آگاهی‌بخشی، راه‌ مقابله با وندالیسم فرهنگی

در آخرین روز از دومین ماه پاییز ۱۴۰۰، گردشگری از کشور اوکراین در بازدید از محوطه چغازنبیل بی‌توجه به منشور بازدید، از حفاظ مسیر بازدید عبور کرده و روی پوستامنت (سکو) صحن زیگورات رفته و دیگری از او فیلم‌برداری کرده و در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته لود؛ اتفاقی که متأسفانه علاوه بر ایران و چغازنبیل، در بسیاری از کشورها و محوطه‌های باستانی آن‌ها اتفاق افتاده است.

به پدیده آسیب رساندن به آثار تاریخی بدون توجه به ارزش و اهمیت آن‌ها «وندالیسم» گفته می‌شود؛ وندالیسم زمانی بروز پیدا می‌کند که آگاهی و تعلق خاطر وجود نداشته یا کم باشد. اقدام این گردشگر اُکراینی نیز در رسته وندالیسم فرهنگی قرار می‌گیرد. مواجه شدن با این موضوع، ابتدا این سوال را مطرح می‌کند که «چه عواملی در محوطه باستانی می‌تواند از آثار محافظت کند؟» در اینجا لازم است یادآوری کنم در محوطه میراث جهانی چغازنبیل در بدو ورود و پیش از تهیه بلیت تابلویی به نام «منشور بازدید از محوطه» قرار گرفته که به زبان فارسی و انگلیسی و پیکتوگرام‌هایی قوانین بازدید را معرفی کرده است.

«عبور نکردن از حفاظ‌ها»، «قدم نگذاشتن بر آثار» و… از جملۀ این قوانین است. پیکتوگرام‌های منشور بازدید در طول مسیر نیز روی تابلوهای معرفی ساختارها و بناها تکرار شده‌اند؛ اما متأسفانه نه گردشگر و بیشتر اوقات نه راهنمایان گشت به این قوانین توجهی ندارند و این‌عدم توجه منجر به رفتاری دور از شأن میراث‌جهانی می‌شود.

سؤال دیگر در مورد نیروهای حراست از محوطه است. آیا این تعداد نفرات با این ابعاد و گستردگی محوطه کفایت می‌کند؟ متأسفانه تعداد نیروهای حراست از محوطه به دلیل اعتبارات و مسائل اداری پیوست آن، بسیار کمتر از نیاز و وسعت محوطه است که همین موضوع امکان حضور این نیروها در همه نقاط محوطه را ناممکن می‌سازد.

خوشبختانه نصب دوربین‌های مداربسته در سال جاری کمک شایانی به نگهداری از محوطه و سرعت‌بخشی توجه به هرگونه هنجارشکنی در محوطه کرده است؛ اما باتوجه به وسعت محوطه، قطعاً از زمان مشاهدۀ چنین رفتاری از راه دوربین تا دسترسی به گردشگر و تذکر لازم، زمان زیادی صرف خواهد شد. آموزش نیروهای حراست در نحوۀ برخورد با چنین گردشگرانی نیز از موضوعاتی بوده که به صورت کارگاه‌هایی تاکنون به کرات در پایگاه برگزار شده است.

پیام مهم‌تر اما مسئلۀ آموزش راهنمایان گردشگری است که بارها در مورد ضرورت انجام آن تأکید شده، تا جایی که در اسفند سال ۱۳۹۸ تصمیم بر آن شد با همکاری انجمن راهنمایان گردشگری استان، برنامه‌ای برای آموزش بیشتر راهنمایان گردشگری برگزار شود تا در آن بر اهمیت میراث‌جهانی، ارزش برجسته جهانی اثر و نقش گردشگر و گردشگری در صیانت از یک محوطه باستانی بیش از پیش برای راهنمایان گردشگری روشن شود.

متأسفانه در نبود راهنمایان آگاه، وقوع چنین رویدادهای ناگواری پیش‌بینی خواهد شد. این برنامه با همه‌گیری کرونا متأسفانه به تعویق افتاد که امیدوارم در آینده نزدیک زیرساخت برگزاری این دوره‌های آموزشی فرآهم آید.

در پایان مایلم تأکید کنم آثار تاریخی به‌ویژه آثار جهانی متعلق به شخص یا ارگان خاصی نیست؛ تفاوتی ندارد ما از آثار کدام کشور، قوم و یا منطقه بازدید می‌کنیم، همه ما در نگهداری از آثار تاریخی باید نقش و وظیفه داشته باشیم. مهمترین اقدام زیرساختی برای حفاظت از آثار تاریخی، منابع طبیعی و محیط‌زیست، آگاهی‌بخشی است و مردم نیز باید در این راستا مشارکت کنند؛ به عبارت دیگر با زور و یک دستگاه متولی تنها نمی‌شود از هیچ‌یک از موارد گفته‌شده مراقبت کرد و به مشارکت مردم نیاز است.

امیدوارم با همکاری صدا و سیما و دستگاه‌های متولیِ آگاهی‌بخشی فرهنگی، بتوانیم گام‌های بزرگ و روشنی به سمت آگاهی‌بخشی اهمیت آثار تاریخی برداریم.

کهنه دلقی است ولی تازه برای دل ما/ یادگاری‌ست ز ایام عزیزش می‌دار.

منبع:میراث آریا

فراز و فرود همه‌گیری کرونا در مجموعه جهانی تخت جمشید

محوطه‌های خالی از هیاهوی زندگی و گردشگرانی کمتر از نقش سربازان هخامنشی همه اما امیدوار به‌روزهایی بهتر. از سویی اما محوطه‌های تاریخی و طبیعی در مدت همه‌گیری کرونا و تعطیلی کسب‌وکار گردشگری فرصتی یافتند برای تنفس و حفاظت و احیای زیرساخت‌ها. در خلوت تخت جمشید برای نخستین بار در یک دهه گذشته است که امکان تعمیراتی گسترده فراهم شد؛ بخش عمده‌ای از کف‌پوش‌های چوبی در مسیر بازدید که همیشه مملو از حضور بازدیدکنندگان بود امکان تعویض و تعمیر یافتند و شیب کف و حیاط کاخ‌ها که به دلیل تردد مداوم محل تجمع آب‌ها شده بود، مجدد تصحیح شد و با انجام شیب‌بندی جدید، آب‌های حاصل از بارندگی با کمترین فرسایش به درون آبراهه‌های زیرین صفه هدایت شدند.

کرونا فرصتی برای احیا، تقویت و یا توسعه زیرساخت‌های مرتبط با گردشگری را فرارو آورده است. تقویت این زیرساخت‌ها به‌ویژه در حوزه مجازی فرصتی است برای استفاده از فن‌آوری‌های نوین در معرفی کامل‌تر ارزش‌های متنوع مواریث فرهنگی و درنتیجه تقویت حس هویت که قاعدتاً هیچ‌گاه تعطیلی برنمی‌تابد و ازاین‌روست که می‌توان تهدید کرونا را تبدیل به فرصت کرد. می‌توان همه‌گیری کرونا را تلنگری به حوزه فرهنگ و تاریخ در بازنگری روش‌های سنتی و پیشین معرفی پنداشت.

برنامه‌ریزی و تولید محتوا با شیوه نو و باهدف عبور از تنگناها و تهدیدهایی که ارتباط میان تجارب تاریخی و هویتی ما و مردمان این سرزمین را نشان و هدف قرار داده، نیازمند توجه ویژه و فراوان است. در این مسیر فرهنگی قطعاً دریافت و بررسی نقاط ضعف که پرتعداد هستند و یافتن راه‌حل‌های مطمئن با حداقل آزمون‌وخطا، نجات‌بخش خواهد بود و راهبردی است که می‌تواند جبران‌کننده چنین گسست فرهنگی باشد و منتج به توسعه پایدار خواهد بود؛ بنابراین کرونا علاوه بر آشکار ساختن نقاط ضعف و ظرفیت‌های مهجور گردشگری، لزوم توجه حداکثری به سرمایه‌گذاری و بهره‌برداری مطمئن از چنین ظرفیتی را متذکر می‌شود.

این‌همه‌گیری فرصتی نیز برای بازنگری در تجارب ارزشمند قبلی بوده و نقاط قوت یا ضعف آن در قالب فرصت‌های آموزشی قابل‌عرضه است.

آموزش، همیشه فرصتی است همگانی برای به‌روز شدن و به‌روز ماندن و درنگی است کوتاه که امکان بازنگری در تجارب سرزمینی و تفکر در چگونه پیمودن راه بلند فردا را فراهم می‌آورد.

توجه همگانی به موضوع سلامت مهم‌ترین پیام این‌همه گیری است که ضروری است محور برنامه‌های فرهنگی و گردشگری نیز قرار گیرد. همچنین فرصتی است جهت توجه به قوانین و دستورالعمل‌ها در زمینه بهداشت فردی و جمعی. در همین زمینه در محوطه‌های تاریخی فضای باز به دلیل فراهم شدن شرایط فاصله‌گذاری، می‌توان مکان‌هایی ایمن برای حضور مخاطبین خود ایجاد و مدیریت کرد.

حضور سامانه‌های الکترونیکی و یا مجازی فروش بلیت که خوشبختانه در اکثر محوطه‌های میراث ملی و میراث جهانی همچون تخت جمشید و پاسارگاد راه‌اندازی شده است گامی مثبت در جهت کاهش ازدحام و مدیریت حضور ایمن گردشگران در محوطه‌ها قلمداد می‌شود، همه این ابزار و روش‌ها در دوران کرونا و پسا کرونا در خدمت تجربه‌ای آگاهانه برای تصحیح سبک زندگی و به‌منظور سلامت زیستن قرار می‌گیرند.

منبع:میراث آریا

بررسی علل استفاده نشدن از بسته‌بندی برای صنایع‌دستی چوبی

فقدان بسته‌بندی آثار صنایع‌دستی چه در حوزه صادرات و چه در حوزه فروش داخلی و خصوصاً گردشگری سبب بروز مشکلات عدیده شده است. بر این اساس مقاله حاضر، به‌عنوان موردمطالعه، به روش انتخابی، تعدادی از کارگاه‌های تولیدی خاتم در سطح شیراز را برگزیده و با تکیه به مستندات میدانی به تحلیل چرایی و چگونگی‌عدم استفاده از بسته‌بندی برای این‌گونه آثار پرداخته است با این هدف که درنهایت به الگوهای پیشنهادی متناسبی برای بسته‌بندی این محصولات دست یابد. این پژوهش از نوع مطالعات پیمایشی بوده و برای جمع‌آوری داده‌ها علاوه بر روش‌های کتابخانه‌ای و میدانی از ابزار پرسشنامه نیز استفاده‌شده است.

یافته‌های تحقیق حاکی از موانعی ساختاری در ویژگی‌های ماهوی صنایع‌دستی است. ازآنجایی‌که در تمام کارگاه‌های موردپژوهش اندازه استاندارد و ثابتی برای محصولات وجود ندارد و از طرف دیگر با توجه به اینکه مقداری از حجم تولیدات این کارگاه‌ها را سفارش‌ها خصوصی تشکیل می‌دهد، بنابراین تولید بسته‌بندی با شیوه‌های رایج صنعتی که بر پایه تولید انبوه است، توجیه اقتصادی ندارد. پیشنهاد می‌شود که بسته‌بندی این آثار نیز به‌صورت سفارشی و توسط کارگاه‌های صنایع‌دستی تولید شود.

یکی از مشکلات مهم صنایع‌دستی کشورمان، در سال‌های اخیرعدم برخورداری از بسته‌بندی مناسب در بازارهای داخلی و خارجی است. بسته‌بندی در صنایع‌دستی را که نمونه عینی میراث‌فرهنگی این مرزوبوم به شمار می‌آید، می‌توان حلقه رابط محصول و خریدار دانست. بسته‌بندی یک محصول را می‌توان جزء اولین عنصر بصری که با خریدار ارتباط برقرار می‌کند، به شمار آورد. رنگ، اندازه و فرم بسته‌بندی نیز در این امر دارای جایگاه ویژه‌ای است.

در خصوص محصولات صنایع‌دستی، با توجه به هزینه‌های زیاد تولید و فروش، اگر کالایی با عنصر جاذبی به نام بسته‌بندی بتواند به سلیقه زیبایی‌شناسی خریداران پاسخ دهد می‌تواند به عامل مهمی در خرید محصول تبدیل شود؛ زیرا محصولات صنایع‌دستی اغلب به‌قصد هدیه دادن و نه به‌قصد مصرف شخصی خریداری می‌شوند و بسته‌بندی زیبا و مناسب را می‌توان یکی از عناصر اصلی اهدا به شمار آورد.

خریداران داخلی و گردشگران خارجی، زمانی ترغیب به خرید یک محصول پربها می‌شوند که نسبت به محصول شناخت کافی حاصل نمایند و این مهم جز در سایه شناخت هنجارهای فرهنگی کشور مقصد و فراهم کردن زمینه برای بسته‌بندی مناسب محصولات تحقق نمی‌یابد.

صنعت بسته‌بندی در هر کشور، نماینده رشد ساختار بازار، توان صادرات، عرضه صحیح محصول و خدمات است؛ زیرا بسته‌بندی به‌طورکلی با مصرف، تولید، فناوری و بازار ارتباط تنگاتنگ دارد و همان‌طور که صنایع‌دستی نماد غنای فرهنگی و نبوغ یک ملت است، بسته‌بندی مناسب نیز از رشد و توسعه آن ملت خبر می‌دهد.

بنا به اخبار منتشرشده، تولید صنایع‌دستی در ایران دارای رتبه سوم در جهان است. با توجه به مواردی که در قسمت بالا به آن‌ها اشاره شد؛ فقدان بسته‌بندی برای این آثار گران‌بها معضلی اساسی محسوب می‌شود. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن کارگاه‌های خاتم‌سازی در شهر شیراز به‌عنوان نمونه موردی، چرایی‌عدم استفاده از بسته‌بندی برای این محصولات، توسط هنرمندان این رشته را بررسی می‌کند. همچنین با استفاده از نظرات ایشان به دنبال ارائه راهکار و طرحی مناسب برای بسته‌بندی این آثار است.

در راستای این اهداف، ابتدا وظایف و اهداف بسته‌بندی در محصولات صنایع‌دستی بررسی و تحلیل می‌شوند؛ سپس ویژگی‌های آثار خاتم و وضعیت کنونی این هنر صنعت بیان خواهد شد. در انت‌ها کوشش بر این اصل استوار است تا با تحلیل داده‌های به‌دست‌آمده از پژوهش‌های میدانی، راهکارهایی مناسب برای کارگاه‌ها و تولیدکنندگان خاتم ارائه شود.

از اهداف بسته‌بندی برای محصولات صنایع‌دستی موارد زیر را می‌توان برشمرد:

۱- حفاظت از محصول، پیشگیری از صدمه دیدن محصولات آسیب‌پذیر، سهولت حمل‌ونقل و انبارداری: 

مهم‌ترین و کاربردی‌ترین وظیفه بسته‌بندی به‌ویژه در مورد محصولات شکستنی، آسیب‌پذیر و ظریف صنایع‌دستی مانند سفال، سرامیک، شیشه، زیورآلات سنتی، ملیله، سنگ‌های قیمتی و نیمه قیمتی، آثار چوب حفاظت و نگهداری از محصولات در حین حمل‌ونقل و جابه‌جایی است.

برای تحقق بخشیدن به این امر دربسته‌بندی آثار، استفاده از مواد اولیه مناسب و انجام آزمایش‌هایی برای اندازه‌گیری میزان مقاومت و استحکام، بایستی موردتوجه قرار گیرد.

لیکن برای انتخاب هر بسته‌ای ابتدا باید به دنبال تعیین مواد اولیه بود که بتواند ضمن حفظ کالا به نیازهای محصول، نیازهای تولیدکننده، نیازهای مصرف‌کننده و حضور در بازارهای جهانی را پاسخگو باشد. با استفاده از مواد اولیه مناسب ضمن فروش بیشتر کالا، می‌توان آن را در برابر حوادث مخرب محیطی و غیر محیطی، حمل‌ونقل راحت، توزیع بهتر و ذخیره‌سازی کوتاه‌مدت و بلندمدت برنامه‌ریزی کرد.

بنا به تحقیق‌های میدانی و گفتگو با خاتم‌کاران شهر شیراز، نگارندگان به این نتیجه رسیدند که بسته‌بندی استاندارد و مواد ضربه‌گیر متناسب با محصولی که در هر بسته قرار می‌گیرد، ممکن است به‌طور میانگین ۵ درصد از قیمت نهایی فروش محصول را به خود اختصاص دهد.

۲- حفظ جایگاه، ارج‌گذاری و تشخص بخشی محصولات صنایع‌دستی: 

بسته‌بندی یک اثر، ویترین ارائه آن اثر است؛ اگر این ظرف متناسب با مظروف خود نباشد، ارزش‌های هویتی، ملّی و اجتماعی اثر زیر سؤال می‌رود.

تشخّص بخشی به‌عنوان یک وظیفه و عامل انگیزشی و ارزشی، مختص صنایع‌دستی کنونی کشور است. شاید این عامل به‌طور مثال در مواد غذایی کمتر مطرح شود اما در صنایع‌دستی باهدف برون‌رفت از وضعیت کنونی و سامان بخشی به وضع موجود انگیزه‌ای است که با سازوکارهای ملّی و فرهنگی آمیخته‌شده است.

در مورد ایجاد هویت ملی یا جهانی در طراحی بسته‌بندی‌ها به‌جای توجه به ذهنیات و خواسته‌های سفارش‌دهندگان بایستی به ذهنیات و خواسته‌های مصرف‌کنندگان اندیشید. تأکید بر خصوصیات و هویت ملی یا محلی و استفاده از عناصر شناخته‌شده ملی یا سنتی، زمانی لزوم می‌یابد که خود محصولات جنبه¬ای ملی یا سنتی داشته باشند. نمایش محصول تولیدی نوعی از هویت ملی یا محلی در اصالت و مرغوبیت آن است. به‌طور مثال محصولاتی چون شکلات یا زعفران و پسته ایرانی در بحث صادرات و فروش به دلیل حسن شهرت تأثیرگذار است. لذا بسته‌بندی بایستی با سنت‌های ارائه این کالا اتصال داشته و تأکیدی بر هویت ملی و محلی باشد.

۳- ایجاد هویت‌سازمانی، معرفی محتوای بسته‌ها و شناسنامه‌دار کردن محصولات صنایع‌دستی: 

طراح بسته‌بندی باید با استفاده از زبان‌هایی بین‌المللی و هنر گرافیک، در جهت شناساندن محتوای ارزشمند درون بسته‌ها به علاقه‌مندان داخلی و خارجی کوشش کند.

محتوی درون بسته، پیش از هر چیز باید برای کسی که آن را می‌بیند، مشخص و آشکار شود، هرچند یکی از وظایف اولیه بسته‌بندی پوشاندن و محافظت محتوی از عوامل بیرونی است، اما چنانچه مصرف‌کننده درنیابد درون بسته‌ای چیست به خرید آن اقدام نخواهد کرد. محتوی داخل یک بسته را می‌توان به‌وسیله ساختاری خاص و یا با استفاده از مصالحی چون طلق و شیشه مستقیماً نمایش داد و یا به نحوی دیگر با به‌کارگیری عناصر طراحی مانند فرم بسته‌بندی، رنگ، لوگو، شکل-ها، تصویرسازی و عکس در یک ترکیب‌بندی مؤثر و گویا، کالای بسته‌بندی‌شده را به مخاطبین شناساند، همچنین این نکته می‌تواند از طریق اطلاعات مکتوب و یا نام محصول به خریداران منتقل شود.

معرفی تاریخچه شکل‌گیری رشته صنایع‌دستی موردنظر، روند تولید، مواد مورداستفاده در ساخت اثر و مواردی ازاین‌دست همان بینشی را به خریدار می‌دهد که سرانجام منجر به خرید می‌شود که این مهم تنها با داشتن بسته‌بندی طراحی‌شده بر اساس استانداردهای جهانی و سازگار با هویت منطقه امکان‌پذیر خواهد بود.

۴- افزایش اقبال، ترغیب و ترویج فروش و صادرات محصولات صنایع‌دستی از طریق بسته‌بندی به‌عنوان یک جاذبه و مزیت: 

چه بسیار محصولاتی که به‌واسطه جذبه ایجادشده، بنا به‌ظاهر بسته‌بندی خریداری‌شده‌اند و نگهداری بسته‌بندی در راستای خرید محصول تولیدی قرارگرفته است. البته این مهم لازم به ذکر است که با توجه به قیمت بالای محصولات صنایع‌دستی، بسته‌بندی مناسب و درخور ارزش گران‌بهای آثار می‌تواند نمایانگر میزان اهمیت و کیفیت مناسب اثر برای خریداران باشد.

۵- ایجاد فرهنگ بسته‌بندی محصولات تولیدی صنایع‌دستی از سوی تولیدکنندگان، صادرکنندگان و فروشندگان: 

الف: فرهنگ‌سازی: مهم‌ترین وظیفه در جهت ایجاد ترغیب و گسترش بسته‌بندی در محصولات صنایع‌دستی فرهنگ‌سازی است. این مقوله همواره نیازمند صرف هزینه و زمان است. فرهنگ‌سازی توسط متولیان صنایع‌دستی در کشور بایستی باهدف ترویج به‌کارگیری بسته‌بندی در تولیدات صنایع‌دستی از سوی هر استان از طریق موارد ذیل محقق شود:

– طراحی و تولید بسته‌بندی با توجه به شاخصه‌های هر استان

– اختصاص بسته‌بندی به‌صورت رایگان به هنرمندان استان

– برگزاری کارگاه‌های آموزشی ترویجی با موضوع بسته‌بندی با تأکید بر ترغیب هنرمندان صنایع‌دستی

ب: تشویق: این مهم را می‌توان از موارد اثرگذار در استفاده از بسته‌بندی توسط هنرمندان به شیوه‌های مختلف برشمرد. در ذیل به چند نمونه از این شیوه‌ها اشاره‌شده است:

– شرکت دادن اشخاص حقیقی و حقوقی فعّال در زمینه بسته‌بندی صنایع‌دستی در جشنواره‌ها و نشست‌های مرتبط.

– اختصاص غرفه در نمایشگاه‌های صنایع‌دستی به هنرمندانی که از بسته‌بندی در محصولات صنایع‌دستی استفاده کرده‌اند، به‌طور مثال: در نظر گرفتن تسهیلاتی همچون هزینه رایگان، حمل‌ونقل

ج: الزام: این امر جز در سایه حمایت سازمان متولی صنایع‌دستی محقق نمی‌شود.

– لزوم برخورداری محصولات صنایع‌دستی از بسته‌بندی مناسب برای تمدید پروانه تولید در سال‌های آتی

– لزوم برخورداری از ایران کد در محصولات صنایع‌دستی که این امر با بسته‌بندی محقق خواهد شد.

– اهمیت دادن به بسته‌بندی محصولات صنایع‌دستی در دریافت نشان ملّی و مهر اصالت یونسکو

معرفی هنر خاتم‌سازی: 

هنر خاتم ازجمله هنرهای زیبا و اصیلی است که دستان هنرمند ایرانی از دیرباز با آن آشنا بوده، هنر خاتم‌کاری از زمان‌های بسیار دور و حتی دوران باستان در خاور نزدیک وجود داشته است. البته آنچه پوپ در توصیف کلمه (inlay) می‌گوید به‌نوعی توصیف خاتم ایران و چین است. لازم به ذکر است که این دو نوع خاتم در شیوه ساخت و استفاده از مواد اولیه تفاوت‌های فراوانی باهم دارند.

خاتم هنر آراستن سطح چوبی اشیاء کاربردی و تزیینی با استفاده از مواد اولیه نظیر چوب، استخوان و فلز در قالب اشکال هندسی یا گره زیرا خاتم مولد گره است و در اصل خاتم را می‌توان نوعی شاه گره نامید.

هنر خاتم در ایران در اماکن مختلف در قرن هشتم هجری توسعه می‌یابد و طرح‌های هندسی پیچیده‌ای را تشکیل می‌دهد که خطوط آن چندضلعی‌های را به وجود می‌آورد که به متصل می‌شود. پس از ساخت و آماده شدن آن را به‌صورت نوارهای باریک (قامه) درمی‌آورند و بر اساس طرح و نقشه قبلی که ممکن است ذهنی یا ترسیم‌شده باشد، روی اسکلت چوبی نصب می‌کنند.

این اسکلت که روی آن را باروکش خاتم می‌پوشانند، در اصطلاح خاتم‌سازان زیرساخت نامیده می‌شود. این اسکلت بسته به شی‌ء موردنظر خاتم‌کاران برای ساخت اشیا خاتم گوناگون است و عموماً از چوب ساخته می‌شود. بدنه و زیرساخت کار از مهم‌ترین ارکان ساخت خاتم است؛ بنابراین توجه و دقت در انتخاب آن بسیار ضروری است.

انتخاب جنس مناسب، اطمینان از خشک بودن کامل چوب، بدون گره و صاف بودن سطح آن و استحکام و مقاومت آن در برابر عوامل طبیعی چون رطوبت و حشرات موذی ازجمله نکاتی است که در انتخاب زیرساخت باید به آن‌ها توجه کرد، زیرا درصورتی‌که زیرساخت، ویژگی‌های فوق را نداشته باشد قطعاً در کار نقص ایجاد می‌شود و درنتیجه عمر خاتم روی آن کوتاه می‌شود و کیفیت کار پایین می‌آید. درگذشته هنرمند خاتم‌کار نجار قابلی بود و زیرساخت آثار را خود تهیه می‌کرد اما امروزه خاتم‌کاران تهیه زیرساخت‌ها را به نجاران می‌سپارند.

به‌این‌ترتیب انتخاب هر نوع زیرساخت برای آثار خاتم با رعایت مشخصات فنی و اجرایی قابل‌اجرا است؛ بنابراین ساخت طیف وسیعی از اشیاء تزیینی و کاربردی در این گروه قرار می‌گیرند که شامل انواع جعبه‌ها، قلمدان‌ها، لوازم‌التحریر، قاب و آیینه و مبلمان می‌شوند.

جامعه آماری و حجم نمونه

در پژوهش حاضر برای بررسی عوامل‌ استفاده نشدن از بسته‌بندی در کارگاه‌های چوب شهر شیراز، کارگاه‌های خاتم‌سازی در نظر گرفته‌شده‌اند. بر این اساس جامعه آماری تحقیق را تمام کارگاه‌های فعّال خاتم در شهر شیراز تشکیل می‌دهند.

با توجه به اینکه تهیه پرسشنامه و انجام مصاحبه با تمامی این هنرمندان به دلایل مختلف ازجمله کمبود زمان، فعالیت کم بعضی از کارگاه‌ها وجود نداشت، از میان ۳۰ کارگاه نسبتاً فعّال این هنر، تعداد ۵ کارگاه از روش نمونه‌گیری انتخابی برگزیده شدند.

روش و ابزار گردآوری داده‌ها

در این تحقیق جهت جمع‌آوری داده‌ها از روش میدانی استفاده شد و برای این منظور ابزار پرسشنامه به کار گرفته شد. سؤالات پرسشنامه به دلیل ابهام‌عدم استفاده از بسته‌بندی برای آثار خاتم و فقدان پژوهش‌های کاربردی در این زمینه به‌صورت تشریحی طراحی شدند و پرسشنامه‌ها به‌صورت حضوری میان پاسخ‌گویان توزیع شدند. به دلیل بکر بودن موضوع و در راستای روشن شدن پرسش‌های پژوهش، با هرکدام از پاسخ‌گویان مصاحبه‌ای نیز صورت گرفت که در تحلیل داده‌ها از آن استفاده می‌شود.

دلایل‌ استفاده نشدن از بسته‌بندی برای آثار خاتم

با توجه به مصاحبه حضوری با هنرمندان و داده‌های به‌دست‌آمده از پرسشنامه‌ها، موانعی که امروزه بر سر راه بسته‌بندی آثار خاتم وجود دارند به‌طور موردی می‌توان موارد زیر را برشمرد:

۱- نداشتن اندازه‌های همسان و استاندارد برای تولید آثار

متأسفانه برای بسیاری از آثار خاتمِ تولیدشده در کارگاه‌های موردپژوهش، اندازه استانداردی برای تولید انبوه وجود ندارد؛ به‌طور مثال جعبه‌های خاتم در ابعاد و اندازه‌های بسیار متفاوت تولید می‌شوند و گاه به لحاظ اندازه، حتی دو کار همسان ساخته نمی‌شود. از طرف دیگر بسیاری از کارگاه‌ها تولیدات پراکنده و متنوعی دارند و همین امر سبب پایین آمدن تیراژ هرکدام از این محصولات شده و به لحاظ اقتصادی قابل تطبیق با تیراژ بالای بسته‌بندی‌های صنعتی نیست.

۲- هزینه زیاد تهیه بسته‌بندی به دلیل تیراژ پایین

همان‌طور که در مورد قبل اشاره شد، پراکنده بودن محصولات سبب پایین آمدن تیراژ هرکدام از آن‌ها می‌شود. از طریق مصاحبه حضوری با تعدادی از تولیدکنندگان بسته‌بندی مشخص شد که تولید بسته‌بندی صنعتی (و نه دست‌ساز) برای تیراژ کمتر از ۵۰۰ عدد، برای تولیدکنندگان صنایع‌دستی و همچنین دست‌اندرکاران صنعت بسته‌بندی، امکان‌پذیر و مقرون‌به‌صرفه نیست. لازم به ذکر است که علاوه بر پراکنده بودن نوع تولیدات، زمان‌بر بودن هنر خاتم نیز مانعی بر سر راه تولید انبوه محصولاتی ازاین‌دست می‌شود. به این معنی که حتی اگر کارگاهی در زمان مشخص بر تولید یک نوع اثر متمرکز شود، بازهم ممکن است تولیداتی به تعداد قابل‌قبول و متناسب بسته‌بندی صنعتی نرسد. البته این امر در کارگاه‌های بزرگ با تعداد هنرمندان بیشتر، امری غیرممکن و دور از دسترس نیست.

۳- ماهیت سفارشی و منحصربه‌فرد بودن بعضی آثار خاتم

همه کارگاه‌های صنایع‌دستی سالانه بخشی از زمان خود را صرف خلق آثاری منحصربه‌فرد و قیمتی می‌کنند که بسیار زمان‌بر هستند و تولید بعضی از آن‌ها گاه تا چند سال طول می‌کشد. این مسئله شامل کارگاه‌های خاتم نیز می‌شود. آثار سفارشی نیز توسط بعضی از دوستداران و گاه دلالان هنری به هنرمندان سفارش داده می‌شوند. این آثار به دلیل تک بودن اغلب یا بدون بسته‌بندی می‌ماند یا توسط خود خاتم‌کاران برای سالم رسیدن به مقصد با جعبه‌های کارتنی معمولی و پلاستیک‌های حباب‌دار بسته‌بندی می‌شوند. همین امر در بعضی موارد سبب از دست رفتن مشتری می‌شود؛ چراکه اثری گران‌قیمت و منحصربه‌فرد، اگر در مظروف مناسب خود قرار نگیرد، ارزش و اعتبار خود را تا حدودی از دست می‌دهد.

۴- نبود انبار برای نگهداری جعبه‌های بسته‌بندی

یکی دیگر از مواردی که اکثر تولیدکنندگان به آن اشاره کردند، نبود انبار برای نگهداری جعبه‌های بسته‌بندی بود؛ زیرا فضای کارگاه‌های تولید خاتم را ابزارها، وسایل برش، میز کار، انواع چوب، قامه‌های آماده خاتم، کارهای نیمه‌کاره، انبوه کارهای آماده اشغال کرده و دیگر فضایی برای نگهداری جعبه‌های بسته‌بندی باقی نمی‌ماند؛ بنابراین نگهداری آن‌ها مستلزم اجاره انبار می‌شود و هزینه‌های زیاد اجاره انبار برای تولیدکنندگان سبب صرف‌نظر آن‌ها از سفارش بسته‌بندی می‌شود.

۵- آشنا نبودن بعضی از تولیدکنندگان با فواید بسته‌بندی

بعضی از خاتم‌کاران هنرمند و حرفه‌ای، به‌صورت تجربی نزد استادکاران قدیمی آموزش‌دیده‌اند و از تحصیلات آکادمیک در این زمینه برخوردار نیستند. عده‌ای دیگر نیز به دلیل کهولت سن از شیوه‌های بازاریابی نوین، مسائل مربوط به برندسازی و تأثیر تبلیغات و بسته‌بندی برافزایش فروش به‌کلی بی‌اطلاع‌اند. برخی دیگر نیز آثار خود را از طریق دلالان و از طریق صادرات چمدانی به فروش می‌رسانند و دغدغه بسته‌بندی برای آثار را ندارند.

الزامات طراحی بسته‌بندی برای آثار خاتم

برای طراحی بسته‌بندی برای انواع آثار خاتم، ازنظر اندازه و نوع کار، دو روش گروه‌بندی به شرح ذیل پیشنهاد می‌شود:

۱. ازنظر اندازه کار

الف. آثار سایز کوچک و متوسط مانند قلمدان، جعبه، لوازم‌التحریر، قاب عکس و آیینه، ساعت

با توجه به آمار به‌دست‌آمده از پژوهش‌های میدانی، میانگین آثار تولیدی هر کارگاه در یک سال، با اندازه کوچک ۱۶۶۰ قطعه است. این تعداد که شامل اشیاء پراکنده‌ای چون: قلمدان، جعبه دستمال، شکلات خوری، جعبه قرآن می‌شود؛ باوجودی که بیشترین آمار را در میان آثار تولیدی دارند؛ اما همچنان با ساختارهای طراحی و ساخت بسته‌بندی صنعتی قابل تطبیق نیستند. البته اگر اندازه و نوع تولیدات توسط کارشناسان طراحی صنعتی و صنایع‌دستی مشخص شود و تولیدات انبوه بر پایه اندازه‌های استاندارد انجام شود، امکان سفارش جعبه¬های بسته‌بندی برای یک سال فراهم می‌شود. برای آثار کوچک سایز، با توجه به قیمت نسبتاً پایین آن‌ها، بسته‌بندی‌هایی که با دست و از طریق رشته‌های مختلف صنایع‌دستی ساخته می‌شوند معمولاً توجیه اقتصادی ندارد. برای این گروه از تولیدات بسته‌بندی‌های صنعتی که بر پایه تولید انبوه با ماشین هستند، البته با طرح و نقش بومی توصیه می‌شود.

ب. آثار سایز بزرگ مانند مبلمان

آثار سایز بزرگ به دلیل ابعاد و اندازه بسیار بزرگ آن‌ها و تعداد بسیار کم تولید آن‌ها در سال (میانگین ۲/۹۶ تعداد اثر) قابل بسته‌بندی نیستند و فقط از طریق مواد ضربه‌گیر برای سالم رسیدن به مقصد بسته‌بندی می‌شود. الزامی در خصوص بسته‌بندی این نوع آثار بر عهده هنرمندان نیست.

۲. ازنظر شیوه فروش و سفارش

الف. سفارشی

آثار سفارشی همان‌گونه که از نام آن مشخص است، توسط فرد یا ارگان و شرکت‌ها سفارش داده می‌شوند و طبق برنامه و قاعده تولید نمی‌شوند که هنرمند برای آن‌ها جعبه‌های بسته‌بندی تدارک ببیند. این محصولات سفارشی که تعداد آن‌ها از یک عدد تا تیراژ بالا متغیر است، برای اکثر کارگاه‌های خاتم تولید پیش‌بینی‌نشده‌ای است و هنرمند را برای تهیه بسته‌بندی دچار مشکل می‌کند. از طرفی وقتی سفارش‌دهنده با آثار فاقد بسته‌بندی روبه‌رو می‌شود حتی گاهی از سفارش خود انصراف می‌دهد؛ زیرا اگر فرد سفارش‌دهنده اثر را برای مصارف شخصی و اثری منحصربه‌فرد سفارش داده، اثر بدون بسته‌بندی را فاقد ارزش‌های ذهنی خود می‌بیند. اگر آثار با تعداد بالا برای سازمان‌های دولتی و غیردولتی سفارش داده‌شده باشند، طبیعی است که برای هدیه به کارکنان در نظر گرفته‌شده‌اند و یکی از ویژگی‌های یک هدیه مناسب بسته‌بندی شکیل و درخور توجه است.

بنابراین با توجه به آنچه ذکر شد، پیشنهاد می‌شود برای آثار سفارشی با تعداد پایین، با استفاده از یکی از رشته‌های صنایع‌دستی بسته‌بندی دست‌ساز و مخصوص آن اثر تولید شود؛ اما در خصوص آثار سفارشی با تیراژ بالا، تولید بسته‌بندی‌های صنعتی مناسب‌تر است.

ب. غیرسفارشی

در خصوص آثار غیرسفارشی یعنی تولیدات مرسوم کارگاه‌ها، با طبقه‌بندی آن‌ها به دودسته سایز کوچک و سایز بزرگ، به‌تفصیل راهکارهای مناسب ارائه شد.

استفاده از بسته‌بندی برای آثار صنایع‌دستی زمینه‌ای بکر و دست‌نخورده برای پژوهش‌ها، آزمون‌وخطاهاست. جستار پیش رونیز با تمرکز بر هنر خاتم‌سازی شهر شیراز به‌عنوان یکی برندهای مطرح صنایع‌دستی در کشور، از طریق مطالعات میدانی، در پی یافتن چرایی‌عدم استفاده از بسته‌بندی برای این آثار به دلایل زیردست یافت:

۱- نداشتن اندازه‌های همسان و استاندارد برای تولید آثار

۲- هزینه زیاد تهیه بسته‌بندی به دلیل تیراژ پایین

۳- ماهیت سفارشی و منحصربه‌فرد بودن بعضی آثار خاتم

۴- نبود انبار برای نگهداری جعبه‌های بسته‌بندی

۵- آشنا نبودن بعضی از تولیدکنندگان با فواید بسته‌بندی

در راستای ارائه راهکار برای چالش‌های پیش رو، با دو گروه تقسیم‌بندی برای آثار که در ادامه می‌آید به بررسی راهکارها و چالش‌های بسته‌بندی برای هر گروه پرداخته‌شده است: ۱. ازنظر اندازه کار: الف. آثار سایز کوچک و متوسط ب. آثار سایز بزرگ ۲. ازنظر شیوه فروش و سفارش: الف. سفارشی ب. غیرسفارشی

نتیجه بررسی‌ها به‌صورت خلاصه حاکی از آن است که به‌طورکلی با توجه به ماهیت زمان‌بر بودن، گاهی سفارشی و متنوع بودن نوع تولیدات آثار خاتم، استفاده از بسته‌بندی‌های صنعتی که بر پایه تولید انبوه هستند، توجیه اقتصادی ندارد؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود کارگاه تولید بسته‌بندی سنتی از طریق یکی از رشته‌های صنایع‌دستی مناسب این کار برای همکاری با کارگاه‌های خاتم توسط سازمان‌های متولی این امر مانند سازمان صنایع‌دستی و میراث‌فرهنگی در استان برپا شود. البته در خصوص آثار با اندازه کوچک و متوسط، درصورتی‌که تعدادی اندازه استاندارد و یکسان برای تولید انبوه آثار در نظر گرفته شود، استفاده از امکانات و توانایی‌های صنعت چاپ و بسته‌بندی امکان‌پذیر است.

منبع:میراث آریا

هتل لوکسی که میهمانان را به قرن بیستم می‌برد

در قلب صحرای نامیبیا، هتل Zannier Sonop قرار دارد، مکانی که نوید می‌دهد شما را به قرن بیستم برگرداند و در عین حال از تجملات امروزی لذت ببرید. این اقامتگاه یک کمپ 10 چادری سطح بالا است که بر روی تخته سنگ‌های مشرف به منظره متروک زیر خود ساخته شده است.

یادگار قرن چهارم؛ میل رادکان هم اسیر ترمیم غیراصولی شد

میل رادکان کردکوی یادگار سده چهارم هجری در معرض آسیب‌های فراوانی قرار گرفته و لازم است به شکل اصولی مرمت شود.

سفر به قلعه پرتغالی‌های بندر کنگ

بندر کنگ یکی از بنادر تاریخی و تجاری و صیادی استان هرمزگان است که در سه دوره تاریخی آباد بوده است: عصر سلاجقه ایران، اتابکان فارس و صفویه. بندر کنگ به‌واسطه کار دریانوردی بسیار معروف بوده است. بندر کنگ بعد از شکست پرتغالی‌ها در جزیره قشم و هرمز، رونق گرفت و شاه‌عباس بنا به سیاستی که آغاز کرد، اجازه داد پرتغالی‌ها و هلندی‌ها در بندر کنگ اقامت کنند و مبادرت به ساخت تجارتخانه، قلعه و تأسیسات بندری و گمرکی نمایند.

قلعه (تجارتخانه) کنگ

بندر کنگ نیز همچون جزیره هرمز و قشم در خلیج‌فارس، زمانی در تصرف پرتغالی‌ها بود. اگرچه به نظر می‌رسد نحوه حضور پرتغالی‌ها در اینجا همچون حضور آن‌ها در جزایر دیگر نبوده است. بدین معنی که پرتغالی‌ها به‌وسیله جنگ و درگیری با نیروهای ایران در بندر کنگ مستقر نشدند. بندر کنگ در اواخر دوره صفویه مرکز تحولات خلیج‌فارس بود و پرتغالی‌ها با توجه به امنیتی که در بندر کنگ وجود داشت اقدام به ایجاد تجارت‌خانه کردند و ممانعتی از آزادی تجاری سایر کشورها در بندر کنگ هم به عمل نمی‌آوردند.

پس از شکست پرتغالی‌ها در سال ۱۶۲۲ میلادی، نظر به سیاست شاه‌عباس در خلیج‌فارس و برای دلجویی از بازرگانان آن‌ها، اجازه داده شد پرتغالیان (و هلندیان) در بندر کنگ تجارت‌خانه بسازند. اگرچه پیش از آن‌هم در طول یک قرن تسلط پرتغالی‌ها بر خلیج‌فارس، این بندر دارای حیثیت تجاری بود. درواقع بعد از سقوط هرمز پرتغالی‌ها از پس گرفتن این جزیره به‌کلی مأیوس شدند، با شاه‌عباس از در دوستی درآمدند و ازآنچه در سواحل ایران داشتند رسماً چشم پوشیده در عوض اجازه گرفتند در بندر کنگ تجارت‌خانه‌ای بسازند. اگرچه این تجارت‌خانه ویژگی‌ها و معماری یک قلعه را داشته است. بدین معنی که همه یا قسمتی از آن کاربرد یک قلعه نظامی را نیز داشته است.

محمدابراهیم کازرونی مأمور دربار محمدشاه قاجار در گزارش بازدید خود از بندرلنگه و کنگ می‌نویسد: بندر کنگ بندری آباد بوده است و اکنون نیز، آثار عمارات قدیم باکمال استحکام، کاروانسراهای دوطبقه و قلعه در کنار دریا برپا بوده که اکنون ستون‌ها و طبقات عمارات آن برقرار است و منشأ تعجب ناظرین می‌شود.

از ویرانه‌های قلعه و تجارت‌خانه پرتغالی‌ها در ساحل بندر کنگ، آثار دو ستون یکی به ارتفاع ۸ متر و دیگری تقریباً دو و نیم متر باقی‌مانده است (ستون کوچک در حال حاضر تخریب‌شده است) این دو ستون از سنگ تراشیده، گچ و ملاط ساروج درست‌شده‌اند. فاصله این دو ستون بازمانده تا دریا، حدود ۴۰ متر است. (البته امروز با توجه به مد دریا تقریباً در آب دریا قرار می‌گیرند) احتمالاً این دو، بدنه دیوار انتهایی با برج جانبی حصاری بوده‌اند و بی‌شباهت به ساختمان ته ستون‌ها، برج‌ها و دیوارهای قلعه پرتغالی‌های جزیره هرمز و قشم نیستند. معلوم است که این دوپاره ستون باقی‌مانده، آثار قلعه مستحکمی است که محل گمرک، بارانداز و تجارت‌خانه پرتغالی‌ها (و هلندی‌ها) بوده است.

در انتهای این ستون‌ها آثاری وجود دارد که نشان می‌دهد احتمالاً بالای این ستون قبلاً سقفی وجود داشته و یا با سنگ و ساروج به پایه دیگر متصل می‌شده است. به نظر می‌رسد این دو ستون، دوپایه جلویی و یا قسمتی از یک قلعه عظیم بوده‌اند که در این صورت امکان داشته بین این دو، دری وجود داشته است. در قسمت وسیع پشت این دو ستون آثاری به‌طور پراکنده وجود دارد که نشانه وجود یک قلعه بزرگ با تعدادی ساختمان درگذشته بوده است. در فاصله چندم‌تری دو ستون مذکور یک تپه کوچک دیده می‌شود که از سنگ و ساروج ساخته‌شده و ارتفاع آن از سطح زمین سه متر است و در کنار آن چاه آبی وجود دارد که به حوض آب چسبیده است. در اطراف این چاه چند ستون دیده می‌شود که نشان می‌دهد قبلاً در این قسمت ساختمان‌هایی وجود داشته است. اسماعیل رایین می‌گوید: این برج و قلعه دریایی، برج دیده‌بانی و محافظت دریا و بندر بوده است. (نوربخش ۱۳۵۹:۲۴۸). حدود دویست متری قسمت شرقی برج، سازه‌ای است فلش مانند که نوک آن به سمت دریا قرار دارد. احتمالاً از این سازه به‌عنوان سنگر استفاده می‌شده است. در قسمت غربی برج، یک سازه دایره‌ای شکل نیز که تقریباً یک متر از ارتفاع آن باقی‌مانده است نیز وجود دارد که احتمال دارد یک برج یا مخزن بوده است. سازه‌ای دیگر در همین محدوده است که رو به ساحل قرار دارد و احتمالاً قسمتی از استحکامات سنگر مانند قلعه پرتغالی بوده است.

برج داخل دریا

درست روبروی ستون‌های باقی‌مانده از قلعه پرتغالی‌ها در کنار دریا، به فاصله ۶۰ متر در ساحل دریا آثار برجی مدور با چهار مدخل ورودی و حفره‌های دیده‌بانی باقی‌مانده است. معلوم است که به علت نزدیکی به ساحل و قلعه ساحلی، راه ارتباطی پل یا معبر مانند بین قلعه ساحلی و این برج وجود داشته است. که آثار آن در عمق کم آب آشکار است. این برج مدور که سطح طبقه اول آن از کف دریا در حدود سه تا چهار متر ارتفاع دارد، تمام از سنگ سیاه و ساروج ساخته‌شده است. در ورودی آن به سمت خشکی است و در قسمت جلوی برج راه عبوری از سنگ سیاه ساخته‌اند که دارای هشت پله است.

قسمتی که رو به ساحل قرار دارد به شکل نیم‌دایره ساخته‌شده و قسمت روبه‌دریا از یک‌چند ضلعی بناشده است. ساختمان برج از سنگ سیاه و ساروج است. سنگ‌ها عموماً از سنگ لاشه است و برخلاف سنگ‌های کنگ که آهکی هستند به نظر از کوه‌های اطراف آورده شده‌اند. در سمت راست و چپ این برج هرکدام دو حجره کوچک ساخته‌شده‌اند که از داخل آن‌ها سوارخ‌هایی به سمت دریا و ساحل تعبیه‌شده است. در سمت چپ ورودی یک راهرو سنگ با دوازده پله وجود دارد که از آن‌ها می‌توان به طبقه دوم راه یافت. سقف حجره‌ها با توجه به آثار موجود، قوسی شکل بوده است که ارتفاع سقف تا کف حجره‌ها در حدود ۱/۶۰ متر است. بیشتر ساکنان کنگ و حتی بندرلنگه معتقدند که از این برج تا قلعه لشتان که در شش کیلومتری شمال غرب بندر کنگ قرار دارد یک‌راه زیرزمینی اسب رو به طول چهار کیلومتر وجود داشته که از این راه آذوقه و اسکله و سرباز به قلعه می‌برده‌اند. شاید قسمتی که از خارج به نظر می‌رسد پر است و راهی به داخل ندارد، مدخل همین راه زیرزمینی باشد که به‌طور ماهرانه‌ای از بیرون مسدود شده است.

در حدود ۳۰ سال قبل روبروی این برج در ساحل دیواری از سنگ و ساروج وجود داشت که از شرق به سمت غرب کشیده شده بود و حلقه‌های آهنی بزرگی به آن متصل بود که کشتی‌ها برای پهلو گرفتن از آن‌ها استفاده می‌کردند و طناب‌های خود را به آن حلقه‌ها می‌بستند.

برج و دیوار سنگی قلعه پرتغالی‌های بندر کنگ در سال ۱۳۷۷ به شماره ۲۲۳۱ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

منابع و مآخذ:

– اقتداری، احمد. ۱۳۴۸. آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیج‌فارس و دریای عمان. تهران: نشر انجمن آثار ملی

– پازوکی، ناصر. ۱۳۷۶. استحکامات دفاعی در ایران دوره اسلامی. تهران: پژوهشگاه سازمان میراث‌فرهنگی.

– نوربخش، حسین، ۱۳۷۴، بندر کنگ شهر دریانوردان و کشتی‌سازان، چاپ دوم، ناشر مؤلف.

– نوربخش، حسین. ۱۳۵۹. بندر کنگ. بندرعباس: نشر ابن‌سینا.

– نوربخش، حسین. ۱۳۵۸، بندرلنگه در ساحل خلیج‌فارس. بندرعباس: اداره‌کل فرهنگ و هنر استان هرمزگان.

– کازرونی، محمدابراهیم، ۱۳۶۷، تاریخ بنادر و جزایر خلیج‌فارس: در زمان محمدشاه قاجار ۱۲۵۰ تا ۱۲۶۴ قمری، تصحیح و تحشیه منوچهر ستوده، تهران.

– سدیدالسلطنه (کبابی)، محمدعلی۱۳۴۲. بندرعباس و خلیج‌فارس. تصحیح احمد اقتداری. تهران: نشر ابن‌سینا.

– گزارش طرح ساماندهی و مرمت قلعه کنگ، ۱۳۹۶، اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان هرمزگان

منبع:میراث آریا

کیسه بافی سنتی دژکرد، هنری در تار و پود تاریخ

ارزیابی میزان درخطر بودن موضوع و ضرورت حفظ آن 

بافت کیسه در حال حاضر بیشتر توسط بانوان قدیمی انجام می‌گیرد و جوانان چندان رغبتی به انجام ندارند و از طرفی با توجه به تغییر سلیقه و نحوه زندگی مردم این بافته در حال کمرنگ شدن است به همین دلیل ضرورت آن مهم است.

بافت کیسه‌های حمامی در فصل تابستان و در محیط خانه‌ها انجام می‌گیرد.

تاریخچه قدمت بافت کیسه هم‌زمان با بافت انواع دست بافته‌های دارای انجام‌گرفته است چراکه مواد و مصالح و طریقه بافت آن بسیار شبیه به بافت گلیم و دیگر دسته بافت‌هاست.

این صنایع‌دستی ازلحاظ اجتماعی به‌عنوان یکی از صنایع‌دستی مهم شهر دژکرد است. تولید این محصول باعث اشتغال‌زایی و کمک به اقتصاد خانواده می‌شود.

کیسه بافی در استان چهارمحال بختیاری و در شهر «فرادبنه» بافته می‌شود که شباهت زیادی به این نوع کیسه دارد.

استفاده از مواد و مصالح بومی مانند پشم، نخ، نقوش روش بافت ذهنی ابعاد و اندازه مهم‌ترین شاخص کیسه بافی در استان است.

استفاده از کیسه در حمام خاصیت طبی دارد و می‌تواند جایگزین حجامت است. گردش خون را بهتر می‌کند و کار قلب بهتر می‌شود و با بدن سازگاری دارد و باعث باز شدن روزنه پوست می‌شود و بافت کیسه حمام توسط زنان انجام می‌گیرد.

برای بافت نخست به پشم مرغوب نیاز است. پشم بهاره از گوسفندانی که در محیط‌های طبیعی و در کوهستان‌ها می‌چرخند مرغوبیت بهتری دارند، تهیه می‌کنند، پشم‌های چیده شده را با آب تمیز و زلال شست‌وشو می‌دهند. شست‌وشو معمولاً در سر رودخانه یا چشمه انجام می‌گیرد. این کار توسط مردان انجام می‌گیرد پس‌ازآن نوبت به وَشکن کردن می‌رسد (در اصطلاح محلی به عمل باز کردن پشم گفته می‌شود) پس آن را دوردست می‌پیچیند و با دوک یا پره آن را می‌ریسند و پس کلاف می‌کنند. در اصطلاح محلی به این کار گروف کردن می‌گویند.

بعدازآن با چرخ چره آن را تاب می‌دهند. گاهی این کار را به‌وسیله دوتا دوک انجام می‌دهند و بعد از آماده شدن، دار را آماده می‌کنند دار کیسه بافی افقی است تعداد تار برای چله‌کشی کیسه بافی ۹۰ تار است برای این کار دو عدد چوب را در بالا و پایین به‌وسیله دو تا میخ در زمین نصب می‌کنند دوتا در بالا دوتا پایین و چله‌کشی را شروع می‌کنند. از ابزارهای چله‌کشی ملار (سه‌پایه) را بالا نگه می‌دارد، تیر، سر تیر، تولَنقه و قلیچ است.

قلیچ از چوب گردو تهیه می‌شود و کارش مانند شانه و کرکیت است، دار کردن آن به‌صورت دورو است به این دلیل که اگر متراژ زیادی را دار کنند جای زیادی اشغال می‌کند معمولاً برای ۵۰ کیسه باید ۲۶ متر طول دار باشد.

ابزار و اشیای وابسته

پشم گوسفند: برای بافت کیسه، قلیچ که همان کرکید است و کارایی آن را دارد.

ملار (سه‌پایه): برای بالا نگه‌داشتن تارهای زیر

دیگ: برای تاباندن نخ

چرخ چره: چرخی برای تاباندن نخ

تولنقه: چوبی بزرگ برای جدا کردن تارهای زیر، نخ و سوزن

منبع:میراث آریا

یخچال آقارحیم، تنها یخچال سنتی باقی‌مانده در زنجان

بوزخانا در زبان ترکی به‌معنی محل نگهداری یخ یا به‌عبارت دیگر یخچال است. تاریخ ساخت بنا دقیقاً مشخص نیست. طبق گفته‌های برخی باغداران قدیمی منطقه، یخچال آقارحیم یکی از چند یخچال سنتی حاشیه جنوبی شهر زنجان بوده که توسط شخصی به‌نام آقارحیم در دوران پهلوی اول ساخته‌شده است.

پیش از رواج استفاده از یخچال‌های الکتریکی، در گذشته ساکنان شهر زنجان همچون بسیاری از مردم مناطق دیگر ایران از یخچال‌های سنتی برای نگهداری یخ استفاده می‌کردند. در محدوده جنوبی شهر زنجان و مشخصاً در ساحل شمالی زنجان‌رود، چندین یخچال سنتی وجود داشته که بیشتر آن‌ها امروزه تخریب‌شده و از بین رفته‌اند.

بوزخانا یا یخچال آقارحیم یکی از معدود یخچال‌های سنتی باقی‌مانده است که امروزه در داخل یکی از باغ‌های خصوصی جنوب شهر زنجان واقع است. این یخچال در گذشته از سه بخش تشکیل می‌شده که دو بخش آن با همدیگر ارتباط داشتند. در حال حاضر از یخچال قدیمی دو سالن بزرگ مرتبط با هم برجای‌ مانده و از سالن سوم هم فقط بخش‌هایی به‌صورت مرمت و بازسازی‌شده باقی‌مانده است.

امروزه هر سه سالن کارکرد خود را ازدست‌داده و به‌عنوان محل نگهداری احشام و انباری مورداستفاده قرار می‌گیرند. دو سالن اصلی بنا در جهت شرق به غرب ساخته‌شده و با یک در کوچک به همدیگر راه می‌یابند. سالن سوم که بخش اعظم آن تخریب‌شده در راستای شمالی جنوبی و در فاصله اندکی از دو سالن قبلی ساخته‌ شده است.

مصالح استفاده‌شده در یخچال آقارحیم، لاشه‌سنگ و ملاط آهکی در دیوارها و آجر در قسمت‌های بالاتر و سقف است. پوشش سقف بنا به‌صورت طاق قوسی است. نوع و شکل طاق‌ها بیشتر به‌صورت هلالی است. در قسمت‌های فوقانی دیوارها در فواصل مختلفی پنجره‌هایی با طاق قوسی تعبیه‌شده است.

هر سه سالن به‌صورت فضاهای ساده مستطیلی شکل بودند که در گذشته محلی برای نگهداری یخ بوده‌اند. با توجه به نزدیکی به چشمه‌های آب حاشیه زنجان رود، ذخیره‌سازی یخ در این بناها به‌راحتی انجام می‌یافته است.

برای تهیه یخ، حوضچه‌هایی را که در پای دیوار سایه‌انداز احداث می‌شد، در شب‌های سرد زمستان تا سطح معینی از آب پر می‌کردند. سرمای شدید شب‌هنگام، موجب یخ بستن آب این حوضچه‌ها می‌شد. مقدار آبی که در شب‌های بعد، بر روی این توده‌های منجمد هدایت می‌شد، به‌اندازه‌ای بود که سرمای یک‌ شب بتواند آن را منجمد کند. به‌طورکلی، ارتفاع آب روی سطوح یخ قبلی، از چند سانتیمتر تجاوز نمی‌کرد و این کار آن‌قدر تکرار می‌شد تا قطر یخ‌ها، به‌اندازه عمق حوضچه‌ها می‌رسید.

پس‌ازآن، یخچال‌داران، صبحگاهان، به جان یخ‌ها می‌افتادند و با پتک یا وسایل دیگر، یخ‌ها را قطعه‌قطعه می‌کردند و هر قطعه را با غل و زنجیر به مخزن یخ منتقل کرده و به داخل گودال می‌ریختند.

با توجه به تخریب و از بین رفتن یخچال‌های سنتی شهر زنجان در چند دهه اخیر، یخچال آقارحیم تنها یخچال سنتی برجامانده در شهر زنجان و از معدود یخچال‌های استان زنجان است. از ویژگی‌های مهم یخچال آقارحیم معماری ساده و به‌کارگیری معماری سنتی ایرانی است.

به گفته مالک چند سال پیش دو سالن اصلی یخچال محل نگهداری احشام تبدیل‌شده ولی امروزه کاربری خاصی ندارد. سالن سوم نیز پس از تخریب بخشی از آن و بازسازی تبدیل به انباری شده است.

به گفته روستاییان، بخش‌هایی از گنبد بنا توسط مردم محلی در گذشته مرمت‌شده است.

از نظر هنر معماری و نیز دانش مهندسی، یخچال یکی از بهترین مصداق‌های دانش «انسان-طبیعت-معماری» و تعامل انسان با رفتارهای طبیعت و عناصر طبیعی در فصول مختلف سال است.

منبع:میراث آریا

«صنایع فرهنگی» پس‌اندازی جهانی از دل سبک زندگی

سبک زندگی موضوع قابل لمس فرهنگ است و ترویج «صنایع فرهنگی» ایرانی در سبد خرید خانواده، راهی برای توجه به هویت و پس‌اندازی قابل ارائه به جهان با ارزش افزوده اقتصادی و معنوی می‌تواند باشد.

به گزارش ایرنا،  تمرین سبک زندگی ایرانی و توجه به ریشه‌های فرهنگی در کنار زندگی مصرف‌گرا و تجملاتی امروز کار مشکلی نیست؛ می‌توان زندگی امروزی را بر اساس ریشه های فرهنگی ایرانی هدایت کرد و هزینه های تجملات را بر اساس حمایت از «صنایع فرهنگی» خرج کرد زیرا این صنایع بر اساس ریشه‌ها و سبک زندگی ایرانی طراحی و تحقیق شده است و به خودی خود مصرف گرایی زندگی روزمره امروز را پایین می‌آورد و ذهن فرد را به سمت ساده زیستی اسلامی و زیبایی شناسی ایرانی هدایت می‌کند.

افراد خلاقی که ریشه‌های فرهنگی خود را می‌دانند،  صنایع فرهنگی را در قالب محصولاتی به مردم ارائه می‌دهند. کشورهایی که در ارائه این سبک از صنایع  توسعه یافتند، می‌توانند فرهنگ خود را حفظ و تقویت کنند و حتی مطابق اهداف خود به دنیا صادر کنند.  بنابراین اگر هزینه‌های زندگی تجملاتی امروز مردم به صنایع فرهنگی انتقال پیدا کند،  صنایع فرهنگی را تقویت می‌کند و در نهایت این صنایع اهداف فرهنگی کشور را تحقق می‌بخشد.

اصطلاح «صنایع فرهنگی»  با هنر آمیخته است و ابتدا در توصیف صنعت  فیلم‌سازی  آمریکا به وجود آمد و سپس تعاریف یکی پس از دیگری آن را تکمیل کرد تا تبدیل به واژه‌ای مستقل شد.

به طور مثال اگر خرید آثار هنری یا رفتن به موزه، سینما و تئاتر به جای تجمل گرایی در راستای خوراک و پوشاک متنوع و پر زرق و برق،  اولویت رایج زندگی مردم باشد، آن‌گاه انتخاب خوراک و پوشاک روزمره نیز تحت تاثیر این صنایع به «رفتار فرهنگی» تبدیل می‌شود.

سینما، تئاتر، هنرهای تجسمی،  موسیقی و  معماری به عنوان صنعت فرهنگ با موضوع هنر، جشنواره‌ها، تفریحات، موزه‌ها،  اسباب‌بازی و بازهای رایانه‌ای به عنوان صنایع فرهنگی در حوزه سرگرمی،  نشریات و روزنامه ها و کتاب به‌عنوان صنایع فرهنگی مکتوب، تلویزیون و تبلیغات و پایگاه‌های اینترنتی نیز به عنوان مواردی از صنایع فرهنگی چند رسانه‌ای است.

 

خرج های روزانه می تواند فرهنگی باشد 

خوراک، پوشاک و مسکن که از گذشته به عنوان نیازهای اساسی انسان شناخته می‌شود،  امروز تعاریف عمیقی به خود گرفته است و بر رفتارها و سبک زندگی تاثیر گذاشته و آن را متحول کرده است.

اگر به عنوان مخاطب اطراف خود را بنگریم، متوجه می‌شویم هر شهر نسبت به جمعیت خود رستوران‌های بزرگ با مواد غذایی رنگین بسیار زیادی دارد. وجود گلخانه‌ها، روش‌های پیشرفته کشاورزی و کشتار بی رویه حیوانات، با وجود آسیب‌های زیست محیطی فراوان مورد استقبال اکثر مردم است، در کنار آن فروشگاه‌های پوشاک با مدل‌های گوناگون، احداث خانه‌هایی با معماری‌های مختلف که گویا نشانه‌ای از زندگی امروزی است را به راحتی می توان لمس کرد.

مصرف گرایی، تجمل گرایی و دوری از هویت‌ها به شکلی هدایت نشده در رفتار و سبک زندگی ما نفوذ کرده و ضربه به فرهنگ‌ ریشه‌دار و ساده‌زیستی مردم زده است و یکی از راهکارها برای لطیف شدن این جریان توجه به صنایع فرهنگی ایرانی اسلامی است.

در گذشته خانواده ها تعداد فرزاندان بیشتری داشتند و سبک میهمان داری نیز به گونه ای بود که حاضران در یک خانه با روحیه همکاری و توقع پایین در کنار یکدیگر جمع می شدند اما خبری از لوازم خانگی گران قیمت و پیشرفته امروزی نبود و وسایل ساده جوابگوی یک میهمانی بزرگ بود.  البته توصیف از سبک و رفتار زندگی در گذشته،  دلیلی بر تعریف و تمجید آن نیست و قرار هم نیست زندگی نوین امروز مورد نقد و سرزنش مستقیم قرار بگیرد اما آنچه گفته شد شکلی از زندگی امروز است؛ چون خواسته یا ناخواسته دنیا به سوی صنعتی شدن و سپس به سمت عصر تکنولوژی یا به قول هانری ژان «نوتکنیکی» رفت  تا سبک زندگی امروز به وجود آید.

اکنون یافتن راهکارهایی هر چند به نظر کوچک برای برون رفت یا جلوگیری از آسیب های وضعیت امروز اهمیت دارد و قطعا آن راهکار چیزی جز توجه به «فرهنگ» نیست؛ به ویژه اینکه در کشور ما فرهنگ غنی،  ریشه دار و صاحب سبک، به تفکیک هر منطقه وجود دارد.

همین گستردگی و انعطاف پذیر بودن فرهنگ این امکان را می‌دهد که به شاخه های کوچکی از آن  نزدیک و در میان تنش جهان امروز از آن یاری آن گرفت.

 

قرآن کریم به شکل کتاب ماندگار شد 

دین،  به تنهایی فرهنگ‌ساز است و به همین دلیل در هر دوره‌ای از تاریخ توانسته بخش زیادی از هر سرزمینی را تحت تاثیر خود قرار دهد. آنچه معجزه پیامبر اکرم (ص) است به صورت یک صنعت فرهنگی مکتوب در قالب کتابی آسمانی مطرح و تا ابد ماندگار شد. آیات قرآن کریم در راستای توجه به صنایع فرهنگی،  علاوه بر کارکرد دینی و هدایت کننده‌ای که دارد توسط هنرمندان که تولیدکنندگان خلاق صنایع فرهنگی به حساب می آیند، به اشکال مختلف در تابلوهای هنری، خوشنویسی، نقاشی خط، هنرهای تجسمی، ادبیات، تئاتر و سینما و دیگر موارد جلوه گری کرده است.

اگر امروز از هنرمندان در هر سبکی حمایت نشوند، ریشه های فرهنگ رفته رفته خواهد پوسید و فرهنگ هایی از جنس دیگر به جامعه و زندگی ما تحمیل می‌شود.  این حمایت صرفا دولتی نمی‌تواند باشد و تک تک اعضای جامعه به شرطی که هزینه برای صنایع فرهنگی در سبد خرید آنان قرار بگیرد در پیشبرد اهداف فرهنگی موثر هستند.

همه افراد مخارج ثابتی برای مایحتاج مانند خرید خوراک و پوشاک، در زندگی روزمره خود دارند، اما به چه میزان به صورت یک عادت روزمره به سمت کتاب‌فروشی و یا خرید صنایع دستی تولیدی از یک همشهری هنرمند یا صنعتگر می‌روند؟

اگر روزی اکثر مردم جامعه به این نتیجه برسند که پول خود را به جای هزینه‌های زیاده‌خواهانه روزمره، برای  صنایع دستی، کتاب، بلیت تئاتر و سینما و کنسرت در شهر خود هزینه کنند و چیدمان و ظروف خانه خود را با محصولات ایرانی مزین سازند،  می‌توانیم با تکیه  بر صنایع فرهنگی در مقابل تهاجم‌های فرهنگی ایستادگی کنیم و حتی فرهنگ خود را به دیگران صادر کنیم.

منبع:ایرنا

حفظ ویژگی‌های معماری مسجد گوهرشاد با وجود چندین دوره مرمت

یک پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: هر چند برخی فضاها و تزئینات مسجد گوهرشاد بارها مرمت شده اما همچنان می‌توان ویژگی‌های معماری و هنر عصر تیموری را در بنای مسجد گوهرشاد مشاهده کرد.

رجبعلی لباف‌خانیکی در گفت‌وگو با ایسنا به معماری خاص مسجد گوهرشاد و مرمت‌های صورت‌گرفته در آن پرداخت و اظهار کرد: مسجد جامع گوهرشاد در زمینی به وسعت 9309 متر مربع در ضلع جنوبی حرم مطهر ساخته شد.

وی ادامه داد: این مسجد دارای هفت شبستان و یک صحن وسیع و چهار ایوان به نام‌های ایوان مقصوره در جنوب، ایوان حاج‌حسن در شرق، ایوان آب در غرب و ایوان دارالسیاده در شمال است. ۲ مناره ۲ طرف ایوان قبله، ۱۸ غرفه بزرگ و هشت غرفه کوچک ۲ طبقه در اطراف صحن از دیگر سازه‌های معماری مسجدند.

این پژوهشگر خراسانی اضافه کرد: ایوان قبله یا ایوان مقصوره که بزرگ‌ترین ایوان است، علاوه بر یک طاق عریض یک گنبد دوپوش بر فراز فضای مربع شکل در انتهای ایوان دارد که ارتفاع آن بیش از ۳۹ متر است.

ساخت مسجد گوهرشاد نخستین اقدام برای توسعه حرم مطهر بود

لباف‌خانیکی گفت: بانی مسجد «گوهرشاد آغا»، همسر شاهرخ تیموری، بوده و بنا به کتیبه ایوان مقصوره، این مسجد در سال ۸۲۱ هجری قمری ساخته شده است. برخی ‌تاریخ بنا را سال ۸۱۷ هجری قمری ذکر کرده‌اند. احتمال دارد شروع به ساخت آن در سال ۸۱۷ باشد و ساختمان مسجد در سال ۸۲۱ تمام شده باشد.

وی عنوان کرد: ساخت مسجد گوهرشاد نخستین اقدام جهت توسعه حرم مطهر محسوب می‌شد زیرا تا زمانیکه مسجد گوهرشاد ساخته نشده بود حرم مطهر با یک مسجد به نام مسجد بالاسر یک مجموعه معماری مختصر بود و زمانی که مسجد گوهرشاد در قسمت جنوبی حرم مطهر ساخته شد، مجموعه معماری حرم مطهر گسترش یافت.

این باستان‌شناس خراسانی با اشاره به معمار این مسجد اضافه کرد: معمار مسجد گوهرشاد شخصیت والایی به نام «قوام‌الدین شیرازی» بود که او را مولانا خطاب می‌کردند. او شخصیت وارسته‌ای داشت و از جمله معماران معروف عصر تیموری به حساب می‌آمد. دهانه ایوان مقصوره ۱۵ متر، عمق آن ۳۶ متر و ارتفاع آن نیز ۲۷ متر است. صحن مسجد در ابعاد ۵۰ در ۵۵ متر است. بیشتر زیبایی‌های معماری مسجد گوهرشاد متمرکز در ایوان قبله است، البته باقی ایوان‌ها نیز زیبایی خاص خود را دارند.

ایوان مقصوره بزرگ‌ترین و باشکوه‌ترین ایوان مسجد گوهرشاد

لباف‌خانیکی بیان کرد: اطراف صحن مسجد گوهرشاد تا حدود ۱۲۰ سانتمیتری از سنگ ازاره(سنگی سیاه) پوشش داده شده و بالای ازاره با حاشیه‌ای تزئینی آجر و کاشی آراسته شده است. تا پیش از سال ۱۳۳۶ خورشیدی در میانه صحن مسجد گوهرشاد محوطه‌ای در ابعاد ۹ متر در ۹ متر با ستون‌های سنگی محصور بود که به آن مسجد پیره‌زن می‌گفتند و عوام در ارتباط با آن مطالبی را ذکر می‌کردند. بعدها آن فضای محصور به حوضی تبدیل شد که نمازگزاران از آن جهت وضو استفاده می‌کردند. ایوان مقصوره بزرگ‌ترین و باشکوه‌ترین ایوان مجموعه حرم مطهر و همینطور مسجد گوهرشاد محسوب می‌شد.

وی اضافه کرد: درون ایوان ۶ راهرو به شبستان‌های طرفین باز می‌شود. بر فراز هریک از گوشه‌های فضای مربع‌ شکل انتهای ایوان یک گوشوار یا ترمیه به گونه‌ای ساخته شده که رأس آن رو به پایین، قاعده آن به بالا و به گونه‌ای با هم مجاور شده‌اند که بستری دایره‌ای را شکل داده و قاعده دایره گنبد روی آن استقرار یافته است.

لباف خانیکی افزود: در ۲ طرف ایوان ۲ مناره ایجاد شده که مناره‌ها بر خلاف بناهای دیگر روی شانه‌های ایوان گذاشته نشده‌اند بلکه ساخت آن‌ها از زمین آغاز شده‌ و این موضوع به این خاطر بوده که مناره‌ها علاوه بر جنبه زیبایی که قرار بود به ایوان بدهند، حکم پشتیبان ایوان را داشته تا از رانش ایوان پیشگیری کنند. در انتهای ایوان مقصوره یک محراب زیبای بزرگ نصب شده است. این محراب دارای ازاره یا حاشیه سنگی و بدنه‌ای از کاشی معرق است. پوشش محراب نیم‌گنبدی است که با کاشی معرق و به صورت خیاره‌ای یعنی ترک‌ترک تزیین شده و آن خیاره‌ها به مثابه شعاع‌های خورشید هستند که سقف یا پوشش محراب را زینت داده‌اند.

وی خاطرنشان کرد: سنگ نوشته‌ای در محراب وجود دارد و آن کتیبه‌ای است که بر سنگ مرمر سبز رنگ ابعاد ۵.۸۰ متر در ۹.۲۵ متر نوشته شده و حاشیه بیرونی این کتیبه با خط ثلث زیبایی آراسته شده است. بر بالای محراب مقرنس بسیار زیبا و پرکاری ایجاد شده که جلوه خاصی به ایوان مقصوره داده است. بر نمای پایه‌ها و پیشانی ایوان مقصوره کتیبه‌ای به خط ثلث و به قلم بایسنقر پسر شاهرخ تیموری نقش بسته که یکی از بزرگ‌ترین و بهترین و زیباترین کتیبه‌های ثلث در ایران محسوب می‌شود و اضافه بر این در درون ایوان هم کتیبه‌های متعددی وجود دارد که در آن کتیبه‌ها نام معمار و تاریخ ساخت مسجد گوهرشاد آمده است.

این باستان‌شناس خراسانی ادامه داد: علاوه بر شاهکار کتیبه بایسنقر، کتیبه‌نویسان یا خوش‌نویسان دیگری از جمله محمدرضا امامی بین ۱۰۸۴ تا ۱۰۸۷ هجری قمری، محمدحسین شهیدمشهدی در سال ۱۲۷۴ هجری قمری و بعد از آن‌ها عبدالله قوچانی، محمد تعریفی و محمدعلی غروی‌تبریزی که جزو معاصرین هستند، کتیبه‌هایی در مسجد گوهرشاد از خود به یادگار گذاشتند و این امر نشان از مرمت مسجد گوهرشاد در دوره‌های مختلف است.

لباف‌خانیکی خاطرنشان کرد: کتیبه‌های گفته شده که اکثرا  با خط ثلث است به نوعی تغییر و تحول خط را نیز نشان می‌دهد. غیر از ایوان مقصوره ایوان‌های دیگر مسجد گوهرشاد نیز تجدید بنا شد اما در همان تجدید بناهایی که در آن‌ها صورت گرفته معماران از شیوه معماری تیموری در بازسازی ایوان‌های دیگر استفاده کردند.

لباف‌خانیکی تشریح کرد: مسجد گوهرشاد در گذشته دو منبر به نام‌های «صاحب‌شاه» و «حاج میرزاعسگری» داشت، اما در حال حاضر اضافه بر این دو منبر که دیگر در مسجد گوهرشاد نیستند یک منبر بزرگ و بلند قامت به نام منبر «صاحب‌الزمان» باقی‌مانده که تاریخ مشخصی ندارد و برخی آن را به دوره تیموری و برخی دیگر نیز به دوره صفوی نسبت می‌دهند. اگرچه برخی فضاها و تزیینات مسجد گوهرشاد بارها تجدید و تعمیر شده، اما ویژگی‌های معماری و هنر عصر تیموری همواره در بنا حفظ شده‌ است.

وی ادامه داد: ویژگی‌های تزئینات معماری مسجد گوهرشاد در بیشتر بناهای دوره تیموری از جمله مدرسه غیاثیه خرگرد و آرامگاه ابابکر تایبادی که توسط قوام‌الدین و برادرش غیاث‌الدین شیرازی ساخته شده مشاهده می‌شود. تزئینات معماری مسجد گوهرشاد متنوع و فراوان است که کاشی بر دیگر تزئینات برتری دارد.

منبع:ایسنا