نوشتهها
دحیه کلبی؛ از یمن تا دارابگرد
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniتاریخ ایران نشانههای فراوانی از تمدن در ادوار مختلف دارد؛ عمده نمادهای باقیمانده از ادوار گذشته، بناها و محوطه های باستانی و کهن و بخش مهمی مربوط به شخصیتهای تاثیرگذار است، فرد یا افرادی که به واسطه جایگاه حاکمیتی، معنوی، علمی و … شاخص شده و نامشان در تاریخ ماندگار شد.
هرآینه، ماندگاری و اهمیت بناها و آثار تاریخی نیز، به دلیل پیوند آنها با فرد یا گروهی از افراد جامعه بشری است که در آن دوران، دارای جایگاه بودهاند؛ هرچند در مورد بسیاری از بناها، بیش از آنکه نام طراح و معمار و سازنده مطرح بوده باشد، نام سلاطین، حاکمان، عالمان و اندیشمندانی که آن بنا به واسطه یا دستور آنان احداث شده، مطرح بوده و در تاریخ برجسته شده است.
به گزارش ایسنا، سراسر ایران، مملو از آثار، بناهایی است که ریشه در گذشته کهن این مرز و بوم دارند، پیشینهای از هزارههای پیش از میلاد تا صدهای اخیر و به حتم، بسیاری از آنها برای اکثر افراد حتی ایرانیان، ناشناخته و گمنام است. در این بین نه تنها بناها و آثار، که شخصیتها، به دلیل تاثیرگذاریشان در طی مسیر تاریخی ایران زمین، بسیار با اهمیت محسوب میشوند؛ افرادیکه شاید اکثر ما در مورد آنان کمتر شنیده باشیم.
دحیه کلبی، یکی از این شخصیتهای تاریخی است؛ فردی که در دوران بسیار مهم صدر اسلام، ردپای او را میتوان در رخدادهای اثرگذاری یافت، این صحابه پیامبر، جزو همان گروه ناشناس مانده برای بسیاری از ایرانیان محسوب میشود؛ هرچند بخشی از علاقه مندان به تاریخ و اماکن تاریخی و البته ساکنان شرق استان فارس و حتی جنوب شرقی کشور، این نام را شنیدهاند؛ نامی که شنوندگان آشنا را به یاد بقعهای در حاشیه شهر قدیمی داراب، یا همان دارابگرد (دارابجرد)، میاندازد.
دحیۀ بن خلیفه کلبی معروف به دحیه کلبی، از صحابه حضرت محمد(ص) بوده که بعد از جنگ احد به اسلام گروید اما جزو نزدیکان پیامبر اسلام، قرار گرفت تا جایی که آن حضرت او را به عنوان فرستاده خود برگزید و به نزد هرقل، امپراطور بیزانس، اعزام کرد. این شخصیت اسلامی، پس از پیامبر نیز سالها زندگی و محضر حضرت امام حسن مجتبی(ع) را نیز درک کرد و بنا به اسناد و روایاتی از سوی آن امام، عازم ایران و شهر دارابگرد شد و اکنون، بقعهای به نام او در حاشیه آن شهر وجود دارد.
داراب و دارابگرد
داراب، یکی از نقاط ثقل تمدن و فرهنگ ایرانی اسلامیست؛ جایی که در متون تاریخی از آن به عنوان دارابگرد و دارابجرد یاد شده و نقطهای بسیار آبادان و مرکزی مهم بوده است و سکونت مردمان در این منطقه و رونق آن، حتی به هزارههای پیش از تاریخ نیز باز میگردد. اگرچه طی سالهای گذشته تاکنون چندان مورد لطف قرار نداشته و کاوشها و اقدامات اثرگذار و مداومی را مانند دیگر بناها و محوطههای تاریخی، شاهد نبوده است.
پیشینه تاریخی داراب، به استناد گزارشهای باستانشناسی به هزاره پنجم قبل از میلاد باز میگردد و در آخرین کاوشهایی که در تپه هیربدان انجام شده اما هنوز نتایج آن منتشر نشده است، کاوشگران، شواهدی قابل استناد از این پیشینه تاریخی یافته اند.
داشتههای تاریخی و تمدنی داراب در ادوار مختلف از هزاره پیش از میلاد تا هخامنشیان، ساسانیان، …….. آنقدر فراوان ست که اهمیت این نقطه را متذکر شود؛ اما یکی از داشتههای کهن این سرزمین حاصلخیز و آباد، وجود بقعهایست که کمتر به آن پرداخته شده است.
محوطه باستانی دارابگرد
دارابگرد، یکی از نقاط آباد ایران در دورههای مختلف تاریخ به شمار میرفته و شمار زیادی از تاریخنویسان و پژوهندگان، از آن به عنوان، منطقهای پر رونق و آبادان، یاد کردهاند.
بنیان دارابگرد در دوران هخامنشیان نهاده شد، شهری به شکل دایره، با معماری ویژه و استحکاماتی منحصربفرد، که در دورههایی مرکز حکومت و به همین دلیل، محل آمد و شد بسیاری از شخصیتها بوده و مدفن برخی از آنان است. شخصیتهایی نظیر دحیه بن خلیفه کلبی.
مهمترین یا یکی از مهمترین آثار برجای مانده از گذشته داراب، محوطهای است با عنوان دارابگرد که به واسطه ویژگیهای معماری و ساختاری، در جهان یک سازه منحصر به فرد محسوب میشود. اگرچه در ایران چندان با آن مهربان نبودهایم.
محمدباقر مهاجر، استاد تاریخ دانشگاه داراب در این خصوص به ایسنا گفت: دارابگرد مهمترین شهر مدور جهان به شمار میرود که پلان ویژه و منحصر به فردی داشته و دیوار دور آن بزرگترین دیوار گلی و خندق حفر شده در اطراف آن هم بزرگترین خندق در دوران خود بوده است.
او با بیان اینکه قدمت دارابگرد به عصر حکومت هخامنشیان بازمیگردد، خاطرنشان کرد: البته در کاوشهای باستانشناسی که اوایل دهه هشتاد توسط یک گروه از کاوشگران که یک باستانشناس انگلیسی هم آنها را همراهی میکرد، انجام شد، نشان داد که دارابگرد در دوران قبل تاریخ هم زیستگاه انسان بوده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه داراب با تاکید براینکه با استناد به متون و نوشتههای تاریخی، دارابگرد در دورههای مختلف از شهرهای برجسته و مهم ایران به شمار میرفته است، گفت: این شهر مقر اصلی و اولیه اردشیر بابکان بوده و در دوران شبانکاره نیز پایتخت حکومت محسوب میشده و قبل از آن دوران نیز، دارابگرد به عنوان یک منطقه آبادان در شرق فارس بوده و راهی تحت عنوان استخر-دارابگرد، مسیر اتصال این شهر با تخت جمشید به حساب میآمده است.
این استاد تاریخ در بیان اهمیت شهر دارابگرد در دوران اسلامی نیز گفت: برای پی بردن به اهمیت دارابگرد همین بس که نام این شهر در عهدنامه صلح امام حسن(ع) و معاویه آمده و اینکه خراج این شهر به عنوان وثیقه اجرای عهدنامه ذکر شده، نشاندهنده آبادانی و رونق آن بوده است. به گونهای که میزان خراج دارابگرد در آن دوران را میتوان با شهرهای آبادی نظیر همدان مقایسه کرد.
مهاجر در عین حال به وجود یک مقبره منتسب به یکی از شخصیتهای مهم صدر اسلام در نزدیکی دارابگرد نیز اشاره و اضافه کرد: دحیه بن خلیفه کلبی، از صحابه بسیار نزدیک به حضرت محمد(ص) پیامبر گرانقدر اسلام، در دوران حکومت معاویه بر جهان اسلام، به این منطقه سفر کرده بود.
مهاجر با بیان اینکه تحقیقات بسیار محدودی در مورد این شخصیت و وجود مقبره آن در دارابگرد، انجام شده است، گفت: یکی از مهمترین اسناد در خصوص دحیه کلبی، کتاب تالیف شده توسط دکتر میرزامحمد حسنی، است.
دحیه کلبی
دکتر میرزامحمد حسنی، نویسنده، پژوهشگر و استاد تاریخ، به عنوان یکی از معدود شخصیتهای علمی که در مورد دحیه کلبی، پژوهشی انجام داده و آن را در قالب کتابی منتشر کرده است، به ایسنا گفت: دحیه انصاری، صحابه و از افراد بسیار نزدیک و مورد اعتماد حضرت محمد، پیامبر مکرم اسلام(ص) بوده که نامش بارها در کتب تاریخ آمده است. او در زمان بعثت حضرت محمد(ص)، به عنوان نماینده آن حضرت، نامه دعوت به اسلام پیامبر برای امپراطور بیزانس را به دربار او برد.
این استاد دانشگاه با یادآوری اینکه براساس اسناد معتبر، دحیه تا سال ۴۵ هجری، یعنی دوران حکومت معاویه، زنده بوده و با بیان اینکه در بعضی اسناد تاریخی، محل زندگی دحیه را در آن دوران (سالهای پایانی عمر) قریهای به نام “مِزّه” در حوالی دمشق، ذکر کردهاند، گفت: در خصوص حضور، اقامت و مرگ دحیه در دارابگرد، اطلاعات و اسناد دقیقی وجود ندارد، اما به استناد شواهد و مستندات اندک موجود و متونی از اوراق تاریخی، مدفن این صحابه پیامبر، در حاشیه دارابگرد قرار دارد.
سکونت نوادگان دحیه در داراب
این استاد و پژوهشگر حوزه تاریخ در مورد ادعای سکونت خاندانی از نوادگان دحیه در داراب، خاطرنشان کرد: هیچ فرد یا خانوادهای که نواده صحابه پیامبر باشد، در شهر داراب شناسایی نشده است. .
حسنی با یادآوری اینکه آرامگاه صحابه پیامبر در حاشیه شهر دارابگرد و در نزدیکی شهر داراب کنونی قرار دارد ، خندق پیرامون شهر دارابگرد در گذر زمان به خندق دحیه، شهره بوده است، او در ادامه گفت: علاوه بر آرامگاهی که در حاشیه دارابگرد به دحیه نسبت داده شده، آرامگاههایی هم در دیگر نقاط دیگر جهان، از جمله دمشق به او منتسب است.
او با اشاره به متون تاریخی و پژوهشهایی که شخصا در این ارتباط انجام داده است، گفت: در متون معتبر تاریخی، در مورد عهدنامه صلح امام حسن مجتبی(ع) با معاویه و بحث اختصاص خراج دارابگرد به آن امام، مطالبی مطرح و عنوان شده است. میتوان احتمال داد که دحیه به عنوان نماینده آن حضرت با هدف جمع آوری خراج به دارابگرد عزیمت کرده باشد هر چند در این باره یعنی عزیمت ایشان به دارابگرد گزارشی در متون تاریخی ذکر نشده است. شایان ذکر است که در متون تاریخی آمده که مردم بصره، با اختصاص خراج دارابگرد به امام حسن(ع) مخالفت کرده و احتمال دارد این موضوع محقق نشده باشد.
او اضافه کرد: بر پایه شواهد اندک تاریخی موجود، این احتمال وجود دارد که دحیه، در همان ایام در دارابگرد فوت کرده یا به شهادت رسیده باشد، اما هیچ گزارش مستقیمی در این خصوص وجود ندارد.
حسنی در خصوص دلیل تقاضای خراج دارابگرد از سوی امام حسن(ع) گفت: برابر اسناد موجود، آن حضرت خراج دارابگرد را برای پرداخت به شهدای جنگهای جمل و صفین درخواست کرده بود.
رد دحیه در تاریخ جدید یزد
این استاد و پژوهشگر تاریخی خاطرنشان کرد: قدیمی ترین شواهی تاریخی پیرامون قرار داشتن آرامگاه دحیه کلبی در دارابگرد یا دارابجرد، کتابی است با عنوان ” تاریخ جدید یزد” که توسط احمدبن علی کاتب، تالیف شده و حاوی وقایعی تا تاریخ ۸۶۲ قمری است.
او با این یادآوری که کتاب مربوط به قرن نهم هجری است، گفت: در بخشی از این کتاب که پیرامون بزرگان دفن شده در یزد، مطالبی ذکر شده، آمده است که مزار مولانا مرتضی اعظم، ابتدا و در سال ۸۱۵ در جوار آرامگاه دحیه کلبی در دارابجرد بوده و بعدها توسط بستگانش، به یزد منتقل میشود.
حسنی خاطرنشان کرد: سند دیگری که در مورد وجود آرامگاه دحیه کلبی، وجود دارد، مدارک و شواهد به دست آمده در زمان بازسازی آن آرامگاه است.
این استاد تاریخ گفت: سال ۱۳۸۱ خورشیدی، هنگام بازسازی آرامگاه کنونی دحیه، سنگ قبری در عمق ۳ متری زمین یافت می شود . تاریخ این سنگ مزار سال ۸۲۰ هجری قمری است. این سنگ مزار اشاره به مرمت و تعویض سنگ آرامگاه در تاریخ پیش گفته دارد . بنابراین این سنگ مزار بعد از تعویض سنگ قبر قبلی و قدیمی تر بر مزار دحیه نصب شده است.
او اضافه کرد: یکی دیگر از شواهد با مقایسه بین نقاشی های “اوژن فلاندن” از دارابگرد و وضعیت کنونی این محوطه است؛ در نقاشی ترسیمی این سیاح و مهندس فرانسوی در ابتدای دوره قاجار با تصویری از آرامگاه دحیه در حاشیه شهر دارابگرد مواجه میشویم. بررسی تصویر با نمونه آرامگاه های مشابه اثبات میکند بنای آرامگاه دحیه در ابتدای دوره قاجار بنایی از دوره ایلخانان مغول بوده است. بنابراین با این سند تصویری میتوان پیشینه مقبره دحیه را تا قرن هفتم هجری، به عقب برد.
حسنی در ادامه خاطرنشان کرد: یک احتمال دیگر اینکه، با توجه به یافت شدن سنگ قبر در عمق سه متری زمین، می توان پیشینه آرامگاه را تا قرن پنجم هم به عقب بُرد، زیرا در دوره سلجوقیان شیوه تدفین، در سردابه و در عمق زمین مرسوم بوده است.
این استاد تاریخ با یادآوری اینکه تمام شواهد و مدارک را در کتاب تالیف شده خود با عنوان “تاریخچه آرامگاه دحیه کلبی در دارابجرد”، ذکر کرده است، در پایان در پاسخ به این سوال که بنای این آرامگاه را چه کسی در ابتدا بنا نهاده، سند مشخصی وجود ندارد، اما با مراجعه به تاریخ میتوان پی برد که ایلخانان و تیموریان، نسبت به دراویش، عرفا، زاهدان و … ارادت بسیار داشته و به آنان احترام می گذاشتند.
آنچه مسلم است بنای کنونی، هیچ ارتباطی با مقبره اولیه ندارد و آرامگاه کاملا نوسازی شده است.
داراب ما را فرا میخواند
داراب که یکی از ۳۷ شهرستان استان پهناور فارس به شمار میرود، قطعا یکی از مقصدهای مهم برای سفر به شمار میرود؛ نقطهای که علاوه بر پیشینه اثرگذار تاریخی و آثار و بناها و محوطههایی که از ادوار مختلف در دل خود جای داده، به لحاظ زیباییهای بصری و چندگونگی شرایط آب و هوایی، دیدنی است.
سفر به داراب، علاوه بر اینکه ما را به دوران ساسانیان خواهد بُرد! نقاطی طبیعی را در دل خود جای داده که هر کدام به لحاظ زیباییهای بصری، هر بیننده را شگفت زده خواهد کرد. باغهای مصفای گل محمدی، چشمه و آبگیر و دشت و کوهها و …. هر کدام جلوهای از توانمندی خالق یکتاست.
مدیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان داراب، در این خصوص گفت: شهرستان داراب ۹۷ اثر ثبت شده ملی در زمینه آثار تاریخی، طبیعی و میراث ناملموس دارد که ۹۲ مورد آن بناها، آثار و محوطههای تاریخی، ۳ مورد اثر ملی و ۲ مورد میراث ناملموس است.
هادی مرادی با یادآوری اینکه برای برخی آثار موجود دراین شهرستان، پرونده ثبت در فهرست ملی تشکیل شده یا در حال تشکیل است، گفت: بقعه دحبه کلبی، یکی از آثار تاریخی مذهبی مهم ایران و فارس به شمار میرود که هنوز ثبت ملی هم نشده اما پیگیری برای ثبت آن میتواند یک اولویت محسوب شود.
مرادی همچنین از آغاز و اجرای فاز اول کاوشهایی مهم خبر داد که یافتههای آن، پیشینه زیست انسانی در محدوده دارابگرد را به دوره عیلامی و حتی پیش از آن، گره میزند.
اهمیت ثبت جهانی دارابگرد/لزوم تداوم کاوش تپه هیربدان
/0 دیدگاه /در اخبار گردشگری /توسط Shahrzad Dehghaniمدیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان داراب، با یادآوری اینکه دارابگرد، یکی از آثار مهم تاریخی و تمدنی کشور به شمار میرود، تلاش برای ثبت جهانی این اثر را یک ضرورت دانست که باید زمینه و الزامات آن به عنوان یک مطالبه جدی مردمی، فراهم شود.
مرادی در گفت و گو با ایسنا، گفت: شهرستان داراب ۹۷ اثر ثبت شده ملی در زمینه آثار تاریخی، طبیعی و میراث ناملموس دارد که ۹۲ مورد آن بناها، آثار و محوطههای تاریخی، ۳ مورد اثر ملی و ۲ مورد میراث ناملموس است.
او با یادآوری اینکه برای برخی آثار موجود دراین شهرستان، پرونده ثبت در فهرست ملی تشکیل شده یا در حال تشکیل است، گفت: بقعه دحبه کلبی، یکی از آثار تاریخی مذهبی مهم ایران و فارس به شمار میرود که هنوز ثبت ملی هم نشده است.
مرادی خاطرنشان کرد که مدیریت بقعه دحیه کلبی، در اختیار اداره کل اوقاف و امور خیریه است، پیگیری ثبت این اثر در فهرست آثار ملی را یک ضرورت دانست.
او با اشاره به اینکه ۸۰ درصد آثار، بناها و محوطههای تاریخی ثبت شده داراب، نیازمند اقدامات مرمتی و حفاظتی است، گفت: اعتبارات تخصیص یافته به این بخش، کفایت نیازهای موجود را نمیکند.
مرادی با بیان اینکه نیازمند تغییر رویکرد در سطح کلان و ملی برای افزایش اعتبارات بخش میراث فرهنگی و گردشگری هستیم، گفت: علیرغم آنکه اعتبارات مصوب سالانه افزایش دارد اما میزان تخصیص این اعتبارات کامل و رفع کننده نیازها نبوده است.
او با بیان اینکه داراب یکی از شهرستانهای دارای ظرفیت برای توسعه گردشگری به عنوان یک زیرساخت مهم بهبود و ارتقاء وضعیت اقتصادی است، گفت: برای تقویت گردشگری نیازمند ایجاد و توسعه زیرساختها هستیم و یکی از اولویتهای فارس و داراب همواره این موضوع بوده است.
مرادی اضافه کرد: هر ساله موضوع جذب اعتبارات برای ۵ جاذبه شاخص گردشگری طبیعی در شهرستان داراب را با همکاری و مساعدت فرمانداری دنبال کردهایم. اما سال گذشته در بحث اعتبارات نفت و گاز، اصلا جذبی حادث نشد.
رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی داراب با اشاره به اجرایی شدن طرح مرمت خانه سوخکیان به عنوان یکی از آثار تاریخی این شهرستان، گفت: یکی از اقدامات بینظیری که سال گذشته شاهد آن بودیم، اجرای فاز اول کاوش در تپه هیربدان بود.
مرادی با بیان اینکه فاز اول این کاوش توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی اجرایی و انجام شد، دستاوردهای آن را ارزشمند ارزیابی و اضافه کرد: امیدوار هستیم که تا تخصیص و تامین و جذب اعتبارات لازم، فاز دوم این اقدام باستانشناسی و پژوهشی نیز اجرایی و انجام شود.
این مقام مسئول با یادآوری اینکه کاوش باستانشناسی تپیه هیربدان، اولین کار پژوهشی جدی در سالهای بعد از انقلاب اسلامی در شهرستان داراب بوده است، یادآور شد که این محوطه باستانی حاوی آثاری از دوره تمدنی عیلامی مربوط به هزاره سوم قبل از میلاد است.
آشنایی با شهر تاریخی دارابگرد – فارس
/0 دیدگاه /در بلاگ /توسط Shahrzad Dehghaniشهر تاریخی و باستانی دارابگرد که در قدیم به آن دارابجرد نیز میگفتند، در 6 کیلومتری جنوب شهر فعلی داراب در کنار جاده جدید داراب- شیراز قرار دارد
این شهر از کهنترین شهرهای ایران و جهان محسوب میشود و پیشینه آن به بیش از 2500 سال میرسد. دارابگرد نام یکی از 5 شهرستان ایالت پارس در ایران قدیم، به معنی شهر داریوش تنها شهر بنا شده به دست داریوش هخامنشی نبوده، اما شاید نخستین بنای مدور برپا شده به دست او بود که نام خود را بر آن نهاد.
سبک بنای شهر اقتباس از شهرهای قدیم بینالنهرین باستان است. دیوار اطراف شهر باقی مانده و هنوز برخی از بقایای بناها از جمله کاخ و قلعه حاکم شهر بر فراز قله میانی دیده میشود. بنای شهر دارابگرد بر مبنای برخی روایات تاریخی منسوب به داراب پسر بهمن پسر اسفندیار کیانی بوده است.
طرح و نقشه مدور شهر دارابگرد از اصول شهرسازی آسیای غرب اقتباس شده است و برای حفاظت از شهر خندقی پیرامون آن حفر کردهاند. محیط دیوار شهر حدود 6 کیلومتر است.
شهر دارابگرد بنا به نوشته مورخان و جغرافیدانان قدیم تا سده ششم هجری قمری بسیار آباد و پررونق بوده، اما بر اثر حملات ویرانگر و نبردهای داخلی دچار آسیب و ویرانی میشود و اهالی پس از کوچ از دارابگرد به تنگ رنبه ویبسر به محل فعلی شهر داراب عزیمت میکنند.
گنبد نمکی دارابگرد یا دارابجرد در وسط دشت سرسبز و پهناور داراب سر از خاک بر آورده است. این کوه نمکی مرکز شهر باستانی دارابگرد می باشد که دیواری حلقوی آن را در برگرفته است. این مجموعه گردشگری باستان – زمین شناسی کم نظیر یکی از جمله آثار جذاب، دیدنی و تماشایی حوضه زاگرس در استان فارس است.
شهر تاریخی دارابگرد نخستین پایتخت سلسله ساسانیان و یکی از قدیمیترین شهرهای ایران باستان است به طوری که قدمت آن به عصر هخامنشیان میرسد. در میان دشت وسیع و حاصلخیز داراب به دلیل شرایط امنیتی آن زمان و اهمیت شهر به صورت مدور بنا گردیده است و از این جهت در ردیف اولین شهرهای مدور داخل فلات ایران محسوب میگردد.
پیرامون شهر دیوار مخروطی عظیمی از گل رس و سنگ و ملاط آهک ساخته شده است که ارتفاع آن به بیش از ۱۰متر میرسد. این دیوار در طول زمان دچار فرسایش شده و ارتفاع آن اکنون به حدود ۷ متر میرسد.
وجود ماده چسبندهای در میان ملاط و گل به کار رفته در دیوار، سبب شده با گذشت بیش از 2500 سال این دیوار با تخریب کم پا برجا و استوار باقی بماند.
پشت دیوار خندق بزرگی برای حفاظت بیشتر از شهر ایجاد نموده بودند که دسترسی به شهر را در مواقع خطر بسیار مشکل میکردهاست. عمق این خندق بیش از ۱۰ متر و عرض آن حدود۵۰ متر بودهاست که این قسمت نیز دچار فرسایش شدهاست.
این خندق پیوسته مملو از آب بوده و به گفته مورخین در آن گیاهانی بوده که به دور پای افرادی که وارد خندق میشدهاند میپیچیده و مانع از شنا کردن آنها میشده است. آب مورد نیاز خندق از رودخانههای اطراف از جمله رود بال تامین میشده است.
این شهر تاریخی در دوران هخامنشیان منطقهای آبادان و پررونق بودهاست. ظاهراً این منطقه در آغاز تحت حکومت آریامنه قرار داشتهاست. دردوران سلوکیان و اشکانیان ولایت دارابگرد دارای حکومت نیمه مستقلی بوده که پادشاهان آن از حاکم پارس اطاعت میکردهاند.
آخرین امیر دارابگرد در عصر اشکانیان پیری نام داشته و پس از وی اردشیر بابکان بر این شهر تسلط مییابد و سپس با کنترل سراسر ایران امپراتوری ساسانی را تأسیس مینماید. از این جهت دارابگرد نخستین مقر حکومتی ساسانیان بودهاست.
دارابگرد در عصر ساسانیان اهمیت فراوانی داشتهاست و اکثرآثار تاریخی این شهرستان متعلق به این دوره میباشد. ضرابخانه بزرگی نیز در دارابگرد دایر بوده که در دوران اسلامی فعال بودهاست. این شهر در سال ۲۳ هجری توسط اعراب فتح میشود و حکومت آن در اختیار سرداران عرب قرار میگیرد.
این شهر تا قرن پنجم هجری آباد بوده، اما در این دوره به دلیل تهاجم گسترده سلجوقیان دچارآسیب و ویرانی میشود و اهالی به ناحیه جدیدی در شرق شهر فعلی به نام تنگ رمبه کوچ مینمایند و پس از حمله سلاجقه به ناحیه جدید به ناچار به محل فعلی داراب عزیمت میکنند.
شهر فعلی نیز در دوران ایلخانان مغول و تیموریان مورد حمله قرار میگیرد و خسارات زیادی میبیند. اما در عصر صفویه با توجه به حکام وقت این شهر روبه آبادانی میگذارد و تا دوران زندیه ازولایات مهم فارس بودهاست. درعصر قاجار شهر داراب به دلیل دارا بودن اراضی وسیع و حاصلخیز مورد توجه حکام ایالتی قرارمی گیرد با استقرار ایلات ترک و عرب در اطراف این شهر به صحنه منازعات و درگیریهای حکومت و ایلات تبدیل میشود و از این رهگذر دچار صدمات جدی میگردد و از توسعه و پیشرفت باز میماند.
در این محل ۲ آتشکده ساسانی در مجاورت یکدیگر قرار دارد که در نوع خود قابل توجه است. ساختار این آتشکدهها همانند سایر آتشکدههای عصر ساسانی به شکل چهارتاقی با گنبد مدور میباشد و مصالح به کار رفته درآن شامل گل وگچ ساروج وسنگ لاشه می باشد.
دروازه های شهر دارابگرد
شهر دارابگرد دارای 2 دروازه اصلی و 2 دروازه فرعی بوده است که این 4 دروازه دقیقا در 4 جهت اصلی قرار داشتهاند. 2 دروازه اصلی که مهم تر بوده در جهات غربی و شرقی و 2 دروازه دیگر در شمال و جنوب شرق قرار داشتهاند.
دروازه شرقی به نام دروازه خورشید در سمت راهی که به آتشکده مشهور به آذرخش میرفته قرار داشته و دروازه غربی از نظر تماس و ارتباط با خارج مهمتر بوده است و در جهت راهی که به مناطق مرکزی فارس می رفته قرار داشته است. ظاهرا از دروازه شمالی و جنوبی بیشتر برای ورود آب مشروب و خروج آب زاِِئد استفاده میشده است.
در مقابل دروازههای شهر دارابگرد پلهای متحرکی قرار داشتهاند که به هنگام حمله دشمن و همچنین در شب ها برچیده میشدهاند.
آثار پایههای پل در مقابل دروازهها خصوصا دروازه غربی دیده میشود. در درون شهر دو قله کم ارتفاع قرار دارد که همانند گنبدهای بزرگی در میان شهر خودنمایی میکنند. در بالای قله بزرگتر که مشهور به قله شاه نشین است آثار قلعه بزرگی وجود دارد، به نظر میرسد در این مکان ارگ یا قصری وجود داشته است.
آثار 4 دیواره و حصار به فاصله های مختلف در اطراف این قله دیده میشود، در حصار اول دوازده مقر نگهبانی و در حصار دوم 8 مقر یا سنگر نگهبانی و در حصار سوم 5 سنگر نگهبانی وجود داشته است و دیوار آخر که اطراف قصر یا ارگ بالای قله را محصور میکرده است.
این حصارها توسط سنگ و ساروج ساخته شده اند. در بالای قله شاه نشین آثار یک چاه آب نیز دیده میشود، احتمالا آب مورد نیاز ساکنین قلعه به وسیله همین چاه به بالای قله میرساندهاند.
در دامنه قله شاه نشین در دامنه 200 متری آثار غاری مصنوعی وجود دارد که به نظر میرسد محل نگهداری زندانیان و یا محل ذخیره آب و یا کالاهای ضروری بوده است. از دهانه غار تا کف آن بیش از یک و نیم متر ارتفاع وجود دارد و هیچ پلکانی در آن بکار نرفته است. پس از ورود به درون غار و عبور از یک راهرو باریک به فضای نسبتا بزرگی می رسیم که سقف و دیوارهای آن از سنگ تراشیده شده ایجاد گردیدهاند.
این ولایت از شمال به شهر سیرجان و از غرب به کوره اردشیر خوره از شمال غرب کوره استخر از جنوب به خلیج فارس و از شرق به بخشی از استان کرمان و بنادر هرمز محدود بوده است.
ویژگیهای جغرافیایی و کشاورزی دارابگرد
مساحت شهر دارابگرد قریب 300 هکتار است که شامل قلههای میانی شهر میشود. در محوطه پیرامون قلهها آثار بسیار اندکی از منازل مسکونی و آزاد به چشم میخورد و دلیل آن این است که عموم منازل و بناها با گل ساخته بودند.
شهر دارابگرد در میان دشت حاصلخیز و سرسبز هشیوار قرار گرفته است و از این جهت منطقه مناسبی برای کشت انواع محصولات کشاورزی بوده است. برخی از فراورده های کشاورزی علاوه بر مصرف داخلی به شهر های همجوار صادر میشده است.
گندم مهمترین محصول دارابگرد بوده است . بیشتر زمینهای زراعی پیرامون شهر زیر کشت گندم قرار داشته است . بهترین نوع گندم این منطقه در روستایی به نام شهنان در شمال دارابگرد کشت میشده است. علاوه بر گندم محصولات دیگری مانند جو ، ذرت ، پنبه و انواع پسته نیز کشت میشده است.
سایر محصولات دارابگرد
بافت انواع قالی و حصیر از زمانهای بسیار قدیم در دارابگرد و نواحی اطراف آن رواج داشته است. در برخی روستاهای قدیمی داراب مانند نوایگان ، لایزنگان ، رستاق فرشهای دستباف بسیار زیبا و ارزشمند تولید می شده که تاکنون نیز ادامه دارد و این فرشها به شهرها و مناطق اطراف و حتی کشور های دوردست صادر می شده است . بر اساس نوشته مورخین در دربار هارون الرشید بیش از هزار قالی بافت دارابگرد وجود داشته است.
یکی از محصولات مهم و ارزشمند دارابگرد مومیایی این شهر بوده است. این ماده که دارای ارزش دارویی است و برای درمان انواع شکستگی ها، زخم خوردگیها و پادزهر به کار میرود مقدار کمی از این ماده برای تسکین درد در شکستگی ها و کوفتگی ها مورد استفاده قرار میگیرد. مومیایی در کوهی واقع در جنوب غربی دارابگرد از سقف غاری قطره قطره میچکد.
راههای مواصلاتی دارابگرد
شهر دارابگرد بر سر راه بازرگانی و تجاری پارس بابنا در هرموز قرار داشته است. نزدیک ترین مسیری که شهرهای مرکزی فارس مانند شیراز ، تخت جمشید، استخر را به بندر هرمز وصل میکرده از این شهر عبور مینموده است.
همچنین یکی از مسیر های فارس به کرمان از این منطقه میگذشته است . راه معروف ابریشم سنگی که سواحل دریای خزر را به بنادر خلیج فارس وصل میکرده و عمود بر راه اصلی ابریشم بوده از داراب تا نزدیکترین شهر بزرگ همجوار (فسا) هفده فرسنگ بوده است.
منبع:همشهری
ساعات کار:
شنبه تا چهارشنبه: از ساعت 8 الی 14
پنجشنبه: از ساعت 8 الی 13
نشانی:
شیراز خیابان فردوسی – حد فاصل خیابان رودکی و سعدی – ساختمان گشت تور
تلفن : 07132236542 – 07132233020 (5 خط)
فاکس: 07132236544
درباره گشت تور:
فعالیت خود را از سال 1367 با مجوز سازمان ایران گردی و جهان گردی آغاز نمودیم. حوزه فعالیت ما، ورود توریست به کشور و اجرای تورهای تخصصی میباشد.