ارز ریخت، بلیت هواپیما ارزان نشد!

رییس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی گفت: با جود ریزش نرخ ارز و اثرگذاری آن در برخی بازارها از جمله خودرو، اما قیمت بلیت هواپیما همچنان بدون تغییر مانده و کاهش نیافته است.

حرمت‌الله رفیعی درباره اثرگذاری ریزش نرخ ارز روی قیمت بلیت هواپیما که در چند ماه اخیر موضوعی پرواکنش بوده است، به ایسنا گفت: در تمام مقاطع گذشته چنین بوده است؛ وقتی نرخ ارز بالا می‌رفت، قیمت بلیت هواپیما نیز افزایش پیدا می‌کرد. اما زمانی که نرخ ارز پایین می‌آمد، بلیت هواپیما هیچ تغییری را تجربه نمی‌کرد و قیمت‌ها همانطور بالا می‌ماند. حالا هم وضعیت همین است. ارز در چند روز گذشته روند کاهشی پیدا کرده اما هیچ تاثیری روی قیمت بلیت هواپیما نداشته است.

وی افزود: شرکت‌های هواپیمایی داخلی مدعی‌اند ۶۰ درصد هزینه‌هایشان ارزی است. از طرفی یکی از بهانه‌های افزایش قیمت، نرخ ارز بود.  اگر اینطور است چرا حالا که ارز ریزش کرده قیمت بلیت هواپیما تغییر نمی‌کند!؟ هرچند ما با ادله اثبات می‌کنیم حدود ۲۰ درصد از هزینه‌های این شرکت‌ها ارزی است که آن هم مربوط به تامین قطعات می‌شود. طبیعی است که این شرکت‌های هزینه‌های دیگری هم دارند اما هزینه‌های سربار این شرکت‌ها را که مردم نباید تامین کنند. این ظلم در حق مردم است.

رفیعی که پس از جلسه روز یکشنبه ۱۸ آبان ماه کمسیون عمران مجلس درباره افزایش بلیت هواپیما، مصاحبه می‌کرد، گفت: شرکت‌های هواپیمایی که از ابتدای آبان ماه قیمت بلیت هواپیما را در مسیرهای داخلی افزایش داده‌اند، با وجود مخالفت‌های گسترده از وزیر راه و رییس سازمان هواپیمایی کشوری گرفته تا نمایندگان مجلس و وزیر گردشگری، هنوز هیچ تغییری نکرده است و با وجود انکار شرکت‌های هواپیمایی، همچنان با همان نرخ بالا فروخته می‌شود. در جلسه اخیر کمسیون عمران صراحتا اعلام شد که این افزایش نرخ تخلف است و انجمن شرکت‌های هواپیمایی نباید نرخ‌گذاری کند و تعیین کف قیمت خلاف قانون است. بارها هم تاکید شده است قیمت‌ها باید به قبل از آبان ماه برگردد اما تغییری را شاهد نیستیم.

او که جزو مخالفان افزایش نرخ بلیت هواپیما است و اعتقاد دارد این اقدام، سفر هوایی را کالایی لوکس و از دسترس مردم خارج می‌کند، اظهار کرد: تنها دغدغه‌ام برای پیگیری این مساله آن است که کف قیمت بلیت هواپیما برداشته شود. شرکت‌های هواپیمایی در اقدامی خلاف قانون برای مسیرهای داخلی کف نرخ تعیین کرده‌اند، درحالی که قمیت باید مبتنی بر عرضه و تقاضا باشد. رییس سازمان هواپیمایی هم تایید کرده که تعیین کف قیمت غیرقانونی است. برای همین قرار شد تا هفته آینده شرکت‌های هواپیمایی ریزهزینه‌های خود را ارائه دهند تا پس از بررسی، نرخ‌های جدید معین شود.

افزایش نرخ بلیت هواپیما درحالی که پروازهای داخلی با ۴۸ درصد کاهش در دوران کرونا مواجه شده است، اعتراض وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی را برانگیخت. شرکت‌های هواپیمایی گفته بودند در صورت الزام به رعایت پروتکل پرواز با ۶۰ درصد ظرفیت در زمان همه‌گیری ویروس کرونا با درنظر گرفتن نوسانات ارز، قیمت بلیت هواپیما را افزایش می‌دهند. پس از آن، شرکت‌های خدمات گردشگری گزارش کردند نه تنها قیمت بلیت هواپیما ۱۰۰ تا ۳۰۰ درصد افزایش یافته که ایرلاین‌ها برای تعیین کف قیمت، بلیت‌های ارزان را حذف کرده‌اند. از سوی دیگر آژانس‌ها از سوی شرکت‌های هواپیمایی تهدید شده‌اند در صورت اعمال نکردن قیمت‌های جدید، دسترسی آن‌ها به سیستم فروش قطع می‌شود. برای همین، علی‌اصغر مونسان ـ وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع ستی در نامه‌ای به تاریخ اول آبان ماه، از وزیر راه و شهرسازی خواست دستور توقف رویه ناصحیح و ناصواب معمول شرکت‌های هواپیمایی را بدهد. محمد اسلامی ـ وزیر راه و شهرسازی ـ هم هفتم آبان ماه از معاون حمل و نقل این وزارتخانه خواست شخصا پیگیر موضوع نرخ پروازهای داخلی باشد و با موارد خلاف عمل با تصمیمات منعقده باید برخورد شود.

۱۰ روز بعد، مجتبی یوسفی ـ عضو کمسیون عمران مجلس شورای اسلامی ـ  پس از جلسه‌ای با حضور رییس و دبیر انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی، معاون سازمان حمایت از مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان و روسای شرکت‌های هواپیمایی برگزار شد، گفت: افزایش قیمت بلیت ایرلاین‌ها هیچ مجوزی ندارد و سازمان هواپیمایی کشوری مکلف شد تا با صدور حکمی قیمت‌ها را به قبل از آبان ماه بازگرداند. تورج دهقانی زنگنه ـ رییس سازمان هواپیمایی ـ پس از آن گفت: ان‌شاءالله قیمت کنونی بلیت هواپیما کاهش خواهد یافت. مقرر شد که سازمان هواپیمایی نشستی را برای آنالیز هزینه های ایرلاین ها برگزار کرده تا پس از آن، شورای عالی هواپیمایی نرخ نامه جدید را اعلام رسمی کند.

منبع:ایسنا

آمادگی زیرساخت‌های لازم جهت معرفی اهر به عنوان شهر ورنی

شهردار اهر از آمادگی تمامی زیرساخت‌های لازم جهت معرفی این شهر به عنوان شهر ورنی خبر داد.

محمد سرقینی در جمع خبرنگاران، ورنی را جزو صنایع دستی منحصر بفرد منطقه ارسباران به‌خصوص شهرستان ذکر کرد و انتخاب اهر به عنوان شهر ملی صنایع دستی اقدامی ارزشمند در راستای مطالبات این منطقه در حوزه صنایع دستی عنوان کرد.

وی با اشاره به فعالیت‌های شهرداری اهر در راستای ایجاد زیرساخت‌های لازم برای شهر ملی ورنی، گفت: با حمایت فرمانداری و همکاری اداره میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی شهرستان، تمهیدات لازم جهت معرفی اهر به عنوان شهر ملی ورنی آماده و در شرف اجرا است.

وی در این خصوص افزود: احیای راسته سنتی ورنی فروشان، نصب تندیس ورنی، تاسیس خانه ورنی، اجرای دیوار ورنی در پارک ولایت، تهیه فیلم و کتاب اختصاصی برای معرفی ورنی، استفاده از نقوش ورنی در نقاشی‌های خیابانی و پلاک کوبی منازل هنرمندان ورنی باف ‌از جمله اقداماتی است که با همکاری اداره میراث فرهنگی شهرستان اهر انجام خواهد شد.

سرقینی گفت: امیدواریم با ایجاد و تکمیل تمامی زیرساخت‌های لازم جهت معرفی شهرستان اهر به عنوان شهر ملی ورنی، در آینده نزدیک نیز بتوانیم با حمایت و مشورت مسئولان، رسانه‌ها و اهالی فرهنگ و هنر، گامی در راستای ثبت اهر به عنوان شهر جهانی ورنی برداریم، چرا که این هنر ناب و زیبا مختص این شهرستان و منطقه ارسباران است.

به گزارش ایسنا، “ورنی” نوعی محصول میان گلیم و فرش است که مانند سایر گلیم‌ها به صورت ذهنی و بدون نقشه از پیش تهیه شده بافته می‌شود، تار و پود این فرش همانند قالی از نخ‌های پنبه‌ای، پشمی و ابریشمی بوده و گاهی برای چله‌کشی از پشم گوسفند هم استفاده می‌شود.

نقشه ورنی نشانگر اعتقادات، آداب و رسوم و باورهای مردم منطقه است و بیشتر در بافت آن از تخیلات ذهنی و شکل حیوانات و پرندگان الهام گرفته شده و معمولاً برای رنگ‌بندی ورنی از رنگهای لاکی، کرم، آبی روشن، سفید و پیازی استفاده می شود و در ابعاد مختلف به بازار عرضه می‌شود.

منبع:ایسنا

این خبر حالِ تاق‌بستان را خوب می‌کند؟

معاون میراث فرهنگی کشور تاکید کرده است که «احداث مجموعه تله‌کابین برای تاق‌بستان به همراه ساخت‌وسازهای مرتبط با آن ممنوع است و تعیین مسیر عبورِ آن توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری باید بررسی شود»؛ بررسی‌ای که از چند سال قبل قرار بوده توسط باستان‌شناسی کرمانشاهی انجام و نتیجه‌اش به میراث اعلام شود، اما …

به گزارش ایسنا، تاق‌بستان و داستانِ ادامه‌دارِ آسیب‌هایی که هر روز تنِ نحیفِ این محوطه‌ تاریخی را می‌لرزانند، از سال‌ها قبل آغاز شد، قبل از ثبتِ نامش در فهرست موقت یونسکو، یعنی ۱۳ سال قبل. اما همین آسیب‌ها و بی‌توجهی‌ها از سوی مدیران دوره‌های مختلف میراث فرهنگی و تمایل به درآمدزایی بیشترِ مدیران شهری کرمانشاه، فارغ از هر افتخارآفرینی که می‌توانستند برای شهرشان به ارمغان ببرند، مهم‌ترین بخش‌های موثر بر همین افکاری بودند که سرانجام متولیان میراثی را برای جهانی کردن این محوطه سست‌تر کردند.

از سوی دیگر، علاقه و اصرار متولیان شهری کرمانشاه برای احداث تله‌کابین در حریم تاق‌بستان هرچند در اظهارنظرهای‌شان با رسانه‌های مختلف ثابت شد، اما سرعتِ کار برای به سرانجام رسیدن پروژه و حتی تعیین زمانی مشخص برای نصبِ این وسیله‌ درآمدزای تفریحی آن‌هم وقتی هنوز میراث فرهنگی به متولیان شهری جواب درستی نداده، قدری مساله را پیچیده‌تر کرد.

حالا بعد از همه اتفاقاتی که برای تاق‌بستان و تله‌کابین حاشیه‌دارش رخ داده، محمدحسن طالبیان – معاون میراث فرهنگی وزارتخانه میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی – در نامه‌ای با موضوع «پاسخ به مکاتبه مردمی و سازمان‌های مردم‌نهاد – ایجاد مجتمع تفریحی و توریستی تاق‌بستان» که با نامِ او امضا شده، این‌طور تاکید کرده است: «بازگشت به نامه ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ در خصوص تایید کاربری مجموعه تفریحی، توریستی و گردشگری و اجرای پروژه تله‌کابین در محوطه تاریخی تاق‌بستان، با توجه به پیگیری‌ها و بررسی‌های به‌عمل‌آمده، نظر به این‌که محدوده‌ای که برای احداث جدید مجموعه تفریحی – توریستی در نظر گرفته شده، در حریم ویژه مجموعه تاق‌بستان واقع شده است، با استناد به ضوابط و مقررات حفاظت عمومی و حریم ویژه اثر مذکور، احداث مجموعه مذکور به همراه ساخت و سازهای مرتبط با آن ممنوع است، لیکن در خصوص تعیین مسیر عبور تله‌کابین مقرر شده است، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، با عنایت به وجود تعداد آثار تاریخی و فرهنگی موجود در محدوده، بررسی و در این خصوص صراحتا اعلام نظر کند که در تصمیمات آتی مدنظر قرار داشته و ملاک عمل خواهد بود.»

با توجه به تاکیدی که طالبیان در این نامه دارد یعنی ممنوع بودن «احداث مجموعه تله‌کابین به همراه ساخت و سازهای مرتبط با آن» به نظر می‌رسد بیشتر بر مجموعه قرارگرفته در کنارِ طرح تله‌کابین تاکید می شود و انجام آن ممنوع خواهد بود، آن هم با توجه به این که تعیین مسیر عبور تله کابین را به اظهارنظرِ پژوهشگاه میراث فرهنگی و باستان‌شناسِ پژوهشکده باستان‌شناسی منوط می‌داند.

اقدامی که به نظر می رسد هنوز باستان‌شناسِ کرمانشاهیِ انتخاب‌شده توسط پژوهشگاه میراث فرهنگی (که به دلیل بومی بودنش و آشنا بودن با محوطه برای این بررسی انتخاب شده) نتیجه بررسی های خود را به متولیان باستان شناسی کشور اعلام نکرده است، تا نتیجه نهایی هر چه زودتر مشخص شود.

اما همه این اتفاقات در حالی رخ می دهند که مدیریت شهری کرمانشاه به دنبال برطرف کردن نواقصِ طرح احداث تله کابین است، قدمی که اصرارِ این مسوولان را برای احداث هر چه سریع تر تله کابین نشان می دهد.

آن ها حتی زمانِ تکمیل پروژه را به صورت تفکیک شده یعنی تله‌کابین تا پایان امسال (۱۳۹۹) و کل پروژه را تا سال ۱۴۰۲  اعلام کرده‌اند، حتی علی‌اصغر خزلی – سرپرست سازمان سرمایه گذاری و مشارکت های مردمی شهرداری کرمانشاه – ۱۹ آبان در خصوص نامه شورای فنی مبنی بر مشاهده نواقص در سازه‌های پروژه تله کابین، به ایسنا اعلام کرده است: «در پی اعلام این نواقص سریعا از شرکت سرمایه گذار پروژه خواسته ایم تا با توجه به نوع قراردادی که با این شرکت داریم از اداره استاندارد یک کارشناس خبره در این خصوص سر پروژه حاضر کرده و نواقص اعلام شده از سوی شورای فنی را بررسی کند.»

او در خصوص درخواست شورای فنی مبنی بر توقف پروژه تله کابین نیز تاکید کرده: «با توجه به این‌که فصل کاری فعالیت‌های عمرانی به واسطه احتمال قریب الوقوع شروع بارش‌های پاییزی رو به پایان است و این‌که این ایرادات ذکر شده هنوز توسط دستگاه نظارت بر پروژه تایید نشده و با توجه به این‌که تعطیلی پروژه بزرگ این‌چنینی تبعات نامشخص زیادی خواهد داشت، فعلا پروژه فعال است، ولی قطعا تا زمانی که تمام آیتم‌ها و موارد فنی و تاسیساتی از طریق مبادی ذی‌ربط و متولی امر استاندارد و امنیت پروژه تست و تایید نشود، به هیچ عنوان تله‌کابین کرمانشاه به بهره‌برداری نمی‌رسد.»

منبع:ایسنا

لاکی ‌ها و نقاشی‌های استان فارس در فهرست آثار ملی

وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی مراتب ثبت ۳۱ اثر منقول فرهنگی‌تاریخی استان فارس را ابلاغ کرد.

به‌گزارش ایلنا، مراتب ثبت ۳۱ اثر منقول فرهنگی‌تاریخی در نامه‌ای‌ از سوی علی‌اصغر مونسان (وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی) به عنایت‌الله رحیمی (استاندار فارس) ابلاغ شد.

در متن نامه مونسان آمده است:

در اجرای قانون راجع به حفظ آثار ملی، مصوب آبان ۱۳۰۹ مجلس شورای ملی و نظام‌نامه اجرایی آن، مصوب ۱۳۱۱ هیئت وزرا، بند «ج» از ماده واحده قانون تشکیل سازمان میراث‌فرهنگی کشور مصوب بهمن ۱۳۶۴ مجلس شورای اسلامی و بند ششم از ماده سوم قانون اساسنامه سازمان میراث‌فرهنگی کشور مصوب ۱۳۶۷ مجلس شورای اسلامی، ماده ۲۲ آئین‌نامه حفاظت از میراث‌فرهنگی کشور، مصوب ۱۳۸۱ شورای امنیت کشور، فصل دوم آیین‌نامه مدیریت، سامان‌دهی، نظارت و حمایت از مالکان و دارندگان اموال فرهنگی‌تاریخی منقول مجاز مصوب ۱۳۸۴ هیئت وزیران، مراتب ثبت ۳۱ اثر منقول فرهنگی‌تاریخی به شرح زیر، پس از تشریفات قانونی لازم در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده، اعلام می‌شود.

قلمدان کشویی، ابراهیم شیرازی (شماره اموالی: ۳۶۷)، شماره ثبت ۱۵۵۷، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

قلمدان کشویی لاکی بر زمینه مشکی، ابراهیم شیرازی (شماره اموالی: ۳۷۰)، شماره ثبت ۱۵۵۸، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

قلمدان لاکی، فتح‌الله شیرازی (شماره اموالی: ۳۷۳)، شماره ثبت ۱۵۵۹، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

قلمدان جعبه‌ای لاکی زرافشان (شماره اموالی: ۳۹۱)، شماره ثبت ۱۵۶۰، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

قلمدان کشویی لاکی، صادق الوعد ۱ (شماره اموالی: ۳۹۴)، شماره ثبت ۱۵۶۱، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

قلمدان کشویی لاکی، صادق الوعد ۲ (شماره اموالی: ۳۹۲)، شماره ثبت ۱۵۶۲، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

قلمدان کشویی لاکی بر زمینه قهوه‌ای (شماره اموالی: ۳۹۳)، شماره ثبت ۱۵۶۳، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

قلمدان کشویی لاکی با نقش برگ (شماره اموالی: ۶۰۳)، شماره ثبت ۱۵۶۴، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

قاب  آئینه لاکی هشت ضلعی (شماره اموالی: ۳۷۲)، شماره ثبت ۱۵۶۵، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

قاب  آئینه لاکی بیضی شکل (شماره اموالی: ۳۷۱)، شماره ثبت ۱۵۶۶، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

جعبه آرایش لاکی ۱ (شماره اموالی: ۳۹۰)، شماره ثبت ۱۵۶۷، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

جعبه آرایش لاکی ۲ (شماره اموالی: ۶۰۹)، شماره ثبت ۱۵۶۸، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

جعبه آرایش لاکی ۳ (شماره اموالی: ۳۸۹)، شماره ثبت ۱۵۶۹، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

تابلوی نقاشی، محمدحسین شیرازی (شماره اموالی: ۹۰۸)، شماره ثبت ۱۵۷۰، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

تابلوی نقاشی، محمدحسین شیرازی (شماره اموالی: ۹۰۹)، شماره ثبت ۱۵۷۱، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

تابلوی نقاشی، لطفعلی صورتگر (شماره اموالی: ۹۳۳)، شماره ثبت ۱۵۷۲، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

تابلوی نقاشی، لطفعلی صورتگر (شماره اموالی: ۹۳۵)، شماره ثبت ۱۵۷۳، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

تابلوی نقاشی، لطفعلی صورتگر (شماره اموالی: ۹۲۲)، شماره ثبت ۱۵۷۴، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

تابلوی نقاشی، لطفعلی صورتگر (شماره اموالی: ۹۱۳)، شماره ثبت ۱۵۷۵، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

تابلوی نقاشی، لطفعلی صورتگر (شماره اموالی: ۹۳۰)، شماره ثبت ۱۵۷۶، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

تابلوی نقاشی، لطفعلی صورتگر (شماره اموالی: ۹۱۰)، شماره ثبت ۱۵۷۷، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

تابلوی نقاشی، لطفعلی صورتگر (شماره اموالی: ۹۳۸)، شماره ثبت ۱۵۷۸، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

تابلوی نقاشی، لطفعلی صورتگر (شماره اموالی: ۵۶۵)، شماره ثبت ۱۵۷۹، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

تابلوی نقاشی، لطفعلی صورتگر (شماره اموالی: ۹۱۹)، شماره ثبت ۱۵۸۰، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

تابلوی نقاشی، لطفعلی صورتگر (شماره اموالی: ۹۳۲)، شماره ثبت ۱۵۸۱، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

تابلوی نقاشی، لطفعلی صورتگر (شماره اموالی: ۹۲۱)، شماره ثبت ۱۵۸۲، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

تابلوی نقاشی، لطفعلی صورتگر (شماره اموالی: ۹۲۳)، شماره ثبت ۱۵۸۳، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

تابلوی نقاشی زن گرجستانی، لطفعلی صورتگر (شماره اموالی: ۸۹۹)، شماره ثبت ۱۵۸۴، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

تابلوی نقاشی زن گرجستانی، لطفعلی صورتگر (شماره اموالی: ۵۶۱)، شماره ثبت ۱۵۸۵، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

تابلوی نقاشی، لطفعلی صورتگر (شماره اموالی: ۵۷۸)، شماره ثبت ۱۵۸۶، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

تابلوی نقاشی، لطفعلی صورتگر (شماره اموالی: ۹۱۸)، شماره ثبت ۱۵۸۷، مورخ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸،

منبع:ایلنا

ورود به عرصه و حریم مسجد جامع سمنان ممنوع است

مدیر کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان سمنان گفت: با توجه به اینکه مسجد جامع سمنان در فهرست ملی به ثبت رسیده است، این اداره کل هیچ‌گونه مجوزی برای ورود به عرصه و حریم این اثر تاریخی ارائه نمی‌کند.

به گزارش ایلنا، مهدی جمال (مدیر کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان سمنان) در دیدار با اعضای هیئت امنای مسجد جامع سمنان، اظهار داشت: مجوزی برای ورود به عرصه و حریم مسجد جامع سمنان، داده نمی‌شود. باغ نیز جزو عرصه مسجد است و این اداره کل مجوزی برای ورود به حریم باغ ارائه نمی‌کند.

او با تاکید بر اینکه این اداره کل از احیای باغ تاریخی مسجد جامع سمنان حمایت می‌کند، گفت: باغ مسجد جامع مورد مطالعه و مطالبه تاریخ دوستان است و نباید دچار آسیب شود.

جمال افزود: مسجد جامع سمنان، یکی از جاذبه‌های مطرح برای جذب گردشگر است و این اداره کل از مرمت و احیای این مسجد تاریخی حمایت می‌کند.

او با اشاره به اینکه افتخار این اداره کل، سهیم بودن در حفظ این میراث بزرگ است، افزود: اتحاد و همدلی مردم و هیئت امنا و مسئولان و… زمینه‌ساز حفظ و احیای این اثر تاریخی است.

جمال با بیان اینکه مرمت و احیای مسجد جامع سمنان و باغ تاریخی این مسجد نیز از برنامه‌های این اداره کل است، گفت: این مسجد در سال‌های اخیر و توسط این اداره کل مرمت شده است که از جمله مرمت‌ها می‌توان به مرمت ایوان مسجد، بام سازی سقف‌ها و … اشاره کرد.

مدیر کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان سمنان افزود: مسجد جامع سمنان جزو معدود مساجدی است که دارای باغ است و می‌تواند به دلیل ویژگی‌های خاص در ردیف ثبت جهانی قرار گیرد.

اعضای هیات امنای مسجد جامع سمنان نیز در این دیدار از اداره کل میراث‌فرهنگی استان سمنان برای مرمت این مسجد تاریخی قدردانی کردند.

مسجد جامع سمنان تنها مسجد جامع ایران است که دارای چشم‌انداز باغ بوده که در سال ۱۳۴۹ هجری قمری از سوی مرحوم حاج ملا عبدالعلی الهی وقف شده است.

از امتیازات فاخر این باغ، مسیر سنتی آبیاری آن است که قدمتی بالغ بر ۸۰۰ سال دارد، این نهر از میان راسته بازار سمنان عبور کرده و پس از گذر از خیابان امام خمینی (ره) و راسته بازار پایین به مسجد منتهی می‌شود.

مسجد جامع سمنان، در سال ۱۳۱۰ به شماره ۱۶۳ در فهرست آثار ملی ثبت شده و مناره مسجد که بیش از ۳۱ متر ارتفاع دارد، به واسطه اهمیت و قدمت آن مربوط به قرن سوم هجری قمری و دوره سلجوقی، دارای شماره ثبت جداگانه در فهرست آثار ملی است.

مسجد جامع سمنان، خلاصه‌ای از تاریخ معماری ایران زمین شامل منار غزنوی-سلجوقی، گنبد سلجوقی، شبستان ایلخانی، ایوان تیموری و کتیبه‌های صفوی است.

هویت تاریخی خیابان امیرکبیر اراک را دریابیم

روایت عمومی در حوادث تاریخی غالب شده و در فضای فرهنگی نیز عامه می‌توانند برای یک منطقه جاذبه یا دافعه ایجاد کنند و هویت خیابان امیرکبیر اراک امروز با تکیه بر حمایت مردم باید احیا شود.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها- احسان منصوری *: سال‌ها قبل از رفیقم پرسیدم اگر به گیلان رفتم کدام رستوران را پیشنهاد می‌دهی؟ گفت: خاور خانم و من هاج و واج در اینترنت به دنبال رستوران خاور خانم. کافی است جستجو کنید تا حرفم را بفهمید شاید هم رفته باشید.
همانطور که در حوادث و وقایع تاریخی و حتی سیاسی این روایت‌ها هستند که غالب می‌شوند در فضای فرهنگ عمومی در حوزه توریسم نیز این روایت‌های عامه از یک شهر و منطقه است که می‌تواند آن منطقه یا شهر را به جذب یا دفع بکشاند. برایم در این نزدیک به چهار دهه که از خدا عمر گرفته‌ام همیشه سوال بوده است که چرا اراک فقط محل گذر است و خیلی هنر کنیم باید مسافران را در میدان خروجی اراک در حال استراحت برای عبور از شهر اراک ببینیم.

آیا صنعتی بودن یا جدیدالتاسیس بودن دلیل این امر است؟ آیا موزه و مرکز گردشگری نداریم یا اینکه علت را باید در امور دیگری جست. رندی می‌گفت دلیلش همین مدیران غیر بومی است که تعلق خاطری به این شهر ندارند و معلول آن، همین عدم تعلق می‌شود چیزی که می‌بینیم. پر بی‌راه نمی‌گفت، اما علت واقعی نیز به صورت کامل قطعاً این امر نیست.

ظریفی، صنعتی بودن را علت می‌دانست و لطیفی مهاجر پذیر بودن را. نگارنده معتقد است امروز، دیروز نیست و گذشته را بسپاریم به گذشته و امروز را دریابیم. استادی در دانشگاه اراک که اتفاقاً اراکی هم نبود می‌گفت چه خوب بود اگر محدوده چهار طرف بازار اراک را موزه‌شهر می‌کردند و دست به آن نمی‌زدند نه اینکه فقط بگویند دو طبقه بیشتر نسازید و نَمایش را هم با این شرایط بسازید.

در شگفت بودم که او چگونه به ذهنش رسیده بود و قطار مسئولان به ذهنشان نرسیده بود. بگذریم باز هم حرف از گذشته شد. در همین افکار بودم که شنیدم خیابان امیرکبیر را پیاده راه می‌کنند و از خیابان ماشین رو به پیاده رو تبدیل می‌شود. در دل آفرین گفتم و دست به قلم شدم تا دیر نشده و به دیروز نپیوسته‌ایم چند کلمه‌ای بنگارم.

امروز روزی است که می‌شود کمی برای اراک هویت را احیا کرد. نگارنده با هویت سازی میانه خوبی ندارم و معتقدم هویت را باید احیا کرد به ویژه اگر این هویت آن‌قدر غنی باشد که به چشم نیاید. از باب وظیفه پیشنهادهایی ارائه می‌کنم و امید دارم گوش شنوا باشد که حتماً هست خصوصاً اینکه در این دوره، فردی فرهنگی سکاندار شورای اسلامی شهر شده و هنر مرد به ز دولت اوست.

رکن هویت این شهر مفاخر و نخبگان است که در بوته فراموشی قرار گرفته و جز به سردیسی در بوستانی و همایشی خاص جایگاهش قدر دانسته نمی‌شود. می‌توان کاربری مغازه‌ها و دکاکین اطراف این خیابان را آرام آرام تبدیل به عرصه‌های فرهنگی مطابق با فضای مفاخر این شهر و استان کرد.

استفاده از ظرفیت نماسازی مغازه‌ها، انتقال کتابفروشی‌ها به صورت متمرکز به این بخش از شهر (در اراک یک مجتمع کتابفروشی وجود ندارد. نگویید پاساژ اتحاد که آنجا عرضه نوشت‌افزار و کتابهای کنکوری است و نه کتابفروشی) انتقال مراکز عرضه محصولات سنتی این منطقه به این بخش از شهر و انتقال انجمن‌های ادبی و فرهنگی و اختصاص مکان به آنها در این بخش می‌تواند کمک شایانی به احیا هویت شهر باشد.

ایجاد مرکز تدوین تاریخ شفاهی شهر اراک در عرصه‌های مختلف در این منطقه می‌تواند به غنای احیا هویت کمک کند. باید مراقب آسیب‌های بافت پیاده‌رو باشیم و مراقب باشیم گرفتار ایجاد مراکز پر سر و صدا اما سطحی نشویم. دچار عوام زدگی فرهنگی نشویم و این بخش را به کسانی که ظاهراً کار فرهنگی می‌کنند اما صرفاً به دنبال پول و منفعت و فعالیت‌های سطحی هستند نسپاریم. افرادی که با عنوان‌های پر طمطراق موسیقی و هنر و تئاتر و… به دنبال هویت زدایی از این شهر هستند و نه احیای هویت این شهر. کاری نکنیم که همان خیابان ماشینی می‌ماند بِه بود از خیابان پیاده‌رویی که هویت زدایی کند.

منبع:میراث آریا

مراسم چوب‌بازی در استان فارس

«چوب‌بازی»، «ترکه‌بازی»، «رقص جنگ‌نامه» یا «جنگومه» و درنهایت «رقص با چوب»، همه اسامی است که در استان فارس مورد استفاده قرار می‌گیرد. مردان باغیرت ایلات و عشایر استان از زبردست‌ترین چوب‌بازان هستند، زیرا از ایام طفولیت شاهد برگزاری این هنر رزمی‌نمایشی بوده‌اند و خود نیز بارها جدال دو نفره انجام داده‌اند.

مرور ایام باعث شده علاوه بر ایلات و عشایر استان فارس، روستاییان نیز با فن و مهارت این هنر رزمی‌نمایشی آشنایی کامل پیدا کنند. هنگامی‌که جشن عروسی، ختنه‌سوران و یا اعیادی همانند عید نوروز و نیز تولد یکی از ائمه مثل حضرت ولی‌عصر (عج) در پیش است مردان و جوانان خود را آماده می‌کنند تا در یک مصاف و جدال دوستانه و برادرانه، تبحر و مهارت خود را در این بازی رزمی به نمایش بگذارند.

جشن عروسی به خاطر طولانی بودن زمان برگزاری آن از مهم‌ترین جشن‌هاست که مراسم و هنر چوب‌بازی اجرا می‌شود، زیرا درگذشته هنگام برگزاری مراسم عروسی خوانین و کلانترهای هر طایفه به همراه خود تعدادی از جوانان ماهر و چوب‌باز حرفه‌ای می‌آوردند تا در جشن، قدرت جوانان ایل و طایفه خود را به رخ بکشند و این امر موجب شده ایلات و عشایر استان فارس اهمیت بیشتری به این هنرنمایشی بدهند.

مراسم عروسی که همیشه با آیین‌ها و مراسم دیگر مرتبط است، بدون برگزاری چوب‌بازی امکان‌ناپذیر است. بدین خاطر برگزارکنندگان مراسم عروسی مکانی مشخص برای اجرای مراسم در نظر می‌گیرند که این امکان در مناطق عشایرنشین و نیز روستاها مشخص و معین است.

عروسی با ساز و دهل و یا همان ساز و نقاره شروع می‌شود. مدعوین اعم از مرد و زن کوچک و بزرگ به سمت نواختن صدای ساز و دهل روانه می‌شوند، حتی مدعوین دیگر از ایلات و طوایف در زمان مقرر خود به محل عروسی و جشن می‌رسانند زیرا مطمئن هستند که برنامه چوب‌بازی در اولویت است.

در سایر مراسم‌ها و اعیاد هم به همین منوال است محل چوب‌بازی تقریباً تپه ماهوری که دارای شیب ملایم و کند باشد و یا زمینی که مسطح باشد انتخاب می‌شود، مدعوین در مراسم، اعم از مرد و زن به‌صورت دایره‌وار می‌ایستند و منتظر اولین مبارزان و به‌اصطلاح چوب‌بازان هستند. ساز و نقاره پیوسته در حال نواختن است حتی ریتم ساز و نقاره طوری انتخاب می‌شود که هر شنونده‌ای را به وجد می‌آورد و خواه ‌ناخواه او را آماده‌ی مبارزه می‌کند. تعداد افرادی که می‌خواهند در مراسم چوب بازی شرکت کنند، پیشاپیش تماشاگران می‌ایستند. آن‌ها پوشاک محلی خود را به تن دارند و پاچه شلوار خود را مقداری بالا زده‌اند که نشانه آمادگی آن‌ها برای شرکت در مراسم است.

تعداد بازیکنان چوب‌بازی دو نفر است و ابزار اصلی و مهم دو عدد چوب است، یک چوب بلندتر به طول ۱,۵ متر و ضخامت پنج سانتی‌متر که اصطلاحاً به آن پایه paye می‌گویند و نیز یک چوب کوچک‌تر به طول یک متر و قطر ۱.۵ سانتی‌متر که اصطلاحاً به آن ترکه tarke می‌گویند.

دو حریف و یا به‌اصطلاح دو چوب‌باز وارد صحنه می‌شوند یکی چوب پایه و دیگری چوب ترکه را در دست می‌گیرد. آن‌ها ابتدا با حرکات دست و پای و نیز جابه‌جا کردن چوب در دستان خود حالت رقص‌گونه به خود می‌گیرند و به تعبیری پای‌کوبی نیز می‌کنند، به‌طوری‌که چوب را بالای سر با دودست نگه می‌دارند و با حرکات موزون و نمایش‌گونه و با آهنگ ‌ساز و دهل حرکت می‌کنند. این حرکات به‌نوعی آمادگی برای رزم و نمایش اصلی است، اما به خاطر اینکه با ریتم و آهنگ‌ساز و دهل صورت می‌گیرد، می‌توان آن را یک نوع حرکات نمایشی هم دانست.

فردی که چوب بلندتر (پایه) را در دست دارد باید حالات دفاعی به خود بگیرد و فردی که چوب نازک‌تر در دست دارد معمولاً حالت حمله ‌کننده به خود می‌گیرد. بعد از چرخشی دور صحنه چوب بازی، فردی که ترکه را به دست دارد یورش می‌برد تا ضربه‌ای به‌پای طرف مقابل بزند، طرف مقابل نیز با چوب «پایه» حمله را دفع می‌کند و نمی‌گذارد که چوب ترکه به پاهایش ضربه‌ای وارد کند. چنانچه با چوب ترکه ضربه‌ای وارد شد، دو تا چوب بین دو نفر جابه‌جا می‌شود و آن دو مجددا مبادرت به حرکات رقص‌گونه می‌کنند تا هم بر شادی و جذابیت مجلس بیفزایند و هم خود را ازلحاظ روحی و جسمی آماده کنند.

گاهی افرادی که داخل محوطه مشغول نمایش چوب‌بازی هستند ناگهان حمله را شروع می‌کنند و ضربه‌ای با چوب ترکه وارد می‌کنند که معمولاً همراه با صداهای بلند و فریاد زدن صورت می‌گیرد که این نیز خود حربه و فن است تا حریف را از لحاظ روحی تضعیف کند و فرصت مقتضی را برای حمله به دست آورد. حمله‌ها و ضربه‌ها گاهی بسیار غافلگیر کننده و از طرفی بسیار دردآور است به همین دلیل شرکت‌کنندگان در مراسم چوب‌بازی، ساق‌بند به ساق پا تا زانو می‌پیچند که معمولاً دست بافته‌ای از خود عشایر است.

روی ساق‌بند، پاچه شلوار خود را می‌کشند تا کمتر ضربه‌هایی که با چوب ترکه وارد می‌شود باعث درد و یا احتمالاً زخمی شدن شود، با هر بار زدن به‌پای طرف مقابل جای دو نفر عوض می‌شود، یعنی طرف ضربه خورده حالت تهاجمی و حمله کننده به خود می‌گیرد و طرف ضرب زده، حالت تدافعی و دفع کننده که حکایت از تبحر و مهارت او در چوب‌بازی دارد.

چوب‌بازی در منطقه فارس گرچه در نگاه اول خشن به نظر می‌آید اما به دلیل جذابیتی که دارد جوانان علاقه خاصی به این بازی و هنر نمایشی دارند، زیرا بر این باورند که با رفتن به میدان به‌اصطلاح جنگ، شجاعت و شایستگی خود را به نمایش می‌گذارند و به تعبیری، ضربه زدن به رقیب و درعین‌حال ضربه نخوردن از او را مایه مباهات می‌دانند. عشایر بر این عقیده‌اند، چوب‌بازی در حقیقت آمادگی رزمی برای آن‌ها به شمار می‌آید، زیرا آن‌ها باید در مقابله با طبیعت و نیز عوامل غیرطبیعی همیشه آماده باشند و این امر به آن‌ها کمک شایانی می‌کند. همه‌کسانی که در مراسم عروسی و یا هر مراسمی که چوب‌بازی در آن برگزار می‌شود، با خاطری خوش و  غرور و سربلندی در پایان، مراسم را ترک می‌کنند زیرابه باورشان این است در این  بازی شکستی به معنای واقعی وجود ندارد.

حرکاتی که در این بازی به نمایش گذاشته می‌شود شامل جنگ‌ و گریز، تک و پاتک، حریف طلبیدن، رجزخوانی، برانداز کردن حریف مقابل و نشان دادن آمادگی جسمی و روحی است.

هریک از دو نفری که در جدال با هم هستند بیشترین ضربه را با چوب ترکه وارد کند، طوری که به پای طرف مقابل بخورد، برنده محسوب می شود.

هم اکنون چوب‌بازی در بین روستاییان و عشایر فارس رایج است و یکی از بازی‌های مورد علاقه آن‌هاست.

این بازی و سرگرمی در تاریخ ۱۹/۱۱/۸۹ با شماره ۱۸۳ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا

منبر روستای جوین سمنان یادگاری به‌جامانده از دوران ایلخانی

ارتفاع و ابعاد منبرها با توجه به نقشه کلی مساجد معمولا گوناگون است و اغلب از چوب‌های گران قیمت همچون آبنوس، گردو، سرو، کاج و راش ساخته می‌شود. زیرا  در برابر عوامل مختلف زیست‌محیطی مقاومت بیشتری دارند و  جاذبه و زیبایی‌شان نیز بیشتر است.

از جمله منبرهای موجود تاریخی در ایران می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- منبر مسجد جامع ابیانه (۴۶۶ ق) قدیمی‌ترین منبر موجود در ایران.

۲- منبر مسجد روستای مشکول در استان اردبیل (۵۴۱ ق).

۳- منبر چوبی امام‌زاده اسماعیل روستای بزرود ابیانه (۵۴۳ ق) مربوط به دوران سلجوقی.

۴- منبر مسجد جامع ندوشن یزد (۵۴۶ ق) مربوط به دوران سلجوقی.

منبر جوین

مسجد امام حسین (ع) روستای جوین نیز در دل خود تاریخی شگرف را بازگو می‌کند. روستای جوین از روستای تابعه شهرستان سرخه و در ۴۲ کیلومتری آن قرار دارد.

 محراب زیبای سلجوقی که به شماره ۱۹۹۴ در تاریخ ۱۶/۱/۱۳۷۷ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است یکی از جاذبه‌های تاریخی این روستا است. در سمت راست محراب نیز منبری زیبا و چوبی خودنمایی می‌کند که در سمت راست چوب‌های منبر، موارد زیر نوشته شده است:

در بالاترین قسمت آمده: «العبد یدبر و الله یقدر فی ماه»: بنده تدبیر می‌کند و خدا تقدیر می‌کند.

در قسمت میانی آمده: «ربیع الاخر سنه سبعه و عشرین و سبعمایه» که ترجمه آن، سال ۷۲۷ ه.ق را نشان می‌دهد که همان دوره ایلخانیان است.

در قسمت پایین نیز آمده: «کتبه العبد محمدبن ابوبکر خلیل بیابانکی و ابنه فخر الدین» که نام خطاط نوشته‌های منبر به همراه پسرش در آن ذکر شده است. البته مردم و ریش‌سفیدان روستا محمد بیابانکی و پسرش را سازنده منبر، از روستای بیابانک می‌دانند.

در دو طرف ستون‌های چوبی منبر، که محل نشستن واعظ است، عبارت «لا اله الا الله و محمدا رسول الله» نوشته شده است. طول و عرض منبر ۶۷ سانتی‌متر و ارتفاع  آن ۱۷۱ سانتی‌متر است.

 این منبر، به علت کوچک بودن، پله ندارد و احتمال دارد که الحاقاتی نیز بر این منبر، وجود داشته که در حال حاضر موجود نیست. نوع اتصالات در این منبر از نوع کوم و زبانه است.

 وجود پارچه‌های فراوان بر جای‌جای منبر برای دخیل بستن، نشانگر ارادت مردم و جایگاه ویژه منبر، در بین مردم است. این منبر ضمن رعایت سادگی در ساخت، دارای تقارن، نظم، زیبایی و تعادل بصری قابل توجهی است.

این منبر به شماره ۷۵۸۹ در تاریخ ۲۸/۱۱/۱۳۹۸ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا

خانه یونسی، اقامتگاهی سنتی در بندر کنگ

خانه یونسی در جنوب شرقی بندر کنگ، محله کوش (از محله های قدیمی) واقع شده است. خانه یونسی در سال ۱۳۹۱  توسط اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی هرمزگان خریداری و با همکاری شهرداری بندر کنگ مرمت و تجهیز شد. این بنا در سال ۱۳۹۵ به اقامتگاه بوم‌گردی تغییر کاربری داده است.

موقعیت طبیعی

بندر کنگ، شهر کوچکی است که بر پهنه اراضی پست ساحلی و دور از بلندی‌های کوهستان در کناره خلیج فارس قرار گرفته است و هیچ گونه عارضه مشخص طبیعی در محوطه و پیرامون آن به جز  بستر خشک مسیلی که در سمت شرق شهر سیلاب‌ها را به دریا می‌رساند، دیده نمی‌شود، اطراف شهر، تمامی دشت از بوته‌زارهای تنک و درختان پراکنده کهور و کنار و عقرب پوشیده شده است.

شهر کنگ به ویژه شرق آن، محصور نخلستان‌های سبز است. پوشش گیاهی و نخلستان‌های آن از بندر لنگه بیشتر است. مراتع طبیعی و نخلستان‌های اطراف شهر موجب شده اهالی کنگ برای دامداری امکانات مناسبی داشته باشند. در تمام فصول، باد مرطوب دریا، شهر را آرام می‌کند و در تابستان شدت رطوبت هوا و گرما، طاقت‌فرساست.

گیاهانی در این منطقه رشد می‌کنند که با اقلیم گرم و مرطوب سازگار هستند. چمن‌زارها، شوره‌زارها، شن‌زارهای سواحل و دامنه‌ها و جلگه‌های ساحلی دارای پوشش گیاهی متنوعی است.

نخل (مغ) از جماه درختانی است که در اغلب منازل یافت می‌شود. این درخت به آب اندکی نیاز دارد و هماهنگ با اقلیم منطقه است. سبزی همیشگی این گیاه موجب زیبایی محیط می‌شود.کهور، کنار (سدر)، انبه، زیتون عربی و گارم زنگی از دیگر درختانی است که در این منطقه وجود دارد.

موقعیت فعلی اثر

خانه یونسی در جنوب شرقی کنگ، از شمال غربی به جاده آسفالته بندر لنگه و از جنوب به خلیج فارس منتهی می‌شود. این بنا در محله کوش میدانچه زیرمهره بندر کنگ و در بافت تاریخی منطقه که با شماره ثبت ۶۵۳۰، واقع شده است.

تاریخ و وجه‌ تسمیه اثر

خانه یونسی با توجه به نقشه سال ۱۳۳۵ متعلق به دوره پهلوی اول است. این بنا متعلق به شخصی به‌نام ابراهیم یونسی است که از سال ۱۳۹۱ در تملک اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی هرمزگان قرار گرفته و هم‌اکنون با تغییر کاربری به اقامتگاه بوم‌گردی یونسی تبدیل شده است.

ویژگی اثر

خانه یونسی در همسایگی خانه کرچی، یکی از بهترین نمونه‌های الگوی خانه در بندر کنگ است. تناسب فضای باز و نیم‌باز و بسته در این خانه به گونه‌ای است که در نامناسب‌ترین شرایط آب و هوایی در داخل این بنا، آسایش محیطی برقرار است. این بنا دارای ورودی شاخصی است که با چند پله از سطح معبر جدا می‌شود. فضای داخلی آن فضایی دلنشین است که مستقیما با میان‌سرا در ارتباط است. ساباط‌های این خانه، اطراف میان‌سرا واقع شده‌اند که حدفاصل فضاهای باز و بسته را تعریف می‌کنند. ارتباط با بام به واسطه راه‌پله‌ای در داخل فضای بسته انجام می‌شود.

در فضای میان‌سرا به واسطه وجود مسنی، ارتفاع دیواره‌های حیاط مرکزی افزایش پیدا کرده که این امر سبب سایه‌اندازی بهتر درختان گارم زنگی و نخل شده است. بادگیرهای مرمت شده بر روی بام در کنار سبزی گیاهان حیاط جلوه‌ای خاص ایجاد کرده و موجب جذابیت فضا شده است. این خانه دارای تزئینات  ارزشمند در کتیبه‌های بالای در اتاق‌ها و طاقچه‌های دیوار گتیه است.

مشخصات اثر

بنای یونسی پلانی تقریبا مربع شکل با مساحت حدود ۴۵۰ مترمربع است که دارای شش اتاق، شامل دو اتاق بادگیر در دو ضلع غربی و شرقی، یک مجلسی در هشتی (فضای ورودی)، یک انباری، راه‌پله و سه اتاق دیگر است. ابعاد این بنا ۵۶,۲۵ در ۳۷.۳۰ متر با ارتفاع ۲۷.۱۲ است که از مصالح سنگ و گچ ساخته شده و پوشش سقف آن از چوب چندل و الیاف خرما و خاک رس و کاه‌گل است. در ورودی بنا در سمت جنوب قرار دارد. گودال باغچه با درختان بومی شامل گارم‌زنگی، جم و نارگیل در مرکز بنا پوشیده شده است. تمامی در و پنجره‌های موجود در این بنا چوبی منبت‌کاری شده‌اند. اتاق‌ها نیز با گچبری‌های زیبایی تزئین شده است.

خانه یونسی در سال ۱۳۹۷ به شماره ۳۲۰۸۵ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

منابع و مآخذ

– گزارش بررسی و شناسایی باستان‌شناسی شهرستان بندر لنگه (جلد اول) تهیه و تنظیم داود آبیان

– مطالعات در بافت قدیم بندر کنگ‌ـمهندسان مشاور ارگ بم کرمان‌ـ‌۱۳۸۳

منبع:میراث آریا

مروری بر تاریخ محلات بندرعباس

پایه‌گذاری این شهر بندری با عنوان «قلعه عباسی» یا «قلعه مبارکه عباسی» در پاسخ به یک مسئله‌ حیاتی ملی که همانا واکنش در برابر حضور بیگانگان بود صورت گرفت. آن زمان که پرتغالی‌ها اقدام به ساخت قلعه‌ای در محل گمبرون کردند، ایرانیان دوره شاه عباس صفوی واکنش نشان داده و ضمن تخریب آن، قلعه‌ای را بنا نهادند به نام «قلعه شاهی» یا «قلعه عباسی» که هنوز محله‌ای در غرب بندرعباس به‌نام قلعه شاهی وجود دارد. از آن پس از سراسر جنوب، و حتی نواحی دورتر، مهاجرت‌ها به این بندر آغاز شد. موقعیت بسیار حساس و مهم بندرعباس به لحاظ ارتباطی، نظامی، تجاری و سیاسی، عامل اصلی این مهاجرت‌ها بوده‌ که هم‌اکنون پس از گذشت چهارقرن از موقعیت ویژه‌ آن کاسته نشده است.

بافت اولیه‌ جمعیتی و نژادی مردم بندرعباس ریشه در موقعیت آباد پیرامون رودخانه میناب (دشت میناب) داشته است. سپس با مهاجرین بلوچ، آبادی‌های اطراف و آنگاه با اقوام و گروه‌های دورتر و غیرمتجانس‌تر مخلوط و ممزوج شدند. با ورود مهاجمین و مهاجرین عرب از آن سوی آب‌های خلیج‌فارس به این منطقه این اقوام نیز در بافت جمعیتی آن حل شدند. آمدن اقوام جنوب فارس و لارستان همراه با لشکرکشی‌ها و استقرار خارجیان، ماموران دولتی و مهاجرین جویای کار به بندرعباس که اهمیت تجاری و صنعتی آن شدت می‌گرفت، بافت جمیعتی این شهر را شلوغ‌تر و درهم‌تر کرد.

به موازات گسترش شهر، جمعیت آن نیز رو به  فزونی نهاده و درپی آن محله‌های تازه‌ای شکل گرفت تا آنجا که روستاهایی چون نابند، مغ ناخا، داماهی، شغو، سورو و… نیز به محله‌های بندرعباس تبدیل شدند. پس از تشکیل پلیس جنوب (S.P.R)، ساخت کنسول‌خانه‌ انگلیسی‌ها، ایجاد خطوط تلگراف، دارالحکومه (کلاه فرنگی)، ایجاد گدامی (انبارکالا)، تاسیس گمرک، کنسولگری روس، ساخت اسکله، تاسیس شرکت اتلس (شیلات)، کارخانه برق، نخ‌ریسی خنجی، ایجاد بهداری و نیروی ژاندارمری، تشکلیل نیروی دریایی، ایجاد نظمیه (شهربانی)، تشکیل شهرداری (بلدیه)، اداره فرهنگ و ده‌ها تاسیسات عمرانی دیگر که همراه با ازدیاد نفوس (جمعیت) بود، محله‌های جدیدتری به‌وجود آمدند و رونق گرفتند که همچنان رو به ازدیاد است.

طی چهارقرن، جمیعتی در بندرعباس شکل گرفت که اساس آن مهاجرت است. بندرعباس فراز و فرودهای بسیاری را پشت سرنهاده و سال‌های رونق و رکود را تجربه کرده است اما هیچ‌گاه از جاذبه‌های اقتصادی و اجتماعی آن جهت جلب مهاجران کاسته نشده است. چنانچه امروزه این شهر به عنوان قطب ارتباطی، دریانوردی، صنعت،  شیلات و نظامی کشور مطرح است.

محله‌های بندرعباس از سال۱۳۲۴قمری تا۱۳۳۵

سرریغ(سرریگ) ـ بلوچ‌ها ـ کله‌پزون ـ طارمی‌ها ـ نظرآباد ـ اوزی‌ها(قلعه‌شاهی) ـ پشت شهر(کمات‌ها) ـ سیاهون ـ دروازه ایسینی ـ توشهر ـ لوله قندی ـ منبر عبدالله کریم ـ گل حنیری ـ دارمساکی (دارالمساکین) ـ چهل تنون ـ چاه محمودی ـ سیم بالا ـ پشت بَن ـ بُرکه گرد ـ بُرکه ناظمی ـ رهداری کلاتی ـ گورفرنگ ـ لاری‌ها ـ حسین‌آباد ـ سیدکامل

محله‌های بندرعباس از سال۱۳۴۳

نایبند ـ خاجتا(خواجه عطا) ـ سیم بالا ـ کنسولگری ـ سرریغ ـ کارگزاری ـ توشهر(میان شهر) ـ بلوچ ها ـ نظراباد ـ پشت بن ـ گورفرنگ ـ سیدکامل ـ کرتی ـ سیاهون ـ اورزیها ـ قلعه شاهی ـ گل کنی ـ محسنین ـ سورو ـ چارباغ ـ لاری ها ـ گورخسرو ـ شغو ـ چاربرکه ـ باغ مولوی ـ لردکی ـ مرده شور ـ برکه‌ گرد ـ برکه‌ ناظمی ـ مغ ناخا(نخل ناخدا) ـ هُوسورَک ـ چهچکر ـ باغ منیر

محله‌های بندرعباس تا سال۱۳۵۷

مهکان ـ هدیش ـ سورو ـ باغ منیر ـ ششصد دستگاه ـ دوهزار (کوی ملت) ـ چهارصد دستگاه ـ چهاربرکه ـ کوی پلیس ـ حسین اباد ـ استنویک ـ پشت شهر ـ یادبود ـ اوزیها ـ سیدکامل ـ بلوکی ـ لاری ها(بازار) ـ برق ـ کرتی(سازمان) ـ شاه حسینی ـ بلوچ ها ـ نظرآباد ـ کارگزاری ـ کمربندی ـ شیراول ـ شیردوم ـ درخت سبزـ فرودگاه قدیم ـ شغو ـ هوایی ـ داماهی ـ مغ ناخا ـ جهان بار ـ تل سیاه ـ سه راه گمرک ـ پل خواجو ـ شهناز ـ اریاشهر(ازادگان) ـ چاهستونی ـ فینی ها ـ سه زیارتن ـ سرریغ ـ سربالایی کمربندی

وجه تسمیه‌ برخی از محله‌های بندرعباس به ترتیب حروف الفبا

اِستَنویک: در ضلع شمالی چاربرکه (منطقه پشت موزه و ارشاد فعلی) تاسیساتی راه‌اندازی شد جهت اسکان و استراحت کارکنان شرکت‌های ایتالیایی که به‌کار ساختن اسکله بودند. خود آن‌ها این مکان را استند ویک (استرحتگاه هفتگی) می‌نامیدند و در گویش مردم به استنویک معروف شد.

اِوَزیو (اِوَزی‌ها): عده‌ای از اهالی شهر اوز و گراش لارستان به بندرعباس مهاجرت و در ضلع غربی شهر که پیش از آن به‌خاطر بنای قلعه‌ مبارکه‌ شاه عباسی در این مکان به محله‌ی قلعه شاهی شناخته می‌شد سکنی گزیدند که پس از آن به محله‌ی اوزی‌ها مشهور شد.

بُرکه گرد: برکه گرد از سازه‌های دوره صفوی بوده که در شمال آبادی بندرعباس احداث گردید و اکنون در قلب شهر قرار دارد. این برکه برخلاف دیگر برکه‌ها که سقف گنبدی آن‌ها هرمی‌شکل بودند سقف آن کاملاً مدور و گرد بود. از‌این‌رو به برکه گرد معروف شده و محله به همین نام پابرجا است.

بُرکه ناظمی: این برکه در ضلعی جنوبی محله سیدکامل و پشت‌بَن قرار داشت و توسط ناظم‌التجار ساخته گردید و به برکه ناظمی معروف گشت و محله‌ای به همین نام شکل گرفت. امروزه نه از برکه خبری هست و نه از محله و جای خود را به خیابان شهید جعفری داده است.

پُش شهر(پشت شهر): در آن زمان که شهر بندرعباس دارای حصار بوده، این محله در انتها یا پشت شهر قرار داشته و به اختصار پش شهر نامیده شده، است. از آنجا که اهالی آن به شغل صیادی شاغل بوده‌اند به کمات‌ها نیز معروف بوده است.

چاربُرکه(چهاربرکه): در غرب بندرعباس محوطه‌ای بود که سیلاب‌ها به آنجا روانه می‌شدند و در آنجا مبادرت به ساخت برکه (آب‌انبار)های متعدد شده بود از جمله در یک نقطه نزدیک به هم چهار برکه احداث شده بود که این منطقه که برابر پشت شهر و پس از حسین‌آباد قرار داشت را چاربرکه می‌نامیدند. اخیراً محله‌ی ۲۲بهمن برجای آن ایجاد شده است.

چاهستانی: این محله که نشمین‌گاه اهالی روستای چاهستان بود، پس از انقلاب رونق گرفت و در جانب شمال شرقی بندرعباس از ابتدای جاده کمربندی قرار دارد.

چهارصد دستگاه: در ضلع شمالی کوی دوهزار، چهارصد باب خانه مسکونی از سوی بانک‌های رفاه و مسکن بنا شده و در اختیار متقاضیان قرار گرفت.

حسین‌آباد: سدید می‌نویسد: چون از عباسی خارج شده طرف مغرب روند، بدواً به باغ و عمارت حسین‌آباد رسیده، تقریباً قریب عباسی واقع (ضلع جنوبی محله۲۲بهمن یا حوالی هتل هما) و آن نقطه تعلق به امین‌التجار دارد. از حسین آباد تا قریه سورو هیچ ابنیه دیگری دیده نمی‌شود. امروز نام این محل منسوخ گشته است.

خاجتا(خواجه عطا): از انتهای خور گورسوزان تا انتهای روستای نابند، دهی بوده است به نام خواجه‌تا (خواجه عطا) که بیشتر اهالی آنجا اهل کهورستان بوده‌اند و به شغل سقایی یا آب‌فروشی اشتغال داشته‌اند، زیرا در این روستا چاه‌هایی‌ که آبشان گوارا و قابل شرب بوده حفره می‌شده است. خواجه‌عطا وزیر مدبر دوران ملوک هرمز بوده که مانع از هجوم پرتغالی‌ها به جزیره شده است.

دوهزار: به مناسبت جشن‌های ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی در جنوب غربی بندرعباس تعداد ۲۵۰۰باب خانه‌ کارگری ساخته شده که به‌علت سخت بودن گفتن دو هزار و پانصد به بیان دو هزار اکتفا شد و به محله (کوی) دوهزار نامور گذشت. هم‌اکنون نام آن به کوی ملت تغییر داده شده است.

راهداری ایسین: در مسیر راه روستای ایسین به بندرعباس برج و بارویی ساخته شده بود بر بلندای تپه‌ای که از مسافران و قافله‌ها عوارض راه می‌گرفتند. باتوسعه‌ی شهر، حوالی این برج مسکونی شد و محله‌ای شکل گرفت با نام راهداری ایسنی و بعدها به دروازه‌ ایسینی و امروزه به سه‌راه ایسینی مشهور است.

راهداری کلاتی: ساختمان راهداری یا برج عوارضی که در مسیر راه روستای کلات به بندرعباس و البته در انتهای آبادی شهری قرار داشت و محل امروزه آن تقاطع خیابان کمربندی و شهید جعفری است که به مرور اطراف آن ساختمان‌سازی شکل گرفت و نام محله‌ راهداری کلاتی را بر آن محل نهادند.

سرریغ: سرریگ، قدیمی‌ترین محله بندرعباس که زمین‌های آن شنزار و محل بارانداز کاروان‌های شتر بوده است.

سورو: روستای بندری سورو با قدمت بیش از بندرعباس که در گذشته مستقل بوده و چند دهه است که یکی از محله‌های غرب بندرعباس به‌شمار می‌آید.

سه‌راه گمرگ: به دلیل احداث و بنای منزل مسکونی مدیرگمرک و سپس احداث منازل پرسنل گمرک که از چوب ساخته شده بود به محله‌ سه‌راه گمرک نامور گشته است.

سیاهون: در این محله سیاهان سکنی گزیده‌اند و بنام آنان مشهور گشته است.

سیدکامل: آرامگاه امامزاده سیدکامل از فرزندان امام موسی کاظم در غرب بندرعباس قرار گرفته و این محله را به این نام می‌نامند.

سیم بالا: نخستین کابل تلگراف از جزیره هنگام به بندرعباس در این محل از دریا سر برآورده یعنی سیم بالا آمده و از نخستین محله‌های بندرعباس در مرکز شهر است.

شاه‌حسینی: در دهه چهل خیابانی منشعب از خیابان اصلی احداث شد و چون در زمان فرمانداری آقای شاه‌حسینی این خیابان آسفالته شد و ایشان آن را افتتاح کردند به نام شاه‌حسینی نام گرفت و مشهور شد و بخشی از محله‌های سرریغ و بلوچ‌ها در این خیابان واقع و محله را به نام شاه‌حسینی می‌شناسند.

ششصد دستگاه: نخستین محله‌ سیتماتیک بندر که با احداث ۶۰۰خانه و تاسیسات زیربنایی جهت اسکان کارمندان دولت شکل گرفت در غرب بندرعباس واقع است.

شَغو: شغ به معنای صخره و زمین سخت و تپه مانند است و این روستا چون بر چنین طبیعتی قرار گرفته  شغو نامیده شده است. شغو که اطراقگاه مسافران بود و دامداری در آن رواج داشت در مسیر راه ورودی بندرعباس قرار داشت. نخستین پلیس راه بندرعباس در آنجا دایر شد و سپس در محدوده‌ تاسیسات نیروی هوایی قرار گرفته و اهالی از آنجا کوچانده شدند و در محلی جدید استقرار یافتند و به شهرک توحید تغییرنام پیداکرد. اما در افواه عموم به شهرک شغو معروف است و یکی از محله‌های بندرعباس قلمداد می‌شود.

کارگزاری: محل اجتماع و فعالیت کارگزارن دولتی داخلی و خارجی بوده و از نخستین محله‌های شهر به‌شمار آمده و هنوز به همین نام ماندگار است.

کِرَتی: این محله بر اساس احداث یک حسینیه (ممبر) که تیرک اصلی سقف آن از کنده تنومند درخت کرت بوده به کرتی مشهورشده است. به دلیل وجود ساختمان ساواک (سازمان امنیت) در دهه چهل در آن منطقه اکنون به محله سه راه سازمان معروف است.

کله‌پزون: در این محله بیشتر کسانی که به کار پخت و فروش کله‌پاچه اشتغال داشتند زندگی می‌کردند.

کنسولگری: محل احداث نخستین کنسولخانه انگلیسی‌ها که بعدها به بیمارستان تبدیل شده و به‌نام بیمارستان ثریا مشهور شد.

کوی پلیس: در شرق کوی دوهزار، بر گرداگرد برکه‌های آب تعدادی بنا جهت استفاده پرسنل شهربانی ساخته شد و به کوی پلیس نامور شد.

گورفرنگ: محل دفن فرنگی‌ها (اروپایی‌ها)، قبرستان خارجی‌ها

مُغ ناخا(نخل‌ناخدا): در کتاب منافع انگلیسی‌ها به سال ۱۹۰۷ (۱۲۷۷خورشیدی) آمده است: مغ‌ناخا (نخل ناخدا) در پنج مایلی ساحل شرقی بندرعباس قراردارد. حدود بیست خانه وجود دارد با جمعیتی که اکثراً شیعی هستند. بخشی از مردم اینجا مشغول کشاورزی که تولیدات خود به‌خصوص سبزیجات را در بندرعباس به فروش می‌رسانند و مابقی ماهیگیر هستند و عده‌ای هم نخلدارند و از این راه زندگی می‌گذارنند. به‌همین دلیل به مغ‌ناخا معروف شده. امروز یکی از محله‌های بندرعباس است و فرودگاه بین‌المللی در شرق آن قرار دارد.

مهکان: خانه‌های بلندمرتبه پرسنل نیروی دریایی در محله سورو که شرکت سازنده آن مهکان نام داشت.

هدیش: متجمع مسکونی پرسنل نیرویی دریایی در سورو که شرکت سازنده آن هدیش نام داشت.

یادبود: در جشن تاج‌گذاری محمدرضاشاه پهلوی میدانی با یک ستون یادبود در میانه‌ی محله‌های پشت‌شهر و اوزی بنا شد و پس از آن محله‌ای به‌نام یادبود شکل گرفت.

منبع:میراث آریا