میراث تاریخی معماری ژاپنی در تایوان

به‌گزارش میراث‌آریا، این روزها ساکنان اصلی این خانه‌ها، کلونی بزرگی از گربه‌ها هستند که با غذاهای باقی‌مانده که همسایه‌ها برایشان می‌آورند، روزگار می‌گذرانند، اما یک قرن پیش این ساختمان‌ها خوابگاهی برای کارمندان دولت استعماری ژاپن بودند که در آن زمان بر تایوان حکومت می‌کرد.

ساختمان‌هایی کم‌ارتفاع که با نرده‌های فلزی و زنجیره‌ای محصور شده‌اند، و چندان هم شبیه به هم نیستند. بسیاری از سازه‌های چوبی این ساختمان‌ها تقریباً به طور کامل به سمت داخل فرو ریخته‌اند، در حالی که درختان انگور از پنجره‌ها و شکاف‌های سقف‌هایی که زمانی کاشی‌کاری شده بودند، بیرون زده‌اند.

این مجتمع خانه‌های خوابگاهی خاص در مرکز تایپه، کارمندان اداره راه آهن را در خود جای داده بود؛ اما هزاران خوابگاه دیگر درست مانند آن‌ها در سرتاسر تایوان برای افسران پلیس، اساتید دانشگاه و سایر کارمندان دولتی بین سال‌های ۱۸۹۵ تا ۱۹۴۵ ساخته شد.

تصمیم‌گیری در مورد احیا و نگهداری یا تخریب این ساختمان‌ها که بسیاری از آن‌ها اکنون در معرض تخریب عمیقی هستند، یک چالش طولانی برای دولت کنونی تایوان و همچنین سایر موسسات مانند دانشگاه ملی تایوان بووده است. این املاک وسیع شامل ۱۲۰ سازه چوبی مربوط به دوران حکومت ژاپن بر تایون است.

طبق روایت‌های رسمی، دولت تک حزبی تایوان به رهبری کومینتانگ، تا چندین دهه این خانه‌ها را یک انحراف تاریخی و لکه ننگی برای کشور می‌دانست. هنگامی که کومینتانگ پس از پایان جنگ جهانی دوم وارد تایوان شد و جمهوری چین را دوباره تأسیس کرد، مردم آن را یک راه‌حل موقت می‌دانستند، اما آن‌ها از اینکه فرهنگ ژاپنی عمیقاً در تایوان نفوذ کرده بود، وحشت کردند.

بنابراین آن‌ها به پاک کردن تمام آثار گذشته پرداختند: تغییر کاربری زیارتگاه‌های شینتو به «زیارتگاه‌های شهدا»، تخریب بناها و تغییر نام شهرها و خیابان‌ها و هر کار دیگری که از دستشان برمی‌آمد. تأثیر کومینتانگ بر جامعه تایوانی فراتر از این هم رفت و استفاده از زبان ژاپنی، زبان‌های بومی و گویش هوکین تایوانی را در مدارس ممنوع کرد و همچنین بسیاری از نخبگان ژاپنی‌زبان را از بین برد.

در تلاش برای اسکان ارتش چیانگ کای شک و میلیون‌ها پناهنده که از چین فرار کرده بودند، بسیاری از خوابگاه‌های استعماری سابق به «دهکده‌های وابسته به ارتش» تبدیل شدند و تا زمانی که مشکلاتشان حل نشد، مورد استفاده قرار گرفتند.

آنچه کومینتانگ اجازه نداد این بود که این خانه‌ها با وجود قدمت و ویژگی‌های بارز معماری سنتی ژاپنی، قاب‌های چوبی کم ارتفاع با سقف شیروانی و کاشی‌کاری‌های خاص، به عنوان «مکان‌های تاریخی» در نظر گرفته شوند. این اجازه فقط به ساختمان‌های متعلق به دوران امپراطوری هان داده شد.

شو می‌هوانگ، یکی از محققان چینی، می‌گوید: «پیش از اینکه مفهوم حفاظت از میراث رایج شود، بیشتر این خانه‌ها تا زمانی که بسیار قدیمی و از کار افتاده بشوند، به طور مداوم به عنوان دفاتر یا محل سکونت کارکنان مورد استفاده قرار می‌گرفتند و سپس مجبور شدند آن‌ها را در اواخر دهه ۱۹۹۰ خراب کنند.»

دهه ۱۹۹۰ زمانی کلیدی برای تایوان بود که با ظهور حکومت دموکراتیک، مردم عادی بالاخره می‌توانستند به گذشته چندقومیتی جزیره بازگردند، که نه‌تنها شامل دوران حکومت ژاپن، بلکه تاریخ بومی آن و تاریخ اولیه آن نیز می‌شد.

این جنبش نقطه مقابل روایت تاریخی کومینتانگ بود که تایوان را در مدار ۵ هزار سال تاریخ چین قرار داد. یوشیهیسا آمائه، دانشیار مؤسسه تحصیلات تکمیلی مطالعات تایوان در دانشگاه چانگ کریستین، گفت: «نیم قرن حکومت استعماری ژاپن که قبلاً توسط کومینتانگ به عنوان یک «ننگ ملی» در نظر گرفته می‌شد، اکنون به شیوه مثبت و جدیدی تفسیر می‌شود.»

تغییر نگرش در بازنویسی قانون حفاظت از میراث‌فرهنگی تایوان در سال ۲۰۰۰ به منظور گسترش تعریف «ساختارهای تاریخی» و مهم‌تر از آن، تقویت گسترده اماکنی که می‌توانند برای بودجه دولتی درخواست کنند، آشکار است. به گفته هوانگ، تعداد ساختمان‌های متعلق به دوران ژاپن که به‌عنوان دارایی‌های تاریخی تعیین شده‌اند، از ۱۷ ساختمان در سال ۱۹۹۷ به ۸۵۰ ساختمان در یک دهه بعد افزایش یافتند.

برخی از اولین پروژه‌های حفاظتی در مقیاس بزرگ موفقیت بزرگی داشتند، مانند چایخانه ویستاریا در تایپه یا خانه چوبی به سبک ژاپنی از دهه ۱۹۲۰ که زمانی محل ملاقات فعالان دموکراسی در دوران حکومت نظامی بود. پس از بازسازی گسترده و تعیین شدن وضعیت میراث، هم اکنون با تبلیغاتی که در اینستاگرام صورت گرفته است، این منطقه به یک کانون گردشگری تبدیل شده است.

در حالی که سایر ساختمان‌های چوبی ژاپنی به موزه یا مراکز فرهنگی تبدیل شده‌اند، سرنوشت بسیاری دیگر هنوز مشخص نشده است. پردیس سرسبز NTU شامل حدود ۲۸ ساختمان میراثی است که قبلاً برای حفاظت در نظر گرفته شده‌اند، اگرچه تعداد بیشتری نیز در دست بررسی هستند.

لویی جی، استاد مهندسی عمران و معاون رئیس‌جمهور در امور عمومی در NTU، گفت: «تامین بودجه می‌تواند یک چالش بزرگ باشد، زیرا دانشگاه‌های تایوانی کمک‌هزینه‌های تحصیلی هنگفتی به مانند فارغ‌التحصیلان غربی را دریافت نمی‌کنند. بسیاری از خانه‌ها نیاز به تعمیر یا بازسازی دارند، اما به دلیل کمبود بودجه باید آن‌ها را رها کنیم، بنابراین کار زیادی نمی‌توانیم انجام دهیم. ما می‌توانیم حداقل تغییرات را به سرانجام برسانیم اما این کار نمی‌تواند همیشگی باشد.»

او در ادامه گفت: «یک بازسازی کامل می‌تواند بیش از ۷۱۸هزار دلار هزینه داشته باشد که تقریباً نصف قیمت یک آپارتمان دو خوابه در تایپه است و اغلب شامل تخصیص بودجه از جاهای دیگر است. روند نوسازی نیز طولانی است، زیرا ساختمان باید توسط کارشناسان منصوب شده توسط دولت بررسی و سپس توسط یک کمیته مشترک تایید شود.»

در بسیاری از موارد، ساختمان‌های بازسازی شده تقریباً به طور کامل با مصالح جدید بازسازی می‌شوند، اگرچه معماران سعی می‌کنند از روش‌های ساخت و ساز سنتی چینی و ژاپنی استفاده کنند، زیرا نقشه‌های تاریخی و نقشه‌های ساختمانی را دنبال می‌کنند و کار را بر اساس آن‌ها پیش می‌برند.

در تایپه، بسیاری از ساختمان‌های چوبی ژاپنی که زمانی در حومه شهر قرار داشتند، همچنان باقی مانده‌اند، اما با گسترش شهر، اکنون در مناطق مجلل مرکزی ماننددان و ژانگ شان واقع شده‌اند. خوابگاه‌های متروکه راه‌آهن که محل اقامت گربه‌ها است، از یک طرف توسط یک بزرگراه و از سوی دیگر توسط چندین ساختمان لوکس احاطه شده است.

شاید با درک این موضوع که همه ساختمان‌ها نمی‌توانند موزه شوند، دولت تایوان به اجاره دادن آن‌ها به شرکت‌های خصوصی روی آورده است تا هزینه‌های تعمیر و نگهداری و بازسازی را جبران کند. نمونه‌های موفق شامل رستوران‌ها و کافه‌هایی است که توسط شرکت فرهنگی و خلاق ArtGo اداره می‌شوند.

پس از اجاره محل اقامت سابق ژنرال سان لی جن از وزارت دفاع، ArtGo این ساختمان را که در سال ۱۹۰۵ توسط معمار ژاپنی موریاما ماتسونوسوکه ساخته شد، به یک رستوران موفق در سال ۲۰۱۷ تبدیل کرد. اخیراً این شرکت یک پادگان پلیس در نزدیکی تائویوان را از سه افسر سابق اجاره کرده بود. اکنون آن را به یک کافه، مرکز نمایشگاه و سالن اجتماعات تبدیل کرده است.

جونگ لی، مدیر بخش بازاریابی ArtGo، گفت: «ما توانستیم هر دو ساختمان را اجاره کنیم، زیرا دولت قبلاً بازسازی‌های ساختاری گسترده‌ای را انجام داده بو. بدون این بازسازی‌ها اجاره کردن و احیای این ساختمان‌ها غیرممکن بود.»

او گفت: «من فکر می‌کنم دولت تایوان در ده سال گذشته این موضوع را جدی‌تر گرفته است، اما بسیاری از شرکت‌های بخش خصوصی ممکن است در مورد سرمایه‌گذاری در این نوع پروژه‌ها مردد باشند، زیرا کسب درآمد از این مکان‌ها چندان ساده نیست. آن‌ها از این نوع ساختمان‌های قدیمی می‌ترسند. برای نگهداری از آن باید پول زیادی خرج کرد و طی پنج سال آینده عایدی نخواهد داشت.»

هنگامی کهArtGo مجبور بود برای حفظ اجارهنامه خود به شروط بیشتری پایبند باشد، رستوران‌ها و کافه‌ها در اواخر بهار به دلیل COVID-۱۹ تعطیل شدند. در این موقع موجر بودن دولت امتیازی مثبت بود. برخلاف سایر کافه‌داران، آن‌ها مجبور به پرداخت اجاره بها در زمان تعطیلی نبودند.

با این حال، لی گفت که برای پروژه بعدی خود به دنبال یک بنای میراثی از دورانی دیگر است تا خود را از مجموعه جدا کند، تا مبادا بازار از میراث ژاپنی اشباع شود. او گفت: «۲۸۰۰ مورد از ساختمان‌های ژاپنی قدیمی در تایوان باقی مانده است و دولت هم در تلاش است تا این ساختمان‌های ارزشمند را حفظ کند.»

هوانگ گفت: «با این حال، برای بسیاری از تایوانی‌ها، این ساختمان‌ها نمایانگر یک «هویت حکومت ائتلافی تایوانی» هستند که در آن نفوذ فرهنگی ژاپن «به‌عنوان یک عنصر خارجی که فرهنگ چینی را تضعیف می‌کند» تلقی نمی‌شود، بلکه بخشی از هویت پیچیده‌تر برای دموکراسی موج سوم است. »

اما هوانگ هشدار داد با استقبال از گذشته تایوان، مردم نباید بیش از حد آن را به عنوان ایده‌آل در نظر بگیرند. مردم دوران ژاپن در تایوان را به دلیل حکومت نظامی که پس از آن به وجود آمد، به خوبی به یاد می‌آورند، نه به دلیل برتری ذاتی فرهنگ یا حکومت ژاپن.

در حالی که ژاپنی‌ها کارهای زیادی برای بهبود زیرساخت‌های تایوان انجام دادند و در میان مستعمرات آسیایی خود مسلماً با این کشور بهترین رفتار را داشتند، چینی‌های قومی همیشه رتبه دوم را در سیستم حکومتی وحشیانه و قوم‌گرای امپراطوری داشتند. وضعیت بومیان تایوانی هم چندان مناسب نبود.

او در ادامه گفت: «عیب پوشی و احساس تعلق خاطر نسبت به گذشته استعماری این خطر را دارد که جامعه تایوانی که مشوق تنوع فرهنگ بالاست، به تفکر راست‌گرایی در ژاپنِ تحت دولت آبه نزدیک شود. آن‌ها این تفکر را دارند که ژاپن خوب است و باید بیشتر به خود افتخار کند، و نگرش جامعه تایوانی نسبت به فرهنگ این کشور هم به بالنده شدن این تفکر کمک کرده است.»

منبع:میراث آریا

«قوهیجان»؛ روستای پلکانی طارم

قوهیجان یکی از روستاهای پلکانی، خوش آب و هوا و با قدمت چندصد ساله در دهستان درام شهرستان طارم است.

قوهیجان نام روستایی بکر و زیبا در شهرستان طارم، بخش مرکزی دهستان درام و در غرب و جنوب‌غربی روستای نوکیان واقع‌ شده است. این روستا در حدود بیست کیلومتر با طارم فاصله دارد. نام این روستا در زبان محلی تاتی گجوُݩ یا قُجون تلفظ می‌شود و بقعه متبرک امامزاده اسماعیل (ع) در آن واقع‌ شده است. این روستا را می‌توان به علت داشتن طبیعت بکر و بافت روستایی خشت و گلی و معماری پلکانی آن به‌ عنوان یکی از مکان‌های دیدنی شهرستان طارم معرفی کرد.

اهالی خون‌گرم و مهمان‌نواز روستای قوهیجان از شیعیان اثنی‌عشری بوده که ارادتی خاص به اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) دارند و هر ساله در ایام شهادت سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) به نوحه‌خوانی، عزاداری و سینه‌زنی می‌پردازند و این‌گونه ارادت خود را به اهل‌بیت (ع) ابراز می‌کنند. این روستا از جمله روستاهای پلکانی طارم است که دارای بافت ارزشمند خشت و گلی بوده و معماری خاص آن انسان را به یاد ماسوله و ابیانه می‌اندازد.

اهالی این روستا از طریق دامداری، کشاورزی و باغداری ارتزاق می‌کنند. مردم این روستا در گذشته به‌ صورت ییلاق و قشلاق زندگی می‌کردند و در تابستان‌ها در روستای کوهستانی با چشمه جوشان از دامنه کوه که در بالادست روستا قرار داشته و جویبار جاری از آن روستا را به دو نیم تقسیم کره است و درختان مختلف سر به فلک کشیده و میوه‌های متنوع از جمله گردو، گلابی، سیب، سنجد و … زندگی می‌کردند و زمستان‌ها به روستای گرمسیر سرخ‌سنگ در ۵ کیلومتری درام واقع است، از راه کوهستانی و پیاده کوچ می‌کردند که این روستا بعد از زلزله سال ۶۸ کاملاً تخریب و در چند کیلومتر پایین‌تر بنا شد.

روستای قوهیجان یکی از روستاهای نادری است که دارای بهترین آب‌ معدنی ناب است که به‌ صورت خودجوش از دامنه کوه خارج و آب شرب روستا و حتی باغ‌های روستا را تأمین می‌کند. اکثر افراد ساکن در آنجا با هم غرابت دارند. بزرگ‌ترین خاندان آن روستا باقری‌ها هستند که سال‌ها قبل عده‌ای از آنجا کوچ کرده و در شمال غربی این مکان تشکیل روستایی به‌ نام چنار داده و در آنجا ساکن شدند.

از آنجا که عموم مردم این منطقه گله‌ دارند، همیشه یک‌ طرف داد و ستد آن‌ها با پشم، پنیر، روغن حیوانی و جوراب‌های پشمی است که زنان‌شان از پشم گوسفندان می‌ریسند و می‌بافند. بافت جوراب‌های پشمین از قدیمی‌ترین دست‌بافته‌ها و هنرهای سنتی این منطقه است که هنوز هم ادامه دارد و گاهی منبع درآمد مناسب برای خانوارها محسوب می‌شود. زنان روستا میراث‌دار هنرهای دستی و بومی این منطقه هستند. نقش‌مایه‌های جوراب‌های بافتنی، نمود اشیا و عناصر طبیعی با فرم‌های پیچیده و ساده بوده و نمایانگر دیدگاه خلاقانه و تیزبین بافنده است.

نقوش انسانی به‌ ندرت در دست‌بافت‌ها دیده‌ شده ولی نقش حیوانات، پرندگان، درختان و گیاهان کارکرد بهتری دارد. نخ‌ریسی و پشم‌ریسی توسط زنان به وسیله چرخ‌دستی چوبی یا دوک انجام می‌شود. بافتن کلاه پشمی، شال پشمی، انواع ژاکت پشمی برای افراد خانواده به وسیله مادر یا دختر انجام می‌شود.

با توجه به اینکه مردم روستا در قدیم به آباد کردن زمین اهمیت خیلی زیادی می‌دادند، زمین‌های کشاورزی بسیار زیادی را آباد کرده‌اند. مزارع و زمین‌های کشاورزی روستا بسیار گسترده و تا داخل روستاهای اطراف نیز کشیده شده است. مردمان این روستا بسیار باهوش، با استعداد، زحمت‌کش، مهربان، دلسوز و مهمان‌نواز هستند. مردم روستا برای حق نان و نمک و نیز افراد مسن و بزرگ‌تر احترام خاصی قائل‌اند.

روستای قوهیجان دارای امامزاده‌ای است به نام امامزاده اسماعیل (ع) که در ۳ کیلومتری این روستا قرار دارد و روستاهای اطراف به این امامزاده اعتقاد زیادی دارند. جاده قوهیجان به محورهای مهمی مانند درام – ماسوله متصل شده است.

منبع:ایسنا

داراکویه؛ جاذبه مغفول مانده گردشگری مذهبی و طبیعی

فارس مملو از نقاطی است که در گذر تاریخ، تاثیری داشته‌اند؛ تنوعی که از سمتی یک ویژگی انحصاری و از سمت دیگر، عاملی برای دیده نشدن محسوب می‌شود؛ به همین دلیل شمار زیادی از آبادی‌های این دیار، علیرغم اهمیت، ناشناخته مانده‌اند.

شماری از روستاهای فارس در دهه‌های گذشته به عنوان روستای هدف گردشگری، شناسایی و معرفی و این خود عاملی مهم در به سایه رفتن شمار بیشتری از روستاهای دارای قابلیت‌های گردشگری در ابعاد مختلف تاریخی، مذهبی، طبیعی و … شده است؛ روستاهایی که در ادوار مختلفی از تاریخ حدود هفت هزار ساله ایران، نقش آفرین بوده و ردی از آنها دیده و نامی از آنها برده می‌شود.

فسا از شهرستان‌های فارس با روستاهای متعددی‌ست که شماری از آنها، آبادی‌شان پیشینه در گذشته دور دارد و هم به این واسطه هم به دلیل برخورداری از ویژگی‌های فرهنگی، مذهبی و طبیعی، قابلیت معرفی بهتر و بیشتر را دارند و حتی شایسته هدف قرار گرفتن محسوب می‌شوند.

داراکویه؛ یکی از روستاهای شهرستان فسا و نزدیکترین روستا به تنگه‌ی مشهور “رِغِز” است؛ روستایی که در گذشته بر سرراه رهگذرانی بوده که مسیر شرق فارس از سمت فسا به داراب را طی می‌کردند و شاید به همین دلیل، از قدیم، قهوه‌خانه‌ آن استراحتگاهی برای مسافران بوده است.

این روستا، به دلیل وجود مبارک امامزاده “یحیی بن‌حسن بن طاهر” که او را از نوادگان حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) می‌دانند؛ محل تجمع بزرگترین هیئت زنجیره‌ای مذهبی روستایی کشور به شمار می‌رود و نزدیکی‌اش با یکی از زیباترین نقاط گردشگری طبیعی استان فارس و حتی کشور، قابلیتی ویژه برای توسعه گردشگری روستایی به آن بخشیده است.

به گزارش ایسنا، داراکویه روستایی دایره شکل و محصور  میان کوه است که در مرز شهرستان‌های داراب و فسا قرار گرفته و برخی مورخان معتقد هستند پیشینه شهرسازی داراب، از این نقطه آغاز شده و حتی در زمان تخریب دارابگرد، برخی از ساکنان آن شهر، این منطقه را برای سکنی، انتخاب کرده بودند.

اگرچه بی‌توجهی ساکنان روستا و البته کم توجهی آگاهان از پیشینه تاریخی این منطقه، منجر به تخریب اکثر خانه‌های قدیمی با هدف احداث مسیر و خانه‌های نو شده و تمایل به سبک زندگی نو، بخشی از فرهنگ غنی گذشته این مردم را به تاراج برده است.

به گزارش ایسنا، علیرغم همه دست‌بردهای طبیعت و انسان، هنوز خانه‌های ارزشمندی را به لحاظ پیشینه تاریخی، می‌توان در جنوب روستای داراکویه یافت که قابلیت مرمت و احیا را داشته و می‌تواند بستری برای پرداختن به بحث رواج گردشگری روستایی و بومگردی باشند. در میان بناهایی که خطر تخریب آنها را تهدید می‌کند، قهوه‌خانه‌ای که پیشتر، محلی برای اسکان مسافران و رهگذران از فسا به داراب بوده، نیز قرار دارد.

یکی از اهالی این روستا به ایسنا گفت: یکی از نیازهای اساسی این روستای زیبا، توجه به بناهای قدیمی و کمک به احیا و مرمت آنها است.

زارعی اضافه کرد: این روستا، با توجه به قرار داشتن حرم یکی از امامزادگان واجب التکریم در آن، جاذبه‌ای مذهبی به شمار می‌رود و همه ساله در ایامی از سال، ساکنان روستاها و حتی برخی شهرها، برای زیارت و انجام آئین‌های مذهبی به داراکویه سفر می‌کنند.

او با اشاره به قرار داشتن این روستا در نزدیکی “تنگ رغز” به عنوان یکی از جاذبه‌های مهم طبیعی شهرستان داراب، گفت: با ایجاد مکان‌هایی برای استقرار و پذیرایی از گردشگرانی که به این محل عزیمت می‌کنند، امکان ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی در این محدوده وجود دارد.

زارعی گفت: همه ساله، در روزهای عاشورا و تاسوعای حسینی، این روستا محل تجمع بزرگترین هیئت زنجیره‌ای روستایی کشور است و میزبان شمار قابل توجهی از عاشقان اباعبدالله الحسین(ع) است که برای برگزاری مراسم عزاداری به این روستا عزیمت می‌کنند.

منبع:ایسنا

قدمت ۵۰۰ ساله زبان کردی کرمانجی

ایران کشوری پهناور با فرهنگی متنوع و غنی است که همین ویژگی‌ها شناخت آن را هم برای مردم ایران و دیگر کشورها جذاب‌تر می‌کند. زبان و گویش نیز از عناصر مهمی است که برای ارتباط میان اعضاء یک جامعه و بیشتر انتقال یک فرهنگ مورد استفاده قرار می‌گیرد.

گلی شادکام، پژوهشگر زبان و فرهنگ کردی‌کرمانجی خراسان در گفت‌وگو با ایسنا به معرفی زبان و فرهنگ اقوام کردی‌ کرمانجی استان خراسان پرداخت و اظهار کرد: برای حفظ زبان‌ها و گویش‌های بومی محلی از جمله کردی کرمانجی، باید اقداماتی جدی و موثر صورت گیرد؛ چراکه زبان‌‏ها و گویش‏‌های بومی محلی ایران، گنجینه‌هایی بی‏‌بدیل هستند که قرن‌ها و یا هزاران سال دوام آورده‌اند و ممکن است در عرض چند دهه از بین بروند.

وی اضافه کرد: «کردی ‌کرمانجی» زبان کردهای شمال خراسان است که گویشوران آن در دو استان خراسان شمالی و رضوی در شهرهایی چون چناران، قوچان، فاروج، شیروان، بجنورد، اسفراین، کلات، درگز، آشخانه و همینطور بخش‌هایی از شهرهایی چون نیشابور و سبزوار که کردنشین هستند، ساکن‏‌اند. همچنین گروه‏‌های بزرگی از کردهای شمال خراسان در چند دهه اخیر به کلان‌‏شهرهای تهران، مشهد و کرج کوچ کرده‌‏اند و در این شهرها و توابع آن‌ها ساکن شده‌‏اند.

پژوهشگر زبان و فرهنگ کردی‌ کرمانجی خراسان ادامه داد: کردی ‌کرمانجی خراسان، از  شاخه شمالی زبان‌های کردی بوده که زیر گروه زبان‌های ایرانی است و به نظر می‌‏رسد که بیش از یک میلیون گویشور در شمال خراسان به زبان کردی کرمانجی صحبت می‏‌کنند. گفتنی است که در منطقه خراسان ثبت گویش کردی‌ کرمانجی، جزء نخستین نمونه‏‌ها از ثبت زبان‌های بومی محلی بود.

شادکام تشریح کرد: این زبان، شباهت و همانندی زیادی با کردی ‌کرمانجی در غرب کشور و همینطور کردی کرمانجی در کشورهای دیگر همچون ترکیه، سوریه و جمهوری سابق شوروی دارد. این موضوع نشان از این است که همه این‌ها از یک خانواده محسوب می‌شوند. اهمیت این عنصر فرهنگی برای ثبت از این جهت است که یک زبان جدای از کارکرد بسیار مهمی که  در راستای ارتباط میان اعضاء یک جامعه دارد، ابزاری برای انتقال فرهنگ است. این زبان‏‌ها هستند که ما از طریق آن‌‏ها می‌توانیم فرهنگ‌ها، ادبیات شفاهی، فولکلور، مهارت‌ها، دانش‌ها، تجارب و باورهای یک قوم یا یک ملت را منتقل کنیم.

تاثیر انکارناپذیر زبان کردی بر انسجام و همبستگی کردهای شمال خراسان

وی عنوان کرد: با توجه به زنده بودن اثر و گستره وسیع این عنصر حیاتی فرهنگی و همینطور اشاره به این موضوع که این زبان تاثیر انکارناپذیری بر انسجام و همبستگی کردهای شمال خراسان دارد و ابزاری است که از طریق آن اعضاء این قوم می‏‌توانند یکدیگر را درک کنند، با هم ارتباط بگیرند و خودشان را متعلق به یک «ما» ‌بدانند؛ در نهایت این عنصر تمام شرایط لازم جهت ثبت ملی را دارا بود. از این‌رو طی چند ماه کار میدانی، پرونده این اثر پس از تهیه مستندات و تکمیل فرم آن و پس از تایید در شواری ثبت استانی به شورای ثبت ملی ارسال شد و خوشبختانه در تاریخ ششم مرداد ۱۳۹۶ به شماره ثبت ۱۲۴۰ در زمره میراث ناملموس ایرانیان به ثبت ملی رسید.

پژوهشگر زبان و فرهنگ کردی‌ کرمانجی خراسان گفت: از آنجا که کردی کرمانجی خراسان به عنوان عضوی از خانواده بزرگ زبان کردی مورد بررسی قرار گرفت، بنا بر نظر اعضاء شورای ثبت ملی، به عنوان «گویش کردی کرمانجی خراسان» به ثبت رسید. اما بدیهی است که در منطقه شمال خراسان، یک زبان مستقل به شمار می‏‌رود.

شادکام با اشاره به تاریخچه این زبان در استان خراسان بیان کرد: زبان کردی خراسان را دست کم می‌توانیم به ۵ قرن گذشته ارجاع دهیم. بر اساس اسناد و کتب تاریخی، ایلات و طوایف کرد کرمانج در دوران شاهان صفوی جهت مقابله با اقوام مهاجم ازبک، به شمال خراسان گسیل شدند که پس از غلبه بر مهاجمان و بیرون راندن آنان از مرزهای شمال‌ شرق ایران، در گستره وسیعی از شمال خراسان ساکن شدند؛ هرچند برخی پژوهشگران و تاریخ‌‏پژوهان بر این باور هستند که پیشینه حضور کردها در خراسان به قرن‌‏ها پیش از صفویه بازمی‌‏گردد. با این حال می‌توان گفت که این زبان در دیگر مناطق کردنشین که غرب ایران، بخش‌هایی از ترکیه، سوریه و عراق امروزی را شامل می‌شود قدمتی چند هزار ساله دارد.

رشد شهرنشینی و آموزش تک‌زبانه، صحبت به زبان مادری در بین افراد را کم‌رنگ کرده است

وی در خصوص مقایسه این زبان در زمان قدیم و حال تشریح کرد: تا حوالی ۴ دهه قبل، روند طبیعی انتقال نسل به نسل زبان به شکل طبیعی صورت می‌گرفته است، به این معنی که خانواده‌ها پس از تولد فرزند خود به زبان کردی صحبت می‌کردند و فرزندان آن‌ها نیز این چرخه انتقال زبان مادری را پیش می‌گرفتند. اما متاسفانه در سه یا چهار دهه اخیر با رشد شهرنشینی و مهاجرت از روستاها به شهرها،  آموزش رسمی تک‏‌زبانه در مدارس و رسانه‌های جمعی که عمدتا به زبان رسمی برنامه پخش می‏‌کنند، باعث ایجاد شکافی میان نسل‏‌ها شده و پدر و مادرها نیز ترجیح می‌دهند به مرور زبان فارسی را جایگزین کنند.

این پژوهشگر زبان و فرهنگ کردی کرمانجی تاکید کرد: از آنجایی که ساخت و گسترش مدارس در روستاها، بنه‌های عشایری و همچنین شهرهای کوچک قطعا قدم بسیار خوبی برای توسعه جامعه و رشد سواد بود، اما با توجه به اینکه این مدارس تک‌زبانه بودند و در آن‌ها مواد درسی تنها به زبان رسمی آموزش داده می‌شد و در مواردی به خانواده‌ها توصیه می‌شد که از زبان مادری در خانه استفاده نشود به طور ناخودآگاه این پیام در ذهن کودکان مخابره می‌شد که زبان مادریشان حقیر، بی‏‌فایده و بی‌‏ارزش است که در نهایت سبب کاهش منزلت اجتماعی زبان مادری در نزد گویشوران می‏‌شود و آن‌ها را ترغیب به ترک زبان مادری می‌‏کرد.

عدم استفاده نسل جوان کرد زبان از زبان مادری خود باعث زوال زبان کردی خواهد شد

شادکام افزود: برای مثال امروز در منطقه شمال خراسان متاسفانه نسل جدید به سرعت از زبان مادری فاصله گرفته، به طوری‌که در حال حاضر شاهد پدیده تغییر زبان در میان کردهای خراسان هستیم که در صورت ادامه منتهی به زوال زبانی خواهد شد.

وی گفت: در روستاها پدران و مادران جوان‌تر در یکی دو دهه اخیر تصمیم گرفته‌‏اند تا دیگر با فرزندان خود کردی صحبت نکنند و فارسی را جایگزین آن کرده‌اند و تفکر آن‌ها این بوده است که ما با فرزندان خود فارسی صحبت می‌کنیم تا در مدرسه دچار مشکل نشوند. بر اساس تحقیقات میدانی که صورت گرفته، بسیاری از خانواده‌‏ها در برابر این پرسش که چرا با فرزندان‏شان در خانه به زبان مادری صحبت نمی‌‏کنند، اظهار داشتند که نگران وضعیت تحصیلی فرزندان‏شان در مدرسه هستند و چون خود عموما خاطره تلخی از دوران مدرسه دارند، نمی‏‌خواهند فرزندان‏شان نیز دچار مشکل و سختی شوند، از این‌رو ترجیح داده‏‌اند که از همان ابتدا با فرزندان  فارسی صحبت کنند.

این پژوهشگر زبان و فرهنگ کردی کرمانجی ادامه داد: متاسفانه در نظام آموزشی کشور ما هیچ پیش‌بینی برای کودکانی که به زبان‌های مادری متفاوت و بومی محلی صحبت می‌کنند، نشده است.  این کودکان قبل از ورود به مدارس به هیچ شکلی آماده نشده و در زمان ورود به مدرسه با آموزش دروس به زبان رسمی مواجه می‌شوند که در این حالت  فشار زیادی به این کودکان و همینطور به خانواده‌هایشان وارد می‌شود. معمولا سیستم آموزشی نیز به جای اینکه برای این موضوع راه حلی بیندیشد خانواده‌ها را تحت فشار گذاشته تا با بچه‌ها در خانه به زبان مادری صحبت نکنند و با کودکان از ابتدا با زبان فارسی تکلم کنند تا در مدرسه مشکلی با یادگیری دروس نداشته باشند.

شادکام اظهار کرد: در نظام‏‌های آموزشی کشورهای توسعه یافته، کودکانی که زبان مادری‏ آن‌ها متفاوت از زبان رسمی است، پیش از ورود به مدرسه آماده می‌‏شوند و طی دوران تحصیل نیز مدام مورد حمایت و توجه قرار می‏‌گیرند تا بتوانند با کمترین آسیب وارد سیستم آموزش رسمی شوند، اما متاسفانه در نظام آموزشی ما در مناطقی که دارای زبانی غیر از زبان رسمی هستند، بار یادگیری زبان رسمی بر دوش خانواده‌‏ها و کودکان نهاده شده و درنتیجه خانواده برای کاهش فشار بر خود و فرزندان و پیشگیری از افت تحصیلی و مشکلات آموزشی، زبان مادری را از ارتباط کلامی میان خود و فرزندان حذف کرده و از همان ابتداء تولد، زبان فارسی را به کودکان خود می‌‏آموزند.

منبع:ایسنا

شمایل دو ایرانی بر ورودی کلیسای اچمیادزین مهمترین کلیسای ارامنه‌ی جهان

میراث مشترک ایران و ارمنستان در ماموریت عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، به کشور ارمنستان که به دعوت رایزنی فرهنگی ایران در ایروان صورت گرفت، بررسی شد.

به گزارش ایلنا، مرتضی رضوانفر  (زبانشناس) گفت: ارمنستان در کتیبه‌ی سه‌زبانه‌ی داریوش هخامنشی در بیستون با نام ارمینه (به زبان پارسی و عیلامی) و اورارتو (به زبان اکدی) بعنوان یک ساتراپی یا استان ایران معرفی شده است.

این زبان‌شناس، ارمنستان را نخستین کشور جهان دانست که مسیحیت را بعنوان دین رسمی و توسط تیرداد سوم اشکانی در سال ۳۰۱م پذیرفته و ۱۳سال بعد روم باستان مسیحیت را به رسمیت شناخت.

او افزود: بر اساس اسناد ارمنی، پذیرفتن مسیحیت، مربوط به بیماری سخت تیرداد و شفا یافتن وی توسط گریگور روشنگر (اولین رهبر دینی ارامنه و از نسل سورنا سردار ایرانی) است لذا شمایل این دو ایرانی بر ورودی کلیسای اچمیادزین که مهمترین کلیسای ارامنه‌ی جهان است نقش بسته است.

به گفته رضوانفر، شهر مذهبی اچمیادزین، تا سال ۱۹۴۵م به نام ولاش‌آباد نامیده می‌شد و به دست ولاش‌شاه (۱۱۷-۱۴۰م) از دودمان پارتیان ایران بنا شد.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، کلیسای جامع اچمیادزین که در اسناد ایرانی به نام سه کلیسا نامیده شده، محل استقرار جاثلیق (پیشوای جامع) ارامنه است.

منبع:ایلنا

لزوم توجه به گردشگری انارستان مشایخ چهارمحال و بختیاری

یکی از ظرفیت‌های گردشگری چهارمحال و بختیاری در پاییز، وجود روستاهایی با قابلیت‌های زیست بوم محیطی و طبیعی است که گردشگران طبیعت‌گرد را به سمت و سوی خود می‌خواند.

پاییز که به نیمه می‌رسد باغ‌های انار منطقه مشایخ شهرستان کیار در چهارمحال و بختیاری، از ظرفیت‌های گردشگری طبیعتی در منطقه زاگرس برخوردار می‌شود و این آمد و رفتن های پاییز رنگارنگ، می‌تواند با یک برنامه‌ریزی بلند مدت در تقویت اقتصاد گردشگری نقش آفرین باشد.

پیش از دوران شیوع ویروس کرونا، برنامه‌های مختلفی در حوزه‌ها و بخش‌های گوناگون برگزار می‌شد و در این میان برگزاری جشنواره انار دورک همواره به‌عنوان یکی از پُررونق‌ترین برنامه‌های سالانه در منطقه مشایخ شهرستان کیار به‌شمار می‌رفت.

اما شیوع ویروس کرونا و اعمال محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های ناشی از آن باعث تعطیلی بسیاری برنامه‌ها از جمله جشنواره انار دورک در ۲ سال گذشته شد.

جشنواره انار دورک تنها به معرفی یک میوه محدود نمی‌شد و در کنار آن فرهنگ، آداب و رسوم، کشاورزی، اقتصاد، تجارت و نوع زندگی مردم این منطقه مورد بررسی و معرفی قرار می‌گرفت.

اکنون فصل برداشت انار از باغ‌های منطقه مشایخ شهرستان کیار آغاز شده است اما به‌علت شیوع ویروس کرونا و اعمال محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های ناشی از آن ورود گردشگران و برگزاری جشنواره انار همچنان انجام نخواهد شد.

جشنواره انار دورک برای دومین سال برگزار نمی‌شود

مدیر امور باغبانی سازمان جهاد کشاورزی چهارمحال و بختیاری می‌گوید: جشنواره انار دورک امسال برای دومین سالی متوالی به‌علت شیوع ویروس کرونا برگزار نمی‌شود.

ابراهیم شیرانی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا تاکید کرد: هم‌اکنون ۱۶۴ هکتار باغ انار با رقم‌های محلی، تُرش و رُباب در منطقه مشایخ شهرستان کیار وجود دارد که از این سطح ۱۶۰ هکتار بارور است.

وی با اشاره به اشتغال و بهره‌برداری ۱۷۰ نفر در باغ‌های انار منطقه مشایخ افزود: سالانه یک‌هزار و ۱۰۰ تا یک‌هزار و ۲۰۰ تن انار از این باغ‌ها برداشت می‌شود.

شیرانی تصریح کرد: ۸۵ درصد باغ‌های انار چهارمحال و بختیاری در منطقه مشایخ شهرستان کیار واقع شده و مقدار دیگری در بخش بازفت شهرستان کوهرنگ و لردگان وجود دارد.

وی یادآور شد: با همکاری یکی از متقاضیان محلی در منطقه مشایخ شهرستان کیار قرار شده تا طرح اصلاح نژاد رقم‌های انار سازگار با محیط به‌منظور افزایش کمی و کیفی تولید و بازارپسندی این محصول اجرا شود.

شیرانی اظهار داشت: در این راستا یک هکتار باغ انار به‌صورت پایلوت به کشت رقم‌های مختلف انار اختصاص خواهد یافت و پس از نتیجه‌گیری، توسعه باغ‌های این منطقه در دستور کار قرار می‌گیرد.

انار دورک ظرفیت گردشگری مطلوبی در ذخیره‌گاه سبزکوه ایجاد کرده است

یکی از فعالان گردشگری منطقه مشایخ شهرستان کیار نیز گفت: وجود باغ‌های انار دورک از مهم‌ترین ظرفیت‌های گردشگری در ذخیره‌گاه زیست‌کره سبزکوه به‌شمار می‌رود.

عقیل جابری دورکی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا تاکید کرد: منطقه مشایخ به‌دلیل قرار گرفتن در ذخیره‌گاه زیست‌کره سبزکوه، حاشیه رودخانه کارون، مجاورت با جنگل‌های حفاظت شده هِلِن و برخورداری از آب‌های خروشان برای ورزش‌های ماجراجویانه دارای ظرفیت‌های طبیعی فراوانی بوده که گردشگری این منطقه را منحصربه‌فرد کرده است.

وی افزود: برخی روستاهای منطقه مشایخ شهرستان کیار مانند دوپلان، دورک اناری و دورک شاهپوری در خصوص گردشگری طبیعت‌گردی از زیرساخت‌های مطلوب‌تری نسبت به بقیه روستاها برخوردارند که این زیرساخت‌های با حمایت‌های اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی چهارمحال و بختیاری ایجاد شده است.

جابری تصریح کرد: روستای دورک در فصل پاییز و هنگام برداشت محصول انار از انارستان‌های طبیعی و خودرو، از شور و حال خاصی در حوزه گردشگری و حضور گردشگران برخوردار می‌شود.

وی یادآور شد: در سال‌های اخیر با برگزاری و همایش‌هایی مانند جشنواره انار دورک، توجه بیشتری به این موضوع با هدف شکرگذاری از نعمت‌های خداوندی در منطقه مشایخ و بهره‌گیری از ظرفیت‌های گردشگری طبیعی و کشاورزی این منطقه شده است.

این فعال گردشگری اظهار داشت: البته در ۲ سال گذشته به‌علت شیوع ویروس کرونا جشنواره انار برگزار نشده و امید است برگزاری آن در دوران پساکرونا به‌صورت جدی در دستور کار قرار گیرد.

وی گفت: با توجه به محدودیت در سطح زمین‌های کشاورزی منطقه مشایخ اما شرایط گردشگری طبیعی در این منطقه خاص و منحصربه‌فرد است.

جابری تاکید کرد: توسعه گردشگری طبیعی به‌ویژه در زمان فصل برداشت انار منطقه مشایخ به حمایت دستگاه‌های اجرایی مرتبط و فرهنگسازی مردم محلی با هدف بهره‌برداری‌های مناسب از این ظرفیت خدادادی نیاز دارد.

باغ‌های انار مشایخ از مستعدترین مناطق گردشگری کشور است

کارشناس گردشگری اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی چهارمحال و بختیاری نیز گفت: باغ‌های انار منطقه مشایخ شهرستان کیار از مستعدترین مناطق گردشگری استان است.

مرتضی محمدیان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا تاکید کرد: تنوع محصولات و منابع گردشگری از مهم‌ترین عوامل توسعه بازارهای گردشگری به‌شمار می‌رود که البته همواره مورد توجه فعالان این عرصه بوده است.

وی افزود: در این میان اصل “تفاوت و تضاد موضوع با بافت پیرامونی جاذبه‌ها”، یکی از اصلی‌ترین فاکتورها و عوامل تنوع‌پذیری جاذبه‌ها در مقصدهای گردشگری محسوب می‌شود.

محمدیان تصریح کرد: منطقه مشایخ شهرستان کیار در چهارمحال و بختیاری به‌واسطه وجود منابع و جاذبه‌های گوناگون طبیعی مانند باغ‌های انار یکی از مستعدترین نقاط گردشگری است که تفاوت معناداری با سایر نقاط گردشگری دارد.

وی یادآور شد: همین ویژگی‌های گردشگری طبیعی در منطقه مشایخ می‌تواند برای گردشگران و مسافران در شرایط کنونی به‌نسبت راکد گردشگری چهارمحال و بختیاری، جذاب باشد.

کارشناس گردشگری اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی چهارمحال و بختیاری اظهار داشت: در کنار وجود باغ‌های انار، وجود آداب و رسوم، فرهنگ غنی و تولید محصولات متکی بر انار بر جلاذبه‌های گردشگری مننطقه مشایخ افزوده است.

وی گفت: این مهم در کنار برخورداری منطقه مشایخ از منابع آبی و توسعه ورزش‌های ماجراجویانه توانسته این منطقه را به یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین مقصدهای گردشگری به‌ویژه در فصل بهار و پائیز تبدیل کند.

محمدیان تاکید کرد: البته نبود امکانات اقامتی استاندارد در شهرستان کیار و منطقه مشایخ از نقاط ضعف در حوزه گردشگری این منطقه به‌شمار می‌رود که این نقیصه با استقبال جامعه روستایی برای راه‌اندازی اقامتگاه‌های بوم‌گردی تا حدودی جبران شده است.

۳۵ میلیارد ریال برای تکمیل زیرساخت‌های مشایخ هزینه شد

کارشناس دفتر فنی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی چهارمحال و بختیاری نیز گفت: تاکنون ۳۵ میلیارد ریال اعتبار استانی برای تکمیل زیرساخت‌های مشایخ (کمپ دره‌عشق – دوپلان) هزینه شده است.

علی مولوی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا تاکید کرد: این میزان اعتبار برای حفر چاه آب آشامیدنی، لوله‌گذاری انتقال آب درون مجموعه، ساخت هشت واحد سوئیت اقامتی، زیرسازی و تامین برق، محوطه‌سازی و تسطیح محوطه به‌منظور ساخت پیاده‌روها، پارکینگ و مسیر دوچرخه‌سواری هزینه شده است.

وی افزود: برای اجرای زیرساخت‌های مشایخ (کمپ دره‌عشق – دوپلان) شهرستان کیار طرح زیپ‌لاین با ۲ ایستگاه فرود ساخته شده است.

مولوی پیشرفت فیزیکی طرح زیرساخت‌های مشایخ (کمپ دره‌عشق – دوپلان) را ۴۵ درصد اعلام و تصریح کرد: تکمیل و بهره‌برداری از این طرح حداقل ۱۰۰ میلیارد ریال اعتبار دیگر نیاز دارد.

وی یادآور شد: در صورت تخصیص به‌موقع اعتبارات، زیرساخت‌های مشایخ (کمپ دره‌عشق – دوپلان) تا ابتدای سال ۱۴۰۲ تکمیل و بهره‌برداری می‌شود.

به گزارش ایرنا، منطقه مشایخ شهرستان کیار در ۱۲۰ کیلومتری مرکز چهارمحال و بختیاری واقع شده است.

منبع:ایرنا

تاثیرات منفی گردشگری غیرمسئولانه بر پارک‌‌های ملی

از سوی دیگر، بازدیدکنندگان از پارک‌های ملی می‌توانند تأثیراتی منفی را بر محیط طبیعی آن مکان برجا بگذارند، مانند تخریب اکوسیستم و قطع یا مختل کردن چرخه‌های طبیعی. بنابراین، مدیران پارک‌ها باید اطلاعات ثابت و دقیقی در مورد ویژگی‌های بازدیدکنندگان داشته باشند تا بتوانند این مناطق را به درستی مدیریت و حفاظت کنند.

اتحادیۀ بین‌المللی حفاظت از طبیعت، پارک ملی را به عنوان یک منطقه حفاظت‌شده طبیعی تعریف می‌کند که عمدتاً برای حفاظت از اکوسیستم و تفریح ​​اداره می‌شود. گردشگری یکی از بزرگ‌ترین صنایع جهان است و مسافران به دلیل داشتن مناظر آرام از پارک‌های ملی دیدن می‌کنند. در حالی که دوست دارند این محیط‌های طبیعی را در شرایط دست‌نخورده خود ببینند، اما اغلب اوقات بر تخریب این پارک‌ها می‌افزایند. گردشگران می‌توانند از جهات مختلف به محیط‌زیست آسیب برسانند و حتی ممکن است از کاری که انجام می‌دهند بی‌اطلاع باشند. در بازدید از پارک‌ها اقداماتی مانند زیر پا گذاشتن پوشش گیاهی بر نابودی زمین می‌افزاید.

به‌دلیل حجم زیاد گردشگری در پارک‌های ملی، مشکلات زیادی به‌وجود می‌آید. باید متذکر شد که تاثیر منفی گردشگری غیرمسئولانه بر این مکان‌ها یک مشکل جهانی است. معمولاً گردشگران از ارزشمندی این مناطق بی‌اطّلاع هستند، و از میزان آسیبی که به این مناطق وارد می‌کنند، بی‌خبرند. این در حالی است که دوستداران و حامیان محیط‌زیست، اغلب گردشگران غیرمسئول را «آفت» محیط‌زیست می‌دانند.

ممکن است برخی از گردشگران هنوز به رویکرد «انسان‌محور» به طبیعت اعتقاد داشته باشند. این بدان معناست که آن‌ها معتقدند طبیعت فقط برای خدمت به منافع بشر و ارتقای رفاه انسان‌ها به وجود آمده است. در این نگرش، نگرانی برای محیط زیست بسیار اندک است و اهمیت و رفاه انسان «هدف نهایی» است. با اینکه، حقوق طبیعت و محیط طبیعی با گذشت زمان اهمیت بیشتری یافته است، اما هنوز کسانی هستند که به طبیعت اعتنایی ندارند و آن را نابود می‌کنند.

تأثیرات منفی گردشگران غیرمسئول بر پارک‌های ملی به صورت سه مشکل اصلی نمایان می‌شود: کاهش منابع ملی، آلودگی و تاثیرات فیزیکی. گردشگری غیرمسئولانه باعث تخریب زمین، اختلال و نابودی اکوسیستم‌ها، آلودگی هوا، تولید و پخش زباله می‌شود. همۀ این موارد نه‌تنها سلامت زمین را به خطر می‌اندازند، بلکه خطرات دیگر را نیز به همراه دارند. با افزایش تعداد بازدیدکنندگان از این پارک‌ها، ازدحام جمعیت به یک مشکل بزرگ تبدیل می‌شود، این ازدحام می‌تواند توانایی لذّت بردن از این مناطق دیدنی و همچنین کیفیت منابع طبیعی پارک‌ها را کاهش دهد. اگر بازدید کنترل نشده باشد یا بازدیدکنندگان از زمین چشم‌اندازها بیش از حد استفاده کنند، این اماکن می‌توانند تخریب شوند. شلوغی همچنین می‌تواند مقادیر زیادی استرس، ناراحتی، عصبانیت و سایر نگرش‌ها را ایجاد کند. بازدید مداوم گردشگران می‌تواند حیات‌وحش و چرخۀ پرورش حیوانات را به‌طرزی شدید مختل کند و رفتارهای طبیعی آن‌ها را تغییر دهد، با شروع ازدحام رفتار حیوانات تغییر می‌کند. مثلاً الگوهای لانه‌سازی پرندگان تغییر می‌کند، و نهایتاً تعداد حیوانات در بدترین حالت کاهش می‌یابد.

بسیاری از پارک‌های ملی دارای امکانات گردشگری هستند، مانند سرویس‌های بهداشتی یا مراکز اطلاع رسانی. این امکانات و ساخت و سازها، بر زمین تأثیر می‌گذارد و چشم اندازهای طبیعی منطقه را کاهش داده و منتج به تخریب زیبایی نیز می‌شوند. اگرچه بسیاری از امکانات گردشگری در پارک‌های ملی سعی می‌کنند با طبیعت هم‌نشینی مسالمت‌آمیز داشته باشند، اما همیشه با مناطق اطراف هماهنگ نیستند، وجود وسایل نقلیه همچون اتومبیل، اتوبوس و وسایل تفریحی دیگر، می‌تواند باعث آلودگی صوتی شود. این وسایل نقلیه می‌توانند استرس و کاهش شنوایی را برای انسان ایجاد کنند و همچنین باعث ناراحتی حیوانات وحشی شوند.

این صداها می‌توانند باعث شوند حیوانات «الگوهای فعالیت طبیعی» خود را تغییر دهند. تأثیرات بازدیدکنندگان، ناشی از مواردی مانند پیاده روی، استفاده از وسایل نقلیه و دوچرخه سواری، تأثیرات منفی زیادی در پارک‌های ملی دارد، پوشش گیاهی زیر پا گذاشته می‌شود، در نتیجه خاک تحت تاثیر قرار گرفته و منجر به افزایش فرسایش می‌شود.

راهکارهای کاهش تاثیرات منفی گردشگری بر پارک‌های ملی

۱- اوّلین قدم برای حفظ پارک ملی که از آن دیدن می‌کنید، این است که از قبل برنامه‌ریزی کرده و آماده باشید. اطمینان حاصل کنید که مقررات و دستورالعمل‌های پارک شناخته شده است و آگاهی از آنچه در آن پارک می‌توان و نمی‌توان انجام داد وجود دارد.

۲- تعداد گردشگران برای بازدید از پارک‌ها محدود باشند.

۳- اِعمال مجازات برای کسانی که تابع قوانین نیستند، نیز می‌تواند به حداقل رساندن خسارت کمک کند.

۴- دوره‌های آموزشی، عامل مهمّی در کاهش تأثیرات منفی است. شروع آموزش در سنین پایین به نسل‌های آینده اجازه می‌دهد تا اهمیت کمک به محیط زیست را درک کنند.

۵- استفاده از راهنما می‌تواند به ایجاد آگاهی کمک کند و با پیروی از کسی که راه خود را می‌شناسد، ممکن است تأثیرات کاهش یابد.

۶- سرانجام، در دسترس قرار دادن سطل‌های زباله در مناطق و قرار دادن تابلوهایی مانند «زباله نریزید» می‌تواند در کاهش این تأثیرات موثر باشد.

یادگیری و آموزش دیگران در مورد این اصول ساده می‌تواند بسیاری از پارک‌های ملی را از تأثیرات منفی محافظت کند. هنگامی که دانش به دست آمد، تشخیص آنچه اتفاق می‌افتد و انجام هر کاری در مورد آن آسان‌تر است. برای تربیت افراد از سنین پایین باید قدم‌هایی برداشته شود تا آن‌ها اهمیت را تشخیص داده و در بزرگسالی به آن عمل کنند. اگر ما به آموزش جوانان خود ادامه دهیم، آن‌ها معلم خواهند شد و نسل‌های آینده اهمیت محافظت از این پارک‌های ملی را می‌دانند و به پاکسازی تأثیرات منفی بر این مناطق خواهند پرداخت.

منبع:میراث آریا

بنای آرامگاهی باغ مزار گرمه، یادمان دوره ایلخانی

باغ، محوطه‌ای غالباً محصور، ساخته‌ی انسان با بهره‌گیری از گل‌وگیاه، درخت، آب و بناهای ویژه است که بر قواعد هندسی و باورها مبتنی است. دریافت و باور انسان از باغ به‌عنوان بهشت و اشاره متون مذهبی به آغاز خلقت آدم و حوا در باغ بهشت، قدیمی‌ترین نشان اهمیت باغ در روند حیات انسان است. درباره احداث باغ تا هزاره‌ی سوم ق. م مدرکی در دست نیست. احتمالاً از اوایل هزاره‌ی سوم ق. م باغ‌های سلطنتی در مصر وجود داشته است؛ متون اساطیری و مذهبی سومری نیز در این هزاره اشاره به باغ‌های معابد در بین‌النهرین دارند. در منابع به کاخ – باغ‌هایی در بابل اواخر هزاره‌ی سوم و اوایل هزاره‌ی دوم ق. م اشاره شده است و پس از آن در متون آشوری میانه از توجه شاه به باغ‌ها و باغداری و تلاش برای خو دادن درخت‌های وارداتی به محیط‌زیست تازه سخن رفته است.

در استان خراسان شمالی باغ مزار به‌عنوان یک الگو برای ارج نهادن به شخصیت‌های مهم و برجسته در طول تاریخ تا دوران معاصر موردتوجه بوده است و که مطالعات معماری و بازشناخت این الگو برای بناهای یادمانی در معماری معاصر و طراحی شهری می‌تواند الگویی مناسب برای طراحی و ساخت این‌گونه آثار ارزشمند را به همراه داشته باشد.

بنای تاریخی باغ مزار گرمه یکی از بناهای یادمانی آرامگاهی در میان بافت شهرستان گرمه در استان خراسان شمالی است. بر اساس فرم معماری و مقایسه نمونه‌های مشابه به نظر می‌رسد این بنا در دوران ایلخانی و یا تیموری ساخته شده و در دوران صفوی و قاجار نیز توالی کاربری داشته است.

شهرستان گرمه از شمال به شهرستان مانه وسملقان و از جنوب و شرق به شهرستان جاجرم و غرب به شهرستان شاهرود استان سمنان و از شمال غرب به شهرستان مینودشت استان گلستان ختم می‌شود و معادل ۲۲۷۵ کیلومترمربع مساحت دارد. شهر گرمه بر سر راه‌های کاروان‌رو بین نیشابور و گرگان قرار دارد و همواره موردتوجه قرار داشته و از دوران ‍‍پیش‌ازتاریخ تا ادوار متأخر اسلامی به طور پیوسته نقش بارزی را در تکامل فرهنگی خطه خراسان ایفا کرده است. اقلیم این منطقه، معتدل، کوهستانی و کمی خشک است. بیشترین درجه گرما در تابستان‌ها تا ۳۵ درجه بالای صفر و کمترین درجه در زمستان‌ها تا ۱۵ درجه زیر صفر بوده و میزان بارندگی سالانه حدود ۲۰۰ میلیمتر است.

میزان بارندگی منطقه از نظر پراکندگی زمانی و مکانی یکسان نیست. از نظر زمانی بیشترین بارندگی در فصل زمستان است. پرباران‌ترین ماه سال فروردین و کم‌باران‌ترین ماه سال مرداد است. باد غالب در این شهرستان باد شمال غربی است. باد غربی که به باد شاهرود نیز معرف است که باعث کم‌شدن دما در بهار تابستان می‌شود. پوشش گیاهی غالب شهرستان استپ از گونه‌های درمنه، خارشتر، گون، طاق و گز است و در ارتفاعات گونه‌های درختی مانند ارس، کر کو و زرشک وحشی و سرو گیاهان غالب هستند.

با وجود مراجعه به تصاویر قدیمی بنا و عکس‌های هوایی، شواهد لازم جهت دستیابی به شکل اولیه باغ بنا دست نمی‌آید؛ بنابراین وضعیت واقعی این باغ بعد از گمانه‌های باستان‌شناسی روشن خواهد شد. بااین‌وجود به نظر می‌رسد احتمالاً قبرستانی در محوطه باغ مزار گسترده می‌شده است. درگذشته فضای باغ تا مقابل در فعلی بنا در سمت جنوب ادامه داشته است. همچنین از مقایسۀ عکس‌های هوایی قدیمی با وضعیت فعلی باغ پیداست که بخشی از فضای باغ در سمت شمالی تغییر کرده است.

ابن بنا به‌شکل هشت‌ضلعی گنبددار در دو سطح سردابه و گنبدخانه ساخته شده است. از زمان دقیق ساخت بنا اطلاعی در دست نیست و متأسفانه بنا تا پیش از شروع برنامه‌های حفاظتی، متروک و آسیب‌دیده بود. یکی از مصالح اصلی که در ساختار بنا به‌کاررفته است آجر است. سنگ و چوب نیز در ساختار بنا استفاده شده است. ملاط به‌کاررفته در طاق‌ها، گچ نیم‌پخته‌ی نیم‌کوب، در جرزها ملاط گل آهک و در بندکشی‌ها ملاط گچ بکار رفته است. استفاده از چوب در تیزه‌های طاق‌ها و سایر بخش‌های بنا باعث تعادل در انتقال نیروها و حذف نیروهای موضعی در بنا می‌شود.

پس از بررسی شواهد موجود و دستیابی به پلان اولیه بنا، عنصر تکرارشونده که در قالب یک مربع گنجانده می‌شود به‌صورت قرینه‌های عمودی، افقی و قطری گسترش می‌یابد. قالب پلان در زمینه‌ی هشت نگینی از بدنه‌ی خارجی و مربع کامل از بدنه‌ی داخلی حاصل گسترش عنصر تکرارشونده از محورهای قرینگی یاد شده می‌باشد. انسجام و وحدت بنا از تکثر یک فرم در راستاهای یاد شده باعث ایستایی و تعادل نیروها در سازه‌ی بنا شده است، به‌طوری‌که توانایی تحمل نیروهای زلزله در جهت‌های مختلف را دارد.

بنای موجود در باغ مزار دارای سردابه است که سرداب بنا در زیر کف بخش مرکزی بنا قرار دارد. استخوان‌هایی که در این قسمت ریخته شده بوده در تصویر قابل تشخیص هستند. کلیت فرم پلان دقیقاً منطبق بر پلان گنبدخانه است، با این تفاوت که در میانه‌ی پلان پایه‌ای جهت تقسیم فضا به دو مستطیل کوچک ایجاد کرده‌اند. طاق‌های اجرا شده در سردابه از نوع جناغی است. خوشبختانه هیچ‌گونه تخریبی در سازه سردابه مشاهده نمی‌شود. راه ورودی به سردابه از طریق دالان نسبتاً طولانی ای‌که مظهر (در ورودی) آن در منتهی‌الیه میانی ایوان شرقی قرار دارد، ایجاد شده است. این دالان به‌صورت شیب‌دار و با استفاده از طاق جناقی که پوشش آن را تشکیل می‌دهد اجرا شده است. وجود اسکلت‌های متعدد که شمار آن‌ها از سی اسکلت تجاوز می‌کرد به‌صورت انباشته بر روی‌هم جالب‌توجه بوده و وجود چهار اسکلت در دالان اول که در درون تابوت چوبی قرارداشتن از جمله محتویات درون سردابه است.

بیشتر آسیب‌های بنا ناشی از آسیب‌های رطوبتی است. رطوبتی که برای سال‌ها در میان مواد و مصالح نفوذ کرده و بی‌آنکه راهی مناسب برای خروج داشته باشد برای مدت‌ها در درون بنا تحت تغییرات درجه حرارت کم‌وزیاد شده است.

با توجه‌ به مطالعات و بررسی‌های انجام شده باغ مزار یکی از پدیده‌های آیینی معماری ایران بوده و از گذشته تا دوران معاصر با برخی تغییرات ادامه یافته است. در دوران معاصر می‌توان به باغ مزارهای سعدیه، حافظیه و… اشاره کرد که ادامه این شیوه تدفینی را بازگو می‌کند.

بنای آرامگاهی باغمزار گرمه در سال ۱۳۵۶ با شماره ۱۳۸۰ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا

هارمونی رنگ‌ها در طبیعت افین

روستای هدف گردشگری «افین» از توابع شهرستان مرزی زیرکوه به‌واسطه مزارع گسترده زرشک در فصول مختلف سال با جلوه‌ای از رنگ‌های طبیعی، چشم‌انداز زیبا را به نمایش می‌گذارد و رونق گردشگری مزرعه را برای خراسان جنوبی به ارمغان آورده است.

به گزارش ایرنا زرشک یکی از محصولات استراتژیک خراسان جنوبی در کنار عناب و زعفران است که علاوه بر ارزش غذایی و اقتصادی در بخش کشاورزی به‌واسطه جلوه‌های بصری آن در فصل‌های مختلف یکی از جاذبه‌های گردشگری نیز محسوب می‌شود.

روستای افین خراسان جنوبی که به عنوان یکی از روستاهای هدف گردشگری در کشور ثبت شده، در ۴۰ کیلومتری شهر حاجی‌آباد مرکز شهرستان زیرکوه و حدود ۱۲۰ کیلومتری بیرجند است.

مزارع روستای افین با توجه به شرایط آب و هوایی مناسب کشت زرشک است و این یاقوت‌های سرخ به دلیل وسعتی که از آنها در دشت افین با تناسب رنگ گسترده شده در فصل‌های مختلف سال گردشگران زیادی را برای تماشا جذب می‌کند.

اغلب گردشگران خارجی که خراسان جنوبی مقصد آنها باشد، به افین می‌روند و البته در ۲ سال اخیر با شیوع کرونا تعداد گردشگران این منطقه کاهش چشمگیر داشته است.

وجود درختان زرشک با رنگ‌های متنوع سبز در اوایل بهار، زرد هنگام گل‌دهی و قرمز موقع رسیدن میوه (پاییز) نشانه‌ای از هنر خداوند زمین و آسمان‌ها در خلقت زیبایی‌ها است و در منابع تاریخی آمده که اولین کشت و تولید زرشک بی‌دانه جهان در روستای افین بنیان گذاشته شده و قدمت تاریخی دارد.

گردشگران در هر فصلی از سال که به افین سفر کنند به وسعت ۴۵۰ هکتار مزرعه‌ای رنگین را تماشا می‌کنند و درختچه‌های زرشک در بهار که برگ می‌کنند، زرد در فصل گل‌دهی و در پاییز که میوه قرمز این درخت آماده برداشت است، با هم تناسب و ارتباط دارند.

قدم‌ زدن در میان درختچه‌های زرشک، گوشنوازی صدای نهری که از میان مزارع می‌گذرد و هم‌کلام شدن با کشاورزان زحمتکشی که در جدال با تیغ و خار، برکت می‌چینند، حس ناب زندگی را از سفر به افین به ارمغان دارد.

اوایل آبان که فصل برداشت محصول زرشک است مردمان روستای افین از کوچک و بزرگ دوش به دوش هم راهی مزارع شده و روزهای سرد پاییز را با گرمای تلاش و کوشش، روح‌بخش می‌کنند.

آیین برداشت سنتی زرشک در روستا معمولا ۱۰ روز به طول می‌انجامد و مردم در این روزها با همیاری یکدیگر شانه‌های درختان زرشک را از محصولی که به بار نشسته، خالی می‌کنند و صدای دلچسب صلوات و ذکر دعا که به اعتقاد مردمان محلی برای با برکت شدن محصول است، از مزارع افین به گوش می‌رسد.

تکاندن درختان از زرشک، تمیز کردن و پاک‌کردن، الک‌ کردن، باد دادن و در نهایت خشک‌کردن زرشک کارهای دیگری است که پیش روی مردمان افین در روزهای پاییز است.

بعد از اینکه محصول زرشک برداشت شد درختچه‌ها هرس می‌شود و در زمستان هم این مزارع با نظم بی‌نظیر به رنگ طبیعی چوب، چشم‌نوازی می‌کند.

بیشتر گردشگران تمایل دارند در فصل پاییز و زمان برداشت محصول به این منطقه سفر کنند زیرا علاوه بر هم‌صحبتی با کشاورزان خونگرم منطقه می‌توانند با آیین‌های کهن برداشت زرشک هم آشنا شوند و این محصول تازه و منحصر به‌فرد را به عنوان سوغات با خود به همراه ببرند.

از نیمه دوم مهر تا اواخر آبان ماه زمان برداشت محصول زرشک در روستای افین است و به اعتقاد مردمان محلی اگر در پاییز باران ببارد، میوه زرشک پاره شده و کیفیت خود را از دست می‌دهد لذا کشاورزان منطقه هرچند هشدارهای هواشناسی را درباره یخبندان و بارندگی جدی می‌گیرند اما تمایل دارند این میوه را دیرتر برداشت کنند تا محصول شیرین‌تر روانه بازار شود.

خرمن‌ها از چند هفته قبل زمان برداشت با کاهگل آماده‌سازی می‌شود و کشاورزان با ایجاد فضایی صاف، بستری مناسب برای خشک کردن سریع زرشک‌ها فراهم می‌کنند.

خرمن‌های زرشک نیز در کنار مزارع جاذبه بصیری دیگری برای گردشگران محسوب می‌شود.

اقتصاد روستای افین از سالیان دور بر مبنای کشاورزی و محصول شاخص زرشک بوده است زیرا بیشترین زرشک تولیدی کشور در روستای افین به ثمر می‌رسد و این منطقه خاستگاه تاریخی دارد.

درختچه زرشک دارای ۲ تا هفت متر ارتفاع و رنگ قهوه‌ای، قرمز یا زرد است. برگ‌های آن بیضی شکل با دندانه‌های اره‌ای و گل‌های خوشه‌ای و زرد رنگ است. شاخه‌های زرشک تیغ‌های زیادی دارند. این یاقوت سرخ بیضوی شکل بوده و دارای طعمی ترش یا شیرین با خواص فراوان است.

تیپ روستای افین از نظر پایکوهی و بافت قدیمی آن فشرده و متمرکز بوده که پس از زلزله سال ۱۳۷۳ شهرک جدید در سمت شمال‌ شرق بافت قدیم افین احداث شده است.

افین اوایل اسلام به عنوان ام‌القرای منطقه قاینات شهرت خاصی داشته و بنا به اعتقاد برخی از محققی در گذشته دور شهری بزرگ، مرفه و با فرهنگ بوده است.

الفوس گابریل که سال ۱۹۳۳ از این منطقه عبور کرد، درباره این روستا می‌گوید: افین در گذشته شهری بزرگ بوده که ویرانه‌های شهر قدیم در برابر دروازه‌های دهکده فعلی قرار دارد و براساس نقل قول‌های محلی قرماسین نام داشته است.

منابع تاریخی هم نقل کرده‌اند که اسکندر کبیر هنگام بردن قوای خود به هرات از افین گذشته و از طریق شاخن به طبس خانه و فراه، راه خود را ادامه داده بود.

از جاذبه‌های زیبای تاریخی، فرهنگی و گردشگری روستای افین می‌توان به مسجد جامع، قلعه تاریخی، مزار چهارگنبد، اقامتگاه‌های بوم‌گردی، آسیاب آبی قلعه کوه، موزه اشیای قدیمی، رودخانه‌های دائمی، جنگل گز، کاروانسرا، برج‌ها و آب انبارهای مختلف اشاره کرد.

همجواری فضای تاریخی و درختچه‌های زرشک در سفر به روستای افین، گردشگری را لذت بخش‌تر می‌کند.

خراسان جنوبی با ۱۸ هزار و ۶۰۰ هکتار سطح زیر کشت، رتبه اول تولید زرشک بی‌دانه کشور و جهان را به خود اختصاص داده و فصل برداشت این محصول از مهر تا اواخر آبان است که تا نیمه آذر هم طول می‌کشد.

منبع:ایرنا

داراب نقطه هدف گردشگران تاریخ

داراب، به عنوان یکی از مقاصد مهم گردشگران می‎‌تواند آثار، بناها و بقایایی از قرون و اعصار گذشته را به نمایش بگذارد؛ این شهر از دوران هخامنشیان تا عصر اسلامی، رونقی شایسته داشته و مرکزی مهم بوده است.