهانی گردشگری، گفت: «ابتکار جهانی پلاستیک گردشگری تنها در یک سال چنین تأثیر مهم و محسوسی گذاشته است. امضاکنندگان در کنار هم استفاده از پلاستیک را ۸۰۰ تن کاهش داده‌اند که معادل ۲۷ کانتینر بزرگ حمل و نقل پر از پلاستیک است. من به نوبه خود به همه آن مشاغل و مقاصد به دلیل تعهدشان تبریک می‌گویم و به ۲۱ امضاکننده جدید این ابتکار خوش‌آمد می‌گویم. تمامی این موضوعات نشانه واضحی از این است که گردشگری سخت تلاش می‌کند تا حتی در مواقع بحرانی پایدارتر باشد.

گزارش امضاکنندگان ابتکار پلاستیک گردشگری

تنها در یک سال، ابتکار جهانی پلاستیک گردشگری تأثیر واقعی و محسوسی گذاشته است.

دستر، یکی از اعضای گروه گیت و تامین‌کننده پیشرو در صنایع هوانوردی، مهمان‌نوازی و خدمات غذایی نیز پیشرفت‌هایی را گزارش کرده است. برای مثال، توقف عرضه محصولات جدید با مواد غیرقابل‌بازیافت از جمله این ابتکارات بوده است. کار بر روی فناوری‌های مبتنی بر فیبر و آزمایش‌های بازیافت حلقه بسته با مشتریان؛ و توسعه طرح‌های جدید را نیز می‌توان از جمله این پیشرفت‌ها نام برد.

دستر عنوان کرد: «ما خوشحالیم که از طریق برنامه بای بای پلاستیک (خداحافظ پلاستیک) خود به طرح جهانی گردشگری پلاستیک پیوستیم. کلاب مد قبلاً در مقیاس جهانی اقلام پلاستیکی یکبارمصرف مانند لیوان، نی، کارد و چنگال، بشقاب و شامپو و لوسیون و سایر لوازم داخل اتاق و همچنین بسته‌بندی‌های پلاستیکی جداگانه را حذف کرده است.»

فلوریان دوپرات، مدیر پایداری در کلاب مد، گفت: «اکنون قصد داریم لوازم پلاستیکی یکبارمصرف را از اتاق‌ها و رویدادها و جشن‌ها حذف کنیم و همچنین تا ۵۰ درصد استفاده از بطری‌های آب پلاستیکی را در سال ۲۰۲۴ (در مقایسه با سال ۲۰۱۹) کاهش دهیم.»

او در ادامه گفت: «ما خوشحالیم که توانستیم اهداف و پیشرفت خود را در تعهد جهانی گزارش ابتکار جهانی گردشگری پلاستیک رسمی کنیم، چراکه این فرصت را به ما می‌دهد تا تعهد خود را برای توسعه راه‌حل‌های پایدارتر نشان دهیم. و مهمتر از آن، با عضویت در یک برنامه اقدام هماهنگ با سایر امضاکنندگان، می‌توانیم مطمئن باشیم که در حال حرکت برای جلوگیری از آلودگی پلاستیکی هستیم.»

یک مکانیسم گزارش‌دهی گسترده‌تر، به سایر ذینفعان امضاکننده (مانند شرکت‌ها و کسب‌وکارهای متوسط و کوچک) اجازه می‌دهد پیشرفت در اجرای تعهدات خود را گزارش دهند که به زودی در دسترس خواهد بود.

تعهد بیشتر

از زمان آخرین اعلام امضاکنندگان در جولای ۲۰۲۱، ابتکار جهانی پلاستیک گردشگری به طور رسمی از ۲۱ امضاکننده جدید استقبال کرده است و مجموع سازمان‌هایی را که متعهد به اجرای کاهش میزان مصرف پلاستیک در بخش گردشگری هستند، به ۱۱۳ رسانده است. در میان ۲۱ امضاکننده جدید، چهار شرکت اقامتی، Alila Villas Uluwatu، JJ’s Hostel Mirissa، Phaea Resorts، Sudima Hotels) ۷ اپراتور گردشگری، (Adventuretects LLC، Europamundo، Evaneos، Secret Scotland Tours، SEE Turtles، Travel. Bhutan. Turama Pacific Travel Group)، ۹ سازمان حمایت، کننده، (آرسنشیال arcenciel، جامعه آبی blue community، کمپانی کلی وات Clewat Ltd، سازمان محیط زیست و توسعه اجتماعیThe environment and social development organization-ESDO، جاوا هاوس ریور پارک Jaya House River Park Siem Reap، پلی تکنیک گردشگری لومبوک Lombok tourism polytechnic، مشاوره ناتو فاگوس Natufagus Consulting، اتحادیه انجمن‌های بین‌المللی رهبران کوهستانی (UIMLA)، انجمن جهانی مربیان غواصی و هیئت گردشگری آذربایجان (ATB) دیده می‌شوند. این امضاکنندگان اهداف مشخصی را پیرامون حذف پلاستیک‌های غیرضروری و مشکل‌ساز، معرفی مدل‌های استفاده مجدد و کار بر روی سطح زنجیره ارزش برای بهبود قابلیت بازیافت تعیین کرده‌اند.

هدف مشترک گردشگری

ابتکار جهانی پلاستیک گردشگری، اعضای بخش گردشگری را در برای رسیدن به یک چشم‌انداز مشترک به منظور رسیدگی به علل اصلی آلودگی پلاستیکی با هم متحد می‌کند. این برنامه توسط برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP) و سازمان جهانی گردشگری با همکاری بنیاد الن مک آرتور هدایت می‌شود. ابتکار جهانی پلاستیک گردشگری توسط شورای اجرایی سازمان جهانی گردشگری در یکصد و چهاردهمین جلسه آن که در ۱ دسامبر ۲۰۲۱ در جریان مجمع عمومی UNWTO در مادرید برگزار شد، تأیید شد و کشورهای عضو را به مشارکت در مبارزه با آلودگی پلاستیک تشویق کرد.

منبع:میراث آریا

کدام میراث ناملموس کشورها جهانی شدند؟

به‌گزارش میراث‌آریا، در جلسه امسال کمیته بین‌الدول حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس، چهار عنصر در فهرست میراث فرهنگی ناملموس در بخش نیازمند حفاظت فوری و ۳۹ عنصر در فهرست معرف میراث فرهنگی ناملموس بشریت ثبت شد.

اعضای کمیته به ریاست آقای پانچی نیلامه میگاسوات، دبیرکل کمیسیون ملی سریلانکا برای یونسکو، در مجموع ۵۵۴ هزار و ۴۴۰ دلار آمریکا به عنوان بخشی از مکانیسم کمک بین‌المللی به ۳ پروژه برای حفاظت بیشتر از میراث زنده در جیبوتی، تیمور شرقی و مغولستان اختصاص دادند.

همچنین کمیته چهار برنامه را به فهرست برنامه‌های خوب پاسداری اضافه کرد که یکی از آن‌ها «برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خونویسی» در ایران بود. به علاوه، «مدرسه سنت‌های زندگی» (SLT) در فیلیپین و «داستان موفقیت در ترویج غذاهای سنتی و حفاظت از شیوه آماده‌سازی غذاهای سنتی» در کنیا و «بازی‌های کوچ‌نشینان، بازکشف میراث و تجلیل از تنوع» در قزاقستان نیز در این فهرست مهم به ثبت رسیدند.

برای اولین بار در سال جاری، کشورهای فدرال میکرونزی، مونته نگرو، جمهوری دموکراتیک کنگو، دانمارک، سیشل، تیمور شرقی، ایسلند و هائیتی عنصری را برای ثبت در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو ارائه کردند. اکنون ۶۳۰ عنصر مربوط به ۱۴۰ کشور در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو قرار دارد.

علاوه بر موارد بالا، چهار عنصر هم به فهرست میراث فرهنگی ناملموس درخطر که نیاز به پاسداری فوری دارند قرار گرفت که عبارت‌اند از:

  • ایالات فدرال میکرونزی: مسیریابی کارولینایی و ساخت کانو
  • تیمور شرقی: تایس، منسوجات سنتی
  • استونی: ساخت و استفاده از قایق‌های کاوشگر بزرگ در منطقه Soomaa
  • مالی: اعمال و عبارات فرهنگی مرتبط با «M’Bolon»، یک ساز کوبه‌ای سنتی

موارد زیر هم به فهرست معرف میراث فرهنگی ناملموس بشریت اضافه شدند:

  • امارات متحده عربی، اتریش، بلژیک، کرواسی، چک، فرانسه، آلمان، مجارستان، ایرلند، ایتالیا، قزاقستان، جمهوری کره، قرقیزستان، مغولستان، مراکش، هلند، پاکستان، لهستان، پرتغال، قطر، عربستان سعودی، اسلواکی، اسپانیا و سوریه: شاهین، میراث زنده بشری
  • عربستان سعودی، الجزایر، بحرین، مصر، عراق، اردن، کویت، لبنان، موریتانی، مراکش، عمان، فلسطین، سودان، تونس، امارات متحده عربی، یمن: خوشنویسی عربی، دانش، مهارت‌ها و شیوه‌ها
  • دانمارک؛ فنلاند؛ ایسلند؛ نروژ؛ سوئد: سنت‌های نوردیک قایق کلینکر
  • جمهوری دموکراتیک کنگو: رومبای کنگویی (موسیقی)
  • بولیوی: جشنواره بزرگ تاریجا
  • جمهوری بولیواری ونزوئلا: طواف و عبادت سنت جان باپتیست
  • اکوادور: پاسیلو، آهنگ و شعر
  • پاناما: رقص‌ها و اذکار مرتبط با جشن کورپوس کریستی
  • پرو: ارزش‌های مربوط به سفال، دانش، آداب و رسوم مردم آواجون
  • مالزی: سونگت (نوعی پارچه سنتی)
  • اندونزی: گاملان (ساز سنتی)
  • تایلند: نورا، رقص نمایشی در جنوب تایلند
  • ویتنام: هنر رقص Xòe مردم تای در ویتنام
  • هند: دورگا پوجا در کلکته (فستیوال سالانه)
  • سریلانکا: ساخت سنتی دامبارا راتا کالالا (نوعی پارچه)
  • ترکمنستان: ساخت دوتار و هنر اجرای موسیقی سنتی همراه با آواز
  • سیشل: رقص موتیا ژ
  • ماداگاسکار: کاباری مالاگاسی، هنر سخنوری مالاگاسی
  • سنگال: Ceebu Jën، هنر آشپزی سنگال
  • بحرین: مراسم موسیقی آوازی فجیری
  • عراق: مهارت‌ها و هنرهای صنایع دستی سنتی النعور (نوعی سیستم آبی)
  • فلسطین: هنر گلدوزی در فلسطین، شیوه‌ها، مهارت‌ها، دانش و آیین‌ها
  • سوریه: موسیقی سنتی القدود الحلبیه
  • مراکش: مراسم سنتی تبوریدا
  • ترکیه: حسن‌الخط، خوشنویسی سنتی در هنر اسلامی در ترکیه
  • فنلاند: کمانچه‌نوازی کاوستینن
  • دانمارک: رقص و آواز نمایشی اینویت
  • مالت: L-Għana، سنت آواز عامیانه مالتی
  • پرتغال: جشن‌های اجتماعی در کامپو مایور
  • تاجیکستان: فلک (ساز و آواز سنتی)
  • بلغارستان: آواز چند قسمتی ویسوکو از دولن و ساتوچا، جنوب غربی بلغارستان
  • اوکراین: اورنک، زیورآلات تاتاری کریمه و دانش مرتبط با آن
  • بلژیک: بازی سنتی نامور
  • ایتالیا: دانش و عمل سنتی جمع‌آوری ترافل (قارچ دنبلان کوهی) در ایتالیا
  • هلند: فرهنگ کورسو، رژه گل و میوه در هلند
  • ازبکستان: هنر بخشی‌ها (ساز و آواز سنتی)
  • مونته نگرو: میراث فرهنگی نیروی دریایی کوتور: اجرای نمایشی یک خاطره و هویت فرهنگی
  • لهستان: سنت فرش‌های گلدار برای موکب کورپوس کریستی
  • هائیتی: سوپ جومو

منبع:میراث آریا

اهمیت صنعت گردشگری در توسعه اقتصادی

صنعت گردشگری به‌عنوان متنوع‌ترین و بزرگ‌ترین صنایع در جهان، مهم‌ترین منبع درآمد و ایجاد فرصت‌های شغلی برای بسیاری از کشورهای دنیا است این صنعت که به‌عنوان موتور توسعه از آن نام‌برده می‌شود، به علت اهمیتی که ازنظر اقتصادی، اجتماعی دارد روزبه‌روز بیشتر موردتوجه قرارگرفته و دولت‌ها به آن اهمیت می‌دهند و امروزه یکی از پایه‌های اصلی و استوار اقتصاد جهان و ازجمله صنایع مهم با رشد سریع در توسعه اقتصادی جهان است که با ایجاد بالاترین میزان ارزش‌افزوده به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم می‌تواند سایر فعالیت‌های اقتصادی و فرهنگی را تحت تأثیر قرارداد.

در تقسیم‌بندی جهانی پس از نفت و خودروسازی، صنعت گردشگری در رده سوم قرار می‌گیرد.

صنعت توریسم از دو سو عمده حائز اهمیت بسیار است، نخست، موجبات آشنایی ملل با دیگر فرهنگ‌ها، نژادها، اقوام، سرزمین‌ها، گویش‌ها را فراهم می‌کند و دوم، ازنظر اقتصادی به‌عنوان یک منبع تأمین درآمد و ارز محسوب می‌شود.

کشورهای مختلف جهان در سایه برخورداری از امکانات گوناگون و جاذبه‌های متنوع، در پی جذب و جلب جهانگردان به‌سوی خویش هستند.

گردشگری در حال حاضر در حال تبدیل‌شدن به یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان است و بسیاری از برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران توسعه، از صنعت گردشگری به‌عنوان رکن اصلی توسعه پایدار یاد می‌کنند.

صنعت گردشگری با ویژگی‌های خاص خود، صنعتی پویا با آینده‌ای روشن تلقی می‌شود. سرمایه‌گذاری در این صنعت در تمام کشورهای دارای جاذبه‌های جهانگردی روبه افزایش است.

امروزه جذب گردشگران خارجی به رقابتی فزاینده در بین نهادهای درگیر در صنعت گردشگری تبدیل‌شده است، زیرا این صنعت نه‌تنها در پیشبرد اقتصاد ملی و درآمدهای ارزی نقش دارد بلکه صنعتی پاکیزه و عاری از آلودگی و درعین‌حال ایجادکننده مشاغل جدید است.

گردشگری برای کشورهای دارای جاذبه‌های جهانگردی نظیر ایران می‌تواند به مهم‌ترین منبع کسب درآمد ارزی تبدیل شود. مشروط بر اینکه برنامه‌ریزی صحیح و همه‌جانبه توأم با آینده‌نگری برای آن تنظیم و اجرا شود.

متأسفانه در کشور ما، صنعت توریسم چنان‌که شایسته است گسترش و توسعه‌نیافته است. باوجودی که در تمامی برنامه‌های توسعه سالیان اخیر بر رهایی از اقتصاد تک‌محصولی متکی بر صادرات نفت تأکید شده ولی در مقام عمل موفقیت و کامیابی قابل‌توجه و ملموس و محسوسی در این زمینه به دست نیامده است.

رشد و توسعه صنعت توریسم در ایران به‌عنوان یکی از راهکارهای عملی رهایی از اقتصاد تک‌محصولی و متنوع‌سازی منابع درآمدی کشور باید بیش‌ازپیش موردتوجه برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران کشور قرار گیرد.

بدون شک امروزه صنعت گردشگری به‌عنوان صنعت جهانی، رشد سریعی در اقتصاد جهان داشته که درنتیجه افزایش نرخ رشد سالانه از تولید ناخالص ملی در سطح جهان، صادرات، تجارت جهانی و خدمات، سهم گردشگران بین‌المللی در فعالیت اقتصادی جهان نیز به‌طور مداوم بالا رفته است.

سرمایه‌گذاری جهانی در صنعت گردشگری حاکی از آن است که گردشگری صنعتی از زمره صنایع توزیع‌کننده درآمد است و هنگامی‌که جهانگرد وارد کشور می‌شود، در مقابل خدماتی که به وی ارائه می‌شود، باید هزینه پرداخت کند و این پرداخت ارزی خواهد بود، لذا این صنعت می‌تواند جایگزین اقتصاد تک‌محصولی یعنی درآمد نفتی گردد. اینکه امروزه مشاهده می‌شود که کشورهای صنعتی اروپا و آمریکا تمام نیرو و توان خود را به‌منظور جذب جهانگرد به کار می‌گیرند، موید جایگاه این صنعت در اقتصاد است، عایدی حاصل از گردشگری پایدار و درعین‌حال امکان بهره‌برداری از آن در کوتاه‌مدت فراهم است. همچنین اشتغال‌زایی در این صنعت بالا بوده و نیروی انسانی موردنیاز آن محتاج به آموزش بلندمدت نیست.

امکانات موجود در ایران نشان می‌دهد که ایران ظرفیت پذیرایی بیش از ۲ الی ۳ میلیون گردشگر خارجی را در سال دارا است و این صنعت بعد از صنعت نفت، مهم‌ترین گزینه برای درآمد ارزی در کشور خواهد بود. چون کشور ایران در این موارد یک موقعیت بسیار استثنایی و ممتاز ازنظر جذب جهانگرد داشته که درآمدهای ارزی هنگفتی را به دنبال خواهد داشت و موضوعات موردعلاقه جهانگردان در ایران به فراوانی یافت می‌شود که ازجمله طبیعت زیبا با خصوصیات اقلیمی و آب و هوایی ویژه، مردمی بافرهنگ و تمدن کهن، آداب‌ورسوم و سنن باستانی و اسلامی و اماکن بسیار قدیمی با سبک معماری بی‌نظیر که در کمتر کشوری می‌توان پیدا کرد.

از طرفی کشور ایران یکی از پنج کشور مهم جهان در عصر حاضر است که آثار و آداب و سنن باستانی در حدی قابل‌توجه وجود دارد و تنها کشوری است که با داشتن این‌همه جاذبه‌های جهانگردی، بخش صنعت جهانگردی را به‌راحتی می‌توان در آن مقبول ساخت.

بر اساس تجربیات حاصله در این زمینه عده‌ای از دست‌اندرکاران بخش صنعت توریسم معتقدند که هر یک نفر جهانگرد که وارد کشور می‌شود برابر با صدور صدها بشکه نفت برای کشور ایران سودآور است و برای تحقق این امر مهم و حیاتی مشارکت تمامی افراد و مسئولان دست‌اندرکار بخش توریست و صنعت جهانگردی را می‌طلبد.

گردشگری شهری مهم‌ترین روش‌های کسب درآمد شهرداری‌ها، وابسته به عوارض ناشی از ساخت‌وساز و مواردی مانند آن است.

شهرداری‌ها با ادامه دادن همین راه و روش، با مشکلات و معضلات درآمدی مواجه خواهند شد. برای درآمدزایی پایدار، سرمایه‌گذاری در حوزه‌های مختلف و گردش مالی در حوزه‌های مختلف مناسب‌ترین راه‌حل است.

یکی از حوزه‌هایی که «صندوق‌های سرمایه‌گذاری شهرداری‌ها» می‌توانند بر اساس آن به کسب درآمد بپردازند، «حوزه توریسم و گردشگری» است.

رشد سفرهای کوتاه‌مدت، مقاصد گردشگری مرتبط با آن را به یکی از اصلی‌ترین مراکز توریستی تبدیل کرده است، شناخت مناطق و جاذبه‌های گردشگری برای شهرنشینان جذابیت دارد. در سال‌های اخیرعدم اطمینان شهروندان نسبت به خدمات ارائه‌شده توسط شرکت‌های خصوصی و آژانس‌های گردشگری فضای نه‌چندان مناسبی را ایجاد کرده و شهرداری می‌تواند از این فرصت استفاده کند تا با استفاده از تجارب سایر کشورها در این زمینه، برنامه‌ریزی سفرهای کوتاه‌مدت درون‌شهری را تنظیم کند و به ارائه این نوع خدمات به شهروندان بپردازد.

با توجه به آنکه دیگر ظرفیت‌های گردشگری در جهت توسعه بر هیچ‌کس پوشیده نیست، شایسته است شهرداری‌ها با نگاهی تخصصی‌تر و جدی‌تر به این قضیه توجه کنند.

منبع:میراث آریا

گردشگری به روایت موسیقی

چند هفته پیش در تیتراژ پایانی سریال «خسوف»، محسن چاوشی با شعری از پدرام پاریزی ترانه «باب دلمی» را منتشر کرد و مثل همیشه مخاطبان زیادی را به سمت خود کشاند، بخش دوم این ترانه یک ایران‌گردی لطیف هم در دل خود دارد، وصف دوست‌داشتنی حال عاشق و معشوق با استفاده از جاذبه‌های بی‌شمار شهرهای ایران، ترکیبی زیبا را ساخت. گرچه او پیش‌ازاین هم در ترانه جنگ‌زده با استفاده زیرکانه از اسامی شهرهای ایران، توصیف متفاوت و جذابی داشت.

وصف جذابیت‌ها و عناوین شهرهای مثل شیراز، اصفهان و مشهد در اشعار شاعران کلاسیک و معاصر ایران مرسوم بوده ولی در همین چند نقطه محدود شده بود، البته در موسیقی فولک اقوام ایرانی، شعر به خدمت معرفی و روایت قصه‌ها و افسانه‌ها آمده و خاطرات و گذشته را برای نسل بعد حفظ کرده است. اما این تمام ماجرا نیست و همچنان این فرصت مغفول مانده است.

یکی از فرصت‌های مهم گردشگری ایران وجود هنرمندان متعدد و تنوع سبک‌های موسیقی در کشور است که البته تنها به اجرا ختم می‌شود و سهمی در محتوای آن ندارد. تبلیغات از زبان موسیقی که یک زبان بین‌المللی است، یکی از بهترین شیوه‌های تبلیغی با برد بسیار خوب در میان تمام مردم دنیا است.

این روزها هنرمندان ایران در تمام رشته‌ها از ظرفیت‌های میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استفاده می‌کنند و این انتخاب آن‌ها تحمیلی و دستوری نیست، تولید فیلم‌های سینمایی در لوکیشن‌های تاریخی، طبیعی این روزها مرسوم شده است، قطعاً موسیقی و شعر هم می‌تواند از سوژه‌های خوب این بخش بزرگ فرهنگی ایران استفاده کند و یک تبلیغات زیرکانه و جهانی را برای گردشگری نیازمند حمایت، رقم بزند.

برگزاری جشنواره‌های تخصصی فیلم، موسیقی و عکس با موضوعات جذاب این سه حوزه و حتی یک موضوع در جشنواره‌های بین‌المللی کشور، یک اقدام مهم در هدایت تولیدکنندگان و پیشنهاد به هنرمندان و شاعران ایرانی و حتی بین‌المللی است که قطعاً با مدیریت وزارت تخصصی میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی می‌تواند سهم مهمی در تبلیغات بازارهای بین‌المللی را به خود اختصاص دهد.

منبع:میراث آریا

تحلیل و بررسی پوشاک قوم ترکمن در استان گلستان

در هر فرهنگ و جامعه‌ای، مجموعه اعتقادهایی در مورد پوشاک و عناصر متعلق به آن وجود دارد. در نقاط مختلف ایران به باورهای مختلف و مشابه در مورد اجزای مختلف، رنگ و جنس پوشاک می‌توان دست یافت.

آنگاه که پوشاک در متن یک باور، آیین یا فصل معنوی قرار می‌گیرد دیگر تنها پوششی ساده نیست، بلکه خود معانی ژرفی را در بردارد. باورها از نسلی به نسل بعدی منتقل می‌شوند و در این انتقال تحت تاثیر محیط قرار گرفته، تغییر کرده و حتی ممکن است فراموش شوند. ورود تکنولوژی به زندگی مردم، سبب فراموشی باورها است و بسیاری از آن‌ها اکنون فقط در یادها مانده‌اند. بسیاری از این باورها، اکنون کمرنگ شده و برخی نیز به علت تغییرات اجتماعی، مهاجرت به شهرها، ارتباط با مردم دیگر شهرها و مناطق، سست شدن روابط اجتماعی بین افراد و… فراموش شده‌اند.

یکی از ابزارهای شناخت فرهنگی جوامع، لباس و عناصر وابسته به آن است. هر قلم از پوشاک، جنس و رنگ پارچه، طرح و شکل دوخت لباس و آرایه‌ها و زیورهای آن به صورت نمادین، مفهوم یا مفاهیمی را می‌رساند. جامه، نشان دهنده پایگاه و منزلت اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و شغلی پوشنده آن و برتابنده جایگاه و مقام طبقاتی شخص در گروه‌های مختلف اجتماعی است. همچنین لباس و نوع، جنس، رنگ و شکل دوخت آن و فرهنگ واژگان و اصطلاحات مربوط به پوشاک با ارزش‌ها و معیارهای اخلاقی و معنوی مانند شرم و حیا، وقار و متانت، جاذبه و فریبندگی، عظمت و حقارت، غرور و کبر و فروتنی، گیرایی جنسی، اهمیت و اعتبار، ماتم و عزا و شادی و سرور، فقر و غنا و بینش‌های دینی و مذهبی پیوند دارند.

پوشاک بانوان ترکمن

پوشاک سنتی زنان ترکمن، پیراهن بلند، شلوار، سربند و کلاه است. پیراهن جامه‌ای بلند و ابریشمین است که خود آن را می‌بافند. ابریشم ترکمنی با دستگاه ساده‌ای به نام «تارا» و بصورت طاقه‌هایی باریک بافته می‌شود. هر طاقه ۵/۲ تا ۵ متر درازا و ۳۰ تا ۴۰ سانتی‌متر پهنا دارد و بیشتر به صورت نوارهایی قرمز با راه راه زرد است. با این طاقه ابریشم، پیراهنی ساده و بلند می‌دوزند که آن را قرمزی یا کوینک می‌نامند. زیر کوینک شلوار می‌پوشند و پایین شلوار را تا زانو با حریر رنگین و سوزندوزی شده، می‌آرایند. طرح‌های سوزندوزی شده بر جامه‌ها معمولا نقوش شاخ قوچ، مثلث، دایره و یا نقش نگاره‌هایی ویژه هر طایفه است.

از سوزن‌دوزی برای سردست، یقه و پیش سینه پیراهن زیر نیز استفاده می‌کنند. کلاه و سربند، هم طایفه زن را نشان می‌دهد و هم نشانگر ازدواج یا تجرد شخص است. دختران پیش از ازدواج روسری ساده و کلاه سوزندوزی شده بر سر می‌کنند و پس از ازدواج کلاهی به شکل مخروط ناقص از نی یا چوب جارو. روی کلاه را با روسری می‌پوشانند و روی آن دستمالی بزرگ از حریر یا نخ می‌اندازند که با یک سر آن روی دهان را می‌پوشانند. این دستمال، یاشماق نام دارد. کلاه زنان سالمند کوچکتر است و پیشانی‌بندی به رنگ سیاه نیز می‌بندند. زنان از زیورهای خاصی استفاده می‌کنند. بعضی از این زیورها مخصوص سر و پیشانی یا دور کلاه هستند و بعضی برای آراستن موها. سینه ریز، گوشواره، النگو و بازوبند از زیورهای زنان ترکمن است. همه زیورها ساخته دست خود ترکمن‌ها بوده و در ساختن آن از نقره و نگین عقیق و گاه شیشه‌های رنگی استفاده می‌کنند.

تحلیل و بررسی پوشاک بانوان ترکمن

۱- طراحی: طراحی پوشاک بانوان ترکمن دارای برش‌های ساده و خطوط عمودی و قطعات هندسی است. بطوریکه در برش‌های چارقد و شلوار زنانه هم از این نوع برش‌ها استفاده می‌شود. این طرح‌ها را که همواره در طول زمان حفظ کرده‌اند، دارای ویژگی‌های اولیه و پریمیتیو (باستانی) است. با توجه به اینکه مواد اولیه لباس آن‌ها غالبا پارچه‌های ابریشمی یا نخی دستباف بوده و این پارچه‌ها معمولا در عرض ۳۰ سانتی‌متر بافته شده است، بنابراین می‌توان اظهار کرد که طراحی لباس آن‌ها با توجه به طراحی و بافت پارچه‌های دستباف و محدودیت عرض پارچه بوده و در نتیجه طراحی بافت پارچه و طراحی لباس از یک هماهنگی خاصی برخوردار است.

۲- شکل ظاهری: گشاد بودن لباس متاثر از شرایط اقلیمی و نوع زندگی است که در منطقه صحرا و دشت بودهاند. بنابراین جنس پوشاک زنان قوم ترکمن، سبک و قابل حرکت راحت برای انجام کارهای روزانه بوده است. که در این شکل ظاهری، تا به اکنون به طراحی لباس خود وفادار بوده‌اند.

۳- رنگ لباس: رنگ‌های بکار رفته در پوشاک و اجزای آن در لباس زنان، در رنگ مایه‌های قرمز و زرشکی بوده است که با توجه به اقلیم گرم و خشک و بیابانی منطقه جلوه بصری خاصی داشته است و مضاعف بر آن، خوش یمن بودن رنگ سرخ نیز زمینه بهره‌گیری گسترده را برای استفاده از این رنگ فراهم کرده است.

رنگ در ایلات ترکمن با فلسفه وجودی خاصی بکار برده می‌شود. نشانه قلب و آتش است که این خود دربردارنده جوانی و حیاط در بین زنان کهنسال است. حال آنکه در بسیاری از اقوام محلی ایران برای گروههای سنی رنگ‌ها و تزییناتی متفاوت در نظر گرفته می‌شود. در گذشته فقط در بین زنان ترکمن، فقط از رنگ‌های زرد و قرمز و سفید و مشکی استفاده می‌شد. با این فلسفه که رنگ قرمز به رنگ خون جاری در شریان زندگی است. رنگ شادی، سلامتی و خوشبختی و سعادت بشری است و در مقابل آن رنگ زرد نماد بیماری، رنج، شکست و ناکامی است. با این دیدگاه عمیق و فلسفی که همیشه دو عنصر متضاد تکمیل کننده و عامل جریان زندگی هستند، اگر شادی هست غم در مقابلش باید باشد که شادی معنا و مفهوم پیدا کند و سفید رنگ نیک بختی و روشنایی، رنگ روز و سیاه رنگ شب، رنگ مرگ و رنگ نیستی است. سفید و سیاه در کنار هم هویت می‌یابند و تعبیری از تولد و مرگ را تداعی می‌کند. معمولا برای شروع سوزندوزی از دو رنگ سیاه و سفید استفاده می‌شود که در اصطلاح ترکمنی به آن «قارآلاما و آق‌آلاما» می‌گویند (قارا به معنی سیاه و آق به معنی سفید).

۴- نقوش: نقش‌های بکار رفته در البسه بانوان ترکمن عبارت‌اند از عناصر طبیعت (خورشید، ماه و ستاره)، نقوش حیوانی (شاخ قوچ، جوجه، پنجه مرغ، گردن شتر، بال پرنده، دهان مار، عقرب، ناخن گنجشک، شاخ قوچ پیچیده)، نقوش گیاهی (گل گلدانی، ماری گل، گل ساعتی، کاجی، شرفه ای، کنگر)، اشیا (قندشکن، انبردست، ترازو، صندوق چوبی، شمع، پایه شمع، لنگر، اسکناس)، نقوش هندسی (نقش چهل تکه، نقش هفت و هشتی، شطرنجی، بند رومی) و….

در نگاهی جامع‌تر می‌توان انسانشناسی قوم ترکمن را در قالب سه دسته معرفی کرد:

الف) مبانی اعتقادی و باورها، برای نمونه پوشیدگی از جمله مشخصه بارز پوشاک ناشی از جایگاه‌ی اجتماعی و فرهنگی است.

ب) عوامل زیست محیطی و اقلیم که جنس و نوع پوشاک و حتی دوخت و اجزای پوشاک و فنون تهیه مواد آن را مدنظر قرار می‌دهد.

ج) شرایط و روابط اجتماعی مانند نوع و نحوه‌ی معیشت، سنت‌ها، مراسم از جمله عوامل مؤثر در نوع و چگونگی و ماندگاری پوشاک است.

منبع:میراث آریا

حلواارده پشمکی بروجرد، منبع جذب گردشگر

در شهرستان بروجرد محصولات غذایی مختلفی که از مشتقات کنجد هستند، تولید و روانه بازار فروش در شهرهای مختلف ایران می‌شود. در واقع، بروجرد یکی از مناطق مهم تولید و عرضه این نوع محصولات در ایران است. از محصولات تولیدی مشتقات کنجد در بروجرد می‌توان به حلواارده پشمکی، حلواارده روغنی، ارده‌شیره و… که دارای پخت سنتی و ویژه در شهرستان بروجرد هستند، اشاره کرد.

حلواارده پشمکی بروجرد، از بهترین نوع حلوا شکری است که روش پخت سنتی آن، ویژگی‌های منحصر به خود را دارد. این حلوای باکیفیت و مرغوب، با مواد اولیه‌ای مثل ارده و شکر به‌دست می‌آید.

برای پخت این نوع حلواشکری در کارگاه‌های سنتی، ابتدا آب مورد نیاز را بر روی حرارت می‌گذارند و بعد از به جوش آمدن آب، مقدار مناسب از شکر را بر اساس مقیاس و معیارهای تجربی به آن می‌افزایند. شکر تا زمانی با آب می‌جوشد که قهوه‌ای‌رنگ شده و حالت آبنباتی به خود بگیرد. سپس ماده آبنباتی را از ظرف در حال جوش خارج کرده و به وسیله دستگاه آن را خنک یا اصطلاحاً سفید می‌کنند.

روش سفید کردن سابقا توسط دستان استادکاران این حرفه صورت می‌گرفت و کار سخت و طاقت‌فرسایی بود. اما در حال حاضر این کار را به وسیله دستگاه مکانیکی ساده و کوچکی انجام می‌دهند، که دارای سه بازو است و این سه بازو حول یکدیگر می‌چرخند. در واقع این دستگاه، همان عمل پیچاندن دست استادان در گذشته را انجام می‌دهد. در ادامه کار و بعد از عمل سفید شدن که حدود ۱۵ دقیقه طول می‌کشد، استادکاران حلوا پز بر روی یک سینی بزرگ، مقداری ارده داغ می‌ریزند و سپس ماده سفید شده را روی آن گذاشته و با دستان توانا و بر اساس یک فرآیند تجربی، کار را شروع می‌کنند.

انجام مرحله نهایی در تولید ارده پشمکی به این صورت است که دو یا سه نفر از استادان فن، به طور پیوسته عمل کشیدن، پیچاندن، جمع کردن و ورز دادن ماده آبنباتی را انجام می‌دهند و هرچند دقیقه، یک بار مقداری ارده سرد به ماده اضافه کرده و مجدد عمل ورز دادن را ادامه می‌دهند، تا زمانی که حلوا ارده بافتی به‌شکل رشته‌رشته یا اصطلاحاً پشمکی پیدا کند. سپس آن را در اوزان مختلف برای عرضه به بازار آماده می‌کند.

حلواارده را بیشتر به عنوان صبحانه یا عصرانه استفاده می‌کنند. این خوردنی شیرین و لذیذ در همه سوپرمارکت‌های شهری و روستایی به فروش می‌رسد.

کیفیت بالا و طعم دلپذیر و استفاده نکردن از مواد افزودنی و نگهدارنده، این شیرینی را به عنوان یکی از سوغات بسیار مرغوب لرستان مطرح می‌کند. بافت رشته‌ای و پشمکی این حلوا از ویژگی‌های منحصر به فرد آن است. همچنین با توجه به اینکه حداقل نیمی از وزن حلوا ارده پشمکی را ارده (کنجد آسیاب شده) تشکیل می‌دهد، لذا تمامی خواص مطلوب این دانه روغنی، در این محصول نیز وجود دارد. این محصول، دارای نسبت متعارفی از هر سه نوع ماده انرژی‌زا شامل ترکیبات پروتئینی، چربی و کربوهیدراتی است و یک منبع غنی از انرژی محسوب می‌شود.

وجود کارگاه‌های متعدد ارده پزی سنتی در بروجرد و استفاده از ارده و شیره خرما که به روش سنتی در کارگاه‌های محلی تهیه می‌شود از مشخصه‌های منحصر‌به‌فرد حرفه‌ی ارده‌پزی است.

حلواارده پشمکی، یکی از محصولات مهم غذایی تولیدی در شهرستان بروجرد است. از این رو افراد زیادی در این منطقه به تولید، توزیع و فروش حلوا ارده اشتغال دارند. از آنجایی که انواع محصولات غذایی، خصوصا محصولات سنتی، همیشه گردشگران را مجذوب خود می‌کنند. تولید و عرضه‌ی حلوا پشمکی، به عنوان یکی از سوغات سنتی بروجرد، بدون تردید می‌تواند، از منابع جذب گردشگران باشد. همچنین جذب گردشگر به نوبه‌ی خود یکی از دلایل رشد اقتصادی جامعه است.

با توجه به افزایش تقاضای مصرف در بازار، فعالیت کارگاه‌ها و تولیدی‌های ارده پزی بیشتر شده و این کار سبب اشتغال‌زایی بیشتر می‌شود. همچنین تولید سنتی مشتقات کنجدی با فرهنگ معیشتی مردم بروجرد، عجین شده است و ثبت این اثر به ثبت قسمتی از فرهنگ منطقه منجر می‌شود.

منبع:میراث آریا