مردم اورامانات زمین را خلق می‌کنند؛ کوچ عمودی هوارنشینان

مدیر پایگاه جهانی منظر فرهنگی هورامان/ اورامانات گفت: مردم این منطقه به دلیل کمبود زمین و وجود دره‌های عمیق، زمین را خلق و خانه‌ها و باغ‌های خود را با ساختار پلکانی در دامنه کوه می‌سازند.

به گزارش گروه فرهنگی ایرنا، منظر فرهنگی هورامان/ اورامانات در چهل‌وچهارمین اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو (۵ مرداد۱۴۰۰) به عنوان بیست‌وششمین اثر میراث فرهنگی ملموس ایران در فهرست جهانی یونسکو ثبت شد.

منظر فرهنگی هورامان/اورامانات منطقه‌ای فرهنگی در غرب کشور بین دو استان کردستان و کرمانشاه واقع شده که دارای کوه‌های سربه فلک کشیده و رودهای خروشان است. وجود این عوامل طبیعی دره‌هایی را شکل داده که ساکنان هورامان/ اورامانات، هزاران سال در تعامل با طبیعت زندگی کرده و این تعامل را می‌توان در باغ های پلکانی، معماری پلکانی زندگی هوار نشینی (کوچ گاه های موقت)، جشن‌ها و آیین‌های اصیل، صنایع‌دستی منحصر بفرد منطقه و… مشاهده کرد.

هورامان یا اورامانات نام منطقه‌ای تاریخی با بافت پلکانی و آداب و رسوم بسیار خاص است که بخش‌هایی از شهرستان‌های سروآباد، سنندج و کامیاران در استان کردستان و شهرستان‌های روانسر، پاوه، جوانرود و ثلاث باباجانی در استان کرمانشاه را شامل می‌شود. بخش اصلی منظر فرهنگی هورامان/ اورامانات شامل دره‌های ژاوه رود، اورامان تخت، لهون است.

این منطقه‌ دارای قدمت تاریخی با پیشینه‌ای کهن فرهنگی، آداب و رسوم و نمادهای فرهنگی ویژه‌ای است که هر کدام از این نمادها گوشه‌هایی از زوایای فرهنگ غنی و پربار این منطقه را نمایان می‌کند. پیشینه‌ سکونت در این منطقه به پیش از تاریخ بر می‌گردد که کشف قباله‌های هورامان وجود حاکمیت آشوریان، مادها، هخامنشیان و یونانیان را تأیید کرده است. کهن‌ترین آثار سکونت انسان در بررسی‌ها و کاوش‌های باستان‌شناسی در اطراف روستای هجیج یافت شده و مربوط به دوران پارینه سنگی است که طبق گزارش باستان‌شناسان بیش از ۴۰ هزار تا حدود ۱۲ هزار سال قدمت دارند.

مردم اورامانات به دلیل کمبود زمین به فناوری ساختار پلکانی رسیدند

پویا طالب‌نیا در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا درباره موقعیت جغرافیایی منظر فرهنگی هورامان/اورامانات اظهار داشت: منظر فرهنگی این منطقه به مفهوم مجموعه‌ای از تعامل انسان و طبیعت در طول تاریخ و همچنین جاذبه‌های طبیعی و تاریخی و فرهنگی در یک منطقه است، هورامان/ اورامانات شامل جاذبه‌های طبیعی، تاریخی و فرهنگی است. این منظر فرهنگی کوه‌ها، رودخانه‌ها و جاذبه‌های طبیعی در کنار بناها و بافت‌های تاریخی و روستایی این منطقه را شامل‌ می‌شود.

مدیر پایگاه جهانی منظر فرهنگی هورامان/اورامانات افزود: جاذبه‌های فرهنگی مجموعه‌ای از میراث‌فرهنگی ملموس و ناملموس هورامان/اورامانات شامل بناها و بافت‌های تاریخی و سبک زندگی مردم، جشن‌ها، آیین‌ها، آداب و رسوم، شعر، موسیقی، غذا و پوشاک این منطقه ویژگی‌های خاص و برجسته خود را دارد و گردشگران را به سمت خود جذب می‌کند. تصویر یک پیرمرد با لباس زیبای کردی در کنار دیوارهای سنگی خانه‌ پلکانی یا یک باغ در یک بافت روستایی در دره یک کوهستان، همیشه منظر فرهنگی هورامان/ اوارمانات را به ذهن متبادر می‌کند.

در هورامان/ اورامانات دره‌هایی عمیق وجود دارد و زندگی مردم در دامنه کوه شکل گرفته است، در این منطقه زمین به شکل تخت و مسطح خیلی کم است. ایرانی‌ها در کویر وقتی آب کم بود به فناوری قنات رسیدند در هورامان هم از قدیم به دلیل کمبود زمین به فناوری ساختار پلکانی رسیدند، این ساختار در بافت روستایی و در باغ‌داری وجود دارد. مردم این منطقه زمین را خلق می‌کنند؛ برای باغ‌سازی سکوهای پلاکانی را با سنگ چیدمان می‌کنند و خاک را می‌آورند و روی این سکوهای سنگی می‌ریزند.

وی خاطرنشان کرد: شیوه زندگی در این منطقه بر مبنای این فلسفه که «بر روی بسترهای نامرغوب شهرها و سکونت‌گاه‌ها را شکل دهید تا بسترها و زمین‌های مرغوب برای کشاورزی و دامداری بماند» شکل گرفت است. مردم در این منطقه، بدترین و سخت‌ترین نقطه از نظر زمین‌شناسی مانند مناطق سنگلاخی را انتخاب می کنند و خانه‌های خود را می سازند تا بتوانند قطعه زمین‌ها و مراتع کوچک مسطح را حفظ کنند. ساخت‌وسازها از سنگ خود منطقه و مصالح محلی است این فرایند در طول تاریخ بوده و همچنان هم ادامه دارد.

 

هوارنشینان هورامان کوچ عمودی دارند

طالب‌نیا به زندگی هوارنشینی (کوچ‌نشینی) مردم هورامان/ اورامانات اشاره کرد و افزود: خانه، مکان زندگی و باغ‌های بیشتر مردم این مناطق در دره‌ها ایجاد شده است. از نیمه خرداد تا اواخر شهریور در این منطقه هوا گرم می‌شود مردم برای دسترسی به آب و هوای بهتر و مراتع مناسب دام‌های خود به ارتفاعات کوچ می‌کنند. ساختار کوچ در هورامان عمودی است و با ساختار کوچ عشایر قشقایی و بختیاری بسیار متفاوت است.

وی تصریح کرد: هوارنشینان، چادرنشین نیستند، هر کدام از آنها اگر چه در روستا زندگی می‌کنند اما در منطقه هوار خود هم یک ساختار مسکونی جداگانه، خانه و زندگی و محل سکونت مشخص دارند. آنها فقط به یک ارتفاع بالاتر کوچ می‌کنند تا در فصل گرم سال (خرداد تا مهر) در آب و هوای بهتری زندگی کنند.

مدیر پایگاه جهانی منظر فرهنگی هورامان/ اورامانات بیان کرد: مناطق هواری فاصله زیادی با روستای سکونت مردم منطقه ندارد، اما آنها با این تغیر ارتفاع، تداوم زندگی را در این مسیرها حفظ می‌کنند این شیوه زندگی از شاخص‌های تعامل مردم هورامان با طبیعت است.

جشن‌های مردم هورامان با طبیعت عجین است

طالب‌نیا به میراث ناملموس در منظر فرهنگی هورامان/ اوارامانات اشاره کرد و گفت: بیشتر جشن‌ها و آیین‌های مردم این منطقه با طبیعت عجین است. جشن‌های شکرگزاری برداشت محصول مانند انار، انجیر، توت فرنگی یا آیین پیر شالیار که ۱۵ بهمن ماه (۴۵ روز از آغاز زمستان) برگزار می‌ود نمادی از تعامل انسان و طبیعت است زیرا از فردای آن هوا رو به تغییر می‌گذارد.

مدیر پایگاه جهانی منظر فرهنگی هورامان/ اورامانات گفت: از طرف دیگر در ۱۵ اردیبهشت هر سال (۴۵ روز از آغاز بهار) که هوا رو به گرمی می‌رود تقریبا زمان کوچ فرا می‌رسد، بزرگان تعدادی روستاها در مراسم تاریخی کومسای با قدمت بیش از هزارسال، در هورامان‌تخت گرد هم جمع می‌شوند و برای هوار (کوچ) میان مردم خود تقسیم کار و وظیفه می‌کنند مثلا میراب و حافظان روستا را که باید در روستا بمانند مشخص می‌کنند.

هفت شهرستان شامل بخش‌هایی از ثلاث باباجانی، روان‌سر و جوان‌رود و شهرستان پاوه در استان کرمانشاه و بخش‌هایی از شهرستان کامیاران، شهرستان سروآباد و سنندج در استان کردستان منطقه و یک شهر بنام هورامان‌تخت که تا چند سال پیش روستا بود پهنه جغرافیایی هورامان/ اورامانات است؛ در وجه تسمیه هورامان‌تخت می‌گویند «این نقطه تخت‌گاه یا پایتخت بخشی از هورامان باستانی بوده است».

 

وجود ۷۰۰ سکونت‌گاه انسانی در پهنه ۴۰۰ هزار هکتاری هورامان/اورامانات

طالب‌نیا درباره ضرورت‌های توسعه گردشگری در منظر فرهنگی هورامان/ اورامانات گفت: وسعت این منطقه حدودا ۴۰۰هزار هکتار است که بخشی از آن در استان کرمانشاه و بخشی هم در استان کردستان قرار دارد که بخش ایرانی این منظر است؛ مجموعا حدود ۳۵۰روستا در این منظر قرار دارد، اما با احتساب هوارها به عنوان سکونت‌گاه، حدود ۷۰۰سکونت‌گاه انسانی در منطقه هورامان/ اورامانات وجود دارد. بخش کوچکی هم در اقلیم کرستان عراق واقع شده که در پرونده ثبت جهانی لحاظ نشده است.

مدیر پایگاه جهانی منظر فرهنگی هورامان/ اورامانات تصریح کرد: از همان سال ۱۳۹۵ که پایگاه پژوهشی هورامان با هدف ثبت جهانی این منطقه راه‌اندازی شد مردم هم پای کار آمدند، قدم قدم در کنار ما بودند و در همه مراحل برای تدوین و مستندسازی و همکاری با ارزیابان یونسکو، مشارکت کردند. ارزیاب یونسکو که آمده بود مراسم استقبال و پذیرایی با شور و اشتیاق مردم بی‌نظیر برگزار شد.

شیوع کرونا محدودیت‌هایی را ایجاد کرده است، اما ضرورت دارد یک تور رسانه‌ای با حضوران خبرنگاران، عکاسان و تصویربرداران به این منطقه بیایند تا علاوه بر معرفی بیشتر ظرفیت‌ها و جاذبه‌های مظر فرهنگی و جهانی هورامان/اورامانات، شور و اشتیاق و واکنش‌های مردم پس از ثبت جهانی منطقه را رصد و مستندسازی کنند.

افزایش شور و نشاط اجتماعی بعد از ثبت جهانی هورامان

طالب‌نیا به گزارش های فعالان فرهنگی و اجتماعی اشاره کرد که می گویند شور و نشاط اجتماعی که در این چند سال برای ثبت جهانی وجود داشت اکنون در چند ماه اخیر بعد از ثبت جهانی در شهرها و روستاهای منطقه هورامان/ اورامانات افزایش یافته است. وی معتقد است که این شور و نشاط اجتماعی باید حفظ، تداوم و تقویت شود تا منجر به توسعه فرهنگی و اجتماعی شود تا همه اقشار جامعه بتوانند از ظرفیت ثبت جهانی این فرهنگ و تمدن هزاران ساله بهره‌مند شوند.

مدیر پایگاه جهانی منظر فرهنگی هورامان/ اورامانات افزود: ثبت جهانی یک اثر یا یک منطقه محدودیت‌ها و مسئولیت‌هایی هم ایجاد می‌کند، اما هیچ کدام مانع توسعه در منطقه نمی‌شود، بلکه قوانین و مقرراتی است که توسعه را متوازن و پایدار پیش می‌برد.

 

هورامان/ اورامانات سرآمد گردشگری غرب کشور است

طالب‌نیا اظهار داشت: استان‌های کرمانشاه و کردستان و منظر فرهنگی هورامان/ اورامانات، پیش از ثبت جهانی هم جزو مناطق جذاب و سرآمد گردشگری در غرب کشور بود، اکنون که جایگاه جهانی پیدا کرده است در پساکرونا باید منتظر افزایش سفر و تعداد گردشگران داخلی و خارجی به این منطقه باشیم، همین الان هم با همین محدودیت‌ها و شرایط کرونایی، براحتی نمی‌توان محل اقامت گردشگری پیدا کرد و گردشگران بسیاری به این منطقه می‌آیند.

زیرساخت‌ها و زیربنای منظر فرهنگی هورامان/ اورامانات باید بر مبنای جایگاه ارزش جهانی منطقه بازسازی و تقویت شود. در چند سال گذشته بیشترین مجوزهای بومگردی‌ها در دو استان کردستان و کرمانشاه در محدوده منظر فرهنگی هورامان/ اورامانات است. اما مسیرهای دسترسی به منطقه هورامان باید سامان‌دهی شود.

آموزش جوامع محلی را مهمترین موضوع توسعه گردشگری

طالب‌نیا آموزش جوامع محلی را مهمترین موضوع توسعه گردشگری دانست و افزود: آموزش فرهنگی و تاریخی و اجتماعی باید برای کودکان و نوجوانان و از مدارس ابتدایی و راهنمایی برنامه‌ریزی شود. در نظر داریم با همکاری آموزش‌وپرورش طرح همیاران میراث‌فرهنگی را اجرا کنیم. آموزش کودکان و دانش‌آموزان آینده فرهنگی جامعه را تضمین می‌کند.

مدیر پایگاه جهانی منظر فرهنگی هورامان/ اورامانات افزود: با اجرای طرح همیاران میراث‌فرهنگی، کودکان و نوجوانان ۷ تا ۱۵ سال منطقه هورامان/اورامانات، می‌توانند ارزش‌ها و ظرفیت‌های فرهنگی تاریخی و طبیعی منطقه خود را درک کنند و از هم اکنون حافظ منابع فرهنگی و طبیعی هوارمان باشند. همچنین در آینده از ظرفیت‌ برند ثبت جهانی منطقه زندگی خود در چارچوب توسعه پایدار برای معیشت، اقتصاد، شغل و درآمد خود بهره‌مند شوند.

منبع:ایرنا

توسعه صنایع‌دستی فرصتی برای توسعه اقتصادی اورامانات

صنایع‌دستی بازتابی از تاریخ و تمدن هر قوم و ملت است. فرهنگ واقعی هر منطقه‌ای را می‌توان در صنایع‌دستی آن منطقه یافت. چرا که این هنر ریشه در اعتقادات مذهبی، باورهای ملی، وضعیت جغرافیایی و نیازهای هر جامعه دارد که بخشی از هویت تاریخی، فرهنگی و اجتماعی آن را روایت می‌کند.

محصولات صنایع‌دستی در منطقه اورامانات به لحاظ کیفیت و تنوع مختص هنرمندان این منطقه است.

اهمیت ویژه هنرهای سنتی و صنایع‌دستی منطقه اورامانات را می‌توان در دو جنبه حائز اهمیت دانست؛ اول اینکه کلیه مواد اولیه و وسایل مورد نیاز آن به طور کامل، به دست خود مردمانش و در محل زندگی آنان تأمین می‌شود و ویژگی دوم آن است که کلیه محصولات صنایع‌دستی اورامانات کاربردی بوده و بدور از تجمل گرایی توسط هنرمندان و صنعتکاران این دیار کهن ساخته می‌شوند.

از جمله نمونه‌های برجسته هنر دست مردمان اورامانات می‌توان کلاش (گیوه)، چوخه و رانک، نمد به همراه محصولات ارغوان بافی، چاقو و… را نام برد که بیشتر جهانگردان و گردشگران از این محصولات خرید می‌کنند.

منطقه اورامانات دارای چند نوع صنایع‌دستی خاص است که در مناطق دیگر با این کیفیت و اصالت کمتر دیده می‌شود، نازک کاری، ساز سازی، ارغوان بافی، قالی و گلیم، جولایی، موج بافی، کلاش، نمدمالی، لباس‌های محلی، زیورآلات سنتی و سراجی سنتی از جمله این هنرهاست.

بسیاری از صنایع دستی اورامانات نظیر کلاش (گیوه) و ارغوان به عنوان آثار صنایع‌دستی در فهرست میراث جهانی و ملی به ثبت رسیده‌اند.

با توجه به اهمیت صنایع دستی اورامانات پایگاه جهانی منظر فرهنگی اورامانات با همکاری معاونت صنایع‌دستی استان کرمانشاه در تلاش است اطلس صنایع‌دستی این منطقه را تهیه کند تا بتوان با شناخت دقیق و علمی از ظرفیت‌های روستاهای منطقه برنامه‌های مدونی برای آموزش، توسعه و حمایت از صنعت‌کاران و توسعه پایدار اقتصادی اورامانات انجام داد.

منبع:میراث آریا

برج قلعه خمیر، بازمانده قلعه‌ای به‌سبک اروپایی

سردر شمالی قلعه که اکنون در کنار کوچه تنگی متصل به شهر خمیر جای دارد، به‌صورت شکوهمندی از سنگ و گچ و به‌سبک قلعه‌های اروپایی ساخته‌شده است. در چهارگوشه قلعه چهار برج مدور بلند و مقتدر بناشده و بین هر دو برج یک برج کوتاه نیز ساخته‌شده است. در قسمت جنوب غربی قلعه خمیر، عمارت دوطبقه‌ای وجود دارد. در وسط قلعه و تقریباً در زیرزمین آن آب‌انباری (برکه) ساخته‌شده که هنوز باقی‌مانده است.

در قدیم این ساختمان و این قلعه کاربردهای نظامی داشته است و برای مقاومت در برابر مهاجمان هم از آن استفاده می‌شده است.

تاریخ بنا و وجه‌تسمیه

سدیدالسلطنه کبابی در کتاب بندرعباس و خلیج‌فارس در مورد قلعه خمیر می‌نویسد: «در خارج از شهر طرف شمال قلعه‌ای است و هنوز لیاقت تعمیر دارد. مربع الاضلاع است هر ضلع آن یک‌صد و پنجاه قدم می‌شود و در چهارگوشه قلعه چهار، برج مدور بناشده از جوانب اربعه فی‌مابین هر دو برج یک برج کوتاه بناکرده‌اند و در جنوب مغرب، عمارت مربع دوطبقه موجود و در وسط قلعه آب‌انبار بنا گذاشته‌اند و همه ابنیه قلعه از ساروج و سنگ است و سکنه آنجا گویند صدسال است این قلعه بناشده شاید ولات امامان مسقط در سنوات اجاره عباسی از دولت ایران بنا گذاشته‌اند و طرز این قلعه مانند قلاع لارک و قشم نیست.»

همچنین احمد اقتداری در کتاب آثار شهرهای باستانی و سواحل و جزایر خلیج‌فارس و دریای عمان در شرح قلعه خمیر می‌نویسد: «امروز به‌جز باقی‌مانده ویرانه دو سردر شمال و جنوبی و یک‌نیمه برج شرقی چیزی از آن باقی نمانده است. آب‌انبار مخروبه قلعه و عمارت سر در آن به‌صورت ویرانه‌ای باقی نمانده است. سردر شمالی قلعه که اکنون در کنار کوچه تنگی متصل به آبادی خمیر وجود دارد و تقریباً در میان ضلع شمالی آن قرارگرفته به وضع شکوهمندی از سنگ و گچ و به سبک قلعه‌های اروپایی ساخته‌شده و تصور من آن است که برخلاف نوشته مؤلف کتاب بندرعباس و خلیج‌فارس این قسمت از قلعه و بخصوص برج‌های مدور دور طرف این مدخل بازمانده دوران پرتغالی یا هلندی است، بدیهی است چند بار مرمت‌شده و در زمان عمال ولات مسقط که این نواحی را به اجاره داشته‌اند و بیش از آن به روزگار نادرشاه و کریم‌خان زند هم برای قلعه داری تعمیر و ترمیم‌شده است.»

این بنا دارای چهار برج مدور بزرگ در چهارگوشه و چهار برج کوچک در میانه هر ضلع بود. دو سر در اصلی داشت؛ یکی به سمت شمال و دیگری به‌سوی جنوب. قلعه از چندین بخش تشکیل می‌شد:

– ساختمان دوطبقه‌ای در جنوب غربی، محل اسکان نیروها و محافظان قلعه که تعداد آن‌ها به ۲۰ نفر می‌رسید.

– آب‌انبار وسط قلعه برای ذخیره‌سازی آب موردنیاز

– کاروانسرای کوچک میان قلعه که قدمت آن به دوره صفویه می‌رسید.

– خندق دورتادور قلعه که برای دفاع از آن در برابر شورش مردم محلی و حمله راهزنان استفاده می‌شد.

در این بنا همچون دیگر سازه‌های این محل از سنگ و ساروج برای ساخت استفاده‌شده است.

برج قلعه خمیر دارای پلانی مدور به قطر ۶.۴۰ متر، بلندی ۷.۸۰ متر است که ضخامت دیوار آن ۵۰ سانتی‌متر است. در ضلع جنوبی بنا پلکانی جدید احداثی جهت صعود به درون قلعه قرار دارد که این پلکان به دوشاخه جنوب غربی و جنوب شرقی تقسیم‌شده و به‌وسیله پلکانی مرکزی به درگاه بنا و سپس درون برج راه دارد. درگاه بنا با طاق هلالی به بلندی ۱.۹۰ متر و پهنای ۷۰ سانتی‌متر است. درون برج دونیم ستون مربع شکل در جهات شمال و جنوب نگهداری تیر چوبی سقف وجود دارد. تعداد سه طاقچه بزرگ با طاق هلالی به بلندای ۱۲۰ سانتی‌متر و پهنای ۴۵ سانتی‌متر و سه طاقچه کوچک با طاق هلالی به بلندی ۵۰ سانتی‌متر و پهنای ۴۰ سانتی‌متر تعبیه‌شده است. ۱۲ تیرکش نیز در برج تعبیه‌شده که در دو جهت قابل هدف‌گیری است.

در شمال غربی درون برج به‌وسیله پلکانی چوبی متصل به ستون و دیوار برج به بام برج راه دارد در سطح بام برج ارتفاع دیواره آن ۲ متر است و دارای طاقچه و تیرکش است.

برج قلعه خمیر هیچ‌گونه تزییناتی ندارد و مصالح به‌کاررفته در آن سنگ‌های بی‌شکل، سنگ‌های مرجانی همراه با ملات ساروج است که از مصالح اصلی بنا است. همچنین از گچ محلی برای روکش کردن برج استفاده‌شده است.

پوشش سقف به‌وسیله چندل (چوب‌های محلی) و حصیر ساخته‌شده که به‌وسیله کاه و گل در سطح بام‌اندود شده است.

بنای کنونی قلعه خمیر در اوایل دوره قاجاریه مورداستفاده قرار می‌گرفته است و با توجه به موقعیت بندر خمیر که در دوره‌های قبل از قاجاریه داشته است به دلیل برخوردهای نظامی که در این محل اتفاق افتاده است این قلعه چندین بار مرمت و بازسازی‌شده است. برج خمیر در سال ۱۳۸۴ به شماره ۱۳۸۳۱ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

منابع:

– فرهنگ جغرافیایی استان هرمزگان، آبادی‌های استان هرمزگان – شهرستان بندرعباس

– سید السلطنه، کبابی، خلیج‌فارس و بندرعباس، ۱۳۶۳، تهران، دنیای کتاب

– اقتداری، احمد، آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیج‌فارس و دریای عمان، ۱۳۷۵، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی: روایت

منبع:میراث آریا

نجات پرماجرای غار زرین‌غار

غار «دودزا» یا «زرین‌غار» که حدود سه سال پیش پرونده توریستی شدن آن بسته شده بود، این‌بار گرفتار معدن‌کاران شده است؛ هرچند دستور توقف موقتی فعالیت‌های معدن به مدت دو ماه داده شده است تا وزارت صمت مجوز تعطیلی کامل را صادر کند.

به گزارش ایسنا، غار «دودزا» که محلی‌ها آن را «زرین‌غار» می‌نامند، در جاده همدان و در ۳۵ کیلومتری شهرستان خدابنده در استان زنجان و در طول محور غارهای علیصدر و کتله‌خور واقع شده است. براساس داده‌های کاوشگران غارها، دودزا در اسفندماه سال ۱۳۸۴ خورشیدی بعد از وقوع یک زلزله، توسط روستایی‌ها شناسایی و به کارشناسان گزارش شد. در آخرین پیمایش انجام‌شده، ارتفاع دهانه غار ۲۰۱۱ متر از سطح دریا، طول آن ۴۰۶ و عمق آن ۱۵۴ متر ثبت شده است.

این غار آهکی دارای چند طبقه است که تا کنون دو طبقه آن شناسایی شده و دارای تونل‌های فرعی و استالاکتیت‌ها و استالاگمیت‌ها و ستون‌های بسیار در گذرگاه‌های اصلی و قندیل‌های مخروطی آویزان از سقف‌ها است که بر اثر داشتن ناخالصی، رنگ‌های متنوعی به خود گرفته است. در گزارش غارشناسان آمده که قندیل‌های «زرین‌غار» زنده و در حال رشد است. در دالان‌های مختلف دریاچه‌های متعدد شناسایی شده است. کارشناسان میراث فرهنگی هنوز قدمت این غار را تعیین نکرده‌اند.

جواد نظامدوست ـ عضو انجمن غارنوردی و غارشناسی ـ درباره خطراتی که این غار را تهدید کرده است، به ایسنا گفت: حدود هفت هشت سال پیش از سوی یکی از مالکان اطراف «زرین‌غار» مطلع شدیم که می‌خواهند این غار را توریستی کنند و اجرای آن را هم به مالک زمین‌های اطراف سپرده‌اند. با توجه به توریستی بودن غار کتله‌خور و از طرفی با علم به این‌که توریستی کردن زرین غار خرابی‌های زیادی را به بار خواهد آورد، توانستیم مالک را توجیه و قانع کنیم که از اجرای این پروژه منصرف شود. ما هم موفق شدیم با استفاده از گزارش‌های علمی که شامل اطلاعات زمین‌شناسی می‌شد و با کمک محققان زمین‌شناسی زنجان، حدود سه چهار سال پیش پرونده توریستی شدن این غار را ببندیم.

او افزود: «دودزا» یا «زرین‌غار» به لحاظ نهشته‌های آهکی، بسیار زیبا و تا حدی مشابه غار کتله‌خور است که سفره‌های آب زیرزمینی متعددی دارد. این ویژگی غار دودزا یا زرین غار را در رنکینگ غارهای درجه یک قرار می‌دهد که با توجه به مشکلات کم‌آبی، محافظت از آن در اولویت قرار دارد و بر همین اساس هم، پرونده توریستی شدن آن بسته شد.

این غارشناس ادامه داد: سال ۹۸ در بازدیدی که از این غار داشتیم، متوجه شدیم به دلیل محافظت اهالی و جلوگیری از رفت و آمد بیش از ظرفیت، وضعیت غار به لحاظ افزایش سطح آب، خوب شده است. همچنین متوجه شدیم سرمایه‌گذاری که می‌خواست زرین غار را توریستی کند، آن سرمایه را صرف احداث یک مجتمع آبی کرده که علاوه‌برکارآفرینی و  اشتغالزایی، آورده مالی بهتری هم داشته و اتفاقا به خاطر هدایت سرمایه‌گذاری از ما تشکر کرد.

نظامدوست گفت: داستان غار دودزا یا زرین غار به این‌جا ختم نشد، حدود سه هفته پیش مطلع شدیم دستگاهی جلو دهانه غار درحال نمونه‌برداری و برداشت سنگ است. ‌حس خوب اهالی آن منطقه که برای حفاظت از این اثر طبیعی تلاش می‌کنند، ما را ترغیب کرد که تحقیقات درباره تحرکات اخیر در این غار و مجوزهای صادرشده را آغاز کنیم. از طریق کارگروه غارشناسی کشور و شورای شهر زرین‌رود پیگیری کردیم، اهالی نیز نامه شکواییه‌ای را به نماینده قوه قضاییه فرستادند که در نهایت، کار سرمایه‌گذاری که قصد معدن‌کاوی در آن منطقه را داشت، موقتا متوقف شد.

او افزود: مدتی بعد متوجه شدیم سرمایه‌گذار با گرفتن مجوز موقت دوباره به برداشت مقدار زیادی خاک و سنگ اقدام کرده است. به کارگروه غارشناسی نامه نوشتیم که حریم این غار در برداشت سنگ و عملیات معدن، رعایت نشده است؛ سرمایه‌گذار در فاصله کمتر از یک کیلومتر از دهانه غار درحال خاکبرداری بود. با پیگیری زیاد، جلسه‌ای در بخشداری با حضور نمایندگان میراث فرهنگی، محیط زیست و دفتر قوه قضاییه برگزار شد، اعضای شورای شهر و فعالان محیط زیست و دلسوزان محلی نیز حضور داشتند. پس از دریافت توضیحات و تاکید بر لزوم حفظ این غار، صورت‌جلسه‌ای صادر شد مبنی بر این‌که عملیات معدن‌کاوی در حریم غار دودزا یا زرین‌غار به مدت دو ماه تعطیل شود تا مجوز تعطیلی کامل را وزارت صمت صادر کند. البته طبق قوانین برای متضرر نشدن سرمایه‌گذار می‌توانند منطقه دیگری را برای معدن‌کاوی با فاصله از این غار در اختیار بگذارند.

این عضو انجمن غارنوردی و غارشناسی در ادامه گفت: از محلی‌های دلسوز که مانع تخریب این غار شدند و همچنین اعضای شورای شهر زرین‌رود و نماینده قوه قضاییه برای اقدام سریع و به موقع باید قدردانی کرد. ما همیشه گله و نقد می‌کردیم، اما این‌بار جای قدردانی دارد که از تخریب یک اثر طبیعی در همین ابتدای پروژه سرمایه‌گذاری جلوگیری کردند تا سرنوشت غار «جهنم» در خراسان جنوبی که به رغم تلاش‌ها و پیگیری‌های بسیار، سرانجام قربانی معدن‌کاوان شد، تکرار نشود.

وی بیان کرد: البته عملیات نجات‌بخشی غار دودزا هنوز کامل نشده است، باید همچنان پیگیری کرد تا مجوز تعطیلی کامل از وزارت صمت صادر شود. ضمن این‌که غارشناسان باید غار را نقشه‌برداری کنند تا براساس آن نقشه، مجوز معدن‌کاوی لغو و پرونده برای همیشه بسته شود.

نظامدوست گفت: امیدواریم بخشنامه‌های وزارت صمت، حریم غارها را برای معدن‌کاران مشخص کند و سرمایه‌گذاران متعهد شوند اگر غار یا اثر طبیعی در نزدیکی پروژه آن‌ها بود، به تخریب آن اقدام نکنند. در همه جای دنیا مرسوم است وقتی معدنی را به سرمایه‌گذار تحویل می‌دهند، تعهد می‌گیرند که نخست، آثار باستانی، طبیعی، اماکن مذهبی و غارها را در محدوده آن پروژه شناسایی و بعد برای حفاظت از آن‌ها متعهدانه اقدام کنند، علاوه بر این اگر اثری در محدوده پروژه آن‌ها قرار داشت، بعد از پایان کار، محل را عین روز اول تحویل بدهند. ما چنین تعهداتی برای سرمایه‌گذاران و به‌ویژه معدن‌کاران ایجاد نکرده‌ایم، برای همین به هر کوهپایه‌ای قدم می‌گذاریم با خراشیدگی طبیعت، تخریب و تعرض مواجه می‌شویم و هیچ‌کدام از سرمایه‌گذاران در پایان کار، محیط را به حالت اولیه برنمی‌گردانند و همان‌طور به حال خراب رها می‌کنند.

منبع:ایسنا

10 روستای پاوه که دلِ گردشگران را برده‌اند!

رئیس اداره میراث فرهنگی شهرستان پاوه گفت: در این شهرستان 10 روستا بیشترین آمار جذب گردشگران را به خود اختصاص داده اند.

هادی شریفی در گفت و گو با ایسنا، بااشاره به رونق گردشگری در روستاهای پاوه، اظهار کرد: وجود طبیعت بکر، کوه های بلند، دره های عمیق، رودخانه های خروشان، جنگل های انبوه و بافت و معماری سنتی و پلکانی در بسیاری از روستاهای پاوه باعث شده تا از حدود یک دهه پیش مورد توجه گردشگران قرار گیرند.

وی تصریح کرد: مردمان مهربان، خونگرم و میهمانواز این روستاها هم با فرهنگ و آداب و رسوم اصیل خود میزبانی خوبی را از گردشگران داشته اند و همین مسئله بستری برای جذب گردشگران بیشتر به سمت آنها شده است.

رئیس اداره میراث فرهنگی شهرستان پاوه بااشاره به رویدادسازی هایی که طی سالهای اخیر در روستاهای این شهرستان انجام شده، گفت: برگزاری این رویدادها هم به معرفی بیشتر زیبایی های روستاهای پاوه کمک کرده که نتیجه آن شکل گیری گردشگری روستا محور در این شهرستان بوده است.

وی ادامه داد: هرچند در یکی دو سال اخیر شیوع بیماری کرونا تا حدود زیادی گردشگری را در روستاهای پاوه تحت تاثیر خود قرار داده، اما 10 روستای این شهرستان کماکان مورد توجه گردشگران قرار دارند.

شریفی از داریان، شمشیر، هجیج، خانقاه، گلال، دشه، شرکان، ساتیاری، تین و زردویی به عنوان 10 روستایی نام برد که طی چندسال اخیر درگیر موضوع گردشگری شده اند.

وی در ادامه با بیان اینکه رونق گردشگری در این روستاها به اقتصاد و اشتعالزایی برای تعدادی از جوانان نیز منجر شده، گفت: راه اندازی اقامتگاه های بوم گردی و خانه مسافرها یکی از زمینه های اشتغال در حوزه گردشگری در این شهرستان بوده است.

رئیس میراث فرهنگی شهرستان پاوه افزود: البته در کنار حدود 50 خانه مسافری که در سطح شهرستان به صورت قانونی و با مجوز مشغول به فعالیت هستند، حدود 60 واحد غیرمجاز هم داریم که به منظور حفظ امنیت گردشگران و حمایت از واحدهای مجاز تاکنون برخوردهایی را با آنها داشته ایم.

وی گفت: صدور اخطار برای این واحدهای غیرمجاز باعث شده تا حدود 30 مورد از آنها برای دریافت مجوز اقدام کنند.

منبع:ایسنا

معبد لائودیسه فرصتی برای جهانی شدن نهاوند

تاکنون شش فصل کاوش برای کشف اثر مهم تاریخی معبد لائودیسه در نهاوند انجام شده که طی این کاوش‌ها سرنخ‌ها و آثار زیادی از ادوار مختلف تاریخی در نهاوند کشف شده که نشان از رازهای نهاوند دارد.

به گزارش ایسنا، در سال ۱۳۲۲ در منطقه دوخواهران نهاوند کتیبه‌ی‌ ارزشمندی به زبان یونانی کشف شد که این کتیبه فرمان یکی از پادشاهان سلوکی به حاکم وقت نهاوند بوده و این کتیبه اکنون در موزه ملی ایران نگهداری می‌شود.

این کتیبه از دو قسمت متمایز تشکیل شده که قسمت اول آن نامه‌ای است که فرمان شاه را به اهالی نهاوند ابلاغ می‌کند از آنان درخواست می‌کند تا فرمان وی را روی سنگی نقش کرده و در معبد اصلی شهر نصب کند و هم‌چنین در این کتیبه «آنتیوخوس سوم» به «مندموس» پادشاه وقت نهاوند دستور می‌دهد که معبدی در خور و شأن همسرش ملکه «لائودیسه» در نهاوند بسازند.

بر اساس مطالعاتی که انجام شده این معبد در زمان آنتیخوس سوم در شهر نهاوند بنا شده و این معبد برای کاهنه‌ای که همسر آنتیخوس سوم بوده بنا شده است.

همچنین علاوه بر این کتیبه مجسمه‌های مفرقی کوچکی که منصوب به خدایان یونان بوده در این منطقه کشف شده است و کشف این آثار باعث شد که وجود معبد یونانی در نهاوند محرز شود و این محوطه تاریخی و منطقه دوخواهران در سال‌ ۱۳۲۷ به شماره ۳۷۴ به‌عنوان‌ میراث‌ فرهنگی‌ در فهرست‌ آثار ملی‌ ایران‌ ثبت‌ شود.

بر اثر حفاری‌های متعددی‌ که ‌طی چند فصل کاوش در سال‌های قبل برای‌ یافتن‌ آثار معبد سلوکیان‌ در نهاوند انجام‌ شده‌ ستون‌ها، سرستون‌ها و سنگ‌های‌ تراش‌ خورده‌ زیادی‌ در منطقه دوخواهران یافت‌ شده‌ که نشان از وجود این معبد می‌دهند.

بنا بر اظهارات «مهدی رهبر» باستان‌شناس و سرپرست تیم کاوش معبد لائودیسه، امامزاده دوخواهران که اهالی نهاوند تاکنون این محل را به‌عنوان زیارتگاه می‌دانستند و تقدیس می‌کردند، همان معبد لائودیسه است و امام‌زاده‌ای در این منطقه وجود ندارد.

و البته محدودیت ۶۰ ساله ساخت‌وساز در منطقه دوخواهران به عنوان قدیمی‌ترین منطقه نهاوند به خاطر ثبت شدن در فهرست آثار ملی، باعث شده که این منطقه بسیار فرسوده از کمترین امکانات رفاهی برخوردار و همین امر نیز مردم این منطقه را با مشکلات عدیده‌ای مواجه کند.

با وجود وقفه چندین ساله کاوش برای کشف این معبد، طی چند سال اخیر چند فصل کاوش در این منطقه انجام و آثار زیادی کشف شد که ثابت کرد بعد از سلوکیان، اشکانیان نیز در نهاوند حضور چشمگیری داشته‌اند و این گوشه‌ای از رازهای سر به‌مهر این معبد یونانی در شهر تاریخی نهاوند است.

تاکنون ۶ فصل کاوش در منطقه دوخواهران انجام شده است

رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نهاوند گفت: از سال ۱۳۸۴ کاوش‌هایمان را در منطقه دوخواهران به سرپرستی مهدی رهبر آغاز کرده‌ایم و تا امروز شش فصل کاوش باستان‌شناسی برای کشف معبد لائودیسه در منطقه دوخواهران انجام داده‌ایم.

محسن جانجان در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار داشت: با توجه به این ‌که محل دقیق معبد لائودیسه مشخص نیست کل ۱۲ هکتار منطقه دوخواهران در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است و همین ثبت شدن در فهرست آثار ملی باعث ایجاد محدودیت‌هایی برای ساخت‌و ساز مردم این منطقه شد.

وی تصریح کرد: همین محدودیت ۶۰ ساله ساخت‌و ساز باعث شد که بناها و املاکی که در منطقه دوخواهران وجود دارند دچار فرسودگی شوند و مطالبات مردم این منطقه این بود که مسئولین برای این مشکل چاره‌اندیشی کنند.

جانجان ادامه داد: ما برای حل این مشکل بعد از ۶۰ سال یک پرونده خیلی دقیق و علمی تشکیل دادیم و دو فصل آخر کاوش را بر این مبنا قرار دادیم که تعیین‌تکلیف کنیم منطقه دوخواهران و مردم این منطقه را از بلاتکلیفی نجات دهیم.

وی با بیان اینکه شهر نهاوند روی گسل زلزله قرار دارد و خانه‌های منطقه دوخواهران نیز فرسوده هستند، افزود: در دو فصل آخر این کاوش علاوه بر این‌که ما دنبال کشف معبد لائودیسه بودیم هدف دیگر این بود که مناطقی که آثار تاریخی ندارند را آزاد اعلام کنیم و مردم بتوانند ساخت‌و سازشان را انجام دهند و از این وضعیت خلاص شوند.

ساخت‌وساز در منطقه دوخواهران طبق ضوابط میراث‌فرهنگی آزاد اعلام شد

جانجان ادامه داد: بعد از پیگیری‌های مکرر و جلسات مستمر با کارشناسان وزارت‌خانه میراث فرهنگی و گردشگری و با توجه به نتایج کاوش‌های دو فصل آخر لائودیسه به این جمع‌بندی رسیدیم و توانستیم این مجوز را بعد از مشقت‌های فراوان بگیریم که ساخت‌وساز در کل محله دوخواهران بر اساس ضوابط میراث‌فرهنگی آزاد اعلام شود.

به گفته وی طبق قوانین میراث فرهنگی ساخت‌وساز در منطقه دوخواهران به‌عنوان یک بافت تاریخی باید بر اساس وضع موجود بنا و بدون افزایش سطح و ارتفاع بنا انجام شود و نمای بنا نیز باید هم‌گون با بافت تاریخی بازسازی شود.

جانجان یادآوری کرد: خوشبختانه تا الان چندین مجوز برای ساخت‌وساز در این منطقه صادر کردیم که به زودی یک درمانگاه در این منطقه احداث می‌شود و مجوز ساخت پارک صخره‌ای نیز اخیرا صادر شده و چندین مجوز نیز برای افراد حقیقی صادر شد که می‌توانند ساخت‌وساز انجام دهند و خوشبختانه مشکل محدودیت ساخت‌وساز این منطقه حل شد.

رئیس اداره میراث‌فرهنگی نهاوند به مشکلات کاوش‌های باستان‌شناسی در منطقه دوخواهران اشاره کرد و گفت: با توجه به این‌که در منطقه دوخواهران ساخت‌وسازهای متراکی داریم کاوش در این منطقه دشوار است و مثل سایر محوطه‌های باستانی دیگر نیست که ما بدون معارض بتوانیم کاوش‌ها را انجام دهیم.

وی یادآوری کرد: خانه‌های فرسوده‌ای که متراکم در کنار هم قرار دارند کاوش به‌صورت گسترده را برای ما عملا غیرممکن کرده است، در این شش فصل کاوش تا آنجا که توانستیم ملک تملک کردیم و کاوش‌ها را انجام دادیم.

جانجان اظهار داشت: خوشبختانه در این کاوش‌ها توانستیم سرنخ‌ها و آثار فراوانی از دوران سلوکی پیدا کنیم اما هنوز محل دقیق معبد لائودیسه پیدا نشده است.

به گفته جانجان برای فصل پنجم کاوش معبد لائودیسه ۱۵۰ میلیون و برای فصل ششم کاوش ۲۰۰ میلیون تومان اعتبار هزینه شده است و در حال حاضر نیز اعتباری برای ادامه فصل‌های بعدی کاوش در نظر گرفته نشده است.

کشف سفال‌هایی متعلق به دوران پیش از تاریخ در منطقه دوخواهران نهاوند

وی به آثار کشف شده در فصل پنجم کاوش اشاره کرد و افزود: ما در فصل پنجم کاوش برای کشف معبد لائودیسه سفال‌هایی مربوط به پیش از تاریخ را کشف کردیم که کشف این آثار نشان می‌دهد که در دوران پیش از تاریخ در شهر نهاوند استقرار و سکونت وجود داشته است و این بسیار با اهمیت و مهم است.

جانجان ادامه داد: درست است که شهریت نهاوند و یا به عبارتی تبدیل به شهر شدن نهاوند در دوران سلوکیان بوده است اما با کشف این آثار مشخص شد که پیش از تاریخ نیز در نهاوند استقرار و سکونت وجود داشته است و این در فصل پنجم کاوش کشف شد.

به گفته‌ی او آثار فراوانی از دوره‌های مختلف تاریخی از جمله دوره ساسانیان، دوره اشکانیان و دوره سلوکی در نهاوند کشف شده و خصوصا آثار سفالی فراوانی از دوره اشکانیان در منطقه دوخواهران کشف شده است.

اهمیت حفظ منطقه‌ی دوخواهران به عنوان هسته مرکزی شهر تاریخی نهاوند

رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نهاوند تاکید کرد که شهر تاریخی نهاوند در واقع همان منطقه دوخواهران است که در دوران سلوکی شکل گرفته است و این منطقه به‌عنوان هسته مرکزی شهر تاریخی نهاوند فارغ از این‌که معبد لائودیسه وجود دارد یا خیر، این منطقه باید حفظ شود.

جانجان اظهار کرد: ما در همه فصل‌های کاوش آثاری از جمله سفال، سنگ تراش خورده، ستون، سرستون و غیره از دوران سلوکی و معبد لائودیسه پیدا کردیم منتها این آثار سرجایشان نبوده‌اند و ما باید محل دقیق معبد را پیدا کنیم.

وی با اشاره به احتمال این‌که مکان معبد لائودیسه در محل امام‌زاده دوخواهران باشد، ادامه داد: تا زمانی که کل محدوده امام‌زاده را کاوش نکنیم نمی‌توانیم بگوییم این احتمال درست است یا نه و برای پیدا کردن این معبد باید وجب‌به وجب این منطقه کاوش شود.

جانجان با بیان این‌که انجام کاوش‌ها برای مردم این منطقه می‌تواند راه‌گشا باشد، خاطرنشان کرد: اگر بتوانیم اعتبار جذب کنیم کاوش‌هایمان را در این منطقه ادامه خواهیم داد و از اهداف این کاوش‌ها تعیین‌تکلیف مردم این منطقه است و قسمت‌هایی که کاوش می‌شوند در صورتی‌که فاقد آثار باشند آزاد اعلام می‌شوند و مردم می‌توانند راحت‌تر و بدون دغدغه ساخت‌وساز انجام دهند.

رئیس میراث‌فرهنگی نهاوند در خاتمه تاکید کرد: در حال حاضر برای ادامه فصل‌های بعدی کاوش اعتباری نداریم و اگر اعتباری جذب شود فصل‌های بعدی کاوش را آغاز می‌کنیم و کشف این معبد قطعا باعث رونق گردشگری شهرستان و استان خواهد شد و نهاوند را در سطح جهانی مطرح می‌کند.

به گزارش ایسنا، مبرهن است که معبد لائودیسه به عنوان تنها معبد یونانی در ایران، یک اثر تاریخی بسیار باارزش و بااهمیت  است که رازهای تاریخی سر به‌مهر زیادی را در دل خود جای داده است.
و کشف آن یک فرصت‌ تاریخی برای توسعه شهرستان نهاوند و حتی استان همدان است که می‌تواند نهاوند را متحول و در سطح جهانی مطرح کند و تحقق این مهم تلاش و دلسوزی مضاعف مسئولین را می‌طلبد.

منبع:ایسنا

۸۵۰۰ خوراک ایرانی کجای سفره ایرانی‌هاست؟

مدیر مرکز اطلس خوراک ایرانی با اشاره به وجود بیش از هشت هزار و ۵۰۰ نوع خوراکی مختص کشورمان، می‌گوید: مصرف یک ایرانی کمتر از ۵۰ نوع از این تنوع غذای ایرانی در طول عمرش است.

تنوع خوراک در ایران چنان گسترده است که امروزه ایران توانسته در کنار سه مکتب غذایی دنیا قرار گیرد؛ این موضوع نه تنها به خوراکی‌ها مربوط است بلکه به علم، تخصص، تنوع، زنجیره غذایی، جایگاه اجتماعی و سایر ظرفیت‌های این حوزه نیز ارتباط دارد اما شاید همه‌ی ما کمتر در طول زندگی‌مان به خوراک و تنوع غذایی به عنوان یک اولویت نگاه کرده باشیم.

هرچند نمی‌توانیم از شرایط اقتصادی غافل شویم اما از سالیان گذشته تاکنون، بی‌توجهی و سهل‌انگاری ما ایرانیان نسبت به خوراک باعث شده تا ظرفیت‌های این حوزه خصوصاً در موضوع گردشگری مغفول بماند و در حوزه‌هایی مانند سلامت، اقتصاد و کشاورزی و همچنین گردشگری نتوانیم از این داشته‎ها استفاده کنیم.

برنامه‌ریزی و توجه به خوراک ایرانی و پرورش سفیران گردشگری خوراک، حرکت در مسیر اطلس خوراک ایران و به کارگیری ظرفیت‌های متنوع در این حوزه می‌تواند منجر به استفاده بیش از پیش از این حوزه در راستای توسعه و رونق کشورمان شود.

«ستار کیانپور» مدیر مرکز اطلس خوراک ایرانی در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا ضمن بیان این که ایران صاحب برند و سبک در خوراک است، تصریح می‌کند: در کل دنیا، سه مکتب در حوزه‌ی خوراک شامل ایرانی، رومی و چینی وجود دارد ولی متاسفانه ما هنوز نتوانستیم از این ظرفیت به خوبی استفاده کنیم.

وی اضافه می‌کند: بیش از هشت هزار و ۵۰۰ نوع خوراکی در ایران وجود دارد اما مصرف یک ایرانی کمتر از ۵۰ نوع آن در طول عمرش است و این نشان می‌دهد که ما در حوزه خوراک کار نکرده‌ایم.

وی با بیان این که برای فعالیت موثر و اقتصادی در حوزه خوراک باید یک بانک اطلاعاتی از خوراک‌ها تهیه کنیم، می‌گوید: باید بانکی اطلاعاتی از خوراک‌ها، دمنوش‌های گیاهی، گیاهان دارویی و انواع نوشیدنی‌ها، از مزرعه تا سفره تهیه شود که در همین راستا و برای اولین بار در حال شناسنامه‌دار کردن تمام خوراک‌های ایرانی هستیم.

کیانپور با بیان این که هر خوراکی بیش از ۶۲ آیتم دارد که سامانه‌ای جامع برای ثبت آنها تهیه شده است، اظهار می‌کند: در تلاش هستیم تا خوراکی‌هایی که ظرفیت ثبت جهانی دارند را شناسایی و در این زمینه اقدام کنیم و به نوعی هر منطقه را از نظر زیست بوم جغرافیایی مورد برنامه‌ریزی قرار دهیم.

وی با بیان این که گردشگری خوراک، فصل مشترک تمام انواع گردشگری است، عنوان می‌کند: خوراک درمانی و طب سنتی ما ظرفیتی است که باید بازنگری شود تا دوباره بتوانیم آن‌ها را احیا کنیم.

عضو کارگروه ملی گردشگری خوراک و عضو گردشگری خوراک اتاق بازرگانی ایران با بیان این که خوراک باید تبدیل به جاذبه شود، می‌گوید: در کشورهای مختلف دنیا، خیابان‌های خاص خوراک وجود دارد و مردم و گردشگران می‌توانند از این ظرفیت‌ها استفاده کنند اما در ایران هنوز این جاذبه وجود ندارد.

وی با اشاره به برنامه‌ریزی جهت راه‌اندازی ۱۷ خیابان خوراک در کشورمان با همکاری وزارت کشور، تصریح می‌کند: خیابان غذا در ۱۷ کلانشهر کشور به عنوان جاذبه‌ای جدید تعریف می‎شود که می‌تواند برای خانواده ایرانی نه تنها منجر به ایجاد نشاط بلکه منجر به رونق اقتصادی شود.

مدیر مرکز نوآوری خوراک ایرانی با بیان این که خوراک درمانی، تورهای تخصصی خوراک و آیینی‌ها و مراسم‌ها، مناسبت‌های مختلف حتی خانوادگی همگی نشان‌دهنده ظرفیت گردشگری خوراک است، می‌گوید: خوراک ایرانی بسیار قوی است اما رویکرد ما به سمت فست‌فودها بسیار زیاد شده و این در حالی است که در خوراک ایرانی، بیشترین غذاهای فست‌فودی مانند کباب وجود دارد که کامل، جامع و سالم نیز هست.

وی از تلاش برای معرفی و شناسایی فست فودهای ایرانی خبر می‌دهد و می‌گوید: پویشی با عنوان «من ایرانی هستم و خوراک ایرانی را دوست دارم» راه‌اندازی کرده‌ایم که امروز در یزد آغاز به کار کرده است.

کیانپور با اشاره به این که در حوزه روانشناسی خوراک و خوراک‌های کودک نیز اقدام کرده‌ایم، بیان می‌کند: گردشگری خوراک سالمند و کودک و سایر گونه‌های مختلف گردشگری خوراک مانند خوراک آیینی با عنوان «نذورات» را نیز داریم که فصل مشترک همه گردشگری‌هاست و زیباترین صنعت خاطره به شمار می‌رود.

این مسئول در پایان با اعلام این که در راستای راه‌اندازی خانه خوراک ایران در یزد مذاکراتی انجام شده است، می‌گوید: معرفی ظرفیت‌های خوراک در استان یزد را در «هفته‌ی دی‌ماه جشنواره خوراک یزد» خواهیم داشت و از این طریق تلاش خواهیم کرد که ظرفیت‌ها و سایر جاذبه‌های خوراکی یزد مانند سوغات آن را به بقیه استان‌ها و دیگر نقاط دنیا معرفی کنیم.

منبع:ایسنا

دحیه کلبی؛ از یمن تا دارابگرد

تاریخ ایران نشانه‌های فراوانی از تمدن در ادوار مختلف دارد؛ عمده نمادهای باقیمانده از ادوار گذشته، بناها و محوطه های باستانی و کهن و بخش مهمی مربوط به شخصیت‌های تاثیرگذار است، فرد یا افرادی که به واسطه جایگاه حاکمیتی، معنوی، علمی و … شاخص شده و نامشان در تاریخ ماندگار شد.

هرآینه، ماندگاری و اهمیت بناها و آثار تاریخی نیز، به دلیل پیوند آنها با فرد یا گروهی از افراد جامعه بشری است که در آن دوران، دارای جایگاه بوده‌اند؛ هرچند در مورد بسیاری از بناها، بیش از آنکه نام طراح و معمار و سازنده مطرح بوده باشد، نام سلاطین، حاکمان، عالمان و اندیشمندانی که آن بنا به واسطه یا دستور آنان احداث شده، مطرح بوده و در تاریخ برجسته شده است.

به گزارش ایسنا، سراسر ایران، مملو از آثار، بناهایی است که ریشه در گذشته کهن این مرز و بوم دارند، پیشینه‌ای از هزاره‌های پیش از میلاد تا صدهای اخیر و به حتم، بسیاری از آنها برای اکثر افراد حتی ایرانیان، ناشناخته و گمنام است. در این بین نه تنها بناها و آثار، که شخصیت‌ها، به دلیل تاثیرگذاریشان در طی مسیر تاریخی ایران زمین، بسیار با اهمیت محسوب می‌شوند؛ افرادیکه شاید اکثر ما در مورد آنان کمتر شنیده باشیم.

دحیه کلبی، یکی از این شخصیت‌های تاریخی است؛ فردی که در دوران بسیار مهم صدر اسلام، ردپای او را می‌توان در رخدادهای اثرگذاری یافت، این صحابه پیامبر، جزو همان گروه ناشناس مانده برای بسیاری از ایرانیان محسوب می‌شود؛ هرچند بخشی از علاقه مندان به تاریخ و اماکن تاریخی و البته ساکنان شرق استان فارس و حتی جنوب شرقی کشور، این نام را شنیده‌اند؛ نامی که شنوندگان آشنا را به یاد بقعه‌ای در حاشیه شهر قدیمی داراب، یا همان دارابگرد (دارابجرد)، می‌اندازد.

دحیۀ بن خلیفه کلبی معروف به دحیه کلبی، از صحابه حضرت محمد(ص) بوده که بعد از جنگ احد به اسلام گروید اما جزو نزدیکان پیامبر اسلام، قرار گرفت تا جایی که آن حضرت او را به عنوان فرستاده خود برگزید و به نزد هرقل، امپراطور بیزانس، اعزام کرد. این شخصیت اسلامی، پس از پیامبر نیز سال‌ها زندگی و محضر حضرت امام حسن مجتبی(ع) را نیز درک کرد و بنا به اسناد و روایاتی از سوی آن امام، عازم ایران و شهر دارابگرد شد و اکنون، بقعه‌ای به نام او در حاشیه آن شهر وجود دارد.

داراب و دارابگرد

داراب، یکی از نقاط ثقل تمدن و فرهنگ ایرانی اسلامیست؛ جایی که در متون تاریخی از آن به عنوان دارابگرد و دارابجرد یاد شده و نقطه‌ای بسیار آبادان و مرکزی مهم بوده است و سکونت مردمان در این منطقه و رونق آن، حتی به هزاره‌های پیش از تاریخ نیز باز می‌گردد. اگرچه طی سال‌های گذشته تاکنون چندان مورد لطف قرار نداشته و کاوش‌ها و اقدامات اثرگذار و مداومی را مانند دیگر بناها و محوطه‌های تاریخی، شاهد نبوده است.

پیشینه تاریخی داراب، به استناد گزارش‌های باستانشناسی به هزاره پنجم قبل از میلاد باز می‌گردد و در آخرین کاوش‌هایی که در تپه هیربدان انجام شده اما هنوز نتایج آن منتشر نشده است، کاوشگران، شواهدی قابل استناد از این پیشینه تاریخی یافته اند.

داشته‌های تاریخی و تمدنی داراب در ادوار مختلف از هزاره‌ پیش از میلاد تا هخامنشیان، ساسانیان، …….. آنقدر فراوان ست که اهمیت این نقطه را متذکر شود؛ اما یکی از داشته‌های کهن این سرزمین حاصلخیز و آباد، وجود بقعه‌ایست که کمتر به آن پرداخته شده است.

محوطه باستانی دارابگرد

دارابگرد، یکی از نقاط آباد ایران در دوره‌های مختلف تاریخ به شمار می‌رفته و شمار زیادی از تاریخ‌نویسان و پژوهندگان، از آن به عنوان، منطقه‌ای پر رونق و آبادان، یاد کرده‌اند.

بنیان دارابگرد در دوران هخامنشیان نهاده شد، شهری به شکل دایره، با معماری ویژه و استحکاماتی منحصربفرد، که در دوره‌هایی مرکز حکومت و به همین دلیل، محل آمد و شد بسیاری از شخصیت‌ها بوده و مدفن برخی از آنان است. شخصیت‌هایی نظیر دحیه بن خلیفه کلبی.

مهمترین یا یکی از مهمترین آثار برجای مانده از گذشته داراب، محوطه‌ای است با عنوان دارابگرد که به واسطه ویژگی‌های معماری و ساختاری، در جهان یک سازه منحصر به فرد محسوب می‌شود. اگرچه در ایران چندان با آن مهربان نبوده‌ایم.

محمدباقر مهاجر، استاد تاریخ دانشگاه داراب در این خصوص به ایسنا گفت: دارابگرد مهمترین شهر مدور جهان به شمار می‌رود که پلان ویژه و منحصر به فردی داشته و دیوار دور آن بزرگترین دیوار گلی و خندق حفر شده در اطراف آن هم بزرگترین خندق در دوران خود بوده است.

او با بیان اینکه قدمت دارابگرد به عصر حکومت هخامنشیان بازمی‌گردد، خاطرنشان کرد: البته در کاوش‌های باستانشناسی که اوایل دهه هشتاد توسط یک گروه از کاوشگران که یک باستانشناس انگلیسی هم آنها را همراهی می‌کرد، انجام شد، نشان داد که دارابگرد در دوران قبل تاریخ هم زیستگاه انسان بوده است.

عضو هیئت علمی دانشگاه داراب با تاکید براینکه با استناد به متون و نوشته‌های تاریخی، دارابگرد در دوره‌های مختلف از شهرهای برجسته و مهم ایران به شمار می‌رفته است، گفت: این شهر مقر اصلی و اولیه اردشیر بابکان بوده و در دوران شبانکاره نیز پایتخت حکومت محسوب می‌شده و قبل از آن دوران نیز، دارابگرد به عنوان یک منطقه آبادان در شرق فارس بوده و راهی تحت عنوان استخر-دارابگرد، مسیر اتصال این شهر با تخت جمشید به حساب می‌آمده است.

این استاد تاریخ در بیان اهمیت شهر دارابگرد در دوران اسلامی نیز گفت: برای پی بردن به اهمیت دارابگرد همین بس که نام این شهر در عهدنامه صلح امام حسن(ع) و معاویه آمده و اینکه خراج این شهر به عنوان وثیقه اجرای عهدنامه ذکر شده، نشان‌دهنده آبادانی و رونق آن بوده است. به گونه‌ای که میزان خراج دارابگرد در آن دوران را می‌توان با شهرهای آبادی نظیر همدان مقایسه کرد.

مهاجر در عین حال به وجود یک مقبره منتسب به یکی از شخصیتهای مهم صدر اسلام در نزدیکی دارابگرد نیز اشاره و اضافه کرد: دحیه بن خلیفه کلبی، از صحابه بسیار نزدیک به حضرت محمد(ص) پیامبر گرانقدر اسلام، در دوران حکومت معاویه بر جهان اسلام، به این منطقه سفر کرده بود.

مهاجر با بیان اینکه تحقیقات بسیار محدودی در مورد این شخصیت و وجود مقبره آن در دارابگرد، انجام شده است، گفت: یکی از مهمترین اسناد در خصوص دحیه کلبی، کتاب تالیف شده توسط دکتر میرزامحمد حسنی، است.

دحیه کلبی

دکتر میرزامحمد حسنی، نویسنده، پژوهشگر و استاد تاریخ، به عنوان یکی از معدود شخصیت‌های علمی که در مورد دحیه کلبی، پژوهشی انجام داده و آن را در قالب کتابی منتشر کرده است، به ایسنا گفت: دحیه انصاری، صحابه و از افراد بسیار نزدیک و مورد اعتماد حضرت محمد، پیامبر مکرم اسلام(ص) بوده که نامش بارها در کتب تاریخ آمده است. او در زمان بعثت حضرت محمد(ص)، به عنوان نماینده آن حضرت، نامه دعوت به اسلام پیامبر برای امپراطور بیزانس را به دربار او برد.

این استاد دانشگاه با یادآوری اینکه براساس اسناد معتبر، دحیه تا سال ۴۵ هجری، یعنی دوران حکومت معاویه، زنده بوده  و با بیان اینکه در بعضی اسناد تاریخی، محل زندگی دحیه را در آن دوران (سالهای پایانی عمر) قریه‌ای به نام “مِزّه” در حوالی دمشق، ذکر کرده‌اند، گفت: در خصوص حضور، اقامت و مرگ دحیه در دارابگرد، اطلاعات و اسناد دقیقی وجود ندارد، اما به استناد شواهد و مستندات اندک موجود و متونی از اوراق تاریخی، مدفن این صحابه پیامبر، در حاشیه دارابگرد قرار دارد.

سکونت نوادگان دحیه در داراب 

این استاد و پژوهشگر حوزه تاریخ در مورد ادعای سکونت خاندانی از نوادگان دحیه در داراب، خاطرنشان کرد: هیچ فرد یا خانواده‌ای که نواده صحابه پیامبر باشد، در شهر داراب شناسایی نشده است. .

حسنی با یادآوری اینکه آرامگاه صحابه پیامبر در حاشیه شهر دارابگرد و در نزدیکی شهر داراب کنونی قرار دارد ، خندق پیرامون شهر دارابگرد در گذر زمان به خندق دحیه، شهره بوده است، او در ادامه گفت: علاوه بر آرامگاهی که در حاشیه دارابگرد به دحیه نسبت داده شده، آرامگاههایی هم در دیگر نقاط دیگر جهان، از جمله دمشق به او منتسب است.

او با اشاره به متون  تاریخی و پژوهش‌هایی که شخصا در این ارتباط انجام داده است، گفت: در متون معتبر تاریخی، در مورد عهدنامه صلح امام حسن مجتبی(ع) با معاویه و بحث اختصاص خراج دارابگرد به آن امام، مطالبی مطرح و عنوان شده است. میتوان احتمال داد  که دحیه به عنوان نماینده آن حضرت با هدف جمع آوری خراج به دارابگرد عزیمت کرده باشد هر چند در این باره یعنی عزیمت ایشان به دارابگرد گزارشی در متون تاریخی ذکر نشده است. شایان ذکر است که در متون تاریخی آمده که مردم بصره،  با اختصاص خراج دارابگرد به امام حسن(ع) مخالفت کرده و احتمال دارد این  موضوع محقق نشده باشد.

او اضافه کرد: بر پایه شواهد اندک تاریخی موجود، این احتمال وجود دارد که دحیه، در همان ایام در دارابگرد فوت کرده یا به شهادت رسیده باشد، اما هیچ گزارش مستقیمی در این خصوص وجود ندارد.

حسنی در خصوص دلیل تقاضای خراج دارابگرد از سوی امام حسن(ع) گفت: برابر اسناد موجود، آن حضرت خراج دارابگرد را برای پرداخت به شهدای جنگ‌های جمل و صفین درخواست کرده بود.

رد دحیه در تاریخ جدید یزد

این استاد و پژوهشگر تاریخی خاطرنشان کرد: قدیمی ترین شواهی تاریخی پیرامون قرار داشتن آرامگاه دحیه کلبی در دارابگرد یا دارابجرد، کتابی است با عنوان ” تاریخ جدید یزد” که توسط احمدبن علی کاتب، تالیف شده و حاوی وقایعی تا تاریخ ۸۶۲ قمری است.

او با این یادآوری که کتاب مربوط به قرن نهم هجری است، گفت: در بخشی از این کتاب که پیرامون بزرگان دفن شده در یزد، مطالبی ذکر شده، آمده است که مزار مولانا مرتضی اعظم، ابتدا و در سال ۸۱۵ در جوار آرامگاه دحیه کلبی در دارابجرد بوده و بعدها توسط بستگانش، به یزد منتقل می‌شود.

حسنی خاطرنشان کرد: سند دیگری که در مورد وجود آرامگاه دحیه کلبی، وجود دارد، مدارک و شواهد به دست آمده در زمان بازسازی آن آرامگاه است.

این استاد تاریخ گفت: سال ۱۳۸۱ خورشیدی، هنگام بازسازی آرامگاه کنونی دحیه، سنگ قبری در عمق ۳ متری زمین یافت می شود . تاریخ این سنگ مزار سال ۸۲۰ هجری قمری است.  این سنگ مزار اشاره به مرمت و تعویض سنگ آرامگاه در تاریخ پیش گفته دارد . بنابراین این سنگ مزار بعد از تعویض  سنگ قبر قبلی و قدیمی تر بر مزار دحیه نصب شده است.

او اضافه کرد: یکی دیگر از شواهد با مقایسه بین نقاشی های “اوژن فلاندن” از دارابگرد و وضعیت کنونی این محوطه است؛ در نقاشی ترسیمی این سیاح و مهندس فرانسوی در ابتدای دوره قاجار با تصویری از آرامگاه دحیه در حاشیه شهر دارابگرد مواجه میشویم. بررسی تصویر با نمونه آرامگاه های مشابه اثبات میکند بنای آرامگاه دحیه در ابتدای دوره قاجار بنایی از دوره ایلخانان مغول بوده است. بنابراین با این سند تصویری میتوان  پیشینه مقبره دحیه را تا قرن هفتم هجری، به عقب برد.

حسنی در ادامه خاطرنشان کرد: یک احتمال دیگر اینکه، با توجه به یافت شدن سنگ قبر در عمق سه متری زمین، می توان پیشینه آرامگاه را تا قرن پنجم هم به عقب بُرد، زیرا در دوره  سلجوقیان  شیوه تدفین،  در  سردابه و در عمق زمین مرسوم بوده است.

این استاد تاریخ با یادآوری اینکه تمام شواهد و مدارک را در کتاب تالیف شده خود با عنوان “تاریخچه آرامگاه دحیه کلبی در دارابجرد”، ذکر کرده است، در پایان  در پاسخ به این سوال که بنای این آرامگاه را چه کسی در ابتدا بنا نهاده، سند مشخصی وجود ندارد، اما با مراجعه به تاریخ می‌توان پی برد که ایلخانان و تیموریان، نسبت به دراویش، عرفا، زاهدان و … ارادت بسیار داشته و به آنان احترام می گذاشتند.

آنچه مسلم است  بنای کنونی، هیچ ارتباطی با مقبره اولیه ندارد و آرامگاه کاملا نوسازی شده است.

داراب ما را فرا می‌خواند

داراب که یکی از ۳۷ شهرستان استان پهناور فارس به شمار می‌رود، قطعا یکی از مقصدهای مهم برای سفر به شمار می‌رود؛ نقطه‌ای که علاوه بر پیشینه اثرگذار تاریخی و آثار و بناها و محوطه‌هایی که از ادوار مختلف در دل خود جای داده، به لحاظ زیبایی‌های بصری و چندگونگی شرایط آب و هوایی، دیدنی است.

سفر به داراب، علاوه بر اینکه ما را به دوران ساسانیان خواهد بُرد! نقاطی طبیعی را در دل خود جای داده که هر کدام به لحاظ زیبایی‌های بصری، هر بیننده را شگفت زده خواهد کرد. باغ‌های مصفای گل محمدی، چشمه و آبگیر و دشت و کوه‌ها و …. هر کدام جلوه‌ای از توانمندی خالق یکتاست.

مدیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان داراب، در این خصوص گفت: شهرستان داراب ۹۷ اثر ثبت شده ملی در زمینه آثار تاریخی، طبیعی و میراث ناملموس دارد که ۹۲ مورد آن بناها، آثار و محوطه‌های تاریخی، ۳ مورد اثر ملی و ۲ مورد میراث ناملموس است.

هادی مرادی با یادآوری اینکه برای برخی آثار موجود دراین شهرستان، پرونده ثبت در فهرست ملی تشکیل شده یا در حال تشکیل است، گفت: بقعه دحبه کلبی، یکی از آثار تاریخی مذهبی مهم ایران و فارس به شمار می‌رود که هنوز ثبت ملی هم نشده اما پیگیری برای ثبت آن می‌تواند یک اولویت محسوب شود.

مرادی همچنین از آغاز و اجرای فاز اول کاوش‌هایی مهم خبر داد که یافته‌های آن، پیشینه زیست انسانی در محدوده دارابگرد را به دوره عیلامی و حتی پیش از آن، گره می‌زند.

منبع:ایسنا

موزه‌ای به بلندای تاریخ در میدان مرکزی همدان

مشاور و طراح پروژه سایت موزه میدان مرکزی شهر همدان با اشاره به اینکه میدان مرکزی شهر همدان متعلق به دوره شهرسازی باروک است، تصریح کرد: همدان پایتخت تاریخ و تمدن است و در کاوش‌های انجام شده در این مکان آثاری کشف شد که ارزش علمی بالایی دارد و می‌تواند تاریخ و تمدن شهر را اثبات کند و از نظر گردشگری‌، باستان‌شناسی و تاریخی نیز واجد ارزش است.

صاحب محمدیان‌منصور در گفت‌وگو با ایسنا، ادامه داد: در این مکان آثاری از دوره ماد، اشکانی و پایه ستون‌های دوره هخامنشی تا زندگی دوره اسلامی وجود دارد که نشان می‌دهد حدود ۳ هزار سال در لایه‌های مختلف آن زندگی وجود داشته و تاکنون نیز مهمترین میدان شهر همدان باقی مانده است بنابراین این موضوع می‌تواند اصلی‌ترین دلیل و مدعا باشد که این حجم از تاریخ و تمدن هنوز در شهر زنده است و اگر آنها را به تماشای مخاطبان بگذاریم بسیار ارزشمند خواهد بود.

وی مطرح کرد: در بررسی‌های انجام شده، تدفین‌هایی از دوره ماد تا اشکانی داریم و شواهد نشان می‌دهد از دوره اشکانی به بعد به مناطق مسکونی و محله‌های شهری تبدیل شده است، علاوه بر این به دلیل تدفین‌هایی که از دوره‌های پیش و پس از اسلام وجود داشت تصمیم گرفتیم از معماری مقابر این دوران به صورت ترکیبی برای ساختمان موزه استفاده کنیم.

عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی‌سینا، اضافه کرد: در این راستا حدود ۱۳ ایده را به شورای فنی میراث فرهنگی مرکز برده و مبانی که آنجا مطرح شد این بود که وقتی اثری وجود دارد که می‌تواند اثبات تاریخ و تمدن باشد معماری‌اش باید به عنوان ظرف ارائه آثار در نظر گرفته شود و از طرفی به دلیل پییدگی‌های پدافند غیرعامل و جمیعت عظیمی که در این میدان جمع می‌شوند قابلیت خروج و ورود داشته باشد.

وی درباره متریال‌های مورد استفاده در سایت موزه میدان امام(ره) هم بیان کرد: در ابتدا استفاده از دو نوع نماسازی سنگ گرانیت و آجر مطرح و تصمیم گرفته شد معماری‌اش مانند مقبره‌های بوعلی و باباطاهر باشد با این تفاوت که نمی‌توانستیم کاملا مشابه آنها کار کنیم و در نهایت مقرر شد آجر به گونه‌ای کار شود که تفاوت دوره و سبک مشهود باشد.

محمدیان‌منصور درباره چینش داخلی موزه هم گفت: طرح داخلی موزه تهیه و تایید شده و پس از اتمام ساختمان، اشیاء به موزه منتقل می‌شود، همچنین قرار شده است کلیات و سفتکاری ساختمان را شهرداری انجام دهد و نقل و انتقال آثار توسط میراث فرهنگی انجام شود.

منبع:ایسنا

آرامگاه حقیقی محمد غزالی کجاست؟

یک پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: به نظر می‌رسد که آرامگاه غزالی ابتدا به عنوان خانقاه یا صومعه جهت اقامت عارفانه ساخته شده بوده و با توجه به مشابهت نقشه و دیگر موارد با برج میل ‌اخنگان، متعلق به دوران ایلخانی است.

رجبعلی لباف‌خانیکی در گفت‌وگو با ایسنا در خصوص آرامگاه غزالی و خانقاه او اظهار کرد: با توجه به مواردی که در بخش‌های پیشین گفته شد، چنین به نظر می‌رسد که آرامگاه غزالی ابتدا به عنوان خانقاه یا صومعه جهت اقامت عارفانه ساخته شده و سپس به مکانی مذهبی مانند مسجد یا معبد تغییر کاربری داده و این وضعیت با آنچه در مورد روحیات و نحوه زندگی غزالی در سال‌های آخر عمر او، خانقاه و آرامگاهش نوشته‌اند، مطابقت دارد.

وی ادامه داد: شادروان عبدالحسین زرین کوب در کتاب فرار از مدرسه نوشته است، «امام محمد غزالی در سال ۴۸۸ هجری قمری فرار از مدرسه را پیش گرفت و از بغداد بیرون آمد، او کوشیده بود همه چیز را رها کند، لباس درشت درویشان بر تن و سفر دراز بی‌برگ و ساز زمستان را به سوی شام آغاز کرد…در اطراف مسجد جامع دمشق صومعه‌هایی برای غریبان و گوشه‌گیران وجود داشت و غزالی نیز به جمع آنان پیوست و اوقات خود را در زاویه‌ای از مسجد می‌گذرانید. تا چند سال بعد از او هنوز زاویه‌ای را که در آن اعتکاف داشت (غزالیه) می‌خواندند…».

لباف خانیکی خاطرنشان کرد: غزالی دو سال در دمشق ماند و سپس به بیت‌المقدس رفت و زاویه‌ای از مسجدالاقصی را برای عبادت برگزید. در سال۴۹۰ هجری قمری به طوس بازگشت و بنا به نوشته شادروان جلال همایی  در طوس به شیوه زهاد آن‌جا در صومعه‌ای به اعتکاف، زهد و عبادت مشغول شد. صومعه غزالی مجمع و منزلگاه علما، فضلا و عرفای غریب بود. این صومعه تا قرن۶ و۷ هجری قمری دایر بود.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی تصریح کرد: گزارش «فضل‌الله روزبهان خنجی» از خانقاه و آرامگاه غزالی دلالت بر این دارد که اولا خانقاه یا صومعه غزالی تا اوایل قرن ۱۰هجری قمری هنوز موجود بوده و آرامگاه او نیز در آن نقطه وجود داشته است. خنجی در شرح سفر محمدخان شیبانی نوشته است، «در هشتم صفر ۹۱۵هجری قمری او از مشهد متوجه صحرای طوس شده و بعد از زیارت مزارهای طیبه بلده طوس در خانقاه امام غزالی مراسم زیارت به‌جا آورده و در صفه بارگاه قبه امام غزالی نشسته و دستور تعمیر آن را داده است»؛ از نوشته خنجی می‌توان این گونه برداشت کرد که او فضای زیرزمین را خانقاه و برج مقبره روی آن را « قبه امام غزالی» نامیده است.

وی گفت: وسعت، فرم و ملحقاتی که خنجی در کتاب «میهمان‌نامه بخارا» آورده، با فضایی که به عنوان آرامگاه غزالی کشف شده همخوانی و مشابهت دارد.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی اظهار کرد: خنجی قبه امام محمد غزالی را رو به ویرانی دیده که روزنه‌هایی بر سقف آن ایجاد شده و پرندگان به داخل آن راه یافته و دیوارها و صورت قبرها را که سکوهای گچی بوده‌اند، به فضله آلوده‌اند. خنجی روزنه‌ها را بسته و درون بنا را تطهیر کرده است. او بر فراز سکوی گچی رفته و روزنه‌ها را بسته و دیوارها و سکوی گچی را نیز شست‌وشو داده است و این کارها در کمتر از یک روز انجام شده که با فضای برج مقبره به قطر حدود پنج متر هماهنگی دارد.

لباف خانیکی گفت: به شهادت برخی متون غزالی بعد از فوت در خانقاه یا صومعه خود به خاک سپرده شده است. بر روی کف سردابه اثر و نشانه‌ای از تدفین نیست و جهت پیگیری فرضیه تدفین در میانه سردابه گمانه کوچکی خاکبرداری شد. با برداشت لایه‌ای به ضخامت حدود ۱۵سانتیمتر و پس از زیرسازی کف به خاک بکر رسید و تدفین در کف را تایید نکرد.

وی افزود: بعید نیست که غزالی را پس از فوت طبق سنت رایج به شیوه شخصیت‌های عرفانی و مذهبی دیگر چون بایزید بسطامی، ابوالحسن خرقانی، شیخ احمد جامی، ابابکر تایبادی و قاسم انوار در کنار خانقاهش دفن کرده‌اند و بعدها گنبدخانه یا نمازخانه یا مقبره‌اش را بر فراز خانقاهش به شیوه معماری ایلخانی ساخته‌اند.

آرامگاه محمد غزالی به دوران ایلخانی تعلق دارد

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: تا حصول نتیجه قطعی در پی کاوش‌های باستان‌شناسی بیشتر می‌توان این فرضیه را طرح کرد که در ابتدا آن مجموعه معماری منحصر به صومعه یا خانقاه (همان فضای زیرزمینی) بوده و در دوران ایلخانی (احتمالا اوایل قرن ۸ هجری قمری) پس از تجهیز بنا بر فراز آن برج مقبره‌ای شاید به یمن شخصیت غزالی ساخته شده و همواره «آرامگاه غزالی» نامیده شده است.

لباف‌خانیکی ادامه داد: با توجه به مشابهت نقشه و مصالح ساختمانی و به‌ خصوص کاشی‌های اطلسی، ستاره‌ای و صلیبی‌شکل قالب‌زده و کاشی‌های نره لاجوردی و فیروزه‌ای با جرأت می‌توان اظهار نظر کرد که برج مقبره فراز صومعه غزالی همانند برج مقبره معروف به میل اخنگان متعلق به دوران ایلخانی بوده است.

منبع:ایسنا