گنبد فیروزه ای جمکران مرمت می شود

معاون خدمات زائرین مسجد مقدس جمکران از ترمیم و مرمت گنبد فیروزه ای این مکان مقدس به همت خیرین خبر داد.

ابراهیم صدوقی در گفت و گو با ایسنا با اشاره به اینکه بیش از ۳۰ سال از عمر کاشیکاری های گنبد مسجد مقدس جمکران گذشته است، اظهار کرد: با توجه به اینکه مسجد مقدس جمکران در شرایط جغرافیایی واقع شده که در مسیر تندبادها قرار دارد نیاز است که بناهای بیرونی مسجد که در معرض تندبادها و آب و هوای بیابانی قرار دارند ترمیم و مرمت شوند.

وی ادامه داد: طراحی و اجرای گنبد مسجد مقدس جمکران با ارتفاع حدود ۳۰ متر و بالغ بر ۵۰۰ مترمربع فضای کاشیکاری توسط استاد حاج هادی کوه خضری بیش از ۳۰ سال قبل انجام شده و ترمیم آن نیز در حال حاضر توسط ایشان در حال انجام است.

معاون خدمات زائرین مسجد مقدس جمکران افزود: با توجه به هزینه بالای فعالیت های عمرانی و نگه داری ابنیه، هزینه این کار توسط بانیان خاص تامین شده است.

وی در پایان با اشاره به اهمیت استفاده از ظرفیت خیرین و بانیان جهت احداث بناهای جدید و ترمیم و بازسازی بناهای قدیمی این مکان مقدس از همه عاشقان و ارادتمندان حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه) دعوت کرد با هر توان مالی جزء بانیان ساخت مسجد باشند.

گفتنی است شماره حساب ۱۵۵۵۵۳۱۳۵۵ با شماره کارت ۶۱۰۴۳۳۷۷۷۰۰۴۸۹۴۸ به نام مسجد مقدس جمکران برای واریز نذورات نقدی در نظر گرفته شده است.

منبع:ایسنا

رشد منفی گردشگری ایران ۷۲درصد شد

بر اساس آمار و ارقام منتشرشده از سوی سازمان جهانی گردشگری، متوسط رشد صنعت گردشگری ایران در هشت ماه نخست سال ۲۰۲۰ به منفی ۷۲درصد رسیده است.

به گزارش ایسنا، بحران جهانی شیوع ویروس کرونا، صنعت گردشگری بین‌المللی را با پرچالش‌ترین سال ممکن روبه‌رو کرده و روند افزایشی آمار مبتلایان در اکثر نقاط جهان و محدویت‌های سفر ناشی از آن موجب شده این صنعت پرسود و تاثیرگذار در اقتصاد جهانی در هشت ماه نخست سال ۲۰۲۰ با متوسط رشد منفی ۷۰درصد در سطح جهان همراه شود.

طبق اعلام سازمان جهانی گردشگری (WTO)، در ماه ژانویه که همزمان با آغاز بحران کرونا بود، گردشگری جهان تنها رشد منفی یک درصد را در مقایسه با سال گذشته آن به ثبت رساند اما به تدریج سایه کرونا بر گردشگری جهان سنگین‌تر شده و در ماه فوریه و مارس این سیر نزولی به منفی ۱۶ و منفی ۶۵درصد می‌رسد و در ماه‌های آوریل و می نیز رکورد رشد منفی ۹۷درصدی ثبت شده است. صنعت گردشگری بین‌الملل در ماه‌های ژوئن، جولای و اوت نیز به ترتیب رشد منفی ۹۱، ۸۱ و ۷۹درصد را نشان می‌دهد.

گردشگری

صنعت گردشگری ایران نیز تحت تاثیر این بحران جهانی با شرایط دشوار مشابهی دست و پنجه نرم می‌کند و بر اساس آمار منتشرشده، متوسط رشد این صنعت در ایران طی هشت ماه نخست سال جاری میلادی، منفی ۷۲درصد برآورده شده است.

در سه ماه نخست ۲۰۲۰ (ژانویه، فوریه، مارس)، گردشگری ایران به ترتیب رشد منفی ۹۰، ۹۲ و ۹۴ درصد را در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته آن ثبت کرده و این رشد منفی در ماه آوریل و می با منفی ۹۶ و ۹۷ درصد به اوج خود می‌رسد. در ماه ژوئن نیز منفی ۸۴ درصد ثبت می‌شود. اما نکته جالب توجه در آمار منتشرشده از سوی سازمان جهانی شیب تند بهبود وضعیت گردشگری ایران در دو ماه اخیر است به طوری که این رشد در جولای و اوت به منفی ۳۵ درصد رسیده است.

گردشگری

مقایسه نمودارهای وضعیت گردشگری جهانی و ایران حاکی از آن است که رشد منفی ورود گردشگران بین‌المللی به ایران در دو ماه گذشته با شیب تندتری در مقایسه با مقیاس جهانی رو به بهبود است و باید منتظر ماند و دید چه آینده‌ای در انتظار ویروس کرونا، ساکنان جهان و صنعت گردشگری در ماه‌های آتی خواهد بود.

منبع:ایسنا

ساخت تنور محلی پخت نان در خراسان شمالی

زنان با الهام از استعداد و ذوق و هنر خانگی خود انواع نان‌های محلی و خوش‌طعم را برای مصرف خانواده و یا به مناسبت‌های مختلف ازجمله نوروز، عروسی و عزا در تنورهای محلی ساخته دست خود می‌پختند. در اين گزارش، پیشینه و ساخت این تنورها را به‌صورت مختصر می‌خوانیم.

با گذشت زمان و ماشینی شدن کارها، هنوز هستند زنان عشاير و روستایی که با دست پرمهر خودشان برای خانواده نان داغ درست می‌کنند. درگذشته‌های دور، نان محلی در خانه‌ها و در تنورهای هیزمی یا ساچ، توسط زنان پخت می‌شد. هرچند تنور محلی نسبت به گذشته در منطقه کم‌رونق شده و تنورهای گازی خانگی سیّار، در بسیاری از موارد، جای تنورهای گِلی را گرفته است اما هنوز هم با قدم زدن در کوچه‌باغ‌های برخی از روستاهای خراسان شمالی عطر و بوی این نان‌ها به مشام می‌رسد چراکه به دلیل شرایط خاص جغرافیایی خراسان شمالی و بافت روستایی و عشایری منطقه همچنان بخشی از نان‌های مصرفی مورداحتیاج به‌صورت سنتی تهیه می‌شود.

نان‌های محلی از منابع اصلی الگوی غذایی روزانه جامعه ايرانی درگذشته‌های بسیار دور بشمار می‌آید.  و نان مهم‌ترین ماده غذایی در استان خراسان شمالی بوده و بیش از ده‌ها نوع نان سنتی در مناسبت‌های مختلف در شهر و روستاهای استان خراسان شمالی طبخ می‌شود به‌طوری‌که مهارت پخت تعدادی از آن‌ها به ثبت ملی نیز رسیده است. اهالی به کیفیت نان و استفاده از مواد افزودنی و زیباسازی ظاهر با ایجاد نقوش اهمیت خاص می‌دهند. نان‌های پخت شده در اين استان به دلیل ماندگاری، عطروطعم ویژه به‌عنوان سوغات به دیگر مناطق نيز فرستاده می‌شود.

ابتدایی‌ترین شکل نانوایی كه هنوز هم در میان  روستائيان سراسر کشور رایج است تنور گلی است که در یک گوشه مطبخ تنور ساخته می‌شد و ارتفاع آن از سطح زمین حدود یک متر بود. تنورها با گل مخصوص و به‌وسیله افرادی که در این کار مهارت داشتند به شکل استوانه ساخته‌شده و در پایین سوراخی برای خارج کردن خاکستر وجود دارد و هم‌چنین نقش هواکش را دارد. در دو طرف تنور سکویی نيز ساخته می‌شد. کارکرد اصلی تنورهایی که ساخته می‌شود برای نانوایی‌ها بوده است.  برای گرم کردن تنور از هيزم یا چوب خشک درخت تاک یا چوب يا پهن گاو و پوسته بادام و گردو استفاده می‌کردند.

كار پخت به اين صورت بوده است كه وقتی دیواره‌های تنور خوب داغ شد، خمیر تخت‌شده را به ديواره صاف تنور می‌چسبانند كه اين کار پيوسته ادامه دارد تا دورتادور داخلی تنور به‌مرور تكميل شود، نان‌های پخته‌شده از تنور خارج می‌شود و کنار تنور در هوای آزاد آن را خنك می‌کنند.

تنور سازی اغلب توسط دستان هنرمند زنان انجام و بنا به سلیقه کدبانوی خانه در اشکال مختلفی ساخته می‌شود. تنور ازجمله سازه‌های جداناشدنی خانه‌های روستایی است که با گل ساخته می‌شود.

به‌مرور ساخت تنور در روستاها مرسوم شد. ساخت تنور یک کار تخصصی است و هرکسی این توانایی را ندارد. سازه‌ تنور روي زمين ساخته می‌شود به‌گونه‌ای که ارتفاعی تا كمر نانوا از زمين دارد. در بنای خانه‌ قديمی، جایگاهی را که به پخت نان اختصاص دارد «خَنَ تنور» (خانه‌تنور یا تنورخانه) می‌نامند. در تنورخانه که معمولاً سقفی همراه با جایگاه دودکش بر آن می‌سازند، سازه‌‌ اصلی تنور و محوطه‌ای برای کار کردن بر روی آرد و خمیر و گسترانیدن «سفر‌ی خمیر» (سفره‌ خمیر) جای می‌گیرد.

نان یکی از قدیمی‌ترین غذاهایی است که بشر آن را تهیه کرده است، بنابراين قدمت نان‌های موجود در سطح استان به تاريخچه و قدمت قومیت‌های آن بستگي دارد و تهيه و پخت اين نان‌ها در طول زمان کامل‌تر شده است.

منبع:میراث آریا

نمدمالی در استان گلستان، کهن‌ترین روش ساخت زیرانداز

در گورهای دوره‌ی مفرغ در آلمان نیز نمدهایی پیداشده که تاریخ آن به۱۴۰۰ ق.م می‌رسد. در گور سکاهای سده‌ پنجم ق.م که در بخش‌های پوشیده از برف و یخ روسیه مرکزی پیداشده اشیای نمدی زیادی چون پرده، قالی، عرقچین، جل اسب و پتو به‌دست‌آمده است.
قبیله‌های ترک که از این سرزمین‌ها کوچ کرده و چادرنشینان ایرانی نیز تا به امروز استادان بی‌همتای هنر نمدمالی‌اند. نه‌تنها کپنک نمدی با کلاه و آستین یکپارچه درست می‌کنند، بلکه در آرایش نمد با نقشه‌هایی که از پشم رنگ‌شده در دور نمد به کار می‌برند استاد هستند. روشی که این چادرنشینان به کار می‌بردند ساده بوده و تا امروز هم مانده است. هم‌چنین نمد در دوردست‌ترین سرزمین‌های شرق تا مغولستان و مرز کره امتداد دارد.
کهن‌ترین نمدی که هست، در گنجینه سلطنتی «شوسویین» در نارای ژاپن از آنِ سال ۷۵۲ ق.م است(۲). این نمدها را از راه داد و ستد و یا پیشکش به ژاپن می‌آورده‌اند. ولی کهن‌ترین نمونه‌هایی که از این صنعت به‌دست‌آمده، از گورهای تپه‌مانندی که در پازیریک آسیای مرکزی در بازه‌ی سال ۱۹۴۹- ۱۹۴۸ م. از آنِ ایران دوره‌ هخامنشی است که یخ‌زده مانده‌اند. دست‌ساخته‌هایی چون کف‌پوش، جُل اسب، زیرانداز، آویزه‌ی دیواری و نمدهای آذینی که شیوه‌های فنی شگرفی در ساخت آن‌ها به‌کاررفته، کاربرد بسیاری داشته‌اند. نمدهای سنگینی که سر شیر و نگاره‌های دیگر بر روی آن‌ها نقش شده و نیز زیراندازهایی با نگاره‌های سنتی ایرانی نشانه‌ آن است که این نمدها در بن و ریشه خود در ایران ساخته‌شده‌اند. پوپ از گزارش ابن‌حوقل، از خوش بافتی و ظرافت نمدهای سده دوازدهم هجری در شهرهای جهرم و قرقوب و بسته در فارس و نیز از نمدهای بسیار خوش بافت ساخت کرمان می‌نویسد.
به گفته داستانی مردمی، که در میان نمدمالان استان‌های سمنان و مازندران زبانزد است، پسر حضرت سلیمان(ع) چوپانی بود که می‌خواست از پشم گوسفندانش پارچه ببافد. پس‌ازآن که چندین بار در این آرزو ناکام شد دست از کوشش برداشت و از ناامیدی پشم را مشت کوبید و اشک اندوه بر آن ریخت. اشک‌ها به درون الیاف پشم راه یافت و آن‌ها را به هم چسباند. آن‌گاه او دریافت که از خیساندن و مالیدن پشم، پارچه‌ای برایش ساخته‌شده است. بدین‌سان نخستین نمد «آفریده» شد و یاد پسر حضرت سلیمان تا اکنون به نام خدای نمدمالان شمال ایران زنده مانده است. این افسانه درباره‌‌ آفرینش نمد، گواه‌ آن است که نمدمالی کهن‌ترین شیوه شناخته‌شده در بافت است و شاید نمد کهن‌ترین شکل کف‌پوش دستباف است(۳).
نمد از نگر گاه سازواره‌ای و طرح و نقش بسیار دلکش و درخور ستایش است. ساخت زیراندازهای نمدین، بسیار ساده‌تر از ساخت دیگر زیراندازها مانند قالی و گلیم است و با این‌که از نگر گاه اندازه‌ مواد اولیه، تفاوت چندانی با قالی و گلیم ندارد؛ بااین‌همه به سبب آسانی و تندی در فرایند تولید، بسیار ارزان‌تر از آن‌هاست.
امروزه نمد در بیشتر جغرافیاهای ایران ساخته می‌شود؛ که بیش‌تر آن‌ها در استهبان فارس، گیلان، گلستان، مازندران، سمنان، دامغان، قوچان، کرمانشاه و… هستند. اگرچه به انگیزه ارزانی قیمت نمد، بیشتر استفاده‌کنندگان آن، کوچ‌نشین‌ها و روستاییان هستند ولی نمد با نگاره‌ها(نقوش) زیبا، مایه‌دار و رنگ‌آمیزی‌های دلپذیر از توجه‌ هنردوستان و دوستداران و هواداران اصالت‌های بومی این سرزمین نیز برخوردار بوده است(۴).
در این میان اما استان گلستان با وجود گمنام ماندن نسبی در صنعت نمدمالی، یکی از مهم‌ترین جغرافیاهای نمدمالی کشور بوده که دو گونه دیگرگونه از هم، در جغرافیاهای گوناگون آن مالیده می‌شده و خوشبختانه هنوز نابود نشده است.
نمد در متون ادبی
نویسندگان گذشته از دوره‌ هومر و پس‌ازآن، درباره‌ی نمد سخن گفته و آن را بیش‌تر از آنِ ایران می‌دانند. نمد، واژه‌ای پهلوی با واگویی(تلفظ) اصلی namat است که بیش‌تر مردم برای زیرانداز از آن استفاده می‌کردند و یا قلندران و درویشان از آن کلاه، نیم‌تنه، بالاپوش و کپنک kapanak ساخته و می‌پوشیدند. این واژه در انگلیسی به معنای felt و  feltwadبه‌کاررفته و به نمدمال feller و به نمدمالی felting  می‌گویند. همچنین آن‌ها فعل to full felt را برای نمد مالیدن استفاده می‌کنند(۵).
نمد در نوشته‌های نظم و نثر فارسی بسیار آمده است. مولوی در مثنوی معنوی آورده: سال‌ها او را به بانگی بنده‌ای/ در چنین ظلمت نمد افگنده‌ای. و یا در سمک عیار: آن جوان نمدپوش… سر عیاران است…. در مجمع‌الاصناف: چون یار جفا پیشه نمدمال بود/ ما پیر نمدپوش و قلندر باشیم. در امثال‌وحکم دهخدا: کسی که بود مر او را از این نمد کله‌ای است- و یا منم که بدین سیرت و بدین سانم. خاقانی هم آورده است: مسند از تخت و مخده ز نمط برگیرند/ حجله از بهو و ستاره از حجر بگشایید۶.
درگذشته به‌جای نمدمالی، نمدگری و کسی را که در این شغل بود نمدگر می‌گفتند. و نمدپوش کسی بود که پوشاکی نمدی پوشیده باشد. هم‌چنین کنایات ویژه نمد نیز فراگیری داشت؛ نمد افکنده کسی بود که درجایی بود و باش(اقامت) کرده و قرار یافته است. و یا مراد از نمدپاره، مایه و معیشت اندک بود. از سوی دیگر در پزشکی عامیانه، وقتی کسی خراش و زخمی برمی‌داشت نمد را می‌سوزاندند و سوخته‌ آن را روی زخم می‌گذاشتند که موجب انعقاد خون می‌شد.
جغرافیاهای نمدمالی
نمدمالی در جغرافیاهای گوناگون گلستان تا بابل و آمل و رامسر و کلاردشت در مازندران و کرمانشاه و فارس انجام می‌شود. کوچ‌نشینان ترکمن نیز نمد را برای پوشش سقف و اسکلت چوبی آلاچیق خود مالیده و گونه‌ای نمد خوش بافت نیز با نگاره‌های گوناگون برای زیرانداز ‌کردن کف خانه استفاده می‌شد. نمدمالی در جغرافیاهای اصفهان بروج و بختیاری نیز فراگیر بوده است. در کرمانشاه در شهرهای قصرشیرین سرپل ذهاب، اسلام‌آباد غرب و کرند مالیده می‌شود. نمدمالی در استان گلستان به دو جغرافیا دسته‌بندی می‌شود که بیشترین تمایز آن‌ها درزمینه‌ی نگاره‌هاست؛ یکی نمدمالی ترکمن است که از گونه‌های مهم و شناخته‌شده نمدمالی ایران است و دیگری نمدمالی کوهستان، که در بیش‌تر روستاهای کوهستانی و کناره جنگلی جغرافیای جنوب استان مالیده ‌شده و می‌شود. این‌که چرا تنها در این دو جغرافیا مالیده و استفاده می‌شده به ویژگی‌هایی مانند سردسیر بودن جغرافیای زیست و نگهداری گوسفندان به عنوان بنیان اساسی در اقتصاد دامداری، در بهره‌وری آن‌ها از نمد، کنش پذیری بسیار داشته است(۷).
الف- نمدمالی ترکمن: اوغوزها که ترکمن بخش از آن هستند نزدیک سده‌ دهم میلادی پوشاکی از پشم و نمد داشته‌اند. هم‌چنین آن‌ها از چکمه‌هایی از نمد استفاده می‌کرده‌اند. این قوم در زندگی خود در ورارودان(ماوراءالنهر) در سده‌های نهم تا یازدهم میلادی نمد را چون یکی از کالاهای بازرگانی دانسته و از آن‌که در جهان اسلام به «نمد ترکی» شهرت داشت در داد وستد استفاده می‌بردند. در زبان ترکمنی به نمد کچه keche یعنی نمد سفید یا خاکستری و به نمدمالی کچه‌باسماق kechebasmagh می‌گویند که ترکمن‌ها آن را برای پوشش اسب، زین و پوشاندن دیوارهای آلاچیق‌ها و… استفاده می‌کردند. کچه‌های تیره را برای زیرانداز کردن کف و دیواره‌ی آلاچیق‌ها به‌کاررفته می‌روند و این گونه نمدها گاهی دارای نگاره‌های آذینی هستند. بهترین نمد نیز، از آنِ قوم یموت است. هم‌اکنون این هنر بیش‌تر در میان جغرافیاهای یموت نشین فراگیر است؛ چراکه پرورش و نگهداری گوسفندان در خانواده‌ها همچنان وجود دارد. اما درگذشته در شهرستان‌هایی چون گنبدکاووس، کلاله، گمیشان و روستاهایی همانند آلتین‌تَخماق و… فراگیری داشت(۸).
چون مالیدن نمد نیاز به توانایی بدنی بسیار دارد، برای همین در بیشتر جغرافیاهای ایران، نمدمالی به دست مردان انجام می‌شود؛ اما نمد ترکمن را تنها زنان می‌مالند. در زبان ترکمنی، ده یا روستا را اوبه obe می‌گویند اما در بین نمدمالان به میدانگاهی در روستا گفته می‌شود که زنان فامیل در آنجا به خانواده‌ای که می‌خواهد نمد بمالد کمک می‌کنند.
ب- نمدمالی کوهستان: بیش از همه روستاهای کوهستانی شهرستان‌های گرگان، علی‌آبادکتول، رامیان، مینودشت، و گالیکش به عنوان خاستگاه اصلی این نوع نمد بشمار می‌آید. هرچند شاید در روستاهای غیر کوهستانی نیز نمدمالی وجود داشته باشد. آنان به نمد، لِمَد lemad می‌گویند.
فرایند نمدمالی
شیوه‌ی نمدمالی و ساخت نمد از زمان‌های گذشته تاکنون دگرگونی نداشته و در جغرافیاهای گوناگون کمابیش یکسان است، اما موادی که به پشم می‌افزایند گوناگون است. برای نمونه، در مازندران آب خالص، در کرمانشاه و فارس صابون کاربرد دارد.
فرایند مختلف نمدمالی در استان گلستان
کمابیش نمدمالان کارشان را از آغازین روزهای فروردین آغاز کرده و در انتهای مهر پایان می‌دهند. بهترین پشم در کار نمدمالی، پشم  شش‌ماهه نخست سال یا بهاره گوسفند و از نژاد خوب آن است و در ایران از جغرافیاهای خراسان، آذربایجان، فارس لرستان، خوزستان، کردستان، باختران و اصفهان به‌دست‌می‌آید. برای زمینه نمد نیز بیشتر از رنگ‌های طبیعی پشم هم‌چون سفید، سیاه، بور و قهوه‌ای(شتری) و برای نگاره‌هایش از پشم‌های رنگ‌شده بارنگ‌های گوناگون استفاده می‌شود. در این بخش، نمدمالان پشم‌ها را از دیدگاه رنگ و گونه، رده‌بندی نموده و هر کدام را جداگانه شسته و در آفتاب خشک می‌کنند(۹).
ساخت چارچوب(قالب): اندازه‌ی فرآورده‌های نمدی استاندارد نیست و بستگی به درخواست خریداران دارد. نمد ترکمنی به ریخت منحنی است و چگونگی اندازه‌گیری آن با وجب دست که در ترکمنی به قاریش زبانزد است انجام می‌گیرد. در هر کارگاه‌ نمدمالی از چارچوب‌های حصیری یا چیق‌های گوناگونی استفاده می‌شود. چگونگی ساخت چارچوب نیز، این‌گونه است که نی جگن و نخ پشمی به اندازه فرآورده درخواستی را خود نمدمال به‌ویژه در جغرافیاهای ترکمن‌نشین می‌بافد. به جز این، به حصیرباف سفارش ساخت داده می‌شود. درگذشته نی، یکی از نیازمندی‌های زندگی روستاییان گرگان و دشت و ترکمنان بود که امروزه بیش‌تر ابزار نمدمالی است و بدون این حصیرهای نیی، کار نمدمالی نشدنی است. اما هم‌اکنون نمدمالان کوهستانی به‌جای حصیر از کیسه‌های پلاستیکی استفاده می‌کنند و تا چند سال گذشته از گونی بهره می‌بردند.
شاد کردن(حلاجی) پشم: مالیدن و ساخت یک فراورده‌ی نمد کمابیش یک روزه انجام می‌شود و نمدمالان بیش‌تر دونفره کار می‌کنند. صبح تا ظهر به شاد کردن پشم‌ها می‌گذرد و پس از ظهر کار اصلی آغاز می‌شود. در این بخش، نمدمال پشم جور شده را با شانه و کمان و هشته، شاد کرده تا خوب آماده‌ی مالیدن شود. اما در برخی از جاها، پیش از شاد کردن با دست آن را به کارگاه‌های پشم‌ریسی می‌دهند تا جداگانه هر‌کدام از پشم‌ها که پیش از آن رده‌بندی‌شده شاد ‌شود. در استان گلستان شاد کردن پشم را خود نمدمالان انجام می‌دهند. روش دیگر شاد کردن و پشم زنی روش ماشینی یا صنعتی است که توسط ماشین‌های ویژه‌ای انجام می‌شود.
رنگرزی: بن‌مایه‌ی نمد، پشم گوسفند به رنگ‌های طبیعی مانند سفید، قهوه‌ای، سیاه و یا درهم‌آمیخته‌ای از آن‌ها (بور) برای زمینه و اندکی پشم رنگ‌شده به رنگ‌های گوناگون برای درست‌کردن نگاره‌هاست. در برخی جاها، پشم زمینه را هم گاهی رنگ می‌کنند و در جاهای دیگر، گاه برای نگاره‌ها روی نمد نیز از پشم خودْرنگ استفاده می‌کنند(۱۰). چنانچه مالیدن نمدهای رنگین یا نمدهای خودرنگ با نگاره‌های رنگینِ دلخواه‌ی تولیدکننده یا خریدار باشد نمدمال پس از شاد کردن، آن بخش از پشم‌هایی که بایستی رنگ‌شده استفاده شود، رنگ می‌کند و پس از خشک‌کردن آن‌ها کار خود را آغاز می‌کند. البته هم‌اکنون در استان گلستان بیش‌تر از پشم‌های خودرنگ استفاده می‌شود.
نگاره(نقش)زنی
جغرافیاهای ترکمن‌نشین و فارس نشین استان گلستان هم‌چون دیگر استان‌های کشور در یک ویژگی مشترک‌اند این‌که نخست، نگاره‌های نمدی را ذهنی بر روی چارچوب نمد پیاده می‌کنند و دیگر این‌که، این نگاره‌های گوناگون را بیش‌تر نمدمالان مانند گنجینه‌ای از پیشینیان خود، سینه به سینه به ارث برده‌اند.
۱-در جغرافیاهای ترکمنی: نمدمال در این بخش، چارچوب حصیری(در زبان ترکمنی به آن قامیش می‌گویند) و یا حصیر را بر روی زمین گسترده(برخی از نمدمالان پیش از حصیر، پارچه کرباس را پهن کرده آن‌گاه حصیر را بر روی آن می‌گذارند) و با پشم‌های رنگین، نگاره دلخواه‌ را بر روی آن درست می‌کنند. این‌گونه‌ی حصیر که چارچوبی برای نمدمال بشمار می‌آید از گونه‌ای الیاف نباتی ساخته می‌شود که خود نمدمال آن را می‌بافد. چراکه حصیربافی خود یکی از صنایع‌دستی است. حصیر را یا از برگ درخت خرما و یا از ترکه(شاخه نرم درختان) و یا گونه‌ای الیاف نباتی به نام لیق و یا از نی مثل نی باتلاقی و یا نی باغی و هم‌چنین نی خیزران یا بامبو زبانزد به هندی می‌سازند.
نگاره‌زنی در جغرافیاهای ترکمن‌نشین نخست با رنگ سیاه آغازشده، سپس با رنگ قرمز دورگیری می‌شود(گاهی نیز این بخش‌بندی دیگرگونه است). هنگامی‌که نگاره زنی انجام شد همه‌ زمینه را با پشم‌های رنگ روشن که درازای‌شان کوتاه‌تر است(پشم بره که در زبان ترکمنی به آن قوزی‌یونگ می‌گویند) می‌پوشانند. اگر نمدمال بخواهد نمدی دورو داشته باشد پس‌ازآن پشم‌های رنگین را همخوان با طرح، روی پشم‌های کوتاه کنار هم می‌چینند. برخی از نمدهای استان گلستان دورو بوده و نگاره‌ی پشت نمد ساده‌تر از نگاره‌های روی آن است. برای ساخت نگاره‌ها، پشم‌های رنگین را مانند رشته‌هایی درآورده و چون نگاره‌های گوناگون بر روی حصیر درست می‌کنند. در این بخش، هم‌زمان با نگاره زنی، آب و محلول صابون را بر روی پشم‌ها می‌پاشند و کار افزودن پشم را با توجه به نازکی و یا کلفتی نمدی که ساختش را در دست دارند، چنان کش می‌دهند تا پشم‌ها روی چارچوب هم‌سطح گردد. سپس دوباره محلول آب و صابون می‌پاشند.
۲-اما در جاهای کوهستانی اندکی تفاوت دارد. فارس‌ها پس از پهن کردن چارچوب، برای درست‌کردن نقشه، الیاف پشم شاد‌شده‌ی رنگی را همانند یک فتیله(در برخی مناطق کوهستانی به اسم مَل mal به معنای ساقه انگور نامیده می‌شود) درمی‌آورند. بدین گونه که الیاف را با پیچاندن به دور دست خود می‌کشند و با پیچاندن آن بین دو دست و مالیدن آن با کف دست بر روی زانوی پا، الیاف را مانند فتیله نزدیک به قطر یک سانتی‌متر درست می‌کنند. سپس در جاهای خالی و بین فتیله‌ها، بیش‌تر از پشم قرمز استفاده می‌کنند. فتیله‌ها در زبان ترکمنی سوماک نامیده می‌شوند.
مالیدن نمد: هنگامی‌که کار نگاره‌زنی پایان پذیرفت، پشم شاد‌شده‌ ویژه‌ متن را به کلفتی یکسان روی نگاره‌ها می‌ریزند، سپس به اندازه‌ی دلخواه روی پشم‌ها محلول نیم گرم آب و صابون ریخته و آن را به‌ همراه حصیر و کرباس زیرین آن، لوله می‌کنند و با طنابی دور آن را می‌بندند و کار سخت و توان‌سوز مالیدن نمد آغاز می‌شود.
در این بخش، همراه واردکردن فشار، نمد لوله شده را از این سر به آن سر کارگاه می‌غلطانند و هرچند یک‌بار آن را بازکرده و محلول آب و صابون را می‌افزایند تا الیاف آن بهتر درهم بروند. چون در هنگام مالیدن نمد، کناره‌های آن از کناره‌های حصیر فراتر می‌رود، کناره‌های نمد را تازده و روی نمد برمی‌گردانند و دوباره نمد را با حصیر و کرباس لوله‌کرده و کار مالش نمد از سرمی‌گیرند. نزدیک به غروب کار نمدمالی پایان می‌یابد؛ سپس آن را به‌اندازه‌ سه تا چهار روز در فضای بازمی‌گذارند تا رطوبتش خشک شود. در جغرافیاهای ترکمن‌نشین نمدمالان پشم‌ها را با حصیر لوله شده می‌بندند و سر هریک را به دست یک نفر داده و خلاف جهت هم، حصیر را به حرکت درمی‌آورند. در این بخش، چندی آن را با پا ورز می‌دهند. پس‌ازآن حصیر و نمد را به‌جای دیگر برده؛ آن‌گاه حصیر را بازنموده و تنها نمد را لوله‌کرده، و در دو سوی نمد لوله‌کرده دو وزنه سنگین گذارده تا هنگام مالش لبه‌های آن صاف گردد. بیشتر زمان‌ها، برای هر۵۰ سانتی‌متر مالیدن نمد به یک نفر برای مالش نیاز است. نمد هم در درازا و هم در پهنا مالیده می‌شود. هنگام نمدمالی پیاپی بایستی آب گرم ریخته و آب و صابون بپاشند. یک روز مالیدن نمد زمان نیاز است؛ پس‌ازآن، نمد مالیده شده را در آفتاب پهن کرده تا خشک و استفاده گردد.
در جاهای کوهستانی پس از پایان کار نگاره‌زنی، برای یک نمد ۲ یا ۳ متری، پشم‌های شاد شده‌ ویژه‌ متن را به کلفتی ۱۵ الی ۲۰ سانتی‌متر بر روی مل‌ها و پشم‌های قرمز می‌ریزند. آن‌گاه آب ولرم را با آبپاش و یا جارو به آهستگی همه‌جای نمد می‌پاشند تا خوب خیس شود. پیچیدن چارچوب نمد و پشم پهن‌شده دور چوبی بلند و یا لوله‌ی پلیکانی، بخش دیگر نمدمالی است که پس از پیچیدن، آن را با طناب می‌بندند. از این بخش، کار مالش به آرامی آغاز می‌شود و نزدیک نیم ساعت زمان می‌خواهد تا پشم‌ها به هم بچسبند.
نخستین بخش از مالیدن نمد که پایان یافت، طناب را باز می‌کنند و آن را آرایش می‌دهند. هنگامی‌که لبه‌های نمد را صاف و یک‌دست کردند دوباره نمد را آب می‌زنند و باز پیچانده و می‌مالند. زمان این باره‌ی مالش نیز نزدیک نیم ساعت است؛ ولی سخت‌تر مالیده می‌شود.
بخش سوم مالش ازاینجا آغاز می‌شود که نمد را باز می‌کنند و چارچوب را کناری می‌گذارند. نمد را به دور خودش می‌پیچند تا به کار کامل پشم‌ها درهم‌تنیده شوند. این بخش، دست‌کم یکی دو ساعت به درازا می‌انجامد. در پایان نمد را باز و در زیر آفتاب پهن می‌کنند تا خشک شود. شیوه کار نمدمالی از دیرباز تاکنون دگرگونی چندانی نداشته و تفاوت کار نمدمالان جغرافیاهای گوناگون ایران اندک است.

 

نگاره‌ها(نقوش)
نگاره‌های نمد نه چون دست‌بافته‌هایی چون قالی، گلیم، پلاس و… که ذهنی و تصوری در باطن و ضمیر هنرمند وجود دارد. نگاره‌ها با فتیله‌های رنگی که از پیش آماده‌شده، بر روی چارچوب نمد طرح‌ریزی می‌شود و این بخش از مهم‌ترین و حساس‌ترین بخش‌های نمدمالی است(۱۱).
طرح و نگاره‌های نمد ترکمنی از بی‌همتاترین نگاره‌ها در گوناگونی و پرشماری در هنرهای سنتی ترکمنان به شمارمی رود. برخی از این نگاره‌ها بر پایه‌ی ایل، جغرافیا و نگاه‌ی زنان هنرمند به پیرامون خود دیگرگونه است. اما بیش‌تر نگاره‌های نمدها به‌ویژه در دو ایل بزرگ ترکمن‌ها یموت و گوگلان، یکی و از گذشته تاریخی و فرهنگی خود بر پایه‌ی ویژگی‌های محیطی سرچشمه گرفته‌اند.
بیش‌ترین نگاره‌ها در میان ایل یموت عبارتند از: بوستانی، آلاجه، قوچق(شاخ قوچ)، امزگ‌نقشemzegnaghsh، ساری‌ایچیان(عقرب)، گل، کچه‌نقش، تیرانا، گزرمن، توینک نقش، دیه‌گزی(چشم شتر)، بستان نقش، دورت‌امزگ، تاریم‌نقش و… طرح قوچ نیز در بیشتر دست‌بافت‌های ترکمن کاربرد دارد که از اصلی‌ترین طرح‌های نمد است. برای همین به عنوان طرح کچه(نمد) نقش زبانزد است. شاخ قوچ یکی از نمادهای مهمی است که در طراحی نمد ترکمن کاربرد بسیار دارد. قوچ به عنوان نشان و نماد توانمندی و باروری در تاریخ فرهنگی این قوم جایگاه بسزایی دارد که نگاره‌ آن را می‌توان جدای از دست‌بافته، در سنگ‌قبرها و بالای درب خانه‌ها از جنس سنگ و چوب به ریخت‌های گوناگون دید. ساری‌ایچیان به عنوان نشان دور کردن بدی و بلا در کناره بیش‌تر نمدها و قالی‌های کوچ‌نشینان بزرگ ترکمن نقش بسته است. در نمد کوهستان نیز به نگاره‌هایی چون سر عَلَمی، ترکمنی و ریز نگاره‌ها برمی‌خوریم.
دست‌افزارها(ابزار)
در مالیدن نمد از دست‌افزاری چون چارچوب نمد، کمان شاد کردن، چاقو و چخماق استفاده می‌شود و البته پشم و آب و صابون نیز مواد اولیه‌ی آن بشمار می‌روند. هشته نیز از همین دست‌افزار است که مانند گوشت‌کوب است و برای شاد کردن پشم با کمان به کارمی رود.
فراورده‌های نمدی
نمد به‌جز کاربردهایی چون زیرانداز، برای جل اسب(زیر زین)، خورجین، پادری، پوشش آلاچیق، تن‌پوش چوپانان(کپنک)، بقچه، جانمازی و… کاربرد دارد. از ویژگی‌های پوشاک نمدی آن است که به‌جز نگهداری از سرمای زمستان، از گرمای تابستان هم جلوگیری می‌کند و بیش‌تر آن‌ها سبک هستند. بیش‌ترین کاربرد نمد، زیرانداز است. اما در برخی از جاهای استان برای پوشاک نیز از آن استفاده می‌شود. برای نمونه، در روستاهای فارس نشین استان، چوپانان از نمد چوقا jugha (روانداز مردان) برای کیسه‌خواب هنگامی که برای نگهداری دام به جنگل و کوه و دشت می‌روند استفاده می‌کنند که همانند بسیاری به پالتو دارد و مردم کوهستان به آن لمدْدوشی و ترکمن‌ها، کوینک‌کچه می‌گویند. رویه‌ آن از چوقا و درون آن از نمد است؛ که این دورویه به هم دوخته می‌شوند تا گرمای بیشتری درست کنند. یا کپنک که چوپانان هنگام نگهداری از گله در کوه‌ها به تن می‌کنند.
بومی‌های گلستان به نمدی ساده بی‌هیچ نگاره‌ای که چوپانان در سردسیر برای زیرانداز استفاده می‌کنند و نیز به جل نمدین اسبان، چیدان jeydan می‌گویند. هم‌چنین به نمدهای دایره‌ای با قطر نزدیک یک متر، زیرمنقلی گفته می‌شود که در بن خود، برای زیرانداز کردن زیر منقل‌ها کاربرد داشته است.  نمد جانمازی نیز که بیشتر در اندازه‌های کوچک مالیده می‌شود به‌اندازه۲۰/۱×۸۰ سانتی‌متر است. این گونه‌ نمد را کمابیش مانند مستطیل و یا دایره‌ای می‌مالند. از سوی دیگر، نمد آذینی که به ریخت‌های گوناگون مربع، مستطیل، بیضی و دایره‌ای مالیده می‌شود در اندازه‌های بسیار کوچک، آذین‌بخش خانه روستاییان و حتا شهری‌ها می‌شود. نمدهای آذینی به ریخت روتاقچه‌ای و یا تابلو استفاده می‌شوند و تنها برای پیش‌کشی به یکدیگر  داده می‌شود.
نمدمالی ماشینی
فناوری و صنعت پیشرفته به آسان شدگی کار نمدمالی نیز دست‌یافته و دستگاهی ساخته‌شده که از زمان به‌کاررفته برای نمدمالی کم کرده است و به‌آسانی با اندک زمان می‌توان نمدمالی انجام داد. البته کاری که دستگاه نمدمالی در فرایند نمدمالی انجام می‌دهد تنها مالش نمد است و دیگر بخش‌های آن را نمدمال و به همان شیوه گذشته انجام می‌دهد. این‌گونه که نمدمال پس از آن‌که طرح و نگاره را بر روی چارچوب ریخته، آن را در دهانه‌ ماشین نمدمالی می‌گذارد و دستگاه با اهرم خود بارها ضربه‌های سهمگینی بر آن می‌زند که سخت شدن الیاف پشم را در پی دارد.
پیشه‌های وابسته
کلاه‌مالی: در جاهای کوهستانی استان گلستان به جز نمد، کلاه‌مالی نیز فراگیری دارد. کلاه‌های نمدیِ تخم‌مرغ شکل که شیوه‌ بافتن آن‌ها همانندی بسیاری به نمدمالی دارد. این کلاه‌ها بیش‌تر از پشم قهوه‌ای(شتری) و برخی نیز مشکی مالیده می‌شود. دورتادور این کلاه به جز بخش جلویی آن لبه دارد که در هنگامه‌ سرما روی گوش‌ها را می‌پوشاند. کلاه‌ی نمدی در دیگر جغرافیاهای کشور نیز فراگیری دارد و یکی از رشته‌های صنایع‌دستی بشمار می‌رود.
برای مالیدن کلاه، پشم را بیش‌تر با کرک بز درآمیخته و آن را با قلیا شسته، چربی‌اش را می‌گیرند. سپس آب می‌کشند و پس از خشک شدن آن را با شانه پشم، شانه می‌کنند و یا با کمان شاد کردن، می‌زنند. پشم زده‌شده را به شکل دایره‌ای که دو برابر اندازه‌ کلاه است درآورده و آن را انگاره می‌نامند. هنگامی‌که کلفتی آن یک‌سان شد آن را روی تاوه(توده) گذاشته و زیر آن آتش زغال چوب قرار داده و به‌آرامی گرم کرده و از هم باز می‌کنند.
گاز یا قصار ghassar و یا نمدمال یا کلاه مال این انگاره را با آب صابون که توی ظرف گلی در نزدیکی او قرار دارد پف و نم می‌زند. هنگامی‌که پشم و آب صابون گرم می‌شود آن را با دست نخست به‌آرامی و سپس به سختی فشار داده و دوباره رها می‌کند. همین‌که نمد شکل گرفت با لشتک پنبه‌ای همواری، وسط انگاره می‌گذارند که اندازه‌ آن کمابیش به‌اندازه‌ی قطر کلاه است. آن‌گاه یک انگاره‌ دیگری که از پشم زده‌شده و اندازه‌ی آن کوچک‌تر از انگاره‌ی نخست است روی بالشتک گذاشته و سپس نمد رویی را روی زیری می‌کشند و دو تکه را به هم می‌چسبانند یا به زبان این پیشه، لب می‌گیرد. آن‌گاه، همه‌ی آن را در آب صابون فرومی‌کند. پس از این‌که کمی آن را می‌چلاند روی یک ته‌قماش پنبه‌ای گذاشته و هر دو را نورد می‌دهد.
به عبارت دیگر، انگاره و پارچه، کلاه‌مالی را تبدیل به یک لوله می‌کند و بدین ترتیب از درهم‌رفتگی نمدها جلوگیری می‌کند. این چونه را توی کاسه آب صابون گرم گذارده و با دو دست و یک پا مالش می‌دهد و این کار نمدمالی نزدیک ۱۰ الی ۱۵ دقیقه زمان می‌خواهد. پس‌ازآن نمدمال با باریک‌بینی، آن را از هم بازکرده میانه‌ انگاره را پاره و سوراخ آن را گشادتر می‌کند. بالشتک را بیرون آورده و هر بخشِ بازشده را به شکل گوشه درمی‌آورد. گاهی نمد را چارچوب می‌زند و گوشه را کامل می‌کند و دوباره آن را توی کاسه آب گرم می‌گذارد که مشته شود. تا این‌که ریخت کلاه با انباشتگی(تراکم) دلخواه به دست آید. ضمن کار پاره‌های نازکی باکمی انگاره‌ پشمی اضافه کرده آن را می‌مالد.
در برخی از نوشته‌ها آمده این کلاه به نام کلاه‌ مادها زبانزد است. تنها آذین بر روی کلاه‌ی نمدی، یک نوار قیطانی در لبه‌ی کلاه بوده است که امروزه کمابیش برافتاده است(۱۲). نگاره‌های به‌جامانده در تپه‌ی قالایچی در بوکان از دوره‌ی مانویان و هم‌چنین تاج‌هایی از دوره‌ ساسانیان، آشکار می‌کند که یک نیم‌تاج بر روی کلاه‌ نمدی پوشیده می‌شده است. جنگجویان هخامنشی و افسران مادی از کلاه‌ نمدی استفاده می‌کردند. کلاهی همانند به این کلاه، هنوز توسط کوچ‌نشینان ایرانی چادرنشین استفاده می‌شود(۱۳).
پالان‌دوزی: شیوه‌ ساخت پالان، این‌گونه است که موی اسب و کاه را دور یک قاب چوبی گردآوری کرده و با نمدهای پشمی دست‌باف و حاشیه‌دار آن را می‌پوشانند. دوخت دور لبه‌ آن با جوال‌دوز که با کف‌دستی آهنی(کفی) فشار داده می‌شود، انجام می‌گیرد. برای دوخت‌هایی که بایستی از یک سوی پالان تا سوی دیگر آن کشیده شود با درفشی که بلندی آن نزدیک ۵/۱ متر است آن را سوراخ کرده و نخ پشمی محکمی را از یک سوی سوراخ فروکرده و از سوی دیگر با چارچوبی آهنی به نام شاخ بیرون می‌کشد و کاه را با مشته آهنی بی دسته می‌کوبند که سر جای خود قرار گیرد.
پالان که به صورت فرشینه‌ کیسه‌ای بزرگ است که از میانه دو دهانه دارد. آن را به‌گونه‌ای بر پشت حیواناتی چون الاغ و اسب می‌اندازند، که هر بخش آن در یک سوی حیوان به شیوه‌ یکسان آویزان می‌شود. بخش زیرین پالان را از نمد می‌دوزند که می‌تواند علت این کار در گرم نگه‌داشتن تن حیوان و یا کم‌تر فشار آمدن به حیوان باشد. در ساختن پالان نمد، پارچه‌ی برزنت بسیار کلفت، موکت، نخ پشمی محکم و کلفت و کاه استفاده می‌شود که بسیار اندک و قابل‌دستیابی در هرجایی هستند.

 

منابع:
۱-خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران
۲- پایگاه اینترنتی علمی پژوهشی فرش ایران
۳- سیری در صنایع‌دستی ایران، جی کلاک، انتشارات شاشین اینساتسو، توکیو، ۱۹۷۷م.، ص ۵۱
۴-سیری در صنایع‌دستی استان گلستان، واحد تحقیقات معاونت صنایع‌دستی استان گلستان، ناشر معاونت صنایع‌دستی استان گلستان، چاپ اول ۱۳۸۴، ص ۴۲
۵-فرهنگ دانشگاهی انگلیسی به فارسی آریانپور(دو جلدی)، دکتر عباس و منوچهر آریانپور کاشانی، چاپ دوازدهم ۱۳۷۱، انتشارات امیر کبیر، ص ۷۸۱
۶-فرهنگ فارسی معین، دکتر محمد معین، انتشارات امیر کبیر، ج ۴ ، ص ۴۸۱۴
۷-سیری در صنایع‌دستی استان گلستان، ص ۳۱
۸-اوغوزها(ترکمن‌ها)، فاروق سومر، ترجمه آنادردی عنصری، گنبدکاووس، انتشارات حاجی طلایی، ۱۳۸۰، ص ۹۴
۹-پژوهش بررسی وضعیت نمدمالی در شهرستان مینودشت، محسن خسروی، مدیریت میراث فرهنگی استان گلستان، فروردین ۸۳، ص۶۵
۱۰-پژوهش بررسی وضعیت نمدمالی در شهرستان مینودشت، ص ۶۷
۱۱- پژوهش مطالعات قوم‌باستان‌شناسی پروژه دیوار تاریخی گرگان(بررسی هنر سنتی: نمدمالی و سوزن‌دوزی در روستای سقرتپه بخش گمیشان شهرستان ترکمن)، فریدون اونق، مدیریت میراث فرهنگی استان گلستان، پاییز ۱۳۸۲، ص۱۰
۱۲-پایگاه اینترنتی دوخت
۱۳-دایره‌المعارف هنر، سید ابوالقاسم سیدصدر، انتشارات سیمای دانش، چاپ اول ۱۳۸۳، ص ۸۰۶

میراث آریا

ورکانه ،زادگاه سازنده اولین قلب مصنوعی جهان

 روستای ورکانه ،زادگاه پرفسور «توفیق موسیوند» سازنده اولین قلب مصنوعی جهان که روزگاری آوازه معماری خاص و سنگی‌اش صدها گردشگر داخلی و خارجی را به خود جذب می‌کرد و از آن عکس‌ها و فیلم‌های جذابی در فضای مجازی منتشر می‌شد. اما حالا در و دیوارش پر است از آجرهای سفالی و پنجره‌های فلزی که قلب هر دوستدار تاریخ و میراث فرهنگی را می‌لرزاند.

همشهری آنلاین- فاطمه کاظمی: چند سالی است فعالان میراث فرهنگی همدان و خبرنگارانی که در این حوزه قلم می‌زنند، در تلاش هستند در کنار حفظ آثار تاریخی به مسئولان این استان بقبولانند یکی از راه‌های توسعه گردشگری همدان ثبت تعدادی از آثار تاریخی آن به عنوان آثار جهانی در یونسکو است. اما طی سال‌های اخیر که فعالان مدنی همه تلاش خود را برای ثبت جهانی آثار تاریخی همدان کرده‌اند، مسئولان نه تنها با آن‌ها همراهی نکرده‌اند بلکه رد پایشان در تخریب برخی آثار تاریخی نیز دیده می‌شود.

هر چند ماه یک بار یک جاده جدید در دل کوهستان الوند احداث و حتی برای آن بودجه تعیین می‌کنند، آرامگاه استر و مردخای را آتش زدند، تپه تاریخی هگمتانه را آسفالت کردند، تصمیم داشتند در حریم عمارت تاریخی نورمهال برج بسازند، در حریم غار علیصدر هتل ساختند، عمارت جنانی در حال فروریختن است و ده‌ها خانه تاریخی در شهر همدان در اثر بی‌توجهی در حال تخریب هستند و وضعیت دیگر آثار تاریخی نیز بهتر از این‌هایی که نام بردیم، نیست.

حالا هم نوبت روستای سنگی ورکانه است؛ روستایی با ۴۰۰ سال قدمت که به علت معماری منحصر به فرد و زیبایی که دارد، سال‌هاست ثبت ملی شده و قرار بود به عنوان شهرک سینمایی مورد استفاده قرار بگیرد تا همدان تاریخی را بیشتر به ایران و جهان بشناساند و حتی صحبت از ثبت جهانی آن بود اما حالا در اثر غفلت مسئولان میراث فرهنگی و با مجوزهایی که دهیاری صادر کرده و همکاری‌هایی که بنیاد مسکن داشته، بخش زیادی از بافت تاریخی و معماری خاص آن از بین رفته و اگر همین‌طور ادامه پیدا کند تا چند سال بعد دیگر خبری از روستای سنگی و هدف گردشگری ورکانه خبری نخواهد بود و این روستا نیز به یک روستای معمولی تبدیل خواهد شد که جاذبه‌ای برای گردشگران ندارد.

گشتی در روستا

دیدن چند عکس در فضای مجازی از ساخت‌وسازهای مغایر با معماری سنتی ورکانه مرا به این روستا می‌کشاند. صبح یک روز پاییزی به ورکانه می‌رسم و چند قدم که در روستا برمی‌دارم متوجه می‌شوم فاجعه‌ای در حال رخ دادن است.

گویا در این چند ماه که کرونا آمده و گردشگری تعطیل شده، مردم روستا از فرصت استفاده کرده‌اند و تا توانسته‌اند خانه‌های خود را با آجرهای سفالی و به شکل مدرن ساخته‌اند و یک چهره بی‌قواره و وحشی به قامت روستایی بخشیده‌اند که دیگر نشانی از یک روستای ۴۰۰ ساله ندارد؛ روستای زادگاه پرفسور «توفیق موسیوند» سازنده اولین قلب مصنوعی جهان که روزگاری آوازه معماری خاص و سنگی‌اش صدها گردشگر داخلی و خارجی را به خود جذب می‌کرد و از آن عکس‌ها و فیلم‌های جذابی در فضای مجازی منتشر می‌شد.

اما حالا در و دیوارش پر است از آجرهای سفالی و پنجره‌های فلزی که قلب هر دوستدار تاریخ و میراث فرهنگی را می‌لرزاند. حتی قلعه تاریخی این روستا هم تخریب شده‌ و حال و روز خوشی ندارد.

ساخت‌وساز پنهانی در کار نیست و ده‌ها خانه در روز روشن در حال ساختن است و ده‌ها خانه هم ساخته شده و تعدادی از خانه‌های سنگی قدیمی هم تخریب شده و برخی از آن‌ها در حال فروریختن است. دلم می‌خواهد از مردم روستا بپرسم چرا این بلا را بر سر روستای خود آورده‌اند اما هیچکس تمایلی به حرف زدن ندارد، انگار خیلی غریبه‌ها را دوست ندارند، شاید حق هم دارند، آخر طی این سال‌ها مردمان این روستا خیری از مسافر و گردشگر ندیده‌اند و آموزشی در خصوص اهمیت حضور گردشران به آن‌ها داده نشده که دلشان خوش باشد یا برای حفظ بافت سنتی روستایشان تلاش کنند.

صحبت اهالی

بالاخره آقایی که سوار ماشینش شده و در حال خروج از روستاست راضی به حرف زدن می‌شود. او چهار سال است خانه‌اش را با آجرهای سفالی ساخته و آشپزخانه‌اش را اپن کرده و حیاط خانه‌اش را هم از بین برده.

می‌پرسم چرا؟ می‌گوید: «خانه‌های سنگی دوام چندانی ندارند و چون در آن‌ها از خاک استفاده می‌شود، تا باران می‌بارد، خراب می‌شوند و ۷۰ سال بیشتر عمر ندارند». می‌گویم نقشه ساختمان‌هایتان را از کجا می‌گیرید که «عبدالله شالی» توضیح می‌دهد: «نقشه را بنیاد مسکن طراحی می‌کند و ۴۰ میلیون تومان هم با سود ۱۸ درصد وام می‌دهد» و باز هم تأکید می‌کند: «سیل پارسال که آمد، خانه‌های سنگی خراب شدند، خانه‌های سنگی جان ندارند و زود رومه می‌کنند (خراب می‌شوند).

دهیاری راحت مجوز می‌دهد اما بنیاد مسکن وام را خیلی سخت پرداخت می‌کند. موظف نیستیم سنگ بزنیم اما اگر عادی بسازیم می‌توانیم از آجر استفاده کنیم و اگر مجوز بگیریم باید از بتن، میلگرد و سیمان استفاده کنیم».

«ام‌هانی کزازی» پیرزنی که یک سال است خانه‌اش را بازسازی کرده هم می‌گوید: «هزینه آجر از سنگ کمتر و در ضمن محکم‌تر است. برف سنگین که می‌آید خانه سنگی زود خراب می‌شود. پارسال خانه‌ام را باران روماند و مجبور شدم آن را بازسازی کنم.

زندگی در این خانه‌ها راحت‌تر است چون حمام و دستشویی دارند و دیگر لازم نیست از حمام عمومی استفاده کنیم. در خانه‌های سنگی هم می‌شود حمام ساخت اما باز مثل خانه‌های جدید نمی‌شود».

می‌پرسم دهیار برای این ساخت‌وسازها سخت نمی‌گیرد که می‌گوید: «دهیار خودش خانه سنگی‌اش را خراب کرده و به سبک جدید ساخته و به ما هم سخت نمی‌گیرد».

کی بود؟ کی بود؟ من نبودم!

«داود کزازی» دهیار روستای ورکانه دلیل این ساخت‌وسازهای مغایر با ضوابط میراث فرهنگی را خسارت‌هایی می‌داند که برف عید سال ۹۷ به خانه‌های روستا وارد کرد و توضیح می‌دهد: «کارشناسان بنیاد مسکن از این خانه‌ها بازدید کردند و برای نوسازی و بازسازی به آن‌ها تسهیلات اختصاص دادند.

این خانه‌ها هنوز تکمیل نشده‌اند و باید نمای سنگی بزنند و اگر نما نزنند پایان کار نمی‌گیرند». می‌گویم حالا آمدیم و اهالی تا ده سال نخواستند پایان کار بگیرند، آیا بافت روستا باید به این روز بیفتد که می‌گوید: «خانه‌های سنگی روستا ۸۰ تا ۹۰ سال قدمت دارند و باید بازسازی شوند. طبق آمار بنیاد مسکن از سال گذشته ۱۰۴ واحد در روستای ورکانه نیاز به بازسازی داشتند و سال گذشته ۳۰ واحد مجوز بازسازی دریافت کرده‌اند».

می‌گویم بحث بازسازی نیست، مهم حفظ بافت سنتی روستا و نمای سنگی آن است اما کزازی معتقد است: «این خانه‌ها از سال ۸۴ به صورت غیرمجاز ساخته و به کمیسیون ماده ۹۹ معرفی شده‌اند. من که نمی‌توانم جلوی مردم را بگیرم و بگویم ساختمان نسازید و در خرابه زندگی کنید. ما پایان کار نمی‌دهیم تا نمای سنگی بزنند. بنیاد مسکن هم وام بلاعوض نما را پرداخت نمی‌کند تا روستایی‌ها نمای سنگی بزنند».

رئیس بنیاد مسکن شهرستان همدان اما معتقد است از بین رفتن بافت روستای ورکانه تقصیر دهیاری است و ربطی به بنیاد مسکن ندارد. وی توضیح می‌دهد: «بنیاد مسکن متولی ارائه کروکی و نقشه ساختمان است و نظارت بر اجرای نقشه را بر عهده دارد.

در روستای ورکانه متولی صدور پروانه و پایان کار دهیاری است. ما حتی برای پرداخت مرحله آخر وام از دهیار تاییدیه می‌خواهیم تا مطمئن شویم نمای سنگی اجرا شده یا نه. بنیاد مسکن در این روستا یک خانه بومگردی با رعایت تمام ضوابط احداث کرده و در این زمینه از دهیاری مطالبه‌گر است».

«نقی پورقاسمی» ادامه می‌دهد: «تعدادی از روستائیان بدون اخذ پروانه اقدام به ساخت‌وساز در ورکانه کرده‌اند و وظیفه دهیاری است که این افراد را به کمیسیون ماده ۹۹ معرفی کند تا با آن‌ها برخورد شود. این ساختمان‌ها اغلب مقاوم نیستند و نمای سنگی هم اجرا نکرده‌اند.

ما حتی وام‌های بلاعوض پرداخت می‌کنیم تا نمای سنگی اجرا شود و سیما و منظر روستا به هم نریزد. دهیاری هم می‌تواند از ارائه خدمات به این ساختمان‌ها خودداری کند و یا موانعی در نظر بگیرد تا فرد مجبور به اجرای نمای سنگی شود».

می‌پرسم آیا بنیاد مسکن برای این ساخت‌وسازها از میراث فرهنگی استعلام می‌کند که باز هم تأکید می‌کند: «این وظیفه دهیاری است و قبل از صدور پروانه باید از میراث فرهنگی استعلام کند پس در پیش آمدن این شرایط دهیاری مقصر است».

شکایت می‌کنیم

مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان همدان می‌گوید: «ورکانه ثبت ملی است و اخذ استعلام از میراث فرهنگی از سوی نهاد متولی صدور پروانه یک الزام قانونی است.

کسی هم که اقدام به ساخت‌وساز غیرمجاز می‌کند باید از سوی نهاد متولی مواخذه شود و از سوی کمیسیون ماده ۹۹ حکم تخریب بگیرد. نهادی هم که بدون استعلام از میراث فرهنگی اقدام به صدور پروانه می‌کند، متخلف است. مکاتبات مختلفی در این زمینه داشته‌ایم و هشدارهای لازم را داده‌ایم اما متاسفانه چون توجهی به این هشدارها نشده مجبور به اقدام قانونی هستیم و در حال تشکیل پرونده حقوقی در این زمینه هستیم».

می‌پرسم پس نقش میراث فرهنگی چیست، بالاخره یگان حفاظت باید از آثار تاریخی محافظت کند که «علی مالمیر» توضیح می‌دهد: «همدان هزار و هشتصد اثر تاریخی دارد و یگان حفاظت هم از این آثار سرکشی می کند اما ما نمی‌توانیم سه شیفته از این آثار محافظت کنیم چون با یک محاسبه سرانگشتی ۵ هزار ۸۰۰ نیرو برای این کار نیاز داریم.

در هیچ کجای دنیا هم این اتفاق نمی‌افتد. مردم، رسانه‌ها، سمن‌ها و باز هم مردم باید در این زمینه به ما کمک کنند. در نهایت ما مجبوریم از ابزار قانونی استفاده کنیم چون متولیان برخوردی با ساخت‌وسازهای غیرمجاز نکرده‌اند».

همه مقصرند

یک فعال میراث فرهنگی می‌گوید: «ورکانه از اولین روستاهایی بود که به عنوان روستای هدف گردشگری در همدان معرفی و بافت کهن آن که ۴۰۰ سال قدمت دارد به عنوان اثر ملی ثبت شد اما در سال جاری که کرونا آمد مالکان خانه‌های این روستا، خانه‌های سنگی و قدیمی را تخریب کردند و با آجر و سیمان خانه‌های جدید ساختند. اگر قرار بود معماری سنتی و بافت قدیمی این روستا نابود شود اصلا چرا ثبت شد و چه دلیلی برای معرفی آن به عنوان روستای هدف گردشگری وجود داشت؟ چه نهادی مسئول حفظ بافت این روستاست؟».

«حسین زندی» ادامه می‌دهد: «بنیاد مسکن در سنگفرش‌کردن روستا نقش داشت و خیلی برای آن هزینه کرد اما امروز برای ساخت‌وساز ساختمان‌های جدید در آن وام می‌دهد، پس بنیاد مسکن یکی از نهادهای تخریب‌گر در ورکانه است.

میراث فرهنگی هم که باید حافظ بافت تاریخی ورکانه باشد آن را رها کرده و معاون گردشگری اداره‌کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان اخیرا اعلام کرده این موضوع به آن‌ها ارتباطی ندارد.

بخشداری مقصر بعدی این فاجعه است چون یک دهیار ضعیف برای یک روستای هدف گردشگری انتخاب کرده که نمی‌تواند یا نمی‌خواهد جلوی تخریب‌های آن را بگیرد. دهیار یک روستای تاریخی باید با گردشگری آشنا باشد و تاریخ را بفهمد نه این‌که خانه خودش را هم با آجر بسازد. این‌ها دردهای ورکانه است و روز به روز بافت تاریخی خود را از دست می‌دهد».

منبع:همشهری آنلاین

نرخ بلیت پروازهای داخلی فردا نهایی می‌شود

برخی اعضای انجمن شرکت های هواپیمایی از نهایی شدن نرخ نامه جدید بلیت پروازهای داخلی با تعیین دلار ۲۷ هزار تومانی به عنوان پایه محاسبات تعیین قیمت خبر می دهند.

به گزارش خبرنگار مهر، پس از آنکه انجمن شرکت‌های هواپیمایی در ۱۸ مهر ماه از جدیدترین نرخ نامه پروازهای داخلی رونمایی کرد، لیست جدید قیمت‌ها با واکنش منفی گسترده روبه رو شد؛ چه از سمت مصرف کنندگان و چه از سوی سیاستگذاران؛ به گونه‌ای که وزرای راه، گردشگری و دادگستری به موضوع ورود کرده و خواهان کاهش قیمت بلیت شدند و البته که سازمان هواپیمایی کشوری هم به عنوان نهاد بالادستی صنعت هوانوردی همراه با شورای عالی هواپیمایی و همچنین کمیسیون عمران مجلس با نرخ نامه جدید مخالفت کردند.

در کنار اینها، شورای رقابت، سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان و سازمان تعزیرات حکومتی هم هر کدام انتقادات و هشدارهای تندی به شرکت‌های هواپیمایی و تشکل صنفی مربوطه نسبت به افزایش ناگهانی قیمت بلیت صادر کردند.

افزایش قیمت‌ها از ۸۰ تا ۱۵۰ درصد تخمین زده می‌شد؛ بهانه افزایش قیمت نیز مصوبه ستاد ملی مبارزه با کرونا مبنی بر فروش حداکثر ۶۰ درصد ظرفیت هر پرواز و همچنین افزایش قیمت دلار بود.

تناقض گویی ها در اعلام نرخ پایه دلار برای تعیین قیمت بلیت هواپیما

به گفته مقصود اسعدی سامانی دبیر انجمن شرکت‌های هواپیمایی، آخرین نرخ نامه بلیت هواپیما در شهریور ۹۸ تدوین شده بود که در آن زمان ملاک قیمت گذاری حداقلی و حداکثری بلیت هواپیما، ارز نیمایی ۱۱ هزار تومانی بود.

در نرخ نامه جدید که قرار بود از ابتدای آبان امسال اعمال شود ولی با ممانعت وزیر راه، اجرای آن متوقف شد، دلار ۲۷ هزار تومانی پایه نرخ گذاری ها تعیین شده بود.

نرخی که (دلار ۲۷ هزار تومانی) با مخالفت وزیر راه رو به رو شده و اعلام کرد نباید بر اساس نرخ‌های حبابی دلار، قیمت بلیت هواپیما تعیین شود.

اظهار نظر مقامات مرتبط با صنعت هوانوردی به حدی متناقض با یکدیگر است که مثلاً یک عضو انجمن شرکت‌های هواپیمایی در گفت وگو با خبرنگار مهر از نهایی شدن محاسبه نرخ بلیت پروازهای داخلی با دلار ۲۷ هزار تومانی خبر داده؛ اما از سوی دیگر معاون هوانوردی سازمان هواپیمایی کشوری از در نظر گرفتن دلار ۱۱ هزار تومانی به عنوان پایه قیمت گذاری بلیت هواپیما می‌گوید.

عضو انجمن شرکت‌های هواپیمایی: چگونه هزینه‌های ارزی به ایرلاین‌ها فشار می‌آورد؟

مدیرعامل یک شرکت هواپیمایی در گفت وگو با خبرنگار مهر ادامه داد: ۴ جلسه در سازمان هواپیمایی کشوری در خصوص تعیین آنالیز و نحوه تعیین نرخ بلیت هواپیما تشکیل شد؛ شرکت‌های هواپیمایی برخی آیتم‌ها را می‌خواستند در تعیین نرخ بلیت قرار دهند مثلاً ریسک بالای خرید قطعات؛ چون تحریم‌ها سبب شده تا هم شرکت‌های خارجی تأمین کننده قطعات هواپیما و هم فورواردرها (شرکت‌های واردکننده) قیمت قطعات را افزایش دهند ریسک واردات قطعات هواپیما قبل از برجام، بسته به نوع قطعه، بین ۱۵ تا ۲۵ درصد بود؛ مثلاً قطعه IIU را با ریسک ۲۵ درصد ولی روغن موتور را با ریسک ۵ درصد وارد می‌کردیم؛ در دوران امضای برجام این ریسک افت ۱۰ درصدی داشت؛ اما پس از خروج آمریکا از برجام، در چند مورد، ریسک واردات قطعات هواپیما به ۴۵ درصد رسید. مثلاً قطعه AOG را ۲۵۰۰ دلار خریداری کرده بودیم اما ۵۳۰۰ دلار دادیم تا آن را وارد کشور کردیم.

این عضو انجمن شرکت‌های هواپیمایی تصریح کرد: با این حال تورج دهقانی زنگنه رئیس سازمان هواپیمایی کشوری اجازه نداد تا آیتم‌های اینچنینی را در تعیین قیمت بلیت هواپیما به عنوان آیتم‌های اثرگذار در هزینه‌ها و صورت‌های مالی شرکت‌های هواپیمایی دخالت دهیم.

انجمن صنفی آژانس‌های گردشگری نباید در قیمت گذاری دخالت کند

وی یادآور شد: متأسفانه انجمن صنفی آژانس‌های هواپیمایی که صرفاً نقش فروش بلیت را دارند، در فشارهای روانی و رسانه‌ای وارده به ایرلاین‌ها نقش زیادی دارد؛ این در حالی است که شرکت‌های هواپیمایی در صف مقدم جنگ اقتصادی دشمن ایستاده‌اند ولی نهادهای گوناگون به ایرلاین‌ها برای کاهش قیمت بلیت فشار می‌آورند.

به گفته این فعال صنعت هوانوردی، نرخ پایه تعیین قیمت بلیت به همان نرخ‌های مصوب در شهریور ۹۸ که از سوی مجلس و ۲ سازمان تعزیرات و حمایت هم تأیید شده بود، برگشت داده شد ولی ارز پایه که در آن نرخ نامه (شهریور ۹۸) ۱۱ هزار تومان تعیین شده بود، قرار است در نرخ نامه جدید ۲۷ هزار تومان در نظر گرفته شود.

تعیین کف قیمتی در نرخ نامه جدید حذف شد

وی تأکید کرد: سازمان هواپیمایی کشوری اعلام کرده در نرخ نامه جدید، نباید کف قیمتی در نظر گرفته شود در حالی که سازمان حمایت در نرخ نامه قبلی (شهریور ۹۸) اجازه حذف کف قیمت را نداد ولی در سری جدید، به دلیل اعمال نفوذ کمیسیون عمران مجلس، سازمان حمایت درباره حذف کف قیمتی ورودی نداشت.

افزایش قیمت جدید، ۳۰ تا ۳۲ درصد

عضو انجمن شرکت‌های هواپیمایی افزود: نسبت به سال قبل ۳۰ تا ۳۲ درصد در سقف قیمتی، افزایش خواهیم داشت؛ اما اجرای این نرخ‌ها الزامی نیست و شرکت‌ها می‌توانند پایین‌تر از آن را از مسافران اخذ کنند. به خصوص که در حال حاضر تقاضا کم است و نمی‌توانیم قیمت را تا سقف اعلام شده، از مسافران دریافت کنیم.

نیمی از ناوگان تا سال آینده زمین گیر می‌شود

وی با اشاره به بالا بودن هزینه شرکت‌های هواپیمایی، تأکید کرد: اگر این روند ادامه یابد، تا سال آینده نیمی از هواپیماهای فعال در کشور، زمین گیر خواهند شد مثلاً یکی از شرکت هواپیمایی ۳ فروند هواپیما دارد که تنها یک فروند آن با نیمی از ظرفیت فعال است و دو فروند دیگر زمین گیر شده؛ اتفاقی که سبب شده تا تراز تجاری این ایرلاین ایرانی با ۲۲ میلیارد تومان بدهی مواجه شود؛ به گفته مقامات این ایرلاین، در یک سفر مثلاً تهران-شیراز، ۳۵۰ هزار تومان به ازای هر صندلی هواپیما، زیان انباشته برای شرکت ایجاد می‌شود؛ این در حالی است که این شرکت هواپیمایی نسبت به دو یا سه شرکت بزرگ‌تر که هم پرسنل زیادی دارند و هم هزینه‌های جانبی بیشتری، از زیان کمتری برخوردار است!

نایب رئیس انجمن شرکت‌های هواپیمایی: سازمان هواپیمایی با ابزار «مجوز پرواز» در نرخ گذاری دخالت می‌کند

کاپیتان اصغر عبدالله پور نایب رئیس انجمن شرکت‌های هواپیمایی نیز در گفت وگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه جلسه نهایی تعیین نرخ بلیت پروازهای داخلی، یکشنبه ۲۵ آبان برگزار می‌شود، اظهار داشت: شرکت‌های هواپیمایی منتظرند هر نرخی که سازمان هواپیمایی کشوری در نظر بگیرد، اجرا کنند.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا با توجه به قانون آزادسازی نرخ بلیت هواپیما، دخالت سازمان هواپیمایی کشوری در تعیین قیمت بلیت‌ها، قانونی است یا خیر؟ گفت: سازمان هواپیمایی می‌تواند با استفاده از ابزار «صدور مجوز پرواز» در نرخ گذاری ایرلاین‌ها برای بلیت پروازهای داخلی دخالت کند. عرضه و تقاضا یک طرف قضیه است و جایگاه قانونی سازمان هواپیمایی کشوری، طرف دیگر است.

شرکت‌های هواپیمایی زیان ده هستند

مدیرعامل شرکت هواپیمایی با اشاره به اینکه سازمان هواپیمایی کشوری هم منافع مردم و مسافران را در نظر می‌گیرد و هم شرکت‌ها را، تصریح کرد: در حال حاضر شرکت‌های هواپیمایی زیان ده هستند؛ به خصوص که با دستور ستاد ملی مبارزه با کرونا، هیچ پروازی نمی‌تواند با تمام ظرفیت انجام شود قیمت ارز نیز مرتباً در نوسان ایت اما قیمت بلیت هیچ وقت تغییر نکرده است.

فشاری که شهرداری‌ها و هلال احمر به ایرلاین‌ها وارد می‌کنند

وی با اشاره به اقدام شهرداری‌ها در بستن حساب شرکت‌های هواپیمایی برای گرفتن مطالباتشان از ایرلاین‌ها (ذیل قانون عوارض ۵ درصدی از فروش هر بلیت هواپیما)، خاطرنشان کرد: هلال احمر نیز مانند شهرداری‌ها با شکایت از ایرلاین‌ها، اقدام به برداشت مستقیم از حساب ایرلاین‌ها با حکم دادگاه می‌کنند. تحریم‌ها هم فشار مضاعف بر این صنعت وارد کرده‌اند؛ در کنار همه اینها، الزام به فروش صندلی پرواز تا ۶۰ درصد ظرفیت هواپیما، آن هم بدون جبران این کاهش درآمدهای شرکت‌های هواپیمایی از سوی دولت، زیان ده بودن ایرلاین‌ها را تشدید کرده است.

اتفاق عجیب در اعطای وام کرونایی به ایرلاین‌ها: دولت بخشی از وام را به عنوان مطالباتش برداشت!

نایب رئیس انجمن شرکت‌های هواپیمایی درباره اعطای تسهیلات کرونایی به ایرلاین‌ها گفت: هنوز همه شرکت‌های هواپیمایی، این تسهیلات را کامل دریافت نکرده‌اند؛ آنهایی هم که دریافت کرده‌اند، تنها بخشی از مبلغ مصوب را دریافت کرده‌اند. اتفاق عجیب دیگر اینکه، دولت بخشی از همین مبالغ اندکی که به عنوان تسهیلات کرونایی داده شده را، پیش از آنکه به حساب ایرلاین‌ها واریز شود، به عنوان مطالباتش برداشته است!

دنبال حذف قانون اخذ عوارض شهرداری از درآمد فروش بلیت هستیم

وی با تأکید بر اینکه قرار شده با همکاری نمایندگان مجلس و کمیسیون عمران، قانون دریافت عوارض شهرداری و هلال احمر از درآمد شرکت‌های هواپیمایی را حذف کنیم، گفت: اگر این روند ادامه یابد، تا ۶ ماه آینده تعدادی از ایرلاین‌ها از چرخه فعالیت اقتصادی حذف می‌شوند؛ شرکت ملی پخش هم هزینه هر بار سوخت گیری را نقدی دریافت می‌کند.

ایرلاین‌ها حقوق معوقه پرسنل را به سختی تأمین می‌کنند

عبدالله پور درباره حقوق معوقه پرسنل شرکت‌های هواپیمایی گفت: برخی ایرلاین‌ها حقوق معوقه دارند تعدادی هم حقوق کارکنان را به صورت دو نیمه‌ای پرداخت می‌کنند که یک بار در ابتدای ماه و بار دیگر در نیمه ماه، مابقی حقوق کارکنان خود را پرداخت می‌کنند.

معاون سازمان هواپیمایی: جلسه نهایی تعیین قیمت بلیت فردا، ۲۵ آبان

ابوالقاسم جلالی معاون هوانوردی و امور بین الملل سازمان هواپیمایی کشوری نیز در گفت وگو با خبرنگار مهر درباره جلسه نهایی تعیین قیمت بلیت هواپیما اظهار داشت: به احتمال زیاد این نشست در روز یکشنبه ۲۵ آبان برگزار می‌شود.

وی یادآور شد: در این نشست (۲۵ آبان) قیمت جدید بلیت پروازها قطعی و اعلام می‌شود.

معاون هوانوردی سازمان هواپیمایی کشوری گفت: فعلاً افزایش قیمتی نداشته‌ایم و قیمت‌ها به مبالغ سابق بازگشته و با همان ارقام در حال فروش است.

وی تأکید کرد: تا زمانی که بخشنامه جدید صادر نشود، قیمت‌ها با همان ارقام سابق به فروش خواهد رسید.

دلار ۱۱ هزار تومانی، نرخ پایه تعیین قیمت بلیت

جلالی درباره زمان ابلاغ قیمت‌های جدید گفت: من احتمال می‌دهم که برنامه‌ای برای افزایش قیمت نداشته باشیم چون قیمت‌ها را بر اساس دلار ۱۱ هزار تومانی محاسبه کرده‌ایم.

منبع:خبرگزاری مهر

مسافرت مبتلایان به کرونا بدون ارائه تست منفی ممنوع شد

معاون وزیر بهداشت ممنوعیت سفر با انواع وسایل نقلیه عمومی برون شهری بدون داشتن تست منفی کرونا از ۲۸ آبان را به معاونان وزیر راه ابلاغ کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، علیرضا رئیسی معاون بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در ابلاغیه‌ای خطاب به به معاونان وزیر راه و مدیران عامل سازمان‌های بنادر، راهداری، راه آهن و هواپیمایی، از ممنوعیت جابه جایی مسافران دارای تست کرونای مثبت با هواپیما، قطار، اتوبوس و شناور مسافری از چهارشنبه ۲۸ آبان بدون داشتن تست منفی کرونا خبر داد.

به گفته رئیسی، این ممنوعیت بر اساس مصوبه ستاد ملی کروناست و باید بر اساس این مصوبه، سامانه‌های فروش بلیت با هماهنگی وزارت ارتباطات، به سامانه‌های آزمایشگاه‌های وزارت بهداشت متصل شده و افراد مبتلا یا بهبود یافته بر اساس کد ملی، شناسایی شوند.

این ممنوعیت به شهرام آدم نژاد معاون حمل و نقل وزارت راه و شهرسازی و دبیر شورای عالی ترابری و همچنین معاون گردشگری وزارت میراث فرهنگی و گردشگری هم ابلاغ شده است.

منبع:خبرگزاری مهر

کرونا

 

سهم گیلان از ورود گردشگران خارجی اندک است

نماینده رشت در مجلس با اشاره به سهم پایین گیلان از ورود گردشگران خارجی، گفت: ساماندهی خانه میرزا کوچک جنگلی به عنوان نماد گیلان نیازمند بودجه‌های ملی است.

به گزارش خبرنگار مهر، جبار کوچکی‌نژاد پیش از ظهر شنبه در نشست بررسی مسائل و مشکلات حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با بیان اینکه کل اعتبارات این وزارتخانه ۱,۳۰۰ میلیارد تومان است، گفت: این رقم برای یک وزارتخانه بسیار پایین است و علاوه بر آن هنوز شرح وظایف آن توسط دولت به مجلس تحویل داده نشده و ما نمی‌توانیم بر اساس آن سایر سازمان‌ها را ملزم به کمک به این مجموعه کنیم.

وی با تاکید بر ضرورت هدایت منابع به سمت توسعه گردشگری در گیلان، تصریح کرد: در سیاست‌های کلی نظام آمده است که باید در افق ۱۴۰۰، به ۲۰ میلیون گردشگر خارجی در کشور برسیم زیرا در این حوزه ثروت زیادی نهفته است که باید از آن استفاده کرد.

نماینده رشت در مجلس با اشاره به اینکه در حال حاضر تنها پنج میلیون گردشگر خارجی وارد کشور می‌شوند که بیشتر آن‌ها از کشورهای همسایه مانند عراق هستند، گفت: بیشتر گردشگران پس از ورود به کشور به سمت شیراز و اصفهان می‌روند.

وی با تاکید بر اینکه مسئولان استانی باید شرایطی فراهم کنند که گردشگران خارجی به سمت گیلان نیز بیایند، اظهار داشت: استان گیلان کمترین گردشگر خارجی را دارد.

کوچکی‌نژاد با اشاره به اینکه اگر بخواهیم سرمایه‌گذار خارجی وارد کشور شود باید این کار را از طریق ورود گردشگران خارجی به ایران انجام دهیم، افزود: اداره کل گردشگری باید با اقدامات خود این فضا را برای وزارت امور خارجه مهیا کند.

نماینده رشت در مجلس با بیان اینکه دولت موظف شده تا ۳۰۰ روستا را هدف گردشگری قرار دهد، ادامه داد: دولت برای این منظور بودجه نیز در نظر گرفته است و مسئولان گیلانی باید بررسی کنند که سهم استان ما از این ۳۰۰ روستا چقدر می‌شود و در این راستا برنامه‌ریزی کنند.

وی گفت: خواهر امام رشت یک مرکز فرهنگی و گردشگری مهم محسوب می‌شود که با توجه به مشکلات موجود برای برگزاری مناسبت‌های فرهنگی فضای مناسبی ندارد و علاوه بر آن ساماندهی خانه میرزا کوچک جنگلی به عنوان نماد گیلان نیازمند بودجه‌های ملی است و نمی‌توان صرفاً با بودجه‌های استانی به اوضاع آن رسیدگی کرد.

منبع:خبرگزاری مهر

میراث امپراتوری شیرازی‌ها در آفریقا روبه‌نابودی

جزیره کیلوا به عنوان نخستین دولت‌شهری که توسط شیرازی‌ها در آفریقا تاسیس و سال ۱۹۸۱ در فهرست میراث‌جهانی یونسکو ثبت شد، هم‌اکنون در حال نابودی است.

علی ابن حسن شیرازی و شش فرزند او از قرن ۱۰ میلادی به مدت ۵۰۰ سال چندین دولت‌شهر در شرق آفریقا شامل بخش‌هایی از کشورهای سومالی، کنیا، تانزانیا و موزامبیک، ایجاد کرده و امپراتوری پرافتخار شیرازی‌ها را تاسیس کردند. نهایتا در سال ۱۵۰۲ میلادی پس از شکست از پرتغالی‌ها تمدنی که برای شرق آفریقا، دولت، تجارتِ جهانی، شهرسازی نعمات بسیاری به همراه آورده بود، به مرور مسیر نابودی در پیش گرفت.

به گزارش پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، مرتضی رضوانفر عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه، گفت: در این میان شهر و جزیره کیلوا به عنوان اولین دولت‌شهری که توسط شیرازی‌ها تاسیس شده با داشتن آثار ارزشمندی از جمله دو مسجد زیبا (مسجد جامع و مسجد کوچک) و دو قصر باشکوه (قصر بزرگ و قصر کوچک) در سال ۱۹۸۱میلادی در فهرست میراث‌جهانی در یونسکو به ثبت رسید.

او با بیان اینکه یونسکو این جزیره را گواه شاخصی برای گسترش اسلام در شرق آفریقا از قرن دهم تا نوزدهم ذکر می‌کند تصریح کرد: ابن بطوطه نیز با دیدار از این جزیره، آن را یکی از زیباترین شهرهای جهان نامیده است.

رضوانفر در ادامه به قصر بزرگی در این شهر که دارای صد اتاق است، اشاره کرد که تا قرن هجدهم  بلندترین ساختمان در شرق افریقا محسوب می‌شده وگفت: این قصر دارای چند کتیبه با ارزش است که در موزۀ برلین نگهداری می‌شود.

عضو هیئت ‌علمی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری اظهار داشت: متأسفانه به دلیل رسیدگی و حفاظت نشدن از آثار این دولت‌شهر، یونسکو در سال ۲۰۰۴ میلادی این پرونده را در فهرست میراث در خطر قرار داد که پس از آن با حمایت مالی و اقدامات مرمتی توسط چند موسسه بین‌المللی، مجددا در سال ۲۰۱۴ میلادی از فهرست آثار در خطر خارج شد.

رضوانفر وضعیت کنونی آثار این منطقه را نگران‌کننده دانست و گفت: این آثار ارزشمند به مرور تبدیل به چند خرابه شده که از نظر کارشناسان یونسکو، عدم رسیدگی، امواج اقیانوس، رطوبت هوا، کشاورزی و وجود احشام در حریم آثار، عاملی برای نابودی این میراث آفرو شیراز (آفریقایی‌شیرازی) شده است.

کیلوا کیسیوانی، یک سایت دولت شهر باستانی واقع  درمجمع الجزایر کیلوا  است که حداقل از قرن ۸ میلادی مسکونی شده و به یکی از  قدرتمندترین دولت شهرها در امتداد سواحیلی تبدیل شد؛ کیلوا کیسیوانی شهر مهم تجاری بوده که در  سراسر قرن ۱۳ بر استحکامات نظامی آن افزوده شده است  و بارانداز بزرگی برای  برای  بزرگترین  جریان شبکه تجاری و انتقال  کالا از یک سوی اقیانوس هند به آن سوی دیگر بوده است.

جزیره کیلوا کیسیوانی و جزیره سونگومنارا از مهم ترین سایت های تاریخی در امتداد ساحل سواحیلی در شرق آفریقا هستند  که هر دو در سال ۱۹۸۱. در لیست میراث جهانی یونسکو  ثبت شد و  درسال ۱۹۸۶ مورد بازدید کارشناسان یونسکو قرار گرفت خرابه های واقع در کیلوا کیسیوانی نشان های از یک دوره طولانی تاریخ شرق آفریقا، است که از تمدن شیرازی (امپراطوری زنگ(زنج) گرفته تا غلبه امپراتوری عمان مستقر در زنگباربر پرتغالی ها و الحاق آن به امپراطوری خود را شامل می شود.

کیلوا کیسیوانی در سال ۲۰۰۴ در فهرست  میراث جهانی در خطر نابودی یونسکو قرار گرفت زیرا  بخاطر عوامل متعدد ابنیه و آثار موجود در جزیره کیسوانی و سونگو منارا در  خطر  نابودی قرار دارد. در تابستان سال ۲۰۱۱، ویرانه های کاخ های حصنی کوبوا و بخش فروریخته دیوار اصلی شهر درهر دو جزیره کیلواکیسوانی و جزیره خواهرش سونگومنا، با اختصاص ۷۰۰هزار دلار توسط صندوق سفرا  ترمیم شدند.

در مارس ۲۰۱۴، علاوه بر بازگرداندن ۱۳ سازه، به این جزایر  تیم حفاظت و تکمیل بازسازی  یک مخزن آب اصلی در سونگومنا برای ذخیره  آب شیرین در جزیره، ساخت  که قبل از آن در طول فصل خشک آب از خارج به جزیره سوگومنارا انتقال می یافت. در ژوئن ۲۰۱۴، کمیته میراث جهانی خرابه های کیلوا کیسیوانی وسونگومنا را  از فهرست میراث جهانی در خطر یونسکو  حذف کرد، و تایید کرد که “مدیریت و حفاظت” از سایت “به مرحله قابل قبولی رسیده است.

مسجد بزرگ کیلوا، مسجد جامعی در جزیره کیلوا کیسیوانی، در تانزانیا است که علی باقری رایزن فرهنگی ایران در آن کشور در جریان این سفر از آن بازدید کرد؛ این مسجد بزرگ  اولین مسجد باقی مانده در سواحل شرق آفریقا است و از مسجد کزیم کازی در زنگبار نیز قدیمی تر است.  مسجد بزرگ، که در حال حاضر در لبه ساحل کیلوا کیسوانی قرار دارد. این مسجد  حداقل در دو مرحله مجزا، ساخته شده است  این مراحل ساخت  را می تواند در تفاوت آشکار بین نمازخانه کوچک شمالی که در قرن یازدهم و یا دوازدهم میلادی ساخته شده  وشبستان بزرگ جنوبی که در قرن چهاردهم میلادی ساخته شده است.   مشاهده کرد.

سر آغاز دولت و تمدن شیرازی در شرق آفریقا به هزار سال پیش برمی‌گردد. در اواخر قرن چهارم هجری (۱۰ میلادی) درپی تحولاتی که مربوط به نواحی جنوبی ایران بوده است تعداد قابل توجهی از بازرگانان و دریانوردان ایرانی نخست از بندر سیراف (طاهری) و سپس از جزایر کیش و هرمز به سواحل شرقی افریقا کوچ کردند. این مهاجرت به فرماندهی شخصی به نام علی پسر حسین شیرازی (یا علی پسر حسن) صورت گرفته که احتمال دارد از خاندان بویه (شاخه فارس) باشد. او با استقرار در کیلوا (درساحل تانزانیای کنونی)   و تصرف سواحل و جزایر اطراف آن (زنگبار یا زنج) در حد فاصل موگادیشو (مقدیشو) در سومالی کنونی تا سغاله (سوفالا) در موزامبیک که سراسر سواحل کشورهای کنیا، سومالی، موزامبیک، کومور و تانزانیا رادربرمی‌گیرد و تاسیس مراکز حکومتی در لامو، مالیندی و چند جای دیگر، پادشاهی شیرازی‌ها را پایه‌گذاری کرد.

این دولت حدود پانصد سال پایدار بود؛ سرانجام در اواخر قرن نهم هجری درپی هجوم پرتغالی‌ها به عمر آن خاتمه داده شد. دولت شیرازی شرق افریقا نقش مهمی در توسعه مناسبات تمدنی آن سامان داشته و نیز پدیدآورنده فرهنگ و قومیت سواحیلی شده است.

ابن بطوطه، در سفرنامه خود شهر کیلوا  زیبا  معرفی می کند که  خانه های آن از چوب با سقف نی ساخته شده است. ، باران فراوان در منطقه وجود دارد. و مردم  این دیار مؤمن و مسلمان بودند و مداوم درگیر جنگ با کافران در سرزمین اصلی بودند.

ابن بطوطه اشاره کرد در این شهر معمولا در معاملات خود از  عاج استفاده می کردند نه از  طلا زیرا عاج  را از مناطق اطراف خود به دست آورده و طلا را معمولا از سرزمین های جنوب خصوصا سوفالا؛ از این رو از عاج برای معاملات محلی بهره گرفته و طلا را برای تجارت با سایر ملل بکار می بردند.

از سوی دیگر ایران در شرق آفریقا تاثیرات زیادی داشته است که می توان به رواج تقویم ایرانی (هجری شمسی)، گسترش دین اسلام، پدیدآمدن سیستم حکومتی دولت‌شهر، برخی آداب و رسوم و جشن‌های ایرانی همانند عید نوروز در شرق آفریقا از دیگر اثرهای نفوذ تمدن و فرهنگ بزرگ ایرانی‌ها در آن جایگاه اشاره کرد.

وجود دست‌نوشته‌های فارسی و آثار معماری به جای مانده از تمدن و دولت شیرازی در جزیره زنگبار ودیگر نواحی قابل توجه است. به علاوه در حدود هفتاد کیلومتری جنوب بندر ممباسا در کشور کنیا، شهر کوچکی وجود دارد به نام شیراز که آثار مهمی از مسجد و مقبره مربوط به دوره شیرازی‌ها در آنجا دیده می‌شود. یکی از این مساجد سنگی بوده و به سبک روزگار خاندان بویه می‌باشد.

‌اکنون نیز اقوامی در این منطقه به‌نام شیرازی‌ها زندگی می‌کنند که در جنگ‌های استقلال تانزانیا از انگلیس در شکل سازمانی به‌نام انجمن شیرازی (shirazi association) فعالیت بسیار و خستگی ناپذیری داشتند.

منبع:ایرنا

هتل پترو جم کنگان آماده بهره برداری است

به گزارش میراث آریا به نقل از روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان بوشهر، محمد حسین ارسطوزاده عصر دیروز جمعه ۲۳ آبان ۹۹ در بازدید از هتل پتروجم شهرستان کنگان گفت: «کار ساخت این هتل به پایان رسیده و با مرتفع شدن مشکلات برق پروژه،  این مرکز اقامتی آماده افتتاح و بهره برداری است.»

او افزود: «این هتل در زمینی به مساخت ۳۰۰۰ هزار مترمربع و با زیر بنای ۳۳۰۰۰ متر با اعتباری بالغ بر ۱۷۹۰ میلیارد ریال ساخته شده است.»

مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان بوشهر با اشاره به کیفیت مطلوب ساخت این هتل تصریح کرد: «این پروژه با مشارکت مستقیم بخش خصوصی ساخته شده که ۷۵۰ میلیارد از هزینه ساخت هتل، از طریق تسهیلات بخش سرمایه‌گذاری و گردشگری تامین شده است.»

ارسطوزاده گفت: «با بهره‌برداری از این مرکز اقامتی ۳۶۰ اتاق و هزار تخت اقامتی به زیرساخت‌های گردشگری استان اضافه می‌شود.»

او اضافه کرد: «بندر کنگان در کنار صنعت گاز می‌تواند در زمینه گردشگری هم به اشتغال پایدار برسد که با راه‌اندازی این پروژه برای ۸۶ نفر به طور مستقیم ایجاد اشتغال می‌شود.»

مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان بوشهر در پایان خاطرنشان کرد: «با اضافه شدن این هتل به مراکز اقامتی کنگان، در کنار هتل‌های ماهان و آراد، تعداد هتل در این شهرستان به عدد سه می‌رسد که این عدد در سال‌های آینده تغییر خواهد کرد.»

منبع:میراث آریا