موزه هدایای مقام معظم رهبری میزبان چه آثاری است؟/۱/

موزه هدایای مقام معظم رهبری در ۲۲ بهمن سال ۱۳۷۳ شمسی، در طبقه همکف ساختمان گنجینه قرآن و نفایس حرم رضوی به مساحت ۴۰۰ متر مربع  فضای نمایشی، با حضور حضرت آیت‌الله واعظ طبسی نماینده ولی‌فقیه و تولیت آستان قدس رضوی و حضرت آیت‌الله محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر مقام معظم رهبری بازگشایی شد.

این گنجینه شامل آثار هنری همچون تابلوهای خط و تذهیب، نقاشی، تابلوفرش، تراش روی شیشه، معرق چوب و صدف، سوزن دوزی، قلم‌زنی روی مس، انواع ظروف، ماکت‌ها، مدال‏‌ها و سکه است که توسط سران کشورهای خارجی، شخصیت‏‌های برجسته ایرانی و خارجی، هنرمندان و ارادتمندان به رهبر معظم انقلاب، آیت‌الله خامنه‏‌ای اهدا شده و ایشان این مجموعه‌ها را  در چندین مرحله به موزه آستان قدس رضوی اهدا کرده‌اند.

با توجه به کثرت، اهمیت  آثار و تأکید مسئولان بر نمایش حداکثر اشیاء اهدایی و با هدف افزایش رضایت‌مندی زائران و مجاوران همراه با ارتقاء کیفیت ارائه خدمات موزه به صورت مفهومی و مجازی در سال‌های ۱۳۸۸  و ۱۳۹۵ شمسی، گنجینه هدایای رهبری به مساحت ۱۳۱۴متر مربع فضای نمایشی توسعه یافت که در این فضا از فناوری جدید و دیجیتال نیز استفاده می‌شود.

برخی ازمحورهای اساسی نمایش آثار در موزه شامل انقلاب اسلامی، تقسیم‌بندی مفهومی و محتوایی، معرفی رهبر قرآنی، جهان‌شمولی مقام معظم رهبری، ارائه اینفوگرافیک‌های تصویری در خصوص دستاوردهای معنوی، سیاسی، فرهنگی، علمی و …. مقام معظم رهبری می‌شود.

قالیچه محرابی گلدانی (شجره طیبه)

نقش این قالیچه، شجره طیبه را نشان می‏‌دهد که ریشه در گلدانی حامل آیات سوره کوثر دارد. ۱۴ عدد گل‌ آفتاب‌گردان و تعداد ۶۳ عدد برگ به تعداد سال‏‌های عمر شریف پیامبر(ص) ‌حامل اسماءالحسنی است. کتیبه‌های موجود در حاشیه نیز مزین به شعر شهریار با مطلع «علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را / که به ما سوا فکندی همه سایه‌ هما را» است.

همچنین احادیثی از امام محمد باقر(ع) در باب عدالت، زینت‌دهنده فرم‏‌های لچکی بالای نقش محراب در متن قالیچه است. در قسمت بالای محراب صلوات و سلام خاص حضرت زهرا(س) و اولاد او نیز نقش بسته است.

این قالیچه در سال‌های معاصر توسط سیده فریده موسوی بافته شده و مرحوم حاج سید اباصلت موسوی زنجانی آن را اهدا کرده است. این قالیچه با تکنیک لول بافت، گره نامتقارن (فارسی)، دو پوده (پود زیرورو) و از جنس تار ابریشمی، پود پنبه‌ای و پرز ابریشمی در ابعاد ۸۲ در  ۱۴۸ سانتی‌متر در قم بافته شده است.

قالیچه لچک ترنج

این قالیچه در اندازه ۱۴۶×۲۱۸ سانتی‌متر با طرح لچک ترنج توسط استاد حبیبیان بافته شده است که در بافت آن از رنگ‏‌های کرمی، زرشکی، آبی، سبز و مشکی استفاده شده و این ترکیب فوق‏‌العاده‏ بر جذابیت نقش افزوده است.

همچنین در مرکز حاشیه فوقانی کتیبه‌ای با مضمون «ایران حبیبیان نایین» بافته شده است. تکنیک بافت این قالیچه شیوه لول بافت، گره نامتقارن (فارسی)، دو پوده (پود زیرورو) که از جنس تار و پود پنبه‌ای، پرز پشم و ابریشم بوده در دوره معاصر نایین بافته شده است.

 تابلوی قلم‌زنی مزین به تمثال امام خمینی

این اثر یک قاب بیضی شکل مسی در اندازه ۷۶ در۵/۹۶ سانتی‌متر است که داخل یک قاب طلایی رنگ قرار گرفته و دارای کتیبه‏‌هایی به شرح «بسم ‌الله الرحمن الرحیم یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک، راضیة مرضیة فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی صدق ‌الله العلی العظیم» و «وصیت من به همه آن است که با یاد خدای متعال به سوی خودشناسی و خودکفایی و استقلال، با همه ابعادش به پیش بروید، و بی‌تردید دست خدا با شماست. حضرت امام خمینی(ره)» است. این اثر توسط مهدی علمداری با تکنیک قلمزنی و جُنده‌کاری در ابعاد ۷۶ در ۵/۹۶ سانتی‌متر ساخته شده و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز آن را اهدا کرده است.

تابلوی نقاشی تمثال آیت‌الله خامنه‌ای

تابلوی نقاشی تمثال آیت‌الله خامنه‌ای در اندازه ۵/۳۶ در۵۴ سانتی‌متر با تکنیک رنگ و روغن توسط هنرمند سرحدی طراحی و اهدا شده است. این اثر با سبک رئالیسم و با بوم پارچه‌ای در سال ۱۳۷۲ هجری شمسی خلق شده است.

منبع:ایسنا

بازتاب اندیشه‌های «جریان نوگرایی» در صنایع‌دستی ایرانی

برخی از رشته‌های صنایع‌دستی مانند سفال و سرامیک و شیشه‌گری سنتی ذاتاً فرم محور و برخی مانند نساجی سنتی و دست‌بافته‌های سنتی نقش محورند. ایجاد تحول و نوآوری در این رشته‌ها با تأکید بر تجرید و انتزاع، محصولاتی مدرن با هویت ایرانی را در پی خواهد داشت. لازمه حرکت بر لبه باریک سنت و مدرنتیه در صنایع‌دستی معاصر ایرانی تبحر است. رنگ سفید در کشور چین نشان عزاست. این نمونه و موارد مشابه آن باید در کشورهای مقصد صادراتی و تولید صنایع‌دستی ایرانی و به ویژه آن دسته‌ای که توسط روستاییان و عشایر غیور تولید می‌شود سرلوحه قرار گیرد. چرا که ذائقه شهری دیگر رنگ‌های تند و اصطلاحأ جیغ را پذیرا نیست.

رنگ ملایم و همسو با دکوراسیون منازل و اماکن تجاری باید در نزدیک به ۳۰۰ رشته صنایع‌دستی کنونی به طور علمی و بر حسب قواعد رنگ‌شناسی آموزش داده شود. نیازهای زیبایی‌شناختی و کاربردی جامعه کنونی مخاطبان، بستر تولید محصولاتی را فراهم می‌آورد که تاکنون محلی برای ظهور نداشته‌اند. به کارگیری ابزار و تجهیزاتی که تولید را آسان‌تر، ایمن‌تر و با امکان تولید آن حتی در منزل مهیا سازد، امری است حیاتی که بتواند با تعاریف دست‌ساز بودن نیز همخوانی داشته باشد.

تعریف کاربرد جدید از محصولاتی که تولید شده‌اند و یا سابقه تولید ندارند نیز با نوآوری در محصول قرابت دارد. خاتم‌کاری که یکی از کهن‌ترین رشته‌های صنایع‌دستی است نیز روزی در ایران ورود پیدا کرده و محلی برای بروز پیدا کرده است. حاصل تجربه موفق ترکیب دو یا چند رشته مانند شیشه و مسگری نیز محصولات نو و جذاب است.

نداشتن دافعه و در نظرگیری نوگرایی مطابق با تعاریف صنایع‌دستی در رشته‌های صنایع‌دستی که از ذهن خلاق هنرمند ایرانی تراوش می‌کند، راه برای گسترش و رونق آن می‌گشاید. لزوم ارتقای کیفیت عرضه این محصولات نیز که مواریث و آبروی فرهنگی کشور است چند سالی است که هم مورد توجه فعالان صنایع‌دستی و هم فعالان صنعت بسته‌بندی کشور است تا بتوان جامه‌ای نو و درخور بر تن آن‌ها پوشاند.

تکنیک‌های ساخت نیز گاه روند تولید و کیفیت را سرعت می‌بخشد و شرط آن خارج نشدن از مسیر تولید دستی این محصولات است. مواد اولیه جدید و متنوعی در طبیعت یافت می‌شود که می‌تواند با تعاریف اولیه صنایع‌دستی همخوانی داشته باشد و از آن‌ها در تولید محصولات نو بهره گرفت.

تمام این مصادیق عرصه را برای ظهور و بالندگی پیروان مکتب نوگرایی در صنایع‌دستی ایران می‌گشاید. این مهم در گرو پیروی از فلسفه تفکر، خلاقیت و ایجاد طوفان فکری در هنرمندان و صنعتگران صنایع‌دستی است.

منبع:میراث آریا

شیره‌پزان در روستای پلکانی هزاوه

خانه‌های پلکانی و باغاتی که در دره واقع شده‌اند

هنگامه برداشت انگور است و شیره‌پزان و مشتاقان خرید محصولات خانگی روستا فراوان. من هم یکی از ده‌ها مسافر در جاده کوهستانی هزاوه که پرپیچ و خم است و زیبا. تردد خودروهای شخصی و وانت بارهایی که هم مسیرند رانندگی در جاده باریک را محتاطانه‌تر می‌کند. هرچه به روستا نزدیک‌تر می‌شویم خنکی دلچسبی که از شیشه باز خودرو احساس می‌شود به سرمایی که تن را مورمور می‌کند، می‌گراید. بافت روستایی هزاوه از دور با خانه‌های سنگی و گلی که به صورت پلکانی، بر شیب آرام کوه و در دل صخره‌ها قرار گرفته شگفت‌انگیز است. بام هر خانه حیاط خانه بالایی ست. این خانه‌ها از گل، سنگ و چوب ساخته شده و سقف‌های مسطح دارند. خانه‌ها جنوبی و رو به نور خورشید ساخته شده و باغ‌ها در شیب گسترده کوه و دره‌ها از دور چون دامنی پرچین در تنه کوهستانی روستا چشم نوازی می‌کنند.

تولید ۳۰ رقم انگور در تاکستان‌های هزاوه

در شیب کم یکی از تاکستان‌ها به سیدسجاد از اهالی بالا ده که همراه پسرانش مشغول چیدن خوشه‌های بلورین انگوراست خسته نباشید می‌گویم. خوشه‌ای دانه درشت و ارغوانی رنگ به دستم می‌دهد و می‌گوید: این یکی آفتاب بیشتر خورده هم شیرین است. می‌چشم؛ شیرین است و خنک. از او رمز و راز خوشه‌های دانه بلورین که بر شاخسار سنگینی می‌کنند را می‌پرسم، می‌گوید: هوای کوهستانی و رطوبت و خنکی مطبوع بهار و تابستان معتدل و پاییز نسبتا سرد و زمستان پربرف همه دست به دست هم داده تا دره‌ها را برای پرورش انگور مساعد کند. چشمه سارها هم خاک را سیراب و حاصلخیز می‌کنند تا در ارتفاعات بالاتراز ۲۷۰۰ متر کوه‌ها و دره‌ها در وسعت بیشتر از ۲۰ کیلومتر انگور به عمل آید. دستم را سایبان چشمانم در تیزی تند پرتو خورشید می‌کنم. تا چشم کار می‌کند تاکستان است و درختان گردو. تاک‌های ایستاده دربلندای کوهستان و خوشه‌های رنگینی که از میان برگ‌های پنجه‌ای سبز خودنمایی می‌کنند تابلویی زیبا آفریده است.

روزهای خوب انگورچینی

سیدسجاد همانطور که با دقت خوشه‌های رسیده را جدا کرده و می‌چیند سرگرم حرف زدن با من می‌شود و می‌گوید: هزاوه را به جز انواع انگور با کشمش، شیره، ترخینه، باسلق و شیره می‎شناسند. همه این فراورده‌های انگور پس از فصل برداشت توسط زنان و مردان هزاوه‌ای در حیاط منازل تولید می‌شود و علاوه بر مصارف داخلی در همه نقاط کشوربه فروش می‌رسد. او به گرمای زودرس امسال اشاره کرده و ادامه می‌دهد: انگور باغات هزاوه از نیمه اول مهربه بازار عرضه می‌شود و با برگزاری جشنواره پخت شیره و جشن شکرگزاری توام می‌شد که دوسالیست به دلیل شایع شدن بیماری کرونا کارگاه‌های تولید، خانگی و نسبتا خلوت برپا می‌شوند. امسال هوا گرم‌تر بود و انگورهای هزاوه زودتر رسید؛ شیره پزان هم از هفته پایانی شهریور در بعضی از خانه‌های پایین ده شروع شد. انگورهای ده بالا که در ارتفاعات واقع شده حالا که نیمه دوم مهر است آماده برداشت شده.

او از آیین سنتی انگور چینی که از گذشته مانده یاد می‌کند و می‌گوید: صبح زود که خورشید بر دشت و کوه نور می‌پاشد اهل خانه برپا می‌خیزند و بعد چاشت با هم عازم باغات می‌شوند. در کنار اولین کرت انگور آتشی کوچک بر می‌افروزیم یا چند زغال در آتشدان گذاشته و بر رویش برای دور کردن چشم زخم اسپند می‌ریزیم و با بسم الله و شکر خدا برای نعمتش سبدهای چوبی و سطل‌ها را با خوشه‌های انگور پر می‌کنیم. این رسم نه به عنوان آئین بلکه وظیفه‌ای برای شکرگزاری توسط هر خانواده ۳۰۰ سال است که در زمان برداشت انگور انجام می‌شود و جزئی از آئین ساده روستا درآمده. انگورها که چیده و جمع شد بخشی برای فروش می‌رود و بخشی برای خشک کردن و تولید فراورده‌های این دانه‌های خوش طعم و گوارا.

او می‌گوید: «این روزها همیشه هزاوه حال و هوای دیگری دارد. صبح زود مردمان روستا سبد به دست راهی باغات هستند تا حاصل یک سال زحمت خود را برداشت کنند. از نیمه دوم شهریور تا نیمه دوم آبان اهالی مشغولند. هزاوه بیش از ۴۰۰ هکتار باغ انگور داخل روستا و و بیش از ۱۵۰ هکتار مزرعه کوه مال دارد و زمان برداشت حدود یک تا دو ماه متفاوت، اما عمده کار در همین ایام است و بعد آبغوره‌گیری که موعد خاص خودش را دارد بخش مهم تولیدات مثل کشمش و شیره و ترخینه و باسلوق همین ایام انجام می‌شود. »

۳۵۰ کارگاه خانگی تولید شیره در هزاوه

در کوچه‌های روستا کنار هر درباز خودرویی پارک شده. در اکثر خانه‌ها باز است و بوی مطبوعی فضا را پر کرده. در کنار دیگ‌های روی اجاق‌های بزرگ که بخار غلیظی از آن‌ها بر می‌خیزد، زنان چادر به کمر بسته و مردان سالمند مراقب و با احتیاط چشم به مایع درون دیگ دوخته‌اند.

سیده‌سعیده همسر سیدسعید که با دقت شعله زیر اجاق را زیر نظر دارد از جشنواره شیره پزی که هرساله با حضور گردشگران با شور و حال بسیار و همراه با عرضه محصولات و هنرهای دستی برگزار می‌شد یاد می‌کند و می‌گوید: دو سال است که اهالی در خانه‌هایشان طبخ شیره را دارند و مراسمی برگزار نمی‌شود؛ اما به هرحال افرادی هم برای خرید انگور و محصولات می‌آیند.

خاک ترشی شیره را می‌گیرد

در هزاوه نزدیک ۳۵۰ کارگاه خانگی تولید شیره در روستا فعال هستند. در حیاط خانه او هم یک کارگاه خانگی برپاست. کمی آنسوی‌تر از در ورودی، کنار دوحوضچه آجری سیمانی به ابعاد حدود دو در دو مترکه در موازات هم یکی بالاتر و دومی در سطحی با فاصله در زیرقرار گرفته، همسر و پسرش در حال پایین آوردن سبدهای چوبی و سطل‌های مملو ازخوشه‌های انگوراز پشت الاغ هستند. مرد همسایه که به کمک آمده سبدهای انگور را داخل حوضچه اولی خالی می‌کند و سید سعید با فشار آب شلنگ گرد و غبار از خوشه‌ها می‌شوید. آب غبارآلوداز حوضچه دوم سرازیر و به سوی چاه گوشه حیاط راهی برای خود می‌یابد. آخرین ظرف انگور که تخلیه و شسته شد مردی جوان و زنی نسبتا سالمند با چکمه‌های سفید بلند داخل حوضچه شده و خوشه‌ها را زیر فشار چکمه‌ها له می‌کنند. از کناره حوضچه سیده سعیده کیسه‌ای خاک سفید را با فاصله‌های نزدیک به هم کنار چکمه‌هایی که با فشار پا مشغول له کردن انگورها هستند می‌پاشد. سیده سعیده می‌گوید: هر تن انگور حدود ۲۰ کیلو خاک می‌خواهد. هرچه انگور ترش‌تر باشد باید خاک بیشتری اضافه کرد. خاک ترشی شیره را می‌گیرد.

آب انگور آمیخته به خاک از حفره خروجی حوضچه اول قطره قطره و بعد چون چشمه‌سار به حوضچه دوم می‌ریزد. همزمان مردانی که به کمک آمده‌اند سطل سطل از حوضچه شربت اولیه شیره انگور را برداشته و در دیگ مسی که روی اجاق منتظر گرم شدن است خالی می‌کنند.

سید سعید می‌گوید: «قدیم اجاق‌ها چوبی بود و سوخت‌ها فسیلی، آب انگور درقزقان مسی گرم می‌شد ولی حالا در دیگ آلومینیومی. الان در خیلی از خانه‌ها آب انگور با لوله به به داخل دیگ می‌ریزد و قبلا سطل سطل مثل همین که می‌بینید.»

آخرین سطل‌ها در دیگ ریخته می‌شود، مرد سالمندی که حرارت زیر دیگ را تنظیم می‌کند می‌گوید: حرارت باید طوری باشد که مایع به جوش نیاید فقط داغ شود. مردی دیگر از خلال بخار غلیظ برخاسته از دیگ محلول انگور و خاک سفید را به دقت ارزیابی کرده و گاه با ملاقه دسته بلند چوبی هم می‌زند. او می‌گوید: «به محض داغ شدن باید زیر دیگ را خاموش کرد تا در دیگ بماند و سرد شود؛ وقتی خوب سرد شد آب زلال رو می‌افتد و خاک ته‌نشین می‌شود.»

شیره شربتی و باسلق

سید سعید مراحل بعدی را اینگونه شرح می‌دهد. آب زلال از این دیگ به دیگ دیگر ریخته می‌شود و روی کوره قرار می‌گیرد. کوره از چهار چشمه تشکیل شده و حرارتش با گاز است حدود یکساعت و ربع روی کوره حرارت می‌بیند تا اینکه دو سوم آب می‌جوشد و آب زلال انگور غلیظ و عقیق رنگ و به شیره تبدیل می‌شود. خاک ته دیگ را هم می‌جوشانیم و داخل کیسه متقال می‌ریزیم تا هرچه آب دارد جدا شود و دوباره حرارت دیده و شیره شود. این شیره «شیره شربتی» است.

او محصول دیگری که از شیره تولید می‌شود را ترخینه و باسلق عنوان کرده و می‌گوید: «این‎ها از تنقلات شیرین و خوشمزه زمستان است. برای تهیه آن‌ها چند روز بعد به مقداری از شیره، نشاسته اضافه می‌کنیم تا خوب در آن حل شود؛ بعد حرارت می‌بیند. در حین حرارت دیدن باید مدام مخلوط را هم بزنیم که ته نگیرد و گلوله نشود، وقتی خوب قوام آمد ترخینه می‌شود که در سینی‌های مسی و آلومینیومی ریخته، خنک شده و به شکل مستطیل‌های کوچک بریده و در سبدهای چوبی زیر آفتاب پشت بام خشک و سپس شسته و روی سفره پاره‌ای داخل اتاق پهن و خشک می‌شود.»

برای تهیه باسلق بندهای نخی که از آن‌ها مغز گردو رد شده را در مایع داغ ترخینه می‌گذارند شیره غلیظ شده به مغزها می‌چسبد، سپس بندهای نخی را به میخ می‌آویزند یا در سبد چوبی می‌گذارند تا خوب خشک شود. باسلق و شیره انگور از تنقلات شیرین و خوشمزه هزاوه‌ای‌ها در زمستان است.

منبع:میراث آریا

توسعه صنعت گردشگری منطقه اکو؛ ظرفیت‌ها و موانع

 تنوع فرهنگی و اقلیمی، میراث تاریخی مشترک همسایگی و وسعت سرزمینی با جمعیت نیم میلیارد نفری، ظرفیت توسعه گردشگری را میان کشورهای عضو سازمان همکاری های اقتصادی (اکو) افزایش داده، اما آیا این صنعت به جایگاه واقعی خود در این منطقه رسیده است؟

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، ۳۶ سال پیش (سال ۱۹۸۵) وقتی سازمان همکاری‌های اقتصادی (اکو) توسط ایران، پاکستان و ترکیه تاسیس و عملا جانشین سازمان همکاری منطقه‌ای برای توسعه (RCD) (۱۹۶۴ تا ۱۹۷۹) شد، شاید تصور نمیشد اکو به سازمانی فراگیر در منطقه با ۱۰ عضو تبدیل شود و همکاری‌های مشترک در آن از حوزه های ارتباطی و حمل‌ونقل و ترانزیت تا حوزه بیمه و کشاورزی و انرژی گسترش یابد.

۸ سال بعد از تاسیس اکو (سال ۱۹۹۲)، پنج جمهوری (قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان) از آسیای مرکزی، جمهوری آذربایجان از قفقاز جنوبی و همچنین افغانستان به این سازمان ملحق شدند و اکنون این سازمان به یک ظرفیت مهم و یک بازار بزرگ منطقه‌ای با ۵۰۰ میلیون نفر جمعیت تبدیل شده است.

منطقه اکو با ۸ میلیون کیلومترمربع به عنوان یکی از کهن‌ترین حوزه‌های تمدنی معاصر، ظرفیت کم‌نظیری از مزیت‌های گردشگری طبیعی، آیینی، فرهنگی، هنری، سلامت، ورزشی، خوراک را در خود جای داده است. اگر فقط یک یا چند عنوان از این مزیت‌ها در قالب برند گردشگری اکو تبیین و ساختاری مشخص و یکپارچه در مسیری صحیح برای کشورهای عضو ایجاد شود، یکی از شگفت‌انگیزترین تصاویر گمشده هویت شرقی از قاره کهن را پیش چشم ملت‌های منطقه و جهان به نمایش می گذارد.

تبدیل گردشگری اکو به نماد گردشگری منطقه نه تنها بهترین مسیر همکاری برای به هم‌ رسیدن مجدد ملت‌های منطقه است، بلکه رشد فراگیر اقتصاد فرهنگ، تجارت صنایع‌فرهنگی و توسعه بازارهای مشترک میان همه کشورهای اکو را هم تضمین می‌کند و عامل و بستری مناسب برای جذب سرمایه و همکاران مشترک‌المنافع از خارج از این منطقه خواهد بود.

در این میان ایران در قلب منطقه اکو از جایگاه و موقعیت ویژه برخوردار است، جایگاهی به عنوان پل ارتباطی این سازمان و کشورهای عضو آن با مناطق و اتحادیه‌های پیرامونی که گذرگاه ترانزیتی شرق و غرب و محور مواصلاتی شمال و جنوب را ایجاد، تقویت و تثبیت کرده است.

بی‌تردید گردشگری عامل تعیین‌کننده‌ای در اقتصاد منطقه است، نکته مهم این است که با برگزاری ۱۵ دوره نشست سران اکو و آگاهی از همه ظرفیت‌های موجود و قابل توسعه، گردشگری هنوز به عنوان یک اولویت در منظومه گفتمانی اعضای این سازمان قرار نگرفته است، زیرا بهره‌برداری از این فرصت‌ها و ظرفیت‌ها به اراده ملی همه اعضای سازمان و عزم مشترک و برنامه‌ریزی دقیق برای توسعه گردشگری اکو نیاز دارد.

بنا به گزارش دبیرخانه سازمان اکو، در سال ۲۰۱۸ پیش از شیوع همه‌گیری کرونا در جهان، میزان بازدیدکنندگان از منطقه اکو، ۷۸میلیون نفر بوده که درآمدی بالغ بر ۵۱ میلیارد دلار به‌همراه داشته است، البته ۲۷میلیون نفر از گردشگران در این دوره از ساکنان داخل منطقه بوده‌اند که این رقم ۳۴درصد کل بازدیدکنندگان را تشکیل می‌دهد.

اکو با خانواده‌ای نیم میلیارد نفری ساکن در عرصه‌ای بسیار وسیع دارای مظاهر و نمادهای جذاب طبیعی، تمدنی، میراثی، تاریخی، ادبی و هنری است و برگزاری رویدادهای مختلف در این حوزه‌ها، گسترش تبادلات و تعاملات فرهنگی را منجر می‌شود که اصل اول توسعه گردشگری در این منطقه غنی است.

با همین رویکرد و بنا به تصمیم نشست وزیران گردشگری کشورهای عضو اکو (پیش از کرونا)، شهر دوشنبه در تاجیکستان برای سال۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ و همچنین شهرهای ساری و اردبیل از ایران برای سال ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ انتخاب شدند. این رویدادها یکی از بهترین فرصت‌ها برای توسعه فراگیر گردشگری اکو است و انتظار می‌رود در آینده‌ای نزدیک با همکاری و باور جمعی، توسعه گردشگری اکو به عنوان گفتمان غالب و اولویت سازمان تبدیل شود.

برگزاری رویداد پایتخت گردشگری اکو می‌تواند یکی از زیباترین نمادهای گردشگری جهان را در این حوزه تمدنی دیرین که با حوزه نوروز و حوزه فرهنگی و تمدنی ایران هم‌پوشانی دارد به نمایش گذاشته و هویت شرقی را احیا کند.

وجود پنج راهگذر و مسیر مواصلاتی عمدتا ریلی مشترک «اسلام آباد- تهران- استانبول»، «قطار کانتینری آلماتی- بندرعباس»، «آلماتی- استانبول»، «ایران-افغانستان- تاجیکستان- قرقیزستان- چین و «ایران- ترکمنستان- قزاقستان» نشان می‌دهد در کنار توجه به بنیان ذاتی توسعه روابط تجاری، اقتصادی، یکی از زیرساخت‌های اثربخش برای توسعه گردشگری و گسترش رفت‌وآمدهای درون منطقه‌ای ساکنان اکو، مهیا است.

اگر چه سطح مناسبات سیاسی و مبادلات اقتصادی منطقه تجاری اقتصادی و قرار گرفتن میان چین و اروپا به عنوان دو بازار و غول بزرگ اقتصادی جهانی، عامل اصلی تکاپوی اکو در مناسبات بین‌المللی منطقه‌ای شده، اما تنوع اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی، دسترسی جغرافیایی و همسایگی، آشنایی منطقه‌ای، میراث و تاریخ مشترک ملت‌های منطقه، این روابط را تسهیل کرده است و جای تعجب است که چرا صنعت گردشگری نتوانسته از این ظرفیت بهره‌برداری کند.

با اینکه در طول این سال‌ها موسسه‌های فرهنگی، آموزش عالی، بیمه و شرکت بیمه اتکایی، بانک توسعه و تجارت و مجمع اتاق‌های بازرگانی و صنایع اکو تشکیل و مراکز منطقه‌ای مدیریت خشک‌سالی و انتقال تکنولوژی، مبارزه با بلایای طبیعی، کمیسیون دائمی مبارزه با بیماری‌های دامی تاسیس شده است، اما گردشگری همچنان در یک واحد مدیریتی مشترک با بخش صنعت و کشاورزی قرار دارد.

اکو اگر چه واحدهای مدیریتی در بخش حمل‌ونقل و ارتباطات، تجارت و سرمایه‌گذاری، انرژی، معادن و محیط‌زیست، آمار و تحقیقات اقتصادی، توسعه پایدار و منابع انسانی و سازمان‌های تخصصی را ایجاد کرده، اما توسعه گردشگری نه به عنوان صنعتی پیش‌رو با جایگاه جهانی، بلکه فقط در قالب برگزاری رویدادهای فرهنگی و هنری ترویج می‌شود.

در همین چارچوب با آرش نورآقایی راهنمای گردشگری و مدیرمسئول فصل‌نامه میراث‌فرهنگی و گردشگری گیلگمش و ساسان قاسمی کارشناس صنعت گردشگری و فرح ولی‌نژاد کارشناس بازاریابی سازمان‌های منطقه‌ای و بین‌المللی درباره ظرفیت‌های درباره فرصت‌ها و ظرفیت‌های توسعه گردشگری گفت‌وگو کردیم.

جاده ابریشم و نوروز ، نخ تسبیح توسعه گردشگری منطقه اکو

آرش نورآقایی با اشاره به اینکه توسعه اقتصاد پایدار از اهداف اصلی اکو است گفت: اکو به عنوان یک سازمان منطقه‌ای به مسائل تجاری، علمی، فرهنگی، فنی و حمل‌ونقل و ارتباطات که زیرساختی است، می‌پردازد، از همین منظر، گردشگری هم می‌تواند نمود بارز در اهداف اکو باشد.

وی افزود: گردشگری پایدار به عنوان شعار و هدف اصلی سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) یا «گردشگری غنا می‌بخشد» شعار روز جهانی گردشگری (۲۷ سپتامبر ۲۰۰۶) بود، این در حالی است که اکو از همان ابتدای تاسیس افزایش سطح رفاه و زندگی مردم را دنبال می‌کند که اهداف توسعه گردشگری است.

راهنمای گردشگری با بیان اینکه ۱۰ عضو اکو چندین ویژگی مشترک و مزیت نسبی دارند توضیح داد: همسایگی در عرصه گردشگری بسیار مهم است، در همه جهان کشورهای هم‌جوار و هم‌مرز بیشینه رفت و آمد را با یکدیگر دارند.

مدیرمسئول فصل‌نامه گیلگمش اظهار داشت: جاده ابریشم یک ظرفیت ارزشمند برای تمرکز کشورهای اکو است که در دو دهه اخیر بر همین اساس همکاری‌های مشترک میان اعضا اکو را افزایش نسبی داده است، جاده ابریشم با همان قدمت تاریخی که دارد می‌تواند عاملی برای توسعه تجارت و گردشگری در دوران معاصر هم باشد. حتی اگر اقتصادی و بر مبنای همکاری‌های تجاری به جاده ابریشم نگاه کنیم، این جاده و مسیر نخ تسبیح رونق گردشگری در منطقه اکو و حتی فراتر از اکو است.

نورآقایی با بیان اینکه اکو یک شانزدهم جمعیت جهان را در خود جای داده است، گفت: از طرفی آیین نوروز به عنوان میراث جهانی میان ۱۲ کشور جهان در میان بیشتر کشورهای عضو اکو هم یک آیین کهن و زنده است و ملت‌های این منطقه از آن پاسداری می‌کنند که با دیپلماسی نوروز می‌توان گردشگری فرهنگی را در قلمرو اکو تعمیق بخشید. نوروز بهانه سفر را برای ساکنان این منطقه فراهم کرده است که باید گسترش داده شود.

وی تاکید کرد: کشورهای عضو اکو جدا از مرزهای جغرافیای سیاسی در محدوده ایران فرهنگی هم محسوب می‌شوند، در جغرافیای ذهنی مولانا و فردوسی هستند؛ بیشتر مردم این منطقه، پیشنیه چند هزار ساله مراودات فرهنگی با یکدیگر داشته و دارند. از طرفی دین و زبان مانند زبان فارسی نقاط مشترک چندین قرنی مردمان سرزمین های عضو اکو است.

نوروز یک زمان مشترک را در اختیار کشورهای اکو قرار می‌دهد که بر اساس بعد زمانی در کنار جاده ابریشم به عنوان بعد مکانی، می‌تواند برای آغاز همکاری‌های گردشگری اکو، گفتمان‌سازی کند. نوروز و جاده ابریشم به فعالان و متولیان صنعت گردشگری در منطقه اکو این امکان را می‌دهد که در زمان و  مکان متفاوت  رویدادهایی را با محور گردشگری و جذب گردشگر برنامه‌ریزی و اجرا  کنند، همکاری های فرهنگی و اقتصادی خود را توسعه دهند.

توسعه گردشگری در اکو نیازمند سرمایه‌گذاری است/ ضرورت تعیین سقف گردشگری اکو

ساسان قاسمی معتقد است: گردشگری را شاید نتوان به عنوان صنعت اقتصادی مستقل در نظر گرفت، اما قطعا به عنوان موتور محرک و پیشران بسیاری از حوزه‌ها و صنایع اقتصادی دیگر است.

این فعال گردشگری بیان کرد: اگر به رشد اقتصادی که هدف اکو است می‌اندیشیم، صرفا گردشگری و پذیرش گردشگری نباید مد نظر باشد، بلکه باید در صنایع وابسته گردشگری یا آنچه که گردشگری باعث رونق آنها می‌شود مانند صنعت حمل‌ونقل، فناوری‌های نوین، هتل سازی و راه‌سازی، صنعت بیمه که در رشد گردشگری هم موثر هستند سرمایه گذاری انجام شود.

ایجاد و توسعه بسیاری از صنایع مرتبط و موثر گردشگری به سرمایه‌گذاری نیاز دارند، اگر زیرساخت حداکثری و با کیفیت و دارای استاندارد وجود نداشته باشد نباید افزایش گردشگر و رونق گردشگری را هم انتظار داشته باشیم، حتی اگر هم سفری صورت بگیرد جذب حداکثری گردشگر و گردشگری با کیفیت محقق نخواهد شد.

این فعال گردشگری اظهار داشت: اکنون شاید یک تکاپوی گردشگری را با همین میزان سرمایه‌گذاری و تبلیغات شاهد باشیم، اما آن گردشگری که بتواند محرک اقتصادی جوامع عضو اکو که رویکردی مبنایی در توسعه پایدار اقتصادی دارند، رخ  نمی‌دهد.

قاسمی با تاکید بر ضرورت مهیا کردن زیرساخت ظرفیت جذب گردشگر افزود: برای اکو باید سقف گردشگری را هم در نظر گرفت، نباید هدف صرفا گردشگری انبوه باشد، زیرا این سقف خارج ظرفیت و بدون برنامه، علاوه بر آسیب فرهنگی و اجتماعی، به اقتصاد و حتی محیط زیست هم آسیب می زند.

رویداد «ساری ۲۰۲۲» و «اردبیل ۲۰۲۳» سهم بازار گردشگری ایران را افزایش می‌دهد

فرح ولی‌نژاد درباره اقدامات انجام شده درباره همکاری با اکو در وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی گفت: افزایش همکاری‌های بین‌المللی همواره در دستور کار وزارتخانه و پیش از این در سازمان میراث‌فرهنگی بوده است و در دولت سیزدهم شتاب بیشتری هم خواهد گرفت.

کارشناس بازاریابی سازمان‌های‌ منطقه‌ای و بین‌المللی بیان کرد: تعاملات گسترده‌ای در سال‌های اخیر با سازمان اکو انجام شده است. از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸ پنج جشنواره خوراک اکو-جاده ابریشم و در حاشیه آن ۴ دوره کارگاه آموزشی گردشگری آشپزی در حاشیه جشنواره خوراک برگزار شده است. همچنین دو دوره گردشگری سلامت اولین دوره در رامسر در سال ۱۳۹۳ و دومیین در اردبیل در سال ۱۳۹۸ با حضور همه فعالان گردشگری سلامت کشورهای عضو درقالب کنفرانس و نمایشگاه و نشست‌های تخصصی B2B برگزار شد.

وی با اشاره به برگزاری نمایشگاه صنایع‌دستی اکو از سال ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸ در ایران گفت: در همه این سالها برای حضور در نمایشگاه گردشگری و صنایع وابسته در تهران از هنرمندان و فعالان کشورهای اکو دعوت شده است، البته این رویدادها به دلیل شیوع همه گیری کرونا کمرنگ یا متوقف شد که قطعا با عبور از این بحران مجدد از سر گرفته می‌شود.

پیشنهاد انتخاب پایتخت گردشگری به همراه سازو کار انتخاب را از سوی معاونت گردشگری وزارت میراث فرهنگی در قالب یک طرح به دبیرخانه اکو – که محل دبیرخانه دائمی آن در تهران است- ارائه کردیم و مورد استقبال همه کشورهای عضو قرار گرفت. سال ۲۰۱۹ در نشست وزیران گردشگری در خجند تاجیکستان، شهرهای دوشنبه برای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ و ساری و اردبیل به دلیل رویداد برگزاری گردشگری سلامت برای سالهای  ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ از همین فرایند به عنوان پایتخت گردشگری اکو انتخاب شدند که اقدامات لازم برای میزبانی انجام شده است.

کارشناس بازاریابی سازمان‌های‌ منطقه‌ای و بین‌المللی معتقد است: برگزاری رویدادهای پایتخت گردشگری باعث افزایش سهم بازار گردشگری ایران و استان مازندران و اردبیل و برندسازی شهرها و استان‌های میزبان و معرفی آن به عنوان مقاصد گردشگری می‌شود. همچنین این رویدادها، افزایش تبادلات تجاری با رویکرد محصولات و صنایع فرهنگی با توجه مشترکات و همچنین شناسایی و معرفی ظرفیت های دیگر استان‌ها برای ترغیب سرمایه‌گذاران بین‌المللی در صنعت گردشگری را به همراه خواهد داشت.

منبع:ایرنا

۲۸ نقطه در جزیره قشم که باید ببینید(۱)

 ژئوپارک جهانی قشم یکی از نخستین ژئوپارک‌های شبکه جهانی است که با ثبت ۲۸ ژئوسایت فرصت بی‌نظیری برای گردشگران و مسافران است تا با اعجاب‌های طبیعی این ژئوپارک آشنا شوند.

به گزارش ایرنا، این ژئوپارک به مساحت ۲ هزار و ۶۰۰ کیلومتر مربع شامل جزیره‌های قشم و هنگام و ۵۰۰ متر مرز حاشیه دریایی این جزایر و خلیج دیرستان است که در سال ۱۳۹۶ از امتیاز ژئوپارک یونسکو بهره‌مند شد.

ژئوپارک تنوع عظیمی از چشم اندازهای زمین شناسی در کنار تنوع سایت‌های مختلف را ارائه می‌کند و علاوه بر این، تنوع اکولوژیکی، باستان شناسی و فرهنگی خاصی دارد. ژئوپارک جهانی قشم دارای ۲۸ سایت متنوع و اصلی است که در ادامه با این جذابیت‌های طبیعی آشنا می‌شویم.

۱-جنگل حَرّا

جنگل‌های حَرّا واقع در شمال جزیره قشم که دارای پنج عنوان تالاب بین‌المللی، ذخیرگاه زیست کُره، منطقه حفاظت شده، منطقه ویژه دریایی و منطقه ویژه پرندگان است، به عنوان یکی از  ارزش‌ها و جذابیت‌های طبیعی ژئوپارک قشم شناخته شده است. این جنگل‌ها به عنوان یکی از مهمترین اکوسیستم‌های آبی حایل بین دریا و خشکی است که دارای ارزش زیستگاهی و نقش حفاظتی در فرایند­های بیولوژیک سواحل گرمسیری و نیمه گرمسیری را بر عهده دارد.

حرا درختی آب شورزی  است که به هنگام مدّ دریا تا گلوگاه در آب فرو می رود و با خاصیت تصفیه‌ای که در پوست آن وجود دارد، آب شیرین دریا را جذب و نمک آن را دفع می کند.

۲-ژئوسایت گنبد نمکی و غارهای نمکدان

این سایت که یکی از عجایب هفت‌گانه قشم است در فاصله ۱۰۰ کیلو متری شهر قشم قرار دارد. ۵۷۰ میلیون سال از زمان شکل گیری ژئوسایت نمکدان می‌گذرد. در این منطقه به دلیل پدیده دیاپیریسم گنبد نمکی به ارتفاع حدود ۲۸۰ متر با قطر قاعده‌ای حدود هفت کیلومتر سر برآورده است. در این گنبد ۱۷ غار نمکی وجود دارد که یکی از آنها طولانی ترین غار دنیاست از مهمترین جاذبه‌های ژئوپارک قشم محسوب می‌شود.

گنبد نمکی به بدلیل بالا آمدن توده نمکی انباشته در لایه های زیرین، در سطح زمین پدیدار شده است. نمک در هنگام صعود به لایه‌های بالایی و سطح زمین، مقدار زیادی از سنگ‌ها و کانی‌های اعماق را با خود به سطح آورده است و به همین دلیل در آن ناحیه تنوع بالایی از سنگ‌ها و کانی‌ها مشاهده می‌شود. وجود چشمه‌های نمک و سفیدپوش شدن دره‌ها و زمین‌های اطراف این گنبد توسط نمک، چشم اندازی رویایی به منطقه داده است.

۳-ژئوسایت جزایر ناز

در نوار ساحلی جنوبی قشم چند جزیره نسبتا کوچک در نزدیکی ساحل قرار گرفته‌اند که در هنگام مد دریا از جزیره قشم جدا شده و به صورت جزایر مستقل درمی آیند و در هنگام جزر دریا به جزیره قشم متصل می شوند. این ویژگی برای مردم بسیار جذاب و هیجان انگیز است. همچنین این بخش از ساحل جنوبی دارای تنوع زیستی ویژه و غنی بوده و پرندگان مهاجر و غیر مهاجر زیادی در این منطقه مشاهده می شود.

۴-ژئوسایت دره تندیس‌ها

ژئوسایت دره تندیس ها در جنوب غربی روستای طبل و در جوار روستای ملکی قرار دارد. این دره یکی از ژئوسایت های شگفت انگیز ژئوپارک قشم است که وسعت زیادی دارد و در گستره آن می توان انواع پدیده های زمین شناختی و تندیس های طبیعی شکل گرفته بر اثر فرسایش فیزیکی را مشاهده نمود.

یک گردشگر می‌توان یک روز تمام (و حتی بیشتر از آن) را در این دره‌ها جذب طبقات مارن، سنگ آهک و ماسه‌سنگ‌هایی شود که به صورت منظم لایه و با ضخامت‌های کم تا توده ای در برابرش تجلی می‌کنند.

ابر و باد و باران و فشارهای وزنی طبقات رویین به عنوان عوامل ناهمگن فرسایشی، دست به دست هم داده‌اند تا احجامی زیبا را خلق کنند. فرسایش طبیعی باعث ایجاد پیکره‌های بسیار بزرگی شده است که به انسان، حیوانات و پرندگان شباهت دارد.

مقاومت‌های نابرابر لایه‌های مختلف باعث شکل گیری تندیس‌هاست که همه حاصل همین پدیده‌های رسوبی است.

۵-ژئوسایت تالاب پرندگان دوکوهک

سواحل شمالی قشم از منتهی‌الیه شرقی شهر قشم تا روستای هُلُر و شهر درگهان از وسیع‌ترین و غنی‌ترین پهنه‌های گِلی خلیج فارس به حساب می‌آید. انواع موجودات بی‌مهره کف‌زی مثل کرم‌های حلقوی، انواع نرمتنان و انواع سخت‌پوستان ریز و درشت در این منطقه مشاهده شده  است و به عنوان گونه‌های کلیدی منطقه و یکی از حلقه‌های مهم زنجیره غذایی در این منطقه به شمار می‌آید.

میزان بالای موادمغذی و پایین بودن شدت جریان آب دریا پناهگاه مناسبی را برای زیست پرندگان مهاجر در این منطقه فراهم کرده که همه ساله شمار زیادی از پرندگان مهاجر را در فصل سرما به این منطقه می‌کشاند.

۱۲۰ گونه پرنده آبزی و کنار آبزی شامل انواع سلیم‌ها، حواصیل‌ها، باکلان‌ها، باشلک‌ها، پرستوهای دریایی، کاکائی‌ها از ظرفیت غذایی این ژئوسایت برخوردار می‌شوند. پرندگان شکاری نیز به ویژه پلیکان‌های خاکستری و فلامینگوهای بزرگ و عقاب ماهیگیر نیز در میان پرندگان مهاجری که وارد تالاب دوکوهک در جزیره قشم می‌شوند، مشاهده شده است.

۶-ژئوسایت دره ستاره‌ها

یکی از ژئوسایت‌های اصلی ژئوپارک قشم که قدمت سازندهای زمین شناسی آن به ۱۰ میلیون سال پیش می رسد ژئوسایت دره ستاره هادر نزدیکی روستای برکه خلف واقع شده است. دو فرآیند طبیعی فرسایش آبی و بادی ساختار ژئومورفولوژی منحصر بفردی در طبیعت به‌وجود آورده است که برای اغلب مردم بسیار شگفت انگیز و دیدنی است.

دره ستاره‌ها در زبان محلی به نام استاله کفته شناخته می‌شود که به معنی ستاره افتاده است. بر اساس باور مردم محلی، ستاره‌ای در این منطقه به زمین برخورد کرده و بر اثر این برخورد اشکال و احجام عجیب در این منطقه پدید آمده‌است.

۷-ساحل لاک پشت‌ها

ساحل زیبای روستای شیب دراز یکی از چندین محل مناسب تخم گذاری لاک پشت‌های دریایی پوزه عقابی در خلیج فارس می‌باشد. هر ساله لاک پشت ها از اوایل اسفند ماه تا اواخر فصل بهار جهت تخم گذاری به این ساحل می آیند. لاک پشت دریایی پوزه عقابی از جمله گونه های در معرض خطر انقراض است. بر این اساس منطقه شیب‌دراز تحت نظارت قرار دارد تا از انقراض این گونه جلوگیری شود.

۸-ژئوسایت دره شور

قدیمی‌ترین سنگ‌های رسوبی جزیره را می‌توان در این منطقه مشاهده نمود. این ژئوسایت بسیار وسیع است و مساحت آن به حدود ۱۲ کیلومترمربع می‌رسد. وجود چشمه­‌های گوگردی نقش و نگاری شگرف به دره داده و گویی هنرمندی چیره‌دست آن را به تصویر کشیده است. البته این تنها ویژگی این چشمه ها نیست و خاصیت درمانی آن سالانه هزاران نفر از بومیان منطقه را به سوی خود می ­کشاند. چشم انداز بکر و دست و نخورده طبیعت و نبود پوشش گیاهی از ویژگی‌های خاص این ژئوسایت است.

۹-غارهای خربس

خربس مجموعه‌ای از غارهای طبیعی است که با دست بشر توسعه یافته و در سازندهای زمین شناسی نرم فرسا قرار گرفته است. سن زمین شناسی سازند این اثر نزدیک به ده میلیون سال و قدمت تاریخی این اثر حداقل تا دوره ساسانی است. غارهای خربس که از بیرون ساختار ساده و طبیعی و زمین‌شناختی خود را همچنان حفظ کرده‌اند از درون با مجموعه دهلیزها، تالارها و اتاق‌های متعدد است که نشانه حضور مردمانی از دوران‌های کهن در این جزیره می‌باشد.
۱۰-ژئوسایت ژئولینک

ژئوسایت ژئولینک محدوده ای در حد فاصل ژئوسایت‌های دره شور و نمکدان در یال جنوبی تاقدیس منطقه سَلَخ است. این ژئوسایت نمایشگاهی از پدیده‌ها و عوارض ساختاری مرتبط با تاقدیس‌ها و فرسایش است. نزدیکی به ساحل جنوبی باعث افزایش تاثیر عملکرد عوامل فرسایش و موجب شکل گیری پدیده‌های جالب فرسایشی در این سایت شده است.

۱۱-ژئوسایت تنگه چاهکوه

ژئوسایت تنگه چاهکوه با چشم اندازی فوق‌العاده از حجّاری آب در صخره‌ها و دیواره‌ها، در مجاورت روستای چاهوشرقی قرار دارد. این تنگه بدلیل وجود لایه‌های نرم قابل فرسایش و تاثیر عملکرد فرسایشی آب شکل گرفته است. در دیواره‌های این دره حفره‌ها، درزها و بریدگی‌های بسیار زیاد و متنوعی ایجاد شده که به آن ساختار و چشم انداز ویژه‌ای بخشیده‌است.

این سایت را به دلیل وجود چاه‌هایی که توسط مردمان محلی همجوار با این ژئوسایت برای نگهداری و ذخیره آب باران حفر شده است، چاهکوه نامیده‌اند.

۱۲-موزه ژئوپارک جهانی قشم

در موزه ژئوپارک قشم موزه توجه ویژه‌ای به آثار طبیعی، تنوع زیستی و صنایع دستی هنرمندان جزیره شده است. ماکت سه بعدی بزرگ جزیره و بسترهای طبیعی بازسازی شده ژئوسایت‌های ژئوپارک از جاذبه‌های اصلی این موزه به شمار میرود.

افزون بر سه هزار نمونه موجود در موزه شامل کوچکترین پستاندار جهان با نام «حشره‌خوار کوتوله» به وزن ۲ گرم تا اسکلت نهنگ ۱۱ متری در این موزه به نمایش درآمده است. از ویژگی های این موزه به وجود سه گونه از لاک‌پشت‌های حوزه خلیج فارس همچون لاک پشت پوزه عقابی و پشت چرمی (با ۷۲۵ کیلوگرم وزن و ۲ متر قد) نیز می‌توان اشاره کرد. از دیگر بخشهای جذاب موزه ژئوپارک جهانی قشم چیدمان نمونه‌ها و اشیاء موزه‌ای در بستر بازسازی شده طبیعی جزیره قشم است. این موزه در ضلع شمالی مجتمع تجاری ستاره قرار دارد.

۱۳-ژئو سایت بصیرا

در بخش های غربی جزیره قشم حد فاصل روستای گوری و مرادی ژئوسایت بصیرا واقع شده است. این ژئوسایت از تپه‌های مرتفع اما مسطح و تخت با دیواره‌های پرتگاهی تشکیل یافته و عملکرد فرسایش در دامنه‌های آن اشکال فرسایشی بدیع و ساختمان‌های پلکانی ایجاد کرده است. نفوذ جریان آب حاصل از بارش باران از طریق شکاف‌های سنگی و نفوذ آن در طبقات مارنی باعث ایجاد اشکال فرسایشی در این ژئوسایت شده است.

۱۴-ژئوسایت دیواره قاضی

این ژئوسایت وسیع در غرب جزیره واقع شده است. ژئوسایت دیواره قاضی دارای اشکال فرسایشی متنوع از جمله اشکال ستونی و قارچ مانند می‌باشد. اشکال دیواره‌مانند این سایت حاصل تناوب قرارگیری لایه‌های ضخیم آهکی سخت فرسا و لایه‌های توده‌ای و نرم‌فرسای مارنی است. از دیگر اشکال ژئومورفولوژیک موجود در این سایت شیارها و خندق‌هایی است که در اثر فرسایش ناشی از جریان یافتن آب‌های حاصل از بارندگی نمایان شده‌است. از محل این ژئوسایت می توان چشم انداز کاملی از ژئوسایت بصیرا را مشاهده کرد.

ادامه دارد…

شیرین و فرهاد از افسانه تا تاریخ

اگر چه بسیاری از آثار ارزشمند ایران زمین چون کتابخانه‌ها، لوح‌ها، اسناد و کتیبه‌ها در هجوم بیگانگان در آتش کینه دشمنان و مهاجمان سوخت و از میان رفت اما آنچه باقی مانده گنجینه‌ای بزرگ و ارزشمند است.

اقوام ایرانی مانند اقوام دیگر ملت‌ها بخش بسیار بزرگی از تاریخ نانوشته خود را در سینه افراد حفظ کرده و با روایات شفاهی آن محفوظات را از نسلی به نسل دیگر انتقال داده‌اند. هزاران افسانه، تمثیل، ضرب‌المثل و شعر و…از ادوار گوناگون تاریخ باقی مانده‌است، که هرکدام از این آثار به نوبه خود گنجینه‌ای گرانسنگ را تشکیل می‌دهند.

افسانه خسرو و شیرین که ساخته و پرداخته نظامی گنجوی شاعر قرن پنجم هجری است با وجود آنکه مکتوب شده است ولی توده‌های مردم با روایات گوناگونی آن را سینه به سینه به نسل‌های پس از خود انتقال داده‌اند. درباره اینکه آیا افسانه خسرو و شیرین قبل از خلق آن توسط نظامی گنجوی افسانه‌ای شفاهی و فولکلور بوده اطلاع دقیقی در دست نیست. بسیاری از مورخان و صاحب نظران افسانه خسرو وشیرین یا شیرین و فرهاد که برای ایرانیان به شکل اسطوره درآمده است، را قسمتی از تاریخ مستند ایران به شمار آورده‌اند که اثری ماندگار در ادبیات کلاسیک ایران است.

این افسانه همچون بسیاری از افسانه‌های کهن رایج در ایران در میان هر قوم و قبیله‌ای به روایات مختلف بیان شده است، گویی اقوام ایرانی هرکدام در زمان روایت این افسانه به دنبال آرمان‌ها و آرزوهای خود بوده‌اند. زیرا از آنچه در خمسه نظامی آمده است فراتر رفته و حکایات آن را در قالب‌های دیگری ریخته و به زبان خاص مردمان آن دیار بیان کرده‌اند. در اصل داستان خسرو و شیرین که در کتاب خمسه نظامی به زبان منظوم آمده است شیرین دو بار عاشق می‌شود، یکبار عاشق خسرو پرویز که با او ازدواج می‌کند و بار دیگر زمانی که همسر خسرو پرویز بوده دل به عشق فرهاد می‌بندد و عشقی ممنوعه را رقم می‌زند. پروفسور آرتور کریستین سن در کتاب ایران در زمان ساسانیان به نقل از بلعمی قصه عاشقانه فرهاد و شیرین را چنین آورده است که «فرهاد فریفته این زن شد و خسرو او را به کندن کوه بیستون گماشت فرهاد در آن کوه به بریدن سنگ مشغول شد. هر پاره که از کوه می‌برید چنان عظیم بود که امروز صد مرد آن را نتواند برداشت.»

این افسانه در بین مردم غرب کشور و کُردها قالب خاصی یافته و به شکلی دیگر بیان می‌شود. مردم کُرد زبان این افسانه را شیرین و فرهاد نامیده و قهرمان اصلی این داستان را شیرین و فرهاد ذکر کرده‌اند و از خسروپرویز به‌عنوان کاراکتری منفی و زورگو که قصد ازدواج اجباری با شیرین را دارد یاد می‌کنند. در این روایت شیرین دست رد به سینه خسرو پرویز می‌زند و تن به ازدواج اجباری با او نمی‌دهد. الماس خان کندوله‌ای که در زمان افشاریان می‌زیسته و یکی از سرداران نادر شاه افشار بوده است، مورد غضب شاه قرار می‌گیرد و از کار برکنار شده و به کندوله زادگاه خود باز می‌گردد. او در خلوت و انزوا به خلق افسانه منظوم شیرین و فرهاد به زبان کُردی می‌پردازد، که اثر این شاعر توانمند کُرد در سال‌های اخیر به‌صورت کتاب چاپ و به بازار عرضه شده است. در سال‌های اخیر نیز مجموعه‌ای منثور توسط نگارنده تهیه و چاپ شد که نه قالب روایی افسانه خسرو وشیرین نظامی گنجوی است و نه اثر منظوم شیرین و فرهادی که الماس خان کندوله‌ای به آن پرداخته، بلکه روایتی است بصورت شفاهی و سینه به سینه که در میان مردم غرب کشور بازگو می‌شود.

در ادبیات، هر شاعری که می‌خواهد از داغ عشقی سخن بگوید یا نامی از شیرین و فرهاد می‌آورد و یا از کوه کندن فرهاد در بیستون می‌سراید. هرچند که در منطقه غرب آثاری وجود دارد که هرکدام را جداگانه به فرهاد نسبت می‌دهند اما شاخص‌ترین آن اثری است در مجموعه جهانی بیستون که به فرهاد تراش یا فراتاش معروف است. در حقیقت این اثر در ادبیات عامیانه افسانه شیرین و فرهاد نقش پررنگ‌تری دارد. این اثر که حدود ۲۰ متر ارتفاع و ۲۰۰ متر طول دارد در ضلع غربی مجموعه جهانی بیستون در سینه کوه نقر گردیده که آثار قلم حجاران بر روی آن بصورت واضح مشهود است.

سفرنامه‌نویسان، مورخان و باستان‌شناسان هرکدام نظرات مختلفی را درباره این اثر ارایه کرده‌اند، به گونه‌ای که یکی آن را اثری از داریوش هخامنشی می‌داند و دیگری اثری از خسروپرویز برای ایجاد کاخ و یا کتیبه‌ای به منظور نوشتن شرح فتوحات خود نسبت می‌دهد. عده‌ای آن را معدنی از دوره هخامنشی و عده‌ای دیگر نیز یک معدن دوره ساسانی برای ایجاد کاخ خسرو، پل خسرو، پل بیستون و… می‌نامند. اما آنچه تا به امروز در میان مردم پایدار و پابرجاست فرهادتراش اثری است از فرهاد برای معشوقه خود شیرین که در دوره ساسانیان ایجاد شده است.

منبع:میراث آریا

دریاچه و باغ کاخ مروارید، فرصتی برای ایجاد سایت پرنده‌نگری درون‌شهری

در حقیقت پرنده‌نگری از سویی یکی از زیر شاخه‌های طبیعت‌گردی (اکوتوریسم) است و از سوس دیگر ارتباطی تنگاتنگ با محیط‌زیست دارد. برای تماشای پرندگان لازم نیست حتما به طبیعت بکر و دوردست برویم. بلکه به راحتی در پارک‌های شهر یا روستای محل زندگی‌مان نیز قابل دستیابی است.

باید بدانیم که پرنده‌ها همیشه و همه‌جا هستند. گاهی ممکن است در پشت بام منزلمان در مرکز شهر تهران عقاب یا دالی را ببینیم که دیدن آن‌ها شاید در طبیعت بکر و پارک ملی هم کار ساده‌ای نباشد. پرنده‌گردی در خیلی از کشور‌های دنیا طرفداران زیادی دارد و آمار و ارقام حاکی از آن است که پرنده نگری در دنیا پر طرفدارترین شاخه اکوتوریسم به شمار می‌رود. هم اکنون در اروپا بیش از ۵میلیون پرنده نگر حرفه‌ای شناسایی شده اند. اما متاسفانه پرنده‌نگری در کشورمان هنوز در میان مردم شناخته شده نیست و تنها توانسته است گروه خاصی از گردشگران با علایق خاص را به خود جذب کند.

پرنده‌نگری به تجهیزات پیچیده‌ای نیاز ندارد. کتاب راهنما، دفترچه یادداشت (یا امروزه اپلیکیشن‌های موبایل) و دوربین دوچشمی مهم‌ترین ابزاری هستند که نیاز است. البته لازم است بدانیم پرنده نگری و عکاسی از پرندگان دو موضوع مجزا هستند و برای پرنده نگری لزوماً به دوربین عکاسی نیاز نیست. اگرچه دوربین عکاسی می‌تواند در ثبت مشاهدات به ما کمک کند. تلسکوپهای ویژه پرنده‌نگری یا (Spotting Scopes) نیز از الزامات مشاهده و شناسایی پرندگان به‌صورت حرفه‌ای به حساب می‌آیند.

با این مقدمه به‌سراغ یک موقیت کم‌نظیر پرنده‌نگری شهری می‌رویم. بدون شک کاخ مروارید به‌جز ارزش‌های معماری خاصی که دارد و امضای فرانک لووید رایت معمار پرآوزه آمریکایی و خالق سبک معماری ارگانیک را در پای خود دارد؛ ارزش‌های پنهان دیگری دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. دریاچه و باغ کاخ مروارید با توجه به ویژگی‌هایی که دارد از جمله وسعت مناسب دریاچه و باغ که حدود سی هکتار است و تراکم جمعیتی پایین مهرشهر و سکوتی که در طی این سال‌ها داشته است تبدیل به نقطه امنی برای زیستگاه دائمی و فصلی پرندگان شده است و در فصل مهاجرت این مکان مورد استفاده گروه‌هایی از این پرندگان مهاجر قرار می‌گیرد.

از سوی دیگر در شهر‌های تهران و کرج تنها باغ و دریاچه کاخ مروارید است که دارای این ویژگی بی‌نظیر است. لذا بهترین کاربری برای این فضا ایجاد پایگاه پرنده نگری است. با ایجاد باشگاه پرنده نگری مروارید مهرشهر در فضای تاریخی کاخ مروارید که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است ارزش و وزنه گرشگری این بنا را دو چندان می‌کند و اعتبار تاریخی و طبیعی و محیط زیستی را در کنار هم قرار می‌دهد که کمترین بنا و محوطه تاریخی این پتانسیل را دارد. ایجاد سایت پرنده نگری در این محوطه که نگارنده از این پس با نام باشگاه پرنده نگری مروارید مهرشهر از آن نام می‌برد می‌تواند مزایای بسیاری داشته باشد که به صورت خلاصه به آن‌ها می‌پردازم.

– این مکان را تبدیل به تنها سایت پرنده‌نگری درون‌شهری با پرندگان دائمی و فصلی می‌کند که کمترین باشگاه پرنده نگری داخل شهری در کشور این پتانسیل را دارد.

– در گام نخست منجر به افزایش آگاهی‌های عمومی مردم نسبت به اهمیت وجود و حضور پرنده‌ها در مناطق شهری و حفاظت از آن‌ها به ویژه گونه‌های در معرض تهدید خواهد بود و در گام بعدی با آموزش گروه‌های مختلف سنی نسبت به اهمیت پرنده‌ها و اثرات زیست محیطی این پدیده در سطح کلان منجر می‌شود.

– به توانمندسازی جوامع محلی و فراهم نمودن بستر اشتغال پایدار در حوزه گردشگری و توسعه پایدار در بخش گردشگری فرهنگی و طبیعت گردی کمک شایانی می‌کند.

– ایجاد مکانی فرهنگی و آموزشی و تفریحی برای گذراندن اوقات فراغت برای همه رده‌های سنی با توجه به وجود کاخ مروارید در کنار این فضای بی‌نظیر.

– گرد هم آوردن علاقه‌مندان به پرنده‌نگری و بحث و تبادل نظر درجهت توسعه این رشته و برنامه ریزی و سامان‌دهی حضور حرفه‌ای اعضا باشگاه پرنده نگری.

– همکاری با تورگردان‌های فرهنگی و طبیعت گردی جهت برگزاری تور‌های ترکیبی داخلی و خارجی تخصصی هم یک بنا با مقیاس و اعتبار جهانی دیده شود و هم از اکولوژ کوچکی به واسطه پرندگان ایجاد شده بهره‌مندی صورت گیرد.

این روزها خبرهای ناخوشایندی از سوی شهرداری کرج به‌گوش می‌رسد که متأسفانه بدون کار کارشناسی در حال تعریف کاربری برای دریاچه و باغ هستند. امروز در خبرها خواندم که شهرداری در نظر دارد در دریاچه قایق سواری و در باغ پیست دوچرخه سواری دایر کند. این کاربری‌ها نه‌تنها با شأن این اثر ملی که دارای پتانسیل ثبت در فهرست میراث جهانی است (چرا که سال گذشته میراث معماری ارگانیک فرانک لووید رایت به ثبت در میراث جهانی رسید) مغایرت دارد بلکه با توجه به وجود دریاچه و پیست دوچرخه سواری در چیتگر توجیه اقتصادی ندارد؛ چرا که بنا‌ها و فضا‌های تاریخی مثل پارک‌ها نیستند که بتوان بیش از ظریفت تحمل آن‌ها در دراز مدت پذیرای افراد بود و از همه مهم‌تر پرونده ثبت جهانی کاخ مروارید را مختومه می‌کند.

ای کاش شهرداری کرج و اداره کل میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی البرز قدر این گوهر بی‌بدیل را بدانند و کاربری‌هایی با شأن و پتانسل آن به این فضا اختصاص یابد که تاریخی و فرهنگی و گردشگری است. با توجه به ظرفیت باشگاه پرنده نگری ایجاد باشگاه دوچرخه سواری و قایقرانی در کارخ مروارید وصله ناجوری است که هم‌شأن بنا را پایین آورده و هم هجوم بازدیدکنندگان برای استفاده از قایق و دوچرخه بیش از ظرفیت تحمل این مجموعه به آن وارد می‌کنند و هم در کوتاه‌مدت و هم در بلندمدت تخریب جبران‌ناپذیری را باعث می‌شود.

منبع:میراث آریا

لحاف‌دوزی، کوک‌هایی آمیخته باهنر

حرفه لحاف‌دوزی بخش مهمی از فرهنگ استان خراسان شمالی است. به کسی که لحاف می‌دوزد لحاف‌دوز می‌گویند. استفاده از لحاف و آداب مربوط به دوختن آن ریشه در فرهنگ این منطقه دارد. رویه‌ی لحاف از به هم دوختن قطعات پارچه‌های پنبه‌ای رنگین یا پارچه‌های مخمل درست می‌شود و درون لحاف را پشم یا پنبه‌ای که حلاج آن را زده است می‌گزارند و پس از پرکردن و دوختن رویه‌ی آن، با چوب تشک صاف کن آن را صاف می‌کنند و سپس با سوزن لحاف‌دوزی که ۷ تا ۱۰ سانتی‌متر است و نخ پنبه‌ای یا کتانی آن را می‌دوزند. یکی از مهم‌ترین جهیزیه‌ای که خانواده عروس برایش تهیه می‌کنند لحاف است.

لحاف به‌نوعی روانداز گویند که معمولاً در هنگام خواب بر روی خود می‌کشند. لحاف از روکش کردن پنبه یا پشم به‌وسیله پارچه متقال و روکش کردن آن با ملحفه یا پارچه مخمل درست می‌شود. لحاف از پتو گرم‌تر است و معمولاً فقط در زمستان به کار می‌رود.

حرفه لحاف‌دوزی که تا چند دهه پیش در تمام مناطق شهری و روستایی ایران رواج بسیاری داشت امروزه و به دلیل توسعه صنعت نساجی و تولید انواع پتوها و لحاف‌های صنعتی متنوع و رنگارنگ رو به انقراض و فراموشی است هرچند هنوز می‌توان ردپایی از آن را در محلات قدیمی شهرها و برخی روستاها مشاهده کرد؛ ردپایی که اگر به سرنخی برای احیای این هنر تبدیل نشود، به‌زودی و برای همیشه در هیاهوی توسعه صنعت و تکنولوژی کم‌رنگ و فراموش می‌شود.

استفاده از لحاف در خراسان شمالی جایگاه ویژه‌ای دارد و هنوز هم لحاف‌دوزان در این حرفه مشغول به کار می‌باشند. لحاف‌دوزی شاید تنها حرفه باقی‌مانده از دیرباز تاکنون می‌باشد که به‌واسطه تقاضای مردم هنوز هم استوار و پابرجا مانده است و یکی از کالاهای اصلی جهیزیه دختران تا چند دهه پیش، لحاف و تشک بود. تهیه این کالا خود آدابی ویژه داشت. پس از خریدن پارچه‌های لازم برای این کار با یک لحاف‌دوز خبره هماهنگی به عمل می‌آمد و یک روز خاص را برای دعوت او به منزل مادر عروس خانم تعیین می‌کردند. در روز موعود که حتماً باید از روزهای سعد و مبارک انتخاب می‌شد، همه خانم‌های فامیل در منزل مادر عروس خانم گرد هم می‌آمدند. در گوشه حیاط یا پشت‌بام، لحاف‌دوز مشغول کار دوختن لحاف برای جهیزیه عروس می‌شد. لحاف مخصوص عروس و داماد، لحاف مخصوص سیسمونی، خوشخواب، تشک دیواره دار، تشک ساده، بالشت، متکا، پشتی، کوسن و… از تقاضاهای مردم برای لحاف‌دوزی است.

فنون و مهارت لحاف‌دوزی

لحاف‌دوز در ابتدا با کمان پنبه‌زنی الیاف پشمی یا پنبه‌ای را حلاجی می‌کند. (پنبه‌زنی: این کار را با وسیله‌ای کمان مانند چوبی که زه روده‌ای به آن بسته شده بود و با وسیله‌ای گوشت‌کوب مانند که بر زه می‌کوبیدند انجام می‌شد و با این کار پنبه‌ها با لرزش زه زده می‌شدند.) این کار چندین ساعت زمان می‌برد.

بعد آن‌ها را در ملحفه‌های محکم جا می‌دهد و با چوب تشک صاف کن روی آن می‌زنند تا خوب صاف شود و سعی می‌کند ضخامت الیاف را در همه سطح لحاف یکسان و برابر کند.

لحاف‌دوز این کار را با زدن کوک‌هایی بافاصله منظم روی ملحفه و الیاف درونش انجام می‌دهد. سپس شروع به دوختن اطراف لحاف کرده و در پایان طرح از پیش کشیده شده را می‌دوزند. سپس با سوزن لحاف‌دوزی که ۷ تا ۱۰ سانتی‌متر است و نخ پنبه‌ای یا کتانی آن را می‌دوزند. سوزن بزرگی که لحاف‌دوز از آن برای کوک زدن استفاده می‌کرد جوال‌دوز نام داشت.

لحاف‌دوز نسخه اولیه و کامل‌نشده لحاف را وسط اتاق پهن می‌کند و مشغول انجام کارهای نهایی روی آن می‌شود. بیرونی‌ترین قسمت لحاف حکم ویترین کار را داشت. این مرحله یکی از مراحل مهم است که کل زیبایی کار را نشان می‌دهد. برای رویه اصلی لحاف از پارچه‌های مخمل یا ساتن استفاده می‌شود. لحاف‌دوز روی این پارچه‌ها را طرح و نقش‌دار می‌کند. نقش‌هایی مثل طاق ترنج و قلب و جفت قو و… انگشتانه را در دست کرده تا انتهای سوزن روی آن قرار گیرد و پشت‌سرهم نقشه‌ای را که (با یک‌تکه صابون یا گچ، نقشه را روی پارچه پیاده کرده‌اند) دارند را روی پارچه وسط که معمولاً از جنس ساتن است، پیاده می‌کنند؛ بنابراین لحاف‌دوز سعی می‌کند این قسمت را به زیباترین روش تزئین کند.

نقش‌های معروف لحاف بسیار است که معمولی‌ترین آن دارای زمینه قلمکار و گل وسط و کناره یا حاشیه‌ی پهن است که از کتان ساده و رنگ‌های متضاد درست می‌شود. لحاف‌دوز بدون داشتن هیچ‌گونه نقشه‌ای طرح‌های زیبا و قشنگی را روی لحاف می‌دوزد که جای بس تحسین و تمجید را دارد.

از مرسوم‌ترین نقش‌ها برای لحاف نقش‌های قرینه یکدیگر، گل و بوت، پری دریایی، طرحی از طاووس، دو قلب، ستاره‌ای، ترنجی و منظره است. لحاف‌دوز گاه حتی برای زیباتر شدن رویه کار از هنر تکه‌دوزی نیز استفاده می‌کند. مثلاً گل‌ها را به‌صورت رنگارنگ روی زمینه تک‌رنگ لحاف می‌دوخت.

در زمان‌های قدیم بیشتر لحاف دوخته می‌شد چرا که برای حفظ بدن از سرما بود طرح رویه آن زیاد مهم نبود و بیشترین مدلی که طرف‌داران زیادی داشت مدل مجمه‌ای است که با قراردادن مجمه (سینی بزرگ) در وسط لحاف دایره را تنظیم کرده و بر اساس آن بقیه را هم ادامه داده و در رویه کل لحاف توسط دایره‌های پشت‌سرهم دوخته می‌شد.

تاریخچه لحاف‌دوزی به زمان‌های دور برمی‌گردد. الان در برخی از جاها حتی لحاف دوران ناصرالدین‌شاه نیز بافت می‌شود یعنی چیزی حدود دو قرن پیش.

فنون لحاف‌دوزی با شماره ۱۴۳۶ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا

رشد گردشگری جهانی در سه ماهه سوم سال ۲۰۲۱

به‌گزارش میراث‌آریا، بر اساس جدیدترین نسخه گزارش گردشگری جهانی UNWTO، ورود گردشگران بین‌المللی (تعداد اقامت شب) در ژوئیه تا سپتامبر ۲۰۲۱ نسبت به مدت مشابه در سال ۲۰۲۰.۵۸ درصد افزایش یافته است. اروپا بهترین عملکرد نسبی را در سه ماهه سوم سال ثبت کرد (البته تعداد گردشگران ورودی بین‌المللی نسبت به دوره مشابه در سال ۲۰۱۹.۵۳ درصد کاهش داشت). در ماه آگوست و سپتامبر، ورودی‌های بین‌المللی در مقایسه با سال ۲۰۱۹، منفی ۶۳ درصد بود، اما این بهترین نتیجه ماهانه از ابتدای سال ۲۰۱۹ به شمار می‌رود.

بین ژانویه و سپتامبر ۲۰۲۱، ورود گردشگران بین‌المللی در سراسر جهان در مقایسه با سال ۲۰۲۰ به منفی ۲۰ درصد رسید که نسبت به شش ماه اول سال (۵۴- درصد) بهبود آشکاری داشته است. در برخی از مناطق فرعی (اروپای جنوبی و مدیترانه، دریای کارائیب، آمریکای شمالی و مرکزی) تعداد گردشگران ورودی در نُه ماهه اول سال ۲۰۲۱ نسبت به سطح سال ۲۰۲۰ بالاتر رفته است. با توجه به داده‌های موجود، برخی از جزایر در دریای کارائیب و جنوب آسیا، همراه با چند مقصد کوچک در جنوب و جنوب اروپای مدیترانه‌ای، بهترین عملکرد خود را در سه ماهه سوم سال ۲۰۲۱ داشته‌اند، طوری که آمار گردشگری آن‌ها به سطح قبل از همه‌گیری کرونا نزدیک شده یا حتی گاهی اوقات از آن فراتر رفته است.

زوراب پولولیکاشویلی، دبیر کل سازمان جهانی گردشگری، گفت: «ما نمی‌توانیم به راحتی گاردمان را پایین بیاوریم و باید باز هم تلاش کنیم تا دسترسی برابر به واکسیناسیون، هماهنگی رویه‌های سفر، استفاده از گواهی‌های واکسیناسیون دیجیتالی برای تسهیل تحرک و ادامه حمایت از بخش گردشگری، فراهم شود. داده‌های مربوط به سه ماهه سوم سال ۲۰۲۱ دلگرم‌کننده است. با این حال، ورودی‌ها هنوز ۷۶ درصد کمتر از سطح قبل از همه‌گیری کرونا هستند و نتایج در مناطق مختلف جهانی متفاوت است.»

اوج‌گیری تقاضای سفر، ناشی از افزایش اعتماد مسافران به خاطر پیشرفت سریع واکسیناسیون و کاهش محدودیت‌های سفر در بسیاری از مقاصد بود. در اروپا، گواهی دیجیتال واکسیناسیون کووید اتحادیه اروپا به تسهیل رفت و آمد آزاد در این منطقبه کمک زیادی کرده است، و باعث افزایش قابل توجهی در تقاضای سفر پس از چندین ماه از محدودیت سفرها شده است. ورودی‌ها در ژانویه تا سپتامبر ۲۰۲۱ تنها ۸ درصد کمتر از مدت مشابه سال ۲۰۲۰ بود، اما هنوز ۶۹درصد نسبت به سال ۲۰۱۹ کمتر بوده است. قاره آمریکا قویترین آمار گردشگران ورودی را در ژانویه تا سپتامبر ثبت کرد (میزان ورودی ۱ درصد نسبت به سال ۲۰۲۰ بیشتر بود، اما همچنان ۶۵ درصد پایین‌تر از سطح ۲۰۱۹ بود). کارائیب، قویترین نتایج ورودی گردشگر را در منطقه با ورود ۵۵ درصد افزایش نسبت به مدت مشابه در سال ۲۰۲۰ ثبت کرد، اگرچه این مقدار هنوز ۳۸ درصد کمتر از سال ۲۰۱۹ است.

بهبودی کُند و نامنظم

علیرغم بهبود مشاهده شده در سه ماهه سوم سال، سرعت بهبود در سراسر مناطق جهان کند و نابرابر است. این امر به دلیل درجات مختلف محدودیت‌های سفر، تفاوت نرخ واکسیناسیون و اطمینان مسافران است. در حالی که اروپا (-۵۳٪) و آمریکا (-۶۰٪) در سه ماهه سوم سال ۲۰۲۱ از بهبود نسبی برخوردار بودند، ورود به آسیا و اقیانوس آرام در مقایسه با سال ۲۰۱۹، نود و پنج درصد کاهش داشته است، زیرا بسیاری از مقاصد این منطقه برای سفرهای غیرضروری و تفریحی بودند. آفریقا و خاورمیانه در سه ماهه سوم نسبت به سال ۲۰۱۹ به ترتیب ۷۴ درصد و ۸۱ درصد کاهش مسافران ورودی را تجربه کرده‌اند. بر اساس اطلاعاتی که در حال حاضر (ژوئیه تا سپتامبر ۲۰۲۱) در دسترس است، در میان مقاصد بزرگتر، کرواسی (۱۹- درصد)، مکزیک (۲۰- درصد) و ترکیه (۳۵- درصد) بهترین نتایج را داشته‌اند.

بهبود تدریجی در درآمدها و هزینه‌ها

داده‌های مربوط به درآمدهای گردشگری بین‌المللی بهبود مشابهی را در سه ماهه سوم سال ۲۰۲۱ نشان می‌دهد. مکزیک درآمد مشابهی را با سال ۲۰۱۹ ثبت کرد، در حالی که ترکیه (۲۰-٪)، فرانسه (-۲۷٪) و آلمان (-۳۷٪) کاهش نسبتاً کمتری نسبت به سال قبل داشتند. در سفرهای خروجی، نتایج نیز نسبتاً بهتر بود، به طوری که فرانسه و آلمان به ترتیب -۲۸٪ و -۳۳٪ در هزینه‌های گردشگری بین‌المللی در طول سه ماهه سوم گزارش کردند. از سوی دیگر، هزینه‌های گردشگری در هر سفر به‌دلیل پس‌اندازهای زیاد و توقف تقاضا، به‌طور قابل‌توجهی افزایش یافته است و همین امر باعث شده ضربه وارده به اقتصادها ملایم‌تر شود. دریافت‌های بین‌المللی از میانگین ۱۰۰۰ دلار آمریکا به ازای هر ورود در سال ۲۰۱۹ به ۱۳۰۰ دلار در سال ۲۰۲۰ افزایش یافت و ممکن است از ۱۵۰۰ دلار در سال ۲۰۲۱ فراتر رود. با این حال، هزینه‌کردهای بالاتر نیز نتیجه اقامت طولانی‌تر، افزایش قیمت حمل‌ونقل و اقامت بوده است.

نگاه به آینده

علیرغم پیشرفت‌های اخیر، نرخ نابرابر واکسیناسیون در سرتاسر جهان و شیوع سویه‌های جدید کووید-۱۹ می‌تواند بر بهبودی از این بحرا که همین حالا هم بسیار کُند و شکننده است، تأثیر بگذارد و وضع را بدتر کند. فشار اقتصادی ناشی از همه‌گیری همچنین می‌تواند بر تقاضای سفر تأثیر بگذارد، که با افزایش اخیر قیمت نفت و اختلال در زنجیره تأمین، تشدیدکننده نابرابری‌ها شده است. بر اساس آخرین داده‌های UNWTO، انتظار می‌رود که ورود گردشگران بین‌المللی در سال ۲۰۲۱ بین ۷۰ تا ۷۵ درصد کمتر از سطح سال ۲۰۱۹ باقی بماند، کاهشی مشابه با سال ۲۰۲۰. درآمد حاصل از گردشگری بین‌المللی می‌تواند در سال ۲۰۲۱ به ۷۰۰ تا ۸۰۰ میلیارد دلار برسد، که نسبت به سال ۲۰۲۰ پیشرفت کمی داشته است، اما کمتر از نیمی از ۱.۷ تریلیون دلار ثبت‌شده در سال ۲۰۱۹ است. سهم اقتصادی گردشگری در سال ۲۰۲۱ حدود ۱.۹ تریلیون دلار برآورد شده است (اندازه‌گیری‌شده بر حسب تولید ناخالص داخلی مستقیم حاصل از گردشگری) بسیار کمتر از ارزش آن در قبل از همه‌گیری، یعنی ۳.۵ تریلیون دلار آمریکا، است.

ازسرگیری ایمن گردشگری بین‌المللی تا حد زیادی به واکنش هماهنگ بین کشورها از نظر اعمال محدودیت‌های سفر، اجرای پروتکل‌های هماهنگ ایمنی و بهداشتی و برقراری ارتباطات مؤثر برای کمک به بازگرداندن اعتماد مصرف‌کننده بستگی دارد. این امر در زمانی که موارد ابتلا در برخی مناطق افزایش پیدا می‌کند با سویه‌های جدید کووید-۱۹ در نقاط مختلف جهان در حال ظهور هستند، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

منبع:میراث آریا

پاویون ایران مصداق «ترشی هفت بیجار» بود

یک معمار درباره پاویون ایران در اکسپو ۲۰۲۰ دبی می‌گوید: امسال پاویون ایران با تولی‌گری شرکت سهامی نمایشگاه بین‌المللی و وزارت صمت، به صورت داوطلبانه و تلاش‌هایی که صورت گرفت، بین ۱۴ نهاد تقسیم شد که می‌توانست اتفاق خوبی تلقی شود؛ ولی چون کیوریتور و مدیریت یک پارچه‌ای در فضای پاویون ایران وجود نداشت، هر نهاد ساز خود را زده بود که نتیجه‌ی پاویون ایران، چون یک ترشی هفت بیجار شد.

چندی پیش در راستای نقدهای وارده به پاویون ایران در اکسپوی ۲۰۲۰ دبی صحبتی داشتیم با نشید نبیان ـ طراح معمار پاویون ایران ـ که بنابر گفته‌های او، تنها طراحی کالبد پاویون ایران بر عهده آنها بوده و فضای داخلی غرفه‌های پاویون به نهادهای مختلف سپرده شده که جز بخش تکنولوژی، سایر غرفه‌ها بدون مشورت با طراح اقدام به طراحی و پر کردن غرفه‌های خود کرده‌اند.

حال در همین راستا پای صحبت‌های مهرداد زواره محمدی ـ معمار ـ که از پاویون ایران در اکسپو بازدید کرده است، نشستیم تا نظر او را درباره پاویون ایران در اکسپو ۲۰۲۰ دبی و اثرات کلی اکسپو بر معماری را جویا شویم.

او در ابتدا به ایسنا می‌گوید: از سال ۲۰۱۰ که مصادف است با برگزاری اکسپوی شانگهای تا اکسپوی ۲۰۱۵ میلان و اکسپوی ۲۰۲۰ دبی که یک سال به خاطر کرونا به تعویق افتاد، درگیر موضوع پاویون ایران در اکسپو بوده‌ام. در این دوره از اکسپو، غیر از آنکه در مسابقه معماری آن شرکت کرده و کمک می‌کردم، از طریق کمیته اکسپو که در اتاق بازرگانی ایران تشکیل شده، یکی از اعضای کمیته اکسپوی اتاق بازرگانی ایران برای مدیریت برنامه‌ریزی هیئت‌های تجاری ایرانی و ارتباطشان با گروه‌های خارجی در محل پاویون ایران هستم.

این معمار ادامه می‌دهد: رویدادهایی چون اکسپو یا بینال معماری ونیز در کلیه دوره‌ها دارای یک شعار محوری، یک تم اصلی و یک سری تم‌های فرعی بوده‌اند. از ۱۷۰ سال پیش در سال ۱۸۵۱ اکسپو در لندن آغاز شد و چند دهه بعد در پاریس با ساخت برج ایفل به صورت جدی شکل گرفت. چند دهه بعد، هر اکسپو یک تم و شعار محوری داشته که براساس آن و یک سری معیارهای دیگر، میزبان اکسپو انتخاب می‌شود. البته نوع معرفی و برنامه‌ریزی تم اکسپو بسیار حایز اهمیت است؛ در واقع با توجه به اتفاقاتی که در دنیا در حال رخ دادن است، تم آن دوره از اکسپو توسط کشورهایی که کاندیدای میزبانی هستند در نظر گرفته شده و نهاد «BIE» که اکسپوهای جهانی و تخصصی را در دفتر مرکزی خود در پاریس مدیریت می‌کند، با انجام بررسی‌های لازم مشخص می‌کند کدام کشور شعار و رویکرد بهتری در انطباق با شرایط روز (انسان، محیط زیست، تکنولوژی و…) را پیشنهاد داده و براساس آن و البته معیارهای دیگر از جمله ارزیابی زیرساخت‌های گردشگری آن کشور، میزبان اکسپو را انتخاب می‌کند.

کیوریتوری که ایران نداشت

این معمار با بیان اینکه مهم‌ترین مسئله حضور ایران در عرصه‌های این چنینی بحث کیوریتور است، ادامه می‌دهد: کیوریتور در فارسی «نمایشگاه‌گردان» ترجمه شده است که ترجمه خیلی بدی است. به تعبیر من باید آن را کارگردان هنری نامید؛ درواقع همانطور که یک کارگردان فیلمی دو ساعته را لحظه به لحظه با تمام جزئیات سناریوسازی می‌کند، وظیفه کیوریتور نیز همین است. یک کیوریتور باید برای شش ماه طول دوره برگزاری اکسپو، براساس تم ارائه شده، راه حل سرزمینی خود را با ابزارهای فرهنگی و تکنولوژیکی، به جهانیان عرضه کند.

زواره بیان می‌کند: از ۶۵ دوره‌ برگزاری اکسپو، این رویداد امسال برای نخستین بار در خاورمیانه برگزار شد. ۹۵ درصد اکسپوها یا در آمریکای شمالی یا در اروپا بوده است و تنها دو، سه دوره در آسیا و یک دوره در استرالیا برگزار شده است. حال در نخستین دوره برگزاری اکسپو در خاورمیانه که در همسایگی ما بود، ایران برای این شش ماه چه برنامه و سناریویی ارائه داد؟

او تصریح می‌کند: متأسفانه در کیوریتوری ضعف داریم. پیشتر به مدیران شرکت سهامی نمایشگاه بین المللی زیرمجموعه وزارت صمت که متولی اکسپو هستند، پیشنهاد داده بودم که حتی به جای فرد کیوریتور، می‌توانند یک گروه کیوریتوری داشته باشند. خیلی از کشورها دارای یک تیم کیوریتوری هستند که در آن تخصص‌های مختلفی مانند معمار، هنرمند یا کارگردان هنری، جامعه‌شناس و حتی شاعر و ادیب حضور دارد. به‌عنوان نمونه، پاویون انگلستان که با ایده از آخرین پروژه‌های استفان هاوکینگ طراحی شده و به نام پاویون شعر نام‌گذاری شده و بسیار تاثیرگذار و شگفت‌انگیز در یک ارتباط دوسویه‌ی بین مخاطب و پاویون است، رد پای شاعر، ادیب و تکنولوژی هوش مصنوعی در طراحی هنری غرفه به چشم می‌خورد.

مأموریت اکسپو تبادل فرهنگی است

او با بیان اینکه کشورهای دیگر حضور خود را در یک عرصه دیپلماسی فرهنگی عرضه می‌کنند، ادامه می‌دهد: زمانی که این نکته را با دوستانم در اتاق بازرگانی در میان می‌گذارم، برایشان سوال می‌شود که لزوم حضور آنها چیست؛ چون مأموریت آنها اقتصاد و بیزینس است؟! در پاسخ می‌گویم که پلتفرم توسعه در تمام دیسیپلین‌ها، از فرهنگ می‌گذرد. به این صورت که اگر بتوانیم با کشورهای همسایه رایزنی داشته باشیم و جلب اعتماد کنیم، توسعه اقتصادی، سیاسی و … شکل می‌گیرد. ولی مهم این است که یک کیوریتور یا گروه کیوریتوری به عنوان کارگردان هنری و مدیر رویدادهای پاویون در طول دوره زمانی اکسپو داشته باشیم. وقتی مدیریت بهره‌برداری و سناریوی زندگی پاویون به‌درستی انجام شود، معماری، طراحی داخلی، و مدیریت رویداد به درستی شکل می‌گیرد و به مخاطب جهانی عرضه می‌شود.

تبدیل‌شدن معمار پاویون ایران به یک قهرمان ملی

او بیان می‌کند: اگر مدیریت یکپارچه‌ای در پاویون ایران وجود داشت، صدا و تصویری که قرار است از ایران به گوش و چشم جهانیان برسد، یک صدای واحد و تصویر موزون خواهد بود. ولی چون خلاف این امر اتفاق افتاده است، طراح معماری پاویون ایران قهرمان ملی شده است و با توجه به اینکه کارش را در حوزه‌ی معماری درست انجام داده ولی تمام کمبودها و مشکلات به‌پای او نوشته می‌شود و اوست که به‌مثابه یک قهرمان گناهکار! باید به همه پاسخ بدهد…

این معمار تصریح می‌کند: طرح معماری ایران در یک ارزیابی معماری بین ۱۹۱ کشور جهان که در اکسپو شرکت کرده‌اند، جزو هشت طرح برتر شناخته شده است. اخیرا «سی ان ان» بررسی کرده که طراحی معماری پاویون ایران جزو ۱۵ طرح برتر اکسپو شناخته شده است ولی اجرای آن ضعیف بوده است. به این صورت که طرح خوب معماری پاویون ایران با پیمانکاری ضعیف اجرا شده و به‌دلیل ضعف مدیریت رویداد و نبود مدیریت یکپارچه، بهره‌برداری بسیار ضعیفی در آن وجود دارد.

او اضافه می‌کند: نتیجه این مسائل باعث شده که همه مشکلات و ضعف‌ها را از چشم معمار ‌بینند، درصورتی که معمار کارش را در حد مقبول و خوب انجام داده است. پاویون ایران در اکسپوی ۲۰۲۰ دبی در مقایسه با دوره‌های قبلی حضور ایران در این رویداد خیلی رو به جلو بوده است.

دوره‌های بعد کیوریتور باید بالاتر از معمار باشد

او با اشاره به اهمیت حضور کیوریتور در دوره‌های بعدی اکسپو، بیان می‌کند: گروه معماری امسال از کیوریتور استفاده و داستان شهرزاد را پیاده کرد. درواقع طرحی که بر اساس داستان هزار و یک شب شهرزاد ارائه شده بود، پاویون و فضای داخلی را به انسجام می‌رساند؛ ولی چون مدیریت یکپارچه وجود نداشت، شرکت سهامی نمایشگاه پاویون ایران را به نهادهای مختلف سپرد که تنها یکی از آنها با همکاری معمار غرفه خود را پر کردند. مابقی یا از بیرون طراح آوردند یا اصلا طراح نداشتند. ولی اگر همان طرحی که خانم نبیان و تیمش آماده کرده بودند پیاده می‌شد، وضعیت از آنچه که اکنون وجود دارد بسیار بهتر بود.

نکات مثبت پاویون ایران در اکسپو

زواره محمدی با بیان اینکه محل احداث پاویون ایران در نقطه خوبی قرار دارد، می‌گوید: نوع مشارکت ایران بین ۱۹۱ کشوری که شرکت کرده‌اند، یکی از برترین‌ها است. کشورها به دو مدل در اکسپو شرکت می‌کنند؛ مدل اول اینگونه است که کشورهای عمدتا ضعیف‌تر، بسته به بودجه خود فضایی را در ساختمان‌های از پیش ساخته‌شده اکسپو که به‌صورت اشتراکی است اجاره می‌کنند و به نمایش محصولات خود می‌پردازند. ولی نوع دوم و مترقی آن که اکثر کشورهای پیشرفته مشارکت می‌کنند، خرید زمین برای شش ماه و طراحی و ساخت پاویون بر اساس مدل پیشنهادی خود است. که خوشبختانه ایران با این روش و در بالاترین سطح مانند کشورهای درجه یک در اکسپو شرکت کرده است.

پاویون ایران حتی یک راهنما هم نداشت

او در بخش دیگر از صحبت‌های خود در نقد پاویون ایران بیان می‌کند: زمانی که قصد بازدید از پاویون کشوری مثل ژاپن را داشتیم، از لحظه‌ای که در صف می‌ایستادیم تا زمانی که از آنجا خارج می‌شدیم، برایمان برنامه‌ریزی شده بود و همه چیز چون دانه‌های تسبیح به هم وصل بود. ولی در پاویون ایران هیچ کسی نبود که حتی به بازدیدکنندگان خوش آمد بگوید یا آنها را برای نحوه بازدید از بخش‌های مختلف پاویون راهنمایی کند. این امر موجب شده است که بازدیدکنندگان به فضای داخلی رفته و از موسیقی زنده و عروسک‌های متحرک بازدید کنند و از همانجا خارج شوند؛ زیرا گمان می‌کنند کل محتوا همان است.

این معمار ادامه می‌دهد: پیشنهاد دادیم که نقشه‌هایی را چاپ کرده و در اختیار بازدیدکنندگان قرار دهند تا بدانند چگونه باید از پاویون ایران بازدید کنند، ولی این امر هنوز عملی نشده است؛ زیرا تجربه به خصوصی در این زمینه نداریم و نمی‌خواهیم بپذیریم که ضعیف هستیم.

با تخته و مقوا برای پاویون ایران تخت جمشید می‌ساختند

او همچنین استفاده از معماران را برای طراحی پاویون ایران در دو دوره گذشته به فال نیک می‌شمارد و می‌گوید: برای شرکت در دو دوره اخیر اکسپو، در ایران مسابقه معماری برگزار شده است تا بر اساس طرح معماری منتخب، معمار پاویون انتخاب شود که البته در سال ۲۰۱۵ میلان طرح منتخب طی یک حرکت غیرحرفه‌ای و غیراخلاقی کنار گذاشته شد و وزیر وقت صمت از طریق داماد خود، فرد دیگری را برای طراحی پاویون معرفی کرد. ولی من همین را که حداقل از یک طراح و معمار استفاده کردند، به فال نیک می‌گیرم؛ چون پیش از آن در دوره‌های قبل با تخته، یونولیت و مقوا بادگیر یزد و سرستون تخت جمشید ساخته و به عنوان پاویون ایران معرفی می‌کردند.

این معمار تصریح می‌کند: زمانی که سوال می‌کردیم چرا پاویون ایران را طراحی نمی‌کنند؟ رگ گردنشان بیرون می‌زد که ما میدان نقش جهان و پل خواجو و تخت جمشید داریم. ولی نمی‌دانم چرا گمان می‌کردند مثلا ایتالیا کلوسئوم ندارد یا چین شهر ممنوعه را؟ ولی تفاوت آنها در این است که با ابزار تکنولوژیک آخرین دستاوردهای خود را رو می‌کنند. با این حال اکنون دو دوره است که متوجه شده‌اند پاویون ایران به طراحی نیاز دارد و خوشبختانه حضور در عرصه های جهانی، به شکل بهتری انجام می‌شود.

اولویت اول اکسپو معماری نیست

همچنین در ادامه از این معمار درباره تأثیرات اکسپو بر حوزه معماری سوال می‌کنیم که زواره با بیان نکته بالا ادامه می‌دهد: معماری در خوشبینانه‌ترین حالت شاید اولویت سوم اکسپو باشد. پاویون‌هایی که در اکسپو قرار می‌گیرند عمری شش ماهه دارند و اکثر این ساختمان‌ها پس از شش ماه جمع و تخریب و یا استفاده‌های دیگری از آنها می‌شود. البته برخی از بناها که براساس ایده‌های پایداری ساخته شده‌اند، جمع شده و به کشور دیگر یا کشور میزبان ارسال شده، دوباره اسمبل و از آن استفاده می‌شود. مثلا پیش‌بینی شده است که کل اکسپو دبی پس از پایان اکسپو به یک مجموعه مسکونی بسیار مدرن تبدیل شود.

او تصریح می‌کند: چون پاویون‌ها عمری شش ماهه دارند، الزامات ساختمانی سفت و سختی بر آنها حاکم نیست. به همین علت فضای پاویون‌ها بسیار سیال، منعطف و تکنولوژیک است و این امر به شدت به شبیه‌سازی آینده ساختمان‌ها کمک می‌کند. به عنوان مثال ایده طراحی پاویون ژاپن که از اوریگامی است، در این زمینه درس آموز است؛ چراکه موتیفی است از فرهنگ و سنت ژاپن با مصالح بسیار سبک و منطبق با محل پاویون ژاپن در ناحیه پایداری.

این معمار ادامه می‌دهد: بالاترین میزان زلزله در ژاپن اتفاق می‌افتد ولی می‌بینیم با وقوع یک زلزله مثلا هشت ریشتری تنها پنج نفر فوت می‌کند اما اگر همان زلزله در ایران بیاید ۲۰۰ هزار نفر جان می‌دهند. علت این امر نیز استفاده آنها از مصالح سبک است. این مسئله موجب می‌شود که با ریزش سقف ساختمان، مصالح سبک تلفات انسانی کمتری به بار بیاورد. ژاپن با مصالح سبک خود به دنیا این پیام را می‌دهد که اگر در فضای حادثه وجود دارید با مصالح سبک می‌توانید امنیت انسان‌ها را تأمین کنید و همچنین سامانه خنک کننده پاویون با جنس شفاف پوسته اریگامی که در کنار استخر آب، سازگار با محیط زیست است و فضای مطبوعی ایجاد کرده است.

درآمدزایی با ایجاد فضاهای فرهنگی

او بیان می‌کند: مسئله دوم مأموریت و جهت‌گیری اصلی اکسپو، یعنی همان فضای دیپلماسی فرهنگی است. در شهرسازی بحثی داریم که شهرهای رو به رشد دنیا، بر اساس ترمی به نام برنامه ریزی فرهنگی شکل می‌گیرد. مثلا دبی که قبله گاه خیلی از شرکت‌ها و سازمان‌های کارفرمایی ساخت و ساز ایران است و برخی با دو روز سفر به این کشور قصد می‌کنند، مثلا چهار تا شاپینگ سنتر همانند دبی را در ایران بسازند، اکنون چندین سال است شروع کرده با مبحث برنامه‌ریزی فرهنگی، ساختمان‌سازی کند. مثلا یک موزه لوور و یا سالن اپرا ساخته و متوجه شده است که اقتصاد پایدار در فضاهای فرهنگی است و دوره ساخت و فروش بناهای تجاری گذشته است.

این معمار تصریح می‌کند: امروزه می‌توان با جنبش فرهنگی و ایجاد فضاهای فرهنگی درآمد ایجاد کرد که اتفاقا آن درآمد، پایدار است و علاوه بر آن، مردم آن منطقه و شهر را از نظر فرهنگی، سواد و دانش چند قدم به جلو می‌برد. یکی از پیام‌های اکسپو توسعه فضاهای فرهنگی برای بهبود اقتصاد شهری است. حضور و تجربه فضای اکسپو می‌تواند وضعیت معماران را بهبود ببخشد و رویکردهای ذهنی آنها را ارتقاء دهد تا بعد از اینکه آن فضا را تجربه کردند به کشور خود بازگشته و بتوانند در افزایش کیفیت معماری و ارتقای جایگاه معماری و شهرها بکوشند.

منبع:ایسنا