آشپزی جذابیت شگفت انگیز در گردشگری

در رستوراني یک خدمتکار نابینا از شما پذیرایی می‌‌‌کند و در تاریکی کامل غذا می‌خورید. در رستوران دیگر یک آشپز و یک کارگردان اداره می‌شود و در آن تئاتر، رستوران و آزمایشگاه با هم درآمیخته شده است. هر تجربه خوراكي و نمایش در آنجا سه ساعت طول کشیده و یک تجربه حسی با برنامه‌‌‌ریزی دقیق ايجاد مي‌شود. در جایی دیگر هم «شام در آسمان» پشت یک میز که در ارتفاع 50 متری آویزان است، سرو مي‌شود…..

به گزارش ایمنا، گفته شده آشپزی زبانی است که از راه آن می‌توان هماهنگی، خلاقیت، شادی، زیبایی، شعر، پیچیدگی، سحر و جادو، خیال، برافروختگی و فرهنگ را منتقل كرد. عوامل یادشده و نگاه اقتصاد تجربه، به ما می گوید همچنان فرصت‌های بی‌شماری برای کارآفرینی، ایجاد اشتغال و توسعه گردشگری در زمینه خوراک وجود دارد.
خوراکی و خوردن به ابزاری نسبتاً ارزان برای تجربه تبدیل شده است
نقش خوراکی و خوردن 50 سالي هست كه در جوامع مختلف جهان تغییر کرده است. امروزه حتي در جامعه ما هم كمتر به خوراکی به چشم یک کالای اساسی کمیاب و گران‌‌‌قیمت نگاه مي‌شود؛ بلکه بيشتر به ابزاری نسبتاً ارزان برای تجربه تبدیل شده است. اما از ديدگاه تجربه‌گري، بیشتر مردم با قالب‌های هنری موسیقی، تئاتر، نقاشی، هنرهای تجسمی، ادبیات و معماری كه بخش‌‌‌هایي از اقتصاد تجربه نوین هستند، آشنايي دارند، و به خوراکی و خوردن به عنوان يك تجربه منحصر به فرد و به‌يادماندني كمتر نگاه شده و به آن بها نداده‌ايم. شاید به این دلیل که خوردن یک فعالیت بیولوژیکی و همه‌جایی است.
به هر حال، هر جا سخن از سرمایه‌گذاری است، بی‌شک یکی از گزینه‌های پیشنهادی، سرمایه‌گذاری در خوراک و تغذیه مردم است، حتی در دوران رکود؛ چرا که این کار بازده‌ای مشخص و مستمر دارد. به همین دلیل افراد زیادی متناسب با فرهنگ، آداب و رسوم، مکان، اقلیم و … به این امر مبادرت ورزیده‌اند.
در این میان، شاخص‌هایی همچون: مکان، نحوه طبخ، نحوه سرویس‌دهی، ارتباط با مشتری و… به جذابیت و موفقیت برخی از این کسب وکارها ‌افزوده است به گونه‌ای که برای بسیاری از مشتریان و گردشگران «خود خوراک» از اهمیت افتاده و تجربه خوردن در آن محیط اهمیت پیدا کرده است.
بنابراین براي بازاريابي شهري و يادسازي يا برندينگ آن جهت گسترش گردشگري و حتي دستيابي به لذت‌هاي حلال توسط شهروندان خودمان، باید نسبت به اعتلا و گسترش فرهنگ خوراكي‌مان برنامه‌ريزي و هدف‌گذاري كنيم. در اين مسير لازم است فضا، محيط و منوي رستوران‌هاي شهر ما بیانگر صداقت، مهمان‌نوازي و اخلاقی باشد که دوست داریم تداعی‌گر شهرمان باشد. بايد شاهد تنوع گونه‌‌‌های غذایی متناسب با مواد اوليه و دستپخت‌هاي محلي، اقليم و حتي دوران و فصول گوناگون گردشگري باشيم.
سعي در توسعه اقتصاد تجربه ناشي از خوردن و توسعه گردشگري داشته باشيم
شايد رستوران‌ها و كاركنان آنها بايد مروج فرآورده‌هاي غذايي ما و دانش فرهنگی پشتوانه آنها باشند. منوی غذا در رستوران‌هاي شهر بايد یک سفر وسوسه‌انگیز فوق‌‌‌العاده و در ابعاد بسیار گسترده را براي مهمان يا مشتري خود تداعي كند. و با تركيب همه عوامل يادشده سعي در توسعه اقتصاد تجربه ناشي از خوردن و توسعه گردشگري داشته باشيم.
هر چند تجربه خوردن اصولاً شخصی و فردی است و متأثر از ساختار فیزیولوژیک و روان‌شناختی فرد، پیشینه، گرایش‌های اخلاقی، خلق و خوی، حافظه و درجه گرسنگی اوست. اما عوامل بیرونی مانند: مکان، ميزبان، سناريوي ميزباني، جلوه هنري خوراكي و از این دست، هم نقش تعیین‌کننده‌ای در روش درک و تجربه خوردنی و خوردن دارند. از اين باب، خوردن یک تجربه آمیخته ذهنی و بدنی است. بدن می‌‌‌چشد، می‌بوید، می‌‌‌بیند، می‌‌‌شنود، احساس می‌‌‌کند و غذا را هضم می‌‌‌کند. ذهن هم غذا را خودآگاه و ناخودآگاه با عواطف، احساسات و خاطرات فعال خودش بازخوانی می‌‌‌کند. به همين خاطر خوردن را مي‌توانيم تجربه‌اي دیالکتیک بدانيم که بازیگران و مصرف‌‌‌کنندگان ماهری که برای لذت بردن از این تجربه واجد شرایط‌ند، آن را فراهم مي‌كنند.
ميزباني، سناريو و تحريك احساسات در رستوران‌هاي ما ناديده گرفته شده
با يك نگاه گذارا مي‌توان فهميد كه فضا و منوی همه رستوران‌های درجه یک ما کم و بیش یکسان است. شاید اندكي تفاوت در دكوراسيون و طعم غذاها وجود داشته باشد، ولي ميزباني، سناريو و تحريك احساسات و آنچه اصولاً‌ تجربه‌ساز است در رستوران‌هاي ما ناديده گرفته شده است. براي اثبات اين مدعا به نكاتي اشاره مي‌كنم.
عرضه‌‌‌کنندگان ما بايد بدانند كه تنها یک تولیدکننده و خدمت‌دهنده نیستند بلکه یک مربی، آموزگار و ميزبانی هستند که بايد فرآورده خود را طبق آداب و تشريفات خودش به هر روشی كه شده از ذهن تا دل مصرف‌‌‌کننده دنبال کنند. چرا كه بودن يا نبودن و دیده شدن يا نشدن میزبان، تأثیر به‌سزایی در تجربه خوردن دارد،  به ويژه وقتي مهمان يا گردشگر براي اولين بار است كه گونه تازه‌اي از خوراكي (يا بهتر است بگوييم تجربه‌اي) را دريافت مي‌كند كه در اين شرايط آموزش و همراهي ميزبان با او ضروري و تعيين‌كننده است.
چون میزبان، چارچوب و شرايطی را فراهم می‌‌‌کند که در آن خوردن صورت می‌‌‌پذیرد، و خلق این چارچوب بخش مهمی از اقتصاد تجربه خوراکی است. امروزه بهترين رستوران‌هاي دنيا فقط ایستگاه تغذیه نیستند و هر رستورانی مقادیر در خور توجهی به غير از دکوراسیون براي آنچه «نمایش‌نامه رستوران» مي‌نامند، هزینه می‌کنند. اين نمايشنامه دستورالعمل، طرز رفتار و روشی است که کارکنان و مهمانان باید طبق آن عمل کنند تا بهترين تجربه ممكن در رستوران براي افراد به وجود آيد. هر رستوراني هم، نمايش‌نامه و قواعد خودش را دارد: به طور مثال: غذاهای دوره رنسانس را باید با انگشت خورد، در رستوراني در سوئیس، یک خدمتکار نابینا از شما پذیرایی می‌‌‌کند و در تاریکی کامل غذا می‌خورید. در کپنهاگ، رستوران توسط یک آشپز و یک کارگردان اداره می‌شود و در آن تئاتر، رستوران و آزمایشگاه در یک ساختمان صنعتی با هم درآمیخته شده است. هر تجربه خوراكي و نمایش در آنجا سه ساعت طول کشیده و یک تجربه حسی با برنامه‌‌‌ریزی دقیق ايجاد مي‌شود. در فرانسه هم «شام در آسمان» پشت یک میز که در ارتفاع 50 متری آویزان است، سرو مي‌شود.
گردشگری
کشور ما قابلیت‌های فراوانی برای طراحی تجربه‌های متفاوت خوراکی دارد
در کشور ما هم می‌توان از مسیرهای عادی و تکراری کناره گرفت و دست به تغییراتی در سبک و سیاق یا حتی فلسفه زندگی خود زد. برای مثال، می‌توان دیزی را در بسته‌بندی‌های زیبا تهیه و برای مشتری فرستاد یا هنگام صرف غذا، پوشاک و لباس دوران‌های مختلف تاریخی را به مشتریان پوشاند و حتی خوراک‌های سنتی را با استفاده از ظروف قدیمی، شیشه‌ای یا سفالی مثلاً برای نوشیدنی دوغ، ماست یا آب به کار برد و تجربه‌های جذاب و ماندگاری خلق کرد. همراهی و مشارکت در پخت غذا در رستوران توسط خود مشتریان تجربه به‌یادماندنی دیگری است که خلاء آن در تجربه خوراکی در رستوران‌های کشور ما احساس می‌شود.
از دیگر تجربه‌های خوراکی می‌توان از توزیع و فروش لقمه های صبحانه (متشکل از نان و پنیر، گردو، سبزی و…) در ایستگاه‌های مترو تهران یاد کرد که مسافرانی که تعجیل دارند، از آن استقبال می‌کنند. یا رستوران بسیار زیبای نمک در شیراز با همراهی دانشگاه شیراز و تعدادی از علاقمندان، جلوه معماری پایدار و پروژه‌ای خلاقانه را به مرحله اجرا گذاشته است. یا «ساندویچ خورشت‌سور»! در یکی از پاساژهای تهران که با خلاقیتی جالب، برنج را از سبد غذاهای خورشتی حذف و نان را جایگزین آن کرده است و بدین ترتیب انواع خورشت به صورت ساندویج عرضه می شود، صاحب رستوران خورشتک، استاد دانشگاهی است که سالها مجبور بوده غذایش را خارج از خانه میل کند، و این تجربه، ایده اولیه راه‌اندازی رستوران خورشتک می‌شود تا با طراحی یک تجربه متفاوت، کسب و کاری موفق را شکل دهد.
باید گفت کشور ما قابلیت‌های فراوانی برای طراحی و عرضه تجربه‌های متفاوت خوراکی و ایجاد کسب وکارهای مرتبط دارد، از تنوع خوراک، دوران‌های تاریخی، قومیت‌های مختلف و پوشش و البسه گوناگون گرفته تا انواع موسیقی سنتی، مکان‌های منحصر بفرد، نحوه طبخ، نحوه سرویس‌دهی، ارتباط با مشتری متناسب با فرهنگ کشور و غیره.
آداب و تشریفات قدیم را در رستوران‌های امروزین شهرمان بازآفرینی کنیم
هنوز از موقعی که همه بر سر یک سینی و یا مجمع بزرگ می‌نشستند و غذای عروسی یا عزا را دورهمی با گفتگوی جمعی، همدلی و تعارف زیاد و گاهی با دست تناول می کردند زمان چندانی نگذشته است. هنوز این شیوه غذا خوردن در بسیاری از اقوام ایرانی مرسوم است، چه می‌شود اگر همان آداب و تشریفات را در رستوران‌های امروزین شهرهای‌مان بازآفرینی کرده و تجربه‌های ناب و اصیل نیاکان‌مان را دست‌مایه تجربه‌های لذت‌بخش نسل امروز کنیم؟ چه می‌شود اگر در رستوران‌های ما با همان آداب مهمان‌نوازی چندساعته از مشتریان پذیرایی شود؟ چه می‌شود اگر یک هنروَر بر سر میز غذا مشتریان رستوران را همراهی کند. و صدها «چه می‌شود اگرِ» دیگر.
فضا و ميز آشپزخانه‌‌‌ها و رستوران‌ها را صحنه‌هاي نمايشي بدانيم
تجربه خوراکی یک پدیده تاریخی، زیباشناختی و اجتماعی بسیار پویاست و بنابراین اقتصاد تجربه خوراکی در شهرها نبايد از چنین ويژگي‌هايي بي‌بهره باشد. از دیدگاه اقتصاد تجربه، بهتر است فضا و ميز آشپزخانه‌‌‌ها و رستوران‌ها را صحنه‌هاي نمايشي بدانيم که قرار است دست‌کم سه بار در روز در آن هنري را با عوايد اقتصادی و فرهنگی بسیار تولید و تجربه ‌‌کنیم. صحنه خوراک همانند صحنه هنر، پیوسته در حال تغییر است. گرایش‌‌‌های تازه‌ای در سراسر جهان با سرعت شگفت‌‌‌آوری در حال ايجاد است. روش‌‌‌های تازه‌ای معرفی شده‌‌‌اند. سرآشپزها با پیشنهادهای نو پا به ميدان گذاشته‌اند. مصرف‌کنندگان عادات و ترجیحات خود را تغییر داده‌اند. زمینه‌‌‌های تازه‌ای برای تجربه‌‌‌های خوراکی پیدا شده است. فرصت و امکان برای توسعه تجربه‌‌‌های خوراکی جالب، پایدار و اقتصادی بسيار زياد است. و آخر از همه اين كه تجربه خوراکی با همه تجربه‌‌‌های فرهنگی دیگر متفاوت است، مردم دست‌کم سه بار در روز گرسنه می‌‌‌شوند و فرصت كارآفريني براي جوانان ما در اين زمينه بسيار است.
به امید آن که از داشته‌های‌مان استفاده مطلوب برده و با اشاعه تفکر خلاق و ایجاد جذابیت، ضمن اشتغال‌زایی در راستای توسعه گردشگری و نشاط و پویایی جامعه گام برداریم.
منبع:همشهری
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *