نگاهی به بحران عمیق گردشگری
یک کارشناس اقتصاد گردشگری ، پاندمی کرونا را عمیقترین بحران گردشگری طی دهههای اخیر دانست و گفت: ضرر هنگفت گردشگری با وام جبران نمیشود و مکانیزم طراحیشده در دولت، کمککننده نیست.
سعید امیریان با این تحلیل که طولانی شدن پاندمی کرونا فعالان بیشتری را در گردشگری ورشکست خواهد کرد، با استناد به آمارها و مطالعات جهانی تصویری از عمق این بحران ساخت و به ایسنا گفت: بررسی گزارشها و آمارهای سازمان جهانی جهانگردی نشان میدهد در فاصله سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۰ میلادی، جهان با چهار بحران بزرگ مواجه شده است؛ ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، پاندمی سارس ۲۰۰۳، رکود اقتصاد جهانی ۲۰۰۹ و پاندمی کرونا ۲۰۲۰. در سال ۲۰۰۱ وقتی حادثه ۱۱ سپتامبر اتفاق افتاد رشد صنعت گردشگری صفر شد، اما در سال ۲۰۰۳ که پاندمی سارس شایع شد تعداد گردشگران در سطح جهان، چهاردهم درصد رشد منفی داشت و زمانی که رکود اقتصادی، جهان را تحت تاثیر قرار داده بود رشد گردشگری منهای چهار درصد شد. اما در سال ۲۰۲۰ که ویروس کرونا عالمگیر شده، پیشبینیها بر این است که صنعت گردشگری در جهان ۲۰ تا ۳۰ درصد رشد منفی را تجربه کند که این اعداد عمق بحران را نشان میدهد.
او بیان کرد: در حقیقیت ما با دو بحران مواجهیم؛ بحران کوتاهمدتی که تعداد گردشگران بینالمللی را بین ۲۰ تا ۳۰ درصد کاهش داده و بحران میانمدتی که باید در جریان آن، گردشگران را تشویق و ترغیب کنیم مجددا سفر بروند.
این کارشناس اقتصاد گردشگری ادامه داد: ویروس کرونا از اسفندماه تا اواسط ماه اردیبهشت ۹۰ درصد کشورها را بر آن داشت تا سفر را ممنوع و یا شرایط سختگیرانهای حاکم کنند. بررسی آمارها نیز نشان میدهد ۱۰ کشوری که بالاترین بحران کرونا را تا کنون تجربه کردهاند، کشورهایی بودهاند که ۳۶ درصد گردشگران دنیا را به خود اختصاص دادهاند، یعنی کشورهای گردشگرپذیر با بحران کرونا بیشتر درگیر شدهاند و آسیب شدیدتری دیدهاند که شاید نشاندهنده تاثیر گردشگری و سفر در شیوع این ویروس باشد. در مطالعات مربوط به ویروس سارس نیز تایید شد که گردشگری عاملی برای پاندمیها است.
امیریان افزود: از نظر جغرافیایی، بیشترین آسیب به ترتیب به گردشگری چین و کشورهای شمال شرقی آسیا، جنوب شرقی آسیا، اروپای جنوبی و اروپای غربی و بعد از آن به جنوب آسیا و خاورمیانه، منطقهای که ایران در آن دستهبندی شده، وارد شده است.
او ادامه داد: گردشگری ایران علاوهبر این که از بحرانهای جهانی آسیب میبیند با بحرانهای ملی نیز مواجه است، مثلا بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر و حمله آمریکا به افغانستان و ناامن شدن خاورمیانه، گردشگری ایران با افت شدیدی روبهرو شد. آن سالها هم بحث بر سر کمک دولت به صنعت گردشگری بود، وعدههایی هم داده شد اما در عمل اتفاقی رخ نداد. یا در سال ۱۳۹۱ که تحریمهای بینالمللی به خاطر پرونده هستهای از سر گرفته شد، گردشگری ایران نیز تحت تاثیر قرار گرفت، بحران تحریم در سال ۱۳۹۷ تشدید شد و گردشگری را با رکود مواجه کرد.
او با بیان اینکه در تئوریها از بحرانهای عمومی با عنوان «ریسک سیستماتیک» یاد میشود، اظهار کرد: در دو دهه گذشته، ایران با چهار بحران عمومی مواجه شد که کرونا شدیدترین آنها بود. طبیعتا سیاستگذاران و فعالان گردشگری کشورمان باید به این فکر باشد در چنین مواقعی چه سیاستی را اتخاذ کنند. این سیاستها در چند لایه قابل بحث است؛ بخشی از آن کلان است و دولتها باید به فکر باشند و راهحلهایی را بیاندیشند. یکسری سیاستها در بخش باید اتفاق افتد و اقداماتی را هم بخش خصوصی باید انجام دهد.
او افزود: در لایه دولت طبیعتا اعتباراتی به صورت بلاعوض و یا بیمه تصویب میشود تا بخشهای آسیبدیده نجات یابند. در پاندمی کرونا دولت ورود نسبتا خوبی داشت، یک میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برداشت کرد و در دو حوزه مشخص هزینه کرد. حوزه نخست درمان و سلامت بود که سعی شد نقایص و کمبودهای دارویی تامین شود و کارکنان بخش درمان تشویق شوند. دولت از ابعاد مختلفی سعی کرد بخش سلامت و درمان را تقویت کند. در بخش دومِ حمایتها، دولت سعی کرد با تخصیص بیمه بیکاری به کارکنان بیکارشده کمک کند. از سویی پرداختهای مستقیمی به حدود سه میلیون خانوار از ۲۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان داشت.
امیریان بیان کرد: معتقدم دولت در این حوزهها نسبتا موفق وارد شد و سعی کرد نظام درمانی را سرپا نگه دارد و اجازه نداد آمار مرگ و میر کرونا تشدید شود. ولی در سایر حوزهها هنوز نتوانسته به سیاست واحد دست یابد که چگونه از بخشهای آسیبپذیر مثل هتلها، آژانسها، موزهها، مراکز فرهنگی و باشگاههای ورزشی که در این مدت کامل تعطیل بودند و یا با وجود بازگشایی نمیتوانند مشتری بپذیرند و با کاهش شدید درآمد مواجه شدهاند، حمایت کند. دولت به خاطر اینکه در تحریم است و نمیتواند نفت را به فروش برساند و یا ناچارا با قیمت پایین میفروشد، عملا منابع مالی کمی در اختیار دارد و در مضیقه است و نمیتواند کمک شایانی داشته باشد. در این بخش ضعف زیادی در کمک دولت دیده میشود که دلیل عمده آن کاهش منابع مالی است.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: دولت اکنون با بحران مواجه است، اما در سالهای ۸۱ – ۱۳۸۰ که کشور با بحران منطقهای مواجه شد و آمریکا به افغانستان حمله کرد، وضعیت مالی دولت بد نبود، با این حال کمک قابل توجهی به بخش خصوصی نشد. چه آن زمان و چه حالا حرف از تخصیص تسهیلات مالی ارزانقیمت بود ولی اتفاق نیفتاد. تسهیلاتی هم که اکنون برای خسارتها درنظر گرفته ضرر هنگفت این صنعت را جبران نمیکند و مکانیزم طراحیشده، کمککننده نیست.
او افزود: در بخش میانی، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی سعی کرد از طریق اطلاعرسانی در دولت و شرکت در جلسات مجلس ابعاد ضرر و زیان را که نسبتا وسیع است اعلام کند اما همین وزارتخانه به خاطر تعطیلی موزهها و از دست دادن بخشی از درآمدهایش، منابع مالی زیادی در اختیار ندارد و با بحران مالی مواجه است و نمیتواند خسارت این صنعت را جبران کند.
امیریان گفت: بخش خصوصی گردشگری نیز اگر آنچنان که وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی اعلام کرده این مدت ۱۲ هزار میلیارد تومان درآمد را از دست داده، میارزد که برای بحرانهای بعدی چارهای اندیشه کند. شاید لازم باشد صندوق ضمانت مالی تشکیل شود. بخش خصوصی گردشگری نسبتا بزرگ و قوی است، مجموعهای از هتلها، آژانسهای گردشگری، اقامتگاهها، راهنمایان گردشگری، مجتمعهای رفاهی، بینراهی و … که میتوانند آن صندوق را تشکیل دهند و سهامدار آن باشند و درصدی از درآمدشان را برای مواقع بحرانی مشابه امروز، در این صندوق پسانداز کنند که البته برای حفظ ارزش منابع آن باید سرمایهگذاری کنند. دولت هم میتواند در مواقع بحرانی کمکهای خود را به این صندوق اختصاص دهد.
او اظهار کرد: درحال حاضر چنین صندوق و منابع حمایتی وجود ندارد، برای همین همه منتظرند دولت کمک کند، دولتی که به شدت کسری بودجه دارد و این وسعت از زیان را نمیتواند جبران کند، حداکثر میتواند وام دهد که آن هم جوابگوی شرایط فعلی نیست.
این کارشناس اقتصاد گردشگری در ادامه با طرح این سوال که شرکتهای گردشگری از نظر اقتصادی و مالی چه ویژگیهایی باید داشته باشند تا در بحران دوام بیاورند و کمتر آسیب ببینند؟ گفت: تحقیقات انجامشده در این رابطه به چند توصیه و راهکار رسیده است؛ این شرکتها اندازه و مقیاس تولید و خدماتدهی را بالا ببرند تا در بحرانها کمتر آسیب ببینند، چون شرکتهای بزرگ امکانات بیشتری برای ایستادگی در برابر ریسکهای سیستماتیک دارند، میتوانند با دولت ارتباط برقرار کنند و از کمکهای بهتری بهرهمند شوند. شرکتهای بزرگ تنوع بازار و فعالیت دارند، وقتی یک فعالیت آنها با افت مواجه میشود فعالیت دیگر آنها را نجات خواهد داد. اگر نقدینگی بیشتری در اختیار داشته باشند و اعتبار بیشتری نزد بانکها داشته باشند میتوانند منابع مالی بهتری دریافت کنند. شرکتهایی که کمتر بدهکار باشند در بحران مقاومتر خواهند بود و شرکتهایی که از عوامل و تجهیزات در اختیار به صورت کارآمد و خوب استفاده کنند، مقاومت بالاتری را در برابر بحران نشان میدهند.
او یادآور شد: این توصیهها برای شرکتهایی است که از بحران عبور میکنند و در شرایط عادی میتوانند به این شاخصها دست یابند. البته این شرکتها هم از بحران آسیب میبینند اما دیرتر به مرز نابودی می رسند.
امیریان در تحلیل وضعیت موجود گردشگری و مسیر حرکت این صنعت درحال حاضر، گفت: بحران کرونا بسیار عمیق و بیش از تصورات ما است که متاسفانه دوره آن طولانی شده است و این احتمال میرود با ادامه این روند تعداد بیشتری از فعالان گردشگری از چرخه خدماتدهی خارج شوند و این باعث تاسف است صنعتی که در طول سالهای متمادی دارای ساختاری بزرگ شده است به خاطر پیشبینی نکردن بحرانها از دست برود. وقتی شرکتی تعطیل شود بازگشایی مجدد آن و برگرداندن نیروهای متخصص آن سخت خواهد بود و معلوم نیست چند درصد از نیروهای از دسترفته را بتوان برگرداند. از طرفی شرکتهایی که بدهی دارند ممکن است تجهیزات و داراییهای خود را بفروشند، و معمولا احتمال بازگشت این مجموعهها ضعیف است. باید آرزو کنیم این بحران طولانیتر نشود تا بدنه اصلی صنعت گردشگری حفظ شود. اگر فعالان این صنعت آسیب ببینند بعد از بحران هم نمیتوانند کار کنند و رسیدن به آمارهای قبل از بحران نیز دشوار خواهد بود و بازگشت با تاخیر صورت خواهد گرفت.
منبع:ایسنا
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.