گردشگری به آمار سال ۱۹۹۰ بازمی‌گردد

براساس پیش‌­بینی­‌های سازمان جهانی گردشگری (UNWTO)، گردشگری جهان به حد و اندازه­‌های ۳۰ سال قبل باز خواهد گشت. این سازمان عنوان کرده است یک‌ میلیارد سفر از مجموع سفرهای جهان نسبت به سال گذشته کاسته خواهد شد و صنعت گردشگری دنیا ۱,۱ تریلیون دلار ضرر خواهد کرد. البته سازمان جهانی گردشگری انتظار دارد آمار در سال ۲۰۲۱ روند صعودی داشته باشد، اما رسیدن به سطح سال ۲۰۱۹ بین دو‌ و ‌نیم تا چهار سال زمان نیاز خواهد داشت.

سفرهای بین­‌المللی در ۱۰ ماه اول سال ۲۰۲۰، ۷۲ درصد کاهش داشته­‌اند که علت آن را می‌­توان در محدودیت‌­های سفر، کاهش اعتماد مشتری­‌ها و تلاش جهانی برای از بین بردن ویروس کرونا جستجو کرد. این کاهش شدید در گردشگری می‌­تواند به ضرر اقتصادی دو تریلیون دلاری در نرخ تولید ناخالص داخلی جهان منتهی شود.

بر اساس یافته­‌های اخیر، بین ماه‌­های ژانویه تا اکتبر، مقاصد گردشگری جهانی ۹۰۰ میلیون گردشگر بین‌­المللی کمتری را نسبت به دوره مشابه در سال گذشته میزبانی کرده‌­اند و این به‌معنای یک ضرر ۹۳۵ میلیارد دلاری در عواید  حاصل از گردشگری بین‌­المللی است، ضرری ۱۰ برابر بیشتر از تأثیر بحران اقتصادی جهانی در سال ۲۰۰۹.

 زوراب پولولیکاشویلی، دبیرکل UNWO عنوان کرد: «با این‌ که خبر تولید واکسن توانسته است اعتماد مسافران را تقویت کند، صنعت گردشگری هنوز راه زیادی در پیش دارد. بنابراین ما باید تلاش‌­هایمان را بیشتر کنیم تا بتوانیم مرزها را به شکلی ایمن باز کرده و از مشاغل و کسب‌و‌کارهای مربوط به گردشگری حمایت کنیم. برای همه روشن است که گردشگری نسبت به سایر صنایع، بیشترین تأثیر را از این بحران بی­‌سابقه پذیرفته است.»

بر اساس این گزارش، منطقه آسیا‌ـ‌اقیانوسیه اولین جایی بود که تحت تأثیر پاندمی قرار گرفت و یک کاهش ۸۲ درصدی را در تعداد مسافران ورودی در ۱۰ ماه اول سال ۲۰۲۰ تجربه کرد. خاورمیانه با کاهش ۷۳ درصدی در رتبه بعدی قرار داشت و بعد از آن آفریقا با ۶۹ درصد و اروپا و امریکا با ۶۸ درصد کاهش، بیشترین تأثیر را از شیوع کرونا تجربه کردند.

در ماه‌های سپتامبر و اکتبر، درست بعد از ماه‌های جولای و آگوست که اوج سفرهای تابستانی اروپا به‌شمار می‌­رود، این منطقه در مقایسه با سایر نقاط دنیا کاهش کمتری را در میزان سفرها گزارش داده است (۷۲ و ۷۶ درصد).

براساس گزارش UNWTO ۹۱ درصد از مقاصد گردشگری اروپا محدودیت‌های سفر را در مقایسه با سایر نقاط دنیا کاهش داده‌­اند.

 پولیلیکاشویلی همچنین اضافه کرد: «یک رویکرد هماهنگ و یکنواخت برای کاهش یا حذف محدودیت‌های سفر، البته با ملاحظه تمام موارد ایمنی، برای احیای گردشگری ضروری است. این صرفا شامل باز کردن درهای گردشگری به روی مسافران نمی‌­شود، بلکه نیازمند تدوین قواعد مشخص و منسجم بین کشورهای مختلف است تا بتوان اعتماد به سفرهای بین‌­المللی را بازیابی و اعتماد مشتریان را تقویت کرد.»

سازمان جهانی گردشگری انتظار دارد اعلام تأیید واکسن­‌های کرونا و شروع واکسیناسیون در کنار کاهش محدودیت‌های سفر در مقاصد مختلف بتواند اعتماد مسافران را به ­تدریج بازگرداند. بر طبق جدیدترین داده‌­های این سازمان، نسبت مقاصد گردشگری تعطیل ­شده، از ۸۲ درصد در آپریل سال ۲۰۲۰ به ۱۸ درصد در اوایل ماه نوامبر کاهش داشته است.

منبع:میراث آریا

گردشگری عشایری، یک گردشگری تجربه‌گرا

کوچ و معیشت عشایر همواره یکی از زیباترین جاذبه‌های گردشگری به‌شمار می‌رود که اگر مورد توجه قرار گیرد می‌تواند سهم بسزایی از درآمد گردشگری را نصیب استان گیلان کند.

وجود فرهنگ‌های مختلف، برگزاری نمایشگاه‌های صنایع‌دستی و جشنواره‌های کوچ، مسابقه‌های ورزشی ایلی، جشنواره‌های موسیقی، زبان، غذا، پوشاک و مسکن خاص از مهمترین جاذبه‌های ایلات و عشایر است و کوچ سنتی گله‌های عشایری از ییلاق به قشلاق و بالعکس مناظر طبیعی زیبای مسیر کوچ از جمله آبشارها، تنگه‌ها، جنگل‌ها و مراتع و چمنزارهای سر سبز و رودخانه‌ها از دیگر جاذبه‌های گردشگردی مناطق عشایری است.

گردشگری در  قرن حاضر در فضاهای جغرافیایی در راستای آمایش سرزمین و همچنین هویت بخشی به واحدهای جغرافیای هر چند کوچک می‌تواند گام موثری در راستای توسعه ملی باشد. برای رسیدن به این هدف، ساختار شکنی گردشگری و جذب گردشگران در هر یک از فضاهای جغرافیایی در دورنمای گردشگری مدرن جلوه دیگری دارد. این گونه از گردشگری تمایل به استفاده از فضاهای سنتی و فرهنگی و در یک کلام میراث گونه را دارد و از آنجایی که جوامع عشایری به عنوان میراثی بزرگ و تاریخی از تعامل انسان و محیط است، می‌تواند در روند اشتغال و در آمد کوچ نشینان از یک‌سو و برای توسعه گردشگری نوین از سوی دیگر ایفای نقش کند.

امروزه گردشگری یکی از منابع مهم در توسعه جوامع انسانی محسوب می‌شود و گردشگری عشایری یکی از نوین‌ترین زیر شاخه‌های گردشگری است. با توجه به سبک زندگی امروز و پیشرفت صنعت و تکنولوژی زندگی در دامان طبیعت می‌تواند برای بسیاری از مردم جالب و دیدنی باشد. از آن جا که زندگی عشایر در بسیاری از کشورها از بین رفته، خود این موضوع کنجکاوی بسیاری از گردشگران را جلب می‌کند تا با این نوع زندگی آشنا شوند.

این نوع از گردشگری می‌تواند به عنوان یک راهبرد با برنامه‌ریزی اصولی و شناسایی مزیت‌ها و محدودیت‌های گردشگری عشایری، نقش موثری در توسعه و تنوع بخشی به اقتصاد منطقه‌ای و به خصوص جامعه کوچ نشین، بر عهده داشته باشد.

استان گیلان دارای اقلیم جلگه ای و مرطوب است که از یک‌طرف به کوهستان و از طرف دیگر به دریا راه دارد و مردم گیلان از قدیم انتخاب نوع زندگی شان را براساس همین اقلیم و جغرافیا قرار داده اند.

زندگی عشایری یکی از انواع زندگی در اقلیم و جغرافیای گیلان است، تالش ها در غرب گیلان و گالش ها در شرق گیلان زندگی می کنند. البته عشایر شرق گیلان در منطقه کوهستانی دیلمان و اشکور زندگی می کنند و یکجانشین محسوب می شوند.

عشایر گیلان نیمه کوچنده محسوب می‌شوند؛ عشایر گیلان کوچ عمودی دارند و از جلگه به سمت کوهستان حرکت می‌کنند. به مسیر کوچ عشایر «ایل راه» و به زبان محلی راه «چهارپاداری» (چارواداری) گفته می‌شود. ایل‌راه‌ها به صورت فرهنگ از پدران به پسران به ارث می‌رسد.

گردشگر عشایری باید یک گردشگر تجربه‌گرا باشد و در کوچ مشارکت کند، یعنی لذت زندگی عشایری را لمس کند، لباس محلی را بر تن کند، شیر دام را بدوشد و نان از تنور بیرون بیاورد. در این راستا باید اطلاعات لازم و دانش بومی در اختیار گردشگران عشایری قرار گیرد.

رسوم چِلهَ گجسی در زنجان

در شهرها و روستاهای استان زنجان مردم رسم دارند که در این شب در خانه‌های بزرگ طایفه‌شان، پدربزرگ و مادربزگ و پدر و مادر خود جمع شوند و بلندترین شب سال را یا به قول زنجانی‌ها و آذری‌ها شب چله را سپری کنند. هنوز هم در برخی نقاط استان زنجان همه دور هم به سبک قدیم برای گرم شدن از کرسی استفاده می‌کنند و وسایل شب یلدا را روی کرسی می­‌چینند که چراغ و گرسوز یک نماد زیبا روی این میز چوبی است.

تنقلات و خوراكی‌هایی مانند توت و انجير خشك، سنجد، كشمش، نخودچی، شکتن گردو، فندق و بادام را چاشنی قصه‌های بزرگترها می‌کنند، در این شب بچه‌ها چشم به دهان پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها می‌دوختند و لذت می‌بردند، کودکان دور کرسی  با گرمای آن به خواب شيرين می روند اما بزرگترها تا پاسی از شب می‌گویند و می‌خندند.

قدیمی‌ها بر این باورند كه خوردن هندوانه در شب یلدا از تاثير سرما در زمستان و گرمازدگی در تابستان جلوگیری می‌کند و کسی که این هندوانه را می‌خورد از درد پشت و کمر خود که تابستان­‌ها به خاطر وزیدن باد گرم است در امانند. یلداهای زنجان همیشه کوچه‌ها و خیابان‌های شهرها و روستاهای زنجان پر از برف است در این شب دراز سال، در کاسه‌های مسی برف سفید را با شیره‌ انگور مخلوط کرده و آنرا می‌خورند که بسیار خوشمزه و دلچسب است.

در این شب عروس‌های استان زنجان منتظر خنچه‌های عروسی هستند. خنچه‌هایی که روی سینی‌های بزرگ باظرافتی خاص روی هم چیده می‌شوند و پارچه‌ای قرمز به نام «قزمزه شال» روی آن کشیده می‌شود که نشانه‌ خوش یمنی و خوش بختی است. شبچره‌ زنجانی‌ها شامل انواع آجیل، شیرینی و میوه‌های فصل مانند انار، ازگیل و هندوانه همراه با هدایایی برای عروس، در بسته‌های آذین‌بندی شده به‌ نام گلین خونچسی است. داماد و پسرهای جوان سینی‌های مسی با آجیل و میوه‌های تزیین شده، کله قند تزیین شده، نقل و شیرینی را بر روی سرشان قرار می‌دهند و راهی منزل خانواده عروس می‌شوند.

رسم بود در زنجان که گندم برشته را روی پشت بام خانه‌ها می‌ریختند و اعتقاد داشتند که سال پر برکتی را  این کار پیش روی آنها می‌­گذارد . امروزه  هنوز هم در روستاهای زنجان این کار را انجام می‌دهند. زنجانی‌ها با خوراکی‌های پختنی چون ترب، شلغم، کلم و فسنجان در این شب از میهمانان خود پذیرایی می‌کنند.

یکی از رسوم  قدیم این بود که بعد از بریدن انار یکی از بزرگان جمع دانه‌ها را برمی‌داشت و می‌گذاشت کنار چراغ توری زنبوری تا چراغ هم از سرخی انار انرژی بگیرد. آنان که ذوقی و سوادی دارند، تفالی به دیوان حافظ  و شاهنامه می‌زنند. هنوز هم شاهنامه خوانی در زنجان در شب یلدا رواج دارد.

این مراسم امروز به‌ عنوان یک میراث معنوی و ناملموس نسل‌ به ‌نسل به ما ایرانیان منتقل شده که با تمام زیبایی‌ها و جذابیت‌هایی که دارد در تحکیم روابط خانوادگی و دوستی‌ها موثر است.

منبع:میراث آریا

شب یلدا ، آغاز پیل‌ِچله در فرهنگ گیلان

شب یلدا استنتاج شده و اقتباس شده از گاه‌شماری ما بوده و در این گاه‌شمار از آن به عنوان انقلابین یاد شده است، در فرهنگ محلی گیلان واژه‌ شب یلدا از ۵۰ الی ۶۰ سال گذشته مورد استفاده عموم قرار گرفته و قبل از آن و هنوز بعضا از آن به عنوان شب چله و یا شب پیله چله یاد می‌شود.

پیل‌چله در گاه‌شمار به دوره‌ای از زمستان اشاره داشته که ۴۰ روز به طول می‌انجامیده و کوج‌چله نیز ۲۰ روز بوده است. در فرهنگ عامه در گذشته این دو برادر یکدیگر فرض می‌شدند که برادر بزرگتر یا همان پیل‌چله بزرگتر، آرامتر و عاقل‌تر انگاشته می‌شد و کوج‌چله نیز برادر پر شر و شور  خوانده می‌شد. از همین رو مردم معتقد بودند که برف‌هایی که در کوج‌چله می‌بارید معمولا با حجم و سرمای بیشتری بوده و موجب ضرر و زیان می‌شده است. و از آن نیز در گاه‌شمار به اوقاتی نظیر “اسفند‌بهوت” و یا برج اسفند اشاره شده ‌است.

از آیین‌های شب یلدا در گیلان می‌توان به فال هندوانه اشاره کرد. در گیلان عموما مردم بر این باور هستند که حتما باید در این شب خانواده دور هم جمع شده و هندوانه میل کنند. همچنین مردم بر این باورند که به علت لزوم مصرف هندوانه در این شب به خانواده‌های محروم و کمتر برخوردار نیز توجه شود و اگر بضاعت کافی در خانواده‌ آنها وجود ندارد حداقل یک برش از هندوانه برای آنها برده می‌شد.

علت باور به خوردن هندوانه در این شب نیز این بود که مردم باور داشتند خوردن هندوانه در این شب آنها را از تشنگی و گرمای تابستان که موعد کشت برنج و مصادف با گرم‌ترین روزهای سال است در امان می‌دارد. از میوه‌های مرسوم دیگر که در این شب مورد استفاده قرار می‌گیرد کونوس است که همراه با آب و نمک از مدتی قبل برای این شب آماده می‌شود. همچنین در بعضی مناطق گیلان بر این باور هستند که در این شب ۶۰ و یا ۴۰ نوع ماده خوراکی باید مصرف شود که این امر نیز به علت تقدس عدد ۴۰ در میان این اقوام است.

فال هندوانه نیز از دیگر رسوم گیلانیان در شب‌چله است. این فال بدین صورت بوده است که افراد قسمتی که هندوانه به بوته متصل می‌شده است را به ۴ قسمت تقسیم می‌کردند و بعد از نیت این چهار تکه به دست یک دختر نابالغ به پشت سر انداخته می‌شد و اگر تکه‌های سبز این چهارتکه رو به بالا می‌افتاد نشانه خیر و نیکی بوده و روی سفید آن باطل بوده و دوباره باید این حرکت تکرار می‌شد. این امر نیز بدان علت بود که جمع خانواده برای یکدیگر در این شب آرزوی سال خوب و پر از برکتی داشته باشند.

در مناطقی نظیر اشکورات و رودبار و دیلمان نیز خواندن داستان عزیز و نگار و یا اشعاری از امیری نیز قبل از خوانش دیوان حافظ مرسوم بوده است. همچنین در بعضی مناطق که عموما به شغل دامداری اشتغال داشته‌اند باور بر این بوده است که فردای شب‌چله اگر اولین گاوی که از طویله بیرون می‌آمده سفید بوده باشد سال پر برف و اگر گاو بور اولین گاو خارج شده از طویله  باشد، سال خشک و بی بارانی پیش روی منطقه است.

مردم گیلان نیز مانند اغلب ایرانیان این شب را به روش‌ها و سنت‌های گوناگونی پاس می‌دارند که این فرهنگ‌ها قرن‌ها سینه به سینه بین آنها رد و بدل شده است. محمد بشری در کتاب آیین‌های گیلان بسیاری از این باورها که مختص به شب‌چله است را از مناطق مختلف استان جمع‌آوری کرده است که خواندن آن در این وقت خالی از لطف نیست.

منبع:میراث آریا

یلدا، آیینه امید و پایداری ایرانیان

یلدا آیینه امید و پایداری در تاریخ کهن ملتی است که همواره پنجه در پنجه حوادث سخت، ایمان خود به روشنی و حقیقت را در برابر تاریکی و ظلمت ناامیدی و حرمان از دست نداده است.
ایرانیان در طی قرن‌های متمادی همواره با برافروختن چراغ خرد و ایمان تاریکی‌های جهل و جنگ را از جهان زدوده و آیین‌ها در انعکاس روشنی صلح، دانش، دوستی و مهربانی و مهر بوده‌اند. خورشید و زایش روشن آن در جشن یلدا استعاره‌ای از این امید و ایمان در آیین‌های ریشه‌دار و کهن ایرانی است. هم‌زیستی با طبیعت و درک منطق زیست‌محیطی جهان در عبور فصل‌ها با برپایی آیین‌هایی چون نوروز، یلدا، تیرگان، سده و غیره در دانش فرهنگی و تجربه‌های تمدنی ایرانیان آشکار است. به‌واقع آموزه‌های فرهنگی و تمدنی ایرانیان حکایت از احترام به طبیعت و ستایش صورت‌های زیبای خلق و آفرینش الهی دارد. یلدا خود چون نوروز حکایت نوزایی اخلاقی و ادراکی ایرانیان را در هر سال از عمر آدمی بر زمین رقم می‌زند و  یکی از صور اصلی فرهنگ شادمانی در ایران است. یلدا با احترام به نزدیکی اعضای خانواده به هم و کنار هم نشاندن نسل‌های مختلف در کنار خوان قصه‌های قدیمی، تداوم فرهنگی کهن را تا به امروز ترسیم کرده است.

با وقوع بیماری کرونا بسیاری از عزیزان ما رخ در نقاب خاک نهفته‌اند و یلدای امسال ما با یاد آنان گرامی داشته می‌شود، پزشکان و پرستاران شجاعی که یادشان در هر یلدا خورشید فروزانی از شجاعت، فداکاری و میهن‌دوستی است. یاد عزیزانی که چشم از این جهان فانی فرو بستند چون شمعی است که بر خوان یلدای وجود ایرانیان هرگز خاموش نمی‌شود‌. اگرچه جای آنان در یلدای امسال در خانه‌های ما خالی است اما چون نیک بنگریم در یلدای ما چهره تابناک مینو و نورانی آنان در آسمان خاطر ایرانیان چون خورشیدی جاودان می‌تابد. یلدا به ما می‌آموزد که ایمان و امید به روشنایی همواره چراغ راه انسان‌ها در عبور از فصل‌های سخت و سرد بوده است. بی‌شک همه‌گیری تلخ کرونا که ما را از بودن در کنار برخی از عزیزانمان محروم ساخته روزی به پایان می‌رسد و در یلدای محبت، خورشید سلامت دوباره تابیدن خواهد گرفت.
یلدا این جشن و آیین فرخنده و باستانی امید و شادمانی را به همه ایرانیان شادباش گفته و شادی و سلامت هم‌وطنان عزیزمان را از درگاه خداوند مهربان آرزو می‌کنم.

منبع:میراث آریا

تراژدی تبدیل یک باغشهر به شهر صنعتی

رشد روزافزون جمعیت به دلیل مهاجرت اقوام گوناگون از سراسر کشور و محلی به عنوان خوابگاه شاغلان در استان‌های اطراف و نیاز به تامین مسکن، قطع گسترده درختان و تغییر کاربری زمین‌های کشاورزی را در‌بر‌داشته است، البته هنوز هم تعدادی از درختان کهنسال در شهر کرج به چشم می‌خورد به گونه‌ای که می‌توان با قدم زدن در کوچه و پس کوچه‌های شهر و روستا، درختان چنار، توت و ارس را دید که تعدادی از آن‌ها در فهرست  آثار طبیعی به ثبت رسیده‌اند. هنوز هم اگر کمی از مرکز استان فاصله بگیریم و سری به حاشیه شهرها و روستاها بزنیم می‌توانیم زندگی روستایی با صفا، صمیمیت و ساده‌ای را در اقامتگاه‌های بوم‌گردی تجربه کنیم و از هوای پاک، تغذیه سالم و … استفاده کنیم.

مدت‌هاست که در البرز از هوای پاک، آسمان آبی و پرندگان، خبری نیست. به خصوص در فصل‌های سرد سال که وارونگی دما اتفاق می‌افتد و غلظت ذرات معلق، آلودگی را به سطح هشدار می‌رساند و شرایط را برای گروه‌های حساس مانند کودکان، سالمندان و بیماران دشوار می‌کند.

با توجه به اینکه هر نوآوری با خود مزایا و معایبی به همراه دارد می‌توان گفت هر یک از این عوامل به نوعی ارمغان زندگی صنعتی و رشد سرسام‌آور تکنولوژی بوده و غیرقابل انکار است.

گرچه لزوما پیشرفت و فناوری موجب ایجاد معضل و نقص در اجتماع نمی‌شود اما باید گفت ممکن است  زمینه‌ساز آن باشد. مثلا عدم رعایت بخشی از استانداردهای جهانی در تولید خودرو و بنزین یکی از این عوامل اثر‌گذار است که آلودگی زیست محیطی فراوانی را به دنبال دارد. همچنین احداث شهرک‌های صنعتی در استان البرز با وجود ایجاد اشتغال و توسعه اقتصادی در کیفیت هوا اثر­گذار است و یکی از علل اصلی وارونگی دما محسوب می­‌شود.

 دوران اوج و سقوط کرج به عنوان باغشهر در بازه زمانی کوتاهی در سال‌های اخیر، سرعت و رشد چشمگیری داشته به‌ گونه‌ای که اکنون از وسعت بسیار باغات و درختان کهنسال جز چند منطقه تفریحی و پارک چیزی باقی نمانده است. این حجم از سرعت تخریب پوشش گیاهی به دست انسان در کنار رشد مدرنیته، جای تأسف و تامل داشته و نیازمند بازنگری از طرف مسئولان و همراهی شهر‌وندان است.

 بسیاری از درختان در محله‌های قدیمی، به خاطر تردد وسیله نقلیه و در کمال خودخواهی و نا‌باوریاز سوی ساکنان منازل مسکونی قطع می‌شود بدون اینکه حتی نهال جایگزینی در قسمت دیگری کاشته شود. علاوه بر قدمت و وسعت پوشش گیاهی، مزایای ارزشمند آن برای محیط زیست مهم است که نادیده گرفته می‌شود.

رشد آپارتمان‌ها و مجتمع‌های مسکونی، جای باغ‌های قدیمی و درختان کهن را گرفته و در آینده‌ای نه چندان دور دیگر حتی رشته کوه‌های البرز که نام استان نیز برگرفته از آن است قابل مشاهده نخواهد بود.

عوامل  انسانی، زیست محیطی، فرهنگی و اجتماعی متعددی دست به دست هم داده‌اند تا امروز به جایی رسیده‌ایم که در آن قرار داریم و راه چاره و درمان آن نیز در اتحاد و همبستگی نهفته است و یاری مردم و مسئولان را با هم می‌طلبد. چرا که نه تنها از مواریث به جامانده از گذشتگان به درستی حفاظت نکرده‌ایم بلکه اثر شاخص و ماند‌گاری نیز برای آیندگان به جا نگذاشته‌ایم.

این در حالی است که ما در قبال تاریخ، فرهنگ و عقاید خود مسئولیم و به راحتی نمی‌توانیم از زیر بار آن شانه خالی کنیم. این امر نیاز‌مند فراهم کردن زیرساخت‌های فرهنگی است تا به طور بنیادین در طرز تفکر، برخورد مناسب با محیط زیست و طبیعت نهادینه شده و نسلی آگاه و مسئولیت‌پذیر تربیت کنیم.

با ذره‌ای تفکر می‌توان فهمید که ما فقط امانت‌داران نعمات خدادادی هستیم و نباید با نا‌آگاهی و عدم تعهد، تیشه بر ریشه آن بزنیم و فقط منافع خود را در نظر بگیریم.

 لازم است به بازنگری رفتار خود بپردازیم تا الگوی درستی برای کودکان به عنوان نسل آینده و آینده‌سازان این سرزمین باشیم. در غیر این صورت در آینده‌ای نه چندان دور، علاوه بر نا‌بودی پوشش گیاهی و جانوری شاهد زوال تاریخ، فرهنگ و اجتماع نیز خواهیم بود.

پروژه کاشت درختان مثمر در باغ سیب مهر­شهر کرج و افتتاح دهکده تفریحی باغستان، از جمله اقدامات ارزشمندی بوده که در سال­‌های اخیر به همت مسئولان انجام شده و نیازمند همکاری نهاد­های مختلف است تا با اتحاد و همبستگی به آرمان­‌های فراموش شده و نابود شده باغشهر رویایی در روز­گار نه چندان دور نزدیک شویم. امید است با تلاش، همت همگانی و یاری مردم دلسوز، شاهد رویش بذر امید در دل باغشهر کرج در استان البرز باشیم.

منبع:میراث آریا

نمایش تنوع قومیت‌ها در موزه اقوام گرمسار

 شهر گرمسار به علت حضور پنج قوم بزرگ و مهم ایران به عنوان جزیره اقوام شهرت دارد و به همین دلیل طرح محتوایی موزه شهر بر مبنای مردم‌شناسی و قوم‌شناسی تهیه و تدوین شد.

مردمانی از ۵ قوم بزرگ در گرمسار زندگی می‌کنند

مهم‌ترین و پرجمعیت‌ترین اقوام ساکن در گرمسار  می‌توان به  اقوام ترک زبان که از مناطق شمال‌غرب و شمال‌شرق کشور به گرمسار کوچانده شده‌اند، اقوام لر که از مناطق مرکزی و جنوب‌غربی کشور به گرمسار کوچانده شده‌اند، اقوام کرد که از مناطق غربی کشور به گرمسار کوچانده شده‌اند،  اقوام عرب که از اعراب نجد عمان هستند و سایر گروه‌های عرب که از اعراب خوزستانی ساکن در استان فارس بودند به گرمسار کوچانده شده‌اند و  اقوام الیکایی که از  منطقه الیکا واقع در مازندران به منطقه گرمسار و آرادان برای دامداری کوچ کردند و  بخش عمده جمعیت روستاهای آرادان و گرمسار را طوایف مختلف ایل عشایری الیکایی تشکیل می‌دهند (الیکایی‌ها به ۹ طایفه بزرگ گیلوری، قندالی، قاسمی، عاشوری، ابولی شاه حسینی، قنبری، گلینی و کاشانی تقسیم می‌شوند) اشاره کرد.

در مجموع مهاجرت به واسطه بازرگانی، کوچ اجباری از سوی حکومت‌ها، انتقال نظامیان به همراه خانواده‌هایشان برای حفاظت از خوار (گرمسار قدیم) سه اصل مهم مهاجرپذیر شدن این منطقه در گذشته دور بوده است.

تنوع قومیت‌ها ضرورت راه‌اندازی موزه

تنوع این قومیت‌ها ضرورت راه‌اندازی موزه‌ای برای حفظ این یادگاران کهن را فراهم کرد و در موزه اقوام گرمسار  در فاز اول و با بررسی و برنامه‌ریزی همه جانبه، ۴۲ ویترین شامل ابزار، ادوات و پوشش اقوام مختلف وارد شده به گرمسار به نمایش گذاشته شد و طی ۱۰ سال فعالیت در فاز دوم تلاش شد تا با استفاده از تعداد ۱۱ عدد مجسمه‌ مومی در اندازه انسانی، مشاغل، کارکرد ادوات کشاورزی و آهنگری، باغداری، پزشکی و عشایری به علاقه‌مندان نشان داده شود و همچنین اشیای به نمایش گذاشته شده در موزه کامل‌تر و پربارتر شود.

۳۵۰ قطعه شیء در موزه اقوام

در حال حاضر موزه اقوام با داشتن حدود ۳۵۰ قطعه شیء تاریخی در ۴۲ ویترین و فضای نمایشی با کاربری‌های مختلف تزئینی، آشپزخانه‌ای، پوشش اقوام مختلف ایرانی، ادوات کشاورزی، پزشکی، باغداری، شترداری و گلیم‌بافی پذیرای علاقه‌مندان به موزه است.

 این موزه طی یک دهه فعالیت مداوم با اجرای برنامه‌های مختلف آیینی، ملی، مذهبی، جشنواره‌های سنتی و با هدف آشنایی هر چه بیشتر مردم با سنت‌ها و پیشینه گرمسار و ارتباط هرچه قوی‌تر با فرهنگ‌های مختلف کشور و منطقه به فعالیت پرداخته است که خوشبختانه آنچه که مسلم بود بازتاب خوب این فعالیت‌ها بین خردسالان و نوجوانان بوده است.

این موزه و اشیای آن برای کودکان و نوجوانان که بیشتر اشیای موزه‌ای را با چشم خود و از نزدیک ندیده‌اند و تنها در عکس‌ها، فیلم‌ها و تلویزیون با آن برخورد داشته‌اند، بسیار جذاب است.

ساختمان تاریخی، جاذبه موزه اقوام

یکی از جاذبه‌های موزه اقوام گرمسار، ساختمان تاریخی آن معروف به خانه باقری است. ساختمان باقری سال ۱۳۱۰ به سبک خانه‌های مناطق گرمسیری دوره قاجار ساخته شده است.

 مالک اصلی ساختمان میرزا علی آقا باقری از خیرین و مالکان شهر گرمسار و فرزند مرحوم حسن آقا باقری است که بخش زیادی از زمین‌های گرمسار متعلق به او و خانواده‌‌اش است.

میرزا علی آقا باقری این عمارت (خانه باغ) را برای سکونت خانواده‌اش و رسیدگی به املاک اجدادی، به دست معمار یزدی با رعایت اصول ساختمان‌سازی در مناطق گرمسیری ساخته است و با توجه به اینکه آفتاب گرمسار در فصل تابستان بسیار تند و سوزان است، بر همین اصل، خانه را پایین‌تر از سطح حیاط می‌ساختند که خنکی و رطوبت موجود در خاک به داخل خانه منتقل شود و در فصل گرم سال هوای داخل اتاق‌ها خنک تر از بیرون باشد و بر همین اساس خانه باقری حدود ۷۰ سانتی‌متر از کف حیاط گودتر ساخته شده است.

این عمارت در زمان ساخت در باغچه‌ای به مساحت حدود ۸هزار متر در دو بخش احداث شده است، بخش اول شامل عمارت مسکونی و بخش دیگر متشکل از خزینه، آب‌انبار، کوره گرم کردن آب، مطبخ و محل نگهداری احشام بوده است که به مرور زمان همه آن‌ها از بین رفته و تنها خزینه و آب‌انبار آن باقی مانده است.

نمای درونی و بیرونی ساختمان آجر با بندکشی گچ و خاک است که اگر گوشه‌ای از این نما را کنار بزنیم، داخل آن خشت‌های گلی را می‌بینیم که با اندود گل اسکلت اصلی بنا را به وجود آورده است و سپس روی آن نماسازی آجر انجام شده است.

 به طور کلی در سده‌های گذشته خانه‌ها دارای اتاق‌های زیاد و تودرتو بوده است که قطعا خنک کردن و گرم کردن اتاق‌ها نیازمند تمهیدات خاص و اساسی بوده است که باید از فنون علمی معماری استفاده می‌کردند و یکی از این فنون استفاده از بادگیرها بوده است که در مناطق گرمسیر از این بادگیرها در تمام بناها استفاده می‌کردند مثل شهر جهانی یزد که بلندترین بادگیرهای دنیا در این شهر احداث شده است.

در ساختمان باقری نیز این فن در چهار درگاهی ضلع شرقی و غربی بنا به صورت ساده‌تر اجرا شده است، البته لازم به ذکر است که بادگیرها طبق استاندارد معماری به سرداب و اتاق‌های دارای حوض آب منتهی می‌شوند اما در ساختمان باقری این اصل کمی متفاوت اجرا شده است، یعنی زیرزمین و یا حوض‌‎‌خانه ندارد اما در طبقه اول و طبقه دوم تا پشت بام  فضای خالی در دیوارها تعبیه شده است که جریان هوا در بدنه بنا به آسانی اتفاق بیافتد، به علاوه در کنار استفاده از بادگیر، به کار بردن درها و پنجره‌های زیاد در دو ضلع ساختمان به راحتی گردش هوا را در کل ساختمان به جریان انداخته است.

در سال ۸۸ و باگذشت ۷۸ سال از زمان احداث این بنای زیبا، ساختمان مورد مرمت اساسی قرار گرفت و در نهایت کفپوش بنا تغییر و بندکشی‌های دیوارها مرمت شد و با توجه به اینکه تیرهای چوبی سقف طی سال‌ها به وسیله موریانه آسیب‌های جدی دیده بودند تعویض و مجدد احیا شده است. همچنین اندود گچ دیوارها سبک سازی و مجدداً انجام شد.

در تاریخ ۲۱ بهمن ماه ۱۳۸۹ ساختمان باقری که در سال ۷۸ ثبت آثار ملی شده بود از کاربری مسکونی و در مدت زمان کوتاهی که اداره میراث‌فرهنگی شهرستان در آن فعالیت داشت، تغییر و تبدیل به موزه مردم شناسی شهر گرمسار شد.

منبع:میراث آریا

ماجرا ثبت ملی دو مدرسه

این دو مدرسه بهمن سال ۶۵ بر اثر بمباران هواپیماهای رژیم بعثی صدام به خاک و خون کشیده شد و ۳۷ دانش آموز بی‌گناه و بی دفاع، مظلومانه به شهادت رسیدند.

یلدا؛ امید به فردایی بهتر/ جشن یلدا در ترکمنستان و قزاقستان

آیین پاسداشت یلدا در ترکمنستان و قزاقستان نشان داد یلدا نماد اشتراکات و ارتقای روابط فرهنگی با همسایگان است و ایرانیان هر جای جهان باشند با انتشار بذر مهر و دوستی برای تبدیل جهان به جای بهتری برای زندگی، تلاش می‌کنند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، آیین پاسداشت آخرین یلدای قرن با همه سابقه و قدمت چندین قرن خود در هر جایی که نام و فرهنگ ایرانی وجود دارد، با رعایت شرایط و تدابیر بهداشتی یا به صورت محدود و کم تعداد یا بدون دورهمی وگردهمایی‌های برخط (آنلاین) در قالب رویدادی متفاوت با سالیان گذشته توسط نمایندگی های جمهوری  اسلامی ایران به ویژه در کشورهای همسایه برگزار شد.

رایزنان فرهنگی ایران در کشورهای مختلف به ویژه در کشورهای همسایه ایران، اشتراکات فرهنگی و آیینی تاریخی مانند نوروز و یلدا در این سرزمین‌ها مانند ایران برگزار می‌شود. البته امسال با بهره‌گیری از امکانات ارتباطی و با رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی کشور میزبان، مانند سال‌های گذشته آیین باستانی یلدا ارج نهاده و دورهمی‌های محدود و آنلاین برگزار شد.

در همین چارچوب آیین پاسداشت یلدا به همت رایزنان فرهنگی ایران در کشورهای در ترکمنستان و قزاقستان برگزار شد، آیینی که نشان داد یلدا نماد برای اشتراکات فرهنگی با همسایگان است و ایرانیان هر جای جهان که باشند با انتشار بذر مهر و دوستی برای تبدیل جهان به جای بهتری برای زندگی، تلاش می‌کنند.

 یلدای آنلاین در قزاقستان/ یلدا نماد زایش روشنایی و امید به فردایی بهتر

مراسم شب یلدا در قزاقستان با همت دانشکده شرق شناسی دانشگاه الفارابی این کشور و انجمن گلستان این دانشگاه و همکاری سفارت جمهوری اسلامی ایران در قزاقستان و سرکنسولگری ایران در آلماتی و جمعی از استادان و دانشجویان زبان فارسی، ایران شناسان، زبان شناسان از ایران، قزاقستان و برخی کشورهای دیگر مانند بوسنی و پاکستان به صورت برخط برگزار شد.

در این نشست مجید صابر سفیر جمهوری اسلامی ایران بر اهمیت نقش فرهیختگان و ادیبان به عنوان پشتوانه گسترش و تقویت روابط همه جانبه میان ایران و قزاقستان تاکید کرد و با تشکر از برگزار کنندگان و شرکت کنندگان یلدا را آیینی ایرانی دانست که مانند نوروز در بسیاری از مناطق کره زمین گسترش یافته است.

سفیر ایران قزاقستان یلدا را سمبل زایش روشنایی، پیروزی نور برظلمت، امید به فردایی بهتر، عدم واهمه از سختی ها، تاریکی ها و سیاهی های زندگی دانست و ابراز امیدواری کرد که پس از رفع بحران کرونا ویروس، نشست‌های آتی به صورت حضوری برگزار شود.

صابر بر پیشرفت تاریخی ایرانیان در علوم مخلتف به ویژه در زمینه ریاضیات و نجوم در هزاران سال پیش که توانسته بودند دقیق‌ترین تقویم ها را طراحی و تنطیم کنند، اشاره کرد و  گفت: نمایندگی های ایران، (سفارت و دو سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در قزاقستان در شهرهای آلماتی و آکتائو)، برای گسترش همکاری های دوجانبه به ویژه در حوزه های دانشگاهی و فرهنگی آمادگی دارد.

در این نشست علاوه برسرکنسول ایران در آلماتی، مسئولان دانشگاه الفارابی، دانشکده شرق شناسی، استادان دانشگاهای الفارابی و اوراسیا از قزاقستان و بنیاد سعدی و دانشگاه های شهید بهشتی، علامه طباطبایی از ایران و چند استاد از پاکستان و بوسنی به صورت آنلاین سخنرانی کردند.

تنی چند از دانشجویان زبان فارسی دانشگاه های الفارابی و ارواسیا قطعاتی از اشعار شعرای به نام ایرانی بویژه خواجه حافظ شیرازی را قرائت کردند.

یلدا در ترکمنستان/ آیین ایران انتشار بذر مهر و دوستی

رایزنی فرهنگی سفارت  ایران در ترکمنستان هم جشن یلدای ایرانی ۹۹ را در عشق آباد، برگزار کرد. رضا خانیان رایزن فرهنگی ایران در ترکمنستان در سخنانی با اشاره به پیشینه برگزاری جشن شب یلدا در ایران به ویژگی‌های مهم این جشن اشاره کرد و گفت: یلدا بلندترین شب سال است و از دیرباز ایرانیان با گرامیداشت آن تلاش کرده اند ضمن سپری کردن این شب در حضور پدران و مادران خود، خانواده که مهمترین نهاد یک اجتماع انسانی است، تقویت کرده و مهربانی و نیکی را گسترش دهند.

در این شب ایرانیان آداب و رسومی را به جا می‌آورند که تمام آنها بذر مهر، دوستی و همدلی را بین خانواده‌ها منتشر می کند و در نهایت دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل می‌کند.

رایزن فرهنگی ایران در ترکمنستان با یادآوری تأکیدات قربانقلی بردی‌محمداف رییس جمهوری ترکمنستان برای توجه به فرهنگ و نیز آداب و رسوم فرهنگی و گفت: دو کشور همسایه ایران و ترکمنستان با تکیه بر پیشینه مشترک فرهنگی خود می‌توانند شاهد ارتقای روز بروز سطح روابط فرهنگی میان خود باشند.

به گزارش رایزنی فرهنگی ایران در ترکمنتسان، در این جشن تصاویر و فیلم‌های مختلفی که توسط رایزنی فرهنگی به این مناسبت تهیه شده بود به نمایش درآمد. همچنین قطعات موسیقی ایرانی و ترکمنی به صورت زنده برای حاضران اجرا شد که فضای مفرح و خاطره انگیزی را برای شرکت کنندگان فراهم کرد.

حافظ خوانی و تفال به دیوان حافظ شاعر بلند آوازه ایرانی یکی دیگر از بخش‌های این جشن بود که بسیار مورد استقبال جوانان ترکمنی فرا گرفت و شبی به یادماندنی را برای آنان رقم زد.

به گزارش ایرنا، ایرانیان آخرین شب بلند سال قرن را در سال ۱۳۹۹ با یلدایی متفاوت تجربه کردند و برای جلوگیری از شیوع کرونا، حمایت از جامعه پرستاران و حفاظت از سلامت بزرگترها و اعضای خانواده با شعار «جمع نشویم تا کم نشویم» از این آیین کهن به امید عبور از بحران بیماری و شکست کرونا، پاسداری کردند.

منبع:ایرنا

حمام كردشت جلفا، آمیزه‌ای از هنر و تاريخ اسلامی

در ۸۰ کیلومتری شرق جلفا پس از گذر از پایانه مرزی نوردوز و روستای دوزال به روستای تاریخی کردشت می‌رسیم که یکی از زیباترین مجموعه‌های معماری ایران را در خود جای داده است.

حمام تاریخی کردشت به عنوان یادگاری از دوران حضور عباس‌ میرزا نائب‌السلطنه در آذربایجان‌، یکی از زیباترین حمام‌های منطقه محسوب می‌شود که با معماری اصیل سنتی در روستای کردشت احداث شده است.

بر اساس متون تاریخی این مجموعه در دوره قاجار و در زمان نائب السلطنه عباس میرزا و جنگ‌های سی‌ساله ایران و روس ساخته شده است.

این مجموعه شامل هشت بنای تاریخی از جمله حمام بزرگ، عمارت، حمام کوچک، مسجد غریب، دیوان‌خانه، یخچال، قلعه کردشت و ساخلو پادگان نظامی بوده و قدیمی‌ترین آن‌ها مسجد غریب مربوط به دوره زندیه است.

حمام بزرگ کردشت از نظر معماری تمام عناصر معماری حمام‌های تاریخی ایرانی را داراست و شامل هشتی ورودی، سربینه، میان در، گرمخانه، خزینه، شاه‌نشین و تون حمام است.

حمام دارای دو ورودی جداگانه است که ورودی جنوبی متعلق به عموم و ورودی شمالی مختص شخص شاه‌عباس میرزا بوده و به‌وسیله تونلی با عنوان تونل عباس میرزا مستقیماً به عمارت و اتاق شخصی او متصل می‌شد.

آهک‌بری‌های بسیار باشکوهی با نقوش اسلیمی به همراه ستون‌های سنگی مقرنس‌کاری شده و کفش کن‌های سنگی حجاری شده فضاهای داخلی حمام را زینت داده است.

این حمام با یک هشتی به ابعاد ۵/۳ در ۵/۳ و ارتفاع ۳/۴ متر بین باغ بزرگی ساخته شده است که یکی از اضلاع هشتی به در ورودی و دیگری راه ورود به رختکن یا سربینه است.

سربینه حمام نیز هشت‌ضلعی است و گنبد بزرگ آن‌که مزین به آهک‌بری‌های زیباست بر روی جرزها و هشت ستون سنگی هشت بر استوار شده‌اند.

همه ستون‌های این حمام زیبا دارای سرستون‌های سنگی مقرنس هستند که به‌وسیله ملات سرب مذاب به ستون‌ها وصل شده‌اند.

گرمخانه تعبیه شده در این حمام فضایی است که از چهارستون سنگی هشت بر و دو حوض بزرگ مستطیل ‌شکل و اتاقی با گنبد قیراندود تشکیل شده است.

نور داخل سربینه و گرمخانه به وسیله روزنی که در نوک گنبد قرار دارد، تأمین می‌شود و گویا بر روی آن روزنه‌ها سنگ‌های مرمر نازک و ظریفی نصب بوده است که نور آفتاب با نفوذ از آن داخل حمام را به‌صورت یکنواخت روشن می‌کرده است.

حمام کردشت بخش‌های دیگری نیز دارد که بسیار دیدنی و قابل‌مطالعه‌ است.

این بنای ارزشمند تاریخی که در سال ۱۳۶۲ با شماره ۱۶۵۵ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده طی سال‌های اخیر از سوی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان‌شرقی مورد مرمت و بازسازی اساسی قرار گرفته و توانسته به همراه طبیعت زیبای سواحل ارس به عنوان ظرفیتی شاخص در حوزه گردشگری فرهنگی و طبیعی موردتوجه گردشگران داخلی و خارجی قرار گیرد.

منطقه ارس همچون سایر نقاط آذربایجان‌شرقی با بهره‌مندی از طبیعت بکر و زیبای سواحل رود ارس و جنگل‌های ارسباران، آثار تاریخی بسیاری را در خود جا داده است.

وجود رود ارس به‌عنوان منبع آب، سواحل حاصلخیزش و نیز آب‌وهوای معتدل در فضای کوهستانی موجب ایجاد بناها و آثار زیبای تاریخی و مذهبی بسیار در منطقه شده است.

از دیگر آثاری که در سواحل رود ارس و در مرز ایران و جمهوری آذربایجان و ارمنستان قرار دارد، می‌توان به “کاروانسرای شاه‌عباسی، کلیسای سنت استپانوس، کلیسای چوپان، امامزاده شعیب(ع) (برج دوزال)، امامزاده سید محمد آقا(ع) نوجه مهر، روستای اشتبین (ماسوله آذربایجان) و قلعه کردشت” اشاره کرد.

منبع:میراث آریا