(البته کشف بقایایی از یک انسان در کاوشهایی در محدوده خیابان «مولوی» این قدمت را به ۷ هزار سال افزایش میدهد.) میراثی ملموس و غیرملموس که حراست از آن به ارتقای جذابیتهای شهری، رونق صنایع و اقتصاد خرد و کلان میانجامد. برای همین است که روز جهانی «موزه و میراث فرهنگی» نامگذاری شد تا هویت و سرمایههای تاریخی جوامع کوچک و بزرگ از جغرافیای یک کشور گرفته تا مرزهای نامریی محلههای درون شهرها حفظ شود و به پشتوانه آن، حس تعلق ساکنان قوت گیرد. محلههای غربی پایتخت نیز از این گذر تاریخی بیش از هزار سال و برجای ماندن میراث فرهنگی در کوچهها و معابرشان، بینصیب نماندهاند.
بافت سنتی و تاریخی هنوز در برخی معابر و اماکن این محلهها خوش نمایی میکندْ؛ بافتی که نیاز به توجه و تخصص در نگهداری دارد. برای بررسی کمی و کیفی این توجه و تخصص در حفاظت از میراث فرهنگی و محلی، گفتوگو با «سید محمد بهشتی شیرازی» بهترین گزینه است. دانشآموخته رشته «معماری» که سمتهای مختلفی در عرصه فرهنگ و هنر کشور از جمله رئیس سازمان میراث فرهنگی، عضو شورای گردشگری، ریاست بنیاد سینمایی فارابی، رئیس کمیته ملی ایکوم و مشاور عالی خانه سینما را تجربه کرده و این روزها به تدریس در دانشگاه مشغول است.
سرزمینی پر از میراث
نامگذاری یک روز در تقویم برای توجه و گرامی¬داشت میراث فرهنگی برای حفاظت از این گنجینه های ملی و محلی کفایت نمی کند. بهشتی با بیان این جمله، گفت و گو را آغاز می کند و می گوید: «نام¬گذاری یک روز برای پاسداشت گنجینه های میراث هویتی یک جامعه کافی نیست اما می تواند بیانگر اهمیت و ضرورت موضوع میراث فرهنگی باشد. البته در ایران، روز جهانی «میراث فرهنگی» با آغاز هفته ملی میراث فرهنگی همراه است تا همه شئون این حوزه سودآور اعم از حفاظت، پژوهش و معرفی آثار مختلف مورد توجه قرار گیرد. این همه جانبه نگری که حاصل سال ها تجربه پُرفراز و فرود است، می تواند راهگشا باشد. میراث فرهنگی زمانی گرامی داشته می شود و رونق می گیرد که همه دستگاه های دولتی و غیردولتی مرتبط با عنایت به آن، عمل و موانع موجود را رفع کنند. موانعی که از سیاست و اقتصاد و گاهی از فرهنگ ناشی می شود. این عوامل در کنار یکدیگر سبب می شوند ایران با همه جاذبه ها و شگفتی های گردشگری اش که به گواه اسناد جهانی و بین المللی در بعضی از این جاذبه ها، بی همتا است، مغفول و مهجور بماند. این همان ایرادی است که حتی در سطح گردشگری محلی هم دچار آن هستیم.»
تغییر سبک گردشگری در پساکرونا
همه گیری طولانی مدت «کووید ۱۹» موجب شد تا صنعت «گردشگری» در مقیاس های ملی، شهری و محلی با شوکی بزرگ مواجه شود. شوکی که در اغلب موارد آن، هیچ چشم اندازی از شیوه عملکرد و ارائه راهکار متناسب فراهم نبود به گونه¬ایی که در نقاط توریست خیز جهان، شاهد رکود کامل آن بودیم. بهشتی با اشاره به موضوع «کرونا» و گردشگری می گوید: «بحران کرونا، سبک گردشگری را تغییر داد. به گونه¬ایی که ما در دوران پساکرونا شرایط گردشگری داخلی و خارجی متفاوتی را شاهد خواهیم بود. البته یکی از مزیت های این عصر و دوران، در اختیار داشتن فناوری و تکنولوژی های نوین است که با کمک آنها می توان پساکرونایی منطبق با شیوه های جدید تعامل، معاشرت و حضور در اجتماع را تجربه کرد. در واقع فضاهای مجازی امکان پیش بینی سند توسعه گردشگری ویژه دورانی را فراهم می کند که فاصله و حفظ فردیت در آن اهمیت یافته است. بازدیدها و دسترسی های مجازی از موزه ها و اماکن فرهنگی و تاریخی، یک فرصت طلایی است که به سبب شیوع کرونا به جبر تبدیل شد. جبری که اتفاقا برای گردشگر و گردشگاه امتیاز است. شاید در دوران پیش از کرونا و حین کرونا چندان در زمینه گردشگری موفق عمل نکردیم اما می توانیم با در دست داشتن اهداف و ابزاری مشخص و اثربخش به کسب درآمد از گردشگری و میراث فرهنگی در پساکرونا برسیم. این تغییر سبک گردشگری و نمایش میراث فرهنگی را می توانیم از مقیاس های کوچک مانند محله ها آغاز کنیم.»
وجه هویتی ارزشمند تهران و محله هایش
گردشگری در روزهای شیوع کرونا از سوی افراد مورد استقبال قرار گرفته است. چرا که این افراد در مقابل فاصله های ایجاد شده و معاشرت های مجازی واکنش هایی را از خود بروز دادند. به گونه¬ایی که در هر دوره از تعطیلات تقویمی، شاهد شکل گیری موج های مرگبار کرونا بودیم. این استاد دانشگاه و پژوهشگر میراث فرهنگی، چنین ادامه می دهد: «اگر زیرساخت های فناوری به روز باشند، به طور حتم بازدیدهای مجازی می تواند بسیار سریع جایگزین استانداردی برای گردشگری و احیای آن باشد. فراهم نبودن این زیرساخت ها، موزه گردی مجازی، محله گردی و تفریح مجازی را به چالش می کشد و می تواند در افزایش و کاهش مرگ و میرهای ناشی از بحران کرونا اثرگذار باشد. بدیهی است برای فراهم بودن این زیرساخت ها به شرایط مادی و معنوی خاص نیازمند هستیم. از بودجه گرفته تا سیاست خارجی که بر ایجاد تمایل ورود گردشگران به ایران و شهرهایش نقش دارد. شرایطی که از سویی نیز حفاظت، پژوهش و اکتشافات این حوزه را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین داشتن یک دستورالعمل متناسب و چشم انداز می تواند کارساز باشد. به ویژه در شهری مانند تهران که وجه هویتی بالایی دارد و باید این وجه در همه محله های آن ارزشمند تلقی شود. میراث تهران را اگر دریابیم از آسیب های بی شمار ساخت و سازهای غیراصولی نیز می توانیم در امان بمانیم.»
- میراث فرهنگی و گردشگری غرب تهران
یکی از جاذبههای تأثیرگذار در محدوده غربی تهران، برج «آزادی» است که همه ظرفیتهای گردشگری و هویتی آن تاکنون بروز نکرده است. بهشتی در اینباره میگوید: «برج آزادی یک میراث فرهنگی و هنری است که روزگاری بهعنوان دروازه تهران ساخته شد.اما این برج، عرصهای عمومی و تفریحی برای تهراننشینان به شمار نمیآید. دلیل اصلی این مسئله، امکانات و شرایط محیطی پیرامون آن است که دسترسی به برج را محدود کرده است. محدودیتی که مانع توسعه گردشگری محلی و شهری شده است. در حالی که اگر شرایط فیزیکی و ترافیکی اطراف برج اگر مهیا بود، این میراث فرهنگی و تاریخی فراموش نمیشد.در کنار برج آزادی، میراث فرهنگی و گردشگردی متنوع دیگری نیز در مناطق غربی شهر وجود دارد که مهمترین آنها روستای «کن» است. میراثی طبیعی که برای حفاظت، نیازمند پژوهش در آن هستیم. اگر این پژوهش بهصورت اصولی انجام شود و از سویی امکاناتی به روز ضمن حفظ فضای سنتی و روستایی در آن مهیا شود، میتوان شاهد استقبال گسترده شهرنشینانی باشیم که بسیار حسرت هوای پاک در محیطی با اصالت دارند.»
- روستاها، گنجینهای از هویت و سنت
گذران اوقات فراغت در روستاهایی که هنوز در میانه شهر زنده هستند، یکی از ترندهای گردشگری شهری محسوب میشوند. شهرنشینانی که به امید آب و هوایی تازه و آشنایی با گذشته نیاکان، راهی روستاهای قدیمی تهران میشوند و روز خود را با خوشی سپری میکنند.
تعداد این روستاها در محدوده غربی شهر بهویژه منطقه ۵ قابل توجه است. بخش کن با پیشینه ۱۴۰۰ سال روستاهای سولقان، امامزاده داود(ع)، مزرا (امامزاده عقیل(ع))، باغ میر، جنگلک، رندان، سنگان، طالون، قلعه ارامنه، قلهک دره، حسنآباد، کشار سلفی، کشار علیا، کیگا و هریاس را در خود جای داده است. روستاهای وردیج و واریش از جمله روستاهای مناطق ۲۲ هستند. چشمانداز زیبای این روستاها به مثابه گنجینهای غنی از هویت و سنت، سبب شده است تا میراث طبیعی در این محدوده از تهران دست نخورده باقی بماند.
اما برنامه و طرح دولتی و شهری که متناسب با ایجاد هماهنگی بین مدرنیته و فضای این میراث طبیعی و همچنین حفاظت همه جانبه از آنها باشد و از سویی به بهرهوری بهینه منتهی شود، تاکنون ارائه و پیگیری نشده است.
هم زیارت هم سیاحت
آستان متبرک امامزادگان، یکی از جاذبههای گردشگری ـ مذهبی به شمار میآیند که تعدادشان در محدوده غربی پایتخت کم نیست. امامزادگان عینعلی و زینعلی(ع)، جعفر(ع)، سید محمدرضا(ع)، شعیب(ع)، حمیده خاتون و سید جعفر(ع) که در منطقه ۵ و امامزادگان عبدالله و زید(ع) در منطقه ۹ و امامزاده داود(ع) در منطقه ۲۲ واقع شدهاند.اماکنی که بافت سنتی و مذهبی آنها با الگوی معماری کهن و بومی گره خورده است و مشتاقان بسیاری برای زیارت و سیاحت، راهی این اماکن میشوند. یکی از معروفترین و پر رفت و آمدترین این اماکن، بقعه امامزاده داود(ع) است که به سبب رسیدگی به مسیرهای دسترسی آن در سالهای اخیر، بسیار مورد توجه گردشگران قرار گرفته است.
موزهها که نمایش تنوع میراث فرهنگی و باستانی را برعهده دارند با توجه به موضوع شکل گیریشان، دستهبندی میشوند. در حال حاضر، بیش از یک صد موزه در تهران فعال است که سهم محدوده غربی پایتخت از آن به عدد ۱۵ میرسد.موزههای تخصصی شهاب سنگ، ایرانشناسی، نگارخانه اقوام، تالار کهن، گذرگاه پیشینیان، دوربینهای عکاسی، زمینشناسی و موزه قدیمیترین سنگهای ایران در منطقه ۹، موزههای پول، هوایی و هواپیما در منطقه ۵، موزههای شهرک سینمای غزالی و خودروهای قدیمی در منطقه ۲۱ و موزههای گیاهشناسی و حشرات نیز در منطقه ۲۲ واقع شدهاند. البته این میان هستند مراکزی که ظرفیت تبدیل به موزه و خانه موزه را دارند که هنوز با تأمین نشدن هزینهها یا ایجاد موانع قانونی از حق مالکیت گرفته تا مسائل اداری و صدور مجوزهای بین سازمانی، سرانجامی نیافتهاند.
- درختان کهنسال میراث طبیعیاند
درخت، در میان بسیاری از ادیان و ملتها، مورد احترام است. آنچنان که داستانها و افسانههای شنیدنی و خواندنی با توجه به اقلیم هر ملت که نوع وگونهای از درختان را بارور میساخت، شکل میگرفت. در ایران و تهران، «چنار» و البته «سرو» از درختان مورد احترام هستند که علاوه بر ویژگی مشترک نوزایی، ویژگی منحصربه فرد پُر عمر بودن را نیزداراند.بنابراین، قدیمیترین درختان چنار که در تهران به «شاه درختان» شهرت دارند میتوان بهعنوان یکی از جاذبهها و میراث طبیعی در محلههایی مانند کن، امامزاده شعیب(ع) و شهید دستغیب یافت. قدمت شفاهی این درختان را بیش از ۹۰۰ سال تخمین زدهاند. قدمتی تاریخی که با نگاه بر شاخههای عظیم و باشکوه آنها، میتوان متوجه شد. چنارهای قدیمی شناسایی شده در محلههای غربی تهران از جمله درختان شناسامهدار و وقفی هستند که مدیریت شهری وظیفه حفاظت از آنها را برعهده دارد.
سال ۱۳۴۹ خورشیدی، برج آزادی در بزرگترین میدان تهران بنا شد. آن سال شاید کمتر کسی گمان میکرد روزگاری این بنای سنگی به نمادی باشکوه از معماری، هنر و فرهنگ ملی و شهری تبدیل شود. نمادی که اکنون بار هویتی به خود گرفته و بسیاری از گردشگران داخلی و خارجی را در همه بخشهای خود از جمله کتابخانه تخصصی، گالریهای هنری، موزهها، سالن ایرانشناسی، تالارهای فرهنگی و سالن نمایش؛ پذیرا است.این بنای فاخر در صدر لیست اماکن گردشگری مهم خاورمیانه و جهان قرار دارد. علاقهمندان میتوانند با گشتوگذار در آن با آثاری از دوران پیش از میلاد مسیح، هخامنشی، اشکانی، ساسانی و اسلامی آشنا شوند. علاوه بر این برج سفید میتوان به اماکن تاریخی دیگر که نیاز به رسیدگی و مرمت دارند مانند قلعه چیتگر، بقایای محدود سرآسیاب مهرآباد، برجکهای نگهبانی قلعه جی و پادگان مربوط به آن اشاره کرد که اگر مورد توجه مدیران شهری قرار گیرند، هم هویت محلهها حراست میشوند و هم گردش مالی ناشی از آنها به جیب اهالی سرازیر میشود.
منبع:همشهری