گردشگری پایدار، نیاز نسل‌های آینده در توسعه صنعت گردشگری

به زبان خودمانی‌تر و راحت‌تر، گردشگری پایدار مفهومش این است که ما به شکلی گردشگری کنیم که نیازهای همه تأثیر پذیران از گردشگری که شامل گردشگر و میزبان سفر گردشگری که همان بومی‌ها یا محلی‌های آن مقصد هستند و صنعت گردشگری در نظر گرفته شود و این نیازها برطرف شود و موردی که در این مبحث خیلی مهم به نظر می‌رسد توجه به آینده است که نیازها را برای آیندگان باکیفیت خوبی برطرف کنیم و فقط امروز و حال را نبینیم.

طبق بیانیه سازمان جهانی گردشگری (World Tourism Organization) گردشگری پایدار باید شامل اصولی باشد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

طبق سازمان جهانی گردشگری، گردشگری پایدار استفاده بهینه از منابع محیط‌زیست که یک عنصر اصلی در توسعه گردشگری است، حفظ فرآیندهای اکولوژیکی (بوم‌شناسی) ضروری و کمک به حفظ میراث طبیعی و تنوع زیستی از اصول گردشگری پایدار است.

باید به اصالت‌ها و ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی جوامع محلی احترام گذاشته شود و میراث‌فرهنگی و ارزش‌های سنتی قدیمی و موجود آن‌ها را حفظ کرده و به درک و تعامل هرچه بهتر اختلافات بین فرهنگی کمک شود.

اطمینان از عملکرد اقتصادی بلندمدت، ارائه مزایای اقتصادی اجتماعی برای تمامی ذینفعانی که توزیع عادلانه‌ای دارند ازجمله اشتغال پایدار و فرصت‌های درآمدزایی و خدمات اجتماعی برای جوامع محلی و کمک به کاهش فقر است.

گردشگری پایدار به معنای گردشگری است که ازنظر اقتصادی مقرون‌به‌صرفه باشد اما منابعی را که آینده گردشگری به آن وابسته است، ازجمله محیط‌زیست و ساختار اجتماعی جوامع محلی را از بین نبرد.

توسعه گردشگری پایدار

کمیسیون جهانی محیط‌زیست و توسعه (کمیسیون Brundtland) در گزارش اصلی خود در سال ۱۹۹۷ تحت عنوان «آینده مشترک ما» اصطلاح «توسعه گردشگری پایدار» را به کاربرد: «توسعه پایدار توسعه‌ای است که نیازهای حال حاضر را برطرف کند بدون اینکه توانایی نسل‌های آینده در تأمین نیازهای خود را به خطر بیندازد.»

این تعریف دارای دو مفهوم «نیازها»، به‌ویژه نیازهای فقرا و توانایی تأمین نیازهای فعلی و آینده است.

اساساً، وقتی از توسعه پایدار صحبت می‌کنیم، ساده‌ترین تعریف این است که ما نسل حاضر، ازنظر زمین، آب‌وهوا، مقدار مشخصی از محیط‌زیست و محیط پیرامون را به ارث برده‌ایم. وقتی آن را به نسل بعدی می‌سپاریم، باید حداقل در همان شرایط بگذاریم، نه در شرایط بدتر ازآنچه ما به ارث برده‌ایم برای آینده بگذاریم.

نیاز به توسعه پایدار گردشگری

تا اوایل دهه گذشته گردشگری به‌عنوان یک بخش سودآور کسب‌وکار بدون محدودیت رشد، محدودیت موانع برای ورود به بازار، استقبال تقریباً جهانی از طرف دولت‌ها و در بیشتر موارد، شامل الزامات نظارتی مؤثر برای محیط در نظر گرفته می‌شد؛ اما با رشد گردشگری روزبه‌روز آسیب‌هایی بیشتر و بیشتر آشکار می‌شود.

سازمان‌های تجاری، بزرگ و کوچک، بر اساس اصل منافع شخصی داوکینز عمل می‌کنند و آن‌ها تغییر فراوانی در نحوه تجارت خود ایجاد نمی‌کنند که این می‌تواند به دلیل توصیه یا از روی نیت خیر باشد، مگر در پاسخ به فشار عوامل خارجی که نمی‌توان از آن‌ها جلوگیری کرد و یا به دست آوردن یک مزیت رقابتی باشد.

گردشگری دارای تأثیرات زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی است و گردشگری پایدار به حداکثر رساندن تأثیرات مثبت و به حداقل رساندن تأثیرات منفی است.

منبع:میراث آریا

اجرای طرح توسعه بارگاه حبقوق نبی(ع)؛ آرزویی محال یا حقیقتی شدنی؟!

چند ماه پیش شاهد برگزاری جلسه ساماندهی بارگاه حبقوق نبی(ع) با حضور تنی چند از مسئولان ارشد استان همدان و شهرستان تویسرکان بودیم که استاندار همدان شخصاً در آن حضور پیدا کرد و از ظرفیت تبدیل شدن آرامگاه این پیامبر الهی به یک مجموعه زیارتی و گردشگری بین‌المللی سخن گفت.

به‌گزارش ایسنا، نکته‌ای که بر اهمیت این نشست می‌افزاید این است که با تغییر ترکیب هیئت امنای سابق که به هر دلیلی موفق به اجرای طرح جامع توسعه بارگاه حبقوق نبی(ع) نشدند استاندار همدان، فرماندار، امام جمعه و نماینده مردم تویسرکان در مجلس به‌عنوان مسئولان ارشد و تصمیم‌ساز،عضو هیئت امنای بارگاه حبقوق نبی(ع) شدند.

این اقدام در نگاه اول، عزم و اراده جدی مسئولان برای رقم زدن تحولات چشمگیر در تبدیل بارگاه حبقوق نبی(ع) به یک مجموعه زیارتی، مذهبی، تاریخی، فرهنگی و گردشگری را به ذهن القا می‌کند.

استاندار همدان در اظهارات خود به صراحت بیان کرده که بارگاه حبقوق نبی(ع) در تویسرکان ظرفیت تبدیل شدن به یک مجموعه ارزشمند تاریخی، گردشگری و زیارتی مانند شاهچراغ در شیراز را دارد و بدیهی است که از اثرگذاری بالایی در رونق بخشی به حوزه اقتصاد و درآمدزایی عمومی مردم تویسرکان نیز برخوردار است.

مفتح نماینده مردم تویسرکان در مجلس شوری اسلامی نیز معتقد است که تا کنون از ظرفیت بارگاه حبقوق نبی(ع) استفاده تمام و کمال نشده در حالیکه این بارگاه می‌تواند نگین گردشگری و به‌ویژه گردشگری مذهبی دراستان همدان و حتی غرب کشور باشد.

مدیر اداره اوقاف تویسرکان نیز در پاسخ به این سوأل که آیا بالاخره طرح جامع توسعه بارگاه حبقوق نبی(ع) مورد تأیید وزارات میراث فرهنگی قرار گرفت، تصریح کرد: این بار مقرر شده تا طرح جامع را خود وزارت میراث فرهنگی تهیه کند تا ملاحضات لازم و قانونی در آن مد نظر قرار گیرد.

وجود بقعه متبرک یک پیامبر الهی بدون تردید از جنبه‌های مختلف مذهبی، فرهنگی، تاریخی و گردشگری یک امتیاز ویژه و کم نظیربرای تویسرکان به حساب می‌آید و استفاده از ظرفیت‌های متنوع آن علاوه بر تبدیل تویسرکان به قطب گردشگری مذهبی در غرب کشور می‌تواند با ایجاد فرصت‌های متنوع شغلی سبب‌ساز شکوفایی اقتصاد این شهرستان باشد.

نکته قابل تأمل در این میان اما این است که امروز عملاً مقطع مدیریتی و اجرایی دولت دوازدهم به پایان می‌رسد و هنوز شاهد تحولات محسوس و اثر بخش اجرایی در مجموعه ساختمان تاریخی و فضای باز آرامگاه حبقوق نبی(ع) نیستیم و این در حالیست که تغییر مسئولانی مانند استاندار همدان، فرماندار و امام جمعه تویسرکان که استخوان‌بندی اصلی اعضای هیئت امنای بارگاه حبقوق نبی(ع) را تشکیل می‌دهند محتمل به نظر می‌رسد.

از سوی دیگر به گفته مدیر اداره میراث فرهنگی تویسرکان، طرح جامع توسعه بارگاه حبقوق نبی(ع) شامل مجموعه‌ای از اماکن اقامتی، مجتمع تجاری و رفاهی و توسعه مکان عبادتگاه با رعایت قوانین و اصول وزارت میراث فرهنگی است و به نظر می‌رسد تا دستیابی به این هدف مطلوب به زمان، اعتبار مالی و صد البته عزم و اراده‌ای بالا نیاز است.

سال‌هاست که مسئولان ادوار مختلف تویسرکان و بعضاً استان از لزوم تبدیل بارگاه حبقوق نبی(ع) به یک قطب مطرح گردشگری مذهبی، فرهنگی و تاریخی سخن می‌گویند اما به رغم تلاش‌های صورت گرفته توسط بخشی از مسئولان هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب در این بخش فاصله زیادی وجود دارد.

اکنون باید منتظر ماند و دید استاندار همدان با هم‌افزایی و کمک مسئولان ارشد تویسرکان گام بلند و محکمی برای تبدیل بارگاه حبقوق نبی(ع) به یک مجموعه زیارتی و گردشگری بین‌المللی که گفته صریح وی بوده است بر می‌دارد و یا همچنان مردم تویسرکان باید چشم انتظار تحقق وعده‌های این بخش در سال‌های آینده باشند؟

منبع:ایسنا

موزه «ملکه سوفیا»، یادمان تاریخ ملی مادرید

موزه‌ها همواره نمایان‌گر میراث ملت‌ها در طول تاریخ بوده و فرهنگ، تاریخ و هنر را برای نسل بعد بازگو می‌کنند. موزه‌ها همچنین حافظ تاریخ نسل گذشته و فرهنگ ملل و اقوام هستند و تجربه سیر در تاریخ را برای علاقه‌مندان به ارمغان می‌آورند.مادرید سومین شهر پرجمعیت اتحادیه اروپا به شمار می‌رود. این شهر دارای ساختمان‌ها و فضایی مدرن است که با توجه به بخش‌های مختلف این شهر محله‌ها و ساختمان‌های تاریخی به چشم می‌خورد. فضای دوست‌داشتنی و منحصر به‌فرد این شهر هرساله گردشگران زیادی را به خود جذب می‌کند که برای گذران اوقات فراغت خود به این شهر سفر کرده و از اماکن گردشگری آن بازدید می‌کنند که موزه «رینا سوفیا» یکی از این اماکن گردشگری به شمار می‌رود.

موزه «ملکه سوفیا» یا «رِینا سوفیا»، یکی از معروف‌ترین موزه‌های شهر مادرید است که در آن آثار هنرمندان معاصر کشور اسپانیا به نمایش گذاشته می‌شود. ساختمان این موزه قدمت طولانی دارد و به این علت که در زمان «شاه فیلیپ دوم» در سال ۱۵۶۶ به عنوان یک بیمارستان عمومی مورد استفاده قرار می‌گرفت، شهرت دارد.

گفته می‌شود که بین سال‌های ۱۷۷۶ تا ۱۷۸۱ ساختمان جدیدی برای بیمارستان در نظر گرفته شد و بنای بیمارستان قبلی به همان شکل ابتدایی باقی ماند. ساختمان آن البته در دوران فعالیت بارها مورد بازسازی قرار گرفت و تغییراتی در ساختار آن ایجاد شد.

نکته‌ای که در مورد این موزه وجود دارد این است که بارها در این مدت تصمیم به تخریب بنای آن گرفته شده که خوشبختانه این تصمیم عملی نشده است و در سال ۱۹۷۷ طی یک حکم سلطنتی، بنای موزه جزء یادمان‌های تاریخی ملی این کشور به ثبت رسید.

همانطور که گفته شد بنای این موزه در ابتدا بیمارستان بوده است اما در سال‌های ۱۹۸۰ برنامه‌ای برای نوسازی این بنا طراحی شد که «آنتونیو فرناندز آلبا» انجام این کار را برعهده گرفته است. آسانسورهای شیشه‌ای و استیلی از جمله طراحی‌های خاص این معمار به شمار می‌رود که فضایی مدرن را در این موزه قدیمی ایجاد کرده است.

در سال‌هایی که طرح نوسازی در این موزه در حال انجام بود تنها در سالن ملکه سوفیا نمایشگاه‌هایی به صورت موقتی برگزار می‌شد و پس از اتمام پروژه نیز در سال ۱۹۸۸ این بنا با حکم سلطنتی به عنوان موزه ملی برای جایگزینی با موزه هنرهای معاصر اسپانیا نام‌گذاری شد.

ایده اصلی ساخت موزه ملکه سوفیا به منظور گسترش موزه پرادو برای پوشش دادن تاریخ هنر از انتهای قرن بیستم تا به امروز شکل گرفت؛ چراکه آثار تاریخ هنر در این موزه که مختص آثار کلاسیک بود پوشش داده نمی‌شد.

در سال ۱۹۹۵ به دستور حکومت وقت این سرزمین، موزه ملکه سوفیا به مجموعه‌ای شامل آثار هنری از سال ۱۸۸۱ و همزمان با تولد پیکاسو به بعد تبدیل شد و پس از آن آثار نقاشانی مانند «گویا» نیز به این مجموعه پیوستند.

این مرکز هنری، محل نگهداری بهترین آثار قرن بیستم بوده است به گونه‌ای که هنرمندان معاصر اسپانیا مانند «خوان میرو»، «سالوادور دالی» و «پابلو پیکاسو» در این محل به کاوش می‌پرداخته‌اند. یکی از شاخص‌ترین آثار پیکاسو و معروف‌ترین اثر هنری اسپانیا به نام «گِرنیکا» نیز در این مجموعه نگهداری می‌شود و این در حالی است که هنرمند این اثر اصرار داشت که آن در موزه پرادو به نمایش گذاشته شود.

گفتنی است که مجموعه‌ای دائمی در طبقه دوم و چهارم جناح اصلی موزه «رینا سوفیا» برپا و همواره محل تابلوی گرنیکا بدون تغییر بوده است و علاقه‌مندان به بازدید از این موزه می‌توانند اثر گرنیکا که به لحاظ تاریخ هنر ارزش بالایی دارد را در اتاق ۲۰۶ این موزه تماشا کنند.

چیدمان آثار این موزه بر اساس موضوع انجام شده و لذا پراکندگی آثار هنرمندان میان طبقات را به وجود آورده است. در کنار تابلوی گرنیکا، تماشای پیش‌طرح‌های این هنرمند در اتاق‌های حول اتاق ۲۰۶ جذابیت فراوانی دارد؛ به طوری که تماشای این پیش‌طرح‌ها روند خلق اثر را به تصویر می‌کشند.

همچنین علاقه‌مندان به سبک کوبیسم پیکاسو می‌توانند آثار هنرمندان دیگری مانند «خوان‌ گری» و «جرج براک» را نیز که دارای سبکی مشابه با این هنرمند نقاش هستند، تماشا کنند .

در کنار نقاشی‌های «خوان میرو» که اغلب با رنگ‌های اولیه درخشان شناخته می‌شوند، مجموعه مجسمه‌های عجیب او نیز در این موزه به نمایش گذاشته شده که بازدیدکنندگان زیادی را به خود جذب می‌کند.

گفتنی است که نقاشی‌های خوان میرو نمادی برای المپیک بارسلون در سال ۱۹۹۲ شدند و از این رو اثر او تحسین مردم از سرتاسر جهان را برانگیخت، در حالی که این اثر لیاقت و استحقاق چنین تحسینی را داشت.

علاوه بر این آثار، ۲۰ تابلو از شاهکارهای سالوادور دالی نیز در این موزه به نمایش گذاشته شده است؛ همچنین آثار « ماکس ارنْست» از جمله هنرمندان  سبک سورئالیست، در این مجموعه قرار دارد که علاقه‌مندان به این هنرمندان با تماشای آثار آن‌ها در این موزه به وجد خواهند آمد.

آثار هنرمندان دیگری مانند «میکل بارسلو» و «ایگناسیو زولواگا» و چند طرح ساده از «فدریکو گارسیا لورکا» نیز در موزه ملکه سوفیا وجود دارد. با وجود این که هنرمندان این آثار کمتر شناخته ‌شده هستند اما تماشای آثار آن‌ها تجربه‌ای دلچسب برای بازدیدکنندگان به همراه خواهد داشت.

البته به غیر از بخش‌های گفته شده در این موزه کتابخانه‌ای وسیع با مجموعه‌ای  بیش از ۱۰هزار مونوگراف و بروشور، هزار مجله و ویدئو، نوار صوتی و یک مجموعه تاریخی مهم از نسخ خطی، اسلاید و عکس‌ها نیز وجود دارد که توجه علاقه‌مندان را به خود جلب می‌کند.

منبع:ایسنا

گنجینه‌های طبیعی ایران

همشهری در پرونده ویژه‌ای وضعیت کنونی و ویژگی‌های ۲۸ پارک ملی شناسایی شده در استان‌های مختلف کشور را بررسی کرده‌است.

به گزارش همشهری آنلاین، پارک‌های ملی از گنجینه‌های طبیعی کشور به‌حساب می‌آیند که نقش مهمی در حفاظت از محیط‌زیست، حفظ اکوسیستم‌های حساس و ادامه تنوع زیستی ایفا می‌کنند. برهمین اساس با توجه به تغییرات اقلیمی که در سال‌های اخیر درایران و جهان شاهد آن هستیم، این مناطق برای بقای بسیاری از گونه‌های گیاهی و جانوری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

براساس تعاریف موجود، پارک ملی به محدوده‌ای از منابع طبیعی کشور شامل جنگل، مرتع، بیشه‌های طبیعی، اراضی جنگلی، دشت، آب و کوهستان گفته می‌شود که برای حفظ همیشگی وضع زندگی و طبیعی آن و همچنین ایجاد محیط مناسب برای تکثیر و پرورش جانوران وحشی و گونه‌های گیاهی در شرایط کاملاً طبیعی تحت حفاظت قرار می‌گیرد؛ موضوعی که درسال‌های اخیر تغییرات اقلیمی و ازجمله خشکسالی، آن را با چالش‌های مهمی روبه‌رو کرده‌است. اما داستان پارک‌های ملی کشورمان از سال‌های ابتدایی دهه ۵۰ شمسی و زمانی که ایران به عضویت اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت درآمد، آغاز شد.

به‌دنبال این اقدام فعالیت‌های گسترده‌ای برای شناسایی زیستگاه‌های گیاهی و جانوری ارزشمند انجام شد و آمارها نشان می‌دهد تا پایان سال۱۳۵۵، حدود ۱۳منطقه به‌عنوان «پارک ملی» در کشور به‌ثبت رسیده‌است؛ فرایندی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم ادامه یافت و تعداد این پارک‌ها در دهه ۷۰ شمسی به ۱۹ مورد رسید.

اگرچه آمارها از تعداد پارک‌های ملی به ثبت رسیده در کشور تفاوت دارد، اما بررسی‌ها نشان می‌دهد درحال‌حاضر حدود ۲۸ پارک ملی در استان‌های کشور و ازجمله «پارک ملی خجیر» درشرق استان‌تهران، وجود دارد؛ این درحالی‌است که برخی استان‌های کشور مانند فارس، خوزستان، بوشهر از ۲ یا ۳ پارک ملی برخوردارند که هرکدام ویژگی‌های منحصربه‌فرد خود را دارد. در پرونده پیش‌رو کوشیده‌ایم علاوه بر معرفی پارک‌های ملی کشور در استان‌ها، ویژگی‌های طبیعی، گیاهی و جانوری و شاخص‌های متمایزکننده هریک را بررسی کنیم و تأثیر خشکسالی سال‌های اخیر بر اکوسیستم‌شان را مورد واکاوی قرار دهیم.

پارک ملی دریاچه ارومیه در آذربایجان‌غربی

دریاچه ارومیه ۵۴ سال پیش به‌عنوان «پارک ملی» معرفی شد و تحت حفاظت سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور قرارگرفت. این تالاب با ۵۲ هزارو ۳۰۰ هکتار مساحت، درمیان ۲ استان آذربایجان‌غربی و آذربایجان‌شرقی واقع شده‌است، اما بیشترین وسعت آن در آذربایجان‌غربی قرار دارد. درسال‌های اخیر به‌دلیل بروز چالش‌های متعدد زیست‌محیطی از وسعت ۵۲ هزارهکتاری این پارک‌ملی بسیار کاسته شده‌است و درحال‌حاضر بیشتر محدوده‌های آن درمعرض خطر نابودی کامل قراردارد. با وجود اینکه پارک ملی دریاچه ارومیه ازسوی یونسکو جزو یکی از ۱۰ پارک بین‌المللی کره‌زمین قرار گرفته و همچنین به‌عنوان یکی از ۵۹ منطقه بین‌المللی ذخیره‌گاه زیست‌کره معرفی شده، اما حال این روزهایش، تأیید کننده هشدارهایی است که مدت‌هاست ازسوی کارشناسان زیست‌محیطی اعلام می‌شود.

این پارک ملی زمانی زیستگاه جانوران مختلفی بود که از مهم‌ترین گونه‌های پرندگان آن می‌توان به پلیکان سفید، فلامینگو و انواع پرندگان شکاری نظیر لیل، عقاب طلایی، کرکس مصری و انواع اردک‌ها ازجمله اردک سرسفید، اردک سرحنایی و اردک مرمری اشاره کرد، اما اکنون خبری از این حیوانات و پرندگان نیست و سرخی دریاچه در اثر خشکسالی هر روز بیشتر می‌شود.

پارک ملی دنا در کهگیلویه‌وبویراحمد

کهگیلویه‌وبویراحمد با وجود داشتن گستره زیادی از جنگل‌های زاگرس، فقط یک پارک ملی دارد؛ ‌ «پارک ملی دنا» در شرق استان قرار دارد و آب و هوای «سرد مرطوب» و «نیمه‌سرد مرطوب» یکی از ویژگی‌های آن محسوب می‌شود. بخشی از رشته کوه زاگرس با بیش از ۴۰ قله با ارتفاع بالای ۴ هزارمتر، ازجمله قله دنا، دراین پارک واقع شده‌است و حدود هزارو۲۰۰گونه گیاهی و ۱۶۹گونه جانوری دراین پارک زندگی می‌کنند.  ذخیره‌گاه زیست‌کره، پارک ملی و منطقه حفاظت‌شده دنا از مناطق تحت حفاظت سازمان حفاظت محیط‌زیست است که شامل «تنگ شاه قاسم»، «چهارتنگ کل نقره‌ای»، «تنگ پوتک»، «تنگ قدویس»، «شنبلیه دون»، «تنگ شهسوار»، «تنگ حیدری»، «خاریدون»، «تل‌سیاه»، «آلج، گورویل»، «آب ملخ»، «تنگ پونه‌ای»، «گردنه بیژن»، «تنگ حرا»، «تنگ طوفال»، «آبشار دره ناری»، «بن‌شاهی»، «گردنه اتابکی»، «تل سبز»، «گردنه مورک»، «جنگل‌های بلوط حاشیه دنا»، «تنگ بن‌رود»، «تنگ کره»، «نهمون»، «مورطویله»، «خاکی»، «قبله» و «آسمونی» می‌شود.

مهم‌ترین مراکز جمعیتی مستقر در حاشیه منطقه حفاظت‌شده دنا شامل شهر سی‌سخت، شهر پاتاوه، مجموعه روستاهای کره، روستای میمند، روستای سیور و مجموعه روستاهای پادنا است. گونه غالب منطقه حفاظت شده دنا کل و بز و همچنین پرندگان حمایت شده‌است و پرندگان کم‌یابی نظیر کبک دری و هما را در خود جای داده. سال گذشته تصاویری زیبا از ۴قلاده پلنگ ایرانی در پارک ملی دنا به ثبت رسید. با توجه به کوهستانی بودن نیمی از استان ازجمله منطقه دنا و وجود کوه‌های بسیار و چشمه‌هایی که از دل کوه می‌جوشند، خشکسالی هنوز دراین استان تاثیر قابل‌توجهی نداشته است؛ ‌ هرچند میانگین دما دراین بخش نسبت به سال گذشته حدود ۲ درجه افزایش یافته. امسال در پارک ملی دنا یک آتش‌سوزی با عامل انسانی رخ داد که در نتیجه گرما گسترش یافت و البته عامل آن هم دستگیر شد.

پارک‌های ملی کنتال و ارسباران در آذربایجان شرقی

استان آذربایجان‌شرقی دارای ۲ پارک‌ ملی با نام‌های «ارسباران» و «کنتال» است. پارک ملی کنتال با وسعت ۷ هزارهکتار، در شمال این استان قرار دارد. در واقع این پارک ملی، بخش شمال‌شرقی پناهگاه حیات وحش «کیامکی» محسوب می‌شود که در سال ۱۳۹۰ به پارک ملی ارتقا یافته است. جلوه‌های کم‌نظیر ژئوپارکی و بقایای سنگ‌های آسیاب‌های آبی قدیمی بر قابلیت‌های زیست‌محیطی، فرهنگی و گردشگری این منطقه افزوده‌است. از اوایل بهار رویش لاله‌های رنگارنگ در دامنه‌های کنتال و قلعه علی‌بیگ آغاز می‌شود و به‌صورت مزرعه‌های لاله جلوه‌گری می‌کند. وجود پوشش گیاهی منحصربه‌فرد و گونه‌های شاخص گیاهی، پارک ملی کنتال را جزو زیست‌گاه‌های ارزشمند گیاهی در کشور قرار داده‌است.

تنوع گونه‌های گیاهی، با بیش از ۴۵۰گونه‌ شاخص، ازجمله ارس، پده، افرا، داغداغان، بنه، گلابی وحشی، سنجد، گز، زرشک و نسترن به‌خوبی دراین منطقه دیده می‌شود و حتی می‌توان گفت از ویژگی‌های مهم کنتال به‌حساب می‌آید. ازسوی دیگر وجود حیات‌وحش متنوع و گونه‌های جانوری مختلف دراین منطقه نیز از ویژگی های شاخص پارک ملی کنتال به‌حساب می‌آید؛ حدود ۳۵۰گونه شاخص جانوری ازجمله کل و بز وحشی، گوسفند وحشی، گراز، خرس قهوه‌ای، سیاه‌ گوش، گربه وحشی، گربه جنگلی، پلنگ، روباه، شغال و گرگ دراین منطقه زیست می‌کنند.

دراین میان باید اشاره کرد که امسال و با تشدید خشکسالی، وضعیت این پارک ملی دچار بحران شده و علاوه بر افزایش خطر آتش‌سوزی، کاهش پوشش گیاهی، ازجمله رویش لاله‌های معروف، دراین پارک ملی مشهود بوده‌است. وجود پارک ملی ارسباران در شهرستان‌های «کلیبر» و «خداآفرین» نیز از دیگر ویژگی‌های مهم زیست‌محیطی در استان آذربایجان‌شرقی به‌حساب می‌آید. این پارک ملی که بیش‌از ۸ هزارهکتار مساحت دارد، درسال ۱۳۴۶ به‌عنوان منطقه «شکارممنوع» معرفی و درسال ۱۳۵۲ به «منطقه حفاظت شده» تبدیل شد و ازسال ۱۳۵۵ نیز به‌عنوان «ذخیره‌گاه زیست‌کره» تحت مدیریت قرار گرفت. همچنین ارسباران درسال ۱۳۹۱ به «پارک ملی» ارتقا یافت. کل و بز وحشی، گراز، خرس قهوه‌ای، سیاه گوش، گربه‌وحشی، قرقاول ارسباران، عقاب طلایی، عقاب شاهی، کرکس، هما، عقاب ماهی‌گیر، بالابان، طرلان و بحری از گونه‌های جانوری ارسباران هستند و زغال‌اخته، گیلاس وحشی، انار وحشی و سماق بخشی از گونه‌های گیاهی این منطقه را تشکیل می‌دهند.

پارک ملی گلستان

«پارک ملی گلستان»، جزو یکی از قدیمی‌ترین پارک‌های ملی کشور شناخته می‌شود که در سال۱۳۵۴ با نام «پارک ملی» در کشور به ثبت رسید و در فهرست یونسکو نیز به‌عنوان «ذخیره‌گاه زیست‌کره» جای گرفت؛ اگرچه که این منطقه، که در شرق استان گلستان و غرب استان خراسان‌شمالی واقع است، از سال۱۳۳۶ به‌عنوان منطقه حفاظت شده در کشور مورد توجه بوده‌است.

براساس آخرین بررسی‌ها دراین پارک‌ملی تاکنون هزارو۳۵۰گونه گیاهی و ۳۰۲گونه جانوری شناسایی شده‌اند. این محدوده همچنین به‌عنوان پانزدهمین اثر ملی در حوزه میراث طبیعی، درسال ۱۳۸۶ ازسوی وزارت میراث فرهنگی به ثبت رسیده‌است. با وجود حساسیت این محدوده طبیعی اما وجود جاده بین‌المللی ترانزیت در مسیر تهران – مشهد، یکی از اصلی‌ترین مخاطرات گونه‌های جانوری این پارک به‌حساب می‌آید. همچنین تعارض زیستی حیات‌وحش این پارک‌ملی با روستاهای حاشیه‌ای، از دیگر چالش‌های این محدوده حفاظتی است. این‌درحالی‌است که آمارهای موجود نشان می‌دهد حدود یک‌هشتم از گونه‌های گیاهی، یک‌سوم از گونه‌های پرندگان و بیش از ۵۰درصد از گونه‌های پستانداران کشور دراین پارک زندگی می‌کنند.

تاکنون ۶۹گونه پستاندار در پارک ملی گلستان شناسایی شده‌است و پلنگ و خرس قهوه‌ای از گوشت‌خواران بزرگ پارک ملی هستند. سمورجنگلی از گوشت‌خوارانی است که احتمالا فقط در پارک ملی گلستان زندگی می‌کند و بر ارزش ژنتیکی این پارک افزوده‌است. از دیگر پستانداران مهم ساکن این جنگل می‌توان از مرال، شوکا، گراز، آهوی ایرانی، گوسفند وحشی، قوچ و میش، بزکوهی، کل و بز، گربه‌جنگلی، تشی، گرگ، روباه سرخ و روباه ترکمنی نام برد. همچنین از راسته خفاش‌ها تاکنون ۱۸گونه دراین پارک شناسایی شده‌است که این موضوع بر ارزش زیستگاهی پارک‌ملی گلستان افزوده‌است.

دراین میان همچنین باید اشاره کرد که شهرت این منطقه به‌دلیل وجود زیست‌گاهی برای‌ گوسفند وحشی «اوریال»، به عنوان بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین زیرگونه گوسفند وحشی ایران بوده و یکی از خالص‌ترین جمعیت‌های قوچ و میش اوریال را در خود جای داده‌است. طی چند دهه اخیر جمعیت این گونه کاهش چشمگیری داشته، اما هنوز نیز مشاهده آنها به‌ویژه در ارتفاعات جنوبی پارک آسان است و به‌نوعی به نماد پارک تبدیل شده‌اند. یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد پارک ملی گلستان، وجود پرتعداد گرازهاست. همچنین ۱۴۹گونه پرنده متعلق به ۱۵راسته، ۴۲تیره و ۸۹سرده در پارک ملی گلستان شناسایی شده‌است که از این تعداد پرنده، ۴۸نوع در فصل بهار و تابستان در منطقه مشاهده می‌شوند و ۶۲گونه نیز بومی پارک ملی هستند. مهم‌ترین این پرندگان شامل قرقاول، کبک، تیهو، زنگوله‌بال، کوکر سینه‌سیاه، ابیا، بلدرچین معمولی، دارکوب سیاه، بلبل، توکای باغی، انواع مختلف سهره‌ها، زردپره‌ها، مگس‌خوارها، زنبورک‌ها و دم‌سرخ‌ها و پرندگان شکاری مانند قرقی، جغد خال‌دار، دلیجه، سارگپه پابلند، سارگپه، عقاب دوبرار، دال سیاه، دال، عقاب دریایی دم‌سفید، بالابان و هما می‌شوند.

ازسوی دیگر، گیاهان اصلی پارک‌ملی گلستان هم به‌دلیل وجود اقلیم‌های مختلف، گونه‌های متنوعی را شامل می‌شود؛ مهم‌ترین گونه‌های گیاهی این منطقه شامل بلوط، بلند مازو، ممرز، انجیلی، افرا، نمدار، خرمندی از خانواده آبنوس، زبان گنجشک، پلت، شیردار، کرکو، آزاد، آوری، توسکا، بارانک، انجیر، توت، ملچ، داغداغان، ازگیل، ولیک، زالزالک، سیاه تلو، گوجه‌وحشی، شیرخشت، گردو، تمشک، انار وحشی، گلابی وحشی، زرشک، تاغ، گز، پرند، کاروان‌کش، کلاه میرحسن، گون، چوبک، درمنه، خار شتر و ارس می‌شود.

نایبند و نخیلو؛ پارک‌های ملی بوشهر

استان بوشهر ۲ پارک ملی با نام‌های «نایبند» و «نخیلو» دارد که با وسعتی بیش‌از ۶۷ هزارمترمربع در شمال استان، یعنی شهرستان‌های عسلویه و دیر قرار گرفته‌اند. پارک ملی دریایی نایبند به‌دلیل برخورداری از ویژگی‌های منحصربه‌فردی مانند چشم‌اندازهای بدیع و کم‌نظیر، تنوع ساحلی، جنگل‌های حرا، خورها، مجتمع‌های مرجانی، چمنزارهای علف دریایی، وجود انبوه گونه‌های نادر گیاهی و جانوری و تنوع عظیم زیستگاه‌های منطقه‌ای زبانزد است. این پارک ملی ازنظر برخورداری از گونه‌های متنوع گیاهی نیز شهره است؛ بهره‌مندی از پوشش گیاهی مانند جنگل حرا، انجیر معابد، انار شیطان، استبرق و انواع گیاهان شورپسند، از ویژگی های منحصربه‌فرد این پارک ملی است.

درکنار اینها وجود پستانداران دریایی مانند دلفین و آبزیانی ازجمله انواع کاکایی، سلیم کوچک، پلیکان، فلامینگو و البته خزندگانی مثل لاک‌پشت دریایی منقارعقابی و لاک‌پشت دریایی سبز توانسته‌است جایگاه ممتازی را برای پارک ملی نایبند درمیان پارک‌های ملی کشور دست و پا کند. علاوه براین پارک ملی نخیلو در دیر هم از زیستگاه‌های عمده و مهم خلیج‌فارس در زمینه زادآوری پرستوهای دریایی به‌حساب می‌آید که همه ساله در فصل تابستان، پذیرای جمعیت قابل‌توجهی از انواع پرستوهای دریایی است. دراین میان باید به این موضوع هم اشاره کرد که خوشبختانه بخش زیادی از پارک‌های ملی استان بوشهر اکوسیستم دریایی دارند و خشکسالی تاثیر چندانی بر بخش دریایی آنها برجا نگذاشته‌است.

این درحالی‌است که خشکسالی درسال‌های اخیر سبب کاهش میزان علوفه برای حیات‌وحش این مناطق و به‌ویژه گونه شاخص منطقه یعنی جبیر شده‌است. علاوه براین بالابودن دمای هوا سبب بروز آتش‌سوزی‌های متعددی شده که خسارت‌های زیادی به پوشش گیاهی وارد می‌کند؛ چالشی که در پارک ملی نخیلو به‌دلیل دریایی بودن اکوسیستم آن، دیده نمی‌شود.

پارک ملی بوجاق در گیلان

پارک ملی خشکی – دریایی «بوجاق» تنها پارک ملی گیلان به‌حساب می‌آید که برخلاف سایر پارک‌های ملی کشور، هم عرصه خشکی دارد و هم عرصه آبی و تالابی. این محیط طبیعی که در بخش بندر کیاشهر، در ۲۰کیلومتری شهر آستانه اشرفیه در شرق استان گیلان واقع شده‌است، به‌دلیل برخورداری از جاذبه‌های گردشگری و زیست‌محیطی، از عرصه‌های طبیعی منحصربه‌فرد کشور محسوب می‌شود. پارک ملی بوجاق با ۳ هزارو ۲۵۰هکتار وسعت، از جنوب به بخش‌های بندر کیاشهر و زیباکنار، از غرب به رودخانه اوشمک، از شرق به ایستگاه رادیویی امیرکیاسر و از شمال به عمق ۶ متری دریای خزر محدود شده‌است.

از گونه‌های شاخص جانوری این منطقه می‌توان انواع پرندگان مانند اردک سرحنایی و قوی گنگ و همچنین خزندگان، دوزیستان و ماهیان (ماهی سفید و کپور) نام برد. از گونه‌های گیاهی نیز می‌توان به آزولا، ‌آلاله، نیلوفر آبی و توسکا اشاره کرد. درمجموع می‌توان اظهار کرد که پارک ملی بوجاق پناهگاه امن و محیطی طبیعی برای زندگی ۲۳۹ گونه پرنده مهاجر است که همه‌ساله با آغاز فصل پاییز از نقاط مختلف دنیا ‌به این منطقه مهاجرت کرده و جشنواره زیبای پاییزی را متشکل از گونه‌های نادر پرندگان برای گردشگران ترسیم می‌کنند.

روند مهاجرت پرندگان به این زیستگاه طی سال‌های اخیر افزایش یافته، به‌گونه‌ای که دراین منطقه در زمستان‌ها فرود صدها هزار قطعه پرنده مهاجر از گونه‌های مختلف قو، درنا، غاز، گیلار، چنگر، فلامینگو، پرستوی دریایی و انواع پرندگان آبزی و کنارآبزی قابل مشاهده‌است. دراین میان باید اشاره کرد تغییرات اقلیمی در سال‌های اخیر بر زیست‌بوم بوجاق هم تأثیر گذاشته و برخی از گونه‌های گیاهی و جانوری این پارک ملی در معرض انقراض قرار گرفته‌اند؛ موضوعی که‌ نیازمند بررسی‌های دقیق‌تر زیست محیطی و رسیدگی ویژه است. ‌

پارک ملی تندوره در خراسان‌رضوی

منطقه جنگلی «تندوره» در خراسان‌رضوی واقع شده‌است. این منطقه درسال ۱۳۴۷ به‌عنوان «منطقه حفاظت‌شده» معرفی شد و یک سال بعد به «پارک وحش تندوره» تغییر نام پیدا کرد. از سال ۱۳۵۳ مساحت این پارک تقلیل یافت و طی مصوبه شورای‌عالی محیط‌زیست، از سال ۱۳۶۱ به‌عنوان «پارک ملی تندوره» معرفی شد. مساحت کنونی این پارک ملی ۳۵ هزارو ۵۴۰ هکتار و مساحت منطقه حفاظت شده تندوره بیش‌از ۹ هزارهکتار برآورد شده‌است. پارک ملی و منطقه حفاظت شده تندوره در محدوده شهرستان درگز واقع در شمال استان خراسان‌رضوی و نزدیک مرز ترکمنستان در منطقه‌ای کوهستانی قرار دارد. این منطقه با صخره‌ها و تپه ماهورهای متعدد و دره‌های عمیق و پرشیب پوشیده از گیاهان مختلف، یکی از بهترین زیستگاه‌های جانوران وحشی مانند قوچ و میش اوراله و به‌ویژه یوزپلنگ ایرانی است. همچنین بیشترین پوشش گیاهی پارک ملی تندوره را درختان طاق و گونه‌های گیاهان دارویی تشکیل می‌دهند.

پارک ملی تندوره را می‌توان «بهشت گیاهان دارویی» نامید، به‌طوری‌که درحال‌حاضر تأمین ذخیره ‌بذر و تحقیق و پژوهش در زمینه گونه‌های گیاهی دراین منطقه انجام می‌شود. مرتفع‌ترین نقطه این منطقه قله «قنبرعلی» در جنوب محدوده به ارتفاع ۲هزارو۵۸۶ متر است و پست‌ترین نقطه با ارتفاع ۸۸۴متر، در بخش شمالی محدوده قرار دارد. پارک ملی تندوره به‌دلیل قرارگرفتن روی ارتفاعات «کپه داغ» در جنوب و غرب، تأثیرپذیر بودن از کویر «قره‌قوم» و جلگه پست درگز از سمت شمال، دارای ۲ نوع آب و هوای متفاوت است. قسمت‌های جنوبی و غربی پارک به‌دلیل وجود ارتفاعات بلند و تحت تأثیر توده‌های هوایی مدیترانه‌ای، آب و هوایی نسبتا سرد و با رطوبت بیشتر دارد و قسمت‌های شمالی تحت تأثیر آب و هوای گرم و خشک کویر قره‌قوم و جلگه پست درگز دارای آب و هوایی نسبتا گرم و دارای رطوبت کمتر است.

خشکسالی سال‌های اخیر بر محیط‌زیست اکثر مناطق تاثیرات فراوانی داشته و پارک ملی تندوره که ازسوی آب‌های زیرزمینی و رودخانه‌های فصلی سیراب می‌شد نیز از آسیب خشکسالی در امان نبوده‌است. اداره حفاظت محیط‌زیست خراسان رضوی برای جبران این مساله و محافظت از گونه‌های جانوری در نقاط مختلف پارک آبشخورهایی را ایجاد کرده، همچنین قسمتی از علوفه جانوران این منطقه را نیز به‌صورت دستی و از مناطق دیگر تأمین می‌کنند. مهم‌ترین ویژگی پارک ملی تندوره وجود پلنگ کمیاب ایرانی‌ است، این منطقه به نوعی زیستگاه اصلی این گونه جانوری کمیاب و رو به انقراض محسوب می‌شود.

پارک ملی خَبر در کرمان

استان کرمان تنها یک پارک ملی دارد؛ پارک ملی «خَبر» (khabr) که ۱۷۸ هزارکیلومتر وسعت دارد و در جنوب‌غربی شهرستان بافت واقع شده‌است، در سال ۱۳۵۴ به‌عنوان «منطقه حفاظت شده»، در سال۱۳۵۴ با نام «پناهگاه حیات وحش» و در سال ۱۳۷۸ به‌عنوان «پارک ملی» به ثبت رسید. این پارک‌ملی زیستگاه گوشت‌خوارانی ازجمله پلنگ ایرانی، کاراکال، گربه جنگلی و علف‌خوارانی مانند کل و بز، قوچ و میش کرمان و جبیر است و همچنین پرندگانی نظیر عقاب طلایی، عقاب صحرایی و شاهین دارد و به‌عنوان زیستگاه زمستان‌گذرانی هوبره مطرح شده‌است.

در بخش کوهستانی این پارک ملی، جنگل‌های اُرس که تنها گونه بومی سوزنی‌برگ ایران است، روییده و در پایین‌دست، جنگل‌های بادام و بنه و در بخش گرمسیری آن، رویشگاه‌های کُنار دیده می‌شود. از ویژگی‌های بارز این پارک، وجود همزمان ۲ اقلیم تابستانی و زمستانی است، به‌گونه‌ای که در ضلع جنوبی پارک، که زیستگاه گرمسیری محسوب می‌شود، هنگامی که شرایط رویش گونه‌های گرمسیری در ماه‌هایی مانند بهمن وجود دارد، در ارتفاعات خَبر، شاهد ریزش برف هستیم. همچنین، روستای «روچون» در مجاورت این پارک ملی، اکوسیستم منحصربه‌فردی دارد و گونه‌های گیاهی سردسیری و گرمسیری به‌صورت همزمان دراین منطقه می‌رویند.

دراین میان باید اشاره کرد که درسال‌های اخیر خشکسالی بخش گرمسیری پارک ملی خبر را تحت تاثیر قرار داده و در قسمت جنوبی، هیچ علوفه‌ای برای قوچ و میش، کل و بز و جبیرها نروییده‌است و علوفه‌ به‌صورت دستی ازسوی محیط‌ بانان به این حیوانات می‌رسد. این درحالی‌است که بخش شمالی و کوهستانی پارک فعلا و در کوتاه‌مدت، تحت تاثیر گسترده خشکسالی قرار نگرفته است.

پارک ملی هفتاد قله در استان مرکزی

استان مرکزی سال گذشته به جمع استان‌های دارای پارک ملی پیوست. برهمین اساس محدوده امن منطقه حفاظت شده «هفتاد قله» با مساحت ۱۲ هزارهکتار در جلسه شورای‌عالی حفاظت محیط‌زیست، از «حفاظت شده» به «پارک ملی» ارتقاء یافت. هفتاد قله یکی از ارزشمندترین زیستگاه‌های انواع حیوانات، پرندگان و گیاهان است و مانند یک موزه طبیعی، در همه فصل‌های سال میزبان علاقه‌مندان، کوهنوردان و پژوهشگرانی است که از شهرهای دور و نزدیک آمده‌اند. دراین پارک کوه‌های مختلفی همچون کوه لته در، بر زرد، سراب ازنا، قنقال، بر آفتاب کارچان، دم شیر و برف شاه وجود دارد، اما ارزشمندترین مأمن حیات وحش این پارک، قله‌ها و دره‌های هفتاد قله است.

امسال به‌دلیل کاهش شدید بارندگی‌ها و خشکسالی برخی چشمه‌ها و منابع آبی این پارک خشک شده‌است و حیات وحش منطقه برای رفع تشنگی در تکاپوی آب هستند. این موضوع سبب شده حیات وحش با خطرهایی همچون نزدیک شدن به محل سکونت انسانی و احتمال شکار، عبور از جاده‌ها و برخورد با خودروها و… مواجه شوند. اداره‌کل حفاظت محیط‌زیست استان مرکزی برای رفع این تهدیدها، مخازن ذخیره آب با ظرفیت ۳۶۰ مترمکعب را دراین پارک ایجاد کرده‌است.

علاوه براین، کانال حفاظتی به‌طول ۳ کیلومتر در قسمت‌هایی از این پارک حفر شده که مانند کمربند حفاظتی، نوعی مرز کنترلی است که در کاهش تصرفات احتمالی در اراضی ملی و زمین خواری افراد سودجو تاثیر زیادی دارد. تجهیز مرکز تیمار حیات وحش، نصب تابلوهای هشداردهنده و تجهیز و تعمیر پاسگاه محیط بانی از دیگر اقدام‌هایی است که دراین پارک انجام شده‌است.

پابند، کیاسر و لار؛ پارک‌های ملی مازندران 

مازندران زیستگاه‌های طبیعی ارزشمندی شامل منطقه حفاظت شده، پناهگاه‌ حیات وحش و پارک ملی دارد که در دسته پارک‌های ملی، ۳ پارک پابند، کیاسر و لار در مرزهای این استان واقع شده‌اند. نخستین پارک ملی ثبت شده در مازندران پارک ملی کیاسر یا شاهدژ است که در جنوب شهرستان ساری و در نزدیکی شهر کیاسر قرار دارد و درآن علاوه بر گونه‌های مهم جانوری مانند مرال و پلنگ، گونه‌های درختی نادری مانند بلوط و سرخدار نیز یافت می‌شود.

پارک ملی پابند نیز در جنوب شهرستان‌های نکا و بهشهر با اقلیمی کوهستانی و پوششی از درخت‌های جنگل‌های هیرکانی، یکی از زیستگاه‌های ارزشمند حیات وحش در مازندران است که به‌دلیل وجود درخت‌های بومی شمال، از آن به‌عنوان یکی از ذخیره‌گاه‌های مهم جنگل‌های هیرکانی یاد می‌شود. صید و شکار و قاچاق چوب از مهم‌ترین تهدیدهای این ۲ پارک ملی هستند. بخش‌های زیادی از پارک ملی لار در دامنه غربی قله دماوند نیز در محدوده مازندران قرار دارد. وجود منابع آبی مناسب یکی از ویژگی‌های مهم این پارک ملی محسوب می‌شود و زیستگاه اصلی گونه نادر ماهی قزل‌آلای خال‌قرمز است. مهم‌ترین چالش این پارک درحال‌حاضر ورود بی‌ضابطه گردشگران به آن و همچنین فشار چرای دام‌ها بر مراتع این پارک است.

بمو، بختگان و قطرویه؛ پارک‌های ملی فارس

استان فارس دارای ۳ پارک ملی «بختگان»، «بمو» و «قطرویه» است. پارک ملی و پناهگاه حیات‌وحش بختگان در شمال‌غرب شهر نی‌ریز و ٧٠ کیلومتری آن قرار دارد و درسال ١٣٥٤ به‌عنوان پناهگاه حیات‌وحش مصوب شد و بخشی از شمال دریاچه بختگان را دربر می‌گیرد. تالاب‌های طشک و بختگان روزگاری از بزرگ‌ترین و پرآب‌ترین دریاچه‌های کشور محسوب می‌شدند که در چند سال‌گذشته با خشکسالی و کم‌آبی مواجه بوده و تقریبا به‌طورکامل خشک شده‌اند. طشک و بختگان و مناطق کوهستانی بین آنها و جزایر متعددی که دراین ۲ تالاب وجود دارند، مجموعه طبیعی بسیار با ارزشی را به‌وجود آورده‌اند. دراین مناطق درختان و درختچه‌های بنه، بادام کوهی، تنگرس، کیکم و قیچ دیده می‌شود.

محدوده‌ فعلی پارک ملی بمو نیز درسال‌ ۱۳۴۱ با عنوان‌ منطقه‌ «شکارممنوع» ‌ با وسعتی حدود ۱۰۰ هزارهکتار ایجاد شد. مراتع موجود دراین پارک ملی ازقدیم مورد چرای سنگین دام‌های اهلی قرارگرفته که با ادامه این وضع، وضعیت پوشش گیاهی منطقه وخیم‌تر و منجر به نابودی کامل رویشگاه و فرسایش شدید خاک خواهد شد. خشکسالی نیز از مهم‌ترین مخاطراتی است که پارک ملی قطرویه و منطقه حفاظت شده بهرام گور را تهدید می‌کند.

۳ پارک ملی خراسان‌شمالی

۳ پارک ملی «ساریگل»، «سالوک» و «ضامن آهو» در استان خراسان‌شمالی قرار گرفته‌اند. پارک ملی و منطقه حفاظت شده ساریگل با وسعت بیش از ۷ هزارهکتار منطقه‌ای است با زیستگاه‌های متنوع کوهستانی و سرد، تپه ماهورهای معتدل و سطح کم جلگه‌ای با اقلیمی نسبتا گرم‌تر در مقایسه با نواحی کوهستانی منطقه که در شرق شهرستان اسفراین واقع شده و درسال ۱۳۸۱ به‌عنوان پارک ملی به ثبت رسید.

این منطقه با توجه به بارش‌های خوب سالانه و نوع بارش که طی فصل زمستان به‌صورت برف است، خوشبختانه ازنظر منابع آبی با محدودیت مواجه نبوده و آب به‌عنوان عاملی محدودکننده دراین منطقه مطرح نیست. دراین منطقه علاوه بر فراوانی چشمه‌ها که از توزیع نسبتا خوبی برخوردارند، تعدادی از دره‌ها دارای جریان دائم آب با دبی‌های متفاوتند. پارک‌ملی ساریگل با بیش از ۲۰۰گونه گیاهی، از تنوع گیاهی نسبتا مطلوبی برخوردار است. در سال‌های گذشته ناحیه دشتی این پارک‌ملی زیستگاه گونه حمایت شده آهو بوده که در سال‌های اخیر به‌دلیل گسترش روستاها و چرای مفرط دام‌ها، این زیستگاه و جمعیت آهو دراین منطقه تقریبا از بین رفته است.

منطقه سالوک نیز که ازنظر تیپ‌های گیاهی و گونه‌های جانوری از تنوع مطلوبی برخوردار است، درسال ۱۳۸۱ به‌عنوان پارک‌ملی ثبت شد. وسعت این پارک بیش از ۸ هزارهکتار و وسعت منطقه حفاظت شده سالوک بیش از ۱۱ هزارهکتار بوده و نزدیک‌ترین شهر به پارک ملی سالوک شهر اسفراین است. این شهر در شرق پارک قرار داشته و حدود ۲۰کیلومتر با آن فاصله دارد. پارک‌ملی سالوک ازنظر پوشش گیاهی از تنوع خوبی برخوردار و گونه گیاهی غالب سالوک، «درمنه» است. به‌جز پارک‌های ملی ساریگل و سالوک، بخشی از محدوده امن پناهگاه حیات وحش میاندشت با مساحت تقریبی ۱۶ هزارهکتار درسال ۹۲ به پارک ملی ارتقا یافت و با نام ضامن آهو به ثبت رسید. وجود گونه‌های منحصربه‌فرد گیاهی و جانوری نادر و در خطر انقراض ازجمله یوزپلنگ آسیایی، ویژگی‌های لازم این محدوده برای ارتقا به پارک ملی را به اثبات رساند.

بهره‌مندی سمنان از ۳ پارک ملی

یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین پارک‌های ملی ایران «پارک ملی کویر» به‌حساب می‌آید که بخش زیادی از آن در استان سمنان قرار گرفته‌است. دراین پارک که یکی از ذخیره‌گاه‌های زیست‌کره ایران هم به‌شمار می‌رود، گونه‌های جانوری مهم و متعددی وجود دارد و به‌دلیل این تنوع جانوری، از آن با نام «آفریقای کوچک» نیز یاد می‌شد. گرمای شدید این منطقه سبب شده که از آسیب‌های ناشی از سکونت انسان‌ها دور بماند.

طی سال‌های اخیر هم مدیریت تقریبا مناسبی ازسوی سازمان حفاظت محیط‌زیست برای کنترل ورود گردشگران به این پارک ملی انجام شده‌است، اما تشدید خشکسالی و فرسایش بادی پارک ملی کویر را تهدید می‌کند. «پارک ملی توران» نیز در محدوده شهرستان شاهرود گونه‌های جانوری و گیاهی فراوانی دارد و یکی از زیستگاه‌های اصلی یوزپلنگ آسیایی است. گونه‌های جانوری نادری مانند زاغ بور، آهو و قوچ وحشی دراین پارک زندگی می‌کنند.

در شهرستان مهدیشهر نیز یک پارک ملی با نام «صیدوا» وجود دارد که با ۲ اقلیم متفاوت «مرطوب خزری» در شمال و «گرم و خشک» در جنوب و همچنین وجود گونه‌های جانوری گوناگون، از مناطق خاص طبیعی به‌شمار می‌آید. بخش مهمی از این پارک ملی به‌دلیل قرار داشتن روستاهای متعدد درمعرض تهدید قرار دارد.

پارک‌های ملی قمیشلو و کلاه قاضی در اصفهان

استان اصفهان ۲ پارک ملی و پناهگاه حیات حیات وحش به نام‌های «قمیشلو» و «کلاه قاضی» دارد. پارک ملی قمیشلو با مساحتی حدود ۱۱۳هزارهکتار، در ۴۵کیلومتری شمال‌غرب اصفهان قرارگرفته و از ویژگی‌های طبیعی منحصربه‌فردی برخوردار است. قمیشلو به‌دلیل داشتن ارزش زیستگاهی ویژه و همچنین وجود قلعه‌ها و بناهای مربوط به عصر قاجار، حائز اهمیت است. تاکنون ۳۴۴گونه گیاهی دراین منطقه شناسایی و ثبت شده‌است که گونه‌های غالب آن درمنه دشتی، انواع گون، خارشتر، جاشیر و بادام‌کوهی هستند.

این منطقه همچنین زیستگاه  ۳۷گونه پستاندار، ۸۲گونه پرنده، ۳۲گونه خزنده و ۲ گونه دوزیست است. اما باید به این نکته هم اشاره کرد که «قوچ و میش اصفهان» گونه شاخص جانوری منطقه قمیشلو محسوب می‌شود. از گونه‌های جانوری دیگر این منطقه هم می‌توان گرگ، کفتار، شغال، قوچ و میش، کل و بز، آهو، انواع جوندگان، انواع پرندگان به‌ویژه کبک، تیهو، دلیجه، عقاب‌صحرایی را نام برد.

ازسوی دیگر، پارک ملی و پناهگاه حیات وحش کلاه قاضی، به‌عنوان دومین پارک ملی اصفهان، با مساحتی درحدود ۵۰هزارهکتار، در جنوب‌شرقی اصفهان و در مجاورت شهر جدید بهارستان قرار دارد. تاکنون ۲۵۲گونه‌ گیاهی در منطقه کلاه قاضی شناسایی شده، اما پوشش گیاهی غالب، «درمنه زار» است. همچنین ۱۷گونه پستاندار، ۴۴گونه پرنده، ۱۱گونه خزنده و یک گونه دوزیست هم دراین منطقه شناسایی و ثبت شده، اما «کل و بز» از گونه‌های شاخص هستند. از گونه‌های جانوری دیگر پارک ملی کلاه قاضی می‌توان به پلنگ، گرگ، کفتار، گربه‌وحشی، سمورسنگی، قوچ و میش، آهو، تشی، انواع خزندگان، انواع پرندگان و به‌ویژه کبک و تیهو اشاره کرد.

نکته‌ای که دراین میان نباید از آن غافل شد، این است که خشکسالی بر کاهش علوفه موردنیاز حیات‌وحش این ۲ پارک ملی دراستان اصفهان تاثیرمستقیمی برجا گذاشته و زمینه‌ساز خروج حیات‌وحش از مناطق تحت‌مدیریت اداره حفاظت محیط‌زیست و در نتیجه، شکار آنها ازسوی شکارچیان غیرمجاز و برخی افراد محلی شده‌است.

پارک ملی تنگ‌صیاد در چهارمحال وبختیاری 

در استان چهارمحال‌وبختیاری منطقه‌ حفاظت شده «تنگ صیاد» وجود دارد که به‌عنوان یک پارک ملی و زیستگاهی برای جانداران گوناگون محسوب می‌شود. این منطقه دارای مساحتی درحدود ۲۷هزارهکتار است و از سال۱۳۴۹ تحت نظارت شورای‌عالی شکاربانی قرارگرفت و هرگونه صید و شکار دراین منطقه ممنوع اعلام شد. پارک ملی تنگ صیاد در محدوده کوه‌های فرخ‌شهر قرار گرفته است و به‌ واسطه دارا بودن تعداد زیادی تپه‌ماهور، زیستگاه مناسبی برای گونه‌ قوچ و میش وحشی است. کوهستان‌های جنوبی این منطقه دارای صخره‌های سخت گذر است که زیستگاه پلنگ و کل و بز با جمعیتی قابل‌توجه به‌حساب می‌آید.

منطقه تنگ صیاد در سال۱۳۵۲ و با تصویب شورای‌عالی محیط‌زیست، «منطقه حفاظت ‌شده» نامیده شد و پس از آن، در سال۱۳۷۴ حدود ۴هزارهکتار از منطقه تنگ صیاد به‌عنوان پارک ملی در سازمان محیط‌زیست ایران به ثبت رسید. مساحت منطقه حفاظت ‌شده تنگ صیاد ۲۲هزارو۸۹۶هکتار است و وسعت پارک ملی تنگ صیاد نیز  ۴هزارو۳۷۲هکتار برآورد می‌شود. این منطقه ویژگی‌هایی دارد که ازنظر زیست محیطی بسیار حائز اهمیت شمرده می‌شود و دارای ۲۵۲گونه گیاهی متعلق به ۵۲تیره است که حدود ۳۰گونه آن انحصاری ایران به‌شمار می‌رود.

ازجمله با ارزش‌ترین گونه‌های گیاهی منطقه تنگ صیاد می‌توان از گون، کرک و جاز نام برد. علاوه بر گونه‌های متنوع گیاهی، دراین منطقه گونه‌های شاخصی جانوری هم زندگی می‌کنند که ۲۴گونه پستاندار ازجمله کل و بز، قوچ و میش، پلنگ، روباه، گربه وحشی را شامل می‌شود. همچنین ۷۰گونه پرنده شامل کبک دری و عقاب طلایی و ۲۶گونه خزنده ازجمله لاک پشت برکه‌ای خزری، آگامای الیویه، مار پلنگی در پارک ملی تنگ صیاد شناسایی شده‌اند.

اینها درحالی‌است که خشکسالی سال‌های اخیر در چهارمحال‌وبختیاری، به‌شدت این پارک و دیگر مناطق طبیعی استان را درمعرض تهدید قرار داده‌است؛ بسیاری از چشمه‌های این منطقه خشک و کم‌آب شده و علوفه کافی برای حیات وحش این منطقه وجود ندارد. به گفته مسئولان اداره حفاظت محیط‌زیست چهارمحال‌وبختیاری، ساخت آبشخور سیار و ثابت و حمل آب با تانکر از چشمه‌ها و قنوات به آبشخورها ازجمله اقدام‌های انجام شده برای تأمین آب موردنیاز حیات‌وحش استان در شرایط خشکسالی بوده‌است. با این وجود، به‌نظر می‌رسد اعتبارات لازم برای مقابله موثر با تبعات خشکسالی دراین منطقه ناکافی است و می‌طلبد اقدام های بیشتری ازسوی دستگاه‌های مربوط انجام شود.

پارک‌های ملی دز و کرخه در خوزستان

خوزستان با ۲ پارک ملی کرخه و دز یکی از استان‌های مهم در زمینه بهره‌مندی از مناطق حفاظت شده به‌شمار می‌رود. «پارک ملی دز» در ۲۰ کیلومتری شرق جاده اهواز به شوش قرار دارد؛ بخش محافظت شده دز ۱۷ هزارو ۸۹۵ هکتار و پارک ملی آن نیز ۵ هزارو ۳۰۱ هکتار مساحت دارد. پارک ملی دز از آخرین بازمانده‌های جنگل‌های گرمسیری ایران محسوب می‌شود که تالاب‌های بزرگ و کوچکی مانند میانرود، خوزینه باقر کوچک و بزرگ و یعقوب را در خود جا داده و پناهگاه پرندگان مهاجری مانند لک‌لک، بوتیمار، غاز و چَنگَر است.

از گونه‌های جانوری و گیاهی پارک ملی دز می‌توان گوزن زرد ایرانی، گرگ، روباه، رودک عسل‌خوار، گربه جنگلی و خارپشت و گیاهان پَده، تمشک و استَبرَق را نام برد. «پارک ملی کرخه» هم در ۵ کیلومتری غرب جاده اهواز به شوش در هر دوسوی رودخانه کرخه قرار دارد. این پارک از ۳ بخش پارک ملی کرخه جنوبی و پارک ملی کرخه شمالی با ۷ هزارو ۴۷۶ هکتار مساحت و سرزمین حفاظت شده کرخه با مساحت ۸ هزارو ۳۵۲ هکتار تشکیل شده‌است.

در پارک ملی کرخه جنگل قلعه نصیر، سرچشمه رودخانه شاوور و تپه ماهورها در شمال و دشت در جنوب قرار دارند و گونه‌هایی مانند گرگ، شغال، روباه، گورکن، گربه جنگلی، سیاه گوش، کفتار، گراز، پرندگانی مانند عقاب، سنقر، دراج، بلبل خرما، حواصیل، اردک و گونه‌های گیاهی مانند سریم، جاز، بید، لگجی، استبرق و شبدر درآن زندگی می‌کنند. یکی از برنامه‌های مهم پارک‌های ملی دز و کرخه باززایی و زادآوری گوزن زرد ایرانی است که برهمین اساس سال گذشته ۱۷ رأس گوزن زرد ایرانی در پارک ملی دز رهاسازی شد. خشکسالی و کمبود آب زمینه‌ساز بروز آتش‌سوزی‌های گسترده در پارک ملی کرخه شده‌است، به‌طوری‌که امسال تا پایان خرداد شاهد ۳۰ مورد آتش‌سوزی دراین محوطه بوده‌ایم، درحالی‌که کل آتش‌سوزی‌های منطقه در سال گذشته ۶۰ مورد بوده‌است.

منبع:همشهری

نقش پلتفرم‌های آنلاین اجاره اقامتگاه در کارآفرینی در روستاها و شهرهای توریست‌پذیر

پلتفرم‌های آنلاین اجاره ویلا و اقامتگاه توانسته‌اند نقش ویژه‌ای در توسعه صنعت گردشگری و کارآفرینی روستایی داشته باشند.

در چندسال اخیر پلتفرم‌های آنلاین استارتاپی تاثیر قابل توجهی در توسعه صنعت گردشگری در ایران داشته‌اند. آنها با استفاده از ایده‌های خلاقانه و نیروی انسانی جوان، نخبه و با انگیزه توانسته‌اند موجی تازه در صنعت گردشگری ایجاد کنند و در این میان کسب و کارهای بزرگی نیز به وجود آمده است.  استارتاپ‌ها همواره در شناسایی چالش‌ها و فرصت‌ها پیشقدم هستند و راه حل‌های خلاقانه‌ای را بر بستر فناوری به ویژه فضای مجازی ارائه می‌دهند.

در حوزه گردشگری نیز یکی از مهمترین چالش‌ها، مساله اقامت حین سفر است. چالشی که برای مردم روستاها و شهرهای توریست‌پذیر از سال‌ها پیش از ظهور کسب و کارهای آنلاین، تبدیل به فرصتی برای کسب درآمد شده بود. اما با توسعه پلتفرم‌های آنلاین اجاره ویلا و اقامتگاه، میزان کارآفرینی در روستاها و شهرهای سراسر ایران به سرعت و شدت رشد پیدا کرده است.

هومسا، جاباما، جاجیگا و چند پلتفرم آنلاین دیگر از مشهورترین استارتاپ‌های این حوزه به شمار می‌روند. این نوع پلتفرم‌ها در واقع یک سامانه رزرو و اجاره آنلاین ویلا، سوئیت و اقامتگاه را در اختیار کاربران علاقمند به گردشگری می‌گذارند که با کمک تیم‌های تخصصی، توانسته‌اند امکان انتخاب از میان هزاران اقامتگاه را برای مردم فراهم کنند.

پلتفرم‌های آنلاین اجاره اقامتگاه توریستی تنها برای کاربران و گردشگران مفید نیستند؛ بسیاری از مردم بومی روستاها و شهرستان‌های میزبان مردم نیز با استفاده از این پلتفرم‌ها، اقامتگاه‌های خود را در معرض دید و انتخاب میلیون‌ها نفر از سراسر ایران قرار می‌دهند. اتفاقی که موجب توسعه صنعت گردشگری در سراسر کشور و کارآفرینی و اشتغالزایی برای میزبانان روستاها و شهرستان‌ها بوده است. این مدل از کسب و کارهای آنلاین در صورت حمایت‌های دولت و نهادهای حاکمیتی، می‌توانند به مهمترین ابزار توسعه اقتصادی در شهرها و استان‌های کوچک و بزرگ کشور باشند و همچنین از مهاجرت افراد به شهرهای بزرگ‌تر یا پایتخت ممانعت کنند.

در حال حاضر با وجود اینکه ظهور بیماری جهانی کرونا باعث شده تا مردم به استفاده از خدمات آنلاین بیشتر متمایل شوند اما استارتاپ‌های حوزه گردشگری به دلیل کاهش آمار سفرهای توریستی از این اتفاق متضرر شدند.

به همین دلیل آنها مدام راهکارهای خلاقانه‌ای را در پیش می‌گیرند تا اقتصاد گردشگری در کشور دچار بحران نشود. در چنین شرایطی بهتر است دولت و نهادهای حاکمیتی نیز به عنوان حامی مانع از توقف رشد کارآفرینی و اشتغالزایی بومی باشند.

«مانع‌زدایی از پلتفرم‌های اجاره اقامتگاه»

ثمین موتمن‌فر کارشناس و روزنامه‌نگار فناوری اطلاعات ضمن تاکید بر لزوم حمایت از کسب و کارهای حوزه گردشگری بر بستر اقتصاد دیجیتال می‌گوید: «تحریم‌های ناجوانمردانه غربی و تبلیغات منفی علیه کشور بیشترین تاثیر منفی را در حوزه صنعت گردشگری به ایران تحمیل کرده است؛ علاوه بر این ظهور بیماری پاندمیک کرونا نیز به این صنعت آسیب می‌رساند.»

این کارشناس استارتاپ‌ها ادامه می‌دهد: «پلتفرم‌های آنلاین اجاره اقامتگاه مثل هومسا و هزاران میزبان و صاحب اقامتگاه بومی فعال در آنها در شرایط خاص فعلی نباید با چالش‌های بیشتری مواجه شوند و دولت باید در تبلیغ ظرفیت‌های این استارتاپ‌ها حامی آنها باشد.»

موتمن‌فر اعتقاد دارد: «با وجود تمامی موانع و مشکلات، استارتاپ‌های حوزه گردشگری تا به امروز در کشور عملکرد موفقیت‌آمیزی داشته‌اند و توانسته‌اند در اشتغالزایی و کارآفرینی به ویژه در روستاها موثر ظاهر شوند.»

او ادامه می‌دهد: «اکنون اقتصاد دیجیتال در سراسر دنیا مورد توجه است و در صنعت گردشگری یا حوزه اجاره ویلا و اقامتگاه نیز تاثیر بسزایی گذاشته است؛ در حالی که در ایران متاسفانه نهادهای مختلف برای کسب و کارهای این حوزه چالش ایجاد می‌کنند در کشورهای همسایه مثل ترکیه، دولت با حمایت‌های ویژه باعث شده است که صنعت گردشگری بومی و روستایی آسیب نبیند. آنها حامی ایده‌های خلاقانه برای اجاره اقامتگاه‌های حفاظت‌شده و ضدعفونی شده در دوران کرونا هستند و حتی استقبال مردمی برای استفاده از این نوع خدمات خاص در بعضی مناطق دور افتاده روستایی در ترکیه حتی بیشتر از قبل شده است.»

ثمین موتمن فر می‌گوید: «در ایران پلتفرم‌های اجاره ویلا و اقامتگاه که همواره به دلیل بعضی مسائل فرهنگی با چالش‌ها و موانع خاصی مواجهند، در شرایط خاص فعلی نیاز دارند خدمات خود را بیشتر از گذشته تبلیغ کنند تا آسیب اقتصادی کمتری را شاهد باشند؛ دولت باید برای آنها مانع‌زدایی کند زیرا که مشکلات علاوه بر تاثیر منفی بر کارآفرینی روستایی و صنعت گردشگری، ممکن است نیروهای متخصص کشور در این زمینه را به کشورهای همسایه مثل امارات و ترکیه کوچ دهد. همانطور که در هر دو کشور عزم راسخی برای به کارگیری نخبگان این حوزه از ایران وجود دارد.»

منبع:همشهری

سدسازی به سبک معماران ساسانی

تمام طول تاریخ، آب عنصر مهمی در تشکیل تمدن‌ها به‌حساب می‌آمده و انسان‌ها همواره در کنار چشمه‌ها و رودخانه‌ها تمدن‌ها را برپا کرده‌اند؛ رویکردی که در شکل‌گیری غالب حوزه‌های زیستی و تمدنی قابل رویت است و اکنون هم می‌توان آثار تاریخی برجا مانده از آن را به تماشا نشست؛ از جمله در خرم‌آباد.

کارکرد ابتدایی این بنای تاریخی را می‌توان با برخی سدهای کنونی در کشور مقایسه کرد که در نقاط مختلف کشور ساخته شده‌است، چه آنکه برخی از سدهای کشور نه‌تنها دستاوردهای پیش‌بینی شده را نداشته‌اند، بلکه آسیب‌های زیادی هم به زمین‌های اطراف‌شان وارد و اهالی منطقه را با برخی مشکلات مواجه کرده‌اند.

لرستان این روزها مانند بسیاری از استان‌های کشور، با چالش خشکسالی روبه‌رو است و بخش‌هایی از «کشکان»، به‌عنوان یکی از رودخانه‌های اصلی استان، کاملا خشک شده و خبری از چشمه‌ها و سراب‌های همیشه جاری این استان نیست؛ پس فرصت مناسبی است تا نگاهی داشته باشیم به وضعیت این روزهای بنای گرداب سنگی، که از آثار تاریخی مهم در حوزه تأمین نیازهای آبی مردم این منطقه به‌حساب می‌آید.

گردو بردینه

گرداب سنگی در شهر خرم‌آباد اثری باستانی به‌جا مانده از دوره ساسانی است؛ بنایی که توسط آن آب چشمه‌ها ذخیره و برای استفاده به نقاط مختلف شهر منتقل می‌شده‌است. یک کارشناس میراث فرهنگی دراین‌باره به همشهری می‌گوید: این بنای تاریخی در گویش لری «گردو بردینه» نامیده می‌شود و با سنگ و ساروج (آهک و گچ) بنا شده‌است؛ بنایی دایره‌ای شکل که به شکل دیواری بزرگ و سنگی، اطراف چشمه‌ای را احاطه کرده‌است.

«عطا حسن‌پور» با بیان اینکه این دیوار اطراف یک چشمه را احاطه و آب را در خود ذخیره کرده‌است، می‌افزاید: آب از این محل به وسیله کانال‌هایی، به نقاط مختلف شهر شاپورخواست منتقل می‌شده‌است. این سازه ۱۸متر قطر، ۳متر پهنا و ۱۸متر ارتفاع دارد که در سمت شرق آن، دریچه‌ای ساخته شده که به‌وسیله یک شیء کشویی مسدود می‌شده‌است تا آب به‌سمت جوی غربی گرداب منتقل شود.

 وی ادامه می‌دهد: وجود این گرداب سنگی در گذشته اهمیت زیادی داشته است، به‌طوری‌که در فاصله ۱۲کیلومتری گرداب، دره‌ای به نام «بابا عباس» وجود دارد که درآن بقایایی از یک آسیاب به‌چشم می‌خورد که آب موردنیاز خود را از گرداب سنگی می‌گرفته است.

بنایی بدون آجر

وی با بیان اینکه بهترین زمانی که می‌توان دریچه‌ها را باز کرد، زمانی است که آب گرداب به حداقل خودش می‌رسد، یعنی اواخر تابستان یا اوایل پاییز، توضیح می‌دهد: مصالحی که این گرداب با آنها ساخته شده، همان موادی است که برای ساخت شهر شاپورخواست و پل شاپوری در استان لرستان هم استفاده شده‌است. معمولا در نیمه‌دوم دی‌ماه آب این چشمه فصلی طغیان می‌کند و سطح آب درون گرداب کاملا بالا می‌آید و سرزیر می‌شود. کانال‌ها و جدول‌هایی که در سطح شهر خرم‌آباد وجود دارد، سرریز آب چشمه را به سمت رودخانه منتقل می‌کند.

حسن‌پور ادامه می‌دهد: زمانی که آب پایین می‌آید و کم می‌شود، دریچه‌های زیرین عملکرد خودشان را حفظ کرده‌اند، این دریچه‌ها نیز به‌صورت طاق ضربی از سنگ ساخته شده‌اند. هیچ آجری دراین بنا به کار نرفته‌ و صرفا از سنگ با ملات ساروج ساخته شده‌است.

وی عنوان می‌کند: استفاده از ساروج نیز به این دلیل است که با سنگ سازگاری دارد و هرچه آب به آن بخورد، سفت‌تر می‌شود. در واقع همه بناهای تاریخی ایران، مانند آب انبارها، گرداب‌ها و کانال‌های تقسیم آب که با آب ارتباط دارند، همه از این ماده ساخته شده‌اند؛ ساروج هرگز آب را تخریب نمی‌کند.

این کارشناس میراث فرهنگی سی‌وسه پل را مثال می‌زند و می‌گوید: این روزها که خیلی می‌شنویم سی‌وسه پل به‌دلیل قطع آب زاینده‌رود درحال تخریب است، به این علت است که ساروج باید آب بخورد، درغیراین‌صورت چسبندگی خود را از دست می‌دهد و ممکن است پودر شده و بنا متلاشی شود.

۵ خروجی و ۲ ورودی

از ۷ دریچه‌ای که دراین بنا تعبیه شده، ۵ دریچه برای خروج و ۲ دریچه ویژه ورود آب است. حسن‌پور دراین‌باره اظهار می‌کند: ورودی‌ها در بخش شمالی و خروجی‌ها در بخش‌های مختلف گرداب تقسیم شده‌اند و آب را به اندازه‌های مختلف و بخش‌های مختلف شهر توزیع و تقسیم می‌کرده‌اند. بنابراین گرداب سنگی بنایی برای نگهداری، کنترل، تقسیم و توزیع آب بوده‌است که نشان از دانش و مهندسی آب ایرانی‌ها در زمان ساسانیان دارد.

وی معتقد است که این بنا براساس اصول مهندسی طراحی شده و درعین سادگی ظاهری، طرحی بسیار پیچیده دارد. حسن‌پور ادامه می‌دهد: آب این بنا نیز از آبخوان آهکی تأمین می‌شود که در دامنه سپیدکوه قرارگرفته است که آبخوان عظیمی محسوب می‌شود و سالانه ۱۰۰ میلیون مترمکعب تغذیه آب دارد. سیستمی که این آب را وارد گرداب می‌کند، سیستم درز و شکاف است که در کف گرداب ترواش می‌کند و آب‌دهی آن با آغاز بارندگی‌ها در اواسط پاییز آغاز و در اواخر دی کم می‌شود.

وی می‌افزاید: آب در وسط گرداب تا ارتفاع ۴ متر بالا می‌آید، اما در بیرون از کف زمین تا ارتفاع ۴ متر خاک مرده است. ۳ متر و اندی از ارتفاع این بنا بیرون و ۴ متر آن داخل زمین است تا بتواند سطح زمین‌های اطراف را با سطح آب داخل هم‌تراز کند که اگر زمانی زلزله‌ای رخ داد، نیروهای رانشی خنثی شود یا از فشاری که آب از درون به بنا می‌آورد کاسته شود تا بنا آسیب نبیند. خاک بیرون به اندازه تراز آب درون بالا آورده شده تا خاک بیرون و آب داخل هم‌سطح هم باشند.

حسن‌پور اضافه می‌کند: بنابراین این بنا هیچ‌گاه توسط زلزله و نیروهای رانشی از بین نرفته و طی هزارسال حفظ شده و به دست ما رسیده تا الگویی برای مهندسان باشد تا سامانه آب‌رسانی دوران باستان را تا حد امکان در دنیای امروز به‌کار بگیرند.

لایروبی گرداب‌سنگی در انتظار اعتبار

معاون میراث فرهنگی اداره‌کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان لرستان نیز دراین زمینه با بیان اینکه در سال‌های‌گذشته مرمت‌هایی روی گرداب‌سنگی انجام شده، به خبرنگارهمشهری می‌گوید: این گرداب یکی از چشمه‌های فصلی خرم‌آباد به‌شمار می‌رود که امسال به‌دلیل کاهش بارندگی‌ها بسیار کم‌آب شده‌است. «زهرا بهاروند» می‌افزاید: درحال‌حاضر لایروبی کف این گرداب در دستورکار قرار دارد که به محض اختصاص اعتبار، اجرا می‌شود.

وی اظهار می‌کند: اجرای این طرح همکاری شهرداری را می‌طلبد. البته در سال‌های گذشته در تابستان عملیات لایروبی انجام شده، اما این اقدام باید به‌صورت مستمر ادامه یابد. ازسوی دیگر حریم گرداب نیز درحال آزادسازی است و املاکی دراطراف آن تملک شده‌اشت و عرصه این اثر تاریخی پس از تملک کامل، ساماندهی می‌شود. بهاروند اضافه می‌کند: با توجه به اینکه گرداب‌سنگی در بافت شهری قرارگرفته، ساماندهی حریم این بنای تاریخی نیازمند همکاری شهرداری است.

منبع:همشهری

جریان زندگی نوین امروز در دل بازار تبریز

بازار تبریز همچنین سرمایه و نماد شکوهمند معماری ایران است؛ جایی که در حوزه گردشگری نیز از جایگاه و اهمیت فوق‌العاده‌ای برای شهر اولین‌ها محسوب می‌شود. خاطرات برجای‌مانده بر طاق‌ها و گنبدهای بلند آجری پیشینه تاریخی بازار تبریز را یادآوری می‌کند؛ بازاری که در گذرگاه دوران‌ها، از دید مورخان، سیاحت گران، جهانگردان و ناموران دنیا به مرکز تجاری پر رفت‌وآمد اطلاق می‌شد.

قرار گرفتن بازار باشکوه تبریز در مسیر جاده ابریشم که قریب به چهار هزار سال مهم‌ترین شاهراه اقتصادی شرق و غرب به حساب می‌آمد و از مدیترانه تا چین را به هم پیوند داده بود، باعث شده است که همواره از گذشته‌های دور تاکنون، مهم‌ترین و بزرگ‌ترین مرکز تجاری و تبادل فرهنگی شرق و غرب باشد و همین ارتباطات و تعاملات مهم‌ترین عامل پویایی و تداوم حیات سنتی آن است و این امکان را فراهم کرده که به عنوان بزرگ‌ترین مرکز تجاری، فرهنگی با وسیع‌ترین کالبد یکپارچه معماری و پایدارترین ساختار اجتماعی – اقتصادی در بازارهای جهان خودنمایی کند و به عنوان دوازدهمین اثر ایران در فهرست آثار جهانی ثبت شود و تکریم و تحسین تمام جهانیان را برانگیزد.

 هر آنچه که در بازار تبریز، از راسته و دالان، سرا و کاروانسرا، تیمچه و چهارسو، میدان و بازارچه، مسجد و مدرسه و حمام و زورخانه و یخچال دیده می‌شود با تعریفی خاص و منطبق بر اصول در کنار هم به چشم‌نوازترین حالت ممکن قرار گرفته‌اند و شبکه خاص ارتباطی را شکل داده‌اند. هر کدام از یک‌صد و شصت‌وسه جز آن در شکل‌گیری آنچه در اطرافشان به وجود آمده تأثیرگذار بوده‌اند و همین نظم و انتظام که به‌عنوان کامل‌ترین سازمان اجتماعی در بازارهای ایران از آن یاد می‌شود ویژگی‌های بازار را صدچندان کرده است.

در این بازار تنها با یک مجموعه برای دادوستد روبرو نیستیم و آنچه بر تمام جوانب این بازار فاخر برتری دارد، جریان زندگی در آن است. در این بازار در کنار رونق همیشگی خریدوفروش، رفتارهای فرهنگی و تعاملات اجتماعی نیز نسل به نسل انتقال پیدا کرده است و هر کس در این بازار اندکی با دقت نظاره‌گر باشد، می‌تواند در مقیاسی به‌مراتب در دسترس تر، از نزدیک شیوه زندگی مردم تبریز را لمس کند.

اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان شرقی و پایگاه مجموعه جهانی بازار تبریز به عنوان متولیان اصلی صیانت و حفاظت از این گواه زنده تاریخ، همواره در تلاش‌اند تا با به‌کارگیری تجربه استادکاران، اندیشه جاری و پویا جوانان متخصص، جریان زندگی در شاهراه‌های بازار تبریز را بیش‌ازپیش رنگین سازند.

این اداره‌کل در تلاش است تا با هم‌افزایی و مشارکت سایر دستگاه‌های اجرایی، اقدامات لازم را در راستای حفاظت و فراهم‌سازی امکانات گردشگری در مجموعه بازار جهانی تبریز، توسعه و گسترش دهد، از این‌رو طی سال‌های اخیر با مشارکت اصناف و کسبه محترم بازار تاریخی، شهرداری، آب و فاضلاب، سازمان آتش‌نشانی و … بخش عمده‌ای از مجموعه بازار تاریخی به کانال فاضلاب شهری متصل، ساماندهی و کف‌سازی با سنگ اسپراخون اجرا، شیرهای هیدرانته برای استفاده در مواقع آتش‌سوزی نصب و مرمت‌های مستمری در جای‌جای بازار تبریز انجام شده است.

با توجه به این‌که بازار جهانی تبریز از مهم‌ترین آثار تاریخی، فرهنگی و اجتماعی استان است و همواره مورد توجه گردشگران داخلی و خارجی قرارگرفته، لذا این اداره‌کل برای فراهم‌سازی دسترسی مجازی و تماشای این اثر باشکوه از جای‌جای دنیا، اقدامات بارگذاری تمام نقاط بازار جهانی تبریز را در نرم‌افزار گوگل استریت ویو که یکی از ابزارهای مفید و پرکاربرد آنلاین، بوده و در کنار کاربرد اصلی آن یعنی بررسی دقیق آدرس مورد نظر و حوالی آن، امکان تماشای مجازی مکان‌های دیدنی زیادی را از پنجره‌ گجت‌های هوشمند برای کاربران فراهم می‌کند، به اتمام رساند که هم‌زمان با یازدهمین سالروز ثبت جهانی مجموعه بازار جهانی تبریز، رونمایی می‌شود.

همچنین برای معرفی بخش‌های مختلف بازار جهانی تبریز نیز تعریف QR کدهای جامع را نیز در دستور کار قرار دادیم تا کاربران با استفاده از آن‌ها اطلاعات کامل و موردنیاز خود را به دست آورند، اقدامات لازم در این راستا نیز آغاز شده و پس از اتمام در سایتی مرجع بارگذاری خواهد شد.

مجموعه جهانی بازار تبریز، تنها یک نام نیست، بلکه گواهی از شکوه تاریخ گذشته و جریان زندگی نوین امروز است که همواره در یادها جاودان خواهد بود.

 یازدهمین سالروز ثبت جهانی مجموعه بازار تاریخی تبریز گرامی باد.

منبع:میراث آریا

برج آرامگاه اخنگان، معماری زیبای چندصدساله در دشت توس

ویژگی‌های فرهنگی و مذهبی مشهد سالانه میلیون‌ها زائر و مسافر را به این شهر می‌آورد، ورود زائران موجب گردشگری مشهد و دیگر شهرهای استان خراسان رضوی شده است.

یکی از جاذبه‌های تاریخی و فرهنگی شهر مشهد که در محدوده شهر تاریخی توس قرار دارد برج آرامگاه اخنگان است، این اثر تاریخی مورد بازدید گردشگران زیادی قرار می‌گیرد، بنای اخنگان آرامگاهی تاریخی است که قدمت آن به قرن نهم هجری بازمی‌گردد. امروزه با گذشت ۶ سده، هویت شخص یا افرادی که در این بنای تاریخی آرمیده‌اند، هنوزدقیقا مشخص نیست.

میل اخنگان کجاست؟ 

میل اخنگان در ۲۲ کیلومتری مشهد و در مجاور مسیر روستای پاژبه شهر توس قرار دارد، میل اخنگان که با نام میل اخنجان نیز شناخته می‌شود، از جمله جاذبه دیدنی شهر مشهد است که در فاصله حدود ۱۰ کیلومتری از شرق شهر تابران توس و در نزدیکی روستایی به همین نام، قرار گرفته است. برای بازدید از این بنای تاریخی از جاده مشهد- قوچان در سه‌راه فردوسی، مسیر خود را به‌سمت شهرتاریخی توس تغییر داده و در کنار آرامگاه فردوسی، به سمت جاده معین‌آباد و روستای پاژ مسیر را ادامه دهید، میل اخنگان در مجاورت این مسیر قرار دارد.

معرفی بنای اخنگان

این بنا، آرامگاه فردی با هویت نامعلوم است که داستان‌ها و روایت‌های مختلفی درباره آن وجود دارد، برخی بر این باور هستند که نقش و نگارهای زنانه‌ای که روی برج مشاهده می‌شود، نشان از هویت پیکر متوفی دارد؛ ایشان معتقد هستند که فرد مدفون گوهر تاج، خواهر گوهرشاد، همسر شاهرخ تیموری است. این در حالی است که گروهی دیگر آن را منتسب به دختری هندی می‌دانند که از مریدان امام رضا (ع) بود و هنگام سفر برای زیارت، از دنیا رفته است. برخی دیگر نیز تصور می‌کنند، این بنا، آرامگاه دسته‌جمعی افراد مهم و متشخص است. اما نباید از این نکته غافل شد که صحت این نظریات، به اثبات نرسیده است. با این وجود بنای اخنگان به‌عنوان یک اثر تاریخی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

تاریخچه بنای اخنگان

باستان‌شناسان و کارشناسان معماری با در نظر گرفتن سبک معماری اجرا شده در این بنا، قدمت ساخت آن را به دوره تیموریان نسبت می‌دهند. در این راستا برخی از محققان معتقدند، علت انتساب پیشینه میل اخنگان مشهد به دوران تیموریان، به‌دلیل استفاده از کاشی‌های مربعی شکل و منقوش در ساخت آن است.

گروه دیگری از محققان و پژوهشگران تاریخی قدمت این برج تاریخی را متعلق به نیمه نخست قرن نهم هجری می‌دانند. برخی دیگر نیز با در نظر گرفتن نوع ساخت، معماری و تزیینات انجام شده در برج مقبره، پیشینه آن را به دوران ایلخانی نسبت داده‌اند. با کنار هم قرار دادن این نظریات می‌توان به‌طور کلی نتیجه گرفت، این اثر ملی و تاریخی کشور احتمالا متعلق به قرن نهم هجری قمری است که طراح و سازندگان آن سعی در ساخت یکی از بهترین و بی‌نظیرترین بناهای دوران داشته‌اند و با بهره‌مندی از الگوها و سبک‌های معماری حکومت ایلخانیان که مقارن با دوران قبلی خود است، توانسته‌اند به این مهم دست یابند، اثری که امروزه از شاخص‌ترین آثار تاریخی و جاذبه‌های گردشگری در استان خراسان رضوی و شهرستان مشهد محسوب می‌شود.

هرچند سال ساخت آن به‌طور قطع مشخص نیست؛ می‌توان شباهت‌هایی در ساختمان آن به بنای مسجد جامع گوهرشاد که به سده ۹ هجری قمری تعلق دارد و نیز عمارت امیر چخماق یزد که در اوایل قرن ۹ هجری قمری ساخته شده است، یافت.

معماری میل اخنگان

معماری میل اخنگان متعلق به دوران تیموریان است و این بنا عمری بیش از ۵۵۰ سال دارد. معمار سازنده این بنای آجری و کهن، برجی مقبره‌گونه را برای آن در نظر گرفته که دارای ارتفاعی بیش از ۱۷ متر است. سازندگان آن را روی سکویی دایره‌ای و با هشت نیم‌ضلعی ساخته‌اند. نمای بیرونی ساختمان آرامگاه نیز به‌شکل مدور است که با هشت نیم‌ستون به زیبایی تزئین شده است.

معماری و کاشیکاری‌های انجام شده در بنای میل اخنگان، بسیار زیبا و چشم‌نواز است. این بنای تاریخی از آجر ساخته شده است و با هنرمندی در به‌کارگیری قطع ه‌های کاشی به رنگ‌های لاجوردی و فیروزه‌ای تزئین شده است که به‌شکل‌های مختلفی از جمله مستطیل، چند ضلعی و ستاره چلیپا برش خورده‌اند.

همچنین در تزئین این کاشی‌ها از نقوش برجسته و مختلف بهره گرفته‌اند. داخل بنا نیز سنگ قبری به طول ۱۱۰ سانتی‌متر، عرض ۵۰ سانتی‌متر و ارتفاع ۴۰ سانتی‌متر قرار دارد که روی آن با خط ثلث و نسخ متنی نوشته شده است. از دیگر نکات در مورد معماری بنا، فضای داخلی آن است که بدون هیچ نقش و نگار و تزئینی ساخته شده است؛ در حالی که نمای خارجی آن، از دیوار گرفته تا نیم‌ستون‌هایش را با کاشی تزئین کرده‌اند.

در قسمت حاشیه زیر سقف میل اخنگان، می‌توان اثری که احتمالا متعلق به کتیبه‌ای است که در گذشته وجود داشته است، مشاهده کرد. به نظر می‌رسد این کتیبه روی گچ نوشته شده که امروزه قسمت عمده‌ای از آن، تخریب شده است.

بازدید از میل اخنگان

میل اخنگان در مجاورت مسیر روستای پاژ قرار دارد و بازدید از آن برای مسافرانی که در آن مسیر هستند، به آسانی میسر است.

منبع:میراث آریا

 

میراث ماندگار المپیک‌ها چیست؟

بازی‌های المپیک در حال برگزاری و بار دیگر زمان آن فرا رسیده است که ارزش رویدادهای مهم ورزشی بین‌المللی را برای جوامع محلی بررسی کنیم.

به نقل از کلایمیت کلمبیا، شهرهای سراسر جهان در این مورد پیشنهادات مفصلی ارائه کردند تا بتوانند از نتایج این تجربیات اساسی که به سرمایه‌گذاری عظیم محلی در اماکن، حمل‌ونقل، مسکن و سایر منابع نیاز دارد، اطمینان حاصل کنند اما مزایای ماندگار بازی‌های المپیک برای شهرها چیست؟ آیا بازی‌های المپیک به نفع جمعیت‌های محلی به ویژه مناطق کم درآمد است؟ آیا آنها پایداری محیط‌زیست را بهبود می‌بخشند؟ و آیا آنها می‌توانند فرصت‌های شغلی، تحصیلی و مسکن را گسترش می‌دهند؟

بازی‌های توکیو موارد جذابی در مورد جمعیت محلی ارائه می‌دهد. از این گذشته، این بازی‌ها در میانه بیماری همه‌گیر کووید- ۱۹ در حال انجام است. دویدن، شنا کردن، پریدن و همه نوع فعالیت ورزشی بدون تماشاچی انجام می‌شود و این در کوتاه‌مدت باعث کاهش چشمگیر درآمد محلی خواهد شد اما برگزاری این رویداد با توجه به میزان قابل‌توجه آمار پایین واکسیناسیون در ژاپن جای سوال دارد. در ابتدای ماه، فقط ۱۲.۶۵ درصد از جمعیت ژاپن به‌طور کامل در مقابل این بیماری واکسینه شده بودند، در حالی که میزان افراد واکسینه‌شده در کشورهایی مانند آمریکا و انگلیس بیش از ۴۰ درصد بود.

بازی‌های ۲۰۲۱ نمونه‌ای از یک المپیک معمولی نیست اما ارزش این را دارد که نگاهی تازه به ایده رویدادهای مهم ورزشی بین‌المللی به‌ عنوان موتورهای توسعه جامعه و اقتصادی بیندازیم که آیا برای جوامع محلی ارزشمند هستند؟ آیا این رویدادها به کاهش نابرابری‌ها و گسترش فرصت‌ها کمک خواهند کرد و یا اختلافات موجود را بیشتر می‌کنند؟ جذب سرمایه در این رویدادها  بسیار مهم است همچنین اطمینان از توزیع و استفاده از این سرمایه برای جمعیتی که بیشترین بهره را از این منابع می‌برند کاملا متفاوت خواهد بود.

طی دهه‌های اخیر کمیته بین‌المللی المپیک(IOC) مقابله با برخی موارد را آغاز کرده است. سازمان ملل‌متحد رویدادهای ورزشی بین‌المللی را برای همسویی با اهداف توسعه پایدار(SDG) تشویق کرده است. در سال ۲۰۱۵ مجمع عمومی سازمان ملل‌متحد به نقش مهمی که ورزش در حمایت از دستور کار ۲۰۳۰ سازمان ملل برای توسعه پایدار دارد، اشاره کرد.

گزارش IOC منتشر شده در دسامبر ۲۰۱۷ نگرانی‌ها درباره میراث ماندگار بازی‌های المپیک را برطرف کرد. این گزارش رویکردی را شامل می‌شود که درباره در نظر گرفتن و مستند کردن تاثیرات طولانی‌مدت بازی‌هاست. این اهداف تاکید می‌کند که تعهد IOC برای اطمینان از این‌ است که بازی‌ها بسیار فراتر از وقوع به جوامع محلی کمک کنند و این موارد باید در فرایند انتخاب در نظر گرفته شوند. در نتیجه، شهرهایی که بازی‌های معاصر را برگزار می‌کردند ملزم به ارائه میراث ماندگار هستند.

شهرها در بیشتر موارد، با تضمین میراث ماندگار از این رویدادها، چالش‌های مختلفی را تجربه کرده‌اند. اول این‌که بازی‌های المپیک معمولا به امکانات جدید (آپارتمان‌های مسکونی، میادین و پیست‌های ورزشی، زمین‌های ورزشی و تجهیزات) زیادی نیاز دارند. این ساختارها زیرساخت‌های اضافی در شهرها ایجاد می‌کنند که نگهداری آنها هزینه در بر خواهد داشت و ارزش طولانی‌مدت ندارد. ثانیا، تاثیر اقتصادی ناشی از این رویداد در مناطق خاص جغرافیایی در مجاورت پارک المپیک متمرکز می‌شود. اینها اغلب مناطقی هستند که تقریبا غیرقابل دسترس هستند. سوم، مقررات زیست‌محیطی وضع شده به‌منظور اطمینان از یک محیط سالم و تمیز برای بازی‌ها اغلب پس از رویداد خاتمه می‌یابند و هیچ تاثیر پایداری باقی نمی‌گذارد. به‌علاوه، فضاهای پارک المپیک برای این‌که در شرایط عادی مفید واقع شوند، به تغییر شکل قابل‌توجهی نیاز دارند. آنها همچنین به اشکال جدید حمل‌ونقل عمومی نیاز دارند تا به‌طور منظم در دسترس باشند و این چالش‌ها پیچیده‌ هستند. برخی از نمونه‌های اخیر بازی‌های المپیک نوید مزایای ماندگار محلی را داده‌اند و سعی در ارائه آن دارند.

بازی‌های المپیک ۲۰۱۶ ریو

بازی‌های المپیک ریو همانند بازی‌های توکیو، با توجه به چالش و نظارت دقیق سلامتی و ایمنی برگزار شد. این بازی‌ها حدود ۱۳ میلیارد دلار هزینه در برداشت. آنها وعده گردشگری را به عنوان راهی برای ایجاد اشتغال کوتاه‌مدت دادند. ریو همانند دیگر بازی‌ها، سرمایه‌گذاری‌های مختلف زیرساختی از جمله ۳۱ ساختمان مسکونی با ۳۶۰۴ آپارتمان را در اطراف یک دهکده المپیک تسریع کرد که بعد از رویداد فروخته شد.

پارک تفریحی شهر راک (City of Rock) نیز ایجاد شد اما این ساختارها در مناطقی بودند که بیشتر شهروندان محلی به آن دسترسی نداشتند. کمیته برگزاری بازی‌های المپیک ریو برنامه توسعه پایدار را برای بررسی تاثیرات زیست‌محیطی این بازی‌ها بر جامعه میزبان اجرا کرد. مدال‌های توزیع شده در طول بازی‌ها از مواد بازیافتی ساخته شده بودند و یک برج شهر خورشیدی، انرژی بخشی از شهر و دهکده المپیک را تامین می‌کرد. با این حال، این بازی‌ها تقریبا ۳.۶ میلیون تن کربن تولید کردند که مربوط به ساخت‌وساز جاده و ساختمان به همراه انتشار آلودگی سفرهای هوایی بین فرودگاه‌ها، استادیوم‌ها و هتل‌ها بود. این بازی‌ها همچنین فرصت تعامل و ارائه فرصت‌های آموزشی جدید را برای کودکان و جوانان فراهم کرد.

بازی‌های المپیک ۲۰۱۲ لندن

بازی‌های لندن در جامعه‌ای با درآمد کم در شرق لندن برگزار شد. پارک المپیک در مکانی ایجاد شد که تا حد زیادی آلوده و غیرقابل دسترسی بود و از طریق برنامه تملک زمین، اصلاح و توسعه به دست آمد. در سال ۲۰۱۳، پس از بازی‌ها، مسئولیت تغییر پارک المپیک به شرکت توسعه میراث لندن واگذار شد. کار این شرکت شامل تبدیل تاسیسات المپیک به تقریبا ۱۰ هزار خانه جدید، دو مدرسه ابتدایی، یک دبیرستان، ۹ مهد کودک، سه مرکز بهداشتی و تعدادی اجتماعات چند منظوره، اوقات فراغت و فرهنگ بود. بازی‌ها همچنین منجر به گسترش حمل‌ونقل عمومی شدند. طرح‌های مختلف محلی تسریع یا گسترش یافتند. به‌طور کلی، تغییرات در شرق لندن به‌طور موقت با میزبانی بازی‌ها تسریع شد اما پیشرفت‌های طولانی‌مدت مشاهده نشد.

توکیو

توکیو رویکردهای مختلفی را با توجه به محیط زیست، آموزش، اشتغال و سایر زمینه‌ها پیشنهاد کرده است. رویکرد بازی‌ها به مکان، جنبه اصلی میراث زیست‌محیطی بوده است. آنان بیشتر از برخی دیگر از بازی‌های المپیک از مکان‌های موجود (۵۸ درصد) استفاده می‌کنند (مکان جدید ساخته نشده است). همچنین کمپین‌های مختلف کاهش دی‌اکسیدکربن (CO۲) شهری، با توجه به شیوه‌های پایدار زیست‌محیطی به بازی‌ها متصل می‌شوند. کمیته سازماندهی استفاده از وسایل حمل‌ونقل عمومی و پیل سوختی با تاثیر اندک محیطی را ترویج می‌کند و در محل برگزاری از مواد بازیافتی استفاده می‌کنند. برگزارکنندگان این بازی‌ها در زمینه‌های مختلف راهبردی با دفتر محیط‌زیست دولت کلان‌شهر توکیو همکاری کرده‌اند و در آن توجه به محیط‌زیست طبیعی و تنوع‌زیستی نیز گنجانده شده است. این مکان‌ها از طریق جمع‌آوری و بازیافت آب باران در مصرف آب صرفه‌جویی می‌کنند، از درختان محافظت و برای طراحی و ساخت اماکن، حیات‌وحش را حفظ کرده‌اند.

مشارکت شهروندان با پروژه‌هایی مانند مشارکت سراسری توکیو ۲۰۲۰،   ابتکاری داوطلبانه برای به حداکثر رساندن تاثیر بازی‌ها، در این رویکرد گنجانده شده است. از آوریل ۲۰۱۷، کمیته سازماندهی توکیو یک برنامه آموزشی ملی(Yoi Don – Get Set) برای ارتقای ارزش بازی‌های المپیک و پارالمپیک برای دانش‌آموزان در سراسر ژاپن آغاز کرد. مدارسی که از این موارد استفاده کرده‌اند، گواهینامه ویژه دریافت می‌کنند.

دولت در سال ۲۰۱۷ برآورد اقتصادی و سایر آثار مرتبط با برگزاری بازی‌های توکیو را محاسبه کرد و در مورد اشتغال، تخمین زده است که تقریبا ۱.۳ میلیون نفر در سراسر توکیو و ۱.۹۴ میلیون نفر در سراسر ژاپن ازجمله مراحل آماده‌سازی و برگزاری بازی‌ها مشغول به کار شوند و فرصت‌های شغلی پس از برگزاری بازی‌ها ادامه خواهد داشت. در حالی که این برآوردها قبل از بررسی تاثیرات بیماری همه‌گیر کووید- ۱۹ در نظرگرفته شده است، نشان می‌دهد که توکیو به‌عنوان شهر میزبان، از طریق بازی‌ها فرصت‌های شغلی پایداری را به دست خواهد آورد. دولت ژاپن در مورد فرهنگ، برنامه «Beyond۲۰۲۰» را در سال ۲۰۱۷ برای ترویج فعالیت‌هایی که فرهنگ‌های غنی و متنوع منطقه‌ای کشور را برجسته می‌کند، آغاز کرد. اما بیماری همه‌گیر تاثیر مهم بازی‌ها را به‌طور جدی مختل کرده است و عدم حضور تماشاگر منجر به کاهش میلیاردها دلار درآمد آن خواهد شد.

از جهاتی، زمینه بهداشت عمومی پیرامون این بازی‌ها یک چالش شدید برای مزایای جامعه بازی‌های المپیک است. با توجه به تداوم شیوع ویروس، مردم محلی به شدت با برگزاری این رویداد مخالف هستند و باید منتظر ماند و دید که المپیک در سال‌های آینده چه مواردی برای جمعیت توکیو به ارمغان خواهد آورد.

منبع:ایسنا

توجه مدیران به کمیت اقامتگاه‌هاست نه کیفیت آن

نایب‌رییس جامعه حرفه‌ای اقامتگاه‌های بوم‌گردی استان گفت: متاسفانه برای مدیران حوزه گردشگری کمیت اهمیت دارد نه کیفیت؛ ذکر تعداد اقامت‌گاه‌ها در استان برای مدیران نوعی افتخار محسوب می‌شود.

محمدحسن حسین‌پور در گفت‌وگو با ایسنا به عدم تحقق وعده‌های دولت در حوزه گردشگری پرداخت و اظهار کرد: بسته‌های حمایتی از طرف دولت در قالب تسهیلات و همچنین اعمال وام‌ها پیشنهاد شد که این اقدام در برخی ابعاد به صورت بسیار اندکی محقق گردید.

وی اضافه کرد: ما به عنوان جامعه اقامت‌گاه‌ها مرتبا با این مراکز در ارتباط بودیم و مشکلات آن‌ها را پیگیری می‌کردیم. بانک‌ها به سختی به وعده‌های داده شده عمل می‌کردند و در اکثر مواقع نه تنها امهالی برای بازپرداخت وام‌ها نبود بلکه جریمه‌های خود را نیز از مدیران اقامت‌گاه‌ها اخذ می‌کردند.

نایب‌رییس جامعه حرفه‌ای اقامتگاه‌های بوم‌گردی استان ادامه داد: طبیعتا این یک بازی دو سر باخت برای اقامت‌گاه‌هاست چرا که برخی از مدیران برای حل مشکلات خود مجبور شدند اقدامات دیگری انجام داده و به عبارتی وام در وام کنند. در واقع به این اشخاص وام جدیدی اعطا شد تا بتوانند بدهی وام‌های قبلی خویش را بپردازند.به این ترتیب فرد خاطی که برای تاسیس اقامت‌گاه وامی با بازپرداخت ۸ درصد گرفته بود، مجددا مجبور شد تا وامی دیگر برای جبران اقساط باقیمانده با نرخ ۱۲ درصد بگیرد.

حسین‌پور خاطرنشان کرد: در این ایام اکثر اقامت‌گاه‌ها بیکار یا تعطیل شد، حمایت‌ها آنطور که باید و شاید از آن‌ها صورت نگرفت و مشکلات برای آن‌ها صد چندان گردید. متاسفانه اخیرا به جای حمایت برای رفع مشکلات، موضوعاتی مثل اخذ مالیات و بررسی‌های اداره دارایی نیز به میان‌ آمده و این موضوع موجب شده تا تمام اقامت‌گاه‌ها به نوعی در مشکلات غرق باشند.

وی در خصوص استقبال مردم از اقامت‌گاه‌ها ابراز کرد: باید گفت که رویکرد نسبتا خوبی نسبت به اقامت‌گاه‌ها وجود دارد، به ‌شرط آنکه بسترش فراهم شود؛ علی‌الخصوص که برخی از اقامت‌گاه‌ها در این روزها توانستند پروتکل‌های بهداشتی را به شکل بسیار خوبی رعایت کنند و همین امر باعث استقبال خوب مردم از این اماکن گردشگری شد.

مدیران به جای رفع مشکلات تنها به دنبال آمارگیری هستند

مدیراقامت‌گاه کنگ کهن اضافه کرد: طی این مدت وعده‌ها به ندرت عملی شده و بسته‌های حمایتی نیز به هیچ‌وجه محقق نشد. از طرف دیگر ادارات دولتی و سازمان‌ها به جای رفع مشکلات تنها به دنبال آمارگیری هستند.

حسین‌پور خاطرنشان کرد: اعلام آمار بالا از سوی مدیران در تعداد اقامتگاه‌ها با دیگر استان‌ها نوعی رقابت به حساب می‌آید. به هیچ عنوان چیزی به نام امکان‌سنجی و ظرفیت‌سازی توسط اداره‌کل میراث فرهنگی در هر یک از مقصدهای گردشگری صورت نمی‌گیرد. برای مثال اگر قرار است در روستایی مانند کنگ مجوز بهره‌بهره‌برداری اقامت‌گاه صادر شود، باید در ابتدا امکان‌سنجی صورت گیرد.

وی در خصوص راهکارهای رفع مشکلات اقامت‌گاه‌ها تشریح کرد: ما پس از دو سال پیگیری توانستیم جامعه‌ای تحت عنوان جامعه حرفه‌ای اقامت‌گاه‌های بوم‌گردی را در استان به ثبت برسانیم که تاکنون این جامعه اختیارات خوبی را به دست آورده اما هنوز هم باید روی این قضیه کار شود.

نایب‌رییس جامعه حرفه‌ای اقامت‌گاه‌های بوم‌گردی استان بیان کرد: ما به این نتیجه رسیده‌ایم که مشکلات این حوزه را هیچ‌کس بهتر از خود ما درک نمی‌کند و خودمان بهتر از هر ارگانی می‌توانیم مشکلات را مرتفع کنیم. البته این حوزه به حمایت‌هایی از سمت دولت و یا نهادهای مرتبط نیاز داشت که تا حدودی به سرانجام نرسید و اقامت‌گاه‌داران در راه سخت مواجهه با کرونا در این مدت به شدت ضربه خوردند.

حسین‌پور تاسیس واحدهای غیرمجاز را از دیگر مشکلات این حوزه دانست و اظهار کرد: در کنار اقامت‌گاه‌های فعال واحدهای غیرمجاز به شدت رشد کرده‌اند که متاسفانه هیچ نظارتی بر روی آن‌ها وجود ندارد. این واحدهای غیرمجاز می‌توانند به جامعه محلی و اقامت‌گاه‌های دیگر آسیب جدی وارد کنند؛ برای مثال در روستای کنگ تنها ۵ اقامت‌گاه داری مجوز وجود دارد و تعداد ۲۰ اقامتگاه دیگر بدون مجوز در حال فعالیت هستند.

وی افزود: متاسفانه در اقامت‌گاه‌های غیر مجاز هیچ نظارتی بر روی مهمان‌ها وجود ندارد و این امر موجب می‌شود افراد بدون هدف گردشگری و استفاده از اقامت‌گاه‌ها وارد منطقه مورد نظر شده و باعث آسیب به هویت جامعه محلی و کسب‌وکار دیگر اقامت‌گاه‌ها شوند. گفتنی است که این موضوع با توجه به بازخوردهایی که وجود در اکثر روستاهای خراسان قابل مشاهده است.

رسالت اقامت‌گاه‌ها توسعه و اشتغال‌زایی برای روستا یا منطقه هدف است

نایب‌رییس جامعه حرفه‌ای اقامت‌گاه‌های بوم‌گردی استان تصریح کرد: رسالت و هدف اقامت‌گاه به نوعی توسعه محلی و اشتغال‌زایی آن روستاست اما زمانی که این اتفاق برعکس رخ می‌دهد و واحد غیرمجاز در کنار دیگر موارد رشد می‌کنند، به جامعه محلی و باقی اقامت‌گاه‌ها آسیب جدی وارد شده و این موضوع موجب می‌شود گردشگران به آن روستا دیدگاه خوبی پیدا نکنند. این موضوع باید به صورت جدی مورد بررسی قرار گیرد.

حسین‌پور خاطرنشان کرد: در نهایت مشکل اقامت‌گاه‌ها در وهله اول عدم حمایت دولت از آن‌، در وهله دوم صدور بی‌رویه مجوز بدون امکان‌سنجی و ظرفیت‌سازی و در وهله سوم عدم برخورد و نظارت بر روی واحدهای غیرمجاز است که متاسفانه مانند قارچ رشد کرده‌اند و در حال حاضر به یک غده سرطانی تبدیل شده‌اند.

منبع:ایسنا