برخورد با تورهای گردشگری چرا واکنش‌برانگیز شد؟

بازرسی تورهای گردشگری از اواخر هفته گذشته در تهران شدید شده است. بارها درخواست شده بود با تورهای غیرمُجاز، اینستاگرامی و کانال‌های مَجازی برخورد قانونی شود اما آغاز این نظارت‌ها با واکنش‌ها و انتقادهای زیادی مواجه شده است.

به گزارش ایسنا، معاون گردشگری تهران گفته بود: بازرسی از تورهای گردشگری برای رعایت بهتر پروتکل‌های بهداشتی تشدید می‌شود. به نظر علی رفیعی، رفتار غیرحرفه‌ای چند آژانس مسافرتی لطمه بزرگی به بدنه گردشگری وارد می‌کند. اگرچه هدف از این نظارت‌ها، رعایت پروتکل بهداشتی در تورهای گردشگری همزمان با اوج گیری ویروس کرونا  اعلام شده اما معاون گردشگری گفته که با تورهای غیرمجاز نیز برخورد خواهد شد.

با این وجود، اولین نظارت که اواخر هفته گذشته با حضور معاون گردشگری استان تهران و انجمن صنفی راهنمایان این استان انجام شد، واکنش‌ها و اعتراض‌های زیادی را به دنبال داشت. در یک مورد بازرسی مشخص شد، مسافران تور قراردادی با آژانس ندارند و راهنمای تور با وجود آن‌که کارت وزارت میراث فرهنگی و گردشگری دارد اما الحاقیه بیمه مسافران، برنامه سفر و حکم آژانس را در اختیار ندارد. مسافران نیز اظهار کردند از طریق تبلیغات یک صفحه شخصی در اینستاگرام جذب تور شده‌اند. در اتوبوس تور نیز پروتکل‌های بهداشتی رعایت نشده بود. بنابراین مدیر آژانسی که راهنما مدعی شد تور از طریق آن اجرا می‌شود، برای پاره‌ای از توضیحات به اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان تهران فراخوانده شد.

اما چرا این نوع بازرسی و برخورد با چنین توری که سال‌ها مطالبه بیشتر فعالان گردشگری بوده است، حرکتی «نمایشی»، «مقطعی» و «بدون اثرگذاری» تلقی شده است؟ به عقیده برخی از فعالان گردشگری این احتمال وجود دارد که انتقادها و اعتراض‌ها به تشدید نظارت‌ها، بیشتر از سوی مجریان غیرمجاز گردشگری باشد. بعضی دیگر از تورگردان‌ها اما معتقدند این نوع بازرسی باید محدود به گروه‌های فاقد مجوز باشد نه تورهای آژانس‌های مسافرتی و راهنماهای دارای کارت از وزارت میراث فرهنگی و گردشگری که تحت تاثیر ویروس کرونا با محدودیت‌هایی در کار مواجه شده‌اند و در رکود اقتصادی به سر می‌برند.

محمد منظرنژاد، مدرس گردشگری و نویسنده کتاب «راهنمایی تور و قوانین و مقررات» اما معتقد است این نظارت‌ها مطابق بر مقررات و اصول بوده و حتی  بر ضرورت حضور ضابطان قضایی در این بازرسی‌ها نیز تاکید دارد و برخوردهای تندتر با گروه‌های غیرمجاز را نیز الزامی می‌داند. او به ماجرای «سها رضانژاد» ، توریستی که در جریان سفر با یکی از همین تورها جان خود را در جنگل‌های استان گلستان از دست داد، اشاره کرد و به ایسنا گفت: چطور وقتی چنین ماجرایی پیش می‌آید همه به آن سمت غش می‌کنند و خواهان شدیدترین برخوردها هستند اما وقتی کارت یک راهنما بر اثر رعایت نکردن قوانین ضبط می‌شود و یا از حرکت تور جلوگیری می‌شود، همه یکباره مدافع حقوق راهنما می‌شوند و اعتراض می‌کنند که چرا چنین برخوردی صورت گرفته است!؟

این کارشناس و راهنمای گردشگری سپس به بررسی موضوع بازرسی از تورها و جلوگیری از اجرای تور توسط افراد بدون مجوز پرداخت و اظهار کرد: همیشه معتقد بودم در هر فعالیت و شغلی، ابتدا باید قوانین آن کار را بیاموزم؛ لذا در تمام سابقه آموزش و تدریس این موضوع را به هنرجویان انتقال دادم. می‌توان به رانندگی اشاره کرد، آیا کسی می‌تواند یک ماشین و خودرو خریداری کند و بدون داشتن هر گونه مجوز رانندگی پشت فرمان قرار گیرد و رانندگی کند؟ مطمئنا باید آموزش‌های لازم را بگذارند و قوانین و آیین نامه را بیاموزد و بعد از آزمایش و بررسی مهارت‌ها به فرد مجوز رانندگی در قالب گواهینامه تعلق می‌گیرد و انتظار می‌رود پایبند قوانین باشد و در صورت تخلف، برخورد از طرف ضابطانِ ناظر بر راهنمایی و رانندگی صورت می‌گیرد.

وی افزود: گردشگری به عنوان یک فعالیت و دارای متولی با عنوان وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز دارای استاندارد و چارچوبی است که افراد علاقمند به فعالیت در این حوزه باید قوانین و دوره‌های آموزشی، مدارک و مجوزهای مربوطه را دریافت کنند. مدت زیادی است که واژه‌ایی از طرف تعداد زیادی افراد شنیده می‌شود که ما «تور دوستانه» می‌گذاریم! من این واژه نا آشنا را ترفندی برای افراد غیر قانونی می‌بینم که خود را توجیه می‌کنند و سوال من از ایشان این است که آیا شما هیچ منفعت اقتصادی ندارید؟

منظرنژاد گفت: بعضا با توسعه فعالیت‌های فردی در شبکه‌های مجازی و استفاده روزمره مردم از این رسانه‌ها به عنوان سرگرمی، تجارت و ارتباط اجتماعی مشاهده می‌شود افرادی بدون داشتن مجوزهای لازم به تبلیغ تور و فروش آن اقدام می‌کنند و با عنوان «تور دوستانه» خود را جدا از قوانین می‌بینند و حال شرکت خدمات مسافرتی با داشتن هزینه‌هایی مانند اجاره، آب، برق، گاز، تلفن، اینترنت، کارمند، بیمه، ارزش افزوده، مالیات و … باید در رقابت با این افراد باشد که در منزل و با یک موبایل اقدام به تبلیغ تور و اجرای برنامه سفر می کنند. از این قسمت که بگذریم نحوه اجرای تور هم از اهمیت زیادی برخوردار است و بالتبع شرکت‌های خدمات مسافرتی دارای مجوز، پایبند به چارچوب و استاندارد اجرایی مطابق قوانین کشور بوده ولی تورهای غیرمجاز و دوستانه در بیشتر مواقع بدون رعایت چارچوب و قوانین عمل می‌کنند و سالهاست شاهد هستیم که آسیب‌های زیادی به طبیعت و منطقه هدف و حتی دلگیری جامعه محلی ایجاد کرده و تا حدی که برخی مقاصد برای ورود گردشگر مقاومت می‌کنند.

این مدرس گردشگری ادامه داد: نزدیک به هفت سال و حتی بیشتر، بازرسی‌های صنفی برای بررسی تورها صورت می‌گرفت و کارشناسان و افراد زیادی در این بازرسی‌ها حضور داشتند. در حال حاضر بازرسی‌هایی توسط معاونت گردشگری استان تهران و با همراهی کارشناسان انجمن صنفی راهنمایان این استان صورت گرفته که برای بررسی عملکرد شرکت‌های خدمات مسافرتی، راهنمایان و شناسایی غیرمجازها و نیز بررسی میزان رعایت پروتکل‌های بهداشتی بوده است. لازم به توضیح است که معاونت گردشگری استان تهران در طول سال‌ها فعالیت در زمینه گردشگری در تمام بازرسی‌های سالها قبل حاضر بوده و تجربه کافی و شناخت کافی  نسبت به تخلف و موارد را داشته و این نوع بازرسی، کاملا مطابق با اصول نظارتی یک متولی است.

او تاکید کرد: یک شرکت خدمات مسافرتی باید در اجرای تور قوانین را رعایت کند. راهنما باید قوانین را رعایت کند. در اجرای یک تور داشتن حکم ماموریت برای راهنما، کارت راهنمای گردشگری دارای اعتبار، الحاقیه بیمه مسافران (بیمه مسولیت مدنی)، برنامه سفر، فهرست اسامی مسافران الزامی است. یک راننده اتوبوس توریستی هم باید قوانین را رعایت کند، چون مدارک و مجوزهایش در پلیس راه ها بررسی می‌شود.

این کارشناس گردشگری اضافه کرد: بازرسی‌های اخیر با هدف نظارت بر عملکرد دفاتر خدمات مسافرتی، عملکرد راهنما، شناسایی گروه‌های غیر مجاز و رعایت اصول بهداشتی برگزار می‌شود و کاملا طبق مقررات و اصول بوده و حتی باید ضابطان قضایی نیز در این بازرسی‌ها حضور داشته باشند تا در مواجهه با گروه‌های غیرمجاز برخورد قانونی با حکم دادستانی در محل صورت گیرد و از نظر بنده حتی از حرکت تورهای غیرمجاز که به صورت شخصی فعالیت می‌کنند جلوگیری و برخورد شود.

منظرنژاد گفت: در حال حاضر بازرسی‌های صنفی بر اساس تذکر و بررسی تخلفات فعالان گردشگری است و با تجربه چندین سال بازرسی صورت می‌گیرد. شناسایی گروه‌های غیرمجاز در فضای شبکه‌های مجازی به راحتی قابل بررسی است و همچنین امکان شناسایی میدانی هم مقدور است که توسط کارشناسان اداره کل و انجمن صنفی راهنمایان صورت می‌گیرد. در حال حاضر برخورد قهری انجام نگرفته ولی لازم است تا برخورد قهری با جدیت با افراد متخلف انجام شود.

وی افزود: همچنین با توجه به اهداف آموزشی و نیز توسعه پایدار به راحتی می‌توان اقداماتی را انجام داد تا فعالان غیر مجاز بتوانند با همکاری دفاتر خدمات مسافرتی و با رعایت قوانین به صورت قانونی کار کنند و در نهایت شاهد هم افزایی و ایجاد یک ساختار استاندارد در اجرای سفر خواهیم بود.

او با اشاره به انگیزه این نظارت‌ها که رعایت پروتکل‌های بهداشتی نیز است، اظهار کرد: در حال حاضر با وجود بیماری کرونا و اخطاریه‌ها و توصیه های وزارت بهداشت مبنی بر رعایت  پروتکل های بهداشتی تمام شرکت ها و دفاتر خدماتی باید موارد را رعایت کنند و مهمانان نیز باید در این مورد حساسیت لازم را داشته باشند. امروز سلامت ملی در گرو رفتار اجتماعی تک تک ماست و هرگونه رفتار اشتباه منجر به حوادث و اتفاقات غیر قابل جبران می‌شود.

منظرنژاد بیان کرد: سالها با شعار توسعه پایدار آشنایی داریم ولی آیا به آن عمل می‌کنیم؟ اگر یک شخص بدون هر گونه مجوز اقدام به برگزاری تور گروهی کند، اگر هر شخص منزل خود را به اقامت مسافر اختصاص دهد، هر وسیله نقلیه باری مثل وانت و کامیون مسافر حمل کند، هر قایقی از هر نقطه ای و خارج از اسکله خدمات گردشگری دهد، هر شخصی بدون کارت بهداشت و مجوز رستورانی دایر کند و نظارتی نباشد، آیا می‌توان به توسعه و پایداری رسید؟

منبع:ایسنا

منطقه آزاد ماکو یکی از قطب‌های گردشگری آذربایجان‌غربی

مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان‌غربی گفت: منطقه آزاد ماکو تاثیر فراوانی در توسعه گردشگری استان دارد.

جلیل جباری، در گفت و گو با ایسنا اشاره به ظرفیت‌های منطقه آزاد ماکو اظهار کرد: منطقه آزاد ماکو به عنوان بزرگترین منطقه آزاد کشور از نظر وسعت تاثیر فراوانی در توسعه گردشگری و رونق اقتصادی استان دارد.

وی افزود: ظرفیت‌های این منطقه از جمله برخورداری از فرودگاه و زیرساخت‌های حمل و نقلی مناسب، و قرار گرفتن در دروازه ورود به اروپا و داشتن جاذبه‌های تاریخی موجب شده است که این منطقه یکی از قطب‌های گردشگری آذربایجان‌غربی باشد.

مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان‌غربی ادامه داد: سرمایه‌گذاری برای ساخت دو هتل پنج ستاره و ساخت بیمارستان‌های دارای امکانات و تجهیزات پیشرفته نیز از دیگر ظرفیت‌های این منطقه است که می‌تواند در رونق گردشگری سلامت تاثیر به سزایی داشته باشد.

وی عنوان کرد: از نظر تاریخی نیز ماکو از اهمیت بالایی برخوردار است چنانچه در کاوش‌های باستانی برخی لایه‌های تاریخی کشف شده است که قدمت آنها به چند هزار سال قبل از میلاد مسیح می‌رسد.

جباری وجود عشایر و بازارهای مرزی را نیز یکی دیگر از مزیت‌های خاص منطقه آزاد ماکو برای جذب گردشگری برشمرد و گفت: امروزه با توجه به استقبال مسافران از واحدهای بوم‌گردی و مشتاق به تجربه زندگی روستایی و عشایری این قابلیت در این منطقه وجود دارد که در سال‌های اخیر نیز سرمایه‌گذاری زیادی در این راستا انجام شده است.

وی با اشاره به برگزاری جشنواره‌های استانی و ملی در ارومیه و سایر شهرستان‌های استان برای توسعه گردشگری اظهار کرد: این جشنواره‌ها در سال‌های اخیر به یکی از انگیزه‌های سفر به استان شناخته شده بودند که امسال نیز برنامه‌ریزی خوبی برای اجرای آنها انجام شده بود که شیوع کرونا مانع آن شد.

منبع:ایسنا

گردشگری ورزشی ، توسعه پایدار را رقم می‌زند

با توجه به اینکه ورزش شامل سفرهایی برای بازی و رقابت در کشورهای مختلف است، بنابراین ورزش و گردشگری به هم وابسته هستند و مکمل یکدیگرند.

به نقل از نیوز، رویدادهای معروف ورزشی، مانند بازی‌های المپیک یا مسابقات قهرمانی فوتبال، راگبی و هاکی از جاذبه‌های موثر در گردشگری هستند و سهم بسیار مثبتی در ایجاد تصویری از گردشگری کشور میزبان دارند.

گردشگری ورزشی چیست؟

گردشگری ورزشی به مسافرتی اطلاق می‌شود که در آن مسافران برای تماشای مسابقه یا شرکت در رویداد ورزشی سفر می‌کنند. بر اساس اظهارات سازمان جهانی گردشگری (UNWTO)، گردشگری ورزشی، یکی از بخش‌های گردشگری در حال رشد است و رشد گردشگران در این بخش مربوط به‌این است که یا علاقه‌مند به فعالیت‌های ورزشی هستند و یا هدف اصلی سفر آنان شرکت در فعالیت‌های ورزشی است.

ازآنجاکه رویدادهای ورزشی در انواع و اندازه‌های مختلف، گردشگران را به‌عنوان شرکت‌کننده یا تماشاگر جذب می‌کند، مقصد گردشگری، می‌تواند ویژگی‌های محلی را به این رویدادها اضافه کند تا تجربیات محلی اصیل را ارائه دهد و نسبت به بقیه متفاوت باشد. برخی رویدادهای ورزشی مانند بازی‌های المپیک و جام جهانی در صورت استفاده موفقیت‌آمیز از برندهای مقصد، توسعه زیرساخت‌ها و سایر مزایای اقتصادی- اجتماعی، می‌توانند کاتالیزوری برای توسعه گردشگری باشند.

گردشگری ورزشی چه چیزی را به ارمغان می‌آورد؟

گردشگری می‌تواند در صورت توسعه و مدیریت مناسب، به ایجاد توسعه پایدار کمک کند. گردشگری ورزشی، به‌عنوان بخشی از گردشگری، برای دستیابی به توسعه پایدار به روش متمایزی به توسعه گردشگری کمک می‌کند. قدرت نسبی گردشگری ورزشی در انجام فعالیت‌های بدنی، فرصت‌های تعامل و پتانسیل بالای توسعه است (رویدادهای کوچک یا فعالیت‌های سبک مانند پیاده‌روی).

گردشگری ورزشی، علاوه بر منافع اقتصادی در فرصت‌های شغلی و درآمد و درآمد حاصل از هزینه بازدیدکننده شامل موارد ذیل است:

رقابت برای مقصد میزبان

گردشگری ورزشی، می‌تواند با گسترش پیشنهادها گردشگری مقصد، جذابیت و رقابت در مقصد را افزایش دهد. این موضوع به افزایش مدت اقامت بازدیدکنندگان کمک می‌کند. اگر گردشگری ورزشی و رویدادهای ورزشی، هنگامی‌که منطقه‌ای بازدید کمتری نسبت به مقصد دارد یا در فصول خارج از اوج سفر سازمان‌دهی شود، می‌تواند به پراکندگی مکانی و زمانی گردشگری کمک کند.

ارتقاء درک متقابل

گردشگری ورزشی باعث رویایی با افرادی می‌شود که پیشینه فرهنگی متنوعی از سراسر جهان دارند و از طریق فعالیت‌های ورزشی با یکدیگر تعامل برقرار می‌کنند. این مورد باعث ایجاد دوستی و درک متقابل می‌شود و بنیان جوامع صلح‌آمیز خواهد بود. همچنین از طریق ورزش و سایر فعالیت‌ها، به افراد محلی و بازدیدکنندگان کمک می‌کند تا روابط دوستانه برقرار کنند.

افزایش آگاهی و تشویق به حفظ محیط‌زیست

گردشگری ورزشی مبتنی بر طبیعت، فرصت‌هایی برای تجربه مستقیم و لذت بردن از طبیعت فراهم می‌کند، اما بیشتر به وجود منابع طبیعی متکی است. گرم شدن زمین، تاثیرات منفی بر گردشگری ورزشی زمستانی دارد. از دست دادن تنوع زیستی بر غواصی تاثیر دارد و از دست دادن جانوران و گیاهان، لذت پیاده‌روی و کوهنوردی بر روی آن‌ها را کاهش می‌دهد. گردشگری ورزشی با ارتباط نزدیک با محیط طبیعی، می‌تواند نقش مهمی در افزایش آگاهی از ارزش و اهمیت حفاظت از طبیعت و تشویق اقدامات حفظ محیط‌زیست در میان مسافران، افراد محلی و صنعت گردشگری داشته باشد.

برای توسعه موثر گردشگری ورزشی، چه مقصدی باید در نظر گرفته شود؟  

زمانی که رویداد ورزشی برنامه‌ریزی می‌شود، نوع و اندازه آن باید متناسب با ظرفیت و ویژگی‌های مقصد باشد. همچنین مسئولین، باید زمان و مکان برگزاری یک رویداد ورزشی را متناسب با اهداف آن در نظر بگیرند. به‌منظور تشخیص این رویداد از سایر موارد مهم است که ویژگی‌های محلی به آن‌ها اضافه شود، برای مثال، مقاصد می‌توانند فعالیت‌های ورزشی را بافرهنگ محلی و غذا ترکیب کرده و به گردشگران فرصتی برای تعامل با افراد محلی ارائه دهند.

علاوه بر این، مدیریت مقصد ممکن است مشوق‌هایی مانند کوپن‌ و برگه‌های تخفیف ارائه کند تا شرکت‌کنندگان در فروشگاه‌های محلی، رستوران‌ها و سایر خدمات بیشتر هزینه کنند. رویدادهای ورزشی فرصت خوبی برای ارتقاء مقصد از طریق رسانه‌هاست و فعالیت‌های روابط عمومی آن‌ها باید بیشتر موردتوجه قرار گیرد. اگر این رویدادها به‌طور منظم برگزار شود، دستیابی به تاثیرات مثبت طولانی‌مدت امکان‌پذیر است.

ایمنی

هرچه گردشگری ورزشی توسعه یابد، ایمنی، اهمیت بیشتری خواهد داشت. فعالیت‌های ورزشی، باید با حداقل خطر برنامه‌ریزی شوند و شرکت‌کنندگان باید از موارد خطرساز و ایمنی آگاهی داشته باشند تا با رضایت وارد این حیطه شوند. مربیان و راهنمایان باید آموزش‌های لازم را فراگیرند تا در مواقع اضطراری بدانند، چگونه عمل کنند و بازدیدکنندگان، کارکنان و مشاغل نیز باید بیمه شوند.

مشارکت و همکاری

برای توسعه موفقیت‌آمیز گردشگری ورزشی، نیاز به همکاری نزدیک‌ بین ذینفعان ورزش (ازجمله کمیسیون ورزش) و بخش‌های گردشگری (ازجمله بخش‌های خصوصی و دولتی) است. همچنین، مشارکت برای گردشگری ورزشی، برای بهره‌مندی از مقصد و همچنین افزایش رفاه افراد محلی و محرومان بسیار مهم است. درگیر کردن افراد محلی، به روش‌های مختلف اهمیت بسیاری دارد زیرا می‌تواند در جهت توسعه گردشگری و بهبود کیفیت زندگی باشد.

حمایت از افراد محلی

استخدام افراد محلی، تشویق کارآفرینان محلی و استفاده از محصولات محلی کمک می‌کند تضعیف اقتصادی را به حداقل و منافع محلی را به حداکثر رساندند. کارکنان برای گردشگری ورزشی (مربی و راهنما)، باید مهارت‌های ویژه‌ای داشته باشند؛ بنابراین، باید فرصت‌های آموزشی برای افراد محلی فراهم شود. فرصت‌های شغلی جدید یا توسعه‌یافته گردشگری ورزشی بنگاه‌های کوچک و بزرگ محلی تحقق یابد و ارائه مشاوره و سرمایه‌گذاری اندک برای آن‌ها ضروری است.

 به‌کارگیری فناوری

گردشگری ورزشی، باید از جدیدترین فناوری و نوآوری مانند هوش مصنوعی (AI)، واقعیت افزوده (AR) یا واقعیت مجازی (VR) استفاده کند تا تجربه‌های گردشگری ورزشی را هیجان‌انگیزتر کند. گوگل استادیا (سرویس اشتراکی بازی ابری) هوشمند سازی را با استفاده از برنامه‌های و دستگاه‌های پوشیدنی برای بهبود راحتی مخاطب شروع کرده است. رویدادهای ورزشی و موزه‌ها، می‌توانند با کمک فناوری، تجربه بازدیدکنندگان را افزایش دهند. همچنین انتظار می‌رود که نوآوری چرخ‌دنده‌های جدیدی برای معلولان ایجاد کند تا از فعالیت‌های ورزشی لذت ببرند.

تلفیق گردشگری ورزشی با سایر منابع گردشگری

گردشگران ورزشی در طول اقامت در مقصد تمایل دارند، جاذبه‌های دیگری را نیز تجربه کنند. شرکت‌کنندگان در یک رویداد ورزشی به‌ویژه مسابقات غیررقابتی از فرصت این رویداد، برای کشف سایر جاذبه‌های گردشگری مقصد استفاده می‌کنند؛ بنابراین، مهم است که گردشگری ورزشی را با سایر منابع گردشگری ترکیب کرده و آن‌ها را باهم ارائه دهیم تا به تفاوت‌های مقصد از سایر مقاصد کمک کند و به‌طورکلی منافع بیشتری را به همراه داشته باشد.

منبع:ایسنا

خانه نایب اسدالله ،خانه‌ای روی آب

نایب اسدالله را می‌شناسید؟ همان که نی را از آغل گوسفندان به دربار پادشاهان برد و در یکی از دستگاه‌های ایرانی، گوشه‌ای اضافه کرد که به گوشۀ «بغدادی نایب» معروف است. می‌دانید خانه‌اش کجاست؟ در چهارباغ خواجو. ثبت ملی هم هست اما مدتی است که بالای آن یک آگهی زده‌اند؛ آگهی مزایده با شرایط استثنایی و تخفیف ویژه!

خانه نایب اسدالله مربوط به دوره قاجار است. پلاک شماره ۱۶۰ بن‌بست نظام در محلۀ مکینه خواجو، یادگار خداوندگار نی ایران که در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۸۳ با شماره ۱۱۴۵۶به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده.

روزنامه همشهری مورخ دوشنبه ۲۱ مهرماه ۱۳۹۹ در فهرست مزایده فروش املاک تملیکی و مازاد بر نیاز بانک سپه واقع در استان اصفهان از خانۀ نایب اسدالله نام‌برده است. در این آگهی، شماره پلاک ثبتی ۲۳۴۱ با کاربری مسکونی به نشانی اصفهان، چهارباغ خواجو، جنب مدرسه فرزانه، نبش بن‌بست نظام با عرصۀ حدود ۴۳۶ مترمربع و اعیان حدود ۲۸۶ مترمربع به‌صورت نقد و با قیمت پایه صد و چهار میلیارد ریال به مزایده گذاشته‌شده و در توضیح این پلاک آمده است که «ملک مذکور در فهرست آثار ملی ثبت‌شده و اخذ کلیه مجوزات مربوطه و همچنین هزینه‌های متعلقه صادره از مراجع قانونی در خصوص انتقال سند مالکیت و غیره به عهده برنده مزایده است و به‌صورت وضع موجود به فروش می‌رسد.» در این آگهی همچنین ذکر شده که نوزدهم آذرماه ۱۳۹۹ نتایج مزایده اعلام می‌شود.

نایب نی را از آغل گوسفندان به دربار پادشاهان برد

در پرونده ثبتی خانه نایب اسدالله دربارۀ صاحب این ملک آمده: «نایب اسدالله فرزند حسین‌خان در اصفهان چشم به جهان گشود و دوران طفولیت را نزد پدرش که از نوازندگان مشهور نی بود به تعلیم و فراگیری این ساز پرداخت. نایب جز پدرش، استاد دیگری نداشته و تنها به دلیل علاقه و پشتکار و خلاقیت توانسته در زمره یکی از موسیقی‌دانان برجسته درآید. او در نواختن تار نیز مهارت فوق‌العاده‌ای داشت و شاگردان لایقی نیز تربیت کرد که از آن جمله می‌توان به مرحوم استاد حسین آقا شهنازی و مرحوم استاد جلال تاج اشاره کرد.

نایب اسدالله در یکی از دستگاه‌های ایرانی گوشه‌ای اضافه کرد که امروز به نام بغدادی نایب معروف است. نایب اسدالله مظهر پاکی و خلوص نیت بود و به قول خودش کسی بود که نی را از آغل گوسفندان به دربار پادشاهان برد.

او با استادان بزرگ و مهم آن زمان نظیر سماع حضور و آقا حسین‌قلی رابطه نزدیکی داشت و آموخته‌ها و تجارب خود را به‌رایگان در دسترس هنرمندان قرار می‌داد. تاریخ فوت این استاد بزرگ به‌درستی مشخص نیست اما مزارش به‌طوری‌که یکی از نوادگان وی به نام عباسعلی مظفری می‌گوید در تخت فولاد اصفهان روبروی مقبره فیض کاشانی در زیر یک دیوار واقع‌شده است. قابل‌ذکر است خانه نایب اسدالله در دوره قاجار بناشده است.»

قرار بود خانه نایب با پلاکی از ارگ جهان‌نما معاوضه شود

مهدی پاک‌نژاد، از همراهان انجمن اصفهان پژوهان با اشاره به ثبت خانه نایب اسدالله در اوایل دهۀ هشتاد، به ایسنا می‌گوید: خانۀ نایب در سال ۱۳۸۲ توسط انجمن اصفهان پژوهان به ثبت ملی رسید. ما با کمک جوان‌های عاشق اصفهان تلاش کردیم این خانه محفوظ بماند. بانک سپه خانۀ نایب را خریده بود و این خانه بعد از خرید ثبت ملی شد. بانک از این موضوع عصبانی بود. ما خیلی تلاش کردیم که این خانه حفظ شود چون این خانه چون رهاشده و هر روز مخروبه می‌شد و مردم محل هم ناراحت بودند و در تخریب آن همکاری کردند. بارها و بارها به پایه‌های این خانه آب ریختند تا خراب شود، معتادان و افراد نادرست هم رفت‌وآمد می‌کردند و همسایه‌ها نگران بودند.

او ادامه می‌دهد: در دوره‌ای که آقای جمالی نژاد شهردار اصفهان بود ایشان موافقت کردند این خانه با پلاکی از ارگ جهان‌نمای اصفهان معوض داده شود و بعد هم در یک جلسه مصوب کردند که این خانه به خانه نی استان اصفهان تبدیل شود که متأسفانه با رفتن آقای جمالی نژاد این موضوع هم به فراموشی سپرده شد.

پاک‌نژاد تصریح می‌کند: ما خانه را نگه داشتیم و تا امروز ثبت ملی است ولی از اینجا به بعد ما توان آن را نداریم و باید سازمان‌هایی جلو بیایند و این خانه از بانک خریداری یا معاوضه کنند و اینجا کاربری فرهنگی بگیرد. خانه وقتی به ثبت ملی رسید سالم‌ بود اما الان وضعیت آن بدتر شده است، نه سازمان میراث فرهنگی جلو می‌آید، نه شهرداری و نه بانک؛ در نتیجه مردم محل بهانه‌ای دستاویز می‌کنند تا تکلیف این خانه مشخص شود. خانۀ نایب اسدالله یا باید فرهنگسرا شود و یا موزه نی استان اصفهان، درست مثل خانه دف در کردستان. ما این موضوع را هم مطرح کردیم ولی توجهی نشد.

او که از راهنمایان و مدرسان گردشگری است، می‌افزاید: نایب اسدالله جزو اولین اساتید موسیقی ایران در دورۀ قاجار است که همراه با ناصرالدین‌شاه به دربار انگلستان راه پیدا کرد و ملکه انگلیس گردنبند خود را به نایب اسدالله هدیه کرد، نایب هم آدم دست‌به‌خیری بود و گردنبند اهدایی را فروخت و پولش را بین فقرا تقسیم کرد. نایب در نی نوازی خیلی قهار بود و سحرآمیز نی می‌نواخت، او همیشه یک نی کوتاه در جیب خود داشت و در هر جایی نی می‌نواخت. او هیچ‌وقت هنر خود را به اهل تکبر نداد.

پاک‌نژاد با تأکید بر اینکه نی متعلق به اصفهان است، می‌گوید: نی سازی از آنِ اصفهان است و نی نوازان بزرگی در اصفهان بوده‌اند، نایب اسدالله، مهدی نوایی، عبدالخالق اصفهانی، حسین یاوری و حسن کسایی از اساتید بزرگ نی اصفهان و ایران هستند و باید میخی برای نی به نام اصفهان کوبید و هیچ جا بهتر از خانۀ نایب نیست که ما پیشنهاد دادیم و استقبال هم شد و شهردار وقت هم در هنر سرای خورشید دستور معرض داد ولی به فراموشی سپرده شد، اما اگرچه الان قیمت املاک بسیار بالا است اما باز هم شهرداری می‌تواند معرض پرداخت کند. دروازه دولت جای خوبی برای بانک است و قرار بود بانک سپه یکی از مغازه‌های بزرگ در ارگ جهان‌نمای دروازه دولت را بگیرد و خانۀ نایب را به شهرداری واگذار کند و این خانه هم به‌ردیف بودجه‌های فرهنگی شهرداری برود و آرام مرمت شود، در این خصوص خاندان نایب اسدالله هم کمک زیادی کردند و عکس و فیلم‌های زیادی دادند، اگر این انجام شود کار بزرگی برای فرهنگ و موسیقی و نی اصفهان است.

قولی که در حد حرف ماند

آنچه عضو سابق انجمن اصفهان پژوهان می‌گوید در اخبار منتشره سال ۱۳۹۵ قابل استناد است: «سی‌ام شهریورماه ۱۳۹۵ دریکی از سلسله نشست‌های کارنامه با عنوان ویژه‌برنامۀ دو یار یاور که به تجلیل از دو استاد نوازنده نی منوچهر شیخ صراف و احمد هنرمند و با حضور مهدی جمالی نژاد شهردار وقت اصفهان در هنر سرای خورشید برگزار و احمد هنرمند چنین درخواست کرد که «من از شهردار تقاضا دارم که بازدیدی از خانه این استاد گران‌قدر که در نوازندگی نی بسیار ابتکار داشت، داشته باشد. استاد نایب اسدالله هنرمند بزرگی بود که باید از ایشان یادکرد و خانه او را به موزه‌ای هنری یا مکانی برای فعالیت هنرمندان تبدیل کرد.»

در این نشست شهردار اصفهان گفت: «این هفته بازدیدی از خانه استاد نایب اسدالله انجام می‌شود و این خانه به تملک شهرداری درمی‌آید تا بتوانیم قدم مثبتی در حوزه هنر و نی‌نوازی در اصفهان برداریم.»

دنبالش باشی میتونی خرابش کنی!

به‌عنوان خریدار، برای اطلاعات بیشتر با شماره‌ای که در آگهی مزایده درج‌شده و مربوط به آقای شاه سنایی مسئول پشتیبانی بانک سپه شعبه مرکزی در خیابان توحید تماس می‌گیرم.

– برای خونه نایب اسدالله در چهارباغ خواجو زنگ زدم که برای مزایده گذاشتید، چند متره؟

– حدوداً ۴۳۶ متر

– سند شش‌دانگ به نام بانکه؟

– بله به نام بانک سپه ولی زیر نظر میراث فرهنگی است. خانه مال میراث نیست مال بانکه اما به خاطر ارزش معنوی‌اش، میراث روی اون نظر داره.

– یعنی چی؟

– یعنی چون نایب اسدالله اینجا بوده ارزش دارد.

–  امکان دخل و تصرف در خانه وجود داره؟

– باید با نظر میراث فرهنگی هر کاری در آن خانه انجام دهید و نظر میراث را اجرا کنید. البته این خونه ارزش تاریخی ندارد و فقط چون خونۀ نایب بوده ارزش داره. اگه خواستید بسازید باید با نظر میراث فرهنگی باشه که مثلاً چقدر ارتفاع داشته باشد یا عقب‌نشینی دارد یا نه یا چطور بسازید و کلاً طرح و نقشه را میراث می‌ده.

– پس ساخت‌وساز باید با نظر میراث باشه.

– میشه ازش خانه سنتی ساخت، کافه، رستوران، قهوه خونه سنتی یا حتی خونه مسکونی سنتی البته طبق نظر میراث. امکان تخریب هم وجود دارد به چه درد می‌خوره.

– چندساله بانک سپه مالک این خونه ست؟

۲۰ ساله که مالکیتش در اختیار بانک سپهه، وراث نایب اسدالله به بانک سپه فروختند ولی، آن روز که به بانک سپه انتقال دادن، بعد رفتند و ثبت میراثش کردن، قبل از انتقال به بانک ثبت میراث نبود و ما استعلام گرفتیم و مشکلی نداشت اما بعد ثبت کردن و از طرف بانک مرکزی تهران به ما اجازۀ ساخت ندادن چون می‌خواستیم اینجا بانک بسازیم و تهران به ما گفت که این ساختی که میراث میگه به درد شعبۀ بانک نمی‌خوره چون میراث می‌خواست سنتی باشه ولی بانک می‌خواست ارتفاع بلند باشد و نمای اون هم فرق می‌کرد و درنهایت ما در ملکی دیگر ساختیم.

بعد چند مرحله آمدیم این ملک نایب اسدالله را بفروشیم که کار به عقب افتاد. اما واقعاً بخواهیم بگوییم این خانه اصلاً میراثی نیست و اگر کسی قانونی به دنبالش بره و وقت داشته باشه و بره دنبالش میشه تخریبش کنید و کلاً از میراث خارجش کنید چون قدمتش صدسال نیست، تیرچوبی هم هست و توی حیاطش هم یک ساختمان در ضلع شرقیش داره که تیرآهن و آجره، ولی اگه کسی باشه وکیل بگیره و پیگیری کنه به‌راحتی میشه از میراث خارجش کرد چون من چند وقت دنبال این کار بودم اما چون ما ارگان دولتی هستیم یعنی بانک دولتی هستیم نمی‌تونیم از یک ارگان دولتی شکایت کنیم چون هم بانک سپه و هم سازمان میراث فرهنگی ارگان‌های دولتی هستن.

– می‌تونم این خونه رو ببینم؟

– بله، این شمارۀ آقای اسدی برای دیدن خونه.

– چقدر قیمت می‌خوره توی مزایده؟

–  ۱۰ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان و فقط نقدی است. البته اگه مشکل میراث را نداشت تقریباً دو برابر این مقدار بود. تمام پیگیری و اخذ مجوزات هم با خریدار است.

مشخصات خانه نایب اسدالله در پروندۀ ثبتی

در پروندۀ ثبتی خانه نایب اسدالله در خصوص مشخصات این بنا آمده است: «بنا به شواهد تاریخی متعلق به نایب اسدالله نی نواز مشهور دوره قاجار است. این خانه از نوع حیاط مرکزی و یک اشکوبه است و فضاهای مختلف در دو جبهه آن جای گرفته‌اند، جبهه شرقی اصلی‌ترین بخش بنا است که یک ایوان و سه‌دری مشرف‌به آن در میانه ضلع و سه‌دری و دو اتاق و مطبخ در طرفین آن جای گرفته‌اند. سقف ایوان به‌طور کامل فروریخته و سه‌دری متصل به آن با پوشش طاق و تویزه پوشیده شده و دارای طاقچه و طاقچه بلند یا قوس هلالی است و در یک‌طرف این تالار کوچک یک اتاق به دری دیگر با پوشش طاق و تویزه وجود دارد که از طریق یک در یا تالار میانی ارتباط دارد و در کنار این سه‌دری یک اتاق با طاق تخت قرار دارد، در طرف دیگر ایوان راهرویی با بست گهواره‌ای وجود دارد که مطبخ در میانه آن جای گرفته و پلکانی در ابتدای مطبخ دسترسی به پشت‌بام را میسر می‌سازد و در روبروی مطبخ راهرو توسط یک در به تالار میانی راه می‌یابد و در کنار این راهرو اتاق دیگری وجود دارد که نمائی با قوس هلالی و طاق تخت دارد. در این اتاق یک بخاری دیواری گچ‌بری شده نیز تعبیه‌شده است. جبهه غربی بنا کاملاً نوساز است و اتاق‌ها به‌صورت جدید بازسازی‌شده‌اند. در جبهه شمالی بنا نیز ساختی وجود ندارد. ورودی منزل از طریق در بزرگی در ضلع جنوبی حیاط صورت می‌گیرد که این در آهنی نیز کاملاً جدید است.

نی، اصفهان است

مهرشاد متین فر، مدیر خانۀ موسیقی اصفهان با بیان اینکه یکی از پیشنهادها بعد از ثبت ملی خانۀ نایب اسدالله این بود که به خانه نی اصفهان تبدیل شود، به ایسنا می‌گوید: چند سال پیش مقاله‌ای نوشتم با نام «نی، اصفهان است» و در آن به لحاظ تاریخی از قرن چهارم هجری تا امروز اثبات کردم که تکنیک دندانی نی توسط اصفهانی‌ها ابداع‌شده است، چون به غیر اصفهان و برخی از ایل‌های ترکمن‌صحرا همه با لب نی می‌نوازند و حتی برخی می‌گویند که نی در دوره‌ای در اصفهان فراموش می‌شود و نایب اسدالله دوباره آن را به شیوۀ دندانی می‌نوازد؛ درمجموع باید گفت که نی سازی مربوط به اصفهانی‌هاست و واقعاً نی، اصفهان است و همیشه اصفهان پایتخت نی نوازی ایران بوده و هست. نایب اسدالله، مهدی نوایی، حسین یاوری و بعد هم حسن کسایی که کلاً نی را عوض می‌کند و اسطوره‌ای در موسیقی جهان می‌شود که تمام دنیا ایشان را می‌شناسند و در سازهای بادی نام ایشان می‌درخشد و حتی همین امروز ما حداقل ۱۰ نوازندۀ خوب نی در اصفهان داریم ازجمله حسن منصوری، احمد هنرمند، سعید روحانی، عبدالحسین جواهری، سید مظفر مؤید، روح اله دادی، منوچهر غیوری، احمد هنرمند و دیگران که همگی از اساتید خیلی خوب نی نواز هستند.

او ادامه می‌دهد: اصفهان شهر نی و واقعاً پایتخت نی است، اصفهان که این‌قدر طی سده‌ها در نی نوازی نقش داشته واقعاً حق دارد که یک خانه داشته باشد و چه جایی بهتر از خانه نایب اسدالله که خانه نی نوازی اصفهان و حتی خانه نی نوازی ایران باشد چون نایب به ایران تعلق دارد و امیدوارم این اتفاق بیفتد و خانه موسیقی هر کمکی بتواند در این زمینه حتماً انجام خواهد داد، باید این کار بشود. اصفهان نشان داده که در زمینۀ نی حتی بیشتر از آواز رشد داشته است، بزرگان زیادی در زمینۀ آواز در شهرهای دیگر وجود دارد ولی نی همه‌اش در اصفهان است و واقعاً حیف است این خانه خراب شود، فاجعۀ ملی است.

حفظ فرهنگ حفظ ملیت و پشتوانۀ هویت فرهنگی است

حسن منصوری، از پیشکسوتان نی نوازی در اصفهان نیز با اشاره به صحبت شهردار پیشین اصفهان در خصوص معاوضۀ خانه نایب اسدالله با ملکی دیگر، به ایسنا می‌گوید: زمان آقای جمالی نژاد به‌عنوان شهردار قرار بود معوض داده شود به بانک و این خانه به شهرداری تعلق پیدا کند. من آن روز با شهردار وقت صحبت کردم و گفت با بانک سپه مراودات خوبی داریم و توافق می‌کنیم و یک ملک می‌دهیم و این خانه را تملک می‌کنیم و در کش‌وقوس بود  که با دورۀ بعدی شهرداری فراموش شد.

او با بیان اینکه شخصیت‌های تأثیرگذار در موسیقی ایرانی به‌خصوص در مکتب اصفهان الا ماشاالله نیستند و تعداد خاصی بودند، ادامه می‌دهد: مرحوم نایب اسدالله در مقوله نی نوازی و حفظ ردیف مکتب اصفهان ید طولایی داشتند به‌طوری‌که حتی در خاطرات بزرگان موسیقی زمان ناصری که تهران برو و بیایی داشت و پایتخت بود اکثر موسیقیدان‌ها آنجا جمع بودند و همگی آن‌ها به بزرگی علمی و منشی مرحوم نایب اذهان داشتند، مثلاً درویش خان، حسینقلی خان، و میرزا عبدالله که بزرگان موسیقی تهران بودند به این اذعان داشتند که نایب اسدالله نخبه‌ای درزمینۀ موسیقی است و مرحوم تجویدی در خاطراتش می‌گوید که من از عبدالله خان دوامی که در ردیف آوازی تهران معروف بود پرسیدم ردیف را از چه کسی آموختی و او می‌گوید از نایب اسدالله نی نواز اصفهانی، و این نشان می‌دهد که ریشه‌های آواز تهران به نایب برمی‌گردد.

این پیشکسوت نی نوازی اصفهان خاطرنشان می‌کند: مفاخری مانند نایب اسدالله که در حفظ و سنن و آداب‌ورسوم موسیقیایی مملکت ما تأثیرگذار بودند باید آثارشان حفظ شود و آیندگان باید بدانند که اگر تلاشی در زمینۀ فرهنگی انجام دهند جاوید می‌ماند. اگر این آثار مثلاً این خانه حفظ شود حداقل اثرش این است که وقتی نسل‌های آینده بخواهند موسیقی کار کنند این منزل را می‌بینند که توسط دولت وقت حفظ‌شده و حمایت می‌شود و به مرکز فرهنگی تبدیل‌شده است و بروبیا دارد. این است که حفظ این آثار، ساخت تندیس و نصب آن‌ها در شهر و نام‌گذاری خیابان به نامشان کارهایی است که اگرچه در مورد آن مرحوم اثر خاصی ندارد ولی درواقع ما این کارها را برای آیندگان و نسل جوان و تشویق آن‌ها به پرداختن به مسائل فرهنگی انجام می‌دهیم وگرنه نایب که به رحمت خدا رفته است اما اصل، آثارشان و حفظ آثار و ۴زنده نگه‌داشتن آن‌ها است که باید انجام شود. اگر کتاب‌های سعدی و حافظ و بزرگان دیگر دست‌به‌دست نمی‌شد و آرامگاهشان حفظ نمی‌شد هیچ اثری از آن‌ها هم در بین جوانان وجود نداشت. حفظ آثار این بزرگان، حفظ فرهنگ ما است و حفظ فرهنگ ما حفظ صیانت و ملیت ما و پشتوانۀ هویت فرهنگی ما است.

حفاظت از وضع موجود خانه وظیفۀ بانک است

با ناصر طاهری، معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان اصفهان برای پرسیدن از وضعیت  خانه نایب اسدالله تماس می‌گیرم. او با اشاره به ارسال تذکر کتبی از سوی این اداره به بانک سپه، می‌گوید: خانۀ نایب اسدالله در مالکیت بانک سپه قرار دارد، متأسفانه هیچ حفاظتی هم نشده است و ما به این بانک تذکر دادیم و گفتیم شما به‌عنوان مالک مسئول این خانه هستید و باید از این اثر تاریخی مراقبت کنید. تذکر خودمان مکتوب هم را ارسال کرده‌ایم. بانک در حال حاضر این خانه را برای فروش گذاشته و در شرایط فروش خود هم نوشته است که این اثر یک بنای تاریخی و ثبتی است و هرکس بخواهد آن را خریداری کند باید با نظر میراث فرهنگی مرمت کند.

او ادامه می‌دهد: اگر مدتی از تذکر کتبی ما به بانک سپه بگذرد و بانک اقدامی نکند، اقدام حقوقی خواهیم کرد چراکه وظیفه دارد حداقل در حد حفاظت وضع موجود خانۀ نایب از آن نگهداری کند و این حداقل کاری است که می‌تواند انجام دهد. ما حتی اجازۀ مداخلۀ بانک در معماری این خانه را می‌دهیم که بخواهد موزه یا ساختمانی بسازد اما با حفظ بخش‌های باقی‌ماندۀ این خانه.

طاهری، با بیان اینکه همۀ قسمت‌های این خانه مربوط به زمان قید حیات نایب اسدالله نیست، تصریح می‌کند: این خانه واجد ارزش معماری و تاریخی نیست بلکه به دلیل تعلق آن به نایب اسدالله دارای ارزش است و دلیل ثبت در پروندۀ ثبت ملی آن نیز تعلق به نایب اسدالله ذکرشده است.

لازم به ذکر است، در پروندۀ ثبتی خانه نایب اسدالله در خصوص دلیل ثبت این اثر در فهرست آثار ملی آمده است که «خانه نایب اسدالله خان نی نواز معروف دوران قاجار، گرچه فاقد ارزش‌های معماری است لیکن به دلیل تعلق به یکی از مفاخر ملی واجد شرایط ثبت در فهرست آثار ملی است.»

در این پرونده با اشاره به اینکه خانۀ نایب در مالکیت سرپرستی بانک سپه در استان اصفهان قرار دارد آمده است که «تخریب کامل جبهه غربی و بازسازی اتاق‌ها، تغییر نمای اتاق گوشه شرقی حیاط به‌صورت جدید و استفاده از درهای فلزی برای کمدها در این اتاق، تخریب کامل تاق ایوان در میانه ضلع شرقی و تخریب سردر ورودی و تعویض در قدیمی با در آهنی جدید، از دخل و تصرفات موجود در آن است.»

ماجرای خیابانی به نام نایب اسدالله

حفظ خانه‌ها، آرامگاه‌ها و وسایل شخصیت‌ها و مفاخر برای بسیاری از کشورها از اهمیت خاصی برخوردار است و به‌عنوان سرمایه‌های مادی و معنوی تلقی شده و تبدیل خانه‌های محل اقامت این مشاهیر به مراکز فرهنگی و موزه، شاهدی بر ارزش ارزش‌گذاری کشورها به زندگی و آثار شخصیت‌های برجسته و مفاخر خود است. علاقه‌مندان به فرهنگ و هویت اصفهان نیز بارها خواستار حفظ آثار، خانه‌ها و آرامگاه‌های مفاخر خود شده‌اند، این خواسته‌ها با تقاضای نام‌گذاری خیابان‌ها و کوچه‌ها و معابر به نام این شخصیت‌های برجسته همراه بوده است همان‌طور که دو سال قبل پیشنهاد نام‌گذاری خیابانی در شهر اصفهان به نام نایب اسدالله اصفهانی از سوی انجمن دوستداران اصفهان ارائه شد اما مسئولان شهر آن را نادیده گرفته‌اند.

شاهین سپنتا، فعال میراث فرهنگی در این خصوص به ایسنا می‌گوید: انجمن دوستداران اصفهان و دیده‌بان شهر سال ۱۳۹۷ در نامه‌ای از شورای اسلامی شهر اصفهان خواست تا خیابان‌هایی که نام دوم آن‌ها پس از گذشت چند دهه هنوز بین مردم پذیرفته‌نشده و مقبولیت عمومی نیافته است به همان نام پیشین بازگردد و از نام‌های دوم که اغلب نام شخصیت‌های سیاسی و مذهبی هستند، برای نام‌گذاری معابر و اماکن تازه احداث که هنوز در حافظه تاریخی مردم ثبت‌نشده‌اند، استفاده شود.

در قسمتی از این نامه آمده است که «همان‌گونه که آگاهید طی چند دهه گذشته نام‌گذاری خیابان‌ها، کوی‌ها، کوچه‌ها، میدان‌ها، بوستان‌ها و دیگر اماکن شهر تاریخی اصفهان به‌صورت روشمند و اصولی و در چهارچوب اصل حفظ هویت تاریخی محلات شهر و در خدمت توسعه فرهنگی شهر صورت نگرفته است و نگاه سلیقه‌ای و گاه غیر کارشناسی مدیران پیشین شرایطی را پدید آورده است که در حال حاضر بسیاری از خیابان‌های شهر اصفهان دارای دو نام رسمی و مصوب نهادهای شهری از یک‌سو و نام غیررسمی و مردمی مبتنی بر هویت فرهنگی و تاریخی از سوی دیگر هستند و این وضعیت برای گردشگران داخلی و خارجی که به نقشه‌های رایج مراجعه می‌کنند ایجاد سردرگمی در نقشه‌خوانی می‌کند و حتی نشانی دادن به گردشگران را هم دشوار می‌کند.»

و در بخشی از طرح پیشنهادی ارائه‌شده در این نامه با هدف ساماندهی نام‌گذاری معابر و اماکن عمومی شهر اصفهان، نیز ذکر شده: «در نقاطی از هر محله شهر، شرحی از تاریخچه و وجه‌تسمیه و سوابق فرهنگی و تاریخی و مشاهیر محله نصب شود و نام یکی از خیابان‌های اصلی محله به نام همان محله نام‌گذاری شود. اولویت نام‌گذاری خیابان‌ها و میدان‌ها و فرهنگسراها و… در اصفهان به نام شخصیت‌های تاریخی و فرهنگی معاصر اصفهان قرار گیرد.» در این نامه از اسامی جمال‌زاده، میرزا آقا امامی، نایب اسدالله، استاد کسایی، استاد شهناز، تاج اصفهانی، پروین دولت‌آبادی، استاد فرشچیان، دکتر هنرفر، عباس بهشتیان به‌عنوان اسامی پیشنهادی برای نام‌گذاری خیابان‌ها و میدان‌ها و … نام‌برده شده است.

خانه را پر از آشغال کرده‌اند

برای دیدن خانه نایب اسدالله با شماره‌ای که مسئول پشتیبانی بانک سپه اصفهان معرفی می‌کند تماس می‌گیرم.

– آقای اسدی من می‌خوام خونه نایب رو ببینم که در مزایده گذاشتید.

– از بیرون می‌توانید ببینید داخل آن را نمی‌توانید ببینید

– یعنی چی! من می‌خوام خونه رو بخرم، نباید ببینمش؟

– متأسفانه از بس داخل این خونه آشغال ریختند و قفل آن‌هم خراب کردند فعلاً مقدور نیست که در رو باز کنند، اما صبر کنید ببینم کسی اونجا هست تا ما یک پِرِس بیاوریم و قفل را ببریم و در را بازکنیم، اجازه بدهید من زنگ بزنم.

و بعد از چند دقیقه آقای اسدی با من تماس می‌گیرد:

– زنگ زدم ببینم مأمورین فنیِ ما هستند که بیایند و قفل را ببرند و برویم و آشغال‌ها را پس بزنیم تا شما ببینید که متأسفانه هیچ‌کدام نیستند. فقط می‌تونید از بالای در خونه رو ببینید. بگویید با من هماهنگ کردید و از بالای در ببینید، اونجا کسی هیچ اعتراضی نمی‌کند یعنی هیچ‌کس اونجا نیست، اصلاً کسی نمی‌دونه این ملک مال چه کسی هست.  اگه خواستید خونه رو بخرید قفل را می‌بُریم.

– خونه زیر نظر میراث فرهنگیه، پرسیدید چقدر اجازۀ ساخت می‌ده؟

– فکرمی کنم ۱۳۳ متر را یک طبقه بدهد اما آن‌طرفش که میراثی ندارد خوب ساخت‌وساز می‌دهد چون این خونه دوتکه است، یک‌تکه‌اش ساخت جدید است و یک‌تکه که ساخت خشت و گل است.

به گزارش ایسنا، خانه‌های مفاخر ما که در کوچه‌های شهرمان غریب مانده و در حال احتضار به سر می‌برند، تاریخ شفاهی و مکتوبی دارند از صاحب‌خانه‌هایی که  چشم و چراغ هویت ملی‌اند و در بسیاری از کشورها به موزه و مراکز فرهنگی تبدیل شده‌اند و بازدیدکنندگان داخلی و خارجی با قدم گذاردن در این خانه با این مفاخر، هم‌زمان و هم‌مکانی احساس خواهد کرد.

خانه محل تولد چارلز دیکنز در پورتس موث انگلیس، خانه کنستانتین استانیسلاوسکی در مسکو، خانۀ بتهوون در بن آلمان و حتی خانه‌هایش در وین اتریش که با پرچم سفید و قرمز کشور اتریش قابل تشخیص‌اند، خانه و کارگاه رامبرانت در آمستردام، خانه محل تولد پابلو پیکاسو در شهر مالاگای اسپانیا، خانه‌های ویلیام شکسپیر و مادر و همسر و دختر و نوه‌اش در شهر استرافورد انگلیس، خانه محل مرگ لئوناردو داوینچی در شهر امبیوز فرانسه، میلادگاه موتسارت در زالتسبورگ استرالیا، خانه ارنست همینگوی در کوبا، خانه محل تولد هانس کریستین اندرسون در شهر اودنس دانمارک، میلادگاه گوته در دوسلدورف آلمان، خانه‌های پوشکین در روسیه و اوکراین، خانه‌های فردریک شوپن در لهستان، خانه لوییجی پیراندلو در شهر رم ایتالیا، خانه محل تولید امیلی برونته در تورنتون انگلیس و از این نمونه‌ها کم نیستند … اما در ایران، خانه‌های مفاخر و مشاهیر یکی پس از دیگری خراب می‌شوند و برج‌ها سر برمی‌آورند؛ خانه ملک‌الشعرای بهار به انبار تبدیل می‌شود، خانه میرزاده عشقی به آپارتمان تبدیل می‌شود، خانه فروغ فرخزاد تخریب می‌شود، خانه صادق هدایت در تملک بیمارستان قرار می‌گیرد، خانه حسین منزوی رها می‌شود، خانه علی حاتمی گم می‌شود، به تخریب خانه امیر اقتدار قاجاری حکم داده می‌شود، خانه نیما یوشیچ در تهران، خانۀ تناولی، خانه بنان، خانه محمد نوری، خانه احمد محمود و… و… و خانۀ نایب اسدالله اصفهانی به حال احتضار می‌افتد…

عجبا که نمی‌فهمیم آنچه از دست می‌رود سرمایه‌های اجتماعی است که به ما معنا و امکانِ کامل شدن می‌دهند و این‌چنین است که در اکنونمان درمانده‌ایم و در جا می‌زنیم.

منبع:ایسنا

یزد مهد ۱۰۰ باغ ایرانی گردشگری تا پایان دولت دوازدهم

مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری یزد از اجرای طرح ۱۰۰ باغ گردشگری با احیای باغ‌های ایرانی تا پایان عمر دولت دوازدهم خبر داد و گفت: شهرستان مهریز به عنوان باغشهر استان یزد به ثبت رسیده و به زودی تفت نیز در فهرست شهرهای ثبت شده قرار می‌گیرد.

«سیدمصطفی فاطمی» در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا در خصوص باغ‌های گردشگری در یزد، اظهار کرد: احیای تعدادی از باغ‌های ایرانی تا پایان دولت دوازدهم جزو برنامه‌های این اداره کل در استان است به طوری که مقرر شده تعداد باغ‌های گردشگری استان به ۱۰۰ باغ برسد.

وی افزود: در این برنامه، تلاش شده تا علاوه بر مرمت کوشک‌ها و دیگر اجزای باغ‌های ایرانی شاخص در استان، سرمایه‌گذاران نیز به مرمت خانه باغ‌ها و باغ‌های ایرانی بپردازند.

این مسئول در این باره تصریح کرد: علاوه بر اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان یزد، دیگر دستگاه‌ها نظیر شهرداری‌ها نیز به این حرکت پیوسته‌اند و طی سال‌های اخیر حدود ۶۰ باغ گردشگری به بهره‌برداری رسیده است.

وی از مرمت و ساخت ۲۰ باغ ایرانی دیگر در استان خبر داد و گفت: اگر به پیشینه باغ در جهان بنگریم، ایرانیان به عنوان مبدع باغ‌ها شناخته شده و این ابتکار ایرانیان، ابتدا توسط اعراب به اسپانیا و سپس به کل اروپا انتقال یافته و پردیس‌های ایرانی در اروپا به پارک‌های اروپایی تبدیل شده است.

فاطمی با بیان این که ما باغ‌های ایرانی را به عنوان محصولی غربی به ایران باز گرداندیم، گفت: در حالی شاهد این اتفاق هستیم که ریشه پارک‌ها نیز از باغ‌های ایرانی گرفته شده است.

وی باغ‌های کویری یزد را متنوع و متعلق به ادوار مختلف تاریخ دانست و گفت: باغ در کویر معنا پیدا می‌کند و یزد مهد باغ‌های ایرانی است.

این مسئول تنوع در قدمت و معماری را از ویژگی‌های باغ‌های کویری یزد عنوان کرد و گفت: علاوه بر اینها، کاربری‌ها و اشکال متنوع این باغ‌ها مانند خانه باغ‌ها، چهارباغ‌های زیبای ایرانی، باغ مزرعه‌ها، باغ‌های پذیرایی و باغ‌های حیوانات نیز از دیگر شاخصه‌های باغ‌های کویری استان یزد است.

وی با اشاره به مهریز و تفت به عنوان غنی‌ترین شهرهای دارای باغ‎های ایرانی و کویری، تصریح کرد: در همین راستا نیز شهرستان مهریز به عنوان باغشهر استان یزد به ثبت رسیده است و به زودی تفت نیز در فهرست شهرهای ثبت شده قرار می‌گیرد.

فاطمی باغ دولت‌آباد یزد و پهلوان‌پور مهریز را دو باغ ایرانی ثبت شده در فهرست آثار جهانی عنوان کرد و گفت: باغ دولت آباد از مشهورترین باغ‌های ایرانی است و با توجه به ظرفیت استان، در حال تهیه پرونده ثبت جهانی برای چند باغ دیگر هستیم.

وی باغ‌های ناجی، نمیر تفت، تیتو بافق، خان یزد و باغ علی نقی خان را دارای قابلیت ثبت در فهرست آثار جهانی ذکر کرد و گفت: باغ‌های جدید دیگری نیز مانند باغ خوشنویس مهریز و آریا باغ آقا هاشم در تفت، آماده بهره‌برداری هستند.

مدیر کل میراث فرهنگی یزد در پایان خاطرنشان کرد: هرچند شرایط کرونا منجر به اختلال در برنامه‌های اداره کل میراث فرهنگی شده است اما امیدواریم تا پایان عمر دولت دوازدهم، بتوانیم طرح ۱۰۰ باغ گردشگری را محقق کنیم.

منبع:ایسنا

درخشش خورشید در تلألؤ عمارت باغ فتح‌آباد

از تاریخ عمارت فتح‌آباد چه می‌دانیم

فضل‌علی خان بیگلربیگی بیش از پنج سال حکومت و فرمانروایی کرمان را در دست داشته است، او در طول فرمانروایی خود اقدام به ساخت باغ و عمارت باشکوهی در خارج از شهر کرمان کرد که در بعدها نصرت‌الممالک اول و دوم نیز از آن عمارت استفاده می‌کرده‌اند.

تاریخ ساخت باغ و عمارت بیگلربیگی( فتح‌‌آباد) را می‌توان بین سال‌های ۱۲۵۳ تا ۱۲۶۳ هجری قمری دانست که مقارن با دوران حکومت محمد شاه قاجار بوده است.این اثر ارزشمند در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۱ به شماره ثبت ۷۲۸۴ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفت.

قنات فتح‌آباد؛ طراوت بخش درختان باغ بیگلربیگی

باغ و عمارت تاریخی بیگلربیگی توسط حکام و سلاطین به‌منظور تفرجگاه ساخته شده بود. آب قنات مشهور به فتح‌آباد که روزگاری از قنات‌های قدیمی شهر کرمان بوده تأمین‌کننده آب باغ و عمارت بیگلربیگی بوده است و باعث طراوت و شادابی درختان که در ردیف‌های هندسی کاشته شده بودند، می‌شد. بعضی از صاحب نظران اعتقاد دارند باغ شاهزاده ماهان که در سال ۱۲۹۷ هجری به دستور عبدالمجید میرزا فرمانفرما حاکم وقت کرمان ساخته شده، بر پایه الگوی معماری این باغ شکل گرفته است.

فرم معماری این باغ تلفیقی از معماری ایرانی و فرنگی است و دارای عمارت اصلی، حوض‌نما و عمارت چهار فصل است. از تزئینات این بنا می‌توان به گچبری و نقاشی آن اشاره کرد.

ساختمان اصلی

ساختمان اصلی مجموعه در ضلع شمالی باغ و در دو طبقه ساخته شده، طبقه اول در مرکز هشتی بنا واقع شده و در طرفین هشتی سه ایوان با ستون‌های گرد قرار گرفته که زیبایی خاصی به فرم هشتی داده است. طبقه اول و پیرامون هشتی، ایوان‌های متکی به دو ستون گچ‌بری شده قرار دارد که اطراف آن‌ها تعدادی اطلاق(سه‌دری، پستو، انباری و ایوانی که رو به سمت غرب است) برای استفاده روزمره وضع شده است. طبقه فوقانی که صعود آن از طریق یک پلکان آجری انجام می‌شود دارای یک سه‌دری مرکزی است که در سمت جنوب آن ایوانی با نمای زیبای ستون‌دار و طرح سنتوری بر بالای آن و در دو طرف اطلاق‌های جانبی قرار دارد.

در سمت جنوب بنا، حیاط مستطیل شکل(شمالی‌ـ‌جنوبی) و در وسط آن دو حوض آب قرار دارد.سمت شرق و غرب حیاط اطاق‌هایی در یک ردیف قرار دارد که فضای آن‌ها نماسازی شده است. اطراف حیاط نیز طاق‌نماهایی ایجاد شده که زیبایی حیاط را دو چندان می‌کند. ورودی تعدادی از فضاهای عمارت از خارج و تعدادی از سمت حیاط است. که از فضاهای جانبی ساختمان اصلی محسوب می‌شوند.

ساختمان سردر این باغ تاریخی در دو طبقه ساخته شده که در اطراف آن طاق‌نماهایی برای زیبایی و محصور کردن فضای معماری این بنا وجود دارد. در تزئین سقف‌ها از هنر کاربندی بهره گرفته شده و گچ‌بری‌های دور طاقچه‌ها، بخاری‌ها و بدنه دیوارها زینت بخش فضاهای معماری شده است. مصالح به کار رفته در این ساختمان تمامی از خشت خام و ملات گل بوده و بر روی آن لایه‌ای از گج پوشانده شده است. فضای داخلی این باغ نیز دارای گچ‌بری‌های بسیار زیبایی است. اتاق‌های این این بنای تاریخی نیز به سبک اتاق‌های سنتی قاجاری تزئین و به شکل زیبایی نورپردازی شده که معروف‌ترین اتاق آن،‌ اتاق شاه‌نشین است.

موزه حکام 

موزه ی حکام یکی از قسمت‌های ارزشمند باغ فتح‌آباد است که در آن مجموعه‌ای از زندگی‌نامه‌ها و تصاویر حاکمان کرمان نگهداری می‌شود.

 اتاق نقاشی

در عمارت اصلی باغ فتح آباد یک اتاق نقاشی وجود دارد که در قدیم محل اقامت حاکم کرمان بوده است. دور تا دور این اتاق نقاشی و دیوارنگاره‌های بسیار نفیس وجود دارد.

عمارت چهارفصل 

از عمارت اصلی به اندازه سی متر رو به سوی شرق حرکت کنید، عمارت چهارفصل را می‌بینید که با یک طبقه، گنبد مرکزی و ایوان‌های ستون‌دار جلوه خاصی به مجموعه باغ داده است. آجرکاری‌ها و گچ کاری‌های این سازه به قدری زیباست که هر بازدیدکننده‌ای را به تحسین هنر ایرانی وادار می‌کند. امروزه این اتاق کاربری VIP دارد و برای انجام مراسم و جشن‌های مختلف به افراد اجاره داده می‌شود.

باغ فتح‌آباد خاستگاه گیاهان دارویی کشور

کرمان در خصوص پرورش داروهای گیاهی بسیار معروف است و این نوع داروها یکی از سوغاتی‌های اصلی این استان به حساب می‌آید. در زمان بازسازی باغ فتح‌آباد، مسئولان تلاش کردند تا بخشی از این باغ را به کشت گیاهان دارویی اختصاص دهند تا هم از ظرفیت‌های زمین‌های اطراف باغ استفاده کنند و هم منبع درآمدی برای این مجموعه باشد. خوب است بدانید که این مجموعه بزرگترین مجموعه کشت گیاهان دارویی در کشور است و تنوع گیاهی آن در جای دیگری وجود ندارد.

منبع:میراث آریا

باداب سورت ،چشمه‌ کم نظیر جهانی که در ایران قرار دارد

باداب سورت از نقاط تاریخی و طبیعی ایران است که نمونه اش در جهان کم نظیر است.

به گزارش خبرنگار حوزه میراث و گردشگری  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، چشمه پلکانی باداب سورت از نقاط دیدنی بی نظیر در ایران و البته کم نظیر در جهان است که در سال ۱۳۸۱ پس از کوه دماوند به عنوان دومین میراث طبیعی ایران در فهرست آثار ملی به ثبت رسید. این مکان که به چشمه هفت رنگ نیز شناخته می‌شود در روستای ارست، بخش چهاردانگه شهر ساری قرار دارد.

باداب به معنی آب گازدار و سورت به معنی شدت اثر است. باداب سورت شامل دو چشمه می‌شود که آب‌هایی با ویژگی‌های کاملا متفاوت از جنبه رنگ، مزه و بو دارند. یکی از این چشمه‌ها ترش مزه و دارای آبی به رنگ قرمز و نارنجی است و در اطراف آن رسوب آهن دیده می‌شود. چشمه دیگر آبی بسیار شور دارد که به همین خاطر در زمستان‌ها منجمد نخواهد شد و از آن نیز برای مقاصد درمانی استفاده می‌شود.

«باداب سورت» چشمه‌ای است که در ارتفاع ۱۸۴۱ متری از سطح دریا قرار دارد و وجه تمایز این چشمه با دیگر چشمه‌های کشورمان رنگین بودن آن است. این چشمه‌ها به خاطر جریان آب‌های معدنی و رسوبی در طی سال‌های متمادی به شکل پلکانی درآمده‌اند و پله‌های پرتعدادی را تشکیل داده‌اند که هر یک رنگی متنوع از طیف قرمز، نارنجی و زرد دارد.

در سال‌های اخیر، به دلیل حضور تعداد زیادی از گردشگران و عدم وجود هر گونه حصار، نگهبان و یا علائم راهنمایی و هشدار دهنده، این مکان دچار آسیب دیدگی شده است.

لازم به ذکر است چشمه‌های «پاموککاله» در ترکیه که نمونه دیگر جهانی این چشمه‌ها هستند به شدت تحت مراقبت بوده و گردشگران از فاصله ۲۰۰ متری امکان مشاهده آن‌ها را دارند.

منبع:باشگاه خبرنگاران جوان

کپرنشینی برای گردشگران به اقامت لوکس تبدیل شد

اگر هنوز در برخی از مناطق کشور از واژه کپرنشینی برای نشان دادن اوج محرومیت یک منطقه استفاده می کنند، اما برخی از فعالان گردشگری از آن برای تجربه متفاوت اقامت گردشگران بهره می برند.

خبرگزاری مهر؛ گروه جامعه: کپرنشینی هنوز هم در بسیاری از مناطق کشور وجود دارد و مردمی که در روستاها به خصوص در روستاهای دور از مرکز مانند استان سیستان و بلوچستان وجود دارد، برای خود از برگ‌های نخل و بافته‌های دست خودشان مانند طناب‌هایی که از درختان داز استفاده شده، خانه‌ای می‌سازند. این خانه‌ها که در واقع یک اتاقک است هم اتاق خواب است و هم آشپزخانه و محل استراحت و…. بسیاری از افراد برای نشان دادن فقر مردمی از یک منطقه از واژه کپرنشینی استفاده می‌کنند.

مناطق کپرنشین بیشتر در کویرهای ایران وجود دارد مانند لوت، کرمان و سیستان و بلوچستان. اما چند سالی است که از نحوه ساخت این کپرها برای یک نوع جدید از اقامت گردشگران نیز استفاده می‌شود. اقامت در کپر برای خیلی از افراد جالب و جذاب است. اکنون در برخی از مناطق با الگوگرفتن از کپرهایی که مردم در آن سال‌ها زندگی کرده‌اند استفاده می‌شود تا یک اقامت لوکس برای گردشگران مهیا شود. استفاده از شمایل کپرها ساخت سقف کپر با برگ و ساقه‌های درختان خرما و داز، به شکل نیم کره‌ای که بخش پایینی آن با بلوک ساخته می‌شود دارای، تزئیناتی مانند سوزن دوزی های بلوچی و دست بافته‌های زنان روستایی است. در برخی از این کپرها برای اقامت بهتر مسافران و گردشگران تخت نیز گذاشته می‌شود. چنین کپرهایی را در استان کرمان به وفور می‌توان مشاهده کرد که برای اقامت مسافران در نظر گرفته شده مانند روستاهای کویر نشین.

یا حتی در شهرستان قلعه گنج استان کرمان که هتلی با همین سبک نیز ساخته شده و چهار ستاره کیفیت را نیز دریافت کرده است. هر چند که در ساخت آن به تهویه هوای داخل اتاق‌ها توجهی نشده اما اقامت در هتل کپری یک جذابیت به شمار می‌آید. چنین الگویی در استان سیستان و بلوچستان نیز برای اقامت گردشگران وجود دارد. در جایی مانند چابهار، یکی از فعالان گردشگری با الهام از هتل‌های کپری، اقامتگاه خود را به شکل یک نخل که هر کدام از آن اقامتگاه‌ها یک کپر است، ساخته تا گردشگران با تجربه متفاوت از اقامت در اتاقی که بیرون آن شبیه کپر و داخلش امکانات یک هتل ۵ ستاره را دارد، آشنا شوند.

در بخش‌های دیگری از استان سیستان و بلوچستان این نوع اقامتگاه‌ها در حال ساخت است. هر فعال گردشگری با کمترین هزینه یک کپر را برای اقامت گردشگران آماده کرده و از آن به عنوان بوم گردی استفاده می‌کند. در این بوم گردی‌ها معمولاً غذای سنتی همان منطقه نیز به گردشگران ارائه می‌شود. در برخی از مناطق یک کپر بزرگ برای سالن گردهمایی مهیاست.

اقامت در کپرها اصلاً ارزان نیست. از هتل‌های کپری گرفته تا اقامتگاه‌های بوم گردی استان سیستان و بلوچستان که همگی جزو بوم گردی‌ها محسوب می‌شوند به همان اندازه نرخ دارند که بوم گردی‌های دیگر. اما اگر امکانات داخل این کپرها ویژه باشد یعنی هر کدام جدا از محل اقامت دارای سرویس حمام و دستشویی جداگانه هم باشند نرخ آنها با نرخ یک هتل ۳ ستاره برابری می‌کند.

منبع:خبرگزاری مهر

نرخ بلیت هواپیما تا هفته آینده تعیین تکلیف می‌شود

معاون هوانوردی و امور بین‌الملل سازمان هواپیمایی کشوری با اعلام این‌که قیمت بلیت هواپیما تا پایان هفته آینده تعیین تکلیف می‌شود، اظهار کرد: متوجه شدیم که ایرلاین‌ها به صورت هماهنگ شده برخی کلاس‌های نرخی را حذف کردند و از این طریق قیمت بلیت هواپیما را افزایش دادند که این مصداق تبانی و تخلف است و به آن‌ها هشدار دادیم اگر این رویه ادامه یابد با آن‌ها برخورد جدی می‌کنیم.

دربند از «مغ‌محله» آغاز می‌شد

زمان زیادی نمی‌گذرد از سال هایی که هنوز سر و کله رستوران‌ها و استراحتگاه‌ها در دربند پیدا نشده و منظره رودخانه دربند و کوهپایه پشت آن از پایین این محله پیدا بود؛ محله که نه؛ روستای کوچک و کم جمعیتی که با باغ‌های سیب و گردو و آلبالو شناخته می‌شد و ساکنانش به دامداری و باغداری مشغول بودند.

همشهری آنلاین_مرضیه موسوی: ناصرالدین شاه در سفری که به قلعه شمیران داشت از دربند هم گذشت. باغ‌های زیبا و هوای خنکش توجه او را به خود جلب کرد. با این حال دربند تا دوره پهلوی اول و ساخته شدن هتل دربند چندان دستخوش تغییر نشده بود. هتل دربند نخستین ساختمان مدرن این روستا بود که به دستور رضاشاه در کنار ۸ ویلای اختصاصی دیگر ساخته شد و راه ساخت و سازهای بعدی در این روستا را باز کرد. به طوری که سال‌هاست خبری از بافت روستای دربند و «مغ‌محله» نیست و این منطقه کوهپایه‌ای، تهران را تا دامنه‌های البرز امتداد می‌دهد.

تا قبل از اینکه رضاخان زمین‌های شمال سعدآباد را بخرد و هتل دربند را بسازد چندان خبری از ساخت و ساز ویلا در این محله نبود و دربند بافت محلی خود را داشت؛ روستایی تکیه داده به کوهپایه دماوند که برای رسیدن به آن باید خودت را به میدان تجریش می‌رساندی. پلی چوبی مردم این روستای کوچک را از رودخانه دربند عبور می‌داد و به باغ‌هایشان می‌رساند.

«مرغ محله» درست در ابتدای محله دربند قرار داشت و به باغ‌های باصفایش مشهور بود؛ محله‌ای که بومیان آن به گویش محلی آن را «مغ محله» صدا می‌کردند. «منوچهر صانعی» محقق و کارشناس معماری در کتاب «چرا سفر می‌کنید؟» می‌گوید : «یک محله اول دربند بود به اسم مرغ محله. البته از زمان ناصرالدین شاه دربند محل تفریح مردم بود؛ کوچه باغ‌های باصفایی داشت. از آنجا به پس قلعه و ارتفاعات البرز می‌رفتند. خود ما در طفولیت، تابستان‌ها با خانواده به دربند می‌رفتیم. به مرغ‌محله، باغ‌های خیلی باصفا. خیلی خنک، ساکت. تابستان که تمام می‌شد دیگر جز چند نفر کسی آنجا نمی‌ماند. تا زمان پهلوی اول دربند فقط همین ده بود و باغ های کوچک.»

نه اینکه تا قبل از این دوره کسی گذارش به دربند نیفتاده باشد؛ کوچه باغ‌های باصفای این روستای کوچک از زمان ناصرالدین شاه محلی برای تفریح و تفرج تهرانی‌ها بود اما کمتر کسی به فکر خرید باغ و ملک در دربند افتاده بود. زمستان‌های سخت و سرد و دوری از تهران یکی از دلایل این موضوع است. تاریخچه سکونت دائمی مردم در دربند به ۲۰۰ سال پیش برمی‌گردد و قدیمی‌های این محله از ۲ خانواده اهل طالقان یاد می‌کنند که نخستین بار به دربند آمدند و آنجا ساکن شدند. این روستا در دوره قاجار محل سکونت ۲ شاهزاده قاجاری به نام الله وردی میرزا و ابوالملوک کیومرث میرزا هم بود. آب انبارها و حمام قدیمی دربند یادگار این دوره از تاریخ محله است.

  •  نخستین ساختمان مدرن دربند

هتل دربند نخستین ساختمان مدرنی بود که در دوره پهلوی اول و به دستور شاه در این محله ساخته شد؛ ساختمانی که شمال رودخانه دربند جا خوش کرده بود و منظره دامنه کوه را پیش چشم ساکنانش می‌گستراند. صانعی می‌گوید : «در دوره پهلوی اول میدانی ساخته شد خیلی تمیز و ۲ طرفش دکان‌ها و مغازه‌های بزرگ. مغازه‌های معروف تهران در آنجا شعبه دایر کرده بودند. مثل مغازه پیرایش و قنادی معروف حاجی نایب و غیره. و از این میدان هتل دربند را می‌شد دید. با آن ساختمان چندطبقه سیمانی، با پله‌ها، فواره‌ها، دورتادور ایوان، با اتاق‌های بزرگ و مجهز که گردشگران متمول خارجی از قبل رزرو می‌کردند.

جایی آرام با چشم‌اندازی قشنگ برای اشخاصی که می‌خواستند استراحتی کنند و عصرها بنشینند و یک فنجان چای بنوشند. وقتی از میدان دربند نگاه می‌کردید ابهتی داشت.» ساختمان قدیمی هتل دربند تا اواسط دهه ۵۰ پابرجا بود و همین سال‌ها بود که ساختمان آن تخریب شد تا بنای جدیدی جای آن ساخته شود؛ بنایی که هیچ وقت زیبایی قبل را نداشت. بعدها سبک دیگری از ساختمان‌سازی در این محله رونق گرفت که به کلبه معروف شد و از کوهنوردان و گردشگران دربند در آن پذیرایی می‌شد. تکمیل ساختمان هتل دربند همزمان شد با آغاز روند ویلاسازی در این محله. گسترش تهران و جاده سازی که از اواخر پهلوی آغاز شده بود و تا دهه ۷۰ ادامه داشت، دربند را هم مثل دیگر روستاهای شمیران تحت تأثیر قرار داد و خیلی زود بافت روستایی را از آن گرفت.

  •  آنسوی قلعه شمیران

مغ محله ابتدای دربند بود و با گذر از تعدادی باغ به محله سربند می‌رسیدی. بعد هم راه نه چندان هموار «پس قلعه» پیش رویت باز می شد؛ روستایی که بیرون از قلعه شمیران قرار داشت و به همین دلیل به آن پس قلعه می‌گفتند. صانعی درباره پس قلعه می‌گوید : «جاده دربند، منتهی می‌شد به سربند که جای باصفایی بود و از آنجا به پس قلعه می‌رفتند. این پس قلعه هم به معنی پشت قلعه است. در قدیم، شاید در زمان محمدشاه آنجا قلعه‌ای بوده که محبس عده‌ای از زندانیان سیاسی بود. این محل که حالا به پس‌قلعه معروف است در واقع پشت آن قلعه بوده.

تا چند سال پیش هم پایه‌های سنگی آن قلعه وجود داشت.» به ندرت می‌توان در منطقه پس‌قلعه امروز آثاری از دوره زرتشتیان را پیدا کرد؛ گبرها و ساختمان‌هایی که معماری آن به دوره ساسانیان تعلق داشت و بقایای آن تا دهه ۷۰ همچنان در این منطقه کوهستانی به چشم می خورد. پس‌قلعه این روزها از مسیرهای اصلی کوهنوردی در دربند است و طبیعت آن، کوهنوردان و صخره‌نوردان زیادی را به این محدوده می‌کشاند.

قلعه شمیران از نخستین قرن‌های پس از اسلام در این منطقه ساخته شده بود تا اهالی آن از حمله و غارت در امان باشند و در محدوده امن حصارهای آن زندگی کنند. «داریوش شهبازی» در مقاله «پس قلعه یا دربند علیا» می‌نویسد : «ساخت بنای قلعه شمیران یا دژ تاریخی شمیران، دست کم به قرون اولیه هجری قمری (حداکثر تا قرن ششم) می‌رسد. سرگذشت این دژ نه تنها در حافظه کهنسالان این آبادی مانند لوح محفوظ به گونه‌ای شیرین و رؤیاپرورانه به نقل از پیشینیان خود باقی است، که در کتب تاریخ و جغرافیای قدیم مثل تاریخ طبرستان و رویان و تاریخ گیلان و دیلمستان و… نیز از آن یاد شده است.

پس قلعه‌ای‌ها غیر از باغداری، دامداری هم می‌کردند. این نکته در همین جا باید ذکر شودکه کوه نشینان شمیرانات امروز هم در بیشتر آبادی‌ها دامداری می‌کنندو دام خود را که بز و گوسفند است در دامنه‌های این کوهستان به چرا می‌برند. ولی ظاهراً تعداد دام‌ها بیش از ظرفیت مراتع و علف‌های موجود است. که غفلت در نظارت بر آن موجب از میان رفتن بسیاری از تنوع گیاهان و علف‌های کم نظیر منطقه خواهد شد. آبادی پس قلعه ۲ هزار و صدمتر ارتفاع دارد و نام کهن آن دربند علیا بودهاست. این آبادی متعلقاتی دارد؛ مانند امامزاده، تکیه، مسجد و…»
یادی از معدن سنگ و سرب و آهن پس قلعه در کتاب خاطرات اعتمادالسلطنه و مخبرالسلطنه هم به چشم می‌خورد و خبر از کشف این معادن در دوره قاجار و قبل از آن می‌دهد. با این حال این معادن هیچگاه فعال نشدند.

منبع:همشهری