عروسک‌های شرق اصفهان، راویان قصه‌های دیروز و سفیران امروز

 عروسک‌های شرق اصفهان راویان قصه‌های دیروز و سفیران فرهنگی‌ امروز هستند که از گنجه جامه دان مادربزرگ‌ها و از ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه اهالی روستاهای این خطه بیرون آمده اند.

عروسک‌ها بخشی از شناسنامه‌ فرهنگی اقوام در مناطق مختلف ایران‌هستند؛ اهمیت و ارزش حفظ و احیای عروسک‌ها ،چه آیینی و چه بازیچه‌های کودکانه، خوانشِ کتاب فرهنگ و شناخت ارزش‌های مرمان هر منطقه است. سبک زندگی، آیین‌ها و ارزش‌های مردمان شرق اصفهان در پیوندی ناگسستنی با اقلیم خشک این منطقه، میراث شفاهی عروسک‌هایی است که احیا شده‌اند و حالا در مسیر ثبت ملی قرار گرفته‌اند.

در اهمیت شناخت و احیای عروسک‌های اقوام ایرانی باید گفت که راویان اعصار دور و نزدیکند ؛ راویت گر اسطوره‌ها، پندارها، خواهش‌ها و آرزوها؛ لعبتکانی که از هزارتوی زمان، از دل اندیشه‌های کهن و باورها، عبور کرده‌اند و میراث‌دار فرهنگ و تجربه‌ زیست چندهزار ساله‌ اقوام گوناگون ایران در پهنه این سرزمین به شمار می‌روند.

عروسک‎‌هایی از دل بقچه مادربزرگ‌ها وخاطره‌ها

فرزانه سلیمانی نیسیانی پژوهشگر هنر و صنایع دستی، احیاکننده عروسک‌های شرق اصفهان است که کوشیده است روایت عروسک‌های شرق اصفهان را بشنود و این میراث ناملموس را از دل بقچه مادربزرگ‌ها و خاطره ذهنی اهالی این منطقه بازآفرینی کند.

رودوزی‌های خاص منطقه شرق اصفهان اولین پل‌های ارتباطی سلیمانی با عروسک‌های این منطقه بوده است؛ رودوزی‌هایی برگرفته از نقشِ چشم و صورت(چِشمارو) که حامل میراث فرهنگی ناملموس از دوران قبل از اسلام به این سو بوده و در بین دست‌های زنان روستاهای شرق اصفهان چرخیده و به امروز رسیده است.

“رودوزی‌های چشمارو”(چشم و صورت) در تمام روستاهای مسیر شرق اصفهان رو به سوی تالاب گاوخونی، از جمله روستاهای اطراف قلعه قورتان، روستاهای زیار و برسیان، جوزدان، سروش آذران و زردنجان، سینه به سینه حفظ شده‌اند.

به روایت سلیمانی، چشم‌آروهایِ رودوزی‌هایِ شرق اصفهان به صورت یک نقش‌مایه‌ مشخص، روی دستگاه‌های کاربافی، در بهاربند گاوها و گوسفندها، حجله نوعروسان، روی بقچه حمام و عروس، روی علم و کُتل و درگاه‌ها و حتی درختان ارزشمند آنها دیده می‌شد و وقتی او  این نقش ها را دنبال کرده است مصمم شده آنها را ثبت ملی کند. جالب اینکه مردم محور شرق اصفهان، بر اساس همین رودوزی‌ها، احجامی مثل گلچه‌های توپر، مثلث های به هم پیوسته “چشم و نظر” و یا حتی خیکهای عروسک مانندی را می‌ساختند که با رودوزی‌ها به صورت وصله پینه، مزین می شدند؛ این همان تلنگری بوده است که سلیمانی را بر آن داشته است تا عروسک‌های آیینی و بازیچه‌های شرق اصفهان را احیا کند.

وی در باره  آنچه او را مصمم کرده، به صورت جدی به عروسک‌های شرق اصفهان بپردازد به خبرنگار ایرنا گفت که با دوستانم که در حوزه عروسک کار می‌کردند مشورت کردم و به این نتیجه رسیدم که این احجام، عروسک های نمادین هستند و با ارتباط بیشتر با زنان و مردان این روستاها می‌توانم عروسک‌های نهفته در خاطره‌ ذهنی آنها را بازآفرینی کنم.

وی که دارای دکترای پژوهش هنر است ،در ادامه به چگونگی تجلیِ نمادینِ پیکره‌های عروسکیِ شرق اصفهان اشاره کرد و گفت: در طول سال‌های فعالیتم که روی لباس‌های محلی شرق اصفهان یا مراسم‌ عروسی و عزا تحقیق می‌کردم، شبکه ای از زنان را شناسایی و  به هم وصل کردم؛ از تمام کسانی که این رودوزی‌ها را انجام می‌دادند، خواستم خاطره ذهنی را که از آیین‌ها و مراسم‌ منطقه‌شان، مثل باورهای عامیانه یا قصه‌ها دارند، تجلیِ نمادینِ پیکره‌ای داشته باشند و این شد که آنها  هر آنچه را در خاطره ذهنی شان بود، در پیکره‌ای عروسکی متجسم کردند.

آروچا” و “گاوچاه”، بازآفرینی عروسک‌های آیینی شرق اصفهان

به گفته احیاکننده عروسک‌های شرق اصفهان، اولین عروسکی که زنان شرق اصفهان به صورت جدی بازآفرینی کردند، عروسک “آروچا” به معنی عروس چاه و قنات بود؛ عروسکی  که بر اساس یک خاطره ذهنی از یک آیین واقعی به نام” آروچا” در این منطقه ریشه می‌گیرد؛ آیینی که به تعبیر وی ریشه در آیین‌های باران‌خواهی دارد.

سلیمانی یادآور شد: در مستندات مکتوبِ آخرین منطقه ای که در کویر، آیین آروچا را برگزار می‌کردند، در اصفهان و منطقه گلپایان بوده و این موضوع به خوبی در کتاب “باورهای عامیانه مردم ایران” نوشته  دکتر حسن ذولفقاری شرح داده شده است. مردم روستاهای شرق اصفهان، خاطره ای که از آن عروس و لباس سفید و کت بومی‌ که بر تن داشته و یک شب را به اتفاق یکی از مادربزرگ‌ها  در قنات به سر می برده،  بازآفرینی کردند.

عروسک دیگری که به گفته سلیمانی با استفاده از خاطره ذهنی یک آیین بومی و محلی در مناطق کویری شرق اصفهان بازآفرینی شده، عروسک”گاوچاه ” است. گاوچاه، گاوی سیستانی و بسیار قوی است که در تمام طول روز از چاه آب می‌کشد.

در این رابطه، سلیمانی به ایرنا گفت: زنان و مردان کشاورز برای گاو سیستانی می‌خوانند تا حیوان بتواند از صبح تا شب برای کشیدن آب از زمین دوام بیاورد و این رابطه‌ بین انسان و حیوان، هم حیات دوباره به انسان و هم به حیوان می بخشد. گاوچاه در واقع تلاش برای آبیاری زمین‌های کشاورزی در منطقه‌ای خشک است که به همراه زن و مرد آوازخوان بازآفرینی شده است.

عروسک‌ پرنده‌های گاوخونی تالاب، یادبود چاهی بزرگی که دیگر آب ندارد

بازآفرینی عروسک‌های شرق اصفهان به  اِسفندی یا آروچا و گاو چاه ختم نمی‌شود و در حالی که تالاب گاوخونی نفس‌های آخر را می‌کشد و مردم شرق اصفهان شاهد از دست رفتن یکی از پهنه های آبی و حیاتی فلات مرکزی ایران هستند، پرنده‌های تالاب گاوخونی نیز بر اساس خاطره ذهنی مردان کشاورزِ شرق اصفهان بازآفرینی می‌شوند.

سلیمانی درباره ویژگی بومی و محلی  نقش‌های رودوزی بر دست‌دوزها و عروسک‌های آیینی این منطقه گفت: خورشید، نقشی تجلی‌بخش از فضای آیینی در فرهنگ تجسمی و اسطوره‌ای ایران زمین است که به خصوص در بیشتر در و دیوارهای منطقه شرق اصفهان دیده می‌شود که به شکلی گویا، نماد خواستن فرزندان بیشتر است و این صورتک های خورشیدی، برگرفته از باورهای کهن و مادرانه آنها هستند.

این دانش‌آموخته دکترای پژوهش هنر افزود: این نقش از هزاره‌های تاریخی ما در صنایع دستی و هنرهای سنتی حضور چشمگیر داشته است و بویژه باید گفت، تنها و تنها در فرهنگ بومی و محلی اصفهان و بویژه در شرق آن، هنوز در زندگی مردم جریان دارد و ریشه آن می‌تواند به آیین ها و باورهای میترایسم ( آیین مهر)  برگردد.

سلیمانی نمادواره اسفندی را نیز یکی از نمونه های اساطیری عروسک‌های شرق خواند که از یک مثلث به  نماد “زن”  و یک  دایره به نماد “وسعت جهان و زمین” ساخته شده است.

به گفته وی، اِسفندی همچون خورشیدی آویزان است و می‌تواند نمادی از باروری زن و زمین باشد که از سده‌های گذشته، آذین بخش خانه‌های ایرانی بوده است و می‌تواند یک نماد قدیمی از” اَمشاسبند بانو”(ایزد بانوی زمین در فرهنگ ایران) برای جشن اسفندگان محسوب شود.

وی افزود: اِسفندی می‌تواند نمادی از جشن زن و زمین در فرهنگ ایرانی باشد. اِسفندی آمیخته‌ای از دانه‌های اسفند است که به چند رشته نخ کشیده می‌شود و تکه پارچه‌های رنگی به نشان آرزوها و باورهای مردم این منطقه، همچنین مهره، بلور ، نمک و پولک، تزیینات فرحبخش این منطقه هستند که روی نمادواره اسفندی قرار می‌گیرند.

به روایت این پژوهشگر هنر، تکه‌های رنگی پارچه، آذین بخش پیکره نمادین اِسفندی و پیکره‌های خیکی شرق اصفهان است و پیکره‌های نمادینی که به این شکل آفریده می‌شوند تداعی‌کننده  مهر و خورشید تابان هستند.

وی افزود: بخشی از عروسک‌هایی که موفق به بازآفرینی آنها شدیم، عروسک‌های عرب‌های نصرآبادِ جرقویه(شهری در جوب شرقی اصفهان) است که این عروسک‌ها نیز برگرفته از نوع رودوزی‌ها و لباس‌های محلی خاص این منطقه‌ هستند. این رودوزی‌ها و عروسک‌ها روی صورت‌های خورشیدی و نگاه ازلی و اندیشه‌ برخاسته از دنیای متفکرانه اسطوره ها تاکید دارند.

این استاد دانشگاه شاهد تهران گفت: اصل ماجرای “گُلچه‌هایِ چشمارو” (چشم و صورت) چشم و نظر هستند ولی پیکره‌ها بیشتر عروسک‌های باروری هستند که تدوام حیات را می‌خواهند به اثبات برسانند؛ به نوعی ازلی بودن حیات را در زمان حال و ابدی بودن آن را تضمین و حیات جاودانه را جستجو می‌کنند.

سلیمانی یادآور شد: روستاهایی که در مسیر شرقِ اصفهان قرار دارند، در ناخودآگاه خودشان، یادبودِ “تالاب گاوخونی”  را  زنده نگه داشته‌اند و برخی از عروسک‌های این منطقه مثل “گاوچاه”، یا “آروچا” و “پرندگان تالاب”، بازتابی از خاطرات خودآگاه یا ناخودآگاه برخاسته از زندگیِ گذشته در کنار تالاب گاوخونی است. در واقع زنان و مردان، خاطره تالاب گاوخونی را در این هنرهای تجسمیِ میراث ناملموس متجلی می‌کنند.

عروسک‌ها، راهنمایان فرهنگی ایران

همچنین پژوهشگر و مدیر موزه‌ عروسک ملل، عروسک‌ها را انسان‌های کوچک‌ شده‌ای خواند که هر کدام از یک فرهنگ می‌آیند و راوی آداب و رسوم، پوشاک، ادبیات، فرهنگ و هنر، تاریخ و اساطیر هر سرزمین هستند.

علی گلشن در گفت و گو با ایرنا افزود: عروسک‌ها می‌توانند ابزار بسیار جالب و درستی برای شناخت فرهنگ یک منطقه باشند؛ در بسیاری از کشورهای جهان عروسک‌ها شناسایی، معرفی و احیا شده‌اند و چند سالی است که در ایران این اتفاق افتاده و مناطق مختلفی از ایران عروسک ها را شناسایی کرده‌اند.

وی افزود: پژوهشگران عروسک‌های قدیمی را که در بقچه‌ها و صندوق‌های مادربزرگ‌ها بودند، دوباره بیرون آوردند و افرادی را که از قدیم با  تکنیک‌های بومیِ ساخت این عروسک‌ها آشنا بودند، شناسایی کردند و نمونه سازی شد. این عروسک‌ها ثبت ملی شدند و تا به امروز هم به عنوان طرح‌هایی برای توانمندسازیِ زنان روستایی کار می‌شوند؛ در نتیجه علاوه بر اینکه این عروسک‌های بومی تولید می‌شوند، فروششان می‌تواند چرخِ بخش کوچکی از زندگی مردم بومی منطقه را  تامین کند؛ این اتفاق خیلی خوبی است و می تواند باعث شناخت بیشتر ما از فرهنگ باشد.

به گفته گلشن، اگر می خواهیم فرهنگ کشورمان را به کودکان و نوجوانان بشناسیم ،عروسک‌ها بهترین ابزار هستند، گویی عروسک‌ها دستمان را می‌گیرند و ما را به سفر و به قوم و ایل و عشایر مناطق مختلف می‌برند و راجع به لباس، زبان، ادبیات و هنر آن منطقه صحبت می‌کنند. در واقع هر کدام از عروسک‌ها، یک راهنمای فرهنگی هستند و این نشان می‌دهد که چقدر شناخت، حفظ و ثبت ملی عروسک‌ها اهمیت دارد.

وی یادآور شد:عروسک‌های برخی مناطق ایران تا امروز ثبت ملی شده اند و مناطق دیگری هم متوجه این موضوع شده اند و آستین‌ها را بالا زده‌اند. ما هم همپای دیگر کشورهای جهان این گنجینه فرهنگی را می‌شناسیم و حفظش می کنیم.

گلشن خاطرنشان ساخت: عروسک‌ها زمانی به عنوان بازیچه کودکان مورد استفاده بودند و زمانی برای انجام مراسم یا برای نشان دادن مفهومی ساخته می شدند؛ پس می‌توانند هم جنبه بازی و سرگرمی برای کودکان و هم جنبه آیینی داشته باشند، به دلیل تنوع  قومی و فرهنگ بومی‌ که در ایران داریم، هر قوم و طایفه و منطقه‌ای برای خودش عروسکی دارد که کودکان  از طریق آن می‌توانستند دنیای کودکی خودشان را بسازند .

آروچا، سفیر فرهنگی مردم شرق اصفهان

این پژوهشگر عروسک‌ها با بیان اینکه به تعداد هر قوم و طایفه ای در ایران حداقل یک نوع عروسک وجود دارد، افزود: عروسک‌ها به نوعی در گروه صنایع دستی و هنرهای بومی یا “هنرهایِ مردم ساخت” قرار می‌گیرند و  مادران و مادر بزرگ‌ها عروسک‌های شرق اصفهان را برای مراسم خاص یا برای بازیچه کودکان می ساختند.

وی یادآور شد: عروسک هایی که  بر اساس مراسمی خاص در منطقه‌ ای ساخته می‌شوند، در واقع نمونه هایی از مراسم‌ و آیین‌ها در روستاها هستند که  متناسب با آنها ساخته شده‌اند؛ یکی از این عروسک‌ها “آروچا” یا عروس قنات، برای مهار کردن آبِ زیرزمینی و استفاده برای کشاورزی است.

گلشن افزود: آروچا می‌تواند سفیر فرهنگ باشد و ما را با اهمیت آب و قنات در منطقه شرق اصفهان که منطقه‌ای خشک است، آشنا کند یا عروسک گاوچاه که برآمده از یک شیوه‌ کهن از شرق اصفهان است، با استفاده از نیروی گاو یا شتر آب از چاه بیرون می‌کشیدند. عروسک مرد کشاورز و گاو کوهان‌دار می‌تواند ما را با شیوه استفاده از آبِ چاه برای مصارف کشاورزی آشنا کند.

او عروسک‌های شرق اصفهان را که در راستای ثبت ملی قرار گرفته‌اند ارزشمند خواند و گفت: عروسک‌هایی که ثبت ملی می‌شوند در جامعه محلی ساخته می‌شوند و بنابراین هم اطلاعاتی را راجع به آداب و رسوم مناطق در اختیار ما قرار می‌دهند تا فراموش نشوند و هم کمکی برای گذران زندگی سازنده‌ها و جزو طرح‌های توانمند سازی خوب و مفید جامعه محلی هستند.

هزار راه نرفته برای میراث ناملموس اصفهان

در خصوص چگونگی مراحل ثبت ملی عروسک‌های شرق اصفهان مسوول تدوین میراث فرهنگی ناملموس استان اصفهان به ایرنا گفت که این پرونده  این آثار هنوز مورد مطالعه آنها قرار نگرفته است.

عباس تراب زاده افزود: احیا کننده های  عروسک‌های شرق اصفهان با ما صحبت‌های مقدماتی داشته اند، در این راستا باید مطالعات ما درباره ظرفیت این عروسک‌ها برای ثبت در فهرست میراث ناملموس انجام شود و در گام بعد در صورت تایید، پرونده  ثبت ملی آن در شورای ثبت مطرح شود.

وی گفت: عروسک‌ها در صورتی ثبت ملی می شوند که در آیین‌های محلی نقش داشته باشند؛  مهارت “گاوچاه” به عنوان میراث ناملموس ثبت ملی شده است و باید برای ثبت ملی عروسک گاوچاه نیز بررسی‌های لازم انجام شود.

در استان اصفهان با تنوع فرهنگی گسترده، میراث ناملموس بی شماری نزدعامه مردم، در هزاران سال محفوظ مانده است که نیازمند بازشناسی، ثبت و حفاظت است چراکه این میراث ناملموس نمایانگر هویت فرهنگی مردم این خطه است. عروسک‌های بومی و محلی شرق اصفهان نیز در جغرافیای خاص این منطقه که همیشه با کم‌آبی دست و پنجه نرم می‌کردند اهمیت دوچندان دارد و باید برای حفظ و فراموش نشدن فرهنگ بومی‌  که عروسک‌ها میراث‌داران و راویان آنها در شرق اصفهان هستند قدم‌های جدی و حمایتی برداشت.

منبع:ایرنا

سهم صنایع‌دستی از توسعه گردشگری

امروز کمتر کسی می‌تواند پتانسیل‌های بالای کشور در مسیر جذب و درآمدزایی از حوزه گردشگری را انکار کند ایران یکی از ده کشور پرجاذبه گردشگری در جهان، دارای آثار بی‌شمار تاریخی، باستانی و جاذبه‌های طبیعی، اقلیم‌های متنوع، خرده‌فرهنگ‌های غنی و جذاب بسیاری است که هر گردشگری را با هر سلیقه و یا هر بینش و تفکری به‌سوی خود جلب می‌کند. سرزمینی که در زمره مستعدترین کشورهای جهان برای بهره‌برداری از پتانسیل‌های بالقوه گردشگری و فرصت‌های پیشروی آن برای توسعه اقتصادی محسوب می‌شود.

اما آنچه در عمل اتفاق می‌افتد وابستگی شدید درآمد ارزی به صادرات فرآورده‌های نفت و گاز و… است که به نظر می‌رسد موجب کم‌توجهی برنامه‌ریزان به استفاده از فرصت گردشگری شده است. به‌گونه‌ای که فعالیت گردشگری سهم ناچیزی را در اقتصاد کشور به خود اختصاص داده است. تغییر در معادلات بازارهای جهانی، تحریم‌های موجود و ده‌ها موضوع تأثیرگذار در بخش‌های مالی فرصت مغتنمی را به وجود آورده است تا نوع نگاه‌ها به سمت استفاده از ظرفیت گردشگری موضوعیت جدیدی بیابد.

در صورت اجرایی‌شدن برنامه‌های توسعه محور به بخش گردشگری نباید در کنار تمام پتانسیل‌های موجود و مؤثر در گردشگری نظیر غنای طبیعی، تاریخی و… از ظرفیت هنرهای سنتی و صنایع‌دستی به‌عنوان پیوست ملموس و فرهنگی سفر غافل شد.

در مقیاس ملی صنایع‌دستی به‌عنوان یکی از قابلیت‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع روستایی و شهری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. تولیداتی که با نگاه ویژه در بخش بهینه‌سازی محصول، بسته‌بندی مناسب و جذاب، معرفی و عرضه در مقیاس و ابعاد موردنیاز و علاقه گردشگری می‌تواند در بهترین و مناسب‌ترین اماکن موردتوجه و اقبال گردشگران ارائه شود.

در نیم‌قرن گذشته صنایع‌دستی به‌عنوان یکی از زمینه‌های فعالیت فرهنگی، اقتصادی در جوامع مختلف، عامل بسیار مؤثری در توسعه همه‌جانبه کشورهای درحال‌توسعه بوده است. حرکت بنیادین مهاتما گاندی در احیای نساجی سنتی هند موجب شد که امروزه رشته‌های گوناگون پارچه‌بافی دستی در این کشور ضمن نگاهداشت ارزش‌ها و سنت‌های گذشته، به‌عنوان دومین منبع درآمد جمعیت بزرگ روستایی هند پس از کشاورزی محسوب می‌شود. بعلاوه کشورهایی چون چین و پاکستان با تقویت صنعتگران، بازار فروش، تبلیغات و تأمین مواد اولیه سعی در تولید و صادرات بیشتر این محصولات و حصر بازارهای جهانی دارند نظیر آنچه در گرفتن سهم و جای ایران در بازارهای جهانی فرش و دست بافته‌ها توسط چین و پاکستان گردیده است همچنین کشور مالزی از طریق فروش صنایع‌دستی به گردشگران سالانه حدود ۱۳۵ میلیون دلار درآمد کسب می‌کند. محصولات دستی این کشورها ارزان‌تر از تولیدات داخلی ما، با سطح و گستره وسیع (تقریباً در هرجایی که گردشگر حضور داشته باشد) بازاریابی و عرضه می‌شود.

حال باید پرسید سهم صنایع‌دستی از ورود گردشگران به کشور چقدر است؟ کدام بخش از صنایع‌دستی ما بیشتر موردعلاقه و خرید گردشگران بوده است؟ چرا حضور صنعتگر و صنایع‌دستی در بخشی از آثار تاریخی، اماکن گردشگری مبادی ورودی و خروجی (مانند فرودگاه‌ها، پایانه‌های مسافری زمینی و دریایی و ریلی) و… غیرممکن یا محدود است؟ چرا بعد از سال‌ها بحث و کار کارشناسی هنوز بخش عمده‌ای از تولیدات ما فاقد برند، بسته‌بندی و شناسنامه تولید هستند؟ راهکار برون‌رفت از رکود و رخوت موجود در صنایع‌دستی کشور سهل و ممتنع است.

سهیم کردن هنرمندان و تولید کندگان صنایع‌دستی در ظرفیت‌های گردشگری کشور اعم از فضاهای موجود در هتل، متل، مجتمع‌های گردشگری، اقامتگاه‌های بوم‌گردی، امکان مشارکت صنعتگران در جشنواره‌ها، نمایشگاه‌های و رویدادهای گردشگری، فعال‌شدن تورهای گردشگری با موضوعات صنایع‌دستی، کارگاه گردی‌ها، حمایت و استفاده از ظرفیت شهرها و روستاهای ملی صنایع‌دستی و… در حوزه گردشگری داخلی می‌تواند اثربخشی بالایی داشته باشد.

همچنین حضور صنایع‌دستی در سفارتخانه و رایزنی‌های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور، فراهم‌آوردن امکان آشنایی رایزنان اقتصادی مستقر در سفارتخانه‌ها با صنایع‌دستی، امکان شرکت و حضور تولیدات نفیس صنایع‌دستی در حراجی‌های بین‌المللی حضور پررنگ صنایع‌دستی در معرفی بسته‌های گردشگری به فن تورهای خارجی در بخش گردشگری و مهم‌تر از همه حمایت از تشکیل شرکت‌های تخصصی در بخش بسته‌بندی و بازاریابی، حمایت در ایجاد برندهای بین‌المللی در بخش فروش صنایع‌دستی جهت اطمینان‌بخشی به خریداران و گردشگران در حوزه اصالت و مرغوبیت تولیدات سهم بسیار بالایی در فرایند معرفی، بازاریابی، فروش و در نتیجه رونق اقتصادی صنایع‌دستی خواهد داشت.

دوره پساکرونا و پویایی دوباره گردشگری کشور فرصت مغتنمی است که با برنامه‌ریزی و همکاری بین بخشی خون تازه‌ای در رگ‌های صنایع‌دستی کشور و به طبع آن در رونق اقتصادی جریان یابد. فراموش نکنیم صنایع‌دستی و مواریث فرهنگی و معنوی بال‌های اوج گرفتن گردشگری هستند پس باید نگاه ویژه‌ای به این بال‌ها و تقویت آن داشت.

باران که شدی مپرس این خانه زکیست/ سقف حرم و مسجد و میخانه یکی است

منبع:میراث آریا

نقاشی گل‌ومرغ در آثار تاریخی کاشان

کاشان در دوران قاجار به‌دلیل این‌که در میانه مسیر ارتباطی پایتخت جدید یعنی تهران به جنوب کشور قرار داشت مورد توجه سلاطین و بزرگان ایران در دوران قاجار قرار گرفت، لذا در طی بیش از یکصد و بیست سال حاکمیت خاندان قاجار بر ایران، این شهر از توسعه اجتماعی و فرهنگی خاصی برخوردار شد به گونه‌ای که از آن دوران آثار ارزشمندی در کاشان به یادگار مانده که هنر معماری و تزیینات وابسته به آن در خور توجه است.

سبک نقاشی گل‌ومرغ یکی از آرایه‌های بکار رفته در تزئینات برخی از بناهای تاریخی کاشان همچون مسجد آقابزرگ (بخش سردر ورودی)، خانه بروجردی، باغ تاریخی فین و زیارتگاه‌های شاهزاده ابراهیم (ع)، سلطان عطابخش(ع) و برخی دیگر از بناهای تاریخی کاشان است که بیشتر در دوران رونق فرهنگی این شهر در دوران قاجار به کار رفته است.

موضوعات این سبک از نقاشی غالباً گل و پرنده بوده که جنبه‌های نماد پردازانه به خود گرفته‌اند. نقش گل در آثار گل‌ومرغ و آثار نقاشان ایران همواره به‌عنوان کنایه‌ای از عشق و زیبایی مورد توجه بوده و همچنین برخی از اغلب شعرا و عرفا همچون حافظ، سعدی، مولانا و شمس، گل را به‌عنوان مقدمه‌ای از آخرین تجلی ذات اقدس الهی قلمداد کرده و مرغ را نمادی از سالک یا عاشق طریقت پنداشته‌اند که گرداگرد معشوق در حال نیایش است.

ریشه‌های اولیه استفاده از نقش پرنده در کتب مصور ایران را می‌توان در نسخه‌های ورقه و گلشاه دوره سلجوقی مورد مطالعه و ارزیابی قرار داد. بلبل، کبک و هدهد از جمله پرندگانی هستند که بیشترین کاربرد را در تزئینات نقاشی‌های ابنیه کاشان به خود اختصاص داده‌اند که هرکدام به نوبه خود دارای مفهوم و ارزش خاصی هستند.

به‌عنوان مثال بلبل به‌دلیل نغمه خوش در غزل حافظ و سعدی به‌عنوان مرغ خوش‌خوان، مرغ چمن و یا مرغ عاشق یاد گردیده و به فراخور آن گل نیز نمادی از لطافت و صفا محسوب گردیده است که به‌عنوان جلوه‌ای از ذات حق و یا باغ بهشت مورد توجه است.

در گل‌ومرغ نگاری، مرغ غالبا نمادی از انسانی است که می‌کوشد تا به وجه احسن طی پیمودن مسیر (سیر الی المخلوق) به جایگاه ابدی و ازلی خویش نائل آید. که این مهم جز با تحمل سختی‌ها و ریاضت‌ها میسر نیست.

هنرمندان ایران برای نمایش این عشق و این سیر و سلوک عاشقانه به طرزی استادانه و به شکلی نمادین از نقش گل‌ومرغ بهره جسته‌اند.

منبع:میراث آریا

قلعه وشاق، دژی استوار در دل کوه‌های فلات مرکزی ایران

قلعه تاریخی وشاق از جمله آثار تاریخی شهرستان نطنز است که در فهرست میراث‌فرهنگی ایران زمین به ثبت رسیده است.

به‌دلیل پیشینه کهن و رمز آلود این اثر هنوز اطلاعات دقیقی از دوره ساخت آن در دست نیست، لکن از بررسی منابع تاریخی چنین به دست می‌آید که این قلعه از دوران حکومت اسماعیلیه (همزمان با دوره سلجوقیان سده‌های پنجم و ششم هجری‌قمری) وجود داشته است.

درباره وجه تسمیه این قلعه، تنها ماخذ تاریخی قابل ذکر کتاب جغرافیای تاریخی «نزهت القلوب» نوشته حمدالله مستوفی متعلق به دوران مغول به ایران (سده هفتم هجری قمری) است.

حمدالله مستوفی در اثر خود نام قدیم این قلعه را «کمرت» ذکر می‌کند که به تدریج «وشاق» شهرت یافته است او در این‌باره می‌نویسد: «وشاق قلعه‌ای است در ولایت نطنز، در اول آن را کمرت گفتندی، چون وشاق در آن‌جا حاکم شد به وشاق معروف گشت.»

در «نزهه القلوب» همچنین در این‌باره به شعری از «نجیب‌الدین جربادقانی» (وفات ۶۵۵ هجری قمری) اشاره می‌کند که در خصوص قلعه وشاق گوید:

«چه سرکشی که بهر صبحدم به‌گاه طلوع/ درآید از کمرت پای آفتاب به سنگ»

این‌ شعر جربادقانی که در دربار اتابکان (پیش از یورش مغولان به ایران) به سرودن شعر اشتغال داشت اثبات می‌کند که این دژ در پیش از دوران ایلخانی نیز شهرت زیادی داشته و بلندای دست‌ نیافتنی آن زبانزد بوده است.

در دوران معاصر، ماکسیم سیرو، ایران‌شناس اروپایی که به‌دنبال مستندسازی راه‌های تاریخی اصفهان بوده است نیز در دیدارش از این قلعه در بیش از هفتاد سال قبل به ویژگی‌های این دژ کوهستانی اشاره کرده است که خود نشان می‌دهد که احتمالا او نیز این دژ را از نزدیک دیده و با توجه به اهمیت این موضوع در کتاب مشهورش «در مسیرهای راه‌های باستانی اصفهان» به آن پرداخته است.

او همچنین در این اثر مشهور به صعودهای متعدد سوداگران مواریث به این دژ سترگ ‌و سرقت کاشی‌های زرین‌فام آن اشاره کرده و همچنین به کاربرد این دژ به‌عنوان پناه‌گاه جنبش اسماعیلیه نیز اشاره داشته و می‌نویسد: «این آشیانه عقاب جدا انسان را تحت‌ تأثیر قرار می‌دهد به گونه‌ایی که این قلعه مستحکم از یک‌صد‌ و پنجاه کیلومتری دیده می‌شود، همچنین می‌گویند این‌جا یکی از پناهگاه‌های فرقه حشاشین بوده که بعدها به‌صورت یک قلعه نظامی درآمده و پس‌ از آن سال‌ها کمین‌گاه راه‌زنان بوده که از آن‌جا مدت‌ها پس‌ از آن که کاروان‌ها نزدیک شوند در کمین می‌نشستند.

منابع تاریخی همچنین گزارش می‌دهند: «در عهد حکومت سلطان ابوسعید (آخرین ایلخلان مغول) ابوسعید در این قلعه (سال ۷۳۴ هجری‌قمری) زندانی امیرمحمد قوشچی یکی از صاحبان تیول منطقه نطنز شد که به ‌وسیله «امیرمحمدشاه اینجو» حاکم معزول فارس به نافرمانی از مغولان تحریک شده بود.»

همچنین در تاریخچه ساخت قلعه وشاق ماجرایی نیز به این شرح نقل می‌شود که در عصر صفویان حاکم نطنز که از سوی شاه عباس منصوب شده بود، شخصی بود به نام امیربیک. بنای تاریخی گنبد باز نیز از آثار معماری این حاکم مقتدر بوده است. پس از مرگ امیربیک، بین دو تن از فرزندان او، بر سر جانشینی پدر نزاع در می‌گیرد. در این میان برادری که اقتدار بیشتری داشته حکومت را از آن خود می‌کند و برادر دیگر موسوم به شاه‌علی‌وشاق رسم یاغیگری را پیشه می‌سازد. وی به دامنه‌های کرکس می‌گریزد و قلعه‌ای را در یکی از صعب العبورترین قله‌های نزدیک به روستای اوره بنا می کند.

سازندگان این قلعه برای تهیه مصالح، از مسیری در جهت مخالف روستای اوره، عبور و مرور و با روستای عباس‌آباد ارتباط برقرار می‌کرده‌اند. آنان سال‌های طولانی برای تامین نیازمندی‌های خود، به روستاهای اطراف از جمله روستای اوره، حمله کرده و به غارت اموال مردم می‌پرداخته‌اند.

این تاریخچه نمی‌تواند نسبت به ابتدای ساخت قلعه وشاق صحت داشته باشد. بلکه تنها می‌تواند استفاده‌های بعدی از قلعه وشاق را در دوره‌های بعدی تاریخی نمایان سازد.

همانطور که گفته شد، موقعیت قلعه وشاق طوری است که دسترسی به بنای اصلی قلعه به سادگی میسر نیست. براساس شواهد و اسناد موجود، قلعه وشاق و بناهای پائین قلعه که به دره‌ای موسوم به روباه ختم می‌شود، در سده هشتم هجری از جمله اماکن معمور و مسکون بوده است.

قلعه وشاق براساس تمهیدات اندیشیده شده در سال ۱۳۹۹ خورشیدی پس از مستندسازی و تدوین پرونده، در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. لذا هم اکنون می‌طلبد مسئولین برای کاوش و بررسی‌های باستان‌شناسی، توجه بیشتری داشته و اعتباراتی را برای این بنای با شکوه و ارزشمند تاریخی در نظر بگیرند.

منبع:میراث آریا

آلوارس؛ بهشت اسکی‌سواران | با بزرگترین مجموعه اسکی ایران آشنا شوید

تصویر فصل زمستان با برف گره‌خورده و بی‌اختیار هر اسمی از زمستان، تداعی‌گر برف و هوای سرد است. در این روزهای سرد سال که ایران هم کم‌وبیش با برف و بارش‌های فصلی مواجه شده، بهتر است از ورزش‌های زمستانی و مناسب این فصل هم غافل نشوید و حس برف‌بازی و اسکی در این روزهای پرمشغله را به هیچ عنوان از دست ندهید.

همشهری آنلاین – مجتبی یارزمان: شاید بسیاری از ما زمستان را برای برف‌بازی‌اش دوست داشته باشیم و خاطراتی که از دوران کودکی تا بزرگسالی و شرایط مختلفی که در این فصل برای‌مان به یادگار مانده است تصویر ذهنی ما از این فصل باشد؛ تصویری از رواج برف‌تکانی روی پشت‌بام‌های آن روزگار تا درست کردن آدم‌برفی با هویج و زغال یا برای برخی هم سوار شدن روی تیوپ‌های بزرگ و سر خوردن در دل هر دامنه تپه و کوهی که پر شده باشد از برف اما از برف زمستانی خاطره دیگری هم از ذهن‌ها گذر می‌کند.

خاطره ایستادن روی چوب‌های بلند و سرعت گرفتن در دامنه کوه‌هایی که نام پیست اسکی روی آنها خودنمایی می‌کرد.

پیست‌هایی که شاید در کشور ما به تعداد انگشتان یک دست هم نبود اما در سال‌های گذشته و به‌دلیل استقبال از این ورزش جذاب زمستانی، حالا تعداد زیادی از آنها ساخته و تجهیز شده و همه روزه میزبان علاقه‌مندان به این ورزش است. در ادامه به سراغ پیست‌ جذاب آلوارس در استان اردبیل رفته‌ایم که به‌عنوان بزرگ‌ترین پیست اسکی ایران شناخته می‌شود.

درباره آلوارس
آلوارس که به‌عنوان بزرگ‌ترین پیست در بین پیست‌های موجود در کشور شناخته می‌شود، در نزدیکی روستایی به همین نام و در ۲۴کیلومتری شهر سرعین قرار دارد.

از ویژگی‌های مهم این پیست مدت زمان استفاده از آن است که به نسبت باقی پیست‌های موجود در کشور روزهای بیشتری قابل‌استفاده و پوشیده از برف است؛ هرچند که مسیر رسیدن به این منطقه هم بیشتر روزها در فصل‌های سرد سال سفیدپوش و تردد به سختی قابل‌انجام است.

پیست اسکی آلوارس در ارتفاع ۳۲۰۰متری از سطح دریا و روی ارتفاعات کوه‌های سبلان جای گرفته و چند سالی است که در فصل پاییز و زمستان بین علاقه‌مندان به این رشته ورزشی بیشتر موردتوجه قرار گرفته و همین استقبال باعث شده تا به سرعت امکانات زیادی برای آن درنظر بگیرند و روزبه‌روز مجهزتر شود.

منطقه و روستای آلوارس در نزدیکی شهر سرعین قرار گرفته و هر مسافری که قصد رفتن به این پیست را داشته باشد، به ناچار باید از شهر زیبای سرعین عبور کرده و مسیر مستقیم به سمت آلوارس را ادامه دهد.

کمتر گردشگری هم وجود دارد که از کنار این شهر عبور کند و تنی به آبگرم‌های معدنی و درمانی این شهر نزند. جدای از آبگرم‌ها و چشمه‌های فراوان در این شهر و منطقه، به‌دلیل حاصلخیز بودن دشت‌های اطراف و همچنین آب‌وهوای بسیار پاک آلوارس، محصولات لبنی و سنتی در اطراف این پیست از کیفیت بالا و قابل‌قبولی برخوردار است و معمولا صبحانه بیشتر مسافران این منطقه سرشیر گاومیش به همراه عسل طبیعی است.

ویژگی‌های پیست
اگر بخواهیم مهم‌ترین ویژگی پیست اسکی آلوارس را نام ببریم، باید بگوییم این ویژگی تجهیز آن به تله‌سیژ است. با اضافه شدن تله‌سیژ به این منطقه، این پیست در دسته پیست‌های حرفه‌ای برای ورزش اسکی قرار گرفت و باعث شده تا دوستداران به این تفریح زمستانی از داخل و خارج از کشور به سمت آلوارس سرازیر شوند.

هم‌اکنون از این پیست برای تمرین‌های تیم ملی و اردو هم استفاده می‌شود و در کنار اینها افراد علاقه‌مند هم در این مسیر در رفت‌وآمدند. یکی دیگر از وجه‌تمایزهای این پیست با دیگر مکان‌هایی که علاقه‌مندان به اسکی را به سمت خود جلب می‌کند، وجود برف در فصل تابستان در این کوه‌ها و پیست اسکی است.

هرچند که ممکن است در روزهای داغ تابستانی این پیست برای اسکی مناسب نباشد، اما در گوشه و کنار آن برف به وفور یافت می‌شود و می‌توان در فصل تابستان برف‌بازی را هم تجربه کرد. منطقه آلوارس به‌دلیل ارتفاع زیادی که حتی نسبت به اردبیل دارد، در روزهای گرم سال هم هوایی معتدل و حتی سرد داشته و تجربه بارش برف در تابستان در پیست اسکی آلوارس دور از دسترس نیست.

همپای عشایر
اگر هم به هر دلیلی نتوانستید در فصل پاییز و زمستان به این منطقه بروید و روزهای گرم‌تر سال را مهمان مردم این سرزمین بودید، همنشینی با عشایری که در طول مسیر به ییلاق نشسته‌اند از جذابیت‌های غیرقابل‌وصف آن است.

این عشایر جدای از چرای دام و ییلاقی که در فصل‌های گرم سال در این منطقه دارند، روی امرارمعاش از مسافران عبوری که برای گردش و تفریح به این کوه‌ها و چشمه‌ها و در نهایت پیست اسکی آمده‌اند حساب ویژه‌ای باز کرده‌اند، پس تا حد امکان از آنها خرید کنید.

پخت نان‌های محلی، پنیر، کره، عسل، انواع گیاهان دارویی و بسیاری دیگر از محصولات ارگانیک در کنار برخی غذاهای گرم مثل ‌آش دوغ و آش رشته توسط عشایر برای فروش وجود دارد.

همچنین برخی دیگر از اینها با برپایی چادر  و عکاسی با لباس محلی در کنار چای آتشی از مسافران پذیرایی می‌کنند و خاطرات خوبی را برای آنها رقم خواهند زد.

منبع:همشهری

طراحی هتلی مدور که دارای ردپا زمان است

هتل دانگفنگیون در استان یوننان چین قرار دارد که که توسط هنرمند مشهور Luo Xu بر اساس مفهوم طراحی «ریاضت، سادگی و اصالت» طراحی شده است و تصویری گرد، پایدار و ساده را نشان می‌دهد.

خانه موزه‌ای در تهران که تنها با ۱۰ هزار تومان می‌توان از آن بازدید کرد

محسن مقدم از بنیان‌گذاران دانشکده هنر‌های زیبای دانشگاه تهران بود که خانه مقدم، ارث پدری خود را به همراه کلکسیونش وقف دانشگاه تهران کرد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، قدمت خانه تاریخی و موزه مقدم به اواخر دوران قاجار بازمی‌گردد. این خانه محل زندگی خانواده مقدم بوده که بعد‌ها محسن مقدم، استاد باستان شناسی دانشگاه تهران آن  و مجموعه کلکسیون تاریخی اش را وقف دانشگاه تهران کرد.

شما تنها با مبلغ ده هزار تومان می‌توانید به تماشای این خانه قدیمی در خیابان امام خمینی، بعد از خیابان شیخ هادی بروید، این موزه به ایستگاه مترو دانشگاه امام علی دسترسی دارد. این اثر در تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۲۹۲۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌ است.

پدر محسن مقدم، از افراد پرنفوذ و درباریان زمان قاجار بوده که یکی از منصب‌های سیاسی او وزیر مختاری ایران در برن سوئیس بوده است. این خانه بعد‌ها محل زندگی محسن مقدم و همسرش می‌شود. یکی از معروف‌ترین طراحی‌های محسن مقدم، طراحی آرم معروف دانشگاه تهران با الهام از فرهنگ ایرانی است که هنوز هم تغییری نکرده است.

محسن مقدم یکی از کلکسیونر‌های آن زمان بود که می‌توانید آثار تاریخی جمع آوری شده اش را در محفظه‌های شیشه‌ای در این موزه ببینید.   او کاشی، قطعات سنگی تراشیده شده و  حتی موجودات دریایی  را با الهام از فضا‌های  تاریخی سنتی ایرانی  در این عمارت قرار داده  و برخی دیگر مانند  سفال، شیشه، تابلو‌های نقاشی، اشیا و اسناد تاریخی  و … را در این موزه نگهداری کرده است.

مساحت این خانه ۲۱۱۷ مترمربع  و دارای  سه حیاط بیرونی، اندرونی و سرایداری است.

تزئینات سقف و دیوارهای یکی از اتاق های این خانه معروف به اتاق صدف از موجودات دریایی نظیر صدف، جلبک، ستارهای دریایی و … است.

این خانه شامل قسمت های مختلفی است شامل؛ اتاق پیشخوان ، اتاق پذیرایی،  حوضخانه،کتابخانه، ساختمان اربابی (برج)، ایوان قاجار، اتاق قاجار (سالن زمستانی)، اتاق نشیمن، دیوار تجدد و … . 

دیوار تجدد

معمار این دیوار هوشنگ سیحون است که  حیاط های اندرونی و بیرونی را از هم جدا می کند و  از چند عدد ستون و تعدادی طاق بر روی آن ها، تشکیل شده است.  تزئینات روی این ستون ها شامل کاشی ها و پایه ستون های حجاری شده همانند پایه ستون های کاخ چهل ستون اصفهان است که  پایه این ستون ها در زمان تخریب کاخ خواهر ناصرالدین شاه، توسط محسن مقدم منتقل شده و در دیوار تجدد مورد استفاده قرار گرفته است.

ساختمان اربابی (برج)

معمار این قسمت از خانه، دکتر ابوالقاسمی، از شاگردان دکتر مقدم  در دانشکده هنر‌های زیبا دانشگاه تهران است که آن را به شکل قلعه‌های قرون وسطی اروپا ساخته است. این ساختمان شامل بخش هایی، چون اتاق کدخدا، حمام کوچک و خانگی با کاشی‌های قاجاری با مضمون استحمام، اتاق صدف، زیرزمین با تزیینات سفال است.

حوضخانه

یکی از قدیمی‌ترین بخش‌های خانه مقدم، حوضخانه یا همان زیرزمین موزه مقدم است. دیوار‌های این قسمت  کاشی و ظروف سفالین  سده‌های چهارم تا سیزدهم هجری قمری را به نمایش می‌گذارد.

اتاق پذیرایی

 این قسمت از خانه شامل طاقچه گچبری زندیه از اصفهان، شومینه‌ای از قصر فیروزه ـ کاخ «فیروزه خانم» سوگلی ناصرالدین شاه و تابلویی از فتحعلی شاه قاجار است  و به همین دلیل به آن اتاق قاجار می‌گویند.

منبع:باشگاه خبرنگاران جوان

آشنایی با چند مکان توریستی کشور

ایران شهر‌های توریستی زیادی دارد که هنوز به دنیا معرفی نشده؛ در این گزارش به برخی از این مکان ها اشاره شده است.

 به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان،  معمولا توریست های بسیاری از همه جای دنیا به ایران سفر می کنند که بیشترین بازدید ها را از شهرهایی مانند یزد, اصفهان, شیراز دارند اما همه می دانیم که ایران شهر های توریستی زیادی دارد که هنوز به دنیا معرفی نشده است. در این گزارش به برخی از این شهر ها اشاره شده است.

کلیسا استیانوس 

جلفا شهر مرزی میان ایران، جمهوری آذربایجان و ارمنستان است که در استان آذربایجان شرقی واقع شده و به دلیل کلیسا‌های تاریخی که در آن وجود دارد بسیار شهرت یافته و ساکنین آن اغلب دارای اقلیت‌های مذهبی هستند، جلفا همینطور از طبیعت بسیار زیبایی برخوردار است که زیبایی‌های آن شما را مجذوب خود خواهد کرد.

این کلیسا در سده نهم میلادی ساخته شده‌است، ولی به علت زلزله دچار آسیب‌های جدی شده بود که در دوران صفویه مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت. این اثر در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۴۱ با شمارهٔ ثبت ۴۲۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.

غار یخی چما

غار یخی چما، از آن دسته جاذبه‌های گردشگری به شمار می رود که علاوه بر زیبایی منحصر به‌ فرد، با هوای بسیار خنک و سرمای زمستانی خود، حرف‌های بسیاری برای گفتن به بازدید کنندگان خود دارد.

غار یخی چما، غاری از جنس برف در شهرستان کوهرنگ و استان چهار محال و بختیاری است. این غار از انباشت برف و یخ در طول سال‌های زیاد ایجاد شده‌ و به  گفته برخی از کاوشگران طول غار یخی چما به حدود دو تا سه کیلومتر می‌رسد که البته به‌دلیل گرم و سرد شدن هوا طی فصول مختلف، این عدد متغیر است. این مکان زیبا سردترین غار ایران است و در فصول سرد سال، دمای آن به چند درجه زیر صفر نیز می‌رسد.

پل معلق مشکین شهر

پل معلق مشگین‌شهر به عنوان طولانی‌ترین و مرتفع‌ترین پل معلق کابلی خاورمیانه در ارتفاع ۸۰ متری رودخانه خیاوچایی و بر روی پارک جنگلی مشگین‌شهر احداث شده، ۲ متر عرض و ۳۶۵ متر طول دارد. سازه این پل توسط کارشناسان داخلی و مهندسان منطقه اجرا شده و دانش ساخت آن بومی است. این پل ۲ متر عرض، ۳۶۵ متر طول و ۸۰ متر از کف دره خیاوچایی ارتفاع دارد. ارتفاع دکل پل ۲۱ متر و عمق فونداسیون کابل ۱۲ متر با کابل‌های ۷۰ میلی‌متری فولادی است.

منبع:باشگاه خبرنگاران جوان

جنگل دریایی که نام درختانش برگرفته از دانشمند بزرگ ایرانی است

بزرگ‌ترین جنگل دریایی در یکی از مناطق جنوبی ایران واقع شده که می‌توان آن را یکی از عجیب‌ترین جاذبه‌ها نامید.

  باشگاه خبرنگاران جوان _  تالاب بین‌المللی خورخوران و جنگل‌های حرا یا مانگرو یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگری هرمزگان و بندر زیبای خمیر به شمار می‌رود. این تالاب و جنگل‌های حرا به حدی به لحاظ زیست‌محیطی اهمیت دارند که تحت عنوان ذخیره‌گاه زیست کره‌زمین به ثبت جهانی رسیده‌اند و از آن‌ها با دقت بالایی نگهداری می‌شود.

جنگل‌های حرا هرمزگان در چند نقطه از استان وجود دارند. یکی از شناخته شده‌ترین آن‌ها، حرا قشم است؛ اما حرا تالاب خورخوران بندر خمیر، بزرگ‌ترین جنگل دریایی در خاورمیانه است، درختان حرا را می‌توان یکی از عجیب‌ترین و منحصر به فرد‌ترین جاذبه‌ها نامید که از اسم دانشمند بزرگ ایران، ابو علی سینا گرفته شده است و این دانشمند اولین شخصی بوده که برروی این درختان تحقیقات انجام داده است.

در ایران فقط دو گونه درخت زنده زا وجود دارد. حرا و چندل که بعد از فصل میوه دهی این میوه‌ها بر روی درخت اصلی به تکامل نسبی رسیده و بعد از آن از درخت مادر جدا شده و بعد از تثبیت شدن در بستر گلی شروع به رشد می‌کند. این درختان از آب شیرین استفاده می‌کنند و به نحوی با ریشه‌های منحصر بفرد خود ۹۰%فرایند تصفیه آب را انجام داده و ۱۰% باقی منده از طریق سر شاخ‌های این درختان پس داده می‌شود.

منبع:باشگاه خبرنگاران جوان

کوچه ۲۰۰ ساله تهران کجاست؟

در محدوده خیابان ناصرخسرو، یکی از قدیمی‌ترین معابر شهر تهران قرار دارد که امروز تبدیل به جاذبه گردشگری تهران شده است.

 

باشگاه خبرنگاران جوان – کوچه مروی با قدمتی ۲۰۰ ساله از قدیمی‌ترین معابر شهر تهران و از کوچه‌های تاریخی خیابان ناصرخسرو به شمار می‌رود.

نام کوچه از مالک قدیمی املاک این منطقه گرفته شده است. محمد حسن خان مروی از خوانین قاجار و حاکم مرو در دوره فتحعلی شاه بود که املاک زیادی را در غرب  عودلان خریداری کرد که امروز محدوده کوچه مروی است. او مسجد و مدرسه‌ای را با نام مسجد مروی بنا و باغی در کنار آن وقف کرد که بعدها دبیرستان مروی در آن احداث شد. در گذشته مهاجران عرب و ایرانی‌هایی که قبلاً ساکن  عراق  بودند، در بازارچه مروی  به  تجارت  می‌پرداختند. به  همین  دلیل  جلوه‌های  فرهنگ و زندگی عربی را هم می‌توان در این کوچه و اطراف آن مشاهده کرد.

در دهه ۸۰ شمسی, کوچه مروی بیش از پیش مورد توجه سازمان زیباسازی شهر تهران قرار گرفت و از این رو بازسازی و احیای این کوچه تاریخی آغاز شد.

کوچه مروی اکنون تبدیل به پیاده راهی برای  گردشگران شده است. مغازه های این کوچه نماسازی و کوچه نیز سنگفرش شده است.

معروف ترین فلافلی تهران ابتدای کوچه مروی  از سمت  ناصر خسرو قرار گرفته است و روبروی کوچه و در آن سوی خیابان ناصر خسرو, عمارت شمس العماره می درخشد.

منبع:باشگاه خبرنگاران جوان