جشنواره غذا در شهر جهانی رشت

این روزها پیاده‌راه فرهنگی شهر رشت میزبان غذاهای محلی گیلانی است تا ششمین سالگرد انتخاب رشت به‌عنوان شهر خلاق خوراک‌شناسی را با مردم جشن بگیرد.

به گزارش همشهری آنلاین، ۲۰آذر سال ۱۳۹۴ بود که رشت رسما از سوی سازمان یونسکو به‌عنوان شهر خلاق خوراک‌شناسی انتخاب شد تا بخشی از شبکه شهرهای خلاق یونسکو باشد. گیلان با داشتن بیش از ۱۷۰نوع غذای محلی رتبه نخست تنوع غذایی ایران را در اختیار دارد؛ امکانی که می‌تواند به‌عنوان جاذبه‌ای توریستی اقتصاد این استان را به جهان گره بزند.

با گذشت ۶ سال از انتخاب رشت به‌عنوان شهر خلاق خوراک‌شناسی این روزها پیاده‌راه فرهنگی با حضور رستوران‌داران، کافه‌داران و البته گاری‌کباب‌های معروف رشت میزبان جشنواره خوراک است. این رویداد که تا فردا، سه‌شنبه ۲۳ آذر در رشت ادامه دارد با هدف همگام‌شدن شهر خلاق خوراک‌شناسی رشت با شاخص‌های علمی و معیارهای یونسکو برگزار شده است و البته مردم و مسافران نیز می‌توانند با حضور در آن انواع خوراک‌ و شیرینی‌های گیلانی را بچشند.

جشنواره خوراک در میدان رشت

پیاده‌راه فرهنگی رشت میزان آشپزهای محلی و مدرنی است که در ششمین سالگرد انتخاب رشت به‌عنوان شهر خلاق خوراک‎‌ شناسی سعی می‌‎کنند نمایندگان یونسکوی حاضر در این رویداد را جذب کنند.

مدیر روابط‌عمومی و ارتباطات بین‌الملل شهرداری رشت درباره جزئیات این برنامه به همشهری می‌‎گوید: در میدان اصلی پیاده‌راه عرضه‌کننده‌های انواع غذاهای محلی و رستوران‌های رشت حاضر هستند، دور میدان هم ۳۰گاری‌کباب فعال هستند که علاقه‌‎مندان به رشت آنها را به‌خوبی می‌‎شناسند و در خیابان سعدی نیز فولکس‌واگن‌های ارائه‌کننده غذا قرار داده شده‌اند. همچنین بخشی هم به میوه‌ها و خوراکی‌های مخصوص شب یلدا اختصاص دارد. غذاهای مدرن هم البته قسمتی مخصوص به‌خود را در این پیاده‌راه دارند تا علاقه‌مندان به این نوع غذاها هم آنچه دوست دارند را در جشنواره پیدا کنند.

سیدپیام جعفری‌نیا با بیان اینکه این جشنواره با حضور معاون یونسکو و شهرداران و نمایندگان شهرهای خلاق ایران در حال برگزاری است، می‎‌افزاید: هدف از برگزاری جشنواره برندسازی شهری، افزایش گردشگر و اثرگذاری در توسعه پایدار و نشان‌دادن توانمندی‎‌های بانوان گیلان است.

معرفی تنوع غذایی گیلان و نشان‌دادن توانایی شهر رشت در زمینه آموزش آشپزی با حضور دانش‌آموزان تنها هنرستان آشپزی شهر از دیگر اهداف جشنواره است. او اهمیت حضور دانش‌آموزان هنرستان آشپزی را در این می‌داند که یونسکو به آموزش بهای زیادی می‌دهد و آن را به‌عنوان نکته مثبت شهرهای خلاق درنظر می‎‌گیرد.

برنامه‌ شهرداری برای شهر خوراک‌شناسی

در کنار برگزاری رویدادهای مربوط به ارائه غذاهای محلی در رشت، مسئولان شهری نیز برنامه‌هایی را برای نزدیک‌شدن این شهر به معیارهای جهانی شهر خلاق دنبال می‌کنند. شهردار رشت در این‌باره می‌گوید: تلاش ما در شهرداری رشت این است که برای اجرای تعهدات خود به سازمان جهانی یونسکو با مشارکت بخش خصوصی کارهای معطل مانده‌‍‌ای مثل ایجاد آکادمی خوراک شهر رشت را به ثمر برسانیم.

سیدامیرحسین علوی با اعلام خبر امضای قرارداد راه‌اندازی خیابان غذا در شهر رشت در هفته جاری می‌افزاید: پس از امضای این قرارداد تلاش می‌کنیم خیابان غذای شهر رشت را در مدت زمان کوتاهی راه‌اندازی کنیم.

به‌گفته وی، طرح‌های دیگری نیز در این‌باره در شهرداری رشت پیگیری می‌شود که یکی از آنها ساخت پارک‌های موضوعی مانند پارک صبحانه است.

مشارکت شهروندان رشت

اهالی رشت همیشه شهرشان را عاشقانه دوست داشته‌اند و به همین دلیل، انتخاب این شهر به‌عنوان شهر خلاق خوراک‌شناسی هم برای آنها بسیار مهم است. یک شهروند اهل رشت که از ابتدا ماجرای شهر خلاق خوراک‌شناسی را دنبال کرده است به همشهری می‌گوید: از زمانی که رشت به‌عنوان شهر خلاق یونسکو ثبت شده است، توجه به اصناف مرتبط با خوراک مانند رستوران‌‎ها و کافه‌ها در آن بیشتر شده و تعداد آنها هم در شهر افزایش یافته است.

سارا محمدزاده با بیان اینکه در سال‌های گذشته رستوران‌های رشت تمایل بیشتری به پخت و سرو غذاهای محلی نشان داده‌اند، می‌گوید: غذاهای گیلانی بیشتر براساس محصولات محلی خود استان تولید می‌شود و همین موضوع است که آنها را برای توریست‌ها جذاب می‌کند.

وی با بیان اینکه جشنواره‌هایی از این دست می‌توانند موضوع عنوان شهر خلاق خوراک را در میان مردم رشت زنده نگه دارند، می‎‌افزاید: در فضای مجازی هم تعداد صفحه‌هایی که غذاهای محلی ارائه می‌‎کنند، افزایش یافته است و در همه بخش‌ها مردم تمایل دارند که در زمینه تولید غذای محلی فعالیت کنند.

شهرهای خلاق برنامه منسجمی ندارند

اما نگاه به موضوع مهمی مانند شهرهای خلاق بدون توجه به کاستی‌ها و ملزومات نتیجه‌بخش نخواهد بود. کارشناس خوراک‌شناسی اهل رشت درباره وضعیت فعلی شهرهای خلاق به همشهری می‌‎گوید: ۵شهر خلاق در کشور داریم که رشت یکی از آنهاست و تاکنون هیچ‌یک از این شهرها نتوانسته‌اند انتظاراتی را که از آنها دارند به نتیجه مطلوب برسانند؛ زیرا شهرداری‌ها سیاست مشخصی برای آنها نداشته‌اند. در این شرایط نتایج مورد انتظار ما که برندسازی شهری، رسیدن به توسعه پایدار، افزایش اشتغال و افزایش جذب گردشگر است، حاصل نخواهد شد.

روشن بابایی با بیان اینکه به جای سیاستگذاری‌های متقن تصمیم‌‎گیری‌های عجولانه اتفاق می‌افتد، می‌گوید: جشنواره‌ها، همایش‌ها و نشست‌های علمی که تا امروز برای شهرهای خلاق و ازجمله رشت برگزار شده است، برای شهر خلاق نتیجه‌ای نداشته است.

وی درباره راهکار رسیدن شهرهای خلاق به جایگاه اصلی خود توضیح می‌دهد: در سراسر جهان شهرهای خلاق براساس ارتباط بین‌شبکه‌ای فعالیت دارند. عنوان هم در یونسکو شبکه شهرهای خلاق است؛ زیرا این سازمان می‌خواهد شهرهای خلاق ضمن ارتباط با یکدیگر از تجربیات هم استفاده کرده و روابط بین‌‎المللی ایجاد کنند. این کارشناس خوراک‌شناسی می‌‎افزاید: مثلا سرآشپزهای لبنانی که بهترین عملکرد را در زمینه شهر خلاق خوراک‌شناسی سال۲۰۱۷ داشتند به رشت دعوت شوند، غذاهای رشت به لبنان برده شود و این شهرها با هم ارتباط برقرار کنند. ما هنوز در ایران نتوانسته‎‌ایم ارتباطی بین این ۵شهر یعنی اصفهان و بندرعباس به‌عنوان شهرهای خلاق صنایع‌دستی، رشت و کرمانشاه به‌عنوان شهرهای خلاق خوراک‌‎شناسی و سنندج شهر خلاق موسیقی برقرار کنیم. اگر بخواهیم یک برنامه منسجم برای این شهرها داشته باشیم باید شاخص‎‌های شهرها را با توجه به ظرفیتشان مطرح کنیم.

بابایی با بیان اینکه بازدید مردم گیلان از نمایشگاه خوراک توریستی نیست، می‎‌گوید: شهرهای خلاق برای جذب توریست خارجی مطرح شده‌اند و هدف یونسکو اساسا رسیدن از اقتصاد محلی به اقتصاد جهانی است و این موضوع در شهر خلاق خوراک‌شناسی رشت هم دیده می‌شود. کسانی که به شکل حرف‌ه‎ای و خانگی در رشت غذا درست می‌‎کنند باید بتوانند خودشان را در جهان معرفی کنند؛ زیرا از این مسیر است که می‌توانند توریست جذب کنند و وارد اقتصاد جهانی شوند.

شهر خلاق خوراک شمال کشور این روزها پرشور و شوق جشنواره غذای خود را دنبال می‌کند؛ شهری که اگر می‎‌خواهد همچنان خلاق بماند باید درهای خود را روی جهان باز کرده و زمینه را برای معرفی غذاهای خوشمزه‌اش به جهان و آوردن غذاهای محلی دیگر شهرهای خلاق خوراک‎‌ شناسی به رشت فراهم کند.

منبع:همشهری

اکوتوریسم؛ تجربه سفری مسئولانه در طبیعت

طبق تعریف انجمن بین‌المللی اکوتوریسم  (TIES)، می‌توان اکوتوریسم را به عنوان سفری مسئولانه به مناطق طبیعی تعریف کرد که در این سفر محیط زیست و رفاه مردم محلی حفظ می‌شود، این نوع سفر همچنین تفسیر و آموزش را در بر می‌گیرد.

چنین سفرهایی را می‌توان به لطف شبکه بین‌المللی موجود میان افراد، مؤسسات و صنعت گردشگری ایجاد کرد که در آن گردشگران و متخصصان گردشگری در مورد مسائل زیست محیطی آموزش می‌بینند.

همچنین اکوتوریسم ملی استرالیا، این نوع از گردشگری را به عنوان گردشگری پایدار زیست محیطی با تمرکز اولیه بر تجربه مناطق طبیعی تعریف می‌کند که درک، قدردانی و حفاظت از محیط زیست و موضوعات فرهنگی را تقویت می‌کند.

گردشگری اکوتوریسم علاوه بر به حداقل رساندن تأثیرات فیزیکی، اجتماعی، رفتاری و روانی زمینه ایجاد فرهنگ احترام و حفاظت از محیط زیست و در عین حال ارائه تجربیات مثبت به بازدیدکنندگان و میزبانان فراهم می‌سازد.

امروزه دسترسی به مقاصد اکوتوریسم از راه دور آسان‌تر شده است. برای بسیاری از مردم، مقاصد و فعالیت‌های گردشگری سنتی کافی نیستند و به تعبیری از تجربه آن‌ها احساس رضایت نمی‌کنند، بنابراین امروزه افراد علاقه بیشتری به گردشگری چالش‌برانگیز و آموزشی پیدا کرده‌اند.

در اکوتوریسم، آگاهی بیشتری نسبت به لزوم حفاظت از محیط زیست و تمایل به مشارکت در این امر وجود دارد، به گونه‌ای که می‌توان برخی از مسافران را که مایلند دوست‌دار محیط زیست تلقی کرد. اکوتوریسم ممکن است به حفاظت از مکان‌های حساس محیطی و افزایش آگاهی در مورد مسائل حساس محیطی و اجتماعی نیز کمک کند. همچنین ممکن است فرصت‌های درآمدی مناسبی برای مردم محلی ایجاد کند.

پیوستن به اکوتوریسم راهی برای تضمین ادامه رونق صنعت گردشگری و ارائه مزایای اجتماعی و اقتصادی به مقاصد و جوامع در سراسر جهان است. اکوتوریسم فرصتی را برای غرق شدن در دنیای طبیعی به شیوه‌ای لذت بخش و مؤثر فراهم می‌کند که در نتیجه شفقت بیشتر و سرپرستی بهتر از شگفتی‌های طبیعی باقی مانده جهان را به همراه دارد.

علی‌رغم هدف حفاظت از محیط زیست، اکوتوریسم می‌تواند حتی ناخواسته آسیب‌های زیست محیطی ایجاد کند؛ چراکه اکوتوریست‌ها اغلب به مناطق و محیطی شکننده می‌روند که در معرض خطر سقوط یا فرسایش قرار دارند.

اختلال در حیات وحش، حذف پوشش گیاهی (در راستای جمع‌آوری گیاهان) و افزایش تولید زباله به دلیل حضور بازدیدکنندگان در منطقه نیز از پیامدهای احتمالی اکوتوریسم است.

برخی از بازدیدها در دوره‌های حساس مانند دوره‌های پرورش یا جوجه‌ریزی انجام می‌شود و اثرات پنهانی مانند مصرف سوخت برای سفرهای هوایی یا جاده‌ای نیز وجود دارد، از این رو خطر تبدیل اکوتوریسم به گردشگری انبوه علاوه بر تأثیرات زیست‌محیطی، تأثیرات عظیم در سطوح مختلف نیز به دنبال خواهد داشت که از جمله آن‌ها می‌توان پاکسازی زمین‌ها برای ساخت زیرساخت‌ها (جاده‌ها هتل‌ها) را نام برد.

تفاوت‌های اکوتوریسم و گردشگری انبوه

در مقایسه با گردشگران انبوهی که به دنبال حواس‌پرتی‌ها، مکان‌های فرهنگی و زندگی شلوغ شهرهای بزرگ هستند، شانس بیشتری برای سفر گردشگران بوم‌گردی به مکان‌های احاطه شده در طبیعت وجود دارد.

اکوتوریسم معمولاً به این معنی است که مسافران ملزومات سفر خود را مهیا می‌کنند، در حالی که گردشگری انبوه در ارتباط با آژانس‌های مسافرتی و اپراتورهای تور صورت می‌گیرد.

در گردشگری انبوه، خدمات مختلفی درگیر هستند، در حالی که در سایت اکوتوریسم تعداد کمی از خدمات درگیر هستند. فعالیت‌های اکوتوریسم معمولاً مرتبط با طبیعت هستند، به عنوان مثال می‌توان پیاده‌روی و کاوش در مسیرها، تماشای پرندگان و یا غواصی در صخره‌ها را از این دسته دانست.

بر اساس موارد گفته شده اکوتوریسم در مقایسه با گردشگری رایج و معمول از نظر فیزیکی با سختی بیشتری همراه است. گروه‌های کوچک و اقامت طولانی‌ مدت نیز در این نوع از گردشگری رایج است، در حالی که گردشگری انبوه اغلب متکی بر اقامت گروه‌های بزرگ برای دوره‌های زمانی کوتاه است.

منابع:

https://youmatter.world

https://greenglobaltravel.com/w

منبع:ایسنا

میناکاران مندایی اهواز سفیران تمدن و فرهنگ ایران‌

یک فعال فرهنگی و هنری با بیان اینکه یکی از هنرهای دستی زیبایی که به طور اختصاصی در حوزه زیورآلات بانوان وجود دارد و در آن می‌توانیم شاهد اصیل‌ترین طرح و نقش‌های ایرانی باشیم هنر میناکاری اصیل صبی اهوازی است، گفت: خواستگاه این هنر باستانی به شهر اهواز و میناکاران مندایی آن باز می‌گردد.

زهرا عباسی در گفت و گو با ایسنا، اظهارکرد: از آنجایی که این هنر مینای صبی در حوزه حفظ تاریخ، فرهنگ و تمدن غنی ایران و اقلیم خوزستان نقش بسزایی دارد باید توجه بیشتری به هنرمندان فعال در این حیطه از سوی سازمان و نهادهای فعال فرهنگی صورت گیرد؛ نمایندگان و سفیران هنری که می‌کوشند با هنر اصیل و باستانی‌شان بانوی بافرهنگ ایرانی را به زیباترین زیورآلات ساخته ایران مزین گردانند و از فرهنگ و تمدن اصیل ایرانی محافظت کنند.

وی با بیان اینکه یکی از هنرهای دستی زیبایی که به طور اختصاصی در حوزه زیورآلات بانوان وجود دارد و در آن می‌توانیم شاهد اصیل‌ترین طرح و نقش‌های ایرانی باشیم هنر میناکاری اصیل صبی اهوازی است توضیح داد: خواستگاه این هنر باستانی به شهر اهواز و میناکاران مندایی آن باز می‌گردد. آنها از اقلیت‌های یکتاپرست و پیروان حضرت یحیی (ع) هستند که در قرآن کریم از آنها به عنوان صابئین تکریم شده است و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب، نیز از آنان به عنوان ملت صابئین مندایی و موحد یاد کرده‌اند.

او ادامه داد: مینای خاص، باستانی و حدودا ۷۰۰ ساله آنها به صورت نسل به نسل و سینه به سینه در میان هنرمندان آنها انتقال یافته و یکی از زیباترین و باشکوه‌ترین میناکاری‌های اصیل اهوازی را می‌توان در دست‌سازه‌های این هنرمندان مندایی مشاهده کرد.

وی در همین زمینه افزود: نقش گل و بلبل، پیچک و بته‌جقه، خلیج همیشه فارس، ایوان مدائن، طاق کسری، باغ‌های معلق بابل، کاروان و کاروانسرا، شتر، نخل، پل‌های زیبای اهواز و آهوی زرد خوزستانی که در معرض خطر انقراض قرار دارد از مهمترین نقش‌های به کار رفته بر پیکر زیورآلاتی همچون دستبند، النگو، پلاک، گوشواره، حلقه و انگشتر و ساعت طلای ۲۲ عیار است که با گوهر مینای اصل قلمکاری شده‌اند.

عباسی خاطرنشان کرد: تمامی این میناکاری‌ها تنها بر طلای ۲۲ عیار و نقره با درجه خلوص بالا انجام می‌گیرد چراکه طلای ۱۸ عیار به دلیل داشتن ناخالصی بیشتر توانایی پذیرش این نوع از میناکاری را ندارد. این موضوع هم از سویی خاص بودن این هنر و متفاوت بودن آن را از سایر میناکاری‌ها نشان می‌دهد و هم ارزشِ والای مادی و معنوی آن را آشکار می‌کند.

این فعال فرهنگی و هنری با بیان اینکه یکی از جلوه‌های زیبا که اوج خلاقیت و مهارت این هنرمندان مندایی را آشکار می‌کند توانایی شگفت‌انگیز آنها در تلفیق زیبای سنت و مدرنیته و ساخت زیورآلاتی سنتی در طرح و شمایل امروزی است تاکید کرد: نکته جالب توجه این که استفاده از این نقوش سنتی همچون نخل و کاروان نه تنها باعث دلزدگی نشده بلکه روز به روز به تعداد بانوان علاقه‌مند و خریدار این زیورآلات به خصوص در میان بانوان جوان، افزوده  می‌شود؛ زیورآلاتی که برای هر بانوی ایرانی می‌تواند بسیار جذاب و چشمگیر باشد و در عین حال پرده از فرهنگ و تمدن غنی ایرانی برمی‌دارد.

وی با ذکر مثالی اضافه کرد: به طور مثال نخل خوزستان که یکی از نقش‌های پر تکرار در دست‌سازه‌های مینایی این هنرمندان مندایی است علاوه بر اشاره به اقلیم خوزستان در فرهنگ منداییان نیز از قداست ویژه‌ای برخوردار است و در کتاب دینی آنها به اسم گنزاربا از آن با نام سندرکا نام برده شده و مادر تمام روییدنی‌ها به شمار می‌رود.

او یادآوری کرد: هنرمندان میناکار اصیل مندایی مورخانی حقیقی پیروان حضرت آدم تا یحیی (ع) هستند که تاریخ زیبای ایران و اقلیم خوزستان را با قلم مینایی بر لوحی از زر حک می‌کنند. اجداد آنها آموختند که چگونه با دستان پرمهارت‌شان سنگ زر و گوهر مینا را از گنجینه قلب زمین بیرون بکشند و پیوندی زیبا و عاشقانه را میان آن دو برقرار کنند.

عباسی گفت: در طول زمان هنرهای باستانی فراوانی به ورطه انقراض افتادند، اما این هنر باستانی و حدودا ۷۰۰ ساله به رغم همه سختی‌های موجود در مسیر هنرمندانش، کماکان به سوی آینده‌ای روشن در حال حرکت است زیرا این هنرمندان به خوبی می‌دانستند که تنها با اکسیر عشق قادر به محافظت از این هنر باستانی در طول تاریخ بوده‌اند؛ هنرمندانی که با ساخت زیورآلات مینایی با طرح‌های باشکوه تاریخی و تلفیق اعجازبرانگیز سنت و مدرنیته می‌کوشند تا بانوی ایرانی به جای استفاده از فرهنگ و نمادهای غربی مزین به اصالتی ایرانی و شرقی شود و در عین حال خود راوی تمدن و فرهنگ اصیل وغنی ایران باشد.

وی با اشاره به استادان میناکاری ادامه داد: از اساتید پیشکسوت و پدران میناکار در این حوزه هنری می‌توان به مرحوم زهرون کبیر و یونس عزازیل اشاره کرد که از مشاهیر بزرگ در این حوزه هنری به شمار می‌روند. امروزه این هنر در اهواز توسط فرزندان این مشاهیر به طور ویژه‌ای در حال اجرا است.

این فعال فرهنگی و هنری در ادامه به مقایسه فرهنگ شرق و غرب پرداخت و تصریح کرد: یکی از زیباترین جلوه‌های فرهنگی در انسان حفظ اصالت وجودی است. در وانفسای تغییرات سریع و شگفت‌انگیز دنیا در تمامی جنبه‌های زندگی انسان باید بتواند نسبت به فرهنگ و تاریخ اجدادی‌اش آگاه باشد و بداند از چه پیشینه تاریخی و فرهنگی برخوردار است و چون برگی سرگردان نباشد.

او معتقد است: تمایل به سبک و سلیقه، تفکر و سبک غربی در جامعه امروز ما مساله‌ای است که متاسفانه گریزی از آن نیست و جوانان ما را به دلایل بسیاری به سمت و سوی خویش می‌کشاند. ناگفته نماند که برخی از مسایل آن همچون آزادی بیان، تفکر انتقادی، عدالت اجتماعی، تحقیق و پژوهش، قضاوت نکردن و نبود تعصب و پیشداوری نسبت به موضوعات مختلف از ویژگی‌های مثبت فرهنگ و تفکر غربی است اما موضوعی که در این مصاحبه قصد بررسی آن را داریم به طور خاص به حفظ فرهنگ ایرانی در برابر نمادهای غربی و به طور خاص به فرهنگ رواج یافته در میان بانوان ایرانی مربوط می‌شود.

به باور عباسی: بسیاری از بانوان گاهی بدون غرض و آگاهی از نمادهای غربی خاصی استفاده می‌کنیم که معنا و مفهوم مثبتی ندارند اما به صرف اینکه در جامعه مد و باب گشته‌اند مورد استفاده نیز قرار می‌گیرند. به طور مثال نماد «ورساچه» که آن را به فراوانی در بسیاری از زیورآلات زنانه شاهدیم نمادی شرک‌آلود و منفی است که ریشه در اساطیر یونان دارد. بنا بر افسانه‌های یونانی این زن پس از طغیان مورد نفرین خدایان قرار گرفت و موهای زیبایش تبدیل به مارهایی زشت و وحشتناک شد. ورساچه نماد فریب و اغوا و حیله‌گری زنانه است و همین طور خدایان خشمگینی که کوچکترین عصیان‌ها را به بدترین شیوه و شکل مجازات می‌کنند؛ مفهومی که سرشار از انرژی و بار منفی است.

این فعال فرهنگی و هنری تاکید کرد: در مقابل، اگر نقش‌ها و طرح‌های هنر اصیل ایرانی را مورد بررسی قرار دهیم، جلوه‌های بسیار باشکوهی از نقش و طرح‌هایی همچون طرح‌های اسلیمی و شرقی، گل و پیچک و بته‌جقه و… را شاهدیم که علاوه بر زیبایی فراوان و روح‌نواز، سرشار از حس مثبت و مفاهیم ارزشمندند.

وی گفت: دو سالی از نامگذاری اهواز به شهر ملی مینای صبی که توسط سازمان میراث فرهنگی کل کشور اعطا شده می‌گذرد اما هنوز در این حوزه و معرفی شهر اهواز به این هنر اصیل و باستانی تلاش و قدم‌های برداشته شده اندک است.

منبع:ایسنا

دیجیتال‌سازی میراث‌فرهنگی

برای دستیابی به این بالندگی، ضروری است که در مراحل مستندسازی، حفاظت، پژوهش، سامان‌دهی و معرفی میراث‌فرهنگی از ابزارهای دیجیتالی استفاده شود در غیر این صورت مدیریت منایع میراث‌فرهنگی به شیوه‌های سنتی موجب می‌شود تا اطلاعات به مرور زمان از بین‌رفته یا دستخوش تغییرات جبران‌ناپذیر شود، همچنین دسترسی به این اطلاعات را برای پژوهشگران دشوار می‌کند. روش‌های نوین تا حدودی دشواری‌هایی از این قبیل را برطرف ساخته است.

دیجیتال‌سازی میراث‌فرهنگی یکی از این روش‌ها است که به اقتضای شرایط جغرافیایی، فرهنگی و اقتصادی مربوط به هر سرزمین، روش‌مندی و استانداردسازی مختص به خود را می‌طلبد. دیجیتال‌سازی به معنای بهره‌گیری از ابزارها و زمینه‌ساز دیجیتالی برای ثبت و نمایش منابع فرهنگی است. دیجیتال‌سازی فرآیندهای کشف، حفظ و نمایش این منابع را با سرعت و دقت بیشتری انجام می‌دهد.

ضرورت و مزیت‌های دیجیتال‌سازی میراث‌فرهنگی

شیوه‌های پیشین مستندسازی به دلیل تراکم بالا و تنوع داده‌های میراث‌فرهنگی، کارآمدی کافی در ثبت، داده کاوی و تحلیل این حجم بالای آثار را ندارد. اما برخلاف آن، انجام مستندنگاری به روش‌های دیجیتالی نتایج بسیار سودمندی را برای میراث‌فرهنگی داشته که از آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • آرشیو و ذخیره‌سازی سیستماتیک
  • مدیریت اطلاعات و دسترس‌پذیری
  • افزایش و ترویج آگاهی مردم نسبت به میراث‌فرهنگی
  • پایش و تضمین بقای میراث‌فرهنگی
  • تجاری‌سازی موثر و کارآمد

به طور خلاصه می‌توان گفت دیجیتال‌سازی میراث‌فرهنگی از این باب اهمیت دارد که در گام اول آرشیو و ذخیره‌سازی اطلاعات را نظام‌مندتر کرده و شرایط را برای دسترسی همگانی و تبادل اطلاعات فراهم می‌کند. علاوه بر این دیجیتال‌سازی سبب شده پایش و حفاظت آثار تاریخی به شیوه‌ای کارآمدتر انجام شود و تجربه‌های جدید و با کیفیتی در حوزه میراث‌فرهنگی ایجاد شود.

شیوه‌های دیجیتال‌سازی

شیوه‌های دیجیتال‌سازی شامل میراث مادی و میراث منقول و میراث مستند است. دیجیتال‌سازی و مدل‌سازی میراث مادی (بناها و محوطه‌های باستان‌شناسی و بافت‌های تاریخی) در حال حاضر با بکارگیری تکنیک‌هایی چون فتوگرامتری برد کوتاه، پهپاد فتوگرامتری و اسکن لیزری انجام می‌شود.

میراث منقول و میراث مستند نیز شامل دیجیتال‌سازی اشیای موزه‌ای (دوبعدی و سه‌بعدی) با استفاده از روش‌های مستندنگاری غیرتماسی همچون فتوگرامتری برد کوتاه، اسکن نوری، عکاسی گیگاپیکسلی، عکاسی مادون قرمر، امکان مرمت اشیا با بالاترین کیفیت، آرشیوسازی دقیق و پایدار از مجموعه تسهیل گروه‌بندی و طبقه‌بندی اشیا و نظم‌بخشی به فراداده‌های فنی و محتوایی (مقصود از فراداده هرگونه اطلاعات درباره شی است اعم از فنی و محتوایی ایجاد می‌کند.

موزه‌ها، سازمان‌ها و مراکز فرهنگی به شکل سنتی خود با فزونی حجم اطلاعات مواجه‌اند. بنابراین خلاصه‌سازی، مستندنگاری و طبقه‌بندی اطلاعات برای نگهداری و استفاده از آن، بیش از هر زمانی اهمیت دارد.

با دیجیتال‌سازی میراث‌فرهنگی، امکان دسترسی پژوهشگران در تمام نقاط جهان فراهم می‌شود و در نتیجه باعث تولید حجم زیادی از اطلاعات و معرفی میراث جهانی ایران در سطح بین‌المللی خواهد شد.

علاوه براین، ایجاد آرشیو مجازی همیشگی و پایدار است که با وجود تهدیدهایی چون نابودی و غارت اشیای میراثی می‌توان برای همیشه از آن‌ها حفاظت کرد. به علاوه در این مسیر می‌توان انحصارطلبی پژوهشی منفعت طلبانه و سیاسی کردن پژوهش‌ها را که دو مانع اصلی بر سر راه دسترسی آزاد به اطلاعات را در رشته‌های علوم انسانی به‌شمار می‌روند، از میان برداشت.

در نهایت به صورت کلی تجربه استفاده از فناوری‌های دیجیتالی در مراکز میراث‌فرهنگی همواره مزایایی را به همراه داشته است که از این جمله می‌توان به انفرادی کردن آموزش‌ها، بهبود کیفیت در انتقال مفاهیم، ایجاد فرصت‌های برابر در آموزش، یادگیری ملموس و عینی و برانگیختن حس کنجکاوی و تفکر خلاق اشاره کرد.

منبع:میراث آریا

ویرانه‌های قلعه کمیز، یادآور حمله تیموریان به جنوب ایران

شهرستان رودان از طرف شمال غرب به شهرستان حاجی‌آباد، از غرب به شهرستان بندرعباس، از طرف جنوب و جنوب غرب به شهرستان میناب و از شرق به استان کرمان محدود می‌شود.

راه‌های دسترسی
قلعه کمیز در فاصله ده کیلومتری از راه اصلی بندرعباس-کهنوج واقع‌شده است. راه فرعی زیر از مسیر روستای سردنگ کمیز به قلعه کمیز منتهی می‌شود.

معماری
در جریان تهیه پرونده ثبتی قلعه کمیز، از اطراف قلعه قطعات سفال‌های شکسته جمع‌آوری شد. تعداد زیادی از سفال‌ها بدون لعاب با خمیره قرمزرنگ هستند. تعدادی از سفال‌ها ظریف با پوشش نخودی هستند که بر روی آن‌ها تزئینات کنده دیده می‌شود. چند قطعه سفال لعاب‌دار اسلامی، چینی، آبی سفید و یک قطعه النگو از خمیر شیشه نیز به‌دست‌آمده است. سفال‌ها مجموعانشان می‌دهند که قلعه کمیز در اواسط دوران اسلامی مسکونی بوده و ممکن است یکی از هفت قلعه‌ای باشد که در حمله تیموریان به جنوب ایران ویران‌ شده است.

این قلعه بر روی یک پشته طبیعی صخره‌ای به ارتفاع ۱۵ تا ۲۰ متر قرار دارد. پلان این قلعه دقیقاً بر مبنای ویژگی‌های طبیعی و توپوگرافی صخره زیر قلعه شکل‌گرفته است. طول غربی- شرقی قلعه (حریم درونی) حدود ۵۵ متر و عرض شمالی – جنوبی آن حدود ۳۰ متر است. این قلعه دارای چهار برج اصلی در گوشه‌های شمال غرب، شمال شرق، جنوب غرب و جنوب شرق است و علاوه بر آن دارای چهار برج کوچک در حدفاصل برج‌های اصلی است که درواقع نقش پشتیبان دیوارهای قلعه را ایفا می‌کرده‌اند و به‌احتمال‌زیاد توپر بوده‌اند، یعنی هم به‌عنوان برج و هم به‌عنوان پشتیبان حفاظتی دیوارهای قلعه به کار می‌رفته‌اند.

ابعاد برج‌ها متفاوت است. بزرگ‌ترین برج در گوشه جنوب شرقی دارای ۱۶ متر قطر قاعده است. برج جنوب غربی ۱۲ متر، برج شمال غرب ۱۲ متر و برج شمال شرق ۱۴ متر قطر دارند. پشتیبان‌ها نیز بین ۴ تا ۶ متر قطر دارند. ویژگی طبیعی صخره دژ به‌گونه‌ای است که از جهات جنوب غرب و شرق، صعود به قلعه به‌راحتی امکان‌پذیر نیست زیرا جهات مزبور به شکل دیواره‌های صخره‌ای می‌باشند. فقط از ضلع شمالی که به‌احتمال‌زیاد ورودی داخلی دژ نیز در همین بخش بوده، صعود و ورود به دژ امکان‌پذیر بوده، زیرا شیب تپه صخره‌ای در این بخش ملایم‌تر است و به همین دلیل برای رفع این نقیصه و تکمیل استراتژی دفاعی دژ، اقدام به ساخت یک حصار تدافعی درونی به قطر چهار متر در ضلع شمالی شده که در امتداد شرقی و غربی به صخره‌های بلند دو ضلع غربی-شرقی تپه ختم و متصل می‌شده است.

دژ دارای یک حصار بیرونی با دیوارهای خشتی به پهنای چهار متر است که پلان آن نزدیک به چهارضلعی است. بخشی از ضلع غربی حصار بیرونی در امتداد شمالی به صخره‌های بلند و طبیعی متصل می‌شده است. درواقع بخشی از دیوار خشتی به‌طور طبیعی از صخره‌های موجود تشکیل‌شده، سپس مجدداً بااتصال دیوارهای خشتی در منتهی‌الیه امتداد شمالی حصار غربی به حصار جنوبی متصل می‌شده است.

طول غربی- شرقی حصار بیرونی ۱۷۰ متر و طول شمالی-جنوبی آن ۱۳۵ متر است.

تپه صخره‌ای که دژ بر فراز آن ساخته‌شده است درون حریم حصار داخلی واقع‌شده است. حصار بیرونی دارای یک ورودی در مرکز دیوار شمالی به پهنای ۶ متر است. ابعاد خشت‌های بکار رفته در ساخت دژ ۲۰*۲۰*۵ سانتی‌متر با ملاط گل رس به قطر ۲-۳ سانتی‌متر است.

ورودی‌ها

ورودی فعلی قلعه، بر مبنای مسیر رفت‌وآمد و شسته شدن مصالح براثر روان آب‌ها بر سطح قلعه ایجادشده است. این ورودی در ضلع جنوبی قلعه واقع‌شده اما ورودی دیگری نیز برای قلعه فرض می‌شود.

این ورودی در ضلع غربی و درست در مقابل بلندترین بخش قلعه (که فرض بر شاه‌نشین بودن آن است) قرار دارد.

ورودی دیگر قلعه، ورودی غربی آن است. این ورودی مشرف بر بلندترین نقطه قلعه بوده و با توجه به محل آن حدس زده می‌شود باید ورودی اصلی باشد.

سطح فوقانی قلعه

سطح فوقانی قلعه بیشتر شامل آثار، بقایا و دیوارهایی از جنس چینه‌های خشتی است. کف‌سازی آن نیز به دلیل حجم انبوه آوار موجود قابل‌تشخیص نیست، اما می‌توان با توجه به قدمت قلعه حدس زد کف‌پوش آن از آجرفرش بوده است.

یکی از بخش‌های باقی‌مانده قلعه فضای کوچکی است که در سطح فوقانی قلعه و در نزدیکی برج شمال غربی قرار دارد. این بخش شامل تعدادی دیوار است که تعریف‌کننده یکی از بخش‌های قلعه است.

دیوار پیرامون قلعه

قلعه کمیز مانند بسیاری از قلعه‌های دیگر دارای حصار بوده است. این حصار همانند خود قلعه از جنس خشت خام با ملاط گل رس است. اما به دلیل گذر ایام بخش عمده‌ای از آن تخریب‌شده و تنها اثری از آوار آن برجای‌مانده است. ابعاد خشت‌های به‌کاررفته در ساخت دیوار پیرامون همانند خشت‌های بکار رفته در ساخت قلعه خشت‌هایی در ابعاد ۲۰×۲۰×۵ است.

در خصوص ارتفاع دیوار پیرامونی نمی‌توان نظر قطعی داد، اما با توجه به باقی‌مانده آثار و حجم آوار ناشی از خرابی دیوار در کنار آن‌ها ارتفاعی بین ۲.۵ الی ۳ متر را می‌توان برای آن متصور شد.

مشخصات فنی و اقدامات انجام‌شده

عمده مصالح سازنده این اثر تاریخی خشت خام و با ملاط گل رس است.

بر روی بنای قلعه کمیز تاکنون اقدام باستان‌شناختی مدونی صورت نگرفته است. تنها اقدام صورت گرفته همان دوره شناخت و ثبت ملی اثر در سال ۱۳۸۱ به سرپرستی مرجان روایی است. در آن فصل از شناخت قلعه تعدادی سفال لعاب‌دار و بدون لعاب از قلعه به دست آمد که نشان از قدمت حدود میانه اسلامی اثر است.

البته برای شناخت دوره‌های دقیق اثر، همچنان نیاز به یک دوره دقیق باستان‌شناسی پیرامون قلعه و حفر گمانه‌ها و بررسی دقیق آثار، یک نیاز اساسی برای اثر است.

اقدامات مرمتی انجام‌شده قلعه کمیز، شامل مجموعه اقداماتی همچون مرمت دیوارهای جنوبی، شرقی و بخشی در ضلع شمالی است. این مرمت‌ها با پس از ایجاد کارگاه ساخت خشت در محوطه‌ای در نزدیکی قلعه و ساخت خشت‌هایی با ابعاد ۵×۲۰×۲۰ در سال‌های ۹۱ و ۹۲ آغاز شد و پس از استحکام‌بخشی به دیوارهای در حال تخریب قلعه پایان پذیرفت.

قلعه کمیز در سال ۱۳۸۱ به شماره ۶۷۶۳ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

منابع:

– اطلس گیتاشناسی استان‌های ایران

– بررسی‌های باستان‌شناسی شهرستان رودان، اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان هرمزگان، ۱۳۸۶

– پرونده ثبت ملی قلعه کمیز، اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان هرمزگان، ۱۳۸۵

– جغرافیای استان هرمزگان، دپارتمان جغرافیای گروه صنعتی پاکمن، ۱۳۹۰

– جهان‌آبادیان، هادی، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز، ۱۳۸۲

– حبیبی، سید محسن، مرمت شهری، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۷

– حسینی، سید مهدی، سیری در مبانی نظری مرمت، انتشارات پارتیان، ۱۳۹۳

منبع:میراث آریا

گردشگری کشاورزی تجربه‌ای کم نظیر برای گردشگران

گردشگری کشاورزی یا آگروتوریسم در ایران صنعتی نوپاست. این شاخه از گردشگری از مهاجرت روستاییان جلوگیری می‌کند و گردشگران نیز تجربه بی‌نظیری را در مزرعه کسب می‌کنند.

مریم ورشو – همشهری آنلاین: آگروتوریسم(اگری‌توریسیم) یا  گردشگری کشاورزی یا مزرعه شاخه‌ای از گردشگری روستایی است که در آن گردشگران به تعداد محدود به یک مزرعه یا محلی که به امور کشاورزی، باغبانی، گلکاری یا دامپروری وابسته است، می‌روند تا از این طریق فعالیت‌های کشاورزی را تجربه ‌کنند. علاوه ‌بر این یک یا چند روز در مزرعه اقامت نیز می‌کنند.  در پی این اقامت فرصت‌های اقتصادی برای روستاییان و کشاورزان ایجاد می‌شود.

این نوع گردشگری در بسیاری از نقاط دنیا پا گرفته‌است، اما در ایران هنوز چندان رواج نیافته تا به‌کمک اقتصاد روستاییان بیاید. با توجه به این‌که جمعیت شهری در کشور ما هر روز افزایش می‌یابد، مردم ترجیح می‌دهند در ایام تعطیلات از شهرهای شلوغ و دودگرفته خود خارج شوند و به دامن طبیعت و روستاها پناه ببرند، این موضوع می‌تواند فرصتی اقتصادی برای روستاییان ایجاد کند.  از سویی تجربه استفاده از ابزار کشاورزی زیر نظر کشاورز مانند بیل، داس و قیچی باغبانی و چیزهایی از این دست می‌تواند خاطره و تجریه خوشی را برای گردشگران فراری از شهرها بسازد و آنها را کمی از روزمرگی دور کند؛ درواقع گردشگری کشاورزی می‌تواند رابطه دوسویه‌ای بین کشاورز و گردشگر و برای هر دو سودآور باشد. همچنین از مهاجرت روستاییان کشور نیز جلوگیری می‌کند؛ به این شرط که افراد بتوانند به مزرعه‌ای بروند و در کنار کشاورز، تجربه تازه‌ای در زمینه کشاورزی کسب کنند.

این صنعت در ایران به‌دلیل نبود فضای مناسب در مزرعه چندان مورد توجه نیست. از طرفی برای اقامت گردشگران باید در درجه اول امکاناتی مانند محل اسکان وجود داشته باشد که چنین زیرساختی در کشور ایجاد نشده‌است. در حالی‌که گردشگری کشاورزی در ایران با توجه به فراوانی باغ‌ها، زمین‌های کشاورزی و دامپروی پررونق، می‌تواند در بسیاری از روستاها و مناطق ریشه‌دار شود.

برگزاری نمایشگاه محصولات کشاورزی، صرف صبحانه‌ای که از محصولات مزرعه تهیه شود، سرو انواع آب میوه طبیعی درباغ‌ها با توجه به فصل، استراحت در کلبه‌های اقامتی میان مزارع، کاشت گل و گیاه، بریدن و هرس شاخه‌های خشک درختان، پخت و پز با محصولات مزرعه، برپایی بازاری از محصولات تولیدی در مزرعه، گل‌آرایی، بازدید از انبارهای علوفه، گلاب‌گیری، تهیه پنیر و کره، چیدن پشم گوسفندان، دوشیدن شیر گاو، سوارکاری، چیدن انواع میوه در فصل‌های مرتبط با محصول برخی از لذت‌هایی است که گردشگر می‌تواند از گردشگری روستایی و کشاورزی کسب کند.

برای گسترش این نوع گردشگری باید در کشور به‌ویژه روستاها فرهنگ‌سازی و برای جذب گردشگر زیرساخت‌های لازم ایجا شود. از طرفی تبلیغات مناسب و بازاریابی نیز ضرورت دارد.

گردشگری کشاورزی تجربه فعالیت کشاورزی، مزرعه‌داری و دامپروری هدف سفر گردشگران است و بازدید از روستاها و مناطق اطراف آنها مدنظر گردشگران نیست. در ایران تعداد محدودی از روستاها و مناطق به این سمت گام برداشته‌اند؛ به‌عنوان نمونه کاشان در زمینه گلاب‌گیری هر ساله گردشگران زیادی را به‌سمت خود می‌کشاند و گردشگری کشاورزی در آن درآمدزاست.

در کشور ما بیشتر جشنواره‌های کشاورزی رونق گرفته است که زیرمجموعه‌ای از گردشگری کشاورزی محسوب می‌شود، در این نوع گردشگری افراد در زمان‌ و فصل خاصی مانند زمان برداشت محصولات کشاورزی یا باغداری به روستاها مراجعه می‌کنند؛ مانند جشن برداشت گیلاس در اردبیل،  جشن انار در اصفهان،  جشن پنبه در گلستان، جشن زعفران در سرایان  خراسان، جشن برداشت محصول خاکشیر شهرستان بشرویه خراسان جنوبی، جشن پسته و خربزه در سمنان، جشن خرما در بم  کرمان، جشن توت فرنگی در  کردستان، جشن فندق، انگور و زیتون در قزوین، جشن انگور در ملایر همدان، جشنواره میوه‌های بهشتی در دالاهو کرمانشاه، جشن خرمن در گیلان، جشن گل و گلاب در کاشان و فارس،  جشن هلو در شندآباد از توابع شبستر آذربایجان شرقی، جشنواره زغال‌اخته در کلیبر آذربایجان شرقی، جشن زغال‌اخته روستای هیر قزوین، جشنواره زعفران در بخش آسفیچ شهرستان بهاباد یزد، جشنواره عسل در دماوند و ارومیه و جشنواره بهارنارنج در گیلان و مازندران.

این جشنواره‌ها وقتی فقط یک یا دوبار در سال برگزار می‌شوند و سود چندانی برای آن منطقه یا روستا ندارند؛ در حالی که در گردشگری کشاورزی  گردشگران در تمام ایام سال می‌توانند آن را تجربه کنند.

هنوز جهاد کشاورزی یا بنیاد مسکن به کشاورزان اجازه نمی‌دهد تا در مزرعه یا زمین خود اقامتگاه بسازند و بخشی از مساحت زمین را مسکونی کنند که باید فکری برای این موضوع شود.

منبع:همشهری

رونمایی از اختراع موزه‌ای در ایران

نخستین اختراع موزه‌ای ایران در موزه ارامنه تهران رونمایی شد. این اختراع به هوشمندسازی موزه‌ها کمک می‌کند.

به گزارش ایسنا، این اختراع پس از ١١ ماه از زمان ایده‌پردازی، گذراندن مراحل آزمایشی و همچنین پس از کسب دو مدال طلا از مسابقات جهانی اختراعات، با حضور اسقف اعظم ارامنه، رییس ایکوم ایران (کمیته موزه‌ها) و معاون پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، در موزه ارامنه تهران رونمایی شد.

این سیستم که موزه‌ها را در برابر لرزش، رطوبت، نور، دما و حشرات پایش و محافظت می‌کند توسط محمودرضا گرجی و سالار بصیری و با ایده‌پردازی مرجان حاجی‌رحیمی اختراع شده که تا کنون از مسابقه اختراعات سوئیس و ترکیه موفق به کسب مدال طلا شده است.

احمد محیط طباطبایی، رییس ایکوم ایران در مراسم رونمایی از این سیستم که تنها در موزه ارامنه آزمایش شده است، توضیح داد: فناوری موزه‌ها در دنیا معمولا در عالی‌ترین سطح است، اینک در کشور ما به رغم محدودیت‌ها و وضعیت کشور، چند جوان موفق شده‌اند اختراعی در این راستا داشته باشند. پس از موفقیت در مسابقه اختراعات سوئیس به حسب وظیفه در کمیته ملی موزه‌ها، این مخترعان جوان را به موزه ارامنه معرفی کردم.

او افزود: ما دنبال موزه‌ای با فضایی کوچک در عین حال با تنوع آثار از فلز تا کاغذ و پارچه بودیم و موزه ارامنه مناسبت‌ترین گزینه بود، چون هم کتاب‌های چاپ سنگی دارد و هم لباس و فلز. این سیستم با سرمایه شخصی مخترعان مراحل آزمایشی را با موفقیت در این موزه گذرانده و امروز رسماً رونمایی می‌شود تا دیگر موزه‌ها هم با استفاده از این سیستم هوشمند شوند.

شاهمرادی، مدیر موزه ارامنه و قلی‌نژاد، معاون فناوری پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری نیز در سخنانی ‌درباره حفاظت بیشتر از میراث فرهنگی با اجرای چنین پروژه‌هایی ابراز امیدواری کردند.

محمودرضا گرجی، یکی از مخترعان توضیح داد که این سیستم به هوشمندسازی و محافظت از آثار موزه‌ها کمک خواهد کرد. در طرح آزمایشی پنج ویترین نسخ خطی، چاپی، ظروف نقره و فلزی، تابلوهای نقاشی و مخزن انتخاب شده که براساس گزارش‌های سیستم، نتیجه دستگاه‌ها تاکنون مثبت بوده است.

سالار بصیری، مخترع دیگر این دستگاه از این‌که در پیوند دو حوزه متفاوت میراث فرهنگی و فناوری، تکنولوژی‌ای برای محافظت از میراث فرهنگی پدید آمده است، ابراز خوشحالی کرد و گفت: در نتیجه اجرای این پروژه موفق شدیم شرایط ویترین‌ها و مخازن را امن نگه داریم و درصدد رفع نقایص اختراع برآییم.

مرجان حاجی‌رحیمی، ایده‌پرداز و عضو گروه پروژه اختراع سیستم هوشمندسازی موزه‌ها نیز گفت: اجرای این ایده حدود ١١ ماه زمان برده است. پروژه بعد از کسب مدل طلا از مسابقه اختراعات سوئیس اجرایی شد و امیدواریم گام مثبتی برای حفاظت از آثار تاریخی و موزه‌ای برداشته شود.

او گفت در جریان بررسی و تحقیق درباره شاخص‌ها و استاندارد حفاظت از آثار موزه‌ها دریافته که وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هیچ دستورالعملی برای حفاظت از اشیاء مختلف موزه‌ها ندارد و این استانداردها را از ایکوم دریافت کرده‌اند و در ادامه توضیح داد که شریط نگهداری هر ویترین براساس مواد داخل آن و استانداردهای موجود تنظیم شده است.

او همچنین گفت که این اختراع پیش از این در کشوری ثبت نشده و برای همین موفق شده در مسابقه فدراسیون جهانی مخترعان در سوئیس مدال طلا دریافت کند.

عضو گروه مخترعان سامانه هوشمندسازی موزه‌ها درباره مزیت استفاده از این سیستم و تفاوت آن با آن‌چه در موزه‌ها اجرا می‌شود، توضیح داد: در صورت استفاده از این سیستم، با توجه به حساسیت‌هایی که دستگاه روی لرزش، رطوبت، نور، دما و حتی قابلیت دفع حشرات موذی دارد، قطعا آن اتفاقی که چندی پیش برای آرشیو سازمان اوقاف افتاد و اسناد آن بر اثر نشت آب تخریب شد، تکرار نخواهد شد. این سیستم قابلیت اتصال به یک نرم‌افزار موبایلی را دارد که از هر جای دنیا به دو روش آفلاین و آنلاین، وضعیت نگهداری آثار موزه را اطلاع می‌دهد؛ مثلا همین حالا که در موزه ملی ایران، آثاری از موزه بوخوم آلمان درحال نمایش است، اگر از چنین سامانه‌ای استفاده می‌شد، مدیر موزه بوخوم می‌توانست از طریق یک نرم‌افزار، در جریان وضعیت نگهداری آثارشان در موزه ملی ایران قرار گیرد.

حاجی‌رحیمی اظهار کرد: نمونه این سیستم تا کنون در موزه‌های دیگر اجرا نشده است، سیستمی که موزه‌ها دارند همان دیتالاگر است که محدودیت‌هایی دارد، ولی سامانه موجود علاوه‌بر پایش، وضعیت را کنترل می‌کند.

او با بیان این‌که تمام هزینه‌های این اختراع حتی در مرحله اجرا شخصی تامین شده است، افزود: در زمان اجرا افزایش هزینه ارز و مقررات گمرک، بسیار اذیت‌کننده بود، اما در نهایت موفق شدیم از نهم آذرماه ۱۴۰۰ دستگاه‌ها را در ویترین‌ها نصب کنیم.

حاجی‌رحیمی درباره انتخاب موزه ارامنه برای آزمایش این اختراع، گفت: سایر موزه‌ها بروکراسی بسیار سخت و پیچیده‌ای دارند، درحالی که موزه ارامنه همکاری بسیار خوبی داشت، ما هم می‌خواستیم این دستگاه‌ها سریع‌تر در محیط موزه‌ای نصب شوند و نمی‌خواستیم وارد فرایند سخت و طولانی نامه‌نگاری شویم. علاوه‌بر این محیط موزه ارامنه با توجه به تنوع محصول، شرایط مناسبی برای این اختراع داشت که نتیجه هم خوب بوده است.

منبع:ایسنا

در تقدس کوه؛ از مهر تا اسلام

متخصص منظر کوهستان با مرور تقدس کوه برای ایرانیان در دوره‌های مختلف تاریخی، تاکید کرد: از تقدس و کارکرد کوه نزد ایرانیان کم نشده است، چه بسا که در دوره اسلام شاهد ساخت تعداد بسیاری امامزاده بر فراز کوه‌ها هستیم که این موضوع مؤید ادامه تقدس کوه در ذهن ایرانیان است.

گردشگری جنگ، جاذبه‌ای تلخ و غم‌انگیز

اما باید دانست این نوع از گردشگری در عین تلخی با نمایاندن ویرانی‌های ناشی از جنگ، باعث بیدار کردن حس وطن‌پرستی و عواطف بشر دوستانه در گردشگران می‌شود که این مهم به حفظ تاریخ معنوی و حماسی یک کشور کمک می‌کند؛ تاریخی که همزمان از وجود انسان‌هایی آرمانی و برتر که حوادثی خارق‌العاده را رقم زدند و انسان‌هایی مظلوم، بی‌دفاع و بی‌گناه که ناخواسته خود را در عرصه منازعه دیدند حکایت می‌کند.

این نوع از گردشگری که عمدتا در نواحی تحت تاثیر جنگ شکل می‌گیرد سابقه‌ای به قدمت جنگ‌های ویرانگر و خانمان‌سوز قرن بیستم دارد در واقع درست بعد از اتمام این جنگ‌ها بود که اصطلاح گردشگری جنگ هم مطرح شد و به‌شکل بازدید از آثار و بقایای برجای‌مانده از جنگ جهانی دوم، تجلی پیدا کرد.

شاید بتوان اینگونه اذعان کرد که ویرانه‌های به‌جامانده از جنگ جهانی دوم مهم‌ترین دلیل رواج این نوع از گردشگری بوده است. آری! ویرانی حاصل از خشونت و افراط و زیاده‌خواهی متجاوزین که قساوت و سنگدلی‌شان را با ریختن خون همنوعان خود به رخ می‌کشند، هم می‌تواند همچون جاذبه‌ای برای نسل‌های بعد عمل کند. خواه باعث تعقل و درس عبرت باشد و خواه یادآور غم‌انگیزترین خاطرات.

همان‌گونه که برای همگان مشهود و ملموس است گردشگری در زمان آغاز جنگ دارای پیامدهای منفی بی‌شماری است که در این میان به وضوح می‌توان دریافت در مناطقی که دستخوش این‌گونه حوادث می‌شوند، سفر به‌شدت کاهش می‌یابد و مبارزات نظامی در مدت کوتاهی اکثر دستاوردها و نتایج گردشگری را نابود می‌کنند و مابقی را به یغما می‌برد و در این میان به دلیل تزلزل و ناپایداری ناشی از جنگ، بیشترین ضربه متوجه کشورهایی می‌شود که اقتصادشان متکی به گردشگری است. بنابراین می‌توان گفت که یکی از مهمترین عواملی که به ثبات و پایداری گردشگری در کشورها کمک می‌کند دوری از جنگ و خصومت‌های داخلی و خارجی و حراست از شرایط صلح، آرامش و امنیت است.

باید این نکته را مد نظر قرار داد که ارتباط گردشگری با جنگ بیشتر پس از پایان نبرد نمود پیدا می‌کند و مورد توجه قرار می‌گیرد در واقع پس از جنگ است که آثار به‌جامانده و یادمان‌های واقعی و تلخ بشری که بخشی از تاریخ و میراث ملی هرکشوری را تشکیل می‌دهد تبدیل به جاذبه شده و به همراه خاطرات و داستان‌های برجای‌مانده از قهرمانان و شخصیت‌های مهم، افتخار آفرینی‌ها، میادین جنگ، سنگرهای نظامی، سلاح‌های جنگی و تمامی زخم‌های حک‌شده بر پیکر شهر به عمده‌ترین منابع گردشگری جنگ تبدیل می‌شوند و اینگونه است که جنگ نه صرف برانگیختن احساسات سطحی و زود گذر بلکه عمیقاً در عمل و ذهن گردشگران رسوخ می‌کند و معمولا گردشگر را از دنیای مادی دور و راهی برای جستجوی معنویت پیش پایش قرار می‌دهد.

گردشگران جنگ با سفر خود خاطرات یک دوره از تاریخ را زنده و قیمت واقعی جنگ را درک می‌کنند، و با درس‌های ارزشمندی که آموخته‌اند راهی دیار خود می‌شوند. همان‌گونه که پیش‌تر اشاره شد این نوع از گردشگری نیز مانند سایر انواع گردشگری می‌تواند آثار مثبت و منفی متعددی را به دنبال داشته باشد که با برنامه‌ریزی و مدیریت کارآمد می‌توان اثرات مثبت را تقویت و اثرات منفی را به حداقل رساند.

منبع:میراث آریا

دست بخشنده کویر

به معروف‌ترین دروازه ورود به کویر می‌رویم جایی که شهداد می‌نامندش. همه ما می‌دانیم که سابقه زیستی مردم شهداد در حاشیه غربی لوت حداقل به ۶هزار سال قبل برمی‌گردد. تا آنجا که محصول اصلی تامین معشیت این مردم در ۲هزار سال تولید پارچه ابریشم حاصل از درختان لوت و پرورش کرم ابریشم بوده است ولی از حدود هزار سال قبل با آمدن درخت پرتقال از کشور پرتقال به منطقه شهداد و کاشت آن زیر سایه درختان نخل این محصول اصلی‌ترین نقش را در تامین هزینه معشیت مردم این دیار داشته است و از حدود ۴۰ سال قبل که درختان پرتقال شهداد با گرفتن آفت کوموز خشک شدند منطقه شهداد با مهاجرت سکنه خود مواجه شد به گونه‌ای که جمعیت کشور ظرف ۴۰ سال گذشته به سه برابر افزایش یافت ولی جمعیت شهداد بدون هیچ رشدی باقی ماند حال چاره چیست؟

اگر نگاهی به شعر باز مانده از شعرای شهداد داشته باشیم جواب را درمی‌یابیم:

گر قافله شهداد نیاید/ چون دجله که بغداد نیاید

از گذشته‌های دور افرادی که قصد سیاحت، تجارت و زیارت را داشتند با تشکیل یک قافله به صورت گروهی سفر می‌کردند همان که ما امروز نامش را تورهای گردشگری گذاشته‌ایم و می‌تواند نجات بخش بوم‌نشینان کویر باشند.

وجود کویر لوت در جوار دشت شهداد با جاذبه‌های بی‌نظیر همچون کلوت‌ها، رود شود، گندم بریان، دریاچه ملک محمد، ریگ یلان، تنگه زبان مار و تنگه رتیل، آبشارها، قنوات و ده‌ها جاذبه دیگر مانند حیات جانوری و گیاهی خاص، باعث جذب گردشگر از سراسر دنیا به سوی این منطقه شده است.

ثبت جهانی لوت توسط یونسکو بر حضور گردشگران افزوده که به وجود آمدن بیش از ۴۰ واحد اقامتی بوم‌گردی و اکوکمپ بین‌المللی ستاره لوت، هتل لوت و… در سال‌های اخیر خودگویای درآمدزایی و ایجاد اشتغال برای مردم این منطقه است.

اما آنچه مهم است آن است که گردشگری ناپایدار فعلی تبدیل به گردشگری پایدار با رویکرد حفظ منابع ملی شود و این مسئولیت بر عهده همه علاقمندان لوت و دستگاه‌‎های مرتبط است.

فرصتی نیست؛ همتی جانانه باید که همه دست در دست کوشش کنند. خوشبختانه گروه‌های مختلف دولتی، مردمی و انجمن‌های دوستدار میراث‌فرهنگی و جمعی از اساتید دانشگاه‌های مختلف مشتاق تدوین برنامه‌ای برای ایجاد گردشگری پایدار در این منطقه هستند.

اصلی‌ترین بخش در گردشگری پایدار که پایه همه ارگان‌ها هم است مسئله آموزش است چراکه اهالی شهداد اگر بدانند که جاذبه‌های بی‌نظیر لوت طی فرایندی چند میلیون‌ساله بوجود آمده و قابل تجدید نیستند و اگر بدانند که چگونه بازاریابی و به جذب گردشگر به ویژه گردشگران خارجی بپردازند. اگر روحیه ملل مختلف جهان را بشناسند. اگر بتوانند با یادگیری زبان انگلیسی با گردشگری ارتباط صمیمی برقرار کنند اگر با نحوه پذیرایی و سرویس‌دهی گردشگری بین المللی آشنا بشوند. اگر کیفیت بهداشت جهانی را بدانند اگر تورهای جالب با گزینه‌های سازگار را آماده کنند و ده‌ها اگر دیگر آنگاه می‌توان به برنامه‌های مدون گردشگری پایدار لوت جامه عمل پوشاند و در نگاه فعالان گردشگری نسبت به حفظ و بهره‌وری لوت تغییراتی ایجاد کرد.

آموزش چنان اهمیتی دارد که باید از امروز آغاز شود در غیراینصورت فرصت‌ها از دست خواهد رفت.

فرصتی نیست که از خم به قدح ریزی می‌/ لب من بر لب خم نه که جهان یک نفس است

در پایان اشاره شود که در کنار مساله حیاتی و مهم آموزش به عوامل متعدد دیگر همچون جذب سرمایه‌گذار، مشارکت مردمی، توانمندسازی جامعه محلی و تحول اساسی در کشاورزی و دامداری و… نیز باید توجه داشت. نان کویرنشینان روزبه‌روز پررونق‌تر باشد.

منبع:میراث آریا