معرفی جزیره زیبای کیش
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniجزیره کیش ، عروس خاورمیانه است و سالیان طولانیست محل تفریح و زندگی ایرانیان بوده. نمیتوان از نقش تعیین کننده اقتصادی که منطقه کیش دارد چشم پوشی کرد.
این روزها، صنعت گردشگری و داد و ستدهای اقتصادی در منطقه آزاد، این جزیره زیبا را به شهر رویایی بدل کرده است. شهری که درآن فقر، چهرهای نشان نمیدهد.
بیکاری کم است و امکانات رفاهی برای زندگی و کار و تحصیل وجود دارد. کیش نگین خلیج فارس بوده و زندگی در این جزیره به معنای رفاه و آسایش کامل است.
خیابانهای آرام کیش
جزئیاتی وجود دارد که از دقیقههای اول سفر، خود را نشان میدهد.
از فرودگاه که بیرون میآیید سوار تاکسی می شوید. تاکسی تمیز و شیک و شاید مدل ماشین را نشناسید.
دلیل تمیز بودن همه ماشینها در این جزیره جریمه کثیفی است! دست کم هفتهای یکبار باید کارواش بروید و اگر نروید جریمه خواهید شد.
در میانه راه از سرعت پایین رانندگی تعجب خواهید کرد. سقف سرعت ۶۰ است و به شدت نظم رعایت میشود.
خبری از چراغ قرمز نیست. خبری از صدای گوش خراش موتور هم نیست. همه موتورها شارژی است.
جزیره پر است از دوچرخه سوارانی که مسیر حرکت در سراسر کیش برایشان باز است.
جابجایی سریع در جزیره کیش
وسعت این جزیره بسیار کم است و از سر تا ته آن را بیست دقیقهای با سرعت بسیار آرام میتوان طی کرد.
شهر پر است از انواع و اقسام تاکسیها که هر کدام از این تاکسیها متعلق به یک برند خاص است.
از تاکسیهای مربوط به تشریفات گرفته تا تاکسیهای خطی معمولی که با یک تماس تلفنی در دسترس هستند. اگر به صورت شخصی قصد تردد با موتور را دارید، اجازه سوار شدن موتور بنزینی را نخواهید داشت.
باید موتورهایی تهیه کنید که شارژی باشند.
اگر به دوچرخه سواری علاقه دارید ، ۸۰ درصد مسیرهای کیش دارای خط جداگانه و ایمن برای دوچرخه سواری است.
فرودگاه نیز در مرکز جزیره قرار دارد و ایرلاینهای متعددی به این جزیره به صورت روزانه پرواز دارند.
زندگی در کیش
زندگی در کیش در نوار ساحلی آن تشکیل شده است.
شهرک های مسکونی کیش همگی در نوار ساحلی توسعه یافتند.
برای خرید خانه در کیش گزینههای متعددی پیش روی شماست.
آپارتمانهای بسیار شیک شهرکی وجود دارد و البته خانههای ویلایی و لاکچری نیز پیدا میشود.
انواع آپارتمان در کیش با متراژ بالا و امکانات کامل وجود دارد.
اجاره خانه در کیش، با توجه به وسعت صنعت گردشگری، به صورت روزانه، ماهانه یا رهن سالانه ممکن است. زندگی در این جزیره دورتا دور خط ساحلی است و اتوبان پارسیان نیز به صورت دورانی ساحل را از مرکز جدا کرده است. مرکز جزیره بیابانی و مرجانی است.
نقشه کیش
به نقشه این جزیره که نگاهی بیندازید متوجه گسترش جادهها و خیابانهای فرعی در اطراف ساحل میشوید. اتوبانی بیضی شکل مرکز کیش را از نوار ساحلی جدا کرده است.
تقریبا میتوان گفت که سکونتی در مرکز وجود ندارد و همه خانهها به سمت ساحل رفته است.
فرودگاه جزیره در مرکز آن قرار دارد و به اتوبان دسترسی میدهد.
تمام اتوبان را بیست دقیقهای میتوانید دور بزنید.
قیمت بلیط هواپیما کیش به شدت به ایرلاینی که انتخاب میکنید بستگی دارد.
این قیمت از ۳۴۰ هزار تومان است تا ۲ میلیون تومان.
بهترین بیمارستانها و بهترین مراکز رفاهی و تفریحی در این جزیره یافت می شوند.
خرید خانه در جزیره کیش
مرکزیت شهر از ساحل سیمرغ و مرجان است و به میدان ماشه و سازمان منطقه آزاد میرسد.
شهرک صدف که از معروفترین شهرکهای جزیره است پشت بازار مروارید قرار دارد.
زندگی در این شهرک مزیت نزدیک بودن به تمامی امکانات مرکزی شهر را داراست.
خانههای نوساز در این شهر به معنای خانههای زیر ۲ سال است.
خانه در این منطقه به دلیل رطوبت شدید هوا و غبار همیشگی بیش از ۵ سال کهنه خواهد شد.
بخشی با نام عرب نشینها وجود دارد و فاز f و g نیز خانههای مناسبی دارد.
به طور کلی زندگی در کیش امنیت بالایی دارد و بدون دغدغه در ساعات پایانی شب میتوان بدون مزاحمت به تنهایی در منطقه تردد کرد و دزدی کم اتفاق میافتد.
قیمت خانه در کیش
بررسی قیمت خانه ها نشان میدهد که آپارتمانهای مجتمع آریان نسبت به متراژ قیمت بالایی دارد.
در این مجتمع میتوانید آپارتمان های ۵۷ متری پیدا کنید که تازه ساز یا یک سال ساخت هستند اما نسبت به متراژشان قیمت بالایی دارند.
البته توجه داشته باشید که به دلیل تخریب سریع خانه ها در این جزیره، قیمت خانه هایی که سن بالای ۵ سال دارند به شدت و سریع افت میکنند، زیرا شما پس از خرید خانه باید برای تعمیرات آن خرج کنید.
رتبه بعدی گران قیمتها به برج ستاره میرسد.
در این برج ملک بالای ۱۰۰ متر را نیز میتوانید پیدا کنید.
دلیل گران بودن واحدهای این برج نوساز بودن آن است.
رتبه بعدی مربوط به شهرک صدف است که با وجود اینکه ۶ سال از ساخت خانههای آن گذشته اما قیمت هنوز بالاست.
خانههای نوبنیاد و کوی مهندسان نیز قیمت متوسطی دارد.
شهرک آفتاب رنج متوسط رو به بالایی از قیمت را داشته و نوساز است.
با توجه به شرایط فعلی اپیدمی کرونا ویروس، تابع قوانین و مقررات اعلامی وزارت بهداشت در مورد پروتکل های بهداشتی، محدودیت و ممنوعیات اعلامی هستیم.
هرمزاردشیر را دریابید!
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghani«از یک سو با آنکه ۸۹ سال از ثبت ملی “هرمزاردشیر” میگذرد، اما آن محوطه هنوز حریم و عرصه تعیینشدهای ندارد. از سوی دیگر در تصاویر هوایی آندره گدارِ فرانسوی که در سال ۱۳۲۵ به سفارش وزارت فرهنگ و هنر و سازمان زمینشناسیِ اهواز ثبت شدند، سازهها و گسترههای بسیاری از هرمزاردشیر دیده میشود، اما امروز نشانههای آن را فقط در تپه آسیاباد و بوستان کوهساران میتوان جستوجو کرد.»
در یادداشتی که اشکان زارعی – پژوهشگر میراث فرهنگی و کارشناس تاریخ – همزمان با ۲۴ شهریور سالروز ثبت ملی محوطه «هرمزاردشیر» در اختیار ایسنا قرار داده به بررسی نقش افکار عمومی و آشکار شدن آن از دوره قاجار و به خصوص از زمان وقوع انقلاب مشروطه پرداخته است، به حدی که آن را بزرگترین مشروطه میداند.
او در یادداشت خود نوشته است: «شهر باستانی هرمزاردشیر٬ ۲۴ شهریور ۱۳۱۰ خورشیدی از سوی «وزارت اوقاف و صنایع مستظرفه» در سیاهه آفرینههای (فهرست آثار) ملی جای گرفت تا بدین گونه یادمانهای بهجامانده آن از دستدرازی و ویرانی در پناه ماند٬ مردم نیز با پیشینه این شهر آشنا شوند. شوربختانه در همه این سالها هرمزاردشیر که اهواز کنونی بر روی ویرانههای آن ساخته شده گمنام و تنها رها شده است٬ نه کاوشی پیرامون آن انجام گرفته و نه به شایستگی شناسانده شده است. در حالی که این شهر روزگاری نامی باشکوه و جایگاهی ارزنده داشت.
ابنحوقل درصوره الارض میگوید: «اهواز شهری است معروف به هرمزاردشیر٬ ولایتی بزرگ و ناحیهای پهناور و وسیع دارد.»
به گفته جیهانی نیز در کتاب اشکالالعالم٬ «اهواز٬ نام هرمزشهر است که جمله شهرها را در آن ولایت به آن نسبت میدهند.»
برخی از رخدادنگاران (واقعهنویسان) ساخت آن را به دست اشکانیان و بعضی دیگر به فرمان اردشیر ساسانی میدانند. در مرآتالبلدان آمده است «در دوره ایلام٬ شهر اوکسین در حدود آن بوده است که کلمه اوکسی٬ هوز٬ هوج و خوز از یک ریشه هستند. اشکانیان این شهر را تجدید بنا کرده٬ سپس اردشیر آن را دوباره ساخته است.»
حمزه اصفهانی نیز در رویه (صفحه) ۴۵ کتاب سنیملوکالارض والانبیا مینویسد: «اردشیر ساسانی شهر اهواز را پیافکند و سد بزرگی بر کارون بنا نهاد.»
آنچه روشن است هرمزاردشیر پیش از اسلام٬ فراتر از گستره کنونی اهواز٬ شهری پرآوازه بوده است. مردمانش بیشتر به کشاورزی و دادوستد کالا پرداخته٬ به گفته محمدعلی امام شوشتری: «شکر٬ خرما و پارچههای ابریشمی آن به اطراف عالم مانند چین٬ هند و آفریقا صادر میشد و مردمش توانگر و ثروتمند بودند.»
همچنین مقدسی از انبوه کارگاههای پارچهبافی تا هنگام خلافت عباسی نام میبرد. اسماعیل ابوالفدا نیز از «باغهای عالی٬ انواع اشجار و زراعت نیشکر» میگوید.
بیشتر شهرهای ساسانی دارای دو چهره دایرهای و مستطیلی بودند. در این زمینه اگر چه ساختار هرمزاردشیر به درستی روشن نیست اما از آنجا که این شهر از هفتپیرون( چنیبه ) تا زرگان در خاور ( شرق) کارون و در باختر( غرب) رودخانه نیز تا مراونه و حمیدیه پیش رفته بود٬ میتوان ریخت (شکل و ظاهر) آن را مستطیلی پنداشت که چهار دروازه داشت و با الگوبرداری از شهر انطاکیه خیابانهای بزرگتر٬ خیابانهای کوچکتر را مانند رویه شطرنج از هم جدا میکردند.
به گفته نگارنده کتاب مجمل التواریخ در رویه ۶۱ کتاب٬ این شهر دو بخش جداگانه٬ ویژه بزرگان مانند دبیران٬ موبدان و ارتشیان داشت که آن را «هرمشیر» و بخش دیگر به نام هوجستانوازار «خوزستانبازار» که در آن بازرگانان٬ کشاورزان٬ پیشهوران و سایر مردم زندگی میکردند. همچنین در این شهر آتشکده کاروانسرا٬ سربازخانه٬ انبار٬ بازار وزمینهای کشاورزی دیده میشد.
هرمزاردشیر یعنی شهری که از مهر و پشتیبانی خداوند و شاه برخودار است. برپایه دستنوشتههای پهلوی و گیتاشناسانی چون بلاذری وابن حوقل از این شهر با نامهای رامشهر، رامهرمزد و راماردشیر نیز یاد شده است.
با آمدن اسلام به ایران٬ بخش بزرگان این شهر به دست اعراب ویران شد اما هوجستان وازار پابرجا مانده آن را «سوقالاهواز» یعنی بازار هوزیها نامیدند و پس از اندکی این نام به همه شهر گفته شد. در همین زمینه ابومنصور جوالیقی در سده پنجم قمری چامهای را از «جریر» چکامهسرای عرب در سده نخست اسلامی آورده که نشان میدهد نام اهواز در میان اعراب نیز با «ه» نوشته میشد: «سیرو ابنی العم فالاهواز منزلکم/و نهر تیری فما تعرفکم المعرب»
فخرالدین اسعد گرگانی نیز در سده پنجم در چامهای(شعری) از اهواز سخن گفته است: «یکی زان شهرها اهواز ماندست/کش او آنگاه شهر رامخواندست»
![](https://cdn.isna.ir/d/2020/09/14/3/61731363.jpg)
به گواه گزارشنویسان تاریخی این شهر تا سده ششم هجری کرسی خوزستان بوده است٬ چنانکه ابوسعد سمعانی «اهواز را شهری مشهور دانسته که دانشمندان٬ بزرگان و بازرگانان بسیاری در آن زندگی میکنند.» در این زمینه باید از پزشک و روانشناس نامدار سده چهارم علیابنمجوسی اهوازی نویسنده «کتاب ملکی» نام برد که نیاکان زرتشتی داشت و همچنین ابونواس که در سده دوم هجری از مادری زاگرسنشین به نام گلبان در اهواز زاده شد. به گفته ابنالبشارمقدسی، اهواز یکی از اسقفنشینهای ترسایی ( مسیحی) به شمار آمده٬ در کنار صابیئن مندایی، زرتشتیان و مسلمانان زندگی میکردند که این نکته فرهنگ همزیستی و آشتیجویانه شهروندان آن را نشان میدهد.
یکی از شاهکارهای مهرازی ( معماری) هرمزاردشیر سد شادروان است که در روزگار ساسانیان ساخته شده و تا سده پنجم پابرجا بوده است. این سد یک کیلومتر درازا و سه دریچه داشت که زمینهای پیرامون خود را به کمک سه جوی آبیاری کرده، هنگام بروز سیل دریچههای آن باز میشد تا از بالا آمدن آب جلوگیری کند.
یاقوت حموی در رویه ۳۶۴ کتاب معجمالبلدان در اینباره مینویسد: «بر رودخانه بزرگ کارون شادروان نیکو و شگفتانگیز با سنگ چینی هندسی٬ هنرمندانه استوار شده است که آب را نگاه داشته٬ به چند نهر بخشبندی میکند.» امروزه نشانههایی از این سد بر بستر رودخانه کارون در نزدیکی پل سیاه اهواز دیده میشود.
یکی دیگر از ویژگیهای هرمزاردشیر که شوند (دلیل) سرسبزی و خرمی آن به شمار میآمد جاری شدن رود شاهگرد «شاهجرد» بود که شهر را به دو بخش خاوری و باختری دستهبندی کرده با پل آجری هندوان به هم پیوند میداد.
هرمزاردشیر ساسانی به شوندهای (علت) زیادی مانند جنگها و جنبشهایی مانند صاحبالزنج٬ دیلمیان و صفاریان، گسترش بیماری وبا و طاعون٬ جابهجایی پایتخت استان به شوشتر٬ شکسته شدن سد شادروان٬ برگشتن رودخانه مشرگان (مسرقان) از جوی خود٬ از پیشرفت بازایستاده٬ مردمانش پراکنده شدند. به گونهای که اهواز از سده ششم روبه ویرانی نهاده تا سده چهاردهم هجری آبادانی به خود ندید.
چنانکه رویدادنگاران و سفرنامه نویسان سده ۱۰ تا ۱۳ هجری مانند میرزا مهدیخان استر آبادی٬ میرزا محمدصادق موسوی٬ اسکندربیگ ترکمان٬ سرهنگ لافتوس٬ سرهنری لایارد٬ کلمنت اوگاستس٬ حاج عبدالغفارنجمالملک و…در کتابهای خود از اهواز نامی نبرده یا آن را دهکورهای دیدهاند. برای نمونه مادام ژان دیولافوا که ۱۳۶ سال پیش در سال ۱۸۸۷ به ناچار سه روز در اهواز بوده در رویه ۷۲۵ کتاب «ایران٬ کلده وشوش» میگوید: «اهواز در دوره سلطنت ساسانیان شهری بزرگ و آباد بوده ولی اکنون بیش از بیست الی سی خانه خراب ندارد.» به گفته وی، در رویه ۷۲۷ کتاب نیز «این شهر بیش از دویست نفر سکنه ندارد که همه فقیرند و با نهایت سختی زندگی میکنند».
لرد کرزن نیز دو سال پس از خانم دیولافوا در صفحه ۴۲۵ کتاب ایران و قضیه ایران٬ اهواز را روستایی دیده «که چند خانه گلی و حصیری پراکنده با جمعیتی نزدیک به هفتصد نفر دارد.»
با آنکه ۸۹ سال از ثبت ملی هرمزاردشیر میگذرد هنوز حریم و عرصه آن روشن نشده٬ که این خود زمینه را برای نابود شدن یادمانهای این شهر پدید آورده است٬ چنانکه تا سال ۱۳۲۵ خورشیدی بر پایه فرتورهای (عکس) هوایی که آندره گدار فرانسوی به سفارش وزارت فرهنگ و هنر و همچنین سازمان زمین شناسی از اهواز گرفت سازهها و گسترههای بسیاری از هرمزاردشیر دیده میشود اما اکنون نشانههای آن را تنها در تپه آسیاآباد و بوستان کوهساران میتوان جستوجو کرد.
البته در یک دهه گذشته در منطقه ۷ شهرداری اهواز دیوارها٬ لایهها و آوندهای سفالی بسیار در پی کندهکاریها در کوی۲۰ متری شهرداری٬ خرمکوشک و گذرگاه قطارشهری پیدا شده است چنانکه در سال ۱۳۸۶ گروه باستانشناسی سازمان میراث فرهنگی به نام دکتر چگینی٬ مهندس رایتیمقدم٬ صابری٬ جوادی و عبیدی باشندگی ( وجود) چنین شهری را در میدان خلیج فارس اهواز پذیرفتند. اما افسوس که با بیمهری و بی خیالی اداره کل میراث فرهنگی خوزستان٬ شهرداری اهواز و سایر نهادهای دولتی به آسانی نادیده انگاشته شدهاند.
به راستی اگر هرمزاردشیر در هر گوشه دیگری از جهان بود٬ آن را کاویده و گرامی نمیداشتند؟ با ارجگذاری به پیشینه سرافرازانه چنین شهری٬ غرور٬ آرمان و شادابی را در میان شهروندان فراهم نمیکردند؟ پرداختن به هرمز اردشیراز یک سو ناگفتههای تاریخی بسیاری را بازگو میکند و از سوی دیگر زمینه را برای شکوفایی و گسترش گردشگری آماده میسازد.
در آستانه سالگرد ثبت ملی هرمزاردشیر٬ این شهر را فراموش نکنیم تا مردم اهواز با سرگذشت راستین شهر خود آشنا شده٬ راه بر دروغگویان تاریخ بسته شود٬ آنانی که این شهر را باور ندارند٬ همانهایی که همواره در کمین نشستهاند تا با دستکاری درگذشته و افزودن پسوند و پیشوند پیشینه هرمزاردشیر را وارونه سازند این شهر را دریابید که بیگمان فردا دیر است.»
منابع: «صورهالارض. ابنحوقل»، «معجمالبلدان. یاقوت حموی»، «احسنالتقاسیم. مقدسی»، «فتوحالبلدان .بلاذری»، «تقویم البلدان٬ عمادالدین اسماعیل ابوالفدا»، «کتاب الانساب٬ ابوسعد سمعانی»، «تاریخ پانصدساله خوزستان .احمد کسروی»، «نگاهی به تاریخ خوزستان. ایرج افشار سیستانی»، «خوزستان ٬ کهگیلویه و ممسنی.احمد اقتداری»، «شهرهای ایران در دوره پارتیان و ساسانیان. پیگلوسکایا»، «جغرافیای تاریخی خوزستان. حاج کاظم پور کاظم»، «تاریخ اهواز٬ محمد تقیزاده»، «سرزمینهای خلافت شرقی، لسترنج» و «خوزستان در نامواژههای آن، عبدالرحمان عمادی».
«آموس رکس» شگفتی بیانتها در بازدید از یک موزه زیرزمینی
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniموزهها به دلیل تواناییشان در حفظ تاریخ، هنر و تحریک حس زیباییشناسی انسان نقشی منحصربهفرد دارند. امروزه اما موزهها دیگر یک ظاهر یکسان ندارند و در برخی موارد میتوان دید که شکلی جدید به خود گرفتهاند و تصورات علاقهمندان به موزهها را کاملا دچار تحول کردهاند. موزه «آموس رکس» در دسته این موزهها قرار دارد.
این موزه در زیر میدان لاسی پالاتزی شهر هلسینکی، پایتخت فنلاند واقع شده است. میدان لاسی پالاتزی در نزدیکی یکی از پرکاربردترین ساختمانهای فنلاند قرار دارد و در سالهای دور به عنوان یک مجموعه تفریحی و فروشگاهی از آن استفاده میشد.
یکی از ویژگیهای موزه آموس رکس این است که در زیرزمین ساخته شده است و تنها از طریق شیشههایی روی سطح زمین نور را به داخل خود میخواند. تا پیش از تغییر مکان اولیه این موزه، بنای آن در بخش دیگری از شهر هلسینکی قرار داشت که عهدهدار نگهداری از مجموعههای هنری متعلق به آموس اندرسون بود.
تغییر مکان بنای این موزه به این دلیل بود که فضای آن برای گسترش بسیار کوچک بود و همین امر بهانهای شد تا مرکز معماری هلسینکی طی یک پروژه پنج ساله ساختمانی جدید، آن هم زیر زمین برای این موزه بسازد. افتتاح ساختمان این موزه در سال ۲۰۱۷ رقم خورد و ساختمان فعلی از همه نظر با ساختمان قبلی موزه متفاوت و نمادی از طراحی فنلاندی است.
سطح میدان به گونهای طراحی شده که انگار در دل خود نهفتهای دارد، نمای خارجی آن نیز به صورت چند گنبد کوچک و بزرگ برای انتقال نور به محیط موزه طراحی و ساخته شدهاند. بنابراین میتوان گفت این موزه از طریق گنبدهایی با روی زمین در ارتباط است که اگر علاقهمندان از سطح زمین و از طریق این گنبدها به داخل نگاه کنند هیجان کشف گنج را تجربه خواهند کرد.
زیربنای ساختمان زیرزمینی موزه آموس رکس چیزی حدود ۲۲۰۰ متر مربع بوده و با اینکه در سال ۲۰۱۷ ساختمان جدید افتتاح شده بود اما کار تکمیل آن تا سال ۲۰۱۹ به طول انجامید و گردشگران از آن سال به بعد توانستند به طور کامل از آموس رکس بازدید داشته باشند.
معماران این بنا ابراز داشتهاند طراحی این موزه به گونهای است که محیط منعطفتری را برای درک و تجربه هنرهای کلاسیک و معاصر در کنار هم تدارک دیدهاند و نوری که از بیرون به داخل از طریق گنبدها میتابد کمک میکند دنیایی دیگر آن هم به صورت نمایشگاهی در زیر زمین هویدا شود.
علاقهمندان و گردشگران برای ورود به ساختمان این موزه باید از راهپلهای که در میانه ساختمان لاسی پالاتزی قرار دارد عبور کنند تا به مجموعه بهم پیوسته گالریهای زیرزمینی برسند. افراد با ورود به قسمت زیرزمینی متوجه خواهند شد که این قسمت و قسمت بالایی در سطح زمین نشاندهنده دو دنیای متفاوت هستند.
در این موزه علاوه بر گالریهای متفاوت سالن تئاتری با ظرفیت ۵۵۰ نفر نیز وجود دارد که در آن اجراهای متنوعی به روی صحنه میرود. البته این موزه بخشهایی از جمله کتابخانه، اتاق جلسه، اتاق کارکنان و فروشگاهی برای خرید سوغات را نیز دارد.
اجراهای تئاتر و پخش فیلم در موزه آموس رکس، بسیاری از مردم هلسینکی را برای تعطیلات آخر هفته به این منطقه میکشاند. این موزه همچنین هنرهای فنلاندی که به قرن نوزدهم و بیستم تعلق دارند را در خود جای داده است.
اولین نمایشگاهی که در این موزه پس از افتتاح برگزار شد مربوط به هنرهای دیجیتالی ژاپنی است؛ گفته میشود در این نمایشگاه از ۱۴۰ پروژکتور و اتاقی مملو از ابرکامپیوتر که پنج پروژکتور هوشمند را هم در برمیگرفته، استفاده شده است. این نمایشگاه البته تا سال ۲۰۱۹ به عنوان یکی از بزرگترین آثار ژاپنی در این موزه برقرار بود.
آشنایی با جاذبههای گردشگری سیاهکل – گیلان
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniآبشار لونک و کاروانسرای تیتی تاریخ درخشان سیاهکل است
شهرستان سیاهکل با وسعتی حدود یکهزار و 48 کیلومتر مربع در شرق استان گیلان واقع شده است. سیاهکل از شمال و شرق به لاهیجان، از جنوب به رودبار و از غرب به رشت محدود میشود.
ترکیب اصلی مردم سیاهکل را گیلکها تشکیل میدهند که گویش دیلمی دارند.
کاروانسرای تیتی بر ساحل رودخانه شیمرود و در محل تلاقی دو رودخانه شیمرود و باباکوه در 10 کیلومتری جاده سیاهکل به دیلمان و بر پای تپهای نسبتاً بلند و سرسبز قرار دارد.
در گذشته راه اصلی کاروان رو از لاهیجان به دیلمان و طالقان از این مسیر میگذشت و معماری کاروانسرای تیتی شباهت زیادی به کاروانسراهای مناطق کوهستانی دارد با این تفاوت که کاروانسراهای مناطق کوهستانی حیاط مرکزی ندارند.
کاروانسرای تیتی از جمله بناهای دوره صفوی در گیلان است و دو ایوان در طرفین هشتی آن وجود دارد که از آنجا به حیاط کاروانسرا راه دارد.
سیاهکل، دارای سابقه تاریخی درخشان است و دیلمان خاستگاه یکی از قدرتمندترین سلسلههای حکومتی ایران به نام آلبویه است که بهعنوان پناهگاه شیعیان مشهور بوده و دانشمندان زیادی را به جامعه ایرانی تحویل داده است.
اقتصاد این شهرستان بر پایه دامداری و کشاورزی بوده که عمدهترین تولیدات آن میوه، پرورش کرم ابریشم، عسل مرغوب و محصولات جالیزی است که در کنار آن تولیدات سفال تزئینی و دوخت لباسهای محلی و معرق نیز رونق ویژهای دارد.
آبشار لونک، کوه درفک با غارهای یخی، مناطق باستانی قلعه کوتی و… از جاذبههای تاریخی و گردشگری سیاهکل است.
محور سیاهکل، به دیلمان دارای رودخانههای طبیعی، آبشار لونک و مراتع است. کاروانسرای تیتی از آثار تاریخی سیاهکل و بالارود و امامزادگان در روستاهای مختلف بخش مرکزی و دیلمان از جمله نقاط دیدنی این بخش از استان گیلان است.
تلاش شده تا نقاط قابل توجه گردشگری سیاهکل معرفی شود اما بهدلیل نبود زیرساختها تاکنون طرح جامعی اجرایی نشده تا مردم از طبیعت خدادادی بیشتر استفاده میکنند.
همچنین نبود راه ارتباطی مناسب و بدون حادثه از مشکلات اصلی در امر گردشگری سیاهکل است.
آشنایی با روستای مریان – گیلان
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniروستای مریان از توابع بخش مرکزی شهرستان تالش، در 37 کیلومتری شمال غربی هشتپر و 143 کیلومتری رشت قرار دارد.
این روستای تاریخی از شمال به روستای ناوان، از شرق به روستای سینا هونی، از جنوب به اراضی جنگلی و از غرب به روستای آق اولر محدود میشود. روستای مریان از طریق شهر هشتپر با جادهای مناسب و زیبا قابل دسترسی است.
ارتفاع این روستای کوهپایهای از سطح دریا 1080 متر است و آب و هوای آن در زمستانها سرد و در تابستانها معتدل است.
متوسط بارندگی سالیانه آن 1732 میلیمتر گزارش شده است. گورستان باستانی روستا، نشانگر سکونت دیرینه اقوام تالشی در این روستاست و آثاری از حمام قدیمی منسوب به دوره صفوی و یا قاجاری مؤید قدمت کهن روستاست.
مردم روستای مریان به زبانهای آذری و تالشی سخن میگویند، مسلمان و پیرو مذهب شیعه جعفری هستند. اقتصاد روستای مریان بر پایه فعالیتهای زراعی، باغداری، دامداری و صنایع دستی استوار است.
زراعت عمده روستا، کشت دیم است و گندم مهمترین محصول دیمی آن است. توتون، ذرت، سیبزمینی، یونجه و لوبیا از دیگر محصولات زراعی روستاست. زردآلو، سیب، به و گلابی از محصولات باغی آن است.
محصولات مهم دامی آن عبارتند از: گوشت تازه و انواع لبنیات، پرورش طیور خانگی مانند مرغ و بوقلمون نیز بین روستاییان رونق دارد.
مردم روستا به ویژه زنان، با بافت و تولید صنایع دستی مانند گلیم، جاجیم، شال و جوراب در بهبود وضعیت اقتصادی خانوار نقش مهمی ایفا میکنند.
معماری روستای مریان به دلیل استقرار در ناحیه کوهستانی، از روستاهای جلگهای استان گیلان متفاوت است. سقف چوبی خانهها، لته کوبی است و درهای ورودی و پنجرهها، برای جلوگیری از سرما کوچک انتخاب شدهاند. در ساخت خانههای قدیمی از مصالح بومی سنگ، ملات کاهگل و چوب استفاده شده است.
پس از زلزله سال 1369، اکثر خانهها با استفاده از مصالح جدید سیمان، آجر و تیرآهن ساخته میشوند. اتاقهای خواب و پذیرایی، آشپزخانه، سرویس بهداشتی، انبار و طویله، فضاهای مشابه اکثر خانههای روستایی است.
جاذبههای گردشگری چشمانداز رودخانه پرآب کرگانرود، ارتفاعات پیرامون روستا، جنگلهای انبوه و سرسبز و هوای مهآلود، تصویری رویایی پیشا روی گردشگران روستای مریان ترسیم میکند.
مراتع سرسبز و مزارع طلایی گندم، همچون کمربند درخشانی گرداگرد روستای مریان را در برگرفتهاند.باغهای انبوه و پربار میوه از دیگر جاذبههای طبیعی این روستاست.
مراتع زیبای روستا همانند گردنبند زیبایی روستا را در میان گرفتهاند و درختان میوه و مزارع گندم جاذبههای آن را دو چندان کردهاند.
محوطه باستانی گورستان مریان، بزرگترین گورستان پیش از تاریخ ایران است که در عرصهای به مساحت 400 هکتار، در مناطق ییلاقی مریان، آق اولر و تندبین گسترده شده است.
این گورستان گواه تمدن عظیم این منطقه در دورانهای گذشته است، که تا اوایل دوران اسلامی تداوم داشته است. گورهای این گورستان، به صورت سه طبقه دخمهای سنگچین شده و با لوازم مورد نیاز زندگی مردگان کشف شدهاند.
حمام قدیمی مریان به احتمال قوی از آثار اواخر دوره صفوی و به احتمالی دیگر از آثار اوایل دورة قاجاری است. مصالح به کار رفته در ساخت حمام شامل خشت، ملاط، گچ و سنگ است.
در بعضی قسمتهای حمام، آثاری از کاشیهای تزیینی و نقاشی دیواری به جا مانده بود که تقریباً تمام آنها به سرقت رفته است.
جشنواره سوارکاری و کشتی مردان، هر ساله در مناطق ییلاقی روستا برگزار میشود و در میان جوانان طرفداران بسیاری دارد.
از بازیهای محلی روستای مریان میتوان به قئیش گوتورمک یا قئیش چکدی، بورک قاچدی، خاله خاله، چیلینگ آقاج اشاره نمود، که اکثراً به طور گروهی و توسط کودکان روستا انجام میشود.
مراسم عید نوروز، همانند سایر نقاط ایران برگزار میشود. روز سلطان، دروزه، 45 نوروز و بنجک از جمله مراسم ویژه فصل بهار است و مراسم شب یلدا با رسوم یوله چله، قصه چله و سیومو برگزار میشود.
مراسم بند آوردن باران و کوبیدن بر ظرف مسی برای برطرف شدن ماه گرفتگی و خورشید گرفتگی نیز از آیینها و رسمهای مردم روستای مریان است. برگزاری مراسم اعیاد مذهبی و عزاداریهای ماه محرم نیز در روستا رواج دارد.
نوای نی چوپانان و آوازهای محلی تالشی، شور و حال خاصی به مراسم و جشنهای مختلف مردم روستای مریان میبخشند.
اجرای ترانههای عاشیقی به زبان آذری، به ویژه در مراسم عروسی روستا متداول است.سرنا و دهل سازهای محلی این روستاست که در اجرای برخی آوازها و رقصهای محلی نواخته میشوند.
صنایع دستی روستای مریان، مشتمل بر بافت انواع گلیم، جاجیم، جوراب و شال است.
پوشاک غالب مردم روستای مریان، لباسهای محلی مشابه لباسهای تالشی است. مردان از کلاه، شلوار، پیراهن جلو بسته با یقه هفت یا بسته، نیمه تنه یا جلیقه پشمی، شال و دستکش (در فصول سرد سال) استفاده میکنند.
زنان روستا مانند زنان تالشی لباس میپوشند که شامل پیراهن بلند با دامن پرچین، جلیقه با رنگ تیره، پیژامه طرحدار و روسریهای رنگی و منقش میباشد.
استفاده از پارچههای رنگی و روشن، ویژگی پوشاک زنان روستا است. کودکان روستای مریان نیز از پوشاک محلی و معمولی استفاده میکنند.
از انواع غذاهای محلی روستا میتوان به آبگوشت شوربا، آبگوشت قورمه، انواع آش مانند ترش آش و آش رشته و انواع غذاهای همراه با برنج و ماهی اشاره کرد.
این روستا از سمت جنوب به مناطق جنگلی میرسد و میتوان در کنار دیدن روستای مریان از مناظر زیبای جنگل هم لذت برد.
یکی از دیدنیهای تاریخی روستا گورستان باستانی آن است که کهنترین گورستان پیش از تاریخ ایرانی و سندی است بر اینکه از گذشتههای دور مردمی در این منطقه زندگی میکردهاند.
گورها دخمههای چند طبقه و سنگچین شده هستند و بنابر روایتی مردگان این گورستان با وسایل زندگی خود در گورها دفن شدهاند. حمامی قدیمی که متعلق به یکی از دورههای صفوی یا قاجاری است هم در روستا قرار دارد.
مریانیها به آذری و تالشی سخن میگویند و تقریبا همهشان به دامداری، باغداری، مرزعهداری و ساخت صنایع دستی مشغول روزگار میگذرانند. باغهای انبوه مریان درختهای زردآلو، سیب، به و گلابی دارد و زنان روستایی گلیم، جاجیم میبافند.
خانههای روستا در منطقه کوهستانی قرار دارند و بنابراین ساختار آنها با باقی مناطق استان متفاوت است؛ خانهها با سنگ و چوب ساخته شدهاند. درهای خانهها کوچک است تا سرما به داخل خانه نفوذ نکند.
رودخانه گرگانرود هم در روستا قرار دارد. شکوه رودخانه پرآب و رنگهای پاییزی درختان جنگل پوشیده شده با مه مناظر رویایی را میسازند.
مردهای روستا هر سال در جشنواره سوارکاری و کشتی شرکت میکنند و کودکان روستا هنوز هم به انجام بازیهای محلی علاقه دارند.
مراسم شب یلدا با رسمهای ویژه ای در روستا برگزار میشود. اهالی مریان معتقدند برای برطرف شدن ماه و خورشید گرفتی یا بندآمدن باران باید بر ظرفهای مسی بکوبند.
در سفر به مریان حتما شنیدن صدای نواختن نی چوپانان و آوازهای محلی تالشی را تجربه کنید.
آشنایی با روستای تاریخی ابیانه- اصفهان
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniروستای ابیانه در ۴۰ کیلومتری شمالغربی نطنز در استان اصفهان در دامنه کوه کرکس قرار دارد
در زبان محلی به ابیانه ویونا (Viuna) میگویند. وی (Vi) به معنای بید و ویانه (Viyane) به معنای بیدستان است. ابیانه در گذشته بیدستان بوده است. در طول زمان ویونا به اویانه و سپس به ابیانه دگرگون شده است.
این روستا را به اعتبار آثار و بناهای تاریخی پرتنوعش باید در زمره استثناییترین روستاهای ایران به شمار آورد.
شکوه معماری بومی و سرشار از زیبایی این روستا، آن را در شمار نمونههای کم نظیر دیدنیهای جهان درآورده است. ابیانه نقطهای خوش منظره و خوش آب و هوا و دارای موقعیت طبیعی مساعدی است.
در دوره صفویه هنگامی که شاهان صفوی برای ییلاق به نطنز میرفتند بسیاری از نزدیکان آنها و درباریان ترجیح میدادند در ابیانه اقامت کنند.
شمار خانههای ابیانه در سرشماری سال ۱۳۶۱ برابر با ۵۰۰ واحد برآورد شده؛ این خانهها تماماً روی دامنه پرشیبی در شمال رودخانه برزرود بنا شده است به صورتی که پشت بام مسطح خانههای پایین دست، حیاط خانههای بالادست را به وجود آورده است و هیچ دیواری هم آنها را محصور نمیسازد.
در نتیجه، ابیانه در وهله اول روستایی چند طبقه به نظر میآید که در بعضی موارد تا چهار طبقه آن را می توان مشاهده کرد.
اتاقهای ابیانه به پنجرههای چوبی ارس مانند مجهزند و اغلب دارای ایوانها و طارمیهای چوبی پیش آمده مشرف بر کوچههای تنگ و تاریکاند که خود به صورت مناظر جالبی درآمدهاند.
نمای خارجی دیوارهای خانههای ابیانه با خاک سرخی که معدن آن در مجاورت روستاست پوشیده شده است.
از آنجا که در دامنههای شیبدار ابیانه فضای کافی برای ساختن خانههای موردنیاز وجود ندارد در این روستا چنین رسم شده است که هر خانواده انبار غار مانندی در تپههای یک کیلومتری روستا، در کنار جاده و نرسیده به ابیانه ایجاد نماید.
این غارها که در دل تپه ها حفر شدهاند و از بیرون تنها درهای کوتاه و محقر آن نمودار است برای نگهداری دامها و نیز آذوقه زمستانی و اشیای غیرضروری مورد استفاده قرار میگیرد.
زندگی مردم ابیانه کشاورزی و باغداری و دامداری است که با روشهای سنتی اداره میشود. بیشتر زنان در امور اقتصادی با مردان همکاری دارند.
ابیانه دارای 7 رشته قنات است که برای آبیاری مزارع و باغات مورد استفاده قرار میگیرد. گندم، جو، سیب زمینی و انواع میوه به خصوص سیب، آلو، گلابی، زردآلو، بادام و گردو در ابیانه به دست میآید.
در سالهای اخیر قالیبافی در ابیانه رواج پیدا کرده و نزدیک به ۳۰ کارگاه قالیبافی در آنجا دایر شده است.
در گذشته گیوه بافی از جمله مشغلههای پردرآمد زنهای ابیانه بوده است که امروزه تا حدی به فراموشی سپرده شده است.
مردم ابیانه به سبب کوهستانی بودن منطقه و دور بودن محل آنها از مراکز پر جمعیت و راههای ارتباطی، قرنها در انزوا زیسته و در نتیجه بسیاری از آداب و رسوم قومی و سنتی و از جمله زبان و لهجه قدیم خود را حفظ کرده اند.
زبان مردم ابیانه فارسی با لهجه خاص ابیانهای است که با لهجههای متداول در جاهای دیگر تفاوت اساسی دارد.
لباس سنتی آنها، هنوز هم میان آنها رواج دارد و در حفظ آن تاکید و تعصب از خود نشان میدهند، در مردان شلوار گشاد و درازی از پارچه سیاه و در زنها پیراهن بلندی از پارچههای گلدار و رنگارنگ است. علاوه بر این، زنهای ابیانه معمولاً چارقدهای سفیدرنگی بر سر دارند.
قدیمترین اثر تاریخی ابیانه آتشکده هرپک است که مانند دیگر بناهای ده در سراشیبی قرار گرفته است. آتشکده هرپک از مناطق دیدنی روستای ابیانه میباشد که از زمان ساسانیان باقی مانده است.
این بنا در زمان هخامنشیان (۲۵۰۰ سال پیش) بنا شده و در زمان ساسانیان (۱۵۰۰ سال پیش) به اوج معماری خود رسیده است و از ویژگیهای آن استفاده از سنگ و ملات ساروج در طاق ضربی آن به شمار می رود.
در مرکز آتشکده آتش روشن بوده که یا مسیر کاروان را روشن و مشخص میساخته و یا اینکه آتش مورد احترام بوده است. آتش را با زغال سنگ روشن نگاه می داشته اند که در حال حاضر هم به وفور در حوالی روستا وجود دارد.
آتشکده هرپک مانند تمامی بناهای ابیانه بر روی شیب پست و بلند واقع شده است. این بنا طوری ساخته شده که از هر طرف قابل رویت باشد.
از طبقه تحتانی لین پرستشگاه هنوز یک تالار کوچک باقیمانده است. طبقه مخصوص آداب مذهبی در سطح کوچه فعلی میباشد. یک سرسرا که از سه جزء گنبدوار تشکیل شده و به جایگاه آتش و قسمتهای دیگر مربوط به پرستش راه داشته است.
آتشکده ابیانه را نمونهای از معابد زردشتی دانستهاند که در جوامع کوهستانی ساخته میشد. مهمترین بنا و اثر تاریخی این روستا یک باب مسجد جامع و قدیمترین اثر تاریخی این مسجد منبر چوبی منبتکاری آن است که در سال ۴۶۶ هجری قمری ساخته شده است.
این مسجد در محله میان ده قرار دارد و دارای 3 در ورودی با طاق گنبدی ضربی و درهای منبتکاری شده و گل و بوته و خطوط برجسته، از ویژگیهای معماری این مسجد است.
درب ورودی آن در سال ۱۳۱۱ هجری قمری توسط استاد صفر علی بیدگلی ساخته شد. محراب چوبی آن متعلق به سال ۴۷۷ هجری قمری است و روی آن نقش گل و بوته کنده کاری و با خطوط برجسته کوفی ساده و گلدار سوره مبارکه یس حک شده است.
از دیگر نمونه های تاریخی مسجد منبر چهار پله چوبی کنده کاری شده مربوط به آثار دوره سلجوقیان است که با تاریخ ۴۶۶ هجری قمری مشخص شده است.
دسته منبر به شکل سرستون ساخته شده و روی آن گل 8 پر لوتوس، نظیر آنچه بر روی سنگهای تخت جمشید از عصر هخامنشیان بر جای مانده دیده می شود.
مسجد قدیمی دیگر ابیانه مسجد پرزله است که دارای فضای دلبازی است و روی لنگه در شرقی آن سال ۷۰۱ ه.ق. نوشته شده.
این مسجد در محله معروف پرزله واقع است و از دوره ایلخانیان بر جای مانده است. این مسجد با ایوان مشرف به کوچه مجاور در 2 طبقه ساخته شده که طبقه دوم در دوران صفویه و شبستان کوچکی نیز در زمان قاجاریه به آن اضافه شده است.
قدیمی ترین درب ابیانه متعلق به این بنا می باشد که تاریخ ۷۰۱ هجری قمری را نشان می دهد. این در از چوب گردو ساخته شده و با حاشیه گل و بوته های ظریفی منبت کاری شده است.
مسجد تاریخی دیگر ابیانه مسجد حاجتگاه است که به دوره صفویه تعلق دارد و در کنار صخره سنگی در جوار آسیاب در محاله بالا بنا شده است.
دری که به شبستان اصلی راه دارد تاریخ ۹۵۳ ه.ق را بر روی خود دارد. احتمالاً مردمی که برای بیان حاجت خود در این محل معتکف می شده اند نیاز خویش را بوسیله خطاطان در قسمت بالای این بنا نوشته و در خواست حاجت میکرده اند.
در اطراف این بنا سنگهای قبری دیده می شود که از زمان صفوی، نادری و قاجار به جای مانده است.
مسجد تاریخی دیگر ابیانه مسجد یسمان نام دارد. این مسجد در میان محله (یسمان) واقع شده و اثر نوشته ای یا تاریخی ندارد.
اما آنچه مسلم است از بناهای قبل از دوره صفویه می باشد. مسجد مشتمل است بر شبستان قدیمی و طبقه فوقانی آن که اخیراً ساخته شده است.
نکته قابل توجه اینکه در این مسجد در مواقع روضه خوانیها، افرادی که فامیل و هم خانواده بودهاند، جای مخصوص به خود داشتهاند.
روستای ابیانه دارای 3 زیارتگاه است. زیارتگاه بی بی زبیده یا هینزا، زیارتگاه قدمگاه و دیگری مرقد شاهزاده عیسی و شاهزاده یحیی در جنوب روستا که به گفته اهالی فرزندان امام موسی کاظم (ع) بودهاند.
این زیارتگاه در محله پایین ده واقع است و دارای گنبد کاشیکاری فیروزهای است که در میان خانههای سرخرنگ ده جلوهای خاص دارد.
صحن بنا دارای ایوانهای بزرگ است به خصوص ایوان جنوبی که مسلط بر باغهای سرسبز و خرم است و منظره زیبایی دارد. بنای مذکور احتمالاً متعلق به قرن هشتم ه.ق است.
در قسمت جنوب شرقی ده، دره کم عرض و طویلی وجود دارد که به هینزا شهرت دارد. در دل صخره جنوبی، تو رفتگی اطاق مانندی است که در جلوی آن پنجره ای چوبی نصب و ساختمان زیارتگاهی بنا شده و منتسب و مشهور به زیارتگاه بی بی زبیده خاتون از فرزندان امام موسی کاظم (ع) است.
دلیل این انتساب و شهرت را این می دانند که وی در یک موقعیت اضطراری مدتی را در این اطاقک در پناه مردم ابیانه ماندگار بوده است.
از جمله جاها و اماکن دیدنی دیگر ابیانه میتوان از خانه غلام نادرشاه و خانه نایب حسین کاشی نام برد.
منبع:همشهری
آشنایی با روستای شالان – کرمانشاه
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniروستای شالان از توابع بخش کرندغرب شهرستان اسلامآبادغرب در استان کرمانشاه است
این روستا در 23 کیلومتری شهر سرپل ذهاب، 33 کیلومتری کرندغرب و 140 کیلومتری کرمانشاه واقع است و از شمال و شمالشرقی به ارتفاعات دالاهو از جنوب شرقی به ارتفاعات بانهریز و از جنوب به ارتفاعات زنگ علیان محدود میشود.
ارتفاع روستای شالان از سطح دریا 1070 متر است، آب و هوای آن در فصول بهار و تابستان نسبتاً خنک و در پاییز و زمستان سرد و برفگیر است. رودخانه پرآب الوند در جنوب روستا جریان دارد.
روستای شالان دارای پیشینه کهن تاریخی است. وجود آثار و بقاع متبرکه همانند زیارتگاه مسجد عبدالله بن عمر، بابا یادگار، مقبره ابودجانه، مقبره باباشیخ، مقبره شیخ بایزی و همچنین مقبره بابافقی نشانگر قدمت و سابقه تاریخی این روستا است.
بسیاری از بناهای آرامگاهی این روستا در دوره صفویه و به دستور شاه عباس احداث گردیده و در دوره قاجاریه مرمت شدهاند. مردم روستای شالان به زبان کردی با لهجه کلهر سخن میگویند، مسلمان و پیرو مذهب تسنن هستند.
دامداری، زراعت، پرورش زنبور عسل، جنگلداری و باغداری از اهم فعالیتهای اقتصادی مردم این روستا میباشد. تولید محصولات و فرآوردههای لبنی مانند کره محلی، کشک، روغن حیوانی و عسل در این روستا رواج دارد.
انجیر، گردو، انار و هلو از عمدهترین محصولات سردرختی باغات شالان محسوب میشوند. گندم و جو نیز در این روستا کشت میشود. در روستای شالان صنایع دستی نیز رواج دارد و گروهی از مردم به ویژه زنان به تولید آن اشتغال دارند.
روستای کوهپایهای شالان بافت مسکونی متراکم دارد. معماری خانههای روستاییان به نحوه معیشت و نوع فعالیت آنان بستگی دارد. فضاهای خانهها را اتاقهای استراحت و پذیرایی، سرویس بهداشتی، انبار و تنورخانه تشکیل میدهد.
سقف خانهها مسطح است و با تیرهای چوبی و اندود کاهگل و یا قیروگونی پوشیده شدهاند و غالباً دارای ایوان میباشند. مصالح به کار رفته در خانههای قدیمی شامل سنگ، آجر، گچ، چوب، خشت و گل است. اما خانههای جدید با مصالح سیمان، آهن، آجر و گچ ساخته میشوند.
شرایط آب و هوایی مناسب، در پیرامون روستا مکانهای بسیار زیبای طبیعی و تفریحی به وجود آورده است. درختان بسیار بلند و پوشش سبز گیاهان مرتعی، چشمهها و سرچشمه رودهای کوچک در کوهستانهای اطراف روستا، نواحی تفریحی و طبیعی منحصر به فردی را ایجاد کردهاند.
در دو سوی بستر رودخانه الوند، که در جنوب روستا جریان دارد، تفرجگاههایی با چشماندازهای زیبا پدید آمده که محل رویش انواع گیاهان دارویی، مرتعی و گلهای وحشی رنگارنگ است و به زیستگاه پرندگان و جانوران آبزی تبدیل شدهاند.
جنگلهای انبوه و گسترده گردو، انار و انجیر کوهی اطراف روستا، از تفرجگاههای زیبا و کمنظیر روستاست، که مورد توجه مردم استان کرمانشاه قرار میگیرند.
در کنار مزارع روستا، ارتفاعات صخرهای دالاهو قرار گرفته که بلندترین قله آن 2250 متر ارتفاع دارد. سراسر این ارتفاعات را جنگلهای انبوه و مراتع سرسبز و خرم فرا گرفته است. این ارتفاعات در اکثر مواقع سال از برف پوشیده میشود
مناظر طبیعی و پوشش جنگلی ارتفاعات دالاهو با چشماندازهای زیبا و کمنظیر، یکی از جاذبههای طبیعی روستای شالان است در 4 کیلومتری روستای شالان آبشار زیبای پیران و ویرانههای قصر یزدگرد قرار دارد که قدمت آن به دوران ساسانی میرسد.
این اثر تاریخی مهم در یکی از بلندترین ارتفاعات قرار گرفته و اطراف آن را حصاری با برجهای نیم دایرهای شکل در برگرفته است. این برجها در فاصله 6 تا 16 متری یکدیگر قرار دارند.
در 9 کیلومتری روستا بنای سنگی مستطیل شکلی قرار دارد که به طاقگرا معروف است. این بنای سنگی فضای ایوان مانندی است که دیوارهای داخلی آن از لاشههای سنگ و ملاط گچ ساخته شده است.
ارتفاع بنا از سطح زمین 7/11 متر و عرض دهانه طاق 10/4 متر و عمق بنا 10/3 متر است. دیوارهای داخلی بنا با اشکال هندسی منقوش طراحی و اجرا شده است.
در 5 کیلومتری روستای شالان مقبره ابودجانه منسوب به دوره سلجوقیان واقع شده است. گفته میشود که این مقبره به سماکبن خوشه از طایفه اوس و از نزدیکان سعدبن عباده تعلق دارد که در جنگهای بدر و احد از یاران پیامبر (ص) بوده است.
زیارتگاه بابا یادگار در 10 کیلومتری روستای شالان، در دامنه کوه دالاهو واقع شده است. روی این بنا که به صورت مربعی کوچک است، گنبد مخروطی شکلی قرار گرفته و قسمتهای داخلی و خارجی آن با ملاط گچ اندود شده است.
این آرامگاه در میان اهل حق جایگاه بسیار والایی دار. مسجد عبدالله بن عمر که از مساجد باشکوه صدر اسلام در ایران است، در 2 کیلومتری روستای شالان قرار دارد. این بنا روی بقایای بنایی ساخته شده است که به دوران قبل از اسلام تعلق داشته است.
مسجد روستا مستطیل شکل است و شبستان آن 8 ستون دارد که در 2 ردیف موازی قرار گرفتهاند. محراب این مسجد برخلاف سایر مساجد، از دیوار چوبی بیرون نیامده بلکه به وسیله گچبری به دیوار مسجد الحاق شده است.
منبر مسجد 5 پله دارد که پشت به محراب ساخته شده است. مناره مسجد بعدها در قسمت جنوب غربی بام مسجد ساخته شده و در بالای آن گنبدی مخروطی شکل قرار دارد. معماری این مسجد بسیار زیبا و منحصر به فرد است.
مقبرههای شیخ بایزی و باباحقی در 5 کیلومتری روستا قرار دارد و از دیگر آثار مذهبی و تاریخی روستای شالان هستند. از مهمترین مراسم و آیینهای سنتی این روستا، برافروختن آتش در چهارشنبه آخر سال (چهارشنبه سوری) روی بلندیهای مشرف به روستا و همچنین مراسم سیزده بدر و رفتن به دامان طبیعت در آخرین روز نوروز است. همچنین در دوازدهم ماه ربیعالاول در این روستا مولودیخوانی توسط دراویش اهل حق برگزار میشود.
مردم روستا در اوقات فراغت به اجرای بازیهای محلی میپردازند که معروفترین آنها گرزان است. این بازی 8 نفر بازیکن دارد که بازیکنان در مربعی که بر روی زمین ترسیم میشود قرار میگیرند.
در وسط این مربع چالهای قرار دارد که چهار گرز در داخل چاله قرار میدهند. سپس چهار نفر در خط دفاع به حفاظت از گرزها میپردازند و چهار نفر که در خارج از مربع هستند برای تصرف گرزها به افراد داخل مربع حمله میکنند.
چنانچه موفق به تصرف گرزها شوند به حمله خود با گرز ادامه میدهند و افراد مدافع آنها را از خود دور میکنند. سایر بازیها عبارتند از قاوقاوان و توقا.
از مهمترین صنایع دستی و هنری روستای شالان به جاجیم، موج، گیوه و توپدوزی میتوان اشاره کرد.
موسیقی در میان مردم روستای شالان مانند سایر نقاط کردنشین اهمیت فراوانی دارد و استفاده از شمشال و دف در اجرای مراسم مذهبی بسیار متداول است. شمشال نوعی ساز بادی از جنس فنر است که به نی شباهت دارد، این ساز با نوایی سوزناک و گیرا نواخته میشود.
پوشاک مورد استفاده مردان روستای شالان عبارتند از سربند، کلاه، عرقچین، کوله بال، قبا، سمخه، شال، سلته، جافی، جوراب و گیوه و پوشاک زنان این روستا نیز شامل سربند، زیرپوش، کلنجه، پیراهن، یل، قبا، روپوش و جافی است.
از انواع غذاهای متداول روستا میتوان به شلم اشاره کرد که ترکیبی از آب انار، گندم نیمکوب، سبزیجات معطر و مغز گردو است. کولیره نیز نوعی نان محلی مرکب از آرد گندم، جو و ذرت است که روی ساج پخته میشود. همچنین قیسی که ترکیبی از نخود، آب گوجه فرنگی، پیاز و کمی برنج است، یکی دیگر از غذاهای محلی روستای شالان است.
منبع:همشهری
آشنایی با آرامگاه ظهیرالدوله – تهران
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniآرامگاه ظهیرالدوله در منطقه یک تهران و در اواسط سربالایی دربند و در کوچه ظهیرالدوله قرار دارد
میرزا علی خان دولوی قاجار، ملقب به ظهیرالدوله، فرزند محمد ناصرخان، وزیر دربار ناصرالدین شاه در سال 1281 در جمال آباد شیراز متولد شد.
وی در 16 سالگی دختر ناصرالدین شاه را به عقد خود درآورد و در سال 1304 به سمت وزیر تشریفات خاصه منصوب شد.
او پس از آشنایی با صفی علی شاه، با به تن کردن جامه فقر و درویشی، مراحل مریدی را پشت سرگذاشت. آن چنان که پس از مرگ صفی علی شاه، با اسم «صفا علی شاه» جانشین او شد.
ظهیرالدوله بعدها به همراه مریدانش خانقاهی در شمیران بنا کرد که پس از مرگ، او را در همانجا دفن کردند و از آن روز به بعد هم نام آن «آرامگاه ظهیرالدوله» شد.
این آرامگاه میان تجریش و امامزاده قاسم قرار دارد و سابقا در اطراف این محل گورستان کهنهای بوده است.
از آنجا که ظهیرالدوله مورد قبول اکثر طبقات اجتماعی بود، بسیاری از هنرمندان، سیاستمداران و دانشمندان وصیت کردند که در این آرامگاه دفن شوند.
از سالهای 1340 به بعد دفن اموات در این مجموعه ممنوع شد و دفن افراد در سالهای 40 تا 50 با اجازه نامه خاص و آنهم بصورت محدود انجام شد.
آخرین تدفین درآرامگاه ظهیرالدوله در سال 1359 انجام شده است. محوطه آرامگاه ظهیرالدوله پوشیده از درختهای سبز و خرم و درهم تنیده است و سنگ اکثر گورها در حال تخریب است.
آرامگاه مشاهیری چون ملک الشعرای بهار، ایرج میرزا، رشید یاسمی، رهی معیری، دکتر محمد حسین لقمان ادهم، محمد مسعود، ابوالحسن صبا، روح الله خالقی، فروغ فرخ زاد، قمرالملوک وزیری، استاد حسید تهرانی، برادران محجوبی، داریوش رفیعی، حبیب الله سماعی، حسن تقی زاده، درویش خان، صبحی مهتدی و بسیاری از هنرمندان دیگر در این گورستان قرار دارد.
این آرامگاه تاریخی که آنرا شبیه به آرامگاه پرلاشز فرانسه میدانند در سال 1378 توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران با شماره 2001 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
منبع:همشهری
آشنایی با دروازه قرآن شیراز – فارس
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniدروازه قرآن شیراز یکی از ۶ دروازه باقیمانده این شهر و یکی از آثار دیدنی شیراز به شمار میرود.
دروازه قرآن، از زمان آلبویه در همین مکان فعلی بارها ویران و تجدید بنا شده است.
ویران شدن این بنا در سال ۱۳۱۵ ه.ق به دستور والی وقت یکی از این نمونههاست.
دروازه قرآن کنونی را نیکوکاری به نام حسین ایگار ساخته و به مردم شیراز هدیه کرده است.
در بالای طاق بزرگ این دروازه اطاقی تعبیه شده که دو قرآن کتابت شده به دست سلطان ابراهیم نوه شاهرخ تیموری در آن نگهداری میشده است.
مردم شیراز قدیم، اول هر ماه قمری با عبور از زیر قرآن که آن را به حضرت علی علیهالسلام منتسب میدانستند خود را در برابر خطرها و بلاها بیمه میکردند.
آنها عقیده داشتند که کلامالله مجید تا پایان ماه آنان را از هر بلایی حفظ میکند.
این دو قرآن که در اصطلاح آن را قرآن هفده منی مینامیدند هم اینک در موزه پارس شیراز در معرض دید علاقه مندان قرار دارد و یکی از شاهکارهای نگارش کتاب آسمانی مسلمانان جهان به شمار میرود.
دروازه قرآن شیراز در کنار تفرجگاه گهواره دید و مقبره خواجوی کرمانی از شاعران مشهور کشورمان قرار دارد وگردشگران بسیاری با عکس گرفتن در کنار این اثر تاریخی خاطرات شیرینی را با خود به همراه میبرند.
ساعات کار:
شنبه تا چهارشنبه: از ساعت 8 الی 14
پنجشنبه: از ساعت 8 الی 13
نشانی:
شیراز خیابان فردوسی – حد فاصل خیابان رودکی و سعدی – ساختمان گشت تور
تلفن : 07132236542 – 07132233020 (5 خط)
فاکس: 07132236544
درباره گشت تور:
فعالیت خود را از سال 1367 با مجوز سازمان ایران گردی و جهان گردی آغاز نمودیم. حوزه فعالیت ما، ورود توریست به کشور و اجرای تورهای تخصصی میباشد.